تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,639 |
تعداد مقالات | 13,330 |
تعداد مشاهده مقاله | 29,909,708 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 11,961,677 |
پیشبینی احساس امنیت اجتماعی براساس هویت اجتماعی، هوش فرهنگی و معنویت | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های راهبردی مسائل اجتماعی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 7، شماره 1 - شماره پیاپی 20، خرداد 1397، صفحه 97-111 اصل مقاله (503.08 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/ssoss.2017.100569.0 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
رحیم حمیدی پور* 1؛ فاطمه رجبی2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار، گروه علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف پژوهش حاضر پیشبینی احساس امنیت اجتماعی براساس معنویت، هویت اجتماعی و هوش فرهنگی است. روش پژوهش همبستگی است و جامعه آماری آن، کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اراک هستند که تعداد کل آنها 17000 نفر است. از این تعداد 380 نفر بهصورت نمونه با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدهاند و برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای احساس امنیت اجتماعی، هوش فرهنگی ارلی و آنگ، سنجش نگرش معنوی شهیدی و فرجنیا و هویت اجتماعی صفارینیا و روشن استفاده شده است. مطابق نتایج حاصلشده، بین احساس امنیت اجتماعی با درجه معنوی، نگرش معنوی و توانایی معنوی رابطه معناداری وجود دارد. احساس امنیت اجتماعی با هوش فرهنگی، شناخت فرهنگی و انگیزش فرهنگی بهطور معناداری رابطه دارد و با فراشناخت فرهنگی و رفتار فرهنگی رابطه ندارد. بین احساس امنیت اجتماعی و هویت اجتماعی نیز رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان میدهد که متغیر هویت اجتماعی در پیشبینی متغیر امنیت اجتماعی بیشترین اهمیت را دارد. هویت اجتماعی احساس تعلق و همبستگی به جامعه و مؤلفهای مهم در پیشبینی احساس امنیت اجتماعی است. هر عامل و پدیدهای که در احساس تعلق و همبستگی اعضای هر گروه اختلال ایجاد کند، درواقع، هویت آن گروه را به مخاطره میاندازد و تهدیدی برای امنیت اجتماعی قلمداد میشود. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
احساس امنیت اجتماعی؛ معنویت؛ هویت اجتماعی؛ هوش فرهنگی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه و بیان مسأله امنیت از نیازها و انگیزههای اساسی انسان به شمار میرود. احساس امنیت اجتماعی یکی از ابعاد اساسی امنیت است و واکنشهای فرد در جامعه و دریافت و ادراک او از این مسئله را در بر دارد. احساس امنیت اجتماعی به شکل پدیدهای روانشناختی و اجتماعی از تجربههای مستقیم و غیرمستقیم افراد از اوضاع متفاوت اجتماعی تأثیر میپذیرد و انسانها برای دستیابی به زندگی سالم و تداوم روابط اجتماعی به آن نیاز دارند. در این زمینه، نکته تأملبرانگیز نقش و اهمیت وجود احساس امنیت در بین افراد جامعه است؛ یعنی در کنار وجود امنیت در بعد عینی امنیت باید ازنظر ذهنی نیز وجود داشته باشد. باتوجهبه این مسائل، برخی از کارشناسان احساس امنیت را مقدم بر وجود عینی امنیت میدانند. طبق بررسیهای انجامشده در کشورهای مختلف، عموماً در بین شهروندان بیشتر نقاط دنیا احساس امنیت نسبت به وجود آن، کمتر و این نسبت، در ایران هم در مقایسه با کشورهای انگلیس و استرالیا کمتر است. برای نمونه، در ایران میزان سرقت منزل به ازای هر 1000 منزل، 5 بار، در انگلیس 20 بار و در استرالیا 25 بار است (بحریپور و همکاران، 1392: 9). احساس امنیت، فرآیندی روانی - اجتماعی است که صرفاً بر افراد تحمیل نمیشود؛ بلکه بیشتر افراد جامعه براساس نیازها، علائق، خواستهها و توانمندیهای شخصیتی و روانی خود در ایجاد و از بین بردن آن بهطور اساسی نقش دارند. احساس امنیت، نوعی ذهنیت و جهتگیری روانی مثبت (رضایتبخش، قانعکننده و آرامبخش) شهروندان نسبت به تأثیرگذاری حضور و بروز رویدادها و وقایع ضدامنیتی است (مرادیپردنجانی و همکاران، 1392: 106). ازنظر تعریف عملیاتی احساس امنیت اجتماعی نمرهای است که آزمودنی در پرسشنامه احساس امنیت کسب میکند و این موضوع، میزان احساس امنیت او را نشان میدهد. ارزشها مهمترین منبع اخذ هویت اجتماعی و ملی به شمار میآیند؛ بهطوریکه هانری مندارس میگوید: «گاهی ارزشها هماهنگ میشوند و شکل نظام و آرمان به خود میگیرند؛ یعنی ارزشها سازمانیافته و بهصورت آرمانی در میآیند که جامعه آن را به افراد خود عرضه میکند و این آرمان، راهنمای اندیشه و عمل است» (جعفری و مهرداد، 1391: 11). ارزشها مجموعه قضاوتهای یک گروه اجتماعی است که جهان را به مقولات مطلوب و نامطلوب تقسیم میکند و غالباً جزء بنیادین نظم فرهنگی محسوب میشود (آلپورت، 1967، به نقل از جعفری و مهراد، 1391: 12). هویت اجتماعی مؤلفهای مهم در بررسی احساس امنیت اجتماعی است. گرین[1] (2000) در تحقیق خود درباره امنیت، بهطور ویژهای بر روی موضوعات مرتبط با هویت متمرکز شده است. طبق باور او هویتهای پنجگانه شامل هویت محلهای، قبیلهای، ملی، قومی و اسلامی بهاندازه کافی قادرند به شکل عاملان ایجادکننده امنیت عمل کنند و همچنین، تجزیهوتحلیل شوند. هویت اجتماعی بخش مهمی از احساس امنیت را تبیین میکند و ازلحاظ تعریف عملیاتی نمرهای است که آزمودنی در پرسشنامه هویت اجتماعی کسب میکند و این مسئله، این نوع هویت او را نشان میدهد. در این پژوهش، متغیر بررسیشده دیگر هوش فرهنگی است و برای نخستینبار ایرلی، و همکاران[2]( 2006) این اصطلاح را مطرح کردهاند. آنها هوش فرهنگی را به