| تعداد نشریات | 43 |
| تعداد شمارهها | 1,788 |
| تعداد مقالات | 14,595 |
| تعداد مشاهده مقاله | 38,613,643 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 15,039,474 |
مهاجرت بینالمللی و پیامدهای مدیریت جمعیت در استان اصفهان: مطالعۀ نظریۀ زمینهای | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| برنامه ریزی فضایی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| مقاله 7، دوره 15، شماره 2 - شماره پیاپی 57، تیر 1404، صفحه 155-178 اصل مقاله (1022.5 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/sppl.2025.140918.1776 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| محمد حسین قنبری جهرمی1؛ جواد استکی2؛ حمید نظری* 3 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| 1استادیار پژوهشگاه دفاع مقدس، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| 2پژوهشگر پژوهشگاه دفاع مقدس، تهران ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| 3استادیار گروه کسبوکار جدید، دانشکدۀ کارآفرینی، دانشگاه تهران، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| استان اصفهان بهعنوان یکی از کانونهای مهم جمعیتی درطول دورههای مختلف مقصد انتخابی مناسب برای مهاجرت از استانهای همجوار بوده است. امروزه این استان با مسائل بسیار زیادی ناشی از هجوم و ازدیاد جمعیت مواجه است؛ بنابراین محققان در پژوهش حاضر بهدنبال بررسی پیامدهای روند مهاجرت منطقهای به استان اصفهان هستند. در این مطالعه با روش نظریۀ دادهبنیاد فرآیند مهاجرت به استان اصفهان و پیامدهای آن ارزیابی شد. جمعآوری اطلاعات با استفاده از مصاحبۀ نیمهساختیافته از نمونهای 24 نفری و مشاهدههای میدانی حاصل شد. یافتهها نشان داد که مهاجرت خارجی به استان اصفهان در اثر عوامل پیچیده و مختلفی ایجاد و تشدید میشود. این عوامل در قالب شرایط علّی، شرایط زمینهساز و شرایط مداخلهای بررسی شد. این روند مهاجرتی پیامدهای مختلفی دارد که در مقولههای اصلی پیامدهای امنیت اقتصادی، پیامدهای امنیت اجتماعی-فرهنگی و پیامدهای امنیت زیستمحیطی شناسایی و استخراج شد. برای مدیریت بهتر مهاجرت خارجی به استان اصفهان نیازمند یک توجه ویژه به پژوهش و آموزش در این حوزه احساس میشود و متناسب با وضعیت روز مهاجرت و نیاز روز جامعه یک بازنگری در قوانین و نظارت باید صورت بپذیرد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| مهاجرت خارجی؛ پیامدهای امنیتی مهاجرت؛ روش نظریۀ زمینهای؛ استان اصفهان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
مقدمه بدون شک مهاجرت یکی از مهمترین تغییرات اجتماعی-اقتصادی تاریخ بشر بهویژه در سالهای اخیر بوده است (Martínez-Filgueira et al., 2017). مهاجرت و جابهجایی جمعیت با کاملشدن گذار اول جمعیتی و همگرایی روندهای تولد و مرگومیر بین مناطق و کشورهای مختلف جهان نقش جدّیتری در تحولات اجتماعی دارد. افزایش ورود تکنولوژی پزشکی و بهداشتی و افزایش ارتباطات و حملونقل موجب بهبود کیفیت زندگی و سرعت در انتقال داده و اطلاعات و درنتیجه، جابهجایی بیشتر افراد شد و مهاجرت و جابهجایی جمعیت درنتیجۀ این شرایط شدت یافت؛ بهطوری که امروزه مهاجرت بهجای دو شاخص دیگرِ محاسبۀ رشد جمعیتی، عامل اول تغییرات جمعیتی شد و نقش فزآیندهای در این مسیر پیدا کرد (Bell et al., 2015). برخی متخصصان بهدلیل مقیاس و وسعت جابهجاییها آن را سومین گذار جمعیتشناختی (Coleman, 2006) یا عصر مهاجرت میدانند. جابهجایی جمعیت با دو منظر آسیبشناسی اجتماعی در ارتباط است. اول با جنبه و بار کمّی مهاجرت که خود بر سازمان فضایی منطقۀ مهاجرپذیر اثرگذار است و درنتیجه، بسترساز و زمینهساز بروز آسیبهای اجتماعی است. افزایش تراکم و تمرکز جمعیت و فعالیتها در شهر با جهتگیری شیب مهاجرت در ارتباط است. تراکم بیش از حد جمعیت علاوهبر اینکه درجۀ رفتارهای پرخاشجویانه و آسیبزا را افزایش میدهد، از کارایی کنترلهای اجتماعی میکاهد. دوم، جنبه و بار کیفی مهاجرت است که با خاستگاه و منشأ مهاجران در کشور مبدأ و نحوۀ اسکان آنها در شهر و مناطق کشور مقصد در پیوند است. این ویژگی اخیر که از مهمترین مؤلفههای اثرگذار در آشفتگی سازمان فضایی شهرها و مناطق است، به شکل حاشیهنشینی یا اسکان غیررسمی و ایجاد ناهمگونی در بافت اجتماعی-فرهنگی شهر و مناطق مختلف نمایان میشود که زمینهساز بروز آسیبهای اجتماعی گسترده خواهد بود (Cullen & Wilcox, 2013؛ مشفق، 1401). مهاجران ازنظر سن، تحصیلات، زبان، فرهنگ، محل سکونت، باروری، طبقات اجتماعی و ... با ساکنان بومی منطقۀ مهاجرپذیر تفاوت دارند. این تفاوت بر تأثیر آنها بر بخش عمومی و ویژگیهای نسلی آنها اثر میگذارد. نگرانیهای بسیاری در برنامههای تبادل سلامت، آموزش، رفاه و حمایتی وجود دارد؛ اما ابعاد مهم دیگری نیز وجود دارد؛ مانند هر عضوی که به جمعیت بومی اضافه میشود، منجر به توزیع مجدد هزینههای عمومی مانند امنیت نیز میشود. بخش دولتی خدمات مشخصی را ارائه میدهد که این هزینهها متناسب با اندازۀ جمعیت تغییر میکند؛ بنابراین با افزایش جمعیت به سرمایهگذاری و هزینۀ بیشتر نیاز است. درنهایت، براساس این دیدگاه مهاجرت درسطحهای منطقهای و محلی پرهزینه است. پیری جمعیت و افزایش هزینههای بهداشتی باعث افزایش چشمگیر هزینههای دولتی خواهد شد. مهاجرت در برخی مناطق و کشورها ممکن است مکانیزمی برای جلوگیری از پیری جمعیت باشد؛ اما با توجه به سطح تحصیلات و باروری بالای آنها میتواند برای جامعۀ میزبان بسیار پرهزینه باشد (Lee et al., 2010). بررسی وضعیت مهاجرت ایران نشان میدهد که در قرن اخیر از یکسو بهبود شرایط بهداشتی و کنترل بیماریهای واگیردار (نقش تعیینکنندهای در تغییرات جمعیتی ایران داشته است) و از سوی دیگر، کاهش باروری و رسیدن به سطح جانشینی منجر شده است که مهاجرت در تغییرات جمعیتی ایران اهمیت بیشتری پیدا کند؛ درنتیجه در شرایط کنونی کشور میتوان مهاجرت را از تعیینکنندههای مهم میزان رشد جمعیت ایران دانست (محمودیان و قاسمی اردهایی، 1392؛ شهبازیان و همکاران، 1400). کشور ایران مانند بسیاری از کشورها از جریانهای مهاجرت بینالمللی به دور نبوده است و این روند در دورههای مختلف تاریخ تا امروز مشاهده میشود. مهاجران بینالمللی تمایل به مراکز جمعیتی متمرکز و شهرهای بزرگ داشتهاند و این روند با تمرکز مازاد اقتصاد ملی و گسترش زیرساختهای صنعتی مالی و اشتغال تشدید شده است (شهبازیان و همکاران، 1400). آمارهای جمعیتی در دورههای مختلف سرشماری نشاندهندۀ میزان رشدهای بالا بهسمت مراکز بزرگ جمعیتی و میزان رشدهای منفی و گاه شتابزده بهسمت مناطق کمجمعیتتر است؛ بهگونهای که سهم جمعیتی شهری استان اصفهان از جمعیت کل کشور در سال 1375 معادل 5/6 و سهم جمعیت روستایی این استان از جمعیت کشور در این سال 3/4 بوده است. این سهم جمعیتی در سال 1395 برای مناطق شهری 4/6 و برای مناطق روستایی 9/2 بوده است که نشان میدهد مناطق روستایی با سرعت زیادی سهم جمعیتی خود را از جمعیت کشور در این استان از دست داده است. همین عامل مهاجرت و جابهجایی سبب شده است که نسبت جنسی در سال 1395 در مراکز روستایی 107 باشد. درصورتی که این شاخص در مناطق شهری 102 است. این جابهجایی جمعیت بهسمت مراکز شهری استان اصفهان فقط مخصوص مهاجران دروناستانی نیست و حجم بسیار زیادی از آنان را مهاجران استانهای دیگر و مهاجران خارجی تشکیل میدهد. فعالیت گستردۀ روند مهاجرتی خارجی به ایران یک مسئلۀ اساسی است. بهینهسازی سیاستهای مهاجرتی و توقف موج مهاجرت بهویژه مهاجرت غیرقانونی یکی از اولویتهای اساسی کشور است. شناخت و بررسی دقیق ابعاد مختلف روند مهاجرت خارجی به استان اصفهان بهعنوان یکی از استانهای مهاجرپذیر و کانون مهم جمعیتی کشور میتواند در راستای نظارت، مدیریت و برنامهریزی بهتر برای پذیرش مهاجران خارجی و ارتقا شرایط زیست و امنیت شهروندان استفاده شود؛ بنابراین محققان در پژوهش حاضر بهدنبال پاسخگویی به این سؤال هستند که عوامل تأثیرگذار بر مهاجرتهای بینالمللی به استان اصفهان کدام است و چه راهکارهایی را برای مدیریت بهتر این روند میتوان ارائه کرد؟
