
تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,720 |
تعداد مقالات | 14,067 |
تعداد مشاهده مقاله | 34,077,704 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 13,646,086 |
ضرورت بازتصحیح دیوان مجیرالدین بیلقانی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
متن شناسی ادب فارسی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 3، دوره 16، شماره 4 - شماره پیاپی 64، دی 1403، صفحه 23-49 اصل مقاله (1.39 M) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/rpll.2024.141379.2350 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسنده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سیدمهدی طباطبائی* | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مجیرالدین بیلقانی (متوفی: 586 هـ) از شاعران معروف قرن ششم و از برجستهترین سرایندگان مکتب ارّان در شعر فارسی است که به نسبت معاصران خویش، اشعاری ساده و روان سروده است. تنها چاپ از دیوان اشعار او را محمد آبادی باویل، بهعنوان رسالۀ دکتری خویش در سال 1353 و زیر نظر مهدی محقق، مظاهر مصفا و احمد مهدوی دامغانی انجام داد که در سال ۱۳۵۸ در تبریز منتشر شد. این چاپ بهدلیل فضل تقدّم در جای خود ارزشمند است، اما بررسیهای انجامگرفته نشان میدهد که کاستیهایی در آن راه یافته است تا جایی که امروزه با پیداشدن نسخههای جدید که مصحح پیشین بدانها دسترسی نداشته، امکان بازتصحیح این دیوان فراهم شده است. این پژوهش، پس از انجام بازتصحیح انتقادی دیوان مجیرالدین براساس بیش از ۳۰ نسخۀ خطی، با هدف برجستهکردن کاستیهای چاپ پیشین و با استفاده از منابع کتابخانهای، به شیوۀ تحلیلی _ توصیفی نگاشته شده است. جایگاه شاعران حوزۀ ارّان در شعر فارسی، همچنین بایستگی مطالعه دربارۀ اشعار مجیرالدین، اهمیت و ضرورت تحقیق را نمایان میکند و نتیجۀ کلی آن، مشخصکردن کاستیهای چاپ پیشین دیوان مجیرالدین و بیان ضرورت بازتصحیح آن است. براساس دستاورد این پژوهش، انتساب سرودههای دیگر شاعران به مجیرالدین، گزارشنکردن پارهای از اشعار او، ضبط برخی اشعار به دو شکل جداگانه، بدخوانی، بهگزینیهای نادرست و تعلیقات نادرست یا نارسا عمدهترین کاستیهای تصحیح پیشین به شمار میرود. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شعر فارسی در قرن ششم؛ شاعران حوزۀ ارّان؛ مجیرالدین بیلقانی؛ تصحیح متن | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه یان ریپکا مجیرالدین را از برجستهترین شاگردان خاقانی میداند که شیوۀ بیانش از حیث سادگی و روانی به فرخی و منوچهری نزدیک است (ریپکا، 1381، ص. 292). در دیگر تذکرههای فارسی نیز او را «از فضلاى معارف بلاغتکیش و از علماى اعاظم فصاحتاندیش» خواندهاند (عاشقی عظیمآبادی، 1391، ص. 1398). گفتهاند که مجیرالدین، ابیاتی در هجو اصفهان سرود و افاضل اصفهان چنانکه شرط است، پروای او نکردند و شرفالدین شفروه را گفتند تا به هجو وی روی آورد. (دولتشاه سمرقندی، 1382، ص. 115). برخی مرگ مجیر را نیز «بر اثر همین تعصب و به دست اوباش اصفهان دانستهاند» (صفا، 1378، ج. 2/135). متأسفانه، از دیوان شاعری که در جریان شعر فارسی تأثیرگذار بوده و امیرخسرو دهلوی وى را برتر از خاقانى شمرده است (ریپکا، 1381، ص. 293) تنها یک چاپ وجود دارد؛ چاپی که آبادی باویل با استفاده از ۱۲ جُنگ و نسخۀ خطی انجام داده است. نسخۀ اساس چاپِ آبادی، جُنگ خطی شمارۀ ۶۶۹ حکیم اوغلو علیپاشاست که در کتابخانۀ لالااسماعیل استانبول نگهداری میشود. مصحح احتمال داده است که تاریخ کتابت نسخه، پیش از سال ۱۰۹۷ باشد. بیشتر نسخههای این چاپ، تاریخ کتابت ندارند، اما به نظر میرسد که نسخهای پیشتر از قرن دهم در آن به کار نرفته باشد. این چاپ از بخشهای مختلفی شکلگرفته است: الف. مقدمۀ ۱۴۶ صفحهای در شرحِحال شاعر و شعرای همعصر او با اشارهای به سبک شعری و علومی که شاعر از آنها آگاهی داشته است؛ ب.متن پنج هزار و چهارصد و شصت و نه بیت اشعار مجیرالدین که قصائد، غزلیات، شکواییات، قطعات، ملمعات، ترکیببندها، و رباعیات او را شامل میشود؛ ج. تعلیقاتی تقریباً جامع در قالب ۲۵۰ صفحه که در آن، لغات، اصطلاحات، عبارات و برخی ابیات مشکل دیوان توضیح داده شده است؛ د. نمایههای لغات و ترکیبات، آیات، احادیث و اخبار، امثال و سخن بزرگان، اشعار عربی، ضربالمثلها و نامها. رعایت همین مسائل باعث شده است که این چاپ، از منظر ساختاری کاستی چندانی نداشته باشد. از شاخصههای چاپ آبادی، ذکر نسخهبدلها در پانویس هر صفحه است که باعث میشود مخاطبان بهآسانی بتوانند گونههای دیگر نویسۀ ابیات را فراروی خویش داشته باشند و به مقایسۀ متن مصحح با آنها بپردازند. همچنین، بحور و اوزان تمام ابیات دیوان در کنار مطلعها آورده شده است. پیشینۀ تحقیق بررسیهای انجامگرفته نشان میدهد که در زمینۀ چگونگی چاپِ آبادی باویل از دیوان مجیرالدین، تاکنون پژوهش مستقلی انجام نگرفته است و بیشتر پژوهشها مسائل پیرامونی اشعار او را دربرمیگیرد که مقالههای «تأثیر مجیر بیلقانی در اشعار سراجی خراسانی» از نذیر احمد (1372)، «مختصری از مضامین علم نجوم در دیوان مجیر» از مالملی (1389)، «مختصری از تمثیلات دیوان مجیرالدین بیلقانی» از مالملی (1397)، «استعارۀ مفهومی در شعر مجیرالدین بیلقانی» از محمدی (1401) و «بررسی سبکشناسی دیوان مجیرالدین بیلقانی» از اعظمپور (1401) از آن شمار است. پیش از ورود به بحث اصلی، ذکر این نکته لازم است که برای انجام این پژوهش به بیش از 30 جُنگ و نسخۀ خطی مراجعه شده است. شایانِذکر است که پیش از مرحوم آبادی، دیوان مجیرالدین بیلقانی بهعنوان رسالۀ دکتری کبیراحمد جائسی، زیر نظر نذیر احمد، در سال ۱۹۷۳ میلادی در دانشگاه اسلامی علیگر تصحیح شده بود. ساختار این پژوهش بهقرار ذیل است: الف. مقدمهای 63 صفحهای به زبان انگلیسی؛ ب. تصحیح ۵۶ قصیدۀ مجیرالدین (از صفحۀ ۱ تا 237)؛ ج. کلمات و فقرات مخصوص مجیر که نمایهای از ترکیبات دیوان اوست (از صفحۀ 238 تا 253)؛ د. کتابیات یا همان کتابنامهٔ پژوهش (صفحۀ ۲۵4 و ۲۵۵). این پژوهش تنها