
تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,685 |
تعداد مقالات | 13,846 |
تعداد مشاهده مقاله | 32,770,515 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,958,701 |
ارزشگذاری اقتصادی احساس امنیت: آیا جامعه برای بهبود امنیت حاضر به پرداخت است؟ | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های راهبردی مسائل اجتماعی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 5، دوره 7، شماره 2 - شماره پیاپی 21، مرداد 1397، صفحه 53-64 اصل مقاله (744.43 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/ssoss.2018.105624.1120 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امیرحسین منتظرحجت* 1؛ مسعود خداپناه1؛ بهزاد منصوری2؛ عذرا الیاسی3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار، گروه اقتصاد، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استادیار، گروه آمار، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3گروه اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امنیت پیش از آنکه مفهومی توضیحپذیر و تعریفکردنی باشد، امری ذهنی و درککردنی است. با کاهش وقوع جرم، امنیت برقرار خواهد شد که بهدنبال آن احساس امنیت در افراد پدیدار میشود. پژوهش حاضر کوشیده است پیامد برقراری امنیت یا احساس امنیت را در افراد ارزشگذاری کند. در این مطالعه، از میان مؤلفههای مختلف مؤثر بر احساس امنیت، سه مؤلفۀ امنیت مالی، امنیت جانی و امنیت اخلاقی انتخاب و به روش مدلسازی انتخاب ارزشگذاری شدند. این پژوهش بهواسطۀ روش استفادهشده، در نوع خود منحصربهفرد است و بر پایۀ جستجوی پژوهشگران چنین پژوهشی در سراسر کشور دردسترس نیست. دادههای موردنیاز پژوهش در شهر دزفول و طی ماههای منتهی به سال 1395 گردآوری شد و درنهایت وارد نرمافزار STATA12 شد. پس از برآورد الگوی لاجیت با پارامترهای تصادفی، مقادیر تمایل به پرداخت نهایی شهروندان دزفول برای احساس امنیت در حوزههای امنیت مالی، امنیت جانی و امنیت اخلاقی به ترتیب برابر با 13794، 12889 و 24597 ریال به دست آمد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
احساس امنیت مالی؛ احساس امنیت جانی؛ احساس امنیت اخلاقی؛ تمایل به پرداخت نهایی؛ مدلسازی انتخاب | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه و بیان مسئله شکوفایی اقتصادی جامعه در سایۀ استقرار امنیت تحقق مییابد و از این منظر امنیت مؤلفهای مهم در دستیابی به توسعۀ پایدار است (Durkheim, 1982). امنیت مفهومی با دو بعد عینی و ذهنی است. از بعد عینی، به معنی ایجاد شرایط و موقعیت ایمن برای افراد جامعه (کاهش جرایم) است و از بعد ذهنی، به معنی احساس امنیت است (ماندل، 1379: 46). ارتباط میان امنیت و کاهش جرایم بسیار تنگاتنگ است. بهگونهای که میتوان امنیت و کاهش جرم را دو روی یک سکه دانست. به بیان دیگر، هرچقدر عملکرد پلیس در کشف جرایم و دستگیری مجرمان بهتر باشد و احکام قضایی صادرشده شدیدتر باشند، جرایم کاهش خواهند یافت و امنیت فراگیر خواهد شد. با فراگیرشدن امنیت، شهروندان متحمل هزینههای کمتری میشوند که به نسبت نوع جرم ممکن است شامل زیانهای کمتر ازنظر جانی، مالی و اخلاقی باشد (Brown, 2004: 340). همچنین افراد جامعه برای استیفای حقوق ازدسترفتۀ خود مجبور نیستند زمان زیادی را در ادارۀ پلیس و دادگاهها صرف کنند. این شرایط موجب میشود افراد احساس امنیت بیشتری کنند و مطلوبیت آنها افزایش یابد (Becker, 1974: 1-2). از سوی دیگر، احساس امنیت کمتر، مطلوبیت فرد را کاهش خواهد داد و فرد برای جبران آن حاضر به پرداخت پول است. به بیانی سادهتر، احساس امنیت بهمنزلۀ نتیجۀ برقراری امنیت برای افراد، باارزش است و این ارزش بهصورت ذهنی ارزیابی میشود و بازاری برای آن وجود ندارد (Mayhew, 2003: 12). وجودنداشتن بازار برای امنیت موجب میشود ترجیحهای مصرفکننده در بازار آشکار نشود؛ بنابراین، ارزشگذاری