تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,663 |
تعداد مقالات | 13,582 |
تعداد مشاهده مقاله | 31,264,886 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,312,985 |
نقش عوامل واسطه ای بخشش وامیددرتاثیرگذاری ویژگی های شخصیتی بررضایت زناشویی زوجین درمعرض طلاق | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش نامه روانشناسی مثبت | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 4، شماره 2، شهریور 1397، صفحه 71-85 اصل مقاله (865.56 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/ppls.2018.112974.1523 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محمدرضا صفاریان طوسی* 1؛ محمد ثوابی2؛ غلامرضا خویی نژاد3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار، گروه علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، مشهد، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشجوی دکتری مشاوره.دانشگاه آزاداسلامی واحدمشهد.ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
33- استادیار، گروه علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، مشهد، ایران(استادمشاور). | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
این پژوهش باهدف بررسی نقش عوامل واسطه ای بخشش وامیددرتاثیرگذاری ویژگی های شخصیتی بر رضایت زناشویی انجام شد. روش پژوهش ازنوع همبستگی وجامعه آماری آن زوجین درمعرض طلاق شهرستان مشهد بودندکه نمونه به شیوه تصادفی دردسترس باحجم 180 زوج مراجعه کننده به مراکزمشاوره انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها ازچهار پرسش نامه پنج عاملی شخصیتی نئو (فرم 60سوالی)، رضایت زناشویی اینریچ( فرم47 سوالی)، مقیاس سنجش بخشودگی پولاردوهمکاران و مقیاس امید اشنایدراستفاده شد. تحلیل دادهها با روش آماری تحلیل مسیربامدل های برگشتی انجام شد. یافته ها ضمن تاییدبرازش مطلوب مدل پژوهش نشان دادند وظیفه شناسی تاثیر مثبت ومعنی داروروان آزردگی تاثیرمنفی ومعنی داربررضایت زناشویی دارند. همچنین امیدوبخشش نیز بین وظیفه شناسی وروان آزردگی ورضایت زناشویی اثر میانجی دارند. نتایج نشان دادند ضمن تاثیرمثبت و معنی دار تجربه گرایی بررضایت زناشویی عامل های امیدوبخشش نیز اثر میانجی نداشته اند. بنابراین باتوجه به یافته های این پژوهش که روان آزردگی ووظیفه شناسی ازطریق امیدوبخشش بررضایت مندی زناشویی تاثیرگذار هستندوهرسه متغیرویژگی های شخصیتی، امیدوبخشش می تواند تاثیربر رضایت مندی زناشویی زوجین درمعرض طلاق داشته باشند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ویژگی های شخصیتی؛ بخشش؛ امید؛ رضایت مندی زناشویی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امروزه موج تازهای ازمطالعات، متوجه بررسی عوامل معنوی و روانشناسی مثبتنگر بررضایت زناشویی زوجین درمعرض طلاق شده است. باتوجه به افزایش ناسازگاریهای مشـاهده شـده در زنـدگی زوجــین(هــالفورد و اســنایدر 2012؛ بــه نقــل از: ســپهوند، رسولزاده طباطبایی، بشارت، الهیاری، 1393) و افزایش ازدواجهای درمعرض طلاق، سبب حجم فراوانی از پژوهشها در رضایت زناشویی شده است. (وینچ و اسپنیر[1]، به نقل ازماهرمفرد، 1396) معتقدند که رضایت زناشویی[2] انطباق بین وضعیت موجود و وضعیت مورد انتظار است. رضایت زناشویی یک تجربه شخصی در ازدواج است که در اثر عوامل مختلفی در زندگی زناشویی ایجاد میشود و این احساس نقش مهمی در کارکرد بهنجار خانواده دارد (جیانگ و همکاران، 2015). برخی از مطالعات )هامبد، دونلان، آیکون، مک گیو و بارت، 2010؛ جلیلی، بخشایش و فارسی نژاد، 1388وشاهمرادی، 1395) که در زمینه افزایش رضایتمندی زناشویی وعوامل زمینه ساز طلاق صورت گرفته نقش ویژگیهای شخصیتی زوجین را مهمترین ریشههای طلاق میدانند. ویژگیهای شخصیتی عاملی اثرگذار بر رفتارهای آشکار و نهان انسان است (گلپرور، 1397). شاکریان، فاطمی و فرهادیان (2010) با اشاره بـه پـژوهشهای متعدد انجام شده در این زمینه، بر ایـن نکتـه تاکیـد دارنـد کـه رضایت زناشویی بیش از همه، از ویژگیهای شخصـیتی زوجـین متاثر است. سولومون و جکسون (2014) نیز در پژوهشی نشان دادند که ویژگیهای شخصیتی پیش بینی کنندههای مهمی برای رضایتمندی زناشویی و طلاق است و ازبین ویژگیهای شخصیتی، روان آزردگی میتواند پیش بینیکننده قوی برای شناسایی زوجین درمعرض طلاق باشد. همچنین ویژگیهای شخصیتی وظیفه شناسی بررضایت زناشویی اثرگذاراست. (شاهمرادی، 1395؛ عباســی، رســولزاده طباطبایی، کبیر، ابراهیم پور و عباسی، 1389). افراد وظیفه شناس برای حفظ و ثبات روابط زناشویی خود تلاش هدفمند بیشتری انجام میدهند و تعهد شخصی(جارویس ، 2006)، نیاز بـه پیشـرفت (بوچارد، لوسیر، سابورین1999)وکنترل تکانه (کردک، 1993) که یکی از ویژگیهای این افراد است، آنها رابه سمت بهبود روابط سوق میدهد. وظیفهشناسی پایین، احتمال بروز رفتارهای ضـداجتماعی، اسـترسهای زناشویی با روی آوردن به الکل و خشونت فیزیکی را افزایش میدهد(هارت، داتن و نیولاو[3] ، 1999به نقل ازصادقی، 1394) و رضایت زناشویی را کـاهش دهد. ویژگی شخصیتی تجربهگرایی هم به دلیل تجربه عمیق تر هیجانهای مثبت و منفی (گروسی فرشی، 1376)عامل مهم دررضایت زناشویی است(جلیلی و همکاران، 1388، شاهمرادی، 1395). و از طرفی نتایج پژوهش (کافمن، 2011) نشان داده است که این ویژگی بررضایت زناشویی ارتباط معنیداری ندارد. ازآنجا که این سه ویژگی شخصیتی در اکثر پژوهشها به عنوان عوامل اثرگذار بر رضایتمندی زناشویی شناخته شده است، دراین پژوهش به عنوان عوامل پیشایندرضایتمندی زناشویی موردمطالعه قرارگرفت. علاوه بر ویژگیهای شخصیتی، متغیرهای زیادی ازبعدمعنویت محورو روانشناسی مثبت نگربررضایت زندگی زناشویی مورد توجه قرار گرفته است. دراغلب پژوهشهای انجام شده متغیرهای بخشش و امید بیشترین سهم را داشته اند(عیسی زادگان، سلمان پور، .