تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,649 |
تعداد مقالات | 13,393 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,185,384 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,069,117 |
پالینوستراتیگرافی نهشتههای کرتاسۀ بالایی )واحد K3( در حوضۀ البرز مرکزی (برش چینهشناسی روستای دره زر) | ||
پژوهش های چینه نگاری و رسوب شناسی | ||
دوره 39، شماره 3 - شماره پیاپی 92، مهر 1402، صفحه 103-122 اصل مقاله (2.82 M) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/jssr.2024.139477.1271 | ||
نویسندگان | ||
الهه زارعی* 1؛ فریبا فروغی2؛ فرحناز اکبرزاده3 | ||
1استادیار، گروه زمینشناسی دانشکدۀ علوم زمین دانشگاه دامغان، دامغان، ایران | ||
2استادیار، گروه زمین شناسی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه تهران، تهران، ایران | ||
3کارشناسی ارشد گروه زمین شناسی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه تهران، تهران، ایران | ||
چکیده | ||
برای مطالعۀ رسوبات کرتاسۀ بالایی در حوضۀ البرز مرکزی، یک برش چینهشناسی به ضخامت 100 متر در جنوب غربی روستای دره زر در شرق تهران انتخاب شد، پالینومورفهای آن بررسی و درمجموع حدود 75 گونه از 44 جنس داینوسیست، 10 گونه از 7 جنس اسپور شناسایی شد. براساس ظهور 2 داینوسیست شاخص دو زون محلی به نامهای Dinogymnium acuminatum وCarpatella cornuta ارائه شد. بایوزون Dinogymnium acuminatum و همراهی آن با فرامینیفرهای پلانکتون شاخص چون Contusotruncana fornicata, Globotruncana arca, Globotruncana ventricosa, در قاعدۀ برش مطالعهشده، تأییدکنندۀ سن کرتاسۀ پسیناند. همچنین ظهور بایوزون Carpatella cornuta در نمونۀ 44 نشاندهندۀ شروع پالئوسن است. ظهور داینوسیستهای شاخصی چون Damassadiniuma californicum, Talassiphora delicate, Tectatodinium sp. در انتهای برش مطالعهشده، نشاندهندۀ محدودۀ سنی پالئوسن پسین است. بایوزونهای ارائهشده بر مبنای داینوسیستها، با بایوزونهای ارائهشده در شرق اروپا و شمال غرب تتیس مطابقت دارد که این موضوع، وجود ارتباط دریایی در محدودۀ زمانی کرتاسۀ پسین بین این مناطق را نشان میدهد. | ||
کلیدواژهها | ||
پالینوستراتیگرافی؛ داینوسیست؛ کرتاسۀ پسین؛ البرز مرکزی | ||
اصل مقاله | ||
مقدمه رسوبات کرتاسه در البرز، از دیرباز همواره مورد توجه دیرینهشناسان بوده است و در این راستا هم زمینشناسان اروپایی، مطالعاتی را در قالب نقشههای زمینشناسی انجام دادهاند. از آن زمان تا کنون، محققان و دانشجویان ایرانی مطالعات متعددی را انجام دادهاند. حاصل این بررسیها، تنظیم و پیشنهاد یکسری از واحدهای لیتواستراتیگرافی با نامهای مختلف است که هنوز ارزش و اعتبار این واحدها، سن دقیق آنها، ارتباط این واحدها با یکدیگر در نقاط مختلف منطقه و بسیاری از دیگر جزئیات چینهشناسی این رسوبات نامشخص باقی مانده است(Aghanabati 2004; Darvishzadeh 2004) . برای رفع ابهامات موجود و بررسی رخنمونهای رسوبات کرتاسه، نمونهبرداری سیستماتیک و بررسیهای دقیق چینهشناسی بهویژه میکرواستراتیگرافی، امری ضروری به نظر میرسد. از این رو برای مطالعۀ رسوبات کرتاسۀ پسین در حوضۀ البرز و روشنترشدن ابهاماتی که دربارۀ این حوضه و شناسایی دقیق رخنمونهای کرتاسه و چینهشناسی آن وجود دارد، یک برش چینهشناسی در جنوب غربی روستای دره زر در حوضۀ البرز مرکزی انتخاب شد. با توجه به اینکه تا کنون هیچگونه مطالعهای براساس پالینومورفها در این منطقه انجام نشده است، سعی شد پالینوستراتیگرافی و تعیین سن این نهشتهها ازطریق مطالعۀ پالینومورفهای دریایی انجام شود که بیشترین تنوع و فراوانی را در برش مطالعهشده دارند.