قصائد مجیرالدین را شامل میشود و حقیقتاً کیفیت آن در سطحی نبوده است که منتشر شود و در اختیار جامعۀ علمی قرار گیرد. پایاننامههای فرهنگ لغات و تعبیرات دیوان مجیرالدین بیلقانی (شیرازی، 1392) و تحقیق در دیوان مجیرالدین بیلقانی (اسدی ولیلو، 1390) از دیگر کارهای انجامگرفته در این حوزه است. روش پژوهش در این پژوهش علمی کوشیده شده است تا با شیوۀ تحلیلی _ توصیفی به بررسی کاستیهای چاپ پیشین دیوان مجیرالدین بیلقانی پرداخته شود. جامعۀ آماری پژوهش، نسخههای خطی دیوان مجیرالدین و سایر منابع مرتبط با آن است و برای جمعآوری دادهها از منابع کتابخانهای استفاده شده است. بحث اصلی همانگونه که مصحح در مقدمه اشاره کرده است، نسخ خطی به کار گرفته در تصحیح «در زمانهای مختلف، با سبکها و روشهای مختلفی بهتوسط دستنویسانی که خود ازلحاظ مایۀ علمی و سلیقه، طبعاً با هم اختلاف داشتهاند، نوشته شده؛ ازاینروی، در نسخ خطی اختلافات و اغلاط فراوان راه یافته؛ بهطوریکه معنی ابیات گاهی بهکلی مختل شده است و گاه سقطههایی که در نُسَخ روی داده، اختلال معنوی ابیات را تشدید میکند» (مجیرالدین بیلقانی، 1358، ص. 75). کوشش مصحح برای اصلاح این موارد ستودنی است، اما به نظر میرسد که او در تمام موارد موفق عملنکرده و بر همین اساس، کاستیهایی به متن مصحح راه یافته است. در ادامه، این کاستیها در قالب 10 سرفصل کلی برجسته میشود. ۱. انتساب شعر دیگر شاعران به مجیرالدین یکی از عمدهترین مشکلات تصحیح مرحوم آبادی، آوردن اشعار دیگر شاعران در متن مصحح است؛ برای مثال قصیدهای با مطلع:
سرودهای است از عبدالواسع جبلی که در صفحۀ ۳۱۱ دیوان او گزارش شده است. این قصیده در عرفاتالعاشقین (اوحدی بلیانی، 1389، ج. 5/2566) و مجمعالفصحا (وطواط، 1339، ج. 1/685) نیز به نام عبدالواسع ضبط شده است. جالب اینکه مصحح تنها با اتکا به یک نسخۀ خطی این قصیده را در شمار قصاید مجیرالدین آورده است. افزون بر دلایل نسخهپژوهی، محتوای شعر نیز نشان میدهد که این قصیده از عبدالواسع است. ممدوح قصیده تاجالدین ابوالفضل نصر بن خلف، ملک نیمروز است؛ پادشاهی که ظاهراً عبدالواسع برای مدتی منشی او بوده است (ر.ک: مقدمۀ دیوان، ص. بیست و هشت). در ابیات قصیده نیز نام، کنیه و لقب او آمده و به شاهِ نیمروز بودنش نیز اشاره شده است:
نمونۀ دیگر، قطعهشعر زیر است که مصحح تنها باتکیهبر یک نسخۀ خطی آن را از مجیرالدین دانسته است:
این در حالی است که این سروده در نسخههای دیرین دیوان مجیرالدین نیست و به نظر میرسد سرایندۀ آن ابوبکر خال الترمذی باشد. (ر.ک: عوفی، 1361، ج. 2/651؛ دهخدا، 1383، ج. 1/66) همچنین است این قصیدۀ پنجاهبیتی از عبدالرزاق اصفهانی که تنها با اتکا به دو نسخۀ ضعیف، دوازده بیت از آن در چاپ مرحوم آبادی _ آن هم در بخش شکواییات _ آمده است: (رک: مجیرالدین بیلقانی، 1358، ص. 252ـ253)
(عبدالرزاق اصفهانی، بیتا، ص. 16؛ عبدالرزاق اصفهانی، 1379، ص. 67) مصحح گاه چند بیت از قصیدۀ شاعری دیگر را به شکل قطعه در چاپ خود آورده است؛ برای مثال قطعۀ:
بخشی از قصیدۀ شصتوسهبیتی رشید وطواط است:
شاید یکی از بزرگترین اشتباهات مرحوم آبادی، اعتماد کامل به نسخۀ خطی شمارۀ 3123 کتابخانۀ ملی تبریز است؛ نسخهای با کتابت بسیار متأخر (1262 ق) که مصحح، خود به کتابت برخی شعرهای اثیرالدین اخسیکتی به نام مجیرالدین در خاتمۀ این نسخه اذعان دارد (مقدمه، ص. هشتاد و چهار)؛ باوجوداین، سرودههای زیادی از اثیر را با استناد به این نسخه در چاپ خویش جای داده است. برای نمونه قصیدهای با مطلع:
سرودۀ اثیرالدین اخسیکتی و در مدح فردی به نام رضا بن محمود است (اثیرالدین اخسیکتی، 1398، ص. 154؛ اثیرالدین اخسیکتی، 1337، ص. 431ـ432؛ اثیرالدین اخسیکتی، 1399، ص. 192). همینگونه است قطعهشعری با مطلع:
که ازجمله اشعار اثیرالدین اخسیکتی است (اثیرالدین خسیکتی، 1398، ص. 512؛ 1399، ص. 636). و شکواییهای پانزدهبیتی با مطلع:
که در اصل قصیدهای ۴۶بیتی از اثیرالدین اخسیکتی است که در مدح جمالالدین عثمان و شکایت از مردم عراق سروده شده است (اثیرالدین اخسیکتی، 1398، ص. 217؛ اثیرالدین اخسیکتی، 1337، ص. 151؛ اثیرالدین اخسیکتی، 1399، ص. 238). و قطعهای با مطلع:
که ازجمله اشعار اثیرالدین اخسیکتی است (اثیرالدین اخسیکتی، 1337، ص. 430-431؛ اثیرالدین اخسیکتی، 1399، ص. 585). افزون بر موارد ذکرشده، در تصحیح مذکور قطعهشعرهایی از سیف اسفرنگی، ناصر بخاری، ظهیر فاریابی، نظامالدین عروضی، اثیرالدین اومانی، انوری، کمال اصفهانی و... دیده میشود که خود میتواند موضوع پژوهشی دیگر باشد. ۲. گزارشنکردن برخی قطعهشعرها و ابیات مجیرالدین در چاپ مرحوم آبادی، برخی از اشعار مجیرالدین درج نشده است. جالب اینکه این شعرها در نسخههایی که مصحح استفاده کرده است، کتابت شده است و دلیل گزارشنکردن آنها در تصحیح مشخص نیست. شاید مشهورترین این موارد قصیدهای سیوسهبیتی است که مجیرالدین در نکبت شهر دوَن سروده است و در نسخههای آستان قدس، 15946مجلس، دهخدا، 4857 ملک، حکیماوغلو، معلم جودت، مکتب استانبول، 3201 رامپور و همچنین عرفاتالعاشقین (اوحدی بلیانی، 1389، 3702/6) دیده میشود. بیتهای ابتدایی قصیده بدین قرار است: اندر شهر دوَن گوید و نکبت او
همینگونه است سه بیت زیر از یک غزل که در نسخۀ حکیماوغلو - اصلیترین نسخۀ تصحیح مرحوم آبادی - کتابت شده است، اما در چاپ او دیده نمیشود:
در چاپ مرحوم آبادی، برخی از ابیات بهصورت ناقص گزارش شدهاند؛ بدین مفهوم که به جای برخی واژگان، علامت سهنقطه قرار گرفته است. دلیل این کاستی نیز دسترسینداشتن ایشان به برخی نسخ بوده است. در تصحیح اخیر، این کاستیها نیز برطرف شد که چند نمونه از این موارد _ با برجستهکردن واژگان و ترکیبات افزودهشده _ ذکر میشود:
گاه یک قطعهشعر، به دو شکل در چاپ آبادی گزارش شده است. عامل اصلی این کاستی، اشتباه کاتبان در کتابت اشعار با دو شکل از قافیه یا ردیف در نسخههای خطی است که موجب اشتباه مصحح و گزارش دو شکل از یک قطعهشعر شده است. برای پیبردن به این نوع کاستی در چاپ مرحوم آبادی، مطلع یک غزل و یک قطعه ذکر میشود.
