تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,650 |
تعداد مقالات | 13,402 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,201,035 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,073,840 |
بررسی و تحلیل خسرو و شیرین نظامی با تکیه بر تعارض 1 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
متن شناسی ادب فارسی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 16، شماره 3 - شماره پیاپی 63، مهر 1403، صفحه 105-116 اصل مقاله (1001.53 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/rpll.2024.139829.2307 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
صفیه مرادخانی* 1؛ یوسف علی بیرانوند2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانش آموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تعارض از جمله مسائلی است که در روابط اجتماعی رخ مینماید و هنگامی آشکار میشود که هدف فرد یا گروهی با هدف فرد یا گروهی دیگر در تقابل قرار گیرد. این عنصر در جریانیافتن داستان خسرو و شیرین بسیار مؤثر بوده است. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی و برای بررسی تعارض و انواع آن در داستان خسرو و شیرین نوشته شده است. باوجودِ طولانیبودن تعارض میان خسرو و شیرین، این تعارض نتایج مثبتی داشته است؛ امّا تعارضهای دیگر داستان با نتایج منفی پایان یافته است. انواع تعارضات داستان عبارتاند از: 1- تعارض هدف: تعارض خسرو و فرهاد، بهرام و خسرو، و شیرویه و خسرو. 2- تعارض احساسی ـ عاطفی: تعارض شیرین و مریم، شیرین و شکر، و اهل دربار و شیرین. رهیافتهایی که شخصیتهای داستان برای حل تعارض در پیش گرفتهاند، عبارتاند از: 1- رهیافت تسلیمشدن: رهیافت خسرو دربرابرِ. 2- رهیافت اجتناب: شیرین و مریم. 3- رهیافت برد ـ باخت (رقابت): رهیافت خسرو دربرابرِ فرهاد و شیرویه دربرابرِ. 4- رهیافت برد ـ برد: رهیافت خسرو و شیرین. 5- رهیافت نرمش: روش خسرو در رسیدن به شیرین. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نظامی؛ تعارض؛ خسرو و شیرین؛ فرهاد؛ مریم؛ شخصیتهای متعارض | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
- مقدمه تعارض در لغت به معنی «معترض و مزاحم یکدیگرشدن و باهم اختلافداشتن است» (معین، 1375، ص. 1096). تعارض یکی از اصطلاحات علوم اجتماعی و روانشناسی است که عبارت است از «تضاد علائق و آرزوهای شخصی ما با شخص دیگر» (بَگُلی، 1385، ص. 16) یا «عدم توافق بین دو یا چند گروه» (سلیمانی، 1384: 7). رابینز (1383) هر نوع مخالفت خصمانه را تعارض میداند و بیان میدارد: تعارض فرایندی است که در آن تلاش عمدی شخص الف برای خنثیسازی تلاشهای ب، ازطریقِ نوعی مانعتراشی به ناکامی شخص ب در دستیابی به هدفها یا افزایش منافعش منجر میشود. (رابینز، 1383، ص. 267) دفت به سطح گروهی تعارض توجه داشته است، زیرا گفته است: «تعارض نوعی رفتار بین گروههای سازمانی است. هنگامیکه عدّهای خود را متعلق به یک گروه میدانند، چنین میپندارند که سایر گروهها مانع از رسیدن آنها به اهداف و مقاصدشان میشوند» (دفت، 1383، ج. 2/826). بهنظرِ برلسون[1] و استینز[2]، «تعارض عبارت است از دنبالکردن اهداف متضاد و ناسازگار یا حداقل ظاهراً ناسازگار، بهطوریکه دستیابی به یکی به بهای ازدستدادن منافع دیگری باشد، هرچند در مفهوم انتزاعی شاید ضرورتی نداشته باشد که یکی از آنها نادیده انگاشته شود» (ایزدییزدانآبادی، 1379، ص. 7). در داستان خسرو و شیرین تعارضهای زیادی وجود دارد. بسیاری از تعارضهای داستان خسرو و شیرین بینفردی است و داستان را طولانی کرده است. تعارضهای بینفردی آنهایی هستند که «در بین یک فرد و یک گروه و یا یک