تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,686 |
تعداد مقالات | 13,792 |
تعداد مشاهده مقاله | 32,449,544 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,810,611 |
تأثیرپذیری اروپا از آثار و اندیشههای عرفانی عطار نیشابوری | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهشهای ادب عرفانی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 5، دوره 12، شماره 4 - شماره پیاپی 39، اسفند 1397، صفحه 73-100 اصل مقاله (592.05 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/jpll.2019.113204.1282 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آزاده ذبیحی1؛ اسماعیل آذز* 2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
خاورشناسان اروپایی از نیمۀ دوم سدۀ هجدهم میلادی به ترجمه و تصحیح آثار عطار پرداختند. فون اشتوئمر در آلمان این کار را آغاز کرد. پس از او، در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، سیلوستر دوساسی با ترجمۀ فرانسوی پندنامه و منطقالطیر، در معرفی عطار به غرب مؤثر بود. ادوارد فیتز جرالد با خواندن مقدمهای که گارسن دوتاسی بر ترجمۀ فرانسوی منطقالطیر نوشته بود با عطار آشنا شد و ترجمة انگلیسی این اثر را با عنوان کنگاشستان پرندگان در سال 1889 به چاپ رساند. به این ترتیب در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، جنبشی در ترجمه و تصحیح و اقتباس از آثار عطار پدید آمد و منظومههای عطار به اروپاییان معرفی شد؛ به دنبال آن دریچۀ تازهای بر شاعران و نویسندگان اروپایی گشوده شد. هدف اصلی در این مقاله، چگونگی اثرپذیری اندیشههای عرفانی عطار و آثارش در کشورهای فرانسه و انگلستان و آلمان است؛ همچنین فهمیدن این موضوع که غربیان به کدامین آثار عطار توجه بیشتری نشان دادهاند و کدام اثر بیشتر ترجمه شده است. روش تحقیق مبتنی بر توصیف و تحلیل است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد اگرچه آلمانها نخستین مترجمان آثار عطار بودند، فرانسویان نقش مهمتری در معرفی عطار به غرب داشتهاند. کشورهای آلمان و انگلستان بیشتر از منطقالطیر و پندنامة منسوب به عطار متأثر شدهاند و اندیشهها و آثار عرفانی عطار توانسته است تأثیرات آشکاری بر آثار شاعران و نویسندگان اروپا داشته باشد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
عطار؛ اروپا؛ اندیشههای عرفانی؛ ترجمه؛ تصحیح | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1ـ مقدمه در دویست سال اخیر بسیاری از شرقشناسان و پژوهشگران حوزۀ ادبیات فارسی، بهویژه آثار عرفانی، به ترجمۀ متون اصلی و پژوهش دربارۀ آنها پرداختند.مترجمان آثار ادبی به فراخور شناخت خود از اثر ادبی و خالق آن به ترجمۀ آثار میپردازند؛ این کار موجب برقراری ارتباط و تعامل فرهنگی میان جوامع میشود. ترجمۀ آثار شرقی یکی از راههای آشنایی غرب با فرهنگ و ادبیات مشرق زمین است. شناخت غربیان از شرق برخاسته از شناخت آنها از دنیای اسلام (قرن پانزدهم میلادی) و امپراطوری عثمانی در ترکیه بود. بهتدریج مبلغان مسیحی به این فکر افتادند تا برای تبلیغ دین مسیحیت و شناخت مسیرهای تجاری و بازرگانی از راههای دریایی بهسوی ممالک شرقی سفر کنند. مارتینو (martino pierre,1953-1880) در باب شناخت این قاره میگوید: «کشف خاور دور، چین و ژاپن را که مسافران فقط از آن بویی برده بودند، به مبلغان مذهبی مدیونیم» (مارتینو، 80:1381). تاریخ آشنایی غربیان با عرفان ایرانی ـ اسلامی به اواخر سدة هجدهم و اوایل سدة نوزدهم برمیگردد؛ زمانی که تولوک (F.A.D.Tholuck) در سال ۱۸۲۱ کتابی دربارۀ مبانی و سیر تحول عرفان منتشر کرد، 1 کتابهای دیگری هم دربارۀ عرفان در سدۀ نوزدهم چاپ شد که اغلب به تحقیق دربارۀ ریشۀ عرفان میپردازد. اروپاییان از آغاز، علاقة بسیاری به نوشتههای عرفانی داشتند و متون عرفانی فراوانی را به زبانهای اروپایی ترجمه کردند. 2 از کتابهای دیگری که در سدۀ نوزدهم ترجمه و چاپ شده است، گلشن راز شیخ محمود شبستری است که فون هامر پورگشتال (von Hammer-purgstal,1774-1856) با چند متن عرفانی دیگر به چاپ رسانید. نخستین گام آشنایی غرب با عطار از نیمۀ دوم قرن هجدهم شروع میشود که فون اشتوئمر (vonstuemer) پندنامه 3 را به زبان آلمانی ترجمه کرد. پژوهندگان و نویسندگانی مانند پورگشتال، ریتر، روکرت، دوساسی، آراگون، فیتز جرالد، نیکلسون و ... آثار عطار را ترجمه و تصحیح کردند و از اندیشههای او تأثیر پذیرفتند. با وجود این، هنوز پژوهش مستقلی دربارة تأثیرپذیری اروپا از آثار و اندیشههای عطار انجام نشده است. در این پژوهش، با همۀ کمبود منابع و دسترسینداشتن به آنها، فهرستی کامل از محققانی تنظیم و ارائه شد که در آثارشان به احوال و آثار و اندیشههای عرفانی عطار توجه داشتهاند و آنها را تفسیر کردهاند؛ همچنین به تحلیل و مقایسة ترجمههایی پرداخته میشود که دربارة آثار عطار انجام شده است. هدف از این مقاله بررسی شیوة تأثیرپذیری غرب از اندیشهها و آثار عطار نیشابوری است؛ با این رویکرد که این تأثیرپذیری از چه زمانی و به دست چه کسانی صورت گرفته است. 1ـ1 بیان مسئله نخستین اقدام اروپاییان برای مطالعه دربارۀ سرزمینهای اسلامی، به قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی، همزمان با نهضت ترجمه به زبانهای لاتین برمیگردد. در قرن هیجدهم میلادی با شکلگیری مدرسة السنۀ شرقی، روند شرقشناسی گسترش بیشتری یافت و مستشرقینی که دانشآموختۀ این مدرسه بودند، به ترجمه و اقتباس از آثار ارزندة ادب پارسی پرداختند. ترجمۀ آثار شرقی مقدمهای برای نفوذ اندیشۀ ادیبان ایرانی در ادبیات اروپا بود. در میان این آثار، عطار نیشابوری دریچۀ تازهای را به روی شاعران و اندیشمندان غربی گشود و آنها را با عشقهای آتشین مردم مشرقزمین و عرفان ایرانی آشنا کرد. چگونگی شیوة آشنایی اروپاییان با عطار نیشابوری در ترجمه و تصحیح اشعار او در کشورهای فرانسه و انگلیس و آلمان مسئلة مهم در این پژوهش است. 1ـ2 پرسشهای پژوهش 1) میزان تأثیرپذیری غرب از عطار و آثار و اندیشههای او تا چه اندازه است و مستشرقان اروپایی به کدام یک از آثار او بیشتر توجه داشتهاند؟ 2) از کشورهای اروپایی (فرانسه، انگلستان، آلمان) در کدام کشور، از ترجمة آثار عطار استقبال بیشتری صورت گرفته است؟ 3) کدام ویژگی فکری و اندیشۀ عطار در غرب بیشتر مطرح بوده است؟ 1ـ3 فرضیههای پژوهش 1) در میان آثار عطار، غربیان به منطقالطیر بیشتر از همه توجه داشتهاند. 2) در میان کشورهای اروپایی، در زمینههای ارتباط ادبی، فرانسه نقش پررنگتری داشته است. 3) غربیان به اندیشههای عرفانی عطار بهعنوان ترویجدهندة عرفان ایرانی ـ اسلامی بسیار توجه داشتهاند. 1ـ4 پیشینۀ پژوهش سعید نفیسی نخستین تحقیق برای معرفی عطار را در سال 1320 با عنوان جستوجو در احوال و آثار فریدالدین عطار نیشابوری انجام داده است. پس از او باید از پژوهشهای بدیعالزمان فروزانفر یاد کرد که دستمایۀ تحقیقات بعدی شاگردان او ازجمله زرینکوب و شفیعی کدکنی شد. طاهری نیز در کتاب سیر فرهنگ ایران در بریتانیا دربارۀ تأثیر عطار بر جهان غرب بحث کرده است. همچنین میتوان به کتاب گسترۀ شعر پارسی در انگلستان و آمریکا از یوحنان، کتابشناسی عطار از علی میرانصاری و نادر کریمیان، از سعدی تا آراگون از حدیدی، سفری در رکاب اندیشه از حسن هنرمندی و ادبیات ایران در ادبیات جهان از اسماعیل آذر اشاره کرد. در میان غربیان هلموت ریتر، عطارشناس آلمانی، دربارة عقاید عطار کتابی به نام دریای جان نوشت. کریستوفر شّکِل در کتاب عطار در غرب و در شرق (Attar in the West and in the East)، منتشرشده به زبان انگلیسی، به بررسی عطار در غرب و شرق پرداخته است. با توجه به بررسیهای بهعملآمده، جستوجوها نشان میدهد که تاکنون هیچ پژوهش مستقلی دربارۀ تأثیرپذیری اروپا از آثار و اندیشههای عطار انجام نشده است. 1ـ5 روش پژوهش روش کار در این پژوهش تحلیلیتوصیفی است. در این جستار با بهرهگرفتن از منابع و مآخذ مکتوب در زمینة عطارپژوهی، ادبیات تطبیقی، فرهنگهای خاورشناسان و مقالات معتبر ایرانی و خارجی به تأثیرپذیری ادبیات اروپا از آثار و اندیشههای عطار پرداخته شده است. دادهها براساس مطالعة کتابخانهای گردآوری و تحلیل شده است. 1ـ6 اهداف 1) بررسی سیر روند شرقشناسی و شیوة آشنایی اروپاییان با ایران و آثار اندیشمندان فارسیزبان. 2) تأثیرپذیری اروپاییان از اندیشه و آثار عطار نیشابوری و الهامپذیری شاعران و نویسندگان غربی از آثار او. 3) ترجمه و تصحیح و اقتباس از آثار عطار تا چه میزان است و اروپاییان به چه اثری بیشتر توجه داشتهاند.
