
تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,685 |
تعداد مقالات | 13,852 |
تعداد مشاهده مقاله | 32,864,988 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,993,938 |
زیست چینهنگاری روزنداران کفزی بزرگ از بخش پایینی سازند شهبازان: بازنگری سن توالی کربناتۀ موردمطالعه از برش تنگ لیلم (تاقدیس چناره، حوضۀ لرستان) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های چینه نگاری و رسوب شناسی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 38، شماره 2 - شماره پیاپی 87، تیر 1401، صفحه 35-54 اصل مقاله (3.38 M) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/jssr.2022.133343.1226 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
علیرضا محمد آبادی1؛ محمد وحیدی نیا* 2؛ میثم شفیعی اردستانی3؛ فاطمه ذبیحی زوارم3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجوی دکتری چینهنگاری و دیرینهشناسی، دانشکدۀ علوم، گروه زمینشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشیار، گروه زمینشناسی، دانشکدۀ علوم، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3دانشآموختۀ دکتری چینهنگاری و دیرینهشناسی، دانشکدۀ علوم، گروه زمینشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
در این مطالعۀ بخش پایینی از توالیهای کربناتۀ سازند شهبازان، واقع در تاقدیس چناره (حوضۀ رسوبی زاگرس، جنوب غرب ایران)، براساس روزنداران کفزی بزرگ مورد بررسی قرار گرفت. از این توالی 5 گونه آلوئولینا شامل Alveolina fornasinii (Checchia-Rispoli), A. schwageri (Checchia-Rispoli), A. distefanoi (Checchia-Rispoli), A. cremaea (Checchia-Rispoli), A. decastroi (Scotto Di Carlo) بههمراه گونههایی از روتالیدها مانند Gyroidinella cf. magna (Le Calvez), Lockhartia hunti (Ovey), Cuvillierina vallensis (Ruiz De Gaona) Granorotalia sp. برای نخستینبار از سازند شهبازان توصیف و شناسایی شد. این مجموعه از روزنداران بزرگ بر طبق زونهای کفزی کمعمق (Shallow Benthic Zones)، معرف سن ایپرسین پسین (SBZ10-SBZ11) است. به این ترتیب برای اولینبار مطالعات دقیق بر اساس این گروه از روزنداران کفزی، نشاندهندۀ سن ذکرشده برای توالیهای بخش پایینی سازند شهبازان در برش تنگ-لیلم است؛ به طوری که شناسایی گونههای آلوئولینا به همراه برخی از روتالیدها از توالی مورد مطالعه (ایپرسین پسین) سازند شهبازان بیانگر زمان شروع رسوبگذاری این تشکیلات در واحدهایی زمانی قدیمیتر است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حوضۀ رسوبی زاگرس؛ سازند شهبازان؛ آلوئولینا؛ روتالیدها؛ ایپرسین | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه روزنداران کفزی بزرگ در طول تاریخ زمینشناسی همواره یک ابزار سودمندی در مطالعات چینهشناسی و تفسیر محیط دیرینه محسوب میشوند. مطالعات بسیاری بر این گروه ارزشمند در سرتاسر دنیا در طی سالهای دور تا به امروز انجام شده و بیش از صدها مقاله در زمینههای گوناگون از آنها به چاپ رسیده است. اوج شکوفایی و مطالعات بر این گروه از روزنداران ائوسن، به دهههای 70 و 80 میلادی باز میگردد؛ جایی که محققان برجستهای همچون Hottinger (1960, 1974); Drobne (1977); Schaub (1981); Less (1987) اطلسهای فسیلشناسی بینظیری را براساس دادههای حوضۀ تتیس غربی تهیه کردند. در ایران نیز مطالعات خوبی توسط فسیلشناسان داخلی، بیشتر در قالب گزارشهای شرکت ملی نفت ایران، بهطور همزمان چاپ شد (ببینید Bozorgnia and Kalantari 1965; Rahaghi and Schaub 1976; Rahaghi 1978, 1980, 1983). در سالیان بعدی اروپاییها با سرعت چشمگیری شروع به کشف یافتههای نوین بر روزنداران بزرگ ائوسن کردند؛ در حالی که مطالعات سیستماتیک که نقش اساسی در پژوهشهای چینهشناسی و زونبندی زیستی دارند، در ایران کمتر درخور توجه قرار گرفته است. به این ترتیب جنسها و گونههای مختلف روزنداران بزرگ بهدرستی شناسایی نشدند که نتیجۀ آن چاپ مقالات دانشگاهی و گزارشهای شرکتهای نفتی بود که بسیاری از مستندات گاهی اوقات بهطور صحیح نامگذاری نشدهاند. این کمتوجهی سبب شد تا امروزه برخی سازندها و واحدهای چینهشناسی، نیازمند بازنگری از دیدگاههای مختلف باشند؛ چنان که تا بیش از این، سن در نظر گرفته شده برای سازند شهبازان از ناحیۀ زاگرس، براساس توزیع زیست چینهنگاری روزنداران بزرگ، معرف تهنشستهایی در طی زمانهای لوتسین - پریابونین بوده است. نظر به اینکه بخش عمدۀ این توالیها شامل سنگ دولومیت و سنگ آهک دولومیتی است و واحدهای آهکی بخشهای کمتری را تشکیل میدهند، بنابراین تعیین سن این سازند تاکنون در افقهای اندکی انجام گرفته است که بهدلیل شناسایینکردن صحیح گونههای روزنداران بزرگ، این پژوهشها چندان معتبر نیست (برای مثال این مقالات را ببینید: (Zabihi Zoeram et al. 2016; Abdolnia et al. 2017 ؛ زیرا شناسایی روزنداران