مبانی نظری پژوهش مهاجرت مجموعۀ پیچیدهای از عوامل و واکنشها را دربرمیگیرد که به مهاجرت منجر میشود و بر مسیر و تداوم آن تأثیر میگذارد؛ از این رو میتوان مهاجرت را مجموعهای از فرآیندها با ابعاد مختلف دانست که با عبور از مرزهای سیاسی کشور بهصورت فردی، خانوادگی و گروهی صورت میگیرد (Waters, 2016) و این حرکت منجر به اقامت مهاجران در محیط جدید میشود (Boyle, 2009). صاحبنظران مختلف مهاجرت را مهمترین تحرک جمعیت میدانند که تنوع بسیار چشمگیری دارد؛ بهطوری که متخصصان مختلف با توجه به معیارهایی چون هدف، مدت، فاصله، مسیر حرکت، سرعت حرکت، اجبار یا اختیار به طبقهبندی انواع مهاجرت پرداختهاند (زرقانی و موسوی، 1391). برای اینکه حرکت انسان از چه راهکارهایی تبعیت میکند یا انگیزۀ انسانها در این شرایط چیست و اینکه آیا میتوان برای حرکت و جابهجایی انسانها قانونمندی خاصی درنظر گرفت، تئوریها و دیدگاههای مختلفی ارائه شده است. این تبعیت مطابق نظریۀ کلان اقتصادی نئوکلاسیک ناشی از تفاوتهای جغرافیایی در عرضه و تقاضای نیروی کار است. بازار کار مکانیسم اصلی است که جریانهای مهاجرت بینالمللی کار را ایجاد میکند. برخلاف دیدگاه کلان در دیدگاه اقتصاد خرد (هزینه- فایده) به تصمیمگیری فردی مهاجرت توجه میشود و مهاجر یک کنشگر منطقی است که براساس تجزیهوتحلیل هزینه-فایدۀ مهاجرت عمل میکند (Bircan et al., 2020). در نظریۀ اقتصادی جدید تصمیمهای مهاجرتی با هریک از افراد بهتنهایی گرفته نمیشود، بلکه واحدهای بزرگتری مثل خانواده چنین تصمیمهایی را میگیرند که در آن نه فقط برای بیشترکردن درآمد، برای کمترکردن خطرها و محدودیتهای همراه با شکستهای گوناگون بازار بهطور جمعی عمل میکنند (رضایی و صادقی، 1400). رویکرد اقتصادی یکی از رویکردهای غالب مهاجرت است و پژوهشگران اغلب آن را بهعنوان تئوریهای جاذبه-دافعه میشناسند؛ زیرا این رویکرد دلایل مهاجرت را ترکیبی از عوامل دافعه و جاذبه می داند. راونشتاین این رویکرد را مطرح کرد. قوانین Rovenstein مهاجران را بهعنوان افرادی میداند که بهصورت عقلائی تصمیم به دستیابی به زندگی بهتر میگیرند. قوانین Rovenstein در هفت قانون زیر خلاصه میشود: الف) مهاجرت و فاصله: تعداد و میزان مهاجرت با فاصلۀ بین دو نقطه ارتباط معکوسی دارد. ب) مهاجرت مرحلهای: بهطور طبیعی افراد محلی در جریان مهاجرت مایل هستند که ابتدا به شهرهای نزدیک و سرانجام بهسوی شهرهایی بروند که با سرعت رشد میکنند و با مبدأ فاصلۀ بیشتری دارند. پ) جریان و ضدجریان مهاجرت: هر جریان مهاجرتی یک ضدجریان متعادلکنندهای را به وجود میآورد. اگرچه مهاجرت روستا به شهر یک جریان غالب است، مهاجرت شهری-روستایی بهعنوان مهاجرت معکوس نیز صورت میپذیرد. ت) تفاوت شهر و روستا در میل به مهاجرت: افراد شهری کمتر از افراد ساکن در مناطق روستایی تمایل به مهاجرت دارند؛ بنابراین در جریانهای مهاجرت داخلی میزان مهاجرت روستا-شهری بیشتر است. ج) تکنولوژی ارتباطات و مهاجرت: جریانهای مهاجرت درطول زمان درنتیجۀ افزایش جریان امکانات جابهجایی و توسعۀ صنعت و تجارت روبهافزایش است. چ) فزونی شمار زنان در مهاجرت با فاصلۀ کوتاه: زنان نسبت به جنس مخالف خود در مهاجرتهای کممسافت برتری دارند. ح) تسلط انگیزۀ اقتصادی: انگیزۀ اقتصادی مهمترین اصل ازنظر Rovenstein است. قوانین بد، مالیاتهای سنگین، آبوهوای نامناسب، محیط اجتماعی نامطبوع و حتی اجباری همگی در ایجاد جریان مهاجرت مؤثر هستند و هنوز هم تأثیرهای خود را دارند؛ ولی جریانهایی که این عوامل را به وجود میآورد، هیچیک را ازنظر حجم نمیتوان با جریانی مقایسه کرد که از میل باطنی بیشتر انسانها به بهبود جنبههای زندگی سرچشمه میگیرد (Todaro, 2011). باوجود اینکه نظریۀ دافعه-جاذبه نشان میدهد که نیروهای دافعۀ مبدأ و نیروهای جاذبۀ مقصد مهاجرت را تحتتأثیر قرار میدهد (Gu et al., 2020) Everett Lee (1966) قوانین Rovenstein را بازنویسی کرد. در این بازنویسی چهار مجموعه از مؤلفههای تعیینکننده به مهاجرت را بدین صورت تفکیک و متمایز میکند: جاذبهها و دافعههای مرتبط با مبدأ، جاذبه و دافعههای مرتبط با مقصد، عوامل مداخلهگر بین مبدأ و مقصد و ویژگیهای شخصی. در نتیجه، میتوان اینگونه استنباط کرد که مهاجرت در رویکرد اقتصادی با نابرابری درآمدی، انتظارهای شغلی، دافعهها و جاذبههای اقتصادی تبیین میشود. طبق رویکرد گزینشیبودن مهاجرت، مهاجرت پدیدهای فقط فردی و ساده نیست که در آن یک شخص تصمیم بگیرد و بهدنبال فرصت زندگی بهتر محل زندگی خود را تغییر دهد. به بیان دیگر، مهاجران نمونۀ تصادفی از جمعیت نیستند و فرآیند مهاجرت بسیار گزینشی است؛ بدین معنا که همۀ مردم مهاجرت نمیکنند، تنها بخش خاصی از مردم به این اقدام دست میزنند. بر این اساس، ویژگیهای فردی مهاجران متفاوت از ویژگیهای افرادی است که اقدام به مهاجرت نمیکنند؛ از این رو یکی از رویکردهای مطالعه و تبیین مهاجرت تحلیل رفتار مهاجرتی براساس ویژگیهای فردی است که این ویژگیها در تبیین فرآیند مهاجرت بسیار مهم است (Lichter & De Jong, 1990). علاوهبر دیدگاههای مطرحشده مکتب کپنهاک بر جنبههای امنیتی مهاجرت تأکید و تمرکز داشت و تلاش کرد مطالعات امنیتی را در ذیل روابط بینالملل قرار دهد و مطالعات استراتژیک را از مطالعات امنیتی تفکیک کند. دیدگاه Buzan et al. (1998) دامنۀ امنیت را به ابعاد چندگانۀ نظامی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی گسترش داد. ازنظر آنها برای برجستهشدن تهدیدها و آسیبپذیریها درحوزههای امنیتی باید آنها را با معیارهای امنیتی سنجید و امنیتیبودن آنها را تأیید کرد و آنها را از مسائل فقط سیاسی بازشناخت (شیخزاده، 1390؛ اختیاری امیری و همکاران، 1397). نکتۀ بسیار مهم در دیدگاه مکتب کپنهاگ به موضوع امنیت، شبکهای عملکردن ابعاد مختلف امنیت است که این پنج بخش بهصورت مجزا عمل نمیکند (Stone, 2009). هویت ملی بهعنوان مفهوم مرکزی امنیت اجتماعی در مکتب کپنهاگ است و درصورت انکار، مهار یا دستکاری باورها و رویههای اجتماعی-فرهنگی یک ملت احساس ناامنی به آنها دست میدهد. امنیت اقتصادی نیز برای هر جامعه و کشوری اهمیت بسیار دارد و شریانهای اقتصادی در سایۀ امنیت اقتصادی باید بهصورت فعّال و سازنده به فعالیت خود ادامه دهند و در توسعۀ کشور نقشآفرینی کنند. دسترسی به منابع، سرمایه و بازارهای لازم برای حفظ سطح قابل قبولی از رفاه و قدرت دولت میتواند امنیت اقتصادی را بهبود بخشد. همچنین، امنیت سیاسی بهعنوان زمینهساز یا کمک سایر تهدیدها نقشآفرینی میکند و میتواند ساختاری باشد. امنیت زیستمحیطی درصورت به خطر افتادن پایگاه دولت را متزلزل میکند و میتواند ایدۀ دولت و نهادهای آن را تهدید کند. درنهایت، امنیت نظامی بهعنوان مرکز نگرانیهای سنتی مربوط به تهدیدهای نظامی و اصلیترین تهدید برای یک دولت و گسترۀ سرزمینی است (بوزان، 1401).