شکل توانایی یادگیری الگوهای جدید در تعاملات فرهنگی و ارائه پاسخهای رفتاری صحیح به این الگوها تعریف کردهاند. تعریف این دو از هوش فرهنگی در پاسخ به این پرسش بوده است: در نظامی که فضای سازمانی و کاری آن، بهشدت از جهانیشدن تأثیر پذیرفته است، این ضرورت وجود دارد تا درک کنیم چرا برخی از افراد در موقعیتهای فرهنگی متنوع اثربخشتر عمل میکنند. در اینجا باید بدانیم هوش فرهنگی چگونه با احساس امنیت اجتماعی ارتباط دارد. بسیاری از سازمانها و جوامع قرن بیستویکم چندفرهنگی هستند؛ بهطوریکه انواعی از افراد با فرهنگهای متفاوت مشاهده میشود. تفاوت در زبان، قومیت، ارزشها، هنجارها و به بیان دیگر، فرهنگهای متفاوت، به شکل منابع تعارض بالقوه ظهور میکند (حسینینسب و قادری، 1390: 29). در صورت نبودن درک صحیح از این تفاوتهای فرهنگی، احتمالاً احساس ناامنی اجتماعی افزایش مییابد و هوش فرهنگی به درک این تفاوتها و درنهایت، احساس امنیت کمک میکند. برخی از تحقیقات به رابطه بین هوش فرهنگی و احساس امنیت اجتماعی اشاره کردهاند (موحد و همت، 1392: 55؛ مختاری نوری و همکاران، 1392: 84). عامل مؤثر دیگر بر احساس امنیت، معنویت است. وگان (2003، به نقل از مؤمنی و شهبازیراد، 1391: 99) معنویت را والاترین میزان رشد در زمینههایی مانند شناخت، اخلاق و هیجان میداند و آن را بهصورت نگرشی شامل تجربیات اوج و مربوط به حوزههای رشد در نظر میگیرد. مذهب و معنویت در ادبیات و مطالعات از یکدیگر تفکیک و شناسایی شدهاند؛ بااینحال، در مفاهیم تداخلاتی دیده میشود (George et al., 2000; Abu-Ras & Laird, 2011; White et al., 2011; Fitchett et al., 2009; Fosarelli, 2008; Bredle et al., 2011). مرور ادبیات موضوع معنویت نشان میدهد بیشتر تعاریف معنویت، به دوبعدی بودن معنویت باور دارند. بعد نخست، معنویت مذهبی است و در آن، مفهوم فرد از وجود مقدس یا واقعیت غایی به سبک و سیاق مذهبی بیان میشود و بعد دوم، معنویت وجودی است که در آن، تجربیات روانشناختی خاصی مدنظر است که درحقیقت، با وجود مقدس یا واقعیت غایی ارتباطی ندارد (اکبریلاکه و همکاران، 1392: 118). درواقع، معنویت علم زندگی است و به انسان میآموزد چگونه سلامت ارگانیزم روحی - رواناش را حفظ کند و چگونه با داشتن زندگی اجتماعی فعال و مفید، رشد طبیعی روح خود را تضمین کند. معنویت، علم سلامت و پرورش روح ملکوتی است (اژدریفرد و همکاران، 1389: 107). به باور هنری[3] معنویت مسئلهای نیست که به فردیت درونی محدود باشد؛ بلکه بهجای آن، معنویت راهی است که ما ازطریق آن، به زندگی خود پاسخ میدهیم. معنویت، ترمیم، دلسوزی، هدف و اتحاد با دنیای فرامادی است (Henry, 2003: 4). سفر به درون برای تغییر شکل یافتن و آن هویتی که فرد به آن تبدیل میشود، بسیار حیاتی است. معنویت، بعدی قدرتمند از تجربه انسان محسوب میشود که ماهیت و تنوع آن، در دنیای درحالتغییر امروزی روبهرشد است. سئوال مطرح در این مقاله این است: از بین هویت، هوش فرهنگی و معنویت، کدامیک عامل مؤثرتری است و بهطور تعیینکنندهتری با احساس امنیت رابطه دارد. به عبارت دیگر، سهم هریک از این مسائل، در پیشبینی احساس امنیت چقدر است. برای پاسخدادن به این سئوالات، پژوهشی یافت نشده است. مطالعات ذکرشده، یکی از عوامل مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی را بررسی کردهاند و آن عامل این است که احساس امنیت، هوش فرهنگی، هویت و معنویت بهطور ویژهای به فرهنگ وابسته هستند و در فرهنگهای مختلف، باید بهصورت جداگانه بررسی شوند.
پیشینه براساس نتایج تحقیقات انجامشده در این زمینه، رابطه معناداری بین هویت اجتماعی و احساس امنیت وجود دارد (نیازی و همکاران، 1390). پژوهشها نشان میدهند معنویت و احساس امنیت باهم رابطه دارند (ربانی و قاسمی، 1386 و نوروزی و فولادیسپهر، 1388). بحریپور و همکاران (1392) در پژوهشی با هدف بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی و انواع احساس امنیت اجتماعی (فردی، اقتصادی، سیاسی و جامعهای) شهروندان، نشان دادهاند که اعتماد اجتماعی شهروندان بر انواع احساس امنیت اجتماعی آنها تأثیر میگذارد؛ بهطوریکه هرچه حجم و میزان اعتماد اجتماعی در جامعه بیشتر باشد، به همان میزان انواع احساس امنیت اجتماعی نیز بیشتر خواهد بود. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل چندمتغیره نیز بیانگر این موضوع است که متغیرهای مستقل تحقیق 23درصد از تغییرات متغیر وابسته، یعنی احساس امنیت اجتماعی را تبیین میکنند. طبق نتایج پژوهش مستوفی (1392) با عنوان «بررسى رابطه هویت اجتماعى با احساس امنیت در زنان شهر تهران» در بین این زنان، همبستگی 24درصدی و رابطه معناداری بین هویت اجتماعی و احساس امنیت وجود دارد. موحد و همت (1392) در مطالعهای با عنوان «مطالعه عوامل فرهنگی و اجتماعی مرتبط با احساس امنیت اجتماعی زنان» با بررسی نمونه 600نفری از زنان شهر شیراز، نشان دادهاند بین متغیرهای نگرش به حجاب، عزت نفس، وسایل ارتباط جمعی نوین، دینداری اعتقادی، پیامدی و مناسکی، سرمایه فرهنگی - آموزشی، فرهنگی - گردشگری و فرهنگی - اجتماعی با متغیر احساس امنیت اجتماعی زنان ارتباط معناداری وجود دارد. براساس پژوهش مختاری و همکاران (1391) با نام «بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی در شهر یاسوج» ازنظر احساس امنیت اجتماعی میان افراد جوان و افراد مسن، افراد مجرد و متأهل، لرها و سایر اقوام و... تفاوت معناداری وجود دارد و همچنین، رابطه مستقیم و معناداری بین متغیرهای مستقل پایگاه اقتصادی - اجتماعی، اعتماد اجتماعی، میزان دینداری، نگرش نسبت به عملکرد پلیس و متغیر وابسته میزان احساس