مقدمه

در الگوی پیچیده اقتصادهای جهانی، کسب­وکارهای کوچک و متوسط^[1] (SMEs) بخش‌های پر جنب‌و‌جوشی هستند که نوآوری، پویایی و رشد را درهم می­آمیزند. این شرکت­ها که بیشتر درجایگاه ستون فقرات اقتصاد در سراسر جهان استقبال می‌شوند، تأثیر محوری در پیشبرد توسعۀ اقتصادی، ایجاد اشتغال و تسریع پیشرفت­های فناوری دارند (Ramli et al., 2023). بر‌اساس گزارش بانک جهانی، کسب­وکارهای کوچک و متوسط به‌طور درخورتوجهی به رشد تولید ناخالص داخلی^[2] و ایجاد اشتغال در کشورهای توسعه‌یافته و در‌حال توسعه کمک می­کنند و بر جایگاه ضروری آنها در اکوسیستم‌های اقتصادی تأکید می­شود (Melo et al., 2023).

برخلاف اهمیت حیاتی آنها، کسب­وکارهای کوچک و متوسط با مجموعه­ای از مسائل بزرگ روبه‌رو هستند که مانع توانایی آنها برای شکوفایی و کمک بهینه به پیشرفت اقتصادی می­شود. از مسئولیت­های قانونی و رقابت در بازار گرفته تا محدودیت­های منابع و موانع فناوری، کسب­وکارهای کوچک و متوسط در یک چشم­انداز پیچیده و مملو از موانع حرکت می­کنند (Hanaysha et al., 2022). با‌این‌حال، یکی از فراگیرترین موانعی که کسب­وکارهای کوچک و متوسط با آن روبه‌رو هستند، در حوزۀ تأمین مالی تولید نهفته است. تأمین مالی تولید، شامل منابع مالی موردنیاز برای تهیه مواد خام، ارتقای فناوری و افزایش ظرفیت‌های تولید، رگ حیاتی پایداری و رشد عملیاتی کسب­وکارهای کوچک و متوسط است (Serrasqueiro et al., 2021).

در حوزۀ تأمین مالی تولید، کسب­وکارهای کوچک و متوسط با موانع بی‌شماری روبه‌رو هستند که مانع دسترسی آنها به سرمایه و منابع مالی کافی می‌شود. این موانع، بیشتر به‌شکل معیارهای سخت­گیرانه وام­دهی که مؤسسات مالی آنها را تحمیل می‌کنند و اطلاعات نامتقارن، محدودیت­های وثیقه و هزینه­های زیاد مبادله آشکار می­شود (Hapsari & Puspitasari, 2024)؛ درنتیجه کسب­وکارهای کوچک و متوسط با گزینه‌های محدود بودجه­ای دست‌وپنجه نرم می‌کنند که به‌نوبه‌خود، چشم‌انداز توسعه آنها را کاهش می‌دهد و توانایی آنها را برای نوآوری و رقابت در بازار مهار می‌کند (Chien et al., 2021).

با درک اهمیت حیاتی توجه به این موضوعات، نیاز مبرمی به پژوهش‌های جامع با هدف روشن‌کردن ماهیت چندوجهی موانع تأمین مالی تولید در کسب­وکارهای کوچک و متوسط وجود دارد. پژوهشگران می­توانند با کشف پیچیدگی­های این موانع، راه را برای طراحی و اجرای مداخلات هدفمند و اقدامات سیاستی که به رشد و پایداری کسب­وکارهای کوچک و متوسط منجر می­شود، هموار سازند.

با‌این‌حال، برخلاف اصول رو‌به‌رشد تأمین مالی کسب­وکارهای کوچک و متوسط، یک شکاف پژوهشی درخورتوجه در بررسی دقیق موانع تأمین مالی تولید ویژه این شرکت­ها وجود دارد. مطالعات موجود بیشتر رویکرد گسترده‌ای اتخاذ کرده­، نتوانسته­اند عمیق در پیچیدگی‌های پویایی تأمین مالی تولید و مسائلی منحصربه‌فردی جست‌وجو کنند که کسب‌وکارهای کوچک و متوسط در این حوزه با آن روبه‌رو هستند؛ درنتیجه، کمبود شواهد تجربی و چارچوب­های نظری مناسب برای تجزیه و تحلیل جامع و رسیدگی به موانع تأمین مالی وجود دارد که مانع فرآیندهای تولید کسب‌وکارهای کوچک و متوسط می­شوند.

هدف اصلی این پژوهش، برطرف‌کردن این شکاف با ارائۀ الگویی برای تحلیل موانع تأمین مالی تولید در کسب­وکارهای کوچک و متوسط است. این الگو با ترکیب بینش‌هایی از اقتصاد مالی، سازمان‌های صنعتی و اصول تأمین مالی، به‌دنبال ارائه درک مناسبی از عوامل شکل‌دهنده دسترسی کسب­وکارهای کوچک و متوسط به تأمین مالی تولید است.

در این پژوهش، تلاش می‌شود بینش­های ارزشمندی به کسانی‌ ارائه شود که در توسعه کسب­وکارهای کوچک و متوسط و رشد اقتصادی سرمایه­گذاری کرد­ه­اند. سیاست­گذاران، مؤسسات مالی، انجمن­های صنعتی و کارآفرینان کسب‌وکارهای کوچک و متوسط به‌طور درخورتوجهی از یافته­های این پژوهش سود می­برند. با درک عمیق­تر از مسائل تأمین مالی تولید که کسب­وکارهای کوچک و متوسط با آن روبه‌رو هستند، بهره‌وران مداخلات هدفمند، محصولات مالی و چارچوب­های سیاستی را با هدف تقویت دسترسی این کسب­وکارها به سرمایه و تقویت رشد پایدار آنها طراحی ‌می‌کنند. با توجه به مطالب مذکور، سؤال اصلی که این پژوهش را هدایت می­کند، عبارت است از: «الگوی موانع تأمین مالی تولید در کسب‌وکارهای کوچک و متوسط چگونه است؟»

در بخش‌های بعدی در اصول و مبانی موانع تأمین مالی کسب­وکارهای کوچک و متوسط و تأمین مالی تولید کاوش عمیقی انجام می­شود. سپس الگوی پیشنهادی این پژوهش با رویکرد فراترکیب بر‌اساس مطالعات و پژوهش­های پیشین ارائه و اجزای اساسی و زیربنای نظری آن بیان می‌شود. علاوه ‌بر ‌این، پیامدهای یافته­های پژوهش، برای بهره‌وران مختلف بحث می­شود و راه­هایی برای پژوهش‌های آینده در این حوزه حیاتی روشن می­شود. بر اساس این، هدف این پژوهش، کمک به پیشرفت دانش و عمل در تأمین مالی کسب­وکارهای کوچک و متوسط و تقویت رشد پایدار آنها در سراسر جهان است.