تاریخچۀ موضوع و پیشینۀ پژوهش مطالعات پیشین در این منطقه، در قالب برداشتهای زمینشناسی برای تهیۀ نقشه زمینشناسی بوده است. براساس گزارشها، رسوبات کرتاسۀ پسین در پهنۀ ایران زمین در حوضههای متفاوت، با توجه به شرایط حاکم در زمان تشکیل، ظاهراً یکنواخت نبوده است؛ بهطوری که واحدهای سنگ چینهای کرتاسۀ پسین ایران، بهاستثنای زاگرس و کپه داغ، نامگذاری نشدهاند و یا نامهای محلی دارند (Aghanabati 2004; Darvishzadeh 2004). Riviere 1934 رسالۀ دکترای خود را با عنوان «زمینشناسی البرز» منتشر و سازندهای موجود در منطقه را بررسی کردند. (Dellenbach 1964) زمینشناسی و سنگشناسی ناحیۀ دماوند و اطراف آن را توصیف و توالی کرتاسۀ بالایی را به واحدهای لیتواستراتیگرافی بدون نام تقسیمبندی کرده است که با علامتهای K2c, K2b, K2a و K3 مشخص شدهاند. Steiger 1966 در مطالعات خود در منطقۀ غرب فیروزکوه توالی کرتاسۀ بالایی را به نامهای C2، C3 و C4 از سنومانین تا مائستریشتین معرفی کرده است. (Clapp 1940) نکاتی از ویژگیهای زمینشناسی البرز را شناسایی کرد. (Gansser & Huber 1962) مشاهدات زمینشناسی خود را در غرب و جنوب غرب کلاردشت به رشتۀ تحریر درآوردهاند. (Darvishzadeh 2004) تأثیر فازهای کوهزایی بر حوضۀ البرز و رسوبات کرتاسۀ پسین را بررسی کرده است که معمولاً از کنگلومرا با سیمان آهکی، ماسهسنگ آهکی و آهک مارنی تشکیل شده است. این رسوبات در اطراف تهران در نواحی کوههای بیبی شهربانو و کوههای سه پایه، ناحیۀ دماوند و ناحیه دربندک دیده میشوند. (Keshani 1997) رسالۀ کارشناسی ارشد خود را با عنوان «نگرشی نوین»، دربارۀ مرز ژوراسیک – کرتاسه در حوضۀ البرز مرکزی (محور دماوند – فیروزکوه) و مطالعۀ بیواستراتیگرافی آن انجام داده است. (Ghiyassi 1993) با مطالعۀ میکرواستراتیگرافی نهشتههای کرتاسۀ بالایی براساس فرامینیفرهای پلانکتونیک در شرق و شمال شرق تهران (جنوب رودهن – ناحیۀ لار)، سن این رسوبات را سانتونین بالایی– کامپانین بالایی گزارش داده است. (Khorasani 2010) با مطالعۀ رسوبات کرتاسۀ بالایی در برش پل زغال (جنوب چالوس) براساس فرامینیفرها و پالینومورفها، سن کرتاسۀ پسین از کنیاسین تا مائستریشتین را برای آن ارائه کرده است. (Nori 2003) نانوفسیلهای آهکی کرتاسۀ بالایی را در منطقۀ علمده- گلندرود بررسی کرده است. (Azvajei 2001) میکرواستراتیگرافی رسوبات کرتاسۀ بالایی را براساس نانوپلانکتونهای آهکی در ناحیۀ کلاردشت مطالعه و بررسی کرده است. ((Yari-Nejad et al. 2005 مطالعات خود را بر توالی سنگهای رسوبی به سن رسوبات کرتاسۀ بالایی در نواحی شمالی البرز مرکزی در دو برش گلندرود و زیرآب انجام داده است. برش چینهشناسی گلندرود بیانگر رسوبگذاری بدون وقفۀ دریای کرتاسۀ پسین از سانتونین تا انتهای مائستریشتین است و برش زیرآب هم محدودۀ کامپانین تا مائستریشتین بالایی را نشان میدهد. همچنین (Foroughi et al. 2022) نانوفسیلهای آهکی واحد k3 در البرز مرکزی را مطالعه و رسوبات کرتاسۀ پسین تا قسمتی از دانین پیشین را ناپیوسته گزارش کردهاند. این رسوبات در زیر سازند فجن با سن پالئوسن قرار میگیرند.
راههای دسترسی به برش دره زر برش مطالعهشده در جنوب غربی روستای دره زر است. این روستا در 80 کیلومتری استان تهران و در 13 کیلومتری جنوب شهرستان مهرآباد واقع شده است. منطقۀ مطالعهشده، مختصات جغرافیایی N 35° 36' 52.1" و E 51° 53' 31.5"دارد (شکل 1). این برش با ضخامت حدود 100 متر از مارنهای خاکستری تا سبز زیتونی با میانلایههای آهک آرژیلیتی کرمرنگ تشکیل شده است که با ناپیوستگی بر رسوبات آهکی واحد K2 قرار میگیرد. در قسمت انتهای برش مطالعهشده، کنگلومرای پلی مکتیت (چند منشأیی) قرمزرنگ سازند فجن مشاهده میشود. (شکل2).
روش کار و شیوۀ انجام مطالعه بهمنظور مطالعات پالینوستراتیگرافی در برش مطالعهشده، 89 نمونه از نقاط مختلف این برش برداشت شد و اسلایدهای پالینولوژیکی با روش تراورس (Travers 2007)آمادهسازی شدند. به این منظور، 50 گرم از هر نمونه را در داخل بشر پلاستیکی ریخته و بعد از اضافهکردن اسید کلریدریک و اسید فلوریدریک 30درصد و مراحل خنثیسازی بهوسیلۀ محلول سنگین کلریدروی (Zncl2)، عمل جداسازی پالینومرفها از مواد سنگین دیگر انجام شد. اسلایدهای تهیهشده با میکروسکوپ نوری و با لنزهای ۴۰ و ۶۰ مطالعه شدند.
بحث و تحلیل یافتههای پژوهش پالینوستراتیگرافی برای مطالعۀ پالینوستراتیگرافی در برش مطالعهشده، 89 نمونه بهجهت مطالعۀ کلی برش زره-در برداشت شد. برش مطالعهشده حاوی پالینوفلورای متنوعی ازجمله داینوسیستها، اسپور و پولن، آکریتارکها، اسکلوکودونتها و آستر داخلی فرامینیفرهاست که درمجموع حدود 75 گونه از 44 جنس داینوسیست 10 گونه از 7 جنس اسپور شناسایی شد. ﺑﺎ ﺑﺮرﺳﯽ اﺳﻼﻳﺪهای این برش ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪ ﮐﻪ داﻳﻨﻮسیست نسبتﺑﻪ دﻳﮕﺮ ﮔﺮوﻩهاﯼ ﭘﺎﻟﻴﻨﻮﻣﻮرﻓﯽ از ﺗﻨﻮع، ﻓﺮاواﻧﯽ و ﺣﻔﻆﺷﺪﮔﯽ ﻧﺴﺒﺘﺎً ﺑﺎﻻﺗﺮﯼ ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ؛ درﻧﺘﻴﺠﻪ اﺳﺎس ﮐﺎر ﭘﺎﻟﻴﻨﻮﺳﺘﺮاﺗﻴﮕﺮاﻓﯽ در اﻳﻦ ﺑﺮش، ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎﯼ داینوسیستها ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. برخی از مهمترین داینوسیستها این برش در شکل3 آمده است. با توجه به اینکه تا کنون کالیبراسیون جامع و کاملی دربارۀ داینوفلاژلههای کرتاسه ارائه نشده است، بنابراین برای پالینوزوناسیون و تعیین سن لایهها از منابع و مقالاتی استفاده شد که محققان مختلف بر داینوسیستهای کرتاسه منتشر کردند. از مهمترین مطالعاتی که انجام شده است، عبارتاند از: در مناطق قطبی (Arctic) Davies and Overs 1984 ;Davies and Norris 1980; و در مناطق بورئال (Boreal) Davey 1971; Duxbury 1977; Fisher and Riely 1976 . همچنین Helby et al. 1987; Morgan 1977; Norwick and Burger 1976 هم مطالعاتی را در استرالیا انجام دادهاند. در حوضۀ تتیس (Tethyan) به مطالعات (Habib 1970, 1975, 1982; Antonescu and Avram 1980) اشاره میشود. علاوه بر مقالات ذکر شده، برای تعیین سن دقیق از چارتهای Williams et al. 2004) Williams 1978; و (Williams and Bujak 1985 استفاده شد.