2ـ بحث و بررسی غربیها با ترجمه و تحقیق توانستند با عرفان ایرانی ـ اسلامی آشنا شوند. تاریخ این آشنایی به سدۀ نوزدهم میلادی یعنی سالهای پایانی عصر ویکتوریا بازمیگردد. غربیها در این دوره به آثار صوفیانه و عرفانی توجه و از آنها استقبال کردند. تولوک (tholuck) دربارۀ تصوف کتابی را در سال (1821) نگاشت. 4 او «تصوف را نوعی همهخدایی [pantheism] میخواند و آن را با مکتب نوافلاطونی قیاس میکرد. کتابی که مبانی و سیر و تحول عرفان را تحلیل و تجزیه می کند» (لویزون، 1384: 123). از دیگر پیشگامان معرفی تصوف به جهان میتوان به ادوارد اچ. پامر (1882‑1840) و ای. اچ. وینفیلد (1836‑1923) اشاره کرد. اگر به ترجمههای اشعار فارسی به زبانهای اروپایی در طول قرون هفدهم تا بیستم بنگریم، میبینیم بیشترِ این برگردانها از ادبیات عرفانی است. مبانی و تعالیم اخلاقی، انسانشناختی، خداشناسی، عشق الهی و غیره که در ادبیات عرفانی ایرانی نهفته است، جذابیت ویژهای برای اروپاییان دارد. بسیاری از برگردانهای متون عرفانی را میتوان جزئی از ادبیات اروپایی به شمار آورد. 5 تجربههای عرفانی عطار نیشابوری در ادبیات جهان تأثیرگذار بوده است. نگاهی به انبوه نسخ خطی و چاپی، ترجمهها و شرحهای پندنامه در خارج از ایران از این تأثیرگذاری نشان دارد. همچنین در گذشته بیشتر به محتوای این اثر توجه داشتهاند تا به اصالت و شخصیت علمی و هنری عطار. میتوان گفت عاملی که به این علاقه کمک کرده، سبک ساده و محتوای اخلاقی آن بوده است که سبب جذب بیشتر اروپاییان به پندنامه شده است. 6 بعد از مثنوی مولوی، هیچ اثری از ادبیات منظوم عرفانی به پای منطقالطیر نمیرسد. سمبولیکبودن این اثر در بسیاری از آثار سمبولیسم جهان نیز تأثیرگذار بوده است. افزونبر آن، آثار منثور او مانند تذکرةالاولیا توانسته است در ادبیات عرفانی توجه نویسندگان جهان را به خود جلب کند. 2ـ1 عطار در فرانسه فرانسویان حدود چهارصد سال پیش با فرهنگ و ادب ایران آشنا شدند. 7 درحقیقت سیاحان نخستین ناشران ادبیات ایران در اروپا بودند. آنان با ترجمة قطعاتی از شاهکارهای ادبیات ایران سبب شدند تا اروپاییان به ترجمة آثار ایرانی بپردازند. به این ترتیب افقهای جدیدی به روی آنان گشوده شد. در میان کشورهای اروپایی، فرانسویان پیش از کشورهای دیگر با آثار و افکار عطار آشنا شدند. در اواخر قرن هجدهم لوئی لانگلس (Louis Langles, 1779‑1823) با تأسیس مدرسة زبانهای شرقی، زمینة آشنایی فرانسویان را با زبان و ادب فارسی گشود. پس از او، سیلوستر دوساسی توانست با ترجمۀ آثاری مانند پندنامۀ عطار و نفحاتالانس جامی ادبیات فارسی را به اروپاییان معرفی کند (آذر، 1387: 92). 2ـ2 مترجمان آثار عطار در فرانسه 2ـ2ـ1 پندنامه یکی از نخستین شخصیتهایی که در معرفی عطار به جهان غرب مؤثر بود، سیلوستر دوساسی (silrester de sasy, 1785‑1838) است. برپایة کتابشناسی عطار، نخستین چاپ ترجمة پندنامة دوساسی در سال 1787 و آخرین آنها در 1819 در فرانسه صورت گرفت. عبدالمحمود روحبخشان در ترجمة این اثر، ضمن مقابلة متن مصحَّح دوساسی با دو نسخة خطی دیگر، پیشگفتار و یادداشتهای دوساسی را از فرانسه به فارسی برگردانده است (میرانصاری، 1382: 160). 2ـ2ـ2 منطقالطیر منطقالطیر که یکی از آثار برجستۀ عرفانی است، بیشتر در جایگاه متن عرفانی شناخته شده است؛ هرچند جنبۀ ادبی آن را نمیتوان نادیده گرفت. انتشار کارهای دوساسی بیشترین تأثیر را در معرفی منطقالطیر در غرب داشت. او بخشهایی از این منظومه را در کنار نمونههایی از سرودههای مولانا و سعدی و حافظ و جامی منتشر کرد. شاگرد دوساسی، گارسن دوتاسی (G. De Tassy)، به عطار و منطقالطیر او پرداخت. او در سال 1856 ترجمهای به نثر فرانسوی از داستان شیخ صنعان و در سال 1857 8 ویرایشی کامل از متن فارسی این منظومه منتشر کرد و سپس در 1863 ترجمهای کامل به نثر فرانسوی همراه با توضیحاتی به چاپ رسانید. توجه غرب به حکایت شیخ صنعان افزونبر جاذبههای موضوعی بهعنوان شرح عشق معمولی در مقابل عشقهای آسمانی، توانست بهسبب حضور پررنگ عنصر مسیحیت در این داستان برای غربیان دلنشین باشد. ماجرای عشق مهارناپذیر شیخ صنعان با پیشینۀ زاهدانة او به یک دختر ترسا، درحقیقت خوانندگان مسیحی را غافلگیر کرد. دوتاسی نخستین شخصی بود که به منطقالطیر توجه کرد. لیلی انور، محقق ایرانی ساکن فرانسه، از دیگر مترجمان کتاب منطقالطیر است که آن را با نام نغمة پرندگان (lecantique des oiseaux) به زبان فرانسه ترجمه کرد. ترجمۀ دیگری از منطقالطیر را گسن تسین در قرن نوزدهم در پاریس منتشر کرد. او تنها با خواندن چندین نسخۀ خطی که خود از استانبول تهیه کرده بود، این منظومه را ترجمه کرد. آنخوان بوان ترجمة این کتاب را با «مرحبا ای هدهد هادیشده» آغاز میکند. اثر او بیشتر نوعی اقتباس آزاد از منطقالطیر است که جنبۀ قصهگویی یافته است. او هزار بیت ابتدای کتاب را حذف کرده است؛ البته بهشیوهای که به متن اصلی اثر آسیبی وارد نشده است. منیژه نوری یکی از هفت شاگرد فریتس مایر 9 (Fritz Meier, 1912-1998) است. او یکبار منطقالطیر را در سال 1999 از روی متن فارسی با تصحیح سید صادق گوهرین ترجمه کرد و در سال 2012 همین اثر را از روی تصحیح شفیعی کدکنی به چاپ رساند. 2ـ2ـ3 مصیبتنامه از اواسط سدۀ نوزدهم تا اوایل قرن بیستم با پژوهشهای علمیتر و تحلیلهای نقادانه که به عمل آمد، عطار بهتر شناخته شد. دلیل این موضوع ترجمهای بود که ایزابل دوگاتینه از مصیبتنامه به زبان فرانسوی انجام داد؛ گفتنی است در سیر اندیشههای او جای پای ایران و اسلام آشکارا دیده میشود. 2ـ2ـ4 اسرارنامه از دیگر ترجمههای آثار عطار به زبان فرانسوی میتوان از ترجمۀ اسرارنامه به دست دکریستین تورتل (Ch. Tortel) نام برد. او ترجمة خود را در سال 1985 در پاریس به چاپ رساند (میرانصاری، 1382: 74). 2ـ2ـ5 تذکرةالاولیا پاوه دوکورته (P. De courteille) ترجمهای از تذکرةالاولیا انجام داد. این ترجمه از متن ترکی ایغوری انجام شد که در سال 1889 منتشر شده بود. 2ـ2ـ6 الهینامه فؤاد روحانی در سال 1961 الهینامه را در پاریس به چاپ رساند. با توجه به ترجمههایی که از آثار عطار ارائه شده بود، شاعران و نویسندگان فرانسوی در نیمة دوم قرن نوزدهم و یا در نیمة اول قرن بیستم، منابع کاملتری از شعر عرفانی فارسی در اختیار داشتند تا بتوانند در آثار و اشعار خود از آنها الهام بگیرند. 