تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,652 |
تعداد مقالات | 13,408 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,248,310 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,087,021 |
مطالعۀ تاریخی اثرهای زلزله سال 1309ش /1930 م شهر سلماس بر جغرافیایی انسانی و تاریخی این منطقه | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
برنامه ریزی فضایی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 14، شماره 2 - شماره پیاپی 53، تیر 1403، صفحه 31-54 اصل مقاله (2.14 M) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/sppl.2024.140275.1767 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زینب احمدوند* 1؛ توحید ملک زاده دیلمقانی2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار گروه تاریخ، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استادیار گروه ژئوفیزیک، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهر، اهر، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بهطور تقریبی، یک قرن پیش زلزلۀ بزرگی در سال 1309 هجری شمسی شهر سلماس را در نیمهشب سهشنبه یا درحقیقت، بامداد روز چهارشنبه 17 اردیبهشت با 4/7=M و مؤسسۀ ژئوفیزیک 2/7=M لرزاند. این زلزله در تاریخ منطقۀ آذربایجان و حتی کل منطقه خاورمیانه یکی از مخربترین زلزهاست؛ بهطوری که سال 1930 میلادی در تاریخ زلزلهشناسی به نام سلماس ثبت شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی و مطالعۀ تأثیرات زلزلۀ اردیبهشت 1309 هجری شمسی شهر سلماس بر جغرافیایی انسانی و ابنیۀ تاریخی و باستانی این منطقه است. روش و رویکرد این پژوهش از نوع بنیادی و ازحیث روششناسی به شکل توصیفی و تحلیلی و برمبنای شیوۀ مطالعۀ منابع دستهاول اسنادی، کتابخانهای، مطالعات میدانی زمینشناسی و لرزهزمین ساخت است. نتایج و یافتههای این پژوهش نشان میدهد که زلزلۀ سلماس در آن واحد موجب تخریب کامل شهر دیلمقان و حدود 60 روستا در دشت سلماس و منطقههای حاشیۀ آن شد. دامنۀ آسیبها از دشت سلماس به دهستان قطور، خوی و مسیر علیای زاب در ترکیه نیز کشیده شد. این زلزله علاوهبر تخریب صددرصد شهر دیلمقان و کشتهشدن 2500 تا 4000 نفر باعث نابودی برخی آثار و ابنیۀ تاریخی و باستانی واقع در کل منطقۀ سلماس شد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سلماس؛ آذربایجان؛ ابنیۀ تاریخی؛ زلزله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه مرکز شهرستان سلماس در 38 درجه، 12 دقیقۀ شمالی و44 درجه و 46 دقیقه و40 ثانیۀ شرقی در استان آذربایجان غربی واقع شده است. بهطور تقریبی، در یک قرن پیش، یعنی در 16 اردیبهشت 1309 هجری شمسی زلزلهای به بزرگی 5/5= M درجه شهر سلماس را در ساعت 10صبح تکان داد و باعث خرابی برخی روستاها و ترکخوردن سقف و دیوارهای برخی منزلهای روستایی شد. 15 ساعت بعد در نیمهشب همان روز زلزلۀ بزرگ دیگری که درواقع، زلزلۀ اصلی بود در نیمهشب سهشنبه یا درحقیقت، بامداد روز چهارشنبه 17 اردیبهشت سال 1309 هجری شمسی با 4/7=M درجه رخ داد که شهر سلماس و بیشتر روستاهای آن را بهکلی تخریب کرد. این زلزله که جزء یکی از مخربترین زلزلههای منطقۀ آذربایجان بود، موجب تخریب کامل شهر دیلمقان و حدود 60 روستا در دشت سلماس و منطقههای حاشیهای آن شد و بهدنبال آن تلفات انسانی زیادی بین 2500 تا 4000 نفر را به دنبال داشت. در این زلزله بیشتر آثار باستانی و تاریخی شهر سلماس ازجمله حصار چهارمتری شهر دیلمقان، مسجدها، دیرها و کلیساهای مسیحیان، منارههای قرون میانۀ میرخاتون در کهنهشهر و بیشتر پلهای قدیمی ازبین رفتند. این زلزله تغییرات وسیعی را در منطقۀ سلماس ازلحاظ جغرافیای طبیعی، انسانی و تاریخی به وجود آورد. محققان در پژوهش حاضر کوشیدهاند تا ضمن پاسخگویی به پرسشهای ذیل تأثیرات زلزلۀ بزرگ اردیبهشت سال 1309 هجری شمسی شهر سلماس را بر جغرافیایی انسانی و ابنیۀ تاریخی و باستانی آن بررسی کنند. دامنۀ تأثیر زلزله در سال 1309 هجری شمسی شهر سلماس در چه وسعتی از منطقۀ آذربایجان بود؟ این زلزله ازنظر تلفات انسانی و نابودی و تخریب آثار تاریخی و باستانی منطقۀ سلماس چه تأثیری بر جغرافیای انسانی و تاریخی این منطقه داشته است؟
