
تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,706 |
تعداد مقالات | 13,973 |
تعداد مشاهده مقاله | 33,603,169 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 13,325,515 |
گردشگری ادبی با تأکید بر شناسایی اساطیر و داستانهای عامیانه: اقتصادی خلاق برای شهر اصفهان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اقتصاد شهری | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 7، شماره 2، مهر 1401، صفحه 39-56 اصل مقاله (1.02 M) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/ue.2023.138432.1264 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فریبا سعید مهر1؛ ندا ترابی فارسانی* 2؛ افسانه سعادتی جبلی3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1کارشناسی ارشد مدیریت جهانگردی گرایش برنامهریزی توسعه، دانشگاه هنر اصفهان، اصفهان، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشیار گروه موزه و گردشگری، دانشگاه هنر اصفهان، اصفهان، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3مدرس ادبیات، دانشگاه هنر اصفهان، اصفهان، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
میراثهای ادبی ازجمله صنایع فرهنگی و خلاقی هستند که امروزه یکی از بازارهای با علایق ویژه گردشگری به نام گردشگری ادبی درحال تجاریسازی پایدار آنها است. اهداف پژوهش حاضر عبارتاند از شناسایی اساطیر و داستانهای عامیانه ادبی در شهر اصفهان و مکانهای وابسته به آنها. در این راستا از روش کیفی (تحلیل مضمون) بهره گرفته شده است. نتیجه تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد شهر اصفهان با در برگرفتن مکانهایی با چهار مضمون فرعی، داستانهای عامیانه دربارة شاه عباس کبیر، داستان عامیانه دربارة کوچه سوزنگرها و حمله افغانها به اصفهان، حکایت تخممرغها و داستان عامیانه بختگشایی دختران، پتانسیل بالایی برای رونق گردشگری ادبی با تأکید بر داستانهای عامیانه دارند. افزون بر آن، برای مضمون اصلی اساطیر ادبی، شش مضمون فرعی شناسایی شدند که عبارتاند از مهر یا میترا از ایزدان آیین مزدیَسنا (اسطوره نور)، نمادهای خیر و شر در اساطیر ایرانی، ایزدبانو آناهیتا که در اسطورهشناسی ایران از او با عنوان «الهه آبها» یاد میشود، داستان عاشقانه خسرو پرویز و معشوقه اصفهانی او، شکر اصفهانی، درختان مقدس در اسطورهشناسی، داستانهای هزار و یک شب، کلیله و دمنه، امیر ارسلان نامدار و ...؛ در نتیجه، شش مسیر گردشگری ادبی شهر اصفهان با تأکید بر داستانهای ادبی عامیانه و اساطیر مشخص شدند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
گردشگری فرهنگی؛ گردشگری ادبی؛ اساطیر؛ داستانهای عامیانه؛ شهر اصفهان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه برخی نویسندگان معتقدند اقتصاد خلاق رویکردهای جدیدی را برای فرایندهای کسبوکار، زنجیره تقاضا و عرضه ایجاد میکند و اقتصاد خلاق میتواند بهعنوان کلید پویایی توسعه شهر عمل کند (Levickaitė, 2011: 81-92). گردشگری یکی از پایههای اقتصاد خلاق است که هم از اقتصاد خلاق سود میبرد و هم از آن حمایت میکند (Ooi, 2006: 1-20). یکی از هستههای اصلی اقتصاد خلاق، اقتصاد فرهنگی است و در این میان، گردشگری فرهنگی که مهمترین محصول قابل عرضه و تقاضا در آن، هنر و فرهنگ است، ازجمله اقتصاد خلاق و فرهنگی به شمار میآید. میراثهای ملموس و ناملموس ادبی یکی از شناختهشدهترین صنایع فرهنگی هستند و در این میان، به اساطیر و داستانهای عامیانه ادبی میتوان اشاره کرد. یکی از راههای تجاریسازی پایدار اساطیر و داستانهای عامیانه ارائه آنها بهعنوان محصول فرهنگی خلاق است که در این میان، گردشگری ادبی بهعنوان زیرشاخة گردشگری فرهنگی و اقتصاد خلاق میتواند نقش بسیار پررنگی داشته باشد. کشور ایران ظرفیتهای بسیار زیادی برای رشد و توسعه صنعت گردشگری دارد. ادبیات پارسی ازجمله میراثهای غنی و ارزشمندی است که در صورت مطالعه، شناخت و معرفی سویههای گوناگون آن، به یکی از تأثیرگذارترین عاملهای جذب مخاطب و عامل انگیزه سفر و بازدید میتواند تبدیل شود. ادبیات پارسی مجموعهای از حماسه و روایتها، اساطیر، اشعار، ضربالمثلها، داستانها، داستانهای عامیانه، روایتهای عاشقانه و سنت شفاهی ایرانیان باستان و ... را در بر میگیرد. در طول تاریخ ایران، ادبیات پارسی با نقشآفرینی برجسته و مهم خود، موجب غنابخشیدن به هویت فرهنگی ایرانیان بوده است. بیشتر مضامین فرهنگی ایران با بیان شیوای ادبی، در قالب متون زیبای نثر و نظم درخور توجه دوستداران فرهنگ ایرانی بوده است. افزون بر آن، معرفی شخصیتهای تاریخی و ادبی، اساطیر و داستانهای ایرانی، آشنایی با زندگینامه نویسندگان و شاعران، مکانهایی که در آنها داستان یا رمانی اتفاق افتاده یا محلی بوده است که شاعر یا نویسنده از آن برای خلق اثر الهام گرفته است، میتوانند بخشی از بازار گردشگری را به خود اختصاص دهند که امروزه به نام گردشگری ادبی شناخته میشود. کشور ایران با برخورداری از ادبیات و فرهنگ بسیار غنی و برجسته بهعنوان صنایع فرهنگی میتواند در زمره کشورهایی باشد که گردشگری ادبی در آن با قدرتمندی و کارآمدی موجب رشد و توسعه گردشگری شود. گفتنی است از میان میراثهای ناملموس فرهنگی که ثبت یونسکو شدهاند، بازی چوگان (بازی اسبسواری همراه با موسیقی، داستانسرایی و نقالی) است. داستانسرایی نمایشی ایرانی ازجمله میراثهای ادبی ایران زمین است. اساطیر و قصههای کهن ایران و داستانهای عامیانه جزء قدیمیترین آثاری هستند که زندگی اجتماعی، شیوه تفکر، فرهنگ، سنت، اندیشه و اخلاق مردم این سرزمین را نشان میدهند؛ زیرا ایران سرزمینی پهناور با جغرافیایی متنوع است و هر قوم و منطقهای قصههای عامیانه خود را دارند. این قصهها تا همین چند دهه قبل روی کاغذ نیامده بودند و در قرن حاضر بود که بعضی از اهالی قلم و کارشناسان و ادیبان مانند علیاکبر دهخدا، محمدعلی جمالزاده، امیرقلی امینی و جلال آل احمد قدمهایی در گردآوری و نگارش فرهنگ عامه برداشتند. همچنین، تعدادی از متلهای ایرانی (مانند، اشتر به چراست و ...) و داستانهای عامیانه (مانند، داستان عاشقانه کرم و آصلی و ...) در فهرست میراثهای ناملموس فرهنگی ملی ایران ثبت شدهاند. گردشگری ادبی در ایران پیوندی ناگسستنی با اساطیر ایرانی، افسانهها و داستانهای عامیانه دارد که موضوع پژوهش حاضر است. شناخت و معرفی دقیق اساطیر و مکانهای اسطورهای از مزایای گردشگری ادبی است که میتواند نقش مهم و ارزشمندی در معرفی و حفاظت از میراثهای ملموس و ناملموس ادبی داشته باشد. در پژوهش پیش رو سعی بر آن شده است که با شناسایی پتانسیلهای گردشگری ادبی با تأکید بر اساطیر و داستانهای عامیانه در شهر اصفهان، شناخت دقیق و بیشتری نسبت به مکانهای منسوب به اساطیر و داستانهای عامیانه در این شهر حاصل شود و آنها بهعنوان مقصد گردشگری ادبی معرفی شوند. در این راستا پژوهش حاضر دو هدف زیر را دنبال میکند: 1) شناسایی اساطیر و داستانهای عامیانه در شهر اصفهان، 2) شناسایی مکانهای وابسته به اساطیر و داستانهای عامیانه در شهر اصفهان. در سند راهبردی توسعه گردشگری مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی مصوب 1400 نیز تأکید بر حفظ و تقویت هویت فرهنگی، ارتقای آگاهی و فرهنگسازی و رعایت توسعه پایدار در گردشگری است که انجام پژوهش حاضر میتواند گامی در راستای رسیدن به ماموریتهای سند راهبردی توسعه گردشگری مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی باشد (شفیعا و طلایی، 1400: 7). همچنین، پژوهش حاضر با شناسایی اساطیر و داستانهای عامیانه در شهر اصفهان و مکانهای وابسته به آنها علاوه بر اینکه مسیر درآمدزایی جدیدی برای راهنمایان تور و مسیر گردشگری جدیدی برای گردشگران ایجاد خواهد کرد، به معرفی و حفاظت از میراثهای ادبی ملموس و ناملموس فرهنگی شهر اصفهان منجر خواهد شد که گامی در راستای توسعه پایدار گردشگری فرهنگی است.
