
تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,685 |
تعداد مقالات | 13,838 |
تعداد مشاهده مقاله | 32,742,155 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,943,780 |
اثر افشای هیجانی نوشتاری بر ذهنآگاهی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های علوم شناختی و رفتاری | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 3، دوره 13، شماره 1 - شماره پیاپی 24، شهریور 1402، صفحه 23-42 اصل مقاله (998.93 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/cbs.2023.134700.1678 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مجید یوسفی افراشته* 1؛ فاطمه عیار2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشیار گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2کارشناس ارشد گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
در سالهای اخیر، پژوهشگران افشای هیجانی نوشتاری را بهعنوان روشی اثرگذار بر متغیرهای مختلف روانشناختی بررسی کردهاند و نشان دادهاند که این مداخله اثرات مثبت جسمی و روانی بسیاری بر افراد دارد. برایناساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر افشای هیجانی نوشتاری بر ذهنآگاهی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و بهلحاظ روش انجام، نیمهآزمایشی است. جامعۀ آماری شامل دانشجویان زن و مرد مشغول به تحصیل در دانشگاه دولتی شهر زنجان در سال 1399 بودند که از میان آنها 40 دانشجو شامل 25 نفر زن و 15 نفر مرد بهروش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در گروههای پژوهش شامل گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش بهمدت دو هفته در پنج جلسۀ 30دقیقهای در مکانی عاری از هرگونه عامل مزاحم افشای هیجانی نوشتاری را انجام دادند. هر دو گروه قبل و بعد از اجرای افشای هیجانی نوشتاری توسط پرسشنامۀ پنجوجهی ذهنآگاهی (FFMQ) و پرسشنامۀ تنظیم شناختی هیجان (CERQ) ارزیابی شدند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافتهها نشان داد افشای هیجانی نوشتاری بر ذهنآگاهی، راهبردهای سازشیافته و سازشنایافتۀ تنظیم شناختی هیجان اثر مثبت و معناداری داشت (05/0>p (. نتایج نشان میدهد نوشتن منظم دربارۀ یک حادثه موجب میشود فرد آن را از نو تفسیر کند، چهارچوب جدیدی به آن بدهد و درنتیجه، درک بهتری از آن پیدا کند؛ بنابراین، میتوان افشای هیجانی نوشتاری را بهعنوان روشی کمهزینه، مؤثر و کارا برای مواجهه با وقایع و حوادث منفی و ناخوشایند در زندگی در نظر گرفت. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دانشجویان؛ افشای هیجانی نوشتاری؛ ذهنآگاهی؛ هیجان؛ راهبردهای تنظیم شناختی هیجان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ذهنآگاهی[1] بهمعنای توجه به شیوهای هدفمند، توصیفناپذیر، مبتنی بر زمان حال، به دور از قضاوت و پیشداوری از وقایع جاری زندگی است (Kabat-Zinn, 2003; Brown & Ryan, 2003) که به پاسخدهی با تفکر و تأمل به رویدادها بهجای پاسخگویی غیرارادی و بدون تفکر و تأمل منجر میشود (Emanuel et al., 2010). افراد ذهنآگاه قادرند با دامنۀ گستردهای از افکار، هیجانها، احساسات و تجربههای گوناگون روبهرو شوند (Brown & Ryan, 2003; Chase-Cantarini & Christiaens, 2019 ) ذهنآگاهی افراد را تشویق به آگاهی بیشتر از تجربیات درونی خود میکند تا روش روبهروشدن با افکار و هیجانهای منفی خود را تغییر دهند (Cladder-Micus et al., 2018; MacKenzie & Kocovski, 2016). ذهنآگاهی را میتوان یک ظرفیت ذهنی در نظر گرفت که بین افراد مختلف متفاوت است و ازطریق روشهای مختلف تقویت میشود. مداخلاتی که باعث تمرکز ذهن میشود، اثرات مثبت بر سلامت افراد ازجمله بهبود خلقوخو، کاهش درد و بهبود کیفیت زندگی دارد (Marusak et al., 2018). ذهنآگاهی بهشدت با تنظیم هیجان ارتباط دارد و شامل آگاهی غیرواکنشی و پذیرش تجربیات در آن است (Galla et al., 2016) و فرایندهای توجه و کنترل شناختی در تنظیم هیجانها را شامل میشود (Kaunhoven & Dorjee, 2017). تنظیم هیجان فرایندهایی خودکار یا کنترلشده، آگاهانه یا ناخودآگاه هستند که بهواسطۀ آن افراد بر هیجانی که در لحظه دارند و چگونگی تجربه و ابراز آن تأثیر میگذارند (Gross, 1998). تنظیم هیجان بهصورت درونفردی یا بینفردی (Gross & Jazaieri, 2014; Pena-Sorrionandia et al., 2015) و یکی از عوامل مهم و اساسی بهزیستی است که نقش مهمی در سازشیافتگی افراد با رویدادهای پرتنش ایفا میکند (Aldao et al., 2010). افراد راهبردهای تنظیم هیجان بسیاری را برای سازگاری با وقایع مهم زندگی به کار میگیرند (Reeve,1992/1399). یکی از راهبردهای معمول تنظیم هیجان، استفاده از تنظیم شناختی است و دربرگیرندۀ روشهای اندیشیدن افراد بههنگام تجربۀ یک حادثۀ زیانبار و آسیبرسان است (صالحی و همکاران، 1401). فرایندهای شناختی به تنظیم و مدیریت هیجانها و عواطف کمک میکند (Garnefski et al., 2001) و به افکار تسلط بر هیجانهای منفی اشاره دارد (Bruggink et al., 2016). راهبردهای تنظیم شناختی هیجان[2] به دو دستۀ راهبردهای سازشیافته و سازشنایافته تقسیم میشوند. راهبردهای سازشیافته شامل کماهمیتشماری[3]، تمرکز مجدد مثبت[4] ، ارزیابی مجدد مثبت[5] ، پذیرش[6] و تمرکز مجدد بر برنامهریزی[7] و راهبردهای سازشنایافته شامل خودسرزنشگری[8]، دیگرسرزنشگری[9]، تمرکز بر فکر/نشخوارگری[10] و فاجعهانگاری[11] میشوند (Garnefski et al., 2001). کیفیت مهارت تنظیم هیجان افراد، پیشبین خوبی برای کیفیت عملکرد آنها در زمینههای گوناگون است (Reeve,1992/1399). باتوجهبه آنچه دربارۀ ذهنآگاهی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گفته شد، تمامی انسانها همهروزه با حوادث استرسزا و دردناکی مواجه میشوند که سبب برهمخوردن تعادل روانی آنها میشود (Pennebaker & Evans, 2014/1398). افشای هیجانی درواقع بهمعنی بیان عمیقترین تجربههای هیجانی افراد بهصورت گفتاری و نوشتاری برای خود یا دیگران است (رضوینعمتاللهی و طوسیراد، 1395). از اواسط دهۀ 1980پژوهشهای بسیاری بر افشای هیجانی نوشتاری[12] که در برخی منابع بهعنوان پارادایم نوشتن[13] (; Pennebaker, 1997 Pennebaker & Beall, 1986) از آن یاد میشود، بهعنوان روشی برای التیام آسیبها تمرکز شده است (Pennebaker & Evans, 2014/1398). بیان هیجانها و احساسات درقالب کلمات، سبب بازنگری در حوادث و تجربههای هیجانی میشود و درنتیجه، شیوههای سازماندهی و بازجذب آنها را تغییر میدهد (Kacewicz et al., 2007; Pennebaker & Chung, 2007 ). پژوهشهایی که تاکنون دربارۀ افشای هیجانی انجام پذیرفته است، نشان دادهاند که افشای هیجانی نوشتاری، دربارۀ عمیقترین افکار، هیجانها و وقایع آسیبزا به بهبود عملکرد افراد منجر میشود (Pennebaker & Smyth, 2016). درمجموع، مطالعات انجامشده درزمینۀ افشای هیجانی نوشتاری نشان میدهد اشکال مختلف افشای هیجانی نوشتاری تأثیرات زیادی بر تنظیم هیجان و تنظیم شناختی هیجان (Margola et al., 2010; Nils & Rimé, 2012)، خودتنظیمی (Sexton et al., 2009; Lu & Stanton, 2010 )، کاهش دشواری تنظیم هیجان در دانشجویان (Azargoon et al., 2013)، تنظیم هیجانی مادران دارای کودکان مبتلا به اوتیسم (پلوئی، 1402)، ذهنآگاهی (Ziadni, 2010; Sultan, 2018)، بهبود خلقوخو، کاهش استرس ادراکشده و کاهش بازداری و درنتیجه، بهبود سلامت جسمانی و روانی افراد دارد (علیپور و همکاران، 1390). افشای هیجانی نوشتاری، سبب بهبود مهارتهای ذهنآگاهی (Moore & Brody, 2009)، افزایش امید به زندگی (عیسیزادگان و همکاران، 1392)، افزایش میزان خوشبینی (علیزاده و همکاران، 1395) ، افزایش میزان خودکارآمدی و کاهش اضطراب در نوجوانان و جوانان (مرادمند و خانبانی، 1395)، کاهش افسردگی در دانشجویان (رضوینعمتاللهی و طوسیراد، 1395)، کاهش علائم افسردگی، اضطراب و استرس در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه (منظمیتبار و همکاران، 1394)، کاهش مکانیسمهای دفاعی رشدنیافته و افزایش مکانیسمهای دفاعی رشدیافته (بشارت و همکاران، 1396) میشود. پژوهشهای دیگر بر اثربخشی افشای هیجانی نوشتاری بر کاهش شدت علائم وسواسی و افسردگی مبتلایان به اختلال وسواسـاجبار (زارع و همکاران، 1390)، بهبود عملکرد روانی و جسمانی مراقبان (Riddle et al., 2016; Da Paz et al., 2018)، کاهش هیجانهای منفی (Cetinkaya, 2020) و حفظ و تقویت سلامت روانی ورزشکاران و آمادگی عملکرد آنها برای بازگشت به مسابقات در طول همهگیری ویروس کوویدـ19[14] (Davis et al., 2020) تأکید دارند. انسان در طول حیات خویش همواره درگیر حوادث گوناگون میشود که برخی از آنها استرسزا، ناگوار و رنجآور هستند و پنهانکردن آنها برای فرد پیامدهای بغرنجی را به وجود میآورد. نوشتن درباب این اتفاقات اثرات مثبت بسیاری بر زندگی افراد میگذارد (Pennebaker & Evans, 2014/1398). ازآنجاییکه این روش مداخلهای کمهزینه با قابلیت انجام از راه دور است، میتوان از آن برای بهبود عملکرد فرد در بسیاری از زمینهها استفاده کرد؛ بااینحال، پژوهشهایی که در گذشته دراینزمینه انجام شده است، بیشتر بر سلامت جسمانی، استرس، اضطراب، اختلالهای روانتنی، مبتلایان به اختلالهای استرس پس از سانحه و وسواسـاجبار، بهبود کیفیت زندگی، خوشبینی و افزایش امید به زندگی متمرکز بوده و کمتر به بررسی اثر آن در ذهنآگاهی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بهطور همزمان پرداخته شده است؛ بنابراین، دغدغۀ اصلی پژوهش حاضر بررسی اثر افشای هیجانی نوشتاری بر ذهنآگاهی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان است. باتوجهبه مباحث نظری و پیشینۀ پژوهشی که ارائه شد، این پژوهش درصددِ بررسی فرضیههای زیر است: فرضیۀ اول: افشای هیجانی نوشتاری بر ذهنآگاهی دانشجویان اثر مثبت دارد. فرضیۀ دوم: افشای هیجانی نوشتاری بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان اثر مثبت دارد.
روش پژوهش پژوهش حاضر ازلحاظ هدف از پژوهشهای کاربردی است و ازآنجاکه بهدنبال بررسی اثر افشای هیجانی نوشتاری بر ذهنآگاهی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان است، بهلحاظ گردآوری دادهها، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل است. جامعۀ آماری شامل دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه دولتی شهر زنجان در سال تحصیلی 1400-1399 است که از بین آنها 40 نفر متشکل از 25 نفر زن و 15 نفر مرد بهروش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و پس از جلب رضایت و مشارکت در دو گروه 20نفری بهعنوان گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. تعداد نمونه براساس قاعدۀ حجم نمونه در پژوهشهای آزمایشی (Gall et al., 2007/1396) انتخاب شد که حداقل 15 نفر برای هر گروه توصیه شده است. برنامۀ مداخله برنامۀ مداخلۀ استفادهشده در این پژوهش را نخستین بار پنه بیکر برنامهریزی و اعمال کرد (Pennebaker, 1986). در ادامه، پژوهشگران مختلف (Riddle et al., 2016; Da Paz et al., 2018) از آن استفاده کردند و در ایران، علیپور و همکاران (1390)، احمدی طهورسلطانی و همکاران (1389)، عیسیزادگان و همکاران (1393)، علیزاده و همکاران (1395) و بشارت و همکاران (1396) نیز اثربخشی آن بر متغیرهای مختلف روانشناختی را بررسی کردند. برنامۀ استفادهشده در پژوهش حاضر مبتنی بر دستورالعمل پنه بیکر و اوانس (1398/ 2014) انجام شد. در پژوهش حاضر از پس از گمارش تصادفی آزمودنیها در دو گروه 20نفری بهطور تصادفی یکی از آنها بهعنوان گروه آزمایش و یکی بهعنوان گروه کنترل تعریف شد. اعضای هر دو گروه پرسشنامههای ذهنآگاهی و تنظیم شناختی هیجان را تکمیل کردند. از اعضای گروه آزمایش خواسته شد که بهمدت دو هفته، پنج جلسۀ 30دقیقهای را بهصورت انفرادی در مکانی آرام و خلوت و با حداقل آلودگی صوتی (محرکهای محیطی ازجمله صداهای مزاحم یا مزاحمت اطرافیان)، براساس دستورالعمل افشای هیجانی که توسط پژوهشگر بهطور مفصّل آموزش داده شده بود، دربارۀ حوادث ناخوشایند هیجانی، دلخراش و دردناک یا تعارضات و رویدادهای استرسزای اساسی که زندگی آنها را تحتتأثیر قرار داده، بدون درنظرگرفتن غلط املایی یا دستور زبان و بدون حذفکردن، خطزدن یا پاککردن شروع به نوشتن کنند. گروه کنترل در مدت این دوهفته، هیچگونه فعالیت مشابه یا مداخلهای انجام ندادند. پس از گذشت دو هفته هر دو گروه مجدداً با پرسشنامههای ذهنآگاهی و تنظیم شناختی هیجان سنجش شدند. به دانشجویان اطمینان داده شد که اطلاعات دریافتی از آنها کاملاً محرمانه باقی خواهد ماند و صرفاً بهصورت دادههای آماری از این اطلاعات استفاده خواهد شد.