احمدی و قاسمزاده، 1395). بخشش در بهبود مشکلات روانی (خدایاری فرد و عابدینی، 1394)، افزایش صمیمیت، اعتماددرروابط زناشویی، حل مشکلات و رضایت زناشویی (غفوری، مشهدی، حسن آبادی، 1392؛ فینچام، بیچ و داویلا، ۲۰۰۴( بسیارموثراست. در واقع، بخشش عبارت است از: انگیزشی آگاهانه وارادی که سبب کاهش کنارهگیری، خشم و انتقام د رقبال فرد خطاکار میشود(دی بلاسیو و پروکتور، ۱۹۹۳)، احساسات مثبت راافزایش میدهدوجایگزین احساسات منفی میکند (مک اسکیل، 2012). درآیات متعددی ازقرآن برگذشت تاکیدوعاملی برای تسکین ورسیدن به آرامش درونی دانسته شده است (حمید، کوچکی وحیات بخش ملایری، 1391). ازطرفی دیگردرمورد مفهوم بخشش اتفاق نظر وجود ندارد( مک کولا، پارامونت وثورسن[4]، ۲۰۰۰به نقل ازبهاری، 1388). پژوهشهای حیدری (۱۳۸۴)، بورچارد و همکاران (۲۰۰۳)کردند بین بخشش ورضایت زناشویی رابطه معنی داروجودندارد. باتوجه به نتایج تحقیقات متفاوت درجوامع مختلف ودرنظرگرفتن بافت مذهبی شهرمشهدبررسی بیشتراثراین عامل بررضایتمندی زناشویی ضرورت دارد. امید هم مانندبخشش برکیفیت زندگی(کابرال، ونجلیستا، وتسل، 2012)ورضایت زندگی زناشویی نقش مثبت وموثری دارد. امید، پیش بینی کننده رضا یت از زندگی و شادکامی است( وناک و مارسینکفسکی، 2014). وایس و اسپر یداکوس (2011) معتقداست، کاربست نظریه امید اسنایدر در روان درمانگری، منجر به شکل گیری و طراحی برنامههای مداخلاتی برای افزایش نظامند امید در مراجعان شده است. درامید، نگاه به آینده موج میزند( لوپز، فلوید، الون واسنایدر، 2000) وامید به آینده نیروی حافظ زندگی است. ازنظرگروپمن( ۰۰5 2)یکی از مؤلفههای الگوی امید که محور دو مؤلفه دیگر نیز قلمداد میشود، هدف است. هدف در زندگی رابطه نیرومندی با رضایتمندی زناشویی دارد. نقش واسطهای هدف در زندگی در رابطه جهت گیری دینی با شادی (سیلیک و کتکارت، 2014 ) تأیید شده وموجب افزایش رضایت زناشویی میشود. گروپمن ( ۰۰۵ 2) امید را احساس وجد و نشاطی میداند که وقتی ما با چشم عقل راهی بسوی آینده بهتر میبینیم، تجربه میکنیم. امید موانع مهم و پرتگاههای عمیق را در طی مسیر تصدیق میکند. امید با چشمان باز به ما جرات میدهد که با شرایط خویش مواجهه شویم و ظرفیت غلبه بر آنها را داشته باشیم. اهمیت امید در زندگی انسان چنان است که قرآن کریم در آیات متعدد به طرح امید برای انسان میپردازد. برای نمونه، در سوره یونس(آیات 7و8) اشاره میکند، امید به آینده برتردر این دنیا و آخرت است که موجب میشود تا انسان باورها و عکس العملهای خود را تصحیح کند و به اصلاح و بهسازی اعمال و رفتار خود بپردازد (منصوری، ۱۳۸۷ ). بنابراین دردین اسلام، امیدیکی ازپایههای معنویت وسرمایه معنوی محسوب میشودکه نیرویی عظیم وبی پایان رابه انسان عطا میکندکه فراترازسرمایه مادی وماهیتی زاینده وتنظیم گراست(گل پرور، 1397). بنابراین استفاده از این سرمایه معنوی درافزایش رضایتمندی زناشویی مؤثر است. براساس مواردمطرح شده، به نظر میرسد زوجین در معرض طلاق شهرمشهد(پایتخت معنوی کشور)که دریک بافت مذهبی ومعنوی زندگی میکنند وگرایش به سرمایههای معنوی درزمان تعارضات وتنشهای خانوادگی زیادتری دارند، دوعامل معنوی امید وبخشش تغییراتی رامی توانددرنگرشها، افکارواحساسات زوجین ایجاد کند واین نگرش واحساسات مثبت برخواسته ازسرمایه معنوی موجب رضایتمندی زناشویی ودرنهایت کاهش طلاق شود. برهمین اساس هدف اصلی پژوهش این بودکه اثرامیدوبخشش را به عنوان عوامل میانجی بین ویژگیهای شخصیتی (پیشایندها) و رضایت زناشویی موردبررسی قراردهدومتغیرهای مورد نظر را به صورت تعاملی و در قالب یک مدل مفهومی مد نظر قراردهد تازمینه قالب کاربردی برای مشاوره زناشویی زوجهای متقاضی طلاق راایجادکند. بدین منظور فرضیههای اثرات مستقیم وغیرمستقیم این پژوهش به ترتیب زیرتنظیم شده اند: 1. وظیفهشناسی اثر مثبت و مستقیم بر رضایت زناشویی دارد. 2. تجربهگرایی اثر مثبت و مستقیم بر رضایت زناشویی دارد. 3. امید اثر مثبت و مستقیم بر رضایت زناشویی دارد. 4. بخشش اثر مثبت و مستقیم بر رضایت زناشویی دارد. 5. روان آزردگی اثر منفی و مستقیم بر بخشش دارد. 6. تجربهگرایی اثر مثبت و مستقیم بر بخشش دارد. 7. وظیفهشناسی اثر مثبت و مستقیم بر بخشش دارد. 8. روان آزردگی اثر منفی و مستقیم بر امید دارد. 9. تجربهگرایی اثر مثبت و مستقیم بر امید دارد. 10. وظیفهشناسی اثر مثبت و مستقیم بر امید دارد.11. امیداثر مثبت و مستقیم بر بخشش دارد. وفرضیههای اثرات غیرمستقیم عبارت بودهد از: 1. وظیفهشناسی از طریق امید بر رضایت زناشویی اثر دارد. 2. وظیفهشناسی از طریق بخشش بر رضایت زناشویی اثر دارد. 3. روان آزردگی از طریق امید بر رضایت زناشویی اثر دارد. 4. روان آزردگی از طریق بخشش بر رضایت زناشویی اثر دارد. 5. تجربهگرایی از طریق امید بر رضایت زناشویی اثر دارد.6. تجربهگرایی از طریق بخشش بر رضایت زناشویی اثر دارد. درنهایت، براساس مباحث وفرضیههای بحث شده، مدل پیشنهادی ومفهومی پژوهش مطابق شکل (1) ارائه شد.