و:
بهطبع تصحیح تکنسخهای کار بسیار دشواری است، آن هم وقتی اشعار متعلق به شاعرانی باشد که از روزگاران ما فاصلۀ بیشتری دارند. برخی از سرودههای مجیرالدین در نسخههای اندکی کتابت شدهاند تا جایی که مرحوم آبادی ناگزیر از تصحیح آنها براساس یک نسخه شده است؛ همین مسئله خود موجب به وجود آمدن دو نوع کاستی در تصحیح او شده است: ۵ ـ ۱. گزارشنکردن ابیاتی از مجیرالدین گاه بخشی از قطعهشعرها در تصحیح نیامده است؛ برای نمونه مرحوم آبادی برای تصحیح قصیدۀ زیر تنها نسخۀ خطی شمارۀ 565 کتابخانۀ بودلیان الیوت را در اختیار داشته است:
باتوجهبه اینکه نه بیت پایانی این قصیده در آن نسخه وجود ندارد، در چاپ ایشان نیز این ابیات گزارش نشده است:
شکل کامل این قصیده در نسخههای خطی ۳۲۰۲ رامپور، 171142 آستان قدس و مرعشی قم آمده بود که در تصحیح جدید گزارش شد. ۵ ـ ۲. گزارش مغشوش برخی از سرودهها کاستی دیگری که تصحیحهای تکنسخهای به وجود میآورد، مغشوشبودن گزارش ابیات است که در چاپ آبادی نیز این کاستی دیده میشود. گاه گزارش ابیات یک قطعهشعر بهاندازهای مغشوش است که بهدشواری میتوان مفهومی از آنها دریافت کرد. به ابیات زیر دقت کنید:
یکی از اصلیترین شاخصههای تصحیح، توانمندی مصحح در تشخیص صورت درست واژگان، ترکیبات و تعبیرات است که میتواند متنی کماشتباه و نزدیک به متن اصلی ارائه دهد. متأسفانه در تصحیح مرحوم آبادی گزارشهای نادرست فراوانی مشاهده میشود که بیشتر حاصلِ دو مسئله است: بدخوانی نسخههای خطی و بهگزینیهای نادرست. 6 ـ 1. بدخوانی نسخههای خطی یکی از بزرگترین کاستیهای این تصحیح، خوانشهای نادرستِ واژگان و ترکیبات نسخههای خطی است. در این قبیل موارد، درک نادرست مصحح از ساختار بیت یا مصرع، دخالت مستقیم دارد. به نمونههای زیر دقت کنید:
به نظر میرسد مصحح با ترکیبِ «حاشاک» در مفهوم «دور از تو» که در شعر بسیاری از شاعران فارسیگوی به کار رفته، ناآشنا بوده است:
مجیرالدین شکل فارسی این عبارت را هم در اشعارش آورده است:
با این توضیح، نویسۀ درست بیت اینگونه خواهد بود:
***
مصرع نخست در این حالت، مفهومی نمیرساند. نویسۀ آن در نسخههای دیرین اینگونه است: «دانۀ خالش که ما ز اندیشۀ وی جوجویم»: تصویر1. دیوان مجیرالدین بیلقانی، نسخۀ کتابخانۀ معلم جودت به شمارۀ M.C.Y.K.64، برگ 30 «جوجو شدن» به معنی «پارهپاره و ریزهریزه شدن» در دیوان مجیرالدین به کار رفته است:
درعینحال نباید از تناسب «خال» و «جو» هم غافل بود؛ آنجا که شاعران، خال رخسار معشوق را «جوسنگی»[1] در نظر میگرفتند:
و:
***
«پرشکرخنده بودنِ لبِ عالم چون جام» تعبیری است که میتوان آن را پذیرفت، اما وزن مصرع را به هم میریزد. مصرع نخست در نسخههای معتبر بدین صورت نوشته شده است: «لب چو خاتم پرشکرخندهست عالم را از آنک»: تصویر2. دیوان مجیرالدین بیلقانی، نسخۀ کتابخانۀ رضا رامپور به شمارۀ 3201، ص. ۱۹ تشبیه لب به خاتم از دستمایههای مضمونپردازی شاعران بوده است:
و:
با این گزارش، «لبِ عالم چون خاتم پرشکرخنده» میشود؛ افزون بر این، با «خاتم» مصرع بعد نیز تناسبی به وجود میآید. *** در ادامه چند نمونه از گزارشهای نادرست مرحوم آبادی، بدون توضیح ذکر میشود:
شکل درست بیت در نسخههای خطی بدین شکل است:
***
مصرع آخر در نسخههای دیرین بدینگونه کتابت شده است: «از آن رفتهست کاو هم سوکوار است». ***
نسخههای دیوان: «گر نجس بود». ***
نسخههای دیوان: «تو چون همنام خود پیوسته ملکآرا و دینپرور». *** این بدخوانیها گاه موجب تصحیف واژگان شده است که تصحیفهای شکلگرفته در این تصحیح را میتوان در دو مقوله تقسیمبندی کرد: 6 ـ ۱ـ ۱. تصحیف حاصل از بردن، آوردن یا نقل نقطه برخی تصحیفها، تنها بهدلیل نابسامانی وضعیتِ نقطهگذاری در نسخههای خطی به وجود آمده است:
مصرع نخست در نسخههای دیرین بدین شکل کتابت شده است: «دعا به مدح نپیوست، وین هم از ادب است» اگر به دیگر اشعار مجیرالدین توجه کنیم، پی خواهیم برد که او عین مصرع دوم این بیت را در بیتی دیگر نیز آورده است:
بنابراین، او الحاق دعا به آخر مدح را نوعی بیادبی میداند؛ زیرا مدح را مانند آیات قرآن میداند که نباید در پایان آن استغفاری بر زبان آورده شود.[2] ***
در نسخههای دیرین بهجای «آب خشم»، «آب چشم» آمده است: تصویر 3. دیوان مجیرالدین بیلقانی، نسخۀ آستان قدس به شمارۀ 170835، برگ ۳۱ به نظر میرسد که منظور شاعر در این بیت، «گریستن بسیار» باشد که موجبِ کاهشِ جان میشود، نه خشم. تعبیرِ «در آب دیده مانند نمک گداختن» در شعر ادیب صابر هم آمده است:
***
باید توجه داشت که در شعر مجیرالدین، بارها به «پنگانیشکل بودن چرخ و سپهر» اشاره شده است:
و:
بنابراین، شاعر آسمان را پنگانی میداند که این پنگان در سپیدهدمان با ظاهرشدن سرخی شفق، لبریز از خون میشود. ***
کاملاً مشخص است که ترکیبِ «شیشۀ خونی» در این بیت خوش ننشسته است. در نسخههای کهن به جای آن «شیشۀ خوبی» آمده است که مفهوم بیت را کامل میکند. بیت بعد هم درستیِ این گزارش را تأیید میکند:
6 ـ ۱ ـ ۲. تصحیف حاصل از تغییردادن حرف نوع دیگر تصحیفها حاصلِ تغییر یک حرف در مصرع است که نمونههایی از آنها نقل میشود:
اسلوب «چون ... شاید ار» در شعر فارسی، اسلوب رایجی بوده است:
و:
بیت مذکور با همین اسلوب در نسخههای معتبر آمده است، «شاید ار سلطاننشان و شاهسلطان آمده است»: تصویر 4. دیوان مجیرالدین بیلقانی، نسخۀ حکیماوغلو علیپاشا به شمارۀ 669، برگ ۱۵۲ ***
در این بیت، «رو کردن» یا «رو کَندن» مفهوم خاصی افاده نمیکند. در نسخههای دیرین، بیت دوم اینگونه است: «چون ز منی تازهروی، رد مکنم هان و هان»: تصویر 5. دیوان مجیرالدین بیلقانی، نسخۀ حکیماوغلو علیپاشا به شمارۀ 669، برگ 165 «ردکردن» در فرهنگهای لغت به معنی «دورکردن، راندن، مردودکردن و دفعکردن» (ناظمالاطباء، ذیل «ردکردن») آمده است که در این بیت خوش مینشیند. مجیرالدین بر این باور است که او و معشوق بهمانند خاکستر و آیینهاند. ازآنجاکه در گذشته آیینهها را با خاکستر صیقلی میکردند، مجیرالدین از معشوق میخواهد تا او را از خود نراند. ***
در نسخههای معتبر بهجای «گر»، «کو = که او» آمده است که مفهوم بیت را به سامان میکند: تصویر 6. دیوان مجیرالدین بیلقانی، نسخۀ دهخدا به شمارۀ 8، برگ ۳۷ تعبیر «سکه از روی چیزی٫کسی بردن» در مفهوم «بیرونقکردن» آن است:
مجیرالدین بر این باور است که برای خطبهخواندن ممدوح، در روز ازل نُهآسمان را بهمنزلۀ نُهپایۀ منبر او استفاده کردند و از همین روست که خطبۀ او ستم را بیرونق کرده است. 6 ـ 2. بهگزینیهای نادرست مصحح در برخی اوقات، شکل صحیح واژه یا ترکیب را در نسخههای خطیِ خویش داشته است، اما آنها را در متن مصحح خویش نیاورده است. به نمونههای زیر دقت کنید:
در نسخۀ اساس و نسخۀ «مج» تصحیح، بهجای «بیمعنی»، «بیحَمیَت» آمده است؛ همان نویسهای که در نسخههای دیرین نیز دیده میشود: تصویر 7. دیوان مجیرالدین بیلقانی، نسخۀ کتابخانۀ رضا رامپور به شمارۀ 3202، ص.134 ظاهراً چون مصحح این واژه را بهصورت مشدد «حمیّت» خوانده، نسخهبدل را بدان ترجیح داده است؛ این در حالی است که «حمیت» مخفف «حمیّت» است (دهخدا، 1399، ذیل «حمیَت») و کاربرد آن بهصورت غیرمشدد در ادب فارسی سابقه دارد:
و:
***
در گزارشی که مصحح به دست داده است، ابهام مفهومی وجود دارد. در نسخۀ «م» تصحیح آبادی، به جای «هم نکند»، «نم نکند» آمده است که تأیید نسخههای دیگر را نیز به همراه دارد: تصویر 8. دیوان مجیرالدین بیلقانی، نسخۀ کتابخانۀ معلم جودت به شمارۀ M.C.Y.K.64، برگ ۱۶ ***
در نسخۀ اساس تصحیح «ع» بهجای «هر آینه»، «بر آینه» آمده و درست است: تصویر 9. دیوان مجیرالدین بیلقانی، نسخۀ کتابخانۀ رضا رامپور به شمارۀ 3202، ص.70 «سینهکردن» کنایه از «تفاخر و غرور ورزیدن» است و بیشتر وقتی که در مقابل کسی یا چیزی باشد، با حرفِاضافهٔ «بر» به کار میرود:
مجیرالدین که درخشش خنجر ممدوح را بیشتر از آیینه میداند، میگوید: چون خنجر ممدوح در زمین فرورفته است، ناف زمین به آینه فخر میفروشد. ***
با عنایت به اینکه در نویسۀ بیت، دو بار از فعل «است» استفاده شده، مفهوم آن مبهم است. مصرع نخست در نسخههای خطی «م»، «مج» چاپ آبادی بدین شکل است: «شاد باش ای شه لشکرکش غازی که تو را». همین کتابت را در سایر نسخههای دیوان مجیرالدین میبینیم: تصویر 10. دیوان مجیرالدین بیلقانی، نسخۀ کتابخانۀجامعۀ استانبول به شمارۀ 1/276، برگ ۱۰ با این نویسه، ابهام مفهومی بیت از بین میرود. ***
با این گزارش، مشخص نیست که چه کسی بشارتنامه را از کبوترخانههای مرغ عرش نامهبر، در پر بسته و پنهان آمده است! در نسخۀ خطی «م» چاپ آبادی حالتِ به سامان این ترکیب را میبینیم: «از کبوترخانههای عرش، مرغِ نامهبر»؛ همان گزارشی که در دیگر نسخههای خطی نیز آمده است: تصویر11. دیوان مجیرالدین بیلقانی، نسخۀ مجلس شورای اسلامی به شمارۀ 16780، ص. 23
گاه بدخوانی واژه یا ترکیب با ترجیح نادرست همراه شده است؛ بدین مفهوم که مصحح چون مرتکب بدخوانی شده، در ترجیح واژه یا ترکیب هم به بیراهه رفته است:
در پانویس آوردهاند: «وزن مصراع دوم مختل است» (مجیر بیلقانی، 1358، ص. 10). این در حالی است که در پانویس صفحه، به نقل از نسخۀ خطی «مج» نوشتهاند: «در بزم مردم گرچه اغنون چه ستا». به نظر میرسد که بدخوانی نسخه، موجبِ ترجیح نادرست مصحح شده است. اگر ایشان، ترکیبِ «مردمِ کر» را در مصرع تشخیص میداد، به اشتباه نمیافتاد. ضبط نسخۀ شمارۀ 15916 نیز مانند نسخۀ «مج» تصحیح مرحوم آبادی است: تصویر 12. دیوان مجیرالدین بیلقانی، نسخۀ مجلس شورای اسلامی به شمارۀ 15916، برگ 8 با این نویسه، مفهوم بیت روشن خواهد شد:
***
با این نویسه، مفهوم بیت روشن نیست. در نسخۀ «ع»، یعنی همان نسخۀ اساس تصحیح آبادی، «روزگارم به گاز گیرد از آنک» آمده است و کتابت سایر نسخههای دیوان نیز این گزارش را تأیید میکند: تصویر 13. دیوان مجیرالدین بیلقانی، نسخۀ مجلس شورای اسلامی به شمارۀ 15916، برگ 57 «به گاز گرفتن زر» در دنیای قدیم امری معمول بوده است:
و:
***
بیت در این حالت، مفهوم خاصی ندارد. در نسخههای حکیماوغلو، دهخدا، 15916 مجلس، 5۶5 آکسفورد، 4857 ملک و آستان قدس، بهجای «بر آن سری»، «بر آن گری» آمده است: تصویر 14. دیوان مجیرالدین بیلقانی، نسخۀ دانشگاه تهران به شمارۀ 1883، برگ 38 ترکیبِ «بر آن گری» در معنی «برای آن کسی گریه کن»، در ادب فارسی پیشینه دارد:
مجیرالدین در بیت مذکور میگوید: بر حال کسی گریه کن که میخواهد از صبر و شکیبایی _ که بیشتر مانند شمشیر خطیب، وسیلهای زینتی است _ در برابر صاعقۀ هجران تو سپری درست کند.