شکل 1- راه دسترسی به برش مطالعهشده Fig 1- location map of the studied section.
شکل2 – نمایی از رخنمون مطالعهشده A: نمونهبرداری به روش سیستماتیک و با فواصل مشخص در مارنهای خاکستری تا سبز زیتونی با میانلایههای آهک آرژیلیتی در برش دره زر (نگاه بهسمت شمال)؛ B: انتهای برش مطالعهشده ماسهسنگ و کنگلومرای پلی میکتیت قرمزرنگ سازند فجن که در تصویر مشخص شده است (نگاه بهسمت شمال)؛ C: نمایی از برش مطالعهشده (نگاه بهسمت شمال)؛ D: قاعدۀ برش مطالعهشده (نگاه بهسمت شمال شرق). Fig 2- Fieldwork overview: A: Examining the outcrop systematically, with sampling at specific intervals in gray to olive-green marls and interlayers of argillite limestone in the Dareh Zar section (northward view). B: Concluding the study section with sandstone and red polymictite conglomerate of the Fajan Formation, highlighted in the image (northward view). C: Another perspective of the studied section (northward view). D: Observing the base of the studied section (northeastward view).
اولین رخدادها Dinogymnium acuminatum اولین ظهور این گونه در نمونۀ شمارۀ 3 از قاعدۀ برش و آخرین محدودۀ ظهور این گونه در نمونۀ شمارۀ 63 است (شکل 4). اولین ظهور این گونه در نیمکرۀ شمالی (Williams and Bujak 1985) تورنین و آخرین ظهور آن مائستریشتین بالایی بیان شده است، ولی ظهور آن را در نیمکرۀ جنوبی کنیاسین میانی و آخرین ظهور آن را مائستریشتین بالایی گزارش کردهاند (Williams et al. 2004). محدودۀ ظهور این گونه را در فلسطین اشغالی (Helenes and Tellez-Duarte 2002)، مائستریشتین و در مراکش (Hansen 1977) مائستریشتین بالایی تعیین کردهاند. (Haq 1987) محدودۀ حضور این جنس را از ابتدای کنیاسین تا انتهای مائستریشتین گزارش کرده است. Costa & Davey 1992 و Williams et al. 2004 آخرین حضور این جنس را در نیمکرۀ شمالی، انتهای مائستریشتین گزارش کردهاند.
شکل ۳- محدودۀ گسترش داینوسیستهای نهشتههای کرتاسۀ پسین در برش چینهشناسی درهزر Fig 3 - Range chart of dinocysts of the Upper Cretaceous deposits in the Dare-Zar section.
آخرین ظهور این گونه تا مرز کرتاسه-ترشیری (K/T) گزارش شده است (Brinkhuis and Zachariasse 1988; Oboh-Ikuenobe et al. 1998; Stover 1963) ، اما El Beialy 1994 ظهور این گونه را ابتدای مائستریشتین گزارش کرده است. Williams et al. 1985 در هند، محدودۀ حضور این گونه را ابتدای مائستریشتین– ابتدای دانین گزارش کرده است.
Chatangella robusta این گونه از مائستریشتین پایینی را Schioler 1992 گزارش کرده است. همچنین در آمریکا Benson 1976 از پایینترین قسمت مائستریشتین (Lower part of Maastrichtian) گزارش کرده است. این گونه در نمونۀ شمارۀ 17 در 12 متری از قاعدۀ برش مطالعهشده مشاهده شد (شکل 4).
Florentinia mantellii (Yepes 2001) در ونزوئلا و کلمبیا، ظهور این گونه را مائستریشتین زیرین گزارش کردهاند، ولی در نیمکرۀ شمالی عرض جغرافیایی متوسط (Williams et al. 2004)، ظهور این گونه کامپانین میانی و آخرین ظهور آن کامپانین بالایی تعیین شده است. آخرین ظهور این گونه در زومایا شمال اسپانیا(Riegali 1987) مائستریشتین زیرین بیان شده است. این گونه از نمونۀ شمارۀ 18 در 13 متری از ابتدای برش تا نمونۀ شمارۀ 39 مشاهده شده است (شکل 4).
Trithyrodinium suspectum Powell 1992a این گونه را از فرمهای شاخص کامپانین فوقانی میداند و بیشترین فراوانی این گونه را متعلق به کامپانین میداند. این گونه در انگلستان، فرانسه و هلند، شاخص انتهای کمپانین در نظر گرفته شده است(Powell 1992b) . این گونه در نیمکرۀ شمالی محدودۀ سنی انتهای سنومانین–انتهای مائستریشتین را نشان میدهد (William et al. 2004). این گونه در نمونۀ شمارۀ 22 در 17 متری از قاعدۀ برش مشاهده شد (شکل 4).