شکل 1. مدل پیشنهادی پژوهش
روش روش پژوهش، جامعه آماری ونمونه: این پژوهش، از نوع طرحهای توصیفی -همبستگی وبه شیوه تحلیل مسیربامدلهای برگشتی است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زوجینی بودند که به دلیل وجود تعارض و درگیری شدید زناشویی (به منظور طلاق) به مراکز مشاوره وخدمات روان شناختی شهر مشهد در سال 1396 مراجعه کرده بودند. انتخاب نمونه به تعداد90 زوج زن و90زوج مرد(یعنی 180نفر) به شیوه تصادفی دردسترس ازبین زوجین مراجعه کننده به4 مرکزمشاوره باداشتن شرایط ورودبه پژوهش انتخاب شدند. معیارهای ورود عبارت بودند از :۱. زو جها یی که در زمان پژوهش متاهل بودند .2. زوجها یی که دچار اختلالات روانی – شخصیتی مزمن مانند اختلالات شخصیتی، افسرد گی دو قطبی، روان گسستگی، اختلالات سلو کی نبودند .3. زو جها یی که حداقل یک سال سابقه زندگی مشترک داشتند. 4. زو جها یی که طبق مصاحبه تشخیصی پرونده مشاوره ای، هر دو یایکی به دلیل نارضایتی اززندگی زناشویی درمعرض طلاق قرارداشتند واقدام قانونی برای طلاق انجام نداده بودند. معیارهای خروج نیز عبارت بودند از: 1. زو ج هایی که مایل به اصلاح روابط خود نبودند. 2. زو ج هایی که یکی از آنها دچار رفتار اعتیادی یا مرتکب خشونت خانگی شده بودند. 3. زوج هایی که سابقه چندین بار فرار از منزل، ترک شغل یا دچار اختلالات جسمی فلج کننده زندگی بوده وقادر به ادامه زندگی زناشویی نبودند. دراین پژوهش با توجه به تعداد مسیرها (10 مسیر)، تعداد واریانسهای متغیرهای برونزاد (3 متغیر)، و تعداد واریانسهای خطای درون مدل(3 خطا) تعداد 16 پارامتر محاسبه گردید. با در نظر گرفتن پیشنهاد (کلین[5]، 1998، به نقل از بشلیده، 1393)، به ازاء هر پارامتر محاسبه شده برای آزمودن مدل دست کم نیاز به 10 شرکت کننده وجود داردبا توجه به اینکه در این پژوهش پارامترهای مشاهدهشده 16 مورد است، حجم نمونه 180 نفر در نظر گرفته شد (به ازاء هر پارامتر حدود 12 آزمودنی در نظر گرفته شد). پس از اجرای پژوهش از بین پرسش نامههای توزیع شده حدود65 پرسشنامه به دلایل پاسخ تصادفی وعدم برگشت ازروندکار، خارج و با حذف پرسش نامههای ناقص، درنهایت 115 پرسشنامه موردتجزیه وتحلیل قرارگرفت. برای حفظ اصول اخلاقی ازآنان خواسته شد ازذکرنام پرهیز کنندوبااطمینان ازمحرمانه بودن پاسخ هاباصداقت به سوالات پاسخ دهند. ابزارهای سنجش: پرسشنامه شخصیتی نئو[6]: این پرسشنامه شامل 60 ماده است که براساس تحلیل عاملی نمرات فرم بلند که در سال 1986 اجرا شده بود، بدست آمده است. لانیون و گوداشتاین[7] (لانیون و گوداشتاین 1382 /1997ترجمه قربانی، شاهی برواتی وارجمند( مطرح کرده است که برای هر عامل12پرسش وجود دارد که این عوامل با توجه به دارا بودن بیشترین بار عاملی در ارتباط با صفت مورد نظر، انتخاب شده اند. شیوه نمره گذاری سؤالات به صورت لیکرت پنج گزینهای کاملاً مخالفم (0)، مخالفم (1)، نظری ندارم (2)، موافقم (3) و کاملاً موافقم (4) است. برخی پرسشها به صورت معکوس نمره گذاری میشود. در ایران نتایج پژوهش حق شناس(1385) بر روی یک نمونه 502 نفری در شیراز به این ترتیب بود : ضرایب آلفای کرونباخ برابر 83/0=C ، 71/0= A ، 57/0= O ، 71/0=E و 81/0=N و اعتبار آزمون در فاصله 6 ماه برابر 53/0=N ، 6/0=A ، 76/0=O و 74/0=E گزارش شد (فتحی آشتیانی، 1389). پرسشنامه رضایت زناشویی ( اینریچ[8]): فرم 47سؤالی این پرسشنامه توسط السون، فورینر و دراکمن( 1982) ساخته شده است که11خرده مقیاس داردونمره گذاری سوالات به صورت 0، 1، 2، 3، و4 است. حداکثر نمره آزمودنی در این پرسشنامه برابر با 460 است. نمره بالاتر نشان دهنده رضایتمندی بیشتر زناشویی است. السون و دیگران اعتبار این پرسشنامه را با روش ضریب آلفای کرونباخ، 92% گزارش کرده اند. ضریب همبستگی پرسشنامه اینریچ با مقیاسهای رضایت خانوادگی از 41% تا 60% و با مقیاسهای رضایت زندگی از 33% تا 41% است که نشانهروایی سازه[9] آن است. کل خرده مقیاسهای پرسشنامه اینریچ، زوجهای راضی و ناراضی را متمایز میکند و این نشان میدهد که این پرسشنامه از روایی ملاک[10] خوبی برخوردار است ( ثنایی وبراتی، 1379). مقیاس سنجش بخشودگی[11]:(FFS)این مقیاس توسط پولارد[12]و همکاران ساخته شد(غفوری و همکاران، 1392). سیف و بهاری آن رابرای خانوادههای ایرانی هنجاریابی ومیزان سازی نمودند و اعتبار آن را 84/0برآورد کردند. این مقیاس دارای 5خرده مقیاس (بعد)است: درک واقع بینانه، تصدیق خطا، جبران عمل ارتکابی، دلجویی کردن و احساس بهبودی و سبکبالی. این پرسشنامه دارای 40 