تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,652 |
تعداد مقالات | 13,423 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,846,685 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,142,165 |
مقایسۀ میزان نارضایتی جوانان از ارتباط با پدر و مادر و نقش این نارضایتی در پیشبینی گرایش آنان به انحرافات اجتماعی (فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های راهبردی مسائل اجتماعی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 9، شماره 3 - شماره پیاپی 30، مهر 1399، صفحه 129-160 اصل مقاله (1.14 M) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/srspi.2020.122420.1529 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سید مهدی متولیان* 1؛ فریماه دوکوشکانی2؛ سلیمان یحیی زاده جلودار1 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار، گروه آموزش و اشتغال زنان، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استادیار، دپارتمان رفتارشناسی خانواده، گروه پژوهشی مطالعات محیط و انسان، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر، سه انحراف اجتماعی است که در همۀ جوامع وجود دارد. هدف این پژوهش، بررسی میزان این انحرافات، بررسی میزان نارضایتی جوانان از والدین، مقایسۀ نارضایتی جوانان از پدر و مادر و پیشبینی میزان تأثیر نارضایتی پدر و مادر بر سه انحراف مذکور است. جامعۀ آماری این پژوهش پیمایشی، کل دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه مازندران و نمونۀ آماری، 395 نفر است. ابزار سنجش نیز مقیاس میزان گرایش به انحراف (رجبی، 1394) و مقیاس فارسی نگرش فرزند به پدر و مادر (هودسن، 1992) است. بررسی نتایج نشان داد بین پسران و دختران در میزان گرایش جوانان به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر، تفاوت آماری معنیداری وجود دارد. بین میزان نارضایتی از پدر با میزان گرایش دانشجویان به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر، رابطۀ معنیداری وجود دارد. همچنین بین میزان نارضایتی از مادر با میزان گرایش دانشجویان به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر، رابطۀ معنیداری وجود دارد. نارضایتی از مادر، بیشتر از نارضایتی از پدر در گرایش فرزندان به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر، قدرت پیشبینی دارد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
انحراف؛ فرار از خانه؛ انحراف جنسی؛ اعتیاد به مواد مخدر؛ نارضایتی از پدر و مادر | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه و بیان مسئله انحراف اجتماعی،[1] پدیدهای است که همواره در طول تاریخ بشر و به میزان کم یا زیاد در همه جوامع وجود داشته است. میزان انحراف اجتماعی را نمیتوان به صفر رساند؛ اما همه میکوشند از میزان آن کاسته شود. انحراف اجتماعی، ازجمله مفاهیمی است که صاحبنظران در تعریف واحدی از آن توافق ندارند و تعاریف گوناگونی برای آن را ذکر کردهاند (هزارجریبی و صفری شالی، 1389: 44) و (Krohn, Lizotte and Hall, 2009: 106). گروهی، انحراف[2] را داشتن رفتارها، ارزشها، نگرشها، سبکها و انتخابهای زندگی متفاوت با افراد جامعه (Franzese, 2009: 6) و گروهی نیز آن را نقض قوانین و هنجارهای مطلوب جامعه میدانند (Anderson and Taylor, 2008: 166). در تعریفی کلی، انحراف را میتوان عمل یا رفتاری دانست که هنجارهای رسمی و غیررسمی را زیر پا بگذارد (Macionis, John and Gerber, 2010)؛ اما باید توجه داشت تا حدی از انحراف، که به آن انحراف طبیعی گفته میشود، در همۀ جوامع، پذیرفتنی است (ستوده، 1393: 38) و جامعه آن انحراف کم را نادیده میگیرد؛ اما اگر انحراف از حدی عبور کند، جامعه به آن حساس میشود و برای جلوگیری از آن، اهرمهای مختلف را به کار میگیرد؛ بنابراین، منظور از انحراف اجتماعی، همان رفتارهایی است که جامعه آن را نادیده نمیگیرد. بهعلت تعاریف مختلف و تنوع انحرافات اجتماعی، تعیین میزان دقیق آن امکانپذیر نیست (هاشمی، فاطمی امین و فولادی، 1389: 3)؛ با این حال، پژوهشها نشان میدهد آمار انحرافات اجتماعی در کشور ما زیاد است. در این رابطه، معاون قوۀ قضاییه، با اعلام رتبۀ پنجم سرانۀ پروندههای کیفری برای ایران در میان 28 کشور، میزان پروندههای قضایی کشور را ششهزار و هفتصد و نود و پنج مورد بهازای صدهزار نفر گزارش کرده است (شهریاری، 1396). وزیر دادگستری نیز میزان پروندههای ورودی به مراکز قضایی را در سال 95، حدود یازدهمیلیون اعلام کرده است (پورمحمدی، 1396: 1). کمیسیون قضایی مجلس نیز پروندههای قضایی کشور را دو برابر استاندارد جهانی اعلام کرده است (طباطبایی نایینی، 1395). براساس گزارشی دیگر، ایران با جمعیت 80 میلیونی، 15 میلیون پروندۀ قضایی و 2000 عنوان مجرمانه دارد؛ اما کشور هند با بیشتر از یکمیلیارد جمعیت، دومیلیون پروندۀ قضایی و 800 عنوان مجرمانه دارد (شیخالاسلامی، 1394: 1). این گزارشها بدون تفکیک انحراف در بین گروههای سنی مختلف است و میزان زیاد انحراف اجتماعی را در بین گروههای سنی مختلف نشان میدهد. در این بین، انحرافات جوانان مهمتر است؛ زیرا هم میزان انحراف در بین جوانان (ساعدی، هاشمی و عابدی، 1392: 72؛ فاطمی و همکاران، 1395: 36) و هم امکان سرایت آن به دیگران بیشتر است و هم این نگرانی وجود دارد که این رفتار انحرافی در جوانان، بهخصوص دانشجویان بهعنوان آیندهسازان کشور، در مسیر کشورداری آنان نیز استمرار پیدا کند. ازجمله انحرافاتی که در بین جوانان و دانشجویان وجود دارد، میتوان سه انحراف فرار از خانه[3] (علیوردینیا، خوشفر و اسدی، 1390)، انحراف جنسی[4] (Laws and O'Donohue, 2008) و اعتیاد[5] را نام برد (هاشمی، فاطمی امین و فولادی، 1389: 3) که بعضی از جوانان، همزمان دچار هر سه نوع از این انحرافات نیز میشوند (لاریجانی و میرحسینی، 1398: 52). بهعلت محرمانهبودن آمارهای انحرافات اجتماعی (پورجبلی و قنبری، 1397: 112) یا بهعلت حفظ آبروی افراد (پناغی، 1390: 15)، آمار انحرافات فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد، بهطور دقیق موجود نیست (پورجبلی و قنبری، 1397: 112)؛ با این حال، با مراجعه به برخی گزارشها و پژوهشها میتوان تا حدودی از میزان آن آگاه شد. میزان فرار از خانه در سال 1378 برای مردان و زنان، 17/4درصد در صدهزار نفر بوده است که در سال 1379 فقط برای زنان به 15/6درصد در صدهزار نفر رسید (بخارایی، 1386: 310). همچنین آمار 143 دختر فراری از منزل در شهرهای تهران و مشهد ثبت شده است (هاشمی، فاطمی امین و فولادی، 1389: 143). علاوه بر این، از 31 مرکز خانۀ سلامت در کشور، مشخص شد سالانه، 500 دختر فراری پذیرش میشوند. گزارش دیگری نیز نشان میدهد با توجه به ورود و خروج دختران فراری در مراکز بهزیستی، بهطور لحظهای، حدود 150 دختر در مراکز نگهداری از دختران فراری حضور دارند (مسعودی، 1395). براساس دو مطالعۀ دیگر در مازندران، در 9 ماه اول سال 1397، تعداد 39 مورد فرار از خانه گزارش شده است (معاون بهزیستی مازندران، 1397) و در یک دورۀ زمانی پنجساله نیز مشخص شد میزان دختران فراری در این استان، 90 درصد رشد داشته است (ساداتی، 1397). در استان گیلان نیز بهعنوان یکی از پنج استان اول در میزان فرار از خانه، هر 10 سال، آمار فرار از خانه افزایش مییابد (علیزاده، 1398). این گزارشها سن افرادی را که از خانه فرار میکنند، بین 15 تا 20 سال ذکر کردهاند (اسدبیگی، 1396) که مربوط به پیش از دانشجویی و یا دوران دانشجویی است. برخی پژوهشگران نیز در بررسیهای خود، دربارۀ موضوع فرار از خانه، میزان گرایش افراد را به فرار از خانه بررسی کردهاند. در این مورد، براساس پژوهشی، 31 درصد از پاسخگویان، گرایش زیاد و متوسط به فرار از خانه را گزارش دادهاند (علیوردینیا، خوشفر و اسدی، 1390: 38). در پژوهش دیگری نیز در بین دختران در زنجان، 73 درصد پاسخگویان، گرایش متوسط به فرار از خانه و 26 درصد، گرایش زیاد به فرار از خانه را گزارش دادهاند (پورجبلی و قنبری، 1397: 117). علاوه بر این، بررسیها نشان میدهد 30 درصد جوانان در شش شهر بزرگ کشور، زندگی مجردی دارند (نظری، 1396) که نشاندهندۀ تمایل آنان به دوری از خانواده است. باید به این موضوع توجه داشت که برخی از زندگیهای مجردی، بهعلت دوری اجباری از خانواده به سبب اشتغال و تحصیل است؛ ولی اشتغال و تحصیل، همۀ علت این نوع زندگی نیست؛ زیرا گزارشهای دیگر نشان میدهد برخی ازدواجهای جوانان، برای فرار از خانۀ پدری و رهایی از مشکلات آنان در خانواده انجام میشود (مرقاتی، 1393). دربارۀ میزان انحراف جنسی نیز باید اشاره کرد که بخارایی (1386: 309) به نقل از دفتر امور اجتماعی وزارت کشور، میزان جرائم جنسی را در سال 1381 برابر با 54 در صدهزار نفر اعلام کرد. براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نیز 3/74 درصد از دانشآموزان دورۀ متوسطه، یعنی پیش از دوران دانشجویی، رابطۀ جنسی غیرمجاز با جنس مخالف و 5/17 درصد نیز روابط همجنسگرایی دارند. همین گزارش میافزاید، بیشتر روسپیها از زنان متأهل هستند و 11 درصد از روسپیگری با اطلاع شوهر انجام میشود. همچنین، ارتباط جنسی پیش از دانشگاه پسران و دختران نسبت به سی سال قبل، سه برابر شده است (تابناک، 1393). فرماندۀ نیروی انتظامی نیز گزارش داده است در سال 1390، حدود 900 پروندۀ تجاوز ثبت شده است که از این میان، 40 درصد تجاوز به زنان و 60 درصد تجاوز به مردان (معمولاً علیه افراد زیر 15 سال) بوده است (اقلیما، 1391). پژوهش دیگری نیز انحراف جنسی را شایعترین انحرافات میداند و به وجود این انحراف در بین دانشجویان اشاره میکند (نارویی، امیرعاجلو و ارجمند، 1398). علیوردینیا و یونسی (1394: 55) نیز در پژوهشی، 74 درصد انحراف کم، 20 درصد انحراف متوسط و 4 درصد انحراف زیاد انواع انحرافات (ازجمله جنسی) را در بین دانشجویان گزارش دادهاند. همچنین، میزان زیاد طلاق در کشور و نقش آن بر انحراف جنسی (دهقانی تفتی، محمدی و حقیقیان، 1398: 98) نیز نشانهای از زیاد بودن انحراف جنسی است. علاوه بر این، کارشناسان نیز آمار رفتار انحراف جنسی را بیشتر از آمارهای رسمی میدانند (اقلیما، 1391). در تأیید این موضوع و وجود ابهام در گزارشهای ناقص از رفتار انحرافی جنسی، میتوان به این نکته اشاره کرد که با اینکه گزارشها به وجود انواع مزاحمتهای جنسی در کشور اشاره دارد (جهانی دولتآباد، 1398: 17)، مدیران وزارت بهداشت اعلام کردهاند که آماری از میزان آزار جنسی در محیط کار نداریم (گزارش ایرنا، 1396). گزارشهای انحراف جنسی، برای سنین مختلف ازجمله جوانان بهطور تفکیکشده موجود نیست؛ اما گفتنی است بیشتر انحرافات جنسی مربوط به جوانان است؛ زیرا تمایلات جنسی در این سنین در اوج قرار دارد. میزان اعتیاد نیز بهعنوان یک انحراف اجتماعی و عامل تهدیدکنندۀ جوامع انسانی (پدریان جونی، وحیدا و اسماعیلی، 1398: 106) در حال افزایش است. گزارشها نشاندهندۀ میزان زیاد این معضل در سطح جهان است. بهگونهای که گزارشها نشان میدهد 275 