مبانی نظری

کسب­وکارهای کوچک و متوسط، طیف متنوعی از کسب‌وکارها را نشان می‌دهد که با مقیاس به‌نسبت کوچک‌تر عملیات‌شان در مقایسه با شرکت­های بزرگ مشخص می‌شود. در‌حالی­که تعاریف کسب­وکارهای کوچک و متوسط در کشورهای مختلف متفاوت است، اما معمولاً شرکت­هایی با تعداد محدودی از کارمندان و درآمدهای سالانه کمتر از یک آستانه خاص را شامل می‌شود. برخلاف اندازه، کسب­وکارهای کوچک و متوسط تأثیر مهمی در رشد اقتصادی، تقویت نوآوری و ایجاد فرصت­های شغلی دارند (Dvorsky et al., 2021). بر‌خلاف شرکت­های بزرگ‌تر، کسب­وکارهای کوچک و متوسط بیشتر چابکی، نوآوری و پاسخ­گویی به نیازهای بازار محلی را در اولویت قرار می­دهند. اهداف آنها معمولاً حول محور دستیابی به رشد پایدار، سودآوری و رقابت در بازار است، درحالی­که محدودیت‌های منابع و نبود قطعیت‌های بازار را بررسی می‌کنند (Heider et al., 2021).

با‌این‌حال، کسب­وکارهای کوچک و متوسط در مسیر موفقیت خود با موانع بی­شماری روبه‌رو هستند. این موانع را می‌توان به چندین نوع کلی، از‌جمله موانع قانونی، رقابت در بازار، دسترسی به منابع مالی، محدودیت‌های فناوری و جذب نیروی انسانی متخصص و ماهر دسته‌بندی کرد (Rupeika-Apoga & Petrovska, 2022). موانع قانونی، مانند الزامات انطباق پیچیده و تشریفات اداری بوروکراسی بیشتر به‌طور نامتناسبی بر کسب­وکارهای کوچک و متوسط فشار وارد می­آورد و زمان و منابع آنها را از فعالیت­های اصلی تجاری منحرف می­کند. علاوه‌ بر این، کسب­وکارهای کوچک و متوسط بیشتر  با رقابت سختی با شرکت‌های بزرگ‌تر - با منابع مالی و عملیاتی بیشتر- روبه‌رو هستند که موقعیت‌یابی و سودآوری آنها در بازار را با مشکلاتی روبه‌رو می‌کند (Khan, 2022). 

تأمین مالی تولید، جنبۀ حیاتی از عملیات کسب­وکارهای کوچک و متوسط را تشکیل می­دهد که شامل بودجه مورد‌نیاز برای تهیه مواد خام، سرمایه­گذاری در تأسیسات تولید و بهینه­سازی فرآیندهای تولید است. روش‌های مختلفی برای تأمین مالی تولید، از وام‌های سنتی بانکی و خطوط اعتباری گرفته تا منابع جایگزین مانند سرمایه‌گذاری خطرپذیر، سرمایه‌گذاران فرشته و تأمین مالی جمعی وجود دارد (Sahaym et al., 2021). هر روش تأمین مالی، بسته به عواملی مانند مرحله رشد کسب­وکار، ریسک پذیری و در‌دسترس بودن وثیقه، مزایا و محدودیت­های خاص خود را دارد (Nguyen & Canh, 2021).

در زمینه کسب­وکارهای کوچک و متوسط، تأمین مالی تولید به‌دلیل جایگاه محوری که در افزایش کارایی عملیاتی و مقیاس‌پذیری دارد، اهمیت زیادی دارد. برخلاف شرکت‌های بزرگ‌تر که به منابع مالی فراوان دسترسی دارند، کسب‌وکارهای کوچک و متوسط بیشتر با گزینه‌های تأمین مالی محدود و شرایط سخت برای گرفتن وام، دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند (Rao et al., 2023)؛ درنتیجه، تأمین مالی کافی برای فعالیت‌های تولیدی مسائل مهمی برای کسب­وکارهای کوچک و متوسط ایجاد ‌می‌کند و توانایی آنها را برای گسترش ظرفیت، نوآوری و پاسخ­گویی به‌موقع به تقاضاهای بازار محدود می‌سازد (Jaichandran et al., 2023).

در حوزۀ تأمین مالی تولید برای کسب­وکارهای کوچک و متوسط، موانع متعددی پدیدار می‌شوند که دسترسی به سرمایه و پایداری عملیاتی آنها را مختل می‌کند. این موانع شامل اطلاعات نامتقارن، محدودیت­های وثیقه، هزینه­های زیاد مبادله و ریسک‌گریزی در میان وام­دهندگان است (Dvorsky et al., 2021). کسب­وکارهای کوچک و متوسط معمولاً بدون سوابق مالی قوی و دارایی‌های وثیقه مورد‌نیاز وام‌دهندگان سنتی هستند که تأمین مالی مقرون به‌صرفه برای اهداف تولید را دچار مشکل می‌کند. علاوه‌بر‌این، ماهیت مبهم عملیات کسب­وکارهای کوچک و متوسط و ریسک‌های ذاتی مرتبط‌با سرمایه­گذاری­های کارآفرینی، بیشتر وام‌دهندگان را از اعطای اعتبار به این شرکت­ها باز‌می‌دارد و مشکلات مالی آنها را تشدید می­کند (Ortiz-Martínez et al., 2023).

به‌طور خلاصه، تأمین مالی فعالیت­های تولیدی در کسب­وکارهای کوچک و متوسط پر از موانعی است که مانع رشد و رقابت پذیری آنها می­شود. از موانع  قانونی و رقابت در بازار گرفته تا دسترسی به محدودیت­های مالی و فناوری، کسب‌وکارهای کوچک و متوسط در یک چشم­انداز پیچیده سرشار از مشکلات حرکت می­کنند (Matt & Rauch, 2020). این پژوهش با روشن‌کردن ماهیت این موانع و بررسی راه‌های بالقوه برای غلبه بر آنها، به‌دنبال کمک به پیشرفت دانش و عمل در تأمین مالی کسب­وکارهای کوچک و متوسط، ترویج رشد و شکوفایی پایدار این شرکت­ها است.

روش پژوهش

این پژوهش از رویکرد کیفی برای گردآوری داده‌های پژوهش با استفاده از روش فراترکیب سندلوسکی و بارسو (Sandelowski and Barroso, 2007) بهره گرفته است. این روش شامل هفت مرحله است که عبارتند از: تنظیم پرسش‌ها و اهداف پژوهشی، بازنگری نظام‌مند متون، جست‌وجو و گزینش مقاله‌های مرتبط، استخراج اطلاعات و نتایج مقاله‌ها، تحلیل و ترکیب یافته‌های کیفی، کنترل کیفیت و درنهایت ارائه یافته‌ها. این پژوهش برای تحلیل موانع تأمین مالی تولید در کسب‌وکارهای کوچک و متوسط، الگویی را ارائه کرده است. در این پژوهش از جست‌وجوی نظام‌مند در عناوین، چکیده و کلمات کلیدی مقالات منتشر‌شده با کلمات کسب­وکارهای کوچک و متوسط، شرکت­های کوچک و متوسط[3]، تأمین مالی تولید[4]، موانع تأمین مالی[5]، محدودیت سرمایه[6]، موانع مالی[7] و مسائل تأمین مالی[8] بهره ‌گرفته شده است.

