تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,638 |
تعداد مقالات | 13,319 |
تعداد مشاهده مقاله | 29,877,167 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 11,946,922 |
الگوی میانجیگری ذهنآگاهی در رابطه بین احساس تنهایی و بهزیستی روانشناختی: یک رویکرد میانجیگری تعدیلشده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش نامه روانشناسی مثبت | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 3، دوره 8، شماره 2 - شماره پیاپی 30، شهریور 1401، صفحه 15-32 اصل مقاله (1.66 M) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/ppls.2022.132903.2279 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مرضیه حقایقی1؛ علی مقدمزاده* 2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجو دکتری سنجش و اندازهگیری، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه تهران، تهران ، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استادیار رشته سنجش و اندازهگیری، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران، | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
با توجه به اهمیت بهزیستی روانشناختی بر سلامت روانی و جسمانی افراد و اثرات مخرب احساس تنهایی بر بهزیستی روانشناختی، این مطالعه به بررسی نقش میانجیگری ذهنآگاهی در رابطۀ بین احساس تنهایی و بهزیستی روانشناختی پرداخته است. همچنین، در این مطالعه نقش جنسیت در تعامل بین ذهنآگاهی و بهزیستی روانشناختی بررسی شد. پژوهش حاضر از نوع همبستگی است که در بستر اینترنت انجام شد و تحلیلها از نوع تحلیل رگرسیون تعدیلگری بود. نمونهای شامل 412 بزرگسال علاوه بر ارائه اطلاعات جمعیتشناختی شامل سن و جنسیت، سه پرسشنامه شامل مقیاس احساس تنهایی، نسخه کوتاه بهزیستی روانشناختی و مقیاس ذهنآگاهی را تکمیل کردند. نتایج نشان دادند 48% از واریانس بهزیستی روانشناختی در مدل ارئهشده تبیین میشود. تمامی اثرات مستقیم شامل اثر احساس تنهایی بر بهزیستی روانشناختی، اثر احساس تنهایی بر ذهنآگاهی و اثر مستقیم ذهنآگاهی بر بهزیستی روانشناختی معنادار بود. همچنین، اثر غیرمستقیم احساس تنهایی بر بهزیستی روانشناختی ازطریق ذهنآگاهی معنادار بود. به عبارتی، ذهنآگاهی نقش میانجیگری در تأثیر بین احساس تنهایی و بهزیستی روانشناختی دارد. احساس تنهایی با کاهش ذهنآگاهی به کاهش بهزیستی روانشناختی افراد منجر میشود. نتایج نقش تعدیلگری جنسیت در اثر ذهنآگاهی بر بهزیستی روانشناختی را تأیید کردند؛ به طوری که تأثیر ذهنآگاهی بر بهزیستی روانشناختی در میان زنان شدت بیشتری داشت. یافتههای این مطالعه برای ایجاد راهکاری در جهت کاهش اثرات مخرب احساس تنهایی بر بهزیستی روانشناختی قابل بهرهوری است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
احساس تنهایی؛ بهزیستی روانشناختی؛ ذهنآگاهی؛ سلامت روان؛ جنسیت؛ بزرگسالان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
یکی از اساسیترین مفاهیم روانشناسی مثبتگرا، بهزیستی است. سطوح بالای بهزیستی، حالتی است که فرد شرایط مثبت و در حالت بهینۀ کارکرد قرار دارد (Seligman & Csikszentmihalyi, 2014). افراد برخوردار از سطوح بالای بهزیستی، کمتر در معرض افسردگی و اضطراب قرار میگیرند و تابآوری[1]، خودکارآمدی[2]، سازگاری[3] و سلامت روان بیشتری دارند (Samsari & Soulis, 2019). تا کنون الگوهای متعدد و متفاوتی برای توصیف بهزیستی ارائه شدهاند که آنها در سه گروه دستهبندی میشوند: 1) توصیف براساس رویکرد لذتگرایانه[4]: در این دسته از توصیفات تمرکز بر شادی[5] و لذت[6] است که شناختهشدهترین و شاخصترین مدل ارائهشده، مدل سهگانۀ دینر[7] است (Cooke et al., 2016). 2) رویکرد فضیلتگرایانه[8] که بهزیستی را بر مبنای شکوفاکردن استعدادهای بالقوه[9] و عملکرد بهینه[10] توصیف میکنند. برخلاف رویکرد پیشین که فقط بر هیجانات و رضایت از زندگی تأکید دارد، این رویکرد حوزههای بیشتری از زندگی را شامل میشود. از مشهورترین مدلهای ارائهشده در این رویکرد، مدل ریف (1995) است. مدل ریف با عنوان بهزیستی روانشناختی[11] معرفی میشود (Ryff, 1995) 3). رویکردهایی که بهزیستی را در هر دو حوزۀ لذتگرایانه و فضیلتگرایانه وصف میکنند؛ از مشهورترین این مدلها مدل کییز (1998) و مدل سلیگمن (2012) است (Keyes,1998, and Seligman 2012, as cited in Braaten, 2019). در مدل ریف (1995) بهزیستی روانشناختی با شش مؤلفه پذیرش خود[12]، رشد فردی[13]، هدفمندی در زندگی[14]، تسلط بر محیط[15]، خودمختاری[16] و روابط مثبت با دیگران[17] تعریف میشود. این مدل فقط بر بخش ذهنی متمرکز نیست و عملکرد مثبت را نیز در نظر میگیرد. همچنین، علاوه بر سنجش بهزیستی، سلامت روان را هم میسنجد (Ryff & Singer, 2008). پژوهشهای متنوعی به بررسی مدل بهزیستی روانشناختی ریف پرداختهاند و نشان دادهاند بهزیستی روانشناختی با رضایت بیشتر از زندگی، علائم کمتر افسردگی و اضطراب، سرزندگی، احساس شایستگی، امید به زندگی و سلامت روان بیشتر در ارتباط است (Haghayeghi & Moghadamzadeh, 2021; Trudel-Fitzgerald et al., 2020). پژوهشها نهتنها به بررسی اثرات بهزیستی روانشناختی بر سلامت روان پرداختند، اثرات آن بر سلامت جسمانی را بررسی کردهاند. نتایج حاکی از آن است که بهزیستی روانشناختی یکی از عوامل مؤثر بر کاهش خطرات قلبی عروقی[18]، کاهش کورتیزول بزاقی[19] در طول روز، کاهش پاسخهای التهابی[20] و بهبود کیفیت خواب در سالمندان آمریکایی بوده است (Khalsa & Newberg, 2021). با توجه به اثرات قابل ملاحظه بهزیستی روانشناختی بر سلامت روانی و جسمانی افراد، بررسی عوامل مؤثر بر بهزیستی روانشناختی در جهت بهبود سلامت جامعه، آگاهیدهنده است. احساس تنهایی[21] یکی از عواملی است که بهصورت بالقوه تهدیدی برای بهزیستی روانشناختی به حساب میآید و یک رُخداد رایج در زندگی افراد است. بیشتر ما ممکن است در دورهای از زندگی، احساس تنهایی را تجربه کرده باشیم. میتوان ادعا کرد جمعیت زیادی تجربه احساس تنهایی را دستکم یکبار در زندگی داشتهاند؛ اما تداوم این تجربه تهدیدی جدی بر سلامت روان افراد است (Borawski et al., 2021). احساس تنهایی، یک احساس دردناک تعریف میشود که نشان میدهد نیازهای اجتماعی فرد ازنظر کمی و کیفی بر آورده نمیشوند (Finlay & Kobayashi, 2018). همچنین، روانشناسان احساس تنهایی را یک تجربه عاطفی ناخوشایند و بازدارنده در مناسبات اجتماعی میدانند که ممکن است به اشتغال ذهنی، خستگی، دلمردگی و گریز از جمع منجر شود (Jin et al., 2020). مون (۲۰۰۹) احساس تنهایی را بیانکنندۀ هوشیاری شناختی فرد از کاستیها و نارساناییهای خود در شبکه رابط اجتماعی میداند که احساس غمگینی، دلهره، پوچی و اضطراب را در پی دارد (Moon, 2009)؛ ازاینرو، احساس تنهایی یک عامل بالقوه خطرناک برای سلامت روان انسان در نظر گرفته میشود و پژوهشها نشان دادهاند احساس تنهایی با ضعف در سلامت روان و کاهش بهزیستی روانشناختی همراه است (Chiang et al., 2010; Trudel-Fitzgerald et al., 2020). همچنین، ثابت شده است بین احساس تنهایی و اعتیاد به تلفن همراه (Tan et al., 2013) و مشکلات خواب و افکار خودکشی (Dema et al., 2019)، گرایش به کشیدن سیگار و مواد مخدر و اعتمادبهنفس پایین (Yayan et al., 2019) ارتباط نزدیکی وجود دارد. با توجه به اثرات منفی احساس تنهایی بر سلامت روان و بهزیستی روانشناختی، شناسایی کارکرد این احساس بر بهزیستی روانشناختی در کاهش اثرات مخرب احساس تنهایی در جامعه مؤثر است. ذهنآگاهی[22] یک فرآیند روانشناختی مربوط به آگاهی و توجه به افکار و احساسات در لحظه حال است (Turner, 2009) که اثرات مخرب احساس تنهایی بر بهزیستی روانشناختی را کاهش میدهد. ذهنآگاهی با توجه به لحظه حال و با اتخاذ موضعی پذیرنده و و بدون قضاوت نسبت به تجربیات لحظهحال، آگاهی و هوشیاری[23] را پرورش میدهد (Karremans et al., 2017). بهعبارتی، ذهنآگاهی فرآیندی شناختی دال بر کنترل آگاهانه و حفظ توجه کامل بر افکار لحظه حال است؛ به گونهای که توجه فرد توسط افکار مرتبط با گذشته یا آینده منحرف نشود (Wong & Faikhamta, 2021). نتایج پژوهشها حاکی از رابطۀ مستقیم و نزدیک بین ذهنآگاهی و بهزیستی روانشناختی است (Asadi et al., 2021; Tang et al., 2019) و درمانهای مبتنی بر ذهنآگاهی در کاهش نشانگان اختلال افسردگی و اختلال اضطراب مؤثر بوده است (Navarro-Haro et al., 2019). ذهنآگاهی، افراد را قادر میسازد تا از واکنشهای غیر ارادی خود آگاه باشند و به این ترتیب در مواجهه با افکار و احساسات منفی واکنشی عمل نکنند (Shah, 2021). مطالعات همچنین حاکی از رابطه منفی بین ذهنآگاهی و پریشانی، اضطراب و استرس و افسردگی بوده است (Baloochi Bidokhi et al., 2018; Whitehead et al., 2019). همچنین، نقش میانجیگری ذهنآگاهی در رابطه بین روانرنجوری[24] و