روششناسی پژوهش روش پژوهش حاضر ازنوع کیفی و بهطور خاص روش نظریۀ زمینهای با رویکرد سیستماتیک است. روش نظریۀ زمینهای یک روش و نظریۀ زمینهای محصول آن است. این روش برگرفته از تعریف Strauss & Corbin (2008) است که هدف آن کشف نظریه به کمک اطلاعات دقیق و بررسیشدۀ پژوهشهای اجتماعی است.
فرآیند گردآوری دادهها و نمونهگیری اطلاعات پژوهش با استفاده از مشاهدۀ میدانی مستقیم، مصاحبههای فردی نیمهساختیافته جمعآوری شد. ابتدا برای تسلط بر محدودۀ مدنظر و شناخت عمیق آن مشاهدۀ میدانی انجام و پس از بررسیهای اولیه به مصاحبههای نیمهساختیافتۀ فردی با متخصصان، استادان، کارشناسان و فعّالان حوزههای پرداخته شد. گفتنی است که مشاهدههای میدانی درحین انجامدادن مصاحبهها ادامه داشته است و تا پایان کار متوقف نشد. مدت زمان انجامدادن مصاحبهها و مشاهدهها 7 ماه (خرداد 1402 تا دی ماه 1402) بوده است. نمونهگیری در روش نظریۀ زمینهای در دو بُعد انجام میشود. در بُعد نخست، نمونهگیری از افراد حاضر در مصاحبه انجام میشود و بیشتر، نمونهگیری ازنوع هدفمند است؛ اما بُعد دوم، نمونهگیری نظری است. در این پژوهش از نمونهگیری هدفمند استفاده شد و سپس پژوهشگران با کدگذاری این مصاحبهها و تحلیل ابتدایی آن برای کشف مباحث مهم با یک نمونهگیری هدفمند به سراغ نمونههایی رفتند. فرآیند کدگذاری مصاحبهها و نتایج آنها مبنای انتخاب نمونههای بعدی بوده است. درنهایت، 24 نفر با دریافت اشباع نظری مصاحبه شدند.
فرآیند تحلیل دادهها برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش کدگذاری سهمرحلهای نظریۀ زمینهای استفاده شد (استراوس و کربین، 1395). در مرحلۀ کدگذاری باز متن پیادهشدۀ مصاحبهها بهصورت خطبهخط کدگذاری شده است. در این مرحله کدهای باز و مقولههای اولیه به دست آمد. مقولههای اصلی در مرحلۀ کدگذاری محوری براساس مقایسۀ مداوم و رفتوبرگشتی (بین کدها، مقولههای خرد و متن مصاحبهها) به دست آمد و در قالب ابعاد پارادایمی قرار گرفت. مقولههای بهدستآمده در این مرحله محصول تلفیق و مقایسۀ کدها و مقولههای خرد اولیۀ بهدستآمده در مرحلۀ کدگذاری باز بود. مقوله اصلی در مرحلۀ کدگذاری انتخابی استخراج و پیوند آن با مقولههای اصلی دیگر بررسی شد.
جدول 1: ویژگیهای جمعیتشناختی مصاحبهشوندگان Table 1: Demographic characteristics of the interviewees
منبع: یافتههای پژوهش (1402)
ارزیابی کیفیت و اعتبار دادهها پس از شکلگیری نظریۀ کشفشده نیاز بود که نظر مصاحبهشوندگان دربارۀ معناداربودن و منطقیبودن تبیین نظری پژوهشگران مشخص شود. برای رسیدن به این منظور نظریۀ محدود به واقعیت خاص نتایج به 5 نفر از مشارکتکنندگان (3 نفر از استادان دانشگاه، دو نفر کارشناس) برای ارزیابی مجدد ارائه شد و مراحل روند کار برای آنها تشریح و تبیین شد. یافتههای حاصلشده نتایج کلی پژوهش را تأیید کرد و در بعضی موارد ابهامهایی بود که این چالش با انجامدادن مصاحبۀ مجدد (2 مورد) برطرف شد. همچنین، از روش زاویهبندی برای ارزیابی اعتبار دادهها استفاده شد و پژوهشگران بهطور مداوم ذهن خود را درگیر اطلاعات کردند و عمق و وسعت آن را توسعه دادند. همچنین، از دو متخصص دیگر خواسته شد تا با کدگذاری مصاحبهها اعتبار کدگذاری را ارزیابی کنند. در این روند نیز تا حدودی نتایج مشابهی حاصل شد.
یافتههای پژوهش و تجزیهوتحلیل کدگذاری دادهها طبق رویکرد سیستماتیک استراوس و کربین در سه مرحلۀ کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی نظری صورت گرفت. این کدگذاریها براساس شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها شناسایی و تفکیک شد. درادامه، روند تحلیل دادهها و یافتهها آورده شده است.
شرایط علّی اولین بخش از مقولهها را میتوان ازنوع شرایط علّی دانست؛ از این جهت محققان علت و دلایل مهاجرت را آوردهاند. این دسته از مقولهها را با 63 کد باز و 11 مقولۀ خرد میتوان در مقولههای اصلی با عنوان جاذبههای مقصد/ روایتها و شبکه و دافعهها تفکیک و ارائه کرد. شرایط علّی مجموعهای از حوادث، وقایع و اتفاقهایی است که به وقوع یا گسترش پدیدۀ مدنظر میانجامد. این شرایط میتواند هر واقعه (رفتاری خاص، چیزی که گفته شده یا چیزی که کسی انجام داده است) و رویداد احتمالی باشد. شرایط علّی در دادهها اغلب با واژگانی نظیر «وقتی»، «درحالی که»، «از آنجا که»، «چون»، «بهسبب» و «بهعلت» مورد بحث قرار میگیرد.
