تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,646 |
تعداد مقالات | 13,378 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,105,659 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,059,530 |
نقش یهودیان در تجارت برده در ایران قرون نخستین اسلامی | ||
پژوهش های تاریخی | ||
مقاله 4، دوره 15، شماره 3 - شماره پیاپی 59، مهر 1402، صفحه 43-58 اصل مقاله (1.27 M) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/jhr.2023.136804.2496 | ||
نویسندگان | ||
حسن رمضان پور1؛ محمدتقی ایمان پور* 2؛ جواد عباسی3 | ||
1دانشجوی دکتری تاریخ ایران اسلامی، گروه تاریخ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد ،مشهد، ایران | ||
2استاد گروه تاریخ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران | ||
3دانشیار بازنشسته تاریخ ایران اسلامی، گروه تاریخ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران | ||
چکیده | ||
تاجران یهودی در ایرانِ قرون نخستین اسلامی، بیشتر به تجارت برده شهرت داشتند. همچنین جغرافیانویسان قرون نخستین، از گروهی تجار یهودی به نام راذانیها نام میبرند که به نقاط مختلف سفر میکردند و به تجارت برده مشغول بودند. آنها بردگان را از اروپا بهسمت بیزانس و از آن طریق، به جهان اسلام حمل کردند و باعث رشد و ترقی این تجارت، در این دورۀ تاریخی شدند. به نظر میرسد جنگهای مختلف در اروپا و آسیا که به اسارت مردم از دو طرف در طی این جنگها منجر میشد، بر مسئلۀ تجارت برده، تأثیرگذار بوده است و تاجران یهود با خرید و فروش این اسرا، سهم زیادی در گسترش این تجارت داشتهاند. در هر حال، بهرغم رونق تجارت برده در دورۀ بحثشده، این موضوع بازتاب زیادی در منابع تاریخی این دوره نداشته و حتی در پژوهشهای جدید نیز، کمتر بررسی شده است؛ بنابراین پژوهش حاضر درصدد است تا با استفاده از منابع قدیم و مرتبط و به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی، نقش تاجران یهودی را در تجارت برده در ایران قرون نخستین اسلامی تا پایان سدۀ چهارم هجری مطالعه کند. برای این منظور، تلاش خواهد شد تا با استفاده از شیوۀ مطالعات تاریخی، دادههای تاریخی از منابع کتابخانهای گردآوری و دستهبندی و درنهایت یافتههای پژوهش، بیان شود. | ||
کلیدواژهها | ||
یهودیان؛ تجارت برده؛ راذانی؛ ایران؛ قرون نخستین اسلامی | ||
اصل مقاله | ||
مقدمهتجارت برده در قرون نخستین اسلامی، موضوعی است که هنوز بهدرستی ابعاد آن مطالعه نشده است. منابع و گزارشهای تاریخی تا حد زیادی، نسبتبه موضوع بردگان و تجارت برده در این دوره ساکتاند؛ با این حال منابع جغرافیایی، به تاجران برده، ازجمله تجار یهودی در دورۀ زمانی بحثشده اشارههایی داشتهاند که بیشتر در بحث تجارت برده، نام تجار یهودی زیاد به چشم میخورد. اطلاعات ما دربارۀ تاجران یهودی برده، بر پایۀ گزارشهای ابن خرداذبه، جغرافیانویس قرن سوم هجری و ابن فقیه همدانی، مورخ و جغرافیدان اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری است که از گروهی با عنوان راذانی (یا راهدانی/ رادان) نام میبرند که ظاهراً نقش عمدهای در تجارت برده داشتهاند. روایات موجود در این منابع، ما را به این امر رهنمون میکند که نقش یهودیان در تجارت برده، انکارنشدنی است؛ از این رو پژوهش حاضر بهدنبال پاسخ به این پرسش است که تاجران یهودی در تجارت برده، در ایران در قروننخستین اسلامی، چقدر نقش داشتند؟ فرضیۀ نویسندگان این است که از قرن اول تا چهارم هجری/ قرن هفتم تا دهم میلادی، یهودیان هم در ایران و هم در دیگر نقاط جهان، فعالانه در تجارت برده مشارکت داشتند و بر رونق بردهداری و تجارت بردۀ این دوره، تأثیرگذار بودند. پژوهش حاضر با هدف روشنکردن نقش یهودیان در تجارت برده، در قرون نخستین اسلامی، تلاش دارد تا گزارشهای موجود در منابع را ارزیابی و اطلاعات دقیقتری را ارائه کند. این پژوهش برای دستیابی به اهداف مدنظر، از روش پژوهش تاریخی بهره میگیرد و با گردآوری دادهها از منابع کتابخانهای و دستهبندی آنها به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی، یافتههای پژوهش را بیان میکند. لازم به یادآوری است که منظور نویسندگان از ایران در قروننخستین اسلامی، تقریباً همان ایران عصر ساسانی (بهجز منطقۀ عراق و بینالنهرین)[1] است و ایرانِ عصر ساسانی، شامل فلات مرکزی ایران، خراسان و سرزمین ماوراءالنهر است که دو منطقۀ اخیر، بهخصوص بهدلیل فعالیت سلسلههای ایرانی، مانند طاهریان و سامانیان و قرارگرفتن بر سر شاهراههای تجاری ابریشم و ادویه، همچنین همسایگی با مناطق بردهخیز مانند ترکستان، در تجارت برده، حائز اهمیتاند. محدودۀ زمانی پژوهش، چهار قرن نخست هجری، یعنی تا پایان سلسلۀ سامانیان در شرق ایران، در نظر گرفته شده است. پیشینۀ پژوهش هرچند پژوهشگرانی که دربارۀ اقتصاد و تجارت و بهصورت خاص تجارت برده توسط تجار یهودی در ایران و جهان اسلام در قرون نخستین اسلامی کار کردهاند، به تجار یهودی راذانی اشاراتی داشتهاند؛ اما آنها به نقش فعال یهودیان در تجارت برده در جهان اسلام، بهخصوص در ایران و در قرون هفتم تا یازدهم میلادی/ اول تا چهارم هجری، کمتر توجه کردهاند. در هر حال، محققان از قرن نوزدهم میلادی در دایرهالمعارفها، مجلات و نیز در کتابهای مختلف، به موضوع تجارت برده در دورۀ مدنظر علاقه نشان دادهاند. مطالعات آنها بهخصوص در قرن بیستم، نظریۀ ایجاد شبکۀ تجارت برده را توسط یهودیان در قرون وسطای اولیه، پایهگذاری کرد. رابینو ویتس (Rabinowitz) (1945) در