مروری بر پیشینه تحقیق منابع گوناگونی برای خاستگاه اساطیر ایرانی در نظر گرفته شدهاند که عبارتاند از اوستا (کتاب مقدس زرتشتیان)؛ منابع هندی، بهدلیل فرهنگ مشترکی که پس از مهاجرت اقوام آریایی به هندوستان صورت گرفته است؛ منابع پهلوی یا ادبیات پهلوی که شامل ادبیات حماسی، شرح دینی و نوشتههای تاریخی از دوره ساسانیان است؛ منابع تاریخی پس از اسلام که میتوان به شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی گنجهای اشاره کرد که بهصورت منظوم است (زمردی، 1385: 18). ازجمله اساطیر ایرانی میتوان به اسطوره آب و باروری، ایزد بانو، اَردویسوُر، آناهیتا اشاره کرد. همچنین ایزد باران، تیشتَر که وظیفه اصلی او مبارزه با دیو خشکسالی است (بارانی و خانی سومار، 1392: 23). جمشید ازجمله پادشاهان اسطورهای ایران است که تلاش کرده است جامعه خود را متمدن کند و سرانجام به دست ضحاک (اسطوره بیدادگری) کشته میشود (ایرانمنش، 1401: 77). از شخصیتهای برجسته دیگر در اساطیر ایرانی، فریدون است که در شاهنامه و متون تاریخی پس از اسلام نیز از او بسیار نام برده شده است. آبتین، پدر فریدون از نخستین افرادی است که از گیاه درمانگر و مقدس هوم عصاره گرفت و به همین دلیل در منابع فراوانی، فریدون نخستین انسانی است که پایه علم پزشکی را بنیاد گذاشت (ابن بلخی، 1358: 36). یکی از نکات برجسته دربارة اسطوره فریدون، پیوند او با عیدهای ایران باستان است. جشن مهرگان، روز غلبه فریدون بر ضحاک است که در روز مهر از مهرماه برگزار میشده است. همچنین جشن سده را روزی دانستهاند که خبر غلبه فریدون بر ضحاک ماردوش (اسطوره بیدادگری) به مردمان رسید (خیام، 1392: 10). همینطور در اسطوره فریدون، ویژگیهای گوناگونی از عنصر آب دیده میشود. از برجستهترین ویژگی آب، تداوم حیات، زایندگی، باروری و حاصلخیزی است که به نقشآفرینی آن در اسطوره فریدون بهعنوان ایزد باروری اشاره شده است. فریدون در روستایی در نزدیکی البرزکوه متولد شد و زمانی که به سن جوانی رسید، بنا بر پند مادرش فرانک، در پی فراهمکردن سپاهی برای نبرد با ضحاک به اصفهان میرسد و اهالی روستای قارن با او همراه میشوند و برای او گرزی با صورت گاو میسازند و در آن هنگام کاوه آهنگر خروش میکند و فریدون درفش کاویانی را از او میگیرد، ضحاک را به بند میکشد و به کوه دماوند میآورد (ابن اسفندیار، 1396: 57)، در البرزکوه که مرکز گیتی و زادگاه میترا، ایزد نور و روشنایی و پیمان بوده است ضحاک ماردوش (اسطوره بیدادگری) به بند کشیده میشود (بیرونی، 1390: 24). افزون بر اساطیر ایرانی در ادبیات معاصر، دماوند نقش بسیار پررنگی دارد؛ از آن جمله به قصیده سرودهشدة اثر محمدتقی ملکالشعرا بهار میتوان اشاره کرد (پور مطلق، 1396: 113). منطقه مطالعهشدة پژوهش حاضر، شهر اصفهان است که پیش از پرداختن به آن، پژوهشگران نگاهی به مکانهای اسطورهای و داستانهای عامیانه استان اصفهان دارند که در پیشینه پژوهش به آنها اشاره شده است. یکی از رویدادها و داستانهای عامیانه بین مردم استان اصفهان، میراث ناملموس عروسی قنات است که در شهر گلپایگان رونق دارد. ازنظر باستانشناسان و مورخان گلپایگان را دختر بهمن، پسر اسفندیار ساخته است و نام گُلبادگان یا گُردبادگان را بر آن نهاد؛ نام دیگر آن گُرپادگان است که به معنای کوهپایه است (دبیر سیاقی و مستوفی، 1382: 125). از مراسم آیینی که در گلپایگان انجام میشود، عروسی قنات (قربانی دادن برای آب) است. هرگاه در اثر نیامدن بهموقع باران، آب قنات کاهش مییافت، یک زن بیوه را با لباس عروس داخل قنات میفرستادند و او باید یک شب را در قنات میگذراند، روز بعد او از قنات بیرون میآمد و مردم به او احترام میگذاشتند و از محصول و آب سهم میگرفت؛ اما دیگر نمیتوانست ازدواج کند؛ زیرا همسر قنات است و قنات هرگز طلاق نمیدهد. این مراسم بهنوعی از آیین میترائیسم و پرستش میترا گرفته شده است (افاضلی، 1373: 155). از دیگر مکانهای اساطیری استان اصفهان، به نارین قلعه میتوان اشاره کرد. در متون پهلوی و اوستایی به کاخهایی نمادین اشاره میشود که متعلق به سه ایزد آناهیتا، سروش و مهر (میترا) است. در این منابع سه نوع بنا برای ایزدبانو، آناهیتا ساخته شدهاند که به معابد آناهیتا، قلعههای دختر و پلهای دختر میتوان اشاره کرد. قلعههای دختر، بناهایی بودهاند که برای برکت، پایداری و حفاظت، از نام دختر برای آنها استفاده میشده است (ورزقانی و فضلصادقی، 1378: 435). نارین قلعه یا نارنج قلعه که در مرکز بافت تاریخی شهرستان نایین در شرق استان اصفهان قرار دارد، از همین نوع قلعهها است و قدمت ساخت این قلعه به دوران پارتیان یا ساسانیان برمیگردد که از آن بهعنوان آتشگاه و سپس دژ یا قلعه نظامی استفاده میشده است (زندهدل، 1377: 73). روستای قارنه در استان اصفهان نیز از دیگر مکانهای اسطورهای استان است. شهرستان جرقویه در جنوب شرقی استان اصفهان قرار دارد. نام قدیم این شهرستان، گَرکویه یا گَبرگویه بوده است. در زبان پارسی باستان، گرکویه به معنای جایگاه نیایش، ستایشکردن و سرودخواندن است. نزدیکترین روستای این شهرستان به اصفهان، قارنه است (فرجی، 1366: 226). گفته میشود این روستا به دست فرزند کاوه آهنگر، قارن (کارن) بنا شده است و بر فراز قله کوهی که در نزدیکی این روستا قرار دارد، نیایشگاه آناهیتا ساخته شده است. متأسفانه درحال حاضر از این نیایشگاه، فقط صحن بنا باقیمانده است (شفیعی نیکآبادی، 1372: 25). تالاب گاوخونی در جنوب شرقی استان اصفهان نیز از مکانهای اسطورهای استان است که داستانهای عامیانه زیادی را در خود جای داده است. در برخی از سفرنامهها، افسانهها و داستانهای قدیمی نام این تالاب آورده شده است. یکی از افسانهها دربارة این تالاب این است که آب این تالاب، انسانها را در خود فرو میبرد که با توجه به وسعت و داشتن نیزارها در اطراف آن گمشدن افراد در این تالاب دور از ذهن نیست. مشهورترین افسانه دربارة تالاب گاوخونی مربوط به مردی