در تصحیح دیوان مجیرالدین بیلقانی، گاه شاهد آن هستیم که واژه یا واژگانی از مصرعی افتادهاند که همین امر، مشکل وزنی و مفهومی در ابیات به وجود آورده است. به دو نمونه از این موارد توجه کنید:
مشخص است که مصرع نخست، افتادگی دارد. این مصرع در نسخههای حکیماوغلو، دهخدا، آستان قدس و مجلس اینگونه ضبط شده است: «عقل و روح از فزع خنجر آیینهمثال»: تصویر 15. دیوان مجیرالدین بیلقانی، نسخۀ مؤسسۀ کتابخانه و موزۀ ملی ملک به شمارۀ 4857، برگ 80 همچنین در بیت:
باز هم مصرع دوم افتادگی دارد. نویسۀ بیت در نسخههای حکیماوغلو، آستان قدس، دهخدا، دانشگاه، ملک و مجلس بدینگونه است: «یعنی که عود پر گره و خم نکوتر است»: تصویر 16. دیوان مجیرالدین بیلقانی، نسخۀ دهخدا به شمارۀ 8، برگ 44
در پارهای ابیات دیده میشود که مصحح در خوانش نسخهها دچار مشکل شده و این اشتباه را در نویسۀ خویش نمایان کرده است. استفادۀ نادرست از علائم نگارشی و مشدّد کردنِ واژگان از بارزترین نمونههای این مقولهاند که برای هریک، نمونهای ذکر میشود:
در این بیت، بدخوانی دیده میشود. مجیر میگوید: دریغ بود که تو با شمشیر خویش دشمنت را از پای درآوری، بنابراین او به شمشیرِ کمترین غلامت کشته شد. با این توصیف، بهجای علامت «،» در میان تیغ و کمینه، باید از کسرۀ اضافه استفاده شود:
«کمینهغلام» در ادب فارسی ترکیبِ آشنایی است:
***
ترکیبِ «زرّ ایدون» چه مفهومی میتواند داشته باشد؟ ظاهراً باز هم مصحح در خوانش بیت دچار اشتباه شده است؛ زیرا ترکیبِ «زین زر» یعنی «زینی از جنس طلا» که نمادی برای تجمل بوده است:
بنابراین گزارش درست بیت اینگونه است:
مجیرالدین در بیت مذکور، هلال ماه را زین زرینی میداند که بر روی نقرهخنگ چرخ نهادهاند تا غلامان ممدوح بر روی آن بنشینند.
۹ عنوان یادشدۀ قبل، بیشتر اشکالات متن مصحح را دربر میگرفت، و این عنوان به تعلیقات و توضیحات ابیات دیوان برمیگردد. در این تصحیح گاه گزارشی که مصحح از واژگان، ترکیبات و ابیات بهدست دادهاند، درست است، اما تعلیقات و توضیحاتی که دربارۀ آن ذکر کرده، نادرست به نظر میرسد یا کاستیهایی دارد. برای نمونه در توضیح بیت:
آوردهاند: «دامان در دهان گرفتن در معنی دامن همت به کمر زدن و مصمم و خشمگین آمده است، ولی در لغتنامۀ دهخدا این اصطلاح را کنایه از عجز و فروتنی آورده که مناسب با این مقام نیست.» ( مجیربیلقانی، 1358، ص. 509) شاهد مثال مرحوم دهخدا برای دریافت این مفهوم، همین بیت مجیرالدین است. ضمن احترام به ساحت دو استاد، باید گفت که هر دو مفهومی که از این تعبیر به دست دادهاند، نادرست است. باید توجه داشت که «دامن در دهان گرفتن»، شکل دیگری از «دامن در دندان گرفتن» است، در معنی کنایی «سریع و شتابان دویدن»؛ چه در گذشته برای دویدن سریعتر، گوشۀ دامان را به دهان یا دندان میگرفتند تا به پاها نپیچید:
*** در شریطۀ قصیدهای از مجیرالدین این ابیات آمده است:
مرحوم آبادی دربارۀ عتابی آوردهاند: «خارایی موجدار منسوب به محله ای از بغداد» و برای اثبات ادعای خویش، از خاقانی و منوچهری شواهد مثالی ذکر کردهاند. (مجیر بیلقانی، 1358، ص. 582) این در حالی است که مشدّدخواندن عتابی، وزن شعر را به هم میزند. به نظر میرسد اشارۀ مجیرالدین به ماجرایی تاریخی است که شاعری با تخلّص عتابی، مصرعی شبیه به مصرع دوم این بیت سروده بود و بعدها به دلیل سرودن اینگونه بیتی، پشیمان میشود و بر خود خشم میگیرد. در اشعار مجد همگر از ژاژهای عتابی یاد شده است که این ژاژها از فرط سستی، اشعار را به عار تبدیل کردهاند:
همچنین دربارۀ بیت:
واژۀ ناخنی در بخش تعلیقات برجسته شده، اما همانگونه که در تصویر 17 دیده میشود، توضیحی در مقابل آن نیامده است: تصویر 17. دیوان مجیر بیلقانی، 1358، ص.533 برخی از تعلیقات هم حاصلِ گزارش نادرست از بیت است؛ برای مثال بیت:
مصحح واژۀ پرگنه را به نقل از برهان قاطع، اینگونه توضیح دادهاند: «به فتح اوّل، زمینی را گویند که از آن مال و خراج بگیرند و مرکّبی باشد از عطرها و بویهای خوش.» (مجیر بیلقانی، 1358، ص. 539) این در حالی است که گزارش درست مصرع دوم در نسخههای معتبر بدین شکل است: «عکس یک نرگسه از گنید مینای تو نیست»: تصویر 18. دیوان مجیرالدین بیلقانی، نسخۀ کتابخانۀ رضا رامپور به شمارۀ 3202، ص 99 کاستی دیگر تعلیقات، شخصیتشناسیهای نادرست است. برای نمونه او قصیدهای با مطلع:
را به امیر رکنالدین محمود منتسب داشته و در در معرفی او آورده است: «رکن الدین محمود، خواهرزادۀ سلطانسنجر و قایممقام او در خراسان بود. برخی از غلامان سنجری او را در نیشابور گرفتند و میل کشیدند» (مجیر بیلقانی، 1358، ص. ۶۲1 _ ۶۲2). این در حالی است که در متن قصیده، نام ممدوح محمد است:
رکنالدین محمد طغایرک فرزند امیر حاجب عبدالرحمان بن طغایُرک، به همراه برادرش فخرالدین، از ممدوحان مجیرالدین بودهاند. فخرالدین از امراى سلطان محمّد بن محمود ( حکومت 55۴ _ 547) (محمد راوندی، 1921م، ص.540) و شحنۀ بغداد (ابنفوطی، 1374، ص. 46) بوده و در زمان سلطانمحمود سلجوقی نیز از عظمای امرای زمان محسوب میشده است (مدرس گیلانی، 1404ق، ص. 155). مجیرالدین در مدح امیر رکنالدین محمد بن عبدالرحمن بن طغایرک نیز دو قصیده سروده که یکی از آنها همین قصیدۀ مذکور است و قصیدۀ دیگر با مطلع زیر شروع میشود:
مجیرالدین در بیتی از قصیدۀ نخست، ممدوح را صدفی برای مروارید اغاجی مینامد:
و این دلیل بسیار بارزی است بر اینکه ممدوح، رکنالدین محمد طغایرک است؛ زیرا اغاجی، همان امیرحاجب اغاجی، نیای رکنالدین طغایرک است (رک: ابوالرجای قمی، 1363، ص. 107). همینگونه است ممدوح قطعۀ:
که فردی به نام ظهیرالدین است و مرحوم آبادی او را ابوبکر منصور بن ابیالقاسم نصر بن العطار می داند که در روزگار سلجوقیان در سال ۵۷۰ وزیر المستضیء بالله و در سال ۵۷۵ وزیر الناصر بالله بوده است (مجیر بیلقانی، 1358، ص. 648)؛ درحالیکه منظور مجیرالدین، ظهیرالدین عبدالغفار بن الحسین الکرجى، مستوفى اتابک جهان پهلوان محمد و مظفرالدین قزل (ابوالرجای قمی، 1363، ص. 226) است که در راحةالصدور از او با عنوان «واحد عصر و یگانۀ فضلاى دهر» (محمد راوندی، 1921م، ص. 54) نام برده شده است. سعدالدین وراوینی نیز به روش ویژۀ او در نگارش اشاره داشته است: «کتبۀ عجم از نسج کتابت بر منوال او اگر خواهند، قاصر آیند، وَ لَو کانَ بَعضُهم لِبَعضٍ ظَهیرا» (سعدالدین وراوینی، 2535، ص. 8). جالب اینکه مستوفیبودن ممدوح در عنوان شعر نیز آمده است (رک: مجیر بیلقانی، 1358، ص. 310). نتیجهگیری مبنای پژوهش انجامگرفته، بررسی و نقد متن مصحح آبادی باویل از دیوان مجیرالدین بیلقانی براساس نسخهبدلهای دیوان و همچنین بیش از ۳۰ نسخۀ خطی از دیوان وی بود که در آن، کاستیهای تصحیح در 10 قالب کلی تقسیمبندی و بررسی گردید. همانگونه که مشاهده میشود، برخی از عناوین مشخصشده در کاستیهای این چاپ، به میزان توانمندی مصحح در امر تصحیح بازمیگردد و برخی دیگر به مقتضیات زمان تصحیح و دسترسینداشتن مصحح به نسخههای خطی بیشتر. همچنین اعتماد کامل مصحح به نسخۀ خطی شمارۀ 3123 کتابخانۀ ملی تبریز موجب راهیافتن برخی شعرهای اثیرالدین اخسیکتی به نام مجیرالدین در این چاپ شده است. در چاپ آبادی از ۱۲ جنگ و نسخۀ خطی استفاده شده بود. طبیعی است که در چنین پژوهشهایی نمیتوان از کیفیت نسخههای خطی سخن گفت، اما برخی از نسخههای استفادهشده در تصحیح، بهقدری مشوش و پرغلطاند که میتوان آنها را بهآسانی از دایرۀ تصحیح کنار گذاشت؛ زیرا فقط به افزودهشدن نسخهبدلها در پانویس صفحات منجر شدهاند. مصحح، تصحیح را به شیوۀ نسخۀ اساس انجام داده است، اما عدول از نسخۀ اساس در آن دیده میشود. همچنین، انصاف علمی او موجب شده است موارد فراوانی از نسخهبدلها را که قادر به خواندنشان نبوده است، با عبارت «کذا» مشخص کند. بهطورکلی میتوان اینگونه اظهارنظر کرد که چاپ موجود از دیوان مجیرالدین، در زمان خود کاری درخور و شایسته بوده است، اما با گذشت زمان و پیداشدنِ نسخههای خطی جدید از دیوان او، ضرورت انجام تصحیحی مجدد از آن احساس میشود. تشکر و قدردانی نگارنده قدردان حمایتهای بنیاد ملی علم ایران (صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران) است که به آسانترشدن مسیر این پژوهش علمی کمک کردند. [1]. «جو مقدار و همچند جو در کوچکی و وزن» (خلف تبریزی، 1362،، ذیل «جوسنگ»). [2]. از این بیت مشخص میشود که مجیرالدین در شیوۀ ختم قرآن، پیرو برخی از بزرگان دینی بوده است که دعا پس از آن را مجاز نمیدانستند: «کان بعض السلف الصالح إذا ختم القرآن، أمسک عن الدعاء اکتفاء بما فی القرآن منه و لجأ إلى الاستغفار مع الخجل و الحیاء اعترافا بالتقصیر و خوفا من الله.» (شافعی حفیان، 1421ق، ص. 226). [3]. نکتۀ دیگر در ضبط این بیت، کتابت اندون بهجای ایدون در نسخههای دیرین است. اندون یا آندون نقطۀ مقابل ایدون است؛ در معنی: آن زمان و آن وقت و آنجا و چنین و بدین وجه. (فرهنگ ناظمالاطبا) که به نظر میرسد در بیت مجیرالدین به معنی اخیر نزدیکتر است. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ابنفوطی (1374). مجمعالآداب فی معجمالالقاب. سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
ابوالرجاء قمی (1363). تاریخالوزراء (محمدتقی دانشپژوه، مصحح). مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
اثیرالدین اخسیکتی، محمد (1398). دیوان (محمود براتی خوانساری، مصحح). سخن.
اثیرالدین اخسیکتی، محمد (1337). دیوان (رکنالدین همایونفرخ، مصحح). کتابفروشی رودکی.
اثیرالدین اخسیکتی، محمد (1399). دیوان (عباس ماهیار، مصحح). جام گل.
ادیب صابر، شهابالدین (بیتا). دیوان (محمدعلی ناصح، مصحح). علمی.
اسدی ولیلو، رشید (1390). تحقیق در دیوان مجیرالدین بیلقانی [پایاننامۀ کارشناسیارشد، دانشگاه تربیتمعلم تبریز]. ویراساینس. https://www.virascience.com/thesis/547977
اعظمپور، نجمه، حجت، محمد، و شایگان، مریم (1401). بررسی سبکشناسی دیوان مجیرالدین بیلقانی. سبکشناسی نظم و نثر فارسی، 3(73)، 1-23. https://mail.bahareadab.com/issue/73
انوری ابیوردی، اوحدالدین (1376). دیوان (با مقدمۀ سعید نفیسی). نگاه.
اوحدی بلیانی، تقیالدین (1389). عرفاتالعاشقین و عرصات العارفین (ذبیحالله صاحبکار و آمنه فخر احمد، مصحح). میراث مکتوب.
اوحدی مراغهای، رکنالدین (1391). دیوان (سعید نفیسی، مصحح). سنایی.
جائسی، کبیراحمد (1973م). تصحیح دیوان مجیرالدین بیلقانی [پایان نامه دکترای منتشر نشده]، دانشگاه اسلامی علیگر.
حافظ، شمسالدین محمد (1371). دیوان (محمد قزوینی و قاسم غنی، مصحح؛ بهکوشش عبدالکریم جربزهدار). اساطیر.
خاقانی شروانی، افضلالدین بدیل (1382). دیوان (ضیاءالدین سجادی، مصحح). زوار.
خلف تبریزی، محمدحسین (1362). برهان قاطع. امیرکبیر.
دولتشاه سمرقندی (1382). تذکرةالشعرا (ادوارد براون، مصحح). اساطیر.
دهخدا، علیاکبر (1399). لغتنامه دهخدا. مؤسسه لغتنامه دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی دانشگاه تهران. [نسخه دیجیتال]. http://dehkhoda.ut.ac.ir
دهخدا، علیاکبر (1383). امثال و حکم. چاپخانۀ سپهر.
رشید وطواط، سعدالملک (1339). دیوان (سعید نفیسی، مصحح). کتابخانۀ بارانی.
ریپکا، یان (1381). تاریخادبیات ایران از دوران باستان تا قاجاریه (عیسی شهابی، مترجم). علمی و فرهنگی.
سعدالدین وراوینی (1354). مرزباننامه (محمد روشن، مصحح). بنیاد فرهنگ ایران.
سنایی، ابوالمجدود (1383). حدیقةالحقیقه (محمدتقی مدرس رضوی، مصحح). انتشارات دانشگاه تهران.
سیف فرغانی، محمد (1364). دیوان ( ذبیحالله صفا، مصحح). فردوسی.
شافعی حفیان، احمد محمود عبدالسمیع (1421ق). الوافی فی کیفیة الترتیل القرآن. دارالکتب العلمیه.
شیرازی، صمد (1392). فرهنگ لغات و تعبیرات دیوان مجیرالدین بیلقانی [پایاننامۀ منتشرنشده کارشناسیارشد]، دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین.
صائب تبریزی، میرزا محمدعلی (1383). دیوان (محمد قهرمان، مصحح). علم.
صفا، ذبیحالله (1378). تاریخ ادبیات در ایران، فردوس.
عاشقی عظیمآبادی (1391). تذکرۀ نشتر عشق (سیدکمال حاجسیدجوادی، مصحح). میراث مکتوب.
