تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,652 |
تعداد مقالات | 13,409 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,263,306 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,092,973 |
استفاده از خاک معدن آهن برای بهبود وضعیت عناصر غذایی خاک و رشد مطلوب گیاه گوجهفرنگی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
علوم زیستی گیاهی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 12، شماره 2 - شماره پیاپی 44، شهریور 1399، صفحه 45-60 اصل مقاله (859.2 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/ijpb.2020.120868.1194 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ریحانه دهقان1؛ علی اکبر کریمیان2؛ سمیه قاسمی3؛ حمید عظیم زاده4؛ اصغر مصلح آرانی5؛ ملیحه امینی* 6 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانش آموخته کارشناسی ارشد دانشگاه یزد | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشیار گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه یزد | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3دانشیار گروه علوم خاک، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه یزد | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
4دانشیار گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه یزد | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
5دانشار اکولوژی گیاهی، دانشگاه یزد | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
6گروه علوم و مهندسی محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه جیرفت، جیرفت، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
استفاده از بقایای گیاهانی که در خاکهای آلوده همچون خاک معدن آهن رشد یافتهاند، تا حدودی سبب بهبود ویژگیهای خاک مانند حاصلخیزی، مادۀ آلی و فعالیت ریزجانداران میشود و بنابراین میتوان از این نوع خاکها برای رفع نیاز گیاه به عناصر مس و آهن استفاده کرد؛ به این منظور، تأثیر بقایای گیاهی گلرنگ، شبدر، ذرت، کلزا، تاج خروس و سورگوم حاوی آهن و مس (250 میلیگرم بر کیلوگرم) بر رشد گیاه گوجهفرنگی و جبران کمبود آهن و مس (بهترتیب به میزان 7/1 و 1 میلیگرم بر کیلوگرم) در خاکی با کمبود شدید عناصر کممصرف بررسی شد. پژوهش حاضر در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی با سه تکرار طراحی شد. نتایج نشان دادند کاربرد بقایای گیاهی بهویژه شبدر و ذرت سبب بهبود رشد گوجه در مقایسه با تیمار شاهد میشود؛ همچنین اضافهکردن بقایای گیاهی کلزا و شبدر بهترتیب سبب افزایش غلظت مس در ریشه و اندام هوایی گیاه گوجه شد. بیشترین افزایش آهن در ریشه و اندام هوایی در اثر اضافهکردن بقایای سورگوم به خاک مشاهده شد؛ بنابراین، کاربرد بقایای گیاهی حاوی عناصر مغذی بهشکل کود سبز، ضمن صرفهجویی در مصرف کودهای شیمیایی، میتواند تا حدودی به تأمین نیاز گیاه به عناصر لازم مانند مس و آهن کمک کند و باتوجهبه تأثیر بقایای گیاهی بر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک و نقشی که در تغذیۀ گیاهان دارند، استفاده از بقایای گیاهی نقش مؤثری در تأمین مادۀ آلی خاک و بهبود ویژگیهای فیزیکی آن بهویژه در مناطق خشک دارد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حاصلخیزی خاک؛ خاک آلوده؛ گیاه گوجهفرنگی؛ عناصر غذایی کممصرف | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه. آلودگی خاک ناشی از صنعتیشدن، یکی از مهمترین مشکلات زیستمحیطی برای سلامت انسان است (Jiang et al., 2008). باتوجهبه خطرهای زیستمحیطی و آلودگی روزافزون عناصر فلزی کمیاب، پاکسازی عناصر سنگین از محیطزیست اهمیت بسیار زیادی دارد؛ باوجوداین، راهکارهای اساسی برای حل این مشکل هزینهبر هستند یا در دسترس نیستند (Khan et al., 2009). طی دهههای اخیر، گیاهپالایی یکی از روشهایی بوده که برای اصلاح و پالایش خاکهای آلوده به ترکیبات معدنی و آلی ارائه شده است؛ این روش مزیتهایی نسبت به سایر روشهای مکانیکی و شیمیایی دارد که ازجملۀ آنها عبارتند از: ارزانبودن و امکان بهرهگیری در سطح وسیع (Nick Seresht, 2011). خاکهای آلوده به فلزات را میتوان به کمک گیاهپالایی گیاهان دارای زیستتودۀ زیاد پاکسازی کرد (Zhao and McGrath, 2009).Mehrabadi Askary و همکاران (2014) توانایی گیاهپالایی گیاه پریوش در خاکهای آلوده به نفت خام را بررسی کردند و نشان دادند پریوش میتواند در غلظتهای کم نفت زنده بماند، به رشد خود ادامه دهد و آلایندههای خاک را کاهش دهد. بقایای حاصل از گیاهپالایی خاکهای آلوده، منبعی از آلودگی محسوب میشوند و مدیریت این بقایا، گام مثبتی برای کاهش آلودگی است؛ از سویی، این بقایا منبع درخور توجهی از عناصر کممصرف ازجمله آهن هستند و مخلوطکردن آنها با خاک میتواند به چرخۀ این عناصر در خاک کمک کند؛ در این راستا، بقایای گیاهی با اثر بر چرخۀ عناصر غذایی سبب بهبود وضعیت خاک