ابزار پژوهش پرسشنامۀ پنجعاملی ذهنآگاهی(FFMQ)[15]: این پرسشنامه را بائر و همکاران در سال 2006 ساختند (Baer et al.,2006) و شامل 39 گویه است که پنج عامل ذهنآگاهی را میسنجد: مشاهده[16]، توصیف[17]، عمل با آگاهی[18]، قضاوتنکردن[19] دربارۀ تجارب درونی و واکنشنشانندادن[20] به تجارب درونی (تمناییفر و همکاران، 1398). احمدوند و همکاران در سال 1392 اعتباریابی و روایی این مقیاس در نمونۀ غیربالینی ایرانی را انجام دادند. نتایج اعتبار مناسب (ضرایب آلفا بین 83/0-55/0) و روایی مناسب پرسشنامۀ پنجعاملی ذهنآگاهی به دست آمد (احمدوند و همکاران، 1392). نمرۀ هر گویه در یک طیف لیکرت پنجدرجهای (هرگز=1؛ بهندرت=2؛ گاهی=3؛ اغلب=4 و همیشه=5) قرار دارد و براساس نتایج، ضریب همسانی درونی عوامل مناسب است (تمناییفر و همکاران، 1398). آلفای کرونباخ نمرۀ کل ذهنآگاهی 90/0 گزارش شده است. اعتبار بازآزمایی در نمونۀ 58نفری (با میانگین سنی 57/23 و انحراف استاندارد 6/4) نشاندهندۀ دامنۀ ضرایب بازآزمایی مقیاسهای پنجعاملی ذهنآگاهی بین 76/0 تا 86/0 است و درکل، این پرسشنامه ابزاری معتبر در نمونۀ دانشجویی است (تمناییفر و همکاران، 1395). پرسشنامۀ تنظیم شناختی هیجان (CERQ)[21]: این پرسشنامه را گارنفسکی و کرایج در سال 2001 با تمرکز بر راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در مواجهه با حوادث استرسزا و تهدیدکننده با 36 گویه ساختند (Garnefski & Kraaij, 2001). بهدلیل کاربرد روزافزون و مزایای نسخۀ کوتاهتر، گارنفسکی و کرایج در سال 2006 نسخۀ 18گویهای آن را اعتباریابی و معرفی کردند (Garnefski & Kraaij, 2006). در این پژوهش از نسخۀ 18سؤالی استفاده شد. نمرۀ هر گویه در یک طیف لیکرت پنجدرجهای (هرگز=1؛ به ندرت=2؛ گاهی=3؛ اغلب=4 و همیشه=5) برحسب نُه خردهمقیاس بهاینشرح سنجش میشود: خودسرزنشگری، دیگرسرزنشگری، تمرکز بر فکر/نشخوارگری، فاجعهنمایی(فاجعهآمیزپنداری)، کماهمیتشماری، تمرکز مجدد مثبت، ارزیابی مجدد مثبت، پذیرش و تمرکز مجدد بر برنامهریزی. حداقل و حداکثر نمره در هر خردهمقیاس بهترتیب 2 و 10 است و نمرۀ بالاتر نشاندهندۀ استفادۀ بیشتر فرد از آن راهبرد شناختی محسوب میشود. راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در پرسشنامۀ تنظیم شناختی هیجان به دو دستۀ کلی راهبردهای سازشنایافته (غیرانطباقی) و سازشیافته (انطباقی) تقسیم میشوند. خردهمقیاسهای کماهمیتشماری، تمرکز مجدد مثبت، ارزیابی مجدد مثبت، پذیرش و تمرکز مجدد بر برنامهریزیْ راهبردهای سازشیافته و خردهمقیاسهای خودسرزنشگری، دیگرسرزنشگری، تمرکز بر فکر/نشخوارگری، و فاجعهنماییْ راهبردهای سازشنایافته هستند (بشارت، 1395). نتایج اعتباریابی و روایی پرسشنامۀ تنظیم شناختی هیجان مناسب (ضرایب آلفا بین 87/0-75/0) برآورد شد (Garnefski & Kraaij, 2007). پایایی بازآزمایی و همسانی درونی در نمونۀ جامعۀ ایرانی رضایتبخش ارزیابی شد؛ درنتیجه، این پرسشنامه برای جامعۀ ایرانی از اعتبار و پایایی مناسب برخوردار است (بشارت و بزازیان، 1393). برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد.
یافتهها از بین 20 نفر گروه آزمایش 8 نفر مرد و 12 نفر زن و از 20 نفر گروه کنترل 13 نفر زن و 7 نفر مرد بودند. میانگین سنی گروه کنترل 52/22 و میانگین گروه آزمایش 95/23 سال بود. ازنظر تحصیلات، در گروه کنترل 12 نفر کارشناسی، 8 نفر کارشناسی ارشد بودند. در گروه آزمایش 9 نفر کارشناسی و 11 نفر کارشناسی ارشد بودند. ازنظر وضعیت تأهل، در گروه کنترل 5 نفر متأهل و در گروه آزمایش 4 نفر متأهل حضور داشتند. اطلاعات توصیفی در جدول 1 گزارش شده است.
جدول 1- شاخصهای توصیفی پیشآزمونـپسآزمون برای گروه آزمایش و کنترل Table 1: Pre-test-post-test descriptive indices for the experimental and control groups
همانطور که در جدول 1 مشخص است، در گروه کنترل میانگین کل نمرات ذهنآگاهی در پیشآزمون و پسآزمون بهترتیب دارای مقادیر 30/100 و 55/101بودند و نمرات انحراف استاندارد ذهنآگاهی در پیشآزمون و پسآزمون بهترتیب مقادیر 12/11 و 44/9 را داشتند. در این گروه، میانگین نمرات راهبردهای سازشیافته در پیشآزمون و پسآزمون بهترتیب دارای مقادیر 14/3 و 21/3 و مقادیر نمرات انحراف استاندارد آن بهترتیب 50/0و 65/0 بودند و میانگین نمرات راهبردهای سازشنایافته در پیشآزمون و پسآزمون مقادیر 03/3 و 66/2 و نمرات انحراف استاندارد آن بهترتیب 57/0 و 56/0 بودند. در گروه آزمایش میانگین کل نمرات ذهنآگاهی پیشآزمون و پسآزمون بهترتیب دارای مقادیر 45/107 و 65/136 بودند و نمرات انحراف استاندارد ذهنآگاهی در پیشآزمون و پسآزمون بهترتیب مقادیر 43/8 و 03/14 را داشتند. در این گروه، میانگین نمرات راهبردهای سازشیافته در پیشآزمون و پسآزمون بهترتیب دارای مقادیر 87/2 و 48/3 و نمرات انحراف استاندارد آن بهترتیب 44/0و 55/0 بودند و میانگین نمرات راهبردهای سازشنایافته در پیشآزمون و پسآزمون مقادیر 81/3 و 41/2 و نمرات انحراف استاندارد آن بهترتیب مقادیر 40/0 و 68/0 را داشتند. باتوجهبه استفاده از پیشآزمون و پسآزمون در دو گروه آزمایش و کنترل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. قبل از انجام تحلیلهای اصلی، سه پیشفرض آزمون آماری ارزیابی شد. برای بررسی نرمالبودن توزیع متغیرها از آزمون شاپیروـویلک استفاده شد. آمارۀ این آزمون در گروه آزمایش برای ذهنآگاهی، راهبردهای سازشیافته و راهبردهای سازشنیافته بهترتیب 74/0، 34/0 و 67/0 و در گروه کنترل نیز بهترتیب 29/0، 97/0 و 55/0 به دست آمد که ازنظر آماری معنیدار نبودند و این نرمالبودن توزیع متغیرها را تأیید کرد. پیششرط همگنی واریانس با آزمون لوین بررسی شد. نتایج این آزمون، این مفروضه را برای ذهنآگاهی (76/2=F و 05/0<p)، راهبردهای سازشیافته (75/1=F و 05/0<p) و راهبردهای سازشنیافته (63/3=F و 05/0<p) تأیید کرد. پیششرط همگنی ضرایب رگرسیون برای تحلیل کوواریانس ذهنآگاهی با سنجش اثر تعاملی پیشآزمون با گروه بررسی شد که برای همۀ مؤلفهها غیر از قضاوتنکردن سطح معنیداری بزرگتر از 05/0 به دست آمد. در تحلیل کوواریانس دوم این اثر تعاملی برای هر دو راهبرد سازشیافته و سازشنیافته سطح معنیداری بالاتر از 05/0 داشتند که تأیید این مفروضه را نشان میدهد. معنیدارشدن آزمون لامبدای ویلکز از آزمونهای چندمتغیری با مقدار 33/0 و 36/10 F= نشان داد افشای هیجانی نوشتاری، دستِکم بر یکی از متغیرهای وابسته اثر معنیداری داشته است. نتایج تحلیل کوواریانس تکمتغیری برای تعیین اثربخشی افشای هیجانی نوشتاری بر مؤلفهها و نمرۀ کل ذهنآگاهی در جدول 2 گزارش شده است.
