
تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,688 |
تعداد مقالات | 13,864 |
تعداد مشاهده مقاله | 32,931,070 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 13,035,793 |
پیشبینی تابآوری روانشناختی براساس حمایت اجتماعی و سبک دلبستگی با میانجیگری خودکارآمدی و معنا در زندگی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش نامه روانشناسی مثبت | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 3، دوره 5، شماره 2 - شماره پیاپی 18، شهریور 1398، صفحه 17-30 اصل مقاله (1.15 M) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/ppls.2019.116694.1721 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
الهام اسکندری1؛ ایوب جلالی1؛ مرضیه موسوی2؛ ناهید اکرمی* 1 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1گروه روان شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2گروه روان شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، واحد خوراسگان، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی تابآوری روانشناختی براساس حمایت اجتماعی و سبک دلبستگی با میانجیگری خودکارآمدی و معنا در زندگیانجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی بود که بهمنظور بررسی روابط بین متغیرهای پژوهش از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. از بین دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه اصفهان، تعداد 300 نفر با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. بهمنظور جمعآوری دادهها از مقیاس تابآوری کانر و دیویدسون، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراکشدۀ زیمت و همکاران، پرسشنامۀ سبک دلبستگی هازن و شیور، پرسشنامۀ خودکارآمدی شوارزر و جروسام و پرسشنامۀ معنا در زندگی استگر و همکاران استفاده شد. نتایج نشان دادند تابآوری روانشناختی بهصورت مستقیم با حمایت اجتماعی، سبک دلبستگی ایمن، خودکارآمدی و معنا در زندگی پیشبینیپذیر است. همچنین تابآوری روانشناختی با حمایت اجتماعی بهصورت غیرمستقیم و از طریق خودکارآمدی و معنا در زندگی پیشبینی میشود. به علاوه، نتایج نشان دادند تابآوری روانشناختی با سبک دلبستگی ایمن بهصورت غیرمستقیم ازطریق خودکارآمدی پیشبینی میشود؛ ولی ازطریق معنا در زندگی پیشبینیپذیر نیست | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تاب آوری روانشناختی؛ حمایت اجتماعی؛ سبک دلبستگی؛ خودکارآمدی؛ معنا در زندگی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سایر فایل های مرتبط با مقاله
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تابآوری[1] یکی از برجستهترین متغیرها در روانشناسی مثبت است که در سالهای اخیر بیش از پیش شایان توجه قرار گرفته است و روانشناسان بر آن تأکید داشتهاند و به تعبیر والر (2001)، به ظرفیت افراد در سازگاری پیدا کردن با شرایط دشوار زندگی گفته میشود. عوامل متعددی پیشبینیکنندۀ تابآوری هستند؛ یکی از این عوامل، حمایت اجتماعی[2] است. پژوهشهای متعددی همچون پژوهش چانگ و یارنال (2018)، کانگ و همکاران (2018) و وو و همکاران (2018) به رابطۀ مثبت تابآوری با حمایت اجتماعی اشاره کردهاند. اهمیت ارتباطات اجتماعی برای سلامت انسان همواره شایان توجه بوده است (جرسون، 2018). در زمینۀ ارتباطات اجتماعی، مفهوم حمایت اجتماعی نقش مهمی در زندگی انسان دارد و ازنظر کوهن[3]، به معنی تدارک منابع مادی و روانشناختی از سمت افراد مهم زندگی مثل خانواده، دوستان و دیگر افراد مهم بهمنظور کمکرسانی به افراد در مقابله با فشارهای زندگی است (پارتر و چمبلس، 2017). مطابق با تعریف حمایت اجتماعی، افرادی که احساس میکنند ازطرف خانواده، دوستان و دیگر افراد مهم زندگیشان حمایت میشوند، در مواجهه با بحرانها و چالشهای متعدد زندگی بهتر عمل میکنند و در غلبه بر موانع موفقترند. نتایج در مطالعۀ کهکی و همکاران (1395)، نشان دادند حمایت اجتماعی قادر به پیشبینی تابآوری در افراد سالم است؛ بنابراین با ارتقای سطح حمایت اجتماعی، تابآوری افراد نیز بهبود مییابد. به سبب اینکه پژوهشها حکایت از ارتباط مثبت حمایت اجتماعی با خودکارآمدی[4] (فاطیما و جیبین، 2019) و معنا در زندگی[5] (کراس، 2007) دارند، حمایت اجتماعی میتواند با ارتقای سطح خودکارآمدی و معنا در زندگی به شکل غیرمستقیم نیز بر بهبود میزان تابآوری تأثیرگذار باشد. یکی دیگر از عوامل پیشبین تابآوری، خودکارآمدی است و پژوهشها به رابطۀ مثبت تابآوری با خودکارآمدی اشاره کردهاند (بندر و اینگرام، 2018؛ وانگ، تائو، باورز، بران و ژانگ، 2018). به تعبیر شوارزر[6]، خودکارآمدی به باور انسان، دربارۀ توانایی انجام موفق یک وظیفۀ خاص گفته میشود (بیتسون، برگ و اسمیت، 2018). ازنظر بندورا[7]، خودکارآمدی به احساس توانایی در سازگارشدن با مسائل مختلف زندگی اشاره دارد (شولتز و شولتز، 2013/ 1392، ترجمۀ سیدمحمدی). افراد دارای خودکارآمدی پایین معتقدند نمیتوانند امور زندگیشان را مدیریت کنند و به همین دلیل، احساس استیصال میکنند. آنها باور دارند سعی و تلاششان بیثمر است و موقع مواجهه با مشکلات، اگر تلاش اولیۀ آنها برای حل مسئله بینتیجه باشد، بهسرعت مأیوس میشوند و دست از تلاش میکشند. درمقابل، افراد دارای خودکارآمدی بالا ایمان دارند میتوانند به شیوۀ مؤثری با رویدادهای منفی زندگی دستوپنجه