بزرگ براساس مقاطع نازک در برشهای نامناسب چندان پذیرفتنی نیست، هرچند که در اینجا با آمادهسازی روزنداران پوستههای پورسلانوز در برشهای جهتدار متعدد، بهمنظور دستیابی به تعداد بیشتری از برش محوری پوستههای نمونههای Alveolina و همچنین جمعآوری برشهای تصادفی بیشمار برای شناسایی Rotallids، این امکان فراهم شد تا مطالعات بهدرستی انجام گیرد؛ در حالی که این مهم برای روزنداران با پوستههای هیالین همچون نومولیتها بسیار دشوار است. با وجود این حتی در توالیهای بخش پایینی سازند مدنظر، جایی که پوستههای روزنداران پورسلانوز عموماً غالباند، برخی شناساییها و تفسیرهای سطحی در کارهای انجامشده، سن این تشکیلات را براساس مجموعۀ روزنداران بزرگ به لوتسین نسبت دادند (برای مثال Maghfouri Moghaddam et al. 2022)؛ اگرچه در مقالۀ چاپشده، گسترۀ چینهشناسی روزنداران بزرگ از توالیهای کربناته، قاعدۀ برش چینهشناسی مطالعهشده به زونهای زیستی SBZ7-SBZ8 (ایپرسین پیشین) و سازند پابده نسبت داده شد که این به یک بررسی مجدد از دیدگاه تاکسونومی روزنداران کفزی بزرگ نیاز دارد. شاید که یک شناسایی صحیح از این گروه میکروفسیلی، فرضیۀ حاضر در این مقاله را برای اقتباس توالیهای سنگ آهکی در بر دارندۀ روزنداران بزرگ از ایپرسین پسین به قاعدۀ سازند شهبازان مستحکم کند. در دهههای گذشته Motiei 1993) ( بهدرستی اشاراتی به نبودی از فراوانی میکروفسیلها در توالیهای سازند شهبازان داشته است، اگرچه او گونۀ Alveolina oblonga (گونۀ ذکرشده بهعنوان یک تاکسون شاخص معرف ایپرسین پسین است) را ذکر کرد، با این حال جای سؤال دارد که چرا سن بخش پایینی سازند مذکور همچنان به ائوسن میانی نسبت داده شده است. همچنین در برخی کارهای اخیر، سن بخش پایینی از سازند شهبازان را معادل زون 48 وایند (Wynd 1965) با عنوان « Somalina subzone» در نظر گرفتند (Abdolnia et al. 2017)؛ هرچند که این موضوع چندان دور از ذهن نیست. به این دلیل که بیشتر محققان حضور جنس Somalina را معرف سن ائوسن میانی و همۀ فرمهای حاضر از این توالیها را منتسب به گونۀ S. stefaninii میدانند، در حالی که ظهور گونههایی از Somalina همچون S. transitorius و یا حتی S. hottingeri معرف سن ایپرسین پسیناند (ببینید White 1997). در برخی مطالعات پیشین حتی برای بخش پایینی سازند شهبازان از برش چناره، تصاویری از مجموعۀ روزنداران بزرگ با شناساییهایی نهچندان درست به چاپ رسید که معرف سن ائوسن میانی برای برش چینهشناسی چناره در نظر گرفته شد که نیازمند بازنگری است (ببینید مقالاتی همچون Zabihi Zoeram et al. 2016; Abdolnia et al. 2017). از این رو در مقالۀ حاضر سعی شد با نگاهی دقیق در شناسایی روزنداران کفزی بزرگ، سن بخش پایینی از سازند شهبازان در تاقدیس چناره بازبینی شود. همچنین در این پژوهش گونههایی از Alveolina و دیگر روزنداران بزرگ بهطور صحیح شناسایی شدند که برخی از آنها برای اولینبار از توالیهای ائوسن ناحیۀ زاگرس گزارش میشوند.
تاریخچۀ موضوع و پیشینۀ پژوهش بخش بزرگی از سیستم کوهزایی آلپ-هیمالیا در فلات ایران، به 9 ناحیۀ ساختاری-رسوبی تقسیمشدنی است (Stöcklin 1968; Shafaii Moghadam and Stern 2014). بهعبارتی تقسیمات این نواحی براساس رخدادهای رسوبی و زمینساختی است که شامل 1) حوضۀ جنوبی دریای خزر؛ 2) البرز؛ 3) کپه داغ؛ 4) ایران مرکزی؛ 5) زاگرس؛ 6) لوت؛ 7) سنندج–سیرجان؛ 8) ارومیه-دختر (سهند - بزمان) و 9) مکراناند (شکل a1). در میان این مجموع، حوضۀ رسوبی زاگرس یکی از مهمترین نواحی درون کمربند آلپ-هیمالیا درون فلات ایران محسوب میشود. گسترۀ این ناحیه از جنوب شرقی ترکیه و سرتاسر شمال عراق و سوریه بهسوی جنوب غربی ایران است (Alavi 2004)؛ بهعلاوه از شمال غرب بهسوی جنوب شرق، کمربند زاگرس به چندین واحد ساختاری-رسوبی تقسیم میشود که شامل نواحی لرستان، فروافتادگی دزفول، ایذه، زاگرس مرتفع و پهنۀ فارس (ساحلی، نیمهساحلی و فارس داخلی) است (شکل b1) (Sherkati and Letouzey 2004). در بخشهای مختلف این حوضه، توالیهای رسوبی ائوسن با عنوان سازندهای مختلفی نامگذاری شدند (شکل c1). به این ترتیب رخنمونهای سازند شهبازان در زیر حوضۀ لرستان از ناحیۀ زاگرس، در طی زمان ائوسن تشکیل شده است (شکل c1). برش الگوی این سازند با ضخامت 8/332متر، شامل توالی از دولومیت و سنگ آهکهای دولومیتی از توالیهای رسوبی ائوسن در تنگ-دو و حدود 5/4کیلومتری جنوب شرقی ایستگاه راهآهن تله زنگ (درود-اندیمشک) توسط (James and Wynd 1965) توصیف شده است. در برش الگو، توالیهای سازند شهبازان بهطور پیوسته بر سازند آواری کشکان (پالئوسن-ائوسن میانی؟) تفکیکشدنی است و مرز بالایی این تشکیلات در زیر سازند آسماری قرار دارد James and Wynd 1965)). در مطالعۀ حاضر (برش تنگ-لیلم، یال جنوبی تاقدیس چناره) مرز پایینی توالیهای سازند شهبازان بهطور پیوسته بر تهنشستهای دریای عمیق سازند پابده و مرز بالایی این