Andulasiella doubia این گونه در نمونۀ شمارۀ 34 در 23 متری از قاعدۀ برش مشاهده میشود (شکل 4). yepes 2001 در ونزوئلا و کلومبیا آن را از بالاترین قسمت مائستریشتین (Upper Most Maastrichtian) دانستهاند و همچنین این گونه از انتهای کمپانین Schrank 2005 در ناحیۀ مصر گزارش شده است.
Hystrichokolpoma bulbosum اولین ظهور این گونه در نمونۀ شمارۀ 36 در 25 متر و50 سانتیمتری برش قرار میگیرد (شکل 4). (Schioler & Wilson 1998) ظهور آن را در مائستریشتین پسین میداند.Aurisano 1984 این گونه را شاخص مرز کمپانین- مائستریشتین (C/M) معرفی میکند.
Florentinia mayii اولین ظهور این گونه در نمونۀ شمارۀ 37 در 25 متری از قاعده و آخرین ظهور این گونه در نمونۀ شمارۀ 44 از برش درهزر است. Williams et al. 2004 اولین ظهور این گونه را کمپانین میانی و آخرین ظهور آن را ابتدای مائستریشتین میدانند.
Cordosphaeridium fibrospinosum این گونه از نمونۀ 39 برش چینهشناسی ظاهر میشود و تا نمونۀ 59 ادامه پیدا میکند. این گونه از هند از رسوبات انتهای مائستریشتین گزارش شده است (Jain 1977) . همچنین yepes 2001 آن را از جنوب شرق نیجریه بهعنوان شاخص انتهای مائستریشتین گزارش کرده است. این گونه از مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری، شاخص مرز کمپانین- مائستریشتین (Schrank 1987; Jain 1977; Salami 1986, 1988) گزارش شده است.
Manumeilla seelandica اولین ظهور این گونه در نمونۀ شمارۀ 44 در 31 متری از برش مشاهده شد. این گونه شاخص انتهای مائستریشتین گزارش شده است (Brinkhuis and Schiøler 1996; Slimani et al. 1995; Wilson 1974; Helby et al. 1987; Firth 1987) و Firth 1987 گونهManumeilla druggi را مترادف Manumeilla seelandica در نظر گرفته است. Firth 1993 در جنوب جورجیا، محدودۀ سنی انتهای مائستریشتین را برای آن در نظر میگیرد.
Carpatella cornuta Carpatella cornuta ، گونۀ شاخص ابتدای دانین است که Grigorvitch 1969آن را معرفی کرده و به تعداد معدود در نمونۀ شمارۀ 44 و بهفراوانی در نمونۀ شمارۀ 54 از برش دره زر مشاهدهشدنی است (شکل 4). Powell 1992b و Williams et al. 2004 این گونه را شاخصهای جهانی معرفی کردهاند که محدودۀ سنی ابتدای دانین- انتهای دانین را نشان میدهد. در نیوزلند (Willumsen 2006)، مراکش(Slimanie et al. 1995)، جنوب جورجیا از ایالتهای آمریکا (Firth 1987, 1993) و در دریای شمال دانمارک (Schoilar & Wilson 1993)، شمال غرب اروپا در ناحیۀ آذربایجان، ارمنستان، اکراین (Wall and Evitt 1975) ظهور این گونه به سن ابتدای دانین گزارش شده است.
Damassadiniuma californicum ظهور این گونه در نمونۀ 54 مشاهده میشود (شکل 4). Willliams et al. 2004 ظهور این گونه را ابتدای دانین بیان میکنند. ظهور این گونه در نیوزلند (Wilson 1974) ، جنوب جورجیا (Firth 1993) و کالیفرنیا (McMinn 1988) از ابتدای دانین گزارش شده است. Powell 1992b با مطالعاتی که از شمال غرب اروپا و تونس انجام داده است، سن این گونه را ابتدای دانین تعیین کرده است. افراد مختلفی چون Haq et al. 1987 و Hansen 1977 و Brinkhuis 1994 ، Slimani et al. 1995 و Costa & Manum 1988 ظهور این گونه را ابتدای دانین معرفی کردهاند. Brinkhuis and Zachariasse 1988 در مقطع تیپ تونس (Elkef) و Habib et al. 1992 در جنوب مرکزی آلباما پیدایش این گونه را بعد از مرز کرتاسه – ترشیری میدانند.
Trithyrodinium evitii این گونه از نمونۀ شمارۀ 73 از 66 متری از قاعدۀ برش مشاهده میشود (شکل 4). این گونه از انتهای کمپانین از جنوب غرب فرانسه معرفی شده است (Antonescu and Avaram 1980). همچنین این گونه بهعنوان ابتدای مائستریشتین از عرض میانه را William et al. 2004 گزارش کردهاند.
آخرین رخدادها Odontochitina operculata اولین ظهور این گونه در نمونۀ شمارۀ 17و آخرین ظهور آن در نمونۀ شمارۀ 44 در 31 متری قاعدۀ برش دره- زر مشاهده شد (شکل 4). این گونه Cookson 1956 معرفی شده است و یکی از مهمترین گونههای داینوسیست برای بایواستراتیگرافی رسوبات کرتاسه است. جنس Odontochitina را Williams et al. 2004 و Powell 1992b بهعنوان یکی از شاخصهای مهم جهانی (Cosmopolationt event) معرفی کردهاند. Costa & Davey 1992 در شمال غرب اروپا، آخرین ظهور این گونه را ابتداییترین قسمت مائستریشتین مطرح کردهاند. انقراض این جنس را نویسندگان مختلف در بسیاری از نقاط، شاخص مرز کمپانین- مائستریشتین (C/M) در نظر گرفتهاند.(Corradini 1973; May 1980; Krich 1991; Schioler&Wilson 1993; Williams and Bujak 1985) همچنین آخرین حضور این جنس در نیمکرۀ شمالی، یک حادثۀ جهانی نزدیک مرز کمپانین- مائستریشتین (C/M) گزارش شده است (Wilson 1971; May 1980; Krisch 1991; Williams & Bujak 1985; Costa & Davey 1992; Schrank & Ibrahim 1995). آخرین حضور این گونه در فرانسه (Schioler & Wilson 1998) و فلسطین اشغالی (Hoek et al. 1996) از بالاترین قسمت کمپانین گزارش شده است. مطالعات نشان میدهد که در نیمکرۀ شمالی این جنس، رنج آن به بالاتر از ابتدای مائستریشتین نرسیده است. این گونه در نیمکرۀ جنوبی (Helby et al. 1987)، استرالیا (Riegali 1987) و آتلانتیک (Mohr & Mao 1997) اقیانوس جنوبی و نیوزلند (Roncaglla and Corradini 1997) معمولاً به ابتدای مائستریشتین میرسد. این گونه در رسوبات آپتین- مائستریشتین بهوسیلۀ افراد مختلفی چون Williams and Bujak 1985 و Williams et al. 2004 گزارش شده است. Costa and Davey 1992 آخرین حضور این گونه را به مائستریشتین پیشین در شمال غرب اروپا نسبت میدهند.
