تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,650 |
تعداد مقالات | 13,402 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,205,001 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,074,794 |
تحلیل فضایی مؤلفههای تابآوری کالبدی بافتهای فرسودة شهری در برابر زلزله (مطالعة موردی: منطقة 10 شهرداری تهران) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
برنامه ریزی فضایی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 8، شماره 1، فروردین 1397، صفحه 111-130 اصل مقاله (859.06 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/sppl.2018.109941.1178 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
احمد پوراحمد* 1؛ کرامت الله زیاری1؛ علیرضا صادقی2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استاد جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه تهران، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه تهران، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
یکی از مهمترین الزامات، پرداختن به مسائل کالبدی بافتهای مسکونی در شهرها، تبیین مفهوم تابآوری و پیرو آن مقاومسازی این بافتها در مواجهه با حوادث و مخاطرات احتمالی است. قلمرو پژوهش حاضر منطقة 10 شهرداری تهران است که 3 ناحیه و 10 محله دارد. این پژوهش بهلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روششناسی توصیفی ـ تحلیلی مبتنی بر رویکرد مطالعات کالبدی - سازهای است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، شاخصهای برگزیدة اسکلت ساختمان، جنس مصالح، قدمت ساختمان و کیفیت ابنیه استخراج شد. برای کشف روند الگوها از ابزار Regression، برای وزندهی به لایهها در دادههای فضایی از روش خودهمبستگی فضایی و ابزار Weights Manager موجود در نرمافزار Geoda و برای تعیین نوع توزیع تابآوری کالبدی از ابزار Moran’s I استفاده شد؛ همچنین برای بررسی توزیع فضایی اولویتبندی تابآوری بافت مسکونی، روش خودهمبستگی فضایی موران (Anselin Local Morans) در نرمافزار ArcGIS به کار رفت. نتایج مکانی در این پژوهش نشان میدهد تابآوری محدودههای بافت مرکزی، غربی و جنوب شرقی نسبت به شمال منطقة 10 در وضعیت تابآوری کم تا بسیار کم قرار دارد. اولویت برنامهریزی برای تابآورکردن بافت کالبدی منطقة 10 شهرداری تهران به ترتیب محدودة غربی، مرکزی و جنوب شرقی است. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تحلیل فضایی؛ تابآوری کالبدی؛ خودهمبستگی؛ منطقة 10 شهرداری تهران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه امروزه عمدتاً شهرها و جوامع سکونتگاهی در مکانهایی ایجاد یا بنا شدهاند که به لحاظ مخاطرات طبیعی در معرض وقوع انواع سوانح طبیعی یا به دلیل پیشرفتهای فناوری در معرض انواع سوانح انسانساخت هستند؛ نگاهی که تاکنون در مدیریت سوانح و مدیریت شهری وجود داشته است (فرزاد بهتاش و همکاران، 1392: 33). یکی از معضلاتی که همواره و طی قرون متمادی زندگی جوامع انسانی را تهدید کرده است، وقوع بلایا و سوانحی است که در صورت ناآگاهی و نداشتن آمادگی، صدمات جبرانناپذیری را به ابعاد مختلف زندگی انسانها اعم از حوزههای سکونتی، اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی، روانشناختی و ... وارد میکند (علیزاده، 1395: 29). شهر مانند دیگر پدیدههای انسانساخت، همواره در طول تاریخ و زمان حیات خود تحولاتی داشته است. رهایی از این تحولات امکانپذیر نیست؛ زیرا به معنای سکون و توقف است که به مرگ حیات شهری میانجامد (پرویزیان، 1395: 75)؛ به بیان دیگر ابعاد سکونتگاههای شهری روزبهروز پیچیدهتر و به دنبال آن، ناپایداری در زیستبومهای شهری نمایان شده است. از نمودهای این ناپایداری، دوگانگی شهری و پیدایش مفاهیمی چون شهر آفتابگیر و شهر برفگیر، شهر روشناییها و شهر تاریکیها و شهر شمالی و شهر جنوبی است (Khoo, 2012: 61). فرایند پویا و مداومی که طی آن محدودة فیزیکی شهر و فضاهای کالبدی آن در جهات عمودی و افقی از حیث کمّی افزایش و از حیث کیفی تغییر مییابد، اگر سریع و بیبرنامه باشد، به ترکیب فیزیکی مناسبی از شهر نمیانجامد؛ درنتیجه سیما و پیکرة شهر را دگرگون میکند، باعث ناکارآمدی و فرسایش فضاها و فعالیتهای شهری میشود و تفاوت را القا میکند (نادری و همکاران، 1393: 154). گواه آشکار این دگرگونی شهری، پدیداری و گسترش ساماننیافته و درهمپیچیدة بافتهای شهر و درنهایت شکلیابی بافتهای مسئلهدار و ناکارآمد شهری در داخل شهر امروزی است که ثبات و پایداری این بافتها با مسائل و مشکلات بسیاری مواجه خواهد شد (2012: 384 ,Boon et al؛ زیاری و همکاران، 1391: 2) امروزه در پی تغییرات سریع شهرها، بخشی از بافتهای شهری به علت ناکارآمدی نتوانستهاند رابطهای مناسب با محیط خود برقرار کنند و خدماتدهی خوبی به بهرهبرداران داشته باشند (محمدی و همکاران، 1393: 106). در این بین عواملی نظیر وجود مخاطرات، تطابقنداشتن بافتها با نیازهای امروزی و همچنین فرسودگی، این بافتهای شهری و بهویژه بافتهای مسکونی را با تهدید مواجه کرده است (علیزاده، 1395: 45)؛ از این رو یکی از مهمترین الزامات، پرداختن به مسائل کالبدی بافتهای مسکونی در شهرها، تبیین مفهوم تابآوری و پیرو آن مقاومسازی این بافتها در مواجهه با حوادث و مخاطرات احتمالی است. امروزه در سطح جهان، تغییرات چشمگیری در نگرش به بافتهای مسکونی دیده میشود؛ به طوری که دیدگاه غالب از تمرکز صرف بر کاهش آسیبپذیری به افزایش تابآوری در مقابل هرگونه مخاطره تغییر یافته است؛ این قلمرو با رویکرد چندرشتهای و برنامهریزی، تابآوری را برای افزایش ظرفیت سیستمهای اکولوژیکی بهمنظور جذب اختلالات و نیز برای حفظ بازخوردها، فرایندها و ساختارهای لازم و ذاتی سیستم به کار میبرد (Adger et al, 2005: 1037)؛ در تعریفی دیگر تابآوری عبارت است از توانایی بازیابی پس از شرایط یا رویدادهای غیرمنتظره و شدت اختلالی که سیستم میتواند آن را جذب کند (Kärrholm et al, 2014: 124). تبیین تابآوری در برابر تهدیدات، درواقع شناخت نحوة تأثیرگذاری ظرفیتهای اجتماعی، اقتصادی، نهادی، سیاسی، اجرایی و جوامع شهری بر افزایش تابآوری و شناسایی ابعاد مختلف تابآوری در شهرهاست. در این میان نوع نگرش به مقولة تابآوری و نحوة تحلیل آن، از یک سو در چگونگی شناخت تابآوری وضع موجود و علل آن نقش کلیدی دارد و از سوی دیگر سیاستها، خطر و نحوة رویارویی با آن را تحت تأثیر اقدامات کاهش خطر اساسی قرار میدهد (فرزاد بهتاش و همکاران، 1392: 34). بیتوجهی به بافتهای مسکونی موجب زوال شهر و توسعة ناهمگون آن و ایجاد شهرهایی نوپا در حاشیة شهر قدیمی میشود که همواره بار اقتصادی سنگینی را بر دوش مدیریت شهری خواهد گذاشت و همچنین آسیب جدی به محیط زیست وارد خواهد کرد (نظرپور و منظوری، 1393: 2)؛ به بیان دیگر از مشکلات اساسی شهرها در ایران که همواره برنامهریزان و مسئولان شهری را به چارهاندیشی واداشته است، افت فیزیکی و بافتهای مسئلهدار شهری یا بافتهای بیکیفیت در فضای شهری و عوارض سوء و حادی است که در پی رعایتنکردن اصول تابآوری در این زمینه بروز مییابد.