تشکیلات رسوبی در زیر توالیهای کربناتۀ ضخیم لایۀ سازند آسماری واقع میشود (شکل d1)؛ بهطوری که تفکیک مرز بالایی سازند شهبازان و آسماری همچنان براساس شواهد صحرایی دشوار و حتی ناممکن است. مرز بالایی سازند شهبازان و آسماری در برش مطالعهشده توسط دولومیت نازکلایه و فرسایشیافتۀ انتهای سازند شهبازان و سنگ آهک دولومیتی ضخیملایۀ دارای روزنداران کفزی، در قاعدۀ سازند آسماری مشخص میشود. بیشتر مطالعات انجامشده بر سازند شهبازان در حوضۀ رسوبی لرستان، با توجه به اینکه که سنگشناسی غالب این سازند دولومیت بوده است، از نوع مطالعۀ دیاژنزی و ویژگیهای رسوبشناسی است. تاکنون مقالات اندکی دربارۀ مطالعات زیست چینهنگاری این سازند وجود داشته است. اولینبار (James and Wynd 1965) و (Motiei 1993) برای سنگ آهکهای بالایی این سازند، زون زیستی ۵۳ را در نظر گرفتند. (Abdi and Adabi 2009) و همچنین (Nemati et al. 2019) با توجه به شواهد سنگشناسی و خصوصیت ژئوشیمیایی، تنها خصوصیات و منشأ دولومیتهای این سازند و تشخیص مرز احتمالی سازند شهبازان و آسماری را بررسی کردند. (Zabihi Zoeram et al. 2016) مطالعاتی را بر روزنداران کفزی بزرگ توالی ائوسن میانی در تاقدیس چناره برای این سازند انجام دادند که براساس مطالعه و شناسایی روزنداران کفزی و انطباق آنها با زونهای زیستی تشخیص داده شده، سن سازند شهبازان در برش مطالعهشدۀ ائوسن میانی لوتیسین–بارتونین تعیین شد. (Ghanbarlo et al. 2015) مطالعات متمرکزی را بر ریزرخسارهها و محیط رسوبی سازند شهبازان در چاه شمارۀ ۳، میدان نفتی قلعه نار در شمال شرق فروافتادگی دزفول انجام دادند که همچنین اشاراتی نیز به سن لوتسین پیشین برای بخش پایینی از توالی مطالعهشده داشتند؛ هرچند که آنها مجموعههای میکروفسیلی و تصاویر آنها را ذکر نکردند. Maghfouri - Moghadam and Taherpour Khalil Abad 2013)) زیست چینهنگاری سازند شهبازان را در یال جنوب شرقی تاقدیس چناره مطالعه کردند که برای این سازند سن ائوسن میانی را در نظر گرفتند.
شکل 1- (a) نقشۀ تقسیمات زونهای ساختاری-رسوبی پلاتفرم ایران (اقتباسشده از Stöcklin 1968; Shafaii Moghadam and Stern 2014). (b) نقشۀ زمینساخت از کمربند چینخورده و راندۀ زاگرس (برگرفتهشده از Sherkati and Letouzey 2004). (c) جدول تطابقی چینهشناسی سنوزوئیک در حوضۀ زاگرس، جنوب غرب ایران (با اندکی تغییرات اقتباس از James and Wynd 1965). (d) نقشۀ زمینشناسی برش مطالعهشده (تنگ-لیلم) در تاقدیس چناره (برگرفتهشده از نقشۀ زمینشناسی 100000/1 دال پری، Setudehnia 1967) Fig 1- (a) Sketch map of Iran showing the geological provinces (modified from Stöcklin 1968). (b) Main structural subdivisions of the Zagros fold and thrust belt (adapted from Sherkati & Letouzey 2004). (c) Correlation chart of the Cenozoic stratigraphy of the Zagros basin southwest Iran (modified from James and Wynd 1965). (d) Geological map of the studied outcrop (Tang-e-Leilam section) located in the Chenareh Anticline (adapted from the Dal-Parri 20816E sheet, 1/100,000, from Setudehnia 1967)
شکل 2- توزیع چینهشناسی از روزنداران کفزی بزرگ در برش تنگ-لیلم (سازند شهبازان، زاگرس)، زونهای زیستی به نقل از Serra-Kiel et al. (1998). Fig 2- Stratigraphic distribution of benthic foraminifera and green algae in the Tang-e-Leilam section, Zagros zone (Iran), Inferred SBZ zones after Serra-Kiel et al. (1998)
روش کار و شیوۀ انجام مطالعه برش تنگ-لیلم (سازند شهبازان، تاقدیس چناره) در نزدیکی (حدود 10کیلومتری) روستای چم گز، 35 کیلومتری جادۀ پلدختر-اندیمشک و 100کیلومتری جنوب غرب خرمآباد قرار دارد. مختصات جغرافیایی برش مطالعهشده دارای طول شرقی "57، '51، °47 و عرض شمالی "02،'59، °32 است. در این برش سازند شهبازان دارای ضخامت 5/234متر، در بر دارندۀ واحد پایینی شامل سنگ آهکهای خاکستری متوسطلایه با میانلایههای سنگ آهک دولومیتی است، در حالی که بخشهای میانی و بالایی اساساً و بهطور غالب متشکل از سنگ آهک دولومیتی و دولومیت متوسط و ضخیملایه به رنگ زرد تا قهوهای است. درمجموع 11نمونۀ سنگی از بخش پایینی برش تنگ-لیلم برداشت شد و مطالعات در 50مقطع نازک از این نمونهها انجام شد. برشهای جهتدار و تصادفی بهمنظور شناسایی آلوئولینا و دیگر روزنداران بزرگ آمادهسازی و سپس با میکروسکوپ نوری (Olympus BX51) تصویربرداری شدند. شناسایی گونههای آلوئولینا براساس منابع Hottinger 1960, 1974), (Drobne 1977) and Sirel and Acar (2008) انجام شد. همچنین برای تعیین گونههای روتالیدها از برخی منابع همچون(Hottinger 2014) (Sirel 2018) استفاده شد. زونبندیهای زیستی ارائهشده در مطالعۀ حاضر، با اقتباس از زونهای کفزی کمعمق ارائهشده توسط (Serra-Kiel et al. 1998) و (Papazzoni et al. 2017a) است.