پیشینۀ پژوهش دربارۀ زلزلۀ بزرگ سال 1309 هجری شمسی سلماس باوجود اهمیت آن ازنظر تخریب و تلفات بزرگ انسانی بهجزء گزارشهای محلی و گزارشهای مندرج در روزنامههای آن زمان نظیر روزنامۀ اطلاعات (1309) و پارهای از خاطرهها و کتابهای تاریخی محلی در آن دوران انعکاسی صورت نگرفته است. برای اولین بار بربریان در سال 1976 پس از چهل و شش سال از وقوع زلزله به مطالعات میدانی این زلزله و پژوهشهای زمینشناسی و سایر موتکتونیک اقدام کرد (Berberian, 1976). سپس نتیجۀ گزارشهای خویش را در بولتن شمارۀ 39 سازمان زمینشناسی ایران به زبان انگلیسی منتشر کرد. عباسپور (1336) در پژوهشی با عنوان جغرافیای انسانی و اقتصادی شاهپور اشارههایی به این زلزله کرده است. جعفرپور (1343) در پژوهشی با عنوان جغرافیای شهر شاهپور اشارههای مختصری به وقوع زلزله در سلماس و احداث شهر جدید سلماس کرده است. زاهدی (1350) در مونوگرافی خود به نام بررسی و تحقیق دربارۀ شاهپور آذربایجان اشارهای گذرا به زلزلۀ سلماس داشته است. امبرسیز (1370) در کتاب خود با عنوان «تاریخ زمینلرزههایایران» بهصورت اجمالی به این زلزله توجه کرده و میتوان گفت یکی از گزارشهای زلزلهشناسی این زلزله است. شاه پسندزاده و زارع (1374) در کتاب خود با عنوان «بررسی مقدماتی لرزهخیزی» به شرح مباحث زمینشناسی منطقه اشارههایی کردهاند. ملکزاده دیلمقانی (1378) در کتابهای خود با عنوان «سلماس در سیر تاریخ و فرهنگ آذربایجان» و «تاریخ دههزار سالۀ سلماس و غرب آذربایجان» (1384) به زلزلۀ سلماس نیز پرداخته است. ملکزاده دیلمقانی (1383) در کتاب خود با عنوان «زلزلۀ بزرگ و مخرب سال 1309 سلماس» براساس تلگرافات، گزارشها و مطالب رسمی واقعۀ تخریبهای این زلزله را بررسی کرده است. ملکزاده دیلمقانی (1399) در کتاب خود با عنوان «زلزلهشناسی و مدیریت بحران در زلزلۀ بزرگ 1309 سلماس» وقایع زلزلۀ سلماس را ازنظر تاریخی و ازنظر زلزلهشناسی و مدیریت بحران بررسی کرده است.
وجه تسمیه و پیشینۀ تاریخی شهر سلماس براساس منابع تاریخی پیشینۀ شهر سلماس یا شهر قدیم دیلمقان[1] با مطالعات باستانشناسی تپههای محدودۀ شهر به 7000 تا 9000 سال قبل از میلاد بازمیگردد. عدهای از محققان امروزی بر این باور هستند که منطقۀ سلماس پایتخت دوم اورارتوییان یا درواقع، همان شهر اولهو یا اولخو بوده است و دخمههای موجود در «قارنی یاریق»، «هودر»، «دئریک»، «زنجیر قالا»، «چهریق»، «خان تختی»، «کاظم داشی» و «گویر چین قالا» را منتسب به اورارتوییها میدانند (ملکزاده، 1384، ص. 61).
شکل1: نقشۀ بازخوانیشده از روی قدیمیترین نقشۀ جهان به خط میخی اورارتو (منبع: Galichian, 2013, p. 85) Figure 1: Map re-read from the oldest map in the world, in Urartu cuneiform
برخی دیگر از مورخان قدمت شهر سلماس را مربوط به دوران ماد و بانی این شهر را شلمنسر سوم یا سلماناسار سوم پادشاه آشور (858-823 ق.م) میدانند. وی که در طی نبرد با حکام آتروپاتن (آذربایجان) و ارمن به شرق قلمرو خود لشکر کشید و این منطقهها را زیر نفوذ خود درآورد، در سرحدات آتروپاتن قلعهای به نام خویش با عنوان سلماناسار بنا نهاد و آن را ساخلوی دائمی لشکریان آشور در این منطقه قرار داد. نام قلعۀ سلماناسار بهمرور زمان به نام سلماس مبدل شد. قلعۀ سلماس در زمان هخامنشیان «زاروند » نام گرفت و در دورۀ اشکانیان با نام سلماس از منطقههای حائل بین دولت اشکانیان و روم بود. در زمان به قدرت رسیدن ساسانیان شهر سلماس جزء متصرفات آنان و از قلعههای مهم شمال غرب ایران در این دوران شد. در دوران اسلامی بلاذری از مورخان مسلمان قرن سوم هجری و صاحب کتاب فتوح البلدان، در شرح فتوحات مسلمانان در ذکر وقایع سال 20 هجری در کنار نام شهرهای خوی و ارومیه از شهر سلماس نیز نام میبرد. بسیاری از سیّاحان ازجمله مقدسی، اصطخری و ابن حوقل، جغرافیدان مسلمان قرن چهارم، دربارۀ سلماس بهعنوان شهری زیبا، آباد و پرنعمت مطالبی آوردهاند (مقدسی، 1361، ص. 560؛ اصطخری، 1347، ص. 156؛ ابن حوقل، 1366، ص. 96).
شکل2: محل سلماس در آثار جغرافیدانان قرون اولیه اسلامی (منبع: انوری، 1394، ص. 75) Figure 2: The location of Selmas in the works of early Islamic geographers
شکل3: موقعیت شهر سلماس در ایالت آذربایجان در قرون میانه اسلامی (منبع: انوری، 1394، ص. 75) Figure 3: The location of the city of Selmas in the state of Azerbaijan in the Islamic Middle Ages
مقدسی در کتاب احسن التقاسیم در سال 375 هجری قمری سلماس را شهری زیبا با بازارهای فراوان معرفی میکند و به مسجد جامع این شهر که از سنگ بنا شده است، اشاره میکند (مقدسی،1361، ص. 560).