فرد با فرد دیگر رخ میدهد» (اسپیکمن و رایالز، 1390، ص. 156). شخصیتهای اصلی داستان خسرو و شیرین گویی در آشتی به سر میبرند؛ امّا با شناخت و تعمق در رفتار آنان میفهمیم که در تعارض با یکدیگرند. هر کدام از شخصیتها برای گریز از تنگنای تعارض رهیافتهایی را به کار گرفتهاند که بررسی آنها احتمالاً درک عمیقتری از این داستان را به خوانندۀ متن میدهد. بنابراین هدف از نگارش این مقاله دانستن این است که: 1- چه نوع تعارضاتی در داستان خسرو و شیرین وجود دارد که باعث جریانیافتن آن شده است؟ 2- شخصیتهای متعارض چه راهکارهایی برای حل تعارض درنظر گرفتهاند؟ 3- چرا تعارض خسرو و شیرین بسیار طولانی شد؟ 1-1- پیشینۀ تحقیق برای نخستین بار، یخدانساز و همکاران (1394) در مقالهای مدیریت تعارض را در مناظرۀ خسرو و فرهاد بررسی کردهاند. در این مقاله تنها تقابلهای تعارضگونۀ خسرو و فرهاد در مناظرهشان بررسی شده است؛ بنابراین، این مقاله با موضوع مقالۀ کنونی همپوشانی خاصّی ندارد. نجّاریان و همکاران (1402) در مقالهای تقابل عشق و قدرت در منظومۀ خسرو و شیرین نظامی را بررسی کردهاند. در این مقاله رمزگان عشق و قدرت در تقابل باهم بررسی شده است. بهنظرِ نویسندگان درنهایت با قدرتگرفتن شیرویه هر دو رمزگان در داستان شکست خوردهاند. امینی و همکاران (1402) در مقالهای تضاد و تناقض در رفتار عاشق و معشوق در منظومۀ خسرو و شیرین و لیلی و مجنون را با تکیه بر نظریۀ تحلیل گفتمان فرکلاف بررسی کردهاند. نویسندگان بر این باورند که نظامی تضاد را برای جنس مرد بهدلیلِ قدرتش و برای جنس زن بهدلیلِ نبودِ در اجتماع به کار برده است. 1- 2- ضرورت و اهمیت تحقیق باتوجهبه سازمانیافتن داستان خسرو و شیرین نظامی بر تعارض شخصیتها، ایجاب میکند که سلسلهتعارضهای این داستان بررسی شود. 1- 3- روش تحقیق روش تحقیق این مقاله توصیفی ـ تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات نیز مطالعات کتابخانهای و فیشبرداری است. 2- تبیین انواع تعارض 1-2- تعارض هدف ممکن است هدف کسی همزمان هدف کس دیگری نیز باشد. تعارض هدف «زمانی پدید میآید که اهداف یک فرد یا گروه با اهداف فرد یا گروه دیگر در تضاد باشد» (قاسمی، 1382، ص. 380(. اینگونه تعارضات معمولاً هنگامی پدید میآید که فرد حق انتخاب چندانی ندارد. 2-2- تعارض احساسی ـ عاطفی (انفعالی) تعارض احساسی ـ عاطفی با احساسات انسانها مرتبط است و «زمانی رخ میدهد که دو نفر متعارض نمیتوانند بهخاطرِ عواطف و احساساتی که دارند، باهم سازگاری داشته باشند» (رضاییان، 1382، ص. 11). 3- انوع رهیافت حل تعارض پنج رهیافت که شخصیتهای داستان خسرو و شیرین برای حل تعارض در پیش گرفتهاند، عبارت است از: رهیافت باخت ـ برد، رهیافت اجتناب و رهیافت برد ـ باخت، رهیافت برد ـ برد و رهیافت نرمش و سازش. 1-3- رهیافت باخت ـ برد (تسلیمشدن) رهیافت باخت ـ برد «بیانگر وضعی است که در آن یکی از طرفهای درگیر نفع و مصلحت خود را در شکستخوردن یا تسلیمشدن در تعارض میداند» (Martocchio & Judge, 1995, p. 252). این روش در مواردی به کار میآید که «اطمینان دارید که تعارض مشکلات اساسی و غیرقابلحل ایجاد میکند» (بگلی، 1385، ص. 21). 2-3- رهیافت اجتناب اجتناب یعنی «یک یا هر دو طرف درگیر دریابند که باید ازنظرِ فیزیکی از هم فاصله بگیرند و هر یک در موضعی قرار گیرند که با دیگری فاصلۀ نسبتاً زیادی داشته باشد» (Krietner & Kinicki, 2004, p. 500). این رهیافت تعارض حالتی انفعالی دارد و نوعی عقبنشینی است. «این روش زمانی به کار میآید که تعارضها جزیی باشد و نیز زمانی که بهای رفع تعارض بیشتر از منافع آن باشد» (بگلی، 1385، ص. 20). 