2ـ3 اقتباس از آثار عطار در ادبیات فرانسه فرانسویان کمکم با حوزۀ تصوف و عرفان اسلامی آشنا شدند. بسیاری از اندیشمندان ازجمله ویکتور هوگو (Victor Hugo,1802‑1885) به آثار عطار توجه نشان دادند. ویکتور هوگو در تبعید به کمک ترجمة خلاصة آثار عطار که ارنست فوئینه (Ernest Fouinet) انجام داده بود، توانست با دنیای عطار آشنا شود. او در کتاب شرقیات از عطار یاد کرده است و قسمتهایی از منطقالطیر مانند وادی فقر و فنا را بهگونهای که خودش دریافت کرده بود، در اثر خود به کار برد (آذر، 1387: 427‑426). او نخستین کسی است که در کتاب افسانة قرون (la legend des siècles) به احتمالی، آگاهانه از عطار الهام گرفته است. در بخش اول کتاب، داستان آفرینش و سرگذشت انسان و مبارزة ابدی میان خوبی و بدی را بازگفته است. در آغاز، شاعر آواهایی از دور میشنود که هریک با او بهگونهای دیگر از خدا سخن میگویند. شاعر به پیروی از عطار، نخست مرغان را به سخن واداشته و سپس بر آن شده است که این سخنان را از زبان سروش غیبی بازگوید تا اصالت بیشتری به آنها بخشد. درمجموع تصاویر افسانة قرون از دو بخش اهریمن و خدا تشکیل شده است. «این حماسه با بیان بشریت و انسانیت در قالب آزادی و کمال، انسانها و ملتهایی را به تصویر میکشد که از ظلمت گریخته و بهسوی آزادی و رهایی در حرکتاند» (جواری و وحیدنژاد، 1388: 38). مرغان هوگو نیز همه در وادی طلب راه میسپرند؛ اما برخی از آنان به بهانههایی از ادامة راه بازمیمانند. شاعر پس از گفتوگوهای بسیار با پرندگان ناگهان درمییابد که آن نقطة سیاه بر فراز سرش محو میشود و آن موجود عظیم به او میگوید: خدا را چهرهای بیش نیست، و آن نور است میخواهی نادیدنی و ناشنیدنی و حقیقت برتر را بشناسی؟ - آری! آنگاه زمین و آسمان به لرزه درمیآید و نور همه جا را فرامیگیرد. آن موجود عظیم دوباره با نوک انگشت پیشانی شاعر را لمس میکند و شاعر درحالیکه محو آن همه عظمت است، جان میسپارد. به بحر کل بازمیگردد و نیست میشود تا در این نیستی، هستی ابدی را بازیابد (هوگو، به نقل از حدیدی، 1373: 488‑455). در این میان، خواننده در اشعار هوگو به دنبال پیام اشعار فراملیتی نویسنده است. آثار هوگو نشان میدهد که او علاقۀ بسیاری به ادبیات ایران دارد. این علاقه و آشنایی سبب شده است تا آثارش خوانندگان فراوانی داشته باشد. از دیگر شاعران فرانسه، آرمان رنو (Armand Renaud,1836‑1895) بود. زیباترین مجموعۀ شعر او موسوم به شبهای ایرانی شامل قطعات شاعرانهای است و بسیاری از آنها به تقلید از شاعران فارسیزبان به سبک غزل فارسی سروده شده است. او طرح کلی کتاب خود و برخی از چکامههای آن را به عطار و دیگر عارفان ایرانی مدیون است. «بدینگونه که شاعر فرانسوی سرگذشت خود را از جوانی تا پیری، در قالب کتابی آورده که طرح و محتوای آن از جهات بسیاری یادآور منطقالطیر عطار است. نخست وصف شور و غوغایی که همة عالم را فراگرفته است. سپس طی مراحل سیر و سلوک، از گذشتة شاعر مایه میگیرد ... در پایان، رسیدن به سرمنزل عنقا و فناشدن در «بحر کل» و از این راه به هستی ابدی دست یافتن» (هوگو، به نقل از حدیدی، 1373: 666‑465). شاید توجه ادیبان فرانسوی به آثار عطار، بهسبب حکایتپردازیهای بیمانند اوست. یکی دیگر از نویسندگان، موریس بوشور (Maurice Bouchor, 1855-1929) بود که در سال 1876 کتاب عشق و دریا (poemes delamoure de la mer) را نوشت. او کتاب خود را به سه بخش گلهای آب، مرگ عشق و عشق الهی تقسیم کرد. هریک از این سه بخشْ یکی از مراحل زندگی او را وصف میکند. او در آغاز به زیبارویان عشق میورزد؛ اما پس از چندی از عشقورزی روی برمیتابد. در این دوره است که شاعر برای پرهیز از عشق صوری، به طبیعت روی میآورد. دیگر برای او از مرگ ترسی نیست؛ زیرا با هستی درآمیخته و به وحدت رسیده است؛ اما کمکم شک و تردید بر وجودش چیره میشود. آنگاه از طبیعت نیز روی برمیگرداند. سپس به پیروی از عطار بر آن میشود که «پای بر فرق جهان» کوبد. این شور و غوغا سرانجام او را به عشق الهی میرساند. اینجاست که میگوید: با جهشی بهسوی ابدیت و جاودانگی خاکستر هستیام را به طبیعتِ غرق در گل واگذار خواهم کرد (bouchor, 1876: 466‑467). موریس بارس (1862‑1923Maurice barres, ) یکی دیگر از نویسندگان فرانسوی است. او دیدهها و شنیدههای خود را در سفری که به غرب آسیا داشت، در سفرنامهای با نام پژوهش در کشورهای شرق (Une enquete aux pays du levant) بیان کرد. او در این سفرنامه میگوید: «من شعر عارفانهای نمیشناسم که از منطقالطیر زیباتر باشد و اینچنین خواننده را بهسوی کهکشانها به پروازدرآورد» (حدیدی، 1373: 465‑472). لوئی آراگون (Louis Arargon, 1897‑1982) از بزرگترین شاعران فرانسه در قرن بیستم است. او در سال 1928 با زنی اهل روسیه به نام الا آشنا شد که آراگون او را الزا (Elsa) نامید. عشق الزا انقلابی عظیم در او پدید آورد. در همین دوره بود که به سرودن مجموعههایی آکنده از مضامین عرفانی پرداخت و همۀ آنها را «الزا» نامید. او در یکی از آثارش به نام دیوانة الزا مضامینی چند از زبان مرغان برگرفته است. این مجنونْ خود شاعر است که به دست فاتحان غرناطه اعدام میشود؛ زیرا شاعر زنی را دوست دارد که در عصری دیگر و با فاصلة زمانی چهارصد و پنجاه سال از او زندگی کرده و هیچکس او را ندیده است. شوهرانی که نسبتبه همسرانشان وفادار نبودند، او را تمسخر و متعصبین مذهبی او را تکفیر کردند (همان: 475)؛ اما شاعر به این رفتارها توجهی نمیکرد: تو آن مرغ آسمانی هستی که نایافتنیات میدانند برای رسیدن به تو دریا بس عمیق است مرغان روز پرواز جز نامی از تو نخواهند دانست پرندة نایافتنی ازنظر آراگون دلدار خود، الزاست؛ او، هم با پرندة نایافتنی خود و هم با زبان پرندگان که در آرزوی رسیدن به سیمرغ هستند، آشناست: من در اینجا به زبان مرغان عشق سخن می گویم مرغانی که راه سفری دراز در پیش دارند تا آسمان را قیچیوار ببرند ابرها را بشکافند و پروازشان بسان تیغی دامن آسمان را بدرد. من به زبان مرغان سخن میگویم مرغانی که راه سفری دراز در پیش دارند بسان قیچی در آسمان پرواز میکنند تا ابرها را بشکافند (دیوانة الزا: 215، به نقل از حدیدی، 1373: 492‑473). تصویری که آراگون از آینه وصف میکند و باید تا سرزمین ناکجا حمل شود، همان آینة منطقالطیر است. هنگامی که سرانجام سیمرغ موفق میشوند به قلة قاف برسند، شاعر پارسیگوی از زبان حاجب لطف میگوید که سروش سیمرغ آینة جاودانی است که هر عمل و گرفتاری در آن انعکاس مییابد:
البته آراگون این آینه را به فلسفة معاصر نزدیک کرده است. او تصور میکند این آینه اسیر زمان است و خارج از زمان نیست. پس به این نتیجه میرسد که عشق دوام نمی یابد. مجنون گاهی میخواهد ساعت زمان را در هم بریزد و آن را بهگونهای دیگر سرهم کند. زمان و انسان دو دشمن دیرینهاند که هریک درپی نابودی دیگری است. به همین سبب اعراب از گذشتههای دور، همة الزا و عزه و عُزّی را که نامهای گوناگون یک معشوق است، دوست دارند: و تو از آینه دور میشوی بسان بوسهای که در هم میشکند در آینه، همه چیز دوتاست و هیچچیز تنها نیست در آینه، عشق یک جانبه است و عشق دو سویه دروغین است آراگون شاعری بود که در پیروی از عطار و میل عروج بهسوی سیمرغ از یکسو و اندیشههای مادی دنیای معاصر ازسوی دیگر گرفتار شده بود (دیوانة الزا، 1963: 215، به نقل از حدیدی، 1373: 492‑473). 2ـ4 نمایشنامههای اقتباسشده از منطقالطیر متون ادبی ایران میتواند با نسبیتی درخور توجه نیازهای نمایشی ایران و جهان را تأمین کند و در الگوهای مختلف به نمایش بگذارد. «منطقالطیر عطار یکی از این آثاری است که با داشتن ساختار داستانی منسجم همچنین عناصر مشترک میان درام و داستان ازجمله شخصیتپردازی، گفتوگو و صحنهپردازی راه را برای اقتباس از خود در قالبهای مختلف هموار ساخته است» (پرتویراد، 1394: 34). اقتباس از ادبِ رمزی ایرانْ سهمی از متون نمایشی در غرب را به خود اختصاص داده است. «ادبیات رمزی اروپا که در اواخر قرن 19 با ظهور پیشگامانی مانند «بودلر» (Charles pierre Baudelaire, 1821-1867) و «ورلن» (Paul Marie Verlaie, 1844‑1896) و «رمبو» (Jean Nicolas Arthur Rimbaud, 1854-1891) (در فرانسه) و «ادگار آلنپو» (Edgar Allan poe, 1809-1849) (در آمریکا) پدید آمد، دامنهاش تا قرن بیستم گسترش یافت» (ستاری، 1370: 13). موضوع برخی از این آثار رمزی درک حقیقت و یافتن مطلوب آرمانی است. «ازجملة این آثار میتوان به نمایشنامههای «پرندة آبی» اثر موریس مترلینگ؛ «براند» اثر ایبسن و «در انتظار گودو» اثر بکت اشاره کرد که به منطقالطیر عطار نیشابوری بسیار نزدیک است» (پرتویراد، 1394: 34). مهمترین اقتباس تئاتر خارجی از منطقالطیر نمایشنامة مجمع مرغان نوشتة ژان کلود کارییر (Jean Claude Carrier, 1931) است که نخستینبار به کارگردانی پیتر بروک (Peter Brook, 1925) در 1979 به نمایش درآمد. «کارییر در این نمایشنامه، بیشترِ تردیدها و امتناع بعضی مرغان را در همراهی با هدهد که تقریباً هشتاد درصد اثر عطار از آن طفرهزدنها فراهم آمده، حذف میکند تا مرغان زودتر عازم سفر شوند. این نمایشنامه که تردید مرغان فقط یکسوم آن را تشکیل میدهد، بیش از متن اصلی، بر حرکت مبتنی است. کارییر از الهینامه و تذکرةالاولیای عطار نیز خاصه در وصف هفت وادی بهره گرفته است» (ستاری، 1370: 27). متن نمایشنامه با شخصیت هدهد، قهرمان داستان آغاز میشود. هدف نویسنده و کارگردان در این نمایشنامه ضمن تأکید بر اصل جستوجوی حقیقت، بیان این مطلب است که راه وصول به حقیقت همیشه باز است و اینکه چنین راهی نه رهروی دارد و نه راهنمایی میخواهد؛ فرد بهخودیخود به این سفر سوق داده میشود؛ اما تفاوتی که این اثر با منطقالطیر عطار دارد، «میان بینش عطار و جهاننگری ژان کلود کارییر و فرق اساسی دو گونه عرفان: عرفان ناسوتی و عرفان لاهوتی است» (ستاری، 1370: 27). اینگونه تأثیرپذیری نشان میدهد محققانی که در زمینۀ عطار پژوهش داشتند، تحت تأثیر آن قرار گرفتهاند. تجربة عملی کارییر در اقتباس از منطقالطیر و پیتر بروک در به اجرا درآوردن نمایش، نشان داد که نمایشیکردن متون کهن ادبی، از ارزشهای غنایی شعری و ادبی نمیکاهد و حتی آنها را در سطحی گستردهتر رواج میدهد و توجه مخاطبان را به خود جلب میکند. 2ـ5 عطار در انگلیس پس از فرانسویان، مستشرقین و دوستداران ادبیات ایرانی در انگلیس دریچههایی را برای شناخت عطار گشودند. نخستین شناخت انگلیسیها از عطار در نیمة اول قرن نوزدهم با انتشار آثار فیتز جرالد بود. او در مکتب عطار و حافظ و جامی پرورش یافت و توانست برخی از بهترین آثار سخنسرایان ایران را در قالب کلامی موزون ریزد و آن را جاودانه کند. 2ـ5ـ1 مترجمان آثار عطار در انگلیس 2ـ5ـ1ـ1 منطقالطیر ادوارد فیتز جرالد را میتوان نخستین مترجمی دانست که با ترجمة رباعیات خیام به شهرت جهانی رسید. او منطقالطیر را با عنوان کنگاشستان پرندگان 10 به انگلیسی ترجمه کرد و آن را با ترجمة سلامان و ابسال جامی یکجا به چاپ رسانید (طاهری، 1352: 399). فیتز جرالد زمانی که دربارة رباعیات خیام مطالعه میکرد، یک نسخۀ خطی از منطقالطیر با نام مجلس پرندگان و با مقدمۀ گارسن دوتاسی یافت. او این اثر را در سال 1889 با عنوان bird Parliament the به چاپ رساند. «او چهارچوب اثر را دستنخورده نگاه داشته و بخش مهمی از محتوا، بهویژه حکایتهای آن را حذف کرده است. حکایتهایی که بهعنوان تفسیری روان بر روایت اصلی تدوین شده است» (یوحنان، 1386: 139). جرالد معتقد بود برخی از داستانهای عطار مانند عروج پرندگان، حالت تصویرگری دلفریبی دارد. او زمانی به دوستش کاول نوشت: «خوشحالم که با این شخصیت آشنا شدهام. او کسی است که یک عنصر شعری منحصربهفرد به دست میدهد ... من خود کتاب خوبی راجع به نیمی از متن اصلی (منطقالطیر) فراهم آوردهام. این منظومه مرا به یاد منظومة مجمع پرندگان چاسر 11 (Geoffrey Chaucer, 1343-1400) میاندازد». ترجمۀ جرالد کاملاً ترجمهای آزاد است. او تنها یکپنجم این کتاب را ترجمه کرد؛ داستانها را بازچینش کرد و ترتیب داستانها را بر هم زد. جرالد بهسبب تناقضات و تفاوتهای فرهنگی، بخشهایی را که به گمان او غیراخلاقی بود، حذف کرد. درواقع او ترجمهای بسیار آزاد ارائه داد و همان سبکی را که در ترجمۀ خیام به کار بسته بود، در منطقالطیر نیز انجام داد. به هر حال همانگونه که در ترجمۀ اشعار خیام نیز نشان میدهد در بیشتر موارد موفق به حفظ لحن و تُن متن اصلی شده است و در این ترجمه نیز لحن تعلیمی ـ عرفانی منطقالطیر را حفظ کرده است:
برای نمونه ترجمۀ فیتز جرالد (1889) در ادامه ذکر میشود: “They that, that they, another, yet the same; / Dividual, yet one: from whom there came A voice of awful answer, scarecediscern’d/ From which to Aspiration whose return’d They scarcely knew; as when some Man apart/ Answers aloud the question in this heart- “The sun of my perfection is a Glass/ Wherein from seeing into Being pass All who, reflecting as reflected see Themselves in me, and me in them: not me, But all of me that a contacted Eye.”)Gerald, 1889: 59(1889، در ترجمۀ جرالد این نکتهها مشهود است: 1) جرالد ترجمهای آزاد ارائه کرده؛ اما کوشیده است تا در حد امکان لحن و وزن و قافیه را حفظ کند. برای مثال: Loathed/ clothed- Raise/ Blaze- There/ were- Themselves/enmiracled- Between/ Seen- Same /came- scarecediscern’d/ return’d - Heart/ apart. بنابراین جرالد معنی را فدای لفظ کرده است. 2) سیمرغ که یک اسم خاص است در ترجمۀ جرالد جایگاهی ندارد. او واژۀ سی مرغ را چه در معنی سی عدد مرغ و یا پرندهای یگانه (سیمرغ/ نماد خداوند) به کار نبرده است؛ مثلاً بهجای واژۀ سیمرغ از واژۀ «Throne» استفاده کرده است که به معنی تاج و تخت و یا پادشاهی و یا در مفهوم بسیط کلمه اغلب در الهیات مسیحیت