تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,640 |
تعداد مقالات | 13,343 |
تعداد مشاهده مقاله | 29,979,740 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,001,455 |
یافتههای نوین زیستچینهنگاری در سازندهای سروک و ایلام میدان نفتی آبتیمور (فروافتادگی دزفول) | |||||
پژوهش های چینه نگاری و رسوب شناسی | |||||
مقاله 3، دوره 37، شماره 1 - شماره پیاپی 82، فروردین 1400، صفحه 23-44 اصل مقاله (4.05 M) | |||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/jssr.2020.124889.1185 | |||||
نویسندگان | |||||
رضا امیدی1؛ عباس صادقی* 2؛ محبوبه حسینی برزی2؛ نرگس اکبر بس کلایه3 | |||||
1دانشجوی دکتری چینهشناسی و فسیلشناسی، گروه زمینشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران | |||||
2گروه زمین شناسی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران | |||||
3اداره زمین شناسی بنیادی، شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب، اهواز، ایران | |||||
چکیده | |||||
مطالعات زیستچینهنگاری سازندهای سروک و ایلام در چاههای شمارة ۱ و ۱۴ میدان نفتی آبتیمور به تشخیص 6 گونه از روزنهداران برای نخستینبار از دو سازند یادشده منجر شد. در این پژوهش از زیرراستة MILIOLINA Delage and Herouard 1896 گونههای Fischerina carinata و Spiroloculina cenomana در سازند سروک و گونههای Palaeosigmoilopsis apenninica و Sigmomassilina ottadunensis در سازندهای سروک و ایلام و از زیرراستة ROTALIINA Delage and Herouard 1896 گونههایRotorbinellasp . nov.وPararotaliaboixaeدر سازندهای سروک و ایلام شناساییو توصیف شد. این گونهها تاکنون از سازندهای سروک و ایلام گزارش نشدهاند. براساس مجموعة فسیلی شناساییشده، سن سازند سروک با ضخامت 98/812 و 238 متر به ترتیب در چاههای شمارة ۱ و ۱۴، سنومانین- تورونین و سن سازند ایلام با ضخامت 72/151 و 136 متر به ترتیب در چاههای شمارة 1 و 14، سانتونین- کامپانین؟ تعیین شده است. | |||||
کلیدواژهها | |||||
سازند ایلام؛ سازند سروک؛ یافتههای جدید روزنهداران؛ روتالیدا؛ میدان نفتی آبتیمور | |||||
اصل مقاله | |||||
مقدمه سازندهای نفتی سروک و ایلام بهمثابة یکی از مهمترین مخازن هیدروکربوری کربناته پس از مخزن آسماری در حوضة زاگرس اهمیت ویژهای در مطالعات نفتی دارند. تاکنون پژوهشهای متعددی دربارة دو سازند یادشده از جنبههای مختلف بهویژه زیستچینهای انجام شده است؛ ازجمله James and Wynd 1965; Wynd 1965; Wood and Lacassagne 1965; Well’s 1966-1968; Stoneley et al. 1975; Speers RG. 1976; Rahimpour‐Bonab et al. 2012; Omidvar et al. 2011; Amiri Bakhtiar 1991; Khosroo Tehrani and Fonooni 1994; Allahbakhsh ghiyasvand 2003; Teimourian 2004; Akbari Bas Kelayeh and Taheri 2005, 2006; Kamyabi Shadan 2005; Agh 2005; Sadeghi et al. 2006; Ghalavand 2009; Soleimani et al. 2010; Ghobeyshavi et al. 2010; Sajjadi and Omidvar 2011; Omidvar et al. 2011. در پژوهشهای زیستچینهای سازندهای سروک و ایلام در نواحی مختلف حوضة زاگرس، تاکنون ضمن معرفی تعدادی زون زیستی، مجموعة همزیستی از روزنهداران (Foraminifera) موجود در این زونها نیز معرفی شده است که کموبیش در بیشتر رخنمونهای سطحالارضی و برشهای تحتالارضی وجود دارد. Omidi et al. 2018 بهمنظور شناسایی محتوای فسیلی و با تأکید بر شناخت روزنهداران سازندهای سروک و ایلام در جنوب فروافتادگی دزفول، دو برش تحتالارضی چاههای 1 و 14 میدان نفتی آبتیمور را بررسی کردند. آنها براساس تشخیص 71 گونه متعلق به 57 جنس از روزنهداران، یک بایوزون با عنوان بایوزون شماره 1: Rotorbinella-Pararotalia Assemblage Zone در سازند ایلام و سه بایوزون با عنوان بایوزون شماره 2: Nezzazatinella picardi-Dicyclina schlumbergeri Assemblage Zone، بایوزون شماره 3: Rotorbinella mesogeensis Total Range Zone و بایوزون شماره 4: Nezzazata-alveolinid Assemblage Zone در سازند سروک شناسایی کردند. براساس بایوزونهای شناساییشده، سن سازند سروک، سنومانین- تورونین و سن سازند ایلام، سانتونین- کامپانین؟ تعیین شد. در میدان نفتی آبتیمور نیز، مجموعة روزنهداران کفزی شناساییشده کموبیش مشابه با دیگر نواحی زاگرس است؛ با این تفاوت که علاوه بر روزنهداران کفزی که در بررسیهای پیشین از این دو سازند گزارش شده است، 6 گونه روزنهدار دیگر نیز، برای نخستینبار از این میدان در این پژوهش شناسایی و معرفی میشود. در صنعت نفت هنگام حفاری سازندهای نفتی پرفشار، جلوگیری از هرزروی و جریان (Loss and Gain) گل حفاری و همچنین گیرکردن (Stuck) رشتهلولههای حفاری همواره موضوع بحث و گفتوگوست. سازندهای نفتی ایلام و سروک در میدان نفتی آبتیمور حین حفاری با زونهای پرفشار متعددی مواجه میشوند؛ بنابراین شناسایی زونهای پرفشار نفت و گاز در توالیهای چینهای ازجمله موضوعاتی است که اهمیت زیادی دارد؛ از این رو مطالعات فسیلشناسی، بهطور ویژه روزنهداران، در یافتن محل نسبی و گاه دقیق زونهای پرفشار راهگشاست. سازند ایلام در چاههای حفاریشده در بخشهایی از جنوب فروافتادگی دزفول (میدان نفتی آبتیمور) از تنوع جنس و گونههای فسیلی (روزنهداران) کمبهره