شکل4: نقشۀ اصطخری از منطقۀ آذربایجان (منبع: Galichian, 2013, p. 89) Figure 4: A map of Azerbaijan region
شکل5: سلماس در نقشۀ آذربایجان و اران و ارمنستان در کتاب مسالک و ممالک اصطخری (منبع: Galichian, 2013, p. 89) Figure 5: Selmas in the map of Azarbaijan, Iran and Armenia in the book of Masalak and Mamalek Istakhari
با حملۀ مغولان صحراگرد به ایران در قرن هفتم و در تداوم آن تأسیس سلسلۀ ایلخانان در ایران و توجه ویژۀ مغولان به ایالت آذربایجان و انتخاب مراغه بهعنوان پایتخت ازسوی هلاکوخان مغول بود که این ایالت روبه توسعه نهاد و منطقۀ سلماس بهویژه کهنهشهر نیز مانند دیگر منطقههای آذربایجان تا حدی روبه آبادانی نهاد. حمدالله مستوفی مورخ و جغرافینویس سدۀ هشتم هجری نیز در نزهه القلوب از این سرزمین نامبرده است (مستوفی، 1362، ص. 100).
شکل6: نقشۀ جهاننمای حمدالله مستوفی (منبع: مستوفی، 1362، ص.100) Figure 6: Sel World map of Hamdallah Mostofi
شهر سلماس در اواخر صفویه ویرانه و نام سلماس به منطقۀ مابین خوی و ارومیه اطلاق شد. در ابتدای تأسیس قاجاریه قصبۀ دیلمقان در منطقۀ سلماس که موقعیت جغرافیایی و طبیعی ممتازی داشت، روبه توسعه نهاد. در دورههای بعد مثلاً در دوران خانات آذربایجان به ذکر جنگهای خانات افشار ارومیه و دنبلی خوی به کرّات به نام دیلمقان / دیلمغان سلماس برمیخوریم. حصارکشی و عمارتها و دکانهای این قصبه بعدها با سعی و کوشش خوانین دنبلی در سالهای حکومت احمد خان دنبلی (1200 – 1167ق) در آن باز و مرکز حکومت ولایت سلماس شد. شهر دیلمقان مرکز ولایت سلماس، درنهایت در طی زلزلۀ سال 1309 هجری شمسی بهطور کامل، ویران و شهر جدید شاهپور[2] در کنار ویرانههای دیلمقان با اصول شهرسازی مدرن (نقشه شطرنجی) در آن دوران و با ایمنی زیاد بنا شد (ملکزاده، 1398، ص. 101).
شکل7: نقشۀ شهر جدید سلماس بعد از زلزله در سال 1309ش (منبع: ملکزاده، 1384، ص. 651) Figure 7: Map of the new city of Selmas after the earthquake طبق منابع محلی چند هفته پس از استقرار آرامش اولیه در سلماس در اوایل خرداد 1309 هجری شمسی (بهطور تقریبی، دو هفته پس از ویرانی کامل شهر در زلزله)، یعنی در تاریخ 10خردادماه 1309 هجری شمسی با حضور والی وقت آذربایجان، علی منصور، شهر جدیدی در یک کیلومتری دیلمقان در محل فعلی شهر سلماس با نقشۀ صحیح شهرسازی و مهندسی و بهصورت شطرنجی با مهندس اسدالله خاورزمین احداث و به هریک از اهالی شهر سلماس قطعه زمین مناسبی برای خانهسازی و اسکان داده شد. این شهر در مدت چهار ماه با 36 خیابان، 4 میدان اصلی در مرکز شهر و 4 میدان در فاصلههای یکسان در دور شهر بنا شد. علاوه بر این، 1700 خانه و واحد مسکونی با مسجدها، حمام و تعداد زیادی دکان و مغازه بنا شد. همانگونه که در فوق نیز اشاره شد، این شهر جدید را شاهپور نام نهادند و بهتدریج خرابی دهات و روستاهای اطراف آن ترمیم شد (ملکزاده، 1399، ص. 15). امروزه از ویرانههای سلماس چیزی باقی نمانده است. بهجزء پایۀ دیوارهای «آقامچیدی» و سنگهای منشوریشکل ستونهای مسجد که برجای مانده است. میراث فرهنگی محل این آثار را حصارکشی کرد. این منطقه برای آیندگان ازجهت برنامهریزی اصولی بهمنظور بسط دانش زلزلهشناسی و مهندسی زلزله در منطقه بهعنوان یادگاری از زلزلۀ مشهور و ویرانگر سال 1309 هجری شمسی /1930 میلادی سلماس استفاده میشود (ملکزاده، 1398، ص. 101).
موقعیت جغرافیایی کنونی شهر سلماس شهر سلماس مرکز شهرستان سلماس در 38 درجه،12 دقیقۀ شمالی و44 درجه و 46 دقیقه و40 ثانیۀ شرقی در استان آذربایجان غربی واقع شده است. فاصلۀ سلماس از ارومیه مرکز استان آذربایجان غربی90 کیلومتر، از همسایۀ شمال آن شهرستان خوی 45 کیلومتر، همسایههای شرقی شبستر و تسوج بهترتیب 90 و 55 کیلومتر است. سلماس با جادۀ گونئی به شهر تبریز مرکز استان آذربایجان شرقی وصل میشود. این جاده در حدود 130 کیلومتر طول دارد. همچنین، با راهآهن سلماس میتوان به تبریز، تهران، آنکارا، استانبول، اروپا و سوریه مسافرت کرد. ایستگاه قره تپه سلماس محل استقرار گمرک بوده است و مسافران استانبول و سوریه امور گمرکی، بررسی پاسپورت و ویزای خود را در اینجا انجام میدادند. علاوه بر این، منطقۀ آزاد تجاری سلماس در این منطقه قرار دارد. فرودگاههای ارومیه و خوی بهترتیب در 80 و 25 کیلومتری سلماس قرار دارد تا سالهای اخیر اسکلۀ سلماس به نام بره در دریاچۀ ارومیه فعّال بوده است؛ ولی بهسبب خشکی صددرصدی دریاچه فعالیت چندانی ندارد (ملکزاده، 1384، ص. 19).