پیشینة پژوهش در زمینة ارزیابی تابآوری شهری در برابر زلزله، پژوهشهای مختلفی صورت گرفته است که به بعضی از مهمترین آنها اشاره میشود: آیسان و دیویس[1] (1992) با بررسی کاهش مخاطرات طبیعی در دهة 1990 به این نتیجه رسیدند که استفاده از تجارب بهدستآمده از مطالعات بلایا بهمنظور کاهش خطر و افزایش تابآوری کاملاً امکانپذیر است. آنتونی[2] و همکاران (2007) با بررسی ارزیابی کمّی احتمال خطر حوادث بزرگ ایجادشده با زمینلرزه دریافتند میزان تابآوری تأسیسات صنعتی موجود با کیفیت ساخت فعلی در ارتباط با میزان آسیبپذیری پیشبینی شده است. آلن و بریانت[3] (2010) تابآوری شهرها و نقش فضاهای باز را در تابآوری در برابر زمینلرزه مطرح و بر نقش برنامهریزی شهری و برنامة بازتوانی در بازسازی تابآور تأکید کردهاند. آماراتونگا و هیق[4] (2011) با جمعآوری مقالات و نظرات افراد مختلف در یک مجموعه، بازسازی محیطهای ساختهشده را پس از سوانح بهمنظور افزایش تابآوری بررسی کردند و دریافتند تابآوری را باید در زمرة ملزومات بازسازی قلمداد کرد. حبیبی و همکاران (1392) در مقالهای با عنوان «تهیة یک مدل پیشبینی ناپایداری بافتهای کهن شهری در برابر زلزله با منطق سلسلهمراتبی وارون و سامانة اطلاعات جغرافیایی»، شاخصهای کالبدی - فضایی مؤثر بر تابآوری شهرها را در قالب مدلهای برنامهریزی بررسی کردند. از این مدل ارائهشده میتوان میزان تابآوری شهر را در برابر زلزله و دیگر بحرانهای طبیعی محاسبه کرد. نیکمردنمین و همکاران (1393) در مقالهای با عنوان «کاهش خطرات زلزله با تأکید بر عوامل اجتماعی رویکرد تابآوری (نمونة موردی منطقة 22 تهران)»، شاخصهای بعد اجتماعی را در زمان وقوع زلزله با روش توصیفی و تحلیلی بررسی کردند. نتایج حاکی است شاخصهای سن، دلبستگی به مکان، مشارکت و... در درک دانش خطر در بین افراد مختلف متفاوت است. شکری فیروزجاه (1396) مقالهای با عنوان «تحلیل فضایی میزان تابآوری مناطق شهر بابل در برابر مخاطرات محیطی» نوشته است. نتایج نشان میدهد در بین ابعاد مختلف تابآوری شهری در مناطق 12گانه شهر بابل، بعد کالبدی با میانگین 54/3 و سپس بعد اجتماعی با میانگین 14/3 وضعیت مناسبتری دارند؛ ولی به طور کلی حدود 50 درصد مناطق بررسیشده در شهر بابل غیرتابآور و با تابآوری کماند و فقط 25 درصد از مناطق ازلحاظ شاخصها کاملاً تابآورند. ملکی و همکاران (1396) مقالهای با عنوان «ارزیابی طیف تابآوری کالبدی شهرها در برابر زلزله با استفاده از مدلهای برنامهریزی (نمونۀ موردی: شهر ایلام)» نوشتهاند. نتایج مقاله نشان میدهد براساس مدل COPRAS، میانگین تابآوری در مناطق برابر 65 درصد است که خسارت کالبدی در اثر زلزله با شدت 5 مرکالی با بهرهگیری از وزن متغیرها در نواحی ترکیبشده و درنهایت رتبهبندی تابآوری شهر ایلام به دست آمد؛ همچنین براساس مدلهای آمار فضایی استفادهشده در شهر ایلام، 17/54 درصد از نواحی شهر با حفظ وضع موجود در مقابل خطرات و ناآرامیها تابآورند. تهران، بزرگترین کلانشهر کشور، متأثر از عوامل محرک توسعة پذیرش سیل مهاجران و همچنین ناسازگاری زمانی بافتهای شهری با نیازهای موجود، بافتهای بسیار نامطلوبی دارد. با توجه به جایگاه ویژة کلانشهر تهران و اهمیت آن از ابعاد اجتماعی و فرهنگی در میان شهرهای ایران و نیز قدمت دیرینه و تاریخ پرفرازونشیب آن و اهمیتی که همواره در سطح ملی و بینالمللی داشته است، مطالعة آن بهعنوان شهری باسابقه در امر تابآوری بسیار حائز اهمیت است. به همین منظور پژوهش حاضر به دنبال بررسی تعیین مؤلفههای تابآوری کالبدی در بافت مسکونی و مطالعة بافت منطقة 10 شهر تهران است. آنچه این پژوهش را متفاوت میکند بررسی تأثیر هریک از شاخصهای تابآوری کالبدی در بافتهای مسکونی و درنهایت تأثیر این شاخصهای تابآوری در میزان ایمنی و مقاومت این بافتها با رویکردALM GIS است. در روششناسی این پژوهش از روشهای نوینی ازجمله انسلین محلی موران و رگرسیون وزندار جغرافیایی درزمینة تابآوری بهره برده است که در نوع خود درزمینة تابآوری، روش نوینی برای درک بهتر بازههای تابآوری است.