Cannosphaeropsis utinensis آخرین حضور از این گونه در نمونۀ شمارۀ 29 در 21 متری قاعدۀ برش مشاهده میشود. آخرین حضور این گونه در مجارستان از انتهای مائستریشتین گزارش شده است (Stover 1996; Stanley 1965). این گونه در جنوب آلمان (Krisch 1991) ابتدای مائستریشتین، در شمال دانمارک (Schioler & Wilson 1993) مائستریشتین پسین گزارش شده است. Williams 1978 محدودۀ مائستریشتین و سال 2004 (Williams et al. 2004) محدودۀ ظهور این گونه را ابتدای کمپانین–انتهای مائستریشتین بیان میکند. همچنین Haq et al. 1987 آخرین حضور این گونه را در نیمکرۀ شمالی ابتدای مائستریشتین پسین گزارش کرده است. او معتقد است که این گونه در قسمتهای جوانتر وجود ندارد. مشاهدههای حاضر نشان میدهد که لایههای بالایی آخرین حضور Cannosphaeropsis utinensis در برشمطالعهشده، سن مائستریشتین را دارند.
Xenascus ceratioides آخرین حضور گونۀ Xenascus ceratioides در نمونۀ شمارۀ 37 در 27 متری از قاعدۀ برش زره در قرار میگیرد. Wilson 1971 انقراض این گونه را از انتهای کمپانین و Williams et al. 2004، Costa & Davey 1992 و Roncaglia & Corradini 1997 انقراض این گونه را در ابتدای مائستریشتین بعد از انقراض Odontochitina spp. گزارش کردهاند. Williams & Bujak 1985 انقراض این گونه را ابتدای مائستریشتین و Powell 1992a انقراض این گونه را در طول مائستریشتین میداند. همچنین در ایالت بورئال (Krisch 1991) ، شمال آمریکا (Tocher 1991; May 1980) و در استرالیا (Mc Minn 1988)، آن را شاخص مرز کرتاسه – ترشیری (C/M) معرفی میکنند. همچنین Yepes 2001 در ونزوئلا و کلومبیا، انقراض آن را در انتهای کمپانین- ابتدای مائستریشتین مطرح میکند و همچنین این نویسنده در فلسطین اشغالی نیز آخرین حضور آن را در ابتدای مائستریشتین بیان کردهاند. Costa and Davy 1992 این گونه را از رسوبات سانتونین- مائستریشتین از انگلستان گزارش کردهاند (شکل 4). بر مبنای مطالعاتی که بر داینوسیستهای شاخص در منطقۀ مطالعهشده انجام شد، 2 بایوزون بهصورت محلی در نظر گرفته میشود.
زونهای داینوسیستی برش مطالعهشده Dinogymnium acuminatum Interval zone این بایوزون از ظهور گونۀ Dinogymnium acuminatum تا اولین ظهور گونۀ شاخص Carpatella cornuta در نظر گرفته شده است. این گونه جزء مهمترین گونههای داینوفلاژلههای کرتاسۀ پسین در رسوبات دریایی سرتاسر جهان است که William et al. 2004 آن را معرفی کرده است. همچنین بسیاری از محققان در عرض میانه، محدودۀ سن مائستریشتین را برای این جنس در نظر میگیرند(Schioler &Wilson 1993, Williams et al. 2004; Schrank 1987; Wilson 1971) . این بایوزون بهعنوان بایوزون محلی، از مناطق زاگرس ایلام (Rabani et al. 2009) و خوزستان (Zarei 2005) نیز گزارش شده است. داینوسیستهای همراه آن عبارتاند از: Spiniferites ramosus, Conifera tabulasa, Hystrichodinium pucherum, , Trithyrodinium castanea, Odontochitina costat, Odotochitina spp., Trithyrodinium suspectum, spiniferites echinodinum , Phelodinium tricupsus, senegalium bicavatum, Deflandera galeata, Trithyrodinium evittii,Cannosphaeropsis utinensis, Fibrocysta ovalis, Hystrichokolpoma bulbosum, Xenasus ceratiopsis
Carpatella cornuta Taxon range zone این بایوزون گسترۀ ظهور Carpatella cornuta را شامل میشود که محدودۀ سنی پالئوسن را نشان میدهد. این بایوزون در سازند گورپی در شمال شرق خوزستان با سن پالئوسن فوقانی (Zarei 2005) و در سازند گورپی در جنوب شرق ایلام ابتدای دانین تا ابتدای سلاندین (Rabani et al. 2009) گزارش شده است. ظهور این گونه در نیوزلند (Willumsen 2006) پالئوسن زیرین و در مراکش (Mancini et al. 1996 ( و جورجیا آمریکا (Frith 1987) دانین بیان شده است. ظهور این گونه را در نیمکرۀ شمالی (Brinkhuis and Biffi 1993) مرز کرتاسۀ پسین – پالئوسن زیرین و آخرین حضور آن را مرز پالئوسن زیرین – پالئوسن بالایی (دانین) تعیین کردهاند، ولی در نیمکرۀ شمالی عرض جغرافیایی متوسط ظهور این گونه دانین و آخرین حضور آن سلاندین گزارش شده است (Williams et al. 2004). ظهور و فراوانی گونه Carpatella cornuta در نمونۀ 44 از برش مطالعهشده، نشاندهندۀ شروع پالئوسن است. فسیلهای همراه در این زون، عبارتاند از: Cannosphaeropsis utinensis, Spiniferites ramosus, Manumella seelandica , Araucariacites australis, Dinogodinium spp., Manumella drugii , Sentusidinium sp. , Dinogymnium wetzelli , Kleithriasphaeridium sp., Operculidinium sp., Phelodinium magnificum ,Carpatella cornuta, Hystrichosphaeridium sp., Impagidium sp., Achomosphaera spp., Deflandrea magnifica Coronifera oceanica. ظهور و همراهی این بایوزون با داینوسیستهای شاخصی چون Damassadiniuma californicum , Talassiphora delicate, Tectatodinium spp. نشاندهندۀ محدودۀ سنی پالئوسن فوقانی است. بهدلیل حفظنشدگی پالینومورفها در 37 متر انتهای برش مطالعهشده، امکان تعیین سن دقیق برای قسمتهای انتهایی وجود ندارد.