میلیون نفر در سال 2016 حداقل یکبار مواد مخدر استفاده کردهاند (United Nation Office on Drugs and Crime, 2018: 7). در ایران نیز براساس گزارش دبیر کل مبارزه با مواد مخدر کشور، تعداد دومیلیون و هشتصدهزار معتاد مصرفکننده وجود دارد که 10 میلیون خانوار را درگیر موضوع اعتیاد کرده است (مؤمنی، 1397). این معضل در کشور به حدی اهمیت یافته است که همسو با مبارزه با آن از سال 1357 تا سال 1397، تعداد 3815 نفر از مأموران، جان خود را از دست دادهاند (ستاد مبارزه با مواد مخدر، 1398). در بین جوانان و دانشجویان نیز آمار اعتیاد بهصورت متفاوت گزارش شده است. از یکسو، گزارشها نشاندهندۀ مصرف حشیش در بین40 درصد دانشجویان است (ابراهیمی، 1396) و از سوی دیگر، کردمیرزا و آزاد اسکندری (1382) در پژوهش خود گزارش دادند که 16 درصد دانشجویان هنر، 9 درصد دانشجویان علوم انسانی، 6 درصد دانشجویان رشتههای فنی و 5 درصد دانشجویان رشتۀ پزشکی، گرفتار اعتیاد هستند. در گزارش مرجائی و غلامرضاکاشی (1396: 195) نیز گرایش به مواد مخدر در بین دانشجویان بومی، 22 درصد و غیربومی، 24 درصد اعلام شده است. در این رابطه، گزارش دیگری نشاندهندۀ اعتیاد 2/6 درصد دانشجویان به مواد مخدر است (حاجبی، 1395). براساس گزارش معاون فرهنگی و دانشجویی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، آمار معتادان در بین دانشجویان پزشکی 11520 نفر است (داوودی فراهانی، 1394). وزیر علوم نیز میزان اعتیاد در بین دانشجویان را 4درصد و کمتر از میانگین اعتیاد در جامعه میداند (غلامی، 1398)؛ با این حال، وزارت علوم تأیید میکند که در آمار اعتیاد دانشجویان، اختلاف نظر وجود دارد؛ زیرا دادهها نشاندهندۀ اعتیاد 2 تا 3 درصدی دانشجویان است؛ در صورتی که ستاد مبارزه با مواد مخدر، آمار دانشجویان معتاد را 7/4 درصد اعلام کرده است (وزارت علوم، 1398). با وجود این اختلاف نظرها، آنچه مهم است، وجود اعتیاد در بین جوانان، بهخصوص دانشجویان است که باید بررسی شود. با توجه به روند افزایشی آمار انحرافات اجتماعی در جامعه (شمسالدینی و جمنی، 1396: 96)، زیاد بودن آن در بین جوانان (ساعدی، هاشمی و عابدی، 1392: 72؛ فاطمی و همکاران، 1395: 36)، کمبودن مطالعه در این زمینه (ساعدی، هاشمی و عابدی، 1392: 72 و 75 و 76) و پیامدهای منفی مستقیم و غیرمستقیم انحرافات اجتماعی و به خطر انداختن امنیت فرد، خانواده و جامعه، مطالعۀ بیشتر دربارۀ اعتیاد جوانان و دانشجویان ضرورت دارد. در این میان، نقش خانواده در حفظ فرزندان از انحرافات، مهم است. به قول پییر بوردیو[6] خانواده، مکان اعتماد[7] و اعطا[8]ست که در آن، فعالیتهایی همچون مواظبتکردن، لطف و محبتکردن انجام میشود (بخارایی، 1386: 490-491) و فرایند اجتماعیشدن[9] اتفاق میافتد و والدین با برقراری ارتباط خوب با فرزندان، به آنان میآموزند که از هنجارها پیروی و از انحرافات دوری کنند. با این حال، بخارایی به نقل از شیخی گزارش میدهد که خانوادههای زیادی هستند که این توانایی را ندارند و در مواردی به دلایلی همچون تنش و نزاع در خانواده، نبودن نظارت، نارضایتی فرزندان از والدین و برخورد بین والدین و فرزندان (1386: 493)، خانواده، خود عامل انحراف فرزندان میشود. دربارۀ نارضایتی فرزندان از والدین، پژوهشها نشان میدهد 5/23 درصد از دانشجویان در حد زیادی با والدین در تعارض هستند (معیدفر و صبوری خسروشاهی، 1390: 67) و ایران، بهعنوان کشوری در حال توسعه، با اختلال در روابط والدینی و عاطفی مواجه است (یامینپور، 1389: 80) که این مشکل، گریز از خانه را در کشور افزایش داده است. با توجه به گزارشهای بیانشده از میزان زیاد انحراف اجتماعی در کشور، بهویژه در بین جوانان و با توجه به وجود تعارض بین جوانان و والدین در خانوادهها و نقش خانواده در مراقبت از فرزندان در برابر انحراف، هدف پژوهش حاضر این است که ضمن مقایسۀ میزان نارضایتی جوانان دختر و پسر از ارتباط با پدر و مادر خود، نقش این نارضایتی را در پیشبینی گرایش آنان به انحرافات اجتماعی فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد بررسی کند.
پیشینه و مبانی نظری پژوهشگران، همواره از زمانهای گذشته، مسائل مربوط به انحرافات جوانان را بررسی کردهاند و به قول سندرز[10] حداقل هزار سال است که این موضوع، دغدغۀ جوامع مختلف است (Shoemaker, 2009: 419). در این رابطه، پژوهشهای انجامشده در خارج از کشور نشان میدهد خانواده و بهخصوص رفتار والدین با فرزندان، با رفتار انحرافی فرزندان، ارتباط مستقیم و غیرمستقیم دارد (Dassi, 2000: 432; Carlson, 2012: 41; Shukla, 2018: 504; Holliday, Edelen and Tucker, 2017). براساس این پژوهشها، فرزندانی که والدین، آنها را کنترل میکنند، گرایش کمتری به انحراف دارند. همچنین، فرزندان طلاق نسبت به فرزندانی که با والدین زندگی میکنند، بیشتر در معرض انحراف اجتماعی قرار دارند (Ahangaran and Dehpahlavani, 2014: 86). در پژوهشی دیگر بین جوانان 17 تا 24ساله برای شناخت نقش نظارت والدین بر جوانان، مشخص شد نظارت اولیه و حمایت مداوم والدین، انحراف کمتر فرزندان را در بزرگسالی به همراه دارد (Johnsonet al., 2011: 1). دربارۀ فرار از خانه نیز گزارشها نشان میدهد افزایش آزار و اذیت جوانان در خانواده، بر فرار از خانه تأثیر دارد (Radu, 2019: 45). پژوهش دیگری نیز نشان داد فرزندانی که کمتر از حمایت خانواده برخوردار هستند، بیشتر در معرض انحراف فرار از خانه قرار دارند و فرار از خانه در بین جوانان 21ساله باعث وابستگی بیشتر آنان به مواد مخدر میشود (Tucker, Edelen, Ellickson, Klein, 2011: 507). دربارۀ انحراف جنسی نیز پژوهشی (Pfuetze, 2014: 1) بین افراد 18 سال و بالاتر انجام شد که نشان داد بین نگاه منفی به تمایلات جنسی، صحبت کمتر دربارۀ سکس و آشکارکردن بیشتر تحریکات جنسی در خانوادۀ پدری با انحراف جنسی فرد، رابطه وجود دارد. دربارۀ اعتیاد نیز پژوهشی بین 929 نفر از دختران دانشجوی 18 تا 26سال در امریکا انجام شد. نتایج نشان داد تضاد بین والدین و فرزندان بر میزان گرایش فرزندان به اعتیاد تأثیر دارد (Tarantino et al., 2015: 303). پژوهشهای انجامشده در داخل کشور نیز نشان میدهد خانواده، نقش مهمی در میزان انحراف فرزندان دارد (یامینپور، 1389: 80؛ نظری، 1394: 114). پژوهشهای گذشته در بررسی علل خانوادگی انحرافات، بیشتر به عواملی همچون ازهمپاشیدگی خانواده (فولادی، 1384: 35)، نابسامانی خانوادگی (علیاکبرپور و راد، 1394: 21)، تبادل محبت و عاطفه در خانواده (پیرزاده و همکاران، 1394: 21)، تضاد والدین، نداشتن دلبستگی به خانواده (پورسینا و همکاران، 1397: 151)، نوع فرزندپروری (مرادی امین و گنجینیک، 1395: 133)، نوع ارتباط والدین و فرزند (علیزاده، 1380: 96-97)، روابط عاطفی ضعیف خانواده (یحییزاده، 1388: 123) و احساس تنهایی در خانواده (کلانتر هرمزی و کانی سانانی، 1394: 48) توجه کردهاند و به رابطۀ سه انحراف فرار از خانه، جنسی و اعتیاد با نارضایتی جوانان از پدر و مادر، توجه کمتری شده است. دربارۀ فرار از خانه، اردلان، سیدان و ذوالفقاری (1387: 255) در گزارش خود، بدسرپرستی، آزار و غفلت والدین را عامل فرار دختران از خانه بیان کردهاند. بلالی، خانمحمدی و هوشمندی یاور (1393: 125) نیز در پژوهش خود در بین دختران فراری با میانگین سنی 17سال در شهر همدان، تحقیر، ناسازگاری و بیتوجهی والدین را ازجمله علل فرار دختران گزارش دادند. دربارۀ انحراف جنسی نیز پژوهشها (خلجآبادی فراهانی و مهریار، 1389: 459) نشان میدهد فرزندان با والدین تحصیلکرده و نگرش غیرسنتی و روش تربیتی سهلگیرانه، گرایش بیشتری به انحراف جنسی دارند. همچنین، فرزندان در خانوادههایی با محیط نامساعد خانوادگی و ارتباط اندک والد-فرزندی نیز گرایش بیشتری به انحراف جنسی دارند. پژوهش زارع شاهآبادی و سلیمانی (1391: 339) نیز در بین دانشجویان نشان میدهد خانواده و کمبودهای عاطفی ناشی از مشکلات خانواده در گرایش جوانان به انحراف جنسی نقش دارد. دربارۀ نقش خانواده در اعتیاد جوانان نیز رضایی، اسلامی و مهدیپور خراسانی (1393: 27) در پژوهش خود در بین جوانان ورامین گزارش دادند اعتیاد و اختلاف والدین و میزان کنترل آنها بر فرزندان با میزان گرایش آنان به مواد مخدر رابطه دارد. صالحی و حاجیزاده (1390: 99) نیز در پژوهش خود در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور، نامناسببودن محیط خانواده و عوامل خانوادگی را مهمترین عامل گرایش دانشجویان به مواد مخدر بیان کردند. در تبیین علل انحرافات جوانان، نظریههای مختلفی در روانشناسی و جامعهشناسی بیان شده است. دورکیم [11] از مفهوم آنومی[12] یا بیهنجاری استفاده میکند و معتقد است با از بین رفتن هنجارهای جامعه، زمینۀ انحراف به وجود میآید. مرتن[13] نیز با نظریۀ فشارهای ساختاری[14] بیان میکند که وجود مشکل در اهداف و وسایل رسیدن به هدف در جامعه، علت انحراف است. هیرشی[15] نیز علت انحراف را ضعف ارتباط میان جامعه و فرد میداند. نظریۀ کنترل اجتماعی[16] نیز نبود کنترل درونی و بیرونی را عامل انحراف ذکر میکند و نظریۀ خردهفرهنگ[17] نیز علت انحراف را ناشی از خردهفرهنگها میداند (ستوده، 1393: 128-139). در تبیین نقش خانواده و والدین در انحراف جوانان و برای چهارچوب نظری پژوهش، از دیدگاه دلبستگی[18] بهره برده شده است. بالبی[19] در سال 1988، نظام دلبستگی را یکی از پنج منشأ انگیزش در رفتارها، در کنار چهار نظام دیگر (اکتشاف[20]، فرزندپروری[21]، سکس[22] و خوراک[23]) میداند که هر کدام، کارکرد زیستی ممتازی ارائه میدهد. در این میان، نظام دلبستگی باعث احساس محافظت در افراد میشود (Demick and Andreoletti, 2003: 372). بهطور خلاصه، دلبستگی، گرایش فرد به رسیدن به یک نفر برای دستیافتن به احساس امنیت است. در این رابطه، بالبی اعتقاد دارد والدین خوب، منبع امنیت برای فرزندان هستند؛ به صورتی که هرگاه فرزند نزد والدین میآید، اطمینان دارد والدین، او را با آغوش باز میپذیرند و نیازهای جسمی، روحی و اجتماعی او را تأمین میکنند و به او آرامش میدهند. براساس نظریۀ دلبستگی، ناتوانی فرزندان در برقراری مناسبات و مبادلات اعتمادآمیز با دیگران (ازجمله والدین)، گاهی بهصورت انحراف و جرم بروز میکند (حسنی و سهرابی، 1384: 125و 127)؛ به عبارت دیگر، دلبستگی به رابطۀ فرد با دیگران اشاره دارد که در این رابطه، والدین مهمتر از دیگران هستند و هرچه فرد، رابطه و دلبستگی بیشتری به والدین داشته باشد، امکان روی آوردن وی به انحراف کمتر است (احمدی و معینی، 1394: 1)؛ زیرا این دلبستگی، مشکلات احتمالی فرزندان، مانند سرخوردگی، تنهایی، مشکلات مختلف روحی روانی و حتی مالی را کنترل و جبران میکند تا به انحرافات اجتماعی منجر نشود. براساس دیدگاه دلبستگی، حمایت یا طرد والدین بر میزان انحراف فرزندان نقش دارد. پدر و مادر، مهمترین منبع ارتباطی انسانها هستند و مادر اولین موجودی است که هر فرد با آن رابطه برقرار میکند و با ارائۀ خدمات به فرزند خود، احساس خوبی برایش فراهم میکند. در مرحلۀ بعد، پدر وارد تعامل میشود. اهمیت پدر و مادر در این است که پدر و مادر شدن، وظیفهای است که امکان برگشتدادن آن نیست و نمیتوان مانند شغل و حتی همسر، آن را رها کرد؛ بنابراین، آنان نقش مهمی در رفتار آیندۀ فرزند دارند. اگر این منبع ارتباطی به هر علتی بهصورت نارضایتی از والدین ظاهر شود، میتواند باعث خطرات زیادی، ازجمله انحراف فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد شود. براساس این دیدگاه، مدل پژوهش حاضر تهیه شده است:
شکل 1- مدل تحقیق علل گرایش به انحرافات اجتماعی در جوانان در تحقیق حاضر بر اساس دیدگاه دلبستگی Fig 1- Research model on the causes of tendency to social deviation among the youths in the present study based on the attachment perspective
براساس این مدل، شش پرسش پژوهش مطرح میشود: 1. میزان گرایش جوانان به انحراف فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر چقدر است؟ 2. میزان نارضایتی جوانان از ارتباط با پدر و مادر چقدر است؟ 3. آیا تفاوت آماری معنیداری بین میزان نارضایتی پسران و دختران از پدر و مادر وجود دارد؟ 4. آیا تفاوت آماری معنیداری بین میزان گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد در بین پسران و دختران وجود دارد؟ 5. آیا رابطۀ معنیداری بین میزان نارضایتی از پدر و میزان گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد وجود دارد؟ 6. آیا رابطۀ معنیداری بین میزان نارضایتی از مادر و میزان گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد وجود دارد؟ 7. نارضایتی از پدر، قدرت پیشبینیکنندگی بیشتری برای گرایش فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد در بین جوانان دارد یا نارضایتی از مادر؟
روش پژوهش پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. نوع پژوهش، کمّی و روش آن، پیمایشی مقطعی است. جامعۀ آماری پژوهش همبستگی حاضر، کل دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه مازندران به تعداد 8633 نفر است (دانشگاه مازندران، 1398). براساس جدول نمونهگیری استاندارد (Krejcie and Morgan, 1970) تعداد 384 نفر نمونه لازم است که برای اطمینان از بازگشت این تعداد پرسشنامه، 400 پرسشنامه در بین دانشجویان توزیع شد. این دانشجویان از 10 دانشکده بودند که به شیوۀ نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. پس از جمعآوری، پاسخگویان، 395 پرسشنامه را تکمیل کردند و به پژوهشگر تحویل دادند و بقیه بهعلت ناقصبودن کنار گذاشته شد. مراحل جمعآوری دادهها به این صورت انجام شد که پس از انتخاب تعداد کلاسها بهعنوان خوشه از هر دانشکده بهصورت تصادفی (با توجه به تعداد دانشجویان هر دانشکده، از هر دانشکده یک تا سه کلاس انتخاب شد)، پژوهشگر با حضور در کلاس، ضمن توضیح اهداف پژوهش، از دانشجویان مایل به همکاری خواست پرسشنامهها را تکمیل کنند و تحویل دهند. مشاهده نشد که دانشجویی همکاری نکند.
متغیرهای پژوهش و ابزار اندازهگیری انحراف فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد برای اندازهگیری میزان گرایش به سه انحرافات اجتماعی فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر، از مقیاس پیشنهادی رجبی (1394) استفاده شد که روایی و پایایی آن تأیید شده است. این مقیاس، 15 عبارت دارد که گرایش افراد را به سه انحراف فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر میسنجد. پاسخگویان با یک طیف 5 گزینهای از خیلی مخالفم تا خیلی موافقم به هر عبارت پاسخ میدهند. جمع نمرات کسبشده، میزان گرایش آنان را به هر انحراف نشان میدهد.
نارضایتی از پدر و مادر برای اندازهگیری میزان ارتباط فرزند با پدر و مادر، از مقیاس «نگرش فرزند به پدر و مادر» والتر دبیلیو هودسن[24] (1992) استفاده شد. این مقیاس را پژوهشگرانی همچون خادمی، علیاکبری و سلمانپور (1397) و سجادی و همکاران (1394) در داخل کشور تأیید و استفاده کردهاند. این مقیاس، 50 عبارت دارد که 25 عبارت برای سنجش نگرش فرزند به پدر و 25 عبارت برای سنجش نگرش فرزند به مادر در نظر گرفته شده است. پاسخگویان برای هر عبارت (مانند مادرم مرا عصبانی میکند) باید یکی از 7 گزینۀ هیچوقت، خیلی بهندرت، کمی اوقات، بعضی اوقات، خیلی از اوقات، بیشتر اوقات و همیشه را انتخاب کنند. مجموع نمرات بهدستآمده از 25 عبارت، نگرش فرزند به پدر یا مادر او را نشان میدهد. دادهها پس از جمعآوری، با نرمافزار SPSS و با آزمون همبستگی و رگرسیون، تحلیل و گزارش شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS، دادهها ابتدا توصیف و سپس با استفاده از آزمونهای پیرسون و تی تست همبستگی و تفاوتها گزارش و سرانجام با رگرسیون عوامل پیشبینیکنندۀ انحرافات اجتماعی گزارش شد.
روایی و پایایی عدد آلفای کرونباخ برای مقیاس اندازهگیری میزان نارضایتی از مادر، 94/0 و برای مقیاس نارضایتی از پدر، 95/0 است. این اعداد نشان داد این دو مقیاس، پایایی[25] عالیای دارند. علاوه بر این، عدد آلفای کرونباخ برای مقیاس گرایش به فرار از خانه، 70/0؛ برای مقیاس گرایش به انحراف جنسی، 76/0 و برای مقیاس گرایش به مواد مخدر (با حذف یک عبارت) 70/0 به دست آمد که نشاندهندۀ پایایی مطلوب است. علاوه بر این، با توجه با اینکه از مقیاسهای استاندارد برای سنجش متغیرها استفاده شد، روایی[26] مقیاسها را پژوهشگران تأیید کردند.
نتایج توصیف دادهها از مجموع 395 نفر از پاسخگویان، 69 نفر (5/17 درصد) پسر و 318 نفر (5/80درصد) دختر هستند. این پاسخگویان در رشتههای فلسفه، فقه و حقوق، الهیات، علوم قرآنی و حدیث، صنایع دستی، هنر، شهرسازی، معماری، فیزیک، اقتصاد، علوم تربیتی، مدیریت، حسابداری، شیمی، آمار و روانشناسی مشغول به تحصیل بودند. توصیف بیشتر متغیرهای پژوهش در ذیل میآید. پرسش اول پژوهش: میزان گرایش جوانان به انحراف فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر چقدر است؟
جدول 1- نمرۀ میانگین و انحراف معیار گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد در بین پاسخگویان (395 نفر) Table 1- Mean score and standard deviation of tendencies to run away from home, sexual deviation, and addiction among respondents (N=395)
براساس جدول شمارۀ 1، نمرۀ میانگین گرایش به فرار از خانه، 23/12 و انحراف معیار، 65/4 است. علاوه بر این، نتایج نشان داد 2/54 درصد از پاسخگویان، زیر نمرۀ میانگین و بقیه، نمرۀ بیشتر از میانگین کسب کردند. همچنین، جدول شمارۀ 1 نشان میدهد میانگین و انحراف معیار پاسخگویان در میزان گرایش به انحراف جنسی، بهترتیب 83/15 و 29/5 است. علاوه بر این، نتایج نشان میدهد 7/47 درصد از پاسخگویان، نمرۀ کمتر از میانگین در میزان گرایش به انحراف جنسی دارند. همچنین، جدول شمارۀ 1، نمرۀ میانگین گرایش به اعتیاد به مواد مخدر را در بین پاسخگویان، 06/12 و انحراف معیار را 38/4 نشان میدهد. براساس گزارش پژوهش جاری، 5/54 درصد از پاسخگویان، نمرۀ کمتر از میانگین در گرایش به اعتیاد به مواد مخدر و بقیه، بیشتر از آن کسب کردند. برای توصیف بهتر میزان گرایش جوانان به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد، گزارش پاسخگویان با چند عبارت بیان میشود. از بین پاسخگویان، 17 درصد آنان با عبارت «گاهی آنقدر محیط خانه آزاردهنده است که فکر فرار از خانه به سرم میزند»، کاملاً موافق یا موافق و بقیه بینظر یا بهنوعی مخالف آن بودند. همچنین، 1/11 درصد از پاسخگویان با عبارت «فرار از خانه، روشی است برای مستقلشدن»، کاملاً موافق و یا موافق بودند که نشان میدهد این افراد به فرار از خانه نگاه مثبت دارند. همچنین، 5/16 درصد پاسخگویان با عبارت «مطمئنم در برابر وسوسههای جنسی میتوانم مقاومت کنم و هیچگاه مرتکب چنین اعمالی نشوم»، کاملاً مخالف یا مخالف و بقیه، بینظر یا بهنوعی موافق آن بودند. همچنین، 9/29 درصد پاسخگویان با عبارت «جوانان حق دارند در برابر فشارهای جنسی دچار انحراف شوند»، کاملاً موافق و یا موافق و بقیه یا بینظر و یا بهنوعی، موافق آن بودند؛ به عبارت دیگر، 9/29 درصد پاسخگویان، به جوانانی که دچار انحراف جنسی میشوند، حق میدادند. علاوه بر این، 4/12 درصد پاسخگویان با عبارت «مصرف مواد مخدر، راهی برای غلبه بر مشکلات روحی و روانی است»، کاملاً موافق یا موافق و بقیه، بینظر یا بهنوعی، مخالف آن بودند. همچنین، 19 درصد پاسخگویان با عبارت «برای غلبه بر بیماریهای جسمی میتوان از مواد مخدر بهعنوان مسکن استفاده کرد»، کاملاً موافق و یا موافق و بقیه یا بینظر و یا بهنوعی، مخالف آن بودند. درحقیقت، 19 درصد افراد، استفاده از مواد مخدر را در شرایط بیماری جسمی مجاز میدانند. پرسش دوم پژوهش: میزان نارضایتی جوانان از ارتباط با پدر و مادر چقدر است؟
جدول 2- نمرۀ میانگین و انحراف معیار میزان نارضایتی از پدر و مادر در بین پاسخگویان (395 نفر) Table 2- The mean score and standard deviation of dissatisfaction with father-child and mother-child relationship among respondents (N=395)
براساس جدول شمارۀ 2، میانگین نمرۀ نارضایتی از پدر در بین پاسخگویان، 61/54؛ انحراف معیار، 32/25؛ کمترین نمره، 25 و بیشترین نمره، 147 است. براساس گزارش پژوهش حاضر، 61 درصد پاسخگویان، نمرۀ کمتر از میانگین در میزان نارضایتی از پدر و بقیه، نمرۀ بیشتر از میانگین کسب کردند. همچنین براساس جدول شمارۀ 2، میانگین نمرۀ نارضایتی از مادر در بین پاسخگویان، 47؛ انحراف معیار، 08/22؛ کمترین نمره، 24 و بیشترین نمره، 167 است. براساس گزارش پژوهش حاضر، 5/62 درصد پاسخگویان، نمرۀ کمتر از میانگین در میزان نارضایتی از مادر و بقیه، نمرۀ بیشتر از میانگین کسب کردند. برای شناخت بیشتر میزان نارضایتی فرزندان از پدر و مادر خود، نظرات پاسخگویان به چند عبارت گزارش میشود. 5/81 درصد پاسخگویان گزارش دادند برای آنها هرگز اتفاق نیفتاده است که از پدر خود متنفر باشند. برای 6/14 درصد از خیلی کم تا همیشه اتفاق افتاده است که از پدر خود متنفر باشند. برای 42 درصد پاسخگویان هرگز اتفاق نیفتاده است که پدرشان آنان را درک نکند؛ اما برای 9/53 درصد پاسخگویان از موارد خیلی کم تا همیشه اتفاق افتاده است که پدرشان آنان را درک نکند. علاوه بر این، برای 83 درصد پاسخگویان هرگز اتفاق نیفتاده است که پدرشان باعث شرم آنان باشد؛ ولی برای 7/12 درصد اتفاق افتاده است که پدرشان باعث شرم آنان باشد. 3/87 درصد پاسخگویان گزارش دادند که برای آنها هرگز اتفاق نیفتاده است که از مادر خود متنفر باشند. برای بقیه (بهجز 8/2 درصد که به این عبارت پاسخ ندادند) از خیلی کم تا همیشه اتفاق افتاده است که از مادر خود متنفر باشند. برای 1/46 درصد پاسخگویان هرگز اتفاق نیفتاده است که مادرشان آنان را درک نکند؛ اما برای 9/49 درصد پاسخگویان از موارد خیلی کم تا همیشه اتفاق افتاده است که مادرشان آنان را درک نکند. علاوه بر این، برای 6/88 درصد پاسخگویان هرگز اتفاق نیفتاده است که مادرشان باعث شرم آنان باشد؛ ولی برای 6/9 درصد اتفاق افتاده است که مادرشان باعث شرم آنان باشد.