پرسش و دو بخش است که بخش نخست (پرسشهای 1تا20)، بخشودگی را در خانوادههای اصلی و والدین او و بخش دوم (پرسشهای 20 تا 40) میزان بخشودگی را در خانوادههای هستهای (همسران) میسنجد. همچنین هر خرده مقیاس دارای8 پرسش چهارگزینهای است. که گزینه الف، 1 امتیاز و گزینه د، 4 امتیاز دارد. میانگین 6/121 است و انحراف معیار آن5/23 است. نمرات بالا در این مقیاس، نشان دهنده ی میزان بخشودگی بیشترو نمرات پایین، نشان دهنده ی میزان بخشودگی کمتر است(سیف و بهاری، 1379). مقیاس امید اشنایدر[13]:مقیاسی 12 سؤالی و3خرده مقیاس، با لیکرت 8 درجهای از کاملاً مخالف، نمره 1 تا کاملاً موافق، نمره 8 است. خرده مقیاس تفکر عامل شامل چهار سؤال 2، 9، 10 و 12، خرده مقیاس مسیرها شامل چهار سؤال1، 4، 7 ، 8 و4سوال3، 5، 6، 11به عنوان سوالهای انحرافی است (پدرتی، ادواردز، لوتز، 2008 ). نمره گذاری سؤالهای انحرافی که برای افزایش دقت آزمون است حذف میشود. بنابراین دامنه نمرات بین 8 تا 64 است. دراینجا 8 پائین ترین نمره و64 بالاترین نمره محسوب میشود( اسنایدر، 2000 به نقل از خلجی، 1386) اعتبار آن از طریق بازآزمایی بعد از 3 هفته85/0 و برای زیر مقیاس تفکر عامل 81/0 برای مسیرها 74/0 گزارش کرده اند. (لوپز و اسنایدر ، 2007 به نقل ازکوهساریان، 1387) همسانی درونی مقیاس را از طریق آلفای کرونباخ 74/ تا 80/ و ضریب اعتبار آن با روش بازآزمایی تا 80/0گزارش کرده اند( نصیری و جوکار، 1387). روش اجراوتحلیل: پس ازانجام مجوزهای لازم و هماهنگی بامراکزمشاوره موردمطالعه وداشتن معیارهای ورود، به صورت حضوری نسبت به توزیع پرسش نامههای تحقیق اقدام شد. به هنگام توزیع پرسشنامهها به پاسخدهندگان متعهد شد اطلاعات جمعآوری شده صرفا برای انجام این پژوهش استفاده میشود و کاملاً محرمانه خواهد بود. برای آزمون مدل مفهومی پژوهش از روش تحلیل مسیر با مدلهای برگشتی استفاده شد. دراین پژوهش جهت تعیین کفایت برازش الگوی پیشنهادی با دادهها، ترکیبی از شاخصهای برازندگی مورد استفاده قرار گرفتند در نهایت، برای آزمون ضرایب اثرات غیر مستقیم در مدل واثرمتغیرمیانجی، از آزمون بوت استراپ استفاده شد. معنیداری فرضیههای پژوهش در سطح 05/0 قرار داده شدودرنهایت دادههای به دست آمده بااستفاده ازنرم افزارآماری نسخه 22 Spssو 22Amos تحلیل شد. برای آزمون مدل مفهومی وفرضیههای پژوهش مفروضه هایی مطرح اندکه قبل از تحلیل دادههای مربوط، چهار مفروضه معادلات ساختاری شامل: دادههای گمشده[14]، بررسی دادههای پرت[15]، نرمالبودن[16]و هم خطی چندگانه[17] مورد بررسی قرار گرفتند که به ترتیب بیان میشوند. الف) دادههای گمشده: در این پژوهش، از روش جایگزین کردن میانگین به جای دادههای گمشده استفاده شد. ب) دادههای پرت: به منظور یافتن دادههای پرت میتوان، افرادی که نمرههای آنها در کرانههای توزیع دادهها قرار میگیرد را شناسایی کرد(بشلیده، 1391). زمانی که متغیر ویژگی شخصیتی(تجربه گرایی)، به عنوان پیامد در نظر گرفته شدنمرات 12 نفربه عنوان دادههای پرت شناسایی شدند که از تحلیل کنار گذاشته شدند. وقتی متغیر رضایت زناشویی به عنوان پیامد در نظر گرفته شد، نمرات 13نفر به عنوان دادههای پرت شناسایی شدند که از تحلیل کنار گذاشته شدند. ج) نرمال بودن: در این پژوهش جهت بررسی نرمال بودن متغیرها از کجی و کشیدگی متغیرها استفاده شد. با توجه به معیار نرمال بودن، متغیرهای پژوهش همگی دارای قدر مطلق ضریب کجی کوچکتر از 3 و قدر مطلق ضریب کشیدگی کوچکتر از 10 هستند و لذا تخطی از نرمال بودن دادهها قابل مشاهده نیست. د) هم خطی چندگانه: همان طور که نتایج نشان میدهند، ارزشهای تحمل به دست آمده برای متغیرها بالای 10/0 هستند و نشان دهنده عدم وجود هم خطی چندگانه بین متغیرها میباشند. همچنین، مقدار عامل تورم واریانس به دست آمده برای متغیرها کوچکتر از 10 هستند و این نشان میدهد که بین متغیرها هم خطی چندگانه وجود ندارد.
یافتهها یافتههای مربوط به آزمون الگوی پیشنهادی پژوهش: برای آزمون الگوی پیشنهادی ازتحلیل مسیربامدلهای برگشتی استفاده شد. الف) شناسایی مدل: در مدل پیشنهادی پژوهش، سه متغیر مستقل ویژگی شخصیتی روان رنجوری ، تجربه گرایی و وظیفهشناسی وجود دارد. رضایت زناشویی متغیر وابسته و متغیرهای بخشش وامید متغیرهای میانجی هستند. ب) برآورد مدل در دو گام صورت گرفت: 1) بررسی برازندگی مدل پیشنهادی پژوهش که شامل شاخصهای برازش است، و 2) برآورد پارامترهای (ضرایب مسیر استاندارد). در جدول(1) شاخصهای برازندگی مدل پیشنهادی واصلاحی پژوهش حاضر آورده شده است.