به معنای طبقهبندی فرشتگان است. 3) در تحلیل مقابلهای متن فارسی و انگلیسی ایماژها و تصویرسازیهای عطار جملگی از میان برداشته شده و تصویر و برداشتهای مترجم جایگزین شده است. 4) جرالد سعی کرده است دستکم به قالببندی شعر وفادار باشد و مصرع به مصرع ترجمه کند و با نماد « / » این تمایز را نشان دهد. 5) او گاهی مطالب را عیناً ترجمه کرده و چیزی به آن نیفزوده است. مثلاً «بود این یک آن و آن یک بود این» را Themselves in me, and me in them: not me ترجمه کرده است؛ اما گاهی جرالد در متن دخل و تصرف بسیاری انجام داده، و گاهی نیز متن را نیز بهویژه در بخشهای پایانی این منظومه تلطیف و تنقیح کرده است؛ مانند وقتی که پرندگان سیمرغ افسانهای را ملاقات میکنند. او بهسبب درکنکردن جزئیات اثر، به اندازهای از متن کتاب کاسته که ساختار آن بهطور جدی آسیب دیده است. «منظومة منطقالطیر عطار هفتاد سال پس از فیتز جرالد، بهوسیلۀ دانشمند دیگری به نام آر، پی، مسانی (R.P. Masani) تحت عنوان «کنفرانس پرندگان» به سال 1924 ترجمه گردید» 12 (امیری، 1375: 53). ترجمة او از منطقالطیر یک ترجمة آزاد است. او با این امید که در عصر کشمکشهای بیپایان و شتابزدگی، عرفانْ نقشی مفید برای دنیای مادیگرا داشته باشد و به آن کمک کند، این ترجمه را منتشر کرد (یوحنان، 1386: 265). ترجمۀ مسانی از ترجمۀ فیتز جرالد کاملتر و وفادارتر است. برخلاف ترجمۀ فیتز جرالد این ترجمه به نثر است؛ اما نثر مسانی چندان روان و سلیس نیست و با حذفیاتی نیز همراه است. خاورشناس دیگری به نام مارگاریت اسمیت 13 (Margaert Smith) عطار را در مجموعة عارفان ایرانی با عنوان خرد شرق جای داد؛ اما هیچگونه شرح و توضیح افزونتری بیان نکرد که به شهرت شاعر در میان خوانندگان بینجامد. این مقاله با عنوان «The Persian Mystics Attar» در سال 1932 در نیویورک به چاپ رسید و با عنوان «عرفان ایرانی، شیخ فریدالدین عطار» به فارسی منتشر شد. او همچنین در سال 1954 به انتشار گلچینهایی از آثار عرفانی اقدام کرد. خاورشناس برجستۀ انگلیسی آرتور آربری (Arthur Arberry,1905-1969) نیز در کتاب ادبیات کلاسیک فارسی که در سال 1958 و کتاب اولیا و عرفای مسلمان در سال 1966 در لندن به چاپ رسانید، در بخشی جداگانه از عطار سخن گفته است (میرانصاری، 1382: 161). ترجمههایی از ابیات عارفانة عطار در دو گلچین آربری از اشعار فارسی گنجانده شده است. کتاب «The Conference of the Birds» 14 ترجمة انگلیسی منطقالطیر عطار است که از ترجمههای متأخر منطقالطیر به انگلیسی کار مشترک افخم دربندی و دیک دیویس (dick davis & afkham darbandi) با عنوان انجمن مرغان به سال 1984 در نیویورک است. 15 در ترجمۀ یک منظومه به انگلیسی، مترجم میتواند یکی از دو قالب عروضی شعر سپید یا مثنوی (دو قالب سنتی منظومهسرایی به انگلیسی) را برگزیند. در این ترجمة منظوم «از قالب مزدوجة حماسی که شباهت زیادی به قالب مثنوی دارد، استفاده شده است» (تولایی، 1380: 7). دیویس قالب مثنوی را برگزید؛ زیرا در این قالب مانند مثنویِ فارسی، هر دو مصرع قافیه دارد. امتیاز این ترجمه این است که مترجمْ خود شاعری آگاه بر ظرایف سخن است که شعر عطار را به انگلیسی ترجمه کرده است:
“The word’s birds gathered for their conference And said: “Our constitution makes no sense. All nations in the world require a king.” (davis & darbandi, 1984: 136) مطالب و نکاتی که از ترجمۀ دیک دیویس و افخم دربندی به دست میآید، عبارت است از: 1) وفاداری به متن در این ترجمه نسبتبه ترجمۀ جرالد کمتر دیده میشود. مترجم گاهی بهسبب خلاصهکردن مطلب، بسیاری از ابیات را در ترجمه حذف کرده است. برای مثال مصراع دوم بیت اول (آنچه بودند آشکارا و نهان) در ترجمه حذف شده است. 2) عطار در بیت:
میگوید برای ساماندهی و نظم به حکمران نیاز است؛ اما مترجم میگوید: فقط نظام پادشاهی است که میتواند حکمرانی کند؛ بنابراین مترجم معنا را تا حدی تحریف کرده است. 3) در ترجمه دیویس به نکاتی برمیخوریم که نشان میدهد، عمق مفهوم دریافت نشده است. برای نمونه بهجای «for their conference» بهتر بود از «a conference» استفاده میکرد. این ترجمه برگردان بیتبهبیت (تحتاللفظی) منظومه است؛ گفتنی است دیویس خود نیز به این مطلب آگاهی داشته است: «بیشتر از همه، میخواستم شعر خوب و روانِ انگلیسی بنویسم و سعی کردم به شعر و معنی عطّار هم وفادار بمانم؛ ولی این نگرانی اوّلم نبود ... آن موقعی که منطقالطیر را ترجمه کردم جوان بودم و زیبایی را بیشتر دوست داشتم» (خزاعیفر، 1376: 24). 4) مترجم هیچ سعی و کوششی دربارة حفظ تُن و آهنگ نکرده است. از دیگر ترجمههای متأخر، برگردان بیتبهبیت پیتر، دبلیو، اِیوری با عنوان «The Speech of the Birds» است که در سال 1998 در کمبریج چاپ شد. همچنین غلام محمد عبید 1170 بیت از منطقالطیر را به انگلیسی ترجمه کرده است. 16 شیوة عطار در غرب پیروان فراوانی دارد؛ ازجمله جفری چاسر که معاصر خواجه حافظ شیرازی بوده است. چاسر «در عالم شعر و ادبیات انگلیس همان مقام را دارد که رودکی در شعر و ادبیات فارسی؛ یعنی اولین شاعر بزرگ انگلیس است» (مینوی، 1383: 77). او بیش از هر نویسندة دیگری در قرون میانة ادبیات انگلیس، از نویسندگان دیگر ملل تأثیر پذیرفته است. او از دانته که شناختهشدهترین نویسندة ایتالیایی عصر خود بود، بیش از دیگران الگو گرفته است. همین مسئله نظر ما را در اینکه آثار چاسر با ادبیات ما شباهت و نزدیکی داشته باشد، دوچندان میکند؛ زیرا «دانته گرایش فراوانی به آثار برجستة ادب فارسی، بهویژه شاخة عرفانی داشت» (نوحی، 1387: 80)؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اجلاس پرندگان چاسر میتواند اقتباسی از منطقالطیر عطار باشد: باغی میبینم مملو از شاخههای پرشکوفه بر فراز رودخانهای، در چمنزار سبز ... روی هر شاخه آواز پرندگان است که به گوشم میرسد که در همۀ آوایشان گویی فرشتگاناند که میخوانند در ادامه به بررسی و تحلیل ترجمههایی از ابتدای حکایت سیمرغ از جان آربری و پیتر ایوری میپردازیم:
Jan Arberry: When first the simurgh, radiant in the night, Passed ore the land of china in its flight, A feather from its wing on chinese soil. Fell, and the world in tumult did embroil, Each one did strive that feather to pourtray; Who saw these sketches, fell to work straightway. (جانزاده، 1392، ج1: 478) Peter Avery: The beginning of the affair of the Simurgh, at the wonder! In all his glory he flew over china one midnight. In to the middle of china from him a feather fell; As a result every province was filled with tumult. Everyone limned a tracing of this feather. All who saw that drawing were much affected. (عطار، 1393: 41) اگر به ترجمههای اشعار عطار در ابتدای منطقالطیر نگاه کنیم، میبینیم که آربری درک عمیقی از شعر و مفهوم منطقالطیر داشته و توانسته است تحلیل صحیح و مفهومی از اشعار داشته باشد؛ اما با وجود رعایت معانی عرفانی متن اصلی و توضیحات، از دیدگاه زیباشناختی ادبی جذابیت چندانی ندارد؛ هرچند روح زبان فارسی را به انگلیسی دمیده است؛ زیرا او بهسبب حفظ وزن و لحن، معنا را فدای وزن نمیکند و بهخوبی از عهدۀ ترجمه بیرون میآید. ترجمة پیتر ایوری تحتاللفظی است؛ اما در انتخاب واژگان بسیار حساس است و گاهی همین واژگان در تجسم ذهنی و تصویرسازی به خواننده کمک میکند؛ برای مثال؛ انتخاب واژۀ «glory» برای جلوهگرشدن است. در ترجمۀ ایوری وفاداری و صحت کلام بیشتری دیده میشود؛ در بیت اول برای واژۀ «نیمشب» از «midnight» استفاده کرده است که ازنظر زبان انگلیسی دقیقاً معنای نصف شب را میدهد؛ اما آربری از «night» به معنای شب استفاده کرده است. مسئلۀ ترجمه تنها برگردان واژهها از زبانی به زبان دیگر نیست و زیباشناختی ادبی بسیار اهمیت دارد و همین زیباشناختی باعث میشود که ترجمههای گوناگون در هر دهه یا سده به وجود آید؛ اما گاهی ترجمۀ اشتباه یک واژه باعث میشود واژه نتواند بار معنایی را به خواننده برساند. درمجموع ترجمۀ آربری بسیار پختهتر و آهنگینتر از ترجمۀ ایوری است که دلیل آن مهارت آربری در تسلط بر زبان فارسی و عربی و انگلیسی است. 2ـ5ـ1ـ2 تذکرةالاولیا رینولد نیکلسون (R.A. Nicholson, 1945‑1868)، خاورشناس مشهور انگلیسی، متخصص در تصوف و عرفان اسلامی است. او نخستینبار تذکرةالاولیا را تصحیح کرد. نسخههایی که نیکلسون از آنها استفاده کرده است، مانند نسخههای لیدن، موزة بریتانیا، برلین و پاریس بیتاریخ است. تنها نسخة خطیِ دارای تاریخ او، تاریخ 1091 را دارد. نیکلسون از نسخههای معتبر موجود در کتابخانههای ترکیه بیخبر بوده است. در سال 1914 نیکلسون در اثر دیگر خود به نام عارفان اسلامی سعی کرد توجه اندکی به مولانا و جامی و عطار داشته باشد (عطار، 1907: 32). «در زبان انگلیسی، دو ترجمه از تذکرةالاولیا بهصورت خلاصه موجود است که یکی از آنها ترجمة بانکی بهاری در سال 1965 و دیگری ترجمة آ. ج. آربری در سال 1966 میباشد» (منزوی، 1332: 538). ترجمة بانکی بهاری یک ترجمة دقیق نیست، «و اصل آن باید نسخههایی از تذکرةالاولیا باشد که در لکهند، بمبئی یا لاهور چاپ شده است» (عطار، 1384: 39). آربری (a.j.arberry,1905-1969) از شاعران برجستۀ انگلیسیزبان است. او در ترجمههایش، بهسبب آشنایی با کنایات و اصطلاحات زبان فارسی، بسیار دقیق بوده است. او ترجمهای از کتاب تذکرةالاولیا به چاپ رساند. «آربری به ترجمة بخشهایی از این اثر اقدام نمود و با افزودن مقالهای دربارة نخستین شاعران عارف، آن را در دانشگاه شیکاگو به چاپ رسانید» (یوحنان، 1386: 263). پاول بوزسکی در دانشگاه ایندیانا ترجمة کاملتر تذکرةالاولیا به زبان انگلیسی را ارائه داد. 2ـ5ـ1ـ3 ترجمههای الهینامه از الهینامة عطار دو ترجمه به زبان انگلیسی درخور توجه است. «یکی ترجمة سی. ایی، ویلسون (C.E. Wilson) که در سال 1928 در لندن آن را منتشر کرده بود و دیگری ترجمة جِی. ای، بویل (J.A.Boyle) که در سال 1976 در منچستر، آن را به چاپ رسانده است» (میرانصاری، 1382: 83). 2ـ5ـ1ـ4 پندنامه روحانی مسیحی به نام جان هیندلی (J. Hindley) در سال 1809 کتاب پندنامه را ترجمه کرد و با استفاده از کاتالوگ کتابخانة تیپوسلطان، شرح حالی از زندگی عطار به این کتاب افزود. «علاقه و توجه بیش از حد به کتابهای تعلیمی همچون آثار سعدی و عطار و بهویژه گلستان سعدی، نشانگر این واقعیت است که بریتانیاییها میدانستند که روانشناسی افرادی که اکنون با آنها سروکار دارند، به بهترین نحو در این کتابها بیان شده است» (یوحنان، 1386: 43). در همین سال هیندلی ویرایش زیباتری از متن فارسی پندنامه در لندن منتشر کرد. 2ـ6 آثار عطار در آلمان در این میان افززونبر فرانسویان و انگلیسیها که به معرفی و ترجمة آثار عطار اقدام کردند، آلمانیها نیز از قرن هفدهم میلادی در راه شناساندن و ترجمة اشعار عطار گامهای موثری برداشتند. «در سال 1635 میلادی حکمران ایالتی 17 در شمال آلمان، گروهی را برای بستن قراردادی تجاری به اصفهان فرستاد که در میان این گروه، آدام اولئیاریوس (Adam Olearius, 1603‑1791) نیز حضور داشت. او نخستین آلمانی بود که افزونبر نگارش سفرنامهای دربارة ایران، گلستان سعدی را نیز به آلمانی برگرداند و در سال 1654 میلادی منتشر کرد» (نجفی، 1384: 83). اطلاعاتی که اولئاریوس در سفرنامۀ خود به دست داد سبب شد تا بسیاری از شخصیتهای آلمانی با آثار ایرانیان آشنا شوند. گوته (wolfgan Goethe, 1749-1832) ازجمله شخصیتهای برجستة آلمانی بود. او با گرایش خود به شرق که در دیوان غربی ـ شرقی جلوهگر شده است، در تحقق ایدۀ ادبیات جهانی تلاش درخور توجهای انجام داد. «بیگمان بزرگترین ادیب اروپایی عهد رمانتیک کسی جز گوته نیست؛ اما انصاف نیست او را فقط ادیب بخوانیم، زیرا وزیر مملکت، مدیر تئاتر، فیلسوف طبیعی و دانشجوی علوم عدیده و هنر نیز بود» (پریستلی، 1387: 149). آشنایی گوته با مشرق زمین تا سال 1814 ادامه یافت. در این سال ترجمة دیوان حافظ به دست گوته رسید و او بر آن شد تا اشعاری در رثای حافظ بسراید. گوته در سفری خیالی به مشرقزمین رفت. سفری که درنهایت به خلق دیوان غربی ـ شرقی انجامید که اثری ماندگار در گرایش شاعر غربی به فرهنگ و ادب فارسی است. 2ـ6ـ1 ترجمههای آثار عطار در آلمان نخستین آشنایی آلمانها با عطار بهواسطة ترجمۀ آلمانی پندنامه است که نسلمن (nesslemann,G.H.F ) آن را انجام داد. اثر ارزشمند هلموت ریتر (H. Ritter, 1971‑1892) با عنوان دریای جان 18 مهمترین پژوهش دربارۀ عطار و آثار اوست. در ادامه به ترجمهها و تصحیحها و پژوهشهایی اشاره میکنیم که دانشپژوهان آلمانی انجام دادهاند. 2ـ6ـ1ـ1 پندنامه در سال 1871، ج. اچ. اف، نسلمن برگردان آلمانی منظومة پندنامه را از روی متن لاتین آن که گابریل گایتلین (Geitlin,G) انجام داده بود، منتشر کرد. برای نخستینبار آلمانیها بهواسطة ترجمة پندنامهای که نسلمن انجام داد، عطار را شناختند (میرانصاری، 1382: 216). 