مبانی نظری پژوهش واژة «تابآوری» بیشتر به مفهوم «بازگشت به گذشته» به کار میرود که از ریشۀ لاتین «Resilio» به معنای «برگشت به عقب» گرفته شده است (رضایی، 1389: 6؛ زنگنه شهرکی و همکاران، 1396: 84- 83). اینکه این واژه نخستین بار در چه رشتهای مطرح شد، هنوز مورد بحث است. برخی پژوهشگران بر این باورند که برای نخستین بار در اکولوژی به کار برده شده است؛ درحالیکه دیگر پژوهشگران رشتة فیزیک را نام بردهاند. این واژه در حوزة اکولوژی در سال ۱۹۷۳ پس از انتشار پژوهش هالینگ با عنوان «تابآوری و پایداری سیستمهای اکولوژیکی» مطرح شد (نقدیپور بیرگانی، 1391: 17؛ زیاری و حسینی، 1395: 14). به هر حال ادبیات این موضوع نشان میدهد مطالعة تابآوری در رشتههای روانشناسی و روانپزشکی در سال ۱۹۴۰ تکامل یافته است و آن را عمدتاً به نورمن گارمزی[5]، امای ورنر[6] و روت اسمیت[7] نسبت دادهاند؛ این افراد در درک آسیبهای روانی بهویژه در مطالعات انجامشده بر روی کودکان در معرض خطر اختلالات روانشناختی به علت بیماری روانی والدین، مشکلات زمان تولد، درگیری بین والدین، فقر یا ترکیبی از موارد فوق پیشگام بودهاند. آنها در مطالعات خود به تابآوری در تجزیهوتحلیل خطرات و آثار منفی وقایع زندگی نامطلوب در کودکان مانند طلاق و عوامل استرسزا و آسیبزا (سوءاستفاده، غفلت و جنگ) توجه نشان دادهاند. این مطالعات پیدایش واژههایی مانند تابآوری، استرس، مقاومت و آسیبپذیری را نشان میدهد. از این سه واژه، تابآوری به یکی از بحثبرانگیزترین واژهها تبدیل شده است که امروزه در بسیاری از زمینهها ازجمله مدیریت بافت فرسوده استفاده میشود (همان). تصویب چهارچوب هیگو در تاریخ 22 ژانویه ۲۰۰۵، برای اقدام ۲۰۱۵-۲۰۰۵ سازمان ملل متحد، راهبردی برای کاهش خطر بلایای طبیعی (UNISDR, 2005: 18) و یک حرکت مثبت بود. برای درک مفهوم تابآوری که شیوهای نوین برای مقابله با بلایای طبیعی و خطمشی سیاست است، نیاز به پرسشهای فلسفی (وجودی) است؛ زیرا همچنان در این مفهوم ابهام وجود دارد. برای افزایش تابآوری، ابتدا فهم اولیه از آنچه هست و درک عوامل مؤثر بر آن لازم است و اینکه چگونه آن را اندازه بگیریم (Klein et al, 2003: 37). با توجه به تعریف هالینگ، تابآوری، تعیین تداوم روابط درون یک سیستم و اندازهگیری توانایی این سیستم برای جذب تغییرات ایجادشده در وضعیتهای گوناگون است که در مقابل آثار و عوامل گوناگون باز هم مقاومت کند (Holling, 1973: 1). تابآوری در شهرها، یکی از انواع سیستمهای اجتماعی - اکولوژیکی در موارد زیر تفسیر میشود (Folke et al, 2004: 48): 1- میزان اختلالی که یک سیستم جذب میکند و همچنان در همان وضعیت اول باقی میماند؛ 2- حد یا درجهای که در آن، سیستم در نبود سازماندهیای با اعمال عوامل خارجی، قادر به خودسازماندهی است؛ 3- حد یا درجهای که در آن، سیستم ساخته میشود یا ظرفیت آن برای یادگیری و انطباق (سازگار) افزایش مییابد. با توجه به موارد بالا تابآوری شهری، درجه، حد یا میزانی است که در آن حد، شهرها توان تحمل تغییر را دارند، پیش از اینکه به مجموعة جدیدی از ساختارها و فرایندها بازسازماندهی شوند (Alberti, 2005: 175). جامعة تابآور باید همانند اکوسیستمها توانایی مقاومت را در برابر اختلالات و سازگاری با تغییرات هنگام نیاز داشته باشد (Adger, 2000: 349). گادسچالک تابآوری شهری را اصطلاحی میداند که برای اندازهگیری توانایی یک شهر هنگام بهبود از یک بلا به کار میرود؛ درحقیقت شهرهای تابآور از پیش برای پیشبینی، پشتسرگذاشتن و بهبود پس از تأثیرات خطرات طبیعی یا فنی طراحی شدهاند و سیستمهای فیزیکی و اجتماعی در چنین شهری توان بقا و عملکرد را در شرایط فشار و بحرانی دارند. ازآنجاکه الگوهای کاربری اراضی بستری برای این اجزای فیزیکی و اجتماعی هستند، بنابراین تناسب این الگوها با مخاطرات در طراحی آنها، نقش مهمی در حفظ تابآوری این اجزا و درنتیجه تابآوری کل شهر خواهد داشت (سلمانی مقدم و همکاران، 1393: 22). ازجمله ویژگیهای شهرهای تابآور آن است که چنین شهرهایی در برابر شوکهای شدید، بدون آشفتگی فوری یا خسارات همیشگی ایستادگی میکنند (U.N./ISDR, 2002: 24). بهطورکلی کاهش کارایی هر پدیدهای، فرسودگی آن را در پی دارد (عندلیب، 1387: 35)؛ هنگامی که در محدودهای از شهر، حیات به هر علتی رو به رکود برود، بافت شهری آن محدوده در روند فرسودگی قرار میگیرد (Bromley et al, 2005: 2409). فرسودگی بافت و عناصر درونی آن یا به سبب قدمت یا نبود برنامه توسعه و نظارت فنی بر شکلگیری آن بافت به وجود میآید. بافت شهری زمانی فرسوده است که از خدماترسانی متناسب با شرایط زمانی ناتوان باشد و این فرایند زمانی، اصطلاحاً ناسازگاری زمانی بافت در جهت پاسخگویی به نیازهای زمانی گفته میشود. در مقولة فرسودگی بافت، ناکارآمدی و کاهش کارایی بافت نسبت به میانگین بافتهای شهری بررسی میشود. فرسودگی در بافت و عناصر درونی آن یا به سبب نبود خدمات یا به علت نبود برنامة توسعه - معاصرسازی و نظارت فنی بر شکلگیری بافت به وجود میآید (حبیبی و همکاران، 1391: 54). درنهایت این عوامل به اشکال مختلفی از تابآوری شکل میبخشند که عبارتاند از: تابآوری کالبدی (سازهای)، تابآوری کارکردی، تابآوری ذهنی، تابآوری قانونی و رسمی و تابآوری مکانی (جدول 1). در شرایطی که ریسک و نبود قطعیتها در حال رشد هستند، تابآوری، مفهوم مواجهه با اختلالات، غافلگیریها و تغییرات معرفی میشود (Mitchell & Harris, 2012: 79). کاربری مسکونی، مهمترین و حساسترین عرصه در هر شهر با متوسط حدود 50 درصد از سطح کاربریهای شهری و با داشتن شرایط فیزیکی و غیرفیزیکی (تراکم انسانی و...) حاکم بر آن، در پیامدهای رویدادهایی مخاطرهآمیز بسیار تعیینکننده است (علیزاده، 1395: 57)؛ بنابراین پذیرش رابطة افزایش تلفات و افزایش تراکم پذیرفتنی است و ویژگیهای اصلی درنظرگرفتهشده برای تابآوری بافتهای مسکونی عبارتاند از: آستانههای تغییر، سازماندهی دوبارة ظرفیت مقاومت، کنارآمدن یا بهبود پس از شوک و تنش واردشده برای یادگیری و تطبیق با آن، واحد در معرض قرارگرفتن (واحد تحلیل) تابآوری، اکوسیستمهای طبیعی یا سیستمهای انسانی و محیطی (Nelson et al, 2008: 49). جدول- 1: اشکال تابآوری در بافتهای شهری