است که در آن زندگی میکرده و هیچ لباسی بر تن نداشته است؛ او توانایی صحبتکردن با انسانها را نداشته و مانند یک حیوان زندگی میکرده است (برهانی و همکاران، 1396: 86). در زمان حاضر با توجه به اینکه اکوسیستم تالاب درحال نابودی است، پژوهشگری به نام سلیمانی درحال احیای عروسکهای این منطقه است. یکی از این عروسکها، آروچا، به معنای عروس چاه و قنات است که براساس یک خاطره ذهنی از یک آیین واقعی با نام آروچا (مراسم بارانخواهی و ایزد باران (تیشتَر)) در منطقه شرق اصفهان ریشه میگیرد. اسفندی نیز یکی از نمونههای اسطورهای عروسک تالاب گاوخونی است. این عروسک از یک مثلث با نماد زن و یک دایره با نماد زمین ساخته شده است. درواقع، اسفندی نمادی اسطورهای از ایزدبانوی زمین (اَمشاسِپند بانو) برای جشن اسفندگان است. مردم این منطقه با ساخت عروسکهای تالاب گاوخونی، همچون آروچا، اسفندی، پرندگان تالاب و گاو چاه، حضور این تالاب زندگیبخش را یادآوری میکنند (ایرنا، 1400). از دیرباز، گل سرخ در ایران میروییده است و بهعنوان یک گیاه راهبردی، اقتصادی و اسطورهای شناخته میشده است (جوادی و سراجی، 1399: 37-46). در باورهای اساطیری ایران و در بخشی از سرودههای اوستا، به هنگام ستایش ایزدبانو آناهیتا، اندکی شیر با گلهای سرخ به آبهای روان ریخته میشد تا تراوش و تازگی آب افزونتر شود (پورداوود، 1386: 150). با ورود دین اسلام و آشنایی ایرانیان با خلقوخوی پیامبر اسلام (ص) و تأکید بر نمادینبودن گلوگلاب، واژه گل محمدی برای جایگزینشدن تمثال پیامبر (ص) توسط مردم عامه استفاده شد (فرهوشی، 1387: 129). براساس سفرنامههای گردشگران اروپایی دربارة اصفهان عصر صفویه، جشن گل سرخ نیز در اوایل فصل بهار در اصفهان برگزار میشده است (دلاواله، 1400: 87). جشن گل غلتان نوزادان که گفته میشود برگرفته از افسانة ایرانی گل خندان است، امروزه در شهرستان کاشان برگزار میشود. گل خندان، کودکی بوده است که وقتی میخندید از دهانش گلهای خوشبو میرویید و هنگامی که گریه میکرد، اشکهایش به مروارید تبدیل میشد. دربارة گنبدِ باز در شهرستان نطنز نیز داستانهای زیادی از مردم محلی نقل شده است. از مشهورترین داستانها میتوان به داستان شاه عباس اول و باز لَوَند اشاره کرد که بهگونهای برگرفته از یکی از داستانهای هزار و یک شب است. روزی شاه عباس برای شکار به این منطقه میآید و برای نوشیدن آب، کنار چشمهای توقف میکند. هنگام نوشیدن آب، باز شکاریش ظرف آب را واژگون میکند. چندین بار این کار را انجام میدهد، شاه عباس خشمگین شده و باز را به سویی پرتاب میکند. لَوَند به سنگی بزرگ برخورد میکند و میمیرد. در این هنگام به شاه خبر میدهند که ماری زهردار مرده و زهرش درون آب ریخته شده است. شاه عباس بسیار غمگین میشود و دستور میدهد تا بنایی به یادبود باز شکاریش در این محل ساخته شود (فلسفی، 1375: 293). امروزه اساطیر و داستانهای عامیانه و مکانهای منسوب به آنها بهعنوان یک جاذبه گردشگری شناخته میشوند و به یکی از راههای درآمدزایی پایدار برای راهنمایان تورهای گردشگری تبدیل شدهاند؛ زیرا این روایتها علاوه بر اینکه باعث هویتبخشی به مکانها میشوند، یک ابزار تفسیری برای انتقال دانش ادبیات پارسی و عمومیسازی آنها هستند. برخی نویسندگان معتقدند افسانهها و اسطورهها بهعنوان میراث ناملموس میتوانند تأثیر زیادی در رونق گردشگری یک مقصد داشته باشند (Qiu et al., 2022:139). شایان ذکر است ادبیات فولکلور بهعنوان یک محصول گردشگری افزوده در جامو و کشمیر بسیار درخور توجه قرار گرفته است (Khaki et al., 2023: 62-78). بوز در پژوهش خود نشان داد افسانهها، اساطیر و داستانهای قهرمانان نقش بهسزایی در بازاریابی مقصد گردشگری چاناک قلعه ترکیه داشته است (Boz, 2020: 3014). کروبی (1388) در مقالهای با عنوان «بررسی نقش فرهنگ عامه در توسعه گردشگری ایران»، رابطه بین حوزه فرهنگ عامه، گردشگری و توسعه آن را مطالعه کرده است و نشان داد فرهنگ عامه یکی از عوامل اصلی توسعه صنعت گردشگری است؛ زیرا با فقدان فرهنگ همه جا شبیه به هم است. این تفاوتهای فرهنگی است که جذابیت ایجاد میکند. فرهنگ عامه از منابع درخور توجه نظریهپردازان گردشگری برای ایجاد انگیزه سفر به مقاصد پرجاذبه است. آشنا و همکاران (1392) در مقالهای با عنوان «تعامل معماری و ادبیات و نقش آن در جذب گردشگر (مطالعه موردی: معماری اساطیر ایرانی)»، نقش اساطیر در تاریخ ادبیات ایران و مکانهای اسطورهای در جذب گردشگر را بررسی میکنند. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی است و پژوهشگران معتقدند میتوان بین ادبیات و گردشگری تناسبی ازنظر مکانها و فضاها بهعنوان جاذبههای گردشگری ادبی در نظر گرفت. افزون بر مکانهای افسانهای که مرتبط با اساطیر ایرانی هستند، مکانهای واقعی منسوب به اساطیر در سرتاسر ایران وجود دارند که بخشی از پیشینه تمدن و فرهنگ ایران محسوب میشوند. شناسایی این مکانها میتواند بستر مناسبی برای جذب گردشگران مشتاق به ادبیات و معماری ایرانی باشد. یوسفی و ضرابی (1395) نیز در مقالهای با عنوان «نقش اسطوره در معماری ایرانی در جذب گردشگر»، با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، نقش اساطیر ایرانی در جذب گردشگران را بررسی کردهاند. آنها بیان کردند مکانهای دارای معماری اساطیری، برای جذب گردشگر به تلاش ویژهای نیاز ندارند و میتوان با استفاده از تبلیغات مناسب و معرفی این اساطیر به گردشگران باعث توسعه گردشگری ادبی در این مقاصد شد. در این پژوهش ضمن برشمردن چند تن از اساطیر مشهور ایرانی، به کاوه آهنگر (اسطوره دادخواهی) اشاره شده است که آرامگاه او در شهرستان چادگان استان اصفهان است. در عصر صفویه و به دستور شاه عباس اول شهرستان چادگان بنا شده است و نام قدیم این شهرستان پاراتاک بود که به چادگان تغییر نام پیدا کرد (اللهیاری و عبداللهی، 1387: 10). آرامگاه کاوه آهنگر در روستای مشهد کاوه از توابع شهرستان چادگان قرار