است؛ اما بعضی افراد خانوادههای روزنهداران که مطالعه و شناسایی آنها کمتر انجام شده است، به فراوانی در این سازند یافت میشوند؛ برای نمونه جنس و گونههای متعدد خانوادة روتالیده (Rotaliidae)؛ علاوه بر این معرفی زون زیستی Rotalia sp.22- algae assmeblage zone (بهلحاظ تنوع زیاد افراد خانوادة روتالیده که گاه تعداد آنها به 60 گونه sp.60 هم میرسد) در مطالعات James and Wynd 1965 و تمرکز زیاد مطالعات سیستماتیک Hottinger et al. 2014 دربارة این خانواده، مؤید پیچیدگی و اهمیت مطالعه در شناخت و تفکیک جنس و گونههای این خانواده است؛ بهطوری که زمینشناسان سرچاهی سازند ایلام را با عنوان سازند روتالیا میشناسند؛ بنابراین با توجه به مطالب بیانشده، اهمیت بررسی سیستماتیک خانوادة روتالیده در تفکیک جنس و گونههای آن بیش از پیش نمایان میشود. در این پژوهش فسیلشناسی روزنهداران در سازند نفتی ایلام با بهرهگیری از مطالعات سیستماتیک برای تفکیک و تشخیص جنس و گونههای متعدد خانوادة روتالیده از یکدیگر و تکمیل زنجیرة مطالعات زیستچینهای و بهبود کیفیت حفاری در شناسایی زونهای پرفشار نفتی مدنظر است. در سازند نفتی سروک نیز، مطالعه و شناخت هرچه بیشتر مجموعة فسیلی روزنهداران کفزی در غنیسازی جامعة زیستی و بازشناخت زونهای زیستچینهای، تعیین سن دقیقتر توالیها، شناخت بیشتر زیستزونهای محلی و شناسایی زونهای نفتی اهمیت فراوان دارد؛ همچنین میزان تغییر در تنوع و فراوانی روزنهداران و ویژگیهای ریختشناسی آنها در بازههای بیاکسیژنی (برای نمونه OAE1a) افزایش مییابد (Leckie et al. 2002; Erba 2004) و یکی از ویژگیهای بیولوژیکی این حادثه، حضور روزنهداران شناور با حجرات کشیده است (Coccioni et al. 2006). حوادث بیاکسیژنی بر ویژگیهای ریختشناختی روزنهداران کفزی نیز تأثیرگذار است؛ برای نمونه اندازة حجرة جنینی اربیتولینا در حادثة OAE1a کاهش یافته است (Guex 2001; Cherchi and Schroeder 2004)؛ علاوه بر این تغییر در تجمعات روزنهداران کفزی در پی چنین حوادثی مشاهده میشود؛ برای نمونه در ایران در زون ایذه با شروع حادثة OAE2 و انقراض روتالیپورها همراه با پیک مثبت ایزوتوپ کربن ۱۳ (پیک a)، شاهد تجمعات بعضی روزنهداران کفزی هستیم که نشاندهندة تأثیر حوادث بیاکسیژنه بر روزنهداران کفزی است (Vaziri-Moghadam and Kalanat 2020). در این پژوهش تغییر در ویژگیهای زیستی و فیلوژنی مانند حجیمشدن، کشیدهشدن و کیلدارشدن شدید حجرة آخر دور آخر پیچش پوستة بعضی از گونههای خانوادة روتالیده بررسی شده است؛ بهطوری که تغییرات مشاهدهشده به تفکیک اشکال غیرمتعارف مانند گونة Rotorbinella sp. nov. (Plate 4, figs. 1-9) از اشکال متعارف مانند گونة Rotorbinella mesogeensis در سازندهای سروک و ایلام منجر شده است (Omidi et al. 2018). این تغییرات احتمالاً در ارتباط با تنشهای شدید محیطی رخ داده است. چنین تغییراتی ممکن است با بعضی حوادث بیاکسیژنی در زمان تورونین مرتبط باشد که در این زمینه آنالیز ایزوتوپی کربن و اکسیژن پوستة روزنهداران روتالیده در اشکال غیرمتعارف (Rotorbinella sp. nov.) و بررسی تغییرات محتوای کل کربن رسوبات دربرگیرندة آنها در مطالعات بعدی مدنظر است؛ بنابراین در اینجا فقط به توصیف گونههایی بسنده میشود که برای نخستینبار از سازندهای سروک و ایلام گزارش شده است.
زمینشناسی منطقة مطالعهشده جنوب غرب ایران بهویژه فروافتادگی دزفول، یکی از مهمترین ایالات هیدروکربنی دنیاست که در حاشیة شمال شرقی پلیت عربی قرار دارد ( 2001.Sharland et al). پژوهشها درزمینة جغرافیای دیرینه نشان میدهد رفتهرفته طی دورة کرتاسه رسوبگذاری از نوع رمپ در ارتباط با بالاآمدن سطح دریا همراه با کربناتهای شلفی بخش بزرگی از منطقة خاورمیانه را دربرگرفته است (Murris 1980; Koop and Stoneley 1982). این دوره، یکی از گرمترین دورههای تاریخ زمین به شمار میآید (Huber et al. 2002). حرکت پلیت عربی به سمت مناطق گرمسیری تا نیمهگرمسیری در این زمان رخ داده است (Murris 1980; Beydoun 1991). کاهش چشمگیر سطح آب دریا در مرز سنومانین- تورونین سبب رخنمون کربناتهای سازند سروک و ایجاد یک ناپیوستگی محلی در بالاآمدگیهای قدیمه شده است (Ghzaban 2007; Motiei 1993). ﻧﺎﭘﯿﻮﺳﺘﮕﯽ ﮔﺴﺘﺮدة ﺗﻮروﻧﯿﻦ ﻣﯿﺎﻧﯽ ناشی از ترکیب ﺑﺎﻻآﻣﺪﮔﯽﻫﺎی ﻣﺤﻠﯽ (در ﭘﯽ آﻏﺎز ﻓﺮاراﻧﺶ اﻓﯿﻮﻟﯿﺖ روی حاشیة ﺷﻤﺎل ﺷﺮﻗﯽ ﭘﻠﯿﺖ ﻋﺮﺑﯽ) و اﺣﺘﻤﺎﻻً متأثر از کاهش ﺳﻄﺢ آب درﯾاﺳﺖ (James and Wynd 1965; Koop and Stoneley 1982; Murris 1980; Setudehnia 1978). بازة زمانی سنومانین- تورونین (89 تا 98,9 میلیون سال پیش) دربردارندة سازندهای میشریف (Mishrif)، احمدی (Ahmadi) و رمیلا (Rumaila) در شبهجزیرة عربستان، ناتیح (Natih) در عمان، دردر (Derder) در جنوب شرقی ترکیه، میشریف (Mishrif) در عراق و سروک (Sarvak) در ایران است که در پلاتفرمهای کربناتة کمعمق و حوضههای درونشلفی در حاشیة غیرفعال پلیت نهشته شدهاند (Sharland et al. 2001; Ghazban 2007)؛ با وجود آنکه بخش مهمی از ذخایر نفتی کشورهای حوزة خلیج فارس با سازندهای معادل سروک میزبانی میشوند (Alsharhan and Nairn 1997; Sharland et al. 2001)، کمتر از 3/1 ذخایر نفت در جای کشفشده در جنوب غرب ایران در مخازن بنگستان (سازندهای سروک و ایلام) انباشته