تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,652 |
تعداد مقالات | 13,408 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,249,802 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,087,850 |
بررسی فلور، شکل زیستی و عناصر رویشی منطقۀ گاماسیاب در نهاوند (استان همدان) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تاکسونومی و بیوسیستماتیک | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 3، دوره 14، شماره 50، خرداد 1401، صفحه 25-64 اصل مقاله (3.2 M) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/tbj.2022.133362.1197 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسنده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کیوان صفی خانی* | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
استادیار پژوهش، بخش تحقیقات منابع طبیعی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، همدان، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف از این پژوهش، ارائۀ فهرست فلوریستیک، تعیین شکلهای زیستی و پراکنش جغرافیایی گیاهان منطقۀ گاماسیاب در فاصلۀ 20 کیلومتری جنوب نهاوند (استان همدان) در مسیر جادۀ نورآباد بود. ارتفاعات منطقه شامل بخشی از رشتهکوه زاگرس به نام کوه گرین (گرو) و شامل قلههای متعددی است. بلندترین قلۀ این ارتفاعات در استان همدان، قلۀ یالکبود با ارتفاع 3541 متر از سطح دریا است. مساحت منطقۀ بررسیشده 1899 هکتار بود. نمونههای گیاهی از نقاط مختلف منطقه طی فصول مناسب بین سالهای 1372 تا 1400 جمعآوری و شناسایی شد. طیف زیستی گیاهان این منطقه با تعیین درصد گونههای متعلق به هریک از شکلهای زیستی ترسیم شد. براساس اطلاعات بهدستآمده از پراکنش جغرافیایی گونههای شناساییشده و منابع موجود، درصد عناصر رویشی منطقهای تعیین شد. گیاهان شناساییشده شامل 51 تیره، 203 جنس و 311 گونۀ گیاهی است. هفت تیره از گیاهان از تکلپهایها، 43 تیره از دولپهایها و یک تیره از نهانزادان آوندی است. تیرههای Asteraceae، Lamiaceae، Fabaceae، Poaceae، Apiaceae و Caryophyllaceae تیرههای بزرگتر گیاهان منطقه محسوب میشود. گیاهان این منطقه ازنظر شکل زیستی، 1/41 درصد همیکریپتوفیت، 26 درصد تروفیت، 41/13 درصد کامفیت، 41/13 درصد ژئوفیت، 2/3 درصد فانروفیت، 6/1 درصد پارازیت و 96/0 درصد هلوفیت است. ازنظر پراکنش جغرافیایی بیشترین سهم مربوط به عناصر ایرانی - تورانی (52/67 درصد) است و سایر گونهها به دو یا چند ناحیۀ جغرافیایی تعلق دارد. 34 گونۀ گیاهی انحصاری ایران است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فلوریستیک؛ کورولوژی؛ گرین؛ زاگرس؛ ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه گیاهان برای تداوم خدمات اکوسیستم، یعنی آب، هوا و خاک حاصلخیز، ضروری هستند (Hawksworth and Arroyo, 1995). گیاهشناسانی که نمونههای گیاهی را جمعآوری و یادداشتبرداری میکنند، اغلب اهداف و گرایشهای متفاوتی دارند (برای مثال، جمعآوری متمرکز گونههای نادر، تمرکز بر گونههای مهاجم و جمعآوری دادهها در فصول خاص) و ممکن است هدف مشترکی از بررسی فلور کامل منطقه نداشته باشند (Searcy 2012; Vellend et al. 2013; Bertin 2013; Daru et al. 2017; Guerin et al. 2018). این دادهها اطلاعات بنیادی مهم و دردسترس عموم را برای بررسی بحران تنوع زیستی فراهم میکند (Funk et al., 2007). در همین راستا بسیاری از دانشمندان، چکلیستهای جامعی برای فلور محلی مناطق مختلف در سراسر جهان تهیه کردهاند. شناخت ترکیب فلوریستیک برای درک اکوسیستم هر منطقه ضروری است (Keith, 1988; Ejtehadi et al, 2005; Tastad et al., 2010; Thakur et al., 2018). کوهها در بسیاری از اکوسیستمهای زمینی، پناهگاهی برای تنوع زیستی هستند (Myers et al., 2000; Kluge and Kessler, 2006). بهطور تقریبی 25 درصد از سطح زمین و 60 درصد از مساحت ایران را کوههای خشک و نیمهخشک پوشاندهاند؛ به طوری که دستکم یکسوم تنوع گونههای گیاهی خشکی را در خود جای دادهاند ((Barthlott et al., 1996; Azarnivand and Zare Chahoki, 2008. رشتهکوه زاگرس از شمال غربی تا جنوب غربی ایران به طول حدود 1800 کیلومتر امتداد دارد. این منطقه با بیش از 5500 سال قدمت، بخش شایان توجهی از تنوع زیستی ایران را در خود جای داده است و برخی از اکوسیستمهای آن گونههای بهنسبت دستنخوردهای را حفظ کردهاند. از بین گیاهان ایران زمین، 90 تیره از مجموع 150، 430 جنس از مجموع 1215، 1201 گونه از مجموع 7502 و 50 گونۀ بومی (17 درصد) در این منطقه ثبت شده است. این تنوع بهدلیل انزوای جغرافیایی این سیستم کوهستانی است (Noroozi et al., 2008). در چند دهۀ اخیر، پژوهشگران مطالعات متعدد فلوریستیک در مناطق مختلف ایران و بهویژه ارتفاعات مهم البرز و زاگرس انجام دادهاند (جدول 3). از میان آنها به مطالعۀ منطقۀ حفاظتشدۀ بیستون در استان کرمانشاه (Hamzeh’ee, 2016)، کوه چالکبود واقع در شهرستان الشتر در استان لرستان (Asri et al., 2016)، منطقۀ زریوار مریوان در استان کردستان Tabad et al., 2016))، کوه خرگوشان در استان لرستان (Dehshiri, 2016)، منطقۀ حفاظتشدۀ کیامکی در استان آذربایجان شرقی (Hamedi et al., 2016)، کوه شیت در استان چهارمحال و بختیاری (Dehghani et al., 2016)، منطقۀ رباطکوه بازفت در استان چهارمحال و بختیاری (Gholami et al., 2018)، منطقۀ حفاظتشدۀ میرآباد در استان آذربایجان غربی Soleymani and Khara, 2018))، منطقۀ حفاظتشدۀ کوه خامین در استان کهگیلویه و بویراحمد Paypuzan and Jafari Kukhdan, 2019))، منطقۀ تنگ خشک یاسوج در استان کهگیلویه و بویراحمد (Jafari Kukhdan and Bahrami, 2019)؛ کوه دکل در شهرستان ممسنی استان فارس (Karami and Khosravi, 2019)، منطقۀ چغلوندی در استان لرستان (Dehshiri et al., 2019)، منطقۀ شبلیز و شورم در استان کهگیلویه و بویراحمد (Rastgoo Sisakht and Jafari Kukhdan, 2020)، منطقۀ افوس واقع در شهرستان بوئین و میاندشت در استان اصفهان ((Shirvani Shahenayati et al., 2020، غرب حوزۀ آبخیز مهارلو در استان فارس Soleimanpour and Hatami, 2020)) و بخش غربی اشترانکوه لرستان ((Mehrnia et al., 2021 اشاره میشود (جدول 3). ازجمله مطالعات فلوریستیک انجامشده در استان همدان نیز به مطالعات منطقۀ حفاظتشدۀ لشکردر (Safikhani et al., 2003)، منطقۀ حفاظتشدۀ خانگرمز (Safikhani et al., 2006)، منطقۀ کیان نهاوند (Safikhani et al., 2007)، رستنیهای آلپی بخشی از کوه الوند (Dehshiri et al., 2016) و فلور ماندابی استان همدان (Safikhani et al., 2018) اشاره میشود. آنچه از رشتهکوه زاگرس، مناطق جنوبی شهرستان نهاوند در استان همدان را در بر میگیرد، به نام کوه گَرو (گرین) خوانده میشود. این کوه دنبالۀ کوههای چکاد اشترانکوه لرستان است، در استان کرمانشاه به کوههای پرو و بیستون میپیوندد و با فاصلۀ چند رشته، به موازات کبیرکوه است که از شمال غربی ایران شروع شده است و تا فارس ادامه دارد (https://fa.wikipedia.org). بخشی از ارتفاعات گرین نهاوند در منطقۀ گاماسیاب (سراب گاماسیاب) واقع شده است. در مجموعههای فلورا ایرانیکا (Rechinger, 1963-2010) و فلور ایران (Assadi et al., 1988-2019)، گیاهشناسان مختلف بهطور پراکنده گیاهانی از این منطقه را گزارش کردهاند؛ بهعلاوه پایاننامهای دانشجویی (Zarini et al, 2010) در رابطه با مطالعۀ فلور بخش کوچکی از ارتفاعات گرین نهاوند در این منطقه (بهطور عمده ارتفاعات آلپی آن) انجام شده است. بهجز این مطالعات، تاکنون پژوهش جامعی در رابطه با مطالعۀ فلوریستیک این منطقه صورت نگرفته است. در این پژوهش فلور بخشی از ارتفاعات گرین در محدودۀ منطقۀ سراب گاماسیاب در شهرستان نهاوند (استان همدان) معرفی میشود.
مواد و روشها منطقۀ مطالعهشده موقعیت جغرافیایی سراب گاماسیاب (بزرگترین چشمۀ ایران) در استان همدان و جنوب شهرستان نهاوند، در 20 کیلومتری جادۀ نهاوند به سمت نورآباد لرستان به مختصات ''08/43 '02 °34 عرض شمالی و '' 65/32 '22 °48 طول شرقی و ارتفاع 1856 متر از سطح دریا در دامنۀ ارتفاعات گرین واقع شده است (شکلهای 1 و 2). این ارتفاعات بهصورت دیوارهای بین استانهای همدان و لرستان کشیده شده است.
شکل 1- موقعیت شهرستان نهاوند در استان همدان و ایران
شکل 2- مسیر دستیابی به منطقۀ مطالعهشده (سراب گاماسیاب) از شهر نهاوند
جنس ارتفاعات گرین همانند رشتهکوه زاگرس بهطور عمده از سنگهای آهکی است. ازنظر زمینشناسان پیدایش زاگرس در اواخر دوران سوم زمینشناسی بوده است؛ بنابراین ارتفاعات گرین نهاوند را باید از دوران سوم زمینشناسی بدانیم (Taleb Beydokhti and Khanlari, 2016). ساختمان خاک در ارتفاعات پایینتر کوههای گرین بهطور تقریبی دانهبندی ریز و رنگ قهوهای تیره دارد؛ ولی در ارتفاعات فوقانی دانههای خاک درشتتر و رنگ آن بهدلیل داشتن آهک بیشتر کمی روشنتر است و سنگریزهها بهوضوح در خاک دیده میشود. عمق خاک در ارتفاعات پایین بهطور تقریبی متوسط است و هرچه به سمت ارتفاعات بالاتر پیش میرویم، بافت خاک کمعمقتر و نفوذپذیری آن نسبت به ارتفاعات پایین کمتر میشود. با توجه به آهکیبودن منطقۀ مطالعهشده، اسیدیتۀ خاک، قلیایی است و هرچه عمق خاک بیشتر میشود، مقادیر اسیدیته افزایش و هدایت الکتریکی آن کمتر میشود؛ ولی در سطح خاک اسیدیته کمتر و هدایت الکتریکی بیشتر میشود (Hasanvand, 2008). رودخانۀ گاماسیاب بزرگترین رودی است که از پایین بلندترین قلۀ کوه گرین در استان همدان و از زیر دهانۀ غار گاماسیاب میجوشد. منشأ آب این رودخانه یخچال طبیعی و دارای آبدهی 4300 لیتر در ثانیه است؛ به طوری که با متوسط آبدهی سالانۀ 2/125 میلیون متر مکعب مهمترین چشمۀ کارستی موجود در منطقه است. در تقسیمبندی حوضهای، گاماسیاب از شاخههای اصلی حوزۀ آبریز خلیج فارس است و سرچشمۀ اصلی رود کرخه محسوب میشود. بهواسطۀ همین رود پرآب است که این منطقه از عهد باستان همواره سبب تمرکز جمعیت و موجب آبادی و صفا و سرچشمۀ نعمت و برکت بوده است؛ بنابراین همواره به دید ستایش به آن نگریستهاند (Seyedan, 2000). ارتفاعات گرین، قلل و مناطق مختلفی را در بر میگیرد (شکل 3). بلندترین قلۀ این رشتهکوه در استان همدان، قلۀ یالکبود با ارتفاع 3541 متر از سطح دریا است.
شکل 3- قلهها و مناطق مهم ارتفاعات گرین (به طول بیش از 180 کیلومتر) در استانهای همدان تا لرستان: 1. یخچال و قلۀ ماهی (3352 متر)؛ 2. یخچال و قلهگاو؛ 3. قله و قبور چهلتن یا چهل نابالغان (3455 متر)؛ 4. قلۀ نسار پهن (3445 متر)؛ 5. قلۀ سوزنیهای غربی (3474 متر)؛ 6. قلۀ سوزنیهای شرقی (3474 متر)؛ 7. قلۀ شاهنشین هرس (3536 متر)؛ 8. قلۀ یالکبود (3541 متر)؛ 9. قلۀ چارکه چه زیله (3534 متر)؛ 10. قلۀ بورهباف (3538 متر)؛ 11. قلۀ سینه پهن (3449 متر)؛ 12. قلۀ فاماسب یا برف تفنگچی (3445 متر)؛ 13. زنگلره (زنگوله راه) (3415 متر)؛ 14. قلۀ خرسولان (3538 متر)؛ 15. قلۀ بازگیر سه یا شاهنشین (3649 متر)؛ 16. قلۀ بازگیر اصلی یا چت بهرام (3665 متر)؛ 17. قلۀ بازگیر یک یا واینه (3659 متر)؛ 18. قلۀ کاسه مرکزی (3562 متر) (Rashidi, 2011). (عکس از سید علی حسینی)
مطابق شکل 3، در این پژوهش محدودۀ مطالعهشده دربرگیرندۀ قلل شمارۀ 1 تا 8 است. مختصات جغرافیایی محدودۀ مطالعهشده از ابتدای درۀ منتهی به قلۀ یالکبود تا راهدارخانۀ نورآباد لرستان به ترتیب به مختصات ''5/29 '02 °34 تا ''7/49 '02 °34 عرض شمالی و'' 44/36 '22 °48 تا ''21/01 '20 °48 طول شرقی و به ترتیب با ارتفاع 1946 و 2264 متر از سطح دریا و از قلۀ یالکبود تا قلۀ ماهی به ترتیب به مختصات ''94 '54/59 °33 تا ''7/39 '00 °34 عرض شمالی و''11/09 '23 °48 تا"3/18 '20 °48 طول شرقی و به ترتیب با ارتفاعات 3541 و 3352 متر از سطح دریا و مساحت مسطحاتی آن حدود 1899 هکتار است (شکل 4).
شکل 4- محدودۀ منطقۀ مطالعهشده در ارتفاعات گرین (سراب گاماسیاب - 20 کیلومتری جنوب نهاوند)
طبق آمار دورۀ بیستویکسالۀ (1396-1375) ایستگاه هواشناسی نهاوند ( نزدیکترین ایستگاه هواشناسی به منطقه)، بیشترین بارش مربوط به اسفندماه با میانگین 71 میلیمتر و در درجۀ دوم مربوط به فروردینماه با معدل 1/67 میلیمتر است؛ همچنین حداقل بارش در مردادماه با میانگین بارش 4/0 میلیمتر است. میزان متوسط بارندگی سالیانۀ منطقۀ بررسیشده برابر با 9/395 میلیمتر است (جدول 1). بارندگی منطقه بهطور عمده ناشی از فعالیت تودههای هوایی مدیترانهای است که از غرب وارد کشور میشوند؛ همچنین جریانهای هوایی با منشأ دریای سیاه و مناطق شمالی اروپا که از سمت شمال غرب وارد کشور میشوند، از دیگر جریانهای مؤثر در ایجاد بارندگی منطقه هستند.
جدول 1- متوسط بارندگی ماهیانه و سالیانۀ منطقۀ بررسیشده (دورۀ آماری 1375-1396)
شکل 5- قلۀ یالکبود، بلندترین قلۀ رشتهکوه گرین در منطقۀ گاماسیاب نهاوند
شکل 6- دورنمایی از رشتهکوه گرین در شهرستان نهاوند
در منطقۀ مطالعهشده حداکثر دمای متوسط ماهیانه مربوط به تیرماه با میانگین 9/27 درجۀ سانتیگراد و حداقل دمای متوسط ماهیانه مربوط به دیماه با میانگین یک درجۀ سانتیگراد است. مطابق اطلاعات موجود، در ششماه از سال، یعنی از مرداد تا بهمنماه، دما سیر نزولی و در ششماه بعد، یعنی از اسفند تا مردادماه، دما حالت صعودی دارد. متوسط دمای سالیانۀ منطقۀ بررسیشده طی دورۀ آماری ذکرشده، 8/14 درجۀ سانتیگراد است (جدول 2).
جدول 2- میانگین ماهیانه و سالیانۀ دمای منطقۀ بررسیشده (دورۀ آماری 1375-1396)
منطقۀ مطالعهشده در طول زمستان یخبندان دارد و دورۀ یخبندان در آن بهطور تقریبی 110 روز است. اقلیم منطقۀ بررسیشده به روش دومارتن (De Martonne, 1925)، اقلیم مناطق نیمهخشک است؛ همچنین براساس روش آمبرژه (Embreger, 1932) اقلیم منطقۀ بررسیشده، اقلیم ارتفاعات است. براساس منحنی آمبروترمیک، فصل خشک در این منطقه از اواسط اردیبهشت شروع میشود و تا اواسط مهرماه ادامه دارد (شکل 7).
شکل 7- منحنی آمبروترمیک ایستگاه هواشناسی نهاوند طی دورۀ آماری 1996-2017
سراب گاماسیاب یکی از بزرگترین و زیباترین سرابهای منطقۀ غرب کشور است که گردشگران زیادی را به سمت خود جذب میکند. پارک جنگلی گاماسیاب شامل مجموعه چشمههای اصلی، غار گاماسیاب، دریاچۀ کانالهای انتقال آب و محدودۀ جنگلکاریشده است. چشمههای اصلی که در کنار هم هستند، حدود ۱۰۰ متر مربع وسعت دارند و توسط نردههایی محصور شدهاند. سراب گاماسیاب در ۲۶ اسفند ۱۳۸۷ در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفت. این سراب یکی از سردترین و طولانیترین آبهای ایران است. رود بزرگ گاماسیاب که سرچشمۀ آن سراب گاماسیاب در نهاوند است، در طول درۀ شهرستان نهاوند و همچنین مسیر دشت دلتایی آن جاری میشود. قسمت عمدۀ روستاها و باغهای منطقۀ غرب ایران توسط همین رود آبیاری میشود. این رود، مسیری طولانی را طی میکند تا به خلیجفارس برسد و در این مسیر، چندین رودخانۀ دیگر را ایجاد و از غرب تا جنوب کشور را سیراب میکند. در مسیر رودخانههایی که از این سراب سرچشمه میگیرند، نیروگاههای برق آبی احداث شده است. این نیروگاهها درحقیقت برای بهرهگیری از آب و همچنین حوضچههای پرورش ماهی احداث شده است. گونههای مختلف جانوری در این منطقه مشاهده میشود؛ برای مثال به وجود قوچ، کل، میش، بز، گرگ و پرندگانی مثل بلدرچین، قمری، فاخته، چنگر و کبک اشاره میشود و ماهیهایی که در رودخانه وجود دارند شامل سفیدماهی، قزلآلای رنگینکمان و سنگماهی میشود https://fa.wikipedia.org))؛ همچنین محوطۀ جنگلکاریشده در بالادست چشمهها دیده میشود. از گونههای کشتشده توسط ادارۀ کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان همدان در جنگلکاری این منطقه به گونههای داغداغان (Celtis caucasica Willd.)، انار (Punica granatum L.)، ارس (Jniperus excelsa M.Bieb.)، بادامک (ارژن، بادام کوهی) (Amygdalus scoparia L.)، بادام تلخ (Prunus lycioides (Spach) C.K.Schneid.)، بادام شیرین (Prunus amygdalus Batsch)، بید مجنون (Salix babylonica L.)، بیدمشک (Salix aegyptiaca L.)، چنار (Platanus orientalis L.)، گردو (Juglans regia L.)، سرو خمرهای (Platycladus orientalis (L.) Franco)، سرو نقرهای (Hesperocyparis arizonica (Greene) Bartel)، کاج سیاه (Pinus nigra J.F.Arnold)، کاج تهرانی Pinus brutia var. eldarica (Medw.) Silba))، زبان گنجشک (Fraxinus angustifolia Vahl)، اقاقیا (Robinia pseudoacacia L)، بلوط (Quercus persica Jaub. & Spach)، تبریزی (Populus nigra L. var. piramidalis Spach)، بید سفید (Salix alba L.)، کیکم (Acer monspessulanum L. subsp. assyriacum (Pojark.) Rech.f,.)، افرای سیاه (Acer negundo L.)، نارون (Ulmus boissieri Grudz)، ارغوان (Cercis siliquastrum L.)، سیاه تنگرس (Rhamnus pallasii Fisch. & C.A.Mey.)، آلوچۀ وحشی (Prunus divaricata A.Sav)، توت (Morus alba L.)، سماق (Rhus coriaria L)، زرشک (Berberis integerrima Bunge)، نسترن وحشی (Rosa canina L.)، سنجد (Elaeagnus angustifolia L.)، زالزالک (Crataegus pontica K.Koch)، محلب (Prunus mahaleb L.) و دافنه (Daphne mucronata Royle) اشاره میشود.
شکل 8- مناظری از پارک جنکلی گاماسیاب و غار در بالای چشمۀ گاماسیاب
شکل 9- تصاویری از منطقۀ تفرجگاهی سراب گاماسیاب نهاوند
روش پژوهش جمعآوری نمونههای گیاهی ابتدا محدودۀ منطقۀ مطالعهشده با استفاده از نقشههای توپوگرافی، تصاویر ماهوارهای و نرمافزار Google Earth مشخص و قلل مهم منطقه و راههای دستیابی به آنها تعیین شد. بهمنظور تهیۀ فهرست فلوریستیک منطقۀ مطالعهشده، با مراجعۀ حضوری در فصول رویشی، نمونههای گیاهی براساس روش مرسوم پیمایشهای منطقهای در مطالعات فلوریستیک (Mesdaghi, 2001) طی سالهای 1372 تا 1400 جمعآوری و از آنها نمونههای هرباریومی تهیه شد. اطلاعات هر نمونۀ گیاهی شامل طول و عرض جغرافیایی و ارتفاع محل رویش از سطح دریا با استفاده از دستگاه موقعیتیاب (GPS) ثبت و از آنها تصاویر دیجیتال تهیه شد؛ سپس اطلاعات نمونههای هرباریومی وارد نرمافزار هرباریوم و برچسب حاوی اطلاعات نمونۀ هرباریومی چاپ و به آنها الصاق شد. نمونههای گیاهی گفتهشده در هرباریومهای مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان و هرباریوم مؤسسۀ تحقیقات جنگلها و مراتع کشور (TARI) نگهداری میشود. نمونههای گیاهی با استفاده از منابع گیاهشناسی نظیر فلورا ایرانیکا (Rechinger, 1963-2010)، فلور ترکیه (Davis, 1965-1985)، فلور عراق (Townsend et al., 1965-1985) و فلور ایران (Assadi et al., 1988-2019) شناسایی و نامگذاری شد. صحت نگارش اسامی علمی با مراجعه به پایگاه اینترنتی فهرست بینالمللی اسامی گیاهان، IPNI ((https:// www.ipni.org و مترادفبودن آنها با استفاده از پایگاههای اینترنتیPlants of the World Online (https://powo.science.kew.org) و the Global Biodiversity Information Facility (https://www.gbif.org) بررسی شد؛ سپس فهرست فلوریستیک براساس تیره، جنس و گونه بهصورت الفبایی تنظیم شد.
تعیین اشکال زیستی اشکال زیستی هریک از گونههای گیاهی براساس طبقهبندی رانکایر (Raunkiaer, 1934) مشخص شد. طبق این روش، اشکال زیستی گیاهان برحسب موقعیت جوانۀ احیاکنندۀ آنها نسبت به بستر رویش (خاک یا آب) تقسیمبندی میشود.
تعیین عناصر رویشی منطقهای عناصر رویشی منطقهای گونههای گیاهی با استفاده از منابع مختلف (Zohary, 1973; Takhtajan, 1986; Léonard, 1988) تعیین شد. بدین منظور عناصر گیاهانی نوشته شد که به یک یا دو منطقۀ رویشی تعلق دارند و گیاهانی که در بیش از دو ناحیۀ رویشی پراکنش دارند بهصورت عنصر رویشی چندمنطقهای مشخص شد؛ همچنین گیاهان دارای پراکنش گسترده در جهان، عناصر رویشی جهانوطنی مشخص شد.
تعیین گونههای انحصاری ایران و جایگاه حفاظتی آنها با استفاده از کتاب فهرست قرمز گونههای گیاهی ایران (Jalili and Jamzad, 1999)، طبقات حفاظتی گیاهان انحصاری در سطح کشور و براساس معیارهای اتحادیۀ بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN) و ارزیابیهای صحرایی طبقۀ حفاظتی آنها در استان همدان تعیین و در جدول فهرست گونهها وارد شد.
نتایج در جدول شمارۀ 4 فهرست گونههای گیاهی متعلق به تیرههای مختلف گیاهان منطقۀ مطالعهشده به همراه شکل زیستی، عنصر رویشی، گونههای انحصاری ایران، طبقۀ حفاظتی و شمارۀ هرباریومی هریک از آنها ارائه شده است. براساس نتایج بهدستآمده، فلور سراب گاماسیاب نهاوند دربرگیرندۀ 51 تیره، 203 جنس و 311 گونۀ گیاهی است. هفت تیره (72/13 درصد) از تیرههای گیاهی منطقه، متعلق به تکلپهایها، 43 تیره (31/88 درصد) متعلق به دولپهایها و یک تیره (96/1 درصد) متعلق به نهانزادان آوندی است. تیرههای Asteraceae با 31 جنس و 40 گونه، Lamiaceae با 13 جنس و 33 گونه، Fabaceae با هفت جنس و 31 گونه،Poaceae با 19 جنس و 25 گونه، Apiaceae با 15 جنس و 17 گونه و Caryophyllaceae با 10 جنس و 17 گونه، تیرههای بزرگتر گیاهان منطقۀ سراب گاماسیاب محسوب میشود. در شکل 10 نمودارهای ستونی تعداد جنسها و در شکل 11 نمودارگونههای متعلق به هر تیرۀ گیاهی نشان داده شده است (در هر نمودار تیرههای با بیش از یک جنس یا یک گونه نشان داده شده است).
شکل 10- نمودار ستونی تعداد جنسهای متعلق به هر تیره در منطقۀ بررسیشده (تیرههای با بیش از یک جنس در نمودار نشان داده شده است)
جنسهای Astragalus L. (با 23 گونه)، Phlomis L.، Stachys L.، Nepeta L. و Acantholimon Boiss. (هریک با شش گونه)،Scrophularia L. وBromus L. (هریک با پنج گونه)، جنسهای بزرگتر سراب گاماسیاب ازلحاظ تعداد گونه است. گونههای Astragalus brachycalyx Fisch. با دو زیرگونه و Acantholimon bromifolium Boiss. ex Bunge با دو واریته، متنوعترین گونههای این منطقه ازلحاظ برخورداری از واحدهای تحت گونه است. گونههای چندسالۀ بوتهای و بالشتکی جنس گون نظیر Astragalus gamasiabensis Maassoumi, Zarre & Podlech, Astragalus brachycalyx Fisch. subsp. brachycalyx, Astragalus brachycalyx Fisch. subsp. eriostylus (Boiss. & Hausskn.) Zarre, Astragalus verus Olivier, Astragalus gossypinus Fisch., Astragalus compactus Lam., Astragalus crassinervius Boiss. & Noë, Astragalus andalanicus Boiss. & Hausskn., Astragalus assadabadensis F.Ghahrem. & Podlech, Astragalus globiflorus Boiss و Astragalus microcephalus Willd. subsp. pycnocladus (Boiss. & Hausskn.) Sirj. و گونههای مختلف جنس کلاه میرحسن، گونههای غالب ارتفاعات آلپی کوه گرین (2800 متر از سطح دریا به بالاتر) را تشکیل میدهند. گونههای پیازی و چندسالۀ علفی مشاهدهشده در ارتفاعات پایینتر، بهعلت دمای کمتر ارتفاعات آلپی با تأخیر زمانی به گل میروند.
شکل 11- نمودار ستونی تعداد گونههای متعلق به هر تیره در منطقۀ مطالعهشده (تیرههای با بیش از یک گونه در نمودار نشان داده شده است)
ازلحاظ شکل زیستی، گیاهان منطقۀ بررسیشده شامل 128 گونۀ همیکریپتوفیت (1/41 درصد)، 81 گونۀ تروفیت (26 درصد)، 42 گونۀ کامفیت (41/13 درصد)، 42 گونۀ ژئوفیت (41/13 درصد) (شامل 18 گونۀ پیازی، 14 گونۀ غدهدار و 10 گونۀ ریزومدار)، 10 گونۀ فانروفیت (2/3 درصد)، پنج گونۀ پارازیت (6/1 درصد) و سه گونۀ هلوفیت (96/0 درصد) است. با توجه به قرارگرفتن اشکال زیستی هلوفیت و ژئوفیت در زیرمجموعۀ شکل زیستی کریپتوفیت، 45 گونه (4/14 درصد) از گیاهان این منطقه متعلق به این شکل زیستی است. در شکل 12، نمودار دایرهای درصد اشکال زیستی فلور منطقۀ گاماسیاب نشان داده شده است.
شکل 12- نمودار دایرهای درصد گونههای گیاهی متعلق به هر شکل زیستی در منطقۀ مطالعهشده
210 گونه (52/67 درصد) از گیاهان این منطقه متعلق به ناحیۀ رویشی ایرانوتورانی، 28 گونه (9 درصد) متعلق به نواحی رویشی اروپا سیبری - ایرانوتورانی، 17 گونه (46/5 درصد) متعلق به نواحی رویشی مدیترانهای - ایرانوتورانی، شش گونه (92/1 درصد) متعلق به نواحی رویشی صحارا سندی - ایرانوتورانی، 42 گونه (5/13 درصد) متعلق به بیش از دو ناحیۀ رویشی و هشت گونه (57/2 درصد) جهانوطنی است. در شکل 13، نمودار دایرهای درصد گونههای گیاهی متعلق به عناصر رویشی در منطقۀ سراب گاماسیاب نشان داده شده است. 34 گونه (9/10 درصد) از گونههای گیاهی منطقۀ گاماسیاب انحصاری ایران است که درمجموع 8/14 درصد از 229 گونۀ انحصاری ایران و گزارششده از استان همدان را در بر میگیرد. این گونهها به تفکیک متعلق به تیرههای Apiaceae (چهار گونه)، Aristolochoaceae (یک گونه)، Asteraceae (شش گونه)، Boraginaceae (یک گونه)، Caryophyllaceae (یک گونه)، Fabaceae (10 گونه)، Lamiaceae (شش گونه)، Linaceae (یک گونه)، Plantaginaceae (یک گونه)، Ranunculaceae (دو گونه) و Rosaceae (یک گونه) است. در جدول شمارۀ 4 این گونهها در ستون مربوط مشخص شده است. طبقۀ حفاظتی آنها در سطح کشور براساس کتاب فهرست قرمز گونههای گیاهی ایران (Jalili and Jamzad, 1999) و طبقۀ حفاظتی آنها در سطح استان همدان براساس معیارهای IUCN و ارزیابیهای صحرایی مشخص شده است. در کتاب فهرست قرمز گونههای گیاهی ایران، برخی از گونهها بهعلت کمبود دادههای کافی با نماد DD «کمبود دادهها» (Data Deficient) مشخص شده است که چهار گونه از گونههای انحصاری ایران را در منطقۀ مطالعهشده در بر میگیرد؛ بهعلاوه طبقۀ حفاظتی برخی گونههای گیاهی انحصاری معرفیشده پس از انتشار این کتاب، در سطح کشور تعیین نشده است (هشت گونه در منطقۀ مطالعهشده). بهجز این گونهها، در منطقۀ مطالعهشده طبقۀ حفاظتی سایر گونههای انحصاری در سطح کشور براساس کتاب فهرست قرمز گیاهان ایران در دو طبقۀ «کم خطر» (LR: Low Risk) (20 گونه) و «آسیبپذیر» (VU: Vulnerable) (دو گونه) قرار میگیرد؛ همچنین طبق ارزیابیهای صحرایی گونههای گیاهی انحصاری ایران در سطح استان همدان براساس معیارهای IUCN، این گونهها در منطقۀ گاماسیاب نهاوند در دو طبقۀ حفاظتی «در معرض خطر» (Endangered EN:) (پنج گونه) و «در بحران انقراض» (CR: Critically Endangered ) (29 گونه) قرار دارند.
شکل 13- درصد گونههای گیاهی متعلق به هریک از مناطق رویشی در منطقۀ مطالعهشده
بحث تنوع زیاد در سطوح مختلف تاکسونها شامل 311 گونۀ گیاهی، 203 جنس و 51 تیره، تنوع مناطق فیتوجغرافیایی و وجود انواع شکلهای رویشی شامل همیکریپتوفیتها، تروفیتها، ژئوفیتها، فانروفیتها و کامفیتها در منطقۀ سراب گاماسیاب نهاوند، گویای ارزش زیاد زیستی، زیستمحیطی و ذخایر ژنی گیاهی آن است. یکی از دلایل تنوع زیاد گونههای گیاهی در منطقۀ گاماسیاب، وجود رویشگاههای متنوع در این منطقه است که مهمترین آنها حاشیۀ رودخانه و آبراههها، مناطق دشت و درههای پاییندست و بهطور عمده رویشگاههای مناطق مرتفع شامل مناطق صخرهای و گونستانهای وسیع است. ارتفاع از سطح دریا و عامل پستی و بلندی با ایجاد خرداقلیمها ازجمله عوامل مهم تأثیرگذار بر غنا و تنوع گونههای گیاهی است. ارتفاع از سطح دریا بهطور مستقیم و غیر مستقیم بر تنوع گونههای گیاهی تأثیر میگذارد (Atashgahi et al., 2015). تنوع گونهای در هر منطقه به شرایط آب و هوایی و اقلیمی، توپوگرافی و بومشناختی، تنوع زیستگاهها و رویشگاهها، وسعت منطقۀ بررسیشده و نوع مدیریت و حفاظت از منطقه بستگی دارد. با این وجود، مقایسۀ تعداد گونههای شناساییشده در منطقۀ بررسیشده با مطالعات مناطق دیگر در چند سال اخیر (جدول 3) نشان میدهد منطقۀ گاماسیاب نسبت به منطقۀ حفاظتشدۀ بیستون در کرمانشاه، منطقۀ زریوار کردستان، منطقۀ رباطکوه بازفت در چهارمحال و بختیاری، منطقۀ حفاظتشدۀ میرآباد در استان آذربایجان غربی، بخش غربی اشترانکوه و منطقۀ شبلیز و شوم در کهگیلویه و بویراحمد تعداد گونههای کمتری دارد و نسبت به کوههای چالکبود و خرگوشان در لرستان، کوه شیت و بخش غربی منطقۀ حفاظتشدۀ تنگ صیاد در چهارمحال و بختیاری، کوه خامین و منطقۀ تنگ خشک در کهگیلویه و بویراحمد، کوه دکل و منطقۀ غرب آبخیز مهارلو در استان فارس، منطقۀ حفاظت کیامکی در آذربایجان شرقی و منطقۀ افوس در استان اصفهان تعداد گونههای بیشتری دارد. در برخی از مطالعات انجامشده در استان همدان، Zarini (2010) طی بررسی فلور بخشی از ارتفاعات گرین شامل ارتفاعات بالاتر از 2800 متر از سطح دریا (فلور آلپی) در منطقۀ گاماسیاب، 100 گونۀ گیاهی را از 76 جنس و 27 تیره شناسایی کرد؛ علاوهبر این طی مطالعات فلوریستیک در منطقۀ حفاظتشدۀ لشکردر شهرستان ملایر (Safikhani et al., 2003) 267 گونه، در منطقۀ حفاظتشدۀ خان گرمز در شهرستان تویسرکان (Safikhani et al., 2006) 214 گونه، در منطقۀ کیان در شهرستان نهاوند (Safikhani et al., 2007) 404 گونه و در بخشی از ارتفاعات آلپی کوه الوند (Dehshiri et al., 2016) 108 گونۀ گیاهی شناسایی شده است. دلیل غنای گونهای بیشتر منطقۀ کیان واقع در 18 کیلومتری جنوب غرب شهرستان نهاوند که بخش دیگری از ارتفاعات گرین را در این شهرستان در بر میگیرد، برخورداری منطقۀ کیان از متوسط بارندگی سالانه بیشتر نسبت به منطقۀ گاماسیاب و وجود رویشگاه طبیعی جنگل بلوط در آن منطقه است. بیشتر مطالعات نشان میدهد شباهتهای فلوریستیکی بین مناطق بهشدت از فاصلۀ بین آنها تأثیر میگیرد (Coundit et al., 2002; McDonald et al., 2005). مقایسۀ بزرگترین تیرههای گیاهی منطقۀ گاماسیاب نهاوند با مطالعات اشارهشده در رشتهکوه زاگرس (جدول 3) و همچنین مطالعات پیش از آنها نشان داد تیرههای Asteraceae، Lamiaceae، Fabaceae، Poaceae، Brassicaceae، Apiaceae و Caryophyllaceae با ترتیبی مشابه یا اندکی متفاوت، تیرههای غالب همۀ این مناطق را تشکیل میدهند. تیرههای گفتهشده درمجموع 163 گونه و معادل 4/52 درصد از فلور منطقۀ گاماسیاب را در بر میگیرند. ازنظر Hamzeh'ee (2016) این تیرهها بهعلت ماهیت تکاملی خود، بیشترین تعداد گونه را در اکثر نقاط ایران دارند. شاید مقاومبودن گونههای تیرۀ Asteraceae به شرایط محیطی مختلف و همچنین تخریب برخی از نقاط منطقه (بهدلیل چرای دام)، دلیل فراوانی گونههای این تیره باشد. هنگامی که درصد تخریب پوشش گیاهی در منطقهای زیاد شود، برخی از گونههای تیرههایی مانند Asteraceae بیشتر در فلور آن نواحی حضور مییابند (Ghahremaninejad and Agheli, 2009). بهطور کلی فراوانی نسبی گیاهان تیرۀ کاسنی در این مناطق تحت تأثیر عوامل تکاملی، تنوع بسیار گونههای آن در کشور، سازشپذیری به شرایط سخت کوهستانی، توانایی فوقالعاده در ایجاد، انتشار و پراکنش بذرهای کوچک بهواسطۀ مجهزبودن به عوامل انتشار نظیر کرک، جقه یا پاپوس، گیره، خار و غیره، اتخاذ مکانیسمهای مقاومت به چرا در ساختار فیزیولوژیک و کاهش درجۀ خوشخوراکی ازطریق تولید ترکیبات شیمیایی و همچنین تغییر در ساختار ریختشناختی نظیر ساقه و برگهای بهشدت خارآلود در بسیاری از گونههای این تیره است (Paypuzan and Jafari Kukhdan, 2019). در تیرۀ Lamiaceae علاوهبر سازشهای بومشناختی، وجود متابولیتهای ثانویۀ معطر از گروه روغنهای اسانسی و ترکیبات ترپنی باعث تمایل نشان ندادن دامها به چرا و تغذیه از گونههای آن و درنتیجه گسترش بیشتر آنها در منطقه شده است (Pairanj et al., 2011). در تیرۀ Boraginaceae نیز وجود پوشش کرکی زبر و فراوان روی اندامهای رویشی و زایشی مانع تعلیف آنها توسط دام میشود؛ همچنین برخورداری از ترکیبات مؤثر و دفاعی باعث افزایش مقاومت آنها برای زیست و پراکنش در خرداقلیمهای مختلف میشود. فشار چرای دام بر گیاهان تیرۀ Apiaceae نیز کاهش مییابد؛ بهعلت آنکه بیشتر معطر و دارای صمغ و گاهی ترکیبات سمی هستند (Vafadar et al., 2018). هرچند وجود تعداد زیاد گونههای تیرههایFabaceae و Poaceae در منطقه ازلحاظ ارزش علوفهای و حفاظت خاک از اهمیت خاصی برخوردار است، رویش گونههایی از جنسهای Cousinia و Echinops از تیرۀ Asteraceae و همچنین گونههایی از جنس Euphorbia در جایگاه گونههایی به ترتیب خاردار و سمی، نگرانکننده و بیانگر چرای مفرط و تخریب پوشش گیاهی در منطقه است (Dehshiri and Mahdavar, 2016). گسترش برخی گونههای تیرۀ Fabaceae نیز ممکن است بهدلیل خوشخوراکنبودن آنها برای دام باشد؛ همچنین فراوانی تیرههای Poaceae و Cyperaceae امکان دارد بهعلت وجود منبع رطوبتی (رودخانۀ گاماسیاب) در منطقه باشد؛ زیرا گیاهان تکلپه وابستگی خود را به محیطهای مرطوب بیش از دولپهایها حفظ کردهاند؛ بنابراین بخشی از فلور را در این مناطق به خود اختصاص میدهند (Asri and Moradi, 2004). تعداد 20 تیرۀ گیاهی در منطقۀ گاماسیاب نهاوند تکجنس و تکگونهای است. همانطور که Maassoumi (2003) اشاره کرده است، ایران تحت سیطرۀ جنس Astragalus L. است و گونستانهای ایران، مهمترین عناصر رویشی ایران را تشکیل میدهند و به همین دلیل این جنس با 21 گونه بزرگترین جنس منطقۀ گاماسیاب را تشکیل میدهد؛ پس از آن جنسهای Phlomis L.، Acantholimon Boiss.، Bromus L.، Scrophularia L. و Veronica L. بهدلیل سازگاری و دامنۀ بردباری آنها به شرایط اقلیمی و بومشناختی مختلف یا بهعلت چرانشدن توسط دامها، ازلحاظ تعداد گونه در رتبههای بالاتری قرار دارند. همانطور که در نتایج ارائه شد، در منطقۀ گاماسیاب نهاوند شکل زیستی همیکریپتوفیت با 1/41 درصد فراوانترین شکل زیستی گیاهان است. طبق نظر Archibold (1995) فراوانی همیکریپتوفیتها بهعلت آب و هوای سرد و ارتفاع است. این گیاهان آب را ذخیره میکنند و برگهای خود را از دست میدهند یا با کاهش اندازۀ برگهایشان از رشد رویشی خود میکاهند. در این منطقه، 26 درصد ازگونهها تروفیت است. گیاهان تروفیت بهطور شایان توجهی با خشکی و دفعات کمتر بارندگی سازگاری دارند؛ زیرا این گیاهان دورۀ رویشی را بهصورت بذر زندگی میکنند (Asri, 2003). مزیت اصلی یکسالهبودن، داشتن درجۀ انعطافپذیری زیاد در سرعت رشد، اندازه و فنولوژی و غیرفعالماندن در سالهای افراط اقلیمی است (Khedr et al., 2001). درصد زیاد تروفیتها در منطقه ممکن است مربوط به بارندگی فصلی باشد (Galal and Fahmi, 2012).Heneidy و Bidak (2001) اشاره کردند که به نظر میرسد تسلط تروفیتها بر سایر اشکال زیستی پاسخی به آب و هوای گرم و خشک، تنوع توپوگرافی و تأثیر زیستی باشد. غلبۀ تروفیتها نشاندهندۀ استراتژی مؤثری برای جلوگیری از تلفات آب بهدلیل خشکی شدید و کمبود آب است (Van Rooyen et al., 1990) و اهمیت آنها با کاهش بارندگی افزایش مییابد (Raunkiaer, 1934). ازنظر مقایسه در بین مطالعات فلوریستیک اشارهشده در منطقۀ زاگرس (جدول 3)، در برخی مطالعات نیز این دو شکل زیستی به ترتیب در مناطق مطالعهشده غالب بود ( Tabad et al, 2016; Hamedi et al., 2016; Dehghani et al., 2016; Gholami et al., 2016; Soleymani and Khara, 2018; Jafari Kuhdan Barami, 2019; Shirvani et al., 2020; Mehrnia et al., 2021; Bagheri et al., 2021) و در بین آنها، مطالعات Jafari kuhdan و Bahrami (2019)، Dehghani و همکاران (2016) و Bagheri و همکاران (2021) ازلحاظ فراوانی سایر اشکال زیستی به ترتیب شامل کریپتوفیتها، کامفیتها و فانروفیتها بود و با منطقۀ گاماسیاب نهاوند مطابقت داشت. ممکن است حضور 5/13 درصد از کامفیتها در منطقۀ گاماسیاب که بیشتر آنها گیاهان بالشتکی خاردار هستند، به مقاومت آنها دربرابر خشکسالی و چرا مربوط باشد Danin, 1996; Galal and Fahmi, 2012)). شکل کوسنی این گیاهان با تشعشعات شدید، مناطق خشک و بادگیر سازگار است (Kürschner, 1986) و به چرا مقاومت دارند (Rauh, 1939; Hager, 1984; Klein; 1987). جنسهای Acantholimon و Acanthophyllum C.A.Mey. و گونههای خاردار جنس Astragalus با شکل رویشی بالشتکی، بهطور عمده پوشش غالب و ویژۀ ارتفاعات بالای 2500 متر مناطق کوهستانی ایران است (Asri and Mehrnia, 2002; Abrari Vajari and Veskarami, 2005) و حضور آنها در جایگاه گیاهان خاص مناطق کوهستانی ایرانی تورانی با نتایج سایر پژوهشهای انجامشده در رویشگاههای زاگرس در منطقۀ سارال کردستان (Sanandaji and Mozaffarian, 2010)، منطقۀ شکار ممنوع حنا در استان اصفهان (Khajeddini and Yeganeh, 2010)، منطقۀ حفاظتشدۀ هلن در استان چهارمحال و بختیاری (Shirmardi et al., 2014)، منطقۀ رباطکوه بازفت چهارمحال و بختیاری (Gholami et al., 2018) و منطقۀ تنگ خشک یاسوج (Jafari Kokhdan and Bahrami, 2019) مطابقت دارد. تبدیل کاربری اراضی، برداشت درازمدت از گونههای چوبی و چرای شدید در البرز مرکزی و زاگرس، باعث چیرهشدن گونههای خاردار بالشتکی شده است (Akhani, 2005; Noroozi et al., 2008). فراوانی کریپتوفیتها مانند تیرههای Liliaceae و Amaryllidaceae ممکن است ناشی از سازگاری این گیاهان به چرانشدن توسط دام بهعلت قرارگیری جوانههای انتهایی آنها در زیر خاک باشد (Roques et al., 2001). Sharifi و همکاران (2012) حضور درصد بهنسبت زیاد همیکریپتوفیتها و کریپتوفیتها را نشانگر حفظ رطوبت خاک ناشی از ذوب برف در مدت فصل رویش گیاهان دانستهاند. گونههای درختی و درختچهای (فانروفیتها) در منطقۀ گاماسیاب با تراکم کمتری (2/3 درصد از کل گونهها) حضور دارند. بهطور اصولی براساس اطلاعات بومشناختی، با افزایش ارتفاع از تراکم و تنوع گونههای درختی و درختچهای کاسته و گیاهان علفی و بوتهای جایگزین آنها میشود. بدیهی است چنین گیاهانی قدرت بردباری و سازگاری بیشتری با شرایط نامساعد اقلیم کوهستانی نظیر افزایش سرعت باد وکاهش دما در ارتفاعات دارند؛ از این رو جایگزین درختان و درختچهها شدهاند. توزیع جغرافیایی گیاهان منعکسکنندۀ شرایط آب و هوایی (Mobayen, 1991) و درواقع بازتاب تأثیرپذیری از ناحیه یا نواحی رویشی مختلف است (Asri, 1998). همانطور که اشاره شد، 52/67 درصد از گونههای گیاهی منطقۀ گاماسیاب متعلق به ناحیۀ رویشی ایرانی - تورانی است که بیشترین درصد عناصر رویشی این منطقه را در بر میگیرد. علت اصلی غالبیت عناصر ایرانی تورانی ممکن است دوری این ناحیۀ رویشی از مناطق دیگر و شرایط محیطی خاص (اقلیم نیمهخشک) حاکم بر منطقه باشد؛ همچنین حضور جنسهایی نظیر Allium L., Acantholimon Boiss., Ferula L., Echinops L., Astragalus, Amygdalus L., Silene L., Scrophularia L., Phlomis L., Stachys L. و Tulipa L. که عناصر آنها بهطور عمده در ناحیۀ رویشی ایرانی - تورانی تجمع یافته است، غالبیت رویشهای ایرانی - تورانی در منطقۀ گاماسیاب را نشان میدهد. مقایسۀ مناطق مختلف مطالعهشده در رشتهکوه زاگرس (جدول 3) نیز نشان میدهد بیشترین درصد عناصر رویشی گیاهان آنها متعلق به این ناحیۀ رویشی است. حضور بارز عناصر رویشی ناحیۀ ایرانی - تورانی در منطقۀ مطالعهشده و مناطق مقایسهشده نشان میدهد حضور این عناصر در رشتهکوههای زاگرس عمومیت دارد و این رشتهکوهها در ناحیۀ رویشی ایرانی - تورانی (بخش کوردو - زاگروزین (Zohary, 1973)) قرار میگیرند. در منطقۀ گاماسیاب پس از عناصر رویشی ایرانوتورانی، به ترتیب عناصر رویشی چندمنطقهای و عناصر مشترک ایرانی – تورانی / اروپا - سیبری و ایرانی – تورانی / مدیترانهای در رتبههای بعدی قرار دارند. براساس نتایج این پژوهش، حدود 33 درصد از گونههای گیاهی شناساییشدۀ منطقۀ گاماسیاب پراکنش دو یا چندناحیهای دارند که نشاندهندۀ تأثیرپذیری این منطقه از اقلیم، جریانهای آب و هوایی و فلور سایر نواحی رویشی است؛ بنابراین پراکنش جغرافیایی گونههای موجود در هر منطقه تابع شرایط بومشناختی و آب و هوایی آن منطقه است ((Ebrahimi-Gjoti et al., 2006; Kasebi et al., 2007؛ البته حضور فراوان عناصر رویشی ایرانی - تورانی سبب شده است فراوانی عناصر رویشی مشترک در منطقۀ مطالعهشده نیز کاهش یابد؛ به طوری که عناصر رویشی مشترک ایرانی – تورانی / اروپا - سیبری 9 درصد، عناصر رویشی مشترک ایرانی – تورانی / مدیترانهای 46/5 درصد و عناصر مشترک بیش از دو منطقۀ رویشی (چندمنطقهای) 5/13 درصد ازگونهها را به خود اختصاص داده است. کمبود نسبی سایر عناصر رویشی در منطقۀ گاماسیاب، مبین این مهم است که شرایط اقلیمی و بومشناختی مناسب برای حضور بیشتر عناصر مربوط به این نواحی رویشی فراهم نیست و حضور برخی از عناصر گیاهی مربوط به این مناطق رویشی نشانگر دامنۀ بردباری و سازگاری بیشتر آنها نسبت به شرایط ویژۀ اقلیم کوهستانی است. در پژوهشهای اشارهشده در جدول 3 و همچنین بررسیهای فلوریستیک قبل از آنها در رشتهکوه زاگرس نظیر منطقۀ حفاظتشدۀ سفیدکوه لرستان (Asri and Mehrnia, 2002)، منطقۀ هشتادپهلو در لرستان (Abrari Vajari and Veiskarami, 2005)، منطقۀ حفاظتشدۀ مانشت و قلارنگ در ایلام (Darvishnia et al., 2012)، جنگلهای بانه و مریوان (Ahmadi et al., 2013)، منطقۀ حفاظتشدۀ هلن در چهارمحال و بختیاری (Shirmardi et al., 2014) و حوضه آبخیز نوژیان لرستان (Mehrnia and Ramak, 2014) نیز علاوهبر عناصر ایرانی - تورانی عناصر با پراکنش جغرافیایی ایرانی – تورانی / اروپا - سیبری و عناصر ایرانی – تورانی / مدیترانهای نیز درصد زیادی دارند. طبق بررسیهای Noroozi و همکاران (2020)، بیشتر گونههای زاگرس (71 درصد)، عناصر ایرانوتورانی و بقیۀ عناصر، دومنطقهای و چندمنطقهای است.
جدول 3- برخی از مطالعات فلوریستیک انجامشده در رشتهکوه زاگرس
حفاظت از اکوسیستم کوهستانی به دلایل زیادی ضروری است؛ زیرا آنها میزبان تنوع زیستی فراوانی هستند، در جایگاه پناهگاه برای گونهها عمل میکنند و برای منابع آبی مهم هستند؛ چون کوهها نقش مهمی در چرخۀ آب دارندFAO, 1998; Price, 1998) ). مطالعات فلوریستیک در مناطق طبیعی تأثیرگرفته از فعالیتهای انسانی ابزار مهمی برای حفاظت از این اکوسیستمها است. افزایش فشار بر تنوع زیستی ناشی از مسیرهای توسعۀ محلی و منطقهای و استفادۀ مستقیم از منابع استخراجی (Scholes and Biggs, 2004) و تغییرات در ترکیب گونهها، پیامدهای مهمی برای سطح اکوسیستم خواهد داشت (Wright, 2005; Bradshaw et al., 2008; Peres et al., 2010; Eley et al., 2011; Swaine and Liebsch, 2011;). اکنون بهطور فزایندهای درک شده است که تغییرات آب و هوایی که پیشبینی میشود تأثیرات آن در کوهها برجستهتر باشد و همچنین افزایش جمعیت که فشار بیشتری را بر منابع طبیعی بهواسطۀ توسعۀ کشاورزی، شدت چرا و بروز آتشسوزی وارد میکند، بهطور احتمالی بهتدریج باعث تغییرات در منطقه و تنوع زیستی آن میشود و این تغییرات بیشتر از منظر بومشناختی و اقتصادی منفی خواهد بود (Parry et al., 2007). به گفتۀ Ghazanfari و همکاران (2004) بیشتر مناطق جنگلهای زاگرس بهدلیل عوامل مختلف، بیش از حد بهرهبرداری و تخریب شده است. در این مناطق، شیوههای مدیریت بهصورت محلی متفاوت و در بسیاری از مکانها ناپایدار است. منطقۀ گاماسیاب نیز از تخریب منابع طبیعی (که بهطور عمده ناشی از فعالیتهای انسانی است) مستثنی نبوده است. احداث تفرجگاه و بازشدن پای انسان به این منطقه همراه با عملیات عمرانی برای ایجاد زیرساختهای لازم برای تفرجگاه، بر تغییر ترکیب گونهای طبیعی منطقه طی دو دهۀ اخیر تأثیر بهسزایی داشته است؛ همچنین جنگلکاری و احداث پارک جنگلی گاماسیاب با کاشت برخی گونههای غیر بومی که تعدادی از آنها دارای اثرات آللوپاتی نیز هستند، چهرۀ فلور طبیعی دشت پاییندست منطقه را بهطور کامل دگرگون کرده است و بسیاری از گونههایی که در سالهای قبل در آنجا مشاهده میشد، اکنون بهطور کامل از آنجا رخت بربسته و برخی گونههای انسانزاد (آنتروپوژن) جایگزین آنها شدهاند. احداث سد گرین روی رودخانۀ گاماسیاب و عملیات عمرانی ساخت سد در تغییر رویشگاه طبیعی گونهها مؤثر بوده است و زیر آب رفتن بخشی از اراضی منطقه با آبگیری این سد بر شدت آن خواهد افزود. کوهستانها همواره محل چرای دام روستاییان و عشایر است؛ ولی در سالهای اخیر بهعلت خشکسالی و کمبود علوفه، این فشار با افزایش تعداد عشایر کوچکننده به مراتع و ورود آنها پیش از شروع فصل چرا (اعمال چرای زودس) و با تعداد زیاد دام (چرای مفرط)، ضربات جبرانناپذیری به سیمای مراتع منطقه وارد کرده است. فراهمشدن امکان دسترسی به صعبالعبورترین ارتفاعات منطقه با احداث راه عشایری توسط ادارۀ امور عشایری و در اختیار داشتن وسیلۀ حملونقل دام توسط عشایر، متأسفانه زمینههای افزایش فشار بر مراتع بالادست را نیز فراهم و کاهش شدید تنوع زیستی و زوال گونههای گیاهی را در منطقه تسهیل کرده است. برداشت بیرویه و غیر اصولی گیاهان دارویی یکی دیگر از معضلات این منطقه است. سالیانی پیش مراتع منطقۀ گاماسیاب یکی از رویشگاههای اصلی موسیر در استان همدان بوده است که متأسفانه در دو دهۀ اخیر بهعلت رونقیافتن بازار گیاهان دارویی و بهویژه قاچاق موسیر به کشور عراق، رویشگاههای آن در منطقه چپاول و تخریب شده است و امروزه شاید بتوان بهندرت چند بوته از آن را در منطقه یافت. این مطالعه به تکمیل توصیف تنوع زیستی گیاهی منطقه کمک میکند و ممکن است برای تفسیر جنبههای اکوسیستمهای کوهستانی استفاده شود. بیشتر گونههای بومی با پراکنش محدود که شامل گونههای بالقوۀ در معرض خطر و آسیبپذیر میشوند، بهشدت در معرض تهدید هستند؛ بنابراین حفاظت و مدیریت مراتع در این پهنه نیازمند توجه خاص است. حضور 34 گونۀ انحصاری ایران در منطقه که 29 گونه از آنها در مقیاس استانی در طبقۀ حفاظتی «در بحران انقراض» و پنج گونه در طبقۀ حفاظتی «در معرض خطر» هستند، زنگ خطر بزرگی برای از بین رفتن تنوع زیستی گونههای انحصاری در کشور است.
سپاسگزاری بدینوسیله از همکاری مؤسسۀ تحقیقات جنگلها و مراتع کشور و مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان بهدلیل فراهمکردن امکان انجام این پژوهش صمیمانه قدردانی میشود. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Abrari Vajari, K., & Veiskarami, Gh. H. (2005). Floristic study of Hashtad Pahlu region in Khorramabad (Lorestan). Pajouhesh va Sazandegi, 67, 58-64 (in Persian). Ahmadi, F., Mansory, F., Maroofi, H., & Karimi, K. (2013). Study of flora, life form and chorotypes of the forest area of West Kurdistan (Iran). Bulletin of Environment, Pharmacology and Life Sciences, 2(9), 11-18. Akhani, H. (2005). The illustrated flora of Golestan national park, Iran. Tehran: Tegtan University Press (in Persian). Archibold, O. W. (1995). Ecology of world vegetation. London: Chapman and Hall Inc. Asri, Y. (1998). Vegetation of Orumieh lake salt marshes. Tehran: Research Institute of Forests and Rangelands (in Persian). Asri, Y. (2003). Plant diversity in Touran biosphere reservoir. Tehran: Research Institute of Forests and Rangelands Press (in Persian). Asri, Y., & Mehrnia, M. (2002). Introducing the flora of central part of the Sefid-Kouh protected area, Iran. Iranian Journal of Natural Resources, 55(3), 363-376 (in Persian). Asri, Y., & Moradi, A. (2004). Floristic and phytosociological studies of Amirkelayeh lagoon. Journal of Agricultural Science and Natural Resource, 11(1), 171-179. Asri, Y., Hasanvand, M., & Mehrnia, M. (2016). A floristic study in Chal-e Kabod mountain of Alashtar, Lurestan province. Taxonomy and Biosystematics Journal, 8(29), 51-68 (in Persian). Assadi, M., Maassoumi, A., & Mozaffarian, V. (Eds.) (1988–2019). Flora of Iran. Tehran: Research Institute of Forests and Rangelands Publication (in Persian). Atashgahi, Z., Ejtehadi, H., & Zare, H. (2015). Plant species diversity in relation to pography in the east of Dodangeh forests, Mazandaran province, Iran. Journal of Plant Researches (Iranian Journal of Biology), 28(1), 1-10 (in Persian). Azarnivand, H., & Zare Chahoki, M. A. (2008). Range Improvement. Tehran: Tehran University Press (in Persian). Bagheri, B., Yousefi, M., & Mirjalili, S. (2021). Life forms, endemism and medicinal potentials of the flora of the western part of the protected area of Tang-e Sayad in Chaharmahal Bakhtiari province. Taxonomy and Biosystematics Journal, 13(2), 29-48 (in Persian). Barthlott, W., Lauer, W., & Placke, A. (1996). Global distribution of species diversity in vascular plants: Towards a world map of phytodiversity. Erdkunde, 50(4), 317 -327. Bertin, R. I. (2013). Changes in the native flora of Worcester County, Massachusetts. The Journal of the Torrey Botanical Society, 140(4), 414-452. Bradshaw, C. J. A., Sodhi, N. S., & Brook, B. W. (2009). Tropical turmoil: A biodiversity tragedy in progress. Journal of Frontiers in Ecology and the Environment, 7(2), 79-87. Condit, R., Pitman, N., Leigh Jr, E. G., Chave, J., Terborgh, J., Foster, R. B., … & Hubbell, S. P. (2002). Betadiversity in tropical forest trees. Science, 295(5555), 666-669. Danin, A. (1996). Plants of Desert Dunes. Berlin: Springer-Verlag. Daru, B. H., Park, D. S., Primack, R. B., Willis, C. G., Barrington, D. S., Whitfeld, T. J. S., … & Davis, C. C. (2018). Widespread sampling biases in herbaria revealed from large-scale digitization. The New Phytologist, 217(2), 939-955. Darvishnia, H., Dehghani Kazemi, M., Forghani, A. H., & Kavyani Fard, A. A. (2012). Study and introducing of flora of the Protected Area of Manesht and Qalarang in Ilam province. Taxonomy and Biosystematics Journal, 4(11), 47-60 (in Persian). Davis, P. H. (1965–1985). Flora of Turkey and the East Aegean islands. Edinburgh: Edinburgh University Press. Dehghani, R., Sharifi-Tehrani, M., & Shirmardi, H. (2016). Floristic study of Sheet Mountain in Chaharmahal and Bakhtiari province, Iran. Taxonomy and Biosystematics, 8(26), 61-76 (in Persian). Dehshiri, M. M. (2016) Floristic study of Khargushan Mountain, Lorestan province. Taxonomy and Biosystematics 8(28): 53-68 (in Persian). Dehshiri, M. M., Safikhani, K. and Mostafavi, H. (2016) Alpine flora of some part of Alvand Moumtain, Hamadan province. Iranian Journal of Plant Biology, 8(30): 89-104 (in Persian). Dehshiri, M. M. & Mahdavar, H. (2016) Alpine Flora of Some Part of Oshtorankouh, Lorestan Province. Taxonomy and Biosystematics Journal, 8(26): 29-40 (in Persian). Dehshiri, M. M, Sepahvand, M. & Rashnoo, A. (2019) The Identification of Chaghalvandi area flora in the central Zagros. Nova Biologica Reperta, 5(4): 389-402 (in Persian). De Martonne, E. (1925). Traite de geographie physique: Ouvrage couronne par Academie des sciences. Paris: Prix Binoux, et par la Societe de geographie. Ebrahimi-Gajoti, T., Kasebi, N., Ghahramani, M. A., & Imani, Y. (2006). The determination of phytoclimates based on biodiversity and biological forms in Arasbaran. Journal of Plant and Ecosystem (Islamic Azad University, Shahr-e-rey Branch), 7, 105-118 (in Persian). Eeley, K., Avies, S., Erez, O., Hubbell, S., & Oster, R. (2011). Directional changes in the species composition of a tropical forest. Ecology, 92(4), 871-882. Ejtehadi, H., Amini, T., & Zare, H. (2005). Importance of vegetation studies in conservation of wildlife: A case study in miankaleh wildlife refuge, Mazandaran Province, Iran. Archive of SID, 53-58 (in Persian). Embreger, L. (1932). sur une formule climatique et ses applications en botanique. La Meterologie, 92, 1-10. FAO (1998). Unasylva Moving Mountains. Rome, Italy: Food and Agriculture Organization of the United Nations. Funk, V., Hollowell, T., Berry, P., Kelloff, C., & Alexander, S. N. (2007). Checklist of the plants of the Guiana Shield (Venezuela: Amazonas, Bolivar, Delta Amacuro; Guyana, Surinam, French Guiana). Contributions from the United States National Herbarium, (55), 1-84. Galal, T. M., & Fahmy, A. G. (2012). Plant diversity and community structure of Wadi Gimal protected area, Red Sea Coast of Egypt. African Journal of Ecology, 50(3), 266-276. Ghahremaninejad, F., & Agheli, S. (2009). Floristic study of Kiasar national park, Iran. Taxonomy and Biosystematics Journal, 1(1), 47-62 (in Persian). Ghazanfari H., Namiranian M., Sobhani, H., & Mohajer, R. M. (2004). Traditional forest management and its application to encourage public participation for sustainable forest management in the northern Zagros Mountains of Kurdistan province, Iran. Scandinavian Journal of Forest Research, 19(4), 65-71. Gholami, P., Shirmardi, H., & Lashkari Sanami, N. (2018). Investigation of flora, bfological form and geographical distribution of plants in Robat Kouh area, Bazoft County, Chaharmahal and Bakhtiari province, Iran. Taxonomy and Biosystematics Journal, 10(37), 87-114 (in Persian). Guerin, G. R., Andersen, A. N., Rossetto, M., Van Leeuwen, S., Byrne, M., Sparrow, B., … & Lowe, A. J. (2018). When macroecological transitions are fiction of sampling: Comparing herbarium records to plot-based species inventory data. Ecography, 41(11), 1864-1875. Hager, J. (1984). Plant ecological studies in the subalpine meadows pin cushion of Crete. Bielefeld: Bielefeld University. Hamedi, M., Ebrahimi-Gajoti, T., & Balaei, Z. (2016). Floristic study of the Evindin, in the Kiamaki protected area (Evindin) (East Azarbaijan province). Taxonomy and Biosystematics Journal, 8(26), 17-28 (in Persian). Hamzeh’ee, B. (2016). Floristic study of Bisotun protected area. Taxonomy and Biosystematics Journal, 8(29), 25-50 (in Persian). Hasanvand, N. (2008). Study of Fabaceae variation in northwest of Aleshtar. Msc Thesis. Islamic Azad University, Borujerd, Iran (in Persian). Hawksworth, D. L., & Arroyo, M. T. K. (1995). Magnitude and distribution of Biodiversity. In: (Ed.): V. H. Heywood, Global Biodiversity Assessment UNEP. Cambdidge University Press Cambridge. Heneidy, S. Z., & Bidak, L. M. (2001). Multipurpose plant species in Bisha Asir Region, southwestern Saudi Arabia. Journal of King Saud University Science, 13(1-2), 11-26. Jafari Kukhdan, A., & Bahrami, H. (2019). A study of floristics, life form, and chorology of plants in Tang-e Khoshk of Yasouj region (Kohgiluyeh and BoyerAhmad province). Taxonomy and Biosystematics, 11(40), 19-46. Jalili, A., & Jamzad, Z. (1999). Red data book of Iran. Tehran: Research Institute of Forests and Rangelands. Karami, S., & Khosravi, A. (2019). A floristic study of Kuh-e Dakal in Mamasani county, Fars province. Taxonomy and Biosystematics Journal, 11(39), 1-22. Kasebi, N., Ghahramani, M. A., Asri, Y., & Ebrahimi-Gajoti, T. (2007). Floristic study of mountains of south Marand, East Azarbaijan. First National Conference and specialty classification of Iran plant. Tehran, Iran (in Persian). Keith, D. A. (1988). Floristic lists of New South Wales (III). Cunninghamia, 2(1), 39-73. Khajeddin, S. J., & Yeganeh, H. (2010). Flora within no-hunting zone of Hanna, Isfahan, Iran. Taxonomy and Biosystematics Journal, 2(2), 73-90. Khedr, A. H., Cadotte, M. W., El-Keblawy, A., & Lovett-Doust, J. (2002). Phylogenetic diversity and ecological features in the Egyptian flora. Journal of Biodiversity and Conservation, 11(10), 1809-1824. Klein, J. C. (1987). Les Pelouses xérophiles d’altitude du franc sud de l’Alborz central (Iran). Phytocoenologia, 15(2), 253-280. Kluge, J., & Kessler, M. (2006). Fern endemism and its correlates: Contribution from an elevational transect in Costa Rica. Journal of Diversity and Distributions, 12(5), 535-545. Kűrschner, H. (1986). The subalpine thorn-cushion formation of western South-West Asia: Ecology, structure and zonation. Procprocessing Royal Society Edinburg, 89, 169-179. Léonard, J. (1988). Contribution a l'étude de la flore et de la végétation des desert d'Iran, Fascicule 8: Étude des aries de distribution, Les phytochories, Les chorotypes. Bulletin of the Jardin Botanique National de Belgique, Meise, 190. Maassoumi, A. A. (2003). Papilionaceae (Astragalus L.). In: Assadi, M., Maassoumi, A. A., Khatamsaz, M. and Mozaffarian, V. (Eds.) Flora of Iran. Vol. 43. Tehran: Research Institute of Forest and Rangelands (in Persian). McDonald, R., McKnight, M., Weiss, D., Selig, E., O’Connor M., Violin, C., & Moody, A. (2005). Species compositional similarity and ecoregions: Do ecoregion boundaries represent zones of high species turnover?. Journal of Biological Conservation, 126(1), 24-40. Mehrnia, M., & Ramak, P. (2014). Floristic investigation of Noujian watershed (Lorestan province). Iranian Journal of Plant Biology, 6(20), 113-136 (in Persian). Mehrnia, M., Asri, Y., & Hosseini, Z. (2021) A floristic study of the western part of Oshtrankooh region in Lorestan province. Taxonomy and Biosystematics, 12(45), 71-112 (in Persian). Mesdaghi, M. (2001). Vegetation description and analysis. Mashhad: Mashhad Jehad Daneshgahi Press (in Persian). Mobayen, S. (1991). Phytogeographical. Tehran: Tehran University Press. Myers, N., Mittermeier, R. A., Mittermeier, C. G., Da Fonseca, G. A. B., & Kent, J. (2000). Biodiversity hotspots for conservation priorities. Nature, 403(6772), 853-858. Noroozi, J., Akhani, H., & Breckle, S.W. (2008). Biodiversity and phytogeography of the alpine flora of Iran. Biodiversity Conservation, 17(3), 493-521. Noroozi, J., Talebi, A., Doostmohammadi, M., & Bagheri, A. (2020). The Zagros mountain range. In Plant Biogeography and Vegetation of High Mountains of Central and South-West Asia (pp. 185-214). Springer International Publishing. Pairanj, J., Ebrahimi, A., Tarnain, F., & Hassanzadeh, M. (2011). Investigation on the geographical distribution and life form of plant species in sub alpine zone Karsanak region, Shahrekord. Taxonomy and Biosystematics Journal, 3(7), 1-10. Parry, M. L., Canziani, O., Palutikof, J., Van der Linden, P., & Hanson, C. (Eds.). (2007). Climate change 2007-impacts, adaptation and vulnerability: Working group II contribution to the fourth assessment report of the IPCC. Cambridge: Cambridge University Press. Paypuzan, M., & Jafari Kukhdan, A. (2019). Introduction to the flora, biological types, and chorology of plants in Khamin Mountain protected area in Kohgiluyeh and Boyer-Ahmad province. Taxonomy and Biosystematics Journal, 11(41), 1-30 (in Persian). Peres, C. A., Gardner, T. A., Barlow, J., Zuanon, J., Michalski, F., Lees, A. C., … & Feeley K. J. (2010). Biodiversity conservation in human modified Amazonian forest landscapes. Journal of Biological Conservation, 143(10), 2314-2327. Price, M. F. (1998). Mountains: Globally important ecosystems. Rome, Italy: Food and Agriculture Organization of the United Nations. Rashidi, S. M. R. (2011). Mountain and mountaineering in Nahavand (Southern mountain range). Farhangan, 39, 84-149 (in Persian). Rastgoo Sisakht, M., & Jafari Kukhdan, A. (2020). A floristic study of Shabliz and Shoorom in Kohgiluyeh and Boyer Ahmad province. Taxonomy and Biosystematics Journal, 12(42), 11-38 (in Persian). Rauh, W. (1939). About cushion-like growth, a contribution to the knowledge of the shapes found in higher plants. Nova Acta Leopoldina, 7(49), 267-508. Raunkiaer, C. (1934). The life forms of plants and statistical geographical. Oxford: Clarendon Press. Rechinger, K. H. (1963-2010). Flora Iranica. Graz-Austria: Akademic Druck-u. Verlagsanstalt. Roques, K. G., O'Connor, T. G., & Watkinson, A. R. (2001). Dynamics of shrub encroachment in an African savannah: Relative influences of fire, herbivory, rainfall and density dependence. Journal of Applied Ecology, 38(2), 268-280. Safikhani, K., Jalili, A., & Jamzad, Z. (2018). Wetlands flora of Hamedan province (Iran). Taxonomy and Biosystemacs Journal, 10(37), 23-46 (in Persian). Safikhani, K., Rahiminejhad, M. R., & Kalvandi, R. (2003). Presentation of flora, life forms, endemic species and their conservational classes in the protected region of Lashkardar (Malayer city-Hamadan province). Pajouhesh and Sazandegi, 60, 72-83 (in Persian). Safikhani, K., Rahiminejhad, M. R., & Kalvandi, R. (2006). Presentation of flora and life forms of plants in the protected region of Khangormaz (Hamadan Province). Pajouhesh and Sazandegi, 70, 70-78 (in Persian). Safikhani, K., Rahiminejhad, M. R., & Kalvandi, R. (2007). Presentation of flora and life forms of plant species in Kian region (Hamadan Province). Pajouhesh and Sazandegi, 74, 138-154 (in Persian). Sanandaji, S., & Mozaffarian, V. (2010). Studies of flora in Saral area: Kurdistan-Iran. Taxonomy and Biosystematics Journal, 2(3), 59-84. Scholes, R. J., & Biggs, R. (2004). Ecosystem services in southern African: A regional assessment. Pretoria: Council for Scientific and Industrial Research. Searcy, K. B. (2012). Changes in the flora of the Mount Holyoke Range, Hampshire Co., Massachusetts over the past 150 years (1860-2010). Rhodora, 114(958), 113-132. Seyedan, Sh. (2000). Nahavand on the millennium of history. Tehran: Ashna Press (in Persian). Sharifi, J., Jalili, A., Gasimov, S., Naqinezhad, A., & Azimi Motem, F. (2012). Study on floristic, life form and plant chorology of wetlands in northern and eastern slopes of Sabalan Mountains. Taxonomy and Biosystematics Journal, 4(10), 41-52 (in Persian). Shirmardi, H. A., Mozaffarian, V., Gholami, P., Heidari, G., & Safaei, M. (2014). Introduction of the flora, life form and chorology of Helen protected area in Chaharmahal and Bakhtiari province. Iranian Journal of Plant Biology, 6(20), 75-96. Shirvani Shahenayati, F., Afsharzadeh, S., & Abbasi, S. (2020). A floristic study of afus area (Buin va Miandasht, Isfahan Province). Taxonomy and Biosystematics Journal, 12(42), 51-68 (in Persian). Soleymani, F., & Khara, J. (2018). The study of flora, biological form and corollary of plant elements of Mirabad protected area. Taxonomy and Biosystematics Journal, 10(34), 73-90 (in Persian). Soleimanpour, S., & Hatami, A. (2020). A study of floristic, life form, and chorology of plants in the west of Maharloo watershed, Fars province. Taxonomy and Biosystematics Journal, 12(45), 1-22. Swaine, M., & Liebsch, D. (2011). Diversity distribution and floristic differentiation of the coastal lowland vegetation: Implications for the conservation of the Brazilian Atlantic Forest Marcia C. M. Marques. Journal of Biodiversity and Conservation, 20(1), 153-168. Tabad, M., Jalilian, N., & Maroofi, H. (2016). Study of flora, life form and chorology of plant species in Zarivar region of Marivan, Kurdistan. Taxonomy and Biosystematics Journal, 8(29), 69-102 (in Persian). Takhtajan A. (1986). Floristic region of the world. Los Angeles: California University Press. Taleb Beydokhti, A. R., & Khanlari, G. R. (2016). Engineering geological studies in order to locate Garin Dam. 9th Conference of the Iranian Association of Engineering Geology and the Environment. Kharazmi University, Tehran, Iran. Tastad, A., Salkin, K., Battikha, N., Jasra, A. W., & Louhaichi, M. (2010). Ecological dynamics of protected and unprotected rangelands in three climatic zones of Syria. Pakistan Journal of Agriculture Science, 47(2), 89-98. Thakur, A. K., Kumar, R., & Verma, R. K. (2018). Analysing India’s current national forest inventory for biodiversity information. Journal of Biodiversity and Conservation, 27(12), 3049-3069. Townsend, C. C., & Guest, E. (1960–1985). Flora of Iraq. Baghdad: Ministry of Agriculture and Agrarian Reform. Vafadar, M., Toghranegar, Z., & Zamani, A. (2017). A study of the floristic composition, life form, and chorology of plants in three areas of Abhar County (South East of Zanjan province). Taxonomy and Biosystematics Journal, 9(33), 71-102. Van Rooyen, M. W., Theron, G. K., & Grobbelaar, N. (1990). Life forms and spectra of flora of Namaqualand, South Africa. Journal of Arid Environments, 19(2), 133-145. Vellend, M., Brown, C. D., Kharouba, H. M., McCune, J. L., & Myers-smith, I. H. (2013). Historical ecology: Using unconventional data sources to test for effects of global environmental change. American Journal of Botany, 100(7), 1294-1305. Wright, S. J. (2005). Tropical forests in a changing environment. Journal of Trends in Ecology and Evolution, 20(10), 553-560. Zarini, M. (2010). Floristic study of altitudes Garin Mountain in Nahavand. MSc thesis. Islamic Azad University, Borujerd, Iran. Zohary M. (1973). Geobotanical fundations of the Middle East. Fischer Verlag, Stuttgart, Amesterdam. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 820 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 383 |