جدول2- تحلیل کوواریانس برای تعیین اثر افشای هیجانی نوشتاری بر مؤلفهها و نمرۀ کل ذهنآگاهی Table 2: Covariance analysis to determine the effect of written emotional disclosure on the components and the total score of mindfulness
همانطور که در جدول 2 مشخص است، مؤلفههای مشاهده با مقدار 75/8F=، توصیف با مقدار 80/16F=، عمل آگاهانه با مقدار 66/33F= ، قضاوتنکردن با مقدار 92/47F=، واکنشنشانندادن با مقدار 04/15F= و نمرۀ کل ذهنآگاهی با مقدار 70/70F= در سطح خطای کمتر از 05/0 معنیدار شده که حاکی از تأثیر متغیر مستقل، افشای هیجانی نوشتاری، بر تغییرات نمرات ذهنآگاهی است. بهاینترتیب، در تأیید فرضیۀ شمارۀ یک میتوان گفت افشای هیجانی نوشتاری بر ذهنآگاهی تأثیر مثبت دارد. برای متغیر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نیز معنیدارشدن آزمون لامبدای ویلکز از آزمونهای چندمتغیری با مقدار 32/0 و 19/14F= نشان داد افشای هیجانی نوشتاری، دستِکم بر یکی از متغیرهای وابسته اثر معنیداری داشته است. نتایج تحلیل کوواریانس تکمتغیری برای تعیین اثربخشی افشای هیجانی نوشتاری بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در جدول 3 گزارش شده است.
جدول3-تحلیل کوواریانس برای تعیین اثر افشای هیجانی نوشتاری بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان Table 3: Analysis of covariance to determine the effect of written emotional disclosure on cognitive emotion regulation strategies
همانطور که در جدول 3 مشخص است، راهبردهای سازشیافته با مقدار 24/11F=، و راهبردهای سازشنایافته با مقدار 15/14F= در سطح خطای کمتر از 05/0 معنیدار شده که حاکی از تأثیر متغیر مستقل، افشای هیجانی نوشتاری، بر تغییرات نمرات راهبردهای تنظیم شناختی هیجان است. بهاینترتیب، در تأیید فرضیۀ شمارۀ دو میتوان گفت افشای هیجانی نوشتاری بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان تأثیر مثبت دارد.
بحث و نتیجهگیری هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی دوهفته افشای هیجانی نوشتاری بر ذهنآگاهی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان بود. این مطالعه نشان میدهد که افشای هیجانی نوشتاری بر ذهنآگاهی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان دانشجویان اثر مثبت و معناداری دارد. بررسی اثر افشای هیجانی نوشتاری بر ذهنآگاهی دانشجویان نشان داد که این روش بر افزایش نمرات ذهنآگاهی پسآزمون نسبت به پیشآزمون تأثیر گذاشته است و تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که مؤلفههای مشاهده، توصیف، عمل آگاهانه، قضاوتنکردن، واکنشنشانندادن و نمرۀ کل ذهنآگاهی در سطح خطای کمتر از 05/0 معنیدار است و حکایت از تأثیر مثبت افشای هیجانی نوشتاری بر ذهنآگاهی دانشجویان دارد و موجب افزایش آن میشود. نتایج این پژوهش با پژوهش مور و برودی همسو است که بیان میکند خودافشایی هیجانی بهصورت نوشتاری موجب بهبود مهارتهای ذهنآگاهی در افراد میشود (Moore & Brody, 2009). افراد ذهنآگاه بهدلیل زندگی در لحظۀ حال، اضطراب کمتری را تجربه میکنند. ازطرفی، هیجانات شدید و منفی نشئتگرفته از نظام بازداری رفتاری با ایجاد عواطف اذیتکننده موجب گریختن فرد از این شرایط و کمشدن آگاهی و توجه میشود؛ زیرا اجتناب با نظام بازداری همراه است؛ بنابراین، بازداری رفتاری و ذهنآگاهی با هم رابطۀ منفی دارند (نوذری و همکاران، 1400). افشای هیجانی با شکستن نظام بازداری رفتاری موجب رویارویی فرد با هیجانات منفی عمیقش میشود و سبب میگردد در بلندمدت این تجربهها بهعنوان تجربههای عادی بازجذب شود و درنتیجه، هیجانات مثبت جایگزین هیجانات منفی میشود (رضوینعمتاللهی و طوسیراد، 1395) و بنابراین، افراد را بهسمت توجه، ذهنآگاهبودن و درلحظهزندگیکردن پیش میبرد. پژوهش ایتل نشان میدهد بهصورت متقابل، تمرینات ذهنآگاهی پیش از انجام افشای هیجانی نوشتاری موجب میشود فرد در هنگام نوشتن بهصورت متمرکز، هوشیار، بدون قضاوت و با بینش بیشتر و آگاهانه به توصیف تجربیات آسیبزا بپردازد (Eitel, 2014). متناسب با نتایج پژوهش حاضر، مطالعۀ ماروساک و همکارانش نشان داد هر روشی که باعث تمرکز ذهن میشود، بر سلامت افراد ازجمله بهبود خلقوخوی، کاهش درد و بهبود کیفیت زندگی اثرات مثبت دارد (Marusak et al., 2018)؛ بنابراین، افشای هیجانی نوشتاری را میتوان بهعنوان روشی قلمداد کرد که بر ذهنآگاهی و درنتیجه، بهبود کیفیت زندگی جسمانی و روانی افراد اثر مثبت دارد. بررسی اثر افشای هیجانی نوشتاری بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان نشان داد که این روش بر افزایش نمرات راهبردهای سازشیافتۀ پسآزمون نسبت به نمرات پیشآزمون و کاهش نمرات راهبردهای سازشنایافتۀ پسآزمون نسبت به نمرات پیشآزمون تأثیر گذاشته است. همچنین، تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد راهبردهای سازشیافته و راهبردهای سازشنیافته در سطح خطای کمتر از 05/0 معنیدار است که بیانگر تأثیر مثبت افشای هیجانی نوشتاری بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان است و موجب افزایش استفاده از راهبردهای سازشیافته و درمقابل، کاهش بهکارگیری راهبردهای سازشنیافته در دانشجویان میشود. افشای هیجانی نوشتاری را