ازنظر تغذیۀ عناصر کممصرف مانند آهن و مس میشوند. در مناطق خشک و نیمهخشک ایران، غلظت کل عناصر کممصرف مانند آهن در خاکهای زراعی زیاد است؛ اما بهعلت ویژگیهای خاک ازجمله اسیدیته و کربناتکلسیم زیاد و مادۀ آلی کم، غلظت قابلجذب این عناصر برای گیاهان ناچیز است. وجودنداشتن پوشش گیاهی کافی از دلایل کمبود مواد آلی در خاکهای ایران بهویژه در مناطق خشک است (Karami et al., 2007) و رشد بسیاری از گیاهان زراعی در این خاکها با مشکل تغذیۀ عناصر کممصرف مانند آهن، روی، مس و منگنز روبهرو است؛ ازاینرو، کاربرد روشهای غنیسازی زراعی (تناوب کوددهی، اختلاط بقایای گیاهی با خاک و استفاده از اصلاحکنندههای آلی) برای افزایش قابلیت جذب عناصر کممصرف خاک ضروری به نظر میرسد (Aulakh et al., 2013). در مناطق خشک و نیمهخشک، بقایای گیاهی سوزانده یا برای خوراک دام استفاده میشوند؛ این بقایا منبع درخور توجهی از عناصر کممصرف ازجمله آهن و مس هستند و مخلوطکردن آنها با خاک میتواند به چرخۀ این عناصر در خاک کمک کند .(Khoshgoftarmanesh et al., 2010; Egan, 2013). مطالعههای Martin-Ruedaa و همکاران (2009) نشان دادند تناوب زراعی و مدیریت بقایای گیاهی تأثیر چشمگیری بر غلظت و کارایی جذب عناصر پرمصرف و کممصرف در گیاه جو دارد. مطالعههای Weggler-beaton و همکاران (2003) نشان دادند کاربرد کودهای آلی جامد همراه با کودهای کممصرف در خاکهایی که کمبود روی دارند، افزایش غلظت روی و مس در دانه را در پی دارد؛ بنابراین، باتوجهبه حذف انرژی و هزینۀ استفاده از کودهای شیمیایی و همچنین رفع مشکلات زیستمحیطی دفن یا سوزاندن بقایای گیاهی، استفاده از بقایای گیاهی گزینۀ مناسبی برای تأمین مواد آلی خاک است (Kumar et al., 2002). حضور بقایای گیاهی در خاک سبب تأمین مواد آلی برای گیاه، کاهش تلفات آب در خاک، تعدیل دمای خاک و کاهش اسیدیتۀ خاک میشود و تأثیر فراوانی بر جذبپذیرکردن برخی عناصر برای گیاه، افزایش ذخیرۀ رطوبتی خاک، بهبود ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک و منبع انرژی برای فعالیت ریزموجودات دارد (Verhulst et al., 2011; Marraccini et al., 2012 Aulakh et al., 2013). Foucaul و همکاران (2013) بهمنظور پالایش خاکهای آلوده به فلزات و شبهفلزات و همچنین ارزیابی فراهمی زیستی و سمیت فلزات و شبهفلزات برای گیاهان از کود سبز استفاده کردند؛ در این پژوهش، گیاهان گلگاوزبان، خردل سفید و لوبیا برای بهبود ویژگیهای خاک آلوده به فلزات و شبهفلزات استفاده شدند و فراهمی زیستی و سمیت فلزات در این خاکها پیش و پس از کشت اندازهگیری شد. نتایج نشان دادند دو گیاه گلگاوزبان و شبدر تنها قادر به ایجاد تغییرات در ویژگیهای خاک و اثر بر شبهفلزات هستند و تأثیری بر ریزموجودات درون خاک ندارند. Nick Seresht (2011) نیز به بررسی امکان استفاده از بقایای گیاهی حاصل از پالایش خاک آلوده، لجن فاضلاب و کود سولفاتروی بهشکل ابزاری برای غنیکردن زراعی گندم در سه تکرار و بهشکل آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی پرداخت. نتایج پژوهش یادشده نشان دادند بیشترین عملکرد دانه در تیمار لجن فاضلاب (10 تندرهکتار) و کود سولفاتروی (40 کیلوگرمدرهکتار) به دست میآید و بیشترین غلظت آهن در تیمار لجن فاضلاب (10 تندرهکتار) مشاهده میشود. Dorostkar و همکاران (2013) اثر بقایای گیاهی بر قابلیت جذب روی در خاک و غلظت این عنصر در دانۀ گیاهان را بررسی کردند و نشان دادند بیشترین افزایش غلظت روی در تیمار کاربرد بقایای سورگوم مشاهده و کاربرد بقایای گیاهی سبب افزایش غلظت کل روی دانه میشود. شهرستان بافق در زمرۀ مناطق خشک و بیابانی کشور قرار دارد و یکی از فعالیتهای مهم اقتصادی در این شهرستان، معدنکاری و احداث صنایع همجوار است. مهمترین معدن شهرستان بافق، معدن چغارت است که خاک آن دارای مقادیر زیادی آهن، مس و روی است و عناصر سمی دیگر مانند سرب و کادمیوم به مقدار ناچیز و کمتر از مقدار استاندارد در این خاک وجود دارند. استفاده از بقایای گیاهی حاصل از گیاهپالایی خاکهای معادن آهنی که مقدار ناچیزی از عناصر سمی مانند سرب و کادمیوم و مقدار درخور توجهی از عناصر غذایی لازم برای گیاه را دارند، سبب حاصلخیزی خاک، افزایش مادۀ آلی، افزایش تعداد و فعالیت ریزجانداران خاک میشود و باتوجهبه کمبود مواد آلی و عناصر کممصرف قابلجذب در خاکهای ایران، یافتن چنین راهکارهایی برای افزایش مواد آلی و عناصر کممصرف ضروری به نظر میرسد؛ بنابراین، مطالعۀ حاضر با هدف استفادۀ بهینه از خاکهای دارای مقادیر بسیار زیاد آهن و مس برای بهبود وضعیت عناصر غذایی خاک و رشد مطلوب گیاه گوجهفرنگی انجام شد. در پژوهش حاضر از گیاهانی استفاده شد که رشد سریع و زیستتودۀ فراوان (ازجمله شرایط لازم برای گیاهپالایی) و توانایی زیادی برای جذب عناصری مانند آهن و مس در ریشه و اندام هوایی خود داشتند و در مرحلۀ دوم از گیاه گوجهفرنگی استفاده شد که نسبت به سایر گیاهان، حساسیت بیشتری به کمبود آهن دارد.