امنیت اجتماعی دیده میشود. زنگیآبادی و زنگنه (1390) در پژوهش «سنجش احساس امنیت در بین شهروندان شهرهای کوچک و مرزی» نشان دادهاند که بین احساس امنیت و شاخصهایی چون: سرمایه اجتماعی، عملکرد رسانهها، نقش نیروی انتظامی، پایگاه اجتماعی افراد و فضای فیزیکی شهر رابطه معناداری وجود دارد. نیازی و فرشادفر (1390) با هدف بررسی رابطه بین هویت اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی، به صورت مفاهیم اساسی علوم انسانی و اجتماعی به شیوه پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه همراه با مصاحبه، نمونهای 1044نفری از زنان 64-15ساله ساکن شمال و جنوب شهر تهران را ارزیابی کردهاند. یافتههای پژوهش رابطه معناداری را بین دو متغیر هویت اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی در بین زنان مناطق شمال تهران نشان نمیدهد؛ اما در میان زنان مناطق جنوبی این شهر، بین این دو متغیر همبستگی مشاهده شده است. معناداری رابطه این دو متغیر هم، ازطریق ضریب همبستگی پیرسون، بررسی و باتوجهبه نتایج، آزمون با میزان اطمینان 95درصد تأیید شده است. نوروزی و فولادیسپهر (1388) در پژوهشی با عنوان «بررسی احساس امنیت اجتماعی زنان 29-15ساله شهر تهران و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن» با استفاده از شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، نمونهگیری تصادفی ساده و مصاحبه با 384 نفر از زنان 29-15ساله تهران، نشان دادهاند متغیرهای احساس امنیت محل سکونت، پایگاه اقتصادی و اجتماعی و احساس نظم اجتماعی تأثیری مثبت و مستقیم و متغیر پایبندی مذهبی تأثیری منفی و معکوس بر احساس امنیت اجتماعی زنان دارند. مطابق نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز به ترتیب متغیرهای احساس امنیت محل سکونت، پایگاه اقتصادی و اجتماعی، احساس نظم اجتماعی و پایبندی مذهبی در تبیین میزان احساس امنیت اجتماعی زنان بهطور اساسی سهم دارند. بیات (1387) در تحقیق خود درزمینه تبیین جامعهشناختی احساس امنیت در بین شهروندان تهرانی نشان داده است میزان احساس ناامنی ازلحاظ جنسیت، منطقه مسکونی، تأهل و سن پاسخگویان متفاوت بوده است. همچنین، بین میزان احساس ناامنی و متغیرهایی مانند میزان بروز جرائم، انتظار از پلیس، پرداخت رسانهای، هویت، اعتماد، تعلق محلهای و کالبد شهری رابطهای معنادار وجود دارد. ربانیخوراسگانی و قاسمی (1386) در پیمایشی با عنوان «رابطه احساس امنیت اجتماعی و نگرش مذهبی» تأثیر نگرش مذهبی شهروندان اصفهانی 15ساله و بیشتر از آن را بر احساس امنیت اجتماعی و ابعاد چهارگانه آن بررسی کردهاند. نتایج نشان میدهد احساس امنیت به ترتیب در ابعاد روانی، اقتصادی، سیاسی و قضایی کمتر است و واریانس عامل نگرش مذهبی تا 53درصد عامل احساس امنیت اجتماعی را تبیین میکند. همچنین، در بین ابعاد دوگانه نگرش مذهبی شامل نگرش به روحانیت و نگرش به دینداری، بعد نخست، توانایی تبیین بیشتری دارد؛ یعنی افرادی که بهطورچشمگیری نسبت به روحانیت نگرش مثبتتری داشتهاند، بیشتر احساس امنیت داشتهاند و برعکس. ربانی خوراسگانی و قاسمی (1386) در این مقاله خود تأثیر نگرش مذهبی شهروندان 15ساله و بیشتر مقیم شهر اصفهان را بر احساس امنیت اجتماعی و ابعاد چهارگانه آن بررسی کردهاند. آنها نشان دادهاند که احساس امنیت به ترتیب در ابعاد روانی، اقتصادی، سیاسی و قضایی کمتر است و واریانس عامل نگرش مذهبی تا 53درصد، عامل احساس امنیت اجتماعی را تبیین میکند. همچنین، در بین ابعاد دوگانه نگرش مذهبی شامل نگرش به روحانیت و نگرش به دینداری، بعد نخست، برای تبیین این موضوع بیشتر توانایی دارد؛ یعنی افرادی که به شکل چشمگیری نسبت به روحانیت نگرش مثبتتری داشتهاند، بیشتر امنیت را احساس میکردهاند. ساروخانی و نودنیا (1385) در پژوهش خود «امنیت اجتماعی خانواده و محل سکونت در تهران» با تأکید بر متغیر محل سکونت، امنیت اجتماعی را در 420 خانواده ساکن شمال و جنوب تهران بررسی کردهاند. در این مطالعه، ابعاد امنیت عبارت بوده است از امنیت جانی، مالی، شغلی، عاطفی و اخلاقی. طبق نتایج این پژوهش، میانگین امنیت جانی و شغلی در منطقه شمال و در عوض امنیت مالی در مناطق جنوب تهران بیشتر است؛ زیرا به علت کمی مال و ثروت، این مناطق کمتر در معرض سرقت قرار میگیرند. گذشته از آن، خانوادههای ساکن شمال تهران، امنیت مالی و عاطفی و ساکنان جنوب آن، امنیت جانی و شغلی کمتری دارند. نتایج تحقیقات نشان میدهد حمایت اجتماعی، احساس امنیت بیشتری در فرد ایجاد میکند. فقر احساس امنیت را کاهش میدهد و معنویت نیز احساس امنیت بیشتری را به دنبال دارد. بهطورکلی، پژوهشهای خارجی مانند بل[4] (1998) ویور[5] (2010) مسئله جنسیت و احساس امنیت را ارزیابی کردهاند و مطابق آنها زنان کمتر امنیت را در جامعه احساس میکنند. پژوهشهای داخلی نیز عوامل فرهنگی، اجتماعی و فردی را با احساس امنیت اجتماعی بررسی کردهاند. براساس نتایج این مطالعات، بین هویت اجتماعی (مستوفی، 1392) میزان دینداری (مختاری نوری و همکاران، 1392) پایبندی مذهبی (نوروزی و فولادیسپهر، 1388) و سرمایه فرهنگی (موحد و همت، 1392) با احساس امنیت، رابطه معناداری وجود دارد. پژوهشهای داخلی بیشتر به رابطه معنویت و هویت اجتماعی با احساس امنیت اجتماعی و کمتر به رابطه هوش فرهنگی با احساس امنیت اجتماعی توجه کردهاند؛ بنابراین، در این زمینه، کمبود مطالعات احساس میشود. برایناساس، باتوجهبه اهمیت امنیت اجتماعی در جامعه و کمبود اطلاعات موجود درزمینه بررسی عوامل پیشبینیکننده آن، لازم است رابطه هوش فرهنگی، هویت اجتماعی و معنوت با احساس امنیت اجتماعی ارزیابی شود.