جدول 1. شاخصهای مدل پیشنهادی واصلاحی
همان طوری که نتایج مندرج در جدول(1) نشان میدهد، بسیاری از شاخصهای برازندگی مانند مجذور کای نسبی (215/1χ2/df =)، شاخص نیکویی برازش تطبیقی (926/0AGFI= )، و شاخص جذر برآورد واریانس خطای تقریب (043/0RMSEA= ) نشان میدهد که برازندگی مدل پیشنهادی خیلی خوب است. از آنجا که مسیرهای غیر معنیدار از الگوی پیشنهادی حذف شدند وبه منظور اصلاح برازش کامل، یک اصلاح روی مدل صورت گرفت. بین متغیرهایی که مقدار احتمال آنها بیشتر از 05/0 شده است رابطه معنیداری در سطح خطای 5 درصد وجود ندارد و بایستی از مدل نهایی حذف شوند. علاوهبراین، شاخصهای تعدیل در برونداد 22 AMOS- اصلاحاتی را در جهت ایجاد برازندگی بهتر دادهها پیشنهاد داده بود. بدین ترتیب بعد از اعمال تغییرات، مدل اصلاح شده ونهایی (مدل 2) مورد آزمون قرار گرفت. نتایج جدول (1)نشان میدهدهمه شاخصهای برازندگی مانند مجذور کای نسبی (982/0χ2/df =)، شاخص نیکویی برازش تطبیقی (940/0AGFI= )، شاخص بنتلر- بونت یا شاخص نرم شده برازندگی (997/0NFI= )، شاخص جذر برآورد واریانس خطای تقریب (001/0RMSEA= )، شاخص نیکویی برازش (997/0GFI= )، شاخص تاکر-لویز (001/1TLI=)، شاخص برازندگی فزاینده (002/1 IFI=) و شاخص برازش مقایسهای (001/1CFI= )درحد مطلوبی قراردارندکه مدل اصلاحی به طور معنیداری برازنده دادهها است وازبرازندگی کاملا قابل قبولی برخورداراست. بنابراین مدل مفهومی پژوهش تاییدشدوبراین اساس میتوان اثرات مستقیم وغیرمستقیم متغییرهارابررسی کرد. برآورد پارامترهای مدل پیشنهادی پژوهش: جدول(2) پارامترهای مربوط به اثرات مستقیم متغیرهای پژوهش را نشان میدهد.
جدول2. پارامترهای اثرات مستقیم بین متغیرهای پژوهش در مدل نهایی
شکل2. برونداد مدل پژوهش
همان طورکه نتایج مندرج در جدول و شکل(2) نشان میدهد، اثرات مستقیم، سطح معنیداری و نتیجه آزمون فرضیههای پژوهش به ترتیب بیان شدهاند که 9 فرضیه تایید شد. نتایج نشان دادند که مسیرهای مستقیم ویژگیهای شخصیتی(وظیفه شناسی، تجربهپذیری) و امید به رضایت زناشویی اثر مثبت و معنی داروهمچنین روان آزردگی به امید اثر منفی و مستقیم داشتند. همچنین فرضیه دوم (بخشش به رضایت زناشویی)، فرضیه هفتم (تجربه پذیری به امید) وفرضیه نهم ( روان آزردگی به بخشش) تاییدنشدند.
جدول 3. نتایج بوت استراپ برای مسیرهای واسطهای ونتایج فرضیههای اثرات غیرمستقیم
به منظوربررسی نقش میانجی امیدوبخشش دررابطه ویژگیهای شخصیتی ورضایت زناشویی، اثرات غیرمستقیم وسطح معنیداری این تأثیربراساس روش بوت استراپ محاسبه شد. جدول(3) نتیجه آزمون فرضیههای مربوط به اثرات غیرمستقیم پژوهش رانشان میدهد. نتایج نشان دادندکه امیدازمیان سه متغیرشخصیتی، بین روان آزردگی ووظیفهشناسی وبخشش بین وظیفهشناسی و رضایت زناشویی به عنوان عوامل میانجی اثرگذاربودند.
بحث: هدف این پژوهش نقش واسطهای امیدو بخشش در تأثیر ویژگیهای شخصیتی بر رضایتمندی زناشویی زوجین در معرض طلاق بود. رضایت زناشویی نقش مهمی در کارکرد بهنجار خانواده ودرنهایت باعث کاهش ناسازگاریها وطلاق درجامعه میگردد. رضایت زناشویی بیش از همه، از ویژگیهای شخصـیتی نتایج پژوهش نشان داد، بخشش اثر مثبت و مستقیم بر رضایت زناشویی ندارد. بخشش بین ویژگی شخصیتی تجربه پذیری ورضایت زناشویی اثر میانجی معنی دارندارد. همچنین بین ویژگی شخصیتی روان آزردگی وبخشش اثرمنفی ومعنی داروجود ندارد. این یافته با نتایج پژوهش غفوری وهمکاران(1392)، فینچام و همکاران (۲۰۰۴)همسو نیست و با پژوهشهای قبلی حیدری (۱۳۸۴)، بورچاردو دیگران (۲۰۰۳)همخوان است که مطرح کردند بین بخشش ورضایت زناشویی رابطه معنی داروجودندارد. درتبیین اثرمستقیم وغیرمستقیم این یافتهها ازجنبه نظری میتوان به ماهیت اضدادی بخشش اشاره کرد. با این که درمورد مفهوم بخشش اتفاق نظر وجود ندارد، برخی آن را عملی التیام بخش میدانندکه میتواند به بهبود روابط، ابراز مناسب خشم، و التیام زخمهای عاطفی کمک کند. عدهای نیزآن را دارای ماهیتی اضدادی میدانند یعنی هم موجب تقویت رفتار فرد خاطی و هم موجب رشد شخصی میشود. این خاصیت اضدادی بخشش(یعنی باوربه اینکه بخشش موجب تقویت رفتارفردخاطی میشود) برای زوجین درمعرض طلاق وافرادروان رنجور باوجودتعارضها وباورهای غیرمنطقی شدیدتراززوجین عادی میتواند اثربخشش رابررضایتمندی زناشویی کاهش دهد. درتبیین دیگر این یافتهها میتوان گفت، با وجودرابطه معنی دارومستقیم بخشش ورضایت زناشویی، اثر واسطهای امید بر رضایت زناشویی قدرتمندتر از اثرمیانجی گری بخشش بر این متغیر است که این موضوع باعث میشودمتغیر میانجی امید اثرمیانجی گری بخشش را در مدل کم رنگ کندوهمچنین اثر ویژگی شخصیتی(وظیفه شناسی)ازطریق بخشش بر رضایت زناشویی قدرتمندتر از اثر ویژگی شخصیتی(تجربه پذیری) بر این متغیر است که این موضوع باعث میشود ویژگی شخصیتی(وظیفه شناسی) اثر ویژگی شخصیتی(تجربه پذیری) را در مدل کم رنگ کند. نتایج آماری نشان داد وظیفهشناسی اثر مثبت و معنی بررضایت زناشویی، بخشش وامید زوجین درمعرض طلاق دارد. وهمچنین امیدوبخشش بین وظیفهشناسی ورضایت زناشویی اثر واسطهای دارند. این بدین معنی است که وظیفهشناسی بالاتر موجب امیدوبخشش بیشتروهمچنین رضایت زناشویی بیشتر میشودو وعلاوه براثرمستقیم، ازطریق عامل واسطهای امیدوبخشش هم این اثربررضایت زناشویی قابل افزایش است. این یافته با نتایج پژوهشهای شاهمرادی، 1395 ؛ عباســی