میتوان بهعنوان تجربۀ تسلط در نظر گرفت؛ بهگونهای که فرد خود را در حال ابراز و کنترل هیجانات میبیند و موجب میشود تا باوری قوی و احساسی خودکارآمد به تنظیم هیجان داشته باشد و احساس کند آسیبها، عوامل استرسزا یا چالشهایشان کنترلپذیرتر هستند (Lepore et al., 2002). علاوهبراین، تبیین مدل خودتنظیمی برای مکانیسم تأثیرگذاری افشای هیجانی نوشتاری بهاینصورت است که وقتی افراد درمورد اتفاقات هیجانی دشوار، ناسازگار و منفی مینویسند، از خود، آگاهی بیشتری کسب میکنند، تجربه های هیجانی آنها یکپارچهتر میشود و درنتیجه، هیجانها بهطور مناسبتری تنظیم میشود (بشارت و همکاران، 1396). نتایج این پژوهش با مطالعۀ چتینکایا همسو است که عنوان میکند خودافشایی هیجانی نوشتاری یک راهبرد مقابلهای بسیار مؤثر برای مواجهه با هیجانهای منفی است و موجب کاهش آنها میشود (Cetinkaya, 2020)؛ بنابراین، کیفیت مهارت تنظیم هیجان افراد پیشبین خوبی برای کیفیت عملکرد آنها در زمینههای گوناگون است (Reeve,1992/1399). دستاورد این پژوهش با مطالعات بسیاری همسو است. ازجمله اینکه بسیاری از آنها اثر مثبت افشای هیجانی نوشتاری و ابراز هیجانات را در تنظیم هیجان و تنظیم شناختی هیجان (Margola et al., 2010; Nils & Rimé, 2012)، خودتنظیمی (Sexton et al., 2009; Lu & Stanton, 2010 )، کاهش دشواری تنظیم هیجان در دانشجویان (Azargoon et al., 2013)، تنظیم هیجانی مادران دارای کودکان مبتلا به اوتیسم (پلوئی، 1402)، ذهنآگاهی (Ziadni, 2010; Sultan, 2018) نشان میدهند. در اغلب این پژوهشها بر این نکته تأکید میشود که افشای هیجانی عمیق، در ابتدای امر باعث رویایی فرد با تجربههای عاطفی و هیجانی خود و درک واقعی احساسات و هیجانات میشود و درنهایت، با بازبینی در تجربهها و وقایع هیجانی، موجب تغییر در روشهای سازماندهی و بازجذب آنها میشود و در بلندمدت بازجذب این تجربهها، اتفاق و تجربهای معمولی در نظام شناختی میشود و عواطف مثبت را جایگزین عواطف منفی میکند. افشای نوشتاری با فراهمکردن امکان ابراز و برونریزی افکار و عواطف، حذف درنگ فکر و پنهانکردن عمدی افکار، تغییر در معنیدادن فاجعهآمیز به افکار ناخواسته و آشکارسازی آنها، درهمشکستن فرایند بازداری، افزایش بینش و احساس کنترل عواطف فردی میشود (زارع و همکاران، 1390). نایدرهوفر و پنه بیکر میگویند نگهداری اطلاعات پیش خود، موجب تنش و فشار زیاد روانی است و درنتیجه، تلاش زیادی نیاز دارد؛ بنابراین، افشای این اطلاعات موجب کاهش این فشار روانی میشود. نوشتن دربارۀ مسائل و موضوعات هیجانی و احساسی تأثیر زیادی بر سلامت جسمانی و روانی میگذارد (Neiderhoffer & Pennebaker, 2002). همچنین، نوشتن منظم (یا صحبتکردن) دربارۀ یک حادثه موجب میشود که فرد آن را از نو تفسیر کند، چهارچوب جدیدی به آن بدهد و درنتیجه، درک بهتری از آن رویداد پیدا کند (Pennebaker, 2003). درمجموع، باتوجهبه اثربخشی افشای هیجانی نوشتاری در افزایش ذهنآگاهی و استفاده از راهبردهای سازشیافته و کاهش بهکارگیری راهبردهای سازشنیافتۀ تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان، میتوان گفت استفاده از این روش در کنار دیگر روشهای موجود، موجب بهبود وضعیت روانشناختی دانشجویان میشود؛ بنابراین، باتوجهبه اهمیت دانشجویان در سازوکارهای مختلف علمی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جامعه، مشاوران و روانشناسان می توانند از این روش بهعنوان روشی کابردی و اثرگذار استفاده کنند. از جمله محدودیتهای پژوهش حاضر بررسی اثر افشای هیجانی نوشتاری بر ذهنآگاهی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان صرفاً در گروه نمونۀ دانشجویان است که تعمیمپذیری نتایج را به سایر گروههای نمونه مانند افراد با سطح تحصیلات مختلف و گروههای سنی متفاوت دچار مشکل میکند. علاوهبراین، امکان بررسی نقش جنسیت و اثر تعدیلکنندگی آن بر متغیرهای وابسته، بررسی اثر افشای هیجانی نوشتاری بر سایر متغیرهای روانشناختی و مطالعۀ تأثیر سایر متغیرهای جمعیتشناختی بر متغیرهای وابسته وجود نداشت؛ بنابراین، پیشنهاد میشود پژوهش حاضر بر سایر نمونههای جمعیتشناختی مانند سطح تحصیلات مختلف آزمون شود و اثر جنسیت و نقش تعدیلکنندگی آن و تأثیر سایر متغیرهای جمعیتشناختی بر متغیرهای وابسته بررسی شود. همچنین، میزان اثربخشی افشای هیجانی نوشتاری بر بهبود عملکرد سایر متغیرهای روانشناختی آزمون شود.
[2] cognitive emotion regulation strategies [3] putting into perspective [4] positive refocusing [5] positive reappraisal [6] acceptance [7] refocus on planning [8] self-blame [9] other blame [10] focus on thought/rumination [11] catastrophizing [12]. writing emotional disclosure [13]. writing paradigm [14]. Covid-19 [15]. Five Facets of Mindfulness Questionnaire (FFMQ) [16]. observe [17]. describe [18]. act with awareness [19]. nonjudge [20]. nonreact [21]. Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (CERQ) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
احمدوند، ز.، حیدری نسب، ل.، و شعیری، م. ر. (1392). وارسی اعتبار و روایی پرسشنامه پنج وجهی ذهنآگاهی در نمونههای غیربالینی ایرانی. مجله علوم رفتاری، 7 (3)، 238-222.