3-3- رهیافت برد ـ باخت (رقابت) رهیافت برد ـ باخت عبارت است از «تلاشهای سازمانیافته برای بهدستآوردن هدف با شکست رقیب. این سبک را زورمدارانه نیز میگویند» (Krietner & Kinicki, 2004, p. 462). در این روش «هر یک از طرفین تعارض میکوشد تا تعارض را به نفع خود حل کند» (Robins, 1984, p. 376). البته این روش حل تعارض خود ممکن استباعث فاجعه شود و بدترین روش حل تعارض است؛ زیرا تنها بهنفعِ یکی از طرفین تعارض خواهد بود. 3- 4- رهیافت برد ـ برد (همکاری) در رهیافت برد ـ برد معمولاً رفتارهایی انجام، سخنانی بیان و راهحلهایی جستوجو میشود که نفع و مصلحت هر دو طرف را در بر داشته باشند (قاسمی، 1382، ص. 395- 396). این روش «در محیطی که راستی و برابری وجود دارد، به بهترین وجه عملی میشود» (Kreitner & Kinicki, 2004, p. 29). 3- 5- رهیافت نرمش و سازش در این روش یکی از طرفین فروتنی به خرج میدهد و میکوشد طرف مقابل را به آشتی متمایل کند. مزیت عمدۀ این روش آن است که دیگران را تشویق به همکاری میکند (Martocchio & Judge, 1995, p. 252).
4- بحث در ادامه، نخست خلاصهای از داستان خسرو و شیرین را میآوریم. سپس به بررسی و تحلیل تعارضات داستان میپردازیم. 1-4- خلاصۀ داستان خسرو و شیرین خسرو ـ پسر هرمز، پادشاه ساسانی ـ بهدلیلِ رنجشی که از پدر میبیند، با افسردگی با گروهی از ندیمان نشسته است. شاپور تصویری از شیرین، برادرزادۀ مهینبانو، را به او نشان میدهد و او نیز به شیرین علاقهمند میشود. شاپور برای برانگیختن شیرین و آمدنش به ایران به ارمنستان میرود. در این هنگام، خسرو نیز مغضوب پدر میشود و بهسوی ارمنستان میگریزد. شیرین بهواسطۀ شاپور به خسرو علاقهمند میشود و به مداین میآید. درباریان خسرو در نبودِ او قصری در جایی بدآبوهوا برای شیرین میسازند. خسرو و شیرین موقتاً به هم میرسند؛ امّا مهینبانو شیرین را از هوسبازی بازمیدارد و او را به ازدواج همیشگی با خسرو تشویق میکند. بهرام چوبین به حکومت مینشیند. خسرو به روم میرود و از قیصر روم برای شکست بهرام چوبین کمک میخواهد. برای آنکه بتواند یاری قیصر را به خود جلب کند، با مریم، دختر قیصر، ازدواج میکند. بهرام چوبین میمیرد و خسرو به تخت پادشاهی مینشیند. خسرو برای بههمنزدیککردن مریم و شیرین توفیقی نمییابد. فرهاد عاشق شیرین میشود؛ امّا خسرو او را برکَندن بیستون وادار میکند. سرانجام فرهاد با نیرنگ خسرو خودکشی میکند. مریم میمیرد و خسرو با شکر اصفهانی ازدواج میکند. خسرو شکر را رها میکند و بهبهانۀ شکار به نزدیک قصر شیرین میرود و دل شیرین را به دست میآورد و با او ازدواج میکند. شیرویه خسرو و شیرین را به زندان میافکند. سپس خسرو را میکشد. او به شیرین میگوید: «قصد ازدواج با او را دارد» (نظامی، 1384، ص. 419). شیرین که از کشتهشدن خسرو بسیار اندوهگین است، وانمود میکند که دل در گروِ شیرویه دارد. تا اینکه سرانجام خود را بر جنازۀ خسرو میکُشد (نظامی، 1384). 2-4- تحلیل تعارضات 1-2-4- تعارض خسرو و شیرین تعارض میان خسرو و شیرین یک تعارض کارکردی است. «هنگامی تعارض، کارکردی است که موجب بهبود کیفیت تصمیمگیریها میشود و به توافق طرفین و روابط مستحکمتر میانجامد» (رضاییان، 1382، ص. 62). یک راه برای آنکه تعارض کارکردی به وجود آید، روش نقادی است. «در این روش فرد میکوشد اعتراضهایی را بهطرف مقابل بنماید، تا هرگونه شک را از طرف مقابل از بین ببرد تا در آینده با شبههای روبهرو نشود» (رضاییان، 1382، ص. 65). هنگامیکه فرهاد خود را میکُشد، شیرین دلسوزانه بر او میگرید. خسرو نامهای به شیرین مینویسد و میگوید:
اینگونه طعنهها که خسرو به شیرین میزند، درواقع نشاندهندۀ رفتار انتقادآمیز خسرو نسبتبه شیرین است. هنگامیکه شیرین نامۀ خسرو را خواند، دانست که خسرو به او طعنه زده است.
