
تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,737 |
تعداد مقالات | 14,203 |
تعداد مشاهده مقاله | 34,910,259 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 13,927,986 |
تحلیلی بر فشردگی ساختار فضایی سکونتگاههای روستایی شهرستان مشکینشهر و تأثیر بنیانهای جغرافیایی بر آن | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
جغرافیا و برنامه ریزی محیطی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 5، دوره 35، شماره 4 - شماره پیاپی 96، بهمن 1403، صفحه 83-112 اصل مقاله (2.24 M) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/gep.2025.140620.1634 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسنده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بهنام باقری* | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
استادیار گروه جغرافیا، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
استقرار و توزیع فضایی روستاها از ویژگیهای متعدّد طبیعی و انسانی تأثیر میپذیرد و عواملی مانند ارتفاع، شیب زمین، جهت شیب، فاصله از جاده و شهرها و فاصله از رودخانه در آن مؤثر است. پژوهش حاضر ازنوع پژوهشهای کاربردی، توصیفی-تحلیلی و همبستگی بوده است. هدف از این مطالعه تحلیل فشردگی ساختار توزیع فضایی سکونتگاههای روستایی در شهرستان مشکینشهر و تأثیر بنیانهای جغرافیایی بر آن است. پژوهش در دو فاز جداگانه انجام شده است. در این مطالعه با بهرهگیری از ابزارهای تحلیلی ArcGIS در بخش اول پژوهش از تحلیلهای متوسط نزدیکترین همسایه، خوشهبندی زیاد/کم و خودهمبستگی فضایی برای تحلیل الگوی توزیع فضایی روستاها، از تحلیلهای خوشه و ناخوشه و لکههای داغ برای تهیۀ نقشۀ خوشههای روستاها و از تحلیل تراکم کرنل برای بررسی ویژگیهای تراکم فضایی توزیع روستاها استفاده شده است. در بخش دوم ارتباط بین توزیع فضایی روستاها با بنیانهای جغرافیایی بررسی شده است. نتایج نشان میدهد هرچند تحلیل درمقیاس دهستانی نشاندهندۀ خوشهبندی روستاها و جمعیت روستایی است، توزیع فضایی روستاها در شهرستان فاقد خوشهبندی است. علاوه بر این، استقرار روستاهای شهرستان بیشتر تحتتأثیر بنیانهای جغرافیایی است؛ بهطوری که کمینه ارتفاع در شهرستان برابر 595 متر و بیشینۀ آن مساوی 4800 متر بوده و بیشتر روستاها در ارتفاع 1200 تا 1400 متری قرار داشته و در شیبهای 6 تا 15 درصد است. 71 درصد از روستاها در شیب کمتر از 15 درصد استقرار یافته و 68 درصد آنها نیز در دامنههای سایه واقع شده است. بیشتر جمعیت روستایی شهرستان بهعلت دارابودن زمینهای کشاورزی و باغهای میوه در مجاورت شهر مشکینشهر بوده است. در این میان، نزدیکی به رودخانهها نیز در استقرار و پراکنش روستاها بهطور کامل، نقش اساسی داشته است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ساختار فضایی؛ روستا؛ شهرستان مشکینشهر؛ بنیانهای جغرافیایی؛ GIS | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه بررسی تحولات فضایی در سکونتگاههای روستایی با تأکید بر ساختار فضایی از رویکردهایی است که میتوان در متون توسعۀ کشورهای مختلف مشاهده کرد (رحمانی و همکاران، 1400، ص. 57). روستا بهعنوان فضایی اجتماعی نهتنها از عوامل و نیروهای محیطی – اکولوژیک و فرهنگی تأثیر میپذیرد، با توجه به خصوصیات و قابلیتهای خود بر این مجموعه عناصر اثرگذار است. به عبارت دیگر، این تغییر و تحولات در ابعاد مختلف در بستر مکان و در گذر زمان شکل میگیرد و هر فضای جغرافیایی بهعنوان یک واقعیت مکانی نهتنها تحتتأثیر نیروها و عوامل درونی، از نیروها و عوامل بیرونی نیز متأثر میشود (سعیدی، 1388، ص. 77). بیگمان، پیدایش سکونتگاههای روستایی بیشتر در قلمرو فضایی خاصی صورت میگیرد که جنبههای زیستمحیطی مثبتی داشته باشد. وجود آب، خاک، پوشش گیاهی و اقلیم مناسب ازجمله عوامل طبیعی این شکلگیری و برخورداری از امنیت، مقر مناسب برای دفاع دربرابر مهاجمان، تعلقات قومی، فرهنگی و نوع معیشت نیز ازجمله عوامل اقتصادی انسانی مؤثر در پیدایش نقاط روستایی در قلمرو فضایی خاص است (غفاری، 1380، ص. 46). روستاها مخازنی برای حفظ آثار انسانی و میراث فرهنگی است. در سالهای اخیر شهرنشینی بهسرعت گسترش یافته است که این خود به کاهش زیاد پیری جمعیت روستایی کمک کرده است. تکهتکهشدن زمینهای کشاورزی همراه با آلودگی شدید محیطی و ظهور خطرهای مدون متعدّد در جوامع روستایی درسطح جهان باعث کاهش تعداد روستاها شده و بهدنبال آن مناظر سنتی روستایی بهطور مداوم ازبین رفته است (Liu et al., 2023b, P. 2). براساس آمار و اطلاعات بانک جهانی درصد روستانشینی در سال 2020 در دنیا 85/43 درصد و به تفکیک در قارۀ آمریکای شمالی 18 درصد، آمریکای لاتین21 درصد، اروپا 25 درصد، آسیا 49 درصد، آفریقا 57 درصد، و اقیانوسیه 32 درصد بوده است. بررسی درصد روستانشینی در دنیا ضرورت و اهمیت توجه به مناطق روستایی در چشمانداز و سیاستهای کلی و کلان و برنامهریزیها را درسطح مختلف نشان میدهد (قاسمی و همکاران، 1402، ص. 89). در دهههای اخیر، گسترش بیامان شهری منجر به کاهش سریع و حتی حذف سکونتگاههای روستایی شده است. برای حفظ و توسعۀ سکونتگاههای روستایی تحلیل الگوی فضایی و عناصر تأثیرگذار حیاتی است؛ بهگونهای که توجه به عوامل تعیینکنندۀ سکونتگاههای روستایی میتواند به توسعۀ بیشتر سکونتگاههای روستایی کمک کند (Chen et al., 2022, P. 2). به همین دلیل، تحقیق دربارۀ روستاها اهمیت نظری و عملی فراوانی دارد (Ting et al., 2022, P. 2). بر این اساس، چشمانداز روستایی حاصل کنش متقابل نیروها و عوامل محیطی است. حال آنکه ساختار مکانی، نحوۀ نظم و ترتیب اجزای این چشمانداز تحتتأثیر همان نیروهاست (سعیدی، 1388، ص. 39). در این بین، گروههای انسانی در زمانهای مختلف براساس پیشرفت تمدن و تکنیکهای زمان خود و برمبنای میزان استفاده و برخورداری از مواهب طبیعی محیط زندگی خود را تغییر دادهاند و درنهایت، استیلا و تفوق آنها بر محیط منجر به ایجاد مناظر آمایشیافته شده است. سکونتگاهها در چهارچوب روابط متقابل انسان و محیط و برحسب شرایط محیط طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی سیاسی – اداری و تاریخی سازمان مییابند (ملکیپور، 1391، ص. 54). از آنجا که توانمندیهای محیطی و انسانی بستر الگوهای استقرار سکونتگاههای انسانی را در فضاهای جغرافیایی فراهم میآورد و ساختار فضایی هر مکان تجلی کنش متقابل بین جامعۀ انسانی و محیط فیزیکی پیرامون آن است، مطالعۀ فضای فیزیکی از مهمترین وظایف برنامهریزان است و باید قبل از هر پژوهش دیگری صورت پذیرد؛ زیرا برنامهریزیهای بعدی برمبنای این مطالعه انجام میگیرد (مطیعی لنگرودی و همکاران، 1396، ص. 229). فضا از کلیدیترین مفاهیم در عرصۀ برنامهریزی و طراحی شهری و روستایی است؛ زیرا با تمام عناصر و مؤلفههای ساختاری سکونتگاهی درگیر بوده و مبین چگونگی استقرار و عملکرد این عناصر درسطح سکونتگاه است. مؤلفههای متعدّدی در مبحث تولید فضا دخیل است؛ ازقبیل مؤلفههای اقتصادی، اجتماعی و محیطی و .... که این عوامل همگی جمع میشوند و درنهایت، در قالب موفولوژی سکونتگاهی تبلور مییابند (جوانشیری و همکاران، 1398، ص 19). نیاکان ما در گذشته در مکانگزینی استقرارگاهها بیشتر به تجربه تکیه داشتند که در بسیاری از مواقع با علم روز هماهنگ نبود؛ ولی امروزه زندگی سادۀ آن زمان به زندگی پیچیدۀ شهری تبدیل شده است و مردم شهرهای پیشرفته و صنعتی با سیستم فاضلاب، مترو، آسمانخراش و ... مأنوس شدهاند (عفیفی، 1397، ص. 630). روستا بهعنوان یک فضای مهم برای فعالیتهای انسانی کارکردهای متعدّدی را دارد (Shcherbina & Gorbenkova, 2019, P. 232). مناطق روستایی واحدهای ضروری سیستم شهری-روستایی است که کارکردهای مهمی مانند تولید کشاورزی، نگهداری اکولوژیکی و میراث فرهنگی دارد؛ با این حال تحتتأثیر صنعتیشدن طولانیمدت و شهرنشینی زوال روستاها به یک چالش جهانی تبدیل شده است. مشکلات موجود در مناطق روستایی مانند کاهش جمعیت، رکود اقتصادی و افزایش شکاف شهر و روستا بهطور فزآیندهای برجسته شده و بهشدت توسعۀ پایدار منطقهای را محدود کرده است. کشورهای توسعهیافته و درحال توسعه در سراسر جهان بهطور فعّال درحال بررسی اقدامهایی هستند که مناسب شرایط محلی برای ترویج احیای روستایی باشد. این برنامهها باعث ارتقای زیرساختهای روستایی، احیای منابع زمین روستایی و بهبود تولید و شرایط زندگی روستایی شده است. اجرای این برنامهها با بازگرداندن مردم به روستاها، ارتقای هماهنگی شهری و روستایی و توسعۀ با کیفیت بالا روند زوال مناطق روستایی را بهطور مؤثر معکوس کرده است (Yang et al., 2022, P. 2). پژوهش دربارۀ روستاها و مسائل مربوط به آن همواره از موضوعهای مهم بوده است و محققان داخلی و خارجی پژوهشهای زیادی را انجام دادهاند. پژوهشهای بینالمللی دربارۀ روستاها در دهۀ 1840 آغاز شد. Johann Georg Kohl جغرافیدان آلمانی بهطور سیستماتیک تأثیر توپوگرافی را بر مورفولوژی روستا و مسیر تردد آن در کتاب رابطۀ بین ترافیک انسان و توپوگرافی توضیح داد. در سال 1906 Otto Schluter برای اولین بار مفهوم جغرافیای سکونتگاهی را مطرح کرد که بهطور سیستماتیک، طرح فضایی روستاها و علل شکلگیری آنها را مطالعه و چارچوب نظری روابط متقابل روستا-محیط را پیشنهاد کرد. بهدنبال آن یکسری از محققان مانند Paul, Albert, Jean پژوهشهای عمیقی را دربارۀ شکل، عملکرد و توزیع انجام دادند (Donghao et al., 2023, P. 2). دربارۀ تحلیل الگوی فضایی سکونتگاههای روستایی نیز پژوهشهایی انجام یافته که در ذیل به اختصار به آنها اشاره میشود.