جدول 2: مقولهها ازنوع شرایط علّی Table 2: Causal condition categories
منبع: یافتههای پژوهش (1402) یکی از مقولههایی که بهعنوان جاذبههای استان اصفهان احصا شده است، تمایلنداشتن ساکنان بومی به فعالیت در برخی مشاغل است. این موضوع میتواند محرک بسیار قوی برای حضور مهاجران در استان اصفهان باشد. این استان صنایع، معادن و کارگاههایی متعدّد دارد؛ زیرا نیازمندی نیروی کار ارزان است و شهروندان بومی این استان بهدلایل متعدّد حاضر به فعالیت در این مشاغل نیستند و همین امر میتواند فضا را برای مهاجرت و فعالیت مهاجران فراهم کند. برمبنای کدگذاریِ مصاحبههای انجام شده با استادان، متخصصان، کارشناسان و فعّالان حوزۀ جمعیت و مهاجرت جاذبههای مقصد پنج (5) مقولۀ خرد را شامل میشود که در جدول (2) آورده شده است. برای مثال یکی از کارشناسان درزمینۀ اهمیت انباشت سرمایه در استان اصفهان و نقش آن درزمینهسازی مهاجرت چنین اظهارنظر کرده است: «نیروی کار بومی ساکن در اصفهان حاضر به انجام برخی کارها نیست. آنها میدانند که تنوع شغلی و بازار کار در اصفهان بسیار است؛ بنابراین به سراغ برخی مشاغل اصلاً نمیرن. این عدم تمایل ممکن است از نظر اونها برخی مشاغل پست باشن و در شأن آنها نباشند و یا آنقد دشوارند که نمیتونند انجام بدن یا دشواری اون رو به تن بخرند». روایتها و شبکهها در علل بسیار مهمی در مهاجرت به استان اصفهان است. شبکهها سبب جذب دوست، آشنا، فامیل، همشهری، همولایتی و ... می شود و روایتها تصویر رویایی و مثبتی از مقصد به مهاجران مخابره میکند. بر همین اساس، کارشناس دیگری دربارۀ اهمیت روایتها، شبکهها و تأثیر آن بر مهاجرت بیان کرد: «روایتها میتوانند نگاه فرد را نسبت به مقصد و حتی مبدأ تغییر دهند، کشش عجیب نسبت به مقصد پیدا کند و نسبت به مبدأ زده شود. مهاجران با شنیدن تعابیر و تعاریف مختلف از مقصد شروع به تصویرسازی و رویابافی از زندگی آیندۀ خود در آنجا می کنند و همین امر در کنار سایر شرایط میتواند دلیل و علت مهمی برای مهاجرت آنان به اصفهان باشد. کمتر کسی را ازمیان مهاجران میتوان پیدا کرد که در اینجا دوست و آشنا نداشته باشد و تنها باشد. این نشان میدهد که مهاجران با حضور دوستان و آشنایان خود زیست راحتتری را تجربه خواهند کرد و دربرابر تهدیدات احتمالی مقاومتر خواهند بود». مقولههایی که در مقولۀ اصلی دافعهها قرار گرفت، دافعههای محیطی و اقلیمی مبدأ، رهاشدگی و عدم نظارت بر مناطق مرزی، شرایط نامساعد داخلی افغانستان، تمایزها و تعارضهای فرهنگی اصفهان با مهاجران است. یکی از کارشناسان دربارۀ اثر دافعههای محیطی دربارۀ مهاجران افغانستانی بیان کرد: «تغییرات اقلیمی و خشکسالی یک پدیدۀ جهانی است و کشورهایی مانند افغانستان بهدلیل دوری از آبهای آزاد و محصوریت در خشکی و همچنین، قرارگیری در مدار جنب حارهای تأثیر بیشتری میپذیرد و همین امر روند مهاجرتی را در آن سریعتر میکند. به تبع این بحران، حجم بسیاری از مهاجران آنان به سمت ایران و استان اصفهان کشیده میشوند». همانطور که ملاحظه میشود، شرایط علّی در مهاجرت خارجی شهروندان افغانستانی به استان اصفهان در سه مقولۀ اصلی جاذبههای مقصد، روایتها، شبکهها و دافعهها کدگذاری و استخراج شده است. شرایط زمینهای دستۀ دیگر مقولهها ازنوع شرایط زمینهای است. شرایط زمینه مجموعهمشخصههای ویژهای است که به پدیدۀ مدنظر دلالت میکند؛ یعنی محل حوادث و وقایع متعلق به پدیده. زمینه نشاندهندۀ مجموعهشرایط خاصی است که در آن راهبردهای عمل/تعامل صورت میپذیرد. در این پژوهش به تعداد 20 کد باز مقولهها ازنوع شرایط زمینهای 2 شناسایی شد و مقولههای «تغییر شرایط در مبدأ»، «انتظار زیست ارزان در مقصد» به منزلۀ شرایط زمینه درنظر گرفته شده است. جدول (3) شرایط زمینهای را براساس کدهای باز، مقولههای خرد، مقولههای اصلی و ابعاد پارادایمی نشان میدهد.
جدول 3: مقولههای شرایط زمینهای Table 3: Categories of background conditions
منبع: یافتههای پژوهش (1402)
اولین مقوله ازنوع مقولههای شرایط زمینهای تغییر شرایط در مبدأ نامگذاری شده که از دو مقولۀ ناتوانی در بازگشت به مبدأ و تغییر انتظارها و ارزشها تشکیل شده است. شرایط کشور مبدأ درطول دورههای مختلف درگیر نوسانهای سیاسی، امنیتی و حاکمیتی بوده است. این نوسانها منجر به تمایلنداشتن بسیاری از مهاجران در بازگشت به کشور خود شده است. بسیاری از آنان علاوهبر نداشتن تمایل و ناتوانی در بازگشت در تلاش هستند که بستگان و نزدیکان خود را به مهاجرت ترغیب کنند. همین موضوع امکان بازگشت آنان به کشور مبدأ را بسیار دشوار کرده است؛ برای مثال، یکی از متخصصان اینگونه بیان میکند: «شرایط در کشور مبدأ جوری پیش میره که کمتر کسی از مهاجران میخواهد، میتواند و تمایل دارد، برگردد. روزانه اخبار بسیار متفاوتی از تغییرات در کشور افغانستان شنیده میشود. برخی مهاجرت کردهاند، شرایط متفاوت و تجربۀ زیسته متفاوتی داشتهاند؛ اما تصور اینکه بخواهند برگردند و در کنار محیط بستۀ فرهنگی این تغییرات در ناامنی ذهنی و روانی آنان اثر بگذارد، واهمه دارند و برنمیگردند». انتظار زیست و سکونت ارزان در مقصد مقولۀ اصلی دیگر استخراجشده از نظرهای کارشناسان است که از سه مقولۀ خرد زیست ارازن و مقرون به صرفهبودن فعالیت گروهی، پتانسیل بالای فعالیت در مشاغل غیر رسمی و سهولت سکونت تشکیل شده است. زیست ارزان برای بسیاری از مهاجران میتواند در بخشهای مختلف صورت گیرد. سکونت و پذیرش مسئولیت نگهبانی در باغها، ساختمانهای نوساز، کارگاهها، ساختمانهای مخروبه، سکونت چندخانواری در یک واحد و ... هزینههای اسکان و سکونت را کاهش داده است. بسیاری از مهاجران با یک مقایسۀ تطبیقی شرایط سکونت در استان اصفهان را بسیار مناسبتر از زیست در مبدأ میدانند و برای آن تلاش میکنند؛ برای مثال، نظر یکی از کارشناسان در این خصوص اینگونه است: «من در یک رستوران یک خانم افغانستانی را دیدم که دیگهای سنگین جابهجا میکرد و بهاندازۀ 3 نفر کار میکرد. ازش پرسیدم چقدر حقوق میگیری؟ گفت 5 میلیون تومان. گفتم این همه کار با این حقوق؟ گفت بله، من با 8 تا بچه و شوهرم که بناست در ماه حقوق و درآمد خوبی داریم و زندگیمون بد نیست. شما حساب کنید در یک خانواده ده نفر کار کنند و اگر هرکدام ماهیانه 5 میلیون تومان درآمد داشته باشند، یعنی این خانواده ماهیانه بالای 50 میلیون تومان درآمد دارند و این از وضعیت درصد بسیار زیادی از خانوادههای ایرانی بالاتر است؛ بنابراین فعالیتهای آزادانه در شهر و تنوع شغلی در اصفهان در ماندگاری آنها مؤثر است. ادارۀ زندگی آنان با تعداد بچههای بالا امکانپذیر است و همین امر به آنها اجازه میدهد که فعالیتهای شغلی را راحت و با هزینۀ کمتر انجام دهند. سکونت آنها نیز بسیار متفاوت است و به طرق مختلف بهدنبال کاهش هزینههای سکونت هستند. از نگهبانی گرفته تا سکونت بهصورت چندخانواری در یک واحد». بنابراین شرایط زمینهای مهاجرت به استان اصفهان را میتوان در دو مقولۀ اصلی، پنج مقولۀ فرعی و بیست کد باز دستهبندی و تعریف کرد.