انتخاب مقاله‌های مرتبط و تعیین بازه زمانی آنها براساس اهداف و مسائل اصلی پژوهش صورت گرفته است. معیارهای ورود به پژوهش شامل مقاله‌های کیفی غیرفارسی و مرتبط ‌با پرسش پژوهش بوده که در پایگاه‌های داده معتبر نظیر الزویر، ویلی، اسپرینگر، تیلور و فرانسیس و امرالد در طی دهه اخیر از سال 2014 تا 2023 منتشر شده و نمایۀ ISI-WOS، ISI-Listed یا اسکوپوس داشته ‌است. علاوه‌ بر این، مقاله‌های کیفی فارسی مرتبط ‌با پرسش پژوهش که در نشریات دارای اعتبار علمی- پژوهشی در بازه زمانی مذکور (معادل 1393 تا 1402 شمسی) چاپ شده‌اند، دسترسی آزاد داشتند و در پایگاه‌های داده سیویلیکا، سید و مگیران نمایه شده‌اند، نیز بررسی شده‌ است. فراوانی مقاله‌ها در پایگاه‌های فارسی و غیرفارسی در جدول (1 ارائه شده است. بر‌اساس جدول (1) ، 282 مقاله پس از جست‌وجوی نظام‌مند یافت شد که 256 مقاله با توجه به معیارهای ورود، حذف و 26 مقاله مرتبط برای تحلیل انتخاب شد. فرایند انتخاب مقالات نهایی در شکل 1 نمایش داده شده است.

جدول (1) فراوانی مقالات در پایگاه­های داده

Table (1) Frequency of the papers in the databases

شکل (1) مراحل انتخاب چک‌لیست پژوهش­های مطالعه‌شده از پایگاه­های اطلاعاتی منتخب

Figure (1) Stages of screening of the studies reviewed from selected databases

اعتبار این پژوهش با استفاده از روش سندلوسکی و بارسو (2007) تأیید شده است. برای افزایش روایی توصیفی، از معیارهای ورود به بررسی استفاده شده است که شامل اینها بوده است: برگزاری جلسات هفتگی برای گزارش ‌یافتن مقالات، بهره‌گیری از نرم‌افزار اندنوت برای ذخیره و بازبینی مقالات، تشکیل جلسات هفتگی و ارزیابی گزارش‌های اعضای تیم به‌منظور افزایش روایی تفسیری و استفاده از یک متخصص در حوزه پژوهش برای ارتقای روایی عملی. پایایی پژوهش را نیز با بهره‌گیری از برنامه مهارت‌های ارزیابی انتقادی[9] (2018)، اعضای تیم و خبرگان انجام داده‌اند. این ارزیابی شامل 10 پرسش درخصوص جنبه‌های مختلف مقالات صورت گرفته است؛ ازجمله: وضوح اهداف پژوهشی، منطق روش‌شناسی، تناسب طرح برای دستیابی به اهداف، تناسب روش نمونه‌گیری، تناسب روش گردآوری داده‌ها، کیفیت رابطه پژوهشگر و مشارکت‌کنندگان، کیفیت ملاحظات اخلاقی، دقت تحلیل داده‌ها، بیان شفاف یافته‌ها و ارزش پژوهش، با هدف ارزیابی کیفیت، دقت، اعتبار و اهمیت مقالات نهایی. بر‌اساس ارزیابی مقایسه‌ای[10] (Sandelowski & Barroso, 2007)، مقالات نهایی برمبنای شاخص‌های متعددی نظیر مشخصات نویسندگان، سال انتشار، عنوان، هدف، روش تحلیل و یافته‌ها ارزیابی شده‌اند. علاوه بر این، با استفاده از برنامه مهارت‌های ارزیابی انتقادی (2018)، کیفیت مقالات، ارزیابی و امتیازدهی شده است.

یافته‌ها

برای دستیابی به سؤال اصلی پژوهش، از دیدگاه تجزیه و تحلیل طبقه‌بندی‌شده[11] بهره گرفته شده است. در این روش، عبارات مرتبط با موانع تأمین مالی تولید در کسب­وکارهای کوچک و متوسط ابتدا به‌صورت رمزهای ابتدایی استخراج شده‌اند. سپس با استفاده از آنها، مفاهیمی که بازتاب‌دهندۀ الگوهای موجود در یافته‌ها بوده‌اند، ازطریق رمزگذاری باز شناسایی شده‌اند. این مفاهیم نیز با رمزگذاری محوری به زیرمقوله‌ها و مقوله‌های اصلی طبقه‌بندی شده‌اند. جدول (2 رمزگذاری باز و محوری داده‌های استخراج‌شده را همراه با منابع آنها نشان می‌دهد.

جدول (2) رمزگذاری باز و محوری داده­های استخراج‌شده

Table (2) Open and axial coding of the extracted data

بر‌اساس جدول (2)، یافته­های این پژوهش در 10 بُعد اصلی طبقه­بندی شدند: زیرساخت­های مالی و دسترسی، محیط قانونی و پیامدهای سیاسی، نبود تقارن و شفافیت اطلاعات، الزامات وثیقه و تأمین مالی مبتنی‌بر دارایی، شرایط و ضوابط وام، ارزیابی اعتبار و درک ریسک، پویایی بازار و رقابت، پیشرفت­های فناوری و دیجیتالی‌شدن، عوامل اجتماعی و اقتصادی و نابرابری­های منطقه­ای و فرآیندها و نوآوری‌های تأمین مالی جایگزین. در این مرحله برای اعتباردهی فرایند رمزگذاری و کنترل کیفیت آن از شاخص کاپای کوهن استفاده شده است. سپس مفاهیم ارائه‌شدۀ پژوهشگر با مفاهیم ارائه‌شدۀ فرد خبره مقایسه شده است که مقدار شاخص کاپا برابر با 896/0 حاصل شد و در سطح توافق عالی قرار دارد. الگوی تحلیل موانع تأمین مالی تولید در کسب‌وکارهای کوچک و متوسط در شکل 2 ارائه شده است.