تحلیل یافتههای پژوهش تفسیر گونههای آلوئولینا بخش پایینی برش تنگ-لیلم 5 گونۀ آلوئولینا در این مطالعات شناسایی شد که در زیر آنها را توصیف میکنیم. Alveolina fornasinii Checchia-Rispoli 1909 تابلو 1، شکلهای 6-1، جدول 1 Alveolina fornasinii Checchia-Rispoli 1909, p. 62, pl. III (I), Fig. 3. Alveolina fornasinii Checchia-Rispoli 1909, p. 62, pl. III (I), Fig. 3.- Hottinger 1960, pl. 6, Figs. 1-4, text-fig. 60a.- Scotto di Carlo 1966, pl. III, figs. 5–7; pl. IV, Figs. l-4; pl, V, figs. 1-6; pl. VI, figs. 1-3; pl. VII, fig. 1.- Hottinger 1974, pl. 69, Figs. 1-4, pl. 70, figs. 1-4.- Drobne 1977, pl. 5, figs. 7-8, text-fig. 14d.- Hottinger and Drobne 1988, pl. 1.- Papazzoni et al. 2017b, p. 12, fig. 5c. Hadi and Vahidinia 2019, fig. 2–15, 2-16.- Hadi et al. 2019b, Fig. 6e-h.
تعداد نمونه: 6 توصیف: گونۀ A. fornasinii دارای پوستهای تخممرغی شکل با اندازۀ کوچک و قطبین بریدهشده است. مرحلۀ جوانی از 7-6 دور پیچش تشکیل شده است. ضخامت لایۀ قاعدهای در جهت محوری، برخلاف برش استوایی یک افزایش را نشان میدهد (جدول 1). اتاقکها کوچک و کروی در دورهای داخلی و سپس یک افزایش تدریجی را بهسوی دورهای بیرونی دارند. این گونه تاکنون دارای یک توزیع جغرافیایی وسیع درون حوضههای تتیس غربی و مرکزی بوده است (برای مثال Hottinger 1960; Drobne1977; Hadi and Vahidinia 2019). نمونههای حاضر در این مطالعه مشابه شکلهای Scotto Di Carlo (1966) و Hadi et al. (2019a) است. Hottinger (1974) حضوری از گونۀ A. fornasinii را براساس اندازۀ حجرۀ جنینی درون 2 زون زیستی شامل Alveolina oblonga (SBZ10) دارای حجرۀ اولیۀ کوچکتر (380-250میکرون، با هولوتایپ 275میکرون) و Alveolina dainellii (SBZ11) با قطر حجرۀ جنینی بزرگتر (550-350میکرون) تفکیک کرد. همچنین Hadi et al. (2019a) حضور گونۀ ذکرشده را در چینههای قدیمیتر (SBZ9) از سازند زیارت مطابق با زونبندی Serra-Kiel et al. (1998) گزارش کردند. بهطور کلی زونهای زیستی در نظر گرفته شده برای حضورA. fornasinii تماماً معرف سن ایپرسین پسین (ائوسن پیشین) است (جدول 2).
جدول 1- اندازهگیریهای بایومتریک گونههای آلوئولینای شناساییشده از برش تنگ-لیلم (سازند شهبازان، زاگرس) Table 1- Main biometric characteristics and stratigraphic (SBZ) information of the Alveolina species identified in the Tang-e-Leilam
جدول 2- دادههای سن و توزیع گونههای آلوئولینای شناساییشده از برش تنگ-لیلم و مقایسۀ آنها با کارهای دیگر نویسندگان Table 2- Age and distribution data of the Alveolina species identified from the Tang-e-Leilam section and comparison with the work of authors
Alveolina schwageri Checchia-Rispoli 1905 تابلو 1 شکلهای 9-7، تابلو 2، شکلهای 2-1، جدول 1 Alveolina schwageri Checchia-Rispoli 1905, pl. 12, figs. 11-14. Alveolina schwageri Checchia-Rispoli 1905, pl. 12, figs. 11-14.- Hottinger 1960, p1. 10, figs. 5-7.- Hottinger 1974, p1. 85, figs. 1-6.- Drobne 1977, p1. 15, figs. 13-16.- Gaemers 1978, pl. 2, fig. 9; pl. 5, figs. 3-5; pl. 6, figs. 1-6; pl. 7, figs. 1 and 4.- Hottinger and Drobne 1988, pl. 2.- Özgen-Erdem et al. 2007, p. 923, text-fig. 9g.- Sirel and Acar 2008, p1. 70, figs. 1-7; p1. 71, figs. 1-8.- Drobne et al. 2011, p. 748, pl. 2.- Sirel and Deveciler 2017, pl. 4, fig. 2.- Hadi et al. 2020, pl. 2, fig. 6.
تعداد نمونه: 5 توصیف: گونۀ A. schwageri دارای پوستهای کوچک و به شکل کشیده تا اندکی دوکیمانند با قطبهایی بریدهشده در شکل خارجی، مشاهدهشدنی است. مرحلۀ جوانی از 3-2 دور پیچش کروی تا اندکی نیمهکروی تشکیل شده است که سپس در مرحلۀ بلوغ شامل 7-5 دور پیچش کشیده با دورهای نامنظم است. ضخامت لایۀ قاعدهای در ناحیۀ استوایی درخور توجه است. 5-3 دور پیچش مرحلۀ پیری فشرده شدهاند، بهطوری که لایۀ قاعدهای بهطور یکنواخت نازک است. در مراحل ابتدایی و میانی، اتاقکها کوچک و کرویاند، سپس در دورهای پایانی بزرگتر و تخم مرغی شکل میشوند. این گونه براساس شکل پوسته و شاخص کشیدگی کوچکتر از A.distefanoi تشخیصدادنی است. برخی از نمونههای حاضر، مشابه تصاویر نمایش داده شده در Gaemers 1978; pl. 5, fig.4 and pl. 6, figs. 4,6) ( است. اگرچه در اینجا برخی تفاوتها براساس مشخصههای شکلشناسی در مورفوتایپهای A. schwageri (برای مثال تابلو1شکل 8 و تابلو 2 شکل 1) مشاهدهشدنی است که آنها نیز بهطور انفرادی مشابه نمونههای مگالوسفریک نشان داده شده در برخی کارهایی همچون (Hottinger 1960); (Drobne 1977); (Sirel and Acar 2008) هستند. حضور این گونه در مطالعات بسیاری از سرتاسر بخشهای حوضۀ تتیس غربی (مدیترانه و بهویژه پلتفرم کربناتۀ آدریاتیک) (برای مثال Drobne et al. 2011; Ozgen-Erdem et al. 2007)، معرف سن ایپرسین پسین (SBZ10) است. اگرچه حضور این گونه در زونبندی زیستی (Serra-Kiel et al. 1998) فقط درون زون زیستی SBZ10 نشان داده شد، اما مطالعات بیشتر از ناحیۀ ترکیه بیانگر حضور A. schwageri درون چینههای جوانتر (SBZ11-SBZ12) است (ببینید Sirel and Deveciler 2017). با همۀ این تفسیرها همچنان حضور این گونه بهخوبی نشاندهندۀ سن ایپرسین پسین است (جدول 2).