شکل ۴- ظهور و انقراض داینوسیستهای شاخص در برش مطالعهشده Fig 4- The apperance and disapperance of index dinocysts in the studied section
برای مطالعه و تعیین سن دقیقتر از فرامینیفرهای پلانکتون موجود در رسوبات استفاده شد. مطالعات نشان میدهد که ظهور فرامینیفرهای شاخص چون Contusotruncana fornicata, Globotruncana arca, Globoruncana lapparenti Hedbergella spp. در قاعدۀ برش مطالعهشده، تأییدکنندۀ سن کرتاسۀ پسین است (Postuma 1971) (شکل5).
شکل 5- فرامینیفرهای پلانکتون شاخص در برش مطالعهشده Fig 5- Index plankton foraminifers in the studied section 1- Contusotruncana fornicata Cushman, 1928, Axial section, ×100; 2--Globotruncana arca Cushman 1928, Axial section, ×100; 3- Hedbergella sp., Axial section, ×100; 4- Globotruncana lapparenti White 1928, Axial section, ×100 Fig 5: Index plankton foraminifers in the studied section, 1- Contusotruncana fornicata Cushman 1928, Axial section, ×100; 2--Globotruncana arca Cushman 1928, Axial section, ×100; 3- Hedbergella sp., Axial section, ×100; 4- Globotruncana lapparenti White 1928, Axial section, ×100
تطابق بایوزونهای منطقۀ مطالعهشده با بایوزونهای کرتاسۀ پسین و پالئوسن دیگر نقاط جهان و ایران اروپا: در شمال دانمارک (Schiøler & Wilson 1993)، پنج بایوزون Triblustula utinensis به سن اواسط مائستریشتین زیرین تا ابتدای مائستریشتین بالایی Isabelidinium cooksonia به سن اواسط مائستریشتین بالایی Palaeocystodinium denticulatumبه سن اواسط مائستریشتین بالایی، Hystrichostrogylon borisii به سن انتهای مائستریشتین بالایی و Palynodinium grallator به سن انتهای مائستریشتین بالایی و پنج زیرزونEatonicysta hapala به سن اواسط مائستریشتین زیرین، Alterbidinium acutulum به سن انتهای مائستریشتین زیرین،Cannosphaeropsis utinensis به سن انتهای مائستریشتین زیرین تا ابتدای مائستریشتین بالایی،Thalassipjora pelagica به سن انتهای مائستریشتین بالایی وTanyosphaeridium magdalium به سن انتهای مائستریشتین بالایی را معرفی کردهاند. استرالیا: Helby et al. 1987 چهار بایوزون Nalsoniella aceras به سن انتهای سانتونین تا ابتدای کامپانین زیرین، Xenikoon australis به سن انتهای کامپانین زیرین، Isabelidinium korojonenese به سن انتهای کامپانین میانی تا ابتدای کامپانین بالایی و Manumiella drugii به سن مائستریشتین بالایی گزارش کردهاند و Roncaglia and Corradini 1997 در شمال شرق ایسلند جنوبی نیوزلند، پنج بایوزون Satyrodinium haumuriense به سن کامپانین زیرین تا میانی، Isabelidinium korojonense به سن کامپانین میانی، Isabelidinium pellucidum به سن کامپانین بالایی، Alterbidinium acutulum به سن مائستریشتین زیرین وManumieela seelandica به سن مائستریشتین بالایی و پنج زیرزون Trithyrodinium suspectum به سن ابتدای کامپانین زیرین، Vozzhennikovia spinulosa به سن انتهای کامپانین زیرین، Canninginopsis bretonica به سن ابتدای کامپانین میانی، Cerodinium diebelii به سن ابتدای مائستریشتین زیرین و Palaeocystodinium granulatum به سن انتهای مائستریشتین زیرین معرفی کردهاند (شکل 6). آمریکا: Williams and Bujak 1985 در دریای جنوب شرقی کانادا دو بایوزون Odontochitina operculata به سن کامپانین وCerodinium diebelii به سن مائستریشتین تعیین کردهاند و در جنوب شرق گرینلند (Helenes and Tellez-Duarte 2002)، سه بایوزون Cerodinium diebelii به سن انتهای مائستریشتین زیرین، Wodehousela spinata به سن مائستریشتین بالایی، Palaeocystodinium bulliforme به سن انتهای دانین و Palaeoperidinium pyrophorum به سن انتهای سلاندین را تفکیک کرده است. ایران: سازند آب تلخ از حوضۀ کپه داغ را Ghasemi-Nejad & Allameh 2016 مطالعه و چهار بایوزون Odontochitina costata به سن انتهای سانتونین تا ابتدای کامپانین، Xenikoon australis به سن ابتدای کامپانین، Isabelidinium korojonense به سن اواسط تا انتهای کامپانین و Cerodinium diebelii به سن انتهای کامپانین تا ابتدای مائستریشتین مطرح کردهاند. همچنین در این محدودۀ زمانی از حوضۀ زاگرس، سازند گورپی در جنوب شرق خوزستان را Zarei 2005 مطالعه و سه بایوزونOdontochitina porifera به سن کامپانین فوقانی، Dinogymnium acuminatum به سن مائستریشتین و Carpatella cornuta را به سن پالئوسن فوقانی معرفی کرد. Rabani et al. 2009 سه بایوزون Odontochitina operculata به سن انتهای سانتونین تا انتهای کامپانین، Dinogymnium acuminatum به سن انتهای کامپانین تا ابتدای دانین و Carpatella cornuta به سن ابتدای دانین تا ابتدای سلاندین از سازند گورپی در جنوب شرق ایلام معرفی کرده است. Amiri and zarei 2019 سه بایوزون Odontochitina operculata به سن کامپانین میانی و Cerodinium diebelii به سن مائستریشتین، Carpatella cornuta به سن پالئوسن فوقانی از سازند گورپی را در جنوب ایلام گزارش کردهاند (شکل 6). بر این اساس بایوزونهای تعیینشده در برش مطالعهشده با بایوزونهای معرفیشده از کرتاسۀ پسین و پالئوسن دیگر نقاط ایران و جهان تطابق داده شد. بایوزون های مطرحشده در حوضۀ البرز مرکزی با بایوزونهای حوضۀ زاگرس و حوضۀ کپه داغ شباهت دارد (شکل 6).