شرایط مداخلهگر نوع دیگر مقولهها را میتوان شرایط مداخلهگر نامید. این نوع مقولهها را میتوان در دو دسته مقولههای اصلی «گمنامی» و «حمایت سرمایهگذاران از حضور مهاجران» دستهبندی کرد. شرایط مداخلهگر شرایط ساختاری است که به پدیدۀ مدنظر تعلق دارد و بر راهبردهای عمل/تعامل اثر میگذارد. آنها راهبردها را درون بستر خاصی محدود یا تسهیل میکنند. این شرایط عبارت است از زمان، فضا (مکان)، فرهنگ، پایگاه اقتصادی، سطح تکنولوژی، شغل، سن، جنسیت، تاریخچه و وقایع. همۀ شرایط دربارۀ همۀ موارد صدق نمیکند و این به خود محقق بستگی دارد که تشخیص دهد از کدامیک در تحلیلهای خود باید استفاده کند. این نوع مقولهها درمجموع، 19 کدباز را به خود اختصاص داده است.
جدول 4: مقولهها ازنوع شرایط مداخلهگر Table 4: Categories of intervening conditions
منبع: یافتههای پژوهش
اولین مقولۀ اصلی از این نوع را که ازمیان نظرهای کارشناسان استخراج شد، میتوان گمنامی نامید. گمنامی به این موضوع اشاره دارد که نظارت اجتماعی بر فرد مهاجر بسیار کم است و این شرایط به او این امکان را میدهد تا آزادانهتر رفتار کند و این آزادی عمل ممکن است در مسیرهایی پیش رود که منافع و امنیت جامعۀ میزبان را تهدید یا به چالش بکشد. گمنامی بسیاری از مهاجران را بهسمت شهرهای بزرگ میکشاند تا بتوانند برخی از فعالیتهایی را که در عرف و جامعۀ خود امکان انجام آن را نداشتند با آزادی بیشتری انجام دهند. شناختهبودن یک نظارت بازدارنده است که فرد گمنام آن را احساس نمیکند. این موضوع در کلانشهرها و شهرهای بزرگ نمود بیشتری پیدا میکند؛ بنابراین میتوان گفت که گمنامی یکی از شرایط مداخلهگری است که میتواند در مهاجرت بینالمللی دخیل باشد. در این خصوص یکی از متخصصان بر این باور است که: «در فرهنگی دیگر مانند آبرومداری، محافظهکاری و سختگیری باعث میشود که آنها زیاد بهسمت آسیب نروند؛ چون برای آنها پیامدهای مختلفی ممکن است به همراه داشته باشد؛ اما یک مهاجر افغانستانی بهدلیل ماهیت گمنامی و بیتعلقی که نسبت به شهر دارد زیاد بهدنبال نگرانی پیامدهای اجتماعی-فرهنگی آن نیست. یک اصفهانی به شهر، گروه، محله، خیابان، خانواده تعلق داشته باشد و همین تعلق باعث میشود که بهسمت خیلی از آسیبها کشیده نشوند؛ البته که عوامل دیگر در کشش بهسمت آسیب نقش دارند؛ اما اینجا ما در یک محیط مقایسهای بین جامعۀ مهاجر و ساکنین اصفهان صحبت میکنیم؛ بنابراین یک مهاجر افغانستانی ماهیت گمنامی و بیهویتیش بسیار زیاد است». دومین مقوله از شرایط مداخلهگر در روند مهاجرتی به استان اصفهان حمایت و رضایت ضمنی سرمایهداران از مهاجرت خارجیهاست. حمایت سرمایهگذاران و تولیدکنندگان از مهاجران به طرق مختلف نیروی مداخلهگر قوی برای مهاجرت و ماندگاری مهاجران در استان اصفهان است. بر همین اساس، مقولۀ «حمایت و سود سرمایهگذاران از مهاجران» بهعنوان یک مقولۀ مهم درنظر گرفته شد. نظر یکی از کارشناسان در این خصوص اینگونه است که: «ببینید باید سود حاصل از حضور مهاجرین برای سرمایهداران و تولیدکنندگان و فعالین بازار مسکن را جدی بگیریم. شاید یکی از عوامل عمدهای که در روند مهاجرتی اصفهان نقش مداخلهای پررنگی دارد و کسی به آن توجه نمیکند، همین سود سرمایهداران است. خانوادۀ بنده برای اینکه هزینۀ کمتری برای کارهای ساختمانی خود پرداخت کنند، بهدنبال کارگران خارجی هستند که با پول کمتر کار بیشتری انجام میدهند و این پدیده یک رضایت نسبی را نصیب خانوادۀ من میکند. شما همین موضوع را در تمام صنایع میتوانید بهوفور مشاهده کنید».
راهبردها راهبردها مبتنی بر عمل/تعاملهایی برای کنترل، اداره و برخورد با پدیدۀ مدنظر هستند. راهبردها مقصود داشته، هدفمند بوده است و بهدلیلی صورت میگیرند. در عین حال، ممکن است برای هدفهایی صورت پذیرند که مربوط به پدیده نباشد؛ اما به هر حال، پیامدهایی را برای پدیده دربردارد. همواره شرایط مداخلهگری نیز حضور دارد که راهبردها را سهولت میبخشد یا آن را محدود میکند. برمبنای تحلیل دادههای پژوهش حاضر «جهتدهی مهاجران به مشارکت آگاهانه و مسئولانه»، «اولویتدادن به پژوهش و آموزش مهاجرتی» و «بازنگری در قوانین و نظارت» راهبردهای مدیریت جمعیت و مهاجرت در استان اصفهان هستند. هرکدام از این راهبردها مقولههای فرعی دیگر و درمجموع، 49 کد باز است که در جدول (5)آمده است. جدول 5: مقولهها ازنوع راهبردها Table 5: Categories of strategies
منبع: یافتههای پژوهش (1402)
اولین مقولۀ اصلی ازنوع راهبردها جهتدهی مهاجران به مشارکت آگاهانه و مسئولانه است که از مقولههای خرد افزایش تعلق فرهنگی و مکانی مهاجران، مشوّقها و تنبیهات لازم برای مدیریت مهاجرت و بسترسازی مشارکت فعّال مهاجران در توسعه تشکیل شده است. منظور از جهتدهی مهاجران به مشارکت آگاهانه و مسئولانه این است که با استفاده از یک برنامهریزی مناسب و اهرمهای قانونی-فرهنگی-اقتصادی لازم در راستای افزایش تعلق مهاجران در ارتباط با جامعۀ میزبان، فرهنگ، زیرساخت، شهر و طبیعت اقدام شود. این اهرمها میتوانند تشویقکننده یا بازدارنده باشند. همچنین، اهرمها وضعیت عملکردی هر مهاجر را به او اطلاع داده است تا در جریان کم و کیف فعالیت خود قرار گیرد و در صورت نیاز اصلاح و یا تشویق شود؛ برای مثال، نظر یکی از متخصصان دربارۀ افزایش تعلق فرهنگی و مکانی مهاجران اینگونه است: «اینکه مهاجران احساس کنند فعالیتهای مثبت و سازندۀ آنها دیده میشود و منجر به ارتقا کیفیت زندگی آنان میشود، میتواند در مشارکت مهاجران تأثیرگذار باشد. درواقع، تعریف چنین مکانیزمی میتواند مشارکت مسئولانه و سازندۀ مهاجران را به همراه داشته باشد. همۀ ما آدم هستیم و نیازمند به اینیم که دیده بشیم. فعالیتمون دیده بشه، برای عملکرد مثبتمان ارج نهاده بشه و این ما را مصممتر میکند تا در تعامل، مشارکت فعّالانه و پیشگیری از بروز تعارضات عمل کنیم. یکسری سیاستگذاریها و برنامهریزیهایی باید صورت پذیرد تا تعلق گروهی و تعلق اجتماعی-فرهنگی مهاجران بیشتر شود. شبکههای فعّال اجتماعی در اصفهان باید بهدنبال جذب فرهنگهای موجود در استان باشند و از طرد آنها بهشدت خودداری کند. این تعلق چسب اجتماعی جامعه را بیشتر میکند و تعاملات مناسب را گسترش میدهد». یکی از موضوعهای بسیار مهمی که در امر برنامهریزی، مدیریت و آیندهنگری جمعیت بسیار حائز اهمیت است، پژوهش در این حوزه است. شناخت و بررسی تمام مشخصات مهاجران، تعداد آنها، خصوصیات فرهنگی، پایگاه اجتماعی-اقتصادی و بسیاری از اطلاعات مهم دیگر باید با یک پژوهش عمیق، درست و مدون صورت گیرد تا بتوان برمبنای آن روندهای آیندۀ رشد جمعیتی و وضعیت مهاجرتی را پیشبینی و درنهایت، مدیریت جمعیت را به شکل مناسب پیاده کرد؛ بنابراین دومین مقوله ازنوع راهبردها و استراتژیها اولویتدادن به پژوهش و آموزش مهاجرتی است که از مقولههای خرد اولویتدادن به پژوهش و پایگاه دادۀ مهاجرتی، آموزش و آمادهسازی مهاجران برای ورود به جامعه تشکیل شده است. پژوهش درزمینۀ مهاجرت و جمعیت و شناسایی چالشها و فرصتهای آن میتواند چشمانداز شفافتری از وضعیت جمعیتی و روند آن را به ما نشان دهد. در کنار پژوهش