Alveolina distefanoi Checchia-Rispoli 1905 تابلو 2 شکلهای 7-3، جدول 1 Alveolina distefanoi Checchia-Rispoli 1905, pl. 7, figs. 6, 10.- Hottinger 1960, p. 155, pl. 10, figs. 1-4; pl. 11, figs. 1-2.- Scotto Di Carlo 1966, pl. VI, figs. 4-6.- Hottinger 1974, pl. 83, fig. 5; pl. 85, figs. 7-8.- Drobne 1977, p. 61, Pl. 16, figs. 1-4.- Sirel and Acar 2008, pl. 71, figs. 9-14.- Rodríguez-Pintó et al. 2013, text-fig. 5, 20-21. تعداد نمونه: 4 توصیف: پوسته با اندازهای کوچک به شکل نیمهسیلندری- دوکیمانند است. مرحلۀ جوانی از 4-2 دور پیچش فشرده تشکیل شده است. در ادامه، 7-6 دور پیچش شلتر با یک افزایش ضخامت لایۀ قاعدهای بهسوی دورهای بیرونی و همچنین قطبهای بریدهشده، مرحلۀ بلوغ و پیری از پوسته را شامل میشوند. ضخیمشدگی لایۀ قاعدهای، 3 تا 5مرتبه بلندتر از بلندای اتاقکهاست. اتاقکها به شکل کروی در مراحل آغازین و سپس به شکل تخممرغی ایستاده در دورهای پایانی مشاهده میشوند. در اینجا این گونه برای اولینبار با جزئیات دقیق شناسایی شد، هرچند که (Hadi et al. 2019b) فرمهایی را با عنوان «A. cf. distefanoi» از ناحیۀ شرق ایران (برش چنشت) گزارش کردند. در نمونههای حاضر، این گونه براساس قطر حجرۀ اولیه کوچکتر، شکل پوسته و قطبین بریدهشده یک اختلافی را با مورفوتایپهای گونۀ A. cremae همراه نشان میدهند. تا پیش از این، پراکندگی جغرافیایی این گونه تنها از حوضۀ تتیس غربی بود (برای مثالDrobne 1977; Sirel and Acar 2008; Rodríguez-Pintó et al. 2013). همچنین بر طبق زونبندی زیستی توسط (Serra-Kiel et al. 1998)، گسترۀ چینهشناسی گونۀ A. distefanoi معرف سن ایپرسین پسین (SBZ10-SBZ11) است ( جزئیات بیشتر را در جدول 2 ببینید).
Alveolina cremae Checchia-Rispoli 1905 تابلو 3، شکلهای 4-1، جدول 1 Alveolina cremae Checchia-Rispoli 1905, p. 156, pl. 12, figs. 3-4. Alveolina cremae Checchia-Rispoli 1905, p. 156, pl. 12, figs. 3-4.- Hottinger 1960, p. 152, p1. 10, figs. 8-10; p1. 11, figs. 4-8; pl. 14, fig. 8.- Scotto di Carlo 1966, pl. VI, figs. 2-6; pl. VIII, figs. 1-4; pl. IX, figs. 1-6; pl. X, figs. 4-5; pl. XI, figs. 5-6; pl. XII, figs. 4-6.- Hottinger 1974, pl. 86.- Drobne 1977, p. 56, pl. 12, fig. 15, text-fig. 30b; p1. 13, fig. 6.- Hottinger and Drobne 1988, pl. II.- White 1992, pl. 2, figs. 8-9.- Drobne and Trutin 1997, pl. 2. fig. 11.- Özgen-Erdem et al. 2007, p. 923, text-fig. 9c.- Sirel and Acar 2008, pl. 48, figs. 1-6.- Di Carlo et al. 2010, pl. 7, fig. 11.- Drobne et al. 2011, p. 749, pl. 2.- Rodríguez-Pintó et al. 2013, text-fig. 5, 23-24.- Papazzoni et al. 2017b, p. 12, text-fig. 5a.- Hadi et al. 2019b, p. 153, fig. 7.1.
تعداد نمونه: 4 توصیف: پوستۀ کوچک دارای شکل تخممرغی کشیده و قطبین بریده و تا حدودی گردشده است. حجرۀ جنینی نیمهکروی توسط 1 تا 2 دور پیچش مرحلۀ جوانی احاطه شده است. در ادامه 8-6 دور پیچش کشیده و تا حدودی دوکیشکل بهطور آزادانه نسبتبه دورهای قبلی، بخشهای میانی و بیرونی را تشکیل میدهند. در این مراحل حداکثر ضخامت لایۀ قاعدهای 2مرتبه بلندتر از بلندای اتاقکها در برش محوری است. اتاقک کرویشکل در مراحل داخلی و سپس تخممرغی ایستاده در دورهای بیرونی ظاهر میشوند. نمونههای حاضر بسیار مشابه برخی تصاویر در Scotto Di) Carlo 1966) و (Sirel and Acar 2008) هستند. این گونه بهطور چشمگیری بهعنوان یک فرم اشتقاقیافته از گونۀ A. distefanoi درون یک خط تکاملی با یک حجرۀ اولیۀ خیلی بزرگتر و دورهای خیلی کوتاهتر در نظر گرفته شده است (ببینید Hottinger 1974, pls. 83, 86)؛ (ببینید Drobne et al. 2011). گونۀ A. cremae دارای یک توزیع جغرافیایی وسیع در سرتاسر بخشهای حوضۀ تتیس غربی و مرکزی توسط محققان مختلف شناسایی شد (جدول 2). در ایران، گسترۀ حضور این گونه از SBZ11 توسط (Hadi et al. 2020) در ناحیۀ شرق ایران گزارش شد. در نواحی تتیس غربی، همچنین حضور A. cremae در چینههای قدیمیتر و جوانتر (SBZ10-SBZ12) نیز ثبت شد (جدول 2 را ببینید). به این ترتیب تمام گزارشها دلالت بر گسترۀ چینهشناسی این گونه در طی زمان ایپرسین پسین دارند.
Alveolina decastroi Scotto di Carlo 1966 تابلو 3، شکلهای 10-5، جدول 1 Alveolina decastroi Scotto di Carlo 1966, pl. I, fig. 32; pl. II, figs.1-6; pl. III, figs. 1-4, text-fig. 1b. Alveolina decastroi Scotto di Carlo 1966, pl. I, fig. 32; pl. II, figs.1-6; pl. III, figs. 1-4, text-fig. 1b.- Hottinger 1974, text-fig. 24.- Drobne 1977, pl. 11, figs. 5-8, text-figs. 29b, 45b.- Hottinger and Drobne 1988, pl. I.- Drobne et al. 2011, p. 749, pl. 2.- Rodríguez-Pintó et al. 2013, text-fig. 5,18-19.- Papazzoni et al. 2017, p. 12, text-fig. 5b.- Sirel and Devecíler 2017, p. 76, pl. 4, fig. 6.- Hadi et al. 2019, p. 155, fig. 7.8.
تعداد نمونه: 6 توصیف: پوسته دارای اندازهای کوچک و شکل تخممرغی کشیده با قطبهای گردشده است. حجرۀ جنینی کوچک توسط 2 دور پیچش فشردۀ کروی-نیمهکروی احاطه میشود، سپس در ادامه توسط 10-8 دور پیچش شلتر مراحل بلوغ و پیری را نشان میدهد. ضخامت لایۀ قاعدهای در برش محوری افزایش یافته است. اتاقکهای کوچک و کروی در مراحل آغازین و فرمهای ضخیم، تخممرغی و ایستاده در مراحل بیرونیتر مشاهدهشدنیاند. این گونه با داشتن حجرۀ اولیۀ کوچکتر و قطبهایی با بریدگی کمتر و دور پیچشهای شلتر، بهخصوص در محور استوایی از A. cremae تفکیکشدنی است. نمونههای حاضر در این پژوهش بسیار شبیه به تصاویر گونۀ A. decastroi نمایشداده شده در (Scotto Di Carlo 1966) است. این گونه نیز همانند گونههای توصیفشدۀ پیشین فقط از نواحی تتیس مرکزی و غربی گزارش شده است (ببینید جدول 2). در ایران، این گونه با جزئیات دقیق از ناحیۀ شرق (بیرجند)، درون زون زیستی SBZ11 نشان داده شد (ببینید Hadi et al. 2019a). اگرچه حضور A. decastroi از توالیهای قدیمیتر (SBZ10) و جدیدتر (SBZ12) در نواحی ایتالیا (Scotto Di Carlo 1966) و ترکیه (Sirel and Deveciler 2017) نیز ثبت شد (جدول 2). این گونه به مانند گونههای توصیفشدۀ قبلی دارای گسترۀ زمانی در طی ایپرسین پسین است.
بحث همانطور که در این پژوهش اشاره شد، مطالعات اندکی بر زیست چینهنگاری روزنداران دریای کمعمق سازند شهبازان تاکنون از ناحیۀ زاگرس انجام شده است. اطلاعات منتشرشده گویای تهنشستهای رسوبات دریای سازند شهبازان به سن ائوسن میانی-پسیناند (ببینید مقالات Zabihi Zoeram et al. 2016 ; Abdolnia et al. 2017 ; Maghfouri Moghadam and Taherpour Khalil Abad 2013; Maghfouri Moghadam et al. 2022). در اینجا ما سعی داشتیم یک مقایسهای از مجموعۀ روزنداران کفزی بزرگ شناساییشده تاکنون با کار حاضر داشته باشیم که متأسفانه بهدلیل ضعف مطالعات پیشین امکانپذیر نبود. پس ما سعی میکنیم بهطور موردی به برخی از مشکلات اشارهای داشته باشیم، هرچند که فراتر از مطالعۀ حاضر است. در مطالعاتAbdolnia and Moghadam 2015) ) (شکل 5k) و Abdolina et al. (2017) (تابلو 1 شکل b)، نمونهای از برش محوری گونهای از Alveolina با عنوان «A. rutimeyeri»، با یک تصویر مشابه معرفی شد که نویسندگان حضور این گونه را به تهنشستهای لوتسین آغازین از سازند شهبازان در تاقدیس چناره نسبت دادند؛ در حالی که این گونه با دارابودن یک گسترۀ جهانی در سرتاسر حوضۀ تتیس از توالیهای ایپرسین (ائوسن آغازین) (SBZ10-SBZ11) (زونبندی Serra-Kiel et al. 1998) معرفی شد. در سالها بعد (Maghfouri Moghadam et al. 2022) مجدداً همان تصویر از گونۀ A. rutimeyeri را با عنوان گونۀ «A. aragonensis» از توالیهای برش چناره معرفی کردند و سن ائوسن پیشین را در نظر گرفتند. هرچند که تصویر نمایش داده شده و مقیاس خطی حاضر (شکل 6a) در پژوهش آنها، براساس اندازهگیریهای بایومتریک مطابق با گونۀ شناساییشده نیست. در اینجا آنها حتی گونۀ Alveolina مذکور را به توالیهای سازند پابده نسبت دادند. اگرچه جزئیات بیشتر توسط Hadi (under review) دربارۀ شناساییهای صحیح روزنداران کفزی بزرگ در مقالۀ Maghfouri Moghadam et al. 2022) ) بیشتر بحث شده است. از دیگر مطالعات انجامشده در تاقدیس چناره، شامل بررسیهای زیست چینهنگاری توسط (Zabihi Zoeram et al. 2016) است. اگرچه آنها در مطالعات بخش پایینی از سازند شهبازان، گونههای مختلفی از Assilina, Discocyclina و Nummulites را منتسب به رسوبات ائوسن میانی (لوتسین پیشین، SBZ13) شناسایی کردند، اما حتی در سطوح، جنس شناساییها پذیرفتنی نیست، برای مثال Discocyclina dispansa (شکل p6) و یا برشهای نامناسب از