شده است که این ذخایر در بیش از 29 میدان کوچک و بزرگ پراکندهاند (Motiei 1993). سازند سروک از گروه بنگستان متشکل از سنگهای آهک دریای کمعمق و بهطور پراکنده حاوی رس و میکرایتی است که در بخشهایی اسپاری است و شامل گرینستونها، پکستونهای غنی از رودیست و وکستونهای غنی از استروماتوپوریدا با اینتروالهایی از مارن و شیل است در ناحیة فروافتادگی دزفول به دلیل تأثیر عملکرد فازهای تکتونیکی که پس از سنومانین و پس از تورونین (فازهای تکتونیکی ساب هرسی نین) رخ داده است، بخش عمدهای از رسوبات به سن سنومانین و تورونین بهصورت نبود چینهای یا هیاتوس مشخص میشود. حد فوقانی رسوبات تورونین در میدان آبتیمور با نمودارهای پتروفیزیکی نوترون- گاما ری و اطلاعات فسیلشناسی (وجود زون زیستی Nezzazatinella picardi-Dicyclina schlumbergeri Assemblage Zone) شناسایی شده است که این رسوبات با یک ناپیوستگی فرسایشی روی رسوبات سنومانین قرار گرفته است. با کمعمقشدن دریا در اواخر آلبین تا سنومانین مقادیر زیادی از آهکهای کمعمق سازند سروک در حوضة زاگرس نهشته شده است. بالاآمدگی ناحیهای در پایان سنومانین موجب فرسایش بخشهای بالایی آهکهای راسب شده است؛ بنابراین این فرسایش بهصورت یک ناهمسازی فرسایشی با عنوان ناهمسازی فرسایشی پس از سنومانین تقریباً در تمامی نواحی فارس و فروافتادگی دزفول مشاهده میشود که در بعضی از چاههای نفتی در نواحی یادشده، این ناهمسازی با کنگلومرا و برشهای حاوی مواد آهندار همراه است چاه آبتیمور- ۱۴ به دلیل واقعبودن در ناحیة فروافتادگی دزفول از مطالب بیانشده مستثنی نیست و آثار فاز فرسایشی پس از سنومانین و پس از تورونین در آن با حذفشدگی بعضی از رسوبات و آغشتگی رسوبات به مواد آهندار و وجود گلوکونیت و فسفاتیشدن بیوکلاستها نمایان میشود (Akbar Bas Kelayeh and Taheri 2006). ضخامت رسوبات تورونین در این چاه حدود ۷۷ متر است؛ بنابراین این منطقه جزو نقاطی است که با پیشروی آب دریا در تورونین به زیر آب رفته و این امر باعث شده است یک محیط رسوبی کمعمق تشکیل شود که براساس محتوای فسیلی موجود در آن و میکروفاسیسهای موجود به محیط لاگون نسبت داده میشود و با عملکرد فاز فرسایشی پس از تورونین، تمامی رسوبات متعلق به این آشکوب در میدان آبتیمور از بین نرفته است (Akbar Bas Kelayeh and Taheri 2006). سازند سروک بهطور همشیب روی سازند کژدمی با مرزی تدریجی قرار میگیرد و مرز بالایی آن در مقطع تیپ با مارن و شیلهای سازند گورپی بهصورت ناگهانی است (Motiei 1993). در بسیاری از میادین نفتی (بهویژه میدان نفتی آبتیمور) سازند کربناتی ایلام روی این سازند قرار دارد و تعیین مرز بین این دو سازند با مشکلاتی مواجه است که هنوز مورد بحث است (Motiei 1993).
موقعیت جغرافیایی برشهای مطالعهشده میدان آبتیمور روی بلندی ساختمان واحدی با جهت تقریبی شمال غربی- جنوب شرقی قرار دارد و در غرب ناحیة خوزستان واقع شده است. این میدان در 25کیلومتری جنوب باختری اهواز بین میدان سوسنگرد در شمال باختری و میدان منصوری در جنوب خاوری قرار گرفته است و با این دو میدان در یک راستا قرار دارد. موقعیت جغرافیایی میدان نفتی آبتیمور و برشهای مطالعهشده در شکل 1 دیده میشود.
روش پژوهش بهمنظور مطالعات زیستچینهای و شناسایی روزنهداران موجود در سازندهای سروک و ایلام در میدان نفتی آبتیمور دو چاه شمارة ۱ و ۱۴ به دلیل داشتن بیشترین نمونه انتخاب شدند. درمجموع تعداد ۱۳۴۷ مقطع نازک از این دو چاه که ۷۱۶ عدد آن متعلق به چاه شمارة 1 (بهطور عمده تهیهشده از خردههای حفاری) و ۶۳۱ عدد آن متعلق به چاه شمارة ۱۴ (بهطور عمده تهیهشده از مغزههای حفاری) است، برای شناسایی محتویات میکروفسیلی مطالعات میکروسکوپی، و پس از شناسایی از آنها عکسبرداری شد. در شناسایی و توصیف روزنهداران از منابعی چون Loeblich & Tappan 1988; Boix 2007; Chiocchini et al. 2012; Hottinger et al. 2014 استفاده شد.
چینهشناسی برشهای مطالعهشده در مطالعة سازندهای سروک و ایلام در میدان نفتی آبتیمور دو چاه شمارة 1 و 14 به دلیل داشتن بیشترین نمونه انتخاب شدند. سازند سروک با ضخامتهای 98/812 و ۲۳۸ متر به ترتیب در دو چاه شمارة 1 و 14 ازلحاظ لیتولوژی بهطور عمده از سنگ آهک و سنگهای آهک دولومیتی تشکیل شده است. مرز زیرین آن در چاه شمارة 1 با سازند کژدمی همشیب و همراه با تغییرات سنگشناسی واضح است؛ بهطوری که شیلهای رأس سازند کژدمی به سنگهای آهک قاعدة سازند سروک تغییر مییابد؛ ولی در چاه شمارة ۱۴ به دلیل حفارینشدن تا قاعدة سازند سروک مرز زیرین نامشخص است و علت اختلاف ضخامت سازند سروک در این دو چاه نیز احتمالاً همین است. مرز بالایی آن با سازند ایلام ناپیوسته و همشیب است. سازند ایلام با ضخامتهای 72/151 و 136 متر به ترتیب در چاههای شمارة 1 و ۱۴ میدان نفتی آبتیمور بهطور عمده از سنگ آهک و سنگ آهک با میانلایههای شیلی تشکیل شده و مرز بالایی آن با سازند گورپی همشیب و همراه با تغییرات سنگشناسی واضح است؛ بهطوری که سنگهای آهک رأس سازند ایلام به شیلهای قاعدة گورپی تغییر مییابد. براساس مجموعة روزنهداران، همزیست شناساییشده در شکلهای 2 و 3 در هر دو برش سن سازند سروک سنومانین- تورونین و سن سازند ایلام سانتونین- کامپانین؟ مشخص شده است (Omidi et al. 2018).