چگونگی وقوع زلزله سال 1309 ش ساعت 10 صبح سهشنبه 16 اردیبهشت سال 1309 هجری شمسی زلزلهای به بزرگی 5/5= M شهر سلماس را لرزاند و باعث خرابی چند دکان و خانه شد. در این زلزله بهطور تقریبی، 15 نفر کشته شدند. برای همین، تعدادی از اهالی شهر را تخلیه کردند. بر اثر این زلزله روستاهای هفتوان، کوچه میش و کلشان تخریب شد. در هفتوان چند خانه بهکلی فرو ریخت و یک زن با یک کودک زیر آوار ماند. در روستاهای کوچه میش و کلشان بهطور تقریبی، تمام خانهها تخریب و در هرکدام یک نفر کشته شد (ملکزاده، 1399، ص. 14). در روستاهای دیگر سلماس آسیبها کمتر بود؛ برای مثال، در روستاهای کهنهشهر، پتهوئر (Pata ver)، سارنا و پیه جوک (Payajuk) چند خانه فرو ریخت و سقف و دیوار بیشتر ساختمانها ترک خورد. در دیگر روستاها نظیر محلم، اؤله، خسروا، دیریش و مغانجوق بیشتر خانهها ترک خورد. کمی دورتر از مرکز زلزله که بولتن مؤسسۀ ژئو فیزیک 15/38 درجۀ شمالی و 75/44 درجۀ شرقی (منطقۀ تمر، شورگل) میزان خرابی زلزلهها را برآورد کرده بودند، یعنی در روستاهای حبشی، اختاخانا، یوشانلو، خان تختی، عیان و سنجی تنها چند دیوار ترک خورده بود. این زلزله که درحقیقت، پیشلرزۀ زلزلۀ اصلی و مهیب سلماس بود، هشداری برای مردم سلماس و روستاهای اطراف بود که خانههای خود را ترک کنند و بدینسان جان خود را از زلزلههای احتمالی نجات دهند. در این میان، نقش فرماندۀ سربازخانۀ سلماس در این دوران چشمگیر بود. فرماندۀ پادگان سلماس ضمن هشدار به مردم سلماس از بابت نخوابیدن در زیر سقف سنگین خانهها تمام سربازان پادگان سلماس را به حالت آمادهباش در خارج پادگان نگه داشت که آمادگی و کمک این سربازان در فردای آن روز قابل تقدیر بود (ملکزاده، 1378، ص. 243).
شکل 8: هیئت رجال ارومیه برای کمک به زلزلهزدگان سلماس (منبع: ملکزاده، 1384، ص. 648) Figure 8: Urmia's delegation to help the victims of the Selmas earthquake
پانزده ساعت بعد در نیمهشب همان روز یا درحقیقت، بامداد روز چهارشنبه 17 اردیبهشت سال 1309هجری شمسی زلزلۀ اصلی با قدرت 4/7=M رخ داد. این زلزله در آن واحد موجب تخریب کامل دیلمقان (Dilmgan) و حدود 60 روستا در دشت سلماس و منطقههای حاشیۀ آن شد. زلزله در بولتنهای مهم زلزلهنگاری جهان در ساعت هفت و سه دقیقه و بیست و دو ثانیه (07:23:22) به وقت جهانی و حدود ساعت ده صبح به وقت محلی ثبت شده است (ملکزاده، 1399، ص. 7).
شکل9: زمینلرزه 1307ش/1930م سلماس (منبع: ملکزاده، 1399، ص. 7) Figure 9: Selmas earthquake 1307/1930 AD
شکل10: زمینلرزه 1307ش/1930م سلماس (منبع: ملکزاده، 1399، ص. 7) Figure 10: Selmas earthquake 1307/1930 AD
دامنۀ آسیبها از دشت سلماس به دهستان قوطور و مسیر علیای زاب در ترکیه کشیده شده بود و موجب کشتهشدن 2500 تا 4000 نفر در سلماس شد. این زلزله که بزرگی آن را بربریان (1974) 4/7=M و مؤسسۀ ژئوفیزیک 2/7=M برآورد کرده است، یکی از مخربترین زلزلههای آذربایجان و شاید منطقۀ خاورمیانه است (ملکزاده، 1399، ص. 8). بر اثر این زلزله در تبریز بیشتر سیمهای برق و تلفن و تلگراف قطع شده بود. همچنین، در بندر شرفخانه نیز موجهای مهیب دریاچۀ ارومیه باعث صدمه به کشتیها و ادارۀ کشتیرانی شد. روز چهارشنبه گروهی از مردم وحشتزدۀ سلماس برای اطلاعدادن این واقعه به تبریز و کمک خواستن از مقامات با پای پیاده از کرانۀ دریاچه ارومیه خود را به شرفخانه رسانده بودند؛ چون همۀ سیمهای تلفن و تلگراف سلماس و تبریز قطع شده بود (ملکزاده، 1399، ص. 14).
شکل11: نابودی کامل شهر دیلمقان در زلزله سال 1930م/1309ش (منبع: ملکزاده، 1384، ص. 648) Figure 11: The complete destruction of Dilmaqan city in the earthquake of 1930 AD/1309 AH
امبرسیز شعاع تخریب زلزلۀ اصلی را 23 کیلومتر و شعاع احساس آن را 350 کیلومتر برآورد کرده است؛ یعنی این زلزله در بغداد و تفلیس نیز احساس شده بود. پسلرزههای زلزلۀ اصلی روستاهای گیوران، میرعمر، راویان و چالیان را در جنوب قوطور خوی که پیشاپیش تخریب شده بودند، بهکلی ویران کرد و به ناحیهای که در اثر لرزۀ اصلی، خسارت شدیدی ندیده بود، بهسختی آسیب رساند (امبرسیز، 1370، ص. 224).