Assilina که یقیناً پذیرفتنی نیستند. با توجه به مطالعات اخیر توسط (Zabihi Zoeram et al. 2016)، زمینۀ چینهنگاری و زیست چینهنگاری سازند شهبازان در سه برش سطح الارضی چناره (در آخرین تونل بزرگراه خرمآباد-اندیمشک و 5کیلومتری خاوری پل زال)، تنگ زال (در یال غربی تاقدیس چناره و در 50کیلومتری اندیمشک) و ماله کوه (در یال جنوبی این تاقدیس و حدود 3کیلومتری شمال شرق شهرستان پلدختر) در زون لرستان مطالعه شده است. در برش چناره مرز پایینی آن با سازند پابده بهصورت تدریجی و پیوسته و مرز بالایی آن با سازند آسماری بهصورت ناپیوسته و همشیب است، در برش تنگ زال، مرز پایینی سازند شهبازان رخنمون ندارد و در رأس سازند، بسیار فرسایش یافته است و در برش تنگ ملاوی، سازند شهبازان بهطور ناگهانی و همشیب بر سازند کشکان و بهطور ناپیوسته و همشیب در زیر سازند آسماری قرار گرفته است. در برش چناره، شناسایی21گونه از 18 جنس از روزنداران کفزی، محدودۀ سنی این سازند، ائوسن میانی و از لوتتین تا بارتونین (SBZ13-SBZ18?) تعیین سن شده است. توالی قاعدۀ شهبازان حاوی روزنداران کفزی شاخص شامل Assilina parva , Assilina praespira, Discocyclina dispansa hungarica, Nummulites laevigatus است که براساس (Serra-Kiel et al. 1998)، این مجموعۀ فسیلی نشاندهندۀ زون زیستی SBZ13 به سن لوتتین پیشین (ابتدای ائوسن میانی) است. نظر به اینکه بخش اعظم سازند شهبازان در برش تنگ ملاوی از دولومیت و میانلایههای سنگ آهک دولومیتی تشکیل شده است، بنابراین فسیلهای موجود در اثر فرآیند دولومیتیشدن از بین رفتهاند و گاهی آثاری از آنها باقی مانده است که متأسفانه بخش قاعدهای این توالی تعیین سن نشده است؛ با این حال در بخش انتهایی توالی، یک لایه سنگ آهکی نازک تا متوسط لایه به ضخامت 7متر حاوی روزنداران کفزی مهم شامل Rabdorites malatyeaensis, Hymanella huberi، Dictyoconus indicus، Neotaberina neaniconica و praerhapydionina delicate است که براساس زونبندی ارائهشده توسط (Serra-Kiel et al. 1998)، نشاندهندۀ زونهای SBZ17-18? به سن بارتونین پیشین- پسین است. این در حالی است که در توالی پایینی سازند شهبازان در برش تنگ لیلم، حضور گونههای Alveolina fornasinii ، Alveolina schwageri ، Alveolina distefanoi و Alveolina decastroi شناسایی شده است و همچنین حضور گونۀ A. distefanoi برای اولینبار شناسایی شد.
نتیجه در این پژوهش برای اولینبار روزنداران کفزی بزرگ از توالیهای کربناته بخش پایینی سازند شهبازان با جزئیات دقیقی مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از شناسایی گونههای حاضر معرف سن ایپرسین پسین و معادل SBZ10-SBZ11 مطابق با زونهای کفزی کمعمق معرفی شده از حوضه تتیس غربی (اروپا، مدیترانه) توسط Serra-Kieli et al. (1998) است. گونههای شناسایی شده مانند A. fornasinii, A. schwageri, A. cremaea, A. distefanoi, A. decastroi تماماً تحت عنوان نمونههایی دارای توزیع جغرافیایی وسیع در سرتاسر حوضه تتیس غربی شناخته شده بودند. ازاینرو یافتههای ما در مقاله حاضر حاکی از یک توزیع وسیع و گسترش گونههای آلوئولینا به همراه روتالیدها در طی زمان ائوسن پیشین در نتیجه یک شرایط محیط دیرینه قابل مقایسه با حوضههای غربیتر (همچون تتیس غربی) می باشد. ولو اینکه فونهای شناخته شده در اینجا و شباهتهای آنها با حوضههای شمالی مجاور همچون ایران مرکزی و البرز نشاندهنده یک دریای کمعمق کربناته پهناور با توزیع گونههای آلوئولینا در طی زمان ائوسن پیشین درون اکثر نواحی پلتفرم ایران است. در اینجا همچنین حضور گونه A. distefanoi از ایران و ناحیه زاگرس برای اولینبار شناسایی گردید. این گونههای شاخص قابل اعتماد و همراهی آنها با گونههایی از روتالیدهایی مانند Gyroidinella cf. magna (Le Calvez), Lockartia hunti (Ovey) Gyroidinella cf. magna (Le Calvez), Cuvillierina vallensis (Ruiz De Gaona), Lockhartia hunti (Ovey), Granorotalia sp. معرف تعیین سن بخش پایینی سازند شهبازان و اقتباس آن به زمان ته نشست توالیهای کربناته این تشکیلات در طی ایپرسین پسین هستند که تا بیش از این سن ائوسن میانی (لوتسین) در نظر گرفته شده بود. بدین ترتیب بر اساس دادههای موجود بازنگری سن بخش پایینی سازند شهبازان پیشنهاد میگردد. بهعلاوه نتایج این تحقیقات نشان می دهد بازنگری سرتاسری سن سازند شهبازان بر روی توالیهای این تشکیلات در حوضه زاگرس نیازمند مطالعات بیشتری است.