بهزیستی ذهنی[25] ثابت شده است (Elliot et al., 2019). ذهنآگاهی یک خصیصه شخصیتی است که میتوان آن را آموزش داد و مطالعات نشان دادهاند آموزش ذهنآگاهی و درمانهای مبتنی بر مراقبه[26] در کاهش احساس تنهایی افراد سالمند مؤثر بوده است (Creswell et al., 2012). با وجود این، سطوح متفاوتی از ذهنآگاهی در میان افراد جامعه وجود دارد و ذهنآگاهی بهعنوان یک ویژگی شخصیتی منجر میشود افراد در مواجهه با احساس تنهایی به گونهای متفاوت برخورد کنند (Lim et al., 2018; Weinstein et al., 2009). بنا به تحقیقات، انتظار میرود افزایش ذهنآگاهی بتواند در جهت یا شدت رابطه بین احساس تنهایی و سلامت روان و بهزیستی روانشناختی مؤثر باشد؛ بنابراین، دور از انتظار نیست که ذهنگاهی نقش میانجیگری در رابطه بین احساس تنهایی و بهزیستی روانشناختی داشته باشد. رُژیانی[27] و همکاران (۲۰۱۷) طی اجرای یک برنامه آموزشی مهارتهای مراقبه به مقایسه دو گروه زنان و مردان پرداختند. نتایج پژوهش آنها حاکی از این بود که زنان تحت تأثیر آموزشهای مراقبه، مهارت ذهنآگاهی خود را بهطور معناداری افزایش میدهند؛ اما تأثیر آموزشها برای مردان معنادار نبود (Rojiani et al., 2017). همچنین، پژوهشی در میان ۱۴۹ نفر از دانشجویان مدیریت ارشد کسبوکار[28] دانشگاه بریتیش کلمبیا[29] به بررسی تأثیر ذهنآگاهی بر عملکرد دانشجویان در زمینه کسبوکار و مقایسه این تأثیرات بین دانشجویان دختر و پسر پرداخت. نتایج نشان دادند تأثیر ذهنآگاهی بر عملکرد دانشجویان دختر مثبت و معنادار است؛ در حالی که در بین پسران معنادار نبود (Shao & Skarlicki, 2009). مطالعات نشان دادند تفاوت بیولوژیکی و عصبشناختی زنان و مردان نقش تعدیلگر در رابطه بین ذهنآگاهی و عملکرد دارد؛ زیرا براساس نتایج پژوهشهای علوم اعصاب، زنان در انجام کارها از هر دو نیمکره مغزی خود استفاده میکنند و اتصالات عصبشناسی بین دو نیمکره مغزی زنان وجود دارد؛ در حالی که مردان در مواجهه با عملکرد از یک نیمکره و معمولاً از نیمکره چپ استفاده میکنند و هیچگونه اتصال عصبشناختی بین دو نیمکره مغزی مردان وجود ندارد (Fine, 2021; Van Honk et al., 2011). این تفاوت بیولوژیکی بین زنان و مردان سبب میشود زنان در مواجهه با انجام کارها بهطور مؤثرتری از مهارتهای ذهنآگاهی استفاده کنند (Shao & Skarlicki, 2009). به دیگر سخن، ذهنآگاهی به زنان که قادرند در لحظه از هر دو نیمکره مغزشان استفاده کنند، بهصورت موثرتری در بهبود عملکرد کمک میکند. براساس جستجوی نویسندگان، تا کنون هیچ پژوهشی به بررسی نقش تعدیلگر جنسیت در رابطه بین ذهنآگاهی و بهزیستی روانشناسی نپرداخته است. با توجه به پژوهشهای حوزه علوم اعصاب و تفاوتهای بیولوژیکی بین زنان و مردان، انتظار میرود جنسیت در رابطه بین ذهنآگاهی و بهزیستی روانشناختی، نقش تعدیلگر و رابطه بین ذهنآگاهی و بهزیستی روانشناختی در بین زنان احتمالاً شدت بیشتری داشته باشد. با توجه به مطالب بحثشده، این فرضیهها در پژوهش بررسی شدهاند: 1. احساس تنهایی بهصورت معکوس، بهزیستی روانشناختی را پیشبینی میکند. 2. ذهنآگاهی نقش میانجیگر در رابطه بین احساس تنهایی و بهزیستی روانشناختی دارد. 3. جنسیت نقش تعدیلگر در رابطه بین ذهنآگاهی و بهزیستی روانشناختی دارد.
مدل مفهومی فرضیههای فوق در شکل 1 ارائه شده است.
روش روش، جامعۀ آماری و نمونه: روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از حیث گردآوری دادهها در زمره پژوهشهای پیمایشی و به لحاظ ماهیت و شیوه اجرا همبستگی و به عبارت دقیقتر، بررسی روابط علی غیرآزمایشی قرار دارد که در بستر اینترنت بهوسیلۀ پلتفرم گوگل اجرا شد. جامعۀ آماری شامل تمامی بزرگسالان بالای 18 سال بود که در شبکههای اجتماعی شامل واتساپ، تلگرام، اینستاگرام و شاد فعال بودند. تعداد ۴۶۴ نفر به پرسشنامهها پاسخ دادند. از این میان، ۳۱ پرسشنامه به علت ناقصبودن پاسخها حذف شدند. همچنین، با توجه به اینکه معیار ورود به نمونه بزرگسالان بالای ۱۸ سال بود، تعداد ۱۵ پرسشنامه که پاسخدهندگان آنها کمتر از ۱۸ سال داشتند، از نمونه حذف شدند. بعد از غربالگری دادهها، نمونه شامل ۲۶۴ زن (64%) و ۱۴۸ مرد (36%) و میانگین سنی نمونه ۹۵/۳۷ با انحراف معیار ۵۴/۸ است. تعداد ۱۱۷ نفر (28%) از اعضای نمونه مجرد و ۲۹۵ نفر (72%) متأهل بودند. ابزار سنجش: مقیاس احساس تنهایی دی جونگ گیرولد[30]: این مقیاس برای اندازه گیری احساس تنهایی استفاده شد. دیجونگ و