دارد. مردم محلی مدعیاند که این آرامگاه مدفن کاوه آهنگر و فرزندش قارن (کارن) و دخترش است. تیشهزن (1398) در پایاننامه خود با عنوان «تحلیلی بر بخشبندی بازار گردشگری ادبی در کلانشهر تبریز با تأکید بر انگیزه سفر»، پتانسیلها و فرصتهای شهر تبریز درزمینة گردشگری ادبی را بررسی کرده است. پژوهشگر با ذکر داستانهای عامیانه ترکی که جایگاه ویژهای در ادبیات عامیانه استان آذربایجان شرقی دارد، نتیجه میگیرد وجود مکانهایی مانند مقبرهالشعرا و خانه موزههای ادبی و داشتن ادبیات پربار و سابقه فرهنگی، شهر تبریز را به مرکزی برای ادبیات عامه ترکی تبدیل کرده است. سام (1398) در پایاننامه خود با عنوان «شناسایی ظرفیتها و بررسی میزان گرایش گردشگران داخلی به گردشگری ادبی (مورد پژوهی: استان کرمان)»، راهکارهایی برای رونق گردشگری ادبی در استان کرمان را بررسی کرده است. روش پژوهش کیفی - کمی است. پژوهشگر با ذکر شاعران و نویسندگان درزمینة ادبیات رسمی و عامیانه نتیجه میگیرد گردشگران ادبی تمایل زیادی برای بازدید از آرامگاههای مشاهیر ادبی و شنیدن قصههای عامیانه با گویش محلی کرمانی از زبان مادربزرگها در استان کرمان دارند. جنت مکان (1399) در مقالهای با عنوان «اماکن منسوب به شاهنامه در فرهنگ عامه»، 25 مورد از مکانهای منسوب به شاهنامه را بررسی کرده است. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی است. شاهنامه فردوسی از مهمترین اسناد دربارة جغرافیای اساطیری و حماسی است. مکانهای اساطیر ایرانی به دو گروه تقسیم میشوند؛ گروه نخست، مکانهایی هستند که از دیدگاه علم جغرافیا و تاریخ شناسایی میشوند و گروه دوم، مکانهایی برآمده از اعتقادات عامیانه و روایتهای شفاهیاند که نمیتوان آنها را رد یا تأیید کرد. آرامگاه کاوه آهنگر و فرزندش در روستای مشهد کاوه در استان اصفهان ازجمله مکانهایی است که در گروه نخست جای میگیرند. صادقی منش (1401) در مقالهای با عنوان «بررسی تأثیر روایتهای اسطورهای بر تابآوری شهرها» پیوند روایتهای اساطیری با بازسازی و تقویت هویت شهرهای اسطورهای را با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و جمعآوری دادهها از منابع کتابخانهای بررسی کرده است. تابآوری شهرها تنها با اتکا به مهندسی سازهها و مدیریت بحران شهری انجام نمیگیرد. این قوانین تلاش میکنند شهروندان را به حفاظت از منابع شهری ترغیب یا وادار کنند؛ اما کافی نیست. در تمدن کهن و باستانی این اساطیر بودند که با درگیرکردن ذهن مردم به خود، میتوانستند تأثیرات عمیقی در همگرایی مردم برای حفاظت از تمدن و شهرها داشته باشند. او بیان میکند در شهرهای اسطورهای، با شناسایی مکانهای منسوب به اساطیر و آشنایی ساکنان شهر با داستانها و آثار ادبی مربوط به آنها میتوان شهروندان را ترغیب به حفاظت، مرمت و بازسازی این مکانها کرد؛ حتی اگر توجیه اقتصادی چندانی نداشته باشند. یزدانپناه و ناظری (1400) با بررسی گونهشناسی موضوع و مضمون در نقاشیهای لاجوردی اتاق ضلع غربی خانه اخوان حقیقی اصفهان، متعلق به دوره قاجار بیان کردند در این اتاق 1358 نقاشی وجود دارد که برخی از آنها مضامین ادبی، اسطورهای و داستانهای عامیانه ایرانی را در بر دارد. در این نقاشیها میتوان داستانهای کلیله و دمنه، هزار و یک شب، ارسلان نامدار و ... را مشاهده کرد. نتایج پیشینه پژوهش نشان میدهند بسیاری از پژوهشگران معتقدند اساطیر و داستانهای عامیانه علاوه بر اینکه میتوانند بهعنوان جاذبه گردشگری به گردشگران ارائه شوند، باعث هویتبخشی به بناها، ساختمانهای تاریخی و مکانها خواهند شد. شایان ذکر است بهجز پژوهش یزدانپناه و ناظری (1400)، پژوهش دیگری به اساطیر و داستانهای عامیانه شهر اصفهان و مکانهای منسوب به آن اشاره نکرده و آنها را بهعنوان جاذبه گردشگری معرفی نکرده است. پس گفتنی است نوآوری پژوهش حاضر در شناسایی اساطیر و داستانهای عامیانه در شهر اصفهان و مکانهای وابسته به آنها است که درنتیجه، مسیر گردشگری ادبی شهر اصفهان با تأکید بر اساطیر و داستانهای عامیانه مشخص خواهد شد.
روش تحقیق همانگونه که در بالا ذکر شد پژوهش حاضر بهدنبال دو هدف زیر است: 1) شناسایی اساطیر و داستانهای عامیانه در شهر اصفهان، 2) شناسایی مکانهای وابسته به اساطیر و داستانهای عامیانه در شهر اصفهان. این پژوهش از نوع توصیفی - اکتشافی است و دادههای پژوهش حاضر به روش اسنادی و مشاهده جمعآوری شدهاند و شامل متون ادبی، مقالات چاپشده، کتابها و اینترنت است. برای شناسایی متون علاوه بر جستوجوهای اینترنتی، پژوهشگران از صاحبنظران و اساتید حوزه ادبیات، فرهنگ، هنر و گردشگری نیز کمک گرفتند. روش تجزیه و تحلیل دادهها کیفی (تحلیل مضمون) (جدول 1) بوده است و پژوهشگران پس از مطالعه هر متن، مکان، اسطوره، داستان یا شخصیت ادبی مربوط به آن را استخراج کردند و کدگذاری باز ادامه داشت تا اینکه کد جدیدی (مضمون فرعی جدیدی) به کدهای قبلی اضافه نشد و دادهها به نقطه اشباع رسید. در مرحله بعد براساس رابطه ایجادشده بین مضامین فرعی، مضامین اصلی شکل گرفتند و درنتیجه، مسیر گردشگری ادبی شهر اصفهان با تأکید بر اساطیر و داستانهای عامیانه مشخص شد. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار MAXQDA بهره گرفته شد. در گام بعدی بهمنظور قابلیت اعتبار کدگذاری از فرمول ضریب هولستی استفاده شد. برای محاسبه ضریب هولستی از میزان اشتراکات دو کدگذاری انجامشده و تعداد کل دو کدگذاری استفاده میشود؛ بنابراین، مضامین اصلی و فرعی در اختیار دو کدگذار قرار گرفت. ضریب هولستی بین صفر و یک متغیر است و بهطور کلی میزان شاخص هولستی بالای 9/0 بیانکنندة سطح بالایی از اطمینان در اعتبار تحلیل کیفی است؛ اما در تحقیقات مختلف میزان مورد قبول شاخص هولستی بالای 8/0 در نظرگرفته شده است (Lombard et al., 2002: 587-604). برای سؤال اول پژوهش، ضریب هولستی 1 و برای سؤال دوم 89/0 محاسبه شد (جدول 2)؛ بنابراین، کدگذاری از اعتبار پذیرفتنی برخوردار بود.