تحلیل دادهها پرسش سوم پژوهش: آیا تفاوت آماری معنیداری بین میزان نارضایتی پسران و دختران از پدر و مادر وجود دارد؟
جدول 3- آزمون t: مقایسۀ میزان نارضایتی دختران و پسران از پدر و مادر Table 3- T-test: Comparison of girls' and boys' dissatisfaction with father-child and mother-child relationship
براساس جدول شمارۀ 3، آزمون t (98/0 t= و 32/0= p) نشان میدهد میانگینهای نارضایتی پسران و دختران از پدر در بین دو گروه پسران (میانگین = 30/57 و انحراف معیار = 55/23) و دختران (میانگین = 01/54 و انحراف معیار = 45/25) تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند. نمودار ستونی خطای ساده (Simple Error Bar) در نمودار شمارۀ 1 نیز میانگین نارضایتی دختران از پدر را 1/54 و میانگین نارضایتی پسران از پدر را 30/57 نشان میدهد.
شکل 2- نمودار ستونی خطای ساده از نمرۀ نارضایتی از پدر در بین دختران و پسران Fig 2- Simple errorbar charts ofthe dissatisfaction with father-child relationship among the girls and boys
همچنین، براساس جدول شمارۀ 3، آزمون t (81/1t= و 07/0= p) نشان میدهد میانگین نارضایتی از مادر در بین گروه پسران (میانگین = 97/51 و انحراف معیار = 23/25) و دختران (میانگین = 64/46 و انحراف معیار = 40/21)، تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند. نمودار شمارۀ 2، که نمودار ستونی خطای ساده است، میانگین نارضایتی دختران از مادر را 64/46 و نارضایتی پسران از مادر را 97/51 نشان میدهد.
شکل 3- نمودار ستونی خطای ساده از نمرۀ نارضایتی از مادر در بین دختران و پسران Fig 3- Simple error bar charts of the dissatisfaction with mother-child relationship among the girls and boys
پرسش چهارم پژوهش: آیا تفاوت معنیداری بین میزان گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر در بین پسران و دختران وجود دارد؟
جدول 4- آزمون t: مقایسۀ میزان گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر در بین دختران و پسران Table 4- T-test: Comparison of the tendencies to run away from home, sexual deviation, and drug addiction among girls and boys
همانگونه که در جدول شمارۀ 4 مشخص است، براساس آزمون t (01/2 t= و 04/0= p)، تفاوت معنیداری بین دختران و پسران در گرایش به فرار از خانه وجود دارد. با توجه به بیشتر بودن میزان نمرۀ میانگین در بین پسران (میانگین = 27/16 و انحراف معیار = 52/4)، نسبت به دختران (میانگین = 02/15 و انحراف معیار = 58/4)، پسران گرایش بیشتری به فرار از خانه دارند. براساس نمودار شمارۀ 3 نیز، که نمودار ستونی خطای ساده است، میانگین نمرۀ گرایش دختران به فرار از خانه، 2/15 و برای پسران، 27/16 است؛ بنابراین، پسران، گرایش بیشتری به فرار از خانه دارند.
شکل 4- نمودار ستونی خطای ساده از نمرۀ میزان گرایش دختران و پسران به فرار از خانه Fig 4- Simple errorbar charts oftendency to sexual deviation among the girls and boys
همچنین براساس جدول شمارۀ 4، آزمون t (86/0 - t= و 38/0= p) نشان میدهد میانگینهای گرایش به انحراف جنسی در بین دو گروه پسران (میانگین = 53/18و انحراف معیار = 48/5) و دختران (میانگین = 25/15و انحراف معیار = 07/5) تفاوت معناداری با یکدیگر دارند و با توجه به بیشتر بودن نمرۀ میانگین در پسران، گرایش به انحراف جنسی در پسران بیشتر از دختران است. در این رابطه، براساس نمودار شمارۀ 3، که نمودار ستونی خطای ساده است، میانگین نمرۀ گرایش دختران به انحراف جنسی، 25/15 و برای پسران، 53/18 است؛ بنابراین، این نمودار نیز نشان میدهد پسران، گرایش بیشتری به انحراف جنسی دارند.
شکل 5- نمودار ستونی خطای ساده از نمره میزان گرایش دختران و پسران به اعتیاد به مواد مخدر Fig 5- Simple error bar charts oftendency to drug addiction among the girls and boys
علاوه بر این، براساس جدول شمارۀ 4، آزمون t (77/4= t و 00/0= p) نشان میدهد میانگینهای گرایش به اعتیاد به مواد مخدر در بین دو گروه پسران (میانگین = 38/14و انحراف معیار = 41/4) و دختران (میانگین = 58/11 و انحراف معیار = 27/4)، تفاوت معناداری با یکدیگر دارد و با توجه به بیشتر بودن نمرۀ میانگین در پسران، گرایش به اعتیاد به مواد مخدر در پسران بیشتر از دختران است. براساس نمودار شمارۀ 5 نیز میانگین نمرۀ گرایش به مواد مخدر برای دختران، 58/11 و برای پسران، 38/14 است. این نمودار نیز نشان میدهد پسران، گرایش بیشتری به مواد مخدر دارند.
شکل 6- نمودار ستونی خطای ساده از نمرۀ میزان گرایش دختران و پسران به مواد مخدر Fig 5- Simple errorbar charts oftendency to drug addiction among the girls and boys
پرسش پنجم پژوهش: آیا رابطۀ معنیداری بین میزان نارضایتی از پدر و میزان گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر وجود دارد؟ جدول شمارۀ 5 نشان میدهد بین میزان نارضایتی از پدر با میزان گرایش به فرار از خانه (38/0 r= و 00/0 = p)، گرایش به انحراف جنسی (25/0r= و 00/= p) و گرایش به اعتیاد به مواد مخدر (22/0r= و 00/0= p)، رابطۀ مثبت و معنیداری وجود دارد؛ به عبارت دیگر، هرچه میزان نارضایتی از پدر بیشتر باشد، میزان گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر در بین فرزندان، بیشتر است.
جدول 5- نتایج آزمون همبستگی پیرسون برای نمایشدادن میزان رابطۀ میزان نارضایتی از پدر و مادر با میزان گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر Table 5- The results of Pearson correlation test to show the association between dissatisfaction with father-child and mother-child relationship and the tendencies to run away from home, sexual deviation, and drug addiction
پرسش ششم پژوهش: آیا رابطۀ معنیداری بین میزان نارضایتی از مادر و میزان گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر وجود دارد؟ همچنین، جدول شمارۀ 5 نشان میدهد بین میزان نارضایتی از مادر با میزان گرایش به فرار از خانه (46/0 r= و 00/0= p)، گرایش به انحراف جنسی (29/0r= و 00/0= p) و گرایش به اعتیاد به مواد مخدر (29/0 r= و 00/0= p)، رابطۀ مثبت و معنیداری وجود دارد؛ به عبارت دیگر، هرچه میزان نارضایتی از مادر، بیشتر باشد، میزان گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر در بین فرزندان، بیشتر است. پرسش هفتم پژوهش: نارضایتی از پدر بیشتر قدرت پیشبینیکنندگی برای گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر را در بین پاسخگویان دارد یا نارضایتی از مادر؟
جدول 6- مدل رگرسیونی گرایش به انحرافات اجتماعی بر اساس نارضایتی از پدر و مادر Table 6- Regression model of the tendency to social deviations based on dissatisfaction with father-child and mother-child relationship
براساس نتایج جدول شمارۀ 6، بتای بهدستآمده در سه رگرسیون مربوط به گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر نشان میدهد نارضایتی از مادر، بیشتر از نارضایتی از پدر در گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر فرزندان، قدرت پیشبینی دارد. براساس این جدول، عدد بتای نارضایتی از پدر در گرایش به فرار از خانه، 195/0 است؛ در صورتی که برای نارضایتی از مادر، 361/0 است؛ یعنی گفتنی است بهازای افزایش یک واحد انحراف استاندارد در متغیر نارضایتی از پدر، میزان فرار از خانه در فرزند، 195/0 انحراف استاندارد افزایش مییابد؛ ولی بهازای افزایش یک واحد انحراف استاندارد در میزان نارضایتی از مادر، میزان گرایش به فرار از خانه در فرزند، 361/0 واحد انحراف استاندارد افزایش مییابد؛ بنابراین، نارضایتی از مادر، بیشتر از نارضایتی از پدر در گرایش به فرار از خانه، قدرت پیشبینی دارد. همچنین، عدد بتای نارضایتی از پدر در گرایش به انحراف جنسی، 140/0 است؛ یعنی گفتنی است بهازای افزایش یک واحد انحراف استاندارد در متغیر نارضایتی از پدر، میزان گرایش به انحراف جنسی در فرزند، 140/0 واحد انحراف استاندارد افزایش مییابد؛ در صورتی که بهازای افزایش یک واحد انحراف استاندارد در متغیر نارضایتی از مادر، میزان گرایش به انحراف جنسی در فرزند، 216/0 واحد انحراف استاندارد افزایش مییابد؛ بنابراین، نارضایتی از مادر، بیشتر از نارضایتی از پدر در گرایش به انحراف جنسی فرزندان، قدرت پیشبینی دارد. علاوه بر این، براساس جدول، نارضایتی از پدر در پیشبینی در گرایش به اعتیاد به مواد مخدر فرزندان، معنیدار نبود (93/0 p=)؛ در صورتی که عدد بتا برای نارضایتی از مادر، 243/0 است؛ یعنی گفتنی است با وجود نقشنداشتن میزان نارضایتی از پدر در گرایش فرزند به اعتیاد، بهازای افزایش یک واحد انحراف استاندارد در میزان نارضایتی از مادر، میزان گرایش به اعتیاد به مواد مخدر در فرزند، 243/0 انحراف استاندارد افزایش مییابد.
بحث و نتیجه پژوهش حاضر به دنبال مقایسۀ میزان نارضایتی جوانان دختر و پسر از ارتباط با پدر و مادر خود و بررسی رابطۀ این نارضایتی با سه انحرافات فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد و بررسی توانایی پیشبینی این نارضایتیها از انحرافات آنان است. یافتههای توصیفی نشان میدهد 2/54 درصد پاسخگویان، زیر نمرۀ میانگین گرایش به فرار از خانه را کسب کردند. 7/47 درصد از پاسخگویان، نمرۀ کمتر از میانگین در میزان گرایش به انحراف جنسی دارند و 5/54 درصد از پاسخگویان نیز نمرۀ کمتر از میانگین در گرایش به اعتیاد به مواد مخدر کسب کردند. 61 درصد پاسخگویان، نمرۀ کمتر از میانگین در میزان نارضایتی از پدر را کسب کردند. 5/62 درصد از پاسخگویان، نمرۀ کمتر از میانگین در میزان نارضایتی از مادر را کسب کردند. یافتههای تحلیلی نشان میدهد تفاوت آماری معنیداری بین میزان نارضایتی پسران و دختران از پدر و مادر وجود ندارد. پسران، گرایش بیشتری به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد دارند. هرچه میزان نارضایتی از پدر و مادر بیشتر باشد، میزان گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر در بین فرزندان، بیشتر است. نارضایتی از مادر، بیشتر از نارضایتی از پدر در گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر فرزندان، قدرت پیشبینی دارد. درادامه، نتایج بررسی میشود.