منبع: (Mitchell & Harris, 2012: 79; Mayunga, 2007: 9; Holling & Gunderson, 2002: 200) روششناسی پژوهش پژوهش حاضر به لحاظ هدف توسعهای ـ کاربردی و از لحاظ روششناسی توصیفی ـ تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانهای و بررسیهای میدانی است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، شاخصهای (4 شاخص) اسکلت ساختمان، جنس مصالح، قدمت ساختمان و کیفیت ابنیه (جدول 2) استخراج شد. برای کشف روند الگو با هدف طبقهبندی شاخصهای تابآوری در بافت مسکونی، ابزار رگرسیون موجود در نرمافزار Geoda و ArcGIS به کار رفت. برای تعیین نوع توزیع تابآوری کالبدی بافت منطقة 10 شهر تهران (خوشهای، تصادفی و پراکنده) از ابزار Moran’s I استفاده شد. Moran’s I با رابطة 1 به دست میآید که در آن xijمیزان تابآوری، s2 واریانس نمونة دیدهشده در معادله، n تعداد چندضلعیهای منطقه و wij ماتریس وزن فضایی یک محله است که در اطراف خودش را تعریف میکند و هنگامی که i و j برابر با صفر دیده شده باشند، cij برابر با 1 است. دو روش برای شناسایی وزن ماتریسها وجود دارد: یکی اینکه وزنهای فضایی مبتنی بر پیوستگی فضایی و میزان فاصله از هم باشند (ESRI, 2016)؛ روش متداول مبتنی بر تعریف یک همسایه بر مبنای اشتراکات مرزی است. در این مطالعه، وزن فضایی مبتنی بر همبستگی به کار گرفته شد. کشف الگوهای فضایی میزان تابآوری منطقۀ 10 شهرداری تهران براساس خودهمبستگی فضایی Moran’s I با بهرهگیری از نرمافزار ArcGIS 10.4.1 انجام شد. محاسبة نزدیکترین همسایگی پلیگونها به صورت زیر انجام میشود؛ اگر متوسط فاصله کمتر از 1 باشد، توزیع ویژگیهای تحلیلشده به صورت خوشهای در نظر گرفته میشود؛ اگر فاصله متوسط بین 1 و 2 باشد، توزیع به صورت تصادفی در نظر گرفته میشود و اگر متوسط فاصله بیش از 2 باشد، توزیع به صورت پراکنده در نظر گرفته میشود. (Jacquez & Greiling, 2003a: 2; Zhang & Tripathi, 2018; 214).
همچنین برای توزیع فضایی شاخصهای تابآوری در بافت منطقۀ 10 شهرداری تهران از روشAnselin local Morans[8]، ابزار cluster & outlier analysis و از مجموعه ابزارهای موجود در Spatial Statistics Tools مربوط به نرمافزار ArcGIS استفاده شد. این ابزار نشان میدهد مقادیر عوارض جغرافیایی در کجا زیاد و در کجا کم توزیع شدهاند؛ همچنین نشان میدهد کدام عوارض مقادیری بسیار متفاوت از پیرامونشان دارند. برای انجام این مسئله از مقدار Z و مقدار P و یک نشانگر استفاده شد که نشاندهندة نوع خوشه برای هر عارضه است. انسلین محلی موران با رابطة زیر به دست میآید که در آن xi خصیصة عارضه، i و x میانگین خصیصة مربوط و wij وزن فضایی بین عوارض است.
جدول- 2: شاخصهای مطالعهشده در تابآوری کالبدی
منبع: نگارندگان، 1396 معرفی منطقۀ پژوهش منطقۀ 10 با 817 هکتار مساحت پس از منطقۀ 17، کوچکترین منطقۀ شهرداری تهران محسوب میشود و منطقة 10 با برخورداری از قدمتی بیش از 80 سال، به لحاظ موقعیت جغرافیایی از شمال به خیابان آزادی، از جنوب به خیابان قزوین، از شرق به بزرگراه شهید نواب صفوی و از غرب به خیابان شهیدان منتهی میشود؛ همچنین این منطقه در بخش غربی شهر تهران واقع شده و با مناطق 2 (در شمال)، منطقة 9 (در غرب)، منطقة 17 (در جنوب) و منطقة 11 (در شرق) همجوار است (ساسانپور و همکاران، 1394: 164؛ رجایی و خراسانی، 1394: 201). با توجه به پژوهشهای انجامشده، از سطح 817 هکتاری منطقه، 461 هکتار (معادل 57 درصد) از سطح منطقه را کاربری مسکونی تشکیل میدهد؛ بنابراین در این منطقه، شاهد غلبۀ کاربری مسکونی بر سایر کاربریهای شهری هستیم؛ زیرا در مقایسه با متوسط این میزان در شهر تهران یا شهرهای بزرگ، 57 درصد رقم بسیار زیادی است (ساسانپور و همکاران، 1394: 164)؛ همچنین این منطقه، گلوگاه دسترسی به فرودگاه بینالمللی امام خمینی(ره) در جنوب، ترمینال غرب و فرودگاه مهرآباد در غرب و بازار تهران در شرق است (رجایی و خراسانی، 1394: 202).
شکل- 1: موقعیت منطقۀ 10 در شهر تهران تحلیل و ارزیابی شاخصهای برگزیده تعیین وضع موجود شاخصها برای تعیین وضع موجود شاخصهای تابآوری در کاربری مسکونی، ابتدا با جداسازی (Clip) از سایر کاربریهای موجود و سپس با دستهبندیکردن[9] این شاخصها در محیط نرمافزار ArcGIS، نوع، مساحت و درصد هر شاخص به دست آمد (جدول 3). جدول- 3: شناسایی وضعیت شاخصهای تابآوری کالبدی
منبع: نگارندگان، 1396 جدول (3) نشان میدهد 06/53 درصد بافت کالبدی منطقة 10 تهران، تابآوری کم دارد و بدون اسکلت - سایر است؛ همچنین وضعیت جنس مصالح بهکاررفته در کالبد موجود در این محدوده حاکی است 46/53 درصد جنس مصالح از ساختمانهای موجود بلوکسیمانی است. وضعیت قدمت ابنیه موجود نشان میدهد از بین گروههای موجود، 35/52 درصد از ابنیه در گروه با قدمت بیش از 30 سال قرار دارد؛ همچنین بیش از 80 درصد ابنیه موجود در بافت از نظر کیفیت، مرمتی، تخریبی و بیکیفیت است.