دگرگونیهای مورفولوژی و زمینساخت در زلزلۀ سلماس یکی از اثرهای زلزله تغییرات گسترده درسطح زمین است که به شکل گسستگی و شکاف زمین (گسل)، بهوجود آمدن چشمههای آب و رانشهای زمین و صخرهسنگها دیده میشود. در اثر این زلزلۀ بزرگ تکتونیک، سایزموتکتونیک و ژئومورفولوژی منطقۀ سلماس نیز دستخوش تغییراتی شد که دامنۀ این تغییرات تاکنون نیز دیده میشود. مهمترین این تغییرات عبارت است از: 1) به وجود آمدن چشمههای آب (زلزلۀ بولاغی) پس از زلزله در 10 کیلومتری شمال گسل سلماس یک چشمه آب گازدار 18 درجه به وجود آمد که در سلماس، زلزلۀ بولاغی (چشمه زلزله) نامیده شد. این چشمه بعدها پس از زلزلۀ 22 ژوئن 1973 میلادی رنگ گل به خود گرفت. این چشمه تا سالهای اخیر همچنان به آبدهی ادامه میداد تا اینکه با پایینرفتن سطح ایستابی منطقۀ سلماس در اثر استفادۀ بی رویه از سفرههای آب زیرزمینی و حفر چاههای عمیق کشاورزی این چشمه خشک شد (ملکزاده، 1384، ص. 614).
2) تغییرات سطح ایستابی چاههای منطقه در اثر تغییرات در موقعیت لایههای زمین و تنشهای واردشده بر این لایهها، لایههای آبدار زمین دچار تغییراتی میشوند. درنتیجۀ زلزلۀ سلماس، سطح ایستابی چاههای منطقه موقتاً افزایش یافت و درنهایت، منطقههای پست را آب فراگرفت؛ اما با ساکنشدن زمین سطح ایستابی در منطقۀ سلماس بهزودی به سطح پیشین خود فرونشست. در زلزلههای بعدی نیز گزارشهایی از این قبیل تغییرات سطح ایستابی در دست است (ملکزاده، 1384، ص. 614). 3) تغییرات سطح آبی دریاچۀ ارومیه و ایجاد امواج سهمگین در آن در اثر این زلزله آب دریاچۀ ارومیه که خیلی پایین رفته بود، بهتدریج بالا آمد. در اثر امواج سهمگین و پرقدرت زلزله در بندر شرفخانه نیز موجهای مهیب ایجاد شد. این امواج باعث صدمه به کشتیها، بندر و اسکلۀ شرفخانه، تأسیسات ساحلی و ادارۀ کشتیرانی در دریاچۀ ارومیه شد (ملکزاده، 1399، ص. 26). 4) وقوع زمینلغزش و رانش زمین در منطقه مرکز زلزلۀ سال 1309 سلماس در پای کوههای جنوب سلماس به طرف غرب آن بود. در اثر زلزله زمینلغزشهای متعدّد در درۀ سلماس و در شیبهای لشکیران و سایر منطقهها رخ داد که باتوجه به کمجمعیتبودن این منطقهها شدت تخریب اندک بود؛ با این حال گزارشهایی از زمینلغزش و رانش زمین در روستاهای غربی سلماس و روستاهایی که در منطقههای شیبدار قرار داشته، گزارش شده است (ملکزاده، 1384، ص. 614). امروزه نیز آثار سقوط و ریزش سنگهای بزرگ و صخرههایی به بزرگی یک اطاق در کوههای خان تختی، گیرچاوش، ایستیسو، آج واج، قارنییاریق و کوههای غرب سلماس دیده میشود. 5) ریزش تپههای باستانی در دشت سلماس تپههایی موجود هستند که بیشتر باستانی هستند. این تپههای باستانی از چند هزار سال قبل آبادی و منطقهها اسکانیافتۀ بشری بودند که بهتدریج بهصورت تپه درآمدهاند. براساس کاوشهای باستانشناسی و مشاهدههای میدانی، ریزش تپههای باستانی هفتوان تپه و دیریش تپه در اثر این زلزله قابل ملاحظه بوده است (ملکزاده، 1384، ص. 614). 6) ایجاد گسل زلزله و شکافت زمین این زلزله همراه گسلشی بود که هنوز هم میتوان آن را مشاهده و نیز میتوان برروی زمین بهگونهای ناپیوسته درطول حدود 16 کیلومتر از شمال غرب شورگؤل (shor gol) تا همسایگی کهنه شهر دنبال کرد. در بیشتر مسیر آن گسلی که گرای300 درجه داشته باشد، میتوان دربارۀ جهت جنبش واقعی گسل جنوب سلماس داوری کرد که راستگرد است؛ اما بهجزء در دو نقطه که جابهجایی افقی راستگرد یک و 4 متری قابل اندازه گیری است. با وجود این، مقدار جنبش را نمیتوان تعیین کرد. بین شورگؤل و محل تقاطع گسلش با زولاچای، طرف شمال شرقی شکستگی گسله پایین افتاده است. مقدار جابهجایی قائم متغیر است و در برخی جاها افت ظاهری به 4 تا 6 متر میرسد. اثر گسیختگی پس از کهنهشهر در منطقۀ سلماس دیگر قابل مشاهده نیست. با این همه، اطلاعات محلی دلالت بر آن دارد که این اثر درطول 6 تا 12 کیلومتر دیگر در همان راستا درطول کنارۀ جنوب غرب دوشوان چای ادامه داشته است (Berberian, 1976, p. 272). در شمال غرب دئریک، شکستگی گسل دیگری را در سنگ و آبرفت میتوان دید که درطول حدود 3 کیلومتر با گرای50 تا 60 درجه کشیده شده و طرف غرب آن پایین افتاده است.