شکل (2) الگوی تحلیل موانع تأمین مالی تولید در کسب‌وکارهای کوچک و متوسط

Figure (2) Model for analyzing barriers to financing of production in small and medium-sized enterprises

نتیجه­گیری

کسب­وکارهای کوچک و متوسط بخش درخورتوجهی از کسب­وکارها را در سطح جهانی تشکیل می­دهند و برای پیشبرد توسعه اقتصادی، به‌ویژه در اقتصادهای نوظهور، حیاتی هستند. این کسب­وکارها جایگاه اساسی در پیشبرد رشد اقتصادی، نوآوری و فرصت­های شغلی دارند. با‌این‌حال، برخلاف اهمیت آنها، بیشتر با مسائل بزرگی در دسترسی به منابع مالی روبه‌رو هستند که رشد آنها را مختل می‌کند و مانع پیشرفت اقتصادی گسترده­تر می‌شود. درک ماهیت پیچیده این موانع برای سیاست­گذاران، مؤسسات مالی و سایر بهره‌وران ضروری است تا راهبرد­ها و مداخلات هدفمندی را با هدف تسهیل دسترسی کسب­وکارهای کوچک و متوسط به منابع مالی توسعه دهند. با توجه مؤثر به این مسائل، جوامع می­توانند توان کامل این کسب­وکارها را درک کنند و با تقویت کارآفرینی، نوآوری را تحریک و فرصت­های شغلی پایدار ایجاد کنند و درنهایت، به اقتصادهای فراگیرتر و انعطاف پذیرتر تبدیل شوند. با درک اهمیت توجه به این موانع، هدف این پژوهش ارائه الگویی برای تحلیل عوامل گوناگونی است که مانع دسترسی کسب­وکارهای کوچک و متوسط به تأمین مالی تولید می‌شوند. با بهره­گیری از رویکرد فراترکیب، 57 شاخص در قالب 10 بُعد اصلی به‌صورت موانع تأثیرگذار بر تأمین مالی تولید در کسب‌وکارهای کوچک و متوسط شناسایی شد که این ابعاد عبارتند از: زیرساخت­های مالی و دسترسی، محیط قانونی و پیامدهای سیاسی، نبود تقارن و شفافیت اطلاعات، الزامات وثیقه و تأمین مالی مبتنی‌بر دارایی، شرایط و ضوابط وام، ارزیابی اعتبار و درک ریسک، پویایی بازار و رقابت، پیشرفت­های فناوری و دیجیتالی‌شدن، عوامل اجتماعی و اقتصادی و نابرابری­های منطقه­ای و فرآیند‌ها و نوآوری‌های تأمین مالی جایگزین.

بُعد «زیرساخت های مالی و دسترسی» بینش­های مهمی را دربارۀ مسائل پیش­روی کسب­وکارهای کوچک و متوسط در دسترسی به تأمین مالی تولید نشان می­دهد. در میان شاخص‌هایی مانند در‌دسترس بودن مؤسسات مالی، دسترسی به خدمات بانکی، عمق بازارهای مالی، برنامه‌های حمایتی دولتی، سرمایه‌گذاری خطرپذیر و دسترسی به تأمین مالی خرد، کسب‌وکارهای کوچک و متوسط با درجات مختلفی از موانع روبه‌رو می‌شوند. در‌دسترس بودن مؤسسات مالی، اهمیت یک سیستم بانکی قوی و نیاز کسب­وکارها را برای دسترسی به طیف متنوعی از ارائه‌دهندگان خدمات مالی برجسته می‌کند. با‌این‌حال، ­مشکلات از‌نظر دسترسی جغرافیایی، به­ویژه در مناطق دورافتاده یا توسعه‌نیافته همچنان وجود دارد. عمق بازارهای مالی بر لزوم وجود بازارهای سرمایه با عملکرد خوب تأکید می­کند که گزینه­های تأمین مالی متنوعی را متناسب با نیازهای کسب­وکارهای کوچک و متوسط ارائه می­دهند. برخلاف برنامه­های حمایتی دولت با هدف کاهش محدودیت‌های مالی، اثربخشی آنها در دستیابی به کسب­وکارهای کوچک و متوسط و رسیدگی به نیازهای خاص آ­نها همچنان یک نگرانی است. سرمایه­گذاری خطرپذیر، فرصتی را برای کسب­وکارهای کوچک و متوسط فراهم می­کند تا به تأمین مالی سهام دسترسی پیدا کنند، اما موانعی مانند ریسک­گریزی و نبود تقارن اطلاعاتی، ممکن است مشارکت آنها را محدود سازد. به‌طور مشابه، در‌حالی‌که تأمین مالی خرد یک راه تأمین مالی جایگزین ارائه می­دهد، دسترسی و مناسب‌بودن آن برای کسب­وکارهای کوچک و متوسط در مناطق مختلف متفاوت است. این یافته‌ها، اهمیت مداخلات هدفمند و اقدامات سیاستی را برای افزایش دسترسی کسب­وکارهای کوچک و متوسط به تأمین مالی تولید و تقویت رشد و توسعه آنها برجسته می‌کند.

بُعد «محیط قانونی و پیامدهای سیاسی» موانع مهمی را روشن می‌کند که کسب­وکارهای کوچک و متوسط در جهت‌یابی چارچوب‌های نظارتی و چشم‌انداز سیاست‌های مرتبط با تأمین مالی تولید با آن روبه‌رو هستند. شفافیت چارچوب قانونی برای کسب­وکارهای کوچک و متوسط برای درک تعهدات و حقوق خود بسیار مهم است، اما ابهام و پیچیدگی در مقررات، همان­طورکه توسط خان و همکاران (Khan et al., 2022) آن را برجسته کرده‌اند، مسائلی برای انطباق و برنامه‌ریزی راهبردی ایجاد می­کند. انطباق و سهولت اداری، همان­طور‌که های (Hai, 2021) بحث می‌کند، بر کارایی عملیاتی و تخصیص منابع کسب­وکارهای کوچک و متوسط تأثیر می­گذارد. با رویه­های اداری دست­وپاگیر بیشتر این کسب­وکارها را از دسترسی به منابع مالی باز می­دارد. سیاست­های مالیاتی که لی و همکاران (Li et al., 2022) آنها را بررسی کرده‌اند، به‌طور شایان‌توجهی بر دوام مالی و تصمیمات سرمایه­گذاری کسب­وکارهای کوچک و متوسط تأثیر می‌گذارند و شفافیت، ثبات و انصاف در رژیم‌های مالیاتی را ضروری می­کنند. برنامه­های حمایتی دولت که در مطالعات اوربیناتی و همکاران (Urbinati et al., 2021) منعکس شده است، جایگاه مهمی در کاهش محدودیت­های تأمین مالی دارند. ‌با‌این‌حال، کارآمدی آنها در دستیابی به کسب‌وکارهای کوچک و متوسط و رسیدگی به نیازهای خاص آنها همچنان یک نگرانی است. به‌طور مشابه، طرح‌های شمول مالی با هدف افزایش دسترسی کسب­وکارهای کوچک و متوسط به خدمات مالی است. با‌این‌حال، مسائل در حصول اطمینان از فراگیری و ارتباط با الزامات مختلف این کسب­وکارها وجود دارد. به‌طور کلی، این یافته‌ها بر تعامل پیچیده بین محیط‌های قانونی، چارچوب‌های خط‌مشی و تأمین مالی کسب­وکارهای کوچک و متوسط اشاره می‌کند و بر نیاز به مداخلات هدفمند و اصلاحات سیاستی برای تقویت یک اکوسیستم مساعد برای رشد و توسعه کسب­وکارهای کوچک و متوسط تأکید دارد.