تحلیل فضایی شاخصهای تابآوری برای تحلیل نقشه از شاخصهای تابآوری، پس از تعیین وضع موجود و دستهبندیکردن، هر شاخص براساس میزان تابآوری (تابآوری زیاد تا غیرتابآور) به صورت وکتورهایی براساس طیف رنگی ارائه شد.
شکل- 2: تحلیل فضایی شاخصهای تابآوری در بافت کالبدی منطقة 10 شهرداری تهران کشف روند الگوها بهمنظور کشف روند الگوها برای طبقهبندی شاخصهای تابآوری در بافت کالبدی این پژوهش، با ابزار Regression موجود در نرمافزار ArcGIS و GeoDa و تعیین متغیر مستقل (تابآوری) و متغیرهای وابسته (شاخصهای برگزیده) سطح این روند مشخص شد (جدول 4).
جدول- 4: روند الگوی Regression در بافت کالبدی
منبع: نگارندگان، 1396 روند الگوها در تعیین طبقهبندی شاخصهای تابآوری کالبدی در بافت منطقة 10 نشان میدهد بیشترین ضریب را در بین عوامل تأثیرگذار، شاخصهای اسکلت ساختمان (93/0)، قدمت ابنیه (92/0)، جنس مصالح (91/0) و کیفیت ابنیه (91/0) دارند.
خودهمبستگی فضایی موران جهانی I خودهمبستگی فضایی، یکی از ابزارهای توزیع و پراکنش عوارض و پدیدهها در فضا و مکان است. این تحلیل همبستگی فضایی - مکانی دو مقدار جغرافیایی را بررسی میکند و توزیع عوارض در فضا را با توجه به موقعیت مکانی و خصیصه انجام میدهد. خودهمبستگی فضایی در متغیرها با بهرهگیری از Moran’s I بررسی میشود (Goovaerts & Jacquez, 2004: 7; Jacquez & Greiling, 2003a, 2003b: 2). رتبة 1- برای خودهمبستگی فضایی منفی کامل (پراکنده یا یک الگوی منظم)، 1+ برای خودهمبستگی فضایی مثبت کامل (خوشهای) و مقدار صفر نشاندهندة نبود خودهمبستگی فضایی (الگوی تصادفی فضایی) است. نتایج تجزیه و تحلیل حاصل از Moran’s I بیش از مقدار صفر است. جدول (5)، الگوی توزیعی خوشهایبودن تابآوری کالبدی را نشان میدهد. ابزار خودهمبستگی فضایی (برای نمونة موران جهانی I)، 5 ارزش را به دست میدهد: شاخص موران، شاخص مورد انتظار، واریانس، مقدار Z و مقدار P. نتایج این مقادیر در شکل (3) دردسترس هستند و به منزلة مقادیر خروجی مشتقشده برای استفادة بالقوه در مدلها یا متون منتقل میشوند. شکل (1) نشان میدهد منحنی جهانی موران I برای این مطالعه، 192467/0 گزارش شده است که نشاندهندة یک خودهمبستگی فضایی مثبت (الگوی خوشهای) است. با توجه به مقدار Z که برابر با 035476/16 است، کمتر از 3 درصد احتمال دارد چنین الگوی خوشهای از یک الگوی خوشهای انتخاب و حاصل شده باشد (p <.03). جدول- 5: الگوی توزیعی تابآوری Moran’s I
منبع: نگارندگان، یافتههای پژوهش، 1396
شکل- 3: توزیع خوشهای موران جهانی I توزیع فضایی اولویتبندی شاخصهای تابآوری با روش انسلین محلی موران این ابزار نشان میدهد مقادیر عوارض جغرافیایی در کجا زیاد و در کجا کم توزیع شدهاند؛ همچنین نشان میدهد کدام عوارض مقادیری بسیار متفاوت از پیرامونشان دارند. برای انجام این مسئله از مقدار Z و مقدار P و یک نشانگر استفاده شد که نشاندهندة نوع خوشه برای هر عارضه است. انسلین محلی موران بهخوبی برای خواص آماری ساخته شدهاند و برای توصیف همبستگی فضایی از الگوهایی استفاده میکنند که بعضی مواقع نقاط داغ و نقاط سرد نامیده میشوند؛ برای نمونه اگر ارزشهای بالا نزدیک یکدیگر باشند، شاخص موران دلالت بر خودهمبستگی فضایی مثبت نسبتاً زیاد دارد که این طبقه از ارزشهای بالا ممکن است نقطة تمرکز (داغ) نامیده شود. در تحلیل تابآوری کالبدی با استفاده از شاخصهای مطالعهشده ارزش پیکسلی هر شاخص از سطح 5 درصد اولویت تا سطح 95 درصد اولویت متغیر خواهد بود. بهمنظور انجام تحلیل (انسلین محلی موران) برای تابآوری کالبدی با ابزار cluster & outlier analysis از مجموعهابزارهای موجود در Spatial Statistics Tools در نرمافزار ArcGIS، همبستگی فضایی و توزیع آماری با توجه به رابطة 2 به دست آمد؛ به گونهای که خصیصة هر عارضه، میانگین و وزن فضایی آنها در تحلیل با
شکل- 4: میزان تابآوری کالبدی بافت منطقة 10 شهرداری تهران با بهرهگیری از انسلین محلی موران بر مبنای شکل (4)، قسمتهای زیادی از بافت کالبدی منطقة 10 شهرداری تهران در محدودة طیفی تابآوری کم تا بسیار کم قرار گرفتهاند؛ به گونهای که در بخش مرکزی منطقة 10 به دلیل برخوردارنبودن از سیستم سازهای استاندارد و مصالح پایدار و همچنین ناتوانی مالی ساکنان، محدودههایی با میزان تابآوری کم و بسیار پایین شکل گرفتهاند. این وضعیت در زمان وقوع بلایای طبیعی بیشتر نمود خواهد داشت و خسارات مالی و جانی آن دوچندان خواهد شد. فقط قسمت محدودی از بافت در حواشی منطقة 10 و بهویژه قسمت شمالی منطقه در طیف تابآوری زیاد تا بسیار زیاد قرار دارد. در جدول (6) رتبهبندی تابآوری کالبدی منطقة 10 شهرداری تهران با Anselin Local Morans را میبینید. بر این اساس وضعیت تابآوری کم با بیشترین درصد، یعنی 64/57 است که 4645547 متر مربع از بافت کالبدی منطقة 10 را دربرمیگیرد؛ 1014842 متر مربع یعنی 54/12 درصد از مساحت بافت کالبدی در وضعیت تابآوری بسیار کم قرار دارد که نیازمند برنامهریزی سریعتر برای این قسمتها از بافت است؛ 897359 متر مربع یعنی 13/11 درصد بافت منطقة 10 در وضعیت تابآوری بسیار زیاد، 586828 متر مربع یعنی 28/7 درصد در وضعیت غیرتابآور، 535002 متر مربع یعنی 64/6 درصد در وضعیت تابآوری زیاد و 380403 متر مربع یعنی 72/4 درصد در وضعیت تابآوری متوسط قرار دارند. با توجه به شکل (4) و جدول (6)، بیشترین درصد طیف تابآوری کم، بسیار کم و غیرتابآور مربوط به محدودة مرکزی بافت، محدودة غربی و جنوب شرقی بافت است؛ قسمت شمالی بافت در وضعیت بهتری از تابآوری نسبت به دیگر قسمتها قرار دارد. جدول- 6: وضعیت اولویتبندی تابآوری کالبدی منطقة 10 شهر تهران با Anselin Local Morans