مقالهای با عنوان «مسیرهای راذانیها»، تجارت راذانیها را در قرن نهم میلادی/ سوم هجری قمری بررسی کرده است و رونق کار آنها را نتیجۀ شرایطی میداند که برای یهودیان در عرصۀ تجارت فراهم آمد. او راذانیها را به ستارۀ دنبالهداری تشبیه کرده است که برای لحظهای در آسمان تاریخ ظاهر و بهسرعت ناپدید میشوند. موشه گیل (Moshe Gil) (1974) در مقالۀخود با عنوان «تجار راذانی و سرزمین راذان»، با توجه به گزارش ابن خرداذبه از یهودیان راذانی و ترجمۀ آن به فرانسوی توسط رینود (Reinaud) که پایهگذار تحقیقات بعدی در این زمینه شد، موضوع راذانیها و منشأ آنها را بررسی کرده است، او تلاش دارد تا راذانیها را برآمده از جغرافیای جهان اسلام و نه اروپا معرفی کند. پژوهش بعدی، مقالهای است از والتر. جی. فیشل (Walter J. Fischel) (1952) با عنوان «تجار یهودی که راذانی نامیده میشوند»1 که طی آن، کتابی را از رابینوویتس نقد میکند و مطالب آن را که معتقد به شبکۀ سراسری یهودیان است، فاقد دقت و عاری از حقیقت میداند. کتاب بعدی نوشتۀ میخائیل توچ (Michael Toch) (2013) است که او نیز همچون گیل و فیشل، در صدد باطلکردن نظریۀ سیطرۀ یهودیان بر تجارت برده، در قرون هفتم تا یازدهم میلادی است. او در کتاب خود با عنوان تاریخ اقتصادی یهودیان اروپا، فصلی را به تجارت برده اختصاص داده است و در سرتاسر این فصل، نظریۀ ایجاد شبکۀ سرتاسری تاجران یهودی را در تجارت برده رد میکند. پیتر فرانکوپن (Peter Frankopen) در کتاب خود با عنوان راههای ابریشم: تاریخ جهان از دیدگاهی نو، به تجارت برده توسط تاجران یهودی، اشاره داشته است. عبدالوهاب مسیری (1383) در دایرهالمعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، دربارۀ تجارت بردهای بحث کرده است که یهودیان و عمدتاً راذانیها آن را انجام میدادند. او ایجاد شبکۀ تجاری یهودیان را نتیجۀ انقلاب عباسیان و زندگی مسالمتآمیز یهودیان در میان مسلمانان قلمداد میکند. هانا بارکر (Hannah Baeker) (2021) در مقالهای با عنوان «تجارت برده در دریای سیاه، روسیه و اروپای شرقی» نیز،به نقش یهودیان راذانی در تجارت بردگان، بهخصوص در اروپای شرقی و اسپانیا اشاره دارد. با این حال در پژوهشهای موجود بهطور خاص، تمرکزی بر پیگیری موضوع در ایران نشده است؛ از این رو مقالۀ پیش رو ضمن ارائۀ کلیاتی دربارۀ تجارت برده در دورۀ مدنظر، نقش یهودیان را در این زمینه، با تأکید بر ایران بیان میکند. تجارتِ بردهتجارت برده در گذشتههای دور با ابهامات زیادی همراه و همچون فضایی مهآلود بوده و اطلاعات اندکی را در زمان از خود بر جای گذاشته است، بهطوری که نمیتوان بهروشنی، کم و کیف آن را دریافت. فقط در بعضی از دورههای تاریخی، تا حدی اطلاعات دربارۀ تجارت برده باقی مانده است و محققان علاقهمند به این موضوع، با استفاده از گزارشهای موجود، در ارائۀ پیوستگی تجارت برده در زمانهای مختلف گذشته، میکوشند. یکی از این دورههای تاریخی که در آن، اطلاعات دربارۀ تجارت برده گسترش مییابد، قرون هفتم تا یازدهم میلادی/ اول تا چهارم هجری است که گزارشهایی راجع به این تجارت وجود دارد. در این دوره تجارت برده رونق داشت. با مقایسۀ تجارت برده در این دوره با دورۀ روم باستان، نتیجه گرفته می شود که در این دوره، تجارت برده نسبتبه روم باستان گستردهتر است. هرچند کمبود منابع نومیدکننده است، میتوان تصوری از مقیاس احتمالی تجارت برده را از اندک گزارشهای موجود به دست آورد. بردگان در جهان اسلام، به مانند همتایانشان در امپراتوری روم، همهجا بودند (فرانکوپن، 1400: 110 ـ 109). تجارت برده بین منطقهای ـ و فراتر از آن، بین قارهای ـ نمیتوانست بدون یک ایدۀ مشترک دربارۀ آن چیزی اتفاق بیفتد که معامله میشود. به نظر میرسد همۀ جوامع در اوراسیا، آفریقا و آمریکا، شامل یک یا چند گروه آسیبپذیر و عملاً واجد شرایط بردهداری بودند (Perry others, 2021: 2/ 10 – 12). تجارت برده اساساً در تمام این دوران، مبتنی بر تجارت از مسیر خشکی و زمینیبود؛ اگرچه بیشتر از مسیرهای رودخانهای پیروی میکرد. استثناهای مهم، البته دریاهای ایرلند و شمال، مدیترانه، دریای خزر و دریای سیاه و اقیانوس هند بودند که همگی تجارت برده داشتند (Idem). جنگهای بر خشکی، تنها منبع بردهگیری نبوده است، بلکه دزدی دریایی نیز به نیت کسب برده انجام میشد (Gordon, 1989: 105). جنگها در قرون هفتم تا یازدهم میلادی در نقاط مختلف جهان وسعت یافت و بر مناسبات بردهداری تأثیر گذاشت. علل و عوامل مختلفی را میتوان دربارۀ رونق تجارت برده در این دوره برشمرد. یکی از آنها، گسترش بردهگیری در اروپا و دیگر مناطق مختلف است و دومی، تقاضا در سرزمینهای اسلامی استکه بازار خرید بردگان مختلف بود و سوم، میتوان نقش تجار برده را در رونق تجارت برده نام برد. پس از روی کار آمدن عباسیان در سال 75۳ میلادی/ 132ه.