- میزان گرایش جوانان به انحراف فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر یافتهها نشان میدهد 2/54 درصد پاسخگویان، زیر نمرۀ میانگین گرایش به فرار از خانه را کسب کردند. 7/47 درصد پاسخگویان، نمرۀ کمتر از میانگین در میزان گرایش به انحراف جنسی دارند و 5/54 درصد پاسخگویان، نمرۀ کمتر از میانگین در گرایش به اعتیاد به مواد مخدر کسب کردند. با توجه به نبود میزان استاندارد این انحرافات و استفادۀ پژوهشگران از مقیاسهای مختلف در سنجش گرایش به انحرافات فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد، امکان مقایسۀ این نتایج با پژوهشهای پیشین مقدور نیست؛ با این حال، با نگاهی به گزارش پاسخگویان به پرسشهای مختلف، از زاویهای دیگر میتوان دربارۀ این یافتهها بحث کرد. براساس گزارش پاسخگویان، برای 17 درصد جوانان، آن هم دانشجو، خانه چنان آزاردهنده است که به فرار از خانه فکر میکنند. دانشجویان بهعلت قرارگرفتن در محیط درس و تحصیل و تواناییهایی که از محیط علمی کسب میکنند، دامنۀ تحمل و توانایی بیشتری در برقراری ارتباط و تعدیل شرایط تنشزا را در خانواده دارند؛ با وجود این، 17 درصد آنان به فرار از خانه میاندیشند. این یافته با داشتن زندگی مجردی 30 درصد جوانان در شش شهر بزرگ کشور (نظری، 1396) و گزارش ازدواج برخی از جوانان برای فرار از خانۀ پدری (مرقاتی، 1393)، همسوست. در تبیین این موضوع به تفاوت نسلی فرزندان و والدین و شرایط اقتصادی و اجتماعی و میزان زیاد اختلافات خانوادگی میتوان اشاره کرد که زمینهساز این مشکل شده است؛ با این حال، این موضوع به بررسی نیاز دارد تا چرایی آن روشن شود. همچنین، در بین جوانان غیر دانشجو نیز به این موضوع باید توجه بیشتری شود؛ زیرا غیر دانشجویان نسبت به دانشجویان، توانایی کمتری در کنار آمدن با شرایط نامساعد خانوادگی دارند؛ بنابراین، ممکن است گرایش به فرار از منزل در بین آنان بیشتر باشد. براساس گزارش دیگر، 9/29 درصد پاسخگویان، به جوانان حق میدهند که دچار انحراف جنسی شوند. این یافته با گزارشهای پیشین (نارویی، امیرعاجلو و ارجمند، 1398) و (علیوردینیا و یونسی، 1394: 55)، همسوست. در تبیین این یافته، گفتنی است براساس تغییرات اجتماعی و فرهنگی و با توجه به نسبیبودن اخلاقیات در جامعه (گیدنز، 1374: 36)، نگرش جوانان به رفتارهای انحرافی جنسی، در حال تغییر است. برخی رفتارهای جنسی، که در یک دوره انحراف به شمار میآید، انحراف محسوب نمیشود؛ بنابراین، به این تغییرات باید توجه شود. همچنین براساس گزارش، 19 درصد پاسخگویان معتقدند برای غلبه بر بیماریهای جسمی میتوان از مواد مخدر بهعنوان مسکن استفاده کرد. این نتایج با گزارش مرجائی و غلامرضاکاشی (1396: 195)، که میزان گرایش دانشجویان به مواد مخدر را 22 درصد اعلام کردند، همسوست. انتظار میرود دانشجویان در دانشگاه (بهعنوان مرکز عقلانیت)، روشهای علمی را در حل مشکلات مختلف، ازجمله مشکلات جسمی و بیماری بپذیرند، نه روشهای غیرعلمی همچون رویآوردن به مواد مخدر را؛ با این حال، این نتیجه به بررسی بیشتری نیاز دارد.
- میزان نارضایتی جوانان از ارتباط با پدر و مادر براساس گزارش پژوهش حاضر، 61 درصد پاسخگویان، نمرۀ کمتر از میانگین در میزان نارضایتی از پدر کسب کردند. همچنین، 5/62 درصد پاسخگویان، نمرۀ کمتر از میانگین در میزان نارضایتی از مادر کسب کردند. علاوه بر این، یافتهها نشان میدهد برای 6/14 درصد جوانان اتفاق افتاده است که از پدر خود متنفر باشند و برای 4/8 درصد نیز اتفاق افتاده است که از مادر خود متنفر باشند. هرچند براساس این نتایج، تنفر از پدر، بیشتر از مادر در بین پاسخگویان گزارش شده است؛ ولی هر دو نتیجه، به مطالعه نیاز دارد؛ زیرا پدر و مادر، دو ستون اصلی خانواده، پشتوانۀ اصلی فرزندان و نزدیکترین افراد به آنان هستند و وظیفۀ مهم تربیت و آموزش فرزندان را به عهده دارند؛ بنابراین، لازمۀ این آموزش، اعتماد فرزندان به والدین و رضایت از آنان است، نه حس تنفر و نارضایتی.
- معنیداری تفاوت بین میزان نارضایتی پسران و دختران از پدر و مادر نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد تفاوت آماری معنیداری بین میزان نارضایتی دختران و پسران از پدر و مادر وجود ندارد.
- معنیداری تفاوت بین میزان گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد در بین پسران و دختران نتایج نشان میدهد پسران نسبت به دختران، گرایش بیشتری به فرار از خانه، انحراف جنسی و گرایش به اعتیاد به مواد مخدر دارند. پژوهشهای پیشین نیز گزارش مشابهی دادهاند. عیسی مراد (1394: 1)، گلزاری (1384: 108) و حسینخانزاده و همکاران (1392: 67) در گزارش خود، فرار از خانه و گرایش به انحراف جنسی را در بین پسران بیشتر از دختران گزارش دادهاند. قربانی و انصاری طالبی (1395: 61) نیز اعتیاد پسران را بیشتر از دختران گزارش دادهاند. این نتایج با فرهنگ مردسالاری ایران همخوانی دارد که برای جنس مذکر، میدان فعالیت بیشتری در نظر گرفته است. در جامعۀ پدرسالار، خانواده بیشتر بر رفتار دختران نظارت دارد تا پسران. آزادیهای اجتماعی پسران، بیشتر از دختران است و آنان کمتر در خانواده بازخواست میشوند و این آزادی به آنان، امکان بیشتری برای انجامدادن رفتار انحرافی میدهد. در این جامعه، ترک خانه یا انحراف جنسی دختران، حساسیت بیشتری نسبت به پسران دارد؛ بهگونهای که اخبار رسانهها دربارۀ قتل دختر در خانواده، بهعنوان قتلهای ناموسی، بهعلت فرار از خانه و برقراری ارتباط جنسی گزارش میشود؛ اما با وجود گزارش بیشتر فرار از خانه و انحراف جنسی در پسران، چنین گزارشهایی برای پسران بیان نمیشود. همچنین، براساس نظریۀ جامعهپذیری نقشهای جنسیتی در جامعۀ مردسالار برای زنان، نقشهای کمتری و بیشتر در محدودۀ خانواده تعریف شده است که این امر، محدودیتهای مختلفی را برای زنان به همراه دارد. این محدودیتها، توانایی آنان را برای گرایش و انجامدادن انحرافات اجتماعی بهطور ساختاری، کمتر کرده است؛ بدینصورت که ساختار از زنان میخواهد در فضای محدود خانه و خانواده حضور داشته باشند، مطیعبودن را در پیش گیرند (جرجانی، 1389: 93 و 101) و کمتر در بیرون از خانه، بهعنوان محیط مردانه، حضور یابند. در این نظام از زنان و دختران انتظار میرود شرم و حیا را بیشتر رعایت کنند و از رفتارهایی مانند فرار از خانه، ارتباط جنسی خارج از ازدواج و اعتیاد به مواد مخدر، که برچسب بیشرمی و بیحیایی را به همراه دارد، بهشدت بپرهیزند. همچنین، در تبیین گرایش بیشتر پسران به دختران در گرایش به انحرافات، از نظریۀ منابع نیز میتوان بهره برد. براساس نظریۀ منابع، رفتار افراد، تابع منابعی است که در اختیار دارند (اعزازی، 1380: 81). از آنجا که در جامعۀ مردسالار، پسران، منابع بیشتری در زمینۀ آزادیهای اجتماعی و خانوادگی، امکانات بیشتر در اوقات فراغت و امکان مهاجرت بیشتر در اختیار دارند، از این منابع برای فرار از خانه، ارتباط جنسی یا مصرف مواد مخدر میتوانند استفاده کنند. چرایی گرایش بیشتر پسران به سه انحراف مذکور را از نگاه دینداری نیز میتوان تبیین کرد. گزارشها نشان میدهد دینداری در بین دختران، بیشتر از پسران است (متولیان، حسینی شیروانی و نوری، 1398: 65). با توجه به اینکه دینداری، عامل کنترلکنندهای برای جلوگیری از انحرافات است، گفتنی است دختران بهعلت داشتن اعتقادات دینی بیشتر، گرایش کمتری به انحراف، بهعنوان یک عمل نکوهیده در دین دارند.
- معنیداری تفاوت بین میزان نارضایتی از پدر و میزان گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد رابطۀ آماری معنیداری بین میزان نارضایتی از پدر و میزان گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد وجود دارد. تبیین این رابطه با تبیین پرسش ششم، گزارش داده میشود.