هنگامیکه مریم درگذشت، خسرو ناراحت نشد. بااینحال، شیرین نامهای طعنهآمیز برای خسرو فرستاد. این موضوع بیانگر آن است که شیرین انتقادپذیر نبوده است.
خسرو نیز با خواندن نامۀ شیرین متوجه طعنههای شیرین شد.
بنابراین خسرو درصدد برآمد که دل شیرین را به دست آورد و بار دیگر خود را به او نزدیک کند.
خسرو بسیار کوشید شیرین را رام خود کند؛ امّا شیرین ناز میکرد و به وصال خسرو راضی نمیشد؛ بنابراین، خسرو کوشید شیرین را از نازکردن عاجز کند.
خسرو برای ادبکردن شیرین با شکر اصفهانی ازدواج کرد؛ امّا همچنان از عشق شیرین در آتش بود.
«یک مذاکرهکننده در قبال عدم صداقت طرف مقابل در هیچ شرایطی نباید عدم صداقت از خود نشان دهد» (مجتهدی، 1381، ص. 250). این موضوع دربارۀ شیرین صدق میکند که اگرچه خسرو در عشق خود به شیرین با رفتارش صداقت نورزید، امّا شیرین پیوسته در اندیشۀ خسرو بود و از دوریاش گریه میکرد.
«گاهی تعارضهای احساسی بهصورت عارضههای جسمانی بروز میکند که به آنها تبدیل میگویند» (رضاییان، 1382، ص. 27). تعارض خسرو و شیرین یک تعارض ریشهدار است و بخش فراوانی از بیتهای این داستان را در بر گرفته است. بااینحال، تعارض آنها بیشتر بهصورتِ قهر و آشتیهایی است که داستان را به پیش میبرد. چند عامل مهم باعث ایجاد این تعارضها میشود: 1- هوسبازیهای خسرو در آغاز داستان (نظامی، 1384، ص. 42- 157): خسرو هر زمانیکه هوسآلود به شیرین نزدیک شده، شکستی سخت خورده است؛ چراکه شیرین بسیار محتاط بوده و جانب آبرو را رعایت کرده است. برای نمونه، آن هنگام که خسرو بهبهانۀ شکار و برای دیدن شیرین بهسویِ قصر شیرین میآید، شیرین برای حفظ آبروی خود دستور میدهد درِ قصر را ببندند.
این مصداق آن است که «احساسات و عقاید دور از هم انگیزۀ طرفین را برای ارتباط کاهش میدهد» (Mcgraw & Glinow, 2003, p. 387). 2- ازدواج خسرو با مریم که اقدامی مصلحتی برای جلب حمایت قیصر و شکستدادن بهرام چوبین بوده است. در این هنگام شیرین از رابطۀ پنهانیداشتن با خسرو امتناع میکند؛ چراکه «عشق تمامیتخواه است» (سعیدی سیرجانی، 1368، ص. 24). 3- پس از مرگ فرهاد، میان خسرو و شیرین کنشهای تعارضگونهای به وجود آمد. 4- خسرو برای تعارضی که با شیرین آغاز میکند و برای تنبیهکردن او با شکر اصفهانی که زنی نابههنجار است، ازدواج میکند.