ق، دولت جدید، خود را از جریان پیوستۀ اسیران جنگی محروم یافت؛ اما با وجود این، بسیاری از ثروت شرق مدیترانه را در اختیار داشت. آنها با برقراری صلح با همسایگانی مانند خزرها، توانستند راههای تجاری را باز کنند و ازطریق خرید بهجای اسارت، بردگانی را از دیگر نقاط جهان به دست آورند. در این دوره قبایل اسلاو روس در اروپای شرقی، طی جنگهایشان با ساکسونها اسیر میشدند یا اسیر میگرفتند و تاجران برده، اسیران را به شکل برده، به سرزمین اسلامی منتقل میکردند (زیدان، 1389: 887). کتاب احسنالتقاسیم، بردگان سفید را اینگونه وصف میکند: «خدمتگزاران سفید نیز دو گروهاند: صقلبیان که سرزمینشان در پشت خوارزم است، ولى ایشان را به اندلس مىبرند و اخته مىکنند و از آنجا به مصر و روم مىآورند و به شام و اقور (کردستان) نیز مىرسند، ولى اکنون در اثر خرابى مرز، بند آمده است» (مقدسی، 1361: 1/ 348). ابن فضلان (2535ش) نیز در سفر خود و بازدید از مناطق اسلاونشین، از آداب بردهفروشی آنها گزارشی به دست داده است که غذای مخصوصی به کنیزان اسلاوی میدادند تا فربه شوند و خریدار داشته باشند. اقوام ساکن در اسکاندیناوی همچون وایکینگها در بردهگیری آوازه داشتند و این سودای بردهفروشی همۀ اروپا را در بر گرفته بود (Downham, 2009: 15 – 17؛ Webb, 2020: 19). یکی از محققان در این باره مینویسد: «چنان اشتیاق فراگیری به سودجویی از بردهفروشی وجود داشت که افزون بر اسکاندیناویهایی که از حکام محلی پروانۀ چپاول و بردهگیری از نواحی جدید میگرفتند، دیگرانی هم بودند که یکدیگر را به بردگی میگرفتند» (فرانکوپن، 1400: 109). در سدۀ نهم از محل واردات بردۀ پول، واردات به اروپا تأمین میشد. ابریشم و ادویه و موادی که رفتهرفته در منابع به اسم تجملات پرطرفدار یا داروهای ضروری از آنها یاد میشود، با خرید و فروش برده تأمین هزینه میشد (همان، 111؛ لوئیس، 1391: 181). در دورۀ اسلامی، پس از روی کار آمدن عباسیان، اهتمام خاصی به تجارت شد و تجارت برده نیز رونق گرفت (متز، 1388: 510 ـ 507؛ Barker, 2021: 2/ 107). پیش از آن نیز اعراب مسلمان با انگیزههای اقتصادی، نیروهایشان را بر فتح راههای تجاری و مراکز تجاری مهم متمرکز کردند (فولتس، 1399: 85). فتوح، سبب گسترش بردهداری مسلمانان شد. با کاهش جنگها و فتوح، تأمین برده ازطریق تجارت ممکن شد. مناسبات بردهداری به قدری وسعت یافته بود که برای مثال در بغداد، محلهای به نام سرای بردگان وجود داشت و سامرا نیز دارای بازار بردگان بود (یعقوبی، 1356: 20 و 31). در کوفه بازار بردگان اختصاصی وجود نداشت؛ اما آنها را در بازار چهارپایان میفروختند (براقی، 1381: 192). بسیاری از بردگانی که در اروپا اسیر میشدند، در سرزمینهای اسلامی به فروش میرسیدند؛ برای مثال، قربانیان حملات وایکینگها در بغداد فروخته میشدند (Perry, 2021: 2/ 11). در گزارش جغرافیانویسان اسلامی قرون سوم و چهارم نیز، گزارشهای فراوانی از ورود بردگان زنگی، اسلاوی، ترک، نوبی، حبشی، هندی و غیره ذکر شده است (ابن حوقل، 1366: 133؛ ابن خرداذبه، 1371: 93؛ ابن فقیه، 1379: 107؛ مقدسی، 1361: 2/ 77 ـ 476). مناسبات بردهداری و تجارت آن به قدری زیاد بود که یک باب از قابوسنامه در آداب خریدن برده نگاشته شده است (عنصرالمعالی، 1383: 120 ـ 111). برخی نیز تجارت برده را به جهان اسلامی منحصر دانسته و نوشته شدهاند: «خرید و فروش انسان به تعداد و مسافات زیاد، بهطور کلی از پدیدههای دورۀ اسلامی و از طنز تلخ تاریخ، حاصل اثرات انسانی شریعت اسلامی است. در امپراتوریهای کهن، حتی در دوران اولیۀ مسیحیت، تودۀ عظیم بردگان بیشتر استخدام محلی بود» (برنارد لوئیس، 1391: 181). تمدن اسلامی درگیر تجارت برده بود و مقصد مناسبی برای فروش بردگان به حساب میآمد. مورای گوردون (Murray Gordon) (1989) مینویسد: «اسلام، با تحریمنکردن بردهداری، انگیزۀ فوقالعادهای به رشد آن داد و درنتیجه، جرقۀ توسعۀ تجارت بردۀ بین قارهای را برانگیخت. در ابتدا، بیشترین تعداد برده ازطریق فتوح نظامی در آسیای مرکزی، آفریقا و اروپای شرقی به دست آمد. فتوح متناوب اسلام که در قرون وسطی ادامه یافت، جریان تقریباً پایانناپذیری از اسیران مرد و زن را به وجود آورد که بسیاری از آنها برده شده بودند. جذابیت به دست آوردن برده برای بسیاری از مؤمنان، دلیلی قانعکننده برای شروع جهاد بهعنوان یک ضرورت دینی، برای گسترش مرزهای اسلام شد». از طرفی اروپاییها، بهویژه در اوایل قرون وسطی، علاقۀ شدیدی به فروش برده به کشورهای مسلمان داشتند. بازرگانان مسیحی در ونیز، در فروش برده نقش داشتند و این امر، خشم پاپ را برانگیخت. در آن زمان، اگرچه ونیز تحت حاکمیت اسمی بیزانس بود، که این نوع تجارت را ممنوع میکرد، بازرگانان مبتکر به آن توجهی نکردند (Ibid, 106). برخی از افراد، به نقش تجار روسی، اسلاوی و خزری در تجارت برده اشاره کردهاند (ابن فضلان، 2535: 115 ـ 89). همچنین پس از بررسی نقش روسهای وایکینگ در تجارت برده، نوشته شده است: «تنها روسهای وایکینگ نبودند که از تقاضای تقریباً سیریناپذیر برای برده سود میبردند: تاجران وردون (در فرانسه) از فروش خواجه، معمولاً به مسلمانان پول کلانی به جیب میزدند» (فرانکوپن، 1400: 112 ـ 111). به استناد منابع عربی این دوره، تاجران یهود هم، در فروش «دختران و پسران نوجوان» دست داشتند. نیمههای سدۀ دهم م/چهارم قمری، پراگ مرکز تجاری عمدهای بود که روسهای وایکینگ و بازرگان مسلمان را برای خرید و فروش قلع و پوست و آدم جذب میکرد و شهرهای دیگری در بوهم، مراکز خرید آرد و جو و ماکیان بودند و همچنین برده به نوشتۀ مسافر یهودی، قیمت معقولی هم داشت (متز، 1388: 89 ـ 188). با این حال، نام تجارت برده در این دوره، بیشتر با نام یهودیان گره خورده بود. راذانیهاابتدا لازم است اشاره کنیم که راذانیها از کجا برخاستهاند و یا وجه تسمیۀ آنها چه بوده است. نام راذان، رازان، زاذان و راذکان اسامی شهرها و مناطقی است در عراق (کاتب بغدادی، 1981م: 160؛ ابن خرداذبه، 1371: 6؛ حموی، 1380: 2/ 489؛ حازمی، 1415ق: 105)، نزدیکی اصفهان و در بخش بازرگانان آن (حازمی، 1415ق: 105؛ حموی، 1380: 2/ 490)، حوالی هرات (مقدسی، 1361: 2/ 677؛ ابن بلخی، 1374: 307)، اطراف مدینه که منتسب به