مطالعة سیستماتیک و توصیف روزنهداران معرفیشده Suborder: MILIOLINA Delage & Herouard, 1896 Superfamily: CORNUSPIRACEA Schultze, 1854 Family: FISCHERINIDAE Millett, 1898 Subfamily: FISCHERININAE Millett, 1898 Genus: FISCHERINA Terquem, 1878 Species: Fischerina carinata Peybernès, 1984 (plate-1; figs. 1-9) Fischerina carinata Peybernès, 1984, pp. 494-498, pl. 2, figs. 1-15; text-fig. 2 پوسته صفحهایشکل، با پیچش پلانیسپیرال اولوت و حاشیة صدف با کیل ضعیف است و حجرة جنینی با یک کانال خمیده بهطور کامل احاطه شده است و در ادامة آن سه دور پیچش با بیش از 6 حجره وجود دارد که تا حدودی همپوشان هستند. دیوارة آهک پورسلانوز و ضخیم است. دهانه شامل یک بازشدگی در انتهای آخرین حجره است.
انتشار چینهشناسی: آلبین پسین- سنومانین پیشین این گونه در رسوبات کربناتة کمعمق سازند سروک در چاههای شمارة 1 و 14 میدان آبتیمور با سن سنومانین شناسایی شد. Peybernès 1984 برای نخستینبار گونة Fischerina carinata را از آلبین بالایی در منطقة پیرینه توصیف و گزارش کرد. Silva & Vanneau 1995 انتشار چینهشناسی این گونه را طی پروژة ODP با مطالعة رسوبات سایت شمارة 878 (MIT Guyo) و سایت شمارة 879 (Takuyo-Daisan Guyot) از آلبین بالایی گزارش کردند. Chiocchini et al. 1994, 2005 از پلتفرم کربناتة مرکز ایتالیا، لاتیوم (Latium) و ابروزی (Abruzzi)، انتشار چینهشناسی این گونه را از آلبین بالایی تا سنومانین زیرین گزارش کردند. وجود مجموعة فسیلی همزیست زیر با این گونه در سازند سروک چاههای شمارة 1 و 14 میدان نفتی آبتیمور، سن سنومانین را برای رسوبات حاوی F.carinata مشخص میکند. Biplanata peneropliformis, Chrysalidina gradata, Nummoloculina regularis, Biconcava bentori, Vidalina radoicica, Cisalveolina frassi, Merlingina cretacea, Coxites zubairensis, Trochospira avnimelechi, Palaeosigmoilopsis apenninica, Spiroloculina cenomana, Praetaberina bingistani, Pseudorhipidionina casertana
Superfamily: MILIOLACEA Ehrenberg, 1839 Family: SPIROLOCULINIDAE WIESNER, 1920 Genus: SPIROLOCULINA d’Orbigny, 1826 Species: Spiroloculina cenomana, Chiocchini, 2008 (plate-2; figs.1-6) 1984, Spiroloculina cretacea REUSS - CHIOCCHINI, MANCINELLI & ROMANO, plate 4, figures 8, 12. 1984, Spiroloculina? sp. - PEYBERNES, plate 2, figures 16-18 1994, Spiroloculina n. sp. - CHIOCCHINI, FARINACCI, MANCINELLI, MOLINARI & POTETTI, plate 15, figures 6-8. 1995, Spiroloculina sp. (cf. S. cretacea REUSS) - CARRAS, plate 56, figure 11 1999/2000, Spiroloculina n. sp. - COCCIA, plate 2, figure 1; plate 5, figures 8, 9. 2008, Spiroloculina cenomana n. sp. – CHIOCCHINI, Plate I, figures 1-5; plate II, figures 1-13; plate III, figures 1-14 این گونه را Chiocchini 2008 توصیف کرد. تست از نمای بیرونی، بیضویشکل و مقعرالطرفین با محیط متورم و شدیداً کارندار در دو انتهای بخش محیطی است؛ در فرمهای میکروسفریک با یک پرولوکولوس کوچک تقریباً کروی شروع میشود و سپس بهدنبال آن یک حجرة ثانویه با پیچش پلانیسپایرال و به طول یک دور قرار دارد و در ادامه (در بلوغ) 4 تا 5 جفت حجرة چهارگوش تا مسطح- محدب دارد که تحدب آنها به سمت بیرون تست است. حجرات اولیه بهطور منظم و بهصورت یک در میان نسبت به یک سطح پیچش منفرد اضافه میشوند. حجرات آخر رشد بیشتری در ارتفاع دارند و سطح پیچش به سمت طرح سیگموئیدی تمایل مییابد. دیواره از جنس آهک پورسلانوز بدون منفذ شامل یک لایة منفرد ضخیم در قسمت داخلی تست است که درنتیجة روی هم قرارگرفتن کف حجرات روی سقف حجرات ماقبل آن حاصل شده است؛ دهانة منفرد که در انتهای حجره همراه با یک گردن کوتاه و احتمالاً همراه با یک دندان ساده قرار دارد. این گونه بهواسطة داشتن طرح سیگموئیدی حجرات آخر که در فرمهای میکروسفریک دیده میشود، از دیگر گونههای مشابه این جنس تشخیص داده و تفکیک میشود. تفاوت این گونه با گونة Spiroloculina cretacea در داشتن جثة بزرگتر، فشردگی کمتر پوسته در راستای محوری، حاشیة محیطی متورم، کیلهای قوی و تعداد حجرات بیشتر آن است.
انتشار چینهشناسی: سنومانین پسین این گونه در سازند سروک در برش چاه شمارة 1 میدان آبتیمور با سن سنومانین شناسایی شده است. Family HAUERINIDAE Schwager, 1876 Subfamily: HAUERININAE Schwager, 1876 Genus: SIGMOMASSILINA Chiocchini, 2008 Sigmomassilina ottadunensis Chiocchini, 2008 Type-Species Sigmomassilina ottadunensis n. gen. & n. sp. (plate-2; figs. 7-9) 1994/95 aff. Massilina - COCCIA, plate 11, figs. 4, 5, 7, 11, 12. 2008, Sigmomassilina ottadunensis n. sp. - CHIOCCHINI, Plate I, figs. 10-13; plate IV, figs. 1-18; plate V, figs. 1-15 با توجه به اینکه این جنس بهمثابة جنس جدید را M.chiocchini 2008 معرفی کرده است، نخست جنس و سپس گونه توصیف میشود.
توصیف جنس Sigmomassilina n. gen. پوستة نیمهگرد تا بیضیشکل در نمای بیرونی؛ حجرة جنینی تقریباً کروی که نخست با حجراتی با آرایش Quinqueloculine دنبال و پس از آن با اضافهشدن حجرات در یک صفحة در حال تغییر، یک طرح سیگموئیدی و حاوی کف ایجاد میشود؛ دیوارة آهک پورسلانوز، بدون منفذ، دهانة منفرد که در انتهای حجره به همراه یک دندان ساده قرار دارد.
