تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,650 |
تعداد مقالات | 13,402 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,201,265 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,073,897 |
نقش نامۀ سری پروکوپیوس در شکست حملۀ شاهپور دوم به سوریه در سال 359م. | ||
پژوهش های تاریخی | ||
مقاله 5، دوره 14، شماره 3 - شماره پیاپی 55، مهر 1401، صفحه 57-74 اصل مقاله (965.92 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/jhr.2022.132428.2317 | ||
نویسندگان | ||
احمد الحواط1؛ محمدتقی ایمان پور* 2؛ پدرام جم3 | ||
1دانشجوی دکتری تاریخ ایران باستان، گروه تاریخ، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران | ||
2استاد تاریخ ایران باستان، کروه تاریخ، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران | ||
3استادیار تاریخ فرهنک و زبانهای باستانی ایران، گروه تاریخ، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران | ||
چکیده | ||
با روی کار آمدن شاهپور دوم ساسانی ( 379-309م)، منازعات ساسانیان و رومیها وارد مرحلۀ جدیدی شد. سیاست شاهپور دوم در این دوره، دستیابی به شهرهای ثروتمند سوریه بود. برای تحقق این هدف، او سهبار در دهۀ 340 م. تلاش کرد ازطریق تصرف شهر نصیبین و عبور از بخش علیای رود فرات وارد سوریه شود که هر سهبار ناکام برگشت. شاهپور دوم در سال 359م. به پیشنهاد آنتونیوس، یکی از سرداران رومی، تصمیم گرفت اینبار از بخش میانی رود فرات بهطرف سوریه پیشروی کند که اینبار هم با شکست مواجه شد. هدف از این پژوهش پاسخ به این سؤال اساسی است که چرا شاهپور دوم با وجود انتخاب تاکتیک جنگی جدید، یعنی حملۀ مستقیم به سوریه در جنگ 359 م. شکست خورد. به نظر می رسد نامۀ سری پروکوپیوس، یکی از سفرای رومی در ایران که توانست مخفیانه برنامۀ جنگی شاهپور را برای حملۀ مستقیم به سوریه به اطلاع رومیان برساند، در این شکست نقش اساسی داشت؛ زیرا رومیها پس از اطلاع از نقشۀ جنگی شاهپور دوم، اقدامات مختلفی ازجمله تقویت دفاعی ساحل فرات، تخریب یا محافظت از پلهای آن، رویارویینداشتن مستقیم با سپاهیان شاهپور و حضور در قلاع دفاعی شهرها در بینالنهرین را در پیش گرفتند. با این استراتژی، آنها موفق شدند تا با اقدامات بازدارنده، از پیشروی سپاهیان شاهپور در سوریه جلوگیری کنند. با توجه به اینکه که تا کنون دربارۀ نقش نامۀ سری پروکوپیوس در شکست شاهپور دوم در جنگ سال 359م.، پژوهش مستقلی انجام نشده است، بنابراین در این پژوهش تلاش شده است که با تکیه بر منابع نوشتاری کهن رومی، شواهد باستانشناسی و ارزیابی موقعیت جغرافیایی منطقه و با رویکرد تاریخی و روش توصیفیتحلیلی، دلایل ناکامی حملۀ شاهپور دوم به سوریه و نقش نامۀ سری پروکوپیوس در این شکست بررسی شود. | ||
کلیدواژهها | ||
شاهپور دوم؛ ساسانیان آنتونیوس؛ پروکوپیوس؛ سوریه | ||
اصل مقاله | ||
. مقدمه در ادامۀ منازعات ساسانیان و روم شرقی (بیزانس) و با روی کار آمدن شاهپور دوم ( 379-309م)، جنگهای ساسانیان با روم در سدۀ چهارم میلادی، وارد مرحله جدیدی شد. سیاست ساسانیان در این دوره، خصوصاً در دورۀ پادشاهی شاهپور دوم، دستیابی به شهرهای ثروتمند سوریه بود؛ بنابراین شاهپور دوم (379-309م) پس از آنکه قدرت خود را مستحکم کرد، مجدداً منازعات نظامی بین ساسانیان و رومیان از سر گرفته شد (Lee, 1993: 23). شاهپور دوم برای تحقق هدف خود تلاش کرد ابتدا ازطریق تصرف شهرهای شمالی بینالنهرین مانند نصیبین و آمد و عبور از بخش علیای رود فرات، سهبار در دهۀ 340م. به نصیبین حمله کند؛ اما خساراتی که حین محاصرۀ نصیبین به نیروهای شاهپور دوم وارد شده بود، مانع پیشروی ارتش ساسانی بهسمت سوریه و درنتیجه عقبنشینی او شد (Dodgeon, and Lieu, 1991: 194). شاهپور که همچنان در پی تسلط بر شرق مدیترانه بود، در بهار سال 359م. بار دیگر ارتش خود را برای لشکرکشی به سوریه آماده کرد. شاهپور که تجربۀ ناموفق فتح نصیبین و دژهای رومی بینالنهرین را از گذشته داشت، اینبار به پیشنهاد آنتونیوس، استراتژی غیرمنتظرهای را اتخاذ کرد. او تصمیم گرفت بهجای رفتن به جانب شمال بینالنهرین و محاصرۀ ناموفق شهرهای آن نواحی و کاستن از توان نظامی نیروهای خود، با دورزدن قلعههای رومی در بینالنهرین مستقیماً به طرف سوریه حرکت کند. هنگامی که شاهپور حملۀ خود را شروع کرد، در ابتدا برای رومیان روشن نبود که در ذهن او چه میگذرد، آنها فکر میکردند قلعههای شمالی بینالنهرین از اهداف اصلی شاهپور خواهد بود. در این میان پروکوبیوس یکی از سفرای رومی که قبلاً به ایران فرستاده شده بود، توانست نقشۀ جنگی جدید شاهپور را بهصورت سری به اطلاع رومیان برساند. آنان به محض اطلاع از هدف اصلی شاهپور، یعنی حملۀ مستقیم به سوریه ازطریق عبور از بخش میانی فرات، با تغییر تاکتیکهای نظامی تلاش کردند تا ارتش شاهپور را از هدف اصلی، یعنی تصرف سوریه ازطریق عبور از پلهای بخش میانی رود فرات بازدارند. بنابراین بهدلیل اهمیت نقش نامۀ سری پروکوپیوس که به اطلاع رومیان از اهداف اصلی شاهپور، بهکارگیری تاکتیک مناسب در مقابل او و درنهایت به شکست شاهپور در این لشکر کشی منجر شد، هرچند تاکنون پژوهشهای بسیاری دربارۀ جنگهای شاهپور دوم با رومیان انجام شده است، اما دربارۀ نقش نامۀ سری پروکوپیوس در شکست شاهپور دوم در جنگ سال 359 م. پژوهش مستقلی انجام نشده است. بنابراین در این پژوهش تلاش شده است با تکیه بر منابع نوشتاری کهن رومی و شواهد باستانشناسی، ارزیابی موقعیت جغرافیایی منطقه و با رویکرد تاریخی و روش توصیفی ـ تحلیلی، دلایل ناکامی حملۀ شاهپور دوم به سوریه و نقش نامۀ سری پروکوپیوس در این شکست بررسی شود که مسئلۀ اساسی در این پژوهش است. اقدامات و تاکتیکهای نظامی رومیان برای خنثیسازی نقشۀ جنگی شاهپور دوم که آنان پس از آگاهی از محتوای نامۀ پروکوپیوس در پیش گرفتند و درنهایت به توقف پیشروی سپاه شاهپور دوم به سوریه منجر شد، از دیگر مسائل مهمی است که در این پژوهش بررسی میشود.
در حوزۀ تاریخ ایران، روم و سوریه، محققان پژوهشهای ارزشمندی را به رشتۀ تحریر درآوردهاند. این پژوهشها با توجه به موضوع بررسیشده، هرکدام شامل بخشی از روابط سیاسی دو قدرت باستان است. با وجود اطلاعات مفید و ارزشمندی که این گونه آثار دارند، اما در هیچیک از این آثار و پژوهشها، نقش نامۀ پروکوپیوس در شکست سپاهیان شاهپور بهطور مستقل بررسی نشده است، ازجمله مهمترین این منابع، به مقالۀ «جغرافیای تاریخی شهر آمد و جایگاه آن در مناسبات ایران و روم در روزگار ساسانیان» اثر پرویز حسین طلایی؛ مقالۀ “War” اثر گولدسورثی؛ کتاب “The Eastern Frontier of the Roman Empire with special reference to the reign of Constantius II” اثر لیتفوت و مقالۀ “Perceptions of eastern frontier policy in Ammianus, Libanius, and Julian (337–363)” اثر سیگر اشاره میشود که هریک بهصورت کلی به ابعاد خاصی از تاکتیکهای جنگی رومیان برای مقابله با سپاه شاهپور دوم در سال 359م. و نقش قلعههای مستحکم رومی در بینالنهرین، در تضعیف انرژی ایرانیان اشاره دارند. همچنین به کتاب «تاریخ شاهنشاهی بزرگ ساسانی» اثر علی سماکمحمدی؛ کتاب «روابط بیزانس و ایران در نیمۀ اول قرون وسطی «226-641 میلادی» اثر کاظم میقانی و کتاب «التنافس الرومانی ـ الساسانی 226-476 م» اثر میثم عبدالکاظم جواد النوری اشاره میشود که در آن تنها جنگهای شاهپور دوم با روم و تاکتیکهای نظامی فرماندگان رومی در مواجهه با حملۀ سپاهیان ساسانی در سال 359م. بهصورت عام بررسی شده است. همچنین باید به مقالۀ بلوکلی با عنوان “The Coded Message in Ammianus Marcellinus 18.6.17–19” اشاره کرد که در آن اطلاعات ارزشمندی دربارۀ تفسیر نامۀ پروکوپیوس فراهم کرده است، اما به اقدامات نظامی رومیان برای مواجهه با سپاه ساسانیان اشاره نکرده است. بنابراین هریک از این تحقیقات، اطلاعات مفید و تحلیلهای خوبی دربارة حملۀ شاهپور دوم به سوریه 359م. ارائه کردهاند که البته در این پژوهش از آن بهره گرفته شده است؛ اما در این آثار و یا آثار مشابه، تاکنون به نقش نامۀ پروکوپیوس در ناکامی لشکرکشی شاهپور دوم به سوریه کمتر توجه شده است؛ بنابراین ضرورت دارد که اهمیت و نقش این نامه در جنگهای ایران و روم بهصورت خاص واکاوی شود. ۳. استراتژی شاهپور دوم در لشکرکشی به سوریه در سال 359م. شاهپور دوم در زمان کنستانتیوس دوم تلاش کرد به سوریه دستیابی پیدا کند (Dodgeon, and Lieu, 1991: 174)، برای رسیدن به این هدف، او مجبور شد در ابتدا نصیبین را به تصرف آورد (DEMİR and KEÇİŞ, 2017: 13)؛ زیرا ازنظر استراتژیکی، این شهر نقش کلیدی در پیشروی ساسانیان در بینالنهرین علیا و دستیابی آنان به شهرهای مهم سوریه داشت (Hilkens, 2014: 156). شاهپور دوم در خلال سالهای 337 تا 350م.، سهبار نصیبین را محاصره کرد، ولی ساسانیان نتوانستند شهر را به تصرف درآوردند (جلیلیان، 1397: 195-194؛ وینتر و دیگناس، 1386: 71). اهمیت استراتژیکی نصیبین در این واقعیت نهفته بود که در طی درگیریهای نیمۀ اول قرن چهارم میلادی، دژی محکم در برابر حملات ساسانیان به شمال بینالنهرین و سوریه به حساب میآمد (Lee, 2007: 118) و رومیها بهخوبی میدانستند که از دست دادن نصیبین، به معنای بیدفاعماندن شهرهای رومی در سوریه است؛ بنابراین، هنگام توقف عملیاتهای نظامی در بین سالهای 9/358-350م.، رومیان تلاش زیادی برای تقویت دفاعی این شهر کردند و مرزبانان ایرانی این امر را به اطلاع تیسفون رسانیده بودند (سماک محمدی، 1392: 61). شاهپور دوم در سال 359م.، حملۀ دیگری را آغاز کرد؛ اما اینبار برای دوریجستن از تکرار تجربۀ شکستهای پیشین و با تغییر استرتژی و انتخاب تاکتیک جدید، سعی کرد بهجای تمرکز بر محاصره و تصرف نصیبین که البته برای فتح سوریه اهمیت زیادی داشت، مستقیم و بدون معطلی به طرف سوریه حرکت کند (Edwell, 2013: 6) و با احتیاط و با برنامۀ هجومی ـ دفاعی مناسب با رومیان روبهرو شود (میقانی، 1393: 140) و توانایی خود را در محاصرۀ نصیبین گرفتار نکند (Zonaras, 2009: xiii, 9, 48,P 168). او بهجای محاصرۀ بیحاصل شهر نصیبین، تصمیم گرفت از کنار شهر عبور کند و خودش را بهطور ناگهانی به سوریه برساند (Hunt, 2008: 41; Lee, 2017: 4). ۳-2. نقش آنتونیوس در انتخاب استراتژی جدید توسط شاهپور دوم آنتونیوس یک بازرگان ثروتمند سوری بود. او بعداً مأمور حسابداری فرماندهی بینالنهرین شد و توانست به مقام سرپرست ارتقا یابد. (Paulsen, 2015: 2). او در زمستان سال 9/358م. بهدلیل مشکلات حقوقی و مالی تصمیم گرفت به نزد ایرانیان بگریزد و پس از اطمینان و کسب اطلاعات دقیق از سازمان دفاعی، تعداد نیروها، ذخایر سلاح، برنامههای استراتژیکی و حرکتهای آیندۀ رومیان، به دربار ساسانیان پناهنده شد (Blockley, 1992: 19). شاهپور او را بهعلت اطلاعات کاملی که دربارة روم شرقی داشت، با آغوش باز پذیرفت (وینتر و دیگناس، 1386: 205-204). آنتونیوس به شاهپور گفت که علیرغم آنکه ارتش روم گرفتار درگیرهای داخلی خونینی بود، ساسانیان هرگز نتوانستند از فرصت استفاده کنند و خود را به فرات برسانند؛ در حالی که آنان با توجه به شرایط امپراتوری روم باید بر تمامی آسیا دست یابند (Ammianus Marcellinus, 18.5.7, P 433). بنابراین او پیشنهاد داد تا بهجای حمله و محاصرۀ دژهای بینالنهرین و از دست دادن وقت، انرژی و از همه مهمتر تجهیزات، بهتر آن است که شاهپور ازطریق شمال بینالنهرین و اوسرینه به سوریۀ بیدفاع و ثروتمند حمله کند و آن حدود را به تسلط خود درآورد (حسین طلایی، 1396: 96)؛ یعنی قبل از آنکه رومیان فرصت مقاومت و یا مقابله پیدا کنند؛ زیرا سرعت عمل نقش مهمی در پیروزی و موفقیت سپاهیان ساسانی داشت (Ammianus Marcellinus, 18.6.3, Pp 437-435). لیبانوس بر اهمیت شخصیت و پیشنهاد آنتونیوس تأکید میکند که او را دمتریوس دوم[1] میخواند (Libanius, 1903: OR, xii.74, Pp 36-35). آمیانوس مارسیلینوس ادعا میکند که شاهپور به این دلیل با پیشنهاد آنتونیوس موافقت کرد که میدانست در گذشته، محاصرۀ نصیبین پیشرفت کمی داشته است و اگر این طرح موفقیتآمیز باشد، او موقعیت مستحکمتری برای رسیدن به اهداف واقعی و لغو قرارداد 299م. در ازای عقبنشینی مطالبه میکند (Ammianus Marcellinus, 18.5.7-8, 6.2-4, P 433, 437).
۴. نامۀ پروکوپیوس شاهپور دوم جنگ خود را در سال 359م. با کمک قبایل هون و رهبر آنها گرومباتس علیه رومیان و با هدف دستیابی به سوریه آغاز کرد (جلیلیان، 1397: 197؛ دریایی، 1392: 21). کنستانتیوس برای مقابله با ساسانیان، اورسینوس را به شرق فرستاد تا فرماندهی ارتش رومیان در بینالنهرین و اسروینه باشد؛ در حالی که سابیانوس، فرماندهی ارتش میدانی در شرق را برعهده گرفت (Harrel, 2016: 142-145). در آغاز و براساس عملیات جنگی ساسانیان در دهۀ 340م.، وقتی خبر استعداد ارتش ایرانی در 359م. به رومیان رسید، نخستین فکری که به ذهن رومیان آمد، محاصرۀ مجدد نصیبین بود که هدف اصلی جنگهای پیشین ساسانیان بود. بنابراین اورسینوس نیروهایش را در شهر آمِد متمرکز کرد تا برای ارتش ساسانی ایجاد مزاحمت کند و در صورت لزوم نیروی امدادی را به محصورین برساند؛ اما در آمِد، پیامی به دست اورسینوس رسید که نشان میداد هدف اصلی شاهپور، تحقق پیشروی سریع در سوریه است. این حادثه، نقطۀ عطفی در انتظارات رومیان داشت و اولین نشانهای که به رومیان نشان داد این بود که شاپور برنامههای جنگی خود را تغییر داده است (Ammianus Marcellinus, 18.6.6-23, 17, Pp 449-435, 445). گفتنی است که در اواخر سال 358م. و اوایل 359م.، کنستانتیوس دوم امپراتور بیزانس، هیئت سفارتی به ریاست لوکیلانیوس و پروکوبیوس نزد شاهپور دوم فرستاد. هدف امپراتور از ارسال این سفرا، انجام مذاکرات جدی نبود، بلکه به تأخیرانداختن حملات ساسانیان بود تا رومیها مهلت یابند سیستم دفاعی خود را تقویت کنند. امروزه تردیدی وجود ندارد که رومیان در فرستادن این سفرا سوءنیت داشتند. درواقع سفرا، وظیفهای جز به تأخیرانداختن حملات ساسانیان، اطلاع از نقشههای جنگی آنان و گردآوری اطلاعات مهم نداشتند. ظاهراً ساسانیان از اهداف رومیها آگاه شدند و ضمن شروع حملات جنگی علیه رومیها در سال 359م.، سفرای آنها را بازداشت کردند؛ در حالی که رومیها فکر میکردند که مذاکرات با دولت ساسانی همچنان در جریان است (Ammianus Marcellinus, 17.5.15, P 440; Blockley, 1992: 21). در این میان، پروکوپیوس یکی از سفرای رومی موفق شد مخفیانه نامهای را در غلاف شمشیر برای رومیان ارسال کند (Richard, and Bonner, 2017: 100).
آنگونه که آمیانوس مارسیلینوس نقل کرده است، پروکوپیوس در این نامه بهصورت رمزگونه پیامی را به این شرح برای رومیها میفرستد: «در حالی که پادشاه پیر از هلسپونت راضی نیست، او از پلهای گرانیکوس و رهیندکوس عبور خواهد کرد و با بسیاری از اقوام و مردمان، آسیا را فتح خواهد کرد. او بهطور طبیعی عصبانی است و بسیار بیرحم است، او توسط وارث تراژان امپراتور قبلی روم، تحریک و تحریض میشود، مگر زمانی که یونان مراقب و آگاه باشد» (Ammianus Marcellinus, 18.6.18, P 445). این نامه حاوی اطلاعاتی به زبان لاتین است که با اشاره به دو یادداشت مهم خلاصه میشود. در مرحلۀ اول، پروکوپیوس شروع به نوشتن میکند، گویی که او قصد دارد رومیان را دربارة تصمیم میترادات ششم، امپراتور پونتوس در آستانۀ جنگ سوم با روم 74-64ق.م آگاه کند. پروکوپیوس از شاهپور دوم با عنوان پادشاه پیر یاد میکند و هشدار میدهد که شاه از پلهای گرانیکوس و رهیندکوس عبور میکند که میترادات قبل از رسیدن به هلسپونت باید از آنها عبور میکرد و هشدار میدهد که در هلسپونت متوقف نخواهد شد؛ اما مصمم است تا با بسیاری از مردم، آسیا را تحت انقیاد بیاورد. پروکوپیوس ادامه میدهد که شاه عصبانی است و جانشین تراژان او را تحریک میکند (Blockley, 1986: 63-64). ۴-۲ . تفسیر نامه آمیانوس اظهار داشت که درک رمز برای او و مشاوران اورسینوس بسیار دشوار بود؛ زیرا پیام با رمز نوشته شده بود. هنگام رمزگشایی، رمزهای دیگر نیز به دست آمد که نشاندهندۀ شباهت تاریخی بود و بهطور کامل روشن و آشکار نبود. این رمز اگرچه اخیراً رمزگشایی شد، اما کاملاً تفسیر شد (Ammianus Marcellinus, 18.6.19, Pp 446-445). بلوکلی نشان میدهد پیام از سه جهت درخور توجه است: اول نحوۀ پنهانشدن اطلاعات، رمزنگاری و رمزگشایی؛ دوم، این نامه بهطور مطلوب از فرهنگ تاریخی فرستندگان آن و همچنین برخی فرضیات خوشبینانه دربارۀ کسانی گواهی میدهد که نامه برای آنها ارسال شده است و سوم، آگاهی از جغرافیای شمال غربی آسیای صغیر برای نوشتن پیام کافی بود (Blockley, 1986: 65). نکتۀ مهمی که در اینجا باید به آن اشاره کرد این است که این نامه به لشکرکشی بزرگ خشایارشا به یونان در سال 480ق.م یا اسکندر بزرگ اشاره نکرده است (Matthews, 1989: 43)؛ اما به لشکرکشی میترادات ششم به ایالتهای رومی در آسیا در آغاز جنگ سوم میترادات در سال 74/73ق.م اشاره میکند (Appian, The Mithr, 14, 71-69). حتی بدون فهم تمام اشارات تاریخی موجود در این نامه، فهم معنای نسبت پادشاه خشمگین به شاهپور دوم آسان است که توسط آنتونیوس فراری به ایران به جنگ تحریک شده و اطلاعات جنگی در اختیار او قرار داده شده بود و پروکوپیوس در این نامه او را جانشین تراژان معرفی کرده بود (Ammianus Marcellinus, 18.5.1-2,7-8, 6.3-4, 7.10, 8.5, 10.1, 10.4, 19.8.1, 27.12.6, Pp 429-437-435, 455, 459, 469, 509, 81). همچنین همپیمانان و طرفداران میترادات، ممکن است به قبایل بدوی شرق ایران مانند خیونها اشاره کرده باشند که قبلاً توسط شاهپور دوم شکست خورده بودند و جزء طرفدران و همپیمانان او درآمده بودند (Appian, The Mithr, 14, 69; Ammianus Marcellinus, 18.6.22, 19.1.7, Pp 449, 457). همچنین ارتباطات جرئی دریافتشده از رمزها توسط آمیانوس اینگونه تکمیل شد؛ رودخانۀ گرانیکوس و رهیندکوس به روخانۀ دجله و زاب بزرگ تعبیر شد. او پس از عبور از این دو رودخانه در هلسپونت/ بینالنهرین خواهد بود، اما در اینجا توقف نخواهد کرد؛ زیرا قصد دارد به آسیا حمله کند؛ یعنی ایالات شرق را فتح خواهد کرد که سوریه مهمترین آنهاست (Ammianus Marcellinus, 18.6.19, Pp 446-445). بهطور خلاصه، این نامه به محض اثبات ارتباط آن با جنگ سوم میترادات، اطلاعات دقیق و حیاتی را ارائه میدهد که ایرانیان میخواستند آن را پنهان کنند. بنابراین فرماندهان رومی، اورسینوس و سابیانوس به این نتیجه رسیدند که ساسانیان قصد حمله به بینالنهرین را ندارند و اینکه شاهپور قصد دارد پس از عبور فرات مستقیماً در عمق خاک سوریه نفوذ و پیشروی کند (Ammianus Marcellinus, 18.6.19-17, Pp 447; and see: Dillemann, 1961: 104). پس از تفسیر پیام، معلوم شد شاهپور از زاب بزرگ و دجله عبور میکند. برای تأیید این اطلاعات، آمیانوس از طرف اورسینوس مأمور میشود که به مرزهای ایران و روم برود و مسیر لشکرکشی و اقدامات شاهپور را زیر نظر بگیرد. آمیانوس به کردوئن رفت و در آنجا متوجه شد که ارتش بزرگی به فرماندگی شاهپور از رودخانۀ زاب در نزدیکی نینوا در حال عبور است. همراه این ارتش، پادشاهان خیونیان و آلبانیها نیز بودند و در فاصلۀ سهروز وارد خاک روم میشوند (Ammianus Marcellinus, 18.6.23-20. 7.2-1 Pp 451-447). با اطلاعاتی که آمیانوس توانست به دست آورد، همانطور که در نامه نیز آمده است، تأیید کرد که حملۀ گستردهای از سوی ساسانیان در حال انجام است (کریستنسن، 1368: 336؛ 336-335Blockley, 1988: 253-256; ). ۵. اقدامات و تاکتیکهای نظامی رومیها در برابر شاهپور رومیان ازطریق نامۀ پروکوپیوس و مشاهدات آمیانوس به این نتیجه رسیدند که شاپور قصد دارد از بینالنهرین عبور کند و از فرات و اوسرینه به سوریه برود (Lightfoot, 1982: 143). از طرفی از آنجایی که کنستانتیوس دوم در دهۀ 350م. گرفتار جنگهایی خانگی شد و قسمت اعظم نیروهای او در غرب درگیر بودند و تنها یکسوم نیروهایش را در اختیار داشت (Edwell, 2013: 5; Potter, 2015: 38)، او نمیتوانست در برابر سپاه شاهپور در سال 359م. به اقدام جدی دست بزند و ناگزیر بود موضع دفاعی بگیرد (Butcher, 2003: 62)؛ بنابراین رومیها استراتژی دفاعی خود را در برابر حملۀ ساسانیان به سوریه، براساس تفسیر اطلاعات پروکوپیوس و دیگر آگاهیها به شرح زیر برنامهریزی کردند. 5-1. استفاده از سیاست زمین سوخته شاهپور دوم پس از اینکه وارد بینالنهرین شمالی شد، بهسمت غرب پیش راند (سماک محمدی، 1392: 62). این امر، پیام پروکوپیوس را برای اورسینوس تأیید کرد و نتیجه گرفت که ایرانیان در حران یا نزدیک ادسا حرکت میکنند تا در اوسرینه پیشروی کنند و در زئوگما یا کاپیرسانا یا ساموزاتا از فرات عبور کنند و وارد سوریه شوند (Ammianus Marcellinus, 18.7.3-6, Pp 453-451; Richard, and Bonner, 2017: 100). به گفتۀ سماک محمدی «امپراتور روم که از استعداد ارتش ایران اطلاع حاصل کرده بود، میدانست که نبرد از روبهرو برای رومیان حاصلی جز شکست در بر نخواهد داشت؛ بنابراین تصمیم گرفت به روش (امحای منابع) یعنی از بین بردن مزارع و چاههای آب و هرچیزی روی آورد که برای رفع نیازهای ایرانیان لازم بود. پس دستور داد کلیۀ کشتزارها و علفزارها را بسوزانند» (سماک محمدی، 1392: 62). اورسینوس زمان خوبی برای این کار در اختیار داشت؛ زیرا ایرانیان پس از عبور از دجله، باید 400کیلومتر راه طی میکردند (Blockley, 1988: 256). با سرعت ثابت 15 مایل در روز، ارتش اصلی ساسانی، 10 روز برای رسیدن به رودخانۀ خابور نیاز داشت (Harrel, 2016: 144). اورسینوس از شهرآمد گردانی سوارهنظام به همراه اوامر و دستورالعملهایی به حاکمان نظامی و غیرنظامی در بینالنهرین و فراتیه، کاسیانوس و جوفیروس فرستادو از آنها خواست تا روستاییان را به همراه خانودههایشان به مکانهای امن منتقل کنند و از سیاست زمین سوخته در شرق فرات پیروی کنند (Ammianus Marcellinus, 18.7.3, P 451). رومیان در مقابل پیشروی شاهپور در دشتهای بینالنهرین و اوسرینه، همة کشتزارها و علفزارها را سوزاندند (فرای، 1394: 237؛ Isaac, 2008: 460)؛ بنابراین سرزمینهای سوخته، تمام مناطق بین دجله و فرات را در بر گرفت (Seager, 2009: 256). آتشسوزی به اندازۀ کافی بزرگ و تأثیرگذار بود که آمیانوس متوجه شد، این کار سبب مرگ بسیاری از شیرهایی شده است که در منطقه پرسه میزدند. آمیانوس نقل میکند که غلات و دانهها به حدی خشک بودند که به راحتی مشتعل شدند. این گفته نشان میدهد شاهپور دوم در اواخر خرداد یا اوایل تیر حمله کرده است (Ammianus Marcellinus, 18.7.4, P 451). به گفتۀ ویتبی تدارکات بهویژه تجهیزات و ملزومات، ستون حیاتی هرگونه فعالیت نظامی است (Whitby, 2008: 324). هر دو دولت ایران و روم، مواد غذایی و تدارکات سپاه را ازطریق محصولات برداشتشده یا انبارهای مواد غذایی مردم محلی تهیه میکردند (Goldsworthy, 2008: 103). مناطق شمالی بینالنهرین ازنظر آبوهوا بسیار مناسب بودند (Matthews, 1989: 52-51; Banaji, 2001: 6) و بیشتر جغرافیدانهای دورۀ اسلامی دربارۀ اهمیت کشاورزی و محصولات و غلات فراوان این منطقه نیز سخن گفتهاند (ابن حوقل، 1992: 205-190؛ ابن الفقیه الهمذانی، 1302: 133-132؛ ابن خرداذبه، 1889: 95)؛ از این رو، یک ارتش بزرگ میتوانست با تأمین تدارکات خود در این سرزمینها، بدون آنکه به مناطق حاشیهای کشیده شود، به راه خود ادامه دهد (Stein, 1936: 72; Burns, 2017: 123). نوشتههای آمیانوس نشان میدهد سوزاندن مکرر علفزارها در امتداد لبۀ جنوبی تور عبدین، بین رودخانههای دجله و فرات باعث شد سپاه شاهپور از منابع لازم محروم شود. در ادامه او میگوید که بهدلیل گستردگی علفزارها، آتشسوزی و دود از نصیبین تا فرات دیده میشد (Ammianus Marcellinus, 18.7.5-4, P 451). ارتش ساسانی، به توصیۀ آنتونیوس، قرار بود از کنار نصیبین عبور و مستقیماً بهسمت فرات حرکت کند و پس از 12 روز راهپیمایی، به باسی[2] برسد (Ammianus Marcellinus, 18.7.8-9, P 455). لیتفوت معتقد است که هدف اصلی ایرانیان در این زمان، عبور از فرات با حرکت سریع در اوسرینه بود (Lightfoot, 1982: 146)؛ اما با روبهروشدن ساسانیان با زمینهای سوخته، مجبور شدند تا در برنامۀ جنگی خود تجدیدنظر کنند (Whitby, 2008: 324). به دیگر سخن، کمبود غذا و آذوقه در پیشروی ایرانیان در سرزمین روم مؤثر بود (Hunt, 2008: 39). آمیانوس نقل میکند که سیاست زمین سوخته که رومیها در برابر پیشروی ارتش ایرانی در سال 359م. بهسمت شهرهای اصلی سوریه دنبال کردند، شرایط سختی را در مسیر ساسانیان ایجاد کرد، تا جایی که ارتش ساسانی پس از عبور از کنار نصیبین، ناچار شد که از رفتن به مسیر درههای سوختۀ تور عابدین اجتناب کند و بهدنبال پیداکردن تپهها و درههای حاصلخیز باشد. به عبارت دیگر، سیاست زمین سوخته، مانع عبور سریع ساسانیان از فرات به سوریه ازطریق اوسرینه شد و آنها را ناچار کرد بهسمت شمال حرکت کنند، جایی که سیاست زمین سوخته در آن اجرا نشده بود (Ammianus Marcellinus, 18.7.8, Pp 455-453). 5-2. حفاظت از گذرگاههای فرات تاکتیکهای روم تنها محدود به سیاست زمین سوخته نبود، آنها دست به اقدامات متعدد دیگر نیز زدند؛ زیرا شاهپور هنوز از پیشروی خود در سوریه چشمپوشی نکرده بود؛ بنابراین رومیان تصمیم گرفتند از رود فرات دفاع کنند تا از نفوذ عمیقتر ساسانیان جلوگیری کنند (Whitby, 2008: 320). در ابتدا رومیها با پیشبینی حملۀ ساسانیان به زوگما ـ مسیر فرات به طرف شهرهای اصلی سوریه ـ یا کاپرسانیا، کرها و دیگر قلعههای غیرمستحکم و دفاع نشدنی را تخلیه کردند (Isaac, 2008: 460; Matthews, 1989: 44).، سپس برای جلوگیری از عبور ایرانیان از رودخانۀ فرات، گذرگاههای رودخانۀ فرات را تقویت کردند (Seager, 2009: 256). به دستور اورسینوس، کاسیوس یگانهای نظامی را برای تقویت ساحل غربی رودخانه فرستاد. سربازان با برجها، منجنیق و دیگر وسایل، توانستند ساحل رودخانه را تقویت کنند و ابزار دفاعی لازم را فراهم کنند. آنها همچنین برای محافظت از گذرگاههایی که با منجنیق تجهیز شده بود، نگهبانانی را در معابر و گذرگاههای فرات گماشتند (Ammianus Marcellinus, 18.7.6, P 453). 5-3. پلهای فرات پلها، جادهها و پادگانها برای اطمینان از حرکت و اثربخشی تاکتیکی سوارهنظام، که نیروی اصلی حملات را در عملیات تهاجمی و دفاعی تأمین میکردند، اهمیت زیادی داشتند. برای عبور از فرات، ساسانیان یا باید از پلهای شناور استفاده میکردند و یا کنترل یکی از پلها را در دست خود میگرفتتد. موقعیت پلها اثر مستقیمی بر تحرکات ارتش ایران و روم داشت. رومیها برای جلوگیری از عبور ارتش ساسانی از رودخانۀ فرات برای رسیدن به شهرهای اصلی سوریه، برخی از پلهای فرات را شکستند؛ زیرا پلها، بدون شک عامل مهمی در جنگهای سال 359م. در زمان شاهپور دوم بودند، به دلیل اینکه عبور از فرات از ماه نوامبر تا اواخر ماه مارس دشوار بود (Trombley, 2007: 327). پس از عبور از کنار نصیبین، شاهپور دوم تلاش کرد تا بهطور ناگهانی در سوریه پیشروی کند (Edwell, 2013: 6). هاریل معتقد است که در ابتدا هدف شاهپور، گرفتن پل زوگما-آپامیه برای نفوذ در سوریه بوده است (Harrel, 2016: 144). هنگامی که اورسینوس از این برنامه آگاه شد، به سوی ساموزاتا روی آورد تا از تخریب پلها در ساموزاتا، زوگما و کاپرسانا اطمینان یابد و مانع عبور ارتش ساسانی از روی پلها به سوی سوریه شود (Ammianus Marcellinus, 18.8.1, P 457). آمیانوس اشاره میکند که ایرانیان مصمم بودند تا از باسی که در مسیر موازی با فرات قرار داشت، برای عبور از زمینهای سوخته و خشک بهسمت کنستیه حرکت و سپس از فرات میانه عبور کنند، اما هنگامی که آنها از نگهبانان معتمد آگاه شدند که عبور از فرات بهدلیل سیل ناممکن خواهد بود، شاهپور شورای جنگی تشکیل داد و در آن آنتونیوس، شاهنشاه را متقاعد کرد که مسیر خود را تغییر دهد و بهسمت شمال حرکت کند؛ یعنی در طول مسیر از شهر آمِد و شمال ادسا بهسمت شهرهای شمال سوریه در بالادست بارزالو و کلودیا حرکت کند؛ زیرا فرات در نزدیکی سرچشمههای خود کمعمق میشد. همچنین، دراین مسیر میتوانست منابع آذوقه و تدارکات سپاه ساسانی را به مدت طولانی فراهم کند (Ammianus Marcellinus, 18.7.11-9, P 455). البته با وجود سیل، پل زوگما هنوز پابرجا بود و احتمال اینکه سپاه ساسانی بتواند از آن عبور کند وجود داشت، اما ظاهراً ارتش میدانی به رهبری سبیانوس، جادۀ زوگما-آپامیه را نیز بسته بود، او حتی با یک ارتش نسبتاً کوچک میدانی، میتوانست با سیاست زمین سوخته، مزاحمت در پیشروی شاهپور ایجاد کند؛ بنابراین شاهپور مجبور شد که مسیر خود را به طرف شمال تغییر دهد (عبدالکاظم جواد النوری، 2017: 232-231؛ Harrel, 2016: 145-144). هنگامی که شاهپور از باسی ازطریق کرهه و میرار به سمت شمال پیش میرفت، از فراریان به او خبر رسید که در آنجا انبار بزرگ غله وجود دارد؛ بنابراین او کنترل قلعههای بوسان و ریمان را در دست گرفت، با وجود تأخیر در تصرف این قلعهها و کندی پیشرفت ارتش او، روشن است که شاهپور هنوز قصد داشت از توصیههای آنتونیوس پیروی کند و به غرب شهر آمِد فشار آورد (Ammianus Marcellinus, 18.10.4-1, 19.1.3, Pp 469-467, 471). البته چرخش مسیر شاهپور دوم بهسمت شمال، به معنای تغییر هدف اصلی او در حمله به سوریه ازطریق فرات میانه نبود، بلکه به نظر میرسد هدف او، تاکتیک جنگی برای جمعآوری تجهیزات بوده باشد. شاهپور برنامهای برای فتح قلعۀ آمِد نداشت؛ زیرا او همچنان قصد داشت تا به توصیههای آنتونیوس عمل کند و به مناطق غرب آمِد فشار وارد کند؛ اما وقتی که بیش از پانزده هزار نفر از سپاه رومیها نزدیک شهر آمِد و در غیاب قسمت اعظم ارتش ایرانی مغلوب فرماندهان ساسانی شدند، شاهپور به این نتیجه رسید که میتواند به سرعت این قلعه را تصرف کند، سپس فتوحاتش را دنبال کند (Ammianus Marcellinus, 18.10.1, 19.1.1, 1.3, Pp 469, 471 ). در هر حال تخریب پلها بر فرات توسط رومیها باعث شد که شاهپور مجبور شود به طرف شمال فرات که کمعمقتر بود برود و در آنجا نیز بهجای عبور از غرب شهر آمد، مدت زیادی را در محاصرۀ این شهر سپری کند که به تأخیر در رسیدن به هدف اولیه منجر شد. 5-4. قلعهها و مانورهای نظامی رومیان از قرن چهارم به بعد، به فکر ایجاد شهرهای مستحکم مرزی افتادند تا هم در پیشگیری از حملات ایرانیان مؤثر باشد و هم مانع پیشرفت سریع سپاهیان ایران در سوریه شود (حسین طلایی، 1396: 92؛ فرای، 1394: 237). دیوکلسین و کنستانتین کبیر، سامانۀ دفاعی شرق را تقویت کردند و کنستانتیوس دوم، آن را تحکیم کرد و توسعه داد. او در راستای تقویت سامانۀ دفاعی روم در مرزهای ایران، شهر کوچک آمِد را از نو ساخته بود و دو قلعۀ دیگر در بینالنهرین شرقی، کیفا و بزابد را برپا کرد (Whittow, 2010: 89; S Parker, 2006: 545-544; Lightfoot, 1986: 519). سامانۀ دفاعی و استراتژیکی روم، به واسطۀ نصیبین، همراه با آمِد و بزابد در غرب دجله و سنگارا در دامنۀ جنوبی کوه سنگارا شکل گرفت (Maksymiuk, 2018: 90). این استحکامات سد استواری در برابر پیشروی و نفوذ ساسانیان به فرات و سوریه به شمار میآمدند. بارنس نشان میدهد زنجیرۀ استحکامات بین آمِد و ادسا، کلید کنترل مسیر شمالی بود. حال اگر رومیها قادر به جلوگیری از پیشرویهای دشمن نبودند، اما در فاصلۀ میان دجله و فرات میتوانستند با بهکارگیری نفوذیهایی، پیشروی از مسیر شمالی را به تأخیر بیندازند (Burns, 2017: 138) و مانع دسترسی سهل سپاه ساسانی به پرجمعیتترین منطقۀ رومی در مرز با شهرهای مهم شمالی شوند (Syvänne, 2004: 28). استحکامات بالای دجله و منطقۀ خابور سبب شد تا شاهپور جادهای را که از سینگارا میگذشت، در لشکرکشی خود استفاده کند (Harrel, 2016: 62; Burns, 2017: 138)، اما نصیبین که مهمترین استحکامات نظامی در این جاده محسوب میشد به منزلة دژی در برابر حملات ساسانیان بود (سماک محمدی، 1392: 44). رومیان به اهمیت این شهر پی بردند و تلاش کردند تا این شهر را حفظ کنند و تا زمانی که این شهر در دست رومیان بود، شاهپور نتوانست از موفقیتهای خود در جاهای دیگر مانند شهرآمِد بهطور کامل استفاده کند (DEMİR and KEÇİŞ, 2017: 18). قلعهها و استحکامات، مزایای متعددی به همراه داشت؛ زیرا عنصر مهمی در ایجاد برتری تاکتیکی در مرزها محسوب میشدند (Whitby, 2008: 319). در این زمان، برای ارتش ایران دشوار بود که بهسرعت حرکت کند یا بدون نظارت در منطقهای پیشروی کند که توسط شهرهای مستحکم کنترل میشد؛ در حالی که روم دژی مستحکم در شمال تیسفون یعنی نصیبین داشت (Potter, 2004: 293). همچنین از استحکامات برای حفاظت از پلها یا گذرگاههای رودخانهها استفاده میشد (Goldsworthy, 2008: 100). ۵-۵. سیاست دوری از مواجۀ مستقیم رومیها در قرن چهارم میلادی اغلب ناچار بودند تا در داخل مرزهای خود دفاع کنند (Whitby, 2008: 320). کنستانتیوس دوم تا حد امکان با تکیه بر استحکامات، از رویارویی مستقیم با ساسانیان جلوگیری کرد (Harries, 2012: 215; Blockley, 1992: 16). این سیاست به او امکان میداد تا ارتش خود را بهطور کامل حفظ کند (Butcher, 2003: 62). در همین راستا ابزار رومیها در جنگ ۳۵۹م. سیاست مقابلهنکردن، حفظ ارتش میدانی شرقی خود، ایجاد مزاحمت برای ارتش ساسانی ازطریق حملات و قطع خطوط اتصالی و امدادی بود (Harries, 2012: 216; Harrel, 2016: 143-144). بنابراین رومیها در این جنگ از رویارویی نظامی در یک میدان گسترده خوداری کردند که لازمۀ آن دانش محلی، خطوط ارتباطی داخلی، پشتیبانی تدارکات و دسترسی به پایگاههای امنیتی در قلعهها و استحکامات نظامی در جادههای نظامی و دفاعی است (Maksymiuk, 2018: 90; Whitby, 2008: 320). اورسینوس رهبری خط مقدم را در قلعهها به دست آورد،که سالها مسئولیت آنها را به عهده داشت، کاسیوس نیز در نصیبین متمرکز شد. سابیانوس در ادسا باقی ماند که محل خوبی برای رویارویی با حرکت به سوی فرات بود (Blockley, 1988: 255). اورسینوس با نیروی کوچکی در آمِد متمرکز شد تا از این شهر بهعنوان پایگاهی برای عملیاتهای خود در برابر خطوط امدادی و ارتباطی شاهپور استفاده کند. بنابراین اورسینوس در این فکر بود تا از آمِد بهعنوان پایگاهی برای عملیاتهای خود در برابر خطوط شاهپور استفاده کند (Harrel, 2016: 144). البته کاسیوس در نصیبین، حفظ شهر را در اولویت کارهای خود قرار داده بود؛ بنابراین در هنگام عبور ارتش شاهنشاهی از کنار آن شهر، برای ایرانیان تولید مزاحمت نکردند (سماک محمدی، 1392: 61). به نظر لیتفوت، کاسیوس مانند سابیانوس اوامری داشت که از رویارویی مستقیم با سپاه ایران اجتناب کند (Lightfoot, 1982: 144). تنها درگیری که رخ داد، زمانی بود که 20000 سرباز ایرانی تحت فرماندهی تهمشاپور و نودارس از راه شمال به سوی آمِد در حرکت بودند و با اورسیونوس مصاف دادند. پس از آن درگیریهای پراکنده بین دو طرف، قسمت اعظم ارتش روم نابود شد و مانورهای نظامی رومیان با ناکامی به پایان رسید (Ammianus Marcellinus, 18.8.14-4, Pp 463-459). ادسا مرکز استراتژیکی مهم و پایگاه نظامی اصلی ارتش میدانی شرقی روم در این منطقه بود که تهدید بزرگی برای ارتش ساسانی در منطقه به شمار میآمد. بهسبب این موقعیت ممتاز، سابیانوس تصمیم گرفت در ادسا در طول تهاجمات ساسانیان در سال 359م. بماند، برای اینکه از عبور ارتش ساسانی به فرماندهی شاهپور از فرات جلوگیری و از شهر زوگما محافظت کند (باقر، 2011: 519/2: Lightfoot, 1982: 78). به گفتۀ آمیانوس، با وجود درخواست اورسینوس از سابیانوس برای اعزام قوای امدادی به آمِد، او از این کار امتناع ورزید و سیاست مواجههنکردن با نیروهای ساسانی را در پیش گرفت (Ammianus Marcellinus, 19.3-1, P 485). درواقع تعداد سربازان سابیانوس کمتر از 20000 هزار نفر بود؛ بنابراین او شرایط را نامساعد میدید و میدانست اگر با ارتش ایرانی درگیر شود، بهعلت قلت عددی مغلوب خواهد شد و آنگاه هیچ مانعی در برابر عبور شاهپور از فرات در غیاب قسم اعظم ارتش روم وجود نخواهد داشت (Matthews, 1989: 46; Harrel, 2016: 147). به هر حال آمیانوس میگوید که شاهپور با ارتش بسیار بزرگ از دجله عبور کرد و آن را با نیروهای خشایارشا مقایسه میکند. بنابراین اگر سابیانوس بنا به پیشنهاد اورسینوس قوای امدادی را به آمِد میفرستاد، هیچ مزاحمتی برای ارتش بزرگ ساسانی در اطراف شهر ایجاد نمیشد (Ammianus Marcellinus, 18.6.23-22, P 449-447). از سوی دیگر، با وجود همۀ اظهارات خصمانۀ آمیانوس دربارۀ سابیانوس، روشن است که هدف او از حفظ نیروهای خود، ممانعت از حرکت مستقیم ایرانیان به سوریه بود (Seager, 2009: 257). درواقع سیلاب فرات تنها دلیل ناکامی ارتش شاهپور دوم در عبور از فرات میانه به سوریه نبود، ساسانیان نیز آگاه بودند که سابیانوس، با بیشتر ارتش میدانی خود برای حفاظت از گذرگاه فرات و زوگما در ادسا مستقر شده است. اگرچه ارتش روم نسبتاً کوچک بود، با این حال اگر شاهپور بهسمت غرب حرکت میکرد، ارتش روم میتوانست به زوگما برود و از تصرف ناگهانی پل توسط شاهپور جلوگیری کند (Harrel, 2016: 144). البته سابیانوس میبایست در طول حملۀ ساسانیان آماده میبود که شاهپور ناگهان بهسمت گذرگاههای فرات حرکت نکند تا به سوریه برسد. بنابراین او در ادسا ماند؛ زیرا از تغییر مسیر ایرانیان به سوی جنوب غربی بینالنهرین هراس داشت. در این میان باید نیروهای تهمشاپور و نودارس را نیز به این خطرات اضافه کرد. به نظر میرسد که آنان پس از رسیدن به آمِد، از سوی شمال و غرب بهسمت فرات فشار میآوردند (Blockley, 1988: 255, 258; Lightfoot, 1982:148). در هر حال، علاوه بر سیل و سیاست زمین سوخته، شکست ایرانیان در عبور از فرات از اوسرینه به سوریه ناشی از دو عامل دیگر نیز است؛ سیاست مواجههنکردن و وجود سبیانوس در ادسا و دیگری استحکامات قوی که در پشت خطوط ارتباطی قرار داشتند و به خطوط تدارکاتی آسیب میرسانند. 5-6. تخلیۀ انرژی ساسانیان هدف دیگر قلعهها، تخلیۀ انرژی ایرانیان بود. در طول دو دهه جنگ، کنستانتیوس برای فشار بر ساسانیان به شهرهای مهم و مستحکم بهویژه سنگارا، نصیبین و آمِد تکیه کرد. سیاستی که تا حد زیادی نیز موفقیتآمیز بود. بنابراین او بهجای رفتن به نبرد مستقیم با شاهپور، برای تضعیف قدرت و کاهش سرعت فتوحات آنها، به قلعههای خود تکیه کرد تا نتوانند حملات سنگینی به امپراتوری انجام دهند (Whitby, 2008: 310, 320; Potter, 2004: 467). اگر هدف شاهنشاه ساسانی در زمان کنستانتین دوم، امپراتور روم، فتح سوریه باشد، بنابراین ساسانیان درگیر محاصرۀ طولانیمدت شهرهای قلعهدار در نزدیکی مرزها شدند. محاصرۀ طولانیمدت این قلعهها، به تخلیۀ انرژی ایرانیان و انحراف آنها از هدف اصلی، یعنی فتح سوریه منجر شد که این مسئله به سود رومیان بود (Lee, 1993: 23). این سیاست در دهۀ 340م.، پس از آنکه شاهپور سهبار به محاصرۀ نصیبین اقدام کرد و موفق نشد، بهخوبی ثابت شد (ن.ک: سماک محمدی، 1392: 55-42؛ جلیلیان، 1397: 194). از این رو، کنستانتیوس، نیروهای خود را حفظ کرد و شاهنشاه ساسانی را مجبور کرد تا توانایی خود را در محاصرۀ طولانیمدت و درگیریهای بینتیجه و پرهزینه در سرزمین روم هدر دهد (Lightfoot, 1982: 39-40). 5-6-2. محاصرۀ آمِد شاهپور پس از درگیری با نیروهای اورسینوس، این فرصت را غنیمت شمرد و آمِد را محاصره کرد، به این امید که به سرعت شهر را فتح کند و سپس به پیشروی خود در سوریه ادامه دهد (Lee, 2017: 5; Matthews, 1989: 58). بنابراین حرکت او به سمت آمِد، به معنای دستکشیدن از هدف استراتژیکی خود نبود، اما به نظر میرسد که طولانیشدن محاصرۀ این شهر، او را در دستیابی به دیگر اهدافش ناکام گذاشت (کریستنسن، 1368: 339-338؛ Seager, 2009: 257). شاهنشاه پس از چندینبار محاصرۀ ناموفق در نصیبین در دهۀ 340م.، در ابتدا قصد نداشت با محاصره، خود و سپاهیانش را به خطر اندازد؛ بهویژه اینکه پادگان رومی، یک هنگ اضافی برای دفاع از آن نیز فراهم کرده بود (Hunt, 2008: 40-39). بنابراین شاهپور در ابتدا امید داشت که با نزدیکشدن به دروازههای شهر، سکنۀ شهر را با القای رعب و هراس به اطاعت در بیاورد، ولی از آن نتیجهای نگرفت. روز بعد، شاهپور شاه هونها را برای ابلاغ تسلیم شهر روانۀ حصارهای شهر آمِد کرد، این اقدام نیز بیثمر و منتهی به مرگ پسر پادشاه هونها شد. شاهپور پس از آن بهشدت به محاصرۀ شهر ادامه داد، ولی رومیان که حدود هفت لژیون بودند با تکیه به موقعیت ممتاز شهر و قلعهها و حصار مستحکم آن، بیش از هفتاد و سه روز در برابر قوای شاپور ایستادگی کردند. درنهایت ایرانیان، پس از اینکه تحمل تلفات سنگین، پیروز شدند و شهر را موردغارت و کشتار خود قرار دادند (Ammianus Marcellinus, 19.8-1, Pp 515-471). هدف اصلی شاهپور، دستیابی به سوریه بود نه فتح شهر آمِد، او در ابتدا نمیخواست زمان خود را با محاصرۀ شهر آمِد تلف کند، اما التزام و تعهد او به محاصرۀ شهر، تلفات سنگین برای او در پی داشت. شاید خشم آشکار شاهپور با شهر و مدافعان آن پس از سقوط، قابلدرک باشد (Demir and Kecis,2017: 18; Matthews, 1989: 58). به گفتۀ ویتبی، دو عامل اتلاف وقت و تلفات انسانی کافی بود تا حملۀ ساسانیان به سوریه در سال 359م. ناموفق شود و به آنچه که شاهپور مدنظر داشت دست نیابد (Whitby, 2002: 37). فرای و دریایی میگویند، ساسانیان پس از تحمل دشواریهای فراوان شهر را به تصرف در آوردند (فرای، 1394: 237؛ دریایی، 1392: 21). سماک محمدی و کریستنسن نیز اشاره میکنند که در طول این مدت طرفین متحمل تلفات سنگین شدند و تعداد زیادی از سربازان طرفین جان خویش را از دست دادند (سماک محمدی، 1392: 63؛ کریستنسن، 1368: 345-340). آمیانوس نشان میدهد در محاصرۀ آمِد، تقریباً 30،000 سرباز ایرانی کشته شدند (Ammianus Marcellinus, 19.9.9, Pp 521-519). صرفنظر از واقعیت این تعداد، ساسانیان از طولانیشدن محاصره و تلفاتی که متحمل شدهاند، روحیۀ خود را از دست دادند و ضعیف شدند (Lee, 2017: 6; Whitby, 2002: 37). همچنین آمِد، شهر بسیار مستحکمی بود (حسین طلایی، 1396: 95، 92) و بنابر جغرافیدانهای دورۀ اسلامی، این شهر در نقطهای کوهستانی و بر بالای کوه بلندی واقع شده بود (ابن الفقیه الهمذانی، 1302: 134؛ الحموی، 1977: 56/1؛ المقدسی، 1991: 140)، به همین دلیل کار فتح آن را با دشواریهای متعدد روبهرو کرد (باقر، 2011: 519) و محاصرۀ شهر به فصل زمستان (ماه اکتبر) به درازا کشید، بهطوری که شاهپور دیگر نمیتوانست در زمستان به فکر ادامۀ جنگ باشد. از این رو، اقدامات نظامیان رومی در شهر آمِد، برنامۀ تابستانۀ حملۀ ساسانیان 359م. را بهطور جدی به تأخیر انداخت (Potter, 2013: 147; Dillemann, 1961: 113). گفته میشود چون موسم پایان لشکرکشی فرا رسیده بود، شاهپور نخواست پبش از توان نیروهایش به آنها کاری را تحمیل کند؛ به همین دلیل چون دید کار تصرف قلعه به دراز کشیده می شود، هدف خود را رها کرد و به ایران بازگشت (Ammianus Marcellinus, 19.9.2-1, P 515). بنابراین مقاومت طولانیمدت این شهر، شاهپور را ناچار کرد که از نفوذ به عمق سرزمین رومی صرفنظر کند و دست از عملیات جنگی بکشد و به ارتش خود تا فرارسیدن بهار استراحت دهد (Lee, 2017: 6; Whitby, 2002: 37). در مقابل، رومیان به هدف خود مبنی بر توقف حملۀ ایرانیان با حداقل تلفات دست یافتند (Hunt, 2008: 43; Seager, 2009: 257). درنتیجه همانطور که لیبانوس اشاره میکند، بهطور قطع انطاکیه در سال 359م.، هدف ایرانیان بود؛ اما شاهپور دانست که این شهر برای آنان یک هدف دستنیافتنی بوده است (Libanius, 1903: OR, xii.74, Pp 36-35).
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی نقش نامۀ سری پروکوپیوس در انتخاب استراتژی و تاکتیک جنگی رومیان در مقابل شاهپور و دلایل ناکامی حملۀ شاهپور دوم به سوریه در سال 359م. است. یافتههایی که از پژوهش حاضر به دست آمد، نشان میدهد شاهپور پس از محاصرۀ بیحاصل نصیبین در دهۀ 330 و 340م. تصمیم گرفت بنا به پیشنهاد آنتونیوس، از محاصرۀ قلعههای بینالنهرین اجتناب کند و در سوریۀ بیدفاع پیشروی و آن را تحت انقیاد آورد. در ابتدا برای رومیان روشن نبود که در ذهن شاهپور چه میگذرد و معتقد بودند که شاهپور نصیبین را محاصره خواهد کرد؛ اما پروکوپیوس یکی از اعضای سفارت روم که در سالهای 359م. به ایران فرستاده شد، پیام رمزگذاریشدهای را در غلاف شمشیری پنهان و به روم ارسال کرد، رومیان با تفسیر پیام، متوجه شدند که شاهپور با کمک آنتونیوس قصد حمله به سوریه را دارد. رومیان میدانستند که در غیاب قسم اعظم نیروهای رومی، نبرد از روبهرو برای آنها حاصلی جز شکست در بر نخواهد داشت؛ بنابراین سرداران رومی در شرق، دست به اقدامات متناسب با توانایی امپراتوری در برابر پیشروی ارتش ایرانی به سوریه زدند. این اقدامات شامل اجتناب از رویارویی با ارتش ساسانی و تکیه بر قلعه و استحکامات بود. همچنین، رومیان با استحکامبخشیدن به کرانۀ فرات و تخریب پلهای فرات و پیروی از سیاست زمین سوخته که شامل تمام سرزمینهای جادۀ بین دجله و فرات میشد، مانع پیشروی سریع ایرانیان شدند. هدف از بین بردن محصولات زراعی، جلوگیری از جمعآوری تدارکات سپاه ساسانی، برای حملۀ طولانیمدت به سرزمینهای روم بود. این سیاست موفقیتآمیز بود و یکی از دلایل اصلی بود که مانع پیشروی سریع ایرانیان به سوریه ازطریق اوسرینه شد و شاهپور را مجبور کرد تا به شمال بینالنهرین تغییر مسیر دهد. قلعههای مستحکم، نقش مهمی نیز در جلوگیری از حملۀ ایرانیان به سوریه داشتند. این قلعهها از یکسو، نقاط مستحکمی برای سوارهنظام ایجاد کردند و برای مانورهای نظامی استفاده میشدند و درنتیجه به سیاست رویارویینداشتن و حفظ ارتش میدانی شرقی پایبند شدند. سابیانوس این سیاست را در ادسا اعمال کرد که در آن متمرکز شده بود و این نقش مهمی در حفاظت از گذرگاه فرات در زوگما داشت. از سوی دیگر، او از اعزام نیروی امدادی برای رهایی محاصرهشدگان در آمِد، امتناع کرد؛ زیرا از نگاه او اگر ایرانیان به جای آنکه به سوریه حمله کنند در طول تابستان در شهر آمِد گرفتار میشدند، این امر برای رومیان رضایتبخش بود. هدف دیگر استحکامات و قلعهها، تضعیف انرژی و توان ایرانیان بود تا آنان را از هدف اصلی، که تصرف سوریه بود، بازدارد. این پژوهش نشان داد شاهپور از طولانیشدن محاصرۀ آمِد متحمل تلفات سنگین شد؛ همچنین چون شهر آمِد بسیار مستحکم بود، محاصرۀ فصل زمستان به دراز کشید، بهطوری که شاهپور دیگر ادامۀ جنگ و فتح سوریه را از سر به در کرد و مجبور به عقبنشینی و بازگشت به کشور شد و بهطور خلاصه نشان داده شد چگونه نامۀ سری پروکوپیوس از شکست بزرگ رومیها در مقابل شاهپور دوم جلوگیری کرد.
[1] دمتریوس که از شخصیتهای برجستۀ سوریه بود، از شاهپور اول در تصرف انطاکیه 252م. پشتبانی کرد (داونی، 2007: 101). [2] باسی 50 کیلومتر از غرب نصیبین و 200 کیلومتر از پل زئوگما- آپامیه فاصله داشت (Farrokh, and Others, 2018: 104; Harrel, 2016: 144) | ||
مراجع | ||
ا- منابع فارسی و عربی
ب- منابع لاتین
پیوستها متن لاتینی نامهای پروکوپیوس amendatis procul Graiorum legatis, forsitan et necandis, rex longaevus non contentus Hellesponto iunctis Granici et Rhyndaci pontibus, Asiam cum numerosis populis pervasurus adveniet, suopte ingenio irritabilis et asperrimus, auctore et incensore Hadriani quondam Romani principis successore; actum et conclamatum est, ni caverit Graecia. (Ammianus Marcellinus, 18.6.18, P 444) نقشۀ شمالی بینالنهرین و اقدامات سال 359 شاهپور (سماک محمدی، 1392: 66) | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,054 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 350 |