- معنیداری تفاوت بین میزان نارضایتی از مادر و میزان گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد نتایج پژوهش حاضر نشان داد رابطۀ آماری معنیداری بین میزان نارضایتی از مادر و میزان گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد وجود دارد. یافتهها نشان داد هرچه میزان نارضایتی از پدر و مادر بیشتر باشد، میزان گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر در بین فرزندان، بیشتر است. این نتیجه با یافتههای قبلی (حسینخانزاده و همکاران، 1392: 70؛ اسدی و همکاران، 1397: 114؛ پورجبلی و قنبری، 1397: 112) همخوانی دارد. در تبیین این نتیجه گفتنی است پدر و مادر از تأثیرگذارترین افراد بر فرزندان هستند. آنان الگوی رفتاری فرزندان محسوب میشوند و کودکان از آنان نوع رفتار را میآموزند. والدین میتوانند با تعیین شیوۀ تربیتی خاصی، مسیر زندگی فرزند را تغییر دهند. آنان میتوانند با بهکارگیری شیوۀ تربیتی مقتدرانه و برقراری ارتباط خوب و سازنده با فرزند، آنان را در مسیر مناسب و به دور از انواع انحراف پرورش دهند که لازمۀ این عمل، رضایت و ارتباط خوب والدین با فرزندان است. نظریۀ دلبستگی نیز در تبیین این رابطه بر این مبناست که فرزندانی که از پدر و مادر خود رضایت کمتری دارند، بیشتر در معرض انواع انحرافات اجتماعی (گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر) هستند. این دیدگاه، ارتباط بهتر فرزندان با والدین را سرمایهای برای حل مشکلات فرزندان میداند که از انحرافات اجتماعی (گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر) جلوگیری میکند. افرادی که رابطۀ خوبی با والدین دارند، خود را دوستداشتنیتر میدانند و میتوانند درماندگی خود را بیان کنند و حمایت بخواهند (خجسته مهر و همکاران، 1393: 42) تا خود را از مشکلات منتهی به رفتار انحرافی برهانند. همچنین، دیدگاه اجتماعیشدن نیز در تبیین این رابطه میگوید، اگر در روند اجتماعیشدن افراد، مشکلی ایجاد شود، این اجتماعیشدن، ناقص است و رفتار انحرافی میتواند از پیامدهای این اجتماعیشدن ناقص باشد (کوهن، 1395: 177)؛ بنابراین، اگر فرزندی ارتباط درستی با پدر و مادر خود نداشته باشد، این امر باعث میشود هنجارهای پیشنهادی آنان را نپذیرد. این امر باعث اختلال در روند اجتماعیشدن و درنتیجه، انحرافهایی مانند گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر میشود. در این رابطه، دوگرف معتقد است اگر فرزندان بهعلت ارتباط بد با والدین دچار مشکلات عاطفی شوند، این روند بر اجتماعیشدن آنان تأثیر منفی میگذارد و باعث انواع رفتارهای غیرمتعادل، ازجمله انحراف میشود (قاسمی روشن، 1381). کونیک نیز لازمۀ اجتماعیشدن فرزندان و دوری از انحراف را پیوند نزدیک اعضای خانواده، ازجمله رابطۀ پدر و مادر با فرزند میداند (ساروخانی، خادمی و نادری، 1393: 546). هیرشی[27] نیز معتقد است علت بزهکاری را باید در محیط، ازجمله محیط خانواده و بهخصوص، رابطۀ والدین و فرزند بررسی کرد. در صورت وجود علاقه و دلبستگی میان فرزند و والدین، فرزند درگیر فعالیتهای مطلوب اجتماعی میشود و از انحرافاتی چون (گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر) دوری میکند (فاطمی و همکاران، 1395: 40). علاوه بر این، روانشناسان به وجود روابط عاطفی بین پدر و فرزند و مادر و فرزند تأکید دارند و بیان میکنند که در صورت نبود رابطۀ عاطفی بین آنان و در صورتی که فرزند احساس کند پدر یا مادر به او محبت نمیکنند، ممکن است درصدد انتقامگیری برآید و به رفتارهای انحرافی گرایش پیدا کند. در این رابطه، روانشناسان معتقدند ریشۀ بسیاری از اختلالهای رفتاری، ازجمله انحراف (فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر) ناشی از کمبود محبت والدین است (قاسمی روشن، 1381). آنان تأکید میکنند کودکان بیشتر از غذای خوب، به آغوش و محبت گرم مادر و پدر نیاز دارند و کودکانی که این نیازهایشان برآورده نشود، در معرض انواع اختلالها و آسیبهای رفتاری قرار میگیرند. والدینی که توانایی درک جوانان خود را نداشته باشند و انتظار داشته باشند که فرزندان به شیوۀ قدیمی آنان رفتار کنند، گرایش به انواع انحراف، ازجمله فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر را در فرزندان خود به وجود میآورند (کریمیان، 1387). نظریۀ کنترل اجتماعی[28] نیز در این رابطه اشاره میکند که انحراف در افراد به سبب نبود کنترل بر آنان است. ازجمله عوامل کنترل بر افراد، والدین آنان (پدر و مادر) هستند. والدینی که ارتباطی صمیمی با فرزند خود ندارند و فرزند، آنان را امین و همراز خود نمیداند و ارتباط صمیمانهای با آنان ندارد، کنترل بر فرزند خود را از دست میدهند. در چنین رابطهای، فرزند از بیان کارها و رفتارهای خود با والدین گریزان است و به این کار، تمایلی ندارد و اگر نیز با اجبار والدین مواجه شود، مختصری از رفتارهای خود را به آنان گزارش میدهد تا والدین، او را مؤاخذه نکنند. نتیجۀ این نبود کنترل والدین بر رفتار فرزند، میتواند آسیب اجتماعی، ازجمله فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر باشد (ستوده، 1393: 135). در این رابطه، نظریۀ همبستگی[29] نیز بیان میدارد که هرچه همبستگی افراد یک جامعه قویتر باشد، احتمال همنواشدن اعضا با هنجارهای آن جامعه، بیشتر است. جان باولبی معتقد است محرومیتهای فرزندان از پدر و مادر میتواند فرزندان را به انحراف سوق دهد (ستوده، 1393: 124 و 135). براساس این نظریه، ارتباط نزدیک بین والدین و فرزند، نشاندهندۀ همبستگی بیشتر اعضا با هم است؛ بنابراین، این همبستگی و نزدیکی والدین و فرزند موجب میشود فرزند از هنجارهای خانواده پیروی کند و از گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر فاصله بگیرد. آبراهامسن[30] نیز در تبیین رفتار انحرافی، به خانواده و فشار خانواده اشاره میکند؛ یعنی فردی که از خانواده رانده شود و حمایت عاطفی و کنترلی را از دست بدهد، امکان گرایش به انواع انحرافها، ازجمله فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر در او زیاد میشود (فاطمی و همکاران، 1395). نظریۀ پیوند اجتماعی هیرشی نیز به نقش پیوند میان اعضای خانواده به یکدیگر و تأثیر آن با گرایش به انحراف اشاره دارد. براساس این دیدگاه، هرچه افراد به جامعۀ (خانواده) خود، دلبستگی بیشتر، سرسپردگی یا تعهد بیشتر، درگیری و مشارکت بیشتر و ایمان و اعتقاد بیشتری داشته باشند، کمتر به انحراف گرایش پیدا میکنند (ستوده، 1393: 138). براساس این نظریه، فردی که به پدر و مادر خود دلبستگی، تعهد، ارتباط (مشارکت) و ایمان بیشتری دارد، ارتباط صمیمیتری با آنان دارد و درنتیجه، گرایش کمتری به انحراف دارد. اگر افراد به دیگران در جامعۀ خود (خانواده) احساس تعهد، ارتباط (مشارکت) و ایمان داشته باشند، برای آنان ارزش و احترام قائل هستند و میکوشند خلاف نظر آنان رفتار نکنند؛ بنابراین، وقتی با والدین خود چنین ارتباطی داشته باشند، میکوشند همسو با نظر آنان گام بردارند که دوری از گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر است. دورکیم نیز بیان میکند زمانی که فرد، رابطۀ ضعیفی با جامعه داشته باشد، امکان انحراف برای او وجود دارد (ستوده، 1393: 223). براساس این دیدگاه، زمانی که فرزند، رابطۀ خوبی با پدر و مادر خود، که بخش مهم جامعه و محیط اطراف او هستند، نداشته باشد، گرایش به انحراف (فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر) او نیز بیشتر میشود. روس[31] نیز انحراف فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد را اینگونه تبیین میکند که سه عامل اختلالهای روانی، مسائل اجتماعی و مسائل جسمانی را عامل انحراف میداند. براساس این دیدگاه، از دست دادن فرد مهم زندگی و محرومیت میتواند عامل گرایش افراد به انحراف باشد (ستوده، 1393: 227)؛ بنابراین، نبود ارتباط مناسب بین فرزند و والدین هم میتواند از دست دادن افراد مهمی مانند پدر و مادر برای فرزند باشد و هم میتواند محرومیت برای آنان به شمار آید که فرزند از داشتن ارتباط خوب و صمیمی با والدین محروم میشود که این عوامل میتواند گرایش به انواع انحراف را در فرزند افزایش دهد. همچنین، برای تبیین این رابطه میتوان از نظریۀ سرمایۀ اجتماعی[32]بهره برد. ازنظر بوردیو، کلمن و پاتنام، سرمایۀ اجتماعی، منابعی است که افراد و گروهها با پیوند با یکدیگر (و نوع این پیوند) میتوانند به دست آورند. براساس این تعریف، سرمایههای اجتماعی هم در درون خانواده و هم در بیرون از خانواده وجود دارد و والدین از سرمایههای درون خانوادگی محسوب میشوند. این سرمایههای اجتماعی، کارکردهای مختلفی دارند که جلوگیری از انحراف، یکی از آن است (شارعپور، 1384: 11 و 13). بر این اساس، برقراری ارتباط مناسب پدر و مادر با فرزندان میتواند به ایجاد نزدیکی و صمیمیت آنان منجر شود که این موضوع، سرمایهای اجتماعی محسوب میشود. این موضوع باعث میشود هم فرزندان از ارزشها و هنجارهای پیشنهادی والدین پیروی کنند و از انحرافات مختلف، ازجمله فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر فاصله بگیرند و هم این صمیمیت و نزدیکی باعث میشود والدین، پناهگاه مطمئنی برای فرزندان باشند تا فرزند، احساس امنیت بیشتر کند و از افکار انحرافی دوری گزیند.
- قدرت پیشبینیکنندگی نارضایتی از پدر یا مادر در گرایش فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد را در بین جوانان نتایج نشان داد نارضایتی از مادر، بیشتر از نارضایتی از پدر در گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر فرزندان، قدرت پیشبینی دارد. پژوهشهای دیگر نیز به رابطۀ ویژگیهای مادر و ویژگیهای رفتاری کودکان پیوند محکم نشان داده است (مکوندی، سلیمانی و لیامی، 1377: 50). در تبیین این رابطه، صاحبنظران نیز نقش مادر را در تربیت فرزند از نقش پدر، مهمتر میدانند (میرآخورلی، 1395). به اعتقاد آنان، کودک، نه ماه قبل از تولد در درون بدن مادر بوده است و از وجود مادر تغذیه میکند و همۀ امور کودک حتی زندگی و مرگ کودک به مادر وابسته است. کودک بعد از تولد نیز برای رشد کامل و سالم به شیر، آغوش و محبت مادر نیاز دارد (برجینژاد، 1389: 183). این نیاز و ارتباط، باعث میشود رفتار مادر، نقش مهمی بر رفتار فرزند داشته باشد (بردبار و شیخالاسلامی، 1393: 123). این نقش مادر بر فرزند از سه روش است: 1- انتقال ژنتیکی و ارثی؛ 2- رفتارهایی که از مادر بهعنوان وظیفۀ مادری سر میزند و 3- تضادهایی که ممکن است بین او و همسر به وجود آید (مکوندی، سلیمانی و لیامی، 1377: 47). در این رابطه، فروید نیز معتقد است باورهایی که از تولد تا 5سالگی شکل میگیرد، بسیار مهم است. در این دوره، فرزند به مادر وابسته است و نقش مادر بر فرزند در این دوره، بسیار مهم است (همدانیان، نعمت و خدابخش، 1390: 159). نظریۀ دلبستگی برای تبیین نقش بیشتر مادر نسبت به پدر در گرایش فرزندان به انحراف فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر اشاره دارد که بین فرزند، بهعنوان موجود بهدنیاآمده، و مادر، بهعنوان موجود بهدنیاآورنده، احساس وابستگی و تعلق وجود دارد. این دلبستگی در چهار مرحلۀ تولد تا 6هفتگی، 6هفتگی تا 8ماهگی، 8ماهگی تا 2سالگی و مرحلۀ بعد از دوسالگی است. در این چهار مرحله، فرزند، ارتباط محکمی با مادر برقرار میکند که چهار نوع دلبستگی ایمن[33]، دوریجو[34]، مقاوم و سردرگم[35] ایجاد میکند که هر یک، آثار مثبت و منفی به همراه دارد؛ مثلاً فرزندانی که در کودکی دلبستگی نوع ایمن داشتهاند، در بزرگسالی، اعتماد به نفس زیاد، شایستگی اجتماعی، یاریگری و مهارتهای اجتماعی خوبی دارند (بارباز اصفهانی و همکاران، 1392: 41، 42 و 44). این ویژگیها آنان را توانمندتر میکند و با مشکلات راحتتر کنار میآیند؛ درنتیجه، از انحرافهای مختلفی همچون گرایش به فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد به مواد مخدر مصون میمانند.