انتشار چینهشناسی: سنومانین توضیحات Arnaud Vanneau 1980 دو تاکسای Massilina sp. و Massilina? sp. را توصیف کرد. این دو تاکسا احتمالاً به جنس Sigmomassilina متعلق هستند؛ زیرا در برش محوری در آخرین حجرات آرایش سیگموئیدی دارند (M.Chiocchini 2008).
شباهتها و تفاوتها جنس جدید اساساً متفاوت از جنس Massilina Schlumberger 1893 است؛ زیرا در برش محوری تا نزدیک به محوری، حجراتی که پس از مرحلة اولیة آرایش Quinqueloculine قرار میگیرند، به شکل سیگموئیدی ظاهر میشوند. جنس Pseudomassilina Lacorix 1938 شبیه به جنس Sigmomassilina است؛ اما با داشتن بیش از دو حجره در هر دور در مرحلة آخر و دهانة شکافمانند مجهز به یک لیپ و نداشتن دندان از جنس یادشده متمایز میشود.
توصیف گونة Sigmomassilina ottadunensis پوسته در نمای بیرونی نیمهگرد تا بیضویشکل و بهطور جانبی مقعرالطرفین به همراه حاشیة صاف یا کمی محدب و با کیل خفیف در دو انتهاست؛ حجرة جنینی نیمهکروی که نخست با حجراتی دارای آرایش کنکلوکولوین (Quinqueloculine) خوب توسعهیافته است، در ادامه با دو دور پیچش تقریباً خارج از مرکز در برش استوایی دنبال میشود و سپس در مرحلة بعد همانند جنس Massilina، 3 تا 6 حجره بهصورت متناوب درمقابل هم قرار میگیرند؛ اما مرتباً سطح پیچش آنها تغییر میکند؛ بهطوری که آرایش آنها (همانطور که در برش محوری دیده میشود)، یک حالت سیگموئیدی را نمایش میدهد. با اضافهشدن حجرات بهطور منظم بر ابعاد آنها نیز افزوده میشود و با خط درزهای مسطح یا تقریباً فرورفته از یکدیگر جدا میشوند. حجرات در برش محوری و نزدیک به محوری شکل بیضوی تا مربعی دارند. بخش بالایی دیواره مسطح تا کمی محدب است. علت داشتن دو انتهای ضخیم و نوکتیز، وجود دو کارن کوتاه است. دیوارة آهک پورسلانوز بدون منفذ و متشکل از یک لایة منفرد و ضخیمشده در بخش داخلی پوسته است که به علت قرارگیری قاعدة یک حجره بر بالای حجرة پیشین به وجود آمده است. دهانه بهصورت منفرد در انتهای حجره، همراه با یک دندان بزرگ و ساده قرار دارد (Chiocchini 2008). مرحلة کنکلوکولوین اولیة خوب توسعهیافته و سیگموئیدیبودن حجرات آخر، آن را از جنس Massilina متمایز میکند. انتشار چینهشناسی: این گونه را Chiochini 2008 از سنومانین منطقة لاتیوم جنوبی واقع در مرکز ایتالیا گزارش کرده است؛ اما در میدان نفتی آبتیمور این گونه در سازندهای سروک و ایلام با سن تورونین- سانتونین تا کامپانین؟ نیز دیده شده است. Subfamily: PALAEOSIGMOILOPSINAE M. Chiocchini, 2008 Genus: PALAEOSIGMOILOPSIS Chiocchini, 2008 Species:Palaeosigmoilopsis apenninica Chiocchini, 2008 Type-Species Palaeosigmoilopsis apenninica n. gen. & n. sp. (plate-3; figs.4-9) Chiocchini 2008; Plate I, figs. 6-9; plate VII, figs. 1-15; plate VIII, figs. 1-16 با توجه به اینکه این جنس بهمثابة جنس جدید را M.chiocchin 2008 معرفی کرده است، نخست جنس و سپس گونه توصیف میشود.
توصیف جنس Palaeosigmoilopsis n. gen. پوسته در نمای بیرونی تخممرغیشکل؛ حجرات طولی برابر نیمدور پیچش دارند؛ تغییر الگوی سطح پیچش سبب ایجاد طرح سیگموئیدی حجرات در برش محوری شده است. حجرات انتهایی ممکن است پیچش پلانیسپایرال یابند؛ حجرات، کف و دیوارة ضخیم آهکی پورسلانوز بدون منفذ دارند. دهانه بهصورت منفرد در انتهای حجره قرار دارد و حاوی یک دندان بزرگ و ساده است (M.Chiocchini 2008).
شباهتها و اختلافها جنس Palaeosigmoilopsis با داشتن دیوارة پورسلانوز بدون ذرات آگلوتینه و بهویژه داشتن دو دور پیچش فشرده از حجرات در بخشهای انتهایی پوسته و یک دندان بزرگ دهانهای از جنس Sigmoilopsis Finlay 1947 متمایز میشود.
انتشار چینهشناسی: سنومانین توصیف گونة Palaeosigmoilopsis apenninica پوسته در نمای بیرونی بیضیشکل و در نمای جانبی دو طرف محدب همراه با حاشیههای گردشده است؛ حجرة جنینی کوچک و تقریباً کروی دارد که با تعداد زیادی حجرات کشیده و کوتاه دنبال میشود که اندازة هریک برابر نصف دور پیچش است. اندازة حجرات در طول رشد به شکل بسیار منظمی افزایش مییابد. الگوی پیچش حجرات با اضافهشدن آنها در طول رشد خود تغییر مییابد. در برش محوری حجراتی که در دو دور پیچشی آرایش یافتهاند، حالتی سیگموئیدی ایجاد میکنند. هر دور پیچش 8- 12 حجرة لولهای دارد. در برش محوری و نزدیک به محوری این حجرات به سمت بیرون پوسته، محدب و به سمت درون پوسته، مسطح تا کمی محدب هستند. در آخرین مرحلة رشد، حجرات به آرایش پلانیسپایرال تمایل مییابند. دیوارة آهک پورسلانوز بدون منفذ؛ به علت قرارگیری کف یک حجره روی سقف حجرة پیشین، یک لایة ضخیم در قسمت داخلی پوسته ایجاد شده است. دهانة منفرد که به همراه یک دندان بزرگ و ساده در انتهای حجرة لولهای قرار دارد. انتشار چینهشناسی: این گونه را Chiochini 2008 از سنومانین منطقة لاتیوم جنوبی واقع در مرکز ایتالیا گزارش کرده است؛ اما در سازند سروک چاههای شمارة 1 و 14 میدان نفتی آبتیمور، این گونه علاوه بر سنومانین در تورونین نیز دیده شده است. Suborder: ROTALIINA Delage and Herouard 1896 Superfamily: ROTALIACEA Ehrenberg 1839 Family: ROTALIIDAE Ehrenberg 1839 Subfamily: ROTALIINAE Ehrenberg 1839 Genus: ROTORBINELLA Bandy 1944 Species: Rotorbinella sp. nov. (plate-4; figs.1-9) پوسته کوچک، عدسیشکل و نامتقارن با پیچش تروکوسپایرال با سطح پشتی بهشدت محدب و سطح شکمی محدب تا مسطح و 8 تا 10 حجره در دور آخر پیچش است. یک کیل بهشدت نوکتیز و شدیداً خمیده به سمت سطح پشتی صدف دارد. یک برآمدگی روی سطح پشتی حجرات آخرین دور پیچش دیده میشود که احتمالاً به خمیدگی کیل به سمت سطح پشتی مربوط است. سپتاها مضاعف، مستقیم تا کمی انحنادار و با کانالهای میانسپتایی است. به احتمال زیاد فضای درون حجرات با یک صفحة نافی (Umbilicate plate) به یک حجرة اصلی و یک حجرة کوچک فرعی تقسیم شده که به مطالعات دقیقتر در برشهای مختلف نیاز است. این صفحات محدودة کانال باریک نافی- پیچشی را مشخص میکنند. در برش محوری یک تودة مرکزی بزرگ (Massive Central Plug) دیده میشود که با شکاف عمیقی از دیوارة حجرات جانبی جدا شده است. قطر نمونههای اندازهگیریشده در این مطالعه بین 450- 500 میکرون است.