وهمکاران، 1389)همسو است. درتبیین آن میتوان به این موارد اشاره کردکه زوجین وظیفه شناس افرادی هدفمند، بـا اراده و مصمم هستندکه برای حفظ و ثبات روابط زناشویی خود تلاش هدفمند بیشتری انجام میدهند و تعهد شخصی که یکی از ویژگیهای این افراد است، آنها را به این سمت سوق میدهد که در جهت بهبود روابط خودتلاش کنند (جارویس ، 2006). همچنین قادر هستند تکانههای خـود را بـه شـکلی مناسـب کنترل کننـد و رفتـارهای نابهنجـار ماننـد مصـرف مواد مخـدر، پرخاشگری فیزیکی و خیانت به همسـر در آنهـا کمتـر مشـاهده میشود (کردک، 1993). تلاش هدفمند، تعهدواراده ازمولفههای مشترک وظیفهشناسی وامید میباشندکه به عنوان عامل واسطهای میتوانندرضایتمندی زناشویی زوجین درمعرض طلاق را افزایش دهند. همچنین کنترل تکانهها وتعهد که ازمولفههای وظیفهشناسی است که میتواندرضایتمندی زوجین راافزایش دهد.درتبیین اثرمستقیم وظیفهشناسی بربخشش واثرمیانجی بخشش بین وظیفهشناسی ورضایتمندی میتوان به این موارداشاره داشت که وظیفهشناسی به دلیل تعهدوکنترل تکانه هایی مثل خشم ، توانایی بخشش درقبال خطاهای زندگی رابه زوجین میدهدواین مساله رضایتمندی زناشویی راافزایش میدهد. همچنین بخشش زمینه تعهدزناشویی رادربحرانهای زندگی افزایش میدهد. نتایج آماری نشان داد تجربه گرایی بررضایت زناشویی وبخشش زوجین درمعرض طلاق اثر مثبت و معنی دار دارد. این یافته هابا نتایج پژوهش شاکریان و همکاران (1390)، جلیلی و همکاران (1388)و شاهمرادی(1396) که نشان دادند تجربه پذیری بارضایتمندی ارتباط معنی دار دارد همسو است وبا نتایج پژوهش(کافمن، 2011 ؛ عباسـی و همکاران، 1388) همسونیست. در تبیین اثرمستقیم این یافته هامیتوان گفت: ویژگی شخصیتی تجربهگرایی عامل مهمی در روابط زناشویی است. زوجین با ویژگی شخصیتی تجربهگرایی کم ، باعث میشود، انعطاف پذیری، تفکر واگرا برای حل مسائل و مشکلات زناشویی نداشته باشند و به مسائل مختلف و متفاوت، دیدگاه یکسانی داشته باشند. این افراد عقاید و احساسات همسر خود را نادیده میگیرندو به دلیل عدم استقلال و ناتوانی در برخورد با مشکلات زندگی، همسر خود را درمعرض اتهام قرار میدهند(جلیلی و همکاران، 1388). زوجین مرد وزنی که تجربه پذیری پایینی دارند، پاسخهای عاطفی آنان بسیار محدود است واین عوامل زوجین رابیشتردچارتعارض ونارضایتی میکندوزمینه ساز جدایی عاطفی وطلاق میشود. زوجین تجربه پذیریامنعطف هم درباره دنیای بیرونی و هم درباره دنیای درونی کنجکاو هستند و زندگانی آنها از لحاظ تجربه غنی است. آنها درزندگی زناشویی مایل به پذیرش عقاید جدید بوده و بیشتر و عمیق تر از افراد غیر منعطف هیجانهای مثبت و منفی را تجربه میکنند(گروسی فرشی، 1376)واین مساله درتعارضات به بخشش و رضایت زوجین منجرمی شود. براساس یافته ها، تجربه گرایی برامیدزوجین درمعرض طلاق اثر مثبت و معنی دار ندارد. همچنین امیدوبخشش دررابطه بین تجربه گرایی ورضایت زناشویی اثرمیانجی ندارند. درتبیین اثرغیرمستقیم این یافته هامی توان این احتمال رامطرح کردکه اثروظیفهشناسی ازطریق امیدوبخشش بر رضایت زناشویی قدرتمندتر از اثرتجربه پذیری بر این متغیر است که این موضوع باعث میشود ویژگی شخصیتی(وظیفه شناسی) اثر ویژگی شخصیتی(تجربه پذیری) را در مدل کم رنگ کند. همچنین. ازجنبه نظری میتوان به ماهیت متناقض تجربه پذیری اشاره کرد. نتــایج گــزارش شــده در مــورد رابطــه ویژگــی شخصــیتی تجربه پذیری نسـبت بـه تجـارب نـو و رضـایت زناشـویی بسـیار متفاوت و متناقض بوده اند. برخی از پژوهش ها، رابطه معنادار بین تجربــه پــذیری و رضــایت زناشــویی نیافتــه انــد.ویژگیهای افرادتجربه پذیرمثل: کنجکاوی، تمایل به تنوع طلبی وتجربه بیشترهیجانهای منفی زمینه نامیدی و نارضایتی راافزایش میدهد به طوری که عاملهای امیدوبخشش هم نمی تواند به عنوان میانجی اثرگذارباشد. باتوجه به یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که مدل نهایی از برازندگی مطلوبی برخوردار است. پیام کاربردی پژوهش درتبیین یافتههای حاصل ازمدل واسطهای امیدوبخشش این است ازآنجا که دراین پژوهش ازمیان سه متغیرشخصیتی، دومتغیرروان آزردگی ووظیفهشناسی ازطریق امیدویک متغیروظیفهشناسی ازطریق بخشش بررضایت زناشویی اثرمی گذارند. اگراین متغیرها تنهاواجداثرمستقیم بررضایت زناشویی بودند، تنهاچاره برای افزایش رضایت زناشویی، تلاش جهت کاهش روان آزردگی و افزایش وظیفهشناسی بود. تحت چنین شرایطی، مداخلههای آزمایشی بایداین دومتغیررادرمعرض تغییرقراردهند. اماباتوجه به این که روان آزردگی ووظیفهشناسی ازطریق امیدوبخشش بارضایتمندی زناشویی برزوجین درمعرض طلاق مرتبط هستند، ایجادتغییردراین صفات ویاامیدوبخشش ویاانجام مداخله درهرسه متغیرمی تواندموجب افزایش رضایتمندی زناشویی شود. بنابراین ، یافتههای حاصل ازمدل، اطلاعات بیشتری دراختیارپژوهشگرجهت دستکاری متغییروابسته قرارمی دهد ومحققین رادرطراحی یک پژوهش آزمایشی جهت افزایش رضایت زناشویی زوجین درمعرض طلاق کمک مینماید. همچنین باتوجه به بافت مذهبی ومعنوی جامعه ایرانی بخصوص شهرمشهد، فعال نمودن سرمایههای معنوی امیدوبخشش درکاهش تعارضات وافزایش رضایتمندی زناشویی تأثیرات بسزایی دارد. در این پژوهش محدودیتها، شامل نوع نمونهگیری دردسترس و داوطلبانه و تعمیم پذیری نتایج است که درموردزوجین درمعرض طلاق اجراگردیدوبااحتیاط درسایرگروهها قابلیت تعمیم دارد. همچنین در ایـن