نتیجه برای مطالعۀ رسوبات کرتاسۀ پسین و روشنترشدن ابهاماتی که دربارۀ این حوضه و شناسایی دقیق رخنمونهای کرتاسه و چینهشناسی آن وجود دارد، یک برش چینهشناسی به ضخامت 100 متر در جنوب غربی روستای دره زر در حوضۀ البرز مرکزی انتخاب شد. با توجه به حفظشدگی خوب پالینومورفها در رسوبات و فراوانی و تنوع بالای پالینومورفهای خشکی و دریایی، پالینوستراتیگرافی بر مبنای داینوسیستها در برش مطالعهشده انجام شد. بر مبنای مطالعۀ داینوسیستهای شاخص، دو بایوزون Dinogymnium acuminatum و Carpatella cornuta تفکیک شد که بر این اساس سن واحد مطالعهشده در برش دره زر مائستریشتین تا انتهای دانین/تیتانین تخمین زده میشود و مرز کرتاسۀ پالئوسن در نمونۀ شمارۀ 44 در بین مارنهای خاکستریرنگ آن قرار میگیرد. بر این اساس بایوزونهای تعیینشده در برش مطالعهشده با بایوزونهای معرفیشده از کرتاسۀ پسین و پالئوسن دیگر نقاط ایران و جهان تطابق داده شد. بر این اساس بایوزونهای مطرحشده در حوضۀ البرز مرکزی، بیشترین انطباق را با بایوزونهای اروپای شرقی و استرالیا دارد و مقایسۀ تنوع و فراوانی و نوع بایوزونها در نقاط مختلف ایران، شباهت منطقه را با نمونههای زاگرس نشان میدهد.
شکل 6- مقایسۀ زونهای تفکیکشده بر مبنای داینوفلاژلهها در برش مطالعهشده با بایوزونهای کرتاسۀ پسین و پالئوسن ایران و دیگر نقاط جهان Fig 6- Comparing the dinocyst biozonation in the studied section with Upper Cretaceous and Paleocene biozonation of Iran and other parts of the world
| ||
مراجع | ||
Amiri M. and Zarei E. 2019. Palynostratigraphy of the Gurpi Formation in Bishederaz section, south of Ilam.The 12th Conference of the Paleontology Society of Iran, Mashhad, Iran, Directorate General of Geology and Mineral Exploration of the Northeast Region. Aghanabati S.A. 2004. Geology of Iran. Geological Survey of Iran. 606 p. [In Persian] Azvajei N. 2001. Microstratigraphy of Upper Cretaceous at Northeastern of Kellardasht, Master’s thesis of Shahid-Beheshti University.142 p. Benson G. D. 1976. Dinoflagellate biostratigraphy of the Cretaceous-Tertiary boundary, Round Bay, Maryland. Tulane Study Geology. Paleontology, 12(4): 169-228. Brinkhuis H. 1994. Late Eocene to Early Oligocene dinoflagellate cysts from the Priabonian type-area (Notheast Italy): biostratigraphy and paleoenvironmental interpretation. Palaeogeography, Palaeoclimatology, Palaeoecology 107: 121–163. Brinkhuis H. and Schiøler P. 1996. Palynology of the Geulhemmerberg Cretaceous/Tertiary boundary section (Limburg, Netherlands). Geol. Mijnbouw, 75:193–213. Clapp F.G. 1940. Geology of eastern Iran, Geol. Soc. Amer.Bull., 51(1): 1-102. Costa L.I. and Manum S.B. 1988. The description of the interregional zonation of the Paleogene (D1-D15) and the Miocene (D16-D20), In: Vinken R. (Ed.): The northwest European Tertiary basin: results of the International Geological Correlation Programme, Project No. 124, Geologisches Jahrbuch, Reiche A, 100: 321–330. Costa L.I. and Davey R.J. 1992. Dinoflagellate cyst of the Cretaceous System, 99–132. In: Powell, A.J. (Ed.) A stratigraphic index of dinoflagellate cysts. Chapman & Hall, London. Darvishzadeh A. 2004. Geology of Iran: Stratigraphy, Tectonic, Metamorphism and Magatism. AmirKabir Publication, Tehran, 473 p. Davies E.H. and Norris G. 1980. Latitudinal variation in encystment modes and species diversity in Jurassic dinoflagellates. In: Strangway D.W. (Ed.). The Continental Crust and its Mineral Deposits. Special Paper, Geological Association of Canada 20: 361-373. Davis O.K. and Overs J. 1984. Archeological Palynology: An International Perspective. Association of Stratigraphic Palynologists Contributions Series. vol. 29, 221 p. Davey R. J. 1971. Palynology and Paleo-enviromental studies with special reference to continental shelf sediments of South Africa, In: Farissacci A. 1970 (Ed.) proceeding of the II planktonic Conference Roma, PP 331-347. Dellenbach J. 1964. Contribution a l'etude geologique de la region situee ä l'est de Teheran (Iran). Thesis, Univ. of Strasbourg (France) 17p. Fisher M.J. and Riley L.A. 1976. The stratigraphic distribution of dinoflagellate cysts at the boreal Jurassic-Cretaceous boundary. 