مواد و روشها بهمنظور یافتن خاک غنی از آهن، موقعیت معادن طبیعی آهن در استان یزد ارزیابی اولیه و سپس معدن چغارت انتخاب شد. نمونهبرداری از خاک نقاط مختلف درون و اطراف معدن انجام و از بین نمونهها، خاکی با غلظت زیاد آهن و غلظت کم سایر عناصر سنگین از عمق صفر تا 20 سانتیمتری برای مراحل بعدی آزمایش انتخاب شد. خاک مدنظر قابلیت هدایت الکتریکی (EC) زیادی داشت؛ ازاینرو، خاک بهمدت 15 روز به کمک آب آبیاری با قابلیت هدایت الکتریکی حدود 1 دسیزیمنسبرمتر آبشویی شد و سپس هواخشک و از الک 2 میلیمتری عبور داده شد؛ پسازآن، برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک بررسی شدند. جدول 1، ویژگیهای خاک استفادهشده را نشان میدهد.
جدول 1- ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک برداشتشده از معدن آهن
در پژوهش حاضر، بافت خاک به روش هیدرومتر Dennis and Yemoto, 2017))، اسیدیته و قابلیت هدایت الکتریکی خاک بهترتیب با دستگاه pHمتر و هدایتسنج (Peck et al., 2008)، مقدار آهک خاک به روش خنثیسازی با کلریدریکاسید و تیتراسیون برگشتی با هیدروکسیدسدیم (Black et al., 1965)، درصد کربن آلی به روش اکسیداسیون تر در مجاورت دیکروماتپتاسیم و سولفوریکاسید غلیظ (Mameesh and Tomar 1993) و درصد نیتروژن کل با دستگاه اتوکلتک مدل S4 اندازهگیری شد (Bremner, 1996). بهمنظور اندازهگیری آهن و مس دردسترس از محلول دیاتیلنتریآمینپنتااستیکاسید (DTPA-TEA) استفاده شد (Lindsay and Norvell, 1987) و غلظت آهن و مس عصاره با دستگاه جذب اتمی (مدل novAA300) تعیین شد. گیاهان استفادهشده بهشکل بقایای گیاهی شامل کلزا (Brassica napus L.)، گلرنگ (Carthamus tinctorius L.)، شبدر (Trifolium pretense)، تاج خروس (Amarantuhus)، سورگوم (Sorghum bicolor) و ذرت (Zea mayz) بودند. بذر گیاهان مطالعهشده از مؤسسۀ پاکان بذر اصفهان تهیه و پساز شستشو با آباکسیژنه و آب مقطر، در خاک یادشده کاشته و در گلخانۀ تحقیقاتی دانشگاه یزد نگهداری شدند. آبدهی گلدانها هر دو روز یک بار انجام شد. آزمایش طی دورۀ ششماهۀ رشد گیاهان مطالعهشده و پیش از رسیدن به گلدهی انجام شد و در طول دورۀ رشد، عملکرد ظاهری در تیمارهای مختلف بررسی شد. پساز کاملشدن رشد رویشی گیاهان، ریشه و اندام هوایی بهطور جداگانه برداشت و پساز شستشو با آب مقطر و هواخشکشدن، بهمدت 24 ساعت در آون با دمای 65 درجۀ سانتیگراد قرار داده شدند. بهمنظور انجام آزمایشها، نمونهها پساز خشکشدن کامل، آسیاب شدند و سپس بقایای گیاهی با نسبت 250 میلیگرم بر کیلوگرم به خاک آزمایشی اضافه شدند. پساز دو هفته و انجام پوسیدگی اولیه، 10 بذر گوجهفرنگی در هر گلدان یک کیلویی کاشته شد. آبدهی گلدانها هر دو روز یک بار انجام و پساز رشد بذرها، تعداد آنها در هر گلدان به سه عدد تنک شد. پساز گذشت دو ماه از دورۀ رشد گیاه (پیشاز رسیدن به گلدهی)، ریشه و اندام هوایی بهطور جداگانه برداشت شدند و ارتفاع ریشه و اندام هوایی، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی یادداشت شد. بهمنظور اندازهگیری غلظت عناصر آهن و مس، نمونههای گیاهی پودرشده در کوره با دمای 550 درجۀ سانتیگراد خاکستر شدند و سپس عصارهگیری با کلریدریکاسید دو نرمال انجام شد (Westerman, 1990) و مقدار آهن و مس نمونهها با دستگاه جذب اتمی مدل 350-Analyticjena خوانده شد. تجزیه واریانس دادهها با نرم افزارآماری(SPSS, Version 18) و مقایسۀ میانگین صفتها با استفاده از روش LSD انجام شد. برخی ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک استفادهشده برای کاشت گیاه گوجه فرنگی در جدول 2 مشاهده میشوند.