هنگامیکه «خسرو پس از سپریشدن روزگار و دوبار ازدواج درمییابد که عشق واقعی و ماندگار او شیرین است، به بهانۀ شکار به سوی قصر شیرین میتازد؛ تا با عذرخواهی از خطاهای گذشته دل شیرین را نرم کند» (موسوی، 1391، ص. 114). خسرو در این هنگام روش نرمش و سازش حل تعارض را در پیش میگیرد. او با این کار تلاش میکند تعارض خود را با شیرین حل کند، تعارضی که سالهاست به طول انجامیده است. او میگوید:
پس از آنکه خسرو با حالی اندوهگین از آنجا میرود، شیرین پشیمان میشود و با عزمی قاطع برای آشتی به قصر خسرو میرود. به این ترتیب، تعارضهای طولانی آنها به آشتی بدل میشود. در این هنگام است که دو طرف رهیافت برد ـ برد را برای حل تعارض به کار میگیرند. روایت خسرو و شیرین، باوجودِ همۀ تعارضهایی که در سیر روابط خسرو و شیرین با آن روبهرو هستیم، حکایت از آن دارد که پس از ازدواج روابط آنها بسیار مستحکم بوده است، بهطوریکه شیرین حاضر نشده است با کسی همچون شیرویه ازدواج کند یا حتی پیش از ازدواج با خسرو میتوانسته با کس دیگری غیر از خسرو ازدواج کند؛ امّا ازدواج نکرد. هر کدام از طرفین رفتارهای نابههنجاری داشتهاند که باعث شده است دیر به هم برسند. هنگامیکه رفتار ناخوشایندی را از یکدیگر دیدهاند، نگفتهاند که تو را دیگر نمیخواهم، بلکه گفتهاند: به این رفتار تو اعتراض دارم. این موضوع مصداق شخصیت مذاکرهکنندۀ تلفیقی است که میگوید: «چنین موضوعی، نامعقول است؛ به جای اینکه بگوید: شما شخص نامعقولی هستید» (Kreitner & Kinicki, 2004, p. 36). تعارض خسرو و شیرین بهدلیلِ تضادی است که هر کدام از طرفین خواهناخواه گرفتار آن شدهاند. خسرو با مریم ازدواج میکند. شیرین از خسرو کنارهگیری میکند. شیرین دربارۀ مرگ فرهاد دلسوزی میکند. خسرو نامهای طعنهآمیز برایش میفرستد. مریم میمیرد. شیرین نامهای برای خسرو مینویسد. خسرو با شکر ازدواج میکند تا نازکردن شیرین را کم کند. 2-2-4- تعارض اهل دربار و شیرین اهل دربار خسرو نسبتبه شیرین تعارض دارند. دلیل این تعارض حسادتورزیدن به او است. به همین دلیل، میتوان آن را یک تعارض احساسی ـ عاطفی دانست. هنگامیکه شیرین به آنها دستور میدهد که قصری برایش بسازند، آنها ازرویِ حسادت، جایی بدآبوهوا را برای ساخت آن درنظر میگیرند که در شأن شیرین نیست.
رهیافت درباریان در تعارض با شیرین برد ـ باخت بوده است. آنچه از روساخت این داستان برداشت میشود، نشانی از حلشدن این تعارض ندارد. بهنظر میرسد که درباریان پس از آگاهییافتن از شخصیت و جایگاه اجتماعی شیرین از دشمنی با او کنارهگیری کردند. زیرا شیرین قرار بود همسر پادشاه شود و با ازدواج با پادشاه قدرت زیادی به دست میآورد. «افرادی هستند که به خاطر مقام خویش در سازمان، مورد احترام قرار میگیرند و در رفتار دیگران تأثیر میگذارند؛ این افراد دارای قدرت مقام هستند» (هرسی و بلانچارد، 1375، ص. 73). این نوع احترام ازرویِ ترس است. 3-2-4- تعارض خسرو و بهرام چوبین تعارض خسرو و بهرام تعارضی غیرکارکردی است. این نوع تعارض به نتایج مخرب میانجامد (رضاییان، 1382، ص. 62). این نوع تعارض در داستان خسرو و شیرین یا به مرگ یکی از طرفین متعارض یا جدایی آنها انجامیده است. علّت تعارض خسرو و بهرام چوبین تصاحب قدرت ازطرفِ بهرام است. بنابراین، این تعارض از نوع تعارض هدف است. خسرو برای حل این تعارض از قیصر روم کمک گرفته است. طعنهزدن شیرین به خسرو و برانگیختن او برای ازمیانبرداشتن بهرام چوبین از حکومت بیتأثیر نبوده است، آن هنگام که میگوید:
همچنان که از ابیات گذشته برمیآید، اگر شیرین خسرو را به جنگ علیه بهرام برنمیانگیخت، او برای یاریطلبی به نزد قیصر نمیرفت و موفق نمیشد بهرام را شکست دهد. رهیافت خسرو در تعارض با بهرام برد ـ باخت بوده است. 4-2-4- تعارض خسرو و فرهاد تعارض خسرو با فرهاد تعارض هدف و احساسی ـ عاطفی است. خسرو پیش از آنکه به رقابت بپردازد، تصمیم میگیرد فرهاد را با روشهای گوناگون راضی کند که دست از هدفش بردارد؛ امّا موفق نمیشود. خسرو نخست میکوشد فرهاد را با زر و زیور بفریبد؛ امّا فرهاد با زر خرسند نمیشود.