آموزش، مقولۀ بسیار مهمی در فرآیند پذیرش مهاجران است. بر همین اساس، یکی از کارشناسان بر این باور است که ازجمله مواردی که نیاز آن بهشدت احساس میشود، خلأ آموزش مهاجران است. بدون آموزش نباید انتظار داشت که مهاجران بتوانند بهصورت فردی بسیاری از الزامهای زندگی را در یک جامعۀ پویا یاد بگیرند و رعایت کنند. «آموزش بحث بسیار مهمیه درمورد مهاجران. مهاجران نیاز دارند قبل از ورود به جامعه با یکسری قوانین و فرهنگ و آداب و رسوم عقاید آنان آشنا بشوند و خودشان را با آن وفق بدن یا احترام بگذارند. ما الان در برخی از مناطق اطراف اصفهان که میگردیم و رصد میکنیم میبنیم بسیاری از رفتارها بهخاطر سود برداشت از فرهنگ جامعۀ میزبان اتفاق میافتد و آنها ذهنیت درستی نسبت به برخی موضوعات ندارند؛ بنابراین مهاجران باید آموزش ببینند. آموزش بهداشتی، آموزش فرهنگی، آموزش قانونی خیلی مهمه. مهاجران در بسیاری از مواقع از تبعات کارشان بیخبرند و گرفتار میشوند». موضوع مهم دیگری که باید در مواجهه با مهاجران خارجی صورت پذیرد، بازنگری در قوانین و نظارت است. قوانین موجود کشور با وضعیت مهاجرت تطابق زیادی ندارد و نمیتواند تمام ابعاد این پدیدۀ پیچیده را پوشش دهد. قوانین، نظارت بر اجرای قوانین، قوانین مرتبط با مالیات و یارانهها و درنهایت، استمرار در این نظارت نیازمند یک بازنگری علمی و متناسب با وضعیت روند مهاجرت است. بر همین اساس، یکی از کارشناسان دربارۀ اهمیت بازنگری در قوانین تأکید داشت: «در کشور ما قواعد و قوانین محکم برای ورود به کشور وجود ندارد و دستورالعملی خاصی برای اقامت وجود ندارد. محل اقامت آنها نامشخص است ... آزمایشات پزشکی و چک بیماری بین آنها وجود ندارد که ممکن است شیوع پیدا کند و قوانین بهداشتی گذاشته شود. کد اختصاصی آنها متناسب با محل اقامت و فعالیت آنها درنظر گرفته شود و در موعد تمامشدن تاریخ اعتبار کد، پیگیر نظارت بر او باشیم». همچنین، کارشناس دیگری دربارۀ اصلاح قوانین مالیاتی اذعان داشت: «امروزه بسیاری از کشورهای جهان برپایۀ مالیات اداره و مدیریت میشوند. درواقع، مالیات میتواند دولت ر ا پاسخگو و مردم را سهیم در توسعه و نگهداری از جامعه و کشور کند. ما درطول دوران گذشته تاکنون مکانیزم دریافت مالیات از مهاجران را نداشتیم و هزینۀ زیست آنان بر دوش ملت ایران بوده است؛ بنابراین ما نیاز جدی به بازنگری در قوانین مالیاتی و شفافیت عملکرد مالی ازطرف مهاجران هستیم».
پیامدها پیامدها نتایج و حاصل عمل/تعاملها یا راهبردهاست. پیامدها را همواره نمیتوان پیشبینی کرد و همانهایی نیست که افراد قصد آن را داشتهاند. پیامدها ممکن است حوادث و اتفاقها باشد، شکل منفی به خود بگیرد، واقعی یا ضمنی باشد و در حال یا آینده به وقوع بپیوندد. همچنین، این امکان وجود دارد که آنچه در برههای از زمان پیامد است در زمانی دیگر به بخشی از شرایط و عوامل تبدیل شود. برمبنای تحلیل مصاحبههای انجامشده با استادان، کارشناسان، متخصصان و فعّالان حوزۀ مدیریت، جمعیت و مهاجرت عبارت است از: «پیامدهای امنیت اجتماعی-فرهنگی»، «پیامدهای امنیت اقتصادی» و «پیامدهای امنیت زیستمحیطی». هرکدام از این پیامدها شامل چند بُعد و درمجموع، 106 کد باز است که در جدول 6 همراه با جزئیات آن آمده است.
جدول 6: مقولهها ازنوع پیامدی Table 6: Consequence type categories
منبع: یافتههای پژوهش (1402)
امنیت اقتصادی یکی از پیامدهای مهم مهاجرت است. ناامنی اقتصادی درصورت داشتن نیروی کار بومی مازاد از یک طرف و ورود بیش از حد مهاجران خارجی بهصورت قانونی و غیرقانونی از طرف دیگر منجر به افزایش فقر و ناتوانی در تأمین نیازمندی قشر کارگر بومی میشود. فقیرترشدن نیروی کار بومی و افزایش هزینههای زیست درسطحهای مختلف شهری و حاشیههای آن رفاه و کیفیت زیست را بهشدت متأثر میکند و احتمال خطر انجامدادن فعالیتهای غیررسمی و خطرناک را افزایش میدهد. براساس نظر متخصصان و مصاحبههای انجامشده چهار پیامد قاچاق، افزایش هزینههای زیست و مدیریت در اصفهان، ناتوانی رقابت نیروی کار داخلی با مهاجران و تهدیدهای کلان اقتصادی ازجمله پیامدهای اقتصادی مهاجرت در استان اصفهان است. در این خصوص یکی از متخصصان اینگونه بیان میکند: «اصلاً کارگران داخلی نمیتوانند با کارگران مهاجر رقابت کنند. هزینههای کارگر ایرانی بسیار بیشتر است. کارگر ایرانی بهعنوان سرپرست خانوار باید بهتنهایی کار کند تا تمام هزینههای زندگی را پرداخت کند. به همین دلیل، مزد روزانۀ او از یک قیمتی کمتر برای او نمیصرفد؛ اما کارگران خارجی با تعداد زیاد اعضای خانواده میتوانند جبران کنند همۀ هزینهها را بلکه بسیار بیشتر». مقولۀ اصلی بعدی ازنوع ابعاد پیامدی دستهبندیشده پیامدهای امنیت اجتماعی-فرهنگی مهاجرت است. این پیامدها باوجود داشتن تأثیرهای دیگر، اثرهای اجتماعی-فرهنگی آنها بسیار پررنگتر است؛ برای نمونه، بیتعلقی میتواند پیامدهای مختلف زیرساختی، اقتصادی، زیستمحیطی و ... داشته باشد؛ اما این پیامد در زیرمجموعۀ پیامدهای اجتماعی-فرهنگی است. این پیامدها عبارت است از: تعارضهای فرهنگی، بیتعلقی، شبکهسازی و فعالیت شبکهای، عادیشدن خشونت و تهدید جامعه، آسیبدیدگی و طرد اجتماعی، کودکان آسیبدیده، تهدیدکنندگان اجتماعی فردا، برچسبها و جبههگیری دربرابر آن، تحمیل فشار بر سیستم قضایی کشور، اقدامهای تروریستی و ناامنی با جهتگیری و برنامهریزی از خارج، استفادۀ سیاسی از مهاجران و تلطیف فرهنگی با ارتباط خردهفرهنگهای داخلی. دربارۀ اهمیت پیامدهای اجتماعی-فرهنگی و تعارضهای فرهنگی یکی از متخصصان بر این باور است که: «تعارضات شدید فرهنگی بین مهاجران خارجی و جامعۀ میزبان در اصفهان بسیار زیاد است و همین تعارضات باعث شده است که پیامدهای بسیار بیشتری به همراه داشته باشد. از مسائل اخلاقی، اعتیاد، مواد مخدر، درگیری و ... پیامدهایی است که مهاجران افغانی میتوانند با خود به شهر اصفهان بیاورد. زندگی و فرهنگ اصفهان یک سبک زندگی محافظهکارانه است که وارد درگیری، خشونت نمیشوند؛ اما یک مهاجر افغانستانی اینگونه نیست و با سهولت بیشتری بهسمت فعالیتهای پرخطر میرود». همچنین، دربارۀ اهمیت شبکهسازی و ماهیت فزآیندۀ آن در ایجاد جرم و آسیب یکی از کارشناسان چنین بیان میکند: «ماهیت شبکهبودن از این منظر اهمیت دارد که تأثیرات شبکه در آسیبهای اجتماعی بسیار بیشتر است و بهسهولت گسترش پیدا میکند و بر امنیت ما تأثیر داشته و بسیاری از آسیبها منشأ گروهی و خانوادگی دارند. به این دلیل که بسیاری از مهاجران خانوادگی مهاجرت کردهاند؛ بنابراین باید تا حد امکان از شکلگیری شبکههای آسیبزا دربین جامعۀ مهاجر جلوگیری کرد و درصورت وجود آنها را هرچه سریعتر شناسایی و مدیریت کرد». پیامدهای امنیت زیستمحیطی نیز میتواند جامعۀ میزبان را در استان اصفهان تهدید کند. براساس مصاحبههای صورتگرفته از استادان، کارشناسان و فعّالان حوزۀ جمعیت پیامدهای زیستمحیطی در چهار مقولۀ خرد تقسیمبندی میشود: آلودگی محیطی و گسترش بیماری، کاهش زیستپذیری و فرار نخبگان، تشدید بحرانهای زیستمحیطی با افزایش مهاجرت و ساختوسازهای مخرب. در همین زمینه یکی از کارشناسان اینگونه بیان میکند: «بنده خودم در منطقهای زندگی میکنم (زنبیه) که مهاجران بسیاری دارد. مهاجران بهلحاظ بهداشتی وضعیت اصلاً جالبی ندارند. اگر وارد منازل آنان شویم، میبینیم که بهداشت محیط مسکونی آنان بسیار ضعیف است و بهدلیل عادتهایی که در اثر جنگ و ناامنی دارند، بهداشت براشون معنا پیدا نمیکند و آن عادتها در ایران ادامه دارد و با افزایش فعالیت آنان در بحث زبالهگردی و بازیافت و مشاغل آلودۀ دیگر، همۀ این موارد باعث انتشار ویروسهایی شده و اگر توجه کنید، طبق آماری که چند سال قبل اعلام شد، بیماریهایی مثل هپاتیت، زیگیل تناسلی و سایر موارد میتواند آثار محیطهای آلوده باشد که برای خانمها اتفاق افتاده و باعث انتشار آن شده است. یکی از دوستان پزشک است. ایشون بیان کردند که ما آنقدر مراجعهکنندۀ مهاجر بهدلیل بیماریهای مقاربتی و بیماریهایی که با یک آموزش ساده میتوان جلوی آن را گرفت، داریم که هر روز بیشتر میشود». مدل پارادایمی