جدول 1- نمونه کدگذاری اولیه بخشی از متن کتاب شهری بر هامون نهاده (جستارهایی در باب پیشینه اصفهان) (منبع: نویسندگان، 1402)
جدول 2- پایایی کدهای بهدستآمده به روش ضریب هولستی (منبع: نویسندگان، 1402)
منطقه مورد مطالعه: اصفهان خاستگاه اسطورهها و داستانهای عامیانه منطقه مطالعهشدة پژوهش حاضر، شهر اصفهان است. اصفهان با نامهای سپاهان، اِسپاهان، اِسپَهان و اِسپادانا شناخته شده است. این واژهها، یادآور منطقه یا بلوکی است که شهر اصفهان در آن قرار دارد. بیشتر پژوهشگران و نویسندگان بر این باورند که در عصر ساسانیان، این شهر مرکز فراهمآوردن سپاهیان بوده است. سپاهیانی که از جنوب ایران، از شهرهای فارس، خوزستان و کرمان برای آموزش نظامی در این ناحیه گرد میآمدند و سپس به مقصد مدنظر خود حرکت میکردند. اصفهان دارای نامهای کهنتری مانند انزان، گابیان، گابیه و گی است که مربوط به دوره هخامنشیان است (دهخدا، 1373: 1602). اصفهان در دوران خلیفه دوم در سال 21 ه.ق فتح شد و در قرنهای اولیه اسلامی اصفهان بهدلیل وسعت و گستردگی و اداره امور آن، بهطور مداوم درحال تغییر و دگرگونی بود. در طی سدههای اول اسلامی، شهر اصفهان خاستگاه تربیت و پرورش شخصیتهای علمی برجسته مسلمان بوده است. اوج شکوفایی تمدن و فرهنگ اسلامی این شهر از قرون سوم تا هفتم ه.ق بود؛ اما متأسفانه در جریان یورش قوم مغول، به اصفهان حمله شد و مردمانش قتل عام شدند و این شهر رو به ویرانی نهاد. در دوره صفویه، با انتخاب اصفهان بهعنوان پایتخت ایران، این شهر به اوج عظمت و درخشش خود رسید؛ اما در پایان عصر صفویه، با یورش و تهاجم افغانها، بار دیگر اصفهان سقوط کرد و از رونق علمی آن کاسته شد. باوجود فراز و نشیبهای تاریخی که این شهر به خود دیده است، در سدههای متمادی و دوره معاصر، اصفهان همواره جایگاه بینظیری در تربیت و آموزش شخصیتهای علمی، فرهنگی و هنری داشته است (ندوشن و همکاران، 1366: 72). اصفهان در اساطیر و حماسههای ایرانی، خاستگاه و جایگاه مهتران، پادشاهان و مرکز فرمانروایی آنان بوده است. سیدی فرخد (1399) بیان میکند در شاهنامه فردوسی، به روایتهای متعدد، شانزده بار از اصفهان نام برده شده است. نخستینبار که نام این شهر برده شد، در داستان سیاوش و عزیمت گیو، فرزند گودرز فرمانروای اصفهان برای دعوت و آوردن کیخسرو به این شهر است. همینطور در شاهنامه، از اَردُوان، یکی از پادشاهان سلسله اشکانیان، نام برده میشود که فرمانروای اصفهان بوده است. بار دیگر در دوره ساسانیان و پادشاهی بهرام گور از اصفهان یاد میشود. دینوری (1395) اشاره دارد که انوشیروان از پادشاهان سلسله ساسانیان، از مادری اصفهانی زاده شد. نامور مطلق (1396) معتقد است اصفهان شهر اسطورهای است؛ زیرا جایگاه این شهر در آثار بزرگ اسطورهای، مانند شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی گنجهای و در زندگی قهرمانان اسطورهای همچون کاوه آهنگر و گودرز مشهود است. همینطور این شهر پایتخت سلسله اسطورهای صفویه و حلقه این اسطوره، شاه عباس کبیر است. در آثار نظامی گنجوی در قصه شکر اسپهانی شاعر از سیب، گلاب و نبات اصفهان سخن میگوید و همچنین در ابیاتی که در زیر به آن اشاره شده است شاعر، شیرینسخنی شکر، معشوقه اصفهانی خسروپرویز را به نبات اصفهان تشبیه کرده است که نشاندهندة پرآوازهبودن نبات اصفهان در ایران آن زمان بوده است (اقبال، 1328: 34). یکی از زیباترین داستانهای کوتاه و میانپیوندی در داستان شیرین و خسرو در هفتپیکر نظامی گنجهای، قصه شکر اِسپَهانی است. در زمانی که مداین پایتخت ایران بود و پادشاه ایران، خسروپرویز با یاری و کمک پادشاه روم شرقی به سلطنت رسید و با ازدواج با مریم، دختر پادشاه روم، نفوذ و دخالت دربار روم در حکمرانی پادشاه ایران صدچندان شد. مشخص نیست که این داستان سابقه تاریخی دارد یا اندیشه و احساس نظامی گنجهای برای آزادی و رهایی مردم ایران از دخالت و نفوذ رومیان باشد. پس از مرگ مریم، خسروپرویز شیفته دختری به نام شکر از دیار اصفهان میشود و توجه شاه ایران دوباره از دربار روم به سمت ایران و اصفهان برگردانده شد (ثروتیان، 1399: 276). چو مریم را سر آمد عمر، خسرو طلب کرد از بزرگان همسر نو بزرگانی که بودندش ملازم همه یکسر بدین گشتند جازم که در شهر صفاهان دلبری هست که مانندش عجب گر دیگری هست به حسن اعجوبه دور زمان است به مجلس داری آشوب جهان است به ملک دلربایی بس که نیکوست ز مشرق تا به مغرب شهرت اوست ز شیرینی که دارد آن دلارام زمانه کرده است او را شکر نام ........ لب چون شکرش به از نبات است دهانش چشمه آب حیات است
شهر اصفهان و استان اصفهان شامل گنجینه ارزشمندی از فرهنگ و ادبیات عامه نیز است. نصر اصفهانی و همکاران (1400) بیان میکنند داستانهای شفاهی بین مردم اصفهان از قدیمیترین نمونههای ادبیات عامه است و بناهای تاریخی، پیشههای کهن، بافت سنتی زندگی مردم، حضور پادشاهان و مرکزیبودن آن در دورههای مختلف، از موضوعات مهم درزمینة ادبیات عامه این شهر است. نخستین پایگاههای فرهنگی و اجتماعی در اصفهان، رونق قهوهخانهها در زمان شاه عباس اول بود که داستانسرایان و نقالان، داستانهای کهن اصفهان را برای مردم بازگو میکردند. از شاخصترین و مهمترین نویسندگان اصفهان، به امیرقلی امینی (مدیر روزنامه اصفهان)، خالق دو کتاب با عنوان هزار و یک سخن و داستانهای امثال میتوان اشاره کرد. همینطور حسین کوهی کرمانی، کتاب خود را با نام پانزده افسانه در سال 1332 چاپ کرد. این کتاب شامل قصههایی از شهرهای اصفهان، کاشان، نطنز و ایل بختیاری است. در سال 1393 کتابی با نام هویت ملی در قصههای عامیانه دوره صفوی، نوشته محمد حنیف به چاپ رسیده است. بیشتر قصههای این کتاب دربارة شاه عباس اول و زندگی او است (معینیفرد، 1396: 2). بیشتر نویسندگان، محمدعلی جمالزاده (1270-1367 ه.ش) را پدر داستاننویسی ایران و بنیانگذار سبک واقعگرایی در ادبیات معاصر ایران میدانند. او زادة اصفهان بود. از معروفترین آثار او به فارسی شکر است، تلخ و شیرین، یکی بود یکی نبود، سرو ته یک کرباس و دارالمجانین میتوان اشاره کرد. زبان داستانهای جمالزاده سرشار از اصطلاحات عامیانه، مثلها و طنز تلخ است (افشار، 1376: 11).