راذانیۀ عراق بودند (حموی، 1380: 2/ 490؛ صبری پاشا، 1424ق: 4/ 906). نزدیک طوس (حموی، 1380: 2/ 490) نزدیک بروجرد (حازمی، 1415ق: 105؛ حموی، 1380: 2/ 490) در نزدیکی رقۀ مصر (حازمی، 1415ق: 105)، دروازهای از شهر قیروان (عودی، 1393: 19/ مدخل راذانیه) و مناطقی در نقاط مختلف که در منابع ذکر شده است. البته عدهای آنها را به مناطقی از اروپا منتسب میکنند که گفته میشود واژۀ راذانیه از واژۀ لاتین Rhodanus رود رون گرفته شده است و اینان، تجارِ دریانوردِ یهودی اهل اروپای غربی بودهاند (همانجا، Gil, 1974: 301-302). پایگاه اصلی رادانیها در گلِ رومی، در آرِل و مارسی متمرکز بود. آنها بهخصوص بردهفروشی میکردند و عملیات وسیعی را در وردون در خواجهکردن این بردگان انجام میدادند. همین اشتغال راذانیهای یهودی در بردهفروشی بود که میان آنها و خزران ترک شمال ناحیۀ دریای مازندران رابطه برقرار میکرد. این ناحیه محل نقل و انتقال اسلاوهای اسیر بود (فولتس، 1385: 129). برخی از محققان رادانیه/ راذانیه را از واژۀ راهدان به معنای کسی مشتق میدانند که راهبلد است (Rabinowitz, 1945: 257؛ عودی، 1393: 19/ مدخل راذانیه). در هر حال، نام راذانیها در ارتباط با ایران، ابتدا در گزارش ابن خرداذبه آمده است و ایشان نقل میکند که: «مسیر راه بازرگانان یهودى راذانیه که به زبانهاى عربى، فارسى، رومى، فرنگى، اندلسى و صقلبى سخن مىگویند و از مشرق تا مغرب و از مغرب تا مشرق از راه دریا و خشکى سفر مىکنند، از مغرب بنده و کنیز و دیباج و خز و فرا و سمور و شمشیر آورده و سوار بر قایق به دریاى غربى وارد و از فرما خارج مىشوند و کالاهاى خود را بر پشت گرفته تا دریاى قلزم مىبرند و این فاصله بیست و پنج فرسخ میباشد؛ سپس در ساحل شرقى قلزم به کشتى نشسته، تا جار و جده و بعد به سند و هندوچین مىروند و از چین مشک و عود و کافور و دارچین و غیره را با خود حمل مىکنند تا آنکه به قلزم بازگردند و از آنجا به فرما حمل نمایند؛ سپس از دریاى غربى به کشتى نشسته و شاید هم با کالاهایشان به قسطنطنیه تغییر مسیر بدهند و آن را در روم به فروش رسانند و شاید هم با امتعۀ خویش، به جانب سرزمین فرنگ سفر کرده و- کالاهایشان را آنجا بفروشند و اگر بتوانند کالا را از فرنگ، دریاى غربى به انطاکیه مىبرند و سپس سه منزل را در خشکى راه رفته، ازطریق رودخانۀ فرات تا بغداد مىروند، آنگاه وارد دجله شده تا أبله مىروند و از ابله به عمان و سند و هند و چین و تمامى آنها به یکدیگر مربوط است» (ابن خرداذبه، 1371: 46 ـ 145). بر طبق این گزارش، مسیر رفت و آمد راذانیه، نقاط مختلفی را در بر میگرفته است که آنان به زبانهای مختلفی سخن میگفتند و در همین روایت، مشخص شده است که همۀ آنها با یکدیگر در ارتباط بودهاند و این امر ایدۀتجارت شبکهای یهودیان را تقویت میکند. هنگام توصیف شهر ری با کمی تغییر، نام آنها راهدانیه / رادانیه ذکر شده است: «رى راست هواى خوب و بناهاى شگفت و آن دروازۀ تاجران و جایگاه فاجران است. رى عروس جهان است و شاهراه دنیا و میانجى خراسان و گرگان و عراق و طبرستان و در خلقت، بهترین سرزمین است. و آن راست سر و سربان و بازرگانى ارمینیه و آذربایجان و خراسان و خزر و بلاد برجان با آنجاست؛ زیرا بازرگانان از راه دریا، از مشرق به مغرب و از مغرب به مشرق، سفر کنند و دیبا و خز خوب از فرنگ به فرما آرند و از قلزم به دریا شوند. بدین گونه این کالاها را به چین ببرند و دارچینى و مامیران و همۀ کالاهاى چین را تا به قلزم آورند؛ سپس به فرما باز روند. اینان بازرگانان یهودند که راهدانیهشان گویند. زبان فارسى و رومى و عربى و فرنگى بدانند. از فرما بیرون شوند و مشک و عود و هرچه کالاى فرنگى دارند، بفروشند. آنگاه به انطاکیه؛ سپس به بغداد و بعد به ابله شوند» (ابن فقیه، 1379: 107). به نظر میرسد ابن فقیه، عامدانه تجارت برده (غلام و کنیز) را، که ابن خرداذبه به آن اشاره کرده بود، بررسی نکرده است. همین دو گزارش باعث شده است تا اطلاع ما از فعالیت گروه راذانی/ رادانی بیشتر شود و مبنایی برای پژوهشهای دورۀ معاصر قرار گیرد و به قول نویسندۀ مدخل «راذانیه»، غیر از این دو گزارش چیزی به دست نیامده است. بقیۀ مسائل دربارۀ آنها با حدس و گمان است (عودی، 1393: 19/ مدخل راذانیه). تقریباً تمام نویسندگانی که این قطعه را بررسی کردهاند، راذانیها را پدیدهای منحصربهفرد میدانند که به این ترتیب مانند ستارۀ دنبالهداری در آسمان، در صفحات تاریخ ظاهر میشوند تا برای لحظهای، همۀ نگاهها را به خود خیره کنند و بهسرعت ناپدید شوند (Rabinowitz, 1945: 253-254). گزارش ابن خرداذبه و ابن فقیه، از یک گروه متنفذ خبر میدهد که شبکههای مختلفی داشته است. به نظر ریچارد فولتس،سوداگران یهودی در دورۀ اسلامی که به راذانیه (رادانیه) معروف بودند، پایگاه ممتازی داشتند که به آنها اجازه میداد در بین جهانهای مسلمان و مسیحی آزادانه سفر کنند؛ اما به نظر میرسد خاستگاه نظام رادانی، دستکم به چند قرن قبل از آمدن اسلام میرسد، چون زمانی که ذکر رادانیها در نوشتههای مسلمانان میآید، این نظام، بسیار توسعه یافته بود. منابع لاتین گویا نشانگر آناند که آنها از قرنهای پیش، تجارت مدیترانۀ یهودیان از غرب و شامیان / سوریان و از شرق بیزانسی را در دست داشتند. حد گستردۀ این اجتماعات و این واقعیت که آنها با یکدیگر در ارتباط بودند، با ذکر بسیاری از محلها تأیید میشود که در ادبیات رسپونسای گائونی آغازشده در قرن هشتم، به آنها اشاره شده است (فولتس، 1385: 130- 128). فتوح مسلمانان سبب شد تجارت برای یهودیان