مبانی نظری هویت اجتماعی، هوش فرهنگی و معنویت، عوامل مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی هستند. در این بخش، هریک از این عوامل برسی و رابطه آن با امنیت اجتماعی بیان میشود. هویت اجتماعی بهطور مستقیمی بر احساس امنیت اجتماعی تأثیر دارد. ازنظر برخی پژوهشگران، هویت اجتماعی آنقدر مهم است که احساس امنیت اجتماعی را در قالب آن تعریف میکنند؛ یعنی بدون هویت اجتماعی، احساس امنیت اجتماعی معنی پیدا نمیکند. برای مثال، به اعتقاد بوزان، امنیت اجتماعی به حفظ ویژگیهایی اشاره دارد که براساس آنها افراد خود را بهصورت عضو گروه اجتماعی قلمداد میکنند یا به عبارتی زندگی فرد با جنبههای شکلدهنده هویت گروهی ارتباط پیدا میکند (بوزان، 1378، به نقل از بحریپور و همکاران، 1392: 4). در آراء بوزان، حوزهای از حیات مدنظر است که فرد خود را به واسطه مفهوم «ما» بدان متعلق میداند و در برابر آن احساس تعهد و تکلیف میکند؛ بنابراین، هر عامل و پدیدهای که به ایجاد اختلال در احساس تعلق و همبستگی اعضای هر گروه منجر شود، درحقیقت، هویت آن گروه را به مخاطره میاندازد و تهدیدی برای امنیت اجتماعی آن قلمداد میشود (بوزان، 1378، به نقل از بحریپور و همکاران، 1392: 4). معنویت را بهصورت روح احساس امنیت اجتماعی محسوب میکنند. با نگاهی به ساختار 9بعدی معنویت، این ادعا بیشتر فهمیده میشود: 1- بعد فرامادی؛ 2- معنا و هدف زندگی؛ 3- داشتن سلامت در زندگی؛ 4- تقدس زندگی؛ 5- اهمیتندادن به ارزشهای مادی؛ 6- نوعدوستی؛ 7- آگاهی از تراژدی؛ 8- آرمانگرایی و 9- نتایج معنویت. ازنظر الکینز، معنویت اصیل محبت و مهرورزی به همه موجودات است (Elkins, 1998، به نقل از اژدریفرد و همکاران، 1389: 109). از دیدگاه یکی از پژوهشگران معنویت ما موضوعی نیست که به فردیت درونی محدود باشد؛ بلکه در عوض، معنویت راهی است که ما به آن طریق به زندگی خود پاسخ میدهیم. معنویت، ترمیم، دلسوزی، هدف و اتحاد با دنیای فرامادی است (Henry, 2003: 11). بهعبارتدیگر، معنویت عنصری از هویت است که رنگ و بوی فرهنگی هم دارد. برای مثال، در جامعه اسلامی مردم امت واحدی هستند و معنویت دینی آنان را به هم پیوند میدهد؛ اما گوناگونی و کثرت فرهنگی هم به چشم میخورد که این کثرت، با کمک هوش فرهنگی تبیین و درک شده است و براساس ایمان به وحدانیت، به وحدت منجر میشود. مفهوم هوش فرهنگی برای نخستینبار از جانب ایرلی و آنگ، از پژوهشگران مدرسه کسبوکار لندن مطرح شده است. آنها هوش فرهنگی را بهصورت توانایی یادگیری الگوهای جدید در تعاملات فرهنگی و ارائه پاسخهای رفتاری صحیح به این الگوها تعریف کردهاند (ایرلی و آنگ، 2003، به نقل از قادری و همکاران، 1392: 35). تعریف آنها از هوش فرهنگی در پاسخ به این پرسش بوده است: در نظامی با فضای سازمانی و کاری بهشدت متأثر از جهانیشدن، ضرورت دارد این مسئله را درک کنیم که چرا برخی از افراد در موقعیتهای متنوع فرهنگی به طور اثربخشتری عمل میکنند. در پاسخ به چنین پرسشی است که آنها بحث هوشفرهنگی را مطرح میکنند (قاسمی و همکاران، 1389: 36). براساس تقسیمبندی مرکز مطالعات هوشفرهنگی[6]، این موضوع به 4 بخش فراشناختی[7]، شناختی[8]، انگیزشی[9] و رفتاری[10] تقسیم میشود (مرکز مطالعات هوش فرهنگی، 2005، به نقل از قادری و همکاران، 1392: 36). بعد فراشناختی، بدین معنا است که فرد چگونه تجربیات میان فرهنگی را درک میکند (حسینینسب و قادری، 1390: 30). این بعد، تدوین استراتژی پیش از برخورد میانفرهنگی، بررسی مفروضات در حین برخورد و تعدیل و تغییر نقشههای ذهنی را در صورت متفاوتبودن تجارب واقعی از انتظارات پیشین در بر دارد. بعد شناختی بیانگر درک فرد از تشابهات و تفاوتهای فرهنگی است و دانش عمومی و نقشههای ذهنی شناختی فرد از فرهنگهای دیگر را نشان میدهد. بعد شناختی، آگاهی و اطلاع درباره هنجارها، فعالیتها و قرادادهای حاصلشده از تجارب فردی و آموزشی را در فرهنگهای مختلف منعکس میکند. بعد انگیزشیعلاقه فرد را به آزمودن فرهنگهای دیگر، توانایی و تمایل به یادگیری و فعالیت در موقعیتهای فرهنگی مختلف و تعامل با افرادی از فرهنگهای مختلف را نشان میدهد (ایرلی آنگ و همکاران، 2006، به نقل از قادری و همکاران، 1392: 36). عنصر روانی و انگیزشی به افراد کمک میکند در مقابل موانع پایدار باشند تا خود را با فرهنگ دیگران سازگار کنند.همچنین، بعد رفتاری توانایی انجام رفتار کلامی و غیرکلامی مناسب را در هنگام برقراری ارتباط با افرادی از فرهنگهای دیگر منعکس میکند (قادری و همکاران، 1392: 37).