بُعد «نبود تقارن و شفافیت اطلاعات» بینش­های مهمی دربارۀ مسائل پیش­روی کسب­وکارهای کوچک و متوسط در تأمین مالی تولید آشکار می­کند. در میان شاخص‌هایی مانند در‌دسترس بودن اطلاعات، شفافیت در شیوه‌های وام‌دهی، فرآیند‌های گزارش اعتبار، الزامات افشا، دسترسی به اطلاعات، شفافیت ارزیابی ریسک و اقدامات امنیتی داده‌ها، کسب‌وکارهای کوچک و متوسط در دسترسی به اطلاعات مالی شفاف و درخوراعتماد با موانع شایان‌‌توجهی روبه‌رو هستند. در‌دسترس بودن اطلاعات، بر اهمیت دسترسی کسب­وکارها به داده­های جامع و به‌روز دربارۀ گزینه­ها و الزامات تأمین مالی تأکید می­کند. شفافیت در شیوه­های وام­دهی برای کسب­وکارهای کوچک و متوسط برای تصمیم­گیری آگاهانه و درک شرایط و ضوابط وام‌های مؤسسات مالی بسیار مهم است. فرآیند‌های گزارش‌دهی اعتباری، جایگاه حیاتی در ارزیابی اعتبار کسب­وکارهای کوچک و متوسط دارند. با‌این‌حال مسائل دربارۀ صحت و کامل‌بودن اطلاعات اعتباری وجود دارد. با‌وجود الزامات افشا با هدف افزایش شفافیت در معاملات مالی، ممکن است کسب‌وکارهای کوچک و متوسط با تعهدات گزارش­دهی زیادی روبه‌رو شوند. دسترسی به اطلاعات به‌ویژه برای شرکت‌هایی که در مناطق دورافتاده یا ضعیف فعالیت می­کنند، همچنان یک نگرانی است. اطمینان از شفافیت ارزیابی ریسک برای کسب­وکارهای کوچک و متوسط ضروری است تا عوامل مؤثر بر تصمیمات وام­دهی را درک کنند و خطرات احتمالی را به‌طور موثر کاهش دهند. علاوه ‌بر این، اقدامات امنیتی قوی داده‌ها برای محافظت از اطلاعات مالی حساس این کسب­وکارها در برابر تهدیدات سایبری ضروری است. مقایسه این یافته‌ها با منابع مرتبط، هم‌سویی با مطالعات زیلینگ و همکاران (2016)، کپتورینو و همکاران (2021) را نشان می‌دهد که مشکلات فراگیر نبود تقارن اطلاعات و اهمیت شفافیت در تأمین مالی کسب‌وکارهای کوچک و متوسط را برجسته می­کنند.

بررسی بُعد «الزامات وثیقه و تأمین مالی مبتنی‌بر دارایی» مسائل پیش­روی شرکت­های کوچک و متوسط در دسترسی به تأمین مالی تولید را روشن می­کند. شاخص­هایی مانند سیاست­های وثیقه، روش­های ارزیابی دارایی­ها، نسبت­های وام به ارزش، نبود تطابق دارایی- بدهی، و معیارهای غیرسنتی پذیرش وثیقه بر پیچیدگی­های ذاتی الزامات وثیقه کسب­وکارهای کوچک و متوسط و تأمین مالی مبتنی‌بر دارایی تأکید دارند. سیاست‌های وثیقه‌ای، انواع دارایی‌هایی را که به‌صورت وثیقه برای وام‌ها پذیرفته می‌شوند، دیکته می‌کنند که بیشتر برای شرکت‌های کوچک و متوسط با دارایی‌های مشهود محدود، مسائلی ایجاد می‌کند. روش‌های ارزیابی دارایی، ارزش تخصیص‌یافته به وثیقه را تعیین می‌کند، با اختلافاتی که به‌طور بالقوه بر تأیید و شرایط وام تأثیر می‌گذارد. نسبت وام به ارزش بر میزان تأمین مالی موجود نسبت‌به ارزش وثیقه تأثیر می­گذارد و بر ظرفیت استقراض کسب­وکار تأثیر می­گذارد. نبود تطابق دارایی و بدهی به تفاوت بین مدت یا ماهیت دارایی­ها و بدهی­ها اشاره دارد که خطر نقدینگی را برای کسب­وکارهای کوچک و متوسط ایجاد می­کند. معیارهای غیر‌سنتی پذیرش وثیقه رویکردهای نوآورانه را برای وثیقه بررسی می‌کنند. با‌این‌حال شرکت‌های کوچک و متوسط ممکن است در برآوردن این معیارها با موانعی روبه‌رو شوند. مقایسه این یافته‌ها با منابع مرتبط، سازگاری با مطالعات چیاپینی و همکاران (2022) و مانگلا و همکاران (2017) را نشان می‌دهد که بر مسائل مداوم در الزامات وثیقه و نیاز به فرآیندهای تأمین مالی مبتنی‌بر دارایی انعطاف‌پذیر و فراگیر متناسب با نیازهای متنوع کسب­وکارهای کوچک و متوسط تأکید می‌کنند.

بُعد «شرایط و ضوابط وام» بینش­های مهمی در مسائل پیش­روی شرکت­های کوچک و متوسط در به‌دست‌آوردن تأمین مالی تولید ارائه می­دهد. شاخص‌هایی مانند نرخ‌های بهره و کارمزد، مدت زمان و برنامه بازپرداخت وام، انعطاف‌پذیری شرایط بازپرداخت، جریمه‌های پیش‌پرداخت، میثاق‌ها و شرایط وام، رفع نکول و تخلف و ضمانت‌های وام و وثیقه پیچیدگی‌هایی را برجسته می‌کنند که شرکت‌های کوچک و متوسط در مذاکره با شرایط مطلوب وام با آن روبه‌رو هستند. نرخ بهره و کارمزد به‌طور شایان‌توجهی بر هزینه استقراض برای شرکت­های کوچک و متوسط تأثیر می­گذارد و نرخ­های بالاتر به‌طور بالقوه منابع مالی را در فشار قرار می­دهد. مدت زمان وام و برنامه‌های بازپرداخت بر مدیریت جریان نقدی و توانایی شرکت‌های کوچک و متوسط برای انجام تعهدات بازپرداخت تأثیر می‌گذارد. انعطاف‌پذیری در شرایط بازپرداخت برای انطباق با جریان­های درآمدی نوسان و مسائل عملیاتی کسب­وکارهای کوچک و متوسط بسیار مهم است. جریمه‌های پیش‌پرداخت ممکن است این کسب­وکارها را از بازپرداخت زودهنگام منصرف کنند و انعطاف‌پذیری مالی آنها را محدود سازند. میثاق­ها و شرایط وام، محدودیت­هایی را بر تصمیمات عملیاتی کسب­وکارهای کوچک و متوسط تحمیل می­کنند، درحالی­که اقدامات نکول و جبران تخلف، خطر جریمه­های مالی یا توقیف دارایی­ها را همراه دارد. ضمانت‌های وام و الزامات وثیقه بر توانایی شرکت‌های کوچک و متوسط برای دسترسی به منابع مالی تأثیر می‌گذارد، به‌ویژه برای آنهایی که دارایی‌های مشهود محدودی دارند. مقایسه این یافته‌ها با منابع مرتبط، هم‌خوانی با مطالعات اربابی و همکاران (2016) و بلوچی و همکاران (2019) را نشان می‌دهد که بر مسائل مداوم در مذاکره با شرایط وام مطلوب و نیاز به راه­حل­های تأمین مالی مناسب برای حمایت از رشد و پایداری کسب­وکارهای کوچک و متوسط تأکید کرده‌اند.