عبدالرزاق اصفهانی، جمالالدین محمد (بیتا). دیوان (ادیب پیشاوری، مصحح). شرکت کانون کتاب.
عبدالرزاق اصفهانی، جمالالدین محمد (1379). دیوان (حسن وحید دستگردی، مصحح). نگاه.
عبدالواسع جبلی (2536). دیوان (ذبیحالله صفا، مصحح). امیرکبیر.
عوفی بخاری، محمد (1361). لبابالالباب (به اهتمام محمد عباسی). کتابفروشی فخر رازی.
فرخی سیستانی، ابوالحسن علی (1349). دیوان (محمد دبیرسیاقی، مصحح). زوار.
کمال خجندی، مسعود (1372). دیوان (احمد کرمی، مصحح). ما.
مالملی، امیدوار (1389). مختصری از مضامین نجوم در دیوان مجیر. تحقیقات زبان و ادب فارسی دانشگاه بوشهر، 6(2)، 141ـ169. https://journals.iau.ir/article_522139.html
مالملی، امیدوار (1397). مختصری از تمثیلات دیوان مجیرالدین بیلقانی. تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی، 35(10)، 8ـ35. https://journals.iau.ir/article_539841.html
مجیرالدین بیلقانی، ابوالمکارم (1358). دیوان (محمد آبادی باویل، مصحح). انتشارات مؤسسۀ تاریخ و فرهنگ ایران.
مجیرالدین بیلقانی، ابوالمکارم (ف 586 ق). دیوان. نسخۀ مجلس شورای اسلامی. شمارۀ 15916. تاریخ کتابت: نامعلوم.
مجیرالدین بیلقانی، ابوالمکارم (ف 586 ق). دیوان. نسخۀ مجلس شورای اسلامی. شمارۀ 16780. تاریخ کتابت: 999ق.
مجیرالدین بیلقانی، ابوالمکارم (ف 586 ق). دیوان. نسخۀ کتابخانۀ ملی تبریز. شمارۀ 3123. تاریخ کتابت: 1262 ق.
مجیرالدین بیلقانی، ابوالمکارم (ف 586 ق). دیوان. نسخۀ حکیم اوغلو علیپاشا. شمارۀ 669. تاریخ کتابت: احتمالاً قرن هشتم یا نهم.
مجیرالدین بیلقانی، ابوالمکارم (ف 586 ق). دیوان. نسخۀ لغتنامۀ دهخدا. شمارۀ ۸. تاریخ کتابت: 1009 ق.
مجیرالدین بیلقانی، ابوالمکارم (ف 586 ق). دیوان. نسخۀ آستان قدس رضوی. شمارۀ 170835. تاریخ کتابت: قرن دوازدهم.
مجیرالدین بیلقانی، ابوالمکارم (ف 586 ق). دیوان. نسخۀ کتابخانۀ معلم جودت. شمارۀ M.C.Y.K.64. تاریخ کتابت: 1006 ق.
مجیرالدین بیلقانی، ابوالمکارم (ف 586 ق). دیوان. نسخۀ مؤسسۀ کتابخانه و موزۀ ملی ملک. شمارۀ 4857. تاریخ کتابت: 1006 ق.
مجیرالدین بیلقانی، ابوالمکارم (ف 586 ق). دیوان. نسخۀ کتابخانۀ جامعۀ استانبول. شمارۀ 1/276. تاریخ کتابت: 1022 ق.
مجیرالدین بیلقانی، ابوالمکارم (ف 586 ق). دیوان. نسخۀ کتابخانۀ رضا رامپور. شمارۀ 3201. تاریخ کتابت: نامعلوم.
مجیرالدین بیلقانی، ابوالمکارم (ف 586 ق). دیوان. نسخۀ کتابخانۀ رضا رامپور. شمارۀ 3202. تاریخ کتابت: نامعلوم.
مجیرالدین بیلقانی، ابوالمکارم (ف 586 ق). دیوان.نسخۀ دانشگاه تهران. شمارۀ 1883. تاریخ کتابت: قرن دهم.
مجیرالدین بیلقانی، ابوالمکارم (ف 586 ق). دیوان. نسخۀ موزۀ بریتانیا. شمارۀ 692 ـ ف. تاریخ کتابت: 1016.
مجیرالدین بیلقانی، ابوالمکارم (ف 586 ق). دیوان. نسخۀ کتابخانۀ بودلیان الیوت دانشگاه آکسفورد. شمارۀ 565. تاریخ کتابت: 1005.
مجیرالدین بیلقانی، ابوالمکارم (ف 586 ق). دیوان. نسخۀ کتابخانۀ آیتالله مرعشی قم. شمارۀ 17296. تاریخ کتابت: 1335.
محمد راوندی (1921م). راحةالصدور و آیةالسرور (عباس اقبال، مصحح). بریل.
محمدی، برات، و قویطاسی، ادریس (1401). استعارۀ مفهومی در شعر مجیرالدین بیلقانی. نقد، تحلیل و زیباییشناسی متون، 5(17)، 23ـ42. https://www.qparsi.ir/article_171418.html
مدرس گیلانی، مرتضی (۱۴۰۴ق). تاریخ نگارستان. کتابفروشی حافظ.
منوچهری دامغانی، ابوالنجم احمد (1347). دیوان. (محمد دبیرسیاقی، مصحح). زوار.
ناصرخسرو قبادیانی، ابومعین (1357). دیوان. (مجتبی مینوی و مهدی محقق، مصحح). مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل.
نذیر احمد (1372). تأثیر مجیر بیلقانی در اشعار سراجی خراسانی. قند پارسی، (6)، 27ـ44.
نظامی گنجوی، ابومحمد الیاس (1393). لیلیومجنون (حسن وحید دستگردی، مصحح). قطره.
نظامی گنجوی، ابومحمد الیاس (1335). شرفنامه (حسن وحید دستگردی، مصحح). ابنسینا.
نفیسی، میرزاعلیاکبرخان (1343). فرهنگ ناظمالاطباء. خیام.
وطواط، رشیدالدین (1339). دیوان (سعید نفیسی، مصحح). کتابخانۀ بارانی.
هدایت، رضا قلیخان (1382). مجمعالفصحاء (به اهتمام مظاهر مصفا). امیرکبیر.
همگر، مجدالدین (1375). دیوان (احمد کرمی، مصحح). ما.