یافتههای تحقیق مکانهایی در شهر اصفهان وجود دارند که داستانهای عامیانه، اساطیر و افسانههایی را در دل خود جای داده است که روایت و معرفی آن میراثهای ادبی ناملموس علاوه بر اینکه به آن مکانها هویت میبخشد، یک منبع درآمدزایی نوین برای راهنمایان گردشگری و گشت شهرهای ادبی میتواند باشد. نتایج تجزیه و تحلیل کیفی دادهها به کمک نرمافزار مکس کیودا (جدول 3، شکل 1) نشان میدهند مضمون اصلی داستانهای عامیانه ادبی شهر اصفهان شامل چهار مضمون فرعی (داستانهای عامیانه دربارة شاه عباس کبیر، داستان عامیانه دربارة کوچه سوزنگرها و حمله افغانها به اصفهان، حکایت تخممرغها و داستان عامیانه بختگشایی دختران) است. میدان نقش جهان، کاخ عالیقاپو و قهوهخانههای تاریخی موجود در میدان نقش جهان مانند چاه حجمیرزا از مکانهایی هستند که راهنمایان تور بهدلیل حضور شاه عباس اول و دولتخانة صفوی میتوانند داستانهای منسوب به شاه، مانند داستانهای سفر شاه عباس و دو عالِم، داستان کاخ عالیقاپو، طلبه جوان و دختر فراری و ... را برای گردشگران روایت کنند. افزون بر آن، داستان کتاب سر و ته یک کرباس اثر محمدعلی جمالزاده به داستان عامیانهای از کوچه سوزنگرها (کوچهای طولانی از قبرستان آب َپخشگان بوده است (فلکه شهدای امروزی، کوچه حاج رسولیها)، محله علیقلی آقا، پشت بارو تا خیابان طیب امروزی) اشاره دارد که به حمله افغانها به شهر اصفهان و کشتار مردم شهر مربوط است. امروزه این محور بهویژه محله علیقلی آقا یکی از مهمترین مقاصد گردشگری است که روایت این داستان عامیانه برای گردشگران و بازدیدکنندگان علاوه بر اینکه آنها را با تاریخ محلی، اصفهان قدیم، محلهها و قبرستانهای قدیم اصفهان آشنا میکند، باعث پررنگترشدن مؤلفههای هویت مکان و حس تعلق مکانی میشود. امروزه از قبرستان آب بَخشگان بهجز مقبره ابومسعود رازی در خیابان آیتالله بیدآبادی و مقبره جوهری در کنار مسجد چیزی باقی نمانده است. احمدی (1398)، به نقل از استاد باستانی پاریزی بیان میکند چِهِلْدُخْتَر یا چهلدختران، عنوان برخی از بناهای مذهبی، نظامی و پدیدههای طبیعی است که در نقاط مختلفی از ایران پراکندهاند و بیشتر آنها مقدس هستند و از ترکیب عدد چهل و واژۀ دختر (نماد زنانگی و اشاره به ایزدبانو، آناهیتا الهه آب) پدید آمدهاند. بناهای منسوب به دختر ۳ ویژگی دارند: ۱- همۀ آنها بر بلندی قرار دارند؛ ۲- بیشتر آنها ریشه در دوران پیش از اسلام و بهویژه دورۀ ساسانی دارند؛ ۳- در نامگذاری همۀ آنها نکتهای رازآمیز دیده میشود (احمدی، 1398). باستانی پاریزی معتقد است بناهایی که دختر نامیده میشوند، همان معابد ناهیدند که بیشتر بر فراز کوهها قرار داشتند. در شهر اصفهان در محله جوباره، یک منار به نام مناره چهلدختران وجود دارد که در داستانهای ادبی عامیانه و همچنین در داستانهای اساطیری جایگاه ویژهای دارد. این منار، منسوب به ایزدبانو آناهیتا است. داستانهای عامیانه بسیاری وجود دارند؛ یکی از آنها داستان بختگشایی دختران است (جدول 3) و دیگری این است که مردم شهر باور دارند ارواح بهصورت دختران جوان در آنجا وجود دارند؛ زیرا پس از حملۀ مغول به اصفهان، ۴۰ دختر اصفهانی از ترس مغولان، از دریچۀ منار داخل آن شدند و هرگز از آنجا بیرون نیامدند. از دیگر منارههای بختگشای اصفهان به منار شاه رستم (منار شهرستان) میتوان اشاره کرد که امروزه بهجز پایههای آن در نزدیکی مدرسه معتمدی چیزی باقی نمانده است. همچنین، نتایج بررسی متون ادبی و تحلیل دادهها (جدول 3، شکل 1) نشان میدهند شهر اصفهان اسطورههای ادبی بسیاری را در بر گرفته است و مکانهایی در شهر وجود دارند که نمادی از شخصیتهای اسطورهای و افسانهها هستند. تجزیه و تحلیل دادهها به روش کدگذاری برای مضمون اصلی اساطیر، شش مضمون فرعی را مشخص کرده است که عبارتاند از مهر یا میترا از ایزدان آیین مزدیَسنا (اسطوره نور)؛ نمادهای خیر و شر در اساطیر ایرانی؛ ایزدبانو آناهیتا که در اسطورهشناسی ایران از او با عنوان «الهه آبها» یاد میشود، داستان عاشقانه خسروپرویز و معشوقه اصفهانی آن شکر اصفهانی، درختان مقدس در اسطورهشناسی، داستانهای هزار و یک شب و کلیله و دمنه و امیر ارسلان نامدار و ...). شایان ذکر است معماری ایرانی - اسلامی مسجد شیخ لطفالله و نقش نور در آن، محله مهر و مهرآباد (محل سکونت پیروان آیین مزدیسنا در گذشته) منسوب به مهر یا میترا از ایزدان آیین مزدیسنا هستند. همچنین، نماد بالای سردر بازار قیصریه (میدان نقش جهان)، نمادهای خیر و شر در اساطیر ایرانی است. مناره چهلدختران در محله جوباره و مناره شاه رستم، روبهروی پل شهرستان نیز منسوب به ایزدبانو آناهیتا هستند. افزون بر آن، داستان عاشقانه خسروپرویز و معشوقه اصفهانیاش شکر اصفهانی که داستان او در منظومه «خسـرو و شیـرین» نظـامـی و «فـرهـاد و شیـرین» وحشـی بافقی ذکر شده است (جدول 3) را میتوان در قصر جمیلان در محله سُنبلستان جستوجو کرد که متأسفانه باوجود ثبت آن بهعنوان میراث فرهنگی، درحال تخریب است و کارگاههای نجاری واقع در آن، عامل مهمی در تخریب این بنا هستند. درختان مقدس در اسطورهشناسی یکی دیگر از مضامین فرعی شناختهشده در شهر اصفهان است. در فرهنگ ایرانی همچون بسیاری از اقوام دیگر برای برخی از گیاهان و درختان نیرو و تقدس خاصی قائل هستند. در شهر اصفهان نیز چهار درخت مقدس، دو تا در مسجد لنبان، یکی در خیابان میرزا طاهر و دیگری در محله سواردژ در نزدیکی کردآباد وجود دارد. در گذشته، مردم بر این باور بودند که این درختان حاجت میدهند و پارچههایی را به آنها وصل میکردند یا در زیر آن کاچی و آش نذری میپختند.
جدول 3- مکانهای منسوب به گردشگری ادبی با تأکید بر اساطیر و داستانهای عامیانه ادبی (منبع: تجزیه و تحلیل دادهها، 1402)
شکل 1- مکانهای منسوب به گردشگری ادبی با تأکید بر اساطیر و داستانهای عامیانه ادبی برگرفته از تحلیل دادهها به کمک نرمافزار مکس کیودا
نتیجهگیری امروزه به صنایع فرهنگی و خلاق در بسیاری از کشورها توجه شده و اقتصاد خلاق یکی از بهترین راهها برای تجاریسازی پایدار صنایع فرهنگی و خلاق است. اقتصاد خلاق بهدنبال فعالیتهای خلاق ذهن و اصول توسعه پایدار است؛ بهگونهایکه آسیبهای محیطی ناشی از تجاریسازی اقتصاد خلاق بهمراتب نسبت به اقتصاد کلاسیک کمتر هستند. یکی از شناختهشدهترین صنایع فرهنگی، میراثهای ملموس و ناملموس ادبی است و در این میان، به اساطیر و داستانهای عامیانه ادبی میتوان اشاره کرد. یکی از راههای تجاریسازی پایدار اساطیر و داستانهای عامیانه ارائه آنها بهعنوان محصول فرهنگی خلاق در گشت شهرها و بستههای سفر گردشگران و بازدیدکنندگان است که موضوع پژوهش حاضر است. نصراصفهانی و همکاران (1400) معتقدند شهر اصفهان شامل گنجینه ارزشمندی از فرهنگ و ادبیات عامه است و داستانهای شفاهی بین مردم اصفهان از قدیمیترین نمونههای ادبیات عامه است که پژوهش حاضر یافتههای ایشان را تأیید میکند. افزون بر آن، نویسندگان و پژوهشگران بسیاری همچون امیرقلی امینی، حسین کوهی کرمانی و محمدعلی