جدول 2- ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک برداشتشده برای کاشت گوجهفرنگی (عمق صفر تا 20 سانتیمتر)
نتایج و بحث. میزان بهبود رشد ریشۀ گیاه گوجهفرنگی با افزودن بقایای گیاهی حاوی عناصر غذایی به خاک: مطابق جدول 3، اثر بقایای گیاهی بر وزن تر و خشک ریشه و همچنین ارتفاع ریشۀ گوجهفرنگی در سطح 1 درصد معنادار است. نتایج آزمایش نشان دادند افزودن بقایای گیاهی به خاک دارای اثر مثبت بر وزن ریشه نسبت به تیمار شاهد است و با افزودن بقایای گیاهی حاوی عناصر آهن و مس به خاک گلدانها، رشد ریشۀ گیاه تغییرات معناداری را در وزن تر و خشک نسبت به تیمار شاهد نشان میدهد (شکل 1)؛ همچنین نتایج مقایسۀ میانگین دادهها نشان دادند تأثیر بقایای گیاهی بر ارتفاع ریشۀ گیاه گوجهفرنگی در سطح 1 درصد معنادار است (جدول 3). اضافهکردن برخی بقایای گیاهی به خاک سبب افزایش معنادار ارتفاع ریشه در این گیاه شد؛ بنابراین استفاده از بقایای گیاهی حاوی عناصر غذایی، علاوهبر تأثیر مثبت بر رشد ریشۀ گیاه گوجهفرنگی، تأثیر مثبت و معناداری بر ارتفاع ریشه دارد (شکل 2). بقایای گیاهی با افزایشدادن مادۀ آلی خاک، بهبود رشد ریشه و افزایش قابلیت جذب عناصر پرمصرف و کممصرف سبب افزایش وزن تر و خشک گیاهان میشوند (Alberta, 1995)؛ همچنین نتایج مطالعههای گوناگون نشان دادهاند اثر بقایای گیاهی بر وزن تر و خشک گیاه بسته به شرایط محیطی و کیفیت بقایا متفاوت است (Khoshgoftarmanesh et al., 2010). Soroush Shirazi و همکاران (2011) به بررسی تأثیر مواد آلی از منابع مختلف بر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک و عملکرد گیاه پرداختند و نتایج آنها نشان دادند مصرف مواد آلی تأثیر معناداری بر عملکرد گیاه دارد. Baghbani Arani و همکاران (2015) تأثیر بقایای گیاهی گندم و لوبیا توأم با سولفاتروی را بر عملکرد و غلظت روی و آهن گندم مطالعه کردند و نتایج پژوهش آنها نشان دادند اضافهکردن بقایای گیاهی به خاک سبب افزایش غلظت آهن و روی در خاک و ریشۀ گندم میشود؛ همچنین این بقایا سبب افزایش معنادار عملکرد شاخساره نسبت به تیمار شاهد شدند. Tejadaa و همکاران (2007) به بررسی تأثیر استفاده از کود سبز بر ویژگیهای خاک و عملکرد محصول ذرت پرداختند و نتایج آنها نشان دادند تیمار بقایای شبدر در مقادیر زیاد سبب افزایش غلظت پروتئین دانه، تعداد دانه و عملکرد محصول در مقایسه با تیمار شاهد میشود. باتوجهبه اینکه عمده پژوهشهای انجامشده در زمینۀ تأثیر افزودن بقایای گیاهی بر عملکرد و رشد اندامهای هوایی گیاهان بودهاند، بحث دربارۀ تأثیر کود سبز بر شیوۀ رشد ریشۀ گیاه به نمونههای یادشده محدود میشود.
جدول 3- نتایج تجزیه واریانس تأثیر بقایای گیاهی حاوی آهن و مس بر ارتفاع ریشه و وزن تر و خشک ریشه
** معناداربودن در سطح 1 درصد را نشان میدهد.
شکل 1- تأثیر کاربرد بقایای گیاهی بر وزن تر (شکل بالا) و وزن خشک (شکل پایین) ریشۀ گیاه گوجهفرنگی (میانگینهای دارای حداقل یک حرف مشترک، تفاوت معناداری در سطح 05/0 آزمون LSD ندارند)
شکل 2- تأثیر کاربرد بقایای گیاهی بر ارتفاع ریشۀ گیاه گوجهفرنگی (میانگینهای دارای حداقل یک حرف مشترک، تفاوت معناداری در سطح 05/0 آزمون LSD ندارند)
.میزان بهبود رشد اندام هوایی گیاه .گوجهفرنگی با افزودن بقایای گیاهی حاوی عناصر غذایی به خاک: تأثیر استفاده از بقایای گیاهی بر وزن تر و خشک اندام هوایی معنادار بود و سبب بهبود وضعیت رشد و عملکرد گیاه شد (جدول 4). در پژوهش حاضر، بیشترین وزن تر اندام هوایی گیاه گوجهفرنگی در تیمار بقایای گیاهی شبدر حاصل شد؛ درحالیکه بر اساس مقایسۀ میانگین دادهها، اختلاف معناداری بین سایر بقایای گیاهی و تیمار شاهد ازنظر تأثیر بر وزن تر اندام هوایی مشاهده نشد (شکل 3). اگرچه بقایای گیاهی سورگوم، کلزا، ذرت، تاج خروس و گلرنگ وزن تر اندام هوایی بیشتری نسبت به تیمار شاهد ایجاد کردند، اختلاف معناداری ازنظر آماری نداشتند.
جدول 4- نتایج تجزیه واریانس تأثیر بقایای گیاهی حاوی آهن و مس بر ارتفاع گیاه و وزن تر و خشک اندام هوایی