References Abolraja Qomi. (1984). Tarikh al-Vozara (M. T. Daneshpajouh, Correction). Institute for Cultural Studies and Research. [In Persian]. Abdolrazzaq Esfahani, J. M. (n.d.). Diwan (Adib Pishavari, Correction). Sherekat_e Kanoon Ketab. [In Persian]. Abdolrazzaq Esfahani, J. M. (2000). Diwan (H. Vahid Dastgerdi, Correction). Negah. [In Persian]. Abdolwasi Jabali. (2536). Diwan (Z. Safa, Correction). Amir Kabir. [In Persian]. Adib Saber, Sh. (n.d.). Diwan (M. A. Naseh, Correction). Elmi. [In Persian]. Anvari Abivardi, O. (1997). Diwan (Introduction by S. Nafisi). Negah. [In Persian]. Asadi Valilou, R. (2011). Research in Diwan Mujir al-Din Beylaghani [Master's Thesis, Tabriz Teacher Training University]. Virascience. https://www.virascience.com/thesis/547977/ [In Persian]. Athir al-Din Akhsikti, M. (2019). Diwan (M. Barati Khansari, Correction). Sokhan. [In Persian]. Athir al-Din Akhsikti, M. (1958) Diwan (R. H. Farrukh, Correction). Rudaki. [In Persian]. Athir al-Din Akhsikti, M. (2022). Diwan (A. Mahyar, Correction). Jame Gol. [In Persian]. Azampour, N., Hojjat, M., & Shaygan, M., (2022). Review of the stylistics of diwan Mujir al-Din Beylaghani. Journal of Persian Poetry & prose Stylology, 3(73), 1-23. https://mail.bahareadab.com/issue/73 [In Persian]. Dehkhoda, A. (2020). Dictionary. Dehkhoda Dictionary Institute and International Center for Persian Language Teaching, Tehran University. [Digital Version]. http://dehkhoda.ut.ac.ir Dehkhoda, A. (2004). Amsal o Hekam. Sepehr. [In Persian]. Dowlat Shah Samarqandi. (2003). Tazkirat al-Sho'ara (E. Brown, Correction). Asatir. [In Persian]. Ebn Fouti. (1995). Majma’ al-Adab Fi Mo’jam al-Alqab. Printing and Publishing Organization of the Ministry of Culture and Islamic Guidance. [In Persian]. Farrokhi Sistani, A. (1970). Diwan (M. Dabir Siaghi, Correction). Zavvar. [In Persian]. Hafiz, Sh. (1992). Diwan (M. Qazvini & Gh. Ghani, Correction & A. Jarbzehdar, Eds.). Asatir. [In Persian]. Hamgar, M. (1996). Diwan (A. Karami, Correction). Ma. [In Persian]. Hedayat, R. (2003). Majma’ Al-Fosaha (M. Mosafa, Ed.). Amir Kabir. [In Persian]. Jaiesi, K. (1973). Correction of Diwan Mujir al-Din Beylaghani [Unpublished P.h.D. Thesis], Aligarh Islamic University. [In Persian]. Khalaf Tabrizi, M. (1983). Borhan_e Qate’. Amir Kabir. [In Persian]. Kamal Khujandi, M. (1993). Diwan (A. Karami, Correction). Ma. [In Persian]. Khaqani Shervani, A. (2003). Diwan (Z. Sajjadi, Correction). Zavar. [In Persian]. Malmalli, O. (2019). A summary of the themes of astronomy in Diwane Mujir. Persian Language & Literature Research Journal of Bushehr University, 6(2), 141-169. https://journals.iau.ir/article_522139.html [In Persian]. Malmalli, O. (2018). A Summary of Allegories of Diwan Mujir al-Din Beylaghani. A Journal of Allegorical Research in Persian Language & Literature, 35(10), 8-35. https://journals.iau.ir/article_539841.html [In Persian]. Manouchehri Damghani, A. (1968). Diwan (M. Dabir Siaghi, Correction). Zavvar. [In Persian]. Modarres Gilani, M. (1983). History of Negaristan. Hafez. [In Persian]. Mohammadi, B., GHavitasi, E., (2022). Conceptual Metaphor in Mujir al-Din Beylaghani’s PoetryJournal of Criticism, Analysis & Aesthetics of Texts, 5(17), 23-42. https://www.qparsi.ir/article_171418.html [In Persian]. Mohammad Ravandi. (1921). Rahat al-Sodour & Ayat al-Surour (A. Iqbal, Correction). Beril. [In Persian]. Mujir al-Din Beylaghani, A. (1979). Diwan (M. Abadi Bavil, Correction). Mo’assese Tarikh va Farhange Iran. [In Persian]. Mujir al-Din Beylaghani, A. (n.d.). Diwan. Manuscript of Islamic Council, No: 15916, Tehran. [In Persian]. Mujir al-Din Beylaghani, A. (999 A.H). Diwan. Manuscript of Islamic Council, No: 16780, Tehran. [In Persian]. Mujir al-Din Beylaghani, A. (1262 A.H). Diwan. Manuscript of National Library, No: 3123, Tabriz. [In Persian]. Mujir al-Din Beylaghani, A. (possibly the 8th or 9th century). Diwan. Manuscript of Hakim Oqluo Ali Pasha, No: 669, Istanboul. [In Persian]. Mujir al-Din Beylaghani, A. (1009 A.H). Diwan. Manuscript of Dehkhoda Glossory, No: 8, Tehran. [In Persian]. Mujir al-Din Beylaghani, A. (12th century). Diwan. Manuscript of Astan Quds Razavi, No: 170835, Mashhad. [In Persian]. Mujir al-Din Beylaghani, A. (1006 A.H). Diwan. Manuscript of Library of Mo’allem Joudat, No: M.C.Y.K.64, Istanboul. [In Persian]. Mujir al-Din Beylaghani, A. (1006 A.H). Diwan. Manuscript of Library of Malek, No: 4857/2, Tehran. [In Persian]. Mujir al-Din Beylaghani, A. (1022 A.H). Diwan. Manuscript of Library of Jame’e, No: 276/1, Istanboul. [In Persian]. Mujir al-Din Beylaghani, A. (n.d.). Diwan. Manuscript of Library of Reza Rampour, No: 3201, India. [In Persian]. Mujir al-Din Beylaghani, A. (n.d.). Diwan. Manuscript of Library of Reza Rampour, No: 3202, India. [In Persian]. Mujir al-Din Beylaghani, A. (10th century). Diwan. Manuscript of University of Tehran, No: 1883, Tehran. [In Persian]. Mujir al-Din Beylaghani, A. (1016). Diwan. Manuscript of British Museum, No: 692, England. [In Persian]. Mujir al-Din Beylaghani, A. (1005). Diwan. Manuscript of Library of Boudelian Eliyot, No: 565, England. [In Persian]. Mujir al-Din Beylaghani, A. (1335). Diwan. Manuscript of Library of Mar’ashi, No: 17296, Qom. [In Persian]. Nafisi, M. (1964). Farhang Nazem al-Atebba. Khayyam. [In Persian]. Naser Khosrow Ghobadiani, A. (1978). Diwan (M. Minavi & M. Mohaghegh, Correction). McGill University Islamic Studies. [In Persian]. Nazir Ahmad. (1993). Mujir Beylaghani’s on Siraj Khorasani’s poetry. Persian Sugar Journal, (6), 27-44. http://ensani.ir/fa/article/283395/ [In Persian]. Nezami Ganjavi, A. (2014). Leili & Majnoun (H. Vahid Dastgerdi, Correction). Ghatreh. [In Persian]. Nezami Ganjavi, A. (1956). Sharafnameh (H. Vahid Dastgerdi, Correction). Ebne Sina. [In Persian]. Owhadi Maraghe'i, R. (2012). Diwan (S. Nafisi, Correction). Sanaei. [In Persian]. Owhadi Balyani, T. (2010). Arafat al-Asheqin & Arasat al-Arifeen (Z. Sahebkar & A. Fakhr Ahmad, Correction). Miras Maktoub. [In Persian]. Ouwfi Bukhari, M. (1982). Lobab al-Albab (M. Abbasi, Correction). Fakhr Razi. [In Persian]. Rashid Watwat, S. (1960). Diwan (S. Nafisi, Correction). Barani Ketabkhane. [In Persian]. Ripka, J. (2002). The history of Iranian literature from Ancient Times to the Qajar Period (I. Shahabi, Trans.). Scientific & cultural. [In Persian]. Saad al-Din Varavini. (2535). Marzbannameh (M. Roshan, Correction). Iranian Culture Foundation. [In Persian]. Sa'eb Tabrizi, M. (2004). Diwan (M. Ghahreman, Correction). Scienc Publication. [In Persian]. Safa, Z. (1999). History of Literature in Iran. Ferdows. [In Persian]. Sanaei, A. (2004). Hadiqat ol Haqiqa (M. T. Modarres Razavi, Correction). Tehran University. [In Persian]. Seif Farghani, M. (1985). Diwan (Z. Safa, Correction). Ferdowsi. [In Persian]. Shafei Hafian, A. (2000). Al-Wafi fi Kifiyyat Al-Tartil_e Quran. Dar al-Kotob al-Ilmiyyah. [In Persian]. Shirazi, S. (2013). Vocabularly & interpretations of diwan Mujir al-Din Beylaghani [Unpublished master's thesis], Imam Khomeini International University of Qazvin. [In Persian]. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 217 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 224 |