2ـ6ـ1ـ2 منطقالطیر اتریش در حوزة کشورهای آلمانیزبان پیشرو نهضت گرایش به فرهنگ و ادب شرق بود. شرق در دورة روشنفکری (1785‑1720) جایگاه ویژهای نزد نویسندگان و شاعران آلمانیزبان داشت. آنان شرق را دنیای زیباییها و عرفان و معنویت مینامیدند (شیمل، 1375: 549). هامر پورگشتال (Hammer Purgstall,1774‑1856)، خاورشناس اتریشی، ترجمهها و اقتباسهای فراوانی از آثار شرقی دارد. «ترجمة داستان هزار و یک شب به آلمانی، چاپ نفیس گلشن راز شیخ محمود شبستری با ترجمة آلمانی (1838)، دایرةالمعارف شرقی: مشتمل بر ادبیات شرقی و تاریخ آن به زبان آلمانی و بسیاری دیگر از این جملهاند» (نیکبین، 1380: 1122). او در کنار ترجمة دیوان حافظ موفق به تحریر اثر تأثیرگذاری مانند تاریخ هنرهای زیبای سخنوری پارس شد و در آلمان در شناساندن فرهنگ و ادب ایران کمک شگرفی کرد (حدادی، 1390: 44). هامر گزیدههایی از منطقالطیر را به آلمانی ترجمه و در گلچین دوزَبانهای با عنوان نمونههایی از بلاغت فارسی که در سال 1818 در وین منتشر کرد، به چاپ رساند. هلموت ریتر استاد مطالعات اسلامشناسی و شعر و تصوف در آلمان قرن بیستم است. او با روشی علمی و نظاممند، به دور از تفننهای ادبی و بلاغی دربارة عرفان ایرانی، بهویژه افکار و آثار عطار نیشابوری و احمد غزالی و نظامی پژوهشهای ژرفی انجام داد. کار او الگوی گیرا و جذابی برای پژوهشگران است. امروزه محققان آلمانیزبان مدیون تحقیق او با عنوان دریای جان 19 هستند که تحقیقی دربارة اصطلاحات و تعابیر ادبی حوزههای عرفانی عطار است. «دریای جان اثری است پیشرو به اندازة یک دایرةالمعارف. اثری که هم عرفان اسلامی و هم شعر عرفانی فارسی را بهنحوی شایسته تفسیر میکند» (ریتر، 1387: 7). ریتر در مقدمة کتاب به معرفی عطار و مثنویهای عرفانی او میپردازد. او نخست سبک روایی هریک از منظومهها را وصف و سپس درونمایههای کلیدی آنها را در سی عنوان طبقهبندی میکند. «او در شرح محتوای منطقالطیر به تفصیلی بیش از حدِّ متعارف میپردازد. ریتر در فصول کتاب به بیان اندیشههای عرفانی عطار میپردازد و با در نظر گرفتن آلمانیزبانها بهمنزلۀ مخاطبان اصلی، جایجای محتوای حکایات را نیز نقل کرده و استشهادهایی از اشعار مثنویها را چاشنی آن ساخته است» (سمیعی گیلانی، 1374: 112). 2ـ6ـ1ـ3 الهینامه ریتر ترجمه و تصحیحی از الهینامه در سال 1940 منتشر کرد. 2ـ6ـ1ـ4 مصیبتنامه فریدریش روکرت (friedrich Rucker,1866‑1788) زبانشناس مشهور آلمانی «در ترجمة اشعار فارسی و عربی به آلمانی سبک مخصوصی را پدید آورد بهگونهای که میتوان گفت غزل را در شعر آلمانی رواج داد» (آذر،1390: 189). بررسی کارنامة ادبی این شاعر آلمانی بیانگر تلاشهای مستمر او برای شناساندن شعر فارسی به جامعة ادبی آلمانیزبان است. «روکرت، شاعر و غزلسرای آلمانی زبان، ازجمله مترجمان نادری است که توانسته است با ترجمهای خلاق و طبیعی، قالب شعری و مضامین کلامی اشعار فارسی را در قالب زبان آلمانی بیان کند» (خداکرمی، 1395: 91). روکرت به غنای شعر فارسی توجه خاصی داشت و از اشعار شاعرانی مانند حافظ و مولوی برای تحقق ایدة ادبیات جهانی بهره گرفت. «امروزه نیز برخی از آثار فارسی در آلمان همچنان مورد توجه است بهطوری که حتی در تالارهای موسیقی اروپا، اشعار ترجمهشده از آلمانی که خود، ترجمه یا اقتباسی از آثار فارسی است، خوانده و نواخته میشود که این خود شاهدی بزرگ بر تأثیر ادبیات ایران در آلمان و اروپاست» (ایلرس، 1316: 570). او بخشهایی از مصیبتنامة عطار را در مجلة مطالعات شرقی آلمان در سال 1860 به آلمانی ترجمه کرد. 2ـ6ـ1ـ5 تذکرةالاولیا تولوک (F.A.O. Tholuck) در کتابی با عنوان شکوفههای عرفانی مشرق زمین 20 در سال 1825 ترجمهای از تذکرةالاولیا را ارائه کرده است. «هالاور جی (Hallaauer.j) نیز «زندگی ابراهیم ادهم در تذکرةالاولیا» را در سال 1925 به آلمانی ترجمه کرده و انتشار داده است. کلاپس تاپن، پ (Klappstein. P) در اثری با عنوان چهار تن از اولیای ترک بخشی از تذکرةالاولیا را در سال 1919 ترجمه کرده است» (میرانصاری، 1382: 101)
3ـ نتیجهگیری خاورشناسان اروپایی از نیمۀ دوم سدة هجدهم میلادی به ترجمه و تصحیح آثار عطار پرداختند. نخستین آشنایی غرب با عطار با مترجمهای آلمانیزبان صورت گرفت. ترجمۀ قطعاتی از منظومۀ پندنامه در گلچین دوزبانهای که فون اشتوئمر در سال 1775 در وین به چاپ رساند، نخستین گام در معرفی عطار به غرب بود. در سال 1818، فون هامر پورگشتال در وین نخستین ترجمه از منطقالطیر را بهصورت انتشار گزیدههایی از آن چاپ کرد. آلمانها حدود 16 درصد ترجمه و 2 درصد مقاله و پژوهش را به خود اختصاص دادهاند. آلمانها نخستین مترجمان آثار عطار بودند؛ ولی فرانسویان نقش مهمتری در معرفی عطار به غرب داشتند. برگردان فرانسوی پندنامه که سیلوستر دوساسی در سال 1787 انجام داد و ترجمۀ او از منطقالطیر در میان اروپاییان شهرت بسیار یافت. بعد از او، گارسن دوتاسی نیز ترجمهای از منطقالطیر ارائه کرد که ادوارد فیتز جرالد انگلیسی پس از خواندن این ترجمه و مقدمهای که دوتاسی بر آن نوشته بود به ترجمة منطقالطیر به زبان انگلیسی پرداخت. درمجموع فرانسویان 24 درصد ترجمه، 10 درصد اقتباس و 12 درصد نمایشنامه را به خود اختصاص دادهاند. شناخت انگلیسیها از عطار در نیمۀ اول قرن نوزدهم در سال 1889 آغاز شد؛ زمانی که جرالد ترجمۀ منطقالطیر با عنوان کنگاشستان پرندگان را منتشر کرد. انگلیسیها 32 درصد ترجمه، 2 درصد اقتباس و 2 درصد مقاله دربارۀ عطار را انجام دادهاند. از میان 50 ترجمه، اقتباس، نمایشنامه و پژوهش که در اروپا به چاپ رسیده است، 46 درصد سهم فرانسویان، 36 درصد سهم انگلیسیها و 18 درصد سهم آلمانها بوده است. فرانسویان نسبت به سایر کشورها بیشتر تحت تأثیر آثار عطار قرار گرفتهاند. نگاهی به ترجمههای اشعار عطار گواه این مطلب است که گاهی مترجم درک عمیقی از شعر و مفهوم داشته و توانسته است تحلیل صحیح و مفهومی از اشعار داشته باشد؛ اما ترجمه با وجود رعایت معانی عرفانی متن اصلی، از دیدگاه زیباشناختی ادبی جذابیت چندانی ندارد؛ گاهی نیز با ترجمهای تحتاللفظی روبهرو میشویم که مترجم با انتخاب واژگان بسیار حساس توانسته است با همین واژگان در تجسم ذهنی و تصویرسازی به خواننده کمک کند. مسئلۀ ترجمه تنها برگردان واژهها از زبانی به زبان دیگر نیست و زیباشناختی ادبی محور است و همین زیباشناختی باعث میشود که ترجمههای گوناگون در هر دهه یا سده به وجود آید؛ اما گاهی ترجمۀ اشتباه یک واژه باعث میشود واژه نتواند بار معنایی را به خواننده برساند. یافتههای این نوشتار نشان میدهد، شناسایی اقتدار فرهنگ و ادبیات غنی ایران در جوامع غربی سهم بسزایی دارد و بر این مدعا صحه میگذارد که از ادبیات صوفیانه و تعلیمی ایران همواره بهرهبرداری فرهنگی شده است. اندیشههای عرفانی و آثار عطار توانسته است در جامعة هنری غرب معرفی شود؛ اما هنوز پایگاه شعری عطار در اروپا جایگاه شایستة خود را نیافته است. 21 پینوشتها
magaret smith, studies in early mysticism in the near and middle east, London: the Sheldon press, 1931 and readings from the mystics of islam: translastions from the Arabic and Persian, london: luzac, 1954.