پیشنهادها با توجه به اهمیت خانواده و نقش والدین و ارتباط آنان با فرزندان در جلوگیری از انحراف و با توجه به گزارش 6/14 درصدی تنفر جوانان دانشجو از پدر پیشنهاد میشود والدین، بهخصوص در خانوادههایی که فرزند جوان دارند، بکوشند ارتباط نزدیک و دوستانهای با فرزندان داشته باشند و ارتباط صمیمی با فرزندان برقرار کنند. مشاوران خانواده نیز به این موضوع توجه کنند و به والدین در لزوم برقراری ارتباط نزدیک و صمیمی با فرزندان را یادآوری کنند. مدیران و تصمیمگیرندگان کلان کشور نیز سازوکارهای لازم را برای ایجاد صمیمیت بیشتر در خانوادهها و بهخصوص، جوانان در این شرایط بحرانی اجتماعی کشور مدنظر داشته باشند. همچنین، با توجه به اینکه خانه و خانواده، امنترین مکان و پدر و مادر بهترین حامی برای فرزندان و مربیان اصلی آنان به شمار میروند، یافتهها نشان داد 17 درصد دانشجویان به فرار از خانه میاندیشند. والدین، مشاوران و مدیران کشور، ضمن توجه به این آمار، بکوشند خانواده، همچنان محیط گرم و صمیمی و کانون امید و محبت و جایگاه احساس امنیت برای فرزندان باشد و از آن غافل نباشند. با توجه به اینکه 9/29 درصد پاسخگویان به افراد حق میدهند که به برخی از انحرافهای جنسی دست بزنند، به نظر میرسد تغییراتی در اخلاقیات و هنجارهای جامعه در حال وقوع است؛ بنابراین، پیشنهاد میشود، متولیان امور اجتماعی و فرهنگی، میزان این تغییرات را بررسی کنند و برای جلوگیری از بروز انحرافات اجتماعی بهروز باشند. 19 درصد دانشجویان، استفاده از مواد مخدر را راه حلی برای مشکلات جسمی میدانند و نگرش مثبتی به استفاده از مواد مخدر دارند و این نگرش در میزان استفاده از مواد مخدر تأثیر دارد؛ بنابراین، باید با برگزاری دورههای آموزشی در خانواده، مدرسهها، دانشگاه و مراکز مختلف آموزشی و فرهنگی، برای زدودن این اندیشههای نادرست کوشش کرد. همچنین، با توجه به رابطۀ نارضایتی فرزندان از والدین با گرایش فرزندان به انحراف فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد، پیشنهاد میشود خانواده، مشاوران و مدیران برای کاهش این انحرافها برای تقویت روابط فرزندان و والدین، برنامهریزیهای مناسب داشته باشند. سرانجام، با توجه به نقش بیشتر نارضایتی از مادر در گرایش فرزندان به انحراف (فرار از خانه، انحراف جنسی و اعتیاد)، پیشنهاد میشود در برنامهریزیها در جلوگیری از انحرافهای اجتماعی، ضمن تقویت روابط والدین و فرزندان، به تقویت روابط مادر و فرزندان، توجه ویژهای شود. [1] Social Deviance [2] Deviance [3] Running Away from Home [4]Sexual deviance [5] Addiction [6]Pierre Burdieu [7]Trusting [8] Giving [9] Socialization [10] Sanders [11] Durkhiem [12]Animie [13] Merton [14] Structural Strain Theory [15] Hirschi [16] Social Control [17] Subculture [18] Attachment [19] Bowlby [20] Exploration [21] Parenting [22]Sex [23]Eating [24] Hadson [25]Reliability [26]Validity [27] Hirschi [28]Social Control [29] Socizl Cohsion [30] Abrahamsen [31] Rose [32]Social Capital [33] Secure Attachment [34] Avoidant Attachment [35] Disorganized-Desoriented Attachment | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ابراهیمی، ح. (1396). «گزارشی از اعتیاد در بین دانشجویان تهران»، خبرگزاری دانشجویان- ایسنا. تاریخ مراجعه به سایت:21/3/1399. کد خبر: 96031608778. https://www.isna.ir/news/96031608778. احمدی، ح. و معینی، م. (1394). «بررسی رابطۀ مهارتهای اجتماعی و رفتارهای پرخطر جوانان، مطالعۀ موردی: شهر شیراز»، پژوهشهای راهبری مسائل اجتماعی ایران، ش 4، ص 1-24. اردلان، ع.؛ سیدان، ف. و ذوالفقاری، م. (1387). «عوامل مؤثر بر فرار دختران از خانه»، فصلنامۀ پژوهشی رفاه اجتماعی، د 7، ش 29، ص 255-276. اسدی، م.؛ سعیدایی، ز.؛ محمدی، م. و خردمند، م. (1397). «بررسی رابطۀ دلبستگی به والدین با سلامت روانی و گرایش به رفتارهای پرخطر»، فصلنامۀ علمی تخصصی روانشناسی، علوم اجتماعی و علوم تربیتی، ش 1، ص 114-121. اسدبیگی، ح. (1396). «بیشترین سن فرار از خانه چند سالگی است؟/چرا نوجوانان فراری به تهران و مشهد روی میآورند»، ایسکانیوز. تاریخ مراجعه به سایت: 15/11/1396. کد خبر: 904138. http://www.iscanews.ir/news/904138. اعزازی، ش. (1380). جامعهشناسی خانواده، تهران: روشنگران. اقلیما، م. (1391). «انحرافات جنسی در میان مردان متأهل: تجاوز به مردان بیش از زنان»، سایت انتخاب. تاریخ مراجعه: 23/1/1399. کد خبر: ۶۵۱۰۰. https://www.entekhab.ir/fa/news/65100. بارباز اصفهانی، ن.؛ محمودیان، ل.؛ فاتحیزاده، م. و پرچم، ا. (1392). «مقایسۀ نظریۀ روانشناختی بالبی با تعالیم اسلام در ارتباط با نقش مادر در تربیت کودک»، دوفصلنامۀ تخصصی پژوهشهای میانرشتهای قرآن کریم، ش 2، ص 37-58. بخارایی، ا. (1386). جامعهشناسی انحرافات در ایران، تهران: جامعهشناسان. برجینژاد، ز. (1389). «نقش مادر در تربیت فرزند»، طهورا (پژوهشنامۀ اسلامی زنان و خانواده)، ش 6، ص 183-210. بردبار، م. و شیخالاسلامی، ر. (1393). «درونداد حالتهای ذهنی مادر و رفتار اجتماعی کودک: نقش واسطهای نظریۀ ذهن»، روانشناسی تحولی، ش 42، ص 123-133. بلالی، ا.؛ خانمحمدی، ج. و هوشمندی یاور، م. (1393). «بررسی عوامل درون خانوادگی مؤثر بر خانهگریزی دختران»، فرهنگی تربیتی زنان و خانواده. د 9، ش 28، ص 125-157. پدریان جونی، م.؛ وحیدا، ف. و اسماعیلی، ر. (1398). «واکاوی کنشهای احساسی- عاطفی در درمان اعتیاد»، پژوهشهای راهبردی مسائل اجتماعی ایران، ش 26، ص 105-126. پناغی، ل. (1390). ارزیابی و مدیریت خودکشی، تهران: ناردیس. پورجبلی، ر. و قنبری، س. (1397). «بررسی عوامل خانوادگی-اجتماعی مرتبط با نگرش دختران به فرار از منزل (مورد مطالعه: دختران نوجوان 12 تا 19سالۀ شهر زنجان)»، مطالعات جامعهشناسی، ش 41، ص 111-124. پورسینا، م.؛ زهراکار، ک.؛ کیامنش، ع. و محسنزاده، ف. (1397). «مدل مفهومی عوامل روانی- اجتماعی زمینهساز ارتکاب جرم، ارائۀ یک مطالعۀ دادهبنیاد»، دوفصلنامۀ پژوهشهای جامعهشناسی معاصر، ش 13، ص 151-181. پورمحمدی، م. (1396). «افزایش 9/3 درصدی ورودی پروندههای قضایی»، خبرگزاری جمهوری اسلامی. تاریخ مراجعه به سایت: 23/1/1398. کد خبر: 82582953. https://www.irna.ir/news/82582953. پیرزاده، ح.؛ نظری، ع.م.؛ زهراکار، ک. و بابایی گیوی، ر. (1394). «نقش کارکرد خانواده در پیشبینی گرایش به اختلالات اعتیادی و مرتبط با مواد در دانشآموزان 16 تا 19ساله»، سلامت اجتماعی، ش 1، ص 21-30. تابناک (1393). «آمار تکاندهندۀ مجلس از روابط جنسی در ایران»، تاریخ مراجعه به سایت: 23/1/1398. کد خبر:۴۲۳۹۵۲. https://www.tabnak.ir/fa/news/423952. جرجانی، ح. (1389). «بررسی آماری جرائم زنان ایران»، مجلۀ حقوقی دادگستری، ش 72، ص 91-117. جهانی دولتآباد، ا. (1398). «واکاوی پدیدۀ مزاحمتهای خیابانی فیزیکی با رویکرد مردمنگاری»، پژوهشهای راهبردی مسائل اجتماعی ایران، س 8، ش 25، ص 17-44. حاجبی، ا. (1395). «اعتیاد تهدیدی برای دانشجویان. سایت تابناک» (تاریخ مراجعه به سایت: 21-3-1399). کد خبر: 665027. https://www.tabnak.ir/fa/news. حسنی، ا. و سهرابی، ف. (1384). «تأثیر سبک دلبستگی و احساس تنهایی بر رفتارهای ضد اجتماعی دختران نوجوان تهران»، روانشناسی تربیتی، ش 2، ص 123-138. حسینخانزاده، ع.؛ طاهر، م.؛ سید نوری، ز.؛ یحییزاده، آ. و عیسیپور، م. (1392). «رابطۀ شیوۀ تعامل والد- فرزند با میزان اعتیادپذیری و گرایش به جنس مخالف در دانشجویان»، فصلنامۀ اعتیادپژوهی سوء مصرف مواد، ش 27، ص 59-74. خادمی، ع.؛ علیاکبری، م. و سلمانپور، ح. (1397). «بررسی رابطۀ بین مقبولیت اجتماعی و نگرش به مادر با اضطراب به مدرسه دانشآموزان پایۀ ششم ابتدایی ناحیۀ 2 شهرستان ارومیه»، نشریۀ علمی- پژوهشی آموزش و ارزشیابی، ش 43، ص 113-130. خجسته مهر، ر.؛ اماناللهی، ع.؛ زهرهای، ا. و رجبی، غ. (1393). «سبکهای دلبستگی، اسناد علّی و اسناد مسئولیت بهعنوان پیشبینهای خشونت علیه زنان»، روانشناسی خانواده، ش 1، ص 41-52. خلجآبادی فراهانی، ف. و مهریار، ا. (1389). «بررسی نقش خانواده در ارتباط با جنس مخالف قبل از ازدواج در دختران دانشجو در تهران». خانوادهپژوهی، د 6، ش 24، ص 449-468. دانشگاه مازندران. (1398). آمار دانشجویان دانشگاه اصفهان، معاونت آموزشی. .http://umz.ac.ir/ داوودی فراهانی، م. (1394). «حدود 12هزار معتاد در بین دانشجویان علوم پزشکی»، تابناک (24/3/1399). کد خبر:۵۷۳۷۳۶. https://www.tabnak.ir/fa/news/5736. دهقانی تفتی، ز.؛ محمدی، ا. و حقیقیان، م. (1398). «بررسی جامعهشناختی پیامدهای اجتماعی طلاق عاطفی زنان شهری تهران طی سالهای 96-97 براساس معادلات ساختاری»، پژوهشهای راهبردی مسائل اجتماعی ایران، د 8، ش 1، ص 97-115. رجبی، س. (1394). «تأثیر دوگانۀ رسانهها بر نگرش جوانان به آسیبهای اجتماعی در استان بوشهر»، فصلنامۀ علمی- پژوهشی مطالعات راهبردی ورزش و جوانان، ش 27، ص 21-44. رضایی، ا.؛ اسلامی، ب. و مهدیپور خراسانی، م. (1393). «نقش خانواده در گرایش جوانان به اعتیاد در شهرستان ورامین»، مطالعات جامعهشناسی جوانان، د 5، ش 15، ص 27-50. زارع شاهآبادی، ا. و سلیمانی، ز. (1391). «بررسی عوامل مرتبط با گرایش دانشجویان به روابط پیش از ازدواج در دانشگاه یزد»، رفاه اجتماعی، د 12، ش 45، ص 339-364. ساداتی، ن. (1397). «دلایل فرار از خانه»، خبرگزاری ایسنا. تاریخ مراجعه به سایت: 23/1/1399. کد خبر: 97122010860. https://www.isna.ir/news/97122010860. ساروخانی، ب.؛ خادمیان، ط. و نادری، ف. (1393). «زناسرپرست خانوار و تنگناهای جامعهپذیری فرزندان (مطالعۀ موردی: زنان سرپرست خانوار تحت پوشش شهرداری تهران)»، مطالعات تحقیقات اجتماعی در ایران، ش 4، ص 539- 558. ساعدی، ع.؛ هاشمی، م. و عابدی، ی. (1392). «عوامل مؤثر بر گرایش جوانان به جرم»، فصلنامۀ پژوهشهای اطلاعاتی و جنایی، ش 3، ص 73-92. ستاد مبارزه با مواد مخدر. (1398). «تعداد شهدای ستاد»، سایت ستاد مبارزه با مواد مخدر. http://dchq.ir. ستوده، ه. (1393). آسیبشناسی اجتماعی، تهران: آوای نور. سجادی، ف.؛ مهرابیزاده هنرمند، م.؛ ارشدی، ن.