بُعد «ارزیابی اعتبار و درک ریسک» بینش­های مهمی دربارۀ مسائل پیش­روی شرکت­های کوچک و متوسط در دسترسی به تأمین مالی تولید آشکار می­کند. شاخص­هایی مانند ارزیابی امتیاز اعتباری و سابقه اعتباری، تجزیه و تحلیل صورت­های مالی، ارزیابی دوام کسب­وکار و ریسک صنعت، ارزیابی وثیقه و ریسک مبتنی‌بر دارایی و درک شرایط بازار و اقتصادی، ماهیت چندوجهی ارزیابی اعتبار و فرآیندهای درک ریسک را برای کسب­وکارهای کوچک و متوسط برجسته می­کند. ارزیابی امتیاز اعتباری و سابقه اعتباری در سنجش رفتار اعتباری گذشته و شایستگی اطمینان بازپرداخت شرکت­های کوچک و متوسط اساسی است. تجزیه و تحلیل صورت­های مالی، سلامت مالی کسب­وکار را بررسی می‌کند و نقدینگی، سودآوری و پرداخت بدهی آنها را ارزیابی می­کند. ارزیابی ریسک صنعت و دوام کسب‌وکار، چشم‌انداز موفقیت شرکت‌های کوچک و متوسط در بخش‌های مربوط و ریسک‌های ذاتی مرتبط با پویایی صنعت را بررسی می‌کند. ارزیابی وثیقه و ارزیابی ریسک مبتنی‌بر دارایی بر ارزیابی و ریسک احتمالی دارایی‌های ارائه‌شده به‌صورت وثیقه وام متمرکز است. درک شرایط بازار و اقتصادی عوامل خارجی مؤثر بر ثبات مالی و ظرفیت بازپرداخت کسب­وکارهای کوچک و متوسط را در ‌نظر می­گیرد. مقایسه این یافته‌ها با منابع مرتبط، سازگاری با مطالعات لی و همکاران (2022) و های (2021) را نشان می‌دهد که مسائل پایدار در ارزیابی اعتبار و درک ریسک را برای کسب­وکارهای کوچک و متوسط برجسته می‌کنند. این مقایسه‌ها بر اهمیت اصلاح روش‌های ارزیابی و تقویت راهبرد‌های کاهش ریسک برای تسهیل دسترسی این کسب‌وکارها به تأمین مالی تولید و ترویج رشد پایدار و انعطاف‌پذیری آنها در محیط‌های اقتصادی پویا تأکید می‌کنند.

بررسی بُعد «پویایی بازار و رقابت» بینش­های مهمی در مسائل پیش­روی کسب­وکارهای کوچک و متوسط در دسترسی به تأمین مالی تولید ارائه می­دهد. شاخص‌هایی مانند ساختار بازار، چشم‌انداز رقابتی، تمرکز صنعت، موانع ورود، جایگزین‌ها و مکمل‌ها، راهبرد‌های قیمت‌گذاری و اختلالات فناوری ماهیت چندوجهی پویایی بازار را روشن می‌کنند که بر چشم‌انداز تأمین مالی کسب­وکارهای کوچک و متوسط تأثیر می‌گذارند. ساختار بازار ترکیب و سازماندهی بازاری را مشخص می­کند که این کسب­وکارها در آن فعالیت می­کنند و بر قدرت چانه­زنی و دسترسی آنها به تأمین مالی تأثیر می­گذارد. تجزیه و تحلیل چشم­انداز رقابتی، شدت رقابتی را که شرکت­های کوچک و متوسط با آن روبه‌رو هستند، ارزیابی می­کند و بر سودآوری و توانایی آنها برای جذب سرمایه­گذاری تأثیر می­گذارد. تمرکز صنعت، میزان تسلط بر بازار تأثیرگذاران اساسی را اندازه­گیری می‌کند که بر فرصت­های کسب­وکارهای کوچک و متوسط برای رشد و ورود به بازار تأثیر می‌گذارند. موانع ورود شامل موانع قانونی، مالی و فناوری است که مانع مشارکت شرکت­های کوچک و متوسط در بازار می­شود. تجزیه و تحلیل جایگزین­ها و مکمل­ها، محصولات یا خدمات جایگزینی را بررسی می­کندکه ممکن است بر تقاضای بازار و رقابت شرکت‌های کوچک و متوسط تأثیر بگذارد. راهبرد­های قیمت­گذاری بر تولید درآمد و سودآوری کسب­وکارهای کوچک و متوسط تأثیر می­گذارد و عملکرد مالی و جذابیت آنها را برای وام‌دهندگان شکل می­دهد. اختلال فناوری، تأثیر نوآوری و دیجیتالی‌شدن را بر پویایی بازار بررسی و فرصت‌ها و مسائل را برای راهبرد‌های تأمین مالی کسب­وکارهای کوچک و متوسط ارائه می‌کند. مقایسه این یافته‌ها با منابع مرتبط، سازگاری با مطالعات لی و همکاران (2021) و های (2021) را نشان می‌دهد که مسائل پایدار در جهت‌یابی بازارهای رقابتی و اهمیت تطبیق راهبردهای تأمین مالی با پویایی بازار در‌حال تحول را برجسته می‌کند.