منبع: نگارندگان، یافتههای پژوهش، 1396 نتیجهگیری از نیمة دوم قرن بیستم رویکردهای مختلف و متفاوتی برای بهبود و ساماندهی وضعیت شهرها و محلات در دستورکار قرار گرفت. نگاهی کوتاه به این رویکردها، گواه سیر تکاملی آنهاست. در ادامة تحولاتی که از دهة 1960 آغاز شده بود، مقولة جدید و تأثیرگذاری با عنوان نظریة تابآوریبه عرصة اقدامات شهری وارد شد. تابآوری به معنای بازتولید یا ترمیم طبیعی بخشی از یک تمامیت زنده است که در معرض نابودی قرار گرفته است. مفهوم تابآوری بسته به سطح توسعة کشور به روشهای مختلفی تعریف میشود. در اقتصادهای بسیار توسعهیافته، هدف «بازگشت به شهر»[11] است که بهوسیلة باززندهسازی مراکز شهری، بازگرداندن فعالیت در چهارچوب رقابت سریع جهانی و اجرای طرحهای بهبود کیفیت محیط زیست، با دیدی گسترده برای تمرکز در مراکز شهر انجام میشود؛ به بیان دیگر تابآوری شهری، اصطلاحی است که برای اندازهگیری توانایی یک شهر در بهبود از یک بلا به کار میرود؛ درحقیقت شهرهای تابآور از پیش برای پیشبینی، پشتسرگذاشتن و بهبود تأثیرات خطرات طبیعی یا فنی طراحی شدهاند و سیستمهای فیزیکی و اجتماعی در چنین شهری توان بقا و عملکرد در شرایط فشار و بحرانی را دارند. ازآنجاکه الگوهای کاربری اراضی بستری برای این اجزای فیزیکی و اجتماعی هستند، بنابراین تناسب این الگوها با مخاطرات در طراحی آنها نقش مهمی در حفظ تابآوری این اجزا و درنتیجه تابآوری کل شهر خواهد داشت. در پژوهش کنونی پس از استخراج شاخصهای تابآوری کالبدی در منطقة 10 شهرداری تهران برای کشف روند الگوها از ابزار Regression و برای وزندهی به لایهها در دادههای فضایی از روش خودهمبستگی فضایی و ابزار Weights Manager موجود در نرمافزار GeoDa استفاده شد. برای تعیین نوع توزیع تابآوری کالبدی (خوشهای، تصادفی و پراکنده)، ابزار Moran’s I به کار رفت؛ همچنین برای توزیع فضایی شاخصهای تابآوری در منطقة 10 شهر تهران از روش Anselin Local Morans و ابزار cluster & outlier analysis از مجموعه ابزارهای موجود در Spatial Statistics Tools مربوط به نرمافزار ArcGIS استفاده شد و اولویتهای بافت نیز با توجه به روابط فضایی و مکانی موجود استخراج و اولویتها در سطوح تابآوری بسیار زیاد تا غیرتابآور مشخص شدند. تابآوری کالبدی منطقة 10 شهرداری تهران در شش طیف دستهبندی شد که دراینبین وضعیت تابآوری کم با بیشترین درصد یعنی 64/57 است که 4645547 متر مربع از بافت کالبدی منطقه 10 را دربرمیگیرد؛ 1014842 متر مربع یعنی 54/12 درصد از مساحت بافت کالبدی در وضعیت تابآوری بسیار کم قرار دارد که نیازمند برنامهریزی هرچه سریعتر برای این قسمتها از بافت است؛ 897359 متر مربع یعنی 13/11 درصد بافت منطقة 10 در وضعیت تابآوری بسیار زیاد، 586828 متر مربع یعنی 28/7 درصد در وضعیت غیرتابآور، 535002 متر مربع یعنی 64/6 درصد در وضعیت تابآوری زیاد و 380403 متر مربع یعنی 72/4 درصد در وضعیت تابآوری متوسط قرار دارند. یافتههای این پژوهش با نتایج پژوهشهای متعددی دربارة موضوع مدنظر همخوانی دارد که طی سالهای اخیر در ایران انجام شدهاند؛ مانند پژوهش شکری فیروزجاه (1396) با عنوان «تحلیل فضایی میزان تابآوری مناطق شهر بابل در برابر مخاطرات محیطی». نتایج این پژوهش نشان میدهد بهطورکلی حدود 50 درصد مناطق بررسیشده در شهر بابل غیرتابآور و با تابآوری کم است و فقط 25 درصد از مناطق ازلحاظ شاخصها کاملاً تابآور هستند. همچنین با پژوهش زنگنه شهرکی و همکاران (1392) با عنوان «ارزیابی و تحلیل میزان تابآوری کالبدی منطقة 12 شهر تهران در برابر زلزله با استفاده از مدل FANP و ویکور» تا حدودی مشابه است.
پیشنهادها برمبنای یافتههای پژوهش پیشنهادهای زیر در بعد کالبدی در صورت اجرا، به افزایش تابآوری شهری و کاهش خسارات و آسیبها در حین و پس از وقوع هر سانحهای میانجامد و بازگشت به وضعیت مطلوب پیش از وقوع سانحه را آسان میکند: 1- توجه به مقاومسازی ساختمانها (بهویژه در بافتهای فرسوده، غیررسمی و ...). 2- رعایت قوانین معماری و شهرسازی، استفاده از مصالح مناسب؛ رعایت قوانین موجود در آییننامه موسوم به 2800. 3- توجه ویژه به منطقة 10 شهرداری تهران، یکی از مناطق پرتراکم شهر تهران که بیش از حد ظرفیت خود پذیرای جمعیت ساکن شده است تا تراکم موجود به سطح متعادل برسد و جمعیت اضافی در سایر مناطق شهرداری تهران و شهرهای اطراف جای گیرد. 4- ایجاد و اجرای طرح ایمنسازی و بازسازی دوباره بهویژه برای 77 درصد از بافت فرسودة این منطقه؛ همچنین راهبرد مقاومسازی برای حدود 5 درصد از بافت این منطقه و ایمنسازی و بهسازی برای 11 درصد بافت. 5- ایجاد زمینههای افزایش مشارکت شهروندان با بسترسازی حضور شهروندان در فعالیتهای اجرایی. 6- حفظ بناهای قدیمی و ارزشمند موجود در بافت فرسوده با هدف افزایش حس تعلق مکانی شهروندان. 7- سرمایهگذاری مشترک بخش خصوصی و دولتی در امر ساماندهی بافت فرسودة این منطقه. 8- افزایش سطح کیفی ساختمانها، بهویژه در بافتهای فرسوده و بهبود دسترسیها. 9- نظرخواهی از مردم در طرحهای شناخت ایمن و تابآوری و بهویژه نحوة اجرای این طرحها. 10- استفاده از نظرات شهروندان مختلف بهویژه افراد تحصیلکرده و دانشگاهی در طرحها.