4th International Palynology Conference, Lucknow, India, December-January, 1976-1977, Abstracts, p.52. Gansser A. and Huber H. 1962. Geological observation in central Alburz, Iran. Schweizerische Mineralogische und petrographische Mitteilunge, 42(4): 583-630. Ghiyasi M. 1993. Investigation of the microstratigraphy of Upper Cretaceous deposits in the east and northeast of Tehran (south of Roudhen-Lar district). Master’s thesis of Shahid-Beheshti university.315 p. Grigorovich A.S. 1969. A new genus Carpatella (Dinoflagellata) from Danian–Paleocene deposits of Carpathians. Paleontologicheskii Gbornik, 6: 74–75 [In Russian]. Habib D. 1982. Sedimentary supply origin of North Atlantic Cretaceous black shales, In: Schlamger S.O. and Cita M.B. (Eds.), Nature and origin of Cretaceous Carbon- Rich Facies, Academic Press, London, 113-27 p. Hansen J.M. 1977. Dinoflagellate stratigraphy and echinoid distribution in Upper Maastrichtian and Danian deposits from Denmark. Bull. Geol. Soc. Den., 26:1-26 Helby R. Morgan R. and Partridge A.D. 1987. A palynological zonation of the Australian Mesozoic. In: Jell P.A. (Ed.), Studies in Australian Mesozoic palynology. Memoir of the Assocation of Australasian Palaeontologists, 4: 1-94. Keshani F. 1997. A new perspective on the Jurassic-Cretaceous boundary in central Alborz (Damavand-Firouzkoh axis) and its biostratigraphy study. Master’s thesis of Tehran university.156 p. Khorasani S. 2010. Lithostratigraphy and biostratigraphy of Upper Cretaceous in Pol Zoghal (south of Chalous). Master’s thesis of Research Institute of Earth Sciences, Organization of Geology and Mineral Exploration of Iran. 214 p. Kirsch K.H. 1991. Dinoflagellaten-Zysten aus der Oberkreide des Helvetikums und Nordultrahelvetikums von Oberbayern. Münchner Geowiss. Abh., Reihe A, Geol. Palaeontol., 22:1-306. May F.E. 1980. Dinoflagellate cysts of the Gymnodiniaceae, Peridiniaceae, and Gonyaulacaceae from the Upper Cretaceous Monmouth Group, Atlantic Highlands, New Jersey. Palaeontographica Abteilung B 172:1–116. Morgan R. 1977. Palynostratigraphy of the Australian Early and Middle Cretaceous. Quarterly Notes of the Geological Survey of New South Wales, 28:10–18. Nori M. 2003. Investigation of Upper Cretaceous calcareous nannofossils in Alameda-Glandroud region. Master’s thesis of Shahid-Beheshti University.137 p. Postuma, J.A. 1971. Manual of Planktonic Foraminifera; Elsevier, Amsterdam, London 397 p. Powell A.J. 1992a. Dinoflagellate cysts of the Tertiary System. In: Powell A.J. (Ed.), A Stratigraphic Index of Dinoflagellate Cysts: London (Chapman and Hall), 155-251. Powell A.J. 1992b. A stratigraphic Index of Dinoflagellate Cysts.Chapman and Hall. 289 p. Rabani J. Ghasemi-Nejad E. Amini A. 2009. Lithostratigraphy and sequence stratigraphy of Gurpi Formation in Dareh-Shahr. Southeastern of Ilam. Iranian Geology Quarterly, 10: 3-13. Riegali M.S.P. 1987. O gênero Afropollis, Doyle, Jardiné et Doerenkamp,1982 e sua distribuição no Cretáceo do Brasil. Anais X Congr. Bras. Paleontol., 2: 625-635. Salami M.B. 1986. Some dinoflagellate cysts and acritarchs from the Late Cretaceous and Paleogene sediments of the Benin (ex-Dahomey) Embayment in southwestern Nigeria. Ife J. Science, 1: 11-21. Salami M.B. 1988. Petrography and palynology of the Upper Maastrichtian Abeokuta Formation of southwestern Nigeria. Nigerian J. Sci., 22: 127-142. Schrank E. 1987. Palaeozoic and Mesozoic palynomorphs from Northeast Africa (Egypt and Sudan) with special reference to Late Cretaceous pollen and dinoflagellates. Berliner Geowiss., Abh, 75: 249-310. Slimani H. 1995. Les dinokystes des craies du Campanien au Danien à Hallembaye et Turnhout (Belgique) et à Beutenaken (Pays-Bas): Biostratigraphie et Systématique [thèse doctorat]. Univ. Gent, 37: 1-173. Steiger R.1966. Die Geolog'e der west- Finukuh-area (Zantral elburg) Mitt. Geol. Inst. ETHU.Univ. Zürich. N. F. N.S. 145 P. Stover L.E. 1963. Some Middle Cretaceous palynomorphs from West Africa. Micropaleontology, 9: 85-94. Tocher A.B. 1991. Late Cretaceous dinoflagellate cysts from the southern Kergelen Platea, Site 738. Proceedings of the Ocean Drilling Program, Scientific Results, 119: 201- 300. Yari-nejad A. Darvishzadeh B. Norozi M. Partoazar H. 2005. Systematic study of Rosita species of Upper Cretaceous age in the northern slopes of Central Alborz. The 24th Earth Sciences Conference. Zarei E. 2005. Palynology, biostratigraphy and paleoecology of the Gurpi Foramtion in type section. Master’s thesis of Tehran University. 151p. [In Persian] | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 144 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 83 |