شکل12: نقشۀ زمینشناسی سلماس گسلهای فعّال طی زلزله 1309هجری شمسی و برخی از روستاهای منطقه (منبع: شهرابی، 1373، ص. 17) Figure 12: Geological map of Selmas active faults during the 1309 earthquake and some villages in the region
7) تخریب منطقههای مسکونی و تأسیسات شهری این زلزله باعث تخریب صددرصدی شهر دیلمقان، قصبۀ کهنهشهر و کل روستاهای منطقۀ سلماس شد. رشته پسلرزهها در حدود سه ماه و نیم دنباله داشت و بزرگترین پسلرزه در 8 مه / 18 اردیبهشت همان سال سبب تخریباتی در شرفخانه، خوی و قوطور شد. در اثر این زلزله تأسیسات ارتباط شهری مانند سیم تلگراف سلماس و تبریز، تلفن و برق و تلگراف در شهرهای همجوار نظیر تبریز، ارومیه، تسوج، خوی و شبستر قطع شد (ملکزاده، 1399، ص. 27).
تلفات انسانی زلزله سلماس مهمترین آسیبی که زلزله و پدیدههای مربوط به آن بر جوامع بشری تحمیل میکند، تلفات انسانی آن است. پس از این زلزلۀ وحشتناک یک عده سیصد نفری که در زیر آوارهای شهر مانده بودند، درنتیجۀ مجاهدت سربازان سلماس از زیر خاک بیرون آورده شدند و در مریضخانههای موقت ارتش که با چادرهایی تهیه شده بود، زیر نظر درمان قرار گرفتند. نان و غذا با اتومبیلهای امداد از نقاط دیگر آذربایجان به سلماس حمل و وسایل آسودگی اهالی و مجروحان فراهم شد. منصور والی وقت آذربایجان و سرتیپ حسنخان مقدم (ظفرالدوله) فرماندۀ لشکر شمال غرب و چند نفر از رؤسای ایلات منطقه برای بازدید نقاط زلزلهزده از تبریز وارد سلماس شدند و وجوه زیادی از طرف دولت و شیر و خورشید سرخ (هلالاحمر فعلی) بین زلزلهزدگان تقسیم شد. در شهر ارومیه نیز پس از دریافت خبر زلزله در سلماس و تخریب کامل سلماس سریع هیئت مؤسسۀ شیر و خورشید سرخ (سابق) ارومیه تشکیل و موضوع کمک و مساعده به زلزلهزدگان سلماس مطرح و بیدرنگ حاج امیر نظمی افشار از اعضا پیشقدم در امور خیریه و عضو جمعیت مزبور با دکتر علی احمدخان مقدارهای دارو و سایر مایحتاج لازم را برداشتند و برای معاینه و معالجۀ مجروحان به سلماس عزیمت کردند. دکتر امیر اعلم رئیس جمعیت شیر و خورشید سرخ (سابق) مرکز و پزشک مخصوص دربار به ارومیه رفت و از آنجا وارد سلماس شد و همراه با دو پزشک مردم را معالجه کردند. دکتر حسینقلی صفیزاده دانشآموختۀ پزشکی از روسیه که از اهالی قرهباغ آذربایجان بود و در اثر حملۀ ارامنه در سال 1297 هجری شمسی به قریۀ عربلر ماکو آمده بود و در سال 1302 هجری شمسی با درجۀ سرگردی در خدمت ارتش بود، در آن زلزلۀ وحشتناک زلزلهزدگان را معالجه کرد. نجاتیافتگان بعدها شرح میدادند که دکتر صفیزاده بیآنکه وقت استراحت داشته باشد، خوراک خود را در دستمالی میپیچید و روزها پیدرپی مشغول معالجۀ زخمیها بود. روزی پس از سه روز بیخوابی در اتاقی پشت میزش به خواب میرود و در همان حال خواب، زلزلۀ دیگری رخ میدهد و دیوارهای اتاق فرومیریزد و دکتر زیر سقف میماند که پس از 8 ساعت زنده میماند؛ ولی او را بهصورت مجروح از زیر خاک بیرون میآورند (ملکزاده، 1384، ص. 613).
شکل 13: وضعیت زلزلهزدگان (منبع: ملکزاده، 1384، ص. 613) Figure 13: The condition of the earthquake victims اطلاعات دقیقتر از شمار زخمیها، کشتهها و تخریب روستاها طبق گزارش Berberian به شرح ذیل است:
آسیب زلزله به آثار تاریخی و باستانی منطقۀ سلماس
در این زلزله بیشتر آثار تاریخی و باستانی سلماس ازجمله حصار 4 متری شهر دیلمقان، مسجدها، بقاع قدیمی، عبادتگاههای مسیحیان و منارۀ قرون وسطی میرخاتون در کهنهشهر و پلهای قدیمی از بین رفت. جدول1: آثار تاریخی و باستانی تخریب شده در سلماس طی زلزله 1309 هجری شمسی Table 1: Historical and ancient monuments destroyed in Selmas during earthquake
منبع: ملکزاده، 1399، ص. 21
برخی از تصاویر ذیل آخرین عکسها و اسناد باقیمانده از این بناها و آثار تاریخی و باستانی این منطقه است.