روش پژوهش پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، جزء پژوهشهای کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری دادهها از نوع پژوهشهای همبستگی محسوب میشود.
جامعه و نمونه جامعه آماری مدنظر، کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر اراک در سال 1394 هستند که تعداد آنها 17101 نفر است.
جدول 1- جامعه آماری
برای نمونهگیری از دانشجویان به کمک جدول کرجسی و مورگان، تعداد 380 نفر معین شده است که به روش نمونهگیری خوشهای و از بین 3 دانشکده علوم انسانی، فنی مهندسی و علوم پایه بهطور تصادفی انتخاب شدهاند. سپس از هر دانشکده به ترتیب 5 و 4 ، 3 کلاس انتخاب شده است تا تناسب جامعه با نمونه رعایت شود و درنهایت، در هر کلاس همه دانشجویان بررسی شدهاند و به پرسشنامهها پاسخ دادهاند. نسبت درصد دانشجویان کارشناسی به کارشناسی ارشد هم 60 به 40 بوده است.
ابزار پژوهش پرسشنامه «سنجش نگرش معنوی» شهیدی و فرجنیا (1391) پرسشنامه سنجش نگرش معنوی دو زیرمعیار «نگرش معنوی» و «توانایی معنوی» را در 43 سئوال 5گزینهای میسنجد. این پرسشنامه، اعتقادات مختلف معنوی فرد و ازجمله مسائلی مانند این موارد را ارزیابی میکند: معنا و هدف در زندگی، تجربههای معنوی، معنویت و مذهب، نوعدوستی، توجه به بعد فرامادی و روحانی، ویژگیهای انسان معنوی و آثار معنویت. برای تعیین روایی پرسشنامه، آن را به 19 نفر از استادان متخصص در این زمینه ارائه کردهایم و سپس پرسشنامه بر روی 235 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی اجرا شده و با استفاده از تحلیل عوامل، با روش چرخشی از نوع واریماکس، 2 عامل با مقدار ویژه بیشتر از 5 به این شرح مشخص شده است: نگرش معنوی و توانایی معنوی. همچنین، همسانی درونی پرسشنامه ازطریق محاسبه آلفای کرونباخ 91/0 به دست آمده است. باتوجهبه نتایج بهدستآمده، پرسشنامه سنجش نگرش معنوی اعتبار و روایی مناسبی دارد و از آن بهصورت ابزاری مناسب برای پژوهش درزمینه معنویت و رشد معنوی استفاده میشود (شهیدی و فرجنیا،1391: 105).
پرسشنامه «هویت اجتماعی» صفارینیا و روشن (1390) پرسشنامه هویت اجتماعی باتوجهبه دو بعد هویت فردی و جمعی از نظریات ریچارد جنکینز (2008) برگرفته شده و به دست برخی از پژوهشگران ساخته شده است (صفارینیا و همکاران، 1393: 123). این پرسشنامه بر روی 550 دانشآموز دختر و پسر دبیرستانهای شاهیندژ آذربایجان شرقی اجرا شده است. مقیاس شامل20 گویه است که 10 گویه آن بعد فردی و 10 گویه دیگر، بعد جمعی را نشان میدهند و نمرهگذاری گویهها براساس طیف لیکرت انجام میشود. در پژوهشی دیگر (صفارینیا و روشن، 1390 به نقل از صفاری نیا و همکاران، 1393: 10) پایایی پرسشنامه با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ، برای کل پرسشنامه 74/0 به دست آمده است. همچنین، با استفاده از نظر متخصصان، نتایج پژوهش بیانگر روایی صوری پرسشنامه هستند.
پرسشنامه احساس امنیت اجتماعی(نیازی و فرشادفر، 1390) این پرسشنامه شامل 24 گویه است که احساس امنیت اجتماعی را در موقعیتهایی مانند معابر عمومی، سپردن سرمایه به دیگران، کمک به افراد حادثهدیده و احساس امنیت در به دست آوردن شغل و حفظ آن میسنجد. اعتبار آلفای کرونباخ آن، در پژوهشی 85/0 به دست آمده (نیازی و فرشادفر،1390: 10) و در پژوهش حاضر، اعتبار و روایی پرسشنامه مجدداً بررسی شده است. برای بررسی روایی پرسشنامه از روش روایی صوری استفاده شده است که اساتید و جمعی از متخصصان، روایی آن را تأیید کردهاند و از روش آلفای کرونباخ، اعتبار آن برابر با 85/0 به دست آمده است. پرسشنامه «هوش فرهنگی» ایرلی و آنگ (2004) پرسشنامه هوش فرهنگی 20سئوالی با همت برخی پژوهشگران طراحی شده است و چهار عامل مقیاس فراشناخت فرهنگی، شناخت فرهنگی، رفتار فرهنگی و انگیزش فرهنگی را در بر دارد (Ang et al., 2004: 427). مقدار آلفای کرونباخ برای این پرسشنامه، به ترتیب 76/0، 84/0، 76/0 و 83/0 به دست آمده که روی140 نفر از دانشجویان ترکمن درحالتحصیل در دانشگاه پیام نور بهشهر در سال 1389 اجرا شده است. در هنگام بررسی میزان آلفای کرونباخ، برای 20 عبارت پرسشنامه 85/0 به دست آمده است. همچنین، برای زیرمقیاسهای فراشناخت مقدار 68/0، شناخت 86/0، انگیزش هیجانی 76/0 و عامل رفتاری 70/0 حاصل شده است. نتایج حاصل از بازآزمایی به فاصله 15 روز همبستگی 79/0 است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی با چرخش واریماکس نیز 4 عامل مجزا را به تعداد این عبارات ذکرشده تأیید کرده است (قدمپور و همکاران، 1390: 88).
روش تجزیهوتحلیل اطلاعات دادهها به کمک تحلیلهای آماری توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرمافزار آماری spss تجزیهوتحلیل شدهاند و با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره، به سئوال اصلی پژوهش پاسخ داده شده است. درپایان، نتایج با مطالعات دیگر مقایسه و تبیین شده است.