جمالزاده بر ادبیات عامه شهر اصفهان تأکید داشتند. پژوهش حاضر به روش کیفی (تحلیل مضمون) بهدنبال شناسایی اساطیر و داستانهای عامیانه در شهر اصفهان و مکانهای وابسته به آنها است. نتیجة تجزیه و تحلیل دادهها نشان دادند چهار مضمون فرعی داستانهای عامیانه دربارة شاه عباس کبیر، داستان عامیانه دربارة کوچه سوزنگرها و حمله افغانها به اصفهان، حکایت تخممرغها و داستان عامیانه بختگشایی دختران، زیرگروه مضمون اصلی داستانهای عامیانه ادبی شهر اصفهان هستند. همچنین، برای مضمون اصلی اساطیر ادبی، شش مضمون فرعی (مهر یا میترا از ایزدان آیین مزدیسنا (اسطوره نور)؛ نمادهای خیر و شر در اساطیر ایرانی، ایزدبانو آناهیتا که در اسطورهشناسی ایران از او با عنوان «الهه آبها» یاد میشود، داستان عاشقانه خسروپرویز و معشوقه اصفهانی آن، شکر اصفهانی، درختان مقدس در اسطورهشناسی، داستانهای هزار و یک شب و کلیله و دمنه و امیر ارسلان نامدار و ...) مشخص شد. در گام بعدی براساس مکانهای مشخصشده، شش مسیر گردشگری ادبی (با تأکید بر داستانهای عامیانه و اساطیر ادبی) معرفی میشوند: 1) طوقچی - جوباره (داستان تخممرغها تا بختگشایی دختران)؛ 2) ممهرآباد - سواردژ (کردآباد) - پل شهرستان (افسانه مهر یا میترا از ایزدان آیین مزدیسنا تا درختان مقدس)؛ 3) میدان نقش جهان (مسجد شیخ لطفالله - قهوهخانه چاه حجمیرزا - سردر بازار قیصریه - کاخ عالیقاپو) (افسانه مهر یا میترا از ایزدان آیین مزدیسنا؛ نمادهای خیر و شر در اساطیر ایرانی تا داستانهای عامیانه دربارة شاه عباس)؛ 4) سُسنبلستان (قصر جمیلان، درب قصر) شهید مأمنپوش (تل عاشقان) عبدالرزاق - چهارراه تختی - چهارباغ پایین (کوچه پردیس، خانه اخوان حقیقی)، (داستان عاشقانه خسروپرویز و معشوقه اصفهانی آن شکر اصفهانی، داستانهای هزار و یک شب، کلیله و دمنه و امیر ارسلان نامدار و ...)؛ 5) فلکه شهدا - خیابان جامی شرقی - خیابان آیتالله بیدآبادی (بقعه ابومسعود رازی، آب بَخشگان) بازارچه علیقلی آقا (داستان عامیانه دربارة کوچه سوزنگرها و حمله افغانها به اصفهان)؛ 6) خیابان آیتالله کاشانی (روبهروی هلالاحمر، خانه امیرقلی امینی) - خیابان بهشتی (مسجد لنبان، درختان مقدس در اسطورهشناسی) - خیابان صائب (مقبره صائب). مشاهدههای میدانی نشان میدهند مسیر شماره 4، قصر جمیلان، متأسفانه وضعیت اسفباری دارد و با اینکه ثبت میراث شده است، کارگاههای نجاری در آن مستقر هستند و بنا درحال ویرانی است (شکل 2). همچنین محله تل عاشقان بهجز مسجد، بقیه محله درحال ساختوساز است و بهجز تعداد معدودی از خانههای تاریخی (مانند خانه اَعلم) اثری از محله قدیمی نیست. شایان ذکر است محله تل عاشقان، در شعر طبیب اصفهانی نیز جایگاه ویژهای داشته است: چو بگذری به تل عاشقان دکانی هست در آن دکان چو نکو بنگری جوانی هست یکی جوان که زآوازهی نکویی او نهی چو گوش به هر کوچه داستانی هست
شکل 2- قصر جمیلان محله سنبلستان، شهر اصفهان (عکس: پژوهشگران)
درنهایت، گفتنی است معرفی این شش مسیر گردشگری ادبی جدید علاوه بر اینکه تنوع بازار گردشگری شهر اصفهان را بهدنبال دارد، به حفظ میراثهای ملموس و ناملموس ادبی (صنایع فرهنگی خلاق) منجر خواهد شد. گفتنی است محدودیت در اثربخشی ازجمله محدودیتهای پژوهش حاضر است و نتایج این پژوهش و مسیرهای شناساییشده مختص شهر اصفهان هستند و قابل تعمیمپذیری نیست. بدیهی است موضوع کلی تحقیق و بهرهگیری از ادبیات عامه و اساطیر و تورهای گردشگری ادبی محدود به یک جامعه خاص نیستند. همچنین، برگزاری گشت شهرهای ادبی با تأکید بر داستانهای عامیانه و اساطیر، تاریخچه ظهور مدارس نوین و شخصیتهای تأثیرگذار در این حوزه، شهرها و ساختمانهای تاریخی در شعر و ... دریچههای نوین برای درآمدزایی راهنمایان گشتهای فرهنگی خواهند بود. شناسایی هویت ادبی ساختمانهای تاریخی شهرها و روستاها، بررسی گرایش و علاقه گردشگران به این نوع بستههای سفر بهعنوان صنایع فرهنگی خلاق و شناسایی راهبردهای مناسب برای رونق این بازار نوین گردشگری، عناوینی هستند که پژوهشگران برای پژوهشهای آتی پیشنهاد میدهند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ابن اسفندیار، محمدبنحسن (1396). تاریخ طبرستان، ویراستار: عباس اقبال آشتیانی، چاپ دوم، تهران: ناشراساطیر، 528. ابن بلخی (1385). فارسنامه، ویراستاران: گای لسنرینج، رنلدالین نیکلسون، تهران: ناشر اساطیر، 248. احمدی، محسن (1398). چهلدختر، دانشنامه فرهنگ مردم ایران. چهارشنبه 18 دی 1398. افاضلی، اکبر (1373). توشهای از تاریخ گلپایگان و مردم آن، چاپ اول، تهران: نشر ابجد، 237. اللهیاری، فریدون و عبدالهی، نورالله (1387). «بررسی یک سند مربوط به شهر چادگان در دوره شاه عباس اول صفوی»، فصلنامه گنجینه اسناد، دوره 4، شماره 69، ص 10-18. ایرانمنش، زهرا (1401). «مقایسه تطبیقی شخصیتهای اساطیری جمشید واوزیریس»، نشریه علمی سبکشناسی نظم و نثر فارسی، دوره 15، شماره 8، ص 65-79. ISNN: 2717-3046 ایرنا (1400). عروسکهای شرق اصفهان، راویان قصههای دیروز و سفیران امروز. خبرگزای جمهوری اسلامی، ایرنا. 26 دی ماه 1400. آشنا، لاله و همکاران (1392). تعامل معماری و ادبیات و نقش آن در جذب گردشگر (مطالعه موردی: معماری اساطیری ایران)، همایش ملی شهرسازی و معماری در گذر زمان، دانشگاه امام خمینی قزوین، قزوین، ایران، 29 اردیبهشت 92. بارانی، محمد و خانی سومار، احسان (1392). «بررسی تطبیقی اسطورهای آب در اساطیر ایران و هند»، فصلنامه مطالعات شبه قاره، دوره 5، شماره 17، ص 7-26. برهانی، مسعود و همکاران (1396). «گاوخونی، تالاب خاموشی دیگر در مرکز ایران»، طبیعت ایران، دوره 2، شماره 6، ص 84-95. بیرونی، محمد بن احمد ابوریحان (1390). آثارالباقیه، ترجمه: اکبر داناسرشت، چاپ ششم، تهران: نشر امیرکبیر، 648. شابک: 9789640002797. پورداوود، ابراهیم (1386). فرهنگ ایران باستان، چاپ اول، تهران: انتشارات اساطیر، 406. پورمطلق، ابوالقاسم اسماعیل (1396). «دماوند در اساطیر ایرانی»، دوماهنامه فرهنگ و ادبیات عامه، دوره 5، شماره 14، ص 97-116. DOI: 20.1001.1.23454466.1396.5.14.3.3 تیشهزن، طناز (1398). «تحلیلی بر بخشبندی بازار گردشگری ادبی کلانشهر تبریز با تأکید بر انگیزه سفر»، دانشکده پژوهشهای عالی هنر و کارآفرینی، گروه موزه و گردشگری، دانشگاه هنر اصفهان، اصفهان، ایران. ثروتیان، بهروز (1399). خسرو و شیرین، تهران: انتشارات میراثبان. جمالزاده، سید محمدعلی و دهباشی، علی (1392). سرو ته یک کرباس، تهران: ناشر سخن، 504. جنت مکان، حسین (1399). «اماکن منسوب به شاهنامه در فرهنگ عامه»، دوماهنامه فرهنگ و ادبیات عامه، دوره 8، شماره 31، ص 23-48. جوادی، شهره و سراجی، نیلوفر (1399). «نمادشناسی گل سرخ با تأکید بر فرهنگ و هنر ایران»، مجله هنر و تمدن شرق، دوره 8، شماره 29، ص 37-46. DOI: 10.22034/jaco.2020.238626.1166 حاجیقاسمی، کامبیز و همکاران (1383). گنجنامه فرهنگ آثار معماری اسلامی ایران، مساجد، تهران: دانشگاه شهید بهشتی، روزنه. 