** معناداربودن در سطح 1 درصد را نشان میدهد.
شکل 3- تأثیر کاربرد بقایای گیاهی بر وزن تر (شکل بالا) و وزن خشک (شکل پایین) اندام هوایی گیاه گوجهفرنگی (میانگینهای دارای حداقل یک حرف مشترک، تفاوت معناداری در سطح 05/0 آزمون LSD ندارند)
شکل 4- تأثیر کاربرد بقایای گیاهی بر ارتفاع اندام هوایی گیاه گوجهفرنگی (میانگینهای دارای حداقل یک حرف مشترک، تفاوت معناداری در سطح 05/0 آزمون LSD ندارند)
علت تأثیر معنادار و مشهود بقایای شبدر در خاک را میتوان به بهبود ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک و بهبود رشد گیاه مربوط دانست (Weber et al., 2007)؛ همچنین افزایش عملکرد گیاه در خاکهای تیمارشده با کودهای آلی نسبت به شاهد از تأمین متناسب عناصر غذایی لازم برای گیاه و بهبود شرایط فیزیکی خاک بهعلت اثرهای مطلوب مواد آلی ناشی میشود (Weber et al., 2007). Surekha و همکاران (2008) کاربرد همزمان کاه و کلش برنج و گیاه لگوم را سبب افزایش نیتروژن خاک و افزایش عملکرد و اجزای عملکرد دانستند. نتایج پژوهش Khoshgoftarmanesh و همکاران (2010) نشان دادند کاربرد بقایای گیاهی و سولفاتروی در خاک سبب افزایش معنادار عملکرد دانۀ گندم میشود؛ بهطوریکه بقایای یونجه و لوبیا سبب افزایش 21 درصدی عملکرد دانه نسبت به تیمار شاهد شدند. نتایج تجزیه واریانس جدول 4 نشان میدهند در تیمارهایی که بقایای گیاهی به خاک اضافه شدهاند، افزایش معنادار وزن خشک اندام هوایی گوجهفرنگی نسبت به شاهد در سطح احتمال 1 درصد دیده میشود؛ در بین بقایای گیاهی، کاربرد بقایای ذرت بیشترین اثر را بر وزن خشک گوجهفرنگی داشت (شکل 3). بقایای گیاهی با افزایش مادۀ آلی خاک، بهبود رشد ریشه و افزایش قابلیت جذب عناصر کممصرف و پرمصرف خاک سبب افزایش عملکرد گیاهان میشوند (Khamadi et al., 2015) و افزایش وزن خشک گیاه میتواند ناشی از تأثیر مثبت مواد آلی بر ویژگیهای فیزیکی خاک نظیر بهبود تخلخل و حفظ رطوبت خاک باشد؛ از سویی، آزادشدن عناصر غذایی موجود در بقایا با فراهمکردن شرایط تغذیهای مناسب برای گیاه، عملکرد گیاه را افزایش میدهد (Sharifi et al., 2011). Heydari (2004) گزارش کرده است برگرداندن بقایای گیاهی ذرت به خاک در مقایسه با خارجکردن آنها از خاک سبب افزایش 72/0 درصدی کربن آلی خاک میشود. Saeidnejad و همکاران (2012) به بررسی اثر مواد آلی، کودهای زیستی و کود شیمیایی بر ویژگیهای مورفولوژیکی و عملکرد گیاه سورگوم علوفهای پرداختند و نشان دادند ارتفاع بوته، تعداد پنجه و محتوای کلروفیل گیاه تحتتأثیر تیمارهای مختلف قرار میگیرد؛ همچنین عملکرد علوفه تقریباً در تمام تیمارها اختلاف معناداری با تیمار شاهد نشان میدهد. مقایسۀ میانگین دادهها در جدول 4 نشان میدهد تأثیر بقایای گیاهی بر ارتفاع گیاه در سطح 1 درصد معنادار است. بر اساس مقایسۀ میانگین دادهها، بیشترین ارتفاع گیاه به گوجهفرنگی تیمارشده با بقایای شبدر مربوط است؛ هرچند اختلاف معناداری ازنظر آماری بین این تیمار و تیمار بقایای گیاهی تاج خروس وجود ندارد. کمترین طول ساقه به تیمار شاهد مربوط بود که به همراه بقایای ذرت و کلزا تأثیر معناداری بر ارتفاع گیاه نسبت به تیمار شاهد نداشتند (شکل 4). Tejadaa و همکاران (2007) در پژوهش خود به بررسی تأثیر استفاده از کود سبز بر ویژگیهای خاک و عملکرد محصول ذرت پرداختند و نشان دادند تیمار بقایای شبدر در مقادیر زیاد سبب افزایش غلظت پروتئین دانه، تعداد دانه و عملکرد محصول در مقایسه با تیمار شاهد میشود. بر اساس نتایج Abdi و همکاران (2013)، بقایای گیاهی شبدر تأثیر بسزایی در بهبود ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک دارند و بهعلت افزایش نیتروژن کل و معدنی قابلاستفاده برای گیاه بعدی، بقایای این گیاه را میتوان بهشکل کود سبز استفاده کرد. .میزان بهبود غلظت آهن در ریشه و اندام هوایی .گوجهفرنگی با افزودن بقایای گیاهی حاوی عناصر غذایی به خاک: نتایج تجزیه واریانس نشان دادند بقایای گیاهی اثر معناداری در سطح احتمال 1 درصد بر غلظت آهن ریشه و اندام هوایی گوجهفرنگی دارند (جدول 5). آزمون مقایسۀ میانگین دادهها نشان داد کاربرد بقایای گیاهی در مقایسه با شاهد سبب افزایش معنادار غلظت آهن ریشۀ گوجهفرنگی میشود. بقایای گیاهی سورگوم و ذرت سبب بیشترین غلظت آهن در ریشۀ گوجهفرنگی شدند؛ همچنین بقایای گیاهی سورگوم بیشترین تأثیر را بر غلظت آهن در اندام هوایی گوجهفرنگی داشت (شکل 5). وجود بقایای گیاهی بهعلت اثر مثبتی که بر ویژگیهای خاک و پراکنش ریشه و رشد گیاه دارد، فرایند جذب آهن توسط گیاه را تحتتأثیر قرار میدهد (Malhi et al., 2009)؛ از سویی، مادۀ آلی اضافهشده به خاک بهشکل بقایای گیاهی با آهن کمپلکس تشکیل میدهد و از رسوب آن جلوگیری میکند و حلالیت آن را در خاک افزایش میدهد (Razavi Toosi, 2000). فعالیتهای میکروبی هنگام تجزیۀ بقایای گیاهی سبب افزایش کلاتهای آلی طبیعی در خاکهای حاوی بقایای گیاهی میشوند و جذب عناصر کممصرف مانند آهن بیشتر میشود (Razavi Toosi, 2000). Nejad Hossieni و همکاران (2011) در بررسی اثر استفاده از مواد آلی در خاک نشان دادند غلظت فلزاتی مانند آهن، مس و روی در دانۀ گندم با کاربرد مواد آلی در خاک (صرفنظر از نوع مادۀ آلی) افزایش مییابد؛ همچنین Martin-Ruedaa و همکاران (2009) نیز وجود گیاه ماشک در تناوب زراعی را سبب افزایش جذب و غلظت عناصری مانند آهن و منگنز در جو زراعی عنوان کردند و بنابراین، استفاده از کود سبز در تناوبهای زراعی سبب تقویت خاک، اصلاح بافت و ساختمان خاک و همچنین تأمین ریزمغذیها و عناصر ضروری پرمصرف در خاک میشود.