شکل 1: نمودار نظریۀ محدود به واقعیت خاص، مهاجرت منطقهای به استان اصفهان (یافتههای پژوهش، 1402) Figure 1: Diagram of theory limited to specific reality, regional migration to Isfahan province نتیجهگیری مهاجرت پدیدهای بسیار مهم است که با نیرویهای مختلفی مانند سیاست، اقتصاد، بازار کار و ... هدایت میشود. تفاوت سطح رفاه، اقتصاد، بازار کار، آزادی سیاسی در کشورهای مختلف انگیزهای را برای افراد ایجاد میکند تا برای دستیابی به آن مهاجرت کنند. مهاجرت چالشها، تهدیدها و فرصتهایی را بری کشور پذیرنده فراهم میکند. وظیفۀ سیاستگذاران غلبه بر چالشها، کاهش تهدیدها و استفاده از فرصتهاست. برای دستیابی به این مهم پژوهشهای عمیق و بدون سوءگیری لازم است. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف مطالعۀ علل و پیامدهای مهاجرت خارجی به استان اصفهان صورت پذیرفت. مهاجرتهای خارجی به استان اصفهان بهدلایل متنوع صورت میپذیرد و این وضعیت به شکل روندی ادامهدار تداوم دارد. مهاجرت به استان اصفهان به بیشتر شکلهای مهاجرتی مانند فردی، خانوادگی، قانونی، غیرقانونی، کوتاهمدت، بلندمدت، اقامت دائم و ... شکل میگیرد. دلایل مهاجرت را میتوان در شرایط ناپایدار سیاسی، اقتصادی، درآمدی، رفاهی، آموزشی، فرهنگی مبدأ از یک طرف و شرایط به نسبت مناسبتر کاری، درآمدی، رفاهی، فرهنگی، آموزشی در استان اصفهان بهعنوان مقصد مهاجرت عنوان کرد. عوامل دیگری نیز بهعنوان عوامل زمینهای و عوامل مداخلهگر در روند مهاجرت و تشدید آن مؤثر است. همۀ این عوامل منجر به تشدید مهاجرت خارجی بهسمت استان اصفهان شده است و تداوم آن را تقویت میکند. مسئلهای که در اینجا بسیار حائز اهمیت است، پیامدهای مختلف پدیدۀ مهاجرت است. پیامدهایی که میتواند علاوهبر امنیت اجتماعی-فرهنگی، امنیت اقتصادی و زیستمحیطی جامعۀ میزبان را متأثر کند و آن را به چالش بکشد. پیامدهایی که در قالب قاچاق، افزایش هزینۀ زندگی در استان، بیکاری بیشتر کارگران بومی و ناتوانی رقابت با مهاجران خارجیو، بحث انتقال ارز و دارایی به کشور مبدأ میتواند تهدیدهایی باشد که امنیت اقتصادی بهویژه قشر کمدرآمد و کارگر جامعه را به خطر بیندازد. دلیل تأکید بر قشر کمدرآمد و کارگر این است که آنان بهدلیل فقر و بیکاری مستعد انجامدادن فعالیتهای با خطر بالا هستند و این موارد میتواند در کنار عوامل دیگر آنان را بهسمت دزدی، خشونت، روسپی، قاچاق، کودکان کار و ... بکشاند. علاوهبر پیامدهای امنیت اقتصادی میتوان تعارضهای فرهنگی بین جامعۀ میزبان و مهاجر، بیتعلقی، شبکهسازی و فعالیت شبکهای، عادیشدن خشونت، برچسبگذاری و طرد اجتماعی، اقدامهای تروریستی و ناامنی با جهتگیری از دشمنان خارجی را بهعنوان پیامدهای امنیت اجتماعی-فرهنگی مهاجرت به استان اصفهان برشمرد. پیامدهای زیستمحیطی نیز با سرایت بیماریها، کاهش زیستپذیری، تشدید بحرانهای آبی و محیطی و ساختوسازهای مخرب حاشیۀ شهر گسترش مییابد؛ بنابراین برای کاهش این چالشها به نظر میرسد که ابتدا باید بستر را برای پژوهشهای لازم در این حوزه فراهم کرد و متناسب با ظرفیت و نیاز کشور مهاجر پذیرفت. قبل از اجازۀ ورود آموزشهای لازم در قالب کمپهای مرزی ارائه شود؛ مانند آموزشهای بهداشتی-سلامت، فرهنگی، قانونی، اجتماعی و سپس اجازۀ ورود داد. در کنار موارد یادشده ضعف قانونی و نظارتی ما نیز مشهود است. بازنگری دقیق در قوانین مهاجرتی بههمراه نظارتی که از پشت مرز شروع شده است تا درون زندگی و سطح شهر بهصورت مستمر ادامهدار باشد، میتواند بسیاری از چالشها را مدیریت و کنترل کند. نتایج پژوهش حاضر با پژوهش اختیاری امیری و همکاران (1397) همراستاست. پیامدهای امنیتی متنوعی را میتوان برای مهاجرت متصور شد و این پیامدها درصورت ضعف نظارتی گستردهتر خواهد بود. همچنین، نتایج پژوهش ذوالفقاری (1396) تأییدکنندۀ نتایج پژوهش حاضر است و این پژوهش تأثیرهای امنیت فرهنگی-اجتماعی، امنیت سیاسی، امنیت اقتصادی و امنیت زیستمحیطی را برای مهاجرت به ایران نتیجهگیری کرده است. زرقانی و موسوی (1391) پیامدهای مهاجرت را در امنیت ملی متناقضنما میدانند و بیان میکنند که مثبت یا منفیبودن این پیامدها به سیاستها، برنامهها و استراتژی کشورهای میزبان بستگی دارد. Koczan et al. (2021) نیز پیامدهای متفاوتی را برای مهاجرت بیان کردهاند. براساس این مطالعه با سیاست درست میتوان چالشهای مهاجرتی را به فرصت تبدیل کرد و ارتباطات بینالمللی را گسترش داد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
منابع استراوس، انسلم، و کربین، جولیت (1395). مبانی پژوهش کیفی: فنون و مراحل تولید نظریۀ زمینهای (ابراهیم افشار، مترجم). نشر نی. اختیاری امیری، رضا، رفیع، حسین، و عارفی، عصمت (1397). مهاجران خاورمیانهای و امنیت اروپا. فصلنامۀ مطالعات روابط بینالملل، 11(42)، 73-101. https://sanad.iau.ir/Journal/prb/Article/1066470 بوزان، باری (1401). مردم، دولتها و هراس. پژوهشکدۀ مطالعات راهبردی. ذوالفقاری، حسین (1396). تأثیر مهاجرت غیرقانونی بر امنیت مرزهای (مطالعۀ موردی: مرزهای جنوب شرق کشور). پژوهشنامۀ مطالعات مرزی، 5(3)، 127-162. https://sid.ir/paper/519458/fa رضایی، مریم، و صادقی، رسول (1400). سودای مهاجرت: تمایل ایرانیها به مهاجرت و عوامل تعیینکنندۀ آن. دوفصلنامۀ پژوهشهای جامعهشناسی معاصر، 10(18)، 35-62. https://doi.org/10.22084/csr.2021.21216.1772 زرقانی، سیدهادی، و موسوی، سیدهزهرا (1391). مهاجرتهای بینالمللی و امنیت ملی. فصلنامۀ مطالعات راهبردی، 16(59)، 7- 26. https://quarterly.risstudies.org/article_3026.html شهبازیان، سعید، صادقی، رسول، و رضایی، مریم (1400). تحقیقات مهاجرت داخلی در ایران: مرور حیطهای. نامۀ انجمن جمعیتشناسی ایران، 16(31)، 343-373. https://doi.org/10.22034/jpai.2022.539684.1200 شیخزاده، روحالله (1390). بررسی چالشهای امنیتی افغانستان در سالهای 2001-2010 براساس مکتب کپنهاگ: با تأکید بر پشتونیسم و طالبانیسم [پایاننامه منتشرنشده کارشناسیارشد]. دانشگاه اصفهان. صادقی، رسول (1401). بیکاری، توسعۀ نابرابر منطقهای و الگوهای فضایی مهاجرت داخلی در