نرم کنند. خوشبینی و انتظار مثبت این افراد در غلبه بر مشکلات متعدد زندگی، معمولاً باعث پایداری آنها در مقابل موانع و درنهایت، موفقیت آنها میشود. این افراد، دستوپنجه نرمکردن با مشکلات را فرصتی برای رشد مینگرند و جسورانه به جستجوی راهحل میاندیشند. خودکارآمدی بالا ترس از شکست را کم و قدرت مقابله با مشکلات را دوچندان میکند. از دید بندورا، خودکارآمدی در تعیین موفقیت یا شکست فرد در طول زندگی بسیار اهمیت دارد (شولتز و شولتز، 2013/1392، ترجمۀ سیدمحمدی). در پژوهش جلیلی و حسینچاری (1389)، نتایج نشان دادند خودکارآمدی، پیشبینیکنندۀ مثبت و معنادار تابآوری است؛ بنابراین با ارتقای سطح خودکارآمدی، تابآوری افراد در مواجهه با چالشها افزایش مییابد. مطابق با نتایج پژوهشها، یکی دیگر از متغیرهای پیشبین تابآوری، سبک دلبستگی[8] است (ویب و جانسون، 2017). دلبستگی، نیازی اساسی برای رشد انسان است و به پیوند عاطفی عمیقی گفته میشود که هر فرد با اشخاص مهم زندگی خود برقرار میکند تا از تعامل با آنها لذت ببرد و در مواقع استرسزای زندگی از آنها طلب آرامش کند (برک، 2007/1390، ترجمۀ سیدمحمدی). احساس امنیتی که از یک سبک دلبستگی ایمن به دست میآید، به تمام جنبههای رشد روانشناختی کمک میکند و توانایی فرد را در مقابله با مشکلات زندگی ارتقا میدهد؛ اما سبک دلبستگی ناایمن، فرد را در مواجهه با بحرانها آسیبپذیر میکند و مانع رشد سالم فرد میشود (برک، 2007/1390، ترجمۀ سیدمحمدی). در پژوهش محمودی، حسنزاده، فصیحی و اقبال (1392)، نتایج نشان دادند سبک دلبستگی ایمن با تابآوری رابطۀ مثبت دارد. مطابق با نتایج پژوهشها، سبک دلبستگی ایمن میتواند بر خودکارآمدی (بندر و اینگرام، 2018) و معنایابی در زندگی (بادنر، برگمن و کوهن - فریدل، 2014) تأثیر بگذارد و میزان تابآوری را افزایش دهد. از دیگر متغیرهای مرتبط با تابآوری، داشتن معنا در زندگی است که پژوهشها بر این ارتباط صحه گذاشتهاند (دو، لی، چی، ژائو و ژائو، 2017؛ کانگ و کیم، 2011). معنا در زندگی به حوزهای اشاره دارد که افراد در آن حسی از هدفمندی، انسجام و معنی را تجربه میکنند و نقش برجستهای در بهزیستی و سلامت روان افراد دارد (استگر[9]، 2009؛ به نقل از هادن و نی، 2018). نتایج مطالعۀ نصیری، کارسازی، اسماعیلپور و بیرامی (1394) نشان دادند داشتن معنا در زندگی تأثیر مثبتی بر سطح تابآوری دارد و بهصورت غیرمستقیم موجبات شکوفایی دانشجویان را فراهم میسازد. به سبب اینکه تابآوری عامل محافظ قوی در برابر موقعیتهای تنشزا در نظر گرفته میشود (پینکارت[10]، 2009؛ به نقل از امامی، عسگریزاده و فضیلتپور، 1396) و با توجه به تأثیرات مثبت آن بر ابعاد متعدد زندگی افراد مثل کیفیت زندگی (وو و همکاران، 2018)، بهزیستی روانشناختی (وینایاک و جاگ، 2018) و دیگر جنبههای مهم زندگی، شناسایی عوامل پیشبینیکنندۀ تابآوری و تقویت این عوامل، اهمیت و ضرورت پیدا میکند. همچنین باید اضافه کرد دوران دانشجویی، یکی از دورههای مهم زندگی انسان است که افراد در کنار دغدغههای تحصیلی، با ورود به دنیای کار و ازدواج بهتدریج مشکلات شغلی و مسائل مرتبط با مسئولیتپذیری جنبههای مختلف زندگی را تجربه میکنند که همزمانی این مسئولیتهای مهم، چالشها و فشارهایی به فرد تحمیل میکند؛ بنابراین شناسایی پیشبینیکنندههای تابآوری برای این قشر خاص اهمیت زیادی پیدا میکند تا افراد بتوانند با آگاهی از این عوامل و پرورش آنها در خود، بر ضروریات این مقطع زندگی فائق آیند. همچنین با شناسایی متغیرهای پیشبین تابآوری، امکان طراحی پروتکلهای درمانی ارتقای تابآوری متناسب با بافت فرهنگی و سنی افراد فراهم خواهد شد که بسیار حائز اهمیت است. با بررسی و مرور پیشینههای پژوهش داخلی و خارجی، پژوهشی یافت نشد که هدف پیشبینی تابآوری بر مبنای متغیرهای مذکور را دنبال کند؛ درنتیجه، در راستای انجام این بررسی در بافت فرهنگی شهر اصفهان، این پژوهش با هدف پیشبینی تابآوریروانشناختی براساس حمایت اجتماعی و سبک دلبستگی با میانجیگری خودکارآمدی و معنا در زندگی، فرضیههای زیر بررسی شدهاند: 1- بین حمایت اجتماعی با تابآوری روانشناختی رابطۀ مستقیم معنادار وجود دارد. 2- بین سبک دلبستگی با تابآوری روانشناختی رابطۀ مستقیم معنادار وجود دارد. 3- بین خودکارآمدی با تابآوری روانشناختی رابطۀ مستقیم معنادار وجود دارد. 4- بین معنا در زندگی با تابآوری روانشناختی رابطۀ مستقیم معنادار وجود دارد. 5- حمایت اجتماعی ازطریق خودکارآمدی و معنا در زندگی، تأثیر غیرمستقیمی بر افزایش تابآوری روانشناختی دارد. 6- سبک دلبستگی ازطریق خودکارآمدی و معنا در زندگی، تأثیر غیرمستقیمی بر افزایش تابآوری روانشناختی دارد. درخور ذکر است در راستای طراحی مدل در معادلات ساختاری میتوان به پیشینههای پژوهشی یا شهود محقق استناد کرد (مولوی، 1386). بر این اساس، مدل پیشنهادی پژوهش حاضر برمبنای پیشینههای پژوهشی موجود - که پیش از این ذکر شدند - و شهود محقق، طراحی شد. باید اشاره کرد در پژوهشهای پیشین رابطۀ متغیرهای مذکور بهصورت انفرادی بررسی شده است؛ اما در پژوهش حاضر، همگی متغیرها بهصورت یکجا در قالب یک مدل ساختاری بررسی شدهاند و از این نظر، پژوهش دارای نوآوری مناسبی است. درنهایت، مدل پیشنهادی پژوهش دربارۀ روابط بین عوامل مختلف پیشبینیکنندۀ تابآوری مطابق پیشینههای پژوهشی مذکور، شهود محقق و فرضیات تدوینشده، مطابق شکل (1) ارائه شد.