1.Jackso, A.V. Williams. 1917. “The allegory of the Motis and the flame”, translated from the mantig – ot – teyr of farid – ad – Din attar. Journal of American oriental soc. 2.krehl, Ludolf. 1857. Compt – rendu de La posie pilophi-que et religieuse. Ou le langage des oiseaux de farid- ud- din attar par M. garcin de tassy. Gottingen 1858. 3.s,b. de. 1556. Letter sur le mantic-uttair. Poeme person de philosophie religieuse par ferid ud- din attar. Paris. 4.wricht. wiliam aldis (ed).1889. a birds-eye view of farid uddin attare,s bird parliament. Letters and literaty remains of Edward fitz Gerald ,London and new york, pp 431-82 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع 1- آذر، امیراسماعیل (1387). ادبیات ایران در ادبیات جهان، تهران: سخن. 2- ---------- (1390). حافظ در آن سوی مرزها، به اهتمام مریم برزگر، تهران: سخن. 3- امیری، کیومرث (1375). زبان و ادبیات فارسی در جهان انگلیس، تهران: دبیرخانه شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی در خارج از کشور. 4- ایلرس، ویلهم (1316). «نفوذ ایران در ادبیات آلمان»، ارمغان، دورة هجدهم، 570‑542. 5- پرتویراد، طیبه (1394). «واکاوی ظرفیتهای نمایشی منطقالطیر عطار با رویکرد بررسی و مقایسة اقتباسهای داخلی و خارجی از این اثر برای تئاتر»، متنشناسی ادب فارسی، شمارة 20، 33‑44. 6- پریستلی، جی. بی (1387). سیری در ادبیات غرب، ترجمة ابراهیم یونسی، تهران: امیرکبیر. 7- جانزاده، علی (1392). شاهکارهای شعر فارسی از رودکی تا شهریار، تهران: جانزاده. 8- جواری، محمدحسین؛ وحیدنژاد، محمد (1389). «مطالعه و بررسی تصویر شرق در آثار ویکتور هوگو»، پژوهشهای زبان و ادبیات تطبیقی، شمارة 1، 48‑29. 9- حدادی، محمدحسین (1390). «جایگاه ادبیات ایران در آلمان با نگرش ویژه به گوته و روکرت»، مطالعات ادبیات تطبیقی، سال چهارم، شمارة 15، 56‑39. 10- حدیدی، جواد (1373). از سعدی تا آراگون، تهران: مرکز نشر دانشگاهی. 11- خداکرمی، فاطمه (1395). «فردریش روکرت: مترجم صورتمحور یا معنامحور»، نقد زبان و ادبیات خارجی، دورة 12، شمارة 16، 107‑85. 12- خزاعیفر، علی (1376). «مصاحبه با دیک دیویس»، مترجم، سال 6، شمارة 23 و 24، 29‑21. ریتر، هلموت (1387). دریای جان، ترجمۀ عباس زریاب خویی و مهرآفاق بایبوردی، تهران: انتشارات بینالمللی الهدی. 13- ستاری، جلال (1370). «گزارش و نمایش منطقالطیر در غرب»، فصلنامه تئاتر، شمارة 15. 48‑11. 14- سمیعی گیلانی، احمد (1374). «دریای جان»، نامۀ فرهنگستان، شمارة 4، 111‑113. 15- شیمل، آنه ماری؛ یوهان گ. (1375). «یوهان. هردِر و فرهنگ ایرانی»، ترجمۀ محمد فرمانی، فصلنامة هنر، شمارة 30، 614‑624. 16- طاهری، ابوالقاسم (1352). سیر فرهنگ ایران در بریتانیا، تهران: انجمن آثار ملی. 17- عطار، فریدالدین (1392). الهینامه، تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: سخن. 18- ---------- (1907). تذکرةالاولیا، به تصحیح محمد استعلامی، لیدن: بینا. 19- ---------- (1384). تذکرةالاولیا، به تصحیح محمد استعلامی، تهران: زوّار. 20- ----------- (1383). منطقالطیر، به تصحیح محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: سخن. 21- ------------ (1393). ذرة خورشید (خلاصه منطقالطیر عطار نیشابوری همراه با توضیحات فارسی و ترجمۀ انگلیسی)، مترجم پیتر ایوری، اثر جلالالدین همایی، به کوشش ماهدخت بانو همایی، تهران: هما. 22- لویزون، لئونارد (1384). میراث تصوف، ترجمۀ مجدالدین کیوانی، تهران: مرکز. 23- مارتینو، ژان پیر (1381). شرق در ادبیات فرانسه قرون هفدهم و هجدهم، ترجمة جلال ستاری، تهران: مرکز. 24- میرانصاری، علی (1382). کتابشناسی شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. 25- منزوی، علینقی (1332). فهرست نسخههای خطی کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران، جلد 2، تهران: فهرست کتابخانة اهدایی آقا سید محمد مشکوة به کتابخانة دانشگاه تهران. 26- مینوی، مجتبی (1383). پانزده گفتار، تهران: توس. 27- نجفی، رضا. از گوته تا هایدگر (1384). «بازتاب اندیشه و ادب آلمانی در زبان و ادبیات فارسی»، بیمه و توسعه، شماره 2. 97‑84. 28- نوحی، نزهت (1387). «از دنیای چاسر تا عرفان عطار (نگاهی به مجلس مرغان و منطقالطیر)»، فصلنامه تخصصی عرفان، سال چهارم، شمارة 15، 81‑57. 29- نیکبین، نصرالله (1380). فرهنگ جامع خاورشناسان مشهد و مسافران به مشرق زمین، تهران: آرون، چاپ دوم. 30- یوحنان، جان دی (1386). گسترة شعر پارسی در انگلستان و امریکا، ترجمة احمد تمیمداری، تهران: روزنه. 31- Abid, shaikh gulam mohammad (1911). translation of mantikut-tair, ahmedabad. 32- Bouchor, Maurice (1876). Les poems de lamour et de la mer, paris. 33- Davis,d. & darbandi, a. (1984). The conference of the births, London: penguin. 34- F. A. D. Tholuck (1821). Ssufismus sive theosophiapersarum pathistica, berlin. 35- F. A. D. Tholuck (1825). Bbluthensammlug aus der Morgenlondischen Mystik, berlin. 36- Fitz Gerald, e. (1889).bird parliament, London and new york: macmillanandco. 37- Hogo, victor (1972). Poesies 1, paris: seuil. 38- ----------------- (1972). Poesies 2, paris: seui. 39- Masani, r. p. (1924). the conference of the birds a sufi all egory, lonodon. 40- Natt, c.s. (1961). The Conference of the Birds, (mantigut-tair), London. 41- Ritter. Hellmut (1955). Das meer der seele, Leiden. 42- Shackle, Christopher (2006). Attar in the west and in the east, translation of the mantiq al-tayr and the tale of shaykh san an in attar and the Persian sufi tradition, the art of spiritual flight, edited by leonard lewisohn and Christopher shackle. London & new york. 43- Smith, magaret (1931). studies in early mysticism in the near and middle east, London: the Sheldon press 44- -------------------- (1954). readings from the mystics of islam: translastions from the Arabic and Persian, , london: luzac. 45- Tassy, M. garcin de (1857). Farid- uddin Attar. Mantic uttair ou le langage des oiseaux, pome de philosophie religieuse publie en persan, paris. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 21,286 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 752 |