احمدی طهور سلطانی، م.، رمضانی، و. ا.، عبدالهی، م. ح.، نجفی، م.، و ربیعی، م. (1389). اثربخشی افشای هیجانی(گفتاری و نوشتاری) بر علائم افسردگی، اضطراب و استرس دانشجویان. مجله روانشناسی بالینی، 2(4)، 59-51. https://doi.org/10.22075/jcp.2017.2038
بشارت، م. ع. (1395). پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان: روش اجرا و نمره گذاری. روانشناسی تحولی(روانشناسان ایرانی)، 13(50)، 223-221. https://jip.stb.iau.ir/article_529166.html
بشارت، م. ع.، حافظی، ا.، و مقدمزاده، ع. (1396). بررسی اثربخشی آشکارسازی هیجانی نوشتاری بر مکانیسم های دفاعی افراد ناگوهیجان. فرهنگ مشاوره و روان درمانی، 8(30)، 106-83. https://doi.org/10.22054/qccpc.2017.23253.1566
بشارت، م. ع.، و بزازیان، س.(1393). بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان در نمونهای از جامعه ایرانی. نشریه علمی-پژوهشی دانشکده پرستاری و مامایی، 24(84)، 70-61. https://www.sid.ir/paper/496015
پلوئی، م. (1402). تعیین اثر بخشی آموزش برون ریزی هیجانات به صورت نوشتاری بر تنظیم هیجانی و کیفیت زندگی مادران دارای کودکان مبتلا به اوتیسم، اولین کنفرانس بین المللی روانشناسی، علوم اجتماعی، علوم تربیتی و فلسفه. بابل، ایران. https://civilica.com/doc/1698794
پنه بیکر، ج.، و اوانس، ج. (1398). نیروی التیام بخش نوشتن: چگونه به یاری نوشتن با تجارب دردناک خود کنار بیاییم (سامان نونهال، مترجم). انتشارات ارجمند. (اثر اصلی منتشر شده در 2014). https://www.arjmandpub.com/book
تمناییفر، ش.، اصغرنژاد فرید، ع. ا.، میرزایی، م.، و سلیمانی، م. (1395). ویژگی های روانسنجی پرسشنامهی پنج عاملی ذهن آگاهی. فصلنامه روانشناسی تحولی(روانشناسان ایرانی)، 12(47)، 329-321. https://jip.stb.iau.ir/article_522550.html
تمناییفر، ش.، میرزایی، م.، اصغرنژاد فرید، ع. ا.، و سلیمانی، م. (1398). پرسشنامه پنج عاملی ذهنآگاهی: روش اجرا و نمرهگذاری. فصلنامه روانشناسان تحولی(روانشناسان ایرانی)، 15(59)، 338-336. https://jip.stb.iau.ir/article_666477.html
ریو، ج. م. (1399). انگیزش و هیجان. (یحیی سیدمحمدی، مترجم). نشر ویرایش. (اثر اصلی منتشر شده در 1992). https://ravabook.ir
زارع، ح.، شقاقی، ف.، و دلیر، م. (1390). اثر افشای نوشتاری بر شدت علائم وسواسی و افسردگی مبتلایان به اختلال وسواس-اجبار. روانشناسی بالینی، 3(4)، 34-27. https://doi.org/10.22075/jcp.2017.2067
رضوی نعمت اللهی، و.س.، و طوسی راد، س. ر. (1395). بررسی مقایسه تأثیر دو روش طرحواره درمانی و افشای هیجانی در کاهش میزان افسردگی دانشجویان. زن و مطالعات خانواده، 9(33)، 112-91. https://jwsf.tabriz.iau.ir/article_528952.html
صالحی، ه.، حسینیان، س.، و یزدی، س. م. (1401). بررسی مقایسهای رابطه ازدواج موفق و خود متمایزسازی با نقش میانجیگری تنظیمشناختی هیجانی میان زنان و مردان متأهل شهر تهران. فصلنامه فرهنگی تربیتی زنان و خانواده، 17(59)، 60-41. https://dorl.net/dor/20.1001.1.26454955.1401.17.59.3.4
علیپور، ا.، نوربالا، ا. ع.، یزدانفر، م.، و آگاههریس، م. (1390). اثربخشی مداخله افشای هیجانی در کاهش استرس و بازداری بیماران دارای اختلال روان تنی. مجله دانشگاه علوم پزشکی پارس (دانشگاه علوم پزشکی جهرم)، 9(2)، 47-41. https://doi.org/10.29252/jmj.9.2.41
علیزاده، ز.، دهقان، ف.، پروانه، ا.، و پروانه، آ.ر(1395). اثربخشی افشای هیجانی نوشتاری بر خوش بینی. چهارمین کنفرانس ملی توسعه پایدار در علوم تربیتی و روانشناسی، مطالعات اجتماعی و فرهنگی. تهران، ایران. https://civilica.com/doc/546813
عیسیزادگان، ع.، میکائیلیمنیع، ف.، و حسنزاده، ل.(1393). بررسی تأثیر افشای هیجانی نوشتاری بر کاهش علائم افسردگی و افزایش امید در بین نوجوانان مواجه شده با آسیب. فصلنامه پژوهش های نوین روانشناختی(دانشگاه تبریز)، 9(33)، 141-125. https://journals.tabrizu.ac.ir/article_3971.html
گال، م.، بورگ، و.، و گال، ج. (1396). روشهای تحقیق کمی و کیفی در علوم تربیتی و روان شناسی. (احمدرضا نصر و همکاران، مترجم). انتشارات سمت. (اثر اصلی منتشر شده در 2007). https://samt.ac.ir/fa/book
مرادمند، م.، و خانبانی، م. (1395). اثربخشی آموزش برون ریزی نوشتاری هیجان ها بر خودکارامدی و کنترل عواطف در دانش آموزان مضطرب. فصلنامه روانشناسی کاربردی، 10(2)، 37-21. https://dorl.net/dor/20.1001.1.20084331.1395.10.2.2.4
منظمیتبار، ف.، احمدی طهور سلطانی، م.، باقریانسرارودی، ر.، و بهبودی، م. (1394). اثربخشی افشای هیجانی نوشتاری بر کاهش علائم افسردگی، اضطراب و استرس در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه. فصلنامه علمی پژوهشی ابن سینا، 17(3)، 58-54. http://ebnesina.ajaums.ac.ir/article-1-230-FA.html
نوذری، ع.، فرهادی، م.، و یارمحمدی واصل، م. (1400). تبیین ذهن آگاهی بر اساس تنظیم هیجان و فعالیت نظام های بازداری-فعالسازی رفتاری در دانشجویان. مجله روانشناسی، 25(1)، 66-50. http://www.iranapsy.ir/Article/22260
References
Ahmadi Tahoor Soltani, M., Ramezani, V., Abdollahi, M. H., Najafi, M., & Rabiei, M. (2010). The Effectiveness of Emotional Disclosure (Written and Verbal) on Symptoms of Depression, Anxiety and Stress in Students. Journal of Clinical Psychology, 2(4), 51-59. https://doi.org/10.22075/jcp.2017.2038 [In Persian].
Ahmadvand, Z., Heydarinasab, L., & Shairi, M. R. (2013). An investigation of the validity and reliability of psychometric characteristics of five facet mindfulness questionnaire in Iranian non-clinical samples. International Journal of Behavioral Sciences, 7(3), 222-238. http://noo.rs/Q69Bg [In Persian].
Aldao, A., Nolen-Hoeksema, S., & Schweizer, S. (2010). Emotion-regulation strategies across psychopathology: A meta-analytic review. Clinical Psychology Review, 30(2), 217-237. https://doi.org/10.1016/j.cpr.2009.11.004
Alipour, A., Noorbala, A. A., Yazdanfar, M., & Agah Heris, M. (2011). The effectiveness of the emotional disclosure intervention on declining stress and inhibition among psychosomatic patients. Pars Journal of Medical Sciences, 9(2), 41-47. https://doi.org/10.29252/jmj.9.2.41 [In Persian].
Alizadeh, Z., Dehghan, F., Parvaneh, E., & Parvaneh, A. (2016). The effectiveness of written emotional disclosure on optimism. Fourth National Conference on Sustainable Development in Educational Sciences and Psychology, Social and Cultural Studies,IRAN. https://civilica.com/doc/546813 [In Persian].