شکل 1. مدلپیشنهادیاولیهدرموردروابطبینعواملمختلفپیشبینیکنندهتاب آوری
روش روش پژوهش، جامعۀ آماری و نمونه: روش پژوهش علّی - همبستگی از نوع الگوسازی معادلات ساختاری بود. جامعۀ پژوهش، تمام دانشجویان دختر مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1398-1397 بودند. در این پژوهش، 300 دانشجوی دختر مقطع کارشناسی دانشگاه اصفهان به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و پرسشنامهها را تکمیل کردند. ملاک انتخاب حجم نمونه، میزان مطلوب معرفیشده برای پژوهشهای معادلات ساختاری بود (لوهلین، 2004، هر و همکاران، 2009؛ به نقل از قاسمی، 1390). ابزارهای سنجش:مقیاس تابآوری[11]: کانر و دیویدسون (2003)، این پرسشنامه را برای سنجش تابآوری افراد طراحی کردند که دارای 25 گویه است و بهصورت طیف لیکرت از صفر تا چهار، از هرگز تا همیشه نمرهگذاری میشود. حداقل نمره در این مقیاس صفر و حداکثر نمره صد است و تنها یک نمرۀ کل ارائه میدهد. نتیجۀ بررسی ویژگیهای روانسنجی ابزار، تأیید روایی و پایایی خارجی آن بوده است. محمدی در سال 1384، این پرسشنامه را برای استفاده در ایران هنجار کرده است (سامانی، جوکار و صحراگرد، 1386). روایی، پایایی فرم فارسی ابزار در نمونههای بهنجار و بیمار بررسی و تأیید شدهاند (بشارت، 1386). در پژوهش سامانی و همکاران (1386) روی یک نمونۀ دانشجویی، پایایی مقیاس 87/0 محاسبه شد. پایایی ابزار در این پژوهش به روش آلفای کرونباخ 86/0 به دست آمد. مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراکشده[12]: زیمت، داهلم، زیمت و فارلی (1988)، این پرسشنامه را برای سنجش حمایت اجتماعی ادراکشده طراحی کردهاند و 12 گویه دارد که بهصورت طیف لیکرت از کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم از یک تا هفت نمرهگذاری میشود. برای محاسبۀ نمرۀ کل پرسشنامه، کل نمرات، جمع و بر 12 تقسیم میشوند (علیپور، علیاکبری دهکردی، امینی و هاشمی جشنی، 1395). زیمت و همکاران (1988)، روایی، پایایی ابزار را در حد مطلوب گزارش کردهاند. در پژوهش سلیمی، جوکار و نیکپور (1388)، پرسشنامه در ایران، هنجاریابی و روایی آن تأیید شد. ضریب پایایی آن هم در پژوهشی 89/0 به دست آمد (شکری، فراهانی، کرمی نوری و مرادی، 1391). پایایی ابزار در این پژوهش به روش آلفای کرونباخ 84/0 به دست آمد. پرسشنامۀ سبک دلبستگی[13]: هازن و شیور[14] در سال 1987 این پرسشنامه را برای سنجش سبک دلبستگی طراحی کردند که 15 گویه دارد و بهصورت طیف لیکرت از کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم از یک تا پنج نمرهگذاری میشود. این پرسشنامه سه زیرمقیاس سبک دلبستگی ایمن، سبک دلبستگی اجتنابی و سبک دلبستگی دوسوگرا را شامل میشود که هر زیرمقیاس، 5 سؤال را به خود اختصاص میدهد. حداقل نمره در هر زیرمقیاس، 5 و حداکثر نمره در هر زیر مقیاس، 25 است (خالقخواه و بابایی منقاری، 1393). روایی، پایایی خارجی ابزار در پژوهشهای زیادی تأیید شده است (پاکدامن، 1383؛ به نقل از ذراتی، امینیزدی و آزاد فلاح، 1385). پاکدامن در سال 1383، پرسشنامه را هنجار و روایی، پایایی فرم فارسی را در پژوهشی محاسبه و تأیید کرد (ذراتی و همکاران، 1385). در پژوهشی دیگر با نمونۀ دانشجویی برای زیرمقیاسهای ایمن، اجتنابی و دوسوگرا، روایی ابزار بهترتیب 80/0، 61/0 و 57/0 به دست آمد و پایایی ابزار برای زیرمقیاسها بهترتیب 85/0، 84/0 و 85/0 محاسبه شد (بشارت، 1384؛ به نقل از بزازیان و بشارت، 1389). پایایی ابزار در این پژوهش به روش آلفای کرونباخ برای زیرمقیاسهای ایمن، اجتنابی و دوسوگرا بهترتیب 52/0، 68/0 و 65/0 به دست آمد. پرسشنامۀ خودکارآمدی[15]: شوارزر و جروسام[16] در سال 1979، این پرسشنامه را به زبان آلمانی طراحی کردند که دارای 20 گویه با دو خردهمقیاس خودکارآمدی عمومی و خودکارآمدی اجتماعی بود؛ اما در سال 1981، این ابزار به پرسشنامۀ 10 گویهای خودکارآمدی عمومی تبدیل شد. نمرهگذاری این پرسشنامه بهصورت طیف لیکرت از کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم از یک تا چهار است. نمرۀ کل خودکارآمدی از جمع نمرات تمام گویهها به دست میآید. روایی، پایایی خارجی ابزار در پژوهشهای متعددی بررسی و تأیید شده است؛ برای مثال، ضریب آلفای کرونباخ ابزار در آلمان 81/0، در کانادا 88/0 و در انگلستان 88/0 گزارش شده است. رجبی در سال 1385، روایی و پایایی فرم فارسی پرسشنامه را در یک جمعیت دانشجویی در دانشگاه شهید چمران و دانشگاه آزاد مرودشت بررسی و تأیید کرد که در پژوهش مذکور، ضریب پایایی پرسشنامه 