راذانی آسان شود و یکسانشدن قلمرو، این امر را میسر کرد: «فتوح مسلمانان نتیجۀ دیگری داشت که باعث تسهیل تجارت میان یهودیان جهان اسلامی شد. اقتدار رئیس سیاسی یهودیان بابل، رأس الجالوت، حداقل با مرزهای خلافت اسلامی همخوانی داشت. در حالی که اقتدار رهبران روحانی، جاؤون، حتی بیشتر بود. مزایای تجاری یهودیان تا حد زیادی به وحدت یهودیت و همچنین به وجود جوامع یهودی در تمام مسیرهایی که رادانیها طی میکردند و این وحدت سیاسی و تا حد زیادی معنوی بستگی داشت» (Rabinowitz, 1945: 257). احتمالاً بردگان، اصلیترین کالایی بودند که راذانیها از غرب به شرق میبردند. با ممنوعیت شدید شرعی یهودیان از خرید و فروش بردگان مسیحی، سرزمین اسلاوها و بوهمیها منبع بردگان شد (Ibid, 259). اشاره خواهد شد که تجارت برده میان غرب و شرق، بر عهدۀ یهودیان و خاصه، راذانیه بود و نام راذانیه بیش از هر چیزی با تجارت برده، همزاد شده است. یهودیان و تجارت بردگانچنانکه در مقدمه بیان شد، نقش یهودیان در تجارت بردگان، مناقشات زیادی را در بر داشته و همین امر موجب شده است تا مطالعات دربارۀ آنها توسعه یابد. گزارشهای جغرافیانویسان مسلمان مانند ابن خرداذبه، ابن حوقل، ابن فقیه، مقدسی و دیگران به همراه اسناد کشفشده در کنیسههای قدیمی، ازجمله در قاهره و همچنین مدارکی از اروپای قرون وسطی، نشان از درگیربودن یهودیان در تجارت برده دارد. در منابع دینی، به یهود بردهداری توجه شده است. در تورات آمده است که اگر زن یا مرد عبری بدهکاری، به بردگی گرفته شود، مدت بردگی او شش سال خواهد بود و سال هفتم باید او را آزاد کرد (عهد عتیق، 1394: 656). اگر بردهدار به بردۀ عبریهمسری میداد، او و فرزندان حاصل از این پیوند، بردۀ مالک باقی میماندند. قانون یهود به والدین اجازه میداد که فرزندان خود را به بردگی بفروشند تا بدهی خود را برآورده کنند و این راه، منبع اصلی بردهداری در میان عبریهای باستان بود. (Freamon, 2019: 71 - 72). در دین یهود، هیچ یهودی نمیتواند بیش از شش سال، یهود دیگری را به بردگی نگه دارد؛ اما به بردگی گرفتن افراد غیریهود و تجارت برده حرام دانسته نمیشود. در قرون وسطی، سرزمینهای بتپرستنشین اسلاو، معدن اصلی بردۀ اروپاییان بودند؛ زیرا دولتهای مسیحی، بردهکردن مسیحیان را حرام میشمردند. کاروانهای یهودی برای بردهگیری از سرزمینهای اسلاو و انتقال آنها در رفتوآمد بودند. یهودیان بیش از هر گروه دیگری برای ایفای چنین نقشی آماده بودند. آنها بهعنوان گروههای کارکردی واسطه، میتوانستند شکافهای میان جوامع را پر کنند و این تجارت کالای انسانی را انجام دهند. یهودیبودن آنها باعث میشد در عین برخورداری از حمایت و همکاری، بتوانند بین سرزمینهای اسلامی و مسیحی نیز رفت و آمد کنند و بردگان مسیحی را در جهان اسلام و بردگان مسلمان را در سرزمینهای مسیحی، به فروش برسانند. شمار زیادی از تاجران یهودی در قرون وسطی تا قرن پانزدهم میلادی، به تجارت برده مشغول بودند (مسیری، 1383: 2/ 305 ـ 304). لوس بولنوا یهودیان را ملت بسیار جسوری میداند که در آن زمان، بخش مهمی از تجارت را در دست خود داشتند و باز هم بهگونهای انحصاریتر، در این شاخه تخصص یافته بودند (بولنوا، 1383: 104 ـ 103). تجارت شبکهای بردۀ یهودیانعدهای از پژوهشگران بر این عقیدهاند که یهودیان در قرون وسطی در سرتاسر جهان، شبکهای گسترده از تجارت برده را راهاندازی کرده و بهویژه، تجارت برده را در اختیار خود قرار داده بودند (Rabinowitz, 1945: 258 – 262؛ مسیری، 1383: 2/ 05 ـ 304؛ فرانکوپن، 1400: 12 ـ 110؛ Chaffee, 2018: 21). ویل دورانت یادآور میشود که یهودیان بر بیشتر بخشهای تجاری ایتالیا و اسپانیا تسلط داشتند و پیوند تجاری میان مسیحیان و مسلمانان، بر عهدۀ آنان بود، روزگارشان رونق داشت و تجارت بردۀ این نواحی، در انحصار تاجران یهودی بود (دورانت، 1373: 4/ 80 ـ 473). تاجران یهودی که از ایالت پروانس فرانسه میآمدند، با لفظ مجرد و مطلق، «تاجران دریا» نامیده میشدند. طبق نوشتههای جغرافینویسان مسلمان، این تاجران بین شرق و غرب رفت و آمد میکردند. تجار یهود، تجارت برده را، که از اروپا میآمد، به خود اختصاص داده بودند. به سال 352 ه.ق. شهر پراگ، بزرگترین بازار بردۀ اروپا، مرکز رفتوآمد تجار مسلمان، یهودی و ترک بود که طلای بیزانس و انواع کالا را میآورد و پوست گورخر و انواع فلزات را میبرد (متز، 1388: 510 ـ 508؛ Whitfield, 2018: 262). چنانکه از گزارش زیر پیداست، یهودیان بردگان اسلاوی را به اسپانیا میبردند و آنها در آنجا اخته و بهصورت خواجه وارد جهان اسلام میشدند. «خدمتگزاران سفید نیز دو گروهاند: صقلبیان که سرزمینشان در پشت خوارزم است، ولى ایشان را به اندلس مىبرند و اخته مىکنند و از آنجا به مصر و روم مىآورند و به شام و اقور (کردستان) نیز مىرسند، ولى اکنون در اثر خرابى مرز، بند آمده است. دربارۀ چگونگى اختهکردن ایشان، پرسشها کردم و چنین نتیجه گرفتم که رومیان فرزندان را براى نگهبانى (کلیسا) اخته مىکنند تا به زنان نگروند و گشنگی ایشان را نیازارد و هرگاه مسلمانان بر ایشان دست مىیافتند، این کودکان را از کلیسا بیرون مىآوردند. صقلبیان را نیز به شهرى در پشت بجانه که مردمش یهودیند، برده اخته مىکنند» (مقدسی، 1366: 2/ 348). منابع دیگری نیز از نقش بازرگانان یهود در آوردن «بردگان دختر و پسر» از اروپا و اختهکردن پسران سخن میگویند. در تجارت برده، بهعلت سود کلانش، تنها بردگان اروپایی نبودند که به شرق برده میشدند. سوداگران مسلمانی که در این تجارت شریک بودند، به