؛ زرگر، ی. و سجادی، ف. (1394). «پیشبینی ناگویی خلقی در نوجوانان براساس تروماهای اوایل زندگی و نگرش به والدین»، مجلۀ اصول بهداشت روانی، ش 3، ص 105-109. شارعپور، م. (1384). «سرمایۀ اجتماعی و نقش آن در حیات اجتماعی و اقتصادی»، رشد آموزش علوم اجتماعی، ش 2، ص 10-16. شمسالدینی، ع. و جمینی، د. (1396). «واکاوی فضایی جرم در استانهای ایران با تأکید بر شاخصهای سرقت»، مهندسی جغرافیایی سرزمین، ش 2، ص 92-105. شهریاری، ح. (1396). «رتبۀ پنجم سرانۀ پروندههای کیفری در میان 28 کشور»، تاریخ مراجعه به سایت: 23/1/1399. کد خبر: ۱۶۷۸۸۰۶. .https://www.iribnews.ir/fa/news/1678806 صالحی، م. و حاجیزاده، م. (1390). «بررسی علل گرایش جوانان به مصرف مواد مخدر در شهرستان بهشهر». روانشناسی تربیتی، د 2، ش 4، ص 94-102. شیخالاسلامی، ع. (1394). «مقایسۀ ایران و هند در تعداد پروندههای قضایی»، خبرگزاری دانشجو. تاریخ مراجعه به سایت: 23/1/1399. کد خبر: ۴۸۱۴۰۸. https://snn.ir/fa/news/481408. طباطبایی نایینی، ح. (1395). «پروندههای قضایی در ایران ۲ برابر استاندارد جهانی است/ ۱۲۰ پرونده، سهم هر قاضی در ماه»، خانۀ ملت- خبرگزاری مجلس شورای اسلامی. تاریخ مراجعه به سایت: 31/3/1399. https://www.icana.ir/Fa/News/296456. علیاکبرپور، ج. و راد، ف. (1394). «بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با میزان گرایش به ارتکاب جرم در مناطق دهگانۀ تبریز»، مطالعات جامعهشناختی، ش 23، ص 21-35. علیزاده، ح. (1380). «تعامل والدین- فرزند: تحول و آسیب»، پژوهشهای روانشناختی، ش 3 و 4، ص 82-102. علیزاده، ر. (1398). «افزایش آمار فرار از منزل در هر ۱۰ سال»، اقتصاد آنلاین. تاریخ مراجعه به سایت: 23/1/1399. کد خبر: 403703. https://www.eghtesadonline.com. علیوردینیا، ا.؛ خوشفر، غ. و اسدی، ح. (1390). «مطالعۀ جامعهشناختی گرایش دختران به فرار از منزل»، مطالعات زنان، ش 2، ص 25-54. علیوردینیا، ا. و یونسی، ع. (1394). «پیشدرآمدی بر ساخت، اعتباریابی و رواسازی مقیاس سنجش رفتارهای انحرافی دانشجویان»، پژوهشهای راهبردی امنیت و نظم اجتماعی، س 4، ش 9، ص 45-58. عیسیمراد، ا. (1394). «بررسی مقایسهای آسیبشناسی رفتاری اجتماعی دانشآموزان متوسطۀ شهر تهران»، پژوهش در نظامهای آموزشی، ش 31، ص 1-12. غلامی، م. (1398). «حدود ۴درصد دانشجویان، درگیر اعتیاد هستند»، سایت ایسنا. تاریخ مراجعه به سایت: 24/3/1399. کد خبر: 98062310656. https://www.isna.ir/news/98062310656. فاطمی، د.؛ رحیمی، ع.؛ سعادتی، م. و عباسزاده، م. (1395). «بررسی نقش خانواده در بزهکاری فرزندان (مورد مطالعه: نوجوانان پسر شهر زنجان)»، پژوهشهای راهبردی امنیت و نظم اجتماعی، ش 14، ص 35-50. فولادی، م. (1384). «آسیبهای اجتماعی؛ علل و عوامل و راههای پیشگیری از آن»، معرفت، ش 91، ص 35-46. قاسمی روشن، ا. (1381). «توانمندی خـانـواده در پیشگیری انحـرافـــات اجتمـاعـی»، مطالعات راهبردی زنان، ش 17، ص 11-33. قربانی، م. و انصاری طالبی، ث. (1395). «مروری بر دو دهه تحقیقات شیوعشناسی اعتیاد زنان در ایران از 1374 تا 1394»، فصلنامۀ سلامت اجتماعی و اعتیاد، ش 3، ص 61-90. کردمیرزا، ع. و آزاد اسکندری، ح. (1382). «هنجاریابی آزمون آمادگی اعتیاد به منظور شناسایی افراد مستعد سوء مصرف مواد در بین دانشجویان دانشگاههای تهران»، فصلنامۀ علمی و پژوهشی اعتیادپژوهی، ش 2، ص 47-80. کریمیان، ح. (1387). «نگاهی به بزهکاری نوجوانان و جوانان»، معرفت، ش 126، ص 141-156. کلانتر هرمزی، آ. و کانی سانانی، ا. (1394). «بررسی رابطۀ بین نگرش نوجوانان نسبت به پدر و احساس تنهایی»، فصلنامۀ فرهنگ مشاوره و رواندرمانی، ش 23، ص 45-67. کوهن، ب. (1395). درآمدی به جامعهشناسی، ترجمۀ محسن ثلاثی، تهران: توتیا. گزارش ایرنا. (1396). آزار جنسی اولویت نیست؟ خبرگزاری جمهوری اسلامی. تاریخ مراجعه به سایت: 23/1/1399. کد خبر: 82707628. https://www.irna.ir/news/82707628. گلزاری، م. (1384). «آموزش و مشاوره با نوجوانان در زمینۀ ارتباط با جنس مخالف»، روانشناسی تربیتی، ش 1، ص 105-122. گیدنز، آ. (1374). جامعهشناسی، ترجمۀ: منوچهر صبوری، تهران: نی. لاریجانی، م. و میرحسینی، ز.(1398). «نیمۀ پنهان زندگی زنان تنفروش»، پژوهشهای راهبردی مسائل اجتماعی ایران، س 8، ش 25، ص 45-64. متولیان، م.؛ حسینی شیروانی، م. و نوری، ز. (1398). «بررسی رابطۀ پنج بعد شخصیتی با میزان دینداری در بین دانشجویان دختر و پسر دانشگاه مازندران»، اسلام و سلامت، ش 1، ص 61-70. مرادی امین، م. و گنجینیک، م. (1395). «رابطۀ فرزندپروری والدین و نقش آن در ارتکاب جرم سرقت فرزندان»، فصلنامۀ علمی تخصصی دانش انتظامی همدان، ش 1، ص 133-149. مرجائی، ه. و غلامرضاکاشی، ف. (1396). «گرایش به مصرف مواد مخدر در بین دانشجویان: مقایسۀ دانشجویان بومی و غیربومی». فصلنامۀ تحقیقات فرهنگی ایران، د 10، ش 2، ص 183-210. مرقاتی، ع. (1393). «برای فرار از تنهایی و محدودیتهای خانه پدری و موارد مشابه ازدواج نکنید/معیارهای بهترین ازدواج»، خبر آنلاین. تاریخ مراجعه به سایت: 19/9/1393. کد خبر: 389494. https://www.khabaronline.ir/news/389494. مسعودی فرید، ح. (1395). «70 درصد از دختران فراری به خانه برمیگردند»، سلامتنیوز. تاریخ مراجعه به سایت: 23/1/1399. کد خبر: 203169. salamatnews.com/news/203169. معاون بهزیستی مازندران. (1397). «فرار از خانه در مازندران 36 درصد کاهش یافته است»، ایرنا. تاریخ مراجعه: 23/1/1399. کد خبر: 83230988. https://www.irna.ir/news/83230988. معیدفر، س. و صبوری خسروشاهی، ح. (1390). «تعارض فرزندان با والدین در سبک زندگی»، برنامهریزی و رفاه اجتماعی، ش 7، ص 67-98. مؤمنی، ا. (1397) «تعداد معتادان کشور»، سایت مشرق. تاریخ مراجعه به سایت23/1/1399. کد خبر: 910495. https://www.mashreghnews.ir/news/910495. مکوندی، ب.؛ سلیمانی، ع. و لیامی، ف. (1377). «نقش پدر و مادر در آسیبشناسی روانی کودک و نوجوان»، اندیشه و رفتار، ش 1، ص 46-56. میرآخورلی، ا. (1395). «نقش مادر در تربیت کودک بیشتر است یا پدر؟»، باشگاه خبرنگاران جوان. تاریخ مراجعه به سایت: 23/1/1399. کد خبر: 5692375. https://www.yjc.ir/fa/news/5692375. نارویی، م.؛ امیرعاجلو، م. و ارجمند، ر. (1398). «بررسی ارتباط احساس تنهایی، اعتیاد به اینترنت با خود ارضایی جنسی در دانشجویان»، اولین همایش زندگی دانشجویی، فرصتها و آسیبها با تأکید بر دانشجویان ساکن سراهای (خوابگاههای) دانشجویی، همدان، دانشگاه بوعلیسینا. نظری، ع.م. (1394). «فراتحلیل پژوهشهای انجامشده پیرامون نقش خانواده در بزهکاری نوجوانان»، پژوهشهای مشاور، ش 6، ص 114-135. نظری، ع. (1396). «30 درصد جوانان شش کلانشهر، زندگی مجردی دارند»، سایت خبری ایسنا. تاریخ مراجعه به سایت: 23-6-1396. کد خبر: 96062313093. https://www.isna.ir/news/96062313093. وزارت علوم. (1398). «تفاوت دو درصدی آمار اعتیاد در بین دانشجویان»، خبرگزاری مهر. تاریخ مراجعه به سایت: 24/3/1399. کد خبر: 4717480. https://www.mehrnews.com/news/4717480. هاشمی، ض.؛ فاطمی امین، ز. و فولادیان، م. (1389). عوامل مؤثر بر فرار دختران از منزل (مطالعه موردی: شهرهای تهران و مشهد)، طرح تحقیق سازمان ملی جوانان، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. هزارجریبی، ج. و صفری شالی، ر. (1389). «بررسی عوامل مؤثر بر ارتکاب جرم (مطالعۀ موردی: زندانیان استان مرکزی)»، فصلنامۀ علوم اجتماعی، ش 46، ص 41-74. همدانیان، ف.؛ نعمت، خ. و خدابخش، ر. (1390). «نگرهای تطبیقی بر مادری در روانشناسی و ادبیات ادیان»، پژوهشنامۀ زنان، ش 1، ص 143-163. یامینپور، و. (1389). «بررسی علل گرایش به جرم در ساخت اجتماعی جوامع در حال توسعه با تأکید بر تغییر ساختار خانوادۀ ایرانی-اسلامی»، پژوهشنامۀ حقوق اسلامی، ش 11، ص 63-82. یحییزاده، ح. (1388). «تأثیر عوامل خانوادگی بر گرایش افراد به سوء مصرف مواد مخدر»، فصلنامۀ پژوهش اجتماعی، ش 5، ص 123-142. Ahangaran, M., and Dehpahlavan, M. (2014) The role of family in abnormality and crime of children with a case study. International Journal of Pediatrics, 2(4.2), 86-94. doi: 10.22038/ijp.2014.3152. Anderson, M.L., and Taylor, H. (2008) Sociology, Undrestanding and Diverse Society. Canada: Thomson Learning, INC. Carlson, A. (2012) How parents influence deviant behavior among adolescents: An analysis of their family life, community and peers. Perspectives: 4(1), 41-51. Dassi, A. (2000) Family and the emergence of deviant behaviour among children and adolescents. The Indian Journal of Social Work. 61(3), 432-434. Demick, J., and Andreoletti, C. (Eds.). (2003) Handbook of Adult Development. New York: Kluwer Academic. Franzese, R.J. (2009) The Sociology of Deviancedifferences, tradition, and stigma. Illinois: Charles C Thomas Publisher. Holliday, S.B., Edelen, M.O., and Tucker, J.S. (2017) Family functioning and predictors of runaway behavior among at-risk youth. Child and adolescent social work journal, 34(3), 247–258. Johnson, W.l., Peggy C., Giordano, P.C., Manning, W.D., and Longmore, M.A. (2011) Parent–child relations and offending during young adulthood. J Youth Adolesc, 40(7), 786–799. doi:10.1007/s10964-010-9591-9. Krejcie, R.V., and Daryle W.M. (1970) Determining sample size for research activities. Educational and Psychological Measurement, 30, 607-610. Krohn, M.D., Lizotte, A.J., and Hall, G.P. (2009) Handbook on Crime and Deviance. New York: Springer. Laws, D.R., and O'Donohue, W.T. (Eds.) (2008). Sexual deviance: Theory, assessment, and treatment (2nd Ed.). New York: The Guilford Press. Macionis, J.J., and Gerber, L.M. (2010) Sociology (7th Canadian ed.). Toronto: Pearson. ISBN 978-0-13-511927-3. Pfuetze, M.S. (2014) Family-of-Origin Characteristics of Men Who Engage Regularly in Sexually Addictive Behavior. A Dissertation Doctor of Philosophy in Education. University of Missouri-St. Louis. Radu, M.B. (2019) Bridging families and schools to prevent youth from running away from home. Journal if Youth and Develepment. 14(3), 45-68. DOI: 10.5195/jyd.2019.737. Shoemaker, D.J. (2009) Juvenile Delinquency. New York: Rowman and Littlefield Publisher, INC. Shukla, K. (2018) Family deviance, self-control, deviant lifestyles, and youth violent victimization: A latent indirect effects analysis. Journal of Victims and Offenders, 13(4), 504-525. Tarantino, N., Lamis, D.A., Elizabeth D., Ballard, E.D., Masuda, A., and Dvorak, R,D. (2015) Parent-child conflict and drug use in college women: A moderated mediation model of self control and mindfulness. Couns Psychol, 62(2), 303–313. Tucker, J.S., Edelen, M.O., Ellickson, P.L., and Klein, D.J. (2011) Running away from home: A longitudinal study of adolescent risk factors and young adult outcomes. J Youth Adolesc; 40(5), 507–518. 102- United Nation Office on Drugs and Crime. (2018) World Drug Report: Executive Summary-Conclusions and Policy Implications. United Nations publication, Sales No. E.18.XI.9.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 5,902 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,367 |