ایران. انحرافات و مسائل اجتماعی، 2(3)، 41-65. https://risi.ihss.ac.ir/Article/38107 محمودیان، حسین، و قاسمی اردهایی، علی (1392). بررسی وضعیت مهاجرت و شهرنشینی در ایران. صندوق جمعیت سازمان مللمتحد. https://iran.unfpa.org/sites/default/files/pub-pdf/Internal-migration.pdf مشفق، محمد (1401). مهاجرتهای داخلی و امنیت اجتماعی: مطالعۀ رابطۀ الگوهای مهاجرتهای داخلی و ضریب ناامنی محیط اجتماعی در ایران. انحرافات و مسائل اجتماعی، 3(1)، 67-96. https://risi.ihss.ac.ir/Article/36671 References Bell, M., Charles-Edwards, E., Ueffing, P., Stillwell, J., UPiszewski, M., & Piszewski, D. (2015). Internal migration and development: Comparing migration intensities around the world. Journal of Population and Development Review, 41(1), 33–58. https://doi.org/10.1111/j.1728-4457.2015.00025 Bircan, T., Purkayastha, D., Ahmad-Yar, A.W., Lotter, K., Dello Iakono, C., Göler, D., Stanek, M., Yilmaz, S., Solano, G., & Ünver, Ö. (2020). Gaps in migration research, review of migration theories and the quality and compatibility of migration data on the national and international level. HumMingBird. http://www.hummingbird-H2020.eu Boyle, P. (2009). Migration. International encyclopedia of human geography. Buzan, B. (2022). People states and fear. Research institute of strategic studies. [In Persian]. Buzan, B., Wæver, O., & Wilde J. (1998). Security: A new framework for analysis. Lynne rienner publishers. Coleman, D. (2006). Immigration and ethnic change in low fertility countries a third demographic transition. Population and Development Review, 32(3), 401-446. https://www.jstor.org/stable/20058898 Cullen, F. T., & Wilcox, P. (2013). The oxford handbook of criminological theory. Oxford university press. Ekhtiari, R., Rafie, H., & Arefi, E. (2018). Middle eastern immigrants and europe security. Research Letter of International Relations, 42(11), 73-101. https://sanad.iau.ir/Journal/prb/Article/1066470 [In Persian]. Glaser, B. G. (1978). Theoretical sensitivity. Sociology press. Gu, H., Liu, Z., & Shen, T. (2020) Spatial pattern and determinants of migrant workers' interprovincial hukou transfer intention in China evidence from a national migrant population dynamic monitoring survey in 2016. Space and Place, 26(2), e2250. https://doi.org/10.1002/psp.2250 Koczan, Z., Peri, G., Pinat, M., & Rozhkov, D. (2021). The impact of international migration on inclusive growth: A review. [IMF Working paper, 3]. https://B2n.ir/wb5673 Lee, E. S. (1966). A theory of migration. Demography, 3(1), 47-57. https://www.jstor.org/stable/2060063 Lee, R., Tuljapurkar, S., & Edwards, R. D. (2010). Uncertain demographic futures and government budgets in the US. Ageing in Advanced Industrial States: Riding the Age Waves, 3, 79-100. https://doi.org/10.1007/978-90-481-3553-0_4 Lichter, D. T., & De Jong, G. F. (1990). The United States. Greenwood Press. Mahmoudian, H., & Ghasemi Ardahai, A. (2012). Studying the situation of migration and urbanization in Iran. United nations population fund. https://iran.unfpa.org/sites/default/files/pub-pdf/Internal-migration.pdf [In Persian]. Martínez-Filgueira, X., Peón, D., & López-Iglesias, E. (2017). Intra-rural divides and regional planning: An analysis of a traditional emigration region (Galicia, Spain). European Planning Studies, 25(7), 1237-1255. https://doi.org/10.1080/09654313.2017.1319465 Moshfegh, M. (2022). Internal migration and social security: a study on relationship between internal migration patterns and social insecurity in Iran. Research of Deviance and Social Problems, 3(1), 67-96. https://risi.ihss.ac.ir/fa/Article/36671 [In Persian]. Rezaei, M., & Sadeghi, R. (2021). Migration aspiration of iranians and its determinants. Journal of Contemporary Sociological Research, 10(18), 35-62. https://doi.org/10.22084/csr.2021.21216.1772 [In Persian]. Sadeghi, R. (2022). unemployment unequal regional development and spatial patterns of internal migration in Iran. Scientific Research Quarterly of Deviations and Social Issues, 2(3), 41-65. https://risi.ihss.ac.ir/Article/38107 [In Persian]. Shahbazin, S., Sadeghi, R., & Rezaei, M. (2021). Internal migration research in iran: a scoping review. Journal of Population Association of Iran, 16(31), 343-373. https://doi.org/10.22034/jpai.2022.539684.1200 [In Persian]. Sheikhzadeh, R. (2010). Analysis of afghanistan's security challenges in 2001-2010 based on the copenhagen school: With emphasis on Pashtunism and Talibanism [Unpublished Master's thesis]. University of Isfahan. [In Persian]. Stone, M. (2009). Security according to Buzan: A comprehensive security analysis. Security Discussion Papers Series, 1(09), 1–11. https://B2n.ir/st4555 Strauss, A., & Corbin, J. (2008). Basics of qualitative research: Techniques and procedures for developing grounded theory (3rd Ed.). SAGE Publications. Strauss, A., & Corbin, J. (2016). Fundamentals of qualitative research: Techniques and steps for generating grounded theory (I. Afshar, Trans). Nay publishing. [In Persian]. Todaro, M. (2011). Immigration in developing countries review the theories documents, methods and priorities of research (M. Sarmadi, & P. Raissifard, Trans.). Labor and social security institute. http://opendocs.ids.ac.uk/opendocs/handle/123456789/791 Waters, M. C. (2016). Crime and immigration: new forms of exclusion and discrimination. Issues In Science and Technology, 33(1), 29. https://B2n.ir/jq4281 Zarghani, H., & Mousavi, Z. (2013). International emigrations and national security. Strategic Studies Quarterly, 16(59), 7-26. https://quarterly.risstudies.org/article_3026.html [In Persian]. Zolfaghari, H. (2017). The impact of illegal immigration on border security (Case study of the southeastern borders). Journal of Border Studies, 5(3), 127-162. https://sid.ir/paper/519458/fa [In Persian]. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 546 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 121 |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||