سرزمینهای اسلاو هجوم میبردند و برده میگرفتند. اگرچه در گزارش تصریح میشود که «مردانگی آنها دست نخورده میماند و بدن آنها آسیب نمیدید» (فرانکوپن، 1400: 112). تجار یهودی با کمال بیرحمی، کودکان را به کشتارگاه بردگان میبردند و اخته میکردند، بسیاری زیر عمل جراحی میمردند، مابقی نیز به اسپانیا میرفتند و به فروش میرسیدند. پس از آنکه حجاب در اسلام سخت شد و حرمسرا توسعه یافت، شمارۀ خواجگان بیش از پیش فزونی یافت و بازرگانانی که بیشترشان یهودی بودند، به اختهکردن بردگان مشغول شدند، بهای گزافی را برای آنها تعیین کردند و کارگاهها و دستگاههای متعددی برای اختهکردن تأسیس شد که مشهورترین آن، مؤسسات وردون در ایالت لورن فرانسه بود (زیدان، 1389: 889). همچنین دربارۀ صقلبیان - اسلاوها – تقل شده است: «کشور [صقالبه] طولانی و گسترده است. . . . خراسانیها (خوارزمیها) بدان یورش میبرند، از آن اسیر میگیرند، در حالی که نیمۀ شمالی آن توسط اندلسیها مورد هجوم واقع میشود و به اسارت گرفته میشوند که آنها را در گالیسیا، فرانسه، لمباردی و کالابریا میخرند تا آنها را خواجه کنند و سپس آنها را با کشتی به مصر و آفریقا حمل میکنند. همۀ خواجههای صقالبه در جهان، از اندلس میآیند. . . . آنها در نزدیکی این کشور اخته شدهاند. عملیات اخته کردن، توسط بازرگانان یهودی انجام میشود» (ابن حوقل، 1938م: 1/ 110). البته عدهای از پژوهشگران تلاش میکنند که ایدۀ تجارت شبکهای یهودیان را بهخصوص در تجارت برده نادرست بدانند و آن را ساخته و پرداختۀ پژوهشگران سدۀ نوزدهم و برآمده از دیدگاههای ضدیهودی جلوه دهند؛ ازجملۀ این پژوهشگران، میخائیل توچ، موشه گیل و والتر فیشلاند. میخائیل توچ در کتاب خود، تاریخ اقتصادی یهودیان اروپا، پس از بررسی مطالب تئوریپردازان تجارت شبکهای یهودیان در تجارت برده، بیان میکند که غیر از اسنادی مانند ناپل که نشان میدهد یهودیان در تجارت محلی برده نقش داشته و یا مانند افراد جامعه فقط بردۀ خانگی داشتهاند، مطلب خاص دیگری وجود ندارد که نشان از این تجارت گسترده باشد (Toch, 2013: 178 – 188). او به اتهاماتی اشاره میکند که آگوبارد لیون (Agobard of Lyon)، اسقف شهر لیون در دورۀ کارولنژی، در سال 826 م، در رسالهای بر ضد یهودیان نوشت و به تجارت بردۀ ایشان ایراد گرفت و آمولو (Amulo) جانشین او را پارانویای مذهبی میخواند که او نیز رسالهای بر ضد یهودیان نگاشت و خواستار حذف آنها شد (Ibid, 91). او همچنین هر گونه ارتباط میان تاجران برده را با اروپاییان، آنگونه نادرست میداند که نویسندگان مسلمان همچون ابن خرداذبه و دیگران نوشتهاند (Ibid, 183). همچنین او اطلاعات پیداشده در کنیسۀ قاهره را بیارتباط با تجارت برده میداند و آنها را زندانیانی میداند که توسط دزدان دریایی گرفته شده و تاجر نبودهاند (Ibid, 198). با وجود این استدلالها، مدارک موجود شاید در ذهن، تداعی یک تجارت گستردۀ شبکهای را به وجود نیاورد، ولی نمیتوان از آن به سادگی چشمپوشی کرد، بهخصوص که منابع جغرافیایی اسلامی در همان دوره نگاشته شده است و نمیتوان نویسندگان آنها را مغرض و ضدیهود خواند. ضمن اینکه بنیامین تودلایی، سفرنامهنویس یهودی در قرن ششم هجری/ دوازدهم میلادی، در سفر طولانی خود از مناطق یهودینشین جهان مسکون آن زمان دیدن کرده و از تجارت و حضور گستردۀ یهودیان در مناطق تجاری یاد کرده است. او در سفر خود بیشتر از شهرهای بزرگ، تجاری و مهم عبور کرده و تعداد خانوارهای یهودیان و نیز محافل مذهبیشان را ذکر کرده است. سفر او از جنوب اسپانیا و از منطقۀ یهودینشین نزدیک بارسلون شروع شده و در بیشتر نواحی اروپا، آسیا و آفریقا امتداد یافته است. بر طبق گزارش او، در شهرهای بزرگ اروپا، خانوادههای زیادی از یهودیان ساکن بودند که بیشترشان ثروتمند و در امر تجارت دخیل بودند (تودلایی، 1380: 54 ـ 36). در جهان اسلام نیز گزارش تودلایی، دلالت بر حضور زیاد یهودیان دارد؛ بهطور مثال در شهر تدمر دو هزار، در موصل 7 هزار، در حله 10 هزار، در کوفه 7 هزار، در بصره 10 هزار و در بغداد پایتخت خلافت عباسی، هزار خانوادۀ یهودی تحت حمایت خلیفه زندگی میکردند (همان، 101 ـ 90). در ایدهی تجارت شبکهای یهودیان، دولت یهودی خزران نیز نقش مهمی داشته است. پژوهشگران نقش خزران را در تجارت بین اروپا و جهان اسلام کاملاً تأیید کردهاند و دولت خزران در قرون نهم و دهم میلادی بر سر شاهراه تجاری آن زمان قرار گرفته بود و اتل، پایتخت آن، کاملاً یک شهر تجاری به حساب میآمد (کستلر، 1361: 57؛ دانلپ، 1382: 198؛ Gil, 1974: 306). همچنین در قرن چهارم هجری/ قرن یازدهم میلادی نوشته شده است: «[خزران] در یک سوى رودخانۀ دیگرى است، در سمت دشت فراخ و دلگشاتر از آنچه برشمردیم. مردمش به کرانۀ دریا کوچ کرده بودند، ولى اکنون بدانجا بازگشتهاند و مسلمان شده، یهودىگرى را رها کردهاند» (مقدسی، 1361: 2/ 530) و در قسمت درآمد خزران نیز آمده است: «درآمد پادشاه از رصدگاه و ده یک تجارت است که مردم بر طبق رسوم خود میپردازند. از خز و کرک گرانبهای بلغار و صقالبه، مقدار فراوانی به خوارزم میبرند، چه خوارزمیان زیاد بدانجا میآیند و با مردم آنجا جنگ میکنند و به غارت و اسیرکردن آنها میپردازند. خزران همیشه مرکز تجارت با روسیه بوده است و کالاهایی که بدانجا میآورند، به اندازۀ عشر اموالشان است. زبان خزران جزءزبان ترکی و فارسی است و با هیچیک از زبان ملل دیگر همبستگی ندارد» (ابن حوقل، 1366: 133ـ 131). دربارۀ خزران گزارش دیگری هم آمده است که میگوید: «بازرگانان صقالبه (اسلاوها) از