جدول 5- نتایج تجزیه واریانس تأثیر بقایای گیاهی بر غلظت آهن در ریشه و اندام هوایی
** معناداربودن در سطح 1 درصد را نشان میدهد.
شکل 5- تأثیر کاربرد بقایای گیاهی بر غلظت آهن در ریشه (شکل بالا) و اندام هوایی (شکل پایین) گیاه گوجهفرنگی (میانگینهای دارای حداقل یک حرف مشترک، تفاوت معناداری در سطح 05/0 آزمون LSD ندارند)
.میزان بهبود غلظت مس در ریشه و اندام .هوایی گوجهفرنگی با افزودن بقایای گیاهی حاوی عناصر غذایی به خاک: بر اساس نتایج آزمایشها، اثر بقایای گیاهی بر غلظت مس در ریشه و اندام هوایی گیاه گوجهفرنگی در سطح 1 درصد معنادار است (جدول 6). مقایسۀ میانگین دادهها نشان داد کاربرد بقایای گیاهی سبب افزایش غلظت مس ریشه میشود. گوجهفرنگی تیمارشده با بقایای گیاهی کلزا و تیمار شاهد بهترتیب بیشترین و کمترین غلظت مس ریشه را داشتند؛ همچنین بقایای گیاهی شبدر و تیمار شاهد بهترتیب بیشترین و کمترین غلظت مس را در اندام هوایی گوجهفرنگی نشان دادند (شکل 6).
جدول 6- نتایج تجزیه واریانس تأثیر بقایای گیاهی بر غلظت مس در ریشه و اندام هوایی
** معناداربودن در سطح 1 درصد را نشان میدهد.
شکل 6- تأثیر کاربرد بقایای گیاهی بر غلظت مس در ریشه (شکل بالا) و اندام هوایی (شکل پایین) گیاه گوجهفرنگی (میانگینهای دارای حداقل یک حرف مشترک، تفاوت معناداری در سطح 05/0 آزمون LSD ندارند)
تجزیۀ مواد آلی سبب تولید اسیدهای آلی و گاز دیاکسیدکربن میشود و از طریق تولید کربنیکاسید و کاهش اسیدیتۀ خاک میتواند بر قابلیت جذب عناصر کممصرف اثر بگذارد (Sharifi et al., 2011)؛ از سوی دیگر، اضافهکردن بقایا به خاک سبب میشود کمپلکسهای نامحلول مس با ترکیبات آلی آزادشده از تجزیۀ بقایا واکنش دهند و رقابت برای مسی که جمعیت تکثیریافتۀ میکروبی میتواند استفاده کند، افزایش یابد و با توسعۀ ریشه، توانایی جذب مس تشدید شود. کاربرد بقایا با کیفیت و حجم مناسب سبب بهبود ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک میشود و درعینحال، این بقایا سبب کاهش اسیدیته در زمان تجزیه میشوند که افزایش حلالیت کانیها و کاهش جذب سطحی را در پی دارد (Khamadi et al., 2015). آزمایشهای Nejad Hossieni و همکاران (2011) روی ذرت، Kumara و Prasad (2014) و همچنین Choudhury و Khanif (2011) در زمینۀ برنج و Xu-hong و همکاران (2014) روی گندم، آثار مثبت کاربرد مواد آلی و بقایای گیاهی در افزایش جذب مس در گیاه، انتقال و افزایش غلظت آن در بذر را نشان میدهند. بقایای گیاهی تاج خروس و ذرت بهترتیب بیشترین تأثیر را بر وزن تر و خشک ریشۀ گیاه گوجهفرنگی داشتند که از دلایل این پدیده میتوان به توانایی زیاد این گیاهان در تبدیل منابع یادشده به مواد خشک اشاره کرد؛ همچنین گیاه شبدر بیشترین تأثیر را بر وزن خشک اندام هوایی و ارتفاع ریشه و اندام هوایی گیاه گوجهفرنگی داشت که در این زمینه می توان گفت گیاهان لگوم مانند شبدر قادر به همزیستی با باکتریهای ریزوبیوم هستند که امکان تثبیت نیتروژن و بهتبع آن، دسترسی به سایر عناصر را افزایش میدهد؛ هرچند این امر به شرایط خاک و اقلیم نیز بستگی دارد (HoghJensen and Schjoerring, 2001). بیشترین غلظت آهن ریشه و اندام هوایی در گونۀ سورگوم و پسازآن، گلرنگ مشاهده شد که از دلایل این پدیده میتوان به توانایی زیاد این گیاهان در تولید زیستتوده و توانایی زیاد در جذب آهن در اندام هوایی و انتقال آن به خاک از طریق بقایای گیاهی اشاره کرد. بقایای گیاهی سورگوم بیشترین جذب آهن در اندام هوایی را نسبت به سایر گیاهان داشتند؛ همچنین بیشترین غلظت مس در ریشۀ گیاه گوجهفرنگی به خاک حاوی بقایای گونۀ کلزا متعلق بود. گیاهانی مانند کلزا، نیتروژن را جذب و آن را بهشکل آلی در بافتهای خود ذخیره میکنند؛ هنگامی که این گیاهان به خاک برگردانده میشوند، با سرعت بیشتری تجزیه میشوند و عناصر غذایی موجود در اندام هوایی خود را به گیاه منتقل میکنند. در پژوهش حاضر، بیشترین میزان مس اندام هوایی به بقایای گیاهی شبدر تعلق داشت که ممکن است بهعلت توانایی زیاد این گیاه در تثبیت نیتروژن و بهتبع آن، دسترسی به سایر عناصر و همچنین تجمع بیشتر مس در اندام هوایی این گیاه باشد (Abdi et al., 2013).