پیشینۀ پژوهش اجتماعی و همکاران (1401)پژوهشی با عنوان «تحلیل فضایی سکونتگاههای روستایی در ارتباط با عوامل طبیعی: مطالعۀ موردی: شهرستان فیروزآباد» انجام دادند. محققان در تحلیل فضایی سکونتگاههای روستایی در ارتباط با عوامل طبیعی که در شهرستان فیروزآباد کارشده، نقش عوامل انسانی را در قرارگرفتن سکونتگاهها در وضعیت نامناسب پررنگ دیدهاند. نعمت الهی و رامشت (1400) پژوهشی با عنوان «آنالیز فضایی سکونتگاههای روستایی سرزمین ایران» انجام دادند. نتایج نشان داد که که الگوی چینش فضایی سکونتگاههای روستایی در تعامل با سیستمهای شکلزا و مؤلفههای مورفولوژیکی – اقلیمی بوده است. علیائی (1398) پژوهشی با عنوان «بررسی نقش عوامل طبیعی در پراکنش و استقرار سکونتگاههای روستایی شهرستان زنجان» انجام دادند. نتایج نشان داد که توزیع فضایی نقاط روستایی محدودۀ مدنظر ازنوع خوشهای و ضریب موران مثبت است. صدر موسوی و همکاران (1396) پژوهشی با عنوان «بررسی نقش عوامل طبیعی در توزیع جغرافیایی سکونتگاههای روستایی: مطالعۀ موردی: شهرستان صحنه» انجام دادند. محققان در این مطالعه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به این نتیجه رسیدند که منابع آب، خاک، اقلیم، توپوگرافی، ارتفاع بهترتیب بیشترین اثر را بر توزیع جغرافیایی سکونتگاهها دارد. لی و همکاران پژوهشی با عنوان «بررسی ویژگیهای توزیع فضایی و عوامل مؤثر در روستاهای سنتی: مطالعۀ موردی استانشناسی» انجام دادند. نتایج بهدستآمده نشان داد که عوامل محیطی طبیعی مبنای شکلگیری روستاهای سنتی است و عوامل اجتماعی-اقتصادی مسیر توسعه را تعیین میکند (Li et al., 2022). لیو و همکاران پژوهشی با عنوان «تحلیل توزیع فضایی و عوامل محرک روستاهای سنتی استان هنان: رویکردی جامع با استفاده از تکنیکهای مکانی و مدلهای آماری» انجام دادند. نتایج بهدستآمده نشان داد که توزیع فضایی سه نوع روستای قومی در منطقۀ کوهستانی شمال غربی یوننان بهصورت خوشهای است (Liu et al., 2023a). امیرفخریان و معینی پژوهشی با عنوان «پراکندگی خوشههای فضایی روستاهای گردشگری و ارتباط آن با تشکیل کانونهای جمعیتی استان خراسان رضوی» انجام دادند. نتایج نشان داد که استفاده از چنین الگوهایی میتواند در تثبیت جمعیت روستایی مؤثر باشد (Amirfakhriyan & Moienei, 2018). فارادیبا و زت پژوهشی با عنوان «تأثیر عوامل اقلیمی، بلایا و جامعۀ اجتماعی در توسعۀ روستایی» انجام دادند. نتایج این مطالعه نشان میدهد که همۀ متغیرهای رگرسیون پژوهش بهطور چشمگیری بر شاخص توسعه تأثیر میگذارد (Faradiba & Zet, 2020). ریاحی و جوان (1397) پژوهشی با عنوان «بررسی و تحلیل نقش عوامل جغرافیایی در پراکندگی فضایی نواحی روستایی شهرستان زنجان» انجام دادند. محققان با تحلیل نقش عوامل جغرافیایی در پراکندگی فضایی روستایی در شهرستان زنجان به این نتیجه رسیدند که در برنامهریزی مدیریت بحران به سکونتگاههای روستایی در موقعیت نامناسب توجه بیشتری شود. امینی و همکاران (1398) پژوهشی با عنوان «تحلیلی بر تأثیر عوامل طبیعی در تخلیۀ سکونتگاههای روستایی با بهرهگیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روشهای آماری: مورد مطالعه: روستاهای تخلیهشدۀ استان اصفهان در ربع سدۀ اخیر» انجام دادند. محققان با بررسی عوامل طبیعی در تخلیۀ سکونتگاههای روستایی استان اصفهان به این نتیجه رسیدند که ارتفاع، تیپ اراضی و دوری از چاهها از عوامل تأثیرگذار بوده است. انجامدادن هرگونه مطالعه و برنامهریزی برای تغییر و تحول در مجموعههای روستایی مستلزم بررسی دقیق و دستیابی به شناختی صحیح از عوامل مؤثر طبیعی و انسانی در پراکندگی روستاهاست تا بتوان از این شناخت برای اقدامهای اجرایی بهره جست. با وجود اینکه در این حوزه کارهای پژوهشی متعدّدی انجام شده است (بهطوری که در شهرستان مشکینشهر حیدری ساربان (1391 تا 1398) تعداد 20 مقاله دربارۀ روستاهای این شهرستان درحوزههای گردشگری، اجتماعی و حکمرانی کار شده است)، درحوزه الگوی فضایی سکونتگاهها با استفاده از GIS و نقش بنیانهای جغرافیایی در آن کاری صورت نگرفته است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل الگوی فضایی سکونتگاههای روستایی شهرستان مشکینشهر از توابع استان اردبیل (414 روستا و 68337 نفر جمعیت روستایی) انجام شده است تا به سؤال اول مبنی بر اینکه ساختار فضایی توزیع روستاها در پهنۀ شهرستان مشکین از چه الگویی پیروی میکند؟ و نیز به سؤال دوم مبنی بر اینکه نقش عوامل طبیعی و انسانی در پراکندگی فضایی این روستاها درسطح منطقۀ شهرستان مشکینشهر چگونه است؟ پاسخ داده شود.
مبانی نظری پژوهش نظریههای مرتبط با ساختار فضایی بیشتر به مسائل توسعه، عناصر و کارکردهای مکانها مربوط است. این نظریهها چگونگی ارتباط بهینه میان عوامل و الگوهای مطلوب سازمان فضایی را توضیح میدهد و هدف آنها ایجاد سازمان فضایی مطلوب، متعادل و منظم با کارکرد و عملکرد مناسب و بهلحاظ اقتصادی با کمترین هزینۀ ممکن است (سعیدی و همکاران، 1400، ص 353). از دهۀ 50 به بعد توسعۀ روستایی تحتتأثیر دیدگاه جامعهشناسان کلاسیک، نئوکلاسیک از یک منطقۀ واحد به یک منطقۀ یکپارچه قرار گرفت. نکتۀ کلیدی این دیدگاه تمرکز بر انسانمحوری بهجای جنبۀ فنیمحور است (Ghanbari et al., 2020, P. 2). در بررســی اســتقرار سکونتگاههای جغرافیــایی علــل و انگیــزههــای متفــاوتی وجــود دارد کــه گــاهی بــهصـورت انفـرادی و در اغلـب مـوارد مجموعـهای از آنهـا مـیتوانند در چگـونگی اسـتقرار و شـکلگیـری سـکونتگاهها مؤثر باشد که با عنوان بنیانهای جغرافیایی معرفی میشود. بنیانهای جغرافیایی (عوامل گوناگون طبیعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، مذهبی، نظامی، ارتباطی و ...) به یک سکونتگاه روستایی ازنظر مکانی – فضایی هویتی خاص میبخشد و تغییر هریک از این عوامل میتواند اهمیت و نقش هر موقعیت را دگرگون کند (استعلاجی و قدیری معصوم، 1386، ص. 125). این نظامهای مکانی – فضای متأثر از دو دسته عوامل و نیروهای درونی و بیرونی است که در محیط خود و در تعاملی پیچیده و چند بُعدی بین اجزا گوناگون محیطی – اکولوژیک و اجتماعی – اقتصادی قرار دارد و درنتیجۀ آن با نوعی پویایی در گذر زمان تغییر میپذیرد (سعیدی، 1392، ص. 25). بنابراین تبیین شکل و نحوۀ استقرار و درمجموع، علت وجودی سکونتگاههای روستایی چندان بهسادگی امکانپذیر نیست. در چنین چارچوبی تغییر هریک از این عوامل متنوع میتواند به دگرگونی اهمیت و نقش آن در موقعیت منجر شود (صیدایی و احمدی شاپورآبادی، 1391، ص. 59). در دنیای واقع، روستا پدیدۀ واحدی است که نمیتوان عوامل و اجزای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، زیستبومی و غیرۀ آن را از یکدیگر جدا کرد (عنابستانی، 1393، ص. 58).