دورترین نقاط صقلبه، پوست روباه و خز آورند و به دریاى روم آیند. حاکم روم، از آنان ده یک بگیرد؛ سپس از راه دریا تا سمکوش الیهود آیند، بعد بهسوى صقالبه روند یا از دریاى صقالبه، به رودى که آن را رود صقالبه (صقلبىها) گویند، شوند، تا به خلیج خزر رسند. حاکم خزر از آنان ده یک بگیرد. آنگاه به دریاى خراسان روند. بدین سان چهبسا به گرگان آیند و همۀ کالاهاشان بفروشند و همه به رى آید» (ابن فقیه، 1379: 108 ـ 107). در سرزمین خزران و در پایتخت آن اِتِل، در محلۀ سوداگران، بازرگانان از ملیتهای گوناگون با یکدیگر دیدار میکردند (بولنوا، 1383: 249). ریچارد فولتس مینویسد: «نخبگان خزر که به منافع تجاری حاصل از رادانی/ راذانیهای ازنظر پایگاه دینی خنثی، پی برده بودند، سرانجام یهودیت را پذیرفتند، اگرچه فرمانروای والا، خاقان و نیز بیشتر مردم عام، دین ترکی شمنی اصلیشان را حفظ کردند» (فولتس، 1385: 129)؛ به این ترتیب، یهودیشدن خزران را به اهداف تجاریشان پیوند میدهد. گزارشی نیز در بخش تجارت برده وجود دارد که بردهداری وسیع خزران را نشان میدهد (ابن فضلان، 2535: 15 ـ 114). بردگان ازجمله کالاهای تجاری مهمی بودند که به قلمروی خزران میآمدند و از آنجا به بیزانس و خلافت اسلامی ارسال میشدند (کستلر، 1361: 45 ـ 143). یهودیان در ایرانیهودیان از دورۀ باستان در سرزمین ایران حضور داشتند. درواقع پس از رهاکردن آنها توسط کوروش هخامنشی، عدهای از آنها در قسمتهای مختلف ایران باقی ماندند و پیشههای مختلفی ازجمله تجارت را اختیار کردند (فولتس، 1385: 39). هنگام فتوحات اسلامی، افراد اقلیتهای یهودی کشاورزی و دامداری کردند و بیشتر آنها مشاغل دستی داشتند؛ اما با پایان عصر اموی و شروع دورۀ عباسی، با توجه به آنچه مورخان انقلاب بازرگانی قرون هشتم و نهم میلادی/ دوم و سوم هجری مینامند، شرایط کاملاً تغییر کرد. انقلاب تجاری عباسیان باعث تغییر وضعیت یهودیان و سبب شد تا آنها به بازگانی محلی و بینالمللی و همچنین صرافی و رباخواری روی آورند. از معروفترین بازرگانان بینالمللی قرون هفتم تا دهم میلادی/ قرن اول تا چهارم هجری قمری، بازرگانان راذانی بودند. همۀ این عوامل، به ظهور یک طبقۀ یهودی واسطه (بزرگ و با نفوذ) منجر شد که بخش اساسی جامعه را تشکیل میداد. این طبقه بر عکس وضعی که در اروپا داشت، دارای یک کارکرد اقتصادی مشخص و منحصر به خود نبود، بلکه یک فعالیت اقتصادی مهم، ماندگار و بلندپایه را انجام میداد که قانونی و از سوی جامعه، بهعنوان یک کل، پذیرفته شده بود؛ از این رو یهودیان مورد کشتار یا ستمهایی واقع نشدند که برضد آنها در اروپا انجام میشد (مسیری، 1383: 4/ 266). جایگاه بازرگانان در تمدن اسلامی، در گروههای یهودی نیز انعکاس پیدا کرد. چهرههای بارز تجاری، ستون فقرات نخبگان دینی یهودی را تشکیل میدادند و بر آن اعمال نفوذ میکردند. میتوان گفت این حلقههای یهودی درواقع شبکههای تجاری هم بودند. ازطریق همین کانالها، مکاتبات دینی، تجاری، سرمایه و فتاوی منتقل میشد. وجود یکپارچگی تمدن اسلامی سبب شد تا اقلیتهای دینی ازجمله یهودیان، بتوانند به تجارت و جابهجایی سرمایهها و انتقال اندیشههای خود بپردازند و با جامعه اسلامی سازگاری یابند (همان، 267). در ایران دورۀ اسلامی، یهودیان در قسمتهای مختلف ایران و بهخصوص نقاط تجاری آن ساکن بودند. در خراسان و ماوراءالنهر، تعداد یهودیان را بسیار بیشتر از مسیحیان ذکر کردهاند (مقدسی، 1361: 2/ 74 ـ 473). شهری در خراسان با نام یهودیه یا یهودان در منطقۀ جوزجان و فاریاب وجود داشت (یعقوبی، 1356: 62؛ حدود العالم من المشرق الی المغرب، 1423ق: 120). بهجز یهودیه، همانطور که از نامش پیداست، محل یهودیان بوده است، شهر مهم خراسانى دیگر، بلخ بوده و یهودیان بسیاری داشته است. دو دروازه از هفت دروازۀ این شهر، یکى با نام دروازۀ هندیان و دیگرى با نام دروازۀ یهودیان شناخته میشد (سید سجادی، 1383: 322). بنابر گزارش سفرنامهنویس یهود، بنیامین تودلایی، یهودیان زیادی در سرتاسر جغرافیای ایران ساکن بودند؛ برای مثال، او گزارش میدهد که خوزستان هفت هزار، منطقۀ یهودینشین رودبار 20 هزار، نهاروند 4 هزار، همدان 50 هزار، اصفهان 15 هزار و شیراز 10 هزار خانوادۀ یهودی دارند و در شهرهای بزرگ و تجاری خیوه در ساحل جیحون، 8 هزار و سمرقند نیز 50 هزار خانوادۀ یهودی ساکناند (تودلایی، 1380: 127 ـ 118). یهودیان در ایران واسطۀ کالا بودند و بهدلیل این فعالیت با همۀ نقاط، حتی مغربزمین ارتباط بسیار گستردهای برقرار میکردند. در اصفهان محلهای به نام آنها باقی مانده است و در بخارا و شوشتر و دیگر نقاط نیز، یهودیان در تجارت فعالیت داشتند (اشپولر، 1369: 2/ 220). بهتازگی عدهای سعی کردهاند استدلال کنند که سمرقند را در اصل، پناهندگان مهاجرنشین یهودی بنا کردهاند و اساس این ادعا، برخی ریشهشناسیهای عامیانه (سمر+ قند = شهر سامری) و شواهدی دیگر است (فولتس، 1385: 40). براساس اسناد و مدارک،حضور یهودیان پیش از اسلام در ماوراءالنهر انکارناپذیر است. در بیشتر شهرهای بزرگ مانند بخارا و سمرقند، وجود محلۀ یهودیها و حتی شهری به نام یهودیه در بلاساغون، نشان از حضور درخور توجه و درازمدت یهودیان در ماوراءالنهر دارد؛ برخی شواهد باستانشناسی نیز این مسئله را تأیید میکند. دین یهودی یک آیین تبشیری نبود که فرارودیان را بهسمت خود فراخواند، بلکه همیشه یک آیین قومی بود که مؤمنان به آن، در اجتماعات جداگانهای در کنار ادیان دیگر، بیشتر از راه بازرگانی و صرافی به حیات خود ادامه دادند. این اجتماعات در