بُعد «پیشرفت‌های فناوری و دیجیتالی‌سازی» مسائل و فرصت‌های کسب­وکارهای کوچک و متوسط را در دسترسی به منابع مالی تولید روشن می‌کند. شاخص‌هایی مانند زیرساخت‌های دیجیتال، پذیرش فناوری‌های مالی، ادغام پلتفرم‌های دیجیتال و اقدامات امنیت سایبری بر تأثیر تحول‌آفرین پیشرفت‌های فناوری بر تأمین مالی این شرکت‌ها تأکید دارند. زیرساخت دیجیتال، به در‌دسترس بودن و کیفیت شبکه­ها و خدمات دیجیتالی اشاره دارد که برای تسهیل تراکنش­های مالی برخط و دسترسی به پلتفرم­های تأمین مالی ضروری هستند. پذیرش فناوری‌های مالی شامل استفاده از ابزارهای نوآورانه مانند بلاک­چین، هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی برای ساده‌سازی فرآیندهای مالی و افزایش دسترسی به تأمین مالی برای شرکت‌های کوچک و متوسط است. ادغام پلتفرم‌های دیجیتال شامل ادغام یکپارچه ابزارهای دیجیتال در عملیات و فعالیت‌های تأمین مالی کسب­وکارهای کوچک و متوسط، تقویت کارایی و اتصال در اکوسیستم مالی است. اقدامات امنیت سایبری در حفاظت از داده‌ها و تراکنش‌های مالی حساس کسب­وکارهای کوچک و متوسط در‌برابر تهدیدات و نقض‌های سایبری بسیار مهم است. مقایسه این یافته‌ها با منابع مرتبط، سازگاری با مطالعات مدنی (2020) و های (2021) را نشان می‌دهد که جایگاه محوری نوآوری فناوری را در تغییر شکل چشم‌اندازهای تأمین مالی کسب‌وکارهای کوچک و متوسط برجسته می‌کنند. این مقایسه‌ها بر ضرورت پذیرش طرح‌های دیجیتالی‌سازی و اولویت‌بندی اقدامات امنیت سایبری برای بهره‌برداری از توان کامل پیشرفت‌های فناوری و هدایت مؤثر پارادایم‌های تأمین مالی در حال تحول و درنهایت رشد و انعطاف‌پذیری آنها در عصر دیجیتال تأکید می‌کند. 

بُعد «عوامل اقتصادی، اجتماعی و نابرابری­های منطقه­ای» مسائل پیچیده­ای را روشن می­کند که کسب­وکارهای کوچک و متوسط در دسترسی به تأمین مالی تولید با آن روبه‌رو هستند. شاخص‌هایی مانند سطوح توسعه اقتصادی، نابرابری درآمد، دسترسی به آموزش، توسعه زیرساخت‌ها، نابرابری‌های اقتصادی منطقه‌ای و سیاست‌های حمایتی دولت بر ماهیت چندوجهی عوامل اجتماعی- اقتصادی مؤثر بر تأمین مالی این کسب­وکارها تأکید دارند. سطوح توسعه اقتصادی بازتاب‌دهنده رونق و توان رشد کلی مناطق است که بر در‌دسترس بودن منابع مالی و فرصت­های سرمایه­گذاری برای کسب‌وکارهای کوچک و متوسط تأثیر می­گذارد. نابرابری درآمد، موانعی را برای تأمین مالی کسب­وکارها ایجاد می­کند؛ زیرا نابرابری در توزیع ثروت ممکن است دسترسی به سرمایه را محدود کند و مانع تلاش­های کارآفرینی شود، به‌ویژه برای جوامع به حاشیه رانده‌شده. دسترسی به آموزش برای تقویت کارآفرینی و سواد مالی در میان صاحبان کسب­وکارهای کوچک و متوسط بسیار مهم است و آنها را قادر می­سازد تا به‌طور مؤثر در مناظر پیچیدۀ تأمین مالی حرکت کنند. توسعه زیرساخت، اتصال و دسترسی را افزایش می­دهد و عملیات کسب­وکار و دسترسی به بازارها و تأمین مالی را تسهیل می­کند. نابرابری‌های اقتصادی منطقه‌ای، توزیع نابرابر منابع و فرصت‌ها را برجسته می‌کند و مداخلات هدفمند برای رسیدگی به نابرابری‌ها در دسترسی به منابع مالی را ضروری می‌سازد. سیاست‌های حمایتی دولت ازطریق طرح‌هایی مانند کمک‌های بدون‌عوض، یارانه‌ها و مشوق‌ها جایگاه اساسی در تقویت توسعه کسب­وکارهای کوچک و متوسط دارند، اما مسائلی در تضمین توزیع عادلانه و اثربخشی این سیاست‌ها وجود دارد. مقایسه این یافته‌ها با منابع مربوط، مطابقت با مطالعات مدنی (2020) و لی و همکاران (2022) را نشان می‌دهد که بر تأثیر درخور‌توجه عوامل اجتماعی- اقتصادی بر تأمین مالی کسب­وکارهای کوچک و متوسط و نیاز به سیاست‌های جامع برای رسیدگی به نابرابری‌های منطقه‌ای و ترویج رشد اقتصادی فراگیر تأکید می‌کنند.

بررسی بُعد «فرآیند‌ها و نوآوری‌های تأمین مالی جایگزین» راه‌های متنوعی در دسترس شرکت‌های کوچک و متوسط  برای تأمین مالی تولید آشکار می‌کند. شاخص‌هایی مانند وام‌دهی همتا‌به‌همتا، پلتفرم‌های تأمین مالی جمعی، تأمین مالی فاکتور، تأمین مالی زنجیره تأمین و تأمین مالی مبتنی‌بر درآمد، رویکردهای نوآورانه‌ای را برجسته می‌کنند که چشم‌انداز تأمین مالی را متحول کرده است. پلتفرم‌های وام‌دهی همتا‌به‌همتا، وام‌دهی مستقیم بین افراد یا مشاغل و دورزدن واسطه‌های مالی سنتی را امکان‌پذیر می‌سازد؛ درنتیجه دسترسی کسب­وکارهای کوچک و متوسط را به سرمایه افزایش می‌دهد و شرایط استقراض انعطاف‌پذیر ارائه می‌دهد. پلتفرم‌های سرمایه‌گذاری جمعی، سرمایه‌گذاری جمعی از افراد یا سازمان‌ها را تسهیل می‌کند، تأمین مالی را دموکراتیک می‌کند و به کسب­وکارها امکان می‌دهد برای پروژه‌ها یا سرمایه‌گذاری‌های خاص، بودجه جمع‌آوری کنند. تأمین مالی فاکتور به شرکت‌های کوچک و متوسط اجازه می‌دهد از حساب‌های دریافتنی خود برای تضمین جریان نقدی فوری، افزایش نقدینگی و حمایت از نیازهای عملیاتی استفاده کنند. تأمین مالی زنجیره تأمین، جریان نقدی را در طول زنجیره تأمین بهینه می‌کند و کسب­وکارها را قادر می‌سازد تا در‌مقابل صورت‌حساب‌های معوق یا سفارش‌های خرید به تأمین مالی دسترسی پیدا کنند و درنتیجه، همکاری و کارایی را در شبکه تأمین تقویت می‌کند. ساختارهای تأمین مالی مبتنی‌بر درآمد، ترتیبات تأمین مالی را بر‌اساس جریان‌های درآمد آتی، ارائه انعطاف‌پذیری و هم‌سویی بازپرداخت با عملکرد کسب‌وکار ایجاد می‌کند. مقایسه این یافته‌ها با منابع مرتبط، هم­خوانی با مطالعات آسونگو و همکاران (2021) و های (2021) را نشان می‌دهد که بر اهمیت فزاینده فرآیند‌های تأمین مالی جایگزین در رسیدگی به نیازهای مالی متنوع کسب­وکارها و تقویت کارآفرینی تأکید می‌کند. این مقایسه‌ها بر ضرورت پذیرش و حمایت از الگو‌های تأمین مالی نوآورانه برای سیاست‌گذاران و مؤسسات مالی برای ارتقای رشد و تاب‌آوری کسب‌وکارهای کوچک و متوسط در محیط‌های اقتصادی پویا تأکید می‌کنند که در‌نهایت توسعه اقتصادی فراگیر را پیش می‌برند.