نتیجهگیری. باتوجهبه تأثیر بقایای گیاهی بر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک و نقشی که در تغذیۀ گیاهان دارند، مدیریت بقایای گیاهی نقش مؤثری در تأمین مادۀ آلی خاک بهویژه در مناطق خشک دارند و این امر در زمینۀ گیاهانی که در خاکهای آلوده به عناصر مغذی رشد میکنند، درخور توجه است و استفاده از این گیاهان ضمن حذف آلودگی موجود در محیط اولیه، وضعیت رشد گیاهان و تأمین ریزمغذیها در محیطهای ثانویه را بهبود میبخشد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، ویژگیهای مورفولوژیکی گوجهفرنگی و میزان عناصر غذایی این گیاه تحتتأثیر کاربرد بقایای گیاهی (کود سبز) بهبود مییابد و بیشترین بازده به کاربرد بقایای گیاهی شبدر نسبت به سایر بقایای گیاهی تعلق دارد. کاربرد بقایای گیاهی اثر معناداری بر میزان عناصر کممصرف آهن و مس در گوجهفرنگی داشت. شبدر بهترین نوع کود گیاهی ازنظر تأثیر بر صفتهای مورفولوژیک و افزایش مس گیاه گوجهفرنگی و سورگوم بهترین نوع کود گیاهی در زمینۀ افزایش آهن در گوجهفرنگی گزارش شد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
References Abdi, S., Tajbakhsh, M., Abdollahi Mandolkani, B. and Rasoli Sedghiani, M. (2013) Effect of green manure on the soil organic matter and nitrogen. Agronomy Science 3(7): 41-52 (in Persian). Alberta, E. (1995) Stubble Burning. Columbia Basin Agricultural Research, Annual Report 2(4): l05-109. Askary Mehrabadi, M., Amini, F. and Sabeti, P. (2014) Evaluation of phytoremediation of petroleum hydrocarbon and heavy metals with using Catharanthus roseus. Iranian Journal of Plant Biology 6(21): 111-126. Aulakh, M. S., Manchanda, J. S., Garg, A. K., Kumar, S., Dercon, G. and Nguyen, M. (2013) Crop production and nutrient use efficiency of conservation agriculture for soybean- wheat rotation in the Indo-Gangetic Plains of Northwestern India. Soil and Tillage American Journal 120: 50-60. Baghbani Arani, A., Mohammad Modarres Sanavy, S. A. and Kadkhodaie, A. Z. (2015) Effect of wheat and bean residue along with zinc sulfate on zinc and iron concentration and grain yeild of wheat. Economic and Developmental Sociology 25(3): 91-102 (in Persian). Black, C. A., Evans, D. D., White, J. L., Ensminger, L. E. and Clark, F. E. (1965) Methods of soil analysis: Part 2 Agronomy, American Society of Agronomy (ASA), New York. Bremner, J. M. (1996) Methods of Soil Analysis: Part 3 Nitrogen-Total. American Society of Agronomy (ASA), New York. Choudhury, M. A. and Khanif, Y. M. (2011) Effects of nitrogen, copper and magnesium fertilization on nutrition of some macro and micro nutrients of rice crop. Bangladesh Research Publications Journal 5(3): 201-206. Dennis, L. C. and Yemoto, K. (2017) Methods of Soil Analysis: Part 2 Salinity: Electrical conductivity and total dissolved solids. American Society of Agronomy (ASA), New York. Dorostkar, V., Afyuni, M. and Khoshgoftarmanesh, A. (2013) Effects of preceding crop residues on total and bio-available zinc concentration and phytic acid concentration in wheat grain. Journal of Water and Soil Science 17(64): 81-93 (in Persian). Egan, M. (2013) Biosolids management strategies: An evaluation of energy production as an alternative to land application. Environmental Science Pollution Research of American Journal 20: 4299-4310. Foucaul, Y., Lévêque, T., Xiong, T., Schreck, E., Austruy, A. and Shahid, M. (2013) Green manure plants for remediation of soils polluted by metals and metalloids: Ecotoxicity and human bioavailability assessment. Chemosphere of American Journal 93(7): 1430-1435. Heydari, A. (2004) The effects of crop residue management and tillage depth on wheat yield and soil organic matter in corn-wheat rotation. Agricultural Engineering Research 6(5): 81-94 (in Persian). HoghJensen, H. and Schjoerring, J. K. (2001) Rihizodeposition of nitrogen by red clover, white clover and ryegrass leys. Soil Biological and Biochemicals 33: 439-448. Jiang, X. and Wang, Ch. (2008) Zinc distribution and zinc-binding forms in Phragmites australis under zinc pollution. Journal of Plant Physiology 165(8): 697-704.
Karami, M., Rezainejad, Y., Afyuni, M. and Shariatmadari, H. (2007) Cumulative and residual effects of sewage sludge on lead and cadmium concentration in soil and wheat. Water and Soil Science 11(1): 79-95 (in Persian).
Khamadi, F., Mesgarbashi, M., Hasibi, P., Farzaneh, M. and Enayatzamir, N. (2015) Influence of crop residue and nitrogen levels on nutrient content in grain wheat. Applied Field Crops Research 28(4): 158-166 (in Persian).
Khan, S., Ahmad, I., Tahir Shah, M., Rehman, S. and Khaliq, A. (2009) Use of constructed wetland for the removal of heavy metals from industrial wastewater. Journal of Environmental Management 90(7): 3451-3457.