294. حنیف، محمد (1395). هویت ملی در قصههای عامه دوره صفویه، تهران: انتشارات علمی فرهنگی، 320. خیام، عمربنابراهیم (1392). نوروزنامه: رسالهای در منشأ و تاریخ و آداب جشن نوروز. ویراستار: مجتبی مینویطهرانی، تهران: اساطیر، 154. شابک: 9789643310851 دبیر سیاقی، سید محمد و مستوفی، حمدالله ابن ابیبکر (1382). نزههالقلوب، تهران: انتشارات حدیث امروز، 274. دلاواله، پیترو (1400). سفرنامه، پیترودلا واله، مترجم: شعاعالدین شفا، تهران: انتشارات علمیفرهنگی، 483. دهخدا، علیاکبر ( 1373). لغتنامه دهخدا، تهران: انتشارات روزنه، 1602. دینوری، ابوحنیفهاحمدبنداود (1395). اخبار الطوال، ترجمه: محمود مهدوی دامغانی، تهران: نشر نی، 484. مردی، حمیزا (1385). نقد تطبیقی ادیان اساطیر در شاهنامه فردوسی، خمسه نظامی و منطقالطیر، چاپ دوم، تهران: نشر زوار، 570. زندهدل، حسن و همکاران (1377). مجموعه راهنمای جامع ایرانگردی، استان اصفهان، چاپ اول، تهران: مؤسسه تحقیقات و انتشارات کاروان جهانگردان، 316. سام، فاطمه (1398). «شناسایی ظرفیتها و بررسی میزان گرایش گردشگران داخلی به گردشگری ادبی (مورد پژوهی: استان کرمان)»، گروه موزه و گردشگری، دانشکده پژوهشهای عالی هنر وکارآفرینی، دانشگاه هنر اصفهان، 235. سعادت مسروری، ایلیا و اکبری، علی (1397). بازخوانی معانی اسطورهای نور در مسجد شیخ لطفالله اصفهان به اتکاء متکلمان نور، هشتمین کنفرانس بینالمللی توسعه پایدار، عمران و بازآفرینی شهری، قم، ایران، 20 آذر 1397. سیدیفرخد، سید مهدی (1399). فرهنگ جغرافیای تاریخی شاهنامه، چاپ دوم، تهران، نشر نی، 632. شابک 13 رقمی: 9789643310806 شریعتمداری، فاطمه (1397). «مهر تا الله: بررسی جایگاه نور و چگونگی تداوم آن در آیینها و ادیان ایران زمین، از باستان تا اسلام امروز». هنر و تمدن شرق، دوره 6، شماره 22، ص 49-54. شفقی، سیروس (1378). «تحلیل فضایی - کالبدی بازار اصفهان»، نشریه تحقیقات جغرافیایی، دوره 16، شماره 1، ص 22-50. شفیعا، سعید و طلایی، شهاب (1400). بررسی سند راهبردی توسعه گردشگری: گزارش نظارتی بر اجرای بند «الف» ماده 100 قانون برنامه ششم توسعه، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، دفتر مطالعات فرهنگی و آموزش، دسترسی: https://rc.majlis.ir/fa/report/show/1742207 تاریخ دسترسی: 29 آذر 1402. شفیعی نیکآبادی، علی (1372). گرکویه (جرقویه)، سرزمینی ناشناخته بر کران کویر، اصفهان: انتشارات گلبن، 256. صادقیمنش، علی (1401). «بررسی تأثیر روایتهای اسطورهای بر تابآوری شهرها»، پژوهشنامه ادب حماسی، دوره 4، شماره 33، ص 197-221. فرجی، عبدالرضا (1366). جغرافیای کامل ایران، تهران: انتشارات وزارت آموزش و پرورش، سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزش، 1427. فرهوشی، بهرام (1387). ایرانویچ، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران، 212. فلسفی، نصرالله (1375). زندگانی شاه عباس اول، چاپ اول، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 864. قهاری گیلگو، مهناز و محمدزاده، مهدی (1389). «بررسی تطبیقی صور نجومی در نسخه صورالکواکب و آثار فلزی سدههای پنجم تا هفتم هجری»، نگره، دوره 5، شماره 14، ص 4-21. کروبی، مهدی (1388). «بررسی نقش فولکلور (فرهنگ عامه) در توسعه گردشگری ایران»، فصلنامه مطالعات جهانگردی، دوره 3، شماره 10، ص 53-78. 20.1001.1.23223294.1384.3.10.3.1. گدار، آندره (1388). آثار ایران، مترجم: محمدتقی مصطفوی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 386. مختاریان، بهار و صرامی، عارفه (1395). «چیدمان آیکونولوژی: بازنمود زحل و باورهای مربوط به آن در نگارهها»، چیدمان، دوره 5، شماره 14، ص 54-68. معینیفرد، زهرا (1396). «ویژگیهای بومی و تاریخی اصفهان در ادبیات عامه»، روزنامه اصفهان امروز. https://esfahanemrooz.ir/12150. تاریخ دسترسی: 23 تیرماه 1402. مهرجویان، هاجر (1399). فلکه طوخچی، هممحله، روزنامه اصفهان زیبا، شماره 8، مرداد 1399. نامورمطلق، بهمن (1396). اسطوره شهر اصفهان، اصفهان: سازمان رفاهی تفریحی شهرداری اصفهان. ندوشن، محمدعلی و همکاران (1366). جلوههای هنر در اصفهان، اصفهان: انتشارات جانزاده. نصراصفهانی، نیلوفر و همکاران (1400). «سبک زندگی اسلامی در افسانههای شفاهی اصفهان»، سبک زندگی اسلامی با محوریت سلامت، 5، ص 263-274. ورزقانی، نوذر و فضلصادقی، سیما (1378). «بررسی خانهها و شهرهای افسانهای در تاریخ اساطیری ایران»، مجموعه مقالات دومین کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران، کرمان: انتشارات سازمان فرهنگی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، 433-456. هال، جیمز (1380). فرهنگنگارهای نمادها در هنر شرق و غرب، ترجمه رقیه بهزادی، تهران: نشر فرهنگ معاصر، 460. هنرفر، لطفالله (1376). اصفهان، تهران: انتشارات فرانکلین. یوزوکچیان، ورطانس (1378). وصف بناهای مشهور اصفهان، ترجمه لئون میناسیان، اصفهان: انتشارات غزل. یوسفی، مریم و ضرابی، فاطمه (1395). نقش اسطوره در معماری ایرانی و جذب گردشگر، چهارمین کنفرانس بینالمللی پژوهش در علوم و تکنولوژی، سنپترزبورگ: روسیه، 7 مرداد 1395. یزدانپناه، حسن و ناظری، افسانه (1400). «گونهشناسی موضوع و مضمون در نقاشیهای لاجوردی اتاق ضلع غربی خانه اخوان حقیقی اصفهان، متعلق به دوره قاجار»، نگره، دوره 4، شماره 58، ص 151-167. DOI:10.22070/negareh.2020.4651.2271 Boz, M. (2020). Myths and Legends in Destination Tourism Marketing: The Story of Hero and Leander—Canakkale, Turkey. In: Coşkun, İ., Lew, A., Othman, N., Yüksek, G., Aktaş, S. (eds) Heritage Tourism Beyond Borders and Civilizations (pp: 3-14). Springer, Singapore. https://doi.org/10.1007/978-981-15-5370-7_1. Khaki, A. A., & et al. (2023). Promotion of Folklore Literature as an Augmented Tourism Product in Jammu and Kashmir. Himalayan & Central Asian Studies, 27(1), 62-78. Levickaitė, R. (2011). Four approaches to the creative economy: general overview. Business, Management and Education, 9(1), 81-92. https://www.ceeol.com/search/article-detail?id=264401 Lombard, M., & et al. (2002). Content analysis in mass communication: Assessment and reporting of intercoder reliability. Human communication research, 28(4), 587-604. https://doi.org/10.1111/j.1468-2958.2002.tb00826.x Ooi, C. S. (2006). Tourism and the creative economy in Singapore. Greg Richards and Julie Wilson (eds.). CBS Research Portal. Frederiksberg, Denmark. Pp: 1-20. Qiu, Q., & et al. (2022). Intangible cultural heritage in tourism: Research review and investigation of future agenda. Land, 11(1), 139. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 490 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 284 |