آن بسیار مهم است و به عوامل متعددی بستگی دارد. برای درک مسئلۀ ارزشگذاری احساس امنیت و اهمیت آن باید بر نقش ارزش اقتصادی احساس امنیت در تصمیمگیریهای مربوط به سیاست تأکید کرد. ارزش اقتصادی احساس امنیت امکان مقایسۀ شهرها را از منظر تقاضاکنندگان آن (شهروندان) فراهم میکند، انجام تحلیل هزینه - فایده را برای طرحهای عمومی با پیامدهای امنیتی مثبت و منفی ازطریق درونیکردن این اثرات فراهم میکند، عملکرد سازمانهای امنیتی و قضایی را در برقراری امنیت هویدا میکند و تخصیص اعتبارات به این سازمانها را براساس عملکرد[1] آنها هدفمند میکند. همچنین، احساس امنیت زیاد شهروندان نشاندهندۀ بستری مناسب برای توسعه و چراغ سبزی برای هدایت سرمایهها بهسوی آن شهر است؛ بنابراین، ارزشگذاری احساس امنیت ابزاری قدرتمند در سیاستگذاریهای اجتماعی و مدیریت بهینۀ جامعه محسوب میشود. ترنر و همکاران[2] (1993) دو رهیافت برای ارزیابی تمایل به پرداخت نهایی مصرفکنندگان کالاها و خدمات غیربازاری مطرح میکنند: روشهای غیرمتکی به منحنی تقاضا و روشهای متکی به منحنی تقاضا. روشهای غیرمتکی به منحنی تقاضا، معیارهای مناسبی برای اندازهگیری تغییرات رفاه ارائه نمیدهند (موسوی و رجبی، 1392: 35)؛ اما در روشهای متکی بر منحنی تقاضا، قیمت کالاها به کمک منحنی تقاضا تعیین میشود و به دو دسته رجحانهای آشکارشده و رجحانهای بیانشدهتقسیم میشوند (منتظرحجت و منصوری، 1395: 250-249). روش رجحانهای آشکارشده با منحنی تقاضای عادی (مارشالی) ارتباط دارد (موسوی و رجبی، 1392: 35). در این روش، تلاش میشود انتخابهای افراد در دنیای واقعی و هنگامی که افراد پول و کالا را مبادله میکنند، شناسایی و اندازهگیری شوند. به بیان دیگر، رجحانهای آشکارشده ارزش و منافع کالا و خدمت مدنظر را ازطریق بررسی خریدهای انجامشده توسط افراد در قیمتهای بازاری اندازهگیری میکنند. از آنجا که در روش رحجانهای بیانشده، ترجیحهای مصرفکننده برای کالاهای غیربازاری توسط خود او ارزیابی میشود، تابع رفاه و مازاد مصرفکننده، زیربنای اصلی اینگونه مطالعات است؛ درواقع، در این روش با طراحی بازار فرضی[3] برای محصول بدون قیمت، از افراد دربارۀ تمایل به پرداخت یا تمایل به پذیرش[4] آنها برای بهبودیافتن یا بهبودنیافتن کیفی محصول یا خدمت مدنظر سؤال میشود. این روش با تابع تقاضای جبرانی (هیکسی) مرتبط است. برای ترجیحهای آشکارشده روشهای متنوعی وجود دارد که از آن جمله میتوان به قیمتهای بازاری[5] و قیمتهای جایگزین[6] اشاره کرد؛ حال آنکه روش ترجیحهای اظهارشده شامل دو روش عمدۀ ارزشگذاری مشروط[7] و تحلیل مدلسازی انتخاب[8] است. دربارۀ مقولۀ امنیت و مؤلفههای آن مطالعات زیادی انجام شده است (احسانیفرد و همکاران، 1392؛ احمدی و کلدی، 1392؛ باپیری و همکاران، 1394؛ پوراحمد و همکاران، 1391؛ تاجبخش و همکاران، 1392؛ حسینینثار و قاسمی، 1391؛ رییسی و همکاران، 1392؛ طاهری و همکاران، 1391؛ مداح و خیرخواهان، 1389؛ Austin, 1996; Nagin, 2001; Zimring & Hawkins, 1995)؛ اما در بیشتر این مطالعات به مسئلۀ ارزشگذاری توجه نشده و در بخش محدودی از این مطالعات تنها به عوامل اقتصادی مؤثر بر آن توجه شده است. این در حالی است که یکی از خلأهای موجود در ادبیات جرم و امنیت، نبود اطلاعات لازم برای تحلیل هزینه - فایده یا تحلیل ریسک ـ فایده است. این مهم تنها در سایۀ پولیکردن منافع اجتماعی ناشی از برقراری امنیت میسر خواهد شد. در ادامه به برخی از این مطالعات اشاره میشود: نبوی و همکاران (1389) عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی را بررسی کردند. این مطالعه به روش پیمایشی و با استفاده از فن پرسشنامه انجام شده است. نتایج نشان دادند پایگاه اقتصادی - اجتماعی و هویت ملی تأثیر فزاینده و دو متغیر احساس محرومیت نسبی و احساس بیقدرتی، اثر کاهندهای بر احساس امنیت در افراد دارند. متغیر احساس بیقدرتی، بهصورت مستقیم بر هویت قومی و