تیلبرگ نسخه یازده سؤالی پرسشنامه احساس تنهایی را در سال 1985 و نسخه شش سؤالی آن را در سال 2006 توسعه دادند. در این پژوهش از نسخه یازده سؤالی آن استفاده شد. این پرسشنامه دارای 11 سؤال با پاسخهای لیکرت پنجدرجهای (از کاملاً موافقم=5 تا کاملاً مخالفم=1) است. شش گویه احساس منفی عدم رضایت از روابط اجتماعی را توصیف میکند؛ در حالی که پنج گویه شامل گزارههای مثبت است که رضایت از روابط بین فردی را توصیف میکند. ازنظر نظری، این ابزار، احساسات خفیف و شدید تنهایی و همینطور احساسات مربوط به محرومیت پنهان را اندازهگیری میکند. نمره کل پرسشنامه از جمع نمره دو زیرمقیاس به دست میآید (De Jong-Gierveld & Kamphuls, 1985; De Jong Gierveld & Tilburg, 2006). حسنآبادی (1399) نسخه شش سؤالی این پرسشنامه را اعتباریابی و همسانی درونی آن را 76/0 گزارش کرد (Hosseinabadi et al., 2021). در مطالعه حاضر، آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 89/0 بود. نسخۀ کوتاه مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف[31] (PWB-18): این پرسشنامه با 18 سؤال و شش زیرمقیاس شامل «پذیرش خود»، «تسلط بر محیط»، «روابط مثبت با دیگران»، «هدفمندی در زندگی، «رشد فردی» و «خودمختاری» در مقیاس لیکرت ششدرجهای (از کاملاً مخالف=1 تا کاملاً موافق=6) طراحی شده است (Ryff & Keyes, 1995). سفیدی و فرزاد (1391) نسخه فارسی این مقیاس را اعتباریابی و آلفای کرونباخ را برای کل مقیاس 83/0 و برای شش خردهمقیاس آن بین 65/0 تا 75/0 گزارش کردند (Sefidi & Farzad, 2012). در این پژوهش، همسانی درونی با استفاده از آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 89/0 به دست آمد و برای شش خردهمقیاس آن بین 61/0و 73/0 بود. مقیاس ذهنآگاهی[32] (MAAS): این مقیاس یک آزمون ۱۵ سؤالی است که براون و ریان (۲۰۰۳) آن را بهمنظور سنجش سطح هشیاری و توجه نسبت به رویدادها و تجارب جاری در زندگی روزمره طراحی کردهاند. سؤالهای آزمون، سازه ذهنآگاهی را در مقیاس لیکرت ششدرجهای (تقریباً همیشه=6 و تقریباً هرگز=1 ) میسنجد. این مقیاس یک نمره کلی برای ذهنآگاهی به دست میدهد که دامنه آن از ۱۵ تا ۹۰ متغیر بوده و نمره بالاتر نشاندهندۀ ذهنآگاهی بیشتر است. همسانی درونی این پرسشنامه براساس ضریب آلفای کرونباخ از 80/0 تا 87/0 گزارش شده است (Nasiri et al., 2015). در مطالعۀ حاضر، آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 86/0 بود. روش اجرا و تحلیل: برای تحلیل یافتههای توصیفی مانند میانگین و انحرافمعیار و یافتههای استباطی مانند همبستگی و مقایسه میانگین گروهها از نرمافزار SPSS26 استفاده شد. برای تحلیلهای مربوط به نقش میانجیگری و تعدیلگری متغیرها از نرمافزار SPSSPROCESS Macro version 3.5 استفاده شد. هِیز[33] (2012) این نرمافزار را توسعه داده است. به بیان هِیز (2012) رویکردهای سنتی برای برآورد قدرت در تحلیلهای رگرسیون تعدیلگری مناسب نیستند؛ ازاینرو، او نرمافزار SPSSPROCESS Macro را توسعه داد (Hayes, 2012). ابتدا برای بررسی رابطه میانجیگری ذهنآگاهی در رابطۀ بین احساس تنهایی و بهزیستی روانشناختی از مدل میانجیگری ساده (مدل 4 در نرمافزار SPSSPROCESS Macro) استفاده شد، سپس برای بررسی رابطه میانجیگری تعدیلشده متناسب با فرضیههای پژوهش (شکل 1) از مدل 14 در نرمافزار استفاده شد. برآورد براساس فاصله اطمینان 99% و 10،000بوت استرپینگ[34] بود.
یافتهها غربالگری دادهها با نرمافزار SPSS26 انجام شد. نتایج نشان دادند عامل تورم واریانس[35] برای متغیرهای احساس تنهایی، بهزیستی روانشناختی و ذهنآگاهی بهترتیب 30/1، 85/1 و 89/1 و عامل تالرنس[36] برای متغیرها بهترتیب ذکرشده برابر 76/0، 54/0 و 52/0 است که نشان میدهد همخطی چندگانه[37] در دادهها وجود ندارد. آماره دوربین واتسون[38] 83/1بود (بین ۲- و ۲+) که نشان میدهد خودهمبستگی[39] در دادهها وجود ندارد. برای شناسایی دادههای پرت چندمتغیره[40] از فاصله ماهالانوبیس[41] (MD) استفاده شد و تعداد ۶ مشاهده که شاخص MD آنها بزرگتر از 27/16 بود، از دادهها حذف شدند (01/0>p، 3=df، 27/16<MD) (Meyers et al., 2016). درنهایت، تحلیل بر ۴۱۲ پاسخدهنده انجام شد. آمارههای توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و همبستگیهای مرتبه صفر برای متغیرهای پژوهش شامل احساس تنهایی، ذهنآگاهی و بهزیستی روانشناختی در جدول 1 ارائه شدهاند.
با توجه به جدول ۱، همبستگی بین تمامی متغیرها پژوهش در سطح ۰۱/۰ معنادار است و بیشترین همبستگی بین بهزیستی روانشناختی و ذهنآگاهی (66/0=r) و کمترین همبستگی بین احساس تنهایی و بهزیستی روانشناختی (43/0-=r) است. همبستگی بین احساس تنهایی با هر دو متغیر بهزیستی روانشناختی (43/0-=r) و ذهنآگاهی (45/0-=r) بهصورت منفی معنادار است. مقایسۀ متغیرهای پژوهش بین دو گروه زنان و مردان نشان داد بین زنان و مردان ازنظر احساس تنهایی (93/0=p، 86/0-=t) و ذهنآگاهی (67/0=p، 43/0-=t) و بهزیستی روانشناختی (93/0=p، 09/0=t) تفاوت معناداری وجود ندارد. ابتدا برای بررسی این فرضیه که ذهنآگاهی نقش میانجیگری در رابطه بین احساس تنهایی و بهزیستی روانشناختی دارد، از مدل میانجیگری ساده (مدل ۴ در نرمافزار SPSS PROCESS Macro) استفاده شد. اثر میانجیگری در این رابطه معنادار بود و 46% از واریانس بهزیستی روانشناختی در این مدل تبیین شد (000/0>p، 86/173= (409 ، 2)F، 46/0=2R، 68/0=R). در جدول دو شاخصهای آماری مدل میانجیگری ذهنآگاهی در رابطه بین احساس تنهایی و بهزیستی روانشناختی ارائه شدهاند. با توجه به جدول ۲، اثر کلی احساس تنهایی بر بهزیستی روانشناختی بهصورت معکوس معنادار است (00/0>p، 43/0-= βstandardized، 28/0-=b) (تأیید فرضیه اول). همچنین، اثر غیرمستقیم احساس تنهایی بر بهزیستی روانشناختی ازطریق ذهنآگاهی معنادار ( (13/0-، 23/0-)CI99%، 18/0-=b) با ضریب تأثیری بیشتر از اثر مستقیم آن (001/0=p، 11/0-=b، 17/0-= βstandardized) است. هر دو اثر غیرمستقیم استانداردشدۀ پارهای ( (22/0-،38/0-)CI99%، 30/0-= βstandardized) و کامل ((20/0-، 34/0-)CI99%، 27/0-= βstandardized) معنادار است و ضریب تأثیر اثر غیرمستقیم استانداردشدۀ پارهای بیشتر از اثر غیرمستقیم استانداردشدۀ کامل است. نتایج جدول ۲ نشان میدهند احساس تنهایی بهصورت معکوس و معنادار، ذهنآگاهی را پیشبینی میکند (000/0>p، 46/0-= βstandardized، 41/0-=b). همچنین، اثرپیشبینیکنندۀ ذهنآگاهی بر بهزیستی روانشناختی مستقیم و معنادار است (00/0>p، 59/0= βstandardized، 44/0=b). برای بررسی مدل فرضیهای مطرحشده در پژوهش (شکل۱)، از مدل میانجیگریتعدیلشده (مدل14 در نرمافزار SPSSPROCESS Macro) استفاده شد. اثر میانجیگریتعدیلشده در این رابطه معنادار بود و ۴8٪ از واریانس بهزیستی روانشناختی در این مدل تبیین میشد (000/0>p، 09/90= (407 ، 4)F، 48/0=2R، 69/0=R). در جدول 3 آمارههای مربوط به مسیرها در مدل میانجیگری تعدیلشده ارائه شدهاند (تأیید فرضیه دوم).
با توجه به جدول ۳، اثر تعاملی جنسیت بر رابطه بین ذهنآگاهی و بهزیستی روانشناختی ازنظر آماری معنادار است (تأیید فرضیه سوم).
شکل 2. اثر تعاملی جنسیت در اثر بین ذهنآگاهی بر بهزیستی روانشناختی Figure 2. The interactive effect of gender as a result of mindfulness on psychological well-being
با توجه به شکل ۲، جنسیت در تأثیر ذهنآگاهی بر بهزیستی روانشناختی اثر تعاملی دارد و اثر بین این دو متغیر در زنان (خط قرمز) (00/0>p، 56/0=b) نسبت به مردان (خط آبی) (00/0>p، 39/0=b) شدت بیشتری دارد.
بحث با توجه به اینکه مطالعات پیشین نشان دادهاند بهزیستی روانشناختی تأثیرات بسزایی بر سلامت جسمانی و روانی جامعه دارد، بررسی عوامل مؤثر بر بهزیستی روانشناختی در جهت بهبود آن در جامعه راهگشا است. در این مطالعه، رابطۀ احساس تنهایی و بهزیستی روانشناختی بررسی شد. در این راستا ابتدا نقش میانجیگری ذهنآگاهی در رابطه بین احساس تنهایی و بهزیستی روانشناختی بررسی شد. نتایج، نقش میانجیگری ذهنآگاهی در این رابطه را تأیید کردند. به عبارتی، احساس تنهایی با کاهش ذهنآگاهی، بهزیستی روانشناختی را کاهش میدهد. یافتههای این مطالعه همسو با نتایج مطالعه واینستین، براون و رایان (۲۰۰۹)است. آنها در مطالعه خود با تأیید اینکه ذهنآگاهی یک عامل محافظتی در برابر اثرات نامطلوب رویدادهای ناگوار زندگی است، دو مکانیسم اصلی برای آن تعریف کردند. نخست، ذهنآگاهی با تقویت ارزیابیهای عینی از رویدادهای زندگی، افزایش حساسیتزدایی، کاهش واکنشهای عاطفی به رویدادهای تهدیدکننده و کاهش ارزیابیهای منفی بر ارزیابی شناختی فرد اثر میگذارد. دوم، ذهنآگاهی، افراد را توانمند میکند تا بتوانند از راهبردها و راهکارهای مقابلهای سازگاری بیشتر استفاده کنند و کمتر به سمت رفتارهای مقابلهای اجتنابی بروند. بدین ترتیب ذهنآگاهی به افراد کمک میکند در رویدادهای ناگوار زندگی سطح بهینهتری از بهزیستی روانشناختی را کسب کنند (Weinstein et al., 2009). با توجه به اینکه ذهنآگاهی یک خصیصۀ شخصیتی قابل آموزش و یادگیری است (Karremans et al., 2017)، میتوان با بهبود ذهنآگاهی افراد ازطریق آموزشهای مراقبه، اثرات منفی احساس تنهایی بر بهزیستی روانشناختی را کاهش داد (Borawski et al., 2021; Sorrell, 2015). یافتههای این مطالعه تأیید کرد افرادی که سطوح بالاتری از ذهنآگاهی را دارند، بهزیستی روانشناختی بالاتر و احساس تنهایی کمتری را گزارش کردهاند و این یافته همسو با مطالعاتی است که وجود رابطه مثبت و معنادار بین ذهنآگاهی و بهزیستی روانشناختی (Navarro-Haro et al., 2019; Tang et al., 2019) و همچنین رابطه منفی و معنادار بین ذهنآگاهی و احساس تنهایی (Creswell et al., 2012; Lim et al., 2018) را تأیید کردهاند؛ اما تا کنون مطالعات زیادی به بررسی نقش میانجیگری ذهنآگاهی در رابطه پیشبینیکنندۀ بین احساس تنهایی و بهزیستی روانشناختی نپرداخته است و این مطالعه از این حیث بر دانش موجود میافزاید. چون آموزشهایی که بر روی مراقبه (به عنوان روش افزایش ذهنآگاهی) انجام گرفته تفاوتهایی را بین زنان و مردان نشان میدهد (Rojiani et al., 2017) به نظر میرسد که توانایی ذهنآگاهی نیز بین زنان و مردان متفاوت باشد و این تفاوت قابل استناد به تفاوتهای بیولوژیکی بین زنان و مردان است. شوآ و اسکارلیکی (۲۰۰۹) با اشاره به مطالعات حوزه علوم اعصاب، استدلال میکند تفاوتهای بیولوژیکی و عصبشناختی بین زنان و مردان سبب شده است زنان در فعالیتها و عملکرد خود بیشتر از مهارت ذهنآگاهی استفاده کنند؛ زیرا ثابت شده است بین دو نیمکره مغزی زنان ارتباطهای عصبی وجود دارد و زنان در آنِواحد میتوانند از هر دو نیمکره مغزی استفاده کنند؛ درحالی که دو نیمکره مغزی مردان از یکدیگر جداست و مردها از یک نیمکره مغزی و معمولاً از نیمکره چپ برای انجام امور استفاده میکنند. این توانایی زنان در استفاده همزمان از هر دو نیمکره مغزی سبب شده است بهطور مؤثرتری از مهارتهای ذهنآگاهی در عملکرد خود استفاده کنند (Shao & Skarlicki, 2009). از این حیث که عملکرد بهتر میتواند بهزیستی روانشناختی بهتری را به دنبال داشته باشد (Ryff & Singer, 2008). مطالعه حاضر به بررسی نقش جنسیت بر تعامل بین ذهنآگاهی و بهزیستی روانشناختی پرداخت و یافتهها همسو با مطالعه شوآ و و اسکارلیکی (۲۰۰۹) بود و نشان داد رابطه بین ذهنآگاهی و بهزیستی روانشناختی در میان زنان شدت بیشتری دارد. به عبارتی، زنان بهطور مؤثرتری از مهارتهای ذهنآگاهی خود برای بهبود بهزیستی روانشناختی استفاده میکنند. اگرچه نقش جنسیت بر تعامل بین ذهنآگاهی و عملکرد اثبات شده، نقش تعدیلگری جنسیت بر رابطه بین ذهنآگاهی و بهزیستی روانشناختی بررسی نشده است و از این حیث، یافتۀ مطالعه حاضر میتواند بر دانش موجود بیافزاید. در یک جمعبندی میتوان گفت یکی از راههای کاهش اثرات مخرب احساس تنهایی بر بهزیستی روانشناختی، افزایش سطح ذهنآگاهی افراد ازطریق آموزشهای ذهنآگاهی مانند آموزش مراقبه است و با توجه به اینکه تأثیر ذهنآگاهی بر بهبود بهزیستی روانشناختی در جامعه زنان اثربخشی بیشتر دارد، این راهکارها میتواند متمرکز بر جامعه زنان باشد. در این پژوهش، محدودیتهایی وجود دارد که ممکن است بر تفسیر نتایج اثر بگذارد. با توجه به اینکه مطالعه در نمونهای مقطعی اجرا شده است، نمیتوان از آن علیت را استنباط کرد. علاوه بر این، با توجه به اینکه نحوۀ جمعآوری دادهها بهصورت دردسترس و با استفاده از بستر اینترنت بوده، شیوه نمونهگیری ممکن است بهطور ناخواسته سبب سوگیری به نفع گروهی خاص شود؛ ازاینرو، تعمیم نتایج باید با احتیاط انجام شود. همچنین، جامعه پژوهش بزرگسالان بالای 18 سال بوده و برای تعمیم نتایج به جامعه کودکان و نوجوانان نیاز است مطالعات دقیقتری صورت بگیرد.
[1]. resilience [2]. self-efficacy [3]. adaptation [4]. hedonic [5]. happiness [6]. pleasure [7]. Diener [8]. eudaimonic [9]. potential talents [10]. optimal functioning [11]. psychological well-being [12]. self-acceptance [13]. personal growth [14]. purpose in life [15]. environmental mastery [16]. autonomy [17]. positive relations with others [18]. cardiovascular risks [19]. salivary cortisol [20]. inflammatory responses [21]. Loneliness [22]. Mindfulness [23]. awareness and consciousness [24]. neuroticism [25]. subjective well-being [26]. Meditation Training [28]. Master of Business Administration [29]. British Columbia [30]. De Jong-Gierveld [31]. Ryff scales of psychological well-being (PWB-18-items) [32]. The Mindful Attention Awareness Scale ( MAAS) [33]. Hayes [34]. bootstraping [35]. Variance Inflation Factor (VIF) [36]. Tolerance values [37]. Multicollinearity [38]. Durbin Watson (DW) statistic [39]. Autocorrelation [40]. Multivariate outliers [41]. Mahalanobis distance | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اسدی، ر.، یاریاری، ف.، شاهقلیان، م. (1400). نقش ذهنآگاهی بر خوداستعلایی و بهزیستی فضیلتگرا با میانجیگری معنا در زندگی در تمرینکنندگان یوگا. پژوهشنامه روانشناسی مثبت، 7(3)، 75-90.
بلوچیبیدختی، م.، موسوی، ا.، مشکی، م.، و پناهیشهری، م. (1396). پیشبینیکانون کنترل سلامت زنان براساسخوشبینی و ذهنآگاهی. پژوهشنامه روانشناسی مثبت، 3(4)، 64-51.
حسینآبادی، ر.، فروغان، م.، قائدامینیهارونی، غ. بیرانوند، ر.، پورنیا، ی. (1399). ویژگیهای روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه شش سؤالی تنهایی دیجانگ گیرولد در سالمندان ایرانی. نشریه علمیپژوهشی سالمند، 15(3)، 349-338.
سفیدی، ف.، ، فرزاد، و. ا (1391)، رواسازی آزمون به زیستی روانشناختی ریف در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قزوین. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی قزوین، 16(1)، 71-65.