نتایج الف) یافتههای توصیفی جدول 2- یافتههای توصیفی مربوط به متغیر سن (380=n)
یافتهها نشان میدهد میانگین سن دانشجویان 17/28 به دست آمده است و همچنین، نیمی از دانشجویان بیش از 5/25 سال داشتهاند. شاخصهای پراکندگی واریانس و دامنه برای متغیر سن، به ترتیب برابر با 06/45 و 31 مشخص شده و بیشترین سن مشاهدهشده 52 سال و کمترین آن 22 سال بوده است.
جدول 3- یافتههای توصیفی مربوط به متغیر جنس (380=n)
جدول 4- یافتههای توصیفی مربوط به متغیر رشته تحصیلی (380=n)
جدول 5- یافتههای توصیفی مربوط به متغیر میزان معنویت دانشجویان (380=n)
مطابق نتایج، نمره معنویت دانشجویان در طیفی از 43 تا 172 قرار دارد و مقدار میانگین و میانه برای این متغیر 4/100 و 0/86 حاصل شده است. همچنین، مقدار واریانس و دامنه برای این متغیر، برابر با 57/714 و 0/129 به دست آمده است. در ابعاد نگرش معنوی و توانایی معنوی نیز به ترتیب میانگین برابر، 6/57 و 1/43 و میانگین میانه، معادل 48 و 38 شده است.
جدول 6- یافتههای توصیفی مربوط به متغیر میزان هوش فرهنگی دانشجویان (380=n)
یافتهها نشان میدهد مقدار میانگین و میانه هوش معنوی دانشجویان 64/6 و 66/25 بوده است. همچنین، مقدار واریانس و دامنه برای این متغیر برابر با 2/276 و 0/70 حاصل شده که بیشینه و کمینه آن، 0/97 و 0/27 بوده است. در ابعاد فراشناخت فرهنگی، شناخت فرهنگی، انگیزش فرهنگی و رفتار فرهنگی نیز به ترتیب، میانگین معادل با 5/12، 4/19، 5/16 و 2/16 به دست آمده است.
جدول 7- یافتههای توصیفی مربوط به متغیر میزان هویت اجتماعی دانشجویان (380=n)
براساس نتایج، مقدار میانگین و میانه هویت اجتماعی دانشجویان 7/53 و 0/54 بوده است. همچنین، مقدار واریانس و دامنه برای این متغیر، برابر با 4/147 و 0/68 حاصل شده که بیشینه و کمینه آن0/88 و 0/20 بوده است.
جدول 8- نتایج توصیفی مربوط به متغیر میزان احساس امنیت اجتماعی
طبق یافتهها مقدار میانگین و میانه احساس امنیت اجتماعی در دانشجویان 7/68 و 0/72 بوده است. همچنین، مقدار واریانس و دامنه برای این متغیر، برابر با 5/339 و 0/76 تعیین شده که بیشینه و کمینه آن، 0/100 و 0/24 به دست آمده است. ب) نتایج استنباطی
جدول 9- نتایج آزمون KSبرای بررسی نرمال توزیع بودن دادهها
باتوجهبه جدول (8)، سطح معناداری تمامی متغیرهای مدنظر محاسبهشده بیش از 05/0 بوده است؛ بنابراین،
جدول 10- خلاصه مدل رگرسیون
براساس جدول (10) مقدار ضریب همبستگی برابر با 302/0 به دست آمده است. باتوجهبه اینکه در روش Enter تمام متغیرها همزمان وارد معادله میشوند، این مقدار نشان میدهد 2/30درصد از تغییرات احساس امنیت اجتماعی (متغیر وابسته) بهوسیله متغیرهای مستقل تبیین میشود.
تحلیل رگرسیون: پیشبینی احساس امنیت اجتماعی براساس متغیرهای مستقل در این بخش، براساس روش Enter، برای به دست آوردن میزان تأثیر متغیرهای مستقل بر وابسته، رگرسیون چندگانه متغیرهای تحقیق محاسبه شده و اثر متغیرهای مستقل (معنویت، هوش فرهنگی و هویت اجتماعی) بر روی متغیر وابسته احساس امنیت اجتماعی محاسبه شده است.
جدول 11- رگرسیون
این جدول، اطلاعات اصلی معادله و تحلیل رگرسیونی را نمایش میدهد؛ برایناساس و باتوجهبه ستون B جدول، معادله پیشبینیکننده احساس امنیت اجتماعی به این صورت ترسیم میشود: احساس امنیت اجتماعی = 164/21 + نگرش معنوی (053/0-) + توانایی معنوی (045/0-) + فراشناخت فرهنگی (510/0) + شناخت فرهنگی (512/0) + انگیزش فرهنگی (676/0) + رفتار فرهنگی (176/0) + هویت اجتماعی (757/0). مطابق ستون آخر، برای متغیرهای شناخت فرهنگی و هویت اجتماعی آثار در سطح 01/0 معنادار است که این امر، تأثیر بیشتر این متغیرها را بر احساس امنیت اجتماعی در قالب مدل بررسیشده نشان میدهد. بین معنویت و احساس امنیت اجتماعی رابطهای یافت نشده است؛ اما درباره اهمیت نسبی متغیرها در پیشبینی متغیر درآمد، باید به مقدار بتا توجه کرد. مقدار بتا استاندارد شده است؛ بنابراین، باتوجهبه جدول، مشخص میشود که متغیر هویت اجتماعی در پیشگویی متغیر وابسته بیشتر از هر عاملی اهمیت دارد و سپس، متغیرهای انگیزش فرهنگی و شناخت فرهنگی با بتای 210/0 و 185/0 قرار دارند. برایناساس، به ازای هر واحد تغییر در انحرافمعیار هویت اجتماعی متغیر احساس امنیت اجتماعی به میزان 449/0 تغییر میکند.