فرهاد چنان استواریای دارد که هیچ انگیزۀ مادیای نمیتواند او را از عشق شیرین بازدارد. سپس خسرو تلاش میکند با فرهاد صحبت کند؛ تا شاید او را از تصمیمش منصرف کند. او به فرهاد پیشنهاد ازدواج با زنی غیر از شیرین را میدهد؛ امّا بار دیگر نمیپذیرد.
خسرو حتی فرهاد را تهدید به مرگ هم میکند:
پس از آنکه خسرو تمام راههای ممکن را برای فرهاد برمیشمارد و او نمیپذیرد، برای او شرط میگذارد که اگر راهی قابلگذر بر کوه بیستون بکند، شیرین با او ازدواج میکند. بازهم این فرهاد است که کوتاه نمیآید و آغاز به کَندن کوه میکند. فرهاد تمثال شیرین را بر کوه میسازد. شیرین به دیدن او میرود و خبر این دیدار به خسرو میرسد. اینجاست که خسرو میپندارد هیچ چارهای جز کشتن فرهاد ندارد؛ بنابراین، شخصی «چو قصّاب از غضب خونی نشانی» (نظامی، 1384، ص. 255) را به نزد او میفرستد تا آن دروغ راستنما را که مرگ شیرین است، بگوید. فرهاد سخن آن شخص را باور میکند و خون خود را میریزد. خسرو و فرهاد رقیبان سرسختی برای هم محسوب میشوند. خسرو میداند که فرهاد عاشقی سرسپرده است و با هیچ چیزی جز وصال شیرین راضی نمیشود؛ بنابراین، او را وادار به کندن کوه میکند و سرانجام باعث خودکشی او میشود. درنتیجه، رهیافت خسرو برد ـ باخت است. 5-2-4- تعارض شیرین و مریم تعارض شیرین و مریم تعارضی احساسی ـ عاطفی و نیز هدف است؛ زیرا گرهخوردگی عواطف این دو زن به یک معشوق مرد است و بر سر آن به رقابت برخاستهاند. شیرین و مریم برای جلوگیری از درگیری، از نزدیکشدن به یکدیگر خودداری میکنند. در این تعارض، مریم هیچگونه تمایلی به دیدن شیرین از خود نشان نمیدهد. هنگامیکه خسرو میخواهد مریم را راضی کند که شیرین را به قصر خود ببرد تا با هم زندگی کنند، مریم به مخالفت شدید میپردازد.
مریم پس از سخنانی که در مخالفت با شیرین بیان میکند، میگوید:
تعارض میان شیرین و مریم جز با مرگ مریم پایان نیافت و تلاش خسرو هیچ سودی نداشت.
تعارضهایی از این دست تعارضهایی ذاتی هستند؛ زیرا کمتر زنی حاضر میشود شوهرش زنی دیگر داشته باشد. این موضوع به این دلیل، در این داستان قوّت بیشتری یافته که مریم طبقۀ اجتماعی بسیار خوبی داشته است؛ بنابراین، به این موضوع حساستر بوده است. تعارض مریم و شیرین رابطۀ شیرین و خسرو را هم خراب میکند. هنگامیکه خسرو شیرین را به رابطۀ پنهانی فرامیخواند، او نمیپذیرد و به شاپور که واسطۀ این کار است، میگوید:
با تکیه بر دوریکردن دو طرف از نزدیکشدن به همدیگر میتوان گفت رهیافت آنها برای حل تعارض اجتناب بوده است. 6-2-4- تعارض قیصر و بهرام چوبین در داستان خسرو و شیرین انگیزۀ قیصر برای تعارض با بهرام و یاریدادن خسرو برای مبارزه با او فالگرفتن قیصر بیان شده است.