میرز، ل. ا.، گامست، گ.، و گارینو، ا. ج. (1391). پژوهش چندمتغیری کاربردی (طرح و تفسیر)، مترجمان: ح. پاشاشریفی، م. حبیبی، س. د. رضاخانی، و. ا. فرزاد، ح. حسنآبادی، ب. ایزانلو، جلد اول. انتشارات رشد (سال انتشار به زبان اصلی، 2006).
نصیری، م.، کارسازی، ح.، اسماعیلپور، ف. ، و بیرامی، م. (1395). تأثیر معنی در زندگی، ذهنآگاهی و تابآوری در شکوفایی دانشجویان، پژوهشنامه روانشناسی مثبت، 1(3)، 32-21
References
Abdul Kadir, N. B. y., Mohd, R. H., & Dimitrova, R. (2021). Promoting Mindfulness Through the 7Cs of Positive Youth DevelopmentYouth Development (YD) in MalaysiaMalaysia. In R. Dimitrova & N. Wiium (Eds.), Handbook of Positive Youth Development: Advancing Research, Policy, and Practice in Global Contexts (pp. 49-62). Springer International Publishing. https://doi.org/10.1007/978-3-030-70262-5_4
Asadi, R., Yar Yari, F., & Shahgholian, M. (2021). The Role of Mindfulness on Self-Transcendence and Eudaimonic Well-Being with Mediation of Meaning in Life Among Yoga Practitioners. Positive Psychology Research, 7(3), 75-90. (in Persian)
Baloochi Bidokhi, M., Mousavi, A., Moshki, M., & Panahi Urban, M. (2018). Predicting Health Locus of Control in Women through Optimism and Mindfulness. Positive Psychology Research, 3(4), 51-64. (in Persian)
Borawski, D., Siudak, A., Pawelec, A., Rozpara, B., & Zawada, M. (2021). The interplay between loneliness, mindfulness, and presence of meaning. Does search for meaning matter? Personality and Individual Differences, 172, 110580.
Braaten, A., Huta, V., Tyrany, L., & Thompson, A. (2019). Hedonic and eudaimonic motives toward university studies: How they relate to each other and to well-being derived from school. Journal of Positive Psychology and Wellbeing, 3(2), 179-196.
Chiang, K. J., Chu, H., Chang, H. J., Chung, M. H., Chen, C. H., Chiou, H. Y., & Chou, K. R. (2010). The effects of reminiscence therapy on psychological well‐being, depression, and loneliness among the institutionalized aged. International Journal of Geriatric Psychiatry, 25(4), 380-388.
Cooke, P. J., Melchert, T. P., & Connor, K. (2016). Measuring well-being: A review of instruments. The Counseling Psychologist, 44(5), 730-757.
Creswell, J. D., Irwin, M. R., Burklund, L. J., Lieberman, M. D., Arevalo, J. M., Ma, J., Breen, E. C., & Cole, S. W. (2012). Mindfulness-based stress reduction training reduces loneliness and pro-inflammatory gene expression in older adults: a small randomized controlled trial. Brain, Behavior, & Immunity, 26(7), 1095-1101.
De Jong-Gierveld, J., & Kamphuls, F. (1985). The development of a Rasch-type loneliness scale. Applied Psychological Measurement, 9(3), 289-299.
De Jong Gierveld, J., & Tilburg, T. V. (2006). A 6-item scale for overall, emotional, and social loneliness: Confirmatory tests on survey data. Research on Aging, 28(5), 582-598.
Dema, T., Tripathy, J. P., Thinley, S., Rani, M., Dhendup, T., Laxmeshwar, C., Tenzin, K., Gurung, M. S., Tshering, T., & Subba, D. K. (2019). Suicidal ideation and attempt among school going adolescents in Bhutan–a secondary analysis of a global school-based student health survey in Bhutan 2016. BMC public health, 19(1), 1-12.
Elliot, A. J., Gallegos, A. M., Moynihan, J. A., & Chapman, B. P. (2019). Associations of mindfulness with depressive symptoms and well-being in older adults: the moderating role of neuroticism. Aging & Mental Health, 23(4), 455-460.
Fine, C. (2021). Fairly Criticized, or Politicized? Conflicts in the Neuroscience of Sex Differences in the Human Brain. Cold Spring Harbor Perspectives in Biology, a039115.
Finlay, J. M., & Kobayashi, L. C. (2018). Social isolation and loneliness in later life: A parallel convergent mixed-methods case study of older adults and their residential contexts in the Minneapolis metropolitan area, USA. Social Science & Medicine, 208, 25-33.
Haghayeghi, M., & Moghadamzadeh, A. (2021). Loneliness and Psychological Well-Being: Examining Mindfulness and Presence of Meaning in Life as Multiple Mediators. Annals of the Romanian Society for Cell Biology, 25(7), 543-551.
Hayes, A. F. (2012). PROCESS: A versatile computational tool for observed variable mediation, moderation, and conditional process modeling. University of Kansas, KS.
Hosseinabadi, R., Foroughan, M., Harouni, G. G., Lotfi, M.-S., & Pournia, Y. (2021). Psychometric properties of the persian version of the 11-item de jong gierveld loneliness scale in iranian older adults. Evaluation & the Health Professions, 44(4), 378-384. (in Persian)
Jin, Y., Zhang, M., Wang, Y., & An, J. (2020). The relationship between trait mindfulness, loneliness, regulatory emotional self-efficacy, and subjective well-being. Personality and Individual Differences, 154, 109650.
Karremans, J. C., Schellekens, M. P., & Kappen, G. (2017). Bridging the sciences of mindfulness and romantic relationships: A theoretical model and research agenda. Personality and Social Psychology Review, 21(1), 29-49.
Khalsa, D. S., & Newberg, A. B. (2021). Spiritual fitness: a new dimension in Alzheimer’s disease prevention. Journal of Alzheimer's Disease, 80(2), 505-519.
Klainin-Yobas, P., Ramirez, D., Fernandez, Z., Sarmiento, J., Thanoi, W., Ignacio, J., & Lau, Y. (2016). examining the predicting effect of mindfulness on psychological well-being among undergraduate students: A structural equation modelling approach. Personality and Individual Differences, 91, 63-68.
Lim, J., Teng, J., Patanaik, A., Tandi, J., & Massar, S. A. (2018). Dynamic functional connectivity markers of objective trait mindfulness. NeuroImage, 176, 193-202.
Lindsay, E. K., Young, S., Brown, K. W., Smyth, J. M., & Creswell, J. D. (2019). Mindfulness training reduces loneliness and increases social contact in a randomized controlled trial. Proceedings of the National Academy of Sciences, 116(9), 3488-3493.
MacDonald, H. Z., & Baxter, E. E. (2017). Mediators of the relationship between dispositional mindfulness and psychological well-being in female college students. Mindfulness, 8(2), 398-407.
Meyers, L. S., Gamst, G., & Guarino, A. J. (2016). Applied multivariate research: Design and interpretation. (H. Pasha Sharifi, V. Farzad, S. Reza Khani, H. Hassan Abadi, B. Ezanloo, & M. Habibi, Trans.). Roshd Publisher. (Original work published 2006). (in Persian)
Moon, S.-H. (2009). Relationship of peer relationships, perceived parental rearing attitudes, self-reported attachment security, to loneliness in upper elementary school-age children. Journal of Korean Academy of Nursing, 39(3), 401-408.
Nasiri, M., Karsazi, H., Esmaeilpour, F., & Beyrami, M. (2015). The Role of Meaning in Life, Mindfulness and Resilience in the Flourishing of Students. Positive Psychology Research, 1(3), 21-32. (in Persian)
Navarro-Haro, M. V., Modrego-Alarcón, M., Hoffman, H. G., López-Montoyo, A., Navarro-Gil, M., Montero-Marin, J., García-Palacios, A., Borao, L., & Garcia-Campayo, J. (2019). Evaluation of a mindfulness-based intervention with and without virtual reality dialectical behavior therapy® mindfulness skills training for the treatment of generalized anxiety disorder in primary care: a pilot study. Frontiers in Psychology, 10, 55.
Rojiani, R., Santoyo, J. F., Rahrig, H., Roth, H. D., & Britton, W. B. (2017). Women benefit more than men in response to college-based meditation training. Frontiers in Psychology, 8, 551.
Ryff, C. D. (1995). Psychological well-being in adult life. Current directions in psychological science, 4(4), 99-104.
Ryff, C. D., & Keyes, C. L. M. (1995). The structure of psychological well-being revisited. Journal of Personality and Social Psychology, 4(69), 719-727. https://doi.org/https://doi.org/10.1037/0022-3514.69.4.719
Ryff, C. D., & Singer, B. H. (2008). Know thyself and become what you are: A eudaimonic approach to psychological well-being. Journal of Happiness Studies, 9(1), 13-39.
Samhkaniyan, E., Mahdavi, A., Mohamadpour, S., & Rahmani, S. (2015). The effectiveness of mindfulness-based cognitive therapy on quality of life and loneliness of women with HIV. Journal of Medicine and Life, 8(Spec Iss 4), 107.
Samsari, E. P., & Soulis, S.-G. (2019). Problem Solving and Resilience Self-Efficacy as Factors of Subjective Well-Being in Greek Individuals with and without Physical Disabilities. International Journal of Special Education, 33(4), 938-953.
Sefidi, F., & Farzad, V. (2012). Validated measure of Ryff psychological well-being among students of Qazvin University of Medical Sciences (2009). Journal of Inflammatory Diseases, 16(1), 65-71. (in Persian)
Seligman, M. E., & Csikszentmihalyi, M. (2014). Positive psychology: An introduction. In Flow and the Foundations of Positive Psychology (pp. 279-298). Springer.
Shah, P. (2021). Mindfulness—A Catalyst for DEI. In Creating a Culture of Diversity and Inclusiveness in India Inc. (pp. 193-207). Springer.
Shao, R., & Skarlicki, D. P. (2009). The role of mindfulness in predicting individual performance. Canadian Journal of Behavioural Science/Revue Canadienne Des Sciences du Comportement, 41(4), 195.
Sorrell, J. M. (2015). Meditation for older adults: a new look at an ancient intervention for mental health. Journal of Psychosocial Nursing and Mental Health Services, 53(5), 15-19.
Tan, Ç., Pamuk, M., & Dönder, A. (2013). Loneliness and mobile phone. Procedia-Social and Behavioral Sciences, 103, 606-611.
Tang, Y.-Y., Tang, R., & Gross, J. J. (2019). Promoting psychological well-being through an evidence-based mindfulness training program. Frontiers in Human Neuroscience, 13, 237.
Trudel-Fitzgerald, C., Kubzansky, L. D., & VanderWeele, T. J. (2020). A review of psychological well-being and mortality risk: are all dimensions of psychological well-being equal? Measuring Well-Being, 136-188.
Turner, K. (2009). Mindfulness: The present moment in clinical social work. Clinical Social Work Journal, 37(2), 95-103.
Van Honk, J., Schutter, D. J., Bos, P. A., Kruijt, A.-W., Lentjes, E. G., & Baron-Cohen, S. (2011). Testosterone administration impairs cognitive empathy in women depending on second-to-fourth digit ratio. Proceedings of the National Academy of Sciences, 108(8), 3448-3452.
Weinstein, N., Brown, K. W., & Ryan, R. M. (2009). A multi-method examination of the effects of mindfulness on stress attribution, coping, and emotional well-being. Journal of Research in Personality, 43(3), 374-385.
Whitehead, R., Bates, G., Elphinstone, B., Yang, Y., & Murray, G. (2019). Nonattachment mediates the relationship between mindfulness and psychological well-being, subjective well-being, and depression, anxiety and stress. Journal of Happiness Studies, 20(7), 2141-2158.
Wong, Y. Y., & Faikhamta, C. (2021). Mindfulness in Daily Life Heuristic for Cultivating an Equanimous Mind. In Transforming Learning and Teaching (pp. 231-255). Brill.
Yayan, E. H., Suna Dağ, Y., & Düken, M. E. (2019). The effects of technology use on working young loneliness and social relationships. Perspectives in Psychiatric Care, 55(2), 194-200.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,866 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 861 |