تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,639 |
تعداد مقالات | 13,330 |
تعداد مشاهده مقاله | 29,909,779 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 11,961,685 |
قدمگاه، اثر جای پای طبیعی یا حجاری و جایگاه آن در باورهای مذهبی ایرانیها در پیش و پس از ظهور اسلام | ||
پژوهش های تاریخی | ||
مقاله 4، دوره 12، شماره 3 - شماره پیاپی 47، مهر 1399، صفحه 35-50 اصل مقاله (1.3 M) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/jhr.2020.124988.2072 | ||
نویسندگان | ||
نصراله عباسی* 1؛ هادی سلیمانی ابهری2 | ||
1دانشیار گروه زمین شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران | ||
2استادیار گروه معارف اسلامی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران | ||
چکیده | ||
قدمگاهها مکانهای مقدسیاند که در ایران قدمت تاریخی و قدیمی دارند و در حکم میراثی فرهنگی و مذهبی شناخته میشوند. در بیشتر مواقع، جای پای مقدسی در قدمگاهها نصب شده است که بیشتر آنها به امام هشتم، علی بنموسیالرضا(ع) نسبت داده میشوند. پراکندگی قدمگاهها در استانهای جنوبی ایران، بیشتر است. در این مقاله به جای پاهای موجود در برخی از قدمگاهها و ارتباط آنها با جای پاهای طبیعی توجه شده است؛ همچنین موقعیت مکانی قدمگاهها با منابع آبی ارزیابی و تحلیل شده است. براساس گزارشهای در دسترس و همچنین مشاهدة برخی جای پاها در قدمگاهها، اطلاعات ضروری برای چنین ارزیابی به دست آمد. ردپای طبیعی انسانها از بسیاری نقاط دنیا گزارش شده است؛ ولی نوع سنگ و هندﺳﮥ جای پاها در قدمگاهها گواهی بر دستکَند و مصنوعیبودن آنهاست. ردپاهای طبیعی در سنگهای رسوبی یا سنگهای آذرآواری (خاکسترهای آتشفشانی) یافت میشوند. این در حالی است که جای پاهای نصبشده در قدمگاهها، روی سنگهای آذرین یا دگرگونی نیز حجاری شدهاند. با وجود این، نقش جای پا در قدمگاه، بهلحاظ تاریخی یادآور روایت حضور امام معصوم(ع) یا امامزادهها در آن مکان است که به طور معجزهآسایی جای پای آنها در سنگ نقش بسته است. از طرف دیگر قدمگاهها در ایران، بیشتر در نزدیکی چشمهها و منابع آبی بنا شدهاند و بهنوعی، تداعیکنندة تقدس آب در ایراناند. در ایران، پاکیزه نگهداشتن آب و همگانیدانستن منابع آبی همراه با رویکردهای آیینی و باورهای تاریخیمذهبی است و ساخت قدمگاه تلاش ایرانیها را در این راستا نشان میدهد. | ||
کلیدواژهها | ||
قدمگاه؛ ردپا؛ سنگنگاره؛ اماکن مقدس؛ باورهای مذهبی | ||
اصل مقاله | ||
مقدمه اماکن مقدسی وجود دارند که نزد پیروان ادیان مختلف، محترم و در کانون توجهاند. این مکانها به طور معمول همراه نمادها یا نشانههاییاند و در بیشترِ آنها اعمال مذهبی خاصی انجام میشود. قدمگاهها یکی از این نوع جاهاست. قدمگاه به معنای جای نهادن قدم، جای قدم و جایی که پای پیامبری یا امامی یا ولی به آنجا رسیده باشد و جاهایی که اثر پایی در سنگ و جز آن پدیدار است، گمان میبرند جای پای پیامبری یا امامی است. آمده است (دهخدا، 1377) قدمگاهها و سنگهایی که نقش جای پا روی آنهاست، یکی از فراوانترین زیارتگاهها در سطح دنیاست و به طور تقریبی در بسیاری از ادیان، در حکم یکی از مکانهای مقدس تلقی میشود. سلامدادن، تعظیمکردن، لمسکردن، بوسیدن، دعا و نماز خواندن، سجدهکردن، روشنکردن شمع و برافروختن آتش یا مواد خوشبو از آداب زیارت در این قدمگاههاست (نوبان، 1380). در جهان اسلام نیز قدمگاههای بسیاری وجود دارد؛ با این حال براساس آموزههای دین مبین اسلام، پرستش اجسام بهشدت نهی شده است و براساس آﻳﮥ شریفه 18 سوره مبارکه یونس «وَیَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنْفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا یَعْلَمُ فِی السَّمَاوَاتِ وَلَا فِی الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ» (و بهجاى خدا چیزهایى را میپرستند که نه به آنان زیان میرساند و نه به آنان سود میدهد و میگویند اینها نزد خدا شفاعتگران ما هستند. بگو آیا خدا را به چیزى که در آسمانها و در زمین نمیداند آگاه میگردانید او پاک و برتر است از آنچه [با وى] شریک میسازند)؛ همچنین آﻳﮥ شریفه 43 سوره مبارکه زمر «أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَوَلَوْ کَانُوا لَا یَمْلِکُونَ شَیْئًا وَلَا یَعْقِلُونَ» (بلکه این مردم کافر مشرک خدا را وا گذارده و بتهایی [بیاثر] را شفیعان خود برگرفتند. بگو اگرچه این بتان کمتر چیزی در جهان مالک نباشند و عقل و ادراکی هیچ نداشته باشند [باز شفیع شما توانند شد]). در این آیهﺗﺄکید شده است بر پرهیز از هرگونه تقرب به اشیاء و اجسامی که واﺳﻂﮥ میان بنده و خداوند باشد. با وجود این نهیکردنها، در گسترة جغرافیایی اسلام، زیارتگاههای بسیاری در حکم قدمگاه پدیدار شدند. در ایران نیز قدمگاههای بیشماری وجود دارند که تعدادی از آنها در حکم زیارتگاه در کنار پدیدههای طبیعی و بهویژه در کنار چشمهها ساخته شدهاند. گاه ممکن است نام قدمگاه برای نقطهای مانند یک کوه یا برای منطقهای معین به کار رفته باشد. بسیاری از این قدمگاهها در دورة صفویه بنا شدهاند؛ چون یکی از توجههای ویژة شاهان صفوی علاﻗﮥ آنها به عمران و آبادی قبور ائمه و امامزادهها بوده است (کرمینیا، 1397؛ سعیدیزاده، 1391).
پیشینه مقالهها و یادداشتهایی دربارة قدمگاههای ایران نوشته شده است. برخی از این مقالهها به نمونهپژوهی و به موضوع قدمگاهی معین مربوط است (ورجاوند، 1351؛ خانمحمدی، 1394). در تعدادی از آنها نیز به ارزیابی تاریخی و مذهبی قدمگاهها، مانند مجموعه قدمگاههای منسوب به امامرضا(ع) توجه شده است (سعیدیزاده، 1391). از نوشتههای قدیمی دربارة قدمگاهها باید به نوشتهای با نام جای پا اشاره کرد که به طور تخصصی، موضوع ردپای انسانها و تقدس آنها را بررسی کرده است (سیاهپوش، 1353). برای گروهی از پژوهشگران، بحث و بررسی دربارة جایگاه معماری یا باستانشناسی ساختمان قدمگاهها از موضوعات مهم و در کانون توجه است. حیدری (1383) ویژگیهای معماری گور نیایشگاهی صخرهای از دورة هخامنشیان را در شمال آبادی چاشتخور، از توابع ارسنجان فارس، بررسی کرده است. در میان اهالی، این گور در حکم قدمگاه شناخته شده است. اصول و مبانی معماری مقابر امامزادگان، ازجمله قدمگاهها، نشان میدهد باوجود تفاوت در زمینهها یا دورههای مختلف یا حتی تفاوت کارکردی، اصول مشترکی نیز دارند. اصولی همچون طبیعتگرایی، نمادگرایی، درونگرایی، مصالح مشترک بومی، هندﺳﮥ چندضلعیهای منتظم و استفاده از نمادها و عناصر مقدس مذهبی (مسعودی اصل، 1397). برخی از مقالهها به فرهنگهای عامیانه و اسطورهشناسی، در حکم نمادی از باورهای دینی مردم، نیز اشاره کردهاند. مجیدی خامنه (1379) دربارة جایگاه و مقام حضرت علی(ع) در باورهای عامیانه بحث کرده است. این نویسنده دربارة بخشی از نمادهای زیارتگاهی منتسب به این امام معصوم(ع) بهصورت قدمگاههایی توضیح داده است.
روش پژوهش گام نخست این پژوهش به روش توصیفی و مطاﻟﻌﮥ کتابخانهای و مراجعه به مقالهها و کتابهایی با موضوع مرتبط با قدمگاهها انجام پذیرفت. در این بخش از مطالعهها به تارﻳﺨﭽﮥ قدمگاهها، معماری آنها و جایگاه دینی و باورهای عامیانه توجه شد و اطلاعات لازم جمعآوری شد. بخش دیگری از مطالعه و پژوهش حاضر بهصورت تجربی و با مشاهدة مستقیم بناهای مذهبی در مناطق مختلف کشور یا کشورهای همجوار و در طول چند دﻫﮥ گذشته انجام گرفت. برخی از قدمگاههایی که از آنها بازدید شد، عبارتاند از: قدمگاه نیشاپور در استان خراسان رضوی، قدمگاه علی و سلمان در دشت ارژن استان فارس، قدمگاهی در منطقه شمیل در شمال استان هرمزگان، قدمگاه علی بلاغی در جنوب ابهر در استان زنجان، ﺗﻜﻴﮥ معاونالملک در شهر کرمانشاه، ردپای منتسب به حضرت رسول اکرم(ص) در موزة توپکاپی استانبول و مقام حضرت ابراهیم(ع) در مکه مکرمه. عکسبردای از جای پاها و مطالعه و بررسی سنگی که جای پا در آن نقش بسته است و همچنین مطاﻟﻌﮥ شکل و ابعاد جای پاها در همان محل قدمگاه، از اقدامات انجامگرفته در این مشاهدههاست. برخی از جای پاها، مانند قدمگاه نیشاپور، داخل ضریح یا ویترین موزه بودند و ﻣﺘﺄسفانه به این علت، بررسی از نزدیک امکانپذیر نبود؛ پس به عکسبرداری و مطاﻟﻌﮥ عکسها اکتفا شد. با این حال، در برخی از قدمگاههای بازدیدشده، سنگ یا نماد جای پا مشاهده نشد. از مساﺋﻞ دیگری که در مطالعههای منطقهای به آن توجه شد، بررسی موقعیت جغرافیایی و مکانی بنای قدمگاه به پدیدههای طبیعی همچون چشمهها یا ارتفاعها و توپوگرافی منطقه بود. درنهایت، با ارزیابی و تحلیل یافتههای تجربی و تلفیق آنها با دادهها و اطلاعات پیشین، مقاﻟﮥ حاضر تدوین شد.
طرح ﻣﺴﺌﻠﮥ پژوهش ماهیت جای پاهای نصبشده در قدمگاهها موضوعی است که بیشتر در کانون توجه عاﻣﮥ مردم است: چگونه یک جای پا روی سنگ نقش بسته است؟ آیا بهصورت طبیعی است یا با ماهیت دست کنده شده است و مصنوعی است؟ ﻣﺴﺌﻠﮥ دیگر موقعیت مکانی قدمگاههاست؛ چون برخی از قدمگاهها، مانند قدمگاههای منتسب به امامرضا،(ع) در خارج از مسیر هجرت آن امام از مدینه به سوی مرو قرار دارد. با عنایت به وجود مساجد و امامزادهها برای انجام مراسم دینی، جایگاه قدمگاهها در باور عامه مردم به چه صورتی است؟ به بیان دیگر، هدف از اراﺋﮥ این نوشتار، پاسخ به چند پرسش زیر است: الف. پیدایش و حفظ ردپاهای انسانی بهصورت طبیعی، چگونه است؟ آیا قدمگاهها جای پای واقعی انسانهای مقدس در فرهنگ و باورهای دینیاند؟ ب. پراکنش جغرافیایی قدمگاهها در ایران چگونه است؟ پ. آیا وجود قدمگاه منتسب به حضرت رسول اکرم(ص) و امام(ع) و امامزاده یا افراد مقدس، از حضور آنها در آن منطقه حکایت دارد؟ بهلحاظ تاریخی چگونه چنین حضوری درخور اثبات است؟ ت. ارتباط قدمگاهها با پدیدههای طبیعی، بهویژه ارتباط با منابع آب، در ایران چگونه است؟
بحث شاید به دو علت زیر، مردم به جای پای انسان در دیدگاههای اسطورهای و عقاید دینی توجه میکنند: علت نخست اینکه جای پا بهصورت برجا (in situ) روی رسوب نرم مانند گِل تشکیل میشود و باقی میماند. به بیان دیگر، جابهجایی مکانی اثر طبیعی ردپایی که ایجاد شده است، در زمان تشکیل و پیش از سنگشدن ممکن نیست؛ بنابراین، جای پای ایجادشده علتی بر حضور و وجود انسان در همان موقعیت مکانی است. همین امر از دیدگاه مذهبی و اعتقادی، اهمیت یا قداست همان مکان را موجب میشود. علت دیگر آنکه از دیدگاه اعتقادی، جای پای نقشبسته روی سنگ را شاید بتوان سادهترین و مقبولترین انتساب پدیده به اشخاص معین دانست که هم پایداری و دوام دارد و هم باور آن را آسانتر میکند؛ چون سایر بقایای طبیعی اشخاص، ممکن است در طول زمان از میان برود یا از مکانی به مکان دیگر منتقل شود. برای بیان کامل جایگاه قدمگاهها از دیدگاههای علمی و اعتقادی لازم است برای پرسشهای مطرح شده در بالا پاسخهایی یافت.
ردپاهای انسانی دربارة نحوة پیدایش بیشتر قدمگاهها باید گفت جاهای پای انسانی یا بهصورت دستکَند و حجاریشده در اندازههای مختلف ایجاد شدهاند و از گذشته تاکنون، در حکم نماد قدمگاه زیارت میشوند؛ یا ممکن است نقش و نگارهای سنگی و آثار و بقایای فسیلی، در حکم جای پای انسانی یا حیوانات، منتسب به بزرگان تفسیر شده باشند. باورها و اعتقادهای مردمان ساکن در محل یا حوﻣﮥ قدمگاه در پیدایش شکل نخست جای پای انسانی، جای پای مصنوعی، نقش بنیادین داشته است؛ برای نمونه هجرت تاریخی حضرت امامرضا(ع) (ذیقعده200تاربیعالثانی201/816م) (سعیدیزاده، 1391) از مدینه تا مرو و همگام با عشق ایرانیها به خاندان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) یا مهاجرت سادات به نواحی مختلف ایران در قرون گذشته و حتی احداث بنا بر پاﻳﮥ خواب و رؤیا، ازجمله علتهای ساخت بناهای قدمگاهی در ایراناند. به طور معمول، همراه با احداث و نامگذاری مکان یا بنایی با نام قدمگاه، تختهسنگی در ابعاد مختلف که روی آن اثر یک یا دو کف پا یا حتی دست نقش بسته بود، روی زمین یا در دیوار قدمگاه نصب میشد (شکل 1). جنس سنگهای بهکاررفته نیز متفاوت بود و ممکن بود سنگهایی از جنس آذرین، رسوبی یا دگرگونی یا حتی از جنس غیر سنگی مانند گچِ پخته یا سفال باشد. اما برای بررسی علمی چگونگی ایجاد و حفظشدگی طبیعی ردپاهای انسان که بیشتر به شکل فسیل در رسوباتی به دیرینگی دورة چهارم زمینشناسی، یعنی کواترنری،1 مشاهده میشوند، ورود به مبحث ایکنولوژی (Ichnology) اجتنابناپذیر است (عباسی، 1399). ایکنولوژی (اثرشناسی) دانشی است که اثر فعالیتهای زیستی فسیلشده را در سنگهای رسوبی مطالعه میکند (عباسی، 1399). ردپاها یکی از اثرهای این فعالیتهای زیستی است. ردپاهای طبیعی نشاندهندة حرکت هستند و تنها در سنگهای رسوبی یا در نمونههایی اندک، در سنگهای آذرآواری (خاکسترهای آتشفشانی) این نوع اثرها یافت میشوند؛ بنابراین، در سنگهای دگرگونی یا آذرین، چنین آثار طبیعی ایجاد نشده و حفظ نمیشوند. با فشار پا روی رسوب نرم، مانند گلهای حاﺷﻴﮥ رودخانهها، اثر آن روی سطح بالایی رسوب ایجاد میشود و در مراحل بعدی و طی فرآیند سنگشدگی یا دیاژنز (Diagenesis)، اثر ردپا بههمراه رسوب سخت میشود. فشار پا ممکن است روی لایههای رسوبی در افقهای چند سانتیمتری زیرین نیز وارد شود و تغییر شکل آنها را نیز باعث شود. با وجود این، شکل رد باقیمانده در افقهای پایینتر، به وضوح و اندازة رد موجود در بالاترین سطح رسوب نخواهد بود (شکل 2.الف). نوع و ضخامت رسوب و میزان آبداربودن آن و نوع حرکت و وزن انسان، بهصورت طبیعی از عوامل چگونگی ایجاد و حفظ ردپاها هستند (شکل 2.ب). پس از ایجاد طبیعی ردپا، بهتدریج با پوشیدهشدن آن توسط رسوبهای بعدی و طی مراحل سنگیشدن، رسوب مد نظر به سنگی رسوبی تبدیل میشود. کیفیت حفظشدگی ردپا به جنس رسوب و مراحل سنگشدگی و ﺗﺄثیر عوامل فرسایشی و هوازدگی، بستگی دارد. ردپای انسان به قدمت کواترنری است که از مناطق مختلف جهان گزارش شده است (Bennett, 2014). در ﻣﻨﻄﻘﮥ جنوب غرب آسیا، تنها از کشور ترکیه ردپاهای طبیعی انسان به قدمت نههزار سال و از نهشتههای آذرآواری گزارش شده است (Ozansoy,1969)؛ ولی اثر چنین فسیلهایی تاکنون در ایران یافت نشده است. بهلحاظ فیزیولوژی، اثر ردپای طبیعی انسان اندازه و شکل معینی دارد و اندیسهای هندسی (Topologic indexes) آن، مانند نسبت درازا به پهنا، محاسبهشدنی است؛ بنابراین باتوجه به معیارهای زیر، ردپاهای طبیعی انسان از ردپاهای حجاریشده و مصنوعی تمایزپذیر است: الف. ردپاهای طبیعی فقط در سنگهای رسوبی و گاه در سنگهای آذرآواری یافت میشوند؛ ولی جا پاهای غیرطبیعی در هر نوع سنگی، آذرین یا دگرگونی یا رسوبی و همچنین روی سفال یا خشت یا گچ پختهشده یافت میشوند که این امر علتی بر مصنوعیبودن آنهاست. ب. ردپاهای طبیعی هندﺳﮥ معین و حفظ شدگیهای مختلف دارند؛ ولی ردپاهای حجاریشده، ممکن است در اندازههای غیر طبیعی یا همراه با نقش و نگاری دستکَند، باشند. ج. به طور معمول، ردپاهای طبیعی در یک مسیر حرکتی آرایش دارند و محور میانی اثر ردپای انسانها، انحراف به بیرون از محور اصلی مسیر حرکت را نشان میدهد؛ در حالی که بیشترِ ردپاهای مصنوعی بهصورت منفرد یا بهصورت اثر جفتپا در کنار هم هستند. پراکنش جغرافیایی قدمگاهها شاید در زندگی انسانهای نخستین، ردپاهای انسان یا حیوان از پدیدههای مهم و ﺗﺄثیرگذار بودهاند؛ زیرا از روی این آثار قادر بودند به وجود شکار یا خطر یا حتی انسانی دیگر در پیرامون خود پی ببرند. در مراحل نخستین مدنیت، انسانها در مواجهه با برخی از نقش و نگارهای موجود روی سنگها و ناتوانی در درک و تفسیر آنها، این آثار را از دیدگاههای مذهبی و اعتقادی تعبیر و تفسیر میکردند یا حتی مشابه آنها را روی تختهسنگها حجاری میکردند (Ellenberger et al; Baucon et al: 2012) ،0 نزد پیروان بسیاری از ادیان، مکانهای مقدسی به نام قدمگاهها در کانون توجهاند. در آیین بودایی، بسیاری از نقشهای سنگی به ردپای بودا یا اشخاص اساطیری نسبت داده شده و مقدساند یا پرستش میشوند؛ برای نمونه، در ﻣﻨﻄﻘﮥ راتناپورا (Ratnapura) در سریلانکا و در نوک کوه آدم، ردپای مقدس بودا قرار دارد (Pfaffenberger, 1983). در ﻣﻨﻄﻘﮥ چانگدو (Changdu) واقع در تبت، رد دست و پای دایناسور سوروپُد وجود دارد که به علت فرسایش، شبیه ردپای انسان شده است. بوداییان منطقه آن را ردپای سانشین (Sanshin) یا خدای کوهستان یا ردپای پادشاه اسطورهای تبت، یعنی گِسار (King Gesar)، میدانند و آن را مقدس میپندارند (Xing et al., 2011) (شکل 3.الف). مسیحیان قدمگاه حضرت مریم(ع) را در دهکدهای درکشور پرتقال زیارت میکنند. در همین کشور در قرن سیزدهم میلادی، ماهیگیران ﻣﻨﻄﻘﮥ سسیمبرا (Sesimbra)، در داﻣﻨﮥ ساحلی دماﻏﮥ اسپیشل (Cape Espichel) به ردپاهایی برخورد کردند. آنها این ردپاها را به ردپای قاطر حضرت مریم(ع) نسبت دادند تا جایی که در قرن هجدهم میلادی، در کاشیکاری بهکاررفته در محراب کلیسایی در همان منطقه، بهخوبی اثر این ردپاها در حکم اثر ردپای قاطر حضرت مریم(ع) نشان داده شده است (شکل 3.ب). گفتنی است رخنمونهای سنگی این دماغه به سن زمینشناسی ژوراسیک پسین مربوط است و این ردپاها اثر ردپای چندین دایناسور سوروپُدند (Lockley et al., 1994). در کشورهای اسلامی نیز قدمگاهها وجود دارند؛ مانند مقام حضرت ابراهیم(ع) در مسجدالحرام، مقام حضرت رسول اکرم(ص) در قبهالصخره در بیتالمقدس، قدمگاه مسجدالکریمیه در شهر حلبِ سوریه، قدمگاه مسجد شاهعالم در احمدآباد هند، جای پای منتسب به حضرت رسول اکرم(ص) در موزة توپکاپی استانبول، مقام حضرت ابوایوبالانصاری در استانبول، قدمگاههای مسجد سیدالاحمدالبدوی در شهر طنطا، مقام مسجد امام شافعی و مقام سلطان ابنالنصر محمودی در شهر قاهره در مصر و به همین ترتیب مقام مولانا شیخناظم در مسجد دوگانچی در لفکه در قبرس ازجمله این مکانهاست (Naqshbandi, 2014). در ادامه، تعدادی از جا پاهای مقدس مشهور را در جهان اسلام بررسی میکنیم: الف. مقام حضرت ابراهیم(ع) که برپاﻳﮥ روایتهای اسلامی، مکان و سکویی بوده است که آن حضرت هنگام ساخت و تعمیر بنای کعبه روی آن ایستاده و سنگهای کعبه را روی هم گذاشته است (ازرقی، 1403ق: 1/59؛ محمدخانی، 1393). همان گونه که خداوند دربارة مقام ابراهیم(ع) میفرماید: «فیهِ آیاتٌ بَیِّناتٌ مَقامُ إِبْراهیمَ وَ...» (آلعمران، 97): ازجمله آیهها و نشانههای خداوند در روی زمین، مقام ابراهیم است و ... . در طول تاریخ، مکان این سکو جابهجا شده است (پیشوایی، 1373)؛ به گونهای که محل اصلی آن درون کعبه یا نزدیک به دیوار کعبه بوده است و با نزول آﻳﮥ ۱۲۵ سورة بقره، پیامبر دستور داد سنگ را به مکان فعلی منتقل کنند (کردی مکی، ۳/۳۴۹؛ ابنبطوطه، ۱/۳۷۴؛ ابنجبیر، ۵۵). هماکنون در فاﺻﻠﮥ 5/26ذراع (27/12متر) از کعبه، مقابل ضلع ملتزم قرار دارد (عندلیبی، 1395)؛ با وجود این، روایتهایی وجود دارد که سنگ اصلی مقام حضرت ابراهیم(ع) در همین مکان فعلی و در زیر زمین دفن است (طباطبایی، 1374). مقام حضرت ابراهیم(ع) روی سکویی به ارتفاع 80سانتیمتر قرار دارد و بهصورت گودی بیضوی شکل ساده روی سنگ مرمر، همراه با تزیینات حجاریشده در حاشیهها و کنارههاست. طول جای پا 22سانتیمتر و عرض آن 11سانتیمتر است و جزییاتی مانند کندهکاری انگشتان را ندارد. ب. قبهالصخره که از مکانهای مهم و مقدس در میان ادیان الهی است و در قرن نخست قمری، روی صخرهای آهکی به نام موریا (Moriah) بنا شده است و به باور مسلمانان، معراج حضرت رسول اکرم(ص) از روی همین صخره بوده است (Schum, 2004). روی قطعهای از ستون مرمری در جنوب غربی صخره، مقام حضرت رسول اکرم(ص) قرار دارد و گفته میشود جای پای حضرت رسول اکرم در شب معراج روی آن نقش بسته است (حمیدی، 1381: 17و18). قبهالصخره از جنس آهکهای مارنی فسیلدار تا آهکهای ماسهای و آهکهایی به رنگ کرمی، به زمان زمینشناسی کرتاسه پسین3 مربوط است. این سنگها سازند نِزِر (Nezer Formation) نامیده میشوند و به سن زمینشناسی تورونین (Turonian)4 مربوطاند (Issar, 1998; GSI, 2013). از ویژگی سنگهای آهکی، انحلال و فرسایشپذیری فراوان آنهاست ((Frumkin, 2013; Veress, 2016 ؛ به طوری که در زیر صخرة قبهالصخره نیز غاری کوچک ایجاد شده است و محل عبادت و نمازگزاری مسلمانان است. بنابراین فرورفتگیهای کوچک و بزرگی که در سطح صخره دیده میشوند، ممکن است محل انحلال و هوازدگی سطح صخره باشند که در حکم جای پاهای مقدس تلقی شدهاند. ج. خامهیار در کتاب آثار پیامبر(ص) و زیارتگاههای اهلبیت(ع) در سوریه، برخی از قدمگاههای منتسب به حضرت رسول اکرم(ص) را بررسی کرده است؛ برای نمونه در ﻣﻨﻄﻘﮥ غوﻃﮥ جنوبی دمشق، مسجدی وجود دارد که به علت داشتن چند جای پای سنگی، به مسجد قدم مشهور شده است (خامهیار، 1393: 27). د. قدمگاه نیشاپور که در بقعه قدمگاه قطعه سنگ سیاهرنگی به طول حدود 53سانتیمتر در ارتفاع یک و نیم متری از کف بقعه نصب شده است. جای پاهای حجاریشده، هر دو پای راست و چپ را و بهصورت متقارن شامل میشوند. طول ردپاها حدود 32سانتیمتر و پهنای کف پا در محل پنجه حدود 13سانتیمتر است. انگشتان و انحنا کف پا و برجستگی پاشنه و پنجه، بهخوبی حجاری شدهاند. سطح کف پاها صاف و بدون حجاری یا نوشتار یا علائمیاند. در مقالههای دردسترس برای ﻣﺆلفان، به جنس سنگ قدمگاه نیشاپور اشارهای نشده است؛ ولی براساس مشاهدههای نگارنده (ن.ع)، سنگ قدمگاه به رنگ سیاه است و به نظر میرسد جنس آن از نوع بازالت (سنگ آذرین بیرونی) باشد. براساس ﻧﻘﺸﮥ زمینشناسی منطقه، این نوع سنگ در ارتفاعات شمال قدمگاه، یعنی شمال روستاهای درود و خرو بالا، در واحدهای سنگی سیلورین تا دونین، برونزد درخور توجهی دارد (پورلطیفی، 1378). گذشته از این قدمگاههای مشهور و شناختهشده، انتظار میرود در ایران به علت شکلگیری تمدنهای نخستین و تاریخ چندهزارساله، قدمگاهها و آثار مرتبط با آن نیز بسیار فراوان بوده و پیش و پس از ورود اسلام به ایران، قدمگاههای بیشماری ایجاد شده باشد؛ برای نمونه، در سنگنگارهای (petroglyph) در ﻣﻨﻄﻘﮥ مرزبانیک در سراوان سیستانوبلوچستان، مجموعهای از سنگنگارهها وجود دارد که علاوهبر نقش حیوانات، نقوش اثر دست و پا نیز روی آنها حجاری شده است (Moradi, 2013: et al, 2013). همچنین در نزدیکی اردکان، در استان یزد، قدمگاه پیر هریشت از زیارتگاههای زرتشتیان است. این قدمگاه به یکی از کنیزان یزدگرد منتسب است و همواره در آن آتشی روشن است (افشار، 1347). در آیین یهودیت، قدمگاه سارا (Serah) بت آشر در نزدیکی اصفهان وجود دارد و به نوة حضرت یعقوب(ع) (هرتسفلد، 1354: 178) منسوب است و کلیمیان ایران به آن توجه ویژهای دارند (خانمحمدی، 1394). شروع احداث قدمگاههای اسلامی به اواخر دوران عباسی (132تا656ق/749تا1258م)، یعنی قرن هفتم قمری/سیزدهم میلادی مربوط است (سعیدیزاده، 1391). البته در ایران، بیشتر آنها در دورة صفوی به وجود آمده (کرمینیا، 1397؛ سعیدیزاده، 1391) و در راستای ترویج مذهب شیعه بودهاند. به طور کلی این امکان وجود دارد که قدمگاههای دورة اسلامی ایران را به دو دسته تقسیم کرد: الف. قدمگاههایی که در مسیر حرکت تاریخی امامرضا(ع) از مدینه منوره بهسوی مرو قرار دارند و درواقع، این مسیر اصلی کاروانها در قرن سوم قمری بود؛ البته بخشی از این نوع قدمگاهها در مسیرهای روایی، واقعاند. ب. قدمگاههایی که به مناسبتهایی به سایر پیشوایان دینی یا سادات نسبت داده شدهاند. در این قدمگاهها، ممکن است سنگ حجاریشده از جای پا نیز تعبیه شده باشد و زیارت شود. در ایران تعداد قدمگاهها بیشمار است و به بیش از صدها مکان میرسد و فراوانی آنها در استانهای جنوبی بهمراتب بیشتر است. براساس آخرین پژوهش میدانی، بیشترین تعداد قدمگاهها به ترتیب در استانهای هرمزگان، کرمان، خوزستان و خراسان قرار دارند (سیاهپوش، 1353؛ نوبان، 1380؛ سعیدیزاده، 1391).
سندیت حضور پیشوایان دینی آیا وجود قدمگاه منتسب به رسول اکرم،(ص) امام، امامزاده یا اولیای الهی و افراد مقدس، از حضورآنها در آن منطقه نشان دارد؟ بهلحاظ تاریخی چنین حضوری چگونه اثباتشدنی است؟ پاسخ همهجانبه به این پرسش و بررسی تاریخی و اعتبار قدمگاه حضرات معصومان(ع) یا فرزندان آنها و البته اصل وجود بقاع متبرکه و سندیت علمی و تاریخی آنها، مجال و مقال گستردهای میطلبد؛ بنابراین ناگزیریم در پاسخ به پرسشهای ذکرشده، بررسی خود را به ارجاع به برخی نوشتهها و مقالههای مربوط به قدمگاههای منسوب به امامرضا(ع) در ایران معطوف و محدود کنیم؛ چون به طور عام و کلی، به اثبات تاریخی حضور آن بزرگوار در ایران نیازی نیست و البته به علت کثرت قدمگاههای منسوب به ایشان در ایران، بررسی تاریخی آن خارج از بحث اصلی این نوشتار است. در موضوع اعتبار قدمگاههای منسوب به امامرضا(ع) در کشور ایران، باید چند جنبه را در نظر گرفت (سعیدیزاده، 1391): الف. تصریح روایی به اسامی شهرها و مکانهای قدمگاهی؛ ب. قرارگرفتن مکانهای قدمگاهی در جغرافیای راههای قرن سوم قمری یا مسیرهایی که در آن عصر، مردم از آنها تردد میکردند؛ ج. استفاده از شواهد محکم، ازجمله آثار باستانی که از قرون گذشته برجای مانده است. دونالدسون (Donaldson) در بررسی پارهای از عقاید و مراسم آیینی شیعیان ایران و عراق در تکریم و تقدیس امامان، پیش از ورود به بحث قدمگاههایی مانند قدمگاه امامرضا(ع) در نیشاپور، به جای پاهای منسوب به حضرت رسول اکرم(ص) در مکانهای ذکرشده اشاره میکند. او عقیدة وجود جای پای حضرت رسول اکرم(ص) در مسجدالاقصی در جریان معراج آن حضرت و نیز قدمگاههای منتسب به ایشان در دمشق، استانبول، قاهره و حتی هند را مطرح میکند (Donaldson, 1933: 265). دربارة قدمگاههای منسوب به امامرضا،(ع) در مسیر هجرت از مدینه منوره تا مرو (201ق/816م) در ایران، توجه به این نکته ضروری است که کاروان امامرضا(ع) از همان راهی عبور کرد که دیگران از آن رفتوآمد میکردند؛ بنابراین قول به اینکه کاروان ایشان از مسیر عادی انحراف داشته است، مثل حرکت امام به سمت قوچان و باجگیران و سپس رفتن به سرخس و مرو، به دلیل قوی مانند تصریح روایی نیاز دارد (سعیدیزاده، 1391). با جمعبندی روایتهای حرکت امامرضا(ع) در ایران، به سه خط سیر اشاره شده است (عرفانمنش، 1383) (شکل4): 1. از خوزستان به سمت فارس و یزد و خراسان (سعدبن عبداللّه اشعرى، 1361: 95)؛ 2. از خوزستان به سمت فارس و اصفهان و یزد و خراسان (بلاغی، 1369: 2/235و236)؛3. از خوزستان به سمت فارس و قم و ری و سمنان و خراسان (ابنطاووس، 1419/1998). دربارة ورود آن حضرت به استان خوزستان و سپس استان فارس و خروج ایشان از مرزهای کنونی ایران در خراسان بحثی نیست. تنها دربارة مسیر حرکت ایشان در نقاط مرکزی کشور ایران اختلاف وجود دارد (سعیدیزاده، 1391). در برخی از نقاط ایران، به مناسبت سفر تاریخی حضرت رضا(ع) از مدینه تا مرو، بناهای یادبودی وجود دارد. این بناها در دورههای مختلف تاریخ بنا شدهاند؛ برای نمونه ﺑﻘﻌﮥ قدمگاه امامرضا(ع) در شهر شوشتر، معروف به دیمی، به دورة صفوی مربوط است (اقتداری، 1353: 554و555)؛ یا مسجد بیرون در ابرکوه که به قدمگاه امامرضا(ع) مشهور است و از دورة تیموری برجای مانده است (کریمی، 1391: 50و51). با این حال از میان قدمگاههای موجود، تعداد معدودی قدیمیاند و بقیه از دورة صفویه (907تا1135ق/1501تا1722م) برجای مانده است. نگرش صفویان به قدمگاهها، همانند سایر مکانهای زیارتی، مقدس بوده است. آنها از گسترش قدمگاه برای ترویج مذهب شیعه استفاده میکردند (علیپور، 1393؛ ایزدی، 1391). بیشترِ قدمگاههای فعلی ایران که به امامرضا(ع) منسوب است، مربوط به همین دوران است. تنظیم فهرست بلندبالایی از قدمگاههای منتسب به امامرضا(ع) در مسیرهای سهگانه یا حتی خارج از مسیرهای یادشده، امکانپذیر است (سعیدیزاده، 1391)؛ ولی آنچه مسلم است، شیعیان و دوستداران اهلبیت(ع) در ایران، برای بزرگداشت حضور امام معصوم(ع) در منطقه خود، با ایجاد بنایی به نام قدمگاه این حضور را گرامی داشته و ثبت کردهاند. بهتدریج چنین موضوعی در سایر مکانها نیز رایج شده است و قدمگاهها در ایران گسترش یافتهاند.
پدیدههای طبیعی و قدمگاهها اقوام آریایی که در فلات ایران ساکن شدند، طبیعتپرستی و وجود دو نیروی اهورایی و اهریمنی و همچنین معاد، ﻫﺴﺘﮥ مرکزی اعتقادی آنها را تشکیل میداد (Smith: 1904; Jackson, 1899: 176؛ زمانی محجوب، 1387). در آیینهای آریایی، موجوداتی خیررسان موجب آبادانی، بارش، شادمانی و خوبیها میشدند و در مقابل، موجوداتی موجب بدیهایی همچون بیماریها و خشکسالیها میشدند. مهرپرستی پایه و اساس اعتقادات اهورایی بود و در پی تکامل دینی آریاییهای مستقر در ایران و با ظهور زرتشت، به صورت یکتاپرستی گسترش یافت. در آیین مهرپرستی، آب نقش بسیار مهمی داشت و عنصر اصلی به حساب میآمد (Malandra, 1983: 7,57؛ جوادی، 1386). مراسم آیینی مهرپرستی در کنار آب انجام میگرفت و آب را محترم میشمردند. نزدیکی این مکانها به چشمهها و رودها و دریاها ممکن است آشکارکنندة ارتباط مکانهای یادشده با آناهیتا باشد که در باور ایرانیان باستان، ایزدبانوی آبهای روان انگاشته میشد (جوادی، 1386؛ جعفری دهکردی، 1398). از زمان هخامنشیان تا ساسانیان، در معابد آناهیتا واقع در همدان و کنگاور و تختسلیمان، آیینهای نیایشی در کنار نهر آبهای روان و چشمهها هرچه باشکوهتر برگزار میشده است (علمالهدی، 1382). با وجود این، با تغییرات اقلیمی و با از میان رفتن منابع آبی، تمدنها و جوامع زیستی دچار چالش شد و حتی این امر نابودی یا جابهجایی مکانهای مقدس را نیز موجب شد. پس از ورود اسلام به سرزمین ایران، برخی از آتشکدهها با تغییراتی به مسجد تبدیل شدند؛ مانند مسجد جمعة اصفهان یا اردستان (مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، ج1/مقاله55). به نظر میرسد در راستای حفظ منافع عامه از منابع آبی، استقرار مکانهای مذهبی در کنار این منابع طبیعی، همراه با دیدگاههای عقیدتی اسلامی، ضروری بوده است. آب ماﻳﮥ تطهیر و پاکی برای انجام فرایض دینی در مساجد است و به علت وجود چنین مکان مقدسی، امر تقسیم آب با کمال احترام و بدون نزاع یا مشاجرهای انجام میپذیرفت (علمالهدی، 1382). با وجود این، به غیر از مساجد، قدمگاهها یکی از مکانهای مذهبی بود که در آنجا تطهیر و پاکشمردن و تقسیم آبها انجام میپذیرفت. به بیان دیگر، در جاهایی که بهجای آتشکدهها و مهرابههای موجود در کنار منابع آب، مسجدی ایجاد نشد، آنجاها به عبادتگاههای قدمگاه تبدیل شدند. با این رویکرد، این احتمال قوت میگیرد که برخی دیگر از قدمگاهها، از روزگار پیش از اسلام باقی مانده باشند (حیدری، 1383). آمار دقیقی از قدمگاههای ایران در دسترس نیست؛ ولی بسیاری از قدمگاهها در کنار چشمهها و مظهر قناتها بنا شدهاند. در قدمگاه نیشاپور، اعتقاد بر این است که اثر پای موجود در آن، هنگام وضوگرفتن امامرضا(ع) بر کنار حوض آبی ایجاد شده (شیخصدوق، ج2/136) و جاریشدن آب نیز در ﻧﺘﻴﺠﮥ معجزة حضرت بوده است. شاید نشود در قدمگاهها مانند مساجد تمام آیینهای مذهبی را انجام داد؛ ولی برای ﺗﺄکید بر قداست و اهمیت قدمگاهها، نصب نماد مذهبیِ باورپذیر برای عاﻣﮥ مردم، مقدور بوده است؛ بنابراین بهاحتمال، حجاری و نصب جای پای امام(ع) یا امامزادهها میتوانست بهترین گزینه باشد. در نمونهای دیگر، جای پای حجاریشدهای در ﺗﻜﻴﮥ معاونالملک کرمانشاه نصب است. در این مکان، تک جای پای سادهای موجود است که فرورفتگی آن یکنواخت و با سطح صاف دیده میشود (مشاهده نگارنده، ن.ع). در قدیم به علت حرمت تکیه و جای پای منتسب به امامرضا(ع) مردمی که با یکدیگر نزاع و اختلاف داشتند، در کنار این سنگ با هم صلح و آشتی میکردند. این تکیه در داﻣﻨﮥ تپه برزهدماغ و در مسیر قنات و آبشوران و آبهای قدیمی کرمانشاه بنا شده است. در نمونهای دیگر، قدمگاه سلمان و علی در سر راه شیراز به کازرون در کنار آبشار زیبای دشت ارژن بنا شده است (پایگاه جامع اطلاعرسانی امامزادگان و بقاع متبرکه ایران اسلامی، سازمان حج و اوقاف و امور خیریه) (شکل5). به هر حال آنچه مسلم است، جای پاهای منتسب به معصومان(ع) و امامزادگان با هدفهای مختلف ایجاد شدهاند. هدفهایی همچون: الف. نشانهگذاری حضور فرد مهمی در آن مکان؛ ب. افزایشدادن قداست و اهمیت یک مکان با نصب جای پا؛ ج. ایجاد مکانی معین برای انجام امور خاص مانند قضاوت و داوری؛ د. ارتقاء جایگاه پدیدههای خاص و عمومی مانند چشمهها و قناتها تاحد جایگاه اعتقادی و باور دینی مردم. هدف آخر شاید مهمترین انگیزه در ساخت قدمگاهها در ایران باشد؛ چون ایران در کمربند بیابانی نیمکرة شمالی واقع است و وجود آب در این سرزمین، حرف نخست آبادانی را میزند. بنابراین شاید این گفته درست باشد که در دورة پیش از اسلام با پیروی از آیین مهرپرستی، با ایجاد پرستشگاه در کنار منابع آبی، توجه ویژه به خدای آب موضوعیت داشته است. در دورة اسلامی نیز، علاوهبر اعمال و مناسک عبادی و اظهار علاقه به معصومان(ع) و همچنین تقدیس اولیاء الهی، ایجاد قدمگاه در کنار منابع آبی برای پیرویکردن و زندهنگهداشتن آیینهای پیشین و در راستای همگانیکردن و احترامگذاشتن به آب و بهسان منش پیش از اسلام بوده است.
نتیجه با دادهها و اطلاعات موضوع بحث در این جستار، بیان نتایج زیر امکانپذیر است: الف. ردپاهای طبیعی انسان روی رسوبات نرم ایجاد میشود. این رسوب بههمراه ردپای موجود در سطح بالایی آن و در طی زمان زمینشناسی، به سنگ رسوبی دارای ردپا تبدیل میشود؛ بنابراین جای پاهای طبیعی را فقط باید در سنگهای رسوبی یا در مواقعی در سنگهای آذرآواری جستوجو کرد. ب. ردپاهای طبیعی، ژئومتری معین و آرایش مشخصی دارند؛ در حالی که ردپاهای دستکَند و حجاریشده ممکن است در انواع سنگها یا با ابعاد و هندﺳﮥ متفاوت باشند. ج. ردپاها سادهترین اثر و بقایای انسانی است و برای عوام، انتساب آنها به اشخاص مهم یا مقدس باورپذیر است. نصب ردپای دستکَند در قدمگاهها ابزاری است برای توجیه و تضمین قداست آن مکان. د. اعتبار قدمگاههای منسوب به معصومان(ع) و بهویژه امامرضا(ع) و بررسی حضور تاریخی ایشان در محل قدمگاه در ایران، بر پاﻳﮥ تصریح روایی اسامی شهرها و مکانهای قدمگاهی ایشان اعتبار مییابد. شاید قدمگاهها در بازسازی جغرافیای تاریخی ایران و موقعیت راههای گذشته، مانند راههای قرن سوم قمری، در کانون توجه مورخان و باستانشناسان باشند. و. همجواری بسیاری از پرستشگاهها و قدمگاهها در کنار سرﭼﺸﻤﮥ منابع آبی در ایران، علتی است بر اهمیت آب و تلاش برای همگانیکردن منابع آبی از راه اعتقادها و باورهای مذهبی.
سپاسگزاری نویسندگان از داوران علمی برای تذکر و رهنمودهای علمی در راستای بهبود محتوای مقاله تشکر و قدردانی میکنند. از آقای دکتر جورج موستو (G. E. Mustoe) از دانشگاه واشینگتن غربی برای ویراستاری چکیده مبسوط انگلیسی سپاسگزاریم. از ویراستار محترم نشریه و همچنین از سرکار خانم صفورا شاکری که ویراستاری ادبی این نوشته را برعهده داشتند، قدردانی میکنیم. از سردبیر محترم و گروه دبیران نشریه علمی پژوهشهای تاریخی نیز سپاسگزاریم. پینوشت 1. کواترنری (Quaternary) آخرین دوره (system) از دوران سنوزوئیک است و حدود دو و نیم میلیون سال پیش تا حال حاضر را در بر میگیرد. 2. ایکنولوژی از دو واژة ایکنوس (یونانی ichnos) به معنی اثر و ردپا و دانش و شناخت (لاتین logos) ترکیب یافته است. 3. کرتاسه سومین و آخرین دورة (system) از دوران مزوزوئیک است و خود به دو دورة پیشین و پسین تقسیم میشود. 4. کرتاسه پسین به چند عصر (Age) تقسیم میشود و تورونین دومین عصر این دور است. | ||
مراجع | ||
الف. کتاب 1. ابنبطوطه، رحله، ج۱: ۳۷۴. 2. ابنجبیر، محمدبناحمد، رحله، ص55. 3. ابنطاووس، غیاثالدین عبدالکریمبناحمد، رحهالقرى فى تعیین قبر أمیرالمؤمنین على علیهالسلام فی نجف، قم: منشورات الرضی. 4. ازرقى، ابیالولید محمدبنعبداللهبناحمد (1403)، اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار، بیجا: بینا. 5. اقتداری، احمد (1353)، دیار شهریاران، فصل سوم آثار و بناهای تاریخی شوشتر، تهران: انجمن آثار ملی. 6. بلاغی، عبدالحجت (1369)، تاریخ نایین مدینه االعرفا، تهران: مظاهری (چاپخانه). 7. حمیدی، جعفر (1381)، تاریخ اورشلیم، تهران: امیرکبیر. 8. حمیدی، جعفر (1381)، تاریخ اورشلیم، تهران: امیرکبیر. 9. خامهیار، احمد (1393)، آثار پیامبر(ص) و زیارتگاههای اهلبیت(ع) در سوریه، تهران: سازمان حج و زیارت. 10. دهخدا، علیاکبر (1377)، لغتنامه دهخدا، زیر نظر محمد معین و سیدجعفر شهیدی، تهران: دانشگاه تهران. 11. پورلطیفی، علی (1378)، نقشه زمینشناسی چهارگوش طرقبه، تهران: سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی. 12. سعدبنعبداللّه اشعرى (1360)، المقالات و الفرق، مصحح محمدجواد مشکور، تهران: علمی و فرهنگی. 13. شیخصدوق، عیون اخبارالرضا، قرن چهارم ق. 14. طباطبایی، محمدحسین (1374)، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی همدانی، ج3، چ5، قم: دفتر انتشارات اسلامی جامعة مدرسین حوزة علمیة قم. 15. عباسی، نصرالله (1399)، اثر فسیل، مفاهیم و کاربردها، زنجان: دانشگاه زنجان. 16. عرفانمنش، جلیل (1382)، جغرافیای تاریخی هجرت امامرضا(ع) از مدینه تا مرو، مشهد: آستان قدس رضوی. 17. کردی مکی، محمدطاهر (1385)، التاریخ القویم لمکة و بیتالله الکریم، مکه: دار خضر. 18. محمدخانی، حسین، علی اوجبی و اکبر ثقفیان (1393)، نیشابور و تفسیر غرائبالقرآن، تهران: خانه کتاب ایران. 19. مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی (1367)، دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، ج1، تهران. 20. هرتسفلد، ارنست (1354)، تاریخ باستانی ایران بر بنیاد باستانشناسی، ترجمه علیاضغر حکمت، تهران: انجمن آثار ملی. ب. مقاله 21. افشار، ایرج (1347)، گشتی در خاک یزد، یغما، ش239، ص265تا274. 22. ایزدی، حسین (1391)، شاهان صفوی و زیارت، شعیهشناسی، س10، ش39، ص131تا152. 23. پیشوایی، مهدی و حسین گودرزی (1373)، مقام ابراهیم و سیرتاریخی آن، میقات حج، س2، ش7، ص58تا66. 24. جعفری دهکردی، ناهید و سیده مریم ایزدی دهکردی (1398)، نماد و نمون قدمگاه در تاریخ شرق، با تأ کید بر نگاره قدمگاه فالنامه تهماسبی، نشریه هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی، س24، ش2، ص69تا80. 25. جوادی، شهره (1386)، اماکن مقدس در ارتباط با طبیعت (آب، درخت، کوه)، باغ نظر، ش6، ص12تا22. 26. حیدری، احمد (1383)، قدمگاه، گور، نیایشگاه صخرهای از دوره هخامنشی، اثر، ش36تا37، ص175تا189. 27. خانمحمدی، کریم و معصومه مؤذن (1394)، انسانشناسی قدمگاه (مطالعه موردی بیتالنور)، فصلنامه فرهنگ رضوی، ش11، ص7تا38. 28. زمانی محجوب، حبیب (1387)، تعامل دین و حکومت، تاریخپژوهان، ش14، ص43تا70. 29. سعیدیزاده، رسول (1391)، قدمگاههای منسوب به امامرضا علیهالسلام در ایران، وقف میراث جاویدان، ش79و80، ص217تا246. 30. سیاهپوش، محمدتقی (1353)، جای پا، یغما، ش315، ص542تا546. 31. علمالهدی، هدی (1382)، آب در معماری ایرانی، کتاب ماه هنر، ش57و58، ص84تا91. 32. علیپور، مرضیه (1393)، نگاره قدمگاه، جلوهای از مضامین رضوی، آستان هنر، ش10، ص46تا52. 33. عندلیبی، رضا و مهدی درگاهی (1395)، نقش مقام ابراهیم در نماز طواف، میقات حج، س24، ش96، ص8تا46. 34. کرمینیا، محمد (1397)، مبانی دینی تعامل عالمان شیعی با پادشاهان صفوی، بلاغ مبین، ش54و55، ص253تا290. 35. کریمی، امیرحسین (1391)، بازخوانی اسناد تاریخی پیرامون سردر نظامالملکی ابرقوه، نشریه پژوهش هنر، س2، ش4، ص55تا59. 36. نوبان، مهرالزمان (1380)، چشمهها، قدمگاهها و درختان نظرکرده، کتاب ماه هنر، ش31و32، ص78و79. 37. مجیدی خامنه، فریده (1379)، علی در باورهای عامیانه، گلستان قرآن، ویژهنامه امامعلی،(ع) ش2، ص43تا45. 38. مسعودی اصل، بهزاد، احمدعلی فرزین، شهره جوادی و ناصر براتی (1397)، مبانی معماری امامزادگان در ایران، باغ نظر، س15، ش64، ص5تا14. 39. ورجاوند، پرویز (1351)، نیایشگاه مهری یا امامزاده معصوم ورجووی، بررسیهای تاریخی، س7، ش5، ص89تا100. ج. لاتین 40. Baucon, A., Bordy, E., Brustur, T., Buatois, L. A., Cunningham, T., De, C., Duffin, C., Felletti, F., Gaillard, C., .and B. Hu, (2012), A history of ideas in ichnology. In . Developments in Sedimentology, ed. 3-43. Elsevier. 41. Bennett, M. R., S. A. Morse, (2014), Human Footprints: Fossilised Locomotion? Heidelberg Springer. 42. Donaldson, D. M, (1933), The Shi'it Religion a History of Islam In Persia And Irak, Luzac Company. 43. Ellenberger, P., Mossman, D. J., Mossman, A. D.and Lockley, M. G, (2005), Bushmen cave paintings of ornithopod dinosaurs: Paleolithic trackers interpret Early Jurassic footprints. Ichnos, 12:223-226. 44. Frumkin, A, (2013), Cave and Karst hyrdogeology of Jureaelim, Israel. 16th International Congress of Speleology Proceeding, Karst and Caves in Carbonate Rocks, Salt and Gypsum, 3, 60-65. 45. Issar, A.S, (1998), A Geologist Looks at the Stones of Jerusalem, American Scientist, 86(5), 408-409. 46. Jackson, A. V. W., 1899, “Ormazd, or the ancient Persian idea of god”, The Monist, 9(2), 161-178. 47. Lockley, M., Novikov, V., Dos Santos, V. F., Nessov, L. A.and G., Forney, (1994), “Pegadas de mula”: An explanation for the occurrence of Mesozoic traces that resemble mule tracks. Ichnos: An International Journal of Plant & Animal, 3, 125-133. 48. Malandra, W. W, (1983), An Introduction to Ancient Iranian Religion Readings from the Avesta and Achaemenid Inscriptions, University of Minnestoa Press. 49. Marty, D., Strasser, A., and C.A. Meyer, (2009), Formation and taphonomy of human footprints in microbial . Mats of present-day tidal-flat environments: implications for the study of fossil footprints, Ichnos: An International Journal of Plant & Animal, 16, 127-142. 50. Moradi, H., Dadian, H. S., Soltani, M., Rahman, N. H. S. N. A.and Chang, B, (2013), Study and typological comparison of petroglyphs in the Marzbanik valley, . Baluchestan, Iran. Time and Mind, 6:331-349. 51. Naqshbandi, M.M.B, (2014), The Blessed Footprint and Sacred Nalayn The Blessed Sandals of Prophet Muhammad, The World Islamic Mission, European Region, 786, 1-33. 52. Ozansoy, F, (1969), “Pleistocene fossil human footprints in Turkey”, Maden Tetkik ve Arama Dergisi, 72,144-152. 53. Pfaffenberger, B, (1983), “Serious pilgrims and frivolous tourists the chimera of tourism in the pilgrimages of Sri Lanka”, Annals of Tourism Research, 10, 57-74. 54. Smith, H.G, (1904), “Persian dualism”, The American Journal of Theology, 8(3):487-501. 55. Schum, S, (2004), “High Place: symbolism and monumentality on Mount Moriah, Jerusalem”, Antiquity, 78: 647-660. 56. Veress, M, (2016), Covered Karsts, Springer, Berlin. 57. Xing, L., Mayor, A., Chen, Y., Harris, J. D.and M. E., Burns, (2011), “The folklore of dinosaur trackways in China: Impact on Paleontology” Ichnos: An International Journal of Plant & Animal, 18, 213-220. د. سایت 58. پایگاه جامع اطلاعرسانی امامزادگان و بقاع متبرکه ایران اسلامی، سازمان حج و اوقاف و امور خیریه (http://www.emamzadegan.ir) پیوست شکل1. نمونههایی از ردپاهای مقدس: الف جای پای امامرضا(ع) در قدمگاه نیشاپور؛ ب. جای پای امامرضا(ع) در تکیه معاونالملک کرمانشاه؛ ج. جای پای شیخالاحمدالبداوی، طنطا در مصر؛ د. جای پای حضرت مسیح(ع) کلیسای Domine Quo Vadis رم (تصاویر بدون مقیاساند و از منبع اینترنتی www.google image جمعآوری شدهاند. شکل2. حفظشدگیهای مختلف ردپای انسان در رسوبات: الف. دگرریختی لایههای زیرین در اثر فشار پا روی رسوب؛ ب. حالتهای مختلف ردپا در برابر تغییرات میزان رطوبت و ضخامت رسوب (نقل از Marty et al.12009، با اندکی تغییرات). شکل3. فسیل ردپای دایناسورها که مقدس پنداشته شدهاند: الف. ردپای دایناسور سورپود که در اثر فرسایش شبیه ردپای انسان شده است. پیکان جهت حرکت جانور را نشان میدهد و رد جلو اثر دست، رد بزرگتر اثر پای دایناسور است. بوداییان تبت آن را مقدس میدانند و آن را جای پای خدایان یا پادشاهان اسطورهای میپندارند (Xing et al, 2011)؛ ب. ردپای دایناسور ژوراسیک در دامنه ساحلی (پیکان) که آن را به ردپای قاطر حضرت مریم(ع) نسبت داده و در کاشیکاری کلیسایی در پرتقال نمایش دادهاند (پیکان) (Lockley et al, 1994). شکل4. مسیرهای احتمالی هجرت امامرضا(ع) از مدینه تا مرو (نقل از: https://fa.wikipedia.org/). شکل5. نمونهای از قدمگاهها در ایران: قدمگاه سلمان و علی در میانه راه شیراز به کازرون که در کنار آبشار دشت ارژن بنا شده است (عکسها از نگارنده، ن. ع.). | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 3,005 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 562 |