82/0 به دست آمد (مرادی و طاهری، 1391). پایایی ابزار در پژوهش حاضر به روش آلفای کرونباخ 84/0 به دست آمد. پرسشنامۀ معنا در زندگی[17]: استگر، فریزر، اویشیو کالر (2006)، پرسشنامۀ معنا را در زندگی طراحی کردند که 10 گویه دارد و در طیف لیکرت از کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم از یک تا هفت نمرهگذاری میشود. فقط سؤال 9 پرسشنامه بهصورت معکوس نمرهگذاری میشود. این پرسشنامه دو زیرمقیاس دارد؛ زیرمقیاس اول، وجود معنا در زندگی است که سؤالات 1، 4، 5، 6 و 9 را شامل میشود و زیرمقیاس دوم، جستجو برای یافتن معنا در زندگی است که سؤالات 2، 3، 7، 8 و 10 را شامل میشود. نمرۀ کل ابزار از جمع نمرات دو زیرمقیاس به دست میآید. استگر و همکاران، روایی ابزار را بررسی و تأیید کردند و پایایی آن در زیرمقیاس وجود معنا در زندگی 86/0 و در زیرمقیاس جستجو برای یافتن معنا در زندگی 87/0 برآورد شد. مصرآبادی، جعفریان و استوار (1392)، روایی فرم فارسی ابزار را بررسی و تأیید کردند. در پژوهشی، ضریب پایایی فرم فارسی پرسشنامه به روش بازآزمایی برای زیرمقیاس وجود معنا در زندگی 79/0 و برای زیرمقیاس جستجو برای یافتن معنا در زندگی 71/0 به دست آمد (احمدی، حیدری، باقریان و کشفی، 1395). پایایی کل ابزار در این پژوهش به روش آلفای کرونباخ 72/0 به دست آمد. روشاجراوتحلیل: این پژوهش به روش میدانی، اجرا و با مراجعۀ حضوری پژوهشگران در دانشکدههای مختلف دانشگاه اصفهان و با تشریح هدف پژوهش و محرمانهماندن پاسخهای دانشجویان انجام شد. تحلیل دادهها نیز با آزمونهای آماری همبستگی پیرسون و روش معادلات ساختاری با بستۀ آماری علوم اجتماعی و نرمافزار تحلیل ساختاری انجام شد.
یافتهها در این قسمت ابتدا یافتههای توصیفی حاصل از پرسشنامهها، ضرایب همبستگی و مفروضۀ نرمالبودن متغیرها تشریح میشود، سپس برازش الگو، شامل رویکرد برازش تحلیل معادلات ساختاری ارائه میشود و در پایان، فرضیهها تجزیهوتحلیل میشوند. گروه نمونه این پژوهش شامل 300 دانشجوی مؤنث 18 تا 27 ساله بود. 81 درصد نمونه (243نفر) مجرد و 14 درصد (42 نفر) متأهل بودند و 5 درصد (15نفر) نیز وضعیت تأهل/تجرد خود را گزارش نکرده بودند. جدول (1)، یافتههای توصیفی پژوهش شامل میانگین و انحراف معیار نمرات حمایت اجتماعی، سبک دلبستگی، معنا در زندگی، خودکارآمدی و تابآوری نمونۀ تحت مطالعه را نشان میدهد. همچنین ضرایب همبستگی متغیرهای پژوهش با یکدیگر در جدول (1) گزارش شدهاند.
جدول 1. شاخصهای توصیفی میانگین، انحراف معیار و ضرایب همبستگی متغیرهای پژوهش
** معناداری در سطح 01/0 * معناداری در سطح 05/0
قبل از بررسی روابط علّی بین متغیرها، همبستگی آنها ازطریق ضریب همبستگی پیرسون بررسی شد. بنابر نتایج حاصل از جدول (1)، r مشاهدهشده در سطح 01/0≥P همبستگی مثبت و معناداری را بین متغیرهای حمایت اجتماعی، سبک دلبستگی ایمن، خودکارآمدی و معنا در زندگی با تابآوری نشان میدهد. همچنین یافتهها نشان میدهند بین دو سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با معنا در زندگی، خودکارآمدی و تابآوری رابطۀ معناداری مشاهده نشده است (05/0p>)؛ بنابراین با توجه به اینکه بین دو سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با متغیرهای میانجی (معنا در زندگی و خودکارآمدی) و متغیر وابسته (تابآوری) همبستگی معناداری مشاهده نشده است، در ادامه بهمنظور بررسی روابط علّی بین متغیرها، این دو مؤلفه از تحلیلها حذف خواهند شد. برای بررسی نرمالبودن توزیع دادهها با استفاده از آزمون شاپیرو ویلک، نتایج نشان دادند پیشفرض نرمالبودن توزیع دادهها تأیید میشود (05/0p>). بهمنظور بررسی فرضیهها و آزمون مدل مفهومی پژوهش، دادههای جمعآوریشده ازطریق معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج بهدستآمده در شکل (2)، مشاهده میشوند.
شکل 2. مدلیابی معادلات ساختاری متغیرهای پیشبینیکنندۀ تابآوری به روش حداکثر درستنمانی
در پژوهش حاضر، برای بررسی برازندگی الگوی معادلات ساختاری مرتبه اول از شاخصهای مجذور خی (Chi-Square)، معناداری مجذور خی (P-value)، شاخص جذر برآورد خطای تقریبی (RMSEA)، خی دو بهنجار (X2/DF)، شاخص برازش هنجارشده NFI))، شاخص برازندگی فزایند (IFI)، شاخص برازش تطبیقی (CFI) و شاخص تاکر – لویر (TLI) استفاده شد. به سبب تأثیرگرفتن مجذور خی از حجم نمونه، معناداری مجذور خی (P-value)، بهتنهایی ملاک معتبری برای ارزیابی برازش مدل نیست؛ بنابراین بهمنظور بررسی برازش مدل، از سایر شاخصها استفاده شد که نتایج آن در جدول (2) ارائه شدهاند.