بهصورت معکوس بر هویت ملی افراد تأثیر میگذارد. هزارجریبی و حامد (1391) رابطۀ بین احساس امنیت و اعتماد اجتماعی را بررسی کردند. یافتههای این مطالعه نشان دادند احساس امنیت ازنظر سن و تحصیلات متفاوت است. سن و احساس امنیت رابطۀ مثبت و تحصیلات و احساس امنیت رابطۀ منفی با یکدیگر دارند؛ اما میان زنان و مردان تفاوت معناداری در احساس امنیت دیده نشد. همچنین رابطۀ مثبتی میان اعتماد و احساس امنیت برقرار است. اکبری و همکاران (1392) دربارۀ تأثیر امنیت انتظامی بر سرمایهگذاری و شناسایی عوامل مؤثر بر آن مطالعه کردند. نتیجۀ عمدۀ این مطالعه این است که هرچه میزان امنیت انتظامی بیشتر باشد جذب سرمایهگذاری بیشتر است و این امر عامل مثبتی برای افزایش سرمایهگذاری است. کوک و لودویگ[9] (2000, 2001) منافع اجتماعی حاصل از کاهش 30درصدی در حمل اسلحه در آمریکا را بررسی کردند. عدد بهدستآمده از نتایج آنها برای منافع اجتماعی 24 میلیارد دلار در سال 1998 است. همچنین نتایج این پژوهش نشان دادند کاهش یکواحدی در مصدومیت ناشی از کاهش حمل اسلحه 2/1 میلیون دلار است. کوهن و همکاران[10] (2004) تمایل به پرداخت نهایی شهروندان آمریکایی را برای کاهش چهار جرم سرقت مسلحانه از منازل، ضرب و جرح، تجاوز به عنف و قتل به دست آوردند. در این مطالعه از روش ارزشگذاری مشروط استفاده شد و از پاسخدهندگان پرسیده شد که برای کاهش 10درصدی در جرایم مذکور چقدر حاضر به پرداختاند. تمایل به پرداخت نهایی برابر با 104 دلار در ماه بود. همچنین برای کاهش 1درصدی آن کل جامعۀ بررسیشده حاضر به پرداخت 25000 دلار در ماه بودند. اتکینسون و همکاران[11] (2005) با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط، منافع اجتماعی حاصل از کاهش سه جرم خشن در بریتانیا را برآورد کردند. تمایل به پرداخت نهایی برای سه جرم ضرب و جرح سطحی، ضرب و جرح جدی و ضرب و جرح خیلی جدی به ترتیب 5282، 30908 و 35844 پوند در سال به دست آمد؛ سپس اعداد بهدستآمده به کل جامعه تعمیم داده شد. براساس مطالعات نویسندگان و مطالب مذکور، در زمینۀ ارزشگذاری احساس امنیت به روش مدلسازی انتخاب در داخل و خارج از کشور مطالعهای انجام نشده است. در چند مورد محدود از مطالعات پیشین، از روش ارزشگذاری مشروط استفاده شده است. مطالعۀ حاضر کوشید این خلأ را پر کند؛ به بیان دیگر، پرسش اصلی این مطالعه این است که تمایل به پرداخت شهروندان برای سه مؤلفۀ اصلی امنیت مالی، امنیت جانی و امنیت اخلاقی چقدر است.
روششناسی همانگونه که بیان شد، در این مطالعه برای ارزشگذاری احساس امنیت از روش مدلسازی انتخاب استفاده شده است. روش مدلسازی انتخاب مبتنی بر نظریۀ مطلوبیت تصادفی مکفادن[12] (1974) در ترکیب با نظریۀ ارزش ویژگیهای لنکستر[13] (1966) برای تبیین تابع مطلوبیت تصادفی است. در این روش، پاسخدهندگان با مقایسۀ سطح مطلوب مؤلفههای امنیت با وضع موجود N (گزینۀ پایه)[14]، تمایل به پرداخت خود را برای تغییر از وضعیت جاری به وضعیت مطلوب اظهار و از بین گزینههای هر کارت (N، Z و T)، گزینۀ مدنظر خود را انتخاب میکنند. به بیان دیگر، چنانچه پاسخدهندگان بخواهند پول خود را حفظ کنند هیچیک از گزینههای Z و T را انتخاب نمیکنند؛ بنابراین، گزینۀ N را انتخاب میکنند. دادههای بهدستآمده از چنین انتخابهایی در چارچوب نظری مطلوبیت تصادفی تحلیل خواهند شد؛ بنابراین، فرض میشود هر یک از پاسخدهندگان، مطلوبیت حاصل از گزینۀ N، Z و T را مقایسه و گزینهای را انتخاب میکنند که مطلوبیت را حداکثر میکند. در مدلسازی ترجیحهای افراد، مطلوبیت فرد i برای گزینۀ m (Uim) تابعی از سطح کیفی مؤلفههای امنیت (Xn)، تغییرات جبرانی یا متغیر پولی (Cm) و ویژگیهای اقتصادی - اجتماعی پاسخدهندگان Sاست (Newell & Swallow, 2012)؛ بنابراین، تابع مطلوبیت فرد بهصورت زیر تعریف میشود:
که در آن Xn برداری از n گزینه (N، Z و T) است؛ V(.) جزء غیرتصادفی مطلوبیت[15] و εim جملۀ اخلال آماری است که منعکسکنندۀ تفاوت بین مطلوبیت تصادفی Uim و جزء غیرتصادفی Vim است. هر یک از پاسخدهندگان سه گزینۀ (N، Z و T) ارائهشده را مقایسه و گزینهای را انتخاب میکنند که مطلوبیت را حداکثر میکند، بهصورت: Maximize Uim بهگونهای که برای سه گزینه j={N, Z, T}داریم:
برای مثال، اگر در رابطۀ (2)، m = z باشد، فرد گزینۀ Z را انتخاب میکند؛ زیرا مطلوبیت (یا رجحان) Z از مطلوبیت حاصل از T و N بیشتر است؛ بنابراین، در حالت کلی احتمال انتخاب گزینۀ j توسط فرد i بهصورت زیر است:
که در آن، Pi(.) عملگر احتمال است. فرض بر این است که جملات اخلال ε بهصورت مستقل و مشابه توزیع شدهاند. بهگونهای که Pi(j) در رابطۀ (3) یک تابع لجستیک خواهد بود (Cramer, 1991). در این مطالعه از الگوی لاجیت با پارامترهای تصادفی (RPL)[16] که تعمیم الگوی لاجیت چندجملهای[17] است، استفاده شده است. مزیت استفاده از الگوی RPL، مقیدنبودن این الگو به فرض استقلال گزینههای نامرتبط (IIAs)[18] است (Kaffashi et al., 2012). این الگو قادر است ناهمگنی مشاهدهنشده در ترجیحهای بین افراد را برآورد کند؛ بنابراین، تابع مطلوبیت تصادفی (1) بهصورت زیر مدلبندی میشود:
که ضرایب آن بهوسیلۀ روش حداکثر درستنمایی برآورد میشود و اگر U(.) خطی باشد، ضرایب Xβ و cβ به ترتیب مطلوبیت نهایی مؤلفۀ امنیت Xو پول را نشان خواهند داد. Uimمتغیری دوجملهای است که عدد یک آن انتخاب یکی از سه سناریوی هر کارت را نشان میدهد و عدد صفر آن نبود انتخاب را نشان میدهد. تمایل به پرداخت نهایی[19] (MWTP) یا تغییرات جبرانی از تقسیم ضریب هر یک از مؤلفههای امنیت بر ضریب قیمت[20] بهصورت زیر به دست میآید: MWTP = βX/βC جامعۀ آماری پژوهش حاضر شهر دزفول است. این شهر طی سالهای اخیر همواره در گزارشهای فرماندهی نیروی انتظامی استان خوزستان در دستۀ شهرهای پاک قرار داشته است (فرماندهی انتظامی خوزستان، 1395)؛ به این معنی که میزان وقوع جرم در این شهر پایین بوده است و انتظار میرود احساس امنیت بالایی بین شهروندان دزفول وجود داشته باشد. در این مطالعه برای ارزشگذاری احساس امنیت، سه مؤلفۀ اصلی اثرگذار بر امنیت به کمک پیشینۀ پژوهش (Cohen et al., 2004) و مشاوره با کارشناسان نیروی انتظامی انتخاب شد: امنیت مالی، امنیت جانی و امنیت اخلاقی. بدیهی است بهبود هر یک از این سه مؤلفۀ امنیتی موجب بهبود احساس امنیت و بدترشدن هر یک موجب تنزل احساس امنیت شهروندان خواهد شد؛ سپس، با استفاده از مدلسازی انتخاب[21] تمایل به پرداخت نهایی استخراج شد. در اولین گام برای طراحی و اجرای روش مدلسازی انتخاب، مؤلفههای تشکیلدهندۀ احساس امنیت شناسایی شدند. در این زمینه از مطالعات گذشته، پیشنهادهای اعضای هیئتعلمی دانشگاه شهید چمران اهواز و کارشناسان نیروی انتظامی بهره گرفته شد. مؤلفههای انتخابشده شامل امنیت مالی، امنیت جانی و امنیت اخلاقیاند که در جدول (1) در سه سطح تعریف شدهاند. در روش مدلسازی انتخاب افراد در معرض انتخابهای مختلف قرار میگیرند تا از این طریق ترجیحهای خود را بیان کنند. بدین منظور، چند کارت طراحی شد که در هر یک از آنها گزینههایی وجود داشت که بهصورت تصادفی طراحی شده بودند و در کنار یکدیگر قرار گرفتند. در این مطالعه از فن فاکتوریل کسری برای ساختن گزینههای کارتها استفاده شد[22]. روش ساختن کارتها و گزینههای آنها به این صورت بود که با استفاده از فن طرح کسری[23] و حذف حالات غیرمحتمل در نرمافزار SPLUS، 9 حالت مختلف بین سه مؤلفۀ امنیتی و تغییرات جبرانی (یا متغیر پولی) انتخاب شد. حالات غیرمحتمل حالاتی هستند که در آنها سطح پایین مؤلفۀ امنیتی با تغییرات جبرانی یا متغیر پولی بسیار بالا یا سطح بالای مؤلفه با تغییرات جبرانی بسیار پایین در یک گزینه قرار گرفتهاند؛ سپس 9 حالت بهدستآمده بههمراه وضع موجود در 3 کارت دارای دو سناریوی 1 و 2 و یک سناریوی پایه یا وضع موجود (N) تنظیم شد. نمونهای از کارتها در شکل (1) نشان داده شده است.
