
تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,685 |
تعداد مقالات | 13,839 |
تعداد مشاهده مقاله | 32,744,649 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,945,082 |
فهم نظام معنایی دانشجویان غیربومی از تجربۀ مصرف سیگار در دانشگاه (مورد مطالعه: دانشجویان غیربومی دانشگاه اصفهان) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های راهبردی مسائل اجتماعی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 3، دوره 10، شماره 1 - شماره پیاپی 32، فروردین 1400، صفحه 23-46 اصل مقاله (1.3 M) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/srspi.2021.121920.1519 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مریم بهارلوئی1؛ میلاد ناصری1؛ علی ربانی* 2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجوی دکتری علوم اجتماعی- جامعهشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه یزد، یزد، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استاد گروه علوم اجتماعی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
روند رو به رشد استعمال سیگار در میان دانشجویان دانشگاهها با توجه به نقش اساسی دانشجویان در آیندۀ جامعه، نظر متخصصان حوزههای مختلف را جلب و توجه به مطالعات علمی دقیق و گستردۀ مرتبط با آن را ضروری کرده است. این مطالعه با هدف فهم نظام معنایی دانشجویان سیگاری غیربومی از تجربۀ مصرف سیگار در دانشگاه انجام شده است. رویکرد پژوهش، کیفی و روش انجامدادن آن، روش نظریۀ دادهبنیاد است. نمونهگیری مبتنی بر نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی با حداکثر تنوع است. با تعداد 27 دانشجو، مصاحبۀ نیمهساختاریافته انجام شد. برای دستیابی به اعتمادپذیری، دو روش کنترل توسط اعضا و همتایان علمی به کار رفت. دادهها با استفاده از کدگذاری نظری، تجزیهوتحلیل و درنهایت، 7 مقولۀ اصلی ساخته شد. تجربه و تفسیر دانشجویان سیگاری غیربومی در قالب این مقولات توصیفپذیر است: منش و کنش مشترک، ضعف خدمات رفاهی دانشگاه، ناهنجاریهای زندگی دانشجویی، فشار درسی، روابط مخاطرهآمیز، ضعف مهارت ارتباطی والدین و حضور در محیط ناسالم. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دانشجویان؛ نظام معنایی؛ مصرف سیگار؛ عادتواره؛ نظریۀ دادهبنیاد؛ اعتیاد | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه استعمال سیگار، یکی از چالشهای سلامت جهانی و یکی از عوامل خطر مرگ، هم در کشورهای پیشرفته و هم در کشورهای درحالتوسعه به شمار میرود. براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، سیگار ازجمله مواد مخدر اعتیادآور است. اعتیاد به نیکوتین به اندازۀ اعتیاد به هروئین، خطرناک و وابستگی به آن پیشرونده است. سیگار، اولین عامل مرگومیر پیشگیریشدنی محسوب میشود (افراسیابی و مداحی، 1395: 80). همچنین، بنا بر تعریف سازمان بهداشت جهانی، استعمال سیگار عبارت است از بروز حالتی روانی و جسمانی که درنتیجۀ تأثیرات متقابل دارو و یا مواد مخدر و موجود زنده بر یکدیگر، ایجاد و با واکنشهای رفتاری و امثال آن مشخص میشود. استعمال دخانیات، نوعی وابستگی روحی و روانی در فرد ایجاد میکند و پیامدهای بهداشتی مصرف آن در افراد مصرفکننده، اهمیت زیادی دارد (رجبی و دشتیزاد، 1395). سیگار تقریباً بر تمام اندامهای بدن تأثیر میگذارد و ارتباط آن با بیماریهای قلبی-عروقی و سرطان ریه شناخته شده است و تخمین زده میشود که استعمال جهانی سیگار، 566 میلیون نخ در روز است (عزیز و شرقی، 1388). همچنین، پیشبینی میگشود تا سال 2030 میلادی، 76 درصد مرگهای سالیانه ناشی از استعمال سیگار در سطح جهان در کشورهای درحالتوسعه رخ دهد. شیوع مصرف سیگار در جوانان، بهویژه در افراد گروه سنی 24-18 سال- که دانشجویان، بخش عمدهای از آن را تشکیل میدهند- افزایش یافته است. در ایران، روزانه، 920400000 تومان و سالانه، هزار و 740 میلیارد تومان صرف خرید سیگار میشود و نظام سلامت کشور برای درمان عوارض ناشی از سیگار، حدود 5 هزار و 220 میلیارد تومان میپردازد. سالانه، 5 میلیون نفر در جهان براثر استعمال سیگار میمیرند. در کشورهای پیشرفته، کوششهای گستردهای برای کاهش شیوع استعمال سیگار انجام شده است؛ اما تعداد سیگاریها در کشورهای درحالتوسعه رو به افزایش است. گفتنی است، مصرف سیگار باعث افزایش نشانههای اختلال روانی در افراد مصرفکننده میشود. بهطور کلی، استعمال سیگار، یکی از مهمترین عوامل تهدیدکنندۀ سلامتی افراد است (رجبی و دشتیزاد، 1395). اعتیاد به سیگار، یک مشکل عمدۀ اجتماعی است که علاوه بر عوارض جسمی و روانی برای فرد، سلامت جامعه را ازنظر اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تهدید میکند (Best et al., 2006)؛ بنابراین، گفتنی است سیگار، دروازۀ سوء مصرف مواد مخدر محسوب میشود (Obyrene, 2002: 418). نکتۀ مهم آن است که بسیاری از دانشجویان نیز به سیگار روی آوردهاند و مهمتر آنکه با وجود شناخت مضرات آن، استعمال دخانیات در بین دانشجویان در حال افزایش است (قدوسی و همکاران، 1392: 10). درحقیقت، افزایش مصرف سیگار در سالهای اخیر در بین قشر تحصیلکرده و دانشجویان، موجب توجه بسیار به این مسئله شده است؛ بهگونهای که رئیسان دانشگاهها به دنبال راههایی برای کاهش تعداد دانشجویان سیگاری در دانشگاهها هستند. مصرف سیگار مسبب بیشتر موارد سرطانها ازجمله سرطان ریه، گردن رحم و سرطان کلیّه و دیگر خطرات بهداشتی، مانند حملات قلبی، سکتهها و سایر بیماریهای قلبی-عروقی است. همچنین، مطالعات نشان میدهد مصرف هر سیگار، بیشتر از 5 دقیقه از عمر انسان میکاهد (توکلیزاده و همکاران، 1391). شیوع استعمال دخانیات و بـهویژه، سـیگار در میـان دانشجویان، بهعنوان قشر تحصیلکردۀ جامعه، که بـر تمام اقشار جامعه تأثیر میگذارند، بسیار مهم اسـت. مطالعـات بسیاری دربارۀ شیوع سـیگار و عوامـل مسـتعدکننـدۀ آن در میان دانشجویان انجام شده اسـت کـه بیشـتر ایـن مطالعـات، نشاندهندۀ افزایش شیوع مصـرف سـیگار در دانشگاههاست (جعفری و امینزاده، 1390). بهعلت تأثیرات مخرب استعمال سیگار و اهمیت نقش دانشجویان بهعنوان سرمایه و نیروی انسانی آینده و الگوبرداری عامۀ جوانان از دانشجویان بهعنوان جوانانی فرهیخته، متخصصان حوزههای مختلف، مطالعات گستردهای مرتبط با موضوع استعمال سیگار و دخانیات انجام دادهاند؛ ازجمله پناهی و همکاران (1397)، حسینیان و همکاران (1397)، پناهی و همکاران (1396) و رجبی و دشتیزاد (1395)؛ ولی بیشتر پژوهشهای انجامشده دربارۀ عوامل و پیامدهای استعمال سیگار بوده است و کمتر پژوهشی دربارۀ علل و تجربۀ دانشجویان غیربومی از مصرف سیگار در دانشگاه انجام شده است. پژوهشهای اندک انجامشده دربارۀ این موضوع نیز بر دانشجویان خوابگاهی متمرکز بوده است. پژوهش حاضر، بر دانشجویان غیربومی (خوابگاهی و خانههای دانشجویی) متمرکز شده است. توجه به دانشجویان غیربومی اهمیت زیادی دارد؛ زیرا آنها تعداد زیادی از ورودیهای دانشگاهها را به خود اختصاص دادهاند و عملکرد و نگرش آنها بر فضای فکری و محیطی دانشگاه اثر میگذارد؛ درنتیجه، این مطالعه با هدف فهم نظام معنایی دانشجویان سیگاری غیربومی از تجربۀ مصرف سیگار در دانشگاه انجام شده است. مسئلۀ اصلی در این پژوهش، دستیابی به معنایی است که دانشجویان سیگاری غیربومی از تجربۀ سیگار در دانشگاه دارند. بر این اساس، پرسشهای پژوهش عبارت است از: - معنای سیگار نزد دانشجویان غیربومی سیگاری چیست؟ - تجربۀ دانشجویان غیربومی سیگاری از سیگارکشیدن چگونه است؟ - چه فرایندی سبب سیگاریشدن آنها شده است؟ - چه ویژگیهای مشترکی در دانشجویان سیگاری وجود دارد؟ - زمینهها و شرایط سیگاریشدن در میان دانشجویان کدام است؟
پیشینۀ پژوهش برای انجامدادن پژوهش علمی دقیق و روشن به مطالعۀ پژوهشهای پیشین مرتبط با موضوع پژوهش نیاز است. متخصصان دربارۀ استعمال سیگار، پژوهشهای گوناگونی انجام دادهاند؛ بنابراین، برای تقویت پژوهش و افزایش اطلاعات پژوهشی، در ذیل به مطالعات پیشین توجه میشود. پالادوگو و جاستی[1] (2018)، مقالهای با نام «عوامل تعیینکننده، شیوع و دیدگاههای دانشجویان پسر دربارۀ مصرف دخانیات: مطالعهای مقطعی در ویساخاپاتنام» انجام دادند. نتایج، نشاندهندۀ اجرای برنامههای آگاهی و آموزش دانشآموزان در مدارس و دانشکدهها در ماهیت مضر دخانیات و تدوین قوانین مؤثر است. چین وانگ[2] و همکاران (2018)، مقالهای با نام «مقایسۀ تفاوتهای جنسیتی در استعمال دخانیات، رفتارها، قصد ترک و وابستگی به نیکوتین در بین دانشجویان دانشگاه تایلند» انجام دادهاند. نتایج نشان داد بین مردان و زنان در سیگارکشیدن تفاوت وجود داشت. شفیلد و کریست[3] (2018)، مقالهای با نام «عوامل مؤثر بر دانشجویان دانشکده: تصور خطر ماریجوانا» انجام دادند. نتایج، نشاندهندۀ احتمال افزایش خطر ماریجوانا در دانشجویان بود. محمدالشامی و همکاران[4] (2018)، مقالهای با نام «دانش، نگرش و عملکرد سیگارکشیدن در بین دانشجویان داروسازی: یافتههای یک دانشگاه عمومی» انجام دادند. نتایج نشان داد شیوع سیگار در دانشجویان داروسازی در IIUM بسیار کم است. با این حال، انجامدادن آموزش و برنامههای آموزشی برای بهبود دانش، نگرشها و استفاده از دانشجویان داروسازی، بسیار توصیه میشود. بهاتاب و همکاران[5] (2018)، مقالهای با نام «دانش، نگرش و شیوع استعمال سیگار در میان دانشجویان پزشکی در دانشگاه پرنسس نورا» انجام دادند. نتایج نشان داد 100 درصد افراد سیگاری موافق بودند که سیگارکشیدن با دوستان، یکی از مهمترین علتهای استعمال دخانیات است. مطالعاتی که دربارۀ عوامل، زمینهها، پیامدها و رابطۀ سیگار و متغیرهای روانشناسی/اجتماعی انجام شده است، عبارت است از: افراسیابی و مداحی (1395)، پناهی و همکاران (1397)، حسینیان و همکاران (1397)، پناهی و همکاران (1396). رجبی و دشتیزاد (1395) (این مطالعه نشان داد متغیرهای هیجانخواهی، سبکهای مقابله و سلامت روان در گرایش دانشجویان پسر به مصرف سیگار مؤثر است)، بهرامی (1394)، احتشامی (1394)، ناظمی و همکاران (1391)، شجاع و همکاران (1389)، عزیز و شرقی (1388)، مجیدپور و همکاران (1384)، ظهور (1380)، حسنزاده و ذبیحی (1380)، جانکوفسکی[6] و همکاران (2017)، زربوبویوسچ و همکاران (2016)، باتلر و همکاران (2012)، سئو و همکاران (2011) و اشمیت[7] (2008). پژوهشهای مذکور، هر یک از زاویهای به عوامل و علل مصرف سیگار و پیامدهای آن توجه کردهاند. درمجموع، نتایج نهایی تمامی مطالعات، نشاندهندۀ افزایش نرخ سیگار در میان جوانان، بهویژه دانشجویان است.
چارچوب مفهومی استفاده از روش کیفی مرور مطالعات مبانی نظری و نظریههای موجود مرتبط با موضوع پژوهش برای بازکردن ذهن پژوهشگر کیفی و گسترش وسعت میدان دید وی یاریدهنده است؛ بنابراین، نظریههای مهم در این موضوع بهصورت مختصر مرور میشود. یکی از نظریههای مهم و مرتبط با موضوع پژوهش مد نظر، نظریۀ آسیبشناسی اجتماعی است. این نظریه، تخلف از انتظارات اخلاقی را مسئلۀ اجتماعی میداند. نظریۀ آسیبشناسی اجتماعی، علت نهایی مسائل اجتماعی را ناکامی در جامعهپذیری میداند. جامعه با عوامل جامعهپذیرکنندۀ خود، مسئولیت انتقال هنجارهای اخلاقی به نسلهای بعدی را بر عهده دارد. البته گاهی این رویکرد، آنها را معیوب، وابسته یا بزهکار میخواند. معیوبها، آموزشپذیر نیستند، وابستهها، در یادگیری ناتوانند و بزهکاران، آموزش را نمیپذیرند. برای آسیبشناسان متأخر، مسائل اجتماعی، محصول ارزشهای غلط یادگرفتهشدهاند. اندیشۀ نظریۀ آسیبشناسی اجتماعی این است که شخص یا اساساً وضعیت غیراخلاقی است (رابینگتن و واینبرگ، 1395: 28). رویکرد بیسازمانی اجتماعی نیز از نظریههای مهم دربارۀ موضوع این پژوهش است. بیسازمانی اجتماعی عبارت است از وضعیت توفیقنیافتن مقررات. سه نوع بیسازمانی عبارت است از: بیهنجاری، ستیز فرهنگی و اختلال. علت ریشهای بیسازمانی اجتماعی، تغییرات اجتماعی است. بیسازمانی اجتماعی برای نظام و افراد داخل نظام، پیشبینیکنندۀ پیامدهای تغییر است. بیسازمانی اجتماعی برای افراد، فشار روانی تولید میکند که خود، موجب بیسازمانی شخصیتی میشود (رابینگتن و واینبرگ، 1395: 51). نظریۀ کنترل اجتماعی، تاریخی طولانی دارد و این عقیده که «شکلگیری رفتار انحرافی بهوسیلۀ جوانان»، علت نبود برخی کنترلهای اجتماعی است، برای مدتی بهطور کلی پذیرفتهشده بوده است. این نظریه، همنوایی را حاصل وجود پیوندهای اجتماعی بین افراد جامعه و اِعمال انواع کنترل از طرف جامعه بر افراد میداند و ناهمنوایی را ناشی از گسستن پیوندهای شخصی بر نظم قراردادی جامعه قلمداد میکند. هیرشی، یکی از نظریهپردازان معروف این حوزۀ نظری و مفسّر دیدگاه دورکیم، در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، نقش برجستهای در تعاریف جرم و بزهکاری داشت. نظریۀ کنترل اجتماعی بر این پیشفرض استوار است که برای جلوگیری از تمایلات رفتار انحرافی، باید همۀ افراد، اعم از جوان و بزرگسال، کنترل شوند. براساس این نظریه، رفتار انحرافی، عمومی و همهگیر و نتیجۀ کارکرد ضعیف سازوکارهای کنترل اجتماعی است. این نظریه بر دو نوع کنترل شخصی و کنترل اجتماعی تأکید دارد. نظامهای کنترل شخصی، شامل عوامل فردی و بهویژه، روانشناختی است. اعتماد به نفس، عامل اساسی روانشناختی در کنترل شخصی شناخته شده است. عوامل کنترل اجتماعی، شامل وابستگی و پایبندی به نهادهای بنیادین اجتماعی، مانند خانواده، دین، سیاست، و آموزش است. یکی دیگر از پیشفرضهای نظریۀ کنترل اجتماعی این است که دربارۀ هنجارها، ارزشها، اعتقادات و باورهای رایج در جامعه، وفاق کلی وجود دارد و کنترل اجتماعی بر مبنای این وفاق اجتماعی انجام میشود. ابزار مهم کنترل اجتماعی، اجتماعیکردن افراد است که ضعف در این امر، موجب بروز رفتارهای نابهنجار و ازجمله اعتیاد میشود (افراسیابی و بهارلوئی، 1398). نظریهای که بهخوبی، کجرفتاری افراد را در گروههای مختلف تحلیل میکند، نظریۀ پیوند افتراقی ادوین ساترلند[8] است. براساس نظریۀ ساترلند، کجرفتاری در کنش متقابل با دیگران آموخته میشود که بخش اصلی آن در روابط صمیمانه شکل میگیرد؛ بنابراین، افراد در این روابط، تکنیکهای ارتکاب جرم را یاد میگیرند. هرچه میزان دفعات، وقوع، برتری و شدت معاشرت بیشتر باشد، احتمال کجرفتاری افزایش مییابد. ساترلند در سطح کنش متقابل اجتماعی مدعی است افراد به همان شیوهای که یاد میگیرند از قانون تبعیت کنند، میآموزند که مجرم شوند. به باور ساترلند، انواع الگوهای درستکاری و انحراف اجتماعی در جامعه وجود دارد؛ اما توزیع آنها و احتمال برخورد با آنها به نظارت اجتماعی بستگی دارد؛ برای مثال، هنگامی که بهعلت مهاجرت و تحولات شهرنشینی، جابهجایی مکانی و اجتماعی و بیگانگی در جامعۀ شهری توسعه مییابد، احتمال بیشتری وجود دارد که فرد با الگوهای انحراف اجتماعی برخورد کند و آنها را بیاموزد و به کار برد؛ حال آنکه این احتمال در اجتماعات کوچک، که در آنها نظارت اجتماعی شدید است، کمتر وجود دارد. به اعتقاد ساترلند، فرایند یادگیری، که شامل ارتباط و تعامل است، همۀ انواع بزهکاری و جرم را تبیین میکند. گزارههای نظریۀ یادگیری ساترلند به شرح ذیل است: 1. رفتار انحرافی، یادگرفتنی است و ارثی و ذاتی نیست؛ 2. رفتار انحرافی در فرایند ارتباطات آموخته میشود؛ 3. بخش عمدهای از یادگیری رفتار انحرافی در درون گروههای صمیمی انجام میشود و 4. همنشینیهای افتراقی بهلحاظ تکرار دفعات، تقدم و تأخر و شدت یادگیری با یکدیگر متفاوت است (احمدی، 1387: 98-95). نظریۀ رابرت مرتن:[9] ازنظر بسیاری از جامعهشناسان، انحراف، نتیجۀ نارساییهای موجود در فرهنگ و ساختار اجتماعی یک جامعه است. هر جامعهای علاوه بر اینکه هدفهای فرهنگی تجویزشدهای دارد، وسایل بهطور اجتماعی پذیرفتهشدهای را نیز برای دستیابی به این هدفها در اختیار دارد. هرگاه، این وسایل در دسترس فرد قرار نگیرد، احتمالاً آن شخص به رفتار انحرافآمیز دست میزند. مرتن کوشیده است بیهنجاری را به انحراف اجتماعی ربط دهد. وی معتقد است فرد درنتیجۀ فراگرد اجتماعیشدن، هدفهای مهم فرهنگی و راههای دستیابی به این اهداف را، که ازنظر فرهنگی مطلوب باشد، فرا میگیرد. هرگاه، تعارض میان اهداف مقبول اجتماعی و وسایل مقبول و دردسترس در جامعه ایجاد شود، فرد به ناهنجاری و کجروی روی میآورد (رابینگتن و واینبرگ[10]، 1395). یکی از پرنفوذترین و کاراترین نظریهها در این زمینه، نظریۀ پییر بوردیو[11] و بهویژه، مفهوم عادتواره[12] است. عادتوارهها طرحوارههایی است که انسان از آغاز تولد تا لحظۀ مرگ در اثر برخورد با محیط از نهادهایی همچون خانواده، آموزشوپرورش، رسانههای جمعی و ...کسب میکند. درحقیقت، ساختار ملکۀ ذهنشدۀ اندیشه و گزینش کنش است. با چنین طرحوارههایی، افراد، عملکردهایشان را ایجاد و آنها را ادراک و ارزیابی میکنند. با این حال، عادتواره، نوعی آمادگی عملی، نوعی آموختگی ضمنی، نوعی فراست، نوعی تربیتیافتگی اجتماعی از نوع ذوق و سلیقه است که به عامل اجتماعی، امکان میدهد که روح قواعد، آداب، جهتها، روندها، ارزشها و دیگر امور حوزۀ خاص خود (حوزۀ علمی، اقتصادی، ورزشی، هنری، سیاسی و ...) را دریابد، درون آن پذیرفته شود، جا بیفتد و منشأ اثر شود. معرفت مستتر در عادتواره، به هیچ وجه فقط دربردارندۀ ماهیتی با جهتگیری شناختی نیست (کنوبلاخ، 1390). عادتواره حلقۀ واسط بین ساختار و کنش است. ژستها، شرکت در مهمانیها، نشستن و سخنگفتن، نمونههایی از اعمال برآمده از عادتوارۀ آدمی است؛ یعنی آنچه بهمرور زمان در فرد جمع میشود و خود را در قالب خلقوخو نشان میدهد. از منظر بوردیو، عادتوارهها بهطور عمومی در ناخودآگاه وجود دارد و شرایط اجتماعی تولید رفتارهای فرد را پنهان میکند (بوردیو، 1390). مفهوم زیستجهان[13] ازنظر شوتس، چارچوبهای فرهنگی و از پیش تعیینشدۀ زندگی اجتماعی و تأثیر آن بر افکار و کنشهای کنشگران را در برمیگیرد. شوتس بیشتر از همه، به الگوهای اعتقادی و کرداریای علاقهمند بود که فرهنگ، آنها را تجویز میکند و با اجتماع انتقال مییابد. چارچوبهای فرهنگی که از بیرون بر ما تحمیل میشود، ساخت فردی و جاری واقعیت را دربرنمیگیرد؛ بلکه برای مقیدکردن کنشگران و اِعمال محدودیتهایی بر رفتار روزانۀ آنها عمل میکند. این چارچوب، مسیرهای کنش از پیش آمادهشده، راه حلهای مسائل و تفسیرهایی از جهان اجتماعی و نظایر آن را در اختیار کنشگران قرار میدهد و کنشگران در موقعیتهای غیرتردیدآمیز، تمایل دارند به الگوهای واکنش عادتی توسل جویند (ریتزر، 1386: 343).
روش پژوهش این پژوهش در رویکردی تفسیری انجام شده است. در این چارچوب، تجربه و تفسیر دانشجویان غیربومی سیگاری از تجربۀ مصرف سیگار در دانشگاه با رویکرد کیفی، کشف و توضیح داده شد. از میان انواع روشهای تحقیق کیفی، از روش تحقیق نظریۀ دادهبنیاد[14] برای اجرا و گزارش پژوهش استفاده کردیم. جامعۀ آماری، دانشجویان 30-18 سالۀ غیربومی سیگاری دانشگاه اصفهان است. انتخاب دانشگاه اصفهان بهعنوان جامعۀ آماری پژوهش براساس سه موضوع انجام شد: 1- تجربۀ تحصیل پژوهشگران در دانشگاه اصفهان و مشاهدۀ چگونگی زیست دانشجویان و دسترسپذیری بهتر و باکیفیت به دادهها و دانشجویان؛ 2- جایگاه دانشگاه اصفهان در میان دانشگاههای معتبر و قطب کشور و درنتیجه، علاقهمندی داوطلبان فراوانی به ادامۀ تحصیل در این دانشگاه که بر این اساس، مسائل و آسیبهای آن باید بهخوبی شناسایی و برای رفع آن راهکاری ارائه شود تا برنامهریزان و مسئولان مربوط با آگاهی و شناخت عمیق از آن از اعتبار و حیثیت این مجموعه دفاع کنند و 3- در سالهای اخیر، میزان مصرف سیگار در بین دانشجویان این دانشگاه افزایش زیادی داشته و بهویژه، سن مصرف آن بسیار کم شده است. همچنین، دانشجویان به اجارۀ منزل بیرون از مجتمع خوابگاهی اقدام میکنند و نظارتی بر آنها نمیشود؛ بنابراین، نیاز مبرمی وجود دارد تا این آسیب بهخوبی، تحلیل و کندوکاو شود تا مسئولان امر بتوانند برای رفع آن چارهاندیشی کنند. نمونهگیری با استفاده از نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی انجام شد؛ بدینصورت که اولین دانشجوی سیگاری غیربومی، مشارکتکنندۀ بعدی را معرفی کرد و هر مشارکتکننده، خود، فرد بعدی را معرفی میکرد. نمونه تا جایی ادامه یافت که یافتۀ جدیدی حاصل نشد و نمونه با تعداد 27 مشارکتکننده به اشباع رسید. برای گردآوری داده از مصاحبۀ نیمهساختاریافته استفاده شد. هنگام انجامدادن مصاحبه کوشش شد شرایط مناسب فراهم شود تا دانشجو در همکاری و بیان آزادانۀ نظرات خود ترغیب شود. هر مصاحبه براساس ظرفیت دانشجو و رغبت وی بین یک ساعت تا دو ساعت به طول میانجامید و در زمان مصاحبه، گفتوگوها با کسب اجازه از مشارکتکنندگان ضبط میشد و نویسنده، بهسرعت آن را پیادهسازی میکرد. یافتههای بهدستآمده با استفاده از روش کدگذاری نظری تجزیهوتحلیل شد. به این منظور، ابتدا دادهها مرور و در مرحلۀ اول، مفاهیم و کدهای اولیه ساخته شد. هر مصاحبه، جملهبهجمله و سطربهسطر، چندین مرتبه و با دقت کافی مطالعه و دادهها به بخشهای مجزایی تقسیم شد. درحقیقت، عبارتها براساس واحدهای معنایی طبقهبندی و گزارهها استخراج؛ سپس برای هر گزاره، یک مفهوم دربردارندۀ معنای کلی گزاره انتخاب شد. دراصل، طبقهبندی عبارتها برای اختصاصدادن مفاهیم انجام شد. در مرحلۀ بعد، برای مفاهیم مشابه، مصاحبههای مختلف در قالب یک مقوله تلفیق و درنهایت، 7 مقولۀ اصلی از تجزیهوتحلیل یافتهها ساخته شد که عبارت است از: منش و کنش مشترک، ضعف خدمات رفاهی دانشگاه، ناهنجاریهای زندگی دانشجویی، فشار درسی، روابط مخاطرهآمیز، ضعف مهارت ارتباطی والدین و حضور در محیط ناسالم. اعتمادپذیری: برای اطمینان از اعتبارپذیری یافتهها، روش کنترل توسط اعضا و همتایان علمی و خبره در این موضوع به کار رفت و از آنان خواسته شد با دقت، یافتههای حاصلشده را مطالعه و صحت و درستی نتایج را تأیید کنند. همچنین، مشارکتکنندگان ترغیب شدند نظرات و گفتههای خود را بهصورت آزادانه و در شرایط آسوده بیان کنند. ملاحظات اخلاقی: پژوهشگران برای رعایت هنجارها و ضوابط اخلاقی انجامدادن کار کیفی، ابتدا مشارکتکنندگان را از هدف پژوهش آگاه کردند و با روشنکردن موضوع و هدف پژوهش، مصاحبهها آغاز شد. ضمن اینکه برای حفظ حریم شخصی و گمنامی مشارکتکنندگان از اسامی مستعار استفاده شده است و تمامی فایلهای مصاحبه و اسامی اصلی فقط در اختیار نویسندگان مقاله قرار گرفت.
جدول 1- مشخصات مشارکتکنندگان در این پژوهش Table 1 - Details of participants in this study
یافتهها بعد از تجزیهوتحلیل، دادهها با استفاده از کدگذاری نظری در دو مرحلۀ باز و محوری، 7 مقولۀ اصلی ساخته شد که عبارت است از: منش و کنش مشترک، ضعف خدمات رفاهی دانشگاه، ناهنجاریهای زندگی دانشجویی، فشار درسی، روابط مخاطرهآمیز، ضعف مهارت ارتباطی والدین و حضور در محیط ناسالم. درپایان، مقولۀ هستۀ مرکزی نارضایتی انباشتی کشف شد.
جدول 2- مفاهیم و مقولات مستخرج از مصاحبهها Table 2 - Concepts and categories extracted from the interviews
منش و کنش مشترک در طول زیست بشر در کرۀ زمین، همواره آنچه انسانها را به سمت یکدیگر و برقراری رابطه سوق میداده است، وجود ویژگیهای مشترک بوده است. داشتن افکار مشترک، اعتقادات مشترک، روحیات مشابه، فرهنگ مشابه، سبک زندگی مشابه و به عبارتی، خلقوخوی مشترک، مفاهیمی بوده است که بارها از زبان مشارکتکنندگان شنیده شد. تمام مشارکتکنندگان بیان میکردند که یکی از مهمترین نیازهای انسانها نیاز به برقراری رابطه با دیگران است؛ بنابراین، قرارگرفتن در محیط یکسان و سپریکردن زمان طولانی در کنار یکدیگر، سبب شناخت بیشتر آنها و درنهایت، یافتن وجوه مشترک و پایداری روابط آنها با یکدیگر میشده است؛ بنا بر اظهارات مشارکتکنندگان، آدابورسوم مشترک و تعلق به طبقۀ اجتماعی یکسان و مشابهت در سنتها و ارزشهای دانشجویان از عواملی بوده است که سبب تشدید روابط و احساس نزدیکی در آنها شده است. رضا (21 ساله، دانشجوی ترم 5 مقطع کارشناسی) میگوید: «وقتی ترم یک وارد دانشگاه میشی، اونم از یه شهر دیگه میری خوابگاه، ترم یک، معمولاً خود دانشگاه، هماتاقیات رو و مشخص میکنه و تو معمولاً هیچ شناختی نداری. وقتی وارد اتاق میشی و کمکم زمان میگذره، گاهی اینقدر با هماتاقیت وجه مشترک دارید که انگار برادرید. اونوقت خیلی صمیمی میشی و احساس نزدیکی عجیبی میکنی، شرایط خانوادگی عین هم و سیگارکشیدن هر دومون بهخاطر همون ویژگیهای مشترکی که توی زندگی داریم». دانشجویان به محض ورود به خوابگاه پس از گذشت اندکزمانی با هماتاقیهای خود به جستوجوی نقاط مشترک میگردند و مصرف سیگار، یکی از نقاط مشترکی است که آنها را به سمت یکدیگر سوق میدهد. سعید (22 ساله، دانشجوی ترم 7 مقطع کارشناسی) میگوید: «من از زاهدان اومدم اصفهان، خونه گرفتم با چند تا همکلاسیام. اولش هیچ شناختی نداشتیم؛ ولی آخرای ترم یک اینقدر صمیمی شده بودیم که دوستیمون شده بود رفاقت. خیلی شبیه هم بودیم. همهمون مجبور بودیم کار کنیم و خودمون خرج خودمون رو و بدیم خانوادههامون نداشتن. حتی ساعت درس خوندنمونم عین هم بود. همین شبیه هم بودنا این احساس و خلأ رو تومون ایجاد کرد که باید یه چیزی مصرف کنیم تا بتونیم تحمل کنیم. رفتیم سمت سیگار با موافقت همهمون. بعد همون سیگارم شد وجه مشترکمون». با توجه به نظریۀ بوردیو، کنشگران دارای طبقات اجتماعی و پایگاه اقتصادی مشابه، به سبک زندگی و نگرش تقریباً مشابه تعلق دارند و بهطور مشابه، سلیقه، ذوق و حتی فرهنگهای مشترکی دارند. دانشجویان در زمان ورود به دانشگاه بهعلت نداشتن شناخت از دیگران بهصورت تصادفی در اتاقهایی مستقر میشوند؛ اما در مدتزمان کوتاهی با حضور در کلاس درس با دانشجویانی آشنا میشوند که همکلاس، همرشته و همدورهای آنان هستند. این آشنایی در شهری غریب، که احساس تنهایی و دلتنگی را به همراه دارد، موجب میشود دانشجویان، بهسرعت برای همدردی به سمت افرادی با اعتقادات و شخصیت مشابه خود متمایل شوند. این حلقۀ دوستان، بهتدریج، روابطی بسیار نزدیک از نوع گروه نخستین مییابند و در طبقۀ اقتصادی-اجتماعی، آدابورسوم، خلقوخو، آرزوها، موانع و تمایلات، بسیار به یکدیگر شبیه میشوند. لذت و شادی بودن در این گروه، مرهمی بر تلخیها و سختیهای دوران دانشجویی است. با گذشت زمان، حفظ این روابط و گرفتن تأیید از دیگران، سبب میشود از قدرت فردی برای مقابله با ناهنجاریها کاسته شود؛ زیرا ساز مخالفزدن در این شرایط، برابر با فاصلهگیری دیگران از فرد و یا طردشدن از گروه است؛ بنابراین، فرد ترجیح میدهد همنوایی پیشه کند. این همنشینی در شرایط مذکور سبب میشود تابوها و ملاحظات اخلاقی بهراحتی شکسته شود و فرد به مصرف سیگار تن بدهد.
ضعف خدمات رفاهی دانشگاه هر دانشجو در زمان ورود به دانشگاه، خواستار برخی مطالبات و خدمات معقول و مطلوب است. کیفیت نامطلوب خوابگاهها و غذاهای سلف دانشجویی، نبود امکانات مناسب برای گذران زمان فراغت و بیتوجهی به خواستههای دانشجویان، بارها از زبان دانشجویان مشارکتکننده شنیده شد. مشارکتکنندگان، معمولاً بیان میکردند که هنگام ورود به دانشگاه و محیط خوابگاه با صحنهها و رفتارهایی مواجه میشوند که انگیزه و امید آنان را با چالش مواجه میکند. مشارکتکنندگان اعتقاد داشتند سکونت در خوابگاهها و سپریکردن 4 سال به دور از خانواده در خوابگاه، به امکانات مطلوب و طراوت و شادابی در فضای دانشگاه و خوابگاه نیاز دارد. علی (19 ساله، ترم 2 مقطع کارشناسی) میگوید: «اصلاً به محیط خوابگاه رسیدگی نمیشه. وقتی وارد میشی، چند نفر تو یه اتاق کوچیک. گاهی بعضی از بچهها مجبور میشن رو زمین بخوابن. تعطیلات تنها کارشون اینه یه رنگ بزنن. اصلاً به اینکه آدم تو اون اتاقا خفه میشه، افسرده میشه، اهمیت نمیدن. باید ابعاد اتاق رو بزرگ کنن، باید امکانات و زیاد کنن. وقتی شرایط اینقدر بده، اکثر بچهها سیگاری میشن تا بتونن وضعیت رو تحمل کنن». کیفیت نامطلوب خوابگاهها و ناهماهنگی میان تعداد دانشجوها و ابعاد اتاق از علل نارضایتی دانشجویان خوابگاهی و رفتن به سمت رفتارهای هنجارشکنانه است. مسعود (30 ساله و دانشجوی ترم دو مقطع دکتری) میگوید: «خوابگاهها بهشدت دلگیر و خستهکنندهاند. آدم دلش میپوسه. فضای اتاق، گنجایش این ظرفیت زیاد رو نداره. فقط باید دو نفر تو هر اتاق باشه. حتی توی این مقطع هم باز وضعیت خوب نیست. سیگار نکشی، یعنی سیگاری نشی، چه جوری با این اتاقای کوچیک رقتانگیز کنار بیای». برای دانشجویی که سالهای زیادی را در محیط خوابگاه به سر میبرد و خوابگاه تا زمان پایان درس به خانۀ اول وی تبدیل میشود، کیفیت و امکانات خوابگاه در درجۀ مهمی قرار میگیرد. متأسفانه، نبود برنامهریزی مناسب در بخشهای مختلف فرهنگی، هنری، اجتماعی و ورزشی متناسب با نیازها و خواستههای نسل جدید برای خارجکردن آنها از انزوا و گوشهگیری وجود ندارد و دانشجوی رهاشده و بیهدف، بهویژه با آیندهای مبهم ازلحاظ وضعیت شغلی و اقتصادی، بسیار مستعد حرکت به سمت رفتارهای هنجارشکنانه مانند شروع مصرف سیگار است. بیتوجهی به درخواستها و مطالبات معقول دانشجویان دربارۀ داشتن امکانات رفاهی و فراغتی مطلوب در فضای خوابگاهها، دانشجویان را به ورطۀ بیانگیزگی و افسردگی میکشاند و آنها را به سمت مصرف سیگار هدایت میکند.
ناهنجاریهای زندگی دانشجویی دانشجویان غیربومی با ورود به دانشگاه و تغییر محل سکونت و جدایی از خانواده، وارد سبک زندگی جدیدی میشوند که از آن با نام زندگی دانشجویی میتوان نام برد. مشارکتکنندگان بیان میکردند که فشار مضاعفی در تحمل وضعیت جدید و سازگاری با آن بر دوش آنان است. بیشتر مشارکتکنندگان بهعلت فشار اقتصادی و نداشتن تمکن مالی کافی، گاه تا پایان ترم نمیتوانستند به خانه بازگردند و بهناچار، تمام طول ترم را در دانشگاه و زندگی دانشجویی سپری میکردند. کنارآمدن با زندگی دانشجویی و ورود به زندگی متمایز با زندگی در منزل پدری، سبب شکلگیری احساسات ناخوشایند و درنتیجه، گرایش دانشجویان به مصرف سیگار میشده است. نوید (25 ساله، دانشجوی ترم 3 کارشناسی ارشد) میگوید: «دلکندن از خونۀ پدری و اومدن توی زندگی پرچالش و دغدغه، که مدام باید نگران پرداخت قبض و خورد و خوراکت باشی، خیلی زندگی رو سخت میکنه. اینکه همش دورت پر از آدمای متفاوته و شلوغه و هیچوقت اتاقی برای خودت تنها و در سکوت مطلق نداری، اینقدر آدم رو تحت فشار میذاره که ناخواسته سیگاری میشی». متفاوتشدن سبک زندگی و نوع تأمین معیشت و امرار معاش دانشجویان خوابگاهی، آنها را در شرایط روحی نامساعدی قرار میدهد و در تنگنا قرارگرفتن، زمینههای گرایش به مصرف سیگار را در آنها ایجاد میکند. احسان (23 ساله، دانشجوی ترم 6 مقطع کارشناسی) میگوید: «وقتی دانشگاه یه شهر دیگه قبول میشی، فرقی نمیکنه، چه خوابگاه بگیری چه خونه، کلاً زندگیت تغییر میکنه. دغدغههای جدید پیدا میکنی. نگرانیهای جدید رو باید مدیریت کنی. همه چیز رو باید بتونی مدیریت کنی. باید احساساتت و عصبانیتت و هر چیزی رو کنترل کنی و مراقب باشی. بعد کمکم خسته میشی و نیاز به یه مسکن پیدا میکنی و سیگاری میشی». تفاوتهای فرهنگی، بینشی، طبقهای و سبکهای زندگی متمایز، دانشجویان غیربومی را با زندگی در جوار دیگر دانشجویان و محیط متفاوت با محیط زندگی خود، دچار ناهنجاریهای بسیاری میکند. همچنین، ناتوانی و کمتوانی اقتصادی دانشجویان، آنان را در تأمین معیشت زندگی دانشجویی با بحران مواجه میکند و دانشجویان برای کنارآمدن با شرایط فعلی و نداشتن هزینۀ کافی برای تفریح و فراغت، از سیگار بهعنوان نوعی سرگرمی و اسباب پرکردن خلأها، ناهنجاریها و معضلات زندگی دانشجویی استفاده میکنند. گفتنی است، خلأ آموزش، مقاومت در برابر شرایط سخت ولی گذرای دانشجویی است. درحقیقت، استراتژی مقاومت، شامل افزایش آگاهی دربارۀ آثار مصرف سیگار و کسب مهارتهای عمومی، مانند حرمت نفس، کنارآمدن با شرایط نامطلوب، اعتماد به نفس، مهارت تعامل و جرئتورزی و نگهداشتن امید به آیندهای روشن است. وجود این آموزش حیاتی در مدارس یا در هنگام ورود دانشجو به دانشگاه، افراد را برای شرایط گوناگون آماده میکند.
روابط مخاطرهآمیز حلقههای دوستی و شبکههای رفاقتی، که دانشجویان غیربومی از زمان ورود به دانشگاه در آنها عضویت پیدا میکنند، نقش بسزایی در گرایش به مصرف سیگار دارد. همنشینی با دوستان سیگاری، مراودۀ مکرر و هماتاقیشدن با دانشجویان سیگاری و کوشش برای کسب تأیید گروههای دوستی از مواردی است که بیشتر دانشجویان مشارکتکننده به آن اشاره داشتند. برای بیشتر مشارکتکنندگان، تأثیرپذیری و الگوبرداری از همسالان خود و گروههایی که به عضویت آن تن دادهاند، از عوامل مهم رفتن به سمت مصرف سیگار بوده است. سجاد (20 ساله، دانشجوی ترم 3 مقطع کارشناسی) میگوید: «وقتی اطرافت همه سیگاریان و مدام پاکت سیگار در میآرن و سیگار روشن میکنن، یه بار دو بار میگی نه ممنون. دفعۀ سوم منم ازشون میگیرم که با هم حال کنیم. بعدم نمیشه هماتاقیات سیگاری باشن تو نباشی. هی باید زجر بکشی، از بوی دود اذیت بشی؛ برا همین تو هم مثل همونا میشی». تأثیرپذیری و تأثیرگذاری حلقههای دوستی و گروههای همسالان بر یکدیگر از عوامل اثرگذار در ایجاد وسوسه و درنهایت، گرایش به مصرف سیگار است. یاسین (27 ساله، دانشجوی ترم آخر مقطع کارشناسی ارشد) میگوید: «من وقتی ارشد قبول شدم، خونه گرفتم با دو تا از همکلاسام. اون دو تا سیگاری بودن. هم سیگار هم قلیون. اون اوایل، خیلی اذیت میشدم؛ هم از دود توی خونه هم از ظرف سیگار؛ ولی یه مدت که گذشت، کمکم منم قاطی جمعشون شدم؛ چون دوستاشونم میاومدن سر بزنن، اونا هم سیگاری بودن. ناخودآگاه، افراد یه خونه در مدت طولانی هم روی هم تأثیر میذارن، هم تأثیر میگیرن». نشستوبرخاست، معاشرت و همنشینی با دوستان سیگاری، سبب عادی جلوهکردن کشیدن سیگار و کمشدن دلهره و ترس آشکارشدن سیگارکشیدن در نظر دیگران میشود. بیدقتی دانشجویان غیربومی در همخانهشدن با دانشجویان دارای رفتارهای نابهنجار، سبب کشیدهشدن خود این دانشجویان در همان حلقۀ تخطی هنجارها میشود. همچنین، به برخی از ویژگیهای شخصیتی دانشجویان در سالهای آغازین ورود به دانشگاه میتوان اشاره کرد؛ مانند هیجانطلبی، تأییدطلبی، راحتطلبی، باورهای غلط، مانند اینکه با سیگارکشیدن معتاد نمیشوم یا هر زمان اراده کنم میتوانم ترک کنم، عجولبودن، کسب لذت، یادنگرفتن مهارت نه گفتن در شرایط مخاطرهای، نگرش مثبت و تفریحگونه به مصرف سیگار، نداشتن برنامهریزی شخصی، ناتوانی در مدیریت صحیح اوقات فراغت. همۀ این موارد از عوامل مؤثر در سوقیافتن دانشجو به مصرف سیگار است. همچنین، ضعفهای شناختی و مهارتهای ارتباطی دانشجویان در زمان ورود به دانشگاه از عواملی است که سبب گرایش آنها به سمت مصرف سیگار و تجربۀ سیگاریبودن میشود.
فشار درسی خارجشدن جوانان از فضای کوچک و محدود مدرسه و ورود به فضای علمی و گستردۀ دانشگاه و تطابق تغییرات نگرشی و انتظارات استادان از دانشجویان در مقایسه با دوران مدرسه، دانشجویان را با چالشهای جدی مواجه میکند. بنا بر گفتۀ بیشتر مشارکتکنندگان، سطح انتظارات برخی از استادان، با انتظارات دورههای تحصیلی پیشین، بسیار متفاوت است. همچنین، بیعلاقگی به رشتۀ تحصیلی و نبود امکان پیشبینی آیندۀ شغلی مرتبط با رشتۀ تحصیلی، ترسها و اضطرابهایی را در دانشجویان ایجاد میکند و به سمت مصرف سیگار کشیده میشوند. حسن (20 ساله، دانشجوی ترم سه کارشناسی) میگوید: «خب من مجبوری اومدم این رشته، علاقه ندارم، آیندهام که اصلاً معلوم نیست یا شایدم بهتر باشه بگم قطعاً معلومه که کاری برام نیست. کار پارتی میخواد، منم ندارم. استادا هم همش انگیزهات رو خراب میکنن، ناامیدت میکنن. خیلی انتظار دارن ازت. من حداقل با سیگار به خودم یهکم آرامش تزریق میکنم تا این فشار رو تحمل کنم. بعدشم من تو خوابگاه نمیتونم درست درس بخونم. خونه نیست که بگی آروم باشید. سالن مطالعه هم بدیهای خودش رو داره. برای دانشجوهایی که شهر خودشون قبول نمیشن، درسخوندن خیلی سختتره». نبود فضای معقول و متناسب برای مطالعۀ دانشجویان و وجود سروصدا و همهمۀ فراوان در خوابگاهها در کنار روند افزایشی تکالیف درسی محولشده به دانشجو، زمینه را برای آرامکردن خود با مصرف سیگار ایجاد میکند. رامین (18 ساله، دانشجوی ترم یک کاردانی) میگوید: «دانشگاه قابل مقایسه با مدرسه نیست. محیط خیلی بزرگ ازت انتظار رفتار مثل یه مرد 40 ساله رو دارن. یه قوانین خاصی داره که یهکم یادگیریش سخته. از صبح تا عصر، پشت سر هم کلاس داری. خسته میشه آدم. من واقعاً نمیکشم، خسته میشم. من با دوستام اولینبار از بس خسته شده بودیم و فشار درس و دانشگاه و بیحوصلگی، یه چند نخ سیگار خریدیم، امتحانی کشیدیم. اینقدر تأثیر خوبی داشت که دیگه کلاً تا خسته میشیم از درس، میریم سمت سیگار». آگاهینبخشیدن به دانشجویان پیش از ورود به دانشگاه و ضعف در آشناکردن آنان با قوانین و فضای ساختاری دانشگاه و نبود آموزش مهارتهای کافی در روزهای پایانی مدرسه برای آمادگی دانشآموزان به مرتبۀ دانشجویی، از عواملی است که دانشجو را به محض ورود به فضای دانشگاه با چالش و فشارهای گستردهای روبهرو میکند و خستگی درسی و فشارهای حاصل از انتظارات استادان، سبب وسوسۀ دانشجویان به مصرف سیگار میشود. تب ورود به دانشگاه به هر قیمتی، بهویژه برای تأخیر در اعزام به خدمت سربازی برای پسران و یا کسب موقعیت اجتماعی موجب میشود بیشتر آنها بدون شناخت از رشته و محتوای درسهایی که باید بگذرانند، به انتخاب آن اقدام کنند. بیعلاقگی به رشتۀ دانشگاهی موجب میشود دانشجو، همواره به دنبال فرصتی برای فاصلهگرفتن از رشتۀ تحصیلیای باشد که باید حداقل چهار سال با آن کنار بیاید. همچنین، تکالیف و انتظارات بالای برخی از استادان و مبهمبودن آیندۀ شغلی، فشارهای روحی ناشی از دوری و دلتنگی برای خانواده و محیط مساعد و آرام آن موجب میشود دانشجو به دنبال راهی باشد تا خود را از انتظارات و فشارهای انبوه نقش، خارج و این مرحله را نیز سپری کند. این عامل در کنار سایر عوامل شتابدهنده سبب پناهبردن دانشجویان به سمت سیگار بهعنوان گریزگاهی برای تحمل این فشار و بازسازی قوای روحی خود شود.
ضعف مهارت ارتباطی والدین خانواده از مهمترین ارکان سلامت جامعه شمرده میشود. سلامت فرد در گرو سلامت خانوادۀ اوست. برای دانشجویانی که خارج از شهر خود در دانشگاهها پذیرفته میشوند و محل سکونت خود را بهناچار تغییر میدهند و به شهر محل تحصیل خود منتقل میکنند، حمایت والدین، اهمیت بسیار زیادی دارد. دانشجویان مشارکتکننده از حمایتنکردن والدین از آنان، بیتوجهی به شرایط و موقعیت آنان، سرنزدنهای طولانیمدت، جویای احوال دانشجو نشدن، ناتوانی در حمایت مالی و مواردی از این دست، بسیار گلهمند بودند و ابراز ناراحتی و نارضایتی میکردند. این امر، اسباب گرایش دانشجویان به سمت مصرف سیگار را فراهم کرده است. آرمین (21 ساله، دانشجوی ترم 5 مقطع کارشناسی) میگوید: «من از وقتی از شهرمون زدم بیرون و اومدم اینجا، خیلی سختی کشیدم. اول، توی خوابگاه بودم. خیلی سخت بود. بچهها برخی با هم ناسازگاری میکردن. اذیت میشدم. رفتم کار کردم، پولام رو جمع کردم و با چند نفر خونه گرفتیم؛ ولی خانوادهام اصلاً نیومدن ببینن من کجا زندگی میکنم. من پول نیاز دارم یا ندارم. کلاً اینقدر بیاعتنا و بیاهمیت رفتار میکنن که واقعاً آدم ناراحت میشه». دریافتنکردن حمایتهای لازم از جانب خانوادهها و ضعف در مسئولیتپذیری آنها در برابر فرزندان خود با ایجاد احساس ناراحتی و نارضایتی در دانشجو، وی را به سمت مصرف سیگار هدایت میکند. عادل (25 ساله، دانشجوی ترم آخر مقطع کارشناسی) میگوید: «حمایت و مراقبت خانواده وقتی راه دوری و توی یه شهر دیگه، خیلی برای آدم مهمه و باعث دلگرمی و امیدت میشه؛ ولی وقتی مثل خانوادۀ من و امثال من رو داشته باشی که زوری هرازگاهی یه سراغی بگیرن و اصلاً سعی نکنن تو رو حمایت کنن، تشویق کنن، تعریف کنن ازت، هوات رو داشته باشن و پشتت بهشون قرص نباشه، بهشدت زندگی سخت میگذره و این غم دلتنگی و بیاعتنایی خانواده، تو رو سمت مصرف سیگار و حتی مواد مخدر هدایت میکنه». نوجوانان و جوانان، همواره در هر شرایطی قرار داشته باشند، به حمایت و مراقبت والدین خود نیاز دارند. اطمینان از این موضوع که خانوادهای حمایتکننده دارند که دغدغۀ آنها را دارد، بسیار مهم است. مراقبت و توجه خانواده، خود از موانع بازدارندۀ گرایش دانشجویان به سمت مصرف سیگار و اعتیاد است. داشتن تکیهگاه و پشتیبان برای دانشجویان، همانند قرص آرامشبخش و تسکیندهنده، عمل و کنشها و رفتارهای آنان را به سمت رفتارهای معقول و کنشهای مطلوب هدایت میکند. جایگاه خانواده در جامعۀ ما از بُعد دینی و فرهنگی، جایگاه ویژهای است. خانواده، محیطی است که هر فرد، سالهای زیادی را در آن در کنار عزیزان خود سپری میکند و علاقه و مهر بین اعضا سبب میشود افراد در هر سنی، بهویژه دوران دانشجویی با همۀ سختیها، خود را نیازمند پشتیبانی و دلگرمی والدین بدانند. هر گونه اختلال در این روابط، موجب سختشدن شرایط دانشجو در شهر غریب میشود و احساس طردشدگی، بیکفایتی و بیارزشی برای خانواده در درونش شکل میگیرد و میتواند زمینهساز مصرف سیگار شود. در این بخش به تمایزی در خانوادهها میتوان اشاره کرد: برخی خانوادهها که بهعلت مشکلات اقتصادی سنگین در فراهمکردن نیازهای خانواده با مشکل و نارساییهایی مواجه هستند؛ والدین در این خانوادهها ازلحاظ تحصیلات در سطح پایین قرار دارند و به همین علت، منبع اقتصادی خوبی برای حمایت مالی ندارند. برخی دیگر نه بهعلت بیتوجهی، بلکه بهعلت نداشتن مهارت برقراری ارتباط با جوانان و چگونگی حمایتهای خانوادگی، ناآگاهی از شرایط زندگی در شهر غریب و خوابگاه دانشجویی و داشتن تصور مثبت از دانشگاه در فراهمبودن شرایط و امکانات مناسب برای تحصیل و زندگی، به نیازهای آموزشی، عاطفی، روانی و مالی فرزند خود بیتوجه هستند و راههای حمایت از آنان را نمیدانند و احساس ناخوشایند فرزند و فراهمکردن ناخواستۀ زمینۀ مصرف سیگار را درک نمیکنند. نکتهای که در این بخش نباید از آن غفلت کرد، این است که در برخی از خانوادهها نظارت بر رفتار فرزند ضعیف است و همین امر میتواند موجب شود که فرزند، خود را صاحب استقلال رأی و عمل بداند و بدون نگرانی و واهمه، مصرف سیگار را شروع کند و ادامه دهد.
حضور در محیط ناسالم تأثیرپذیری از محیط و تأثیرگذاری بر آن از ارکان اصلی زندگی کنشگران اجتماعی محسوب میشود. قرارگرفتن دانشجویان در محیط نامساعد و سکونت آنان در محیطهای حاشیهنشین و محلات فقیرنشین، که نرخ بالای کجرفتاری و بزهکاری در آنجا وجود دارد، از عواملی بود که مشارکتکنندگانی که خانههای دانشجویی داشتند، بارها از آن نام میبردند. قرارگرفتن دانشجو در محیطی که همواره، تهیۀ سیگار و یا مواد مخدر و دسترسی به آن، بهآسانی امکانپذیر است، موجب سوقدادن او به سمت مصرف سیگار میشود. حسین (19 ساله، دانشجوی ترم 3 مقطع کارشناسی) میگوید: «گرفتن خونه توی محیط خوب و بالا خیلی گرونه و هزینهاش سرسامآوره و از عهدۀ یه دانشجو که همون رفتوآمد و زندگی توی یه شهر دیگه هم کلی هزینه داره، غیرممکنه. مجبوری بری توی محلههای ارزون خونه بگیری و وقتی میری، میبینی چه خبره از فساد». تمکن مالی ناکافی و سختی شرایط در خوابگاهها به همراه تمایل دانشجویان به آزادیهای بدون مرز، آنها را ناخواسته وارد محیط و منطقۀ مسکونی حاشیهای با نرخهای کجروی بالا میکند و سبب دسترسی آسان به خرید و مصرف سیگار و استعمال آن برای آنها میشود. محمد (22 ساله، دانشجوی ترم آخر مقطع کارشناسی) میگوید: «دانشجوها همه که روی هم پول میذارن، تازه میتونن برن یه خونۀ درب و داغون توی یه محلۀ پایین اجاره کنن. وقتی هم میری اونجا، اینقدر محیط آلودهاس و دلگیر و ناراحتکننده که تحت تأثیر همون محیط، حداقل خلافی که انجام میدی، همون سیگاریشدن و سیگار کشیدنه». محیط آلوده و قرارگرفتن طولانیمدت در آن، بهصورت ناخواسته و ناخودآگاه، سبب تغییر نگرش و رفتارها و حتی تابوهای شخص میشود و گاهی، افراد تابوها را میشکنند و تعهدات خود را نقض میکنند و متأثر از شرایط محیطی، مرتکب رفتارها و کنشهای نابهنجار و خلاف عرف و قوانین جامعه میشوند. بسیاری از دانشگاهها برای تأمین خوابگاه پذیرفتهشدگان، ظرفیت اتاقها را بیشتر از گنجایش واقعی آن افزایش میدهند و همین امر موجب میشود کیفیت، قربانی کمیت شود. زندگی در اتاقهایی با جمعیتی بیشتر از ظرفیت خود، مشکلاتی را بهویژه در زمینۀ تفاوت فرهنگی و سازگاری فراهم میآورد و آرامش را از دانشجو سلب میکند. این دانشجویان برای یافتن محیطی آرام و خلوت به اجارۀ منزل در خارج از دانشگاه اقدام میکنند. پرداخت این اجارهها در توان بیشتر دانشجویان نیست و آنها بهناچار در حاشیه و محلات فقیرنشین ساکن میشوند که بهطور طبیعی، مستعد بسیاری از انحرافات و آسیبهاست. این محیطها بهعلت وضعیت فرهنگی و اقتصادی نامطلوب خود، خردهفرهنگ انحرافی و محلی برای کسب درآمد از راههای نامشروع است و مجاورت با افراد ساکن در این محلات، بهتدریج، زمینۀ انحراف و گرایش به سمت رفتارهای نابهنجار را در دانشجو تقویت میکند.
نارضایتی انباشتی دادههای حاصل از مصاحبهها با استفاده از کدگذاری نظری تجزیهوتحلیل شد و پس از چندینبار، مرور مفاهیم و مقولات، پالایش، یکپارچهسازی، تلفیق و ترکیب مقولات، درنهایت، مقولۀ نهایی «نارضایتی انباشتی» کشف شد که هفت مقولۀ دیگر را پوشش میدهد. نارضایتی انباشتی، دو بُعد اساسی دارد: 1- نارضایتی شکلگرفته در دانشجویان بهعلت شرایط نامساعدی که با خروج از محیط خانواده و ورود به محیط دانشگاه و زندگی به دور از خانواده در آن قرار گرفتهاند و 2- انباشتهشدن این نارضایتی درون آنها. دانشجویان با ورود به فضای دانشگاه و جداشدن از محیط گرم خانواده و فضایی که با آن مأنوس شده بودند، وارد دنیای جدیدی میشوند که انواعی از نارضایتی در آن نفوذ میکند و با گذشت هر ترم تحصیلی، این نارضایتیها افزایش مییابد و روی هم انباشته میشود. درحقیقت، این مقولۀ نهایی به وضعیتی اشاره دارد که عوامل تشدیدکنندۀ فشار و نارضایتی، همچنان وجود دارد و روی هم انباشته نیز میشود و هیچ راه حلی برای کاستن از این فشارها در اختیار دانشجو نیست؛ بهویژه اینکه بخش عمدهای از این عوامل، جنبۀ ساختاری دارد و از کنترل فرد خارج است. همچنین، اسباب نارضایتی، ابعاد متعددی از زندگی را دربرمیگیرد و موجب میشود از وضع موجود ناراضی باشد و در حکم کنشگری منفعل قرار گیرد؛ تا جایی که به رفتارهای خلاف عرف رو بیاورد. درادامه، مدل پارادایمی حاصل از روایتهای مصـاحبهشـوندگان ترسیم میشود. مدل پارادایمی این پژوهش در قالب شرایط (علّی، مداخلهگر و زمینهای)، استراتژیها و پیامدها ترسیم شد. شرایط علّی اثرگذار بـر گرایش به مصرف سیگار دانشجویان غیربومی عبـارت بود از: ناهنجاری زندگی دانشجویی. شرایط مداخلهگر عبـارت بود از: فشار درسی، ضعف خدمات رفاهی دانشگاه و شرایط زمینهای عبارت بود از: ضعف مهارت ارتباطی والدین. استراتژی بـهدسـتآمـده، منش و کنش مشترک بـود و پیامـدهای به دست آمده برای چنین مسئلهای عبارت بود از: حضور در محیط ناسالم و روابط مخاطرهآمیز. در مدل پارادایمی ذیل، روابط بین مقولات ترسیم شده است.
شکل 1- مدل پارادایمی مستخرج از مصاحبهها Fig 1-Paradigm model Extracted from interviews
بحث و نتیجه این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی و تفسیری انجام شده است. روش اجرای پژوهش، روش نظریۀ دادهبنیاد، نمونهگیری مبتنی بر نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی، گردآوری دادهها با مصاحبۀ نیمهساختاریافته و روش تجزیهوتحلیل دادهها کدگذاری نظری است. درنهایت، هفت مقولۀ اصلی از تجزیهوتحلیل یافتهها ساخته شد که عبارت است از: منش و کنش مشترک، ضعف خدمات رفاهی دانشگاه، ناهنجاریهای زندگی دانشجویی، فشار درسی، روابط مخاطرهآمیز، ضعف مهارت ارتباطی والدین و حضور در محیط ناسالم. مقولههای برساخته از تجزیهوتحلیل دادهها، با توجه به مبانی، مفاهیم و نظریههای جامعهشناسی دو مفهوم را به ذهن متبادر میکند که عبارت است از: «عادتواره» و «جهان زندگی روزانه». با توجه به این دو مفهوم، یافتهها را تفسیر کردیم. اولین مفهوم تفسیرشده، جهان زندگی روزانه است. یکی از مهمترین نظریاتی که براساس مفاهیم استخراجشده از دادههای مشارکتکنندگان در ذهن تداعی میشود، زیست جهان یا جهان زندگی روزانه (شوتس) است. دانشجویان غیربومی با واردشدن در مکان و فضایی جدید، محیطی متفاوتتر و گستردهتر از محیط پیشین و حضور در میان گروههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی متفاوت، تجربههای متفاوت و متنوعی مییابند که بر جهان زندگی روزانۀ آنها اثر میگذارد. قواعد و ارزشهایی که با فرایند اجتماعی دانشگاهی به دانشجویان تحمیل میشود و فرهنگ خاص دانشگاهی که برای پیروی دانشجویان از آن تجویز میشود، دستبهدست هم میدهد تا دانشجویان غیربومی را دچار جهان زندگی روزانهای کند که با زیست جهان پیشین آنها متفاوت است؛ جهانی که آنها تصور میکنند بدیهی است و فقط باید براساس قواعد وضعشده عمل کنند. این جهان، فشارهایی را بر دانشجویان وارد میکند و آنها را با چالشها و دغدغههای جدیدی مواجه میکند که مخصوص زندگی دانشجویی و حضور در محیط دانشگاه است. ساعاتی از روز که فقط مخصوص حضور در کلاسهای فشردۀ درسی است و سطح متفاوت انتظارات استادان و چالشهای مشروطی و اخراج از دانشگاه که فقط به دانشجویان اختصاص دارد، آنها را دچار مفهومی به نام فشار درسی میکند. تغییرات زیست جهان دانشجویان غیربومی باعث شکلگیری عادتوارۀ جدیدی در آنها میشود که در بیشتر دانشجویان غیربومی با منش و کنش مشترک یکسان است. فشار واردشده بر زیست جهان دانشجویان غیربومی، آنها را در حلقۀ عادتهای جدیدی برای برخورد با جهان جدید دانشگاه و دانشجو وارد میکند که تا پیش از آن زمان برای آنها ناشناخته بود؛ بنابراین، عادتوارۀ دانشجویان غیربومی از مفاهیمی همچون ناهنجاریهای زندگی دانشجویی، حضور در محیط ناسالم و روابط مخاطرهآمیز تشکیل میشود؛ عادتوارۀ جدیدی که علاوه بر تغییرات زیست جهان آنها بهعلت دورشدن از خانواده و کاهش حمایتها و مراقبتهای والدین بهگونۀ جدیدی از نو شکل میگیرد؛ بنابراین، عادتوارۀ دانشجویان غیربومی- که شرایط جدید زندگی دانشجویی به دور از خانواده، آنها را ناخواسته متکی به خود و مستقل رشد میدهد- با عضویت در حلقههای رفاقتی پرمخاطره و سکونت و حضور در محیطهای نامساعد، آنها را به سمت مصرف سیگار سوق میدهد. عادتوارۀ جدید شکلگرفته در دانشجویان غیربومی برخلاف زمان حضور در محیط خانواده، تابوبودن مصرف سیگار را برای آنان میشکند و موجب میشود یکی از راههای سازگاری با ناهنجاریهای زندگی دانشجویی، ضعفهای خدمات رفاهی دانشگاه، روابط مخاطرهآمیز، فشار درسی، حضور در محیط ناسالم و ضعف مهارت ارتباطی والدین را مصرف سیگار و استعمال آن بدانند. ازنظر آنها، سیگارکشیدن، جانشین تمامی خلأها، کمبودها و انتظارات تحققنیافتۀ آنها در دانشگاه است. درمجموع، بنا بر گفتههای مشارکتکنندگان میتوان پیشنهاد داد برای کاهش تعداد دانشجویان سیگاری، بهویژه غیربومیها، دانشگاهها باید بکوشند با استفاده از متخصصان و مدیران کارآمد گروههای مختلف تحصیلی، برنامههای متنوع و همسو با علایق و سلایق دانشجویان را تدارک ببینند و به گذراندن وقت دانشجویان در دانشگاه بهصورت مثبت اقدام کنند. همچنین، خوابگاهها بهعلت استقرار دانشجویان غیربومی باید امکانات و کیفیت بهتری داشته باشند و برای گذران فراغت دانشجویان در خوابگاه، اقدامات مطلوب دانشجویان انجام شود. تمامی مسئولان دانشگاه باید برای جهتدادن عادتوارۀ دانشجویان غیربومی در مسیر مثبت و بهینه و به دور از هنجارشکنی همکاری کنند. نسل جوان کنونی ایران بهعلت ویژگیهای خاص فرهنگی- اجتماعی ناشی از تغییرات رخداده در عرصههای ارتباطات و اقتصاد، خصیصههای متمایزی از نسلهای دهۀ گذشته دارد؛ بنابراین، لزوم توجه به این امر و شناخت دقیقتر ابعاد آن و برنامهریزی متناسب، نسل فعلی را با مهارت و شایستگی بیشتری وارد جامعه و قبول مسئولیتهای متعدد میکند. در این مورد، یکی از بخشهای حساس و تأثیرگذار، اقدامات فرهنگی و تربیتی است که در دوران قبل از ورود به دانشگاه و در مدرسهها باید جدی گرفته شود. نمایانشدن برخی از ویژگیهای ناکارآمدی یا کژکارکردیهای آموزشوپرورش و توجه جدی اندیشمندان به لزوم آموزش مهارتهای زندگی، مانند عزت نفس و تابآوری که در سالهای اخیر، بارها بیان شده است، سد محکمی در مقابل شرایط نامطلوب و پرمخاطره برای مصونماندن افراد و پرهیز از سقوط در دامهای متعدد آسیبهای اجتماعی، مانند مصرف سیگار، مواد مخدر، خودکشی، افسردگی و... است. خانوادهها نیز باید آموزشهای لازم، مانند مهارتهای فرزندپروری، مهارتهای اجتماعی و زندگی را برای برقرارکردن ارتباط با فرزندان، بهویژه نوجوانان و جوانان بیاموزند تا پیوند عاطفی، که موجب دلگرمی، امید، احساس مفیدبودن و تعلق میشود، آنها را در مقابل ناملایمات نگه دارد. مسئولیت دانشگاهها نیز در سالهای اخیر بهعلت افزایش ظرفیت پذیرش، تغییر کرده و کیفیت بخش فوق برنامهها قربانی شده است؛ زیرا با توجه به تکثر و تنوع دانشجویان در زمینههای قومی، مذهبی و فرهنگی باید برنامههای متنوعی در زمینۀ مذهبی، هنری، اجتماعی، فرهنگی و تربیت بدنی طراحی و اجرا شود تا به بهترین شکل ممکن، اوقات فراغت آنان ساماندهی شود. پویایی بیشتر واحدهای مشاوره و اجتماعی- فرهنگی با برنامههای پیشگیرانه و سیاستهای تأثیرگذار به سازگاری با شرایط متفاوت و تحمل فشارهای روحی- روانی کمک بسیاری میکند.
مشکلات و موانع پژوهش در انجامدادن پژوهش حاضر، برخی محدودیتها، دشواریهایی ایجاد کردند که به مواردی از آنها اشاره میشود. برخی موانع و مشکلات، مربوط به ماهیت موضوع انتخابشده بود و برخی مشکلات عمومی حوزۀ پژوهش در ایران را بازتاب میدادند. رفع این موانع به انجامدادن پژوهشهای بهتر در آینده کمک میکند. امید است با رفع این نوع موانع، پژوهشگران بعدی در موارد مشابه با دشواریهای کمتری روبهرو شوند.
تعامل با موضوعاتی که به حریم خصوصی افراد نزدیک است، بهعلت حساسیتهای آن از دشوارترین بخشهای پژوهش بود. این دشواری، زمان گردآوری دادها و به سرانجام رساندن پژوهش را کمی طولانی کرد؛ اما درنهایت، با ایجاد تنوع در منابع گردآوری دادهها و واردشدن به مسیرهای جدید، نتیجۀ مطلوب حاصل شد.
دسترسی به قسمتی از منابع علمی لازم برای انجامدادن پژوهش، شامل برخی کتابها و مقالات بهسختی امکانپذیر شد. بداهت موضوع و نوع روش استفادهشده برای آن از عواملی بود که دسترسی به منابع را دشوار میکرد؛ بهگونهای که در برخی مواقع دربارۀ آن، متنی به فارسی موجود نبود.
پیشنهادهای پژوهش در زمان اجرای پژوهش حاضر، نتایج آموزندهای به دست آمد؛ بنابراین، پیشنهاد میشود:
[1]. Palladogo and Jasti [2]. China Wang [3]. Sheffield and cerest [4] Al-Shami et al. [5] Bahattab et al. [6]. Jankowski [7]. Schmidt [8] Edwin Sutherland [9] Robert Merton [10] Robington and Weinberg [11] Pierre Bourdieu [12] Hebitus [13] The living world [14] Grounded theory | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
احتشامی، ع. (1394) «سیگار، دروازۀ ورود به اعتیاد»، فصلنامۀ سلامت اجتماعی و اعتیاد، د 2، ش 5، ص 87-102.
احمدی، ح. (1387) جامعهشناسی انحرافات، تهران: انتشارات سمت، چاپ دوم.
افراسیابی، ح. و بهارلوئی، م. (1398) «کشف معنا و زمینههای مصرف مواد مخدر نزد مردان جوان: یک مطالعۀ کیفی»، اولین کنگرۀ دوسالانۀ تازههای روانشناسی و علوم رفتاری، تبریز.
افراسیابی، ح. و مداحی، ج. (1395) «مطالعۀ کیفی زمینههای اجتماعی مصرف سیگار در میان دانشجویان خوابگاه پسران دانشگاه یزد»، پژوهشهای راهبردی امنیت و نظم اجتماعی، س 5، ش 4، ص 79-98.
حسنزاده، م. و ذبیحی، ف. (1380) «عوامل مؤثر در مصرف سیگار در دانشجویان علوم پزشکی»، مجلۀ راز بهزیستن، ش 9، ص 7-10.
بوردیو، پ. (1390) تمایز، نقد اجتماعی قضاوتهای ذوقی، ترجمۀ حسن چاوشیان، تهران: نشر نی.
بهرامی، ف. و بهرامی، ش. (1394) «بررسی میزان آگاهی، نگرش و عملکرد دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان نسبت به استعمال سیگار در سال تحصیلی 91-90»، دومین کنگرۀ علمی پژوهشی سراسری توسعه و ترویج علوم تربیتی و روانشناسی، جامعهشناسی و علوم فرهنگی اجتماعی ایران، تهران، انجمن علمی توسعه و ترویج علوم و فنون بنیادین.
پناهی، ر.؛ رمضانخانی، ع.؛ رضایی، م.؛ طاووسی، م.؛ پیشوایی، م. و نیکنامی، ش. (1397) «تأثیر آموزش بر آگاهی و نگرش نسبت به مضرات مصرف سیگار در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران»، فصلنامۀ بهداشت در عرصه، د 6، ش 3، ص 10-18.
پناهی، ر.؛ رمضانخانی، ع.؛ طاووسی، م.؛ حائری مهریزی، ع.؛ عثمانی، ف. و نیکنامی، ش. (1396) «عوامل مرتبط با مصرف سیگار در دانشجویان: کاربرد الگوی باور بهداشتی»، پایش، د 16، ش 3، ص 315-324.
توکلیزاده، ج.؛ مشکی، م. و مقیمیان، م. (1391) «بررسی شیوع مصرف سیگار و ارتباط آن با عزت نفس در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی گناباد»، پژوهش و سلامت، د2، ش 1، ص25-19.
جعفری، ف. و امینزاده، م. (1390) «بررسی شیوع و عوامل مرتبط با استعمال سیگار در بین دانشجویان دانشگاه هنر تهران»، مجلۀ علمی ابن سینا، س 14، ش 3، ص 23-28. حسینیان، م.؛ نوری، ر.؛ مقدسین، م. و اصالتمنش، س. (1397) «پیشبینی مصرف سیگار و قلیان در دانشجویان براساس میزان سازگاری با دانشگاه، سلامت روان و انگیزههای مصرف»، پژوهش در سلامت روانشناختی، د 12، ش 2، ص 86-101.
رابینگتن، ا. و واینبرگ، م. (1395) رویکردهای نظری هفتگانه در بررسی مسائل اجتماعی، ترجمۀ رحمتالله صدیق سروستانی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
رجبی، س. و دشتیزاد، ب. (1395) «پیشبینی عضویت در گروه دانشجویان سیگاری و غیرسیگاری براساس سبکهای مقابلهای، سلامت روانی و هیجانخواهی»، دوماهنامۀ طب جنوب، س 19، ش 1، ص 63-76.
ریتزر، ج. (1386) نظریههای جامعهشناسی در دوران معاصر، ترجمۀ محسن ثلاثی، تهران: علمی.
شجاع، م.؛ جویباری، ل.؛ قربانی، م.؛ ثناگو، ا.؛ شجاعی، ح.؛ کیاکجوری، ز. و ارگاچی، ح. (1389) «بررسی فراوانی مصرف و علل گرایش به سیگار در دانشجویان ساکن خوابگاههای دانشگاه علوم پزشکی گلستان در سال 87». مجلۀ پژوهنده (مجلۀ پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، س 15، ش 3، ص 123-128.
ظهور، ع. (1380) «عوامل مؤثر در استفاده از سیگار و مواد مخدر در دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان»، فصلنامۀ علمی پژوهشی اصول بهداشت روان، س 3، ش 11، د 2، ص 91-104.
عزیز، ک. و شرقی، ا. (1388) «عوامل ایجادکنندۀ هنجارهای مؤثر بر رفتار کشیدن سیگار در دانشجویان»، مجلۀ علمی- پژوهشی دانشکدۀ پرستاری و مامایی، س 11، د 11، ش 1، ص 17-22.
قدوسی، آ. و امینورایی، م. (1392) «شیوع مصرف سیگار و برخی ویژگیهای دموگرافیک و روانشناختی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد واحد خوراسگان»، تحقیقات علوم رفتاری، د 10، ش 6، ص 401-410.
کنوبلاخ، ه. (1390) مبانی جامعهشناسی معرفت. ترجمۀ کرامتالله راسخ، تهران: نشر نی.
مجیدپور، ع.؛ حمیدزاده اربابی، ی.؛ عباسقلیزاده، ن. و صالحی، ا. (1384) «میزان شیوع و علل گرایش به مصرف سیگار در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل». مجلۀ علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل، د 5، ش 3، ص 266-270.
ناظمی، س.؛ چمن، ر. و داوردوست، ن. (1391) «بررسی شیوع و علل گرایش به دخانیات در دانشجویان»، فصلنامۀ دانش و تندرستی، د 7، ش 3، ص 107-111.
Al-Shami, A.M., Elsayed, T.M., Elkalmi, R.M., Jamshed, S.Q., Dyab, E.A., Siddiqui, M.J., and Fata nahas, A.R. (2018) Knowledge, Attitude and Practice of Smoking among Pharmacy Students: Findings from a Public University. Journal of Clinical and Diagnostic Research. 12(12), 6-9.
Bahattab, S., Al-Abdulaziz, M., Al-Shammari, S., Al-Zahrani, A., Al-Eeid, B., Al-Osaimi, E., and Bakry, H. (2018) Smoking Related Knowledge, Attitude And Prevalence Among Medical Students In Princess Noura University. IOSR Journal of Dental and Medical Sciences. 17(2), 51-56.
Best, D. Manning, V. Gossop, M. Gross, S. & Strang, J. (2006) Excessive drinking and other problem behaviours among 14–16 year old schoolchildren. Addictive Behaviors, 31(8), 1424-1435.
Butler, K., Fallin, A., and Ridner, S. (2012) Evidence-based smoking cessation for college students. Nursing Clinics of North America. 47, 21-30.
Chinwong, D., Mookmanee, N., Chongpornchai, J., and Chinwong, S. (2018) A comparison of gender differences in smoking behaviors, intention to quit, and nicotine dependence among Thai university students. Journal of addiction. https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC6220393/
Jankowski, M., Bro ˙Zek, G., Lawson, J., Skoczy ´nski, S., and Zejda, J.E. (2017) E-smoking: Emerging public health problem? Int. J. Occup. Med. Environ. Health. 30(3), 329–344.
Obyrene, K. (2002) Parenting Style and Adolescent Smoking, Journal of Adolescent Health. 30(6), 418-425.
Paladugu, R. K., and Jasti, M. (2018) Prevalence, determinants and perspectives of Tobacco use among male college students: a cross-sectional study in Visakhapatnam. Hindu, 244, 81-3.
Feldner, M. T. Zvolensky, M. J. Babson, K. Leen-Feldner, E. W. & Schmidt, N. B. (2008) An integrated approach to panic prevention targeting the empiricallysupported risk factors of smoking and anxiety sensitivity: Theoretical basis and evidence from a pilot project evaluating feasibility and short-term efficacy. Journal of Anxiety Disorders. 22, 1227–1243
Seo, D., Macy, J., Torabi, M., and Middlestadt, S. (2011) The effect of a smoke-free campus policy on college students’ smoking behaviors and attitudes. Preventive Medicine. 53, 347-352.
Sheffield, A.B., and Grissett, O. (2018) Factors That Influence College Students’ Risk Perceptions of Marijuana. Undergraduate Journal of Psychology. 30(1), 12-21.
Students in Riyadh, Saudi Arabia. Ann Thoracic Med. 5, 145–148.
Zarobkiewicz, M.K., Wawryk-Gawda, E., Wo´zniakowski, M.M., Sławi ´nski, M.A., Jodłowska, J., and edrych, B. (2016) Tobacco smokers and electronic cigarettes users among Polish universities students. Roczniki Panstwowego Zakladu Higieny. 67, 75–80. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,961 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 781 |