انتشار چینهشناسی: تورونین- سانتونین تا کامپانین؟ این گونه در رسوبات کربناتة کمعمق سازند سروک بالایی در برش چاههای شمارة 1 و 14 با سن تورونین و سازند ایلام به سن سانتونین تا کامپانین؟ شناسایی شده است. Genus: PARAROTALIA Y. Le Calvez 1949 Species: Pararotalia boixae A. Piuz & Meister 2013 (plate-5; figs.1-7) Fig.4 a-u. Piuz, A., & Meister 2013 پوسته کوچک، عدسیشکل و با یک کیل بدون منفذ است. سطح پشتی محدب تا مسطح و حاوی دانههای برجسته است و سطح شکمی تحدب بیشتری دارد. پیچش تروکوسپایرال با 10 حجره در دو تا سه دور آخر پیچش، سپتاها مضاعف، مستقیم، شعاعی و با کانالهای میانسپتایی است. در برش محوری در ناحیة نافی یک تودة مرکزی بزرگ دیده میشود که با یک شیار عمیق و باز از دیوارة حجرات جانبی جدا شده است. این گونه تقریباً مشابه گونة (Reuss 1862) pararotalia tuberculifera است؛ با این تفاوت که نمونههای سنومانین کوچکتر (حداکثر 300 میکرون) از نمونههای مشابه سانتونین پسین- کامپانین پیشین (500 میکرون) است (A.Piuz and Meister 2013). قطر نمونههای اندازهگیریشده در این مطالعه (میدان آبتیمور) اندازهای کمتر از 200 میکرون (حدود 150 میکرون) را نشان میدهد. انتشار چینهشناسی: این گونه را Piuz and Meister 2013 از سنومانین منطقة عمان گزارش کرده است؛ اما در سازندهای سروک و ایلام چاههای شمارة 1 و 14 میدان نفتی آبتیمور، این گونه در سنومانین- سانتونین تا کامپانین؟ نیز دیده شده است.
نتیجه در مطالعة بیوستراتیگرافی سازندهای سروک و ایلام در چاههای شمارة 1 و 14 میدان نفتی آبتیمور، علاوه بر روزنهداران کفزی که در مطالعات پیشین از سازندهای سروک و ایلام گزارش شده است، 6 روزنهدار کفزی زیر برای نخستینبار از این دو سازند شناسایی و معرفی میشود:
تشکر و قدردانی در پایان لازم میدانم از مسئولان محترم شرکت مناطق نفتخیز جنوب بهویژه مسئولان محترم ادارة زمینشناسی بنیادی که همکاری و مساعدت لازم را مبذول داشتند، تقدیر و سپاسگزاری کنم؛ همچنین از مساعدت سرکار خانم دکتر Esmeralda Caus و جناب آقای دکتر Felix Schlagintweit بهواسطة کمک در تشخیص گونههای خانوادة Rotaliidae و راهنماییهای ارزندة جناب آقای دکتر وزیری مقدم در نگارش این مقاله کمال تشکر و قدردانی را دارم.
Plate-1 Figs.1-9: Fischerina carinata Fig.1: A. Overlap chams. Axl. sec. figs.2, 5, 6: Axl. sec. figs.3, 4, 7, 9: Subaxial sec. Fig.8: A. Keel; B. Cham.; Subaxial sec. Sample no. Depth (m) of figs. plate-1 Fig.1: 3373.3-AT14#, Fig.2: 3410.2-AT14#, Fig.3: 3421.38-AT1#, Fig.4: 3506.72-AT1#, Fig.5: 3645.40-AT1# Fig.6: 3645.40-AT1#, Fig.7: 3662.17-AT1#, Fig.8: 3666.74-AT1#, Fig.9: 3701.79-AT1#
Plate-2 Figs. 1-6: Spiroloculina cenomana Fig.1: A. Keel; B. Sigmoidal arrangment of last cham.; Subaxial sec. figs. 3-5: Subaxial sec. Fig. 2, 6: Axl. sec. Fig.6: A. Proloculus; Axl. sec Figs. 7-9: Sigmomasilina ottaduenesis figs. 7, 8: A. sigmoidal arrangment chams.; B. emberyonic cham.; Axl. sec. figs.9: Suaxial sec. Sample no. & Depth (m) of figs. plate-2 Fig.1: 3718.56-AT1#, Fig.2: 3567.68-AT1#, Fig.3: 3622.54-AT1#, Fig.4: 3762.75-AT1#, Fig.5: 3869.43-AT1# Fig.6: 3878.58-AT1#, Fig.7: 3112-AT14#, Fig.8: 3113.50-AT14#, Fig.9: 3155-AT14#
Plate-3 Figs.1-3: Sigmomasilina ottaduenesis figs.1, 3: Axl. sec. figs. 2: Suaxial sec. Figs.4-9: Palaeosigmoilopsis apenninica figs.4, 6, 7: Axl. sec. Fig.5: A. Sigmoidal arrangment cham.; Axl. sec. Fig.8, 9: Subaxial sec. Sample no. & Depth (m) of figs. plate-3 Fig.1: 3171-AT14#, Fig.2: 3178-AT14#, Fig.3: 3263-AT14#, Fig.4: 3253.6-AT14#, Fig.5: 3259.1-AT14# Fig.6: 3333.5-AT14#, Fig.7: 3413.76-AT1#, Fig.8: 3799.33-AT1#, Fig.9: 3274.25-AT14#
Plate-4 Figs.1-9: Rotorbinella sp. nov. Fig.1: A. Acuminate keel and curved; Axl. sec. Fig.2: A. Secondary cham.; B. Emberyonic cham.; Axl. sec. Fig.3: A. Spiral Suture line; Subaxial sec. Figs.4, 6, 7: Axl. sec. Fig.5: A. Inflated chamber in last whorl; B. Massive umbilical plug; C. Pore. Axl. sec. Fig.8: Axl. sec. Fig.9: A. Canal interseptal; B.? Canal umbilical- spiral; C.? Foliar cham.; D. Septa; E. Cham.; Parl. sec. Sample no. & Depth (m) of figs. plate-4 Fig.1: 3171-AT14#, Fig.2: 3173-AT14#, Fig.3: 3176-AT14#, Fig.4: 3181.5-AT14#, Fig.5: 3181.5-AT14# Fig.6: 3187-AT14#, Fig.7: 3187-AT14#, Fig.8: 3261.6-AT14#, Fig.9: 3261-AT14#
Plate-5 Figs.1-6: Pararotalia boixae Fig.1: A. Pustule; B. emberyonic cham.; C. MUP; Axl. sec. Fig.2: Axl. sec. Fig.3: A. Pustule; B. Keel; Axl. sec. Fig.4: Subaxial sec. Fig.5: Suaxial sec. Fig.6: Suaxial sec. Sample no. & Depth(m) of figs. plate-5 Fig.1-3110-AT14#, Fig.2-3111-AT14#, Fig.3-3112-AT14#, Fig.4-3124-AT14#, Fig.5-3482.34-AT1# Fig.6-3142.48-AT1#, Fig.7-3111-AT14#, Fig.8-3139.44-AT1#, Fig.9-3111.25-AT14#
| |||||
مراجع | |||||
Afshar Harb. A. 2001. Iranian Petroleum Geology, Educational Booklet, Faculty of Engineering, University of Tehran, 586 p. [in Persian].