بحث و نتیجه برای تبیین وجودنداشتن رابطه بین معنویت و احساس امنیت اجتماعی در درجه نخست باید به وضعیت فعلی بشر اشاره کرد. در چند قرن اخیر، بدون پیشرفت چندان شناخت انسان درزمینه معنویت، توانایی ذهنی او بهطور چشمگیری رشد کرده است. این موضوع میان میزان فکری انسان و اصول معنوی فاصلهای روزافزون به وجود آورده و همین امر به سردرگمی در معنویت منجر شده است (الهی،1380، به نقل از شهیدی و فرجنیا، 1391). به اعتقاد کارت و کینگ[11](2005) معنویتی که در جهان معاصر به بشر عرضه میشود، ماهیتی کاپیتالیستی دارد و بر شیوه زندگی افراد بهطور مهمی تأثیر نمیگذارد. نتایج بخش هوش فرهنگی با نتایج تحقیق موحد و همت (1392) مطابقت دارد. باتوجهبه مطالعه غباریبناب و همکاران (1386) توانایی شناخت مسئله، ارائه راهحل پیشنهادی برای مسائل مختلف زندگی و کشف روشهای کارآمد حل مسائل، از ویژگیهای افراد باهوش محسوب میشوند که همگی به داشتن احساس امنیت اجتماعی کمک میکنند. با در نظر گرفتن این مطالب، نتیجه گرفته میشود که فرد با درک تعاملات بین فرهنگی و داشتن مهارتهای سازگاری، روشهای مقابله با مسائل و مشکلات را کنترل و امنیت اجتماعی را بیشتر احساس میکند. توماس و اینکسون (2005) معتقدند که هوش فرهنگی شامل فهم و درک بنیانهای تعامل بینفرهنگی، توسعهدادن رویکردی خلاقانه و منعطف به تعاملهای بینفرهنگی و درنهایت، ایجاد مهارتهای سازگاری و نشاندادن رفتارهایی است که در موقعیتهای بینفرهنگی یا چندفرهنگی اثربخش هستند. مطابق باور ایرلیآنگ و همکاران (2007) تواناییهای مربوط به فراشناخت فرهنگی مسائلی مانند برنامهریزی و کنترل و بررسی مجدد مدلهای ذهنی هنجارهای فرهنگی برای کشورها یا گروههایی از مردم را در بر میگیرد. بعد فراشناخت نیز اموری چون تدوین استراتژی پیش از برخورد میانفرهنگی، بررسی مفروضات در حین برخورد و تعدیل و تغییر نقشههای ذهنی را در صورت متفاوتبودن تجارب واقعی از انتظارات شامل میشود .این بعد، این مسائل را در بر دارد: 1- تفکر فعال را درباره افراد و موقعیتهای فرهنگی مختلف ارتقا میدهد، 2- از خشکی، مفروضات و تفکر محدود فرهنگی جلوگیری میکند و 3- افراد را به جانب بازآفرینی استراتژیها هدایت میکند؛ بنابراین، آنها تمایل دارند روابط بینفرهنگی موفقی را تجربه کنند. این مسئله بینابینی و گذار، فرایندی دیالکتیکی را در ذهن کنشگران ایجاد میکند و همچنین، باعث میشود تعادل روانی خویش را تا حدودی با چالش روبهرو ببینند؛ به همین دلیل، آنها ترس یا ناامنی را احساس میکنند. حسینینسب و قادری (1390) و قادری و همکاران (1392) نیز نتایج مشابهی را در این زمینه به دست آوردهاند. بعد شناختی آگاهی و اطلاع حاصلشده از تجارب فردی و آموزشی را درباره هنجارها، فعالیتها و قرادادهای فرهنگهای مختلف منعکس میکند. همچنین، این بعد شامل دانش رویهای است که ازطریق مشاهده و تقلید انجام میشود. افرادی که هوشفرهنگی زیادی دارند، شناخت فرهنگیشان هم بیشتر است و شباهتها و تفاوتهای فرهنگی را درک میکنند که این امور درحقیقت، احساس امنیت اجتماعی را در فرد به وجود میآورند. این بعد از هوش فرهنگی درک فرد از شباهتها و تفاوتهای فرهنگی و دانش عمومی و نقشههای ذهنی شناختی فرد را از فرهنگهای دیگر نشان میدهد. جنبه شناختی هوش فرهنگی شناخت سیستمهای اقتصادی و قانونی، هنجارهای تعامل اجتماعی، عقاید مذهبی، ارزشهای زیباییشناختی و زبان دیگر را در بر دارد. بعد شناختی آگاهی و اطلاع حاصل از تجارب فردی و آموزشی را درزمینه هنجارها، فعالیتها و قرادادها در فرهنگهای مختلف نشان میدهد. این بعد، آگاهی ظاهری درباره سیستمهای اجتماعی، قانونی و اقتصادی را در فرهنگهای مختلف و خردهفرهنگها در بر میگیرد. همچنین، این بعد دانش رویهای را در بر دارد که ازطریق مشاهده و تقلید انجام میشود. افرادی که هوشفرهنگی زیادی دارند، شباهتها و تفاوتهای فرهنگی را درک میکنند و آگاهی لازم را درزمینه هنجارها و فعالیتها کسب و بنابراین، امنیت اجتماعی را هم بیشتر احساس میکنند. قادری و همکاران (1390) نتایجی همسو با تحقیق حاضر به دست آوردهاند. طبق اعتقاد ایرلیآنگ و همکاران (2006) نیز بعد انگیزشی توانایی و تمایل به یادگیری و فعالیت در موقعیتهای فرهنگی مختلف را منعکس میکند. انگیزش فرهنگی بیانگر علاقه فرد به آزمودن فرهنگهای دیگر و تعامل با افرادی از آن فرهنگها است. این انگیزه، ارزش درونی افراد برای تعاملات چندفرهنگی و اعتماد به نفسی را در بر دارد که به فرد اجازه میدهد در موقعیتهای فرهنگی مختلف، به صورتی اثربخش عمل کند. باتوجهبه مطالب ذکرشده، چنین نتیجه گرفته میشود که افراد با انگیزش فرهنگی بیشتر، در مقابل موانع پایدار میشوند تا از این راه، خود را با فرهنگ دیگران سازگار کنند و این گونه، امنیت اجتماعی را نیز بیشتر احساس میکنند. نتایج برخی از پژوهشها همچون مستوفی (1392) و نیازی و فرشادفر (1390) رابطه معنادار بین هویت اجتماعی و احساس امنیت را نشان میدهد؛ برایناساس و همچنین، بر مبنای مباحث مطرحشده صاحبنظران درخصوص هویت اجتماعی این موضوع مؤلفهای مهم در بررسی احساس امنیت اجتماعی محسوب میشود. به باور بوزان (1378) هر عامل و پدیده ایجادکننده اختلال در احساس تعلق و همبستگی اعضای