بر‌اساس یافته‌های پژوهش، چندین پیشنهاد برای رفع موانع شناسایی‌شده و افزایش دسترسی کسب­وکارهای کوچک و متوسط به تأمین مالی تولید ارائه می‌شود. سیاست­گذاران و قانون­گذاران مالی باید ابتکاراتی با هدف افزایش شفافیت و دسترسی به اطلاعات مالی، از‌جمله فرآیندهای گزارش اعتبار و الزامات افشا، برای بهبود فرآیندهای ارزیابی ریسک وام‌دهندگان و تسهیل دسترسی کسب­وکارها به اعتبار، اولویت‌بندی کنند. علاوه بر این باید اقداماتی برای ساده‌سازی چارچوب‌های قانونی، افزایش انطباق و شفافیت در سیاست‌های مالیاتی برای کاهش پیچیدگی‌های اداری و ایجاد یک محیط مساعدتر برای تأمین مالی کسب­وکار اجرا شود. علاوه بر این، برنامه‌های آموزش مالی مناسب باید برای بهبود سواد مالی صاحبان کسب­وکارها توسعه داده شود و آنها را قادر سازد گزینه‌های تأمین مالی، از‌جمله فرآیندهای جایگزین مانند وام‌دهی همتا‌به‌همتا و پلتفرم‌های تأمین مالی جمعی را به‌طور مؤثر هدایت کنند. تلاش‌های مشترک بین دولت‌ها، مؤسسات مالی و بهره‌وران صنعت برای توسعه راه‌حل‌های تأمین مالی نوآورانه، مانند تأمین مالی زنجیره تأمین و تأمین مالی مبتنی‌بر درآمد برای رفع نیازهای مالی متنوع کسب­وکارهای کوچک و متوسط و ترویج رشد پایدار ضروری است. علاوه بر این، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های دیجیتال و اقدامات امنیت سایبری برای تسهیل یکپارچه‌سازی پلتفرم‌های دیجیتال و فناوری‌های مالی، تضمین امنیت و کارایی تراکنش‌های مالی برخط برای کسب­وکارها ضروری است. درنهایت، سیاست‌ها و ابتکارات حمایتی هدفمند باید برای رسیدگی به نابرابری‌های منطقه‌ای در توسعه اقتصادی و ارتقای دسترسی فراگیر به منابع مالی برای کسب­وکارها در مناطق مختلف جغرافیایی اجرا شود؛ در‌نتیجه، رشد و شکوفایی عادلانه اقتصادی را تقویت کند. با اجرای این پیشنهادها بهره‌وران می‌توانند محیطی توانمند ایجاد کنند که کسب­وکارهای کوچک و متوسط را برای غلبه بر موانع تأمین مالی و شکوفایی در چشم اندازهای پویای کسب­وکار توانمند می‌کند.

برخلاف بینش­های ارزشمند این پژوهش، اذعان به چندین محدودیت مهم است. اتکا به اصول موجود و روش فراترکیب ممکن است سوگیری‌ها و محدودیت‌های ذاتی مرتبط با کیفیت و جامعیت مطالعات وارد‌شده را معرفی کند. علاوه بر این، ماهیت پویای بازارهای مالی و محیط‌های نظارتی بر نیاز به پژوهش‌های مداوم برای ثبت روندها و تحولات در حال تحول تأثیرگذار بر پویایی تأمین مالی کسب­وکارهای کوچک و متوسط تأکید می‌کند. برای تلاش‌های پژوهشی آینده، چندین پیشنهاد می‌تواند برای رفع این محدودیت‌ها و گسترش پایگاه دانش در این زمینه در نظر گرفته شود. مطالعات طولی که پویایی تأمین مالی کسب­وکارهای کوچک و متوسط را در طول زمان ردیابی می‌کنند، می‌توانند بینش‌های ارزشمندی دربارۀ روندها و تغییرات در موانع و فرآیند‌های تأمین مالی ارائه دهند و امکان تحلیل قوی‌تر از تأثیر آنها را بر رشد و عملکرد کسب­وکارها فراهم کنند. علاوه بر این، مطالعات تطبیقی در مناطق مختلف و زمینه‌های اقتصادی دیدگاه‌های متفاوتی دربارۀ اثربخشی سیاست‌ها و ابتکارات مالی مختلف در توجه به نیازها و مسائلی مختلف کسب­وکارها ارائه می‌دهد. پژوهش‌های اکتشافی که نوآوری‌های تأمین مالی در‌حال ظهور را مانند تأمین مالی غیرمتمرکز (DeFi) و پلت‌فرم‌های وام‌دهی مبتنی‌بر بلاک­چین بررسی می‌کند، می‌تواند دیدگاه‌های جدیدی دربارۀ پارادایم‌های تأمین مالی آینده برای کسب­وکارهای کوچک و متوسط ارائه دهد. درنهایت، همکاری‌های میان‌رشته‌ای شامل متخصصان حوزه‌های مالی، اقتصاد، کارآفرینی و سیاست‌گذاری درک جامعی از پویایی تأمین مالی کسب­وکارهای کوچک و متوسط را تقویت می‌کنند و توسعه مداخلات متناسب‌تر و مؤثرتر برای حمایت از رشد و انعطاف‌پذیری در چشم‌انداز کسب‌وکار درحال تحول ایجاد می‌کنند.

[1] small and medium-sized enterprises

[2] GDP

[3] Small and medium-sized enterprises (SMEs)

[4] Production financing

[5] Financing obstacles

[6] Capital constraints

[7] Financial barriers

[8] Funding challenges

^[9] Critical Appraisal Skills Program

^[10] Comparative appraisals

^[11] Taxonomic analysis approach

^[12] Value-added tax

[13] Loan-to-Value Ratios (LTV)

^[14] Fair Isaac Corporation

^[15] Monopoly

^[16] Oligopoly 

^[17] fragmented market

[18] Herfindahl-Hirschman Index (HHI)

[19] Gross National Income (GNI)

[20] Human Development Index

[21] Lorenz curve