شکل 14: تصاویر شماتیک از کلیساهای منطقۀ سلماس (قسمتهای تیرهرنگ بر اثر زلزله تخریب شده است) (منبع: Berberian, 1976, P. 292) Figure 14: Schematic images of the churches in Selmas region, the dark parts were destroyed by the earthquake
شکل15: گسیختگیهای حاصل در اثر زمینلرزه در محل تپۀ باستانی هفتوان، پیکانها (منبع:Berberian, 1976, p. 312 ) Figure 15: The ruptures resulting from the earthquake at the ancient site of Haftavan Pikanha
شکل 16: دروازۀ شهر قدیم دیلمقان (مرکز ولایت سلماس دورۀ قاجار) (منبع: ملکزاده، 1401، ص. 1) Figure 16: The gate of the old city of Dilmaqan (center of Selmas Province, Qajar period)
شکل 17: برج امینهخاتون همسر تاجالدین علیشاه (منبع: ملکزاده، 1384، ص. 107) Figure 17: Tower of Amina Khatun, the wife of Tajuddin Alisha
شکل 18: شهر دیلمقان سال 1305هجری شمسی و مقبره روشنعلی شاه (منبع: ملکزاده، 1384، ص. 610) Figure 18: The city of Dilmqan in 1305 and the tomb of Roshan Ali Shah
نتیجهگیری پژوهش حاضر با بهرهگیری از مطالب کتابهای تاریخی و پژوهشهای محلی تدوین یافته است. زلزلۀ بزرگ و مخرب سال 1309 هجری شمسی سلماس جزء یکی از مخربترین زلزلههای منطقۀ آذربایجان است. این زلزله 15 ساعت پس از پیشلرزۀ سلماس در نیمهشب سهشنبه یا درحقیقت، بامداد روز چهارشنبه 17 اردیبهشت زلزلۀ اصلی در آن واحد موجب تخریب کامل دیلمقان و حدود 60 روستا در دشت سلماس و منطقههای حاشیۀ آن شد. دامنۀ آسیبها از دشت سلماس به دهستان قطور و مسیر علیای زاب در ترکیه کشیده شده بود و موجب کشتهشدن 2500 تا 4000 نفر در سلماس شد. در این مطالعه تغییرات و دگرگونیهای مورفولوژیک در اثر زلزلۀ سلماس و نیز درجه تخریب آثار باستانی در این منطقه بررسی شد. در منطقۀ سلماس بهسبب ناامنیهای پس از دوران صفویه آثار باستانی جدّی و قابل تأملی وجود نداشته و اگر اثری برجای بوده پس از دورۀ قاجاریه بنا شده است که آن هم در حوادث پس از جنگ اول جهانی تقریباً نابود شد. بررسی آثار باقیماندۀ باستانی در سلماس نشان میدهد آثار موجود در کوهستان نظیر قلاع باستانی و دخمههای اورارتوئی و یا بناهائی که به نوعی در ساختمانشان سنگ به کار رفته است، استحکام بهنسبت مناسبی دربرابر زلزلۀ بزرگ 2/7 درجۀ سلماس داشتهاند. براساس این مطالعه، کل آثار خشتی و گلی منطقه از بین رفته است. در اثر این زلزلۀ بزرگ تکتونیک، سایزموتکتونیک و ژئومورفولوژی منطقۀ سلماس نیز دستخوش تغییراتی شد که دامنۀ این تغییرات تاکنون نیز دیده میشود. مهمترین این تغییرات عبارت است از: تخریب تأسیسات شهری، تخریب منطقههای مسکونی، ایجاد گسل زلزله و شکافت زمین، ریزش تپهها، وقوع زمینلغزش و رانش زمین در منطقه، تغییرات سطح آبی دریاچۀ ارومیه و ایجاد امواج سهمگین در آن، تغییرات سطح ایستابی چاههای منطقه، به وجود آمدن چشمههای آب (زلزلۀ بولاغی). در اوایل خردادماه سال 1309 (تقریباً دو هفته پسزلزله) شهر جدیدی در یک کیلومتری خرابههای شهر زلزلهزده در محل فعلی شهر سلماس با نقشۀ صحیح شهرسازی و مهندسی و بهصورت شطرنجی احداث شد. امروزۀ از خرابههای شهر زلزلهزده چیزی برجای نمانده و خرابهها به زمین زراعی و مسکونی تبدیل شده است.
شکل 19: کلیسای سنگی تخریبشده پیجیک واقع در روستایی به همین نام (منبع:(Berberian, 1976, p. 278 ) Figure 19: The destroyed Pijik stone church located in the village of the same name
شکل20: مسجد جامع دیلمقان (منبع: ملکزاده، 1384، ص. 616) Figure 20: Dilmaqan grand Mosque
[1] دیلمقان یا دیلمان نام قدیم شهر سلماس و نام منطقهای در محل فعلی شهر سلماس بوده است که در زلزلۀ سال 1309ش بهطور کامل ویران شد و شهر فعلی سلماس در کنار آن بنا شد (ملکزاده، 1384، ص. 609). .[2] بعد از ساخت شهر جدید سلماس در سال 1309ش در دوران پهلوی اول (رضاشاه) این شهر شاهپور نام گرفت که در دوران بعد از انقلاب اسلامی1357 ش به نام قدیمی خود، یعنی سلماس مشهور شد (ملکزاده، 1384، ص. 28). | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع
ابنحوقل، محمد (1366). سفرنامۀ ابن حوقل: ایران در صوره الارض (جعفر شعار، مترجم). انتشارات امیر کبیر.
اصطخری، ابو اسحاق ابراهیم (1347). مسالک و الممالک (به کوشش ایرج افشار). بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
امبرسیز، نیکلاس، و ملویل، چارلز (1370). تاریخ زمینلرزههای ایران (ابوالحسن رده، مترجم). انتشارات آگاه.