[1] Aysan, Y. & Davis [2] Antonioni, G [3] Allan, P and Bryant, M [4] Amaratunga D, and Haigh R [5] Garmes [6] Amy Werner [7] Rott smith [8] انسلین محلی موران [9] categories [10] در روند الگوها ضریب یا وزن فضایی بهدستآمده در مرحلة بعدی (خودهمبستگی فضایی) به لایهها اضافه میشود. [11] Return to the city | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1- پرویزیان، علیرضا، (1395)، ارزیابی الزامات پدافند غیرعامل در همجواری صنایع (نمونة موردی: شهر همدان)، پایاننامة کارشناسی ارشد، استاد راهنما امانپور، سعید، دانشگاه شهید چمران اهواز، گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری. 2- حبیبی، کیومرث، پوراحمد، احمد و مشکینی، ابوالفضل، (1392)، بهسازی و نوسازی بافتهای کهن شهری، نشر انتخاب، چاپ دوم، تهران،350-1. 3- رجایی، سیدعباس و خراسانی، محمدامین، (1394)، شناخت و تحلیل موانع پیش روی سرمایهگذاری بخش خصوصی در پروژههای عمرانی شهری (مطالعۀ موردی: منطقۀ 10 شهرداری تهران)، فصلنامة پژوهشهای جغرافیای انسانی، دورۀ 3، شمارة 2، تهران، 210- 191. 4- رضایی، محمدرضا، (1389)، تبیین تابآوری اجتماعات شهری بهمنظور کاهش آثار سوانح طبیعی (زلزله) (مطالعة موردی: کلانشهر تهران)، رسالة دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، استاد راهنما رفیعیان، مجتبی، دانشگاه تربیت مدرس، گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری. 5- زنگنه شهرکی، سعید، زیاری، کرامتالله و پوراکرمی، محمد، (1396)، ارزیابی و تحلیل تابآوری کالبدی منطقة 12 شهر تهران در برابر زلزله با استفاده از مدل FANP و ویکور، فصلنامة انجمن جغرافیای ایران، سال 15، شمارة 52، تهران، 101- 81. 6- زیاری، کرامتالله و حسینی، سید مصطفی، (1395)، ارتباط بین زیستپذیری و تابآوری در محلات کلانشهر مشهد، فصلنامة خراسان بزرگ، سال 7، شمارة 23، مشهد، 26- 11. 7- زیاری، کرامتالله، محمدی دهچشمه، مصطفی، پوراحمد، احمد و قالیباف، محمدباقر، (1391)، اولویتبخشی به ایمنسازی بافت فرسودة کلانشهر کرج با استفاده از مدل ارزیابی چندمعیاره، مجلة پژوهشهای جغرافیای انسانی، دورة 44 شمارة 79، تهران، 14- 1. 8- ساسانپور، فرزانه، سلیمانی، محمد، ضیاییان، پرویز و دلفان آذری، زهرا، (1394)، جایگاه محله در توسعۀ پایدار شهر (مطالعۀ موردی: محلههای منطقۀ 10 شهرداری تهران)، فصلنامة پژوهشهای جغرافیای انسانی، دورۀ 47، شمارة 1، تهران، 176- 159. 9- سلمانی مقدم، محمد، امیراحمدی، ابوالقاسم و کاویان، فرزانه، (1393)، بررسی نقش برنامهریزی کاربری اراضی در بهبود تابآوری لرزهای جوامع شهری (نمونة موردی: شهر سبزوار)، فصلنامة مطالعات جغرافیایی مناطق خشک، سال 5، شمارة 17، سبزوار، 34- 17. 10- شکری فیروزجاه، پری، (1396)، تحلیل فضایی میزان تابآوری مناطق شهر بابل در برابر مخاطرات طبیعی، فصلنامة برنامهریزی توسعة کالبدی، دورة 4، شمارة 6، تهران، 44- 27. 11- علیزاده، مهدی، (1395)، ارزیابی آسیبپذیری زیرساختهای شهری کوهدشت با رویکرد پدافند غیرعامل، پایاننامة کارشناسی ارشد، استاد راهنما امانپور، سعید، دانشگاه شهید چمران اهواز، گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری. 12- عندلیب، علیرضا، (1387)، فرایند نوسازی بافتهای فرسودة شهر تهران، نشر ریپور، چاپ دوم، تهران، 108-1. 13- فرزاد بهتاش، محمدرضا، کینژاد، محمدعلی، پیربابای، محمدتقی و عسگری، علی، (1392)، ارزیابی و تحلیل ابعاد و مؤلفههای تابآوری کلانشهر تبریز، نشریة هنرهای زیبا- معماری و شهرسازی، دورة 18، شمارة 3، تهران، 42- 33. 14- محمدی، ابوطالب و قربانی، سحر، (1389)، کتاب جامع طلایی منطقۀ 10، معاونت برنامهریزی و توسعۀ شهری: ادارۀ تحقیق و توسعه، شهرداری منطقۀ 10 تهران. 15- محمدی، جمال، شفقی، سیروس و نوری، محمد، (1393)، تحلیل ساختار فضایی – کالبدی بافت فرسودة شهری با رویکرد نوسازی و بهسازی (مطالعة موردی: بافت فرسودة شهر دوگنبدان)، فصلنامة برنامهریزی فضایی، دورة 4، شمارة 2، اصفهان، 128- 105. 16- ملکی، سعید، امانپور، سعید، صفاییپور، مسعود، پورموسوی، سیدنادر و مودت، الیاس، (1396)، ارزیابی طیف تابآوری کالبدی شهرها در برابر زلزله با استفاده از مدلهای برنامهریزی (نمونة موردی: شهر ایلام)، فصلنامة برنامهریزی توسعة کالبدی، دورة 4، شمارة 5، تهران، 20- 9. 17- نادری، کاوه، موحد، علی، فیروزی، محمدعلی، حدیدی، مسلم و ایصافی، ایوب، (1393)، شناسایی و اولویتبندی مداخلة بافت فرسودة شهری با استفاده از مدل تحلیل سلسلهمراتبی فازی (FAHP) (محدودة مرکزی شهر سقز)، فصلنامة برنامهریزی و آمایش فضا، دورة 18، شمارة 1، گلستان، 180- 153. 18- نظرپور، محمدتقی و منظوری، مهشید، (1393)، ارزیابی تأثیر طرحهای جامع و تفصیلی تهران در شکلگیری بافتهای فرسوده (مطالعة موردی: محلة سیروس تهران)، دومین کنگرة بینالمللی سازه، معماری و توسعة شهری، دبیرخانة دائمی کنگرة بینالمللی سازه، معماری و توسعة شهری، تبریز، https://www.civilica.com/Paper-ICSAU02-ICSAU02_1513.html. 19- نقدیپور بیرگانی، معصومه، (1391)، بررسی میزان تابآوری نسبت به کاهش آثار سیلابهای شهری (مطالعة موردی: شهر اهواز)، پایاننامة کارشناسی ارشد، استاد راهنما: فیروزی، محمدعلی، دانشگاه شهید چمران اهواز، گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری. 20- نیکمردنمین، سارا، برکپور، ناصر و عبدالهی، مجید، (1393)، کاهش خطرات زلزله با تأکید بر عوامل اجتماعی رویکرد تابآوری (نمونة موردی: منطقة 22 تهران)، فصلنامة مدیریت شهری، دورة 13، شمارة 37، تهران، 34- 19. 21- Adger, W. N., (2000). Social and ecological resilience: are they related?, Progress in human geography, University of East Anglia, Norwich, UK, 24 (3), 347-364. 22- Adger, W. N. Hughes, T. P., Folke, C., Carpenter, S. R., & Rockström, J., (2005). Social-ecological resilience to coastal disasters, Science, US National Library of Medicine National Institutes of Health, 309 (5737), 1036-1039. 