عوامل طبیعی الگوی اسکان در سکونتگاههای روستایی بیش از هر چیز انعکاس ویژگیهای محیط طبیعی است (سعیدی، 1388، ص. 43) و شکلگیری و تکامل روستاها بهطور مشترک، متأثر از عناصر محیطی طبیعی (توپوگرافی، شکل زمین، خاک، اقلیم، هیدرولوژی، پوشش گیاهی و غیره) است (Xia et al., 2022, P. 10). سکونتگاههای روستایی، محصول اثرهای ترکیبی عوامل اقتصادی، اجتماعی و عوامل محیط جغرافیایی است. به همین جهت، توزیع فضایی و الگوی سکونتگاههای روستایی تجلی متمرکزی از سازگاری انسان با محیط طبیعی، شرایط اجتماعی و توسعۀ تاریخی منطقهای است (Zhang et al., 2024, P. 2). در بررسی عوامل طبیعی مؤثر در استقرار روستاها باید مواردی همچون پستی و بلندیها، آبوهوا، پوشش گیاهی و زیستمحیطی و نحوۀ دسترسی به منابع آب و خاک را درنظر داشت. نحوۀ پراکندگی مکانی شبکۀ آبها، توپوگرافی و اقلیم و مانند آن بهنحوی بارز موقعیت سکونتگاه روستایی را تحتتأثیر خود قرار میدهد و از این طریق باعث بروز الگوهای خاص شکلپذیری میشود (صیدایی و احمدی شاپورآبادی، 1391، ص. 60). واقعیت این است که به نظر میرسد، بستر طبیعی قادر است دربارۀ عوامل و عناصر آب و خاک، شیب، آبوهوا محدودیتها یا فرصتهایی را دربرابر توسعۀ سکونتگاههای روستایی ایجاد کند. به بیان دیگر، بسترهای طبیعی شرایط لازم را برای استقرار سکونتگاههای روستایی ایجاد میکند؛ ولی بعضی از آنها شرایط پایدارتر را نسبت به بعضی دیگر ایجاد میکند. این بسترها عبارت است از: شیب، ارتفاع از سطح دریا، ساختار زمینشناسی، منابع آب، خاک و قابلیت اراضی (فاضلنیا و همکاران، 1393، ص. 110).
عوامل انسانی سکونتگاههای روستایی محصول اثرهای ترکیبی عوامل تاریخی و انسانی، عوامل اقتصادی و اجتماعی و عوامل محیط جغرافیایی هستند. به همین جهت، توزیع فضایی و الگوی سکونتگاههای روستایی تجلی متمرکزی از سازگاری انسان با محیط طبیعی، شرایط اجتماعی و توسعۀ تاریخی منطقهای است (Zhang et al., 2024, P. 3). درواقع، سکونتگاههای روستایی مناطق مسکونی در محیطهای روستایی هستند که در آن جمعیت براساس رابطۀ نزدیک با کشاورزی و مناطق جغرافیایی و به علت اینکه انسان رابطۀ نزدیکی با محیط طبیعی دارد در آن ساکن شده است (Tang et al., 2018, P. 686). نحوۀ پراکنش و استقرار روستاها علاوهبر عوامل طبیعی براساس عوامل و انگیزههای سازگاری و امکانپذیر ساختن شیوۀ خاص اقتصادی، برخورداری از امکانات ارتباطی، انگیزههای سیاسی و مذهبی و انگیزههای فرهنگی – مذهبی و .... صورت میپذیرد. علاوه بر این، در کنار موقعیت طبیعی که بیشتر گویای عوامل و نیروهای استقراری است، موقعیت کارکردی براساس شکل و دامنۀ روابط و نحوۀ برآوردن نیازهای ساکنان یک سکونتگاه که بیشتر بر روابط درونی و بیرونی روستاها و عوامل جغرافیای انسانی است، مشخص میشود. این دو موقعیت بیشتر با یکدیگر ارتباط تنگاتنگ دارند (سعیدی، 1388، ص. 42). نحوۀ پراکنش و ساختار مکانی سکونتگاههای روستایی درواقع، نمود عینی و عملکرد روندهای طبیعی – اکولوژیک و اجتماعی – اقتصادی است. مکانگزینی سکونتگاههای روستایی را بیشتر متأثر از عوامل طبیعی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی – دفاعی در بستر تحولات تاریخی دانسته است. همچنین، مکانگزینی عامل مابعدالطبیعی و معنوی را از مهمترین عوامل مکانگزینی در جوامع سنتی میداند. این عوامل در تعامل با یکدیگر به سکونتگاههای روستایی شخصیتی خاص میبخشد (جمشیدی و جمشیدی، 1397، ص. 590).
شکل 1: مدل مفهومی پژوهش (منبع: نویسنده، 1402) Figure 1: Applied model of research
منطقۀ مطالعهشده مشکینشهر در شمال غرب ایران و از شهرهای استان اردبیل و در 90 کیلومتری مرکز استان قرار دارد (شکل2). مساحت شهرستان مشکینشهر 3746 کیلومتر مربع است و بهطور متوسط 1830 متر ارتفاع از سطح دریا دارد. این شهرستان 5 بخش، 6 شهر، 12 دهستان و 414 روستا دارد. مشکینشهر براساس سرشماری سال 1395، 149941 نفر جمعیت و از این تعداد 68337 نفر جمعیت روستایی دارد. بیشترین تعداد روستا دربین شهرستانهای استان اردبیل نیز متعلق به شهرستان مشکینشهر است (سازمان مدیریت و برنامهریزی استان اردبیل، 1396).
شکل 2: موقعیت شهرستان مشکینشهر و توزیع فضایی و طبقهبندی جمعیتی روستاها در آن (منبع: نویسنده، 1402 برگرفته از نقشۀ تقسیمات سیاسی استانداری اردبیل) Figure 2: Location of Meshkinshahr city and spatial distribution and population classification of villages in it
روششناسی پژوهش پژوهش حاضر ازنظر هدف ازنوع تحقیقات کاربری و ازنظر روش و ماهیت ازنوع روشهای توصیفی-تحلیلی و همبستگی است که در آن موقعیت مکانی 414 روستا در شهرستان مشکینشهر و توزیع فضایی آنها در پهنۀ شهرستان مطالعه شده است. در این مطالعه با بهرهگیری از ابزارهای تحلیلی نرمافزار ArcGIS 10.6 در بخش اول پژوهش از سه تحلیل شاخص متوسط نزدیکترین همسایه، خوشهبندی زیاد/کم و خودهمبستگی فضایی برای تحلیل الگوی توزیع فضایی روستاها، از دو تحلیل خوشه و ناخوشه و لکههای داغ برای تهیۀ نقشۀ خوشههای روستاها و درنهایت، از تحلیل تابع تراکم کرنل برای بررسی ویژگیهای تراکم فضایی توزیع روستاها در شهرستان مشکینشهر استفاده شده است. در بخش دوم پژوهش ارتباط بین توزیع فضایی روستاها با عوامل جغرافیای طبیعی و جغرافیای انسانی بررسی و سپس اطلاعات بهدستآمده از تحلیلهای فضایی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی به نرمافزار اکسل منتقل شد تا همبستگیها بین توزیع فضایی روستاها و عوامل مؤثر بر آن محاسبه شود. فرآیند کلی پژوهش در مدل عملیاتی ارائه شده است (شکل1).
مرحلۀ اول تحلیل فضایی: تحلیل الگوی توزیع فضایی روستاها تحلیل متوسط نزدیکترین همسایگی درمقیاس ملی و منطقهای میتوان روستاها را بهعنوان عوارض نقطهای درنظر گرفت و موقعیت جغرافیایی آنها را با نقطه نمایش داد. عوارض نقطهای در یک پهنۀ جغرافیایی سه نوع الگوی توزیعی یکنواخت، خوشهای و تصادفی دارد. یکی از روشهای بررسی و تحلیل الگوی توزیع فضایی دادههای نقطهای استفاده از شاخص نزدیکترین فاصله و نزدیکترین نقطه است. شاخص نزدیکترین همسایه با استفاده از فرمول زیر محاسبه میشود
که در آن R شاخص نزدیکترین نقطه، ri نزدیکترین فاصلۀ واقعی، rE نزدیکترین فاصلۀ تئوریک، D تعداد عناصر در واحد ناحیه، m تعداد نقاط و A مساحت منطقۀ مطالعهشده است. میزان R برابر با یک نشاندهندۀ توزیع تصادفی نقاط، میزان R کمتر از یک نشاندهندۀ توزیع خوشهای و میزان R بیشتر از یک نشاندهندۀ توزیع پراکنده یا یکنواخت است (Donghao et al., 2023, P. 5).
تحلیل خوشهبندی زیاد/کم تحلیل خوشهبندی زیاد/کم به اندازهگیری میزان تراکم و خوشهبندی مقدارهای زیاد و یا کم یک متغیر در محدودۀ مطالعهشده میپردازد و بهعبارتی، درجۀ خوشهبندیشدن ارزشهای بالا یا پایین را اندازهگیری میکند. ابزار خوشهبندی زیاد/کم نوعی آمار استدلالی و تحلیلی است و زمانی که مقدار امتیاز استاندارد Z بسیار بزرگ و مقدار p-value بسیار کوچک و نزدیک صفر باشد، فرضیۀ صفر این تحلیل (نبود خوشهبندی فضایی در مقدارهای مطالعهشده) رد میشود. با ردشدن فرضیۀ صفر علامت امتیاز استاندارد Z اهمیت پیدا میکند. اگر مقدار Z مثبت باشد، نشانۀ خوشهبندیشدن مقدارهای زیاد و یا بالای خصیصۀ مطالعهشده بوده و منفیبودن علامت Z بالا نشانۀ خوشهبندی مقدارهای پایین خصیصۀ مطالعهشده است (عسگری، 1390، ص. 46)
تحلیل خودهمبستگی فضایی تحلیل خودهمبستگی فضایی روشی تحلیلی برای بررسی تعاملها و وابستگیهای نواحی به یکدیگر در فضا و شامل دو نوع است: خودهمبستگی جهانی و خودهمبستگی محلی. خودهمبستگی جهانی بیشتر برای تجزیهوتحلیل شاخص I جهانی موران بهعنوان شاخصی از درجۀ خودهمبستگی فضایی به کار میرود؛ درحالی که خودهمبستگی محلی بیشتر برای توضیح مفصل و همراه با جزئیات وضعیت توزیع عناصر فضایی در فضای محلی با شاخص I محلی موران به کارگرفته میشود. درواقع، شاخص I جهانی موران ویژگیهای فضایی یک خصیصه از عارضۀ مطالعهشده را در سراسر منطقۀ مطالعهشده نشان میدهد. این شاخص برای اندازهگیری همبستگی فضایی کلی بین نواحی به کار میرود و با استفاده از فرمول زیر محاسبه میشود:
که در آن و ارزشهای خصیصهای واحدهای فضایی i ام و jام، وزن فضایی، S مجموع و n تعداد کل واحدهای فضایی مطالعهشده است. شاخص I موران در بازۀ [ -1 , 1] قرار داشته و ارزشهای بالای صفر آن نشاندهندۀ همبستگی مثبت بوده و حاکی از وجود توزیع خوشهای است. ارزشهای پایینتر از صفر شاخص نیز نشاندهندۀ همبستگی منفی بوده و بیانگر وجود توزیع پراکنده یا یکنواخت و ارزش صفر شاخص بهمعنای نبود همبستگی و نشاندهندۀ وجود توزیع تصادفی است (Ma et al., 2023, P. 3).