Agh U. 2005. Microstagraphy of the Sarvak and Ilam formations with emphasis on their boundary in Tang-e- Rashid and Abteymour Oil Field, MSc thesis, Shahid Beheshti University, Tehran, 186 p. [in Persian].
Akbar Bas Kelayeh N. and Taheri M. R. 2005. Biostratigraphy and Micropaleontology of Ab-Teymur Well-14, Fundamental Geological Survey, National Iranian South Oil Company, Rep. no. 5607, [in Persian].
Akbar Bas Kelayeh N. and Taheri M. R. 2006. Study of Turonian sediments of the Sarvak Formation in Abteymour oilfield well no. 14. 10th Conference of Iranian Geological Society, Tehran, [in Persian].
Allahbakhsh Ghiyasvand G. 2003. Biostratigraphy and stratigraphic correlation of the Bangestan group in the Sarkan and MalehKouh Oil Fields, MSc thesis, Tehran University, [in Persian].
Alsharhan A.S. and Nairn A.E.M. 1997. Sedimentary Basins and petroleum geology of the Middle East. Elsevier, Netherlands, 843 p.
Amiri Bakhtiar H. 1991. Interpretation of biostratigraphy of the Sarvak and Ilam formations in Izeh region (northeast of Khuzestan province) and its comparison with Semirom region. MSc thesis, Tehran University, 299 p. [in Persian].
Arnaud Vanneau A. 1980. Micropaléontologie, paléoécologie et sédimenologie d’une plate-forme carbonatée de la marge passive de la Tèthis: l’Urgonien du Vercors septentrional et de la Chartreuse (Alpes occidentales), Geologie Alpine, Mem. 11 (1-3): 1-874.
Beydoun Z.R. 1991. Arabian plate hydrocarbon geology and potential - a plate tectonic approach. American Association of Petroleum Geologists, Studies in Geology, 33: 77 p.
Boix C. 2007. Foraminiferos rotalidos del Cretacico superior de la cuenca Pirenaica, Unpublished PhD. thesis, Universitat Autònoma de Barcelona, 139 pp.
Boix C. Villalonga R. Caus E. and Hottinger L. 2009. Late Cretaceous rotaliids (Foraminiferida) from the western Tethys, Neues Jahrbuch für Geologie und Paläontologie-Abhandlungen. 253(2-3): 197-227.
Cherchi A. and Schroeder R. 2004. Evolution of orbitolinid foraminifers and anoxic events: A comment on an article by J. Guex, Eclogae geol. Helv. 94 (2001) 321–328. Eclogae Geologicae Helvetiae. 97(3): 441-444.
Chiocchini M. 2008. New benthic foraminifers (Miliolacea and Soritacea) from the Cenomanian and Upper Turonian of the Monte Cairo (southern Latium, central Italy), Mem Descr Carta Geol Ital, 84: 171-202.
Chiocchini M. 2008. The new genus Palaeocornuloculina (Foraminiferida, Cornuspiracea) and its species from Cenomanian limestones of Southern Latium (Central Italy), Memorie Descrittive della Carta Geologica d’Italia, LXXXIV, 203-224.
Chiocchini M. Chiocchini R. A. Didaskalou P. and Potetti M. 2008. Micropaleontological and biostratigraphical researches on the Mesozoic of the Latium-Abruzzi carbonate platforms (Central Italy), Memrie Descrittiveve della Carta Geologica d’Italia, 84, 223 p.
Chiocchini M. Coccia B. Mancinelli A. Romano A. and Urgera A. 2005. Microbiostratigrafia ed evoluzione paleogeografia del Mesozoico dell’area del Monte Cairo e di Vallerotonda (Lazio meridionale, Italia), Studi Geologici Camerti, Nuova Serie, 2: 1-18.
Chiocchini M. Farinacci A. Mancinelli A. Molinari V. and Potetti M. 1994. Biostratigrafia a foraminiferi, dasicladali e calpionelle delle successioni carbonatiche mesozoiche dell’Appennino centrale (Italia), Studi Geol. Camerti, vol. speciale, parte A: “Biostratigrafia dell’Italia centrale”, coord, A. FARINACCI, a cura di A. MANCINELLI, 9-128, Camerino.
Chiocchini M. Pampaloni M. L. and Pichezzi R. M. 2012. Microfacies and microfossils of the Mesozoic carbonate successions of Latium and Abruzzi (Central Italy), Memorie per Servire alla Descrizione della Carta Geologica D'Italia. 17: 269 p.
Coccioni R. Luciani V. and Marsili A. 2006. Cretaceous oceanic anoxic events and radially elongated chambered planktonic foraminifera: paleoecological and paleoceanographic implications. Palaeogeography, Palaeoclimatology, Palaeoecology. 235(1-3): 66-92.
Erba E. 2004. Calcareous nannofossils and Mesozoic oceanic anoxic events. Marine Micropaleontology. 52(1-4): 85-106.
Ghalavand H. 2009. Lithostratigraphy and biostratigraphy of the Sarvak and Ilam formations in the northeast part of Dezful embayment and comparing them with subsurface sections adjacent, PhD thesis, Shahid Beheshti University, Tehran, 454 p. [in Persian].
Ghazban F. 2007. Petroleum geology of the Persian Gulf. Joint publication, Tehran University Press and National Iranian Oil Company, Tehran. 707p.