امّا باید دانست که این جنبۀ عوامّانه و قصهگونۀ داستان است. «در هر توافقی که اصولی باشد دو طرف منافعی را میدهند و منافعی را میگیرند» (مادوکس، 1374، ص. 76). خسرو برای جلب یاری قیصر بخشهایی از ایران را به روم واگذار کرد. این موضوع در کتابهای تاریخی با روشنی بیشتری بیان شده است. «ساسانیان حکومت بر ارمنستان را به روم واگذار کردند و سرحد ایران و روم که در یونان قرار داشت، به دریاچۀ وان و تفلیس رسید» (گیرشمن، 1372، ص. 367؛ پیرنیا، 1392، ص. 221). سالها ایران و روم برای این سرزمینهای واگذارشده درگیری داشتند؛ حال آنکه در این پیمان بدون درگیری به روم واگذار شدند. ازطرفِ دیگر، حکومت ساسانیان بسیار دیرپای بود و به دورۀ ناتوانی سیاسی، نظامی و اجتماعی خود نزدیک شده بود و با صلح ایجادشده خطری برای روم به حساب نمیآمد. امّا اگر بهرام چوبینه میتوانست دولت نوپای خود را حفظ کند، در بلندمدت تهدیدی جدی برای روم بود.هر مذاکرهکنندهای دو نوع منافع دارد: یکی منافع ماهوی و دیگری روابط انسانی (رضاییان، 1382، ص. 42). قیصر در مذاکره با خسرو این دو را درنظر داشته است: هم بخشهایی را از ایران جدا کرد و هم دختر خود را به همسری خسرو درآورد تا روابط ایران و روم بهخوبی حفظ شود. این تعارض از نوع هدف و رهیافت حل تعارض قیصر برد ـ باخت است. 7-2-4- تعارض شیرویه و خسرو شیرویه دربرابرِ خسرو از رهیافت برد ـ باخت بهره میبرد. او خسرو و شیرین را زندانی میکند. سپس خسرو را میکشد. تعارض او با خسرو تعارض هدف و نیز تعارض احساسی ـ عاطفی است. پس از رسیدن خسرو به شیرین به شیوۀ موبدان رسم آتشپرستی را در پیش گرفت و شیرویه بهجای او پادشاهی میکرد. تا آنکه خسرو و شیرین را در بند کشید. سرانجام، خسرو به فرمان او در زندان کشته شد. هدف شیرویه علاوهبر پادشاهی، ازدواج با شیرین است. شیرویه پس از کشتن خسرو، با زبانی نرم میکوشد شیرین را به ازدواج با خود راضی کند.
امّا شیرین که پلیدی شیرویه را میبیند، بدین کار راضی نمیشود و خود را بر بالین خسرو میکُشد. در تعارض شیرویه با خسرو ما هیچگونه مقاومتی از جانب خسرو نمیبینیم و انگار در روایاتی که نظامی از آنها استفاده کرده، خبری از اینگونه مقاومتها نبوده است. شیرویه تلاش میکند خسرو را هم برای رسیدن به قدرت و هم رسیدن به شیرین از میان بردارد. درحالیکه خسرو برای ازبینبردن این تعارض تلاشی از خود نشان نداده است؛ بنابراین، روش حل تعارض خسرو باخت ـ برد بوده است. 5- نتیجهگیری تعارض از عناصر اصلی پیشبرندۀ داستان خسرو و شیرین است. تعارض خسرو و شیرین کارکردی است؛ یعنی به روابط استوار انجامیده است. تعارضهای دیگر این داستان غیرکارکردی هستند. خسرو برای حل تعارض نهایی با شیرین از روش نرمش و سازش بهره برده است. سرانجام، هر دو به روش برد ـ برد با هم آشتی کردهاند و این آشتی تا زمان مرگ آنها ادامه داشته است. تعارض اهل دربار و شیرین از نوع احساسی ـ عاطفی است؛ زیرا به شیرین حسادت ورزیدهاند. رویکرد آنها در تعارض با شیرین برد ـ باخت بوده است. تعارض بهرام چوبین با خسرو پایان خوشی برایش نداشته است. این نوع تعارض از نوع هدف است. رهیافت آن دو برای حل تعارض برد ـ باخت بوده که به پیروزی خسرو انجامیده است. تعارض خسرو و فرهاد از نوع هدف و احساسی ـ عاطفی است، از این نظر که معشوقۀ آن دو یکی است. خسرو با مذاکره میکوشد فرهاد را از هدفش بازدارد؛ امّا موفق نمیشود. بنابراین، با رهیافت برد ـ باخت فرهاد را از سر راه برمیدارد. تعارض شیرین و مریم احساسی ـ عاطفی و نیز هدف است؛ زیرا هر دو دل در گروه یک معشوق دارند. رهیافت آن دو برای حل تعارضشان اجتناب است. تعارض قیصر و بهرام چوبین از نوع هدف و رهیافت آنها برد ـ باخت بوده است. قیصر با یاریرساندن به خسرو برای شکستدادن بهرام منافع فراوانی را به دست آورده است. تعارض شیرویه و خسرو از نوع هدف و احساسی ـ عاطفی است؛ زیرا هر دو دل در گروه شیرین دارند. رهیافت شیرویه دربرابرِ خسرو برد ـ باخت؛ امّا رهیافت خسرو باخت ـ برد بوده است. طولانیترین تعارض در این داستان تعارض خسرو و شیرین است که به دلایلی مانند هوسبازی خسرو، پیداشدن فرهاد، ازدواج خسرو با مریم و شکر و مسخرهکردن همدیگر به درازا کشیده است. تمام تعارضات، بهجز تعارض خسرو و شیرین، در داستان خسرو شیرین مخرب است و به کنارزدگی یکی از شخصیتهای متعارض انجامیده است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اسپیکمن، جیمز، و رایالز، لایتنه (1390). ارزیابی دوباره نظریه تعارض برای مدیریت تعارضهای چندگانۀ همزمان (زهرا مهران و مهدی جواهریکامل، مترجم). توسعۀ انسانی پلیس، 8(37)، 153-175.
امینی، زهرا، نصر اصفهانی، محمدرضا، و روضاتیان، مریم (1402). تضاد و تناقض در احوال عاشق و معشوق بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان فرکلاف. زبانشناسی و گویشهای خراسان، 15(1)، 161-195.
ایزدییزدانآبادی، احمد (1379). مدیریت تعارض. دانشگاه امام حسین (ع).
بگلی، فیل (1385). چگونه مذاکره کنیم (سیدرضا افتخاری و شهرزاد انورخواه، مترجم). بامشاد.
پیرنیا، حسن (1392). تاریخ ایران. دبیر.
دفت، ریچارد (1380). تئوری و طراحی سازمان (علی پارسائیان و سیدمحمد اعرابی، مترجم). دفتر پژوهشهای فرهنگی.
رابینز، استیفن (1383). مبانی رفتار سازمانی (علی پارسائیان و سیدمحمد اعرابی، مترجم).دفتر پژوهشهای فرهنگی.
رضاییان، علی (1382). مدیریت تعارض و مذاکره. سمت.
سعیدیسیرجانی، علیاکبر (1368). سیمای دو زن. نشر نو.
قاسمی، بهروز (1382). تئوریهای رفتار سازمانی. هیأت.
گیرشمن، رومن (1372). ایران از آغاز تا اسلام (محمد معین، مترجم). علمی و فرهنگی.
مادوکس، رابرت (1374). مهارتها و فنون کاربردی در مذاکره (مهدی ایراننژاد پاریزی، مترجم). سروش.
مجتهدی، محمدرضا (1381). فن مذاکره. دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز، 45(183 و 184)، 243-266.
موسوی، زهرا سادات، و خاتمی، احمد (1391). بنیاد امتحان و ابتلا در منظومۀ خسرو و شیرین نظامی. تحقیقات تعلیمی و غنایی زبان و ادبیات فارسی، 4(14)، 101- 118. https://ensani.ir/fa/article/468472
نجّاریان، محمدرضا، اسفندیاری مهنی، فاطمه، و خدادادی، محمد (1402). بررسی تقابل عشق و قدرت در منظومۀ خسرو و شیرین نظامی. پژوهشنامه ادب غنایی، 21(40)، 233-245.
نظامی، الیاس بن یوسف (1384). خسرو و شیرین (حسن وحید دستگردی، مصحح؛ به کوشش سعید حمیدیان). قطره.
هرسی، پاول، و بلانچارد، کنت. اچ (1375). مدیریت رفتار سازمانی (قاسم کبیری، مترجم). جهاد دانشگاهی.
یخدانساز، نازیلا، عادلزاده، پروانه، و پاشاییفخری، کامران (1394). مدیریت تعارض در مناظرۀ خسرو و فرهاد. در مجموعه مقالات دهمین همایش بینالمللی ترویج زبان و ادب فارسی (صص. 792-800).
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 146 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 40 |