مرحلۀ دوم تحلیل فضایی: تهیۀ نقشۀ خوشهها تحلیل خوشه و ناخوشه برای تهیۀ نقشۀ خوشههای پدیدۀ مطالعهشده میتوان از ابزارهای تحلیل خوشه و ناخوشه (Cluster and Outlier Analysis) (تکدانه) و تحلیل لکههای داغ (Hot Spot Analysis) استفاده کرد. به کمک این ابزارها میتوان مکانهایی را که در آنها لکههای داغ، سرد و تکدانۀ فضایی معنادار (ازنظر آماری) وجود دارد، تعیین کرد. تحلیل خوشه و ناخوشه به شاخص انسلین محلی موران (Anselin Local Moran I) نیز معروف است و درصورت وجود تعدادی عارضۀ جغرافیایی وزندارشده نشان میدهد در کجاها مقدارهای بالا یا کم پدیدۀ مطالعهشده بهطور خوشهای توزیع شده است. زمانی که میزان این شاخص مثبت است، به این معناست که پدیدۀ مطالعهشده با پدیدههای مشابه خود محاصره شده است؛ بنابراین پدیدۀ مطالعهشده بخشی از آن خوشه محسوب میشود. منفیبودن میزان این شاخص نشان میدهد که پدیدۀ مطالعهشده با پدیدههایی که هیچ شباهتی به آن ندارد، محاصره شده است؛ بنابراین پدیدۀ مدنظر یک ناخوشه نامیده میشود.
تحلیل لکههای داغ این تحلیل آمارۀ گتیس-ارد-جی (Getis-Ord Gi) را برای کلیۀ عوارض موجود در دادهها محاسبه میکند. امتیاز Z محاسبهشده نشان میدهد که مقدارها در کجای دادهها زیاد و یا کم خوشهبندی شده است. اگر عارضهای مقدارهای بالا داشته باشد، جالب و مهم است؛ ولی ممکن است ازنظر آماری بهتنهایی یک لکۀ داغ معنادار نباشد و برای اینکه یک عارضه لکۀ داغ تلقی شود و ازنظر آماری معنادار نیز باشد، باید خودش و عوارضی که در همسایگی آن قرار دارد، مقدارهای بالا داشته باشند (عسگری، 1390، ص. 75)
مرحلۀ سوم تحلیل فضایی: بررسی ویژگیهای تراکم فضایی توزیع تحلیل تراکم کرنل این تحلیل یک روش غیر پارامتریک برای برآورد تابع احتمال تراکم تصادفی یک متغیر با استفاده از یک کرنل بهعنوان وزن است (Liu et al., 2023c, P. 6). هرچه میزان تراکم کرنل بیشتر باشد، بهمعنای بیشتربودن تعداد روستاها در واحد سطح بوده و توزیع متراکمتر است. پایینبودنبودن میزان تراکم کرنل نیز بهمعنای کمتربودن تعداد روستاها در واحد سطح و توزیع بهصورت پراکنده است.
فاز دوم: تحلیل عوامل مؤثر بر توزیع فضایی روستاها عرصههای روستایی فضاهای محدود جغرافیایی است که از فعالیت انسان روی محیط طبیعی و تأثیر نیروهای بیرونی بر عرصههای روستایی درطول زمان شکل گرفته و دچار تغییر و تحولات شده است (سعیدی، 1388، ص. 42). استقرار روستاها در هر کشوری نشاندهندۀ ارتباطی تنگاتنگ با محیط طبیعی و انسانساخت است. محیط طبیعی اثرهای فزآیندهای در تأمین معیشت روستاییان داشته است (ریاحی و جوان، 1397، ص. 2). بنابراین تجزیهوتحلیل ویژگیهای توزیع سکونتگاههای روستایی و تأثیر آنها بر جوامع روستایی پیامدهای عمیقی را برای بازسازی فضایی روستاها دارد (Li et al., 2020, P. 3). استقرار برپایی سکونتگاههای روستایی و مکانگزینی آنها در ارتباط با عوامل محیطی – اکولوژیکی است که این عوامل بهعنوان پایه و زیربنا در شکلگیری ساختار و سازمان فضایی مطرح است. همچنین، شکلگیری ویژگیهای ساختاری – کارکردی سکونتگاههای روستایی در ارتباط تنگاتنگ با این عوامل است که آنها پیوستگیهای فضایی را در ناحیه سازمان میدهند (عزیزپور و شمسی، 1393، ص. 106). عوامل جغرافیای طبیعی و جغرافیای انسانی عوامل مهمی هستند که توزیع فضایی روستاها را تحتتأثیر قرار میدهند. ازجمله عوامل جغرافیای طبیعی مؤثر میتوان به ارتفاع، شیب، جهت شیب و فاصله از رودخانهها و ازجمله عوامل جغرافیای انسانی مؤثر میتوان به فاصله از شبکۀ جادهای، فاصله از شهرها اشاره کرد که در این پژوهش نیز مدنظر قرار گرفته است. عامل ارتفاع روی عوامل اقلیمی نظیر دما، بارش و تبخیر اثر داشته است و بهصورت مستقیم میتواند بر استقرار سکونتگاهها تأثیرگذار باشد (قدیری معصوم و همکاران، 1392، ص. 35). با افزایش ارتفاع امکان ایجاد زیربناها و تأسیسات با مشکل مواجه میشود (قدیری معصوم و همکاران، 1392، ص. 35). حداکثر ارتفاع برای توسعۀ مناطق مسکونی مناسب 1600 متر تشخیص داده شده است (ثروتی و همکاران، 1388، ص. 20). عامل شیب یکی از مهمترین عوامل تغییر و تحول ناهمواریهای سطح زمین است. در این ارتباط حداکثر شیب زمینی که برای استقرار مناسب تشخیص داده شده است نباید از 11 درجه تجاوز کند (ثروتی و همکاران، 1388، ص. 20). اهمیت اقلیم در شکلگیری سکونتگاههای انسانی به حدی است که تغییرات اندک در عناصر اقلیمی میتواند سبب برهمزدن تعادل محیطی سکونتگاه شود؛ از این رو اقلیم بهعنوان یکی از عوامل مؤثر در تأمین آسایش محیطی همواره مورد توجه بوده است. دما و بارش از مهمترین عناصر اقلیمی مؤثر بر پراکنش سکونتگاههای روستایی است (Oktay, 2002, P. 1003). در این بخش اطلاعات حاصل از تحلیل فضایی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی به نرمافزار اکسل انتقال داده شده و ارتباط بین عوامل مؤثر مدنظر با توزیع فضایی روستاها و توزیع فضایی جمعیت روستایی شهرستان تعیین شده است.
یافتههای پژوهش و تجزیهوتحلیل تحلیل الگوی توزیع فضایی روستاها برای تحلیل الگوی توزیع فضایی روستاها از سه ابزار متوسط نزدیکترین همسایگی، خوشه و ناخوشه و خودهمبستگی فضایی استفاده شده است. مساحت منطقۀ مطالعهشده (شهرستان مشکینشهر) برابر 3746 کیلومتر مربع و تعداد کل روستاها برابر414 روستاست. نتایج حاصل از تحلیل متوسط نزدیکترین همسایه در ابزار آمار فضایی نرمافزار ArcGIS نشان میدهد که الگوی توزیع روستاها در شهرستان مشکینشهر ازنوع تصادفی است (جدول 1 و شکل3). شهرستان مشکینشهر 12 دهستان دارد. در این مطالعه دو تحلیل خوشه و ناخوشه و خودهمبستگی فضایی درمقیاس دهستانی به کار گرفته شده است. نتایج جدول1 نشان میدهد که دهستانهای شهرستان مشکینشهر ازنظر تعداد روستاها الگوی تصادفی داشته و فاقد خوشهبندی معنادار است.
شکل 3: تحلیل متوسط نزدیکترین همسایگی و توزیع پراکندۀ روستاها در شهرستان مشکینشهر (سمت راست) و تحلیل خوشهبندی زیاد/کم روستاها در شهرستان مشکینشهر درمقیاس دهستانی (سمت چپ) (منبع: یافتههای پژوهش، 1402) Figure 3: Average analysis of nearest neighborhood and scattered distribution of villages in Meshkinshahr city (right side) and high/low clustering analysis of villages in Meshkinshahr city on a rural scale (left side)
جدول 1: خلاصۀ آمار تحلیلیهای متوسط نزدیکترین همسایگی، خوشهبندی زیاد / کم و خودهمبستگی فضایی Table 1: Summary of average analytical statistics of nearest neighbor, high/low clustering and spatial autocorrelation
منبع: یافتههای پژوهش، 1402 تهیۀ نقشۀ خوشهها با استفاده از ابزارهای تحلیل الگو که در بخش قبلی از آنها استفاده شد، الگوی توزیع فضایی روستاها تحلیل شد و اکنون میتوان به سؤال بعدی پژوهش، یعنی کجایی خوشههای فضایی احتمالی دهستانها و روستاها در شهرستان مشکینشهر پاسخ داد. برای بررسی همگنی و ناهمگنی توزیع فضایی روستاها در شهرستان مشکینشهر از شاخص موران I محلی (آنسلین) درمقیاس دهستانی استفاده شده که خروجی حاصل از این تحلیل در شکل4 آمده است. همانطوری که در شکل 4 دیده میشود، دهستان ارشق شمالی یک ناخوشه یا تکدانه با مقدارهای پایین است که ازطریق دهستانهای با مقدارهای بالا و دهستان نقدی نیز یک خوشه با مقدارهای کم است که ازطریق دهستانهای با مقدارهای کم محاصره شده است. سایر دهستانهای شهرستان مشکینشهر ازنظر آماری نیز خوشه یا ناخوشۀ معنادار را تشکیل نمیدهند. علاوهبر انجامدادن تحلیل خوشه و ناخوشه درمقیاس دهستانی این تحلیل روی روستاها برمبنای جمعیت آنها نیز انجام (شکل 5) و نتایج حاصلشده در جدول 2 نشان داده شده است.