ایران شرقی، بیش از غرب این سرزمین بودند (شجاعیمهر، 1392: 83 ـ 182). در یکى از درههاى بین غور و هرات که به نام تنگى ازو (به فتح تین، شاید از اب) مشهور و گذرگاه قدیم قوافل بین غور و هرات بود، کتیبهاى به رسمالخط عبرى یهودى موجود و عبارت از ادعیهای است که مسافران و گذرندگان از آن، آن را درۀ هولناک میخواندهاند و هرچند این کتیبه هنوز بهطور کامل رمزگشایی نشده است، حدس میزنند که به زبان درى خواهد بود و حتى برخى عهد آن را بسیار قدیمتر از حلول اسلام تعیین کردهاند که این هم تأملشدنی است (حبیبی، 1380: 607). همچنین از یهودیان تاجر در غور و در دورۀ هارونالرشید نام برده میشود (جوزجانی، 1363: 1/ 325). نامهای عبری روی تکههای سفالینۀ مرو که متعلق به قرن اول تا سوم میلادی است، دال بر حضور یهودیانی است که در آن زمان در طول جادۀ ابریشم میزیستند (فولتس، 1385: 40). یک کتیبۀ سنگی از کنیسهای در کای فنگ در بخشهای سفلی زردرود پیدا شده است که نشانۀ وسوسهکنندهای از قدیمیترین حضور یهودیان در آسیای خاوری است. اگر اصالت این کتیبه را باور کنیم، ظاهراً این اجتماع یهودی را، که در آغاز قرن بیستم در چین خاوری شناسایی شد، تاجرانی بنا نهادند که به احتمال زیاد ازطریق جادۀ ابریشم، به آسیای شرقی آمده بودند (همان، 44). به نظر میرسد تساهل مذهبی در آسیای میانه، مهمترین دلیل مهاجرت فراریان از غرب ایران به آسیای میانه بوده است(هاوسیگ، 1393: 2/ 201). تولید آثار ادبی محدود به عربی و فارسی مکتوب، تقریباً مدت دو قرن تا حد زیادی ناپدید بود. از این دوره (قرن دوم هجری) فقط چند قطعه از فارسی مکتوب باقی مانده است و از آن جمله، چند سند تجاری است که به یهودی ـ فارسی (یعنی فارسی نوشته به الفبای عبری) در چین کشف شد و شاهدی بر این است که بازرگانان ایرانی ـ یهودی در طول جادۀ ابریشم فعال بودند (فولتس، 1399: 97؛ هاوسیگ، 1393: 2/ 98 ـ 197؛ Chaffee, 2018: 108 - 109). با توجه به شواهد و مدارک، میتوان چنین نتیجه گرفت که یهودیان در ایران، در مسیرهای تجاری شرق به غرب و بالعکس، ساکن بودهاند که درواقع، تجارت شبکهای، آنها را به یکدیگر متصل میکرد. چنانکه ذکر شد، مسیر تجاری یهود در طول راه ابریشم شکل گرفت و همچنین عمدۀ فعالیتشان در جهان اسلام، پیرامون مرکز خلافت اسلامی و نواحی اطراف آن، بهعنوان بازار اصلی کالای انسانیشان بود. با آشفتگی در خلافت عباسی، وضع یهودیان هم به وخامت گرایید. این وخامت درنتیجۀ تجزیۀ دولت عباسی در دورۀ دوم، به دولتهای کوچک و امارتهای گوناگون بود که به تجزیۀ گروههای یهودی نیز منجر شد. به دست گرفتن تجارت جهانی توسط شهرهای جنوبی ایتالیا و نیز شروع جنگهای صلیبی، بر سرنوشت یهودیان در جهان اسلام تاثیر گذاشت (مسیری، 1383: 4/ 268). از قرن چهارم هجری، گروه یهودیان تاجر، جای خود را به تجار شامی سپردند. تجار شامی مذکور در قرون وسطی در حوضۀ رود رن سکونت گزیدند و بیگانگان را از دریاهای اسلامی بیرون راندند (متز، 1388: 509 ـ 508). دیگر اینکه وقتی ویزیگوتها آیین مسیحیت را پذیرفتند، بر یهودیان در اسپانیا سختگیری کردند (دورانت، 1373: 4/ 472). ضمن اینکه اسناد موجود در کنیسۀ[2] قاهره، از حملۀ دزدان دریایی بیزانس به شهرکهای یهودیان بیزانس در شام خبر میدهد و نشاندهندۀ افول تجارت برده بهوسیلۀ یهودیان است (Whitfield, 2018: 260). باید به این نکته نیز توجه کرد که در قرن یازدهم میلادی/ چهارم و پنجم قمری، گروهای روس و وایکینگ که به تجارت برده مشغول بودند، بیشتر توجه خود را از جهان اسلام به بیزانس معطوف کردند و مسیحیشدن حاکم روس در اواخر قرن دهم میلادی، به کاهش تجارت در میان آنان منجر شد (فرانکوپن، 1400: 17 ـ 116). نتیجهگیریمطالعۀ نقش تجار و بازرگانان یهودی در تجارت برده، با توجه به اشارات اندک منابع، دشوار است. با اینحال، میتوانیم با بررسی مدارک موجود، چنین نتیجه بگیریم که با وجود اینکه تجار محلی و اقوام و مذاهب گوناگون در تجارت برده نقش داشتهاند، اما عمدۀ تجارت برده، بهخصوص بردگان سفید به سرزمینهای اسلامی و ایران در قرون نخستین اسلامی، بیشتر بر عهدۀ یهودیان بود. یهودیان در زمانی که مسیحیان و مسلمانان در جدال قدرت بودند و جنگهای مختلفی در سرتاسر جهان آن روزگار رخ میداد، نقش واسطهای میان سرزمینهای مختلف را بر عهده داشتند و از موقعیتی نهایت بهره را بردند که برای تقاضای برده در جهان اسلام به وجود آمده بود. بردگان برای اروپاییان، برای خرید کالاهای ضروری (مانند ادویه) و تجملی (مانند ابریشم)، نقش پول را داشتند. آنها عمدتاً بردگان سفید اسلاوی و دیگر اقوام اروپایی را خریداری و به بنادر و راههای حمل برده انتقال میدادند که طی جنگهای مختلف به بردگی گرفته میشدند. همچنین زنان برده را برای ایفای نقشهای همخوابگی و موسیقیایی تربیت میکردند، مردان برده را بیشتر خواجه و سپس به بازارهای متقاضی حمل میکردند که عمدتاً جهان اسلام، بیزانس و چین بود. به عبارت دیگر، میتوان گفت که در قرون هفتم تا یازدهم میلادی/ اول تا چهارم هجری، تجارت بینالمللی برده در انحصار یهودیان بود که در ایران و منابع اسلامی با عنوان راذانیها شناخته میشدند. مدارک موجود نشان میدهد شبکۀ مختلفی از یهودیان در تجارت این کالای انسانی، نقش داشتهاند. [1] . بینالنهرین از همان روزهای اولیۀ فتح، به شهرهای پادگانی تبدیل و با گذشت زمان اندک، عربیزه و از ایران جدا شد. [2] . Geniza | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,006 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 421 |