انوری، امیر هوشنگ (1394). اطلس تاریخی نقشهها و تصویرهای جغرافیایی آذربایجان. ندای تاریخ.
جعفرپور، ابراهیم (1343). جغرافیای شاهپور [رسالۀ دکتری، دانشگاه تبریز]. پایگاه دسترسی به اطلاعات پایاننامهها و رسالههای دانشگاه تبریز. https://lib.tabrizu.ac.ir/fa/page/7893
زاهدی، حبیب (1350). بررسی و تحقیق دربارۀ شاهپور آذربایجان. انتشارات شورای مرکزی جشن شاهنشاهی آذربایجان غربی.
شاه پسندزاده، مجید، و زارع، مهدی (1374). بررسی مقدماتی لرزهخیزی، لرزۀ زمینساخت و خطر زمینلرزه، گسلش در پهنۀه استان آذربایجان شرقی. مؤسسۀ بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله.
شهرابی، مصطفی (1373). شرح نقشۀ زمینشناسی چهارگوش ارومیه به مقیاس 1:250000. سازمان زمینشناسی کشور.
عباسپور، اسماعیل (1336). جغرافیای انسانی و اقتصادی شاهپور [پایاننامۀ کارشناسی ارشد، دانشگاه تبریز]. پایگاه دسترسی به اطلاعات پایاننامهها و رسالههای دانشگاه تبریز. https://lib.tabrizu.ac.ir/fa/page/7893
مستوفی، حمدالله (1362). نزهه القلوب (به اهتمام گی لسترنج). دنیای کتاب.
ملکزاده دیلمقانی، توحید (1378). سلماس در سیر تاریخ و فرهنگ آذربایجان. انتشارات آینا
ملکزاده دیلمقانی، توحید (1383). زلزلۀ بزرگ و مخرب سال 1309 سلماس. انتشارات آینا.
ملکزاده دیلمقانی، توحید (1384). تاریخ دههزار سالۀ سلماس و غرب آذربایجان. ائلدار.
ملکزاده دیلمقانی، توحید (1398). زلزلههای بزرگ آذربایجان: از اوایل میلاد تا 1398ش. انتشارات آینا.
ملکزاده دیلمقانی، توحید (1399). زلزلهشناسی و مدیریت بحران در زلزلۀ بزرگ 1309 سلماس. انتشارات آینا.
ملکزاده دیلمقانی، توحید (1401). سلماس در دوران مشروطیت. انشارات آینا.
مقدسی، ابو عبدالله محمد بن احمد (1361). احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم (دکتر علینقی منزوی، مترجم). چاپ کاویان.
References
Abbaspour, I. (1957). Human and economic geography of Shahpur. ]Master's thesis, Tabriz University[. Database of Access to theses and theses information of Tabriz University. https://lib.tabrizu.ac.ir/fa/page/7893 [In Persian].
Ambarsiz, N., Melvil, Ch. (1991). History of earthquakes in Iran (A. Radeh, Trans.). Aghaz Publications. [In Persian].
Anvari, A. (2014). Historical atlas of maps and geographical images of Azerbaijan. The call of history. [In Persian].
Berberian. M. (1976). Salmas earthquake. Gs Report No 39.
Berberian. M. (1978). Seismotectonies contribution to the of Iran (part IV). No 40 Gs.
Galichian, R. (2013). A brief history of the maps of armenia. Journal Of Armenian Studies Yerevan: Armenian National Academy Of Sciences, 1, 83-107. https://fundamentalarmenology.am/datas/pdfs/60.pdf
Ibn Hoqal, M. (1987). Ibn hawqal's travelogue: Iran in the shape of the earth (J. Shaar, Trans.). Amir Kabir Publications. [In Persian].
Istakhari, A. A. (1968). Masalak and mamalek (By Iraj Afshar). Book translation and publishing company. [In Persian].
Jafarpour, I. (1964). Geography of Shahpur [PhD thesis, Tabriz University]. Database of Access to theses and theses information of Tabriz University. https://lib.tabrizu.ac.ir/fa/page/7893 [In Persian].
Mostofi, H. (1983). Nazah al-Qulob (By the attention of Gay Lestrange). World of books. [In Persian].
Malekzadeh Dilmaghani, T. (1999). Selmas in the history and culture of Azerbaijan. Aina publications. [In Persian].
Malekzadeh Dilmaghani, T. (2004). The big and destructive earthquake of 1309 Selmas. Aina publishers. [In Persian].
Malekzadeh Dilmaghani, T. (2005). Ten-thousand-year history of Selmas and West Azerbaijan. Tabriz. Eldar publishers. [In Persian].
Malekzadeh Dilmaghani, T. (2018). Great earthquakes in Azerbaijan from the beginning of the new era to 2018. Aina publications. [In Persian].
Malekzadeh Dilmaghani, T. (2019). Seismology and crisis management in the great earthquake of 1930 Selmas. Aina publications. [In Persian].
Malekzadeh Dilmaghani, T. (2022). Selmas during the constitutional era. Aina. [In Persian].
Moghdasi, A.A. M.A. (1982). Ahsan al-taqasim in the knowledge of the regions (A. Manzavi, Trans.). Kavian publishing. [In Persian].
Shah Pansandzadeh, M., & Zare, M. (1995). A preliminary study of seismicity seismicity and earthquake risk faulting in East Azarbayjan province. International institute of seismology and earthquake engineering. [In Persian].
Shahrabi, M. (1994). Description of the geological map of the urmiya quadrangle on a scale of 1:250,000. Geological organization of Iran. [In Persian].
Zahedi, H. (1971). Investigation and research about Shahpur Azerbaijan. Publications of the central council of West Azarbaijan imperial festival. [In Persian]. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 145 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 98 |