23- Alberti, M., (2005). The effects of urban patterns on ecosystem function, International regional science review, USA ,28 (2), 168-192. 24- Allan, P., & Bryant, M. (2010, March). The critical role of open space in earthquake recovery: a case study. In EN: Proceedings of the 2010 NZSEE Conference (2010, Nueva Zelandia) (pp. 1-10). 25- Amaratunga, D., & Haigh, R. (2011). Post-disaster Reconstruction of the Built Environment: Rebuilding for resilience. John Wiley & Sons. 26- Antonioni, G., Spadoni, G., & Cozzani, V. (2007). A methodology for the quantitative risk assessment of major accidents triggered by seismic events. Journal of hazardous materials, 147(1-2), 48-59. 27- Boon, H. J., Cottrell, A., King, D., Stevenson, R. B., & Millar, J., (2012). Bronfenbrenner’s bioecological theory for modelling community resilience to natural disasters, Natural Hazards, New York, USA, 60 (2), 381-408. 28- Bromley, R. D., Tallon, A. R., & Thomas, C. J., (2005). City centre regeneration through residential development: Contributing to sustainability, Urban Studies, Glasgow, UK, 42 (13), 2407-2429. 29- Davis, I., & Aysan, Y. (1992). Disasters and the small dwelling-process, realism and knowledge: Towards an agenda for the International Decade for Natural Disaster Reduction (IDNDR). In Disasters and the Small Dwelling Conference (pp. 8-22). James and James. 30- ESRI, (2016). An Overview of the Spatial Statistics Toolbox, ArcGIS 10.5 Online Help System (ArcGIS 10.5 Desktop, Release 10.5, 2016). Environmental Systems Research Institute, Redlands, CA, New York, USA. 31- Folke, C., Carpenter, S., Walker, B., Scheffer, M., Elmqvist, T., Gunderson, L., & Holling, C. S., (2004). Regime shifts, resilience, and biodiversity in ecosystem management, Annual Review of Ecology, Evolution, and Systematics, New York USA, 35, 557-581. 32- Goovaerts, P., & Jacquez, G. M., (2004). Accounting for regional background and population size in the detection of spatial clusters and outliers using geostatistical filtering and spatial neutral models: the case of lung cancer in Long Island, International Journal of Health Geographics, New York, 3 (1), 1-14. 33- Holling, C. S., (1973). Resilience and stability of ecological systems, Annual review of ecology and systematics, New York, USA, 4 (1), 1-23. 34- Holling, C.S., L.H., Gunderson., (2002). Resilience and adaptive cycles, In: L H Gunderson and C SHolling (editors), Panarchy: Understanding Transformations in Human and Natural Systems. Island Press Washington, Covelo & London. 35- ISDR, U. (2005, March). Hyogo framework for action 2005-2015: building the resilience of nations and communities to disasters. In Extract from the final report of the World Conference on Disaster Reduction (A/CONF. 206/6) (Vol. 380). 36- Jacquez, G. M., & Greiling, D. A., (2003a). Local clustering in breast, lung and colorectal cancer in Long Island, Int. J. Health Geogr, New York, 2, (3). 1-7. 37- Jacquez, G. M., & Greiling, D. A., (2003b). Geographic boundaries in breast, lung and colorectal cancers in relation to exposure to air toxics in Long Island, International Journal of Health Geographics, New York, 2 (1), 1-4. 38- Kärrholm, M., Nylund, K., & de la Fuente, P. P., (2014). Spatial resilience and urban planning: Addressing the interdependence of urban retail areas, Cities, London, England, 36, 121-130. 39- Khoo, T. C., (2012). The CLC framework: for liveable and sustainable cities, Urban Solutions (1), Centre for Liveable Cities, Singapore, London, England, 58-63. 40- Klein, R. J., Nicholls, R. J., & Thomalla, F., (2003). Resilience to natural hazards: How useful is this concept? ,Global Environmental Change Part B: Environmental Hazards, London, UK, 5 (1-2), 35-45. 41- Mayunga, J. S., (2007). Understanding and applying the concept of community disaster resilience: a capital-based approach, summer academy for social vulnerability and resilience building, Munich, Germany, 1, 16. 42- Mitchell, T., & Harris, K., (2012). Resilience: A risk management approach, ODI Background Note, Overseas Development Institute: London, England. 43- Nelson, V., Lamboll, R., & Arendse, A., (2008). Climate change adaptation, adaptive capacity and development discussion paper, DSA-DFID policy forum, World Scientific Publishing Europe Ltd. 44- UN/ISDR, )2002(. Disaster reduction and sustainable developement: understanding the links between vulnerability and risks to disasters related to development and environment, World Summit on Sustainable Development, United kingdom (Johannesburg, 26 august- 4 september 2002), 24 pp. 45- UN/ISDR, (2005). Hyogo framework for 2005-2015: Building the resilience of the nations and communities to disasters, www.unisdr.org/wcdr/intergover/official-docs/ Hyogo- frameworkaction- English.pdf, accessed, January 04, 2007. 46- Zhang, H., & Tripathi, N. K., (2018). Geospatial hot spot analysis of lung cancer patients correlated to fine particulate matter (PM2. 5) and industrial wind in Eastern Thailand, Journal of Cleaner Production, Netherlands, 170, 407-424. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 4,299 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 2,194 |