Azargoon, H., Abedi, H., Babaei, B., & Baloch, B. (2013). The efficacy of emotional written disclosure on the emotion regulating difficulty. Advances in Environmental Biology, 2357-2360. https://go.gale.com
Baer, R. A., Smith, G. T., Hopkins, J., Krietemeyer, J., & Toney, L. (2006). Using self-report assessment methods to explore facets of mindfulness. Assessment, 13(1), 27-45. https://doi.org/10.1177/1073191105283504
Besharat, M. A. (2016). Cognitive Emotion Regulation Questionnaire: Instruction and Scoring. Journal of Developmental Psychology(Iranian Psychologist), 13(50), 221-223. https://jip.stb.iau.ir/article_529166.html [In Persian].
Besharat, M. A. & Bazzazian, S. (2014). Psychometri properties of the Cognitive Emotion Regulation Questionnaire in a sample of Iranian population, Advances in Nursing & Midwifery, 24(84), 61-70 https://www.sid.ir/paper/496015 [In Persian].
Besharat, M. A., HAfezi, E., & Moghadam Zadeh, A. (2017). An investigation of the effectiveness of written emotional disclosure on defense mechanisms of alexithymic individuals. Counseling Culture and Psycotherapy, 8(30), 83-106. 10.22054/qccpc.2017.23253.1566 [In Persian].
Brown, K. W., & Ryan, R. M. (2003). The benefits of being present: Mindfulness and its role in psychological well-being. Journal of Personality and Social Psychology, 84(4), 822-848. https://psycnet.apa.org/record/2003-02410-012
Bruggink, A., Huisman, S., Vuijk, R., Kraaij, V, & Garnefski, N. (2016). Cognitive emotion regulation, anxiety and depression in adults with autism spectrum disorder. Research in Autism Spectrum Disorders, 22, 34-44. https://doi.org/10.1016/j.rasd.2015.11.003
Cetinkaya, B. (2020). The Effect of Written Self-Disclosure on Positive and Negative Emotions. European Journal of Education Studies, 7(7), 359-375. http://dx.doi.org/10.46827/ejes.v7i7.3177
Chase-Cantarini, S., & Christiaens, G. (2019). Introducing mindfulness moments in the classroom. Journal of Professional Nursing, 35(5), 389-392. https://doi.org/10.1016/j.profnurs.2019.04.002
Cladder-Micus, M. B., Van Aalderen, J., Donderes, A. R. T., Spijker, J., Vrijsen, J. N., & Speckens, A. E. M. (2018). Cognitive reactivity as outcome and working mechanism of mindfulness-based cognitive therapy for recurrently depressed patients in remission. Cognition and Emotion, 32(2), 371-378. https://doi.org/10.1080/02699931.2017.1285753
Da Paz, N. S., Wallander, J. L., & Tiemensma, J. (2018). Effects of written disclosure on psychophysiological stress among parents of children with autism: A randomized controlled pilot study. Research in Autism Spectrum Disorders, 53, 7-17. https://doi.org/10.1016/j.rasd.2018.05.007
Davis, P. A., Gustafsson, H., Callow, N., & Woodman, A. (2020). Written Emotional Disclosure Can Promote Athletes’ Mental Health and Performance Readiness During the COVID-19 Pandemic. Frontiers in Psychology, 11, 599925. 10.3389/fpsyg.2020.599925
Eitel, K. E. (2014). The Effects of Mindfulness and Distress Disclosure on Emotional Expression. USC Aiken Psychology Theses, 5. https://scholarcommons.sc.edu
Emanuel, A. S., Updegraff, J. A., Kalmbach, A. D., & Ciesla, J. A. (2010). The role of mindfulness facets in affective forecasting. Personality and Individual Differences, 49(7), 815-818. https://doi.org/10.1016/j.paid.2010.06.012
Gall, M. D., Borg, W. R., & Gall, J. P. (2017). Educational Research An Introduction(A. R. Nasr et al. Trans).Samt Press. (Original work published 2007). https://samt.ac.ir/fa/book [In Persian].
Galla, B. M., Kaiser-Greenland, S., & Black, D. S. (2016). Mindfulness training to promote self-regulation in youth: Effects of the Inner Kids program. Handbook of Mindfulness in Education, 295–311. https://doi.org/10.1007/978-1-4939-3506-2_19
Garnefski, N., & Kraaij, V. (2006). Cognitive emotion regulation questionnaire– development of a short 18-item version (CERQ-short). Personality and Individual Differences, 41(6), 1045–1053. https://doi.org/10.1016/j.paid.2006.04.010
Garnefski, N., & Kraaij, V. (2007). The Cognitive emotion regulation questionnaire- psychometric features and prospective relationships with depression and anxiety in adults. European Journal of Psychological Assessment, 23(3), 141-149. https://doi.org/10.1027/1015-5759.23.3.141
Garnefski, N., Kraaij, V., & Spinhoven, P. (2001). Negative life events, cognitive emotion regulation and emotional problems. Personality and Individual Differences, 30(8), 1311-1327. https://doi.org/10.1016/S0191-8869(00)00113-6
Gross, J. J., & Jazaieri, H. (2014). Emotion, emotion regulation, and psychopathology: An affective science perspective. Clinical Psychological Science, 2(4), 387-401. https://doi.org/10.1177/2167702614536164
Gross, J. J. (1998). The emerging field of emotion regulation: An integrative review. Review of general psychology, 2(3), 271-299. https://doi.org/10.1037/1089-2680.2.3.271
Issazadegan, A., Mikaeili Monie, F., & Hasanzadeh, L. (2015). Effectiveness of Written Emotional Disclosure in Symptoms of Depression, Hope Level in Adolescents Exposed to Trauma. Journal of Modern Psychological Researches, 9(33), 125-141. https://journals.tabrizu.ac.ir/article_3971.html [In Persian].
Kabat-Zinn, J. (2003). Mindfulness-based interventions in context: Past, present, and future. Clinical Psychology Science and Practice, 10(2), 144–156. https://psycnet.apa.org/doi/10.1093/clipsy.bpg016
Kacewicz, E., Slatcher, R. B., & Pennebaker, J. W. (2007). Expressive writing: An Alternative to traditional methods. In L. L'Abate (Ed.), Low-cost approaches to promote physical and mental health: Theory, research, and practice, 271-284. https://doi.org/10.1007/0-387-36899-X_13
Kaunhoven, R. J., & Dorjee, D. (2017). How does mindfulness modulate self-regulation in pre-adolescent children? An integrative neurocognitive review. Neuroscience and Biobehavioral Reviews, 74, 163–184. https://doi.org/10.1016/j.neubiorev.2017.01.007
Lepore, S. J., Greenberg, M. A., Bruno, M., & Smyth, J. M. (2002). Expressive writing and health: Self-regulation of emotion-related experience, physiology, and behavior. In S. J. Lepore & J. M. Smyth (Eds.), The writing cure: How expressive writing promotes health and emotional well being (pp. 99–117). American Psychological Association. https://psycnet.apa.org/doi/10.1037/10451-005
Lu, Q., & Stanton, A. L. (2010). How benefits of expressive writing vary as a function of writing instructions, ethnicity and ambivalence over emotional expression. Psychology and Health, 25(6), 669-684. https://doi.org/10.1080/08870440902883196
MacKenzie, M. B., & Kocovski, N. L. (2016). Mindfulness-based cognitive therapy for depression: Trends and developments. Psychology Research and Behavior Management, 9, 125-132. https://doi.org/10.2147/PRBM.S63949
Margola, D., Facchin, F., Molgora, S., & Revenson, T. A. (2010). Cognitive and emotional processing through writing among adolescents who experienced the death of a classmate. Psychological Trauma: Theory, Research, Practice, and Policy, 2(3), 250-260. https://psycnet.apa.org/doi/10.1037/a0019891
Marusak, H. A., Elrahal, F., Peters, C. A., Kundu, P., Lombardo, M.V., Calhoun, V. D., Goldberg, E. K., Cohen, C., Taub, J. W. & Rabinak, C. A. (2018). Mindfulness and dynamic functional neural connectivity in children and adolescents. Behavioural Brain Research, 336, 211 -218. https://doi.org/10.1016/j.bbr.2017.09.010
Monazamitabar ,F., Ahmadi Tahoor Soltani ,M., Bagherian Sararoodi, R., & Behboodi, M. (2015). The effectiveness of writing emotional disclosure on the reduction of depression, anxiety, and stress among veterans with post-traumatic stress disorder. EBNESINA, 17(3), 54-58. http://ebnesina.ajaums.ac.ir/article-1-230-en.html [In Persian].