جدول2. شاخصهای برازش کلی مدل
با توجه به جدول (2)، نتایج نکویی برازش مدل نشان دادند X2/DF، RMSEA، NFI، IFI، CFI، TLI بهترتیب 263/2، 065/0، 89/0، 93/0، 93/0، 89/0 هستند. شاخصهای IFI، NFI، CFI، GFI و TLI دامنۀ صفر تا یک دارند. هرچه اندازۀ آنها به یک نزدیکتر شود، بر برازندگی مطلوبتر الگو دلالت دارند. همچنین زمانی که خطای تقریبی (RMSEA) کوچکتر از 08/0 و خی دو بهنجار (X2/DF) کوچکتر از 3 باشد، دلالت بر برازش مطلوب مدل دارد. بر اساس این نتایج میتوان نتیجه گرفت مدل از برازش مطلوب برخوردار است و ساختار کلی روابطِ آزمودهشده ازطریق دادههای بهدستآمده تأیید میشود. شاخصهای تأیید الگوی معادلات ساختاری فقط محدود به شاخصهای برازش کلی الگو نیست، بلکه باید پارامترهای استاندارد بتا و گاما (ضرایب مسیر) و مقادیر تی متناظر با آن برای هر یک از مسیرهای علّی نیز بررسی شوند. در ادامه معناداری هر یک از ضرایب مسیر آزموده شده است.
جدول 3. برآورد ضرایب اثرات مستقیم
با توجه به یافتههای جدول (3)، تمام ضرایب تأثیر (ضرایب مسیر) مستقیم متغیرها بر یکدیگر معنادارند؛ بنابراین، تمامی رابطههای مستقیم بررسیشده در مدل مفهومی تأیید میشوند (t≥±1.96؛ P≤0.05). یافتههای یادشده حاکی از تأثیر مثبت و مستقیم حمایت اجتماعی و سبک دلبستگی ایمن بر معنا در زندگی، خودکارآمدی و تابآوری، و تأثیر مستقیم و مثبت معنا در زندگی و خودکارآمدی بر تابآوریاند.
جدول4. برآورد ضرایب اثرات غیرمستقیم (خروجی بوت استرپینگ)
با توجه به یافتههای جدول (4)، ضرایب تأثیر (ضرایب مسیر) غیرمستقیم حمایت اجتماعی بر تابآوری با نقش میانجی معنا در زندگی و خودکارآمدی معنادارند. این در حالی است که در رابطۀ بین سبک دلبستگی ایمن و تابآوری، تنها نقش میانجی خودکارآمدی تأیید شده و نقش میانجی معنا در زندگی تأیید نشده است؛ بنابرین تمامی رابطههای غیرمستقیم بررسیشده در مدل مفهومی به غیر از تأثیر سبک دلبستگی ایمن بر تابآوری با نقش میانجی معنا در زندگی تأیید میشود (LB &UB<0؛ P≤0.05). یافتههای یادشده حاکی از آن است که حمایت اجتماعی بهواسطۀ معنا در زندگی و خودکارآمدی و سبک دلبستگی ایمن بهواسطۀ خودکارآمدی تأثیر مثبتی بر تابآوری نمونۀ آماری مطالعهشده داشتهاند.
بحث پژوهش حاضر با هدف پیشبینی تابآوری روانشناختی براساس حمایت اجتماعی و سبک دلبستگی با میانجیگری خودکارآمدی و معنا در زندگی انجام شد. نتایج نشان دادند تابآوری روانشناختی بهصورت مستقیم با حمایت اجتماعی، سبک دلبستگی ایمن، خودکارآمدی و معنا در زندگی پیشبینیپذیر است. همچنین تابآوری روانشناختی با حمایت اجتماعی بهصورت غیرمستقیم و ازطریق خودکارآمدی و معنا در زندگی پیشبینی میشود. به علاوه، تابآوری روانشناختی، با سبک دلبستگی ایمن بهصورت غیرمستقیم ازطریق خودکارآمدی پیشبینی میشود؛ ولی ازطریق معنا در زندگی پیشبینیپذیر نیست.بهطور خلاصه میتوان گفت تحلیل آماری مدل تدوینشده نشان داد فرضیههای اول تا پنجم و بخش اول فرضیۀ ششم پژوهش تأیید شدند، ولی بخش دوم فرضیۀ ششم تأیید نشد. مطابق پیشینههای پژوهش داخلی و خارجی مبنی بر اینکه حمایت اجتماعی با تابآوری ارتباط مستقیم دارد (کهکی و همکاران، 1395؛ چانگ و یارنال، 2018؛ کانگ و همکاران، 2018؛ وو و همکاران، 2018)، نتایج پژوهش حاضر نشان دادند حمایت اجتماعی ضمن ارتباط مستقیم با تابآوری، همچنین ازطریق متغیرهای خودکارآمدی و معنا در زندگی با تابآوری بهصورت غیرمستقیم در ارتباط است و پیشینۀ پژوهش نیز بر ارتباط حمایت اجتماعی با متغیرهای خودکارآمدی (فاطیما و جیبین، 2019) و معنا در زندگی (کراس، 2007) صحه گذاشته است. در این حیطه برداشتهای ذیل مدنظر قرار میگیرند؛ حمایت اجتماعی میتواند روی متغیرهای میانجی اثر بگذارد و طبق مدل ارائهشده، خودکارآمدی شخصی افراد را بالا ببرد تا در مواقع حساس زندگی، افراد با تکیه بر توانمندیهای خویش بتوانند خودشان از پس مشکلاتشان بر بیایند. همچنین حمایت اجتماعی با معنادارکردن رنجهای شخصی قادر به ارتقای تابآوری خواهد بود. افرادی که سطوح بالاتری از حمایت اجتماعی را دریافت میکنند، بیشتر از دلگرمیها و ترغیبهای کلامی اطرافیان در مواجهه با بحرانهای زندگی سود میبرند و اینگونه احساس کفایت و کارآمدی بیشتری را در غلبه بر مشکلات تجربه میکنند؛ زیرا به تعبیر بندورا، یکی از روشهای مؤثر در پرورش خودکارآمدی، دریافت ترغیب کلامی از جانب اطرافیان است (شولتز و شولتز، 2013/1392، ترجمۀ سیدمحمدی). این افراد همچنین با تخلیۀ سالم هیجان در کنار منابع حمایتی خود در مواقع پرتنش زندگی، بهتر میتوانند از عهدۀ حل هنرمندانۀ مسائل برآیند. به علاوه، دریافت حمایت اجتماعی، باعث ارتقای سطح عزت نفس و احساس ارزشمندی فرد میشود و اینگونه سطح تابآوری را بهبود میبخشد. درواقع کسانی که از جانب اطرافیان حمایت و پشتیبانی میشوند، وجود خود را ارزشمند، با اهمیت، لایق