گروه، درواقع، هویت آن گروه را به مخاطره میاندازد و تهدیدی برای امنیت اجتماعی آن قلمداد میشود. هویت اجتماعی، احساس تعلق و همبستگی به جامعه است؛ به طوریکه فرد خود را در مقابل معیارها و ارزشهای جامعه متعهد و مکلف بداند و در امور مختلف آن مشارکت کند و در مواقع بحرانی سرنوشت جامعه و غلبه بر بحران برای او مهم باشد. هر عامل و پدیدهای که به ایجاد اختلال در احساس تعلق و همبستگی اعضای گروه منجر شود، درواقع هویت آن گروه را به مخاطره میاندازد و تهدیدی برای امنیت اجتماعی آن قلمداد میشود؛ بنابراین، این نتیجه به دست میآید که احساس امنیت اجتماعی با هویت اجتماعی ارتباط دارد. بهطورکلی، از تحلیل رگرسیون اینطور نتیجه گرفته میشود که متغیر هویت اجتماعی در پیشگویی احساس امنیت اجتماعی بیشترین اهمیت را دارد و سپس، به ترتیب متغیرهای انگیزش فرهنگی و شناخت فرهنگی قرار دارند؛ بااینحال، تأثیر متغیرهایی مانند تحصیلات، سن، طبقه اجتماعی و اقتصادی، جنسیت و شخصیت را نیز بر نتایج پژوهش حاضر نباید نادیده گرفت. این گونه متغیرها بهصورت متغیرهای مداخلهگر در نظر گرفته میشوند و در این مقاله، مطالعه یا کنترل نشدهاند؛ بنابراین، برای خنثیکردن اثر آنها چند راهبرد اتخاذ شده است. نخست اینکه در نمونهگیری، متغیرهای جنسیت، رشته تحصیلی و مقطع لحاظ شدهاند. دوم اینکه از روش نمونهگیری خوشهای استفاده شده است تا ضمن تعدیل تأثیر تفاوت نمونه ازنظر جنسیت، رشته تحصیلی و مقطع، سایر متغیرهای مداخلهگر مانند طبقه اجتماعی و شخصیت نیز بهطور متعادل توزیع شوند. باتوجهبه این مسائل، چنین ادعا میشود که متغیرهای مداخلهگر بهطور معناداری بر نتایج پژوهش تأثیر نداشتهاند؛ اما چون این گونه متغییرها با دقت بررسی یا کنترل نشدهاند، در تعمیمدادن یافتههای پژوهش باید احتیاط کرد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اژدریفرد، پ س.؛ قاضی، ق. و نورانیپور، ر ا. (1389). «بررسی تأثیر آموزش عرفان و معنویت بر سلامت روان دانشآموزان»، اندیشههای تازه در علوم تربیتی، دوره 5، ش 2، ص 127-105. اکبریلاکه، م.؛ یزدانی، ش.؛ مکارم، ع.؛ شمسیگوشکی، ا.؛ شادنوش، ن ا. و ابراهیمی، م. (1392). «معنویت و تعالی معرفتی و رفتاری در نظام آموزشعالی»، اخلاق پزشکی، دوره 7، ش 26، ص 133-116. بحریپور، ع.؛ ذوالفقاری، ا. و رستگارخالد، ا. (1392). «بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی (مطالعه موردی شهرستان کاشان)»، مطالعات جامعهشناختی جوانان، س 4، ش 10، ص 26-9. بوزان، ب. (1378). مردم، دولتها و هراس، ترجمه: پژوهشکده مطالعات راهبردى، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردى. بیات، ب. (1387). «تبیین جامعهشناختی احساس امنیت در بین شهروندان تهرانی (با تأکید بر نقش پرداخت رسانهای و سرمایه اجتماعی»، نشریه نامه علوم اجتماعی، دوره 16، ش 35، ص 132-115. جعفری، ح ع. و مهرداد، ح. (1391). «بررسی رابطه بین ترجیحات ارزشی و هویت اجتماعی دانشجویان»، مطالعات جامعهشناختی جوانان، ش 7، ص 24-9. حسینینسب، د. و قادری، و. (1390). «بررسی رابطه بین هوش فرهنگی با بهرهوری مدیران در مدارس شاهد استان آذربایجان غربی»، علوم تربیتی، دوره 4، ش 13، ص 43-27. ربانیخوارسگانی، ع.؛ قاسمی، و. (1386). «رابطه احساس امنیت اجتماعی و نگرش مذهبی»، مجله پژوهشی علوم انسانی دانشگاه اصفهان، ش (25) 4، ص 71-46. زنگیآبادی، ع. و زنگنه، م. (1390). «سنجش احساس امنیت اجتماعی در بین شهروندان شهرهای کوچک و مرزی (مطالعه موردی شهر خواف)»، فصلنامه دانش انتظامی، دوره 13، ش (50) 1، ص 65-41. ساروخانی، ب. و هاشمنژاد، ف. (1390). «بررسی رابطه سرمایه اجتماعی (مؤلفههای آن) و احساس امنیت اجتماعی در بین جوانان شهر ساری»، جامعهشناسی مطالعات جوانان، دوره 2، ش 2، ص 94-81. شهیدی، ش. و فرجنیا، س. (1391).«ساخت و اعتباریابی پرسشنامه سنجش نگرش معنوی»، روانشناسی و دین، ش (19) 3، ص 115-98. صفارینیا، م.؛ آقایوسفی، ع. و مصطفایی، ع. (۱۳۹۳). «رابطه مؤلفههای سهلانگاری اجتماعی و هویت اجتماعی با عملکرد تحصیلی دانشجویان»،شناخت اجتماعی، دوره 3، ش (6) 2، ص 134-123. غباریبناب، ب.؛ سلیمی، م.؛ سلیانی، ل. و نوریمقدم، ث. (1386). «هوش معنوی» اندیشه نوین دینی، دوره 3 ش10، ص 137-125. قادری، و.؛ ایروانی، م. و فرنیا، م ع. (1392). «بررسی رابطه بین هوش فرهنگی مدیران با بهرهوری شعب بانک مسکن شهرستان ارومیه»، مدیریت بهرهوری، دوره 7، ش 25، ص 52-33. قاسمی، و.؛ وحیدا، ف. و یزدخواستی، گ. (1389). «تحلیلی بر هوش فرهنگی و الگوهای تقویت آن»، فصلنامه تخصصی علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی - واحد شوشتر، دوره 4، ش9، ص 50-33. قدمپور، ع ا.؛ مهرداد، ح. و جعفری، ح ع. (1390). «بررسی رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و هوش فرهنگی کارکنان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان»، نشریه روانشناسی تربیتی، دوره 2 ش 1، ص 101-81. مختارینوری، ج.؛ عبادی، ع.؛ الحانی، ف. و رژه، ن. (1392). «آموزش مبتنی بر معنویت توسط مربیان پرستاری الگو: مطالعه کیفی» اخلاق و تاریخ پزشکی، دوره 6، ش 3، ص 93-84. مرادیپردنجانی، ح ا.؛ صادقی، س.؛ توکلