تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,639 |
تعداد مقالات | 13,328 |
تعداد مشاهده مقاله | 29,888,221 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 11,950,317 |
ارزیابی پایداری زیستمحیطی شهری، نمونة پژوهش: شهر زاهدان | ||
برنامه ریزی فضایی | ||
مقاله 4، دوره 11، شماره 1 - شماره پیاپی 40، فروردین 1400، صفحه 47-66 اصل مقاله (979.46 K) | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/sppl.2020.123986.1523 | ||
نویسندگان | ||
حسین یغفوری* 1؛ دیمن کاشف دوست2؛ صدیقه سرگلزایی2؛ سجاد قاسمی2 | ||
1دانشیار، گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشکدۀ جغرافیا و برنامهریزی محیطی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، ایران | ||
2دانشجوی دکتری ، گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشکدۀ جغرافیا و برنامهریزی محیطی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، ایران | ||
چکیده | ||
ارزیابی پایداری زیستمحیطی نشاندهندة مجموعهاقداماتی است که اطلاعات مفیدی را دربارة تأثیرات محیطزیست بر انسان و بالعکس فراهم میآورد. ارزیابی پایداری زیستمحیطی شهرها برای دستیابی به یک برنامهریزی شهری مناسب و در عین حال همگام با متغیرهای محیط طبیعی ضروری به نظر میرسد. با توجه به نقش و اهمیت محیطزیست در زندگی شهروندان و وجود مشکلات زیستمحیطی در شهر زاهدان، پژوهش حاضر برای ارزیابی پایداری زیستمحیطی این شهر در مقایسه با دیگر شهرهای استان انجام شده است. این پژوهش بهلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، توصیفیتحلیلی است. جامعة آماری پژوهش، مسئولان، خبرگان و کارشناسان مرتبط با موضوع در شهرهای برگزیدة استان است. به این منظور شهرهای با بیش از 50 هزار نفر جمعیت (زابل، سراوان، ایرانشهر، چابهار و زاهدان) انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل متاسوات استفاده شد. استفاده از مدل سوات نشان میدهد این مدل علاوه بر مبتنیبودن بر الهامات ذهنی، به دلیل اجتناب از کمیسازی، قدرت پیشبینی ندارد؛ بنابراین در این پژوهش از متاسوات به دلیل رفع معایب مدل سوات استفاده شد. بر این اساس منابع و تواناییها و عوامل کلان محیطی شهر زاهدان برای تدوین راهبرد توسعه با مدل و نرمافزار Meta-SWOT نسبت به شهرهای قابل مقایسه سنجیده شد. نتایج بهدستآمده از پایداری زیستمحیطی نشان میدهد شهر زاهدان در تولید مواد زائد رتبة نخست را به خود اختصاص داده است؛ همچنین بهلحاظ عوامل کلان محیطی که میباید توجه خاصی به آنها شود، توسعة بهرهگیری از انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش و به حداقل رساندن مصرف انرژیهای فسیلی در اولویت است. ازجمله عواملی که در رتبههای بعدی قرار دارند، بهبود قوانین بالادستی برای پایداری زیستمحیطی، افزایش اعتبارات برای پاکسازی محیط و بهینهسازی مدیریت پسماند و بازیافت زباله است. | ||
کلیدواژهها | ||
پایداری زیستمحیطی؛ شهر زاهدان؛ متاسوات | ||
اصل مقاله | ||
مقدمه جهانی که امروزه ما در آن زندگی میکنیم، دنیایی شهرگراست که نتیجة آن، دوری از محیط طبیعی و پذیرش ناخواستة نبود تعادلهای نشئتگرفته از ارتباط ناموزون انسان و فضاهای شهری (ابراهیمزاده و مجیری اردکانی، 1385: 43) و آسیبهایی است که بر محیطزیست وارد میآورد؛ از این رو ایدهها و رهیافتهایی لازم است کـه روشی نوین دربرابر میراثی باشند که شهرنشینی گستردة پـس از جنـگ جهـانی دوم و گسـترش فزایندة فعالیـتهای صنعتی موجد آن بوده است؛ فعالیتهای صنعتیای که زیرساختها و خدمات شهری را کاهش داده و موجب افزایش ضـایعات زیستمحیطی شده است (Connelly, 2007: 260)؛ بیشک یکی از مسائل مهمی که انسان با آن مواجه است، نحوة نگرش به استفاده از منابع انرژی دردسترس و تعامل بین منابع و نحوة بهرهبرداری از این منابع است. رشد فزایندة جمعیت شهرها به دلیل مهاجرت و از سوی دیگر زیادبودن میزان موالید، مصرف منابع و افزایش آلودگیها را در شهرها افزایش داده است (Hosam et al., 2016: 498). این روند موجب برهمخوردن تعادل اقتصادی و اجتماعی درون شهرها و تعادل اکولوژیک منطقهای شده که درنتیجه عرصههای طبیعی را هر روزه بر ساکنان تنگ کرده است؛ به بیانی در پی بهرهبرداری بیرویه و دخالت افسارگسیختة فعالیتهای انسانی، در پوشش و کاربری اراضی بهویژه در فضای سرزمین تغییر و تحول صورت گرفته است (طالشی و همکاران، 1398: 95). این امر موافق با اصول توسعة پایدار شهرها و محیطزیست نخواهد بود. تحقق توسعة متوازن و پایدار شهرها و محیطزیست در بلندمدت نیازمند بازنگری و اصلاح روابط موجود بین اجزای سیستمهای شهری، رابطة شهر با محیطزیست و شهر با سایر شهرها و مناطق جهان است (Kabisch et al., 2016: 661). پایداری در دهة 1970 بهمثابة واکنشـی درمقابل مسائل جهانی محیطزیست و توسعه مطرح شد (Connelly, 2007: 262). پایداری، هدفی برجسته در برنامهریزی محیطی و فضایی طی سه دهة گذشته بوده است؛ درواقع مجموعهای از برنامههای گوناگون با هدف تسهیل توسعة اقتصادی و اجتماعی است که در راستای آن، کاهش یا حتی معکوسکردن آسیبهای زیستمحیطی در کانون توجه قرار گرفته است (ابراهیمزاده و کاشفیدوست، 1397: 2). ارزیابی پایداری زیستمحیطی نشاندهندة مجموعهاقداماتی است که اطلاعت مفیدی را دربارة تأثیرات محیطزیست بر انسان و بالعکس فراهم میآورد. این نوع ارزیابی بر آثار مثبت و منفی انسان بر محیط تأکید میکند و روشی است که کارشناسان و متخصصان برای بیان و تحلیل آثار عمدة فعالیتهای محیطی به کار میبرند تا با شناخت، عوامل اثرگذار محیطی را شناسایی کنند و آثار منفی را به حداقل برسانند. با توجه به نقش و اهمیت محیطزیست در زندگی شهروندان، هدف این پژوهش آن است که شهر زاهدان را با شهرهای استان سیستان و بلوچستان بهلحاظ ارزیابی منابع، قابلیتها، امکانات و پتانسیلها و ظرفیتهای موجود با توجه به پایداری زیستمحیطی، ارزیابی و مقایسه کند؛ بنابراین شهرهای با بیش از 50 هزار نفر جمعیت شامل زابل، سراوان، ایرانشهر، چابهار و زاهدان ارزیابی شدند.
روششناسی پژوهش پژوهش حاضر ازنظر روش، توصیفیتحلیلی و بهلحاظ هدف، کاربردی است. در این زمینه با روش کتابخانهای، اطلاعات توصیفی و با روش پیمایشی (بررسیهای میدانی و مصاحبه)، دادههای بخش تحلیلی گردآوری شد. جامعة آماری پژوهش، 30 نفر از کارشناسان، خبرگان و کارشناسان است. مدل استفادهشده برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائة راهبردهای ارزیابی پایداری زیستمحیطی شهر، متاسوات است. این مدل تکاملیافتة مدل سوات در برنامهریزی راهبردی است که با استفاده از آن، جایگاه شهر زاهدان در مقایسه با سایر شهرهای مدنظر در ابعاد رقابتی (میزان کمیابی، ارزشمندی، تقلیدناپذیری، غیرقابل جایگزینی منابع و قابلیتها) شناسایی شده است.
تکنیک متاسوات، ابزاری برای برنامهریزی راهبردی در برنامهریزی راهبردی با دو رهیافت راهبردی عوامل داخلی به خارجی و خارجی به داخلی روبهرو هستیم که به عامل بهکارگیری یا عدم بهکارگیری قابلیتها و امکانات و عوامل کلان و خرد محیطی وابسته است (Agarwal et al., 2012: 13). دیدگاه حاضر بر این باور استوار است که تواناییها، قابلیتها و امکانات دردسترس هر سازمان، مزیت و عامل متمایزکنندة آن به شمار میرود و به آن برتری بلندمدت و پایدار میبخشد (Akio, 2005: 126)؛ منظور از قابلیتها و امکانات، دانش، ویژگیها، داراییها و هر نوع مزیت نسبی است که در یک گروه در اختیار دارد و به بهبود شرایط آیندة آن کمک میکند. به عقیدة بارنی[1] (2007) در صورتی که منابع و امکانات مؤلفههای ارزشمندبودن، نایاببودن، تقلیدناپذیری و غیرقابل جایگزینی یا به بیان دیگر شرایط چهارگانة VRIO را داشته باشند، قابلیت ایجاد مزیت رقابتی پیوسته را برای بنگاه دارند (بدری و همکاران، 1394: 23).
شکل- 1: معیارهای ایجاد یک راهبرد موفق از دیدگاه مبتنی بر منابع VIRO
همانگونه که در شکل بالا نشان داده شده است، از منظر رهیافت بیرونی به داخلی، مدل متاسوات مبتنی بر امکانات و منابع است که 4 مؤلفة اصلی ارزشمندبودن، نایاببودن، قابل سازماندهیبودن و تقلیدناپذیری را مدنظر قرار میدهد. چهار عامل یادشده در تحقق یک راهبرد موفق مبتنی بر توان بالقوة منابع و قابلیتها مؤثر واقع میشود. در مدل متاسوات، عواملی که در ارتباط با محیط هستند، بهصورت مجزا از عوامل داخلی شناسایی میشوند. برای شناسایی عوامل از روش PESTELH بهره گرفته میشود که براساس آن، عوامل داخلی شناسایی میشوند. این روش مبتنی بر عوامل محیطزیستی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فناورانه و قانونی است و در شناسایی فرصتها و خطرات احتمالی مؤثر است (Bloomberg, 2012: 2)؛ همچنین تحلیل حاضر بهمنظور ارزیابی محیط در ابعاد کلان و زمان حال استفاده میشود (Jones and Hill, 2013: 335).
محدودة پژوهش محدودة مطالعهشده، شهر زاهدان در مقایسه با دیگر شهرهای استان سیستان و بلوچستان (زابل، سراوان، ایرانشهر و چابهار) است. استان سیستان و بلوچستان با حدود 187502 کیلومترمربع مساحت بین عرض شمالی 25 درجه و 3 دقیقه تا 31 درجه و 29 دقیقه و طول شرقی 58 درجه و 49 دقیقه تا 63 درجه و 20 دقیقه واقع شده است. این استان 19 شهرستان، 37 مرکز شهری، 48 بخش، 114 دهستان و 9285 روستا دارد و از جنوب به دریای عمان، از شمال به استان خراسان جنوبی، از مغرب به استانهای هرمزگان و کرمان و از مشرق به کشورهای پاکستان و افغانستان منتهی میشود.
شکل- 2: موقعیت جغرافیایی استان سیستان و بلوچستان (ترسیم: نگارندگان)
مبانی نظری پژوهش مفهوم پایداری در دهة 1970 بهمثابة ایده و رهیافتی دربرابر شهرنشینی گستردة پـس از جنـگ جهـانی دوم و پیامدهای ناشی از آن مطرح شد (Connelly, 2007: 262). پایداری، هدفی برجسته در برنامهریزی محیطی و فضایی طی سه دهة گذشته بوده است؛ درواقع مجموعهای از برنامههای گوناگون با هدف تسهیل توسعة اقتصادی و اجتماعی و در راستای آن، کاهش یا حتی معکوسکردن آسیبهای زیستمحیطی در مرکز توجه قرار گرفته است (Orenstein, 2017: 245). پایداری زیستمحیطی، موضوعی است که بهطور ویژه در طول سه دهة پایانی قرن بیستم توجه پژوهشگران و دولتها را جلب کرد. از آنجایی که امروزه شهرها از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر پایداری محسوب میشوند، در عصر حاضر موضوع توسعة پایدار شهری و شهرهای پایدار، مهمترین عامل پایداری زیستمحیطی به شمار میآید؛ به بیانی رشد فزایندة جمعیت شهرها در دهههای اخیر و پیرو آن، گسترش فعالیتهای صنعتی موجب کاهش زیرساختهای شهری و افزایش فشار بر محیط و تولید ضایعات زیستمحیطی شده است. در حال حاضر شهرها با رشد شتابان به دلیل تخریب محیط طبیعی با بحرانهای زیستمحیطی متعددی مواجه شدهاند (Hosseinzadeh, 2004: 15) و علاوه بر برهمخوردن تعادل اجتماعیاقتصادی درون شهر، برهمخوردن تعادل اکولوژیک منطقهای عرصههای طبیعی نیز، عرصه را بر ساکنان تنگ کرده است که این امر موافق با اصول توسعة پایدار و محیطزیست نیست؛ از این رو دستیابی به توسعة پایدار محیطزیست در بلندمدت نیازمند بازنگری روابط میان اجزای سیستمهای درون شهر و منطقه با محیطزیست و مناطق جهان است (Kabisch et al., 2016: 661). ارزیابی پایداری، وسیلهای برای شناسایی و ارزیابی احتمال و میزان تغییر سیاست یا سنجش آثار زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی تعریف میشود (George and Kirkpatrich, 2003: 3). ارزیابی پایداری در ادبیات و تجربیات توسعه در دو زمینة مختلف استفاده میشود؛ اول به ارزیابی پیشرفتها برای دستیابی به پایداری و دوم به تلاشها برای بررسی و ارزیابی پایداری پروژهها، طرحها، رویکردها یا قوانین تدوینشدة پیش از اجرا اشاره دارد (Emanuel, 2007: 20). مفهوم پایداری شهری از یکسو از نوآوریهای فنی الهام گرفته و از سوی دیگر از پیشرفتهای فنی گذر کرده است. نوآوریهای فناورانه بهطور چشمگیری معنی پایداری را بهبود بخشیده و به بحثهای بسیاری دربارة پویایی تعارضات و اولویتهای موجود مثلث اجتماعی، اقتصادی و اکولوژیک منجر شده است (Rotmans et al., 2000: 17; Berke and Conroy, 2000: 23). هدف از توسعة شهری پایدار، ایجاد شهری سالم و مطابق با نیاز شهروندان است که در بهرهوری و استفاده از انرژی و بهلحاظ نقش و کارکرد، مکانی مناسب برای زندگی به شمار آید (Elkin et al., 2001: 119). درنهایت باید بیان کرد پایداری شهری ازلحاظ دیدگاه زیستمحیطی به معنای توجه به ذخایر و منابع طبیعی در هرگونه فعالیتهای انسانی و اهتمام به محافظت از ذخایر طبیعی، امکانات و قابلیتهای محیط در فرایند برنامهریزی شهری است (Diamantini and Zanon, 2000: 29).
شکل- 3: مراحل پژوهش براساس مدل META-SWOT (Agarwal et al., 2012: 17)
یافتههای پژوهش ارزیابی پایداری زیستمحیطی در شهرهای استان سیستان و بلوچستان بااستفادهازتکنیک متاسوات برای ارزیابی پایداری زیستمحیطی شهرهای برگزیدة استان سیستان و بلوچستان، در نخستین مرحله لازم است منابع و رقبا شناسایی و افق زمانی تعیین شود. برمبنای سند چشمانداز 1404، دورۀ زمانی برنامهریزی تعیین شد. در این مرحله لازم است اهداف مؤثر بر پایداری زیستمحیطی را برشمرد و سپس این اهداف را در سه سطح (بالا، متوسط و پایین) اولویتبندی کرد. این اولویتبندی با بهرهگیری از تکنیک دلفی صورت گرفت. درنهایت پس از اولویتبندی، اطلاعات وارد نرمافزار شد. شکل زیر، اهداف و درجۀ اهمیت و اولویت آنها را نشان میدهد.
شکل- 4: اهداف تعیینشده برای پایداری زیستمحیطی شهر زاهدان
گام اول: شناسایی عوامل مؤثر بر پایداری زیستمحیطی در همین مرحله و در گام بعد، عوامل مؤثر بر پایداری زیستمحیطی شناسایی شد. از آنجا که این منابع و تواناییها وزن و اهمیت یکسانی ندارند، باید آنها را وزنبندی کرد. مجموعهوزنهایی که به این منابع و امکانات تخصیص یافت، برابر با صد است. برای وزنبندی این عوامل از روش دلفی بهره گرفته شده است. شکل 5 نشاندهندۀ عوامل مؤثر بر پایداری زیستمحیطی شهر زاهدان است.
شکل- 5: عوامل مؤثر بر پایداری زیستمحیطی
گام دوم: شناسایی ابعاد مقایسهای و تعیین واحد اندازهگیری همانگونه که اشاره شد، در گام اول ابعادی شناسایی شد که موجب تمایز و تفاوت منابع، امکانات و قابلیتها میشدند. مرحلة دوم، شناخت ابعاد مقایسهای است؛ سپس عوامل اصلی موفقیت (قابلیتها، امکانات و منابع) در ابعاد مقایسهای دستهبندی و نقشة مقایسهای ترسیم میشود؛ بنابراین لازم است ابعاد زیستمحیطی و پایداری با توجه به امکانات و قابلیتهای استخراجشده در گام اول، انتخاب شوند. به دلیل اینکه ماهیت این مدل مبتنی بر کار مقایسهای است، در ادامه باید شهرهایی شناسایی شوند که درزمینة پایداری زیستمحیطی رقیب زاهدان به شمار میروند؛ از این رو پنج شهر زابل، چابهار، سراوان، ایرانشهر و خاش بهمنزلة رقبای اصلی در منطقه شناسایی شدند.
شکل- 6: شناسایی ابعاد مقایسهای و شهرهای رقیب
در این مرحله شهرهای مطالعهشده براساس امکانات، تواناییها و قابلیتهای بررسیشده در طیف پنجتایی (بسیار خوب، خوب، متوسط، ضعیف و بسیار ضعیف) با دیگر رقبا مقایسه میشوند و جایگاه شهر زاهدان نسبت به دیگر شهرهای رقیب براساس قابلیتهای شناختهشده تعیین میشود.
شکل- 7: مقایسة شهر زاهدان با شهرهای رقیب خود ازنظر منابع و قابلیتهای موجود
در ادامه، باید ارتباط بین هریک از ابعاد مقایسهای با منابع و تواناییها را تعیین کرد. در این زمینه نقشۀ مقایسهای ترسیم میشود که بیانکنندة وضعیت رقبا نسبت به سازمان و هدف مطالعهشده است.
شکل- 8.: نقشة مقایسهای، جایگاه شهر مطالعهشده نسبت به شهرهای مقایسهشده اولویتبندی شهرها براساس مقایسة پایداری و ترسیم نقشة مقایسهای نتایج حاصل از مراحل پیشین تحلیل در قالب نمودار زیر ارائه میشود. همانگونه که در جدول خروجی نشان داده شده است، در بعد پایداری، شهر چابهار با امتیازی معادل 63/3، بزرگترین رقیب برای شهر زاهدان به شمار میآید. شهر خاش، دومین رقیب زاهدان است که وزنی معادل 5/3 را به خود اختصاص داده است. در مرحلة بعدی، شهرهای ایرانشهر (با وزن 06/3)، سراوان (با وزن 83/2) و زابل (با وزن 1/2) به ترتیب در رتبههای بعدی قرار میگیرند؛ همچنین در بعد زیستمحیطی، شهر سراوان با وزن 74/3، رقیب اول شهر زاهدان محسوب میشود. سایر شهرها در رتبههای بعدی قرار دارند که به ترتیب شهر خاش با وزن 64/3، چابهار با وزن 6/3، ایرانشهر با وزن 24/3 و زابل با وزن 3 هستند.
شکل- 9: اوزان مقایسهای شهرهای بزرگ استان دربرابر شهر زاهدان
ارزیابی تواناییها و قابلیتها براساس نظریة مبتنی بر منابع در این مرحله براساس نظریة مبتنی بر منابع، تواناییها و قابلیتها برمبنای سه مؤلفة نایاببودن، تقلیدناپذیربودن و غیرقابل جایگزینی سنجیده میشود. این مؤلفهها در طیف (خیلی موافق تا خیلی مخالف) سنجیده میشوند. گفتنی است در این مرحله مؤلفة ارزشمندبودن (v) به دلیل اینکه مقایسة فعلی در رابطه با عوامل خارجی نیست، ارزیابی نمیشود. برای ارزیابی هر مؤلفه، پرسشهای زیر مطرح میشود:
شکل- 10: ارزیابی منابع و تواناییها براساس دیدگاه مبتنی بر منابع
سنجش تناسب راهبردی در این مرحله، عوامل خارجی (PESTEL) مؤثر بر پایداری زیستمحیطی شهر مطالعه شد. تحلیل حاضر بهمنظور شناخت فرصتهای موجود و خطراتی که احتمال دارد در هر مجموعه به وجود آید، تأثیرگذار است و محیط را در ابعاد کلان در زمان حال ارزیابی میکند (bloomberg, 2012: 2; Jones and Hill, 2013: 335). در این مرحله با شناخت عوامل خارجی و بیرونی، میزان تأثیرگذاری، میزان پویایی و ایستایی، احتمال افزایش و درجة اضطراریبودن این عوامل ارزیابی میشود.
شکل- 11: عوامل محیطی تأثیرگذار
در گام بعد، میزان تأثیر پشتیبانی و تأثیرپذیری تواناییها و امکانات از عوامل محیطی یا همان تناسب راهبردی ارزیابی میشود. در این قسمت به دلیل حجم زیاد شاخصها، چند نمونه از مقایسات دودویی عوامل (PESTEL) آورده شده است.
شکل- 12: تناسب منابع و تواناییها با اهداف
مرحلة آخر: ترسیم نقشة راهبردی در این مرحله با توجه به تصمیمات و مقایسة مراحل قبل، نقشة راهبردی ترسیم میشود. در نقشة خروجی، رنگهای آبی نشاندهندة قابلیتها و تواناییها و نارنجی نشاندهندة عوامل کلان محیطی است. عواملی که به سمت راست تمایل دارند، نسبتاً باارزش، کمیاب، تقلیدنشدنی، غیرقابل جایگزین و با تناسب راهبردی هستند. اندازة حبابها بیانکنندة درجة تناسب آنها با اهداف است؛ به بیانی اندازة حباب عوامل کلان محیطی درجة اضطرار آنها را به نمایش میگذارد. عواملی که به سمت بالا تمایل دارند، درجة بالاتری از تناسب راهبردی را دارند. بهطور کلی برای هر دو دسته از حبابها که بیانکنندة منابع و تواناییها و همچنین عوامل کلان محیطی است، قرارگیری در سمت راست و بالای نقشه، نشاندهندة بالاترین امتیاز و نمره است.
شکل- 13: نقشة راهبردی پایدار زیستمحیطی شهرهای استان سیستان و بلوچستان
براساس این نقشة راهبردی در بین عوامل ضروری کلان برای پایداری زیستمحیطی شهر زاهدان، میزان مواد زائد تولیدشده در رتبة اول قرار دارد. این مواد از راه آب، هوا و غذا وارد چرخة غذایی تمامی موجودات ساکن کرة زمین میشوند و خطرات جبرانناپذیری را به بار میآورند؛ بنابراین آگاهی از مقررات جدید در ارتباط با مواد زائد کاملاً ضروری است و میباید حداقلهای استاندارد در مدیریت مواد زائد برای پایداری زیستمحیطی مدنظر قرار گیرد. بهصورت کلی با رشد روزافزون جمعیت و گسترش شهرنشینی، دفع مواد زائد به یکی از مشکلات اساسی بشر و بهویژه شهرنشینان تبدیل خواهد شد. به دلیل پیچیدگی و تنوع فعالیتهای روزمرة انسان دیگر نمیتوان فقط به فکر دفع زباله بود؛ بلکه پردازش و بازیافت از ارکان مهم مدیریت مواد زائد جامد است که بدون شک نقش مهمی نیز در چرخة اقتصادی دارد. به نظر میرسد در شرایط کنونی برای مقابله با فعالیتهای غیرمجاز تنها راه ممکن، ایجاد یک سیستم بازیابی مبتنی با اصول علمی متناسب با شرایط حاکم بر شهرها و روستاهاست. از مسائل دیگری که پس از این باید به آن توجه شود، رضایت از دفع زباله و فاضلاب است. این مسائل نیز هنوز در شهر زاهدان بهمثابة یک معضل در شهر و شهرهای اطراف تلقی میشود و در این زمینه توجه و اهتمام ویژة مسئولان را میطلبد. در این بین عوامل کلان محیطی، گسترش استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و حداقل استفاده از انرژیهای فسیلی در سطح شهر در اولویت است. بهبود قوانین بالادستی برای پایداری زیستمحیطی، افزایش اعتبارات برای پاکسازی محیط و بهینهسازی مدیریت پسماند و بازیافت زباله ازجمله عواملی است که در رتبههای بعدی قرار دارند.
نتیجهگیری انسان، عاملی فعال است که همواره با منابع طبیعی و محیطزیست سر و کار دارد و ساختار اکوسیستمهای طبیعی را دستکاری و آنها را به اکوسیستمهای مصنوعی تبدیل کرده است. بهطور کلی فعالیتهایی بهواسطة انسان در پهنة سرزمین انجام میشود و الزامات اکولوژیکی آن موجب میشود هر منطقه درزمینة نوع توسعه با توجه به توانایی، امکانات و محدودیتهای محیطی موجود ارجحیتهای متفاوتی داشته باشد؛ از این رو لازم است ارزیابی توان و اولویتبندی مناطق برای هر نوع توسعه و فعالیت انسانی صورت پذیرد. ارزیابی توان اکولوژیک، روشی مناسب برای استعدادیابی و اولویتبندی متناسب با امکانات هر منطقه است که با بهکارگیری این روش و ارائة اولویتهای فعالیت متناسب با استعدادها و قابلیتهای آن، توسعة پایدار منطقهای تحقق مییابد. از سال 2002 از دیدگاه توسعه، اکوسیستمها به چهار دستة عقبافتاده، سازشیافته، طبیعی و پرورشیافته تقسیمبندی شدهاند. از این نظر هر فضا یا اکوسیستم دربرگیرندة سه بخش ساختار، فرایند و عملکرد است. ساختار، منابع اکولوژیکی اکوسیستم، عملکرد کاربرد یا کاربردی مورد انتظار در اکوسیستم یا فضاست. تبدیل ساختار به عملکرد نیازمند یک فرایند تبدیل (طبیعی، نیمهطبیعی یا انسانساخت) است. ازنظر برآورد توان و ظرفیت اکوسیستمها همان فرایند توسعه محسوب میشود؛ بنابراین اگر در محیط متناسب با توان محیطی بهرهبرداری صورت گیرد، اصل سرمایه (منابع اکولوژیکی) پایدار میماند؛ از این رو در توسعة پایدار، همسازی با طبیعت و رفع محدودیتهای حاکم بر آن و همنواکردن جریانهای توسعه و الگوهای اتخاذشده با آن اهمیت زیادی دارد. متاسوات، تکنیک مدرن برنامهریزی راهبردی به شمار میآید. این تکنیک با دیدگاه سیستماتیک و اجتناب از تصمیمگیریهای ذهنی، نواقص مدل سوات را رفع میکند. رهیافت حاضر مبتنی بر منابع و دیدگاه داخلیخارجی است؛ همچنین مدل متاسوات سعی دارد نشان دهد مقایسه و توسعة پایدار زمانی محقق میشود که مناطق شهری از تواناییها، امکانات و پتانسیلها و ظرفیتهای بینظیر خود به بهترین شکل استفاده کنند. در این پژوهش سعی شده است با استفاده از نرمافزار یادشده منابع، قابلیتها، امکانات، پتانسیلها و ظرفیتهای موجود در شهر زاهدان با توجه به پایداری زیستمحیطی ارزیابی شود. بر این اساس افق زمانی ما برای برنامهریزی سال 1404 تعیین شد؛ سپس منابع و قابلیتهای موجود پایداری زیستمحیطی در شهر زاهدان و سایر شهرهای رقیب شناسایی و شهر زاهدان با دیگر شهرها مقایسه شد. درنهایت نتایج حاصل در قالب نقشة مقایسهای با دو بعد زیستمحیطی و پایداری ارائه شد. نتایج نشان میدهد ازنظر پایداری، شهر چابهار با وزن 63/3، بزرگترین رقیب در منطقه برای شهر مطالعهشده (زاهدان) به شمار میرود و شهر خاش با وزن 5/3 در رتبة دوم قرار میگیرد؛ سایر شهرها به ترتیب ایرانشهر، سراوان و زابل هستند؛ همچنین در بعد زیستمحیطی سراوان با وزن 74/3، بزرگترین رقیب برای شهر مطالعهشده به شمار میرود و شهر خاش با وزن 64/3، چابهار با وزن 6/3، ایرانشهر با وزن 24/3 و زابل با وزن 3، رقبای بعدی برای شهر مطالعهشده هستند؛ درنهایت تناسب استراتژیکی هریک از عوامل تدوین و راهبردهای مطلوب برای توسعة پایدار زیستمحیطی استخراج شد. براساس یافتههای پژوهش در بین عوامل ضروری کلان برای پایداری زیستمحیطی شهر زاهدان، میزان مواد زائد تولیدشده در رتبة اول قرار دارد؛ بنابراین سازمان مدیریت پسماند شهر زاهدان باید از امتیازات و حمایتهای دولتی بهمنظور ایجاد اشتغال و جذب سرمایه درزمینة فناوری برای جمعآوری زباله استفاده کند. بدون شک برای رسیدن به اهداف سازمان به حمایتهای دولتی نیاز است. خرید ماشینآلات مورد نیاز برای جمعآوری زباله و هزینة آموزشهای عمومی برای تفکیک از مبدأ و تهیة بروشور و برنامههای رسانهای در سطح استان سیستان و بلوچستان به درآمد یا حمایت دولت نیاز دارد. بهبود قوانین بالادستی برای پایداری زیستمحیطی، افزایش اعتبارات برای پاکسازی محیط و بهینهسازی مدیریت پسماند و بازیافت زباله از عواملی است که در رتبههای بعدی قرار دارند؛ همچنین در این بین، عوامل کلان محیطی در سطح استان که باید توجه خاصی به آنها شود، گسترش استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و به حداقل رساندن مصرف انرژیهای فسیلی در سطح شهر است. استان سیستان و بلوچستان ازنظر منابع انرژی تجدیدپذیر، گنجینهای از انرژیهای نو و یکی از استثناییترین استانهای کشور است و تابش بسیار خوب نور خورشید، وزش بادهای مستمر در شمال این استان و همچنین موجهای خروشان با ارتفاع چهار متر در سواحل دریای عمان در جنوب این استان، همگی زمینة مناسبی را برای استفاده از انرژیهای نو مهیا کرده است. بادهای ۱۲۰روزه در شمال سیستان همواره در سالهای گذشته در چشم مردم محلی بهمثابة یک عامل مزاحم و سبب انتشار گرد و غبار جلوه کرده است؛ اما اگر توربین تولید برقی در این منطقه برپا شود، با استفاده از این قابلیت، در حالی که افغانستان بهشدت نیازمند تأمین برق و انرژی است، میتوان به ارزآوری دست یافت و برای یکی از مشکلات دیگر این استان یعنی بیکاری به راهحلی مطمئن رسید و در مسیر پایداری زیستمحیطی گامهای مؤثری برداشت. | ||
مراجع | ||
1- ابراهیمزاده، عیسی، کاشفیدوست، دیمن، (1397)، ارزیابی پایداری منطقهای با رویکرد اقتصاد سبز؛ مطالعة موردی: استان آذربایجان غربی، جغرافیا و آمایش شهری منطقهای، شمارة 27، زاهدان، 1- 18. 2- ابراهیمزاده، عیسی، مجیری اردکانی، عبدالرضا، (1385)، ارزیابی کاربری اراضی شهری اردکان، مجلة جغرافیا و توسعه، دورة 7، شمارة 4، زاهدان، 43- 68. 3- بحرینی، سید حسین، (1376)، شهرسازی و توسعة پایدار، مجلة رهیافت، دورة 7، شمارة 17، تهران، 28- 39. 4- بدری، سید علی، رضوانی، محمدرضا، لرابی، ذبیحالله، ملکان، احمد، (1394)، متاسوات، ابزاری استراتژیک برای برنامهریزی گردشگری پایدار؛ مورد مطالعه: روستای مغیان، مجلة برنامهریزی و توسعة گردشگری، سال 4، شمارة 13، مازندران، 29- 50. 5- طالشی، مصطفی، رستمی، شاهبختی، علیاکبری، اسماعیل، وجدانی ، حمیدرضا، (1398)، تبیین عوامل مؤثر بنیادی بر تحولات کاربری اراضی با رویکرد بومشناسی سیاسی؛ مطالعة موردی: شهرستان همدان، برنامهریزی توسعة کالبدی، دورة 6، شمارة 2، تهران، 95- 110. 6- Agarwal, Ravi, Grassl, Wolfgang, Pahl, Joy, (2012). Meta-SWOT: introducing a new strategic planning tool, journal of business strategy, 33, 12- 21.
7- Akio, Tokuda, (2005). The Critical Assessment of the Resource-Based View of Strategic Management, International Affairs, 3, 125- 150.
8- Berke, hilip, Conroy, Maria Manta, (2000). Are we planning for sustainable development?, American Planning Association. Journal of the American Planning Association, Winter 2000, 66, 1, ABI/INFORM Global, 21- 33.
9- Bloomberg, (2012). SWOT, PESTEL, Porter’s 5 Forces and Value Chain, 1- 16. http://cfcdn.ivoryresearch.com/wp-content/uploads/2013/04/Bloomberg-Business-sample1.pdf.
10- Diamantini, C., Zanon, B., (2000). Planning the urban sustainable development the case of the plan for the province of Trenton, Italy, Environmental Impact Assessment.Rev. Vol 20.
11- Elkin, Maclaren, D., Hillman, M., (2001). Reviving the city: towards sustainable urban development. Friends
12- Emanuel, K., (2007). Comment on "Sea surface temperatures and tropical cyclones in the Atlantic basin" by Patrick J. Michaels, Paul C. Knappenberger, and Robert E. Davis, Geophys. Res. Lett., 34, doi: 10.1029/2006GL026942.
13- George, Clive, Kirkpatrick, Colin, (2003). "A Methodology for Assessing the Effectiveness of National Sustainable Development Strategies", Impact Assessment Research Centre (IARC) Working Papers 30582, University of Manchester, Institute for Development Policy and Management (IDPM).
14- Gillespie, A., (2007). Foundations of Economics - Additional chapter on Business, Oxford University Press.
15- Gunlley, S., (2007). Mapping sustainable development as a contested concept, Local Environment 12 (3), 259- 278. 16- Hosam, K., El Ghorab, Heidi, I., A., Shalaby, (2016). "Eco and Green cities as new approaches for planning and developing cities in Egypt", Alexandria Engineering Journal, 495- 503.
17- Hosseinzadeh, SR., (2004). Environmental crises in Metropolises of Iran, Sustainable city book, Wit Press, England.
18- Isoherranen, V., (2012). Strategic analysis frameworks for strategic orientation and focus, University of Oulu, Oulu.
19- Jones, G., Hill, C., (2013). “Strategic Management Theory: An Integrated Approach”.
20- Kabisch, Nadja, Michael Strohbach, Dagmar Haase, Jakub Kronenberg, (2016). Urban green space availability in European cities, Journal of Ecological Indicators 70 (11), 586- 596, https://doi.org/10.1016/j.ecolind.2016.02.029.
21- Orenstein, Daniel E., Shach-Pinsley, Dalit, (2017). "A Comparative Framework for Assessing Sustainability Initiatives at the Regional Scale", World Development, Elsevier, Vol 98 (C), pages 245- 256.
22- Rotmans, J., Kemp, R., van Asselt, M.B.A.‚ Geels, F.W.‚ Verbong, G., Molendijk, K., (2000). Transitions &Transition Management: the case of an emission-poor energy supply, Maastricht: ICIS (International Centre forIntegrative Studies).
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,213 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 698 |