تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,650 |
تعداد مقالات | 13,398 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,197,242 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,072,615 |
مقایسۀ بخشودگی و عملکرد خانواده در زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش نامه روانشناسی مثبت | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 2، دوره 7، شماره 4 - شماره پیاپی 28، دی 1400، صفحه 1-12 اصل مقاله (1.12 M) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/ppls.2022.127576.2075 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تورج سپهوند* 1؛ مهران علایی مقدم2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار، گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه اراک، اراک، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2کارشناسی ارشد روانشناسی، دانشگاه آزاد واحد اراک، اراک، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف این پژوهش، مقایسۀ بخشودگی و عملکرد خانواده در زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه بود. طرح پژوهش علی - مقایسهای بود. نمونۀ آماری شامل 40 نفر از زنان فعال و 40 نفر از زنان غیرفعال در امور خیریه شهر اراک بود که به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و به مقیاس بخشودگی خانواده و شیوۀ سنجش عملکرد خانواده پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان دادند مؤلفههای بخشودگی خانواده و ابعاد عملکرد خانواده در دو گروه زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه تفاوت معناداری داشتند؛ به طوری که گروه فعال در امور خیریه در مؤلفههای بخشودگی خانواده نمرات بالاتری و در ابعاد عملکرد خانواده نمرات پایینتری (عملکرد بهتری) را نسبت به گروه غیرفعال کسب کردند. میتوان گفت فعالیت زنان در امور خیریه با افزایش بخشودگی خانواده و بهبود عملکرد خانواده مرتبط است و بهعنوان یک فعالیت نوعدوستانه در ارتباط با این متغیرها مهم است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امور خیریه؛ زنان؛ فعال/غیرفعال؛ بخشودگی خانواده؛ عملکرد خانواده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
یکی از انواع کنشهای داوطلبانه که از مشارکت اجتماعی افراد ناشی میشود و درنهایت به افزایش اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و حمایت اجتماعی منجر میشود، اقدام داوطلبانه[1] در راستای کمک به روند حمایت اجتماعی در جامعه است. امور خیریه[2] بهعنوان اقدام شخصی و داوطلبانه در راستای خیر عمومی و نفع اجتماعی، یک شاخص مهم از ظرفیت جامعه برای شناخت مشکلات عمومی و توسعه استراتژیها و بالفعلکردنِ استعدادهای بالقوه برای پرداختن به این مشکلات است؛ درنتیجه، مشارکت در امور خیریه اثرات مطلوبی در جامعه ازجمله افزایش سرمایۀ اجتماعی و به دنبال آن، افزایش رفاه اجتماعی (Moosavi & Hendi, 2016) و سلامتی افراد (Yörük, 2014) دارد. امروزه فعالیت در امور خیریه بخش مهمی از مشارکت اجتماعی فعالانه زنان را تشکیل میدهد و آنان نقشهای خود را در چهارچوب حضور فعالانه و مشارکت اجتماعی متحول کردهاند (Bahar & Foroughi, 2019). همچنین، چنین فعالیتهایی احتمالاً با روابط خانوادگی و سلامت آنها نیز مرتبط بوده است؛ برای مثال، اعمال داوطلبانه با وضعیت زناشویی، روابط معناداری را نشان داده است (Kim & Dew, 2019). همچنین، بخشش پیشبینیکنندهای معنادار برای کاهش علائم روانشناختی بوده است (Mirmahdi et al., 2019)؛ البته مطالعاتی وجود دارد که تفاوتهای جنسیتی در بخشودگی[3] و امور داوطلبانه را بررسی کردهاند (Mesch et al., 2006)؛ به طوری که زنان معمولاً بخشندهتر از مرداناند و تنوع اهداف خیرخواهانه آنها ممکن است بیشتر باشد (Piper & Schnepf, 2008). بر اساس این، آنها ممکن است در خانواده نیز بخشودگی بیشتری داشته باشند. بخشودگی خانواده[4] درحقیقت یک روند بینفردی و متقابل است. این مفهوم شامل عناصر روانشناسی فردی و همچنین، زمینه گستردهتر خانواده فعلی[5] و خانواده بیننسلی[6] است (Boszormenyi-Nagy et al., cited by Pollard, et al., 1998 ). این مفهوم شامل پنج حوزه واقعبینی[7]، تصدیق خطا[8]، جبران عمل[9]، دلجوییکردن[10] و احساس بهبودی یا سبکبالی[11]/ حسن نیت[12] است (Pollard et al., 1998). بخشودگی به شکلهای مختلفی تعریف شده است. در یکی از معتبرترین تعاریف، تغییرات بینفردی مثبت در مقابل مشکلات بینفردی تعریف شده است (Allemand, et alm, 2007). هارگریو (1994) نیز بخشودگی را نوعی تلاش برای حفـظ عـشق و اعتماد در روابط و پایاندادن به سوگیـریهـای آسـیبزا در نظر گرفته است. هر زمان که در رابـطه میـان افـراد، بـهویـژه اعضای خـانواده و زوجـین، عـدالت و انـصاف نادیـده گرفتـه میشود، افراد ممکن است برای گرفتن حق خود به شیوههای مخربی متوسل شوند. این شیوههای مخرب به شکل رفتارهای بدبینانه، دشــمنی، خــشم شــدید، گســستگیهــای هیجانی و آسیبرساندن و آزردن سـایر افـراد نشان داده میشود (Hargrave & Sells, 1997). باوجود چنین وضعیتی، بخشودگی میتواند بهعنوان یک شیوه قوی و قدرتمند برای پایاندادن به یک رابطه مختل یا دردناک استفاده شود و شرایط مصالحه با فرد خطاکار را فراهم کند؛ بنابراین، موجب افزایش رضایتمندی زناشویی میشود و تعارضات را با خروج یکی از طرفین از حلقه تعاملات منفی کاهش میدهد (Fincham et al., 2007). نتایج یک پژوهش نیز نشان دادند میل به بخشش باعث تعدیل روابط نزدیک افراد با یکدیگر و بخشش بینفردی میشود (Li et al., 2021). اگرچه عوامل مختلفی مانند عوامل فردی (زمینۀ عاطفی - احساسی، انگیزه، سطح سـواد و سن فرد) و خانوادگی (میزان مشارکت اعضای خانواده در امر خیر و نوع تربیت) ممکن است در مشارکت زنان در امور داوطلبانۀ خیرخواهانه اثرگذار باشد (Tayebnia & Rabani Esfahani, 2018)، درنهایت، فعالیتهای خیرخواهانه با تقویت ظرفیتهای شناختی و رفتاری مثبت و سلب مؤلفههای منفی، سلامت روان افراد را افزایش میدهد (Khakpour et al., 2017). همچنین، مطابق با اظهارات اسچارف و اسمیت (2016)، مفهوم بخشش و کمک مالی در گروههای اجتماعی با نوعدوستی رابطهای ترغیب میشود؛ بنابراین، افراد فعال در حوزه کارهای خیریه، ممکن است بخشش بیشتری در حوزههای روابط بینفردی ازجمله روابط زناشویی و خانوادگی داشته باشند. عملکرد خانواده[13] نیز یک مفهوم بسیار پیچیده است که به شیوههای مختلف ارزیابی میشود. عملکرد خانواده شامل ابعادی ازجمله حل مشکل[14]، ارتباط[15]، نقشها[16]، پاسخدهی عاطفی[17]، درگیری عاطفی[18]، کنترل رفتارى[19] و عملکرد کلی[20] است (Epestein et al., 1983). تحقیقات نشان دادهاند مشارکت محلی و خیریهای رابطۀ معناداری با رفاه اجتماعی خانواده دارد؛ به طوری که هرچه مشارکت محلی و خیریهای زنان بیشتر باشد، رفاه اجتماعی و سلامت خانواده آنان نیز بیشتر میشود (Ghaffary et al., 2013). همچنین، فعالیتهای داوطلبانه، منبع رضایتمندی در زندگی بیان شده است (Emad et al., 2021). اوتونی - ویلهم و همکاران (2014) نیز معتقدند در خانوادههایی که کار خیر والدین با الگوگیری نقش و گفتگو در جریان است، فرزندان نوجوان آنها نیز با الگوبرداری در همان دوران نوجوانی انجام کارهای خیر و داوطبانه را یاد میگیرند و شروع میکنند؛ بنابراین، مشارکت اجتماعی باعث ایجاد اثرات مثبت در فرد و زندگی خانوادگی او میشود. به نظر میرسد یکی از اثرات مثبت این پدیده این است که فرد نسبت به دیدگاههای مختلف آگاهی پیدا میکند و نگرشش را نسبت به خویشتن و جایگاه و حضورش در جامعه و حتی در خانواده تغییر میدهد و خواستههایش در زندگی متعادل میشود. هنگامی که فرد با واقعیتها و شرایط موجود در جامعه و زندگی افراد دیگر روبهرو میشود، ممکن است خواستههای خودش را در درون خانواده تعدیل کند و برای دستیابی به یک زندگی سالم و آرام از تجربه دیگران استفاده کند (Ghaffary et al., 2013)؛ درنتیجه، تمامی این شرایط باعث میشود عملکرد خانوادگی افراد نیز بهتر شود. با توجه به اینکه چنین افرادی این توانایی را دارند که به دیگران ببخشند، این توانایی در حوزه خانواده نیز گسترش مییابد و با بخشش بیشتر و کاستن از تضادها و ناراحتیها باعث عملکرد بهتر خانواده نیز میشود. باوجود تحقیقات مختلف دربارۀ بخشودگی و عملکرد خانواده، تا کنون تحقیقاتی گزارش نشده است که به مقایسۀ زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه از لحاظ این متغیرها پرداخته باشند. بر اساس این، پژوهش حاضر با تمرکز بر این خلأ پژوهشی، با هدف مقایسه بخشودگی خانواده و عملکرد خانواده در زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه انجام شده است. در راستای بررسی این هدف دو فرضیۀ زیر مطرح شد: 1- میزان بخشودگی خانواده در زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه متفاوت است و 2- میزان عملکرد خانواده در زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه متفاوت است.
روش روش پژوهش، جامعۀ آماری و نمونه: پژوهش حاضر دارای طرح علی - مقایسهای بود. جامعۀ پژوهش شامل تمامی زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه شهر اراک بود. نمونۀ آماری نیز شامل 40 نفر از زنان فعال در امور خیریه (میانگین سنی 73/8 ±27/35) و 40 نفر از زنان غیرفعال در امور خیریه (میانگین سنی 44/8 ±27/38) بود که به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. ملاکهای ورود به پژوهش شامل متأهلبودن شرکتکنندگان و داشتن دستکم یک سال فعالیت در امور خیریه بود. همچنین، ملاکهای خروج شامل وجود بیماری یا اختلال و علاقهنداشتن به ادامه شرکت در آزمون بود. ابزار سنجش: مقیاس بخشودگی خانواده[21] پولارد و همکاران (1998): این مقیاس برای سنجش میزان بخشودگی در خانوادهها و نیز ابعاد بخشودگی طراحی شده که شامل دو قسمت است. قسمت اول مقیاس شامل گزارههایی است که با خانوادهای مرتبط است که افراد در آن رشد میکنند (خانواده اصلی[22]) و قسمت دوم شامل گزارههایی است که با روابط زوجی جاری افراد مرتبط است (روابط اولیه[23]). فرم اصلی مقیاس شامل 40 عبارت است. پاسخ هر عبارت شامل یک طیف چهار درجهای «تقریباً همیشه اینطور است» (نمره 4)، «اغلب اوقات همینطور است» (نمره 3)، «بهندرت اینطور است» (نمره 2)، «اصلاً اینطور نیست» (نمره 1) است. سؤالات منفی بهصورت معکوس نمرهگذاری میشوند. این مقیاس شامل 5 مؤلفه واقعبینی (سؤالات 1، 6، 11، 16، 21، 26، 31، 36)، تصدیق خطا (سؤالات 2، 7، 12، 17، 22، 27، 32، 37)، جبران عمل (سؤالات 3، 8، 13، 18، 23، 28، 33، 38)، دلجوییکردن (سؤالات 4، 9، 14، 19، 24، 29، 34، 39) و احساس بهبودی یا سبکبالی / حسن نیت (سؤالات 5، 10، 15، 20، 25، 30، 35، 40) است. بالاترین نمره ممکن 160 و پایینترین نمره ممکن 40 است. نمرات بالاتر به معنای سطوح بالاتر بخشودگی در خانواده است. بخش اول شامل سؤالات 1 تا20 و بخش دوم شامل سؤالات 21 تا 40 است. آلفای کرونباخ خردهمقیاس خانواده اصلی 94/0، خردهمقیاس روابط اولیه 92/0 و مقیاس کلی 93/0 گزارش شده است. همچنین، برای خردهمقیاسها بین 60/0 (جبران عمل) تا 82/0 (تصدیق خطا) در بخش خانواده اصلی و 55/0 (واقعگرایی) تا 87/0 (احساس بهبودی یا سبکبالی/حسن نیت) در بخش روابط اولیه گزارش شد. روایی سازه، محتوا و پیشبین آن نیز مناسب گزارش شده است (Pollard et al., 1998). ضریب پایایی آن در جامعه ایرانی 84.5/0 گزارش شده است (Seif & Bahari, 2001; cited by Seif & Bahari, 2004 ). سیف، بهاری و خسروی (2006) نیز آن را برای خانوادههای ایرانی دارای روایی و پایایی مناسب گزارش کردند. پرسشنامۀ شیوه سنجش خانواده مکمستر[24]: این پرسشنامه برای ارزشیابی خانوادهها بر مبنای الگوی مکمستر از کارکرد خانواده[25] ساخته شده است. اپستاین و همکاران (1983) این پرسشنامه را تدوین کردند. این ابزار شامل یک پرسشنامه 53 عبارتی است؛ اما هفت سؤال به آن اضافه شد که بر اعتبار مقیاسهای مربوط به آنها افزوده و نسخه نهایی بهصورت 60 سؤالی تهیه شد (Sanai, 2009). این پرسشنامه شامل هفت مقیاس حل مشکل (6 گویه: 2، 12، 24، 38، 50، 60)، ارتباط (9 گویه: 3، 14، 18، 22، 29، 35، 43، 52، 59)، نقشها (11 گویه: 4، 8، 10، 15، 23، 30، 34، 40، 45، 53، 58)، پاسخدهی عاطفی (6 گویه: 9، 19، 28، 39، 49، 57)، درگیری عاطفی (7 گویه: 5، 13، 25، 33، 37، 42، 54) و کنترل رفتارى (9 گویه: 7، 17، 20، 27، 32، 44، 47، 48، 55) و عملکرد کلی (12 گویه: 1، 6، 11، 16، 21، 26، 31، 36، 41، 46، 51، 56) است. عملکرد کلی سلامت / آسیبشناسی کلی خانواده را و شش مقیاس دیگر شش بعد الگوی مکمستر از کارکرد خانواده را میسنجد. شخص میتواند موافقتداشتن یا نداشتن خود را با اینکه چگونه هر آیتم خانوادهاش را توصیف میکند، با انتخاب یک گزینه پاسخ از کاملاً موافق (نمره 1) تا کاملاً مخالف (نمره 4) بیان کند. 1 در نمرات 1 تا 4، منعکسکنندۀ عملکرد سالم و 4 منعکسکنندۀ عملکرد ناسالم است (Epestein et al., 1983). به عباراتی که توصیفکننده عملکرد ناسالماند، معکوس نمره داده میشود. نمرات کمتر نشانۀ عملکرد سالمتر است. معدل پاسخ به سؤالها که هر یک بین 1 (سالم) تا 4 (ناسالم) است، برای به دست آوردن نمرات هفت مقیاس محاسبه میشود (Sanai, 2009). آلفای کرونباخ برای این مقیاسها بین 72/0 تا 92/0 گزارش شده است. همچنین، این مقیاسها توانستهاند گروههای بالینی و غیر بالینی را از هم متمایز کنند (Epestein et al., 1983). در ایران نیز یوسفی (2012) و زادهمحمدی و ملکخسروی (2006) پایایی و روایی آن را مطلوب گزارش کردهاند. روش اجرا و تحلیل: پس از مشخصکردن هدف پژوهش و در نظر گرفتن طرح پژوهش مربوط به آن، با مراجعه به مشارکتکنندگان و ارائه توضیحات لازم به آنها، پرسشنامههای مدنظر دربارۀ آنها اجرا شد. در این پژوهش برای رعایت اصول اخلاقی، ضمن بیان هدف کلی پژوهش، رضایت آزمودنیها برای مشارکت در پژوهش جلب و به آنها از لحاظ محرمانهماندن اطلاعات نیز اطمینان داده شد. همچنین، تلاش شد آسیبی به سلامت روانی یا جسمانی شرکتکنندگان وارد نشود. درنهایت، دو گروه بررسیشده از لحاظ بخشودگی و عملکرد خانواده با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره (مانووا) مقایسه شدند.
یافتهها دو گروه نمونه شامل زنان فعال در امور خیریه و زنان غیرفعال در امور خیریه در این پژوهش بررسی شدند که شاخصهای توصیفی متغیرهای مربوط به آنها در جدول (1) آمدهاند. همچنین، همبستگی متغیرهایی مانند سن افراد در هر گروه با هر یک از متغیرهای وابسته و خردهمقیاسهای آنها بررسی شد که در هیچکدام از آنها سن افراد، همبستگی معناداری با این متغیرها در سطح 01/0 > P نداشت (برای جلوگیری از افزایش تعداد جداول و طولانیشدن مقاله از ارائه جدول مربوط به آنها خودداری شد).
جدول 1. شاخصهای توصیفی مربوط به متغیرهای بخشودگی و عملکرد خانواده در دو گروه زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه
با توجه به جدول 1، میانگین و انحراف استاندارد متغیرهای بخشودگی خانواده و عملکرد خانواده در دو گروه زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه نشان داده شده است. برای مقایسۀ میزان بخشودگی خانواده در زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه از تحلیل واریانس چندمتغیره (مانووا) استفاده شد. نتایج آزمون کولموگروف – اسمیرنوف، نرمالبودن دادهها، آزمون همگنی واریانسهای لوین همگنی واریانسها و تعامل پیشآزمون متغیرهای پژوهش با مرحلۀ پسآزمون همگنی شیبهای خط رگرسیون، مفروضههای تحلیل کواریانس چندمتغیری را تأیید کردند و نتایج دال بر رعایت مفروضهها بودند. نتایج آزمون ام باکس نشان دادند مفروضۀ همسانی ماتریسهای واریانس - کواریانس رعایت شده است ( و و ). آزمون لامبدای ویلکز (001/0 , p= 641/20= F5,74) برای معناداری اثر گروه بر متغیرهای پژوهش نشان داد بین دو گروه زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه از لحاظ ترکیب خطی نمرات مؤلفههای بخشودگی خانواده بهعنوان متغیرهای وابسته، تفاوت معناداری وجود داشت؛ بنابراین، با توجه به معناداربودن F مربوط به ترکیب خطی متغیرها، در ادامه، نتایج آزمونهای تحلیل واریانس تکمتغیره مربوط به آنها در جدول (2) ارائه شدهاند.
جدول 2. نتایج آزمونهای تکمتغیره تحلیل واریانس مؤلفههای بخشودگی خانواده در دو گروه زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه
P<01/0
جدول 2 نشان میدهد بین آزمودنیهای دو گروه در مؤلفههای واقعبینی (001/0 , p= 903/36= F1.78)، تصدیق خطا (001/0 , p= 079/30= F1.78)، جبران عمل (001/0 , p= 042/36= F1.78)، دلجوییکردن (001/0 , p= 991/22= F1.78) و احساس بهبودی (001/0 , p= 996/27= F1.78) تفاوت معناداری وجود داشت. بر اساس این، مطابق با میانگینهای ارائهشده در جدول 1، زنان فعال در امور خیریه در مؤلفههای فوق، نمرات بالاتری را نسبت به زنان غیرفعال در امور خیریه کسب کردند؛ درنتیجه، فرضیه اول مبنی بر اینکه میزان بخشودگی خانواده در زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه متفاوت است، تأیید شد. برای مقایسۀ میزان عملکرد خانواده در زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه نیز از تحلیل واریانس چندمتغیره (مانووا) استفاده شد. نتایج آزمون کولموگروف – اسمیرنوف، نرمالبودن دادهها، آزمون همگنی واریانسهای لوین همگنی واریانسها و تعامل پیشآزمون متغیرهای پژوهش با مرحلۀ پسآزمون همگنی شیبهای خط رگرسیون، مفروضههای تحلیل کواریانس چندمتغیری را تأیید کردند و نتایج دال بر رعایت مفروضهها بودند. نتایج آزمون ام باکس نشان دادند مفروضۀ همسانی ماتریسهای واریانس - کواریانس رعایت شده است ( و و ). آزمون لامبدای ویلکز (001/0 , p= 742/26= F7,72) برای معناداری اثر گروه بر متغیرهای پژوهش نشان داد بین دو گروه زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه در ترکیب خطی نمرات مؤلفههای عملکرد خانواده بهعنوان متغیرهای وابسته، تفاوت معناداری وجود داشت؛ بنابراین، با توجه به معناداربودن F مربوط به ترکیب خطی متغیرها، در ادامه، نتایج آزمونهای تحلیل واریانس تکمتغیره مربوط به آنها در جدول 3 ارائه شدهاند.
جدول 3. نتایج آزمونهای تکمتغیره تحلیل واریانس مؤلفههای عملکرد خانواده در دو گروه زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه
P<01/0
جدول 3 نشان میدهد بین آزمودنیهای دو گروه در مؤلفههای حل مشکل (001/0 , p= 096/26= F1.78)، ارتباط (001/0 , p= 553/56= F1.78)، نقشها (001/0 , p= 363/11= F1.78)، پاسخدهی عاطفی (001/0 , p= 216/17= F1.78)، آمیزش عاطفی (001/0 , p= 867/17= F1.78)، کنترل رفتار (003/0 , p= 592/9= F1.78) و عملکرد کلی (001/0 , p= 133/39= F1.78) تفاوت معناداری وجود دارد. بر اساس این، مطابق با میانگینهای ارائهشده در جدول 1، زنان فعال در امور خیریه در مؤلفههای فوق، نمرات کمتری نسبت به گروه غیرفعال در امور خیریه کسب کردند که نشاندهندۀ عملکرد بهتر خانواده در آنهاست؛ درنتیجه، فرضیۀ دوم مبنی بر متفاوتبودن میزان عملکرد خانواده در زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه تأیید شد.
بحث هدف اصلی این پژوهش، مقایسۀ بخشودگی و عملکرد خانواده در زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه بود. نتایج بهدستآمده نشان دادند میزان بخشودگی خانواده در زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه تفاوت معناداری با یکدیگر داشت؛ به طوری که گروه فعال در امور خیریه نمرات بالاتری را در بخشودگی خانواده کسب کردند. به نظر میرسد کسانی که از توانایی زیادی در بخشودگی برخوردارند، این ویژگی را در موقعیتهای مختلفی ازجمله در رفتارهای خیرخواهانه و داوطلبانه و نیز در محیطهای خانوادگی و روابط زناشویی نشان میدهند. این مسئله، بهویژه دربارۀ زنان که ممکن است اهداف خیرخواهانۀ متنوعتری داشته باشند، بیشتر تأیید میشود؛ بنابراین، نتایج پژوهش حاضر با نتایج و دیدگاههای مربوط به پژوهشهایی مانند پیپر و شنپف (2008) همخوان است که در بررسیهای خود نشان دادند اهداف خیرخواهانۀ زنان ممکن است تنوع زیادی داشته باشد. بهعبارتی، ویژگی بخشودگی در افراد، همزمان در فعالیتهای خیرخواهانه و بخشودگی خانواده نشان داده میشود. اگرچه عوامل مختلفی مانند عوامل فردی و خانوادگی ممکن است با مشارکت زنان در فعالیتهای داوطلبانه و خیرخواهانه مرتبط باشند (Tayebnia & Rabani Esfahani, 2018)، فعالیتهای خیرخواهانه ممکن است با سلب مؤلفههای منفی از انسان، موجبات افزایش سلامت روان فرد شود (Khakpour et al., 2017). این وضعیت ممکن است زمینهساز گسترش بخشودگی، هم بهعنوان یک فعالیت خیرخواهانه خارج از خانواده و هم بهعنوان یک عامل مهم در روابط خانوادگی و زناشویی بهویژه در ارتباط با همسران باشد؛ به همین دلیل، نتایج پژوهش حاضر نیز همسو با چنین دیدگاههایی، حاکی از آن است که زنان فعال در امور خیریه در مقایسه با زنان عادی میزان بخشودگی خانوادۀ بیشتری دارند. با توجه به اینکه مشارکت در امور خیریه با سلامت روان افراد مرتبط است (Yörük, 2014)، انتظار میرود زنان فعال در امر خیریه نیز بهواسطۀ برخورداری احتمالی از چنین ظرفیتی، در چهارچوب خانواده نیز بخشش بیشتری داشته و با حلکردن مسائل بینفردی و خانوادگی به دنبال آرامش و سلامت بیشتری برای خود و خانواده باشند. آنها احتمالاً کمک به سلامت خانواده را نیز نوعی عمل خیر دانستهاند و در مواقع بحرانی با جلوگیری از فاجعهآمیز قلمدادکردن مشکلات خانوادگی، سعی در بخشودگی همسر و خانواده خود دارند. علاوه بر این، ممکن است نوعدوستی رابطهای که بخشش و کمک مالی در گروههای اجتماعی را ترغیب میکند (Scharf & Smith, 2016)، بخشش در حوزههای روابط بینفردی ازجمله روابط زناشویی و خانوادگی را نیز ترغیب کند. به نظر میرسد فعالیت در امور خیریه که ممکن است با نوعی بخشش بدون چشمداشت برای کاهش مشکلات و درد و رنج دیگران همراه باشد، میتواند با بخشودگی خانواده و مشکلات زناشویی نیز همراه باشد که راهی قوی و توانمند برای خاتمهدادن به یک رابطه مختل یا دردناک است و رضایتمندی زناشویی را افزایش و تعارضات را کاهش میدهد (Fincham et al., 2007). بر اساس این، وقتی بخشودگی بهمنزلۀ نوعی ایثار در بین افراد و بهویژه زنان باشد، میتواند هم در عرصۀ اجتماعی و بینفردی بهصورت فعالیت در امور خیریه وجود داشته باشد و هم در زمینۀ خانوادگی و زناشویی بروز کند. نتایج پژوهش حاضر نشان دادند عملکرد خانواده در زنان فعال و غیرفعال در امور خیریه تفاوت معناداری داشت؛ به طوری که گروه فعال در امور خیریه نمرات پایینتری را در عملکرد خانواده (عملکرد بهتری) کسب کردند. نتایج این پژوهش با نتایج تحقیقات دیگر (Ottoni-Wilhelm et al., 2014; Ghaffary, et al., 2013) همخوان است. عملکرد خانواده که شامل ابعادی مانند ارتباط، پاسخدهی عاطفی، درگیری عاطفی و غیره است (Epestein et al., 1983)، بهطور کلی ممکن است ارتباط نزدیکی با انجام امور خیریه داشته باشد که عوامل ارتباطی و عاطفی در انجام این امور نیز دخیل است. درواقع، مشارکت اجتماعی باعث ایجاد اثرات مثبت در فرد و زندگی خانوادگی او میشود. ازجمله اینکه فرد نسبت به دیدگاههای مختلف آگاهی پیدا میکند و نگرشش را نسبت به خویشتن، جایگاهش و حضورش در جامعه و خانواده تغییر میدهد و خواستههایش در زندگی متعادل میشود. هنگامی که او با واقعیتهای موجود در جامعه و در زندگی افراد دیگر روبهرو میشود، میتواند خواستههایش را درون خانواده تعدیل کند (Ghaffary et al., 2013) و عملکرد بهتری را در محیط خانواده نشان دهد؛ درنتیجه، این ویژگیها باعث میشوند عملکرد خانوادگی نیز بهتر شود. در تبیین نتیجۀ حاضر میتوان گفت خانوادههایی که روحیه انفاق و کمکرسانی به دیگران در آنها بیشتر پرورش یافته است، انسجام بیشتری دارند و در حوزههای مختلف خانوادگی عملکرد بهتری نشان میدهند. همچنین، این افراد بهواسطۀ داشتن ظرفیتهای خیرخواهانه، امکان خلق فرصتهای بهتر خانوادگی و بهرهوری از جوانب مثبت زندگی را دارند؛ برای مثال، آنها ظرفیت بالایی را که برای حل مشکلات دیگران نشان میدهند، دربارۀ مسائل خانوادگی هم به کار میگیرند و عملکرد بهتری را نشان میدهند. علاوه بر این، با توجه به اینکه انجام امور خیریه احتمالاً رضایت از زندگی را به دنبال دارد، باعث بهبود عملکرد خانواده نیز میشود. به عبارتی، به دلیل ایجاد رضایت درونی در این افراد، این رضایت درونی به خانواده نیز سرایت میکند و عملکرد خانواده را افزایش میدهد. در هر پژوهش علمی بهطور طبیعی مشکلات و محدودیتهایی وجود دارد؛ ازجمله محدودیتهای این پژوهش، دشواری در کنترل متغیرهای نامربوط و مزاحم بود که به علت ماهیت طرح پژوهش علّی - مقایسهای استفاده شد. محدودبودن نمونۀ بررسیشده نیز باعث احتیاط بیشتر در تعمیمدهی نتایج شده است. پیشنهاد میشود چنین تحقیقاتی بهصورت مطالعۀ علّی دقیقتر برای کنترل متغیرهای نامربوط و با نمونههای بزرگتر انجام شود. درنهایت، فعالیت زنان در امور خیریه با افزایش بخشودگی خانواده و بهبود عملکرد خانواده مرتبط است و بهمنزلۀ یک فعالیت نوعدوستانه در ارتباط با بخشودگی و عملکرد خانواده، مهم است.
[1]. voluntary action [2]. charity affairs [3]. forgiveness [4]. family forgiveness [5]. one’s current family [6]. intergenerational family [7]. Realization [8]. Recognition [9]. Reparation [10]. Restitution [11]. Resolution [12]. Goodwill [13]. family functioning [14]. Problem Solving [15]. Communication [16]. Roles [17]. Affective Responsiveness [18]. Affective Involvement [19]. Behavior Control [20]. General Functioning [21].Family Forgiveness Scale [22]. family of origin [23]. Primary relationship [24]. McMaster Family Assessment Device (FAD) [25]. McMaster Model of Family Functioning (MMFF) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بهار، م.، فروغی، م. (1398). مطالعۀ اجرای جنسیت از خلال فعالیتهای خیریة زنان در فضای مجازی (مورد خاص اینستاگرام). فصلنامۀ مطالعات فرهنگی و ارتباطات، 15(56)، 168- 141.
ثنایی، ب. (1387). مقیاسهای سنجش خانواده و ازدواج. مؤسسۀ انتشارات بعثت.
خاکپور، ح؛ اجنگان، پ.؛ و لطفی مهروئیه، م. (1395). نقش انفاق در سلامت معنوی از دیدگاه قرآن و روایات. مجله تاریخ پزشکی، 8(29)، -164139.
زادهمحمدی، ع.؛ و ملکخسروی، غ. (1385). بررسی مقدماتی ویژگیهای روانسنجی و اعتباریابی مقیاس سنجش کارکرد خانواده (FAD). فصلنامۀ خانوادهپژوهی، 2(5)، -8969.
سیف، س.؛ و بهاری، ف. (1383). رابطه بین بخشودگی و سلامت روانی همسران. مطالعات روانشناختی، 1(1)، 18- 9.
طیبنیا، م. ص.؛ و ربانی اصفهانی، ح. (1397). بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت زنان در فعالیتهای داوطلبانۀ خیرخواهانه. پژوهشهای اجتماعی اسلامی، 24(2)، 135-158.
غفاری، غ. ر.؛ نیکبین صداقتی، ف.؛ و اسماعیلزاده، خ. (1391). مشارکت اجتماعی زنان و تأثیر آن بر رفاه خانواده (مطالعه موردی: منطقه 9 شهر تهران). زن و مطالعات خانواده، 5(18)، -6233.
موسوی، م. ط. و هندی، ح. ر. (1-2 اسفند 1395). کنشگری در امور خیریه بهمثابۀ سرمایۀ اجتماعی. مجموعه مقالات اولین همایش ملی خیرماندگار (مطالعه و ارزیابی امور خیر در ایران). بنیاد خیریۀ راهبری آلاء. تهران.
میرمهدی، ر.؛ کامران، ا.؛ مقتدایی، ک.؛ و سلامت، م. (1398). نقش معنویت و بخشش در علائم روانشناختی بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب. پژوهشنامۀ روانشناسی مثبت، 5(1)، 17-28.
یوسفی، ن. (1391). بررسی شاخصهای روانسنجی مقیاسهای شیوة سنجش خانوادگی مکمستر (FAD). فصلنامۀ اندازهگیری تربیتی 7(3)، 112-84.
References
Allemand, M., Amberg, I., Zimprich, D., & Fincham, F. D. (2007). The role of trait forgiveness and relationship satisfaction in epistiodic forgiveness. Journal of Social and Clinical Psychology, 26(2), 199-217.
Bahar, M., Foroughi, M. (2019). Study of Gender Performances through Philanthropic Activities in Cyberspace (Special case of Instagram). Quarterly of Cultural Studies & Communication, 15(56), 141-168. (In Persian).
Emad, S., Nasir, F., Akhlaq, A., Pasha, S. R., Noor, M. J., & Ghani, R. (2021). Volunteering Activity as A Source of Life Satisfaction among Medical and Dental Students of Karachi, Pakistan. Pakistan Journal of Medicine and Dentistry, 10(1), 90-96.
Epestein, N. B., Baldwin, L. M., & Bishop, D. S. (1983). The McMaster family assessment device. Journal of Marital and Family Therapy, 9(2), 171-180.
Fincham, F. D., Beach, S. R. H., & Davila, J. (2007). Longitudinal relations between forgiveness and conflict resolution in marriage, Journal of Family Psychology, 21(3), 542-545.
Ghaffary, G. R,. Nikbin Sedaghati, F., & Esmaeilzadeh, K. (2013). Women's social participation and its effect on family welfare (Case study: Distract 9, Tehran). Woman & Study of Family, 5(18), 33-62. (In Persian).
Hargrave, T. D. (1994). Families and forgiveness: Healing wounds in the intergenerational family. Brunner/Mazel.
Hargrave, T. D., & Sells, G. N. (1997). The development of a forgiveness scale. Journal of Marital and Family Therapy, 23(1), 41-62.
Khakpour, H., Ajangan, P., & Lotfi Mehroieh, M. (2017). The role of the "Infagh" in spiritual health in view of the Quran and Hadith. Medical History Journal, 8(29), 139-164. (In Persian).
Kim, Y. I., & Dew, J. (2019). Religion and Volunteering in Marital Relationships. Review of Religious Research, 61(4), 323-340.
Li, S., Zhang, L., Shangguan, C., Wang, X., Li, X., & Lu, J. (2021). The influence of relationship closeness and desire for forgiveness on interpersonal forgiveness. International Journal of Psychophysiology, 167, 38-46.
Mesch, D. J., Rooney, P. M., Steinberg, K. S., & Denton, B. (2006). The Effects of race, gender, and marital status on giving and volunteering in Indiana. Nonprofit and Voluntary Sector Quarterly, 35(4), 565-587.
Mirmahdi, R., Kamran, A., Moghtadaei, K., Salamat, M. (2019). The Role of spirituality and forgiveness in psychological symptoms of coronary heart patients. Positive Psychology Research, 5(1), 17-28. (In Persian).
Moosavi, M. T., Hendi, H. R. (21-20 March 2016). Activity in charity affairs as social capital. Researches of the first national charity conference (study and evaluation of charity affairs in Iran). Alah Charity foundation. Tehran. (In Persian).
Ottoni-Wilhelm, M., Estell, D. B., & Perdue, N. H. (2014). Role-modeling and conversations about giving in the socialization of adolescent charitable giving and volunteering. Journal of Adolescence, 37(1), 53-66.
Piper, G., & Schnepf, S. V. (2008). Gender differences in charitable giving in great Britain. Voluntas, 19, 103–124.
Pollard, M. W., Anderson, R. A., Anderson, W. T., & Jennings, G. (1998). The development of family forgiveness scale. Journal of Family Therapy, 20, 95-109.
Sanai, B.(2009). Family & Marriage Scales. Besat Publishilg Co. (In Persian).
Scharf, K., & Smith, S. (2016). Relational altruism and giving in social groups. Journal of Public Economics, 141, 1-10.
Seif, S. Bahari, F. (2004). The relationship between forgiveness and mental health of Couples. Psychological Studies, 1(1), 9-18. (In Persian).
Seif, S., Bahari, F., & Khosravi, Z. (2006). Forgiveness scale extended to the Iranian families. Women’s Studies, 3(3). 97-112.
Tayebnia, M. S., Rabani Esfahani, H. (2018). Investigating the Factors Affecting Women's Participation in Charitable volunteer activities. Islamic social studies, 24(2), 135-158. (In Persian).
Yörük, B. K. (2014). Does giving to charity lead to better health? Evidence from tax subsidies for charitable giving. Journal of Economic Psychology, 45, 71-83.
Yousefi, N. (2012). An An Investigation of the psychometric properties of the McMaster Clinical Rating Scale (MCRS). Quarterly of Educational Measurement, 7(3), 84-112.
Zademohammadi, A., Malekkhosravi, G. (2006). Preliminary study of psychometric properties and validation of Family Assessment Device (FAD). Journal of Family Research, 2(5), 69-89. (In Persian).
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 789 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 411 |