Moore, S. D., & Brody, L. R. (2009). Linguistic Predictors of Mindfulness in Written Self- Disclosure Narratives. Journal of Language and Social Psychology, 28(3), 281-296. https://doi.org/10.1177/0261927X09335264
Moradmand, M., & Khanbani, M. (2016). Efficacy of written emotional disclosure on self-efficacy and affective control in student with anxiety. Journal of Applied Psychology, 10(2), 21-37. https://dorl.net/dor/20.1001.1.20084331.1395.10.2.2.4 [In Persian].
Neiderhoffer, K. G., & Pennebaker, J. W. (2002). Sharing one's Story: On the benefits of writing or talking about emotional experience. In C. R. Snyder & S. J. Lopez (Eds). Oxford handbook of positive psychology, (pp. 573-583). Oxford University Press. https://psycnet.apa.org/record/2002-02382-041
Nils, F., & Rimé, B. (2012). Beyond the myth of venting: Social sharing modes determine the benefits of emotional disclosure. European Journal of Social Psychology, 42(6), 672-681. https://doi.org/10.1002/ejsp.1880
Nozari, A., Farhadi, M., & Yarmohamadi Vasel, M. (2021). Explain the Mindfulness Based on Emotion Regulation and Behavioral Inhibition-Activation Systems in University Students. Journal of Psychology, 25(1), 50-66. http://www.iranapsy.ir/Article/22260 [In Persian].
Poloei, M. (2023). Determining the effectiveness of written emotion expression training on emotional regulation and quality of life of mothers with children with autism. 1st International Conference on Psychology, Social Sciences, Educational Sciences and Philosophy, Babol. https://civilica.com/doc/1698794 [In Persian].
*Pena-Sorrionandia, A., Mikolajczak, M., & Gross, J. J. (2015). Integrating emotion regulation and emotional intelligence traditions: A meta-analysis. Frontiers in Psychology, 6(160). https://doi.org/10.3389/fpsyg.2015.00160
Pennebaker, J. W. (1997). Writing about Emotional Experiences as a Therapeutic Process. Psychological Science, 8(3), 162-166. https://doi.org/10.1111/j.1467-9280.1997.tb00403.x
Pennebaker, J. W. (2003). The social, linguistic and health consequences of emotional disclosure. In J. Suls & K. A. Wallston (Eds.). Social psychological foundations of health and illness, (pp. 288–313). Blackwell Publishing. https://doi.org/10.1002/9780470753552.ch11
Pennebaker, J. W., & Beall, S. K. (1986) Confronting a traumatic event: Toward an understanding of inhibition and disease. Journal of Abnormal Psychology. 95(3), 274-281. https://psycnet.apa.org/doi/10.1037/0021-843X.95.3.274
Pennebaker, J. W., & Chung, C. K. (2007). Expressive writing, emotional upheavals, and health. In H. S. Friedman & R. C. Silver (Eds.). Foundations of Health Psychology, (.pp. 263-284). Oxford University Press. https://books.google.com
Pennebaker, J. W., & Evans, J. F. (2019). Expressive Writing: Words that Heal. (S, Nonahal, Trans.) Arjmand Press. (Original work published 2014). https://www.arjmandpub.com/book [In Persian].
Pennebaker, J. W., & Smyth, J. M. (2016). Opening up by writing it down: How expressive writing improves health and eases emotional pain, Guilford Publications. http:// www.guilford.com/p/pennebaker
Reeve, J. M. (2020). Understanding Motivation & Emotion. (Y. Seyed Mohammadi, Trans.). Virayesh Press. (Original work published 1992). https://ravabook.ir [In Persian].
*Riddle, J. P., Smith, H. E., and Jones, C. j. (2016). Does written emotional disclosure improve the psychological and physical health of caregivers? A systematic review and meta-analysis. Behaviour Research and Therapy, 80, 23-32. https://doi.org/10.1016/j.brat.2016.03.004
Salehi, H., Hosseinian, S., & Yazdi, S. M. (2022). A Comparative Study of the Relationship between Successful Marriage and Self-Differentiation with the Mediating Role of Emotional Cognitive Regulation among Married Men and Women in the City. The Women and Families Cultural-Educational, 17(59), 41-60. https://dorl.net/dor/20.1001.1.26454955.1401.17.59.3.4 [In Persian].
Razavi Nematollahi, V. S., & Tousi, S. R. (2016). Comparing the Effect of Two Methods of Schema Therapy and Emotional Disclosure on the Reduction of Students’,Depression. WOMAN & STUDY OF FAMILY, 9(33 ), 91-112. https://jwsf.tabriz.iau.ir/article_528952.html [In Persian].
Sexton, J. D., Pennebaker, J. W., Holzmueller, C. G., Wu, A. W., Berenholtz, S. M., Swoboda, S. M., ... & Sexton, J. B. (2009). Care for the caregiver: benefits of expressive writing for nurses in the United States. Progress in Palliative Care, 17(6), 307-312. https://doi.org/10.1179/096992609X12455871937620
Sultan, N. (2018). Embodied self-care: Enhancing awareness and acceptance through mindfulness-oriented expressive writing self-disclosure. Journal of Creativity in Mental Health, 13(1), 76-91. https://doi.org/10.1080/15401383.2017.1286277
Tamannaeifar, S., Asgharnejad Farid, A. A., Mirzaee, M., & Soleimani, M. (2016). Psychometric Properties of Five Factor Mindfulness Questionnaire, Developmental Pscychology(Iranian Psychologists), 12(47), 321-329. https://jip.stb.iau.ir/article_522550.html [In Persian].
Tamannaeifar, S., Mirzaee, M., Asgharnejad Farid, A. A., & Soleimani, M. (2019). Five Factor Mindfulness Questionnaire: Instruction and Scoring. Journal of Developmental Psychology(Iranian Psychologists), 15(59), 336-338. https://jip.stb.iau.ir/article_666477.html [In Persian].
Zareh, H., Shaghaghi, F., & Dalir, M. (2011). The Effect of Writing Disclosure on Severity of Symptoms of OCD and Depression of Individuals with Obsessive-Compulsive Disorder. Journal of Clinical Psychology, 3(4), 27-34. https://doi.org/10.22075/jcp.2017.2067 [In Persian].
Ziadni, M. S. (2010). Enhancing Mindfulness in a Written Emotional Expression Exercise. [Published M. A. .Thesis]. Drexel University.https://core.ac.uk
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 784 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 724 |