جدول 1- مؤلفههای امنیت و سطوح انتخابشدۀ آنها
* Compensating Variation مأخذ: براساس کوهن و همکاران (2004) و نظر کارشناسان نیروی انتظامی استان خوزستان
در روش مدلسازی انتخاب افراد در معرض انتخابهای مختلف قرار میگیرند تا از این طریق ترجیحهای خود را بیان کنند. بدین منظور، چند کارت طراحی شد که در هر یک از آنها گزینههایی وجود داشت که بهصورت تصادفی طراحی شده بودند و در کنار یکدیگر قرار گرفتند. در این مطالعه از فن فاکتوریل کسری برای ساختن گزینههای کارتها استفاده شد[24]. روش ساختن کارتها و گزینههای آنها به این صورت بود که با استفاده از فن طرح کسری[25] و حذف حالات غیرمحتمل در نرمافزار SPLUS، 9 حالت مختلف بین سه مؤلفۀ امنیتی و تغییرات جبرانی (یا متغیر پولی) انتخاب شد. حالات غیرمحتمل حالاتی هستند که در آنها سطح پایین مؤلفۀ امنیتی با تغییرات جبرانی یا متغیر پولی بسیار بالا یا سطح بالای مؤلفه با تغییرات جبرانی بسیار پایین در یک گزینه قرار گرفتهاند؛ سپس 9 حالت بهدستآمده بههمراه وضع موجود در 3 کارت دارای دو سناریوی 1 و 2 و یک سناریوی پایه یا وضع موجود (N) تنظیم شد. نمونهای از کارتها در شکل (1) نشان داده شده است.
شکل 1- نمونۀ کارتها انتخاب افراد به این صورت بود که کارتها بهصورت تصادفی در مقابل افراد قرار داده شد و آنها با مقایسۀ وضع موجود (گزینۀ N) با دو گزینۀ دیگر، ترجیحهای خود را بیان کردند. فرایند نمونهگیری در دو مرحله انجام شد. در مرحلۀ اول یک نمونۀ مقدماتی به حجم 30 پرسشنامه به شیوۀ طبقهای انتخاب شد. نمایندۀ طبقه در این مطالعه محل سکونت افراد بود که بهمنزلۀ سطح رفاه آنها در نظر گرفته شد؛ سپس با استفاده از اطلاعات بهدستآمده از نمونۀ اولیه و فرمول کوکران، حجم نمونه تعیین و آمارگیری نهایی انجام شد. درنهایت، 115 پرسشنامه، کامل تشخیص داده شد که برای تجزیهوتحلیل استفاده شد. ذکر این نکته ضروری است که پیش از تکمیل پرسشنامه توسط پاسخدهندگان، توضیحاتی دربارۀ سناریوهای کارتها اعم از مفاهیم احساس امنیت و سه مؤلفۀ امنیتی برای آنها داده شد تا از اریبی پاسخها جلوگیری شود. پرسشنامۀ استفادهشده شامل دو قسمت بود: در قسمت اول، پاسخدهندگان به پرسشهایی دربارۀ ویژگیهای اقتصادی - اجتماعی و جمعیتشناسی خود پاسخ دادند و در قسمت دوم، سناریوی مدنظر خود در هر کارت را علامتگذاری کردند.
تحلیل یافتهها برای استخراج ارزش مؤلفههای تشکیلدهندۀ احساس امنیت، از الگوی لاجیت با پارامترهای تصادفی(RPL) استفاده شد. دلیل استفاده از الگوی لاجیت با پارامترهای تصادفی، وجود ناهمگنی در ترجیحهای پاسخدهندگان است. براساس مطالعۀ بیرول و همکاران[26] (2006) این الگو بهخوبی ناهمگنیهای مشاهدهنشده و غیرشرطی[27] را کنترل میکند. برای برآورد ضرایب الگو از روش برآورد حداکثر درستنمایی در نسخۀ 12 نرمافزار Stata استفاده شد. جدول (2) نتایج برآورد الگوی RPL را در دو حالت پایه و دارای جملات کنشی پس از حذف متغیرهای بیمعنی نشان میدهد. همان طور که در نتایج مربوط به الگوی پایه ملاحظه میشود، ضرایب متغیرهای A2 و A3 (امنیت جانی در سطح متوسط و خوب) بهلحاظ آماری معنادارند و علامت موردانتظار را دارند. سایر ضرایب الگو شامل B3 (امنیت مالی در سطح خوب) و C3 (امنیت اخلاقی در سطح خوب) بهلحاظ آماری معنیدارند. همچنین، همۀ ضرایب برآوردی علامت موردانتظار را دارند. ضریب متغیر تغییرات جبرانی یا متغیر پولی (CV) بهلحاظ آماری معنیدار است و علامت موردانتظار را دارد. علامت منفی این ضریب نشان میدهد با افزایش تغییرات جبرانی یا متغیر پولی، مطلوبیت افراد کاهش مییابد. همچنین، علامت موردانتظار هر یک از مؤلفههای امنیت مثبت است که نشان میدهد با بهبود وضعیت این مؤلفهها مطلوبیت فرد افزایش