تشکر و سپاسگزاری در اینجا لازم میدانیم از دکتر لورنزو کنسرتی (Lorenzo Consorti) برای شناسایی نمونههای روتالیدها حاضر در این پژوهش کمال تشکر را داشته باشیم. همچنین از دکتر مهدی هادی برای راهنماییها و برخی توصیههای ارزشمند در مقالۀ حاضر سپاسگزاریم. بهعلاوه از داوران محترم و سردبیر مجله برای توصیههای ارزنده، که سبب افزایش کیفیت مقالۀ حاضر شدند، کمال تشکر را داریم. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Abdolnia A. and Moghadam I. M. 2015. Microbiostratigraphy and depositional environment of Eocene Shahbazan deposits at Chenareh section southwest of Iran. Global Geology, 18(3), 155-163.
Alavi M. 2004. Regional stratigraphy of the Zagros fold-thrust belt of Iran and its proforeland evolution. Geological Society of America Bulletin. 103(8): 983-992.
Bozorgnia F. and Kalantari A. 1965. Nummulites of parts of central and east Iran, Tehran, Iran: National Oil Company. 23 pls.; 28 p.
Checchia-Rispoli G. 1909. La serie Nummulitica dei dintorni di Termini-Imerese. Io.Il Vallone Tre Pietre: Giorn. Se. Nat. ed Econ. di Palermo 27, 53–137.
Checchia-Rispoli, G., 1905. Sopra alcune Alveoline eoceniche della Sicilia. Palaeontographia Italica, 11: 147–165.
Di Carlo M. Accordi G. Carbone F. and Pignatti J. 2010. Biostratigraphic analysis of Paleogene lowstand wedge conglomerates of a tectonically active platform margin (Zakynthos Island, Greece). Journal of Mediterranean Earth Sciences, 2: 31–92.
Drobne K. 1977. Alvéolines paléogènes de la Slovénie et de lʼIstrie. Mémoires Suisses de Paléontologie. 99: 1–132.
Gaemers P. A. M. 1978. Systematics of the alveolinids of the Tremp basin, south-central Pyrenees, Spain. Leidse Geologische Mededelingen. 51: 103–129.
Hadi M. Vahidinia M. and Abbassi N. 2019b. Ilerdian-Cuisian alveolinids from the western Alborz and eastern Iran zones: systematic and biostratigrapic implications. Journal of Foraminiferal Research. 49 (2): 141–162.
Hadi M. (under review). comments on New findings on Stratigraphy of the Paleocene–early Eocene successions in Lorestan Zone, Iran. Carbonates and Evaporites.
Hottinger L. 1960. Recherches sur les Alvéolines du Paléocène et de lʼEocène. Mémoires Suisses de Paléontologie. 75/76: 1-243.
Hottinger L. 1974. Alveolinids, Cretaceous-Tertiary larger foraminifera. Esso Production Research-European Laboratories, 84 p.
Hottinger L. and Drobne K. 1988. Alvéolines tertiaires: quelques problèmes liés à laconception de l’espèce. Revue de Paléobiologie 2, 665–685.
James G. A. and Wynd J.G. 1965. Stratigraphic nomenclature of Iranian oil consortium agreement area. AApG Bulletin. 49(12): 2182-2245.
Less G. 1987. Az Európai orthophragminák öslénytana és rétegtana/Paleontology and stratigraphy of the European orthophragminae. Institutum Geologicum Hungaricum. 51: 1-373.
Motiei H. 1993. Stratigraphy of Zagros. Geological Survey of Iran Publication, Tehran. 536 p. [In Persian].
Özgen-Erdem N. Akyazı M. and Karabasoglu A. 2007. Biostratigraphic interpretation and systematics of Alveolina assemblages from the Ilerdian–Cuisian limestones of Southern Eskis¸ ehir, Central Turkey. Journal of Asian Earth Sciences. 29: 911–927.
Rahaghi A. 1980. Tertiary faunal assemblage of Qum-Kashan, Sabzewar and Jahrum areas. National Iranian Oil Company, Geological Laboratories. 64 p.
Rahaghi A. 1983. Stratigraphy and faunal assemblage of Paleocene-Lower Eocene in Iran. National Iran Oil Company. 73 p.
Schaub H. 1981. Nummulites at Assilines de la Téthys paléogène : taxinomie, phylogenèse et biostratigraphie. Atlas I:* Hans Schaub. Birkhäuser. 236 p.
Scotto di Carlo B. 1966. Le Alveoline del Gargano nord-orientale: Palaeontographia Italica. 61: 65-73.
Serra-Kiel J. Hottinger L. Caus E. Drobne K. Ferrandez C. Jauhri A.K. Less G. Pavlovec R. Pignatti J. and Samso J. M. 1998. Larger foraminiferal biostratigraphy of the Tethyan Paleocene and Eocene. Bulletin de la société géologique de France. 169: 281-299.
Setudehnia A. 1967. Dal-Parii Geological Complication Map 1/100,000 scale (sheet 20816E), Iranian Oil Operating Company.
Sirel E. and Deveciler A. 2017. A new late Ypresian species of Asterigerina and the first records of Ornatorotalia and Granorotalia from the Thanetian and upper Ypresian of Turkey. Rivista Italiana di Paleontologia e Stratigrafa. 123: 65-78.
Stöcklin J. 1968. Structural history and tectonics of Iran: a review. AAPG Bulletin. 52: 1229-1258.
White M. R. 1997. A new species of Somalina (Somalina hottingeri) with partially vacuolate lateral walls from the Middle Eocene of Oman. Journal of Micropalaeontology. 16(2), 131-135.
White M.R. 1992. On species identification in the foraminiferal genus Alveolina (Late Paleocene-Middle Eocene). The Journal of Foraminiferal Research, 22 (1): 52–70
Wynd J. G. 1965. Biofacies of the Iranian Oil Consortium Agreement Area: Iranian Oil Operating Companies. Geological and Exploration Division, Rep. 1082, pp. 89.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 576 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 304 |