Khoshgoftarmanesh, A. H., Schulin, R., Chaney, R. L., Daneshbakhsh, B. and Afyuni, M. (2010) Micronutrient efficient genotypes for crop yield and nutritional quality in sustainable agriculture. A review Agronomy for Sustainable Development 30: 83-107.
Kumar, K., Rosen, C. J. and Guta, S. C. (2002) Kinetics of nitrogen mineralization in soils amended with sugar beet processing by-product Common. Plant Analysis of Americal Journal 33: 3635-3651.
Kumara, K. and Prasad, J. (2014) Long term effect of residual zinc and crop residue on yield and uptake of micronutrients in rice calcareous soil. Annals of Plant and Soil Research 16(1): 64-67.
Lindsay, W. L. and Norvell, W. A. (1978) Development of a DTPA soil test for zinc, iron, manganese, and copper. Soil Science Society of Americal Journal 43: 421-428.
Malhi, S. S., Lemke, R., Wang, Z. H. and Chhabra, B. S. (2009) Tillage, nitrogen and crop residue effects on crop yield, nutrient uptake, soil quality, and greenhouse gas emissions. Soil Tillage Research of American Journal 90: 171-183.
Mameesh, M. S. and Tomar, M. (1993) Phytate content of some popular Kuwaiti foods. Cereal Chemical of Americal Journal 70: 502-503.
Marraccini, E., Debolini, M., Di Bene, C. and Bonari, E. (2012) Factors affecting soil organic matter conservation in Mediterranean hillside winter cereals-legumes cropping systems. Agronomy of Italian Journal 7: 283-292.
Martin-Ruedaa, I., Muñoz-Guerraa, L. M., Yuntaa, F., Estebana, E., Tenoriob, J. L. and Lucenaa, J. J. (2009) Tillage and crop rotation effects on barley yield and soil nutrients on a Calciortidic Haploxeralf. Soil and Tillage of Americal Journal 92: 1-9.
Nejad Hossieni, T., Astarayie, A., Khorasani, R. and Emami, H. (2011) Investigation of two types of organic fertilizers with over-zinc elements on yield, yield components and nutrient concentrations in common millet grain. Iranian Journal of Field Crop 9(1): 70-77 (in Persian).
Nick Seresht, F. (2011) Effect of urban sewage sludge, zinc sulphate fertilizer and residues of cumulative and more cumulative plants on zinc concentration in wheat seed. MSc thesis, Isfahan University of Technology, Isfahan, Iran (in Persian).
Peck, A. W., McDonald, G. K. and Graham, R. D. (2008) Zinc nutrition influences the protein composition of flour in bread wheat (Triticum aestivum L.). Cereal Science of Americal Journal 47: 266-274.
Razavi Toosi, A. (2000) Interaction effects of compost, compost leachate and Mn on growth and chemical composition of spinach and rice seedling. MSc thesis, Shiraz University, Shiraz, Iran (in Persian)
Saeidnejad, A. H., Khazaei, H. R. and Rezvani Moghaddam, P. (2012) Assessing the effect of organic compounds, biofertilizers and chemical fertilizers on morphological properties, yield and yield components of Forage Sorghum (Sorghum bicolor). Field Crops Research 10(3): 503-510 (in Persian).
Sharifi, M., Afyuni, M. and Khoshgoftarmanesh, A. H. (2011) Effects of sewage sludge, compost and cow manure on availability of soil Fe and Zn and their uptake by corn, alfalfa and tagetes flower. Water and Soil Science 15(56): 141-154 (in Persian).
Soroush Shirazi, M., Samawat, S., Zolfi Baurian, M., Fakhri, F. and Moradi, G. H. (2011) Investigating the effect of organic materials from different sources on physical and chemical properties of soils and plant performance in Bushehr province. Soil Science 25(4): 285-293 (in Persian).
Surekha, K., Pavan Chandra Reddy, K., Padma Kumari, A. P. and Sta Cruz, P. C. (2008) Effect of Straw on Yield Components of Rice (Oryza sativa L.) Under Rice-Rice Cropping System. Journal Agronomy and Crop Science 192: 92-101.
Tejadaa, M., Gonzalezb, J. L., García-Martínezc, A. M. and Parradoc, J. (2007) Effects of different green manures on soil biological properties and maize yield. Bioresource Technology of Americal Journal 99(11): 4949-4957.
Verhulst, N., Govaerts, B., Nelissen, V., Sayre, K., Crossa, J., Raes, D. and Deckers, J. (2011) The effect of tillage, crop rotation and residue management on maize and wheat growth and development evaluated with an optical sensor. Field Crops Research of Americal Journal 120: 58-67.
Weber, J. A., Karczewska, J., Drozd, M., Licznar, S., Licznar, E. and Kocowicz, A. (2007) Agricultural and ecological aspects of a sandy soil as affected by the application of municipal solid waste composts. Soil Biochemical of Americal Journal 39: 1294-1302.
Weggler-beaton, R., Graham, D. and Melaugin, M. J. (2003) The influence of low rates of arid-dried on yield and phosphorus and zinc nutrition of wheat (triticum durum) and barley (hordeum vulgar). Soil Research of Americal Journal 41: 293-308.
Westerman, R. E. L. (1990) Soil testing and plant analysis. American Society of Agronomy (ASA), New York.
Xu-hong, C., Guang-cai, Z., De-mei, W., Yu-shuang, Y., Shao-kang, M., Zhen-hua, L., Hui-li, L., Er-hong, J. and Feng, Ch. (2014) Effects of ecological environment and nitrogen application rate on microelement contents of wheat grain. Journal of Plant Nutrition and Fertilizer 20(4): 885-895.
Zhao, F. J. and McGrath, S. P. (2009) Biofortification and phytoremidation. Plant Biology 12: 373-380.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 6,991 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 403 |