مییابد که به معنی بهبود احساس امنیت فرد است. برای بهبود نتایج الگو از ویژگیهای اقتصادی - اجتماعی افراد استفاده شد. براساس مطالعات مککانل و تسنگ[28] (2000)، رولف و همکاران[29] (2000)، منتظرحجت و منصوری (1395) و کفاشی و همکاران[30] (2012) واردکردن این متغیرها در الگو موجب افزایش دقت الگوهای انتخاب میشود. این ویژگیها در فرایند انتخاب افراد بین گزینههای کارتها یکساناند؛ بنابراین، حضور آنها بهصورت انفرادی نمیتواند اثر این ویژگیها (در این مطالعه شامل جنسیت، درآمد و سطح تحصیلاتاند) را بر انتخاب افراد کنترل کند (Wooldridge, 2009)؛ بنابراین، از متغیرهای کنشی ساختهشده از این ویژگیها و مؤلفههای امنیت در سه سطح وضع موجود، متوسط و خوب، 12 متغیر کنشی وارد الگو شد. دلیل استفاده از متغیرهای کنشی، ثابتبودن همۀ متغیرهای اقتصادی - اجتماعی افراد در زمان انتخاب بین گزینههاست؛ سپس الگوی RPL مرکب بهوسیلۀ روش حداکثر درستنمایی برآورد و پس از حذف متغیرهای بیمعنی، نتایج در جدول (2) گزارش شد. همانطور که ملاحظه میشود این الگو نسبت به الگوی پایه برتری دارد و این برتری بهواسطۀ کوچکترشدن لگاریتم درستنمایی[31] آشکار است. با واردشدن متغیرهای کنشی به الگوی پایه، لگاریتم لایکلیهود از 237/232- به 545/223- کاهش یافته است. همچنین براساس نسبت درستنمایی[32]، فرضیۀ صفربودن همزمان همۀ ضرایب در سطح 10% رد میشود و الگو اعتبار کافی را دارد. براساس معنیداری ضرایب نیز الگوی کنشی وضعیت مطلوبی را نشان میدهد. همۀ ضرایب مؤلفههای امنیت اعم از امنیت مالی، امنیت جانی و امنیت اخلاقی علامت مثبت دارند. علامت مثبت این ضرایب نشان میدهد در صورت بهبود در هر یک از این مؤلفههای امنیت، احساس امنیت فرد بالا میرود و مطلوبیت بیشتری نسبت به وضع موجود کسب میکند. همچنین همۀ این متغیرها در سطح آماری 1%، 5% و 10% معنیدارند. متغیر تغییرات جبرانی یا متغیر پولی (CV) در سطح 1% معنیدار است و علامت منفی دارد که نشان میدهد پاسخدهندگان ترجیح میدهند مؤلفههای امنیتی با هزینههای کمتری بهبود یابند؛ بنابراین، علامت ضریب پرداخت منفی است که نشاندهندۀ تأثیر منفی آن بر مطلوبیت فرد است (منتظرحجت و منصوری، 1395). متغیرهای کنشی ساختهشده از جنسیت و امنیت مالی و اخلاقی (B3M و C3M) در سطح خوب در سطح 1% معنیدارند و علامت منفی دارند. علامت منفی بدان معنی است که خانمها نسبت به آقایان احساس امنیت اخلاقی و مالی کمتری دارند. متغیر کنشی ساختهشده از سطح خوب امنیت مالی و سطح تحصیلات، علامت مثبت دارد و در سطح آماری 1% معنیدار است. این بدان معنی است که افراد تحصیلکردهتر احساس امنیت مالی بیشتری نسبت به دیگران دارند. جدول 2- نتایج برآورد الگوی RPL پایه و کنشی
*، **، *** به ترتیب معنیداری در سطح 10%، 5% و 1% را نشان میدهند.
براساس نتایج جدول (2)، تمایل به پرداخت نهایی از تقسیم ضریب هر یک از مؤلفههای تشکیلدهندۀ احساس امنیت بر ضریب تغییرات جبرانی یا متغیر پولی (CV) در الگوی دارای متغیرهای کنشی استخراج شد. نتایج در جدول (3) گزارش شدهاند. تمایل به پرداخت نهایی، مبادلۀ بین پول و مؤلفههای امنیت را با فرض ثبات سایر شرایط نشان میدهد. به بیان دیگر، میزان نهایی جانشینی بین مؤلفههای امنیت و متغیر پولی را نشان میدهد. برای نمونه، چنانچه امنیت جانی از وضعیت موجود (وضعیت بد) به وضعیت متوسط (A2) بهبود یابد، هر یک از شهروندان دزفولی بهطور متوسط حاضر به پرداخت 11815 ریال در ماه (معادل سالانه 141780 ریال) هستند. بیشترین تمایل به پرداخت استفادهکنندگان غیرمستقیم مربوط به امنیت اخلاقی در سطح خوب است. برای این مؤلفه، تمایل به پرداخت نهایی برای امنیت اخلاقی در سطح خوب برابر با 24597 ریال در ماه است.
جدول 3- تمایل به پرداخت نهایی (ریال در ماه)
نتیجه پژوهش حاضر کوشید به این پرسش اساسی پاسخ دهد که تمایل به پرداخت افراد برای برقراری امنیت و بهدنبال آن احساس امنیت در شهروندان دزفول چقدر است. از میان ابعاد مختلف امنیت، سه مؤلفۀ امنیت مالی، امنیت جانی و امنیت اخلاقی انتخاب شدند که تأثیر بسزایی در شکلگیری احساس امنیت در شهروندان دارند. بهدلیل وجودنداشتن بازار برای کالاها و خدمات کیفی ازجمله احساس امنیت، از روش مدلسازی انتخاب برای ارزشگذاری آن استفاده شد. پس از برآورد الگو و آزمونهای اعتبارسنجی، تمایل به پرداخت نهایی محاسبه شد. بر پایۀ نتایج بهدستآمده از این مطالعه، توصیههای سیاستی زیر ارائه میشوند که شاید در امر مدیریت کارای جامعه و سیاستگذاری و برنامهریزی قابلاستفاده باشند:
[1] در برنامۀ ششم توسعه بر تخصیص بودجۀ نیروی انتظامی براساس عملکرد آن تأکید شده است. [2] Turner et al. [3] Hypothetical Market [4] Willingness to accept (WTA) [5] Market prices [6] Substitute prices [7] Contingent valuation [8] Choice modeling analysis [9]Cook & Ludwig [10] Cohen et al. [11]Atkinson et al. [12]McFadden [13] Lancaster [14] Status qua [15] تابع مطلوبیت غیرمستقیم شرطی است؛ زیرا نشاندهندۀ مطلوبیت کسبشدۀ مشروط بر انتخاب گزینه توسط فرد است. [16] Random parameters logit model [17] Multinomial logit model [18] Independence of irrelevant alternatives assumption [19] Maarginal willingness to pay [20] بدین منظور از V(.) در رابطۀ (3) دیفرانسیل کامل میگیریم:
[21] Choice modeling analysis [22] روشهای دیگری نیز وجود دارند؛ مانند فن فاکتوریل کامل و فن قایم. [23] Fractional factorial design [24] روشهای دیگری نیز وجود دارند؛ مانند فن فاکتوریل کامل و فن قایم. [25] Fractional factorial design [26]Birol et al. [27] Unobserved unconditional heterogonoeity [28]McConnell & Tseng [29]Rolfe et al. [30]Kaffashi et al. [31] Log likelihood [32] Likelihhod ratio (LR) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
احسانیفرد، ع.؛ شعاعی، ح. و مالکیشجاع، ک. (1392). «ارزیابی میزان احساس امنیت شهروندان در شهرهای جدید»، مجلۀ مدیریت شهری، ش 31، ص 334-317. احمدی، م. و کلدی، ع. (1392). «احساس امنیت اجتماعی زنان و عوامل اجتماعی مؤثر برآن در شهر سنندج»، فصلنامۀ علمی ـ پژوهشی رفاه اجتماعی، س 13، ش 49، ص 365-347. اکبری، الف.؛ متفکرآزاد، م. و عبداللهزادهنوبریان، ف. (1392). «تأثیر امنیت انتظامی بر سرمایهگذاری و شناسایی عوامل مؤثر بر آن»، فصلنامۀ دانش انتظامی آذربایجان شرقی، س 3، ش 2، ص 96-71. باپیری، الف.؛ کمربیگی، خ. و درویشی، ف. (1394). «بررسی میزان احساس امنیت اجتماعی و برخی عوامل مرتبط با آن»، فرهنگ ایلام، د 16، ش 46 و 47، ص 90-75. پوراحمد، الف.؛ عیوضلو، م. حامد، م.؛ عیوضلو، د. و رضایی، ف. (1391). «بررسی رابطۀ دینداری و احساس امنیت در فضاهای شهری و روستایی در شهرستان کوهدشت»، پژوهشهای راهبردی امنیت و نظم اجتماعی، د 1، ش 1، ص 20-1. تاجبخش، غ.؛ جوانمرد، ک. و طرفی، ع. (1392). «تحلیل رابطۀ بین سرمایۀ اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی در شهر حمیدیه»، فصلنامۀ مطالعات امنیت اجتماعی، ش 33، ص 45-13. حسینینثار، م. و قاسمی، ع. (1391). «بررسی احساس امنیت و عوامل مؤثر بر آن در کشور»، چهارمین کنفرانسبرنامهریزی و مدیریت شهری، مشهد. رییسی، م.؛ ملکپور، ت.؛ محمودی، م.؛ دلآرام، م. و علیدوستی، م. (1392). «احساس امنیت و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد»، مجلۀ دانشکدۀ علوم پزشکی نیشابور، س 1، ش 1، ص 18-14. طاهری، ز.؛ ربانی، ر. و ادیبی، م. (1391). «رابطۀ نقش پلیس و احساس امنیت در شهر اصفهان»، پژوهشهای راهبردی امنیت و نظم اجتماعی، س 1، ش 1، ص 38-21. فرماندهی انتظامی خوزستان. (1395). گزارش سالانه، اهواز. ماندل، ر. (1379). چهرۀ متغیر امنیت ملی، ترجمۀ: پژوهشکدۀ مطالعات راهبردی، تهران: پژوهشکدۀ مطالعات راهبردی. مداح، م. و خیرخواهان، الف. (1389). «تجزیهوتحلیل اثر انگیزههای اقتصادی در ارتکاب جرم»، فصلنامۀ مطالعات امنیت اجتماعی، ش 25، ص 130-107. منتظرحجت، الف. و منصوری، ب. (1395). «ارزشگذاری منافع زیستمحیطی: مطالعۀ موردی ارزشگذاری تالاب بامدژ»،فصلنامۀ مطالعات اقتصادی کاربردی ایران، س 5، ش 18، ص 271-243. موسوی، ن. و رجبی، م. (1392). «کاربرد الگوی پروبیت رتبهای در تحلیل عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت گردشگران روستای ابیانه»، پژوهشهای روستایی، س 3، ش 4، ص 58-31. نبوی، ع.؛ حسینزاده، ع. و حسینی، هـ. (1389). «بررسی عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی»، فصلنامۀ جامعهشناسی کاربردی، س 21، ش 4، ص 96-73. هزارجریبی، ج. و حامد، م. (1391). «رابطۀ اعتماد اجتماعی و احساس امنیت در میان شهروندان تهرانی»، فصلنامۀ برنامهریزی رفاه و توسعۀ اجتماعی، د 3، ش 2، ص 58-31. Atkinson, G. Healey, A. & Mourato, S. (2005) “Valuing the Costs of Violent Crime: A Stated Preference Approach.” Oxford Economic Papers, 57 (4): 559-585. Austin, J. (1996) “Are Prisons Really a Bargain? the Use of Voodoo Economics.” Journal of State Government, 69 (2): 6-12. Becker, G. S. (1974) “Crime and Punishment: Economic Approach.” Journal of Political Economy, 76 (2): 169-217. Birol, E. Karousakis, K. & Koundouri, P. (2006) “Using Choice Experiment to Account for Reference Heterogeneity in Wetland Attributes: the Case of Cheimaditita Wetland in Greece.” Ecological Economics, 60: 145-156. Brown, D. K. (2004) “Cost-Benefit Analysis in Criminal Law.” California Law Review, 92 (2): 325-371. Cohen, M. A. Rust, R. Steen, S. & Tidd, S. (2004) “Willingness-to-Pay for Crime Control Programs.” Criminology, 42 (1): 89-109. Cook, P. J. & Ludwig, J. (2000) Gun Violence: the Real Costs. Oxford: Oxford University Press. Cramer, J. S. (1991) the Logit Model for Economists. New York: Routledge. Durkheim, E. (1982) The Rules of Sociological Method. New York: Free Press. Kaffashi, K. Shamsudin, M. Radam, A. Yacob, M. Rahim, K. & Yazid, M. (2012) “Economic Valuation and Conservation: Do People Vote for Better Preservation of Shadegan International Wetland?” Biological Conservation, 150: 150-158. Lancaster, A. (1966) “New Approach to Consumer Theory.” Journal of Political Economy, 74: 132-157. Ludwig, J. & Cook, P. J. (2001) “The Benefits of Reducing Gun Violence: Evidence from Contingent-Valuation Survey Data.” Journal of Risk and Uncertainty, 22 (3): 207-226. Mayhew, P. (2003) “Counting the Costs of Crime in Australia.” Trends and Issues, Working Paper, No. 247, Australian Institute of Criminology, Canberra. McConnell, K. & Tseng, W. (2000) “Some Preliminary Evidence on Sampling of Alternatives with the Random Parameters Logit.” Marine Resource Economics, 14 (4): 317-332. McFadden, D. (1974) Conditional Logit Analysis of Qualitative Choice Behavior. New York: Academic Press. Nagin, D. S. (2001) “Measuring the Economic Benefits of Developmental Prevention Programs.” Crime and Justice, 28: 347-384. Newell L. W. & Swallow S. K. (2012) “Real-Payment Choice Experiments: Valuing Forested Wetlands and Spatial Attributes within a Landscape Context.” Ecological Economics, 92: 37-47. Rolfe, J. Bennett, J. & Louviere, J. (2000) “Choice Modellng and its Potential Application to Tropical Rainforest Preservation.” Ecological Economics, 35 (2): 289-302. Turner, R. K. Pearce, D. W. & Bateman, I. (1993). Environmetal Economics: An Elementary Introduction. Baltimore, Maryland: the John Hopkins University Press. Wooldridge, J. M. (2009) Introdutory Econometrics, A Modern Approach. Washangton, USA: South Western press. Zimring, F. E. & Hawkins, G. (1995) Incapacitation Penal Confinement and the Restraint of Crime. Oxford: Oxford University Press.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 612 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 299 |