و شایسته میپندارند و این طرز تلقی باعث میشود افراد در برابر مشکلات تسلیم نشوند و با استقامت بیشتری برای غلبه بر مشکلات تلاش کنند. این افراد همچنین با داشتن منابع حمایتی قوی، زندگی را پوچ و بیهدف در نظر نمیگیرند؛ بلکه سعی میکنند با پرورش معنا در زندگیشان، برای دشواریهای زندگی مفهومهای خاصی در نظر بگیرند و آنها را در یک چارچوب ویژه معنی کنند؛ بنابراین هیجانات مثبت بیشتری را تجربه میکنند و از هیجانات منفی همچون اضطراب وجودی فاصله میگیرند و بهتر میتوانند در مقابل سختیها از خود تابآوری بروز دهند؛ بنابراین حمایت اجتماعی با ارتقای سطح خودکارآمدی و پرورش معنا در زندگی بر تابآوری اثر میگذارد. نتیجۀ پژوهش حاضر در ارتباط با رابطۀ مستقیم سبک دلبستگی ایمن با تابآوری مطابق با پژوهشهای داخلی و خارجی مرتبط (محمودی و همکاران، 1392؛ ویب و جانسون، 2017) است. همچنین در پژوهش حاضر، نتایج نشان از تأثیر سبک دلبستگی ایمن بر تابآوری با اثرگذاری بر خودکارآمدی داشت که مطابق با پیشینۀ پژوهش است (بندر و اینگرام، 2018). بخشی از نتیجۀ این پژوهش مبنی بر اینکه سبک دلبستگی ایمن ازطریق معنا در زندگی، به پیشبینی تابآوری قادر نیست، با پیشینۀ پژوهش ناهمسو است؛ زیرا پیشینۀ پژوهش بر ارتباط سبک دلبستگی ایمن با معنا در زندگی (بادنر و همکاران، 2014) صحه گذاشته است. در ارتباط با نتایج حاصلشده، برداشتهای ذیل درخور تأمل است. دلبستگی، یکی از نیازهای اساسی انسان است که به فرد احساس امنیت و کفایت میدهد و کمک میکند فرد در مواقع پرالتهاب زندگیش با اعتماد به توانایی خود در مقابله با مسائل زندگی، بهتر از عهدۀ مسائل برآید و موفقتر عمل کند. در ارتباط با پیشبینینشدن تابآوری ازطریق سبک دلبستگی ایمن ازطریق معنا در زندگی، میتوان گفت شاید حضور عوامل مزاحم متعدد مثل فشارهای زندگی دانشجویی در این رابطه مداخله کرده باشند و مانع تأثیر سبک دلبستگی ایمن بر تابآوری ازطریق معنا در زندگی شده باشند. نتیجۀ پژوهش حاضر در ارتباط با پیشبینی مستقیم تابآوری توسط خودکارآمدی با نتایج پژوهشهای داخلی (جلیلی و حسینچاری، 1389) و خارجی مرتبط (بندر و اینگرام، 2018؛ وانگ و همکاران، 2018) همسو است و در این زمینه، تبیینهای ذیل درخور تأمل است. وقتی که فرد احساس کفایت میکند، خود را در غلبه بر مسائل و چالشهای زندگی، توانمند در نظر میگیرد و بهتر از پس غلبه بر موانع بر میآید. درحقیقت چنین افرادی توانایی و کفایت خود را بیش از آن میدانند که مغلوب بحرانها شوند. افراد دارای خودکارآمدی بالا، در جستجوی راهحل برای مسائل پیشآمده در زندگی، قویتر عمل میکنند و به دلیل اعتماد بر تواناییهایشان، تلاش بیشتری برای مقابلۀ درست با موقعیتهای غیرمترقبه زندگی از خود نشان میدهند. این افراد در موقعیتهای سخت زندگی با توسل به راهبردهای مقابلهای مسئلهمدار و هیجانمدار سالم در مقابل مشکلات، تابآورانه و سرسختانه قرار میگیرند و تسلیم موانع نمیشوند. افراد دارای خودکارآمدی بالا، نسبت به آینده خوشبین هستند و این انتظار مثبت آنها نسبت به آینده به استقامت آنها در برابر موانع کمک میکند. بیشتر این افراد با هدفمندی در زندگی و تعهد برای نائلشدن به اهداف، بهتر در مقابل مشکلات تاب میآورند و به جای بزرگنمایی مسائل، آنها را طبیعی جلوه میدهند و حتی گاهی مشکلات را چالشی تصور میکنند که میتواند سکوی پرش آنها شود و آنها را به پیشرفت برساند (شولتز و شولتز، 2013/1392، ترجمۀ سیدمحمدی). نتیجۀ این پژوهش در ارتباط با پیشبینی مستقیم تابآوری توسط معنا در زندگی با نتایج پژوهشهای داخلی (نصیری و همکاران، 1394) و خارجی (دو و همکاران، 2017؛ کانگ و کیم، 2011) مرتبط همسو است و در این زمینه، اینگونه استنباط میشود که افراد با داشتن یک معنا در زندگی، نسبت به انجام وظایف خود و استقامت به خرج دادن در مقابل مشکلات، متعهد میشوند و این تعهدی که در پرتو داشتن معنا در زندگی حاصل میشود، رمز دوامآوردن در برابر مشکلات و تابآوری افراد است. افرادی که در زندگی خود به یک معنا دست یافتهاند، مفهوم زندگی را بهصورت شفافتر در نظر میگیرند و سختیهای زندگی را در قالب چارچوبی خاص تفسیر میکنند و اینگونه بهتر میتوانند در مقابل سختیها تاب بیاورند. برای نتیجهگیری میتوان گفت دوران دانشجویی دورانی است که فرد بهتدریج وارد دنیای شغل و ازدواج میشود. این نقاط عطف زندگی، چالشها و دشواریهایی به دنبال دارند و با توجه به نتایج پژوهش حاضر، افراد میتوانند با ارتقای سطح خودکارآمدی و تدارک معنا برای زندگیشان به شکل مستقیم و بهرهگیری از منابع حمایتی خود و ایمنسازی سبک دلبستگی در مقابل مسائل پیش رو از خود تابآوری نشان دهند و اوضاع را بهتر مدیریت کنند. این پژوهش همانند دیگر پژوهشها با محدودیتهایی مواجه بود؛ ازجمله محدودیتهای این پژوهش همکارینکردن دانشگاه در ارائۀ آمار دقیق تعداد دانشجویان مقطع کارشناسی در راستای تعیین دقیقتر حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان، همگننبودن نمونه به دلیل تفاوتهای اجتماعی -فرهنگی دانشجویان و محدودبودن حجم نمونه به جنسیت مونث بودند؛ بنابراین با در نظر گرفتن این محدودیتها تعمیم نتایج باید با احتیاط کافی صورت گیرد. مطابق با یافتههای پژوهش حاضر مبنی بر پیشبینی مستقیم تابآوری با حمایت اجتماعی، سبک دلبستگی ایمن، خودکارآمدی و معنا در زندگی و پیشبینی غیرمستقیم تابآوری با حمایت اجتماعی و سبک دلبستگی ایمن ازطریق متغیرهای میانجی میتوان پیشنهادات پژوهشی ذیل را در اختیار پژوهشگران آینده قرار داد؛ برای مثال، پیشنهاد میشود پژوهشگران آینده مدل مطرحشده را در جنسیت مذکر، بررسی و نتایج آن را با نتایج مطالعۀ حاضر مقایسه کنند. همچنین پژوهشگران آینده میتوانند تأثیر مداخلات مبتنی بر ارتقای خودکارآمدی، تدارک معنا در زندگی، ارتقای سطح حمایت اجتماعی و ایمنسازی سبک دلبستگی را بر افزایش سطح تابآوری در گروههای مختلف جامعه بررسی و مقایسه کنند. به علاوه تأثیر ارتقای تابآوری را بر دیگر متغیرها مانند سلامت روان و کیفیت زندگی ارزیابی کنند. [1]. resilience [2]. social support [3]. Cohen [4]. self-efficacy [5]. meaning in life [6]. Schwarzer [7]. Bandura [8]. attachment style [9]. Steger [10]. Pinquart [11]. Resilience Scale [12]. Multidimensional Scale of Perceived Social Support [13]. Attachment Style Questionnaire [14]. Hazan & Shaver [15]. Self-efficacy Questionnaire [16]. Schwarzer & Jerusalem [17]. Meaning in Life Questionnaire | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
احمدی، س. حیدری، م. باقریان، ف. و کشفی، ع. (1395). نوجوانی و تحول معنا: مقایسۀ منابع و ابعاد معنای زندگی در دختران و پسران نوجوان. مطالعات روانشناسی بالینی، 6 (23)، 177-149. امامی، م. عسگریزاده، ق. فضیلتپور، م. (1396). اثربخشی درمان گروهی مدیریت استرس به شیوۀ شناختی رفتاری بر تابآوری و امیدواری زنان مبتلا به سرطان پستان. پژوهشنامه روانشناسی مثبت، 3 (4)، 14-1. برک، ل. (1390). روانشناسی رشد، از لقاح تا کودکی. (جلد اول). ترجمۀ سیدمحمدی. تهران: ارسباران (سال انتشار به زبان اصلی: 2007). بزازیان، س. و بشارت، م. ع. (1389). نقش سبکهای دلبستگی در سازگاری با بیماری دیابت نوع I. علوم رفتاری، 2 (5)، 33-21. بشارت، م. ع. (1386). تابآوری، آسیبپذیری و سلامت روانی. مجلۀ علوم روانشناختی، 6 (24)، 383-373. جلیلی، ع. و حسین چاری، م. (1389). تبیین تابآوری روانشناختی بر حسب خودکارآمدی در دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار. رشد و یادگیری حرکتی - ورزشی، 6، 153-131. خالقخواه، ع. و بابایی منقاری، م. م. (1393). رابطۀ سبکهای دلبستگی و هوش معنوی با نگرش دینی دانشآموزان متوسطه شهرستان آمل در سال ۱۳۹۳. دین و سلامت، 2 (2)، 9-1. ذراتی، ا. امین یزدی، س. ا. و آزادفلاح، پ. (1385). رابطۀ هوش هیجانی و سبکهای دلبستگی. تازههای علومشناختی، 8(1)، 37-31. سامانی، س. جوکار، ب. و صحراگرد، ن. (1386). تابآوری، سلامت روانی و رضایتمندی از زندگی. مجلۀ روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، 13 (3)، 295-290. سلیمی، ع. جوکار، ب. و نیکپور، ر. (1388). ارتباطات اینترنتی در زندگی: بررسی نقش ادراک حمایت اجتماعی و احساس تنهایی در استفاده از اینترنت. مطالعات روانشناختی، 5 (3)، 102-81. شکری، ا. فراهانی، م. ن. کرمی نوری، ر. و مرادی، ع. ر. (1391). حمایت اجتماعی ادراکشده و تنیدگی تحصیلی: نقش تفاوتهای جنسی و فرهنگی. روانشناسی تحولی، 9 (34)، 156-143. شولتز، د. پ، و شولتز، س. ا. (1392). نظریههای شخصیت. ترجمۀ سیدمحمدی. تهران: ویرایش (سال انتشار به زبان اصلی: 2013) علیپور، ا. علیاکبری دهکردی، م. امینی، ف. و هاشمی جشنی، ع. (1395). رابطۀ بین حمایت اجتماعی ادراکشده و پیروی از درمان در بیماران با دیابت نوع 2: نقش واسطهای تابآوری و امید. پژوهش در سلامت روانشناختی، 10 (2) ، 67-53. قاسمی، و. (1390). برآورد حجم بهینۀ نمونه در مدلهای معادله ساختاری و ارزیابی کفایت آن برای پژوهشگران اجتماعی. جامعهشناسی ایران، 12 (4)، 147-126. کهکی، ف. محسنی، س. نوری پورلیاولی، ر. مباشری، ف. حسینی سرحدی، س. ف. میرشکاری، ل. و ثناگو، ا. (1395). حمایت اجتماعی ادراکشده و خوشبینی در پیشبینی تابآوری بیماران قلبی و افراد سالم شهر زاهدان. نسیم تندرستی، 5 (3)، 24-14. محمودی، ق. حسنزاده، ر. فصیحی، ر. و اقبال، م. ر. (1392). رابطۀ سبک دلبستگی و نارسایی هیجانی بر تابآوری دانشجویان. نسیم تندرستی، 2 (1)، 69-64. مرادی، ا، و طاهری، ص. (1391). سنجش روانشناسی مثبت در دانشجویان (پرسشنامهها). تهران: دانژه. مصرآبادی، ج. جعفریان، س. و استوار، ن. (1392). بررسی روایی سازه و تشخیصی پرسشنامۀ معنا در زندگی در دانشجویان. علوم رفتاری، 7 (1)، 90-83. مولوی، ح. (1386). راهنمای عملی spss در علوم رفتاری. اصفهان: پویش اندیشه. نصیری، م. کارسازی، ح. اسماعیلپور، ف. و بیرامی، م. (1394). تأثیر معنی در زندگی، ذهنآگاهی و تابآوری در شکوفایی دانشجویان. پژوهشنامۀ روانشناسی مثبت، 1 (3)، 32-21.
Beatson, N. J., Berg, D. A., & Smith, J. K. (2018). The impact of mastery feedback on undergraduate students’self-efficacy beliefs. Studies in Educational Evaluation, 59, 58-66. Bender, A., & Ingram, R. (2018). Connecting attachment style to resilience: Contributions of self-care and self-efficacy. Personality and Individual Differences, 130, 18-20. Bodner, E., Bergman, Y. S., & Cohen-Fridel, S. (2014). Do attachment styles affect the presence and search for meaning in life?. Journal of Happiness Studies, 15(5), 1041-1059. Chang, P. J., & Yarnal, C. (2018). The effect of social support on resilience growth among women in the Red Hat Society. The Journal of Positive Psychology, 13(1), 92-99. Connor, K. M., & Davidson, J. R. (2003). Development of a new resilience scale: The Connor‐Davidson resilience scale (CD‐RISC). Depression and Anxiety, 18(2), 76-82. Du, H., Li, X., Chi, P., Zhao, J., & Zhao, G. (2017). Meaning in life, resilience, and psychological well-being among children affected by parental HIV. AIDS Care, 29(11), 1410-1416. Fatima, S., & Jibeen, T. (2019). Interplay of self-efficacy and social support in predicting quality of life in cardiovascular patients in Pakistan. Community Mental Health Journal, 1-10. Gerson, M. W. (2018). Spirituality, social support, pride, and contentment as differential predictors of resilience and life satisfaction in emerging adulthood. Psychology, 9(03), 485-517. Hadden, B. W., & Knee, C. R. (2018). Finding meaning in us: The role of meaning in life in romantic relationships. The Journal of Positive Psychology, 13(3), 226-239. Kang, X., Fang, Y., Li, S., Liu, Y., Zhao, D., Feng, X., Wang, Y., & Li, P. (2018). The benefits of indirect exposure to trauma: The relationships among vicarious posttraumatic growth, social support, and resilience in ambulance personnel in China. Psychiatry Investigation, 15(5), 452- 459. Kang, S. K., & Kim, W. (2011). A study of battered women’s purpose of life and resilience in South Korea. Asian Social Work and Policy Review, 5(3), 145-159. Krause, N. (2007). Longitudinal study of social support and meaning in life. Psychology and Aging, 22(3), 456-469. Porter, E., & Chambless, D. L. (2017). Social anxiety and social support in romantic relationships. Behavior Therapy, 48(3), 335-348. Steger, M. F., Frazier, P., Oishi, S., & Kaler, M. (2006). The meaning in life questionnaire: Assessing the presence of and search for meaning in life. Journal of Counseling Psychology, 53(1), 80- 93. Vinayak, S., & Judge, J. (2018). Resilience and empathy as predictors of psychological wellbeing among adolescents. International Journal of Health Sciences & Research, 8(4): 192-200. Waller, M. A. (2001). Resilience in ecosystemic context: Evolution of the concept. American Journal of Orthopsychiatry, 71(3), 290-297. Wang, L., Tao, H., Bowers, B. J., Brown, R., & Zhang, Y. (2018). Influence of social support and self-efficacy on resilience of early career registered nurses. Western Journal of Nursing Research, 40(5), 648-664. Wiebe, S. A., & Johnson, S. M. (2017). Creating relationships that foster resilience in emotionally focused therapy. Current Opinion in Psychology, 13, 65-69. Wu, M., Yang, Y., Zhang, D., Zhao, X., Sun, Y., Xie, H., Jia, J., Su, Y., & Li, Y.(2018). Association between social support and health-related quality of life among Chinese rural elders in nursing homes: The mediating role of resilience. Journal of Quality of Life Research. 27(3):783-792. Zimet, G. D., Dahlem, N. W., Zimet, S. G., & Farley, G. K. (1988). The multidimensional scale of perceived social support. Journal of Personality Assessment, 52(1), 30-41.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 6,675 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 2,115 |