پژوهش باتوجه به ماهیت همبستگی واجرای مقطعی آن، نمی توان به این پرسش پاسخ داد کـه آیـا ویژگـیهای شخصیتی، علت برون دادهای رابطه، از جملـه رضـایت زناشـویی هستند، براساس نتایج این تحقیق پیشنهاد میشود درطراحی یک پژوهش آزمایشی جهت کاهش نارضایتی زناشویی استفاده گردد. وپیشنهاد میشود در پژوهشهای بعدی از ادبیات غنی در دین اسلام به منظور یافتن دیگر منابع معنوی (برای مثال صبر، توکل، قدردانی) و بررسی اثربخشی آنها استفاده شود. همچنین در پژوهشهای آتی از طرحهای طولی به منظور بررسی اثر ویژگیهای شخصیتی، امید وبخشش بر پیامدهای رضایت زناشویی استفاده شود و براساس یافتههای این پژوهش ویافتههای متناقض سایرپژوهش هادرمورداثربخشش وتجربه پذیری درپژوهشهای بعدی بیشترموردمطالعه قرارگیرند. ازآنجاکه اثروظیفهشناسی به صورت مستقیم وغیرمستقیم ازطریق عوامل میانجی امیدوبخشش بیشترازسایرویژگیهای شخصیتی است پیشنهادمی گردد این عامل برای زوجین درمعرض طلاق بیشترموردمطالعه قرارگیرد. [1]. Vinch & Spine . [2] . marital satisfaction [3] . Hart, S. D., Dutton, D. G., & New Love, T. [4] . Mc Coullough, Paramount and Thorsen [5] . Kline [6] . neo-ffi [7] . Lanyon & Goodstein [8] . Enrich Marital Satisfaction Scale [9] . Constrct validity [10] . criterion validity [11] . Family Forgiveness Scale [12] . Pollard [13] . Schneider's hope scale [14]. missing [15]. outliers [16] . normality [17] . multi-co linearity | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بشلیده، ک. (1391). روشهای پژوهش و تحلیل آماری مثالهای پژوهشی با SPSS و AMOS. اهواز: انتشارات دانشگاه شهید چمران اهواز. بهاری، ف. (1388). تاثیر مداخلهها ی امید محور، بخشش محور، و ترکیبی از این دو بر تعارض زناشویی، تحریفهای شناختی بین فردی زوجهای متقاضی طلاق شهر اصفهان. پایان نامه دکتری.گروه مشاوره، دانشگاه اصفهان. ثنایی، ب.، و براتی، ط. (1379). مقیاسهای سنجش خانواده و ازدواج، تهران: انتشارات بعثت. جلیلی، ف.، بخشایش، ع؛ وفارسی نژاد، م. (1388). بررسی رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و رفتارهمسر آزاری. مجموعه چکیده مقالات پنجمین همایش مشاوره اسلامی، 157-156. حمید، ن، رحیم.، وحیات بخش ملایری، ل. (1391). اثربخشی روان درمانی شناخت- رفتاری مذهب محورتوام بابازآموزی بخشودگی برکاهش تعارضات زناشویی وافزایش رضایت اززندگی درزوجین. مجله روانشناسی ودین، 5 (2)، 34- 5. حیدری، ا. (۱۳۸۴). بررسی رابطه بین میزان بخشش و رضامندی زناشویی زوجهای ساکن تهران. پایان نامه کارشناسی روانشناسی. دانشکده روانشناسی، دانشگاه آزاد واحد خمین. خدایاری فرد، م.، وعابدینی، ی. (1394). نظریهها واصول خانواده درمانی وکاربردآن دردرمان اختلالات کودکان ونوجوانان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران. خلجی، ط.( 1386 ). بررسی رابطه بین امید، منبع مهار تحصیلی و موفقیت تحصیلی دوره پیش دانشگاهی شهر تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی. دانشکده روانشناسی، دانشگاه الزهرا. سیف، س .، و بهاری، ف. ( ۱۳۷۹ ). هنجاریابی و استاندارد سازی مقیاس سنجش بخشودگی برای خانواد ههای ایرانی. طرح مصوب پژوهشی معاونت پژوهشی دانشگاه الزهرا. سپهوند، ت.، رسولزاده طباطبایی، ک.، بشارت، م. ع.، و الهیاری، ع. (1393 ). مقایسه مدل زوج درمانگری تلفیقی مبتنی بر خودتنظیم گری دلبستگی با مدل غنی سازی زناشویی انریچ در افزایش رضایت زناشویی و بهزیستی روانشناختی زوجین. مجله روانشناسی معاصر، 9، 70-55. شاهمرادی، س. (1395). پیش بینی طلاق بر اساس صفات شخصیتی، اختلالات روانی و ویژگیهای جمعیت شناختی. فصل نامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده، 35 ، 80-61. شاکریان، ع.، فاطمی، ع.، وفرهادیان، م. (1390). بررسی رابطه بین ویژگیهای شخصیتی با رضایتمندی زناشویی. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان، 1، 92-91. صادقی، م.(1394). رابطه تشابه ویژگیهای شخصیتی زوجین و رضایت زناشویی. مجله روانشناسی معاصر، 10(2)، 82-67. صالحی، م.(1395). تأثیر امیددرمانگری اسلامی بر بهزیستی فاعلی افراد مبتلا به مالتیپل اسکلروسیسو مقایسه آن باامیددرمانگری مبتنی بر نظریه اسنایدر. مجله روانشناسی ودین، 9(3)، 29-50. عیسی زادگان ، ع.، سلمان پور، ح.، .احمدی ، ع.، وقاسم زاده، ا. (1395). نقش تمایل به بخشش، قدردانی، امید و بهزیستی ذهنی در رضایت از زندگی. فصل نامه پژوهشهای نوین روان شناختی. 42، 95-111. عباسی، ر.، رسولزاده طباطبایی، ک.، کبیر، ا.، ابراهیم پور، ر.، و عباسی، ز. (1389) . پیش بینی رضامندی زناشویی برمبنای ویژگیهای شخصیتی: مقایسه مدل شبکه عصبی مصنوعی و روش رگرسیون. مجله علوم رفتاری، 4 ، 175-171. غفوری، س.، مشهدی، ع.، وحسن آبادی، ح.(1392). اثربخشی رواندرمانی معنوی مبتنی بر بخشودگی در افزایش ضایتمندی زناشویی و کاهش تعارضات زوجین شهر مشهد. مجله اصول بهداشت روانی، 15، 57-45. فتحی آشتیانی، ع.، و داستانی، م.(1389). آزمونهای روان شناختی، ارزیابی شخصیت و سلامت روان. تهران: نشر بعثت. کوهساریان، پ. ( 1387 ). بررسی تأثیر امید درمانی بر کاهش افسردگی زنان دیابتیک در مرکزپژوهشات دیابت سمنان. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی. دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی. گل پرور، م.(1397). تحلیلی برنقش شخصیت پیش رودرابطه سرمایه معنوی وبهزیستی معنوی تعالی گرا. پژوهش نامه روانشناسی مثبت، 4(1)، 34- 19. گروسی فرشی، م. (1376). رویکردی نوین در ارزیابی شخصیت. تبریز. نشر جامعه پژوه. لانیون، ر. و گوداشتاین، ل. (1382). ارزیابی شخصیت. ترجمه س. نقش بندی.، ع، قربانی.، ح، شاهی برواتی.، و ا، ارجمند. تهران: نشر روان(1997). منصوری .خ. ( ۱۳۸۷ ). آثار و کارکرد امید در زندگی انسان . پایگاه مرکز فرهنگ و معارف قرآ نی . ماهرمفرد، ر.( 1396 ). آزمودن رابطه ی سبکهای دلبستگی با رضایت زناشویی با میانجیگریهمدلی و بخشش. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز. نصیری، ح.، و جوکار، ب. ( 1387). معناداری زندگی، امید، رضایت از زندگی و سلامت روان در زنان. پژوهش زنان. 176-157. Bouchard, G., Lussier, Y., & Sabourin, S. (1999). Personality and marital adjustment: Utility of the five-factor model of personality. Journal of Marriage and Family, 61, 651-660. Burchard. G.A., Yarhouse M.A. & Kilian. M. K., Worthington E.L. Jr., Berry J.W., and Conter D.E.,(2003) .A Study of Two Marital Enrichment Programs. Journal of Psychology and Theology. 2003.31 (3),240252. Caboral, M. F., Evangelista, L. S., & Whetsell, M. V. (2012). Hope in elderly adults with chronic heart failure: Concept analysis. Investigation Y Education Enfermeria, 30 (3), 406-411. Diblasio, F.A., & Proctor, B.B.(1993). Therapists and the Clinical Use of Forgiveness. American Journal of Family Therapy, 21, 175-187 Fincham, F.D., Beach, S. R. H., & Davila, J. (2007). Forgiveness and conflict resolution in marriage. Journal of Family Psychology, 21(3): 54-25. Groopman.J.(2005). The Anatomy of Hope:How People Prevail in the Face ofIllness. New York Times. Best Seller. Humbad, M. N., Donnellan, B., Iacono, W. G., McGue, M., & Burt S. A. (2010). Is spousal similarity for personality a matter of convergence or selection? Journal of Personality and Individual Differences, 49(7), 827 – 830. Jarvis, M. O. (2006). The long term role of Newlywed conscientiousness and religiousness in marriage. Unpublished Doctoral Dissertation. University of Texas at Austin. Jiang, H., Wang, L., Zhang, Q., Liu, D.X., Ding, J., Lei, Z., Lu, Q., & Pan, F. (2015). Family functioning, marital satisfaction and social support in hem dialysis patients and their spouses. Stress Health, 31(2), 166-74. Kaufman, A. (2011). Personality, partner similarity and couple satisfaction: Do opposites attract or birds of a feather flock together. Retrieved by https://www.prepare-enrich.com, 26 Oct 2014. Kurdek, L. A. (1993). Predicting marital dissolution: A5year prospective longitudinal study of Newlywed couples. Journal of Personality and Social Psychology, 64, 221-242. Lopez, S. J., Floyd, R. K., Ulven, J. C., & Snyder, C. R. (2000). Hope therapy: Helping clients build a house of hope. In C. R. Snyder (Ed.), Handbook of hope: Theory,measures and applications. (pp. 123-150). San Diego, CA: Aca demic Press. Mac skill, A. (2012). "Differentiating Dispositional Self- Forgiveness from Other-Forgiveness: Associations with Mental Health and Life Satisfaction", in: Journal of Social and Clinical Psychology, 31 (1), 28-50. Olson, D. H., Fournier, D. G., & Druckman, J. M.(1982). ENRICH: Enriching & nurturing therelationship issues, communication & happiness. Journal of Marital and Family Therapy, 15, 65-79. Pedrottit J. T., Edwards, L .M., & Lopez, SH. J. (2008). Promoting hope: suggestions for school counselors. Professional school counseling, 12(2), 100-108. Solomon, B. C. & Jackson, J. J. (2014). Why do personality traits predict divorce? Multiple pathways through satisfaction. Journal of Personality and Social Psychology, 106(6), 978-996. Sillick, W. J, & Cathcart, S, 2014, the relationship between religious orientation and happiness: The mediating role of purpose in life. Mental Health, Religion & Culture, 17(5), 494–507. Teresa. M. (2003). Forgiveness and Satisfaction with Life. Journal ofHappiness Studies, 4, 323-335. Weis, R, & Speridakos, E, 2011, A meta-analysis of hope enhancement strategies in clinical. Wnuk, M, & Marcinkowski, J. T, 2014, Do existential variables mediate between religious spiritual facets of functionality and psychological well-being, Journal of Religion & Health, 53(1), 56-67. Wnuk, M, & Marcinkowski, J. T, 2014, Do existential variables mediate between religious spiritual facets of functionality and psychological well-being. Journal of Religion &Health, , 53(1), p. 56-67.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 4,893 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,258 |