Ghobeyshavi A. Rahmani A. Shabafrooz R. and Hemat M. 2010. Biostratigraphy study and sedimentary environment of Bangestan reservoir of Gachsaran oil field. Internal report, National Iranian South Oil Company, 70 p., unpublished [in Persian].
Guex J. E. A. N. 2001. Environmental stress and atavism in ammonoid evolution. Eclogae Geologicae Helvetiae. 94(3): 321-328.
Hottinger L. 2014. Paleogene larger rotaliid foraminifera from the western and central Neotethys, D. Bassi (Ed.), Switzerland, Springer, 196 p.
Huber B.T. Norris R.D. and Macleod K.G. 2002. Deep-sea paleotemperature record of extreme warmth during the Cretaceous. Geology. 30: 123–126.
James G. A. and Wynd J. G. 1965. Stratigraphic nomenclature of Iranian oil consortium agreement area. AAPG Bbulletin. 49(12): 2182-2245.
Kamyabi Shadan H. 2005. Microstratigraphy of the Sarvak and Ilam formations with emphasis on their boundary in Bangestan mount and Mansouri Oil Field, MSc thesis, Shahid Beheshti University, Tehran, 186 p. [in Persian].
Khosroo Tehrani.Kh & Fonooni B. 1994. New findings in Microbiostratigraphy of Sarvak Formation in Fars and Khuzestan. Geosciences Scientific Quarterly Journal. 11: 2-15, [in Persian].
Koop W. and Stoneley R. 1982. Subsidence History of the Middle East Zagros Basin, Permian to Recent, Philosophical Transactions. Royal Society of London.A 305: 149-168.
Leckie R.M. Bralower T.J. and Cashman R. 2002. Oceanic anoxic events and plankton evolution: biotic response to tectonic forcing during the mid-Cretaceous. Paleoceanography. 17: 1-29.
Loeblich A. R. and Tappan H. 1988. Foraminiferal genera and their classification, vol. 2 Van Nostrand Reinhold, New York, 847 p.
Motiei H. 1993. Geology of Iran. The stratigraphy of Zagros. Geological Survey of Iran. 536 p.
Murris R.J. 1980. Middle East: Stratigraphic evolution and oil habitat. AAPG Bull. 64: 1-21.
Omidi R. Sadeghi A. Hosseini. Barzi MA. and Akbar Bas Kelayeh N. 2018. Biostratigraphy of the Sarvak and Ilam formations in Ab-Teymour Oil Field (Wells no. 1 and 14), Iranian Journal of Geology. 12(46): 75-92. [in Persian].
Omidvar. M. Sajjadi. F. and Mehrabi. H. 2011. Determination of the boundary of the Sarvak and Ilam formations based on the evidence of paleontology and sedimentation in the Rag Sefid Oil Field. Thirteenth Earth Science Congress, Tehran, Geological Survey & Mineral Explorations of Iran (GSI), [in Persian].
Peybernes B. 1984. New benthic foraminifers of the Upper Albian of the Turbon Massif (Spanish Pyrenees), Bulletin of Elf, Aquitaine Exploration, Production Research Centers, Brief. (6): 491-499.
Piuz A. and Meister C. 2013. Cenomanian rotaliids (Foraminiferida) from Oman and Morocco, Swiss Journal of Palaeontology. 132(2): 81-97.
Rahimpour‐Bonab H. Mehrabi H. Navidtalab A. and Izadi‐Mazidi E. 2012. Flow unit distribution and reservoir modelling in cretaceous carbonates of the Sarvak Formation, Abteymour Oil Field, Dezful Embayment, SW Iran. Journal of Petroleum Geology. 35(3): 213-236.
Sadeghi A. Ghalavand H. and Kamyabi Shadan H. 2006. Microstratigraphy of the Sarvak Formation with emphasis on boundary of Albian-Cenomanian in type section of Sarvak Formation (Northwest of Behbahan) and Kazhdomak castle (Northeast of Izeh). Journal of Faculty of Earth Sciences. Shahid Beheshti University, Tehran, No. 14, p. 71-90, [in Persian].
Sajjadi F. and Omidvar M. 2011. Biostratigraphy and determination of the boundary of the Sarvak Formation and the lower section of Ilam Formation in Maroun and Abteymour Oil Fields, 15th Iranian Geological Society Congress, Tehran, Iran Geological Society, Tarbiat Moalem University, [in Persian].
Setudenia A. 1978. The Mesozoic sequence in south – west Iran and adjacent area journal of Petroleum Geology. 1: 3-42.
Sharland P.R. Archer R. Casey D.M. Davies R.B. Hall S.H. Heward A.P. Horbury A.D. and Simmons M.D. 2001. Sequence stratigraphy of the Arabian Plate. GeoArabia.2:1-37.
Silva I. P. Nicora A. and Vanneau A. A. 1995. Upper Cretaceous larger foraminifer biostratigraphy from Wodejebato Guyot, sites 873 through 877, In Proceedings of the Ocean Drilling Program, Scientific results. 144: 171-197.
Soleimani B. Khosroo Therani Kh. and Afghah M. 2010. Sedimentary environment and sequence stratigraphic of the Ilam Formation in Abteymour oil field. Azad University of Zahedan, Quarterly Journal of Applied Geology. No. 4, [in Persian].
Speers RG. 1976. Review of the geology of the Bangestan reservoirs Ab-Teymour and Mansouri fields. Report No. P-3021, N.I.O.C.
Stoneley R. 1975. On the origin of ophiolite complexes in the southern Tethys region. Tectonophysics. 25(3): 303-322.
Taheri. M.R. and Sabokroo. M. 2013. Biostratigraphy study of Kabood oil field. Fundamental Geological Survey, National Iranian South Oil Company, Ahvaz, Rep. no. 7673, p. 97, [in Persian].
Teimourian A. 2004. Underground stratigraphy of the Sarvak and Ilam formations (Bangest Group) in the east of Ahwaz. MSc. thesis, Isfahan University, 178 p. [in Persian].
Vanneau A. A. and Silva I. P. 1995. Biostratigraphy and systematic description of benthic foraminifers from mid-Cretaceous shallow-water carbonate platform sediments at Sites 878 and 879 (MIT and Takuyo-Daisan Guyots), In Proceedings of the Ocean Drilling Program, Scientific results. 144: 199-219.
Vaziri-Moghaddam H. and Kalanat B. 2020. Oxygen level, primary productivity, and water turbulence during the OAE2 interval of Zagros Basin (SW Iran): Benthic foraminiferal variations in the carbonate microfacies. Gondwana Research. 83: 1–15
Wells A.J. 1968. Lithofacies and geological history of post Sarvak (Upper Cretaceous sediments in Southwestern Iran, IOOC, Internal Report No. ll20, (Unpublished).
Wood G. V. and Lacassagne R. M. 1965. The limestone of the Bangestan Group of the Iranian oil consortium, agreement area, Iranian Oil Operating Companies Report, 1084.
Wynd J. G. 1965. Biofacies of the Iranian oil consortium agreement area, IOOC rep, 1082.
| |||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 817 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 674 |