شکل4: تحلیل خوشه و ناخوشۀ توزیع فضایی روستاها در شهرستان مشکینشهر با واحد فضایی دهستانی (منبع: یافتههای پژوهش، 1402) Figure 4: Cluster and non-cluster analysis of spatial distribution of villages in Meshkinshahr city with rural spatial unit
شکل5: تحلیل خوشه و ناخوشۀ توزیع روستاها در شهرستان مشکینشهر برمبنای جمعیت (منبع: یافتههای پژوهش، 1402) Figure 5: Cluster and non-cluster analysis of distribution of villages in Meshkinshahr city based on population
جدول2: روستاهای تشکیلدهندۀ ناخوشههای مقدارهای زیاد و کم در شهرستان مشکینشهر Table 2: Villages of high and low value sub-clusters in Meshkinshahr city
منبع: یافتههای پژوهش، 1402
نکتۀ مهم در تحلیل خوشه و ناخوشۀ روستاها برمبنای جمعیت این است که روستاهای تشکیلشده با خوشههای مقدارهای زیاد بیشتر در شمال غربی کوه سبلان و در اطراف شهر مشکینشهر واقع شده است. این روستاها عبارت است: از ساریخانلو، صاحب دیوان، تنبق، قره باغلار، گللر محمدحسن، احمدبیگلو، زیرزمین، میرکندی، قورت تپه، پریخان، خرمآباد، نصیرآباد، بارزیل، آلنی، ابراهیم کندی، اوراغول، دولت آباد، باللوجه میرک، اندزق، آلوچ، احمدآباد، عصرآباد، مزرعه خلف، حیق، ساربانلار، جهادآباد و جلایر. این تحلیل نشان میدهد که مرکز ثقل جمعیت روستایی شهرستان در مناطق اطراف شهر مشکینشهر واقع شده است. روستاهای تشکیلشده با خوشههای مقدارهای کم ازنظر موقعیت مکانی مثل آنچه دربارۀ روستاهای با خوشۀ مقدارهای زیاد بوده، اتفاق افتاده است. در یک منطقۀ محدود متمرکز نشده است و پراکندگی بیشتری دارد. با وجود این، این نوع روستاها بیشتر در بخش شرقی شهرستان و در نواحی مجاور مناطق مرزی قرار گرفته است. بهطور خلاصه، اگرچه به نظر میرسد توزیع فضایی موقعیت مکانی روستاها در شهرستان مشکینشهر تصادفی و خوشۀ مشخصی تشکیل نداده است، توزیع فضایی جمعیت روستایی در این شهرستان خوشه و ناخوشههای مشخصی را درسطح شهرستان به نمایش گذاشته است. در این پژوهش برای تحلیل لکههای داغ توزیع روستاها از واحد تحلیل دهستان برمبنای تعداد روستاها در آن استفاده شده و نتیجۀ تحلیل مذکور بیانگر وجود لکههای سرد با سطح اطمینان 90% در دو دهستان لاهرود و نقدی بوده و سایر دهستانهای شهرستان از لکههای داغ یا سرد معناداری تشکیل نشده است (شکل 6 راست). تحلیل لکههای داغ روی روستاها برمبنای جمعیت (شکل 7 چپ) نیز نشان میدهد که لکههای داغ جمعیت روستایی در بخش غربی شهرستان و در اطراف شهر مشکینشهر شکل گرفته است و لکههای سرد نیز بیشتر در روستاهای دهستانهای نقدی و لاهرود دیده میشود.
شکل 6: لکههای داغ و سرد توزیع روستاها در شهرستان مشکینشهر در واحد تحلیل دهستانی (راست) روستاها برمبنای جمعیت (چپ) (منبع: یافتههای پژوهش، 1402) Figure 6: Hot and cold spots of distribution of villages in Meshkinshahr city in rural analysis unit (right) of villages based on population (left)
بررسی ویژگیهای تراکم فضایی توزیع روستاها تابع تراکم کرنل با استفاده از موقعیت مکانی روستاها در شهرستان مشکینشهر و نیز با استفاده از ابزار تحلیلگر فضایی نرمافزار ArcGIS اجرا شد. همانطوری که میتوان دید (شکل 7 راست) تراکم کرنل توزیع روستاها چندهستهای بوده و هستۀ اصلی آن در جنوب غرب شهرستان مشکینشهر قرار گرفته است و سه هستۀ فرعی نیز در مرکز، شرق و شمال شرقی شهرستان دیده میشود. تحلیل تراکم کرنل با استفاده از جمعیت روستاها نیز اجرا و نتایج حاصل از آن (شکل 7 چپ) با نتایج حاصل از تراکم کرنل توزیع روستاها همخوانی دارد؛ ولی فاقد مطابقت کامل است و تفاوتهایی دارد؛ بهطوری که تراکم کرنل جمعیت روستایی درمقایسه با تراکم کرنل توزیع فضایی روستاها پراکندگی فضایی بیشتری دارد. تفاوت موجود در تراکم کرنل جمعیتی با تراکم کرنل توزیع روستاها نشان میدهد که بیشتر روستاها و بیشتر جمعیت روستایی در نزدیکی شهرهای منطقه است؛ بهطوری که با بررسی نتایج خروجی نرمافزار مشخص شد که شهرهای مشکینشهر، قصابه، فخرآباد و آلنی بهعنوان مرکز جمعیتی منطقه بیشترین توزیع روستاها را در اطراف این شهرها دارند و هرچقدر از شهر مشکینشهر و شهرهای نزدیک به آن فاصله گرفته میشود، تراکم توزیع فضایی روستاها کمتر میشود. همچنین، با افزایش ارتفاع نیز همین مسئله صادق بوده است و مراکز جمعیتی و تعداد روستاها و شهرها کمتر میشود.
شکل 7: تراکم کرنل توزیع فضایی روستاها (سمت راست) و تراکم کرنل توزیع فضایی جمعیت روستایی (سمت چپ) در شهرستان مشکینشهر (منبع یافتههای پژوهش، 1402) Figure 7: Kernel density of spatial distribution of villages (right side) and kernel density of spatial distribution of rural population (left side) in Meshkinshahr city
یافتههای مرحلۀ دوم پژوهش ارتفاع از سطح آبهای آزاد، شیب زمین، جهت شیب، فاصله از رودخانهها، فاصله از مراکز شهری، فاصله از جادههای اصلی و تراکم جمعیت بهعنوان عوامل مؤثر در توزیع فضایی و استقرار روستاها درنظر گرفته و ارتباط آنها با توزیع فضایی روستاها و توزیع فضایی جمعیت روستایی بررسی شده است. مدل رقومی ارتفاع شهرستان مشکینشهر نشان میدهد کمینه ارتفاع در شهرستان برابر 595 متر و بیشینۀ آن مساوی 4800 متر از سطح آبهای آزاد است (شکل 8).
شکل8: مدل رقومی ارتفاع و توزیع فضایی روستاها (منبع: یافتههای پژوهش، 1402) Figure 8: Digital model of height and spatial0 distribution of villages بیشترین تعداد روستاها در شهرستان مشکینشهر در بازۀ ارتفاعی 1200 تا 1400 متر قرار دارد و 50% روستاهای شهرستان در ارتفاع کمتر از 1400 متر واقع شده است و 80 % روستاهای شهرستان در ارتفاع کمتر از 1600 متر قرار دارد که طبق مطالعات موجود ارتفاع برای استقرار سکونتگاههای روستایی مناسب درنظر گرفته میشود (شکل 9 چپ). ارتباط ارتفاع با توزیع جمعیت روستایی نیز نشاندهندۀ کاهش جمعیت روستایی با افزایش ارتفاع است (شکل 9 راست).
شکل 9: ارتباط بین ارتفاع و جعیت روستایی (راست) و ارتباط ارتفاع با توزیع فضایی روستاها (چپ) در شهرستان مشکینشهر (منبع: یافتههای پژوهش، 1402) Figure 9: The relationship between height and rural density (right) and the relationship between height and the spatial distribution of villages (left) in Meshkinshahr city
نقشۀ شیب منطقه با استفاده از مدل رقومی تهیه شد (شکل 10). کمترین شیب در منطقه صفر درصد (معادل صفر درجه) و بیشترین آن 278 درصد (معادل 8/89 درجه) است. بیشترین تعداد روستا در شیبهای 6 تا 15 درصد (43/3 تا 5/8 درجه) و بعد از آن در شیبهای 2 تا 6 درصد (14/1 تا 43/3 درجه) واقع شده است (شکل 11 راست) و بهطور کلی، 71% روستاها در شیب کمتر از 15 درصد واقع و (شکل 11 وسط) بیشترین جمعیت روستایی شهرستان نیز در شیبهای پایین متمرکز شده است (شکل 11 چپ).
شکل 10: نقشۀ شیب شهرستان مشکینشهر (منبع: یافتههای پژوهش، 1402) Figure 10: Slope map of Meshkinshahr city شکل 11: ارتباط بین شیب با توزیع فضایی روستاها (راست و وسط) و ارتباط بین شیب با توزیع جمعیت روستایی (چپ) (منبع: یافتههای پژوهش، 1402) Figure 11: The relationship between the slope and the spatial distribution of villages (right and middle) and the relationship between the slope and the distribution of the rural population (left)
جهت شیب تعیینکنندۀ میزان نورگیری بوده و میزان پوشش گیاهی، نوع فرسایش و میزان آن، میزان ماندگاری رطوبت و... متأثر از آن است. نیمکرۀ شمالی دامنههای شرقی، جنوب شرقی، جنوبی و جنوب غربی جزء دامنههای آفتابگیر بوده و بهتر است سکونتگاهها در این جهتهای شیب استقرار یابد. در این پژوهش با استفاده از ابزارهای تحلیلی نرمافزار ArcGIS نقشۀ جهت شیب برای شهرستان مشکینشهر تهیه (شکل 12 راست) و تحلیلهای صورتگرفته از آن در شکل 12 ارائه شده است. در این شکل میلههای قرمز روستاهای واقع در دامنههای آفتابگیر و میلههای آبی روستاهای واقع در دامنههای سایه را نشان میدهد. 32 درصد روستاها در دامنههایهای آفتابگیر و 68 درصد روستاها در دامنههای سایه واقع شده است و این خود نشان میدهد عامل جهت شیب در استقرا روستاها خیلی مورد توجه قرار نگرفته است.
شکل12: نقشۀ جهت شیب (راست) و نمودار ارتباط بین جهت شیب و موقعیت مکانی روستاها (چپ) (منبع: یافتههای پژوهش، 1402) Figure 12: The map of the slope direction (right) and the relationship diagram between the slope direction and the location of the villages (left) برای بررسی ارتباط بین توزیع فضایی روستاها و فاصله از رودخانهها نقشهبرداری شبکۀ رودخانهها در منطقۀ مطالعهشده تهیه (شکل 13 راست) و از تابع فاصلۀ اقلیدسی استفاده و درنهایت، نقشۀ فاصله از رودخانهها تهیه شد (شکل 13 چپ).
شکل 13: شبکۀ رودخانهای شهرستان مشکینشهر (راست) و فاصلۀ اقلیدسی از رودخانه ها (چپ) (منبع: یافتههای پژوهش، 1402) Figure 13: River network of Meshkinshahr city (right) and Euclidean distance from rivers (left)
با استفاده از لایۀ رستری تولیدشده ارتباط بین این دو متغیر بررسی شد. نتایج نشان داد که با افزایش فاصله از رودخانهها از تعداد روستاها کاسته میشود (شکل 14 راست). ارتباط بین فاصله از رودخانه با توزیع فضایی جمعیت روستایی نیز رابطۀ معکوسی است (شکل 14 چپ). بهطوری که با بررسی بیشتر مشخص شد که یکی از مهمترین عوامل پراکندگی روستاها در منطقه عامل دسترسی به آب جهت آبیاری مزارع و باغهاست. این موضوع با افزایش مقدار باغها در منطقه و قطب تولید محصولات باغیبودن در منطقه کاملاً مطابقت دارد.
شکل14: رابطۀ بین فاصله از رودخانه و توزیع فضایی روستاها (راست) و فاصله از رودخانه با توزیع فضایی جمعیت روستایی (چپ) (منبع: یافتههای پژوهش، 1402) Figure 14: The relationship between the distance from the river and the spatial distribution of villages (right) and the distance from the river with the spatial distribution of the rural population (left) فاصله از جادههای اصلی بین شهری یکی از عوامل مؤثر بر استقرار و توسعۀ سکونتگاههای روستایی است. در این پژوهش فاصلۀ اقلیدسی روستاها از جادههای اصلی شهرستان در نرمافزار ArcGIS محاسبه و نقشۀ مربوط تهیه شد (شکل 15). همچنین، ارتباط بین فاصله از راههای اصلی و موقعیت مکانی روستاها با استفاده از همپوشانی لایۀ مکانی روستاها با این نقشه مشخص شد (شکل 16 راست). علاوه بر این، ارتباط فاصله از راههای اصلی با توزیع فضایی جمعیت روستایی نیز محاسبه شد (شکل 16 چپ). با بررسی نتایج بهدستآمده مشخص میشود که ارتباطات نیز جزء عوامل اصلی در توزیع سکونتگاههای روستایی است. تأمین مایحتاج ضروری و دریافت خدمات در وهلۀ اول احتیاج به راه اصلی دارد که روستاهای منطقۀ مشکینشهر از این عامل پیروی کرده است.
شکل15: فاصلۀ اقلیدسی از جادههای بین شهری (منبع یافتههای پژوهش، 1402) Figure 15: Euclidean distance from intercity roads
شکل 16: ارتباط بین فاصله از جادههای اصلی و توزیع فضایی روستاها (سمت راست) و فاصله از جادههای اصلی با توزیع فضایی جمعیت روستایی (چپ) (منبع: یافتههای پژوهش، 1402) Figure 16: The relationship between the distance from the main roads and the spatial distribution of villages (right) and the distance from the main roads with the spatial distribution of the rural population (left) با توجه به ارتباط متقابل شهر و روستاهای پیرامونی و تأمین بسیاری از نیازهای روستاییان از مراکز شهری فاصله از شهرها در استقرار و توسعۀ سکونتگاههای روستایی یکی از عوامل مهم درنظر گرفته میشود. در این پژوهش فاصلۀ اقلیدسی از شهرها بهصورت لایۀ رستری، (شکل 17) فاصلۀ روستاهای شهرستان از مراکز شهری، ارتباط بین فاصله از شهر و توزیع فضایی روستاها و توزیع فضایی جمعیت روستایی محاسبه شد (شکل 18). با بررسی شکلهای 15، 17 مشخص میشود که توزیع سکونتگاههای روستایی منطقۀ مشکینشهر کاملاً با راههای ارتباطی اصلی انطباق دارد؛ درنتیجه پراکنش روستا و جمعیت آنها نیز طوری است که بیشترین روستاها در اطراف مشکینشهر، قصابه، آلنی و فخرآباد است. نکتۀ جالب توجه اینکه همین شهرها با یک جادۀ اصلی در ارتباط با مرکز شهرستان و مرکز استان بوده و بهصورت دقیق، سلسلهمراتب ارتباطی بین روستاها و شهرها کاملاً مراعات شده است.
شکل17: فاصلۀ اقلیدسی از مراکز شهری در شهرستان مشکینشهر (منبع: یافتههای پژوهش، 1402) Figure 17: Euclidean distance from urban centers in Meshkinshahr city
شکل 18: رابطۀ بین فاصله از شهر و توزیع فضایی روستاها (راست) و فاصله از شهر با توزیع فضایی جمعیت روستایی (چپ) (منبع: یافتههای پژوهش، 1402) Figure18: The relationship between the distance from the city and the spatial distribution of villages (right) and the distance from the city with the spatial distribution of the rural population (left) نتیجهگیری در پژوهش حاضر به تحلیل فشردگی ساختار فضایی سکونتگاههای روستایی شهرستان مشکینشهر و تأثیر عوامل محیطی مؤثر بر این فشردگی پرداخته شده است. نتایج تحلیل خوشه و ناخوشه و خودهمبستگی فضایی روی موقعیت فضایی روستاها و دهستانها برمبنای تعداد روستاهای مستقر در آنها نشان میدهد که پراکنش موقعیت مکانی روستاها در شهرستان تصادفی است و پراکنش فضایی دهستانهای شهرستان مشکینشهر ازنظر تعداد روستاهای مستقر در آنها نیز الگوی تصادفی داشته و فاقد خوشهبندی معنادار است. نتایج تحلیل شاخص موران I محلی (آنسلین) بیانگر این واقعیت است که دهستان ارشق شمالی یک ناخوشه یا تکدانه با مقدارهای پایین (تعداد روستای کمتر) است که ازطریق دهستانهای با مقدارهای بالا (تعداد روستای بالا) محاصره و دهستان نقدی نیز یک خوشه با مقدارهای کم است که ازطریق دهستانهای با مقدارهای کم محاصره شده است. سایر دهستانهای شهرستان مشکینشهر ازنظر آماری از خوشه یا ناخوشۀ معنادار تشکیل نشده است. نتیجۀ استفاده از شاخص مذکور روی روستا برمبنای تعداد جمعیت در آنها ناخوشههایی را با مقدارهای کم نشان میدهد که عبارت است از: صلوات، مشیران، خلیفهلو، جبارلو، ارباب کندی، شعبان، انزان. این ناخوشهها درسطح شهرستان پراکنده بوده و احتمال تبدیلشدن آنها به شهر در آینده متصور است. تحلیل لکههای داغ روی روستاها برمبنای جمعیت نیز نشان میدهد که لکههای داغ جمعیت روستایی در بخش غربی شهرستان و در اطراف شهر مشکینشهر شکل گرفته است و لکههای سرد نیز بیشتر در روستاهای دهستانهای نقدی و لاهرود دیده میشود. باوجود چندهستهایبودن تراکم کرنل پراکنش فضایی روستاها در شهرستان هستۀ اصلی این تراکم در جنوب غربی شهرستان دیده میشود و این نشان از ایفای نقش مهم شهر مشکینشهر در استقرار روستاها و جمعیت روستایی در شهرستان دارد. نکتۀ مهم دیگر در این مورد این است که تراکم کرنل جمعیت روستایی درمقایسه با تراکم کرنل توزیع فضایی روستاها پراکندگی فضایی بیشتری دارد. بررسی تأثیر بنیانهای جغرافیایی بر استقرار و توزیع فضایی روستاها نشان میدهد عامل ارتفاع عامل مؤثری بوده و بیشترین تعداد روستاها در ارتفاع 1200 تا 1400 متر از سطح آبهای آزاد قرار داشته و80 درصد روستاهای شهرستان در ارتفاع مناسب برای استقرار روستاها (کمتر از 1600 متر) قرار گرفته است. عامل شیب نیز یکی از عوامل مؤثر بر استقرار و توزیع فضایی روستاها بوده است؛ بهطوری که 71 درصد روستاها در شیب کمتر از 15 درصد که برای کشت و زرع مناسب است، استقرار یافته است. با توجه به اینکه منطقۀ مطالعهشده در نیمکرۀ شمالی قرار دارد، جهتهای شیب مناسب برای استقرار روستاها در دامنههای شرقی، جنوب شرقی، جنوبی و جنوب غربی (دامنههای آفتابگیر) است. این عامل در استقرار روستاها تأثیر زیادی نداشته است؛ بهطوری که تنها 38 درصد روستاها در دامنههای آفتابگیر قرار گرفته است. شاید دلیل اصلی این، تطابقنداشتن بخش اعظم شهرستان مشکینشهر در دامنۀ شمالی و شمال غربی کوهستان سبلان باشد. شبکۀ هیدروگرافی منطقه بهدلیل نیاز جمعیت روستایی به آب در این منطقۀ کوهستانی اثر زیادی بر استقرار و توزیع فضایی روستاها داشته است؛ بهطوری که با افزایش فاصله از رودخانهها از تعداد روستاها و از میزان جمعیت روستایی کاسته میشود. فاصله از جادههای ارتباطی اصلی و بین شهری نیز عامل مهم دیگری بوده که استقرار و توزیع فضایی روستاها از آن متأثر بوده است؛ بهطوری که بیشتر تعداد روستاها و بیشترین میزان جمعیت روستایی شهرستان در مناطق نزدیک به جادهها قرار گرفته و تأثیر جاده بر پرجمعیتبودن روستاهای نزدیک به آن نیز بهطور کامل، مشهود است. پیشنهادهایی که میتوان با توجه به نتایج دربارۀ بهبود موضوع ارائه داد، بدین شرح است: - با توجه به اینکه راههای ارتباطی جزء عوامل مهم در استقرار روستاها در این منطقه است، در برنامهریزیها و انتخاب استراتژیها باید اهتمام و دقت زیادی در احداث، نگهداری و تعمیر آنها داشت. - رودخانهها از عوامل اصلی استقرار روستاها در منطقه است؛ بنابراین ایجاد سدهای معیشتی در منطقه بهعلت خشکسالیهای مکرر میتواند در پایداری خانوارهای روستایی نقش پررنگی داشته باشد. - بهعلت قرارداشتن منطقه در ارتفاعات و نزدیکی به کوهستان سبلان اولویتدادن به تأمین و تکمیل زیرساختهای روستایی باید در تمام برنامهریزیها لحاظ شود. - از عوامل اصلی در پرجمعیتبودن شهرها و روستاهای منطقه وجود باغهای میوۀ بسیار در این منطقه است؛ بنابراین ایجاد امکانات درحوزۀ آبیاری و تأمین امکانات آبیاری از اولویتهای مهم منطقه است. - با توجه به پیشنهاد قبلی تأسیس کارخانههای کنسانترۀ میوه میتواند از اولویتهای توسعۀ منطقه باشد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع اجتماعی، بابک، شکور، علی، و شجاعیفرد، علی (1401). تحلیل فضایی سکونتگاههای روستایی در ارتباط با عوامل طبیعی (مطالعۀ موردی: شهرستان فیروزآباد). راهبردهای توسعۀ روستایی، 9(4)، 491-504. https://doi.org/10.22048/rdsj.2022.310954.198 استعلاجی، علیرضا، و قدیری معصوم، مجتبی (1386). بررسی عوامل جغرافیایی در نظام استقرار سکونتگاهها با تأکید بر تکنیکهای کمّی. پژوهشهای جغرافیایی، 38(1)، 121-136. https://jrg.ut.ac.ir/article_17761.html امینی، عباس، مرادی، نصرت، و صادقیان فرزانه (1398). تحلیلی بر تأثیر عوامل طبیعی در تخلیۀ سکونتگاههای روستایی با بهرهگیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روشهای آماری (مورد مطالعه: روستاهای تخلیهشدۀ استان اصفهان در ربع سدۀ اخیر). فضای جغرافیایی، 19(۶۵)، ۲69-۲98. http://geographical-space.iau-ahar.ac.ir/article-1-2441-fa.html ثروتی، محمدرضا، خضری، سعید، و رحمانی، توفیق (1388). بررسی تنگناهای طبیعی توسعۀ فیزیکی شهر سنندج. پژوهشهای جغرافیای طبیعی (پژوهشهای جغرافیایی)، 41(67)، 13-29. https://sid.ir/paper/138831/fa جمشیدی، علیرضا، و جمشیدی، معصومه (1397). تحلیل فضایی پایداری سکونتگاههای مناطق روستایی در استان ایلام. جغرافیا و روابط انسانی، 1(2)، 587-607. https://www.gahr.ir/article_75541.html جوانشیری، مهدی، عنابستانی، علیاکبر، و سجاسی قیداری، حمدالله (1398). بررسی عوامل مؤثر بر تحولات کالبدی- فضایی سکونتگاههای روستایی مجموعه شهری مشهد. جغرافیا و توسعۀ فضای شهری، 6(2)، 17-47. https://doi.org/10.22067/gusd.v6i2.75067 رحمانی، بیژن، شفیعی ثابت، ناصر، و مزارزهی، یعقوب (1400). نقش جریانهای روستایی-شهری در تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی (مطالعۀ موردی: روستاهای پیرامونی شهر زاهدان). فصلنامۀ علمی برنامهریزی منطقهای، 11(41)، 66-51. https://doi.org/10.30495/jzpm.2021.3972 ریاحی، وحید، و جوان، فرهاد (1397). بررسی و تحلیل نقش عوامل جغرافیایی در پراکندگی فضایی نواحی روستایی شهرستان زنجان. جغرافیا و برنامهریزی، 22(65)، 183-203. https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_8118.html سازمان مدیریت و برنامهریزی استان اردبیل (1396). سالنامۀ آماری استان اردبیل 1395. انتشارات سازمان برنامه و بودجۀ کشور. http://ardabilmpo.ir سعیدی، عباس (1388). مبانی جغرافیای روستایی. انتشارات سمت. سعیدی، عباس (1392). مفاهیم بنیادین در برنامهریزی کالبدی- فضایی (بخش دوم). برنامهریزی توسعۀ کالبدی، 1(3)، 24-11. https://psp.journals.pnu.ac.ir/article_2166.html سعیدی، عباس، رحمانی، بیژن، و فتحی، بهرام (1400). تحلیل جریان فضایی درسطح ناحیه با تاأکید بر پیوستگی روستایی- شهری (مطالعۀ موردی: ناحیۀ دالاهو، استان کرمانشاه). جغرافیا و روابط انسانی، 4(1)، 350-370. https://doi.org/10.22034/gahr.2021.293515.1576 صدرموسوی، میرستار، طالبی فرد، رضا، و نیازی، چیا (1396). بررسی نقش عوامل طبیعی در توزیع جغرافیایی سکونتگاههای روستایی (مطالعۀ موردی: شهرستان صحنه). مطالعات برنامهریزی سکونتگاههای انسانی، 4(12)، 740-731. https://sanad.iau.ir/Journal/jshsp/Article/1030539 صیدایی، سید اسکندر، و احمدیشاپورآبادی، محمدعلی (1391). تحلیل الگوهای فضایی – اجتماعی مساکن روستایی و عوامل مؤثر بر آن در استان قم. جغرافیا و برنامهریزی محیطی، 23(4)، 57-78. https://gep.ui.ac.ir/article_18566.html عزیزپور، فرهاد، و شمسی، رقیه (1393). نقش عوامل محیطی در سازمان فضایی سکونتگاه های روستایی (مطالعۀ موردی: دهستان لواسان کوچک). فصلنامۀ علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی «سپهر»، 23(89)، 106-112. https://www.sepehr.org/article_13065.html عسگری، علی (1390). تحلیل های آمار فضایی با Arc GIS. انتشارات سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران. عفیفی، محمدابراهیم (1397). تحلیل اثر عوامل طبیعی در الگوی توزیع فضایی سکونتگاههای شهری و روستایی شهرستان خنج. مطالعات برنامهریزی سکونتگاههای انسانی، 13(3)، 629-646. https://jshsp.rasht.iau.ir/article_545178.html علیائی، محمدصادق (1398). بررسی نقش عوامل طبیعی در پراکنش و استقرار سکونتگاههای روستایی شهرستان زنجان. مهندسی جغرافیایی سرزمین، 3(5)، 45-57. https://www.jget.ir/article_93452.html عنابستانی، علیاکبر (1393). تأثیر سرمایۀ اجتماعی بر فرآیند اجرای طرحهای هادی روستایی در شهرستان خواف. پژوهشهای روستایی، 5(1)، 159-190. https://doi.org/10.22059/jrur.2014.51452 غفاری، سیدرامین (1380). کنکاشی در مفهوم فضا و ساماندهی نظام فضایی سکونتگاه های روستایی. فصلنامۀ علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی «سپهر»، 10(39)، 44-48. https://www.sepehr.org/article_28499.html فاضلنیا، غریب، حکیمدوست، سیدیاسر، و پورجعفرآبادی، مهدیه (1393). تحلیلی بر عوامل طبیعی مؤثر در پراکنش و استقرار سکونتگاههای روستایی در شهرستان سیرجان. فصلنامۀ علمی برنامهریزی منطقهای، 4(16)، 109-124. https://jzpm.marvdasht.iau.ir/article_668.html فرجی سبکبار، حسنعلی (1382). مکانیابی واحدهای تولیدی روستایی با استفاده از منطق فازی (مطالعۀ موردی: بخش طرقبۀ شهرستان مشهد). دو فصلنامۀ جغرافیا و توسعۀ ناحیهای، 1(1)، 209-228. https://sid.ir/paper/443592/fa قاسمی، مریم، کلاته میمری، رقیه، و معینی، علیرضا (1402). توزیع و تحلیل فضایی آبادیهای درمعرض تخلیه در استان خراسان رضوی. آمایش سرزمین، 1(15)، 87-113. https://doi.org/10.22059/jtcp.2022.350589.670360 قدیریمعصوم، مجتبی، جعفربیگلو، منصور، موسویروزان، سیدمحمد، و بخشی، زهرا (1392). نقش عوامل طبیعی در پراکنش فضایی سکونتگاههای روستایی شهرستان تربت جام. اقتصاد فضا و توسعۀ روستایی، 2(۴)، 33-54. https://serd.khu.ac.ir/article-1-1657-fa.html مطیعیلنگرودی، سیدحسن، فرجی سبکبار، حسنعلی، قدیری معصوم، مجتبی، و بخشی، زهرا (1396). تحلیل فضایی پراکنش سکونتگاههای روستایی منطقۀ سبزوار- نیشابور براساس منابع اکولوژیکی موجود. پژوهشهای جغرافیای انسانی، 49(1)، 227-242. https://doi.org/10.22059/jhgr.2017.59773 ملکیپور، موسی (1391). تحلیل فضایی نظام سکونتگاههای روستایی بخش شرق و غرب شهرستان دهلران. فصلنامۀ علمی-پژوهشی اطلاعات جغرافیایی سپهر، 21(84)، 54-58. https://www.sepehr.org/article_26083.html نعمت اللهی، فاطمه، و رامشت، محمدحسین (1400). آنالیز فضایی سکونتگاههای روستایی سرزمین ایران. نشریۀ جغرافیا و توسعه، 19(65)، 1-26. https://doi.org/10.22111/j10.22111.2021.6519
References Afifi, M. E. (2018). Analyze the impact of natural factors in the spatial distribution of urban and rural settlements of khonj county. Journal of Studies of Human Settlements Planning, 13(3), 629-646. https://jshsp.rasht.iau.ir/article_545178.html [In Persian]. Amini, A., Moradi, N., & Sadeghian, F. (2019). Analyzing the influence of natural parameters on rural exodus using GIS and statistical methods (Case study: depopulated villages of Isfahan province over the last quarter century). Geographical Space, 19(65), 269-298. http://geographical-space.iau-ahar.ac.ir/article-1-2441-fa.html [In Persian]. Amirfakhriyan, M., & Moeini, A. (2018). Distribution of spatial clusters of tourist villages and its relationship with the formation of population centers in Khorasan Razavi province. Journal of Research and Rural Planning, 6(4), 165-182. https://doi.org/10.22067/jrrp.v6i4.62373 Anabestani, A. (2014). Influence of social capital on implementation process of guidance plans in Khaf county. Journal of Rural Research, 5(1), 159-190. https://doi.org/10.22059/jrur.2014.51452 [InPersian]. Asgari, A. (2018). Spatial statistics analysis with Arc GIS. Publications of information and communication technology organization of tehran municipality. [In Persisn]. Azizpour, F., & Shamsi, R. (2014). The role of environmental factors in the spatial organization of rural settlements Case Study: Small village Lavasan. Scientific- Research Quarterly of Geographical Data (SEPEHR), 23(89), 106-112. https://www.sepehr.org/article_13065.html?lang=en [In Persisn]. Chen, S., Mehmood, M.S., Liu, S., & Gao, Y. (2022). Spatial pattern and influencing factors of rural settlements in qinba mountains shaanxi province China. Sustainability, 14(16), 10095. https://doi.org/10.3390/su141610095 Donghao, L., Xinchun, G., Siyang, L., Wanwan, Z., Meng, Y., & Pengtao, L. (2023). Spatial distribution and influencing factors of traditional villages in inner mongolia autonomous region. Buildings, 13(11), 2807. https://doi.org/10.3390/buildings13112807 Ejtemaei, B., Shakoor, A., & Shojaeifard, A. (2022). Spatial analysis of rural settlements in relation to natural factors (Case study: Firoozabad city). Rural Development Strategies, 9(4), 491-504. https://doi.org/10.22048/rdsj.2022.310954.198 [In Persian]. Estelaji, A., & Qadiri, M. M. (2006). Investigating the geographical factors in the settlement system with an emphasis on quantitative techniques. Geographical Research Quarterly, 38(1), 121-136. https://jrg.ut.ac.ir/article_17761.html [In Persian]. Faradiba, F., & Zet, L. (2020). The impact of climate factors disaster and social community in rural development. The Journal of Asian Finance, Economics and Business, 7(9), 707-717. http://dx.doi.org/10.13106/jafeb.2020.vol7.no9.707 Faraji Sabokbar, H. A. (2012). Locating rural production units using fuzzy logic (Case study: Targaba section of Mashhad city). Two Quarterly Magazines of Geography and Regional Development, 1(1), 209-228. https://sid.ir/paper/443592/fa [In Persian]. Fazelnia, Gh., Hakimdoost, S.Y., & Pourjafarabadi, M. (2013). An analysis of natural factors effective in the distribution and establishment of rural settlements in Sirjan city. Regional Planning Scientific Quarterly, 4(16), 109-124. https://jzpm.marvdasht.iau.ir/article_668.html [In Persian]. Ghadiri-Masoum, M., Jafar-Bigloo, M., Mousavi-Ruzan, S. M., & Bakhshi Z. (2013). The role of physical factors upon spatial distribution of rural settlements in Torbat-Jam. Space Economy & Rural Development, 2(4), 33-54. http://serd.khu.ac.ir/article-1-1657-fa.html [In Persian]. Ghaffari, S. R. (2001). A discussion over the concepts of space and organization of spatial system of rural settlement. Scientific- Research Quarterly of Geographical Data (SEPEHR), 10(39), 44-48. https://www.sepehr.org/article_28499.html [In Persian]. Ghanbari, A., Rahmani Fazli, A., & Azizpour, F. (2020). Spatial analysis of rural settlements development using sustainable development approach (Case study: Villages of Khorramabad County). Journal of Research and Rural Planning, 9(1), 53-71. https://doi.org/10.22067/jrrp.v9i1.79914 Ghasemi, M., Kalateh Meymari, R., & Moeini, A. (2023). Spatial distribution and analysis of villages on the threshold of evacuation in Khorasan Razavi province. Town and Country Planning, 1(15), 87-113. https://doi.org/10.22059/jtcp.2022.350589.670360 [In Persian]. Jamshidi, A., & Jamshidi, M. (2018). Spatial analysis of the sustainability rural areas of settlements in Ilam. Geography and Human Relationships, 1(2), 587-607. https://doi.org/10.22067/gusd.v6i2.75067 [In Persian]. Javanshiri, M., Anabestani, A., & Sojasi Gheidari, H. (2020). Investigating the factors affecting the Physical-spatial changes in rural settlements of Mashhad urban complex. Geography and Urban Space Development, 6(2), 17-47. https://doi.org/10.22067/gusd.v6i2.75067 [In Persian] Li, G., Jiang, C., Du, J., Jia, Y., & Bai. Y. (2020). Spatial differentiation characteristics of internal ecological land structure in rural settlements and its response to natural and socio-economic conditions in the central plains. Science of the Total Environment, 709, 135932. https://doi.org/10.1016/j.scitotenv.2019.135932 Li, T., Liang, Y., Luo, W., Zhang, J., & Dong, Wenchao. (2022). Exploration of the spatial distribution characteristics and influencing factors of traditional villages: A Case of shaanxi province. International Conference on Urban Planning and Regional Economy, (UPRE 2022), Chongqing China. https://doi.org/10.2991/aebmr.k.220502.062 Liu, S., Li, X., Lin, Q., & Qiu, J. (2023a). Spatial distribution of ethnic villages in the mountainous region of northwest yunnan and their relationship with natural factors. Sustainability, 15(16), 12307. https://doi.org/10.3390/su151612307 Liu, W., Xue, Y., & Shang, C. (2023b). Spatial distribution analysis and driving factors of traditional villages in Henan province: A comprehensive approach via geospatial techniques and statistical models. Heritage Science, 11(1), 1-21. http://dx.doi.org/10.1186/s40494-023-01038-8 Liu, Y., Bovati, M., & Genovese, P. V. (2023c). The analysis of the spatial distribution of traditional villages in guizhou. Technical Annals, 1(3), 1-13. http://dx.doi.org/10.12681/ta.34816 Ma, Y., Zhang, Q., & Huang, L. (2023). Spatial distribution characteristics and influencing factors of traditional villages in Fujian province China. Humanities And Social Sciences Communications, 10(883), 1-17. https://doi.org/10.1057/s41599-023-02407-1 Malekipour, M. (2013). Spatial Analysis of Rural Settlements System. Scientific- Research Quarterly of Geographical Data (SEPEHR), 21(84), 54-58. https://www.sepehr.org/article_26083.html [In Persian]. Management and planning organization of Ardabil province. (2016). Statistical yearbook of ardabil province 2015. Publications of the country planning and budget organization. https://ardabilmpo.ir/ [In Persian]. Motiee Langroudi, S. H., Faraji Sabokbar, H. A., Ghadiry Masom, M., & Bakhshi, Z. (2017). Analysis of the spatial distribution of rural settlements based on the existing ecological resources (Case study: Sabzevar- Neishabour). Human Geography Research, 49(1), 227-242. https://doi.org/10.22059/jhgr.2017.59773 [In Persian]. Nematollahi, F., & Ramesht, M. H. (2021). Spatial analysis of Irans’ rural settlement. Geography and Development, 19(65), 1-26. https://doi.org/10.22111/j10.22111.2021.6519 [In Persian]. Oktay, D. (2002). Design with the climate in housing environments: An analysis in Northern Cyprus. Building and Environment, 37(10), 1003-1012. http://dx.doi.org/10.1016/S0360-1323(01)00086-5 Oliaei, M. S. (2019). Investigating the contribution of natural factors in the distribution and establishment of rural settlements in Zanjan town. Geographical Engineering of Territory, 3(5), 45-57. https://www.jget.ir/article_93452.html?lang=en [In Persian]. Rahmani, B., Shafie Sabet, N., & Mazarzahi, Y. (2021). The role of Rural-urban flows in spatial changes of rural settlements (Case study: Peripheral villages of Zahedan city). Regional Planning, 11(41), 51-66. https://doi.org/10.30495/jzpm.2021.3972 [In Persian]. Riyahi, V., & Javan, F. (2018). Surveying and analyzing the role of geographical factors in the spatial distribution of rural Zanjan county. Journal of Geography and Planning, 22(65), 183-203. https://geoplanning.tabrizu.ac.ir/article_8118.html [In Persian]. Sadr Mousavi, M., Talebi Fard, R., & Niazi, Ch. (2018). Investigating the role of natural factors in the geographical distribution of rural settlements (Case study: Sahneh county). Human Settlement Planning Studies, 4(12), 731-749. https://sanad.iau.ir/journal/jshsp/Article/538273?jid=538273 [In Persian]. Saidi, A. (2009). Basics of rural geography. Samt publications. [In Persian]. Saidi, A. (2013). Fundamental terms and conceptions in Physical-Spatial planning (part ll). Physical Social Planning, 1(3), 11-24. https://psp.journals.pnu.ac.ir/article_2166.html [In Persian]. Saidi, A., Rahmani, B. & Fathi, B. (2021). Spatial flow analysis at the district level with emphasis on rural-urban connectivity (Case study: Dalahou district, Kermanshah province). Geography and Human Relationships, 4(1), 350-370. https://doi.org/10.22034/gahr.2021.293515.1576 [In Persian]. Servati, M., Khezri, S., & Rahmani, T. (2010). Natural restrictions evaluation of the physical development of Sanandaj city. Physical Geography Research, 41(67), 587-607. https://www.gahr.ir/article_75541.html [In Persian]. Seydaei, S., & Shapoorabady, A. (2013). Analyzing spatial-social patterns of rural housing in Qom province and social factors affecting it. Geography and Environmental Planning, 23(4), 57-78. https://gep.ui.ac.ir/article_18566.html [In Persian]. Shcherbina, E., & Gorbenkova, E. (2019). Factors influencing the rural settlement development. IFAC-Papers on Line, 52(25), 231-235. https://doi.org/10.1016/j.ifacol.2019.12.478 Tang, C., He, Y., Zhou, G., Zeng, S., & Xiao, L. (2018). Optimizing the spatial organization of rural settlements based on life quality. Journal Of Geographical Sciences, 28(5), 685-704. https://doi.org/10.1007/s11442-018-1499-4 Ting, L., Yan, L., Wei, L., Jin, Z., & Dong, W. (2022). Exploration of the spatial distribution characteristics and influencing factors of traditional villages: A case of shaanxi province. Conference: 2022 International Conference on Urban Planning and Regional Economy, Chongqing China. http://dx.doi.org/10.2991/aebmr.k.220502.062 Xia, X., Xu, Y., Wang, W., & Qiao, J. (2022). Spatial distribution characteristics and influencing factors of specialized villages in Henan Province. Frontiers In Business, Economics and Management, 5(1), 10-16. https://doi.org/10.54097/fbem.v5i1.1421 Yang, J., Chen, X., Zhiyong, F., & Yuanbo, S. (2022). Spatial distribution characteristics and driving factors of rural revitalization model villages in the Yangtze River Delta. Land, 11(11), 1935. https://doi.org/10.3390/land11111935 Zhang, X., Li, J., & Xu, J. (2024). Micro-Scale analysis and optimization of rural settlement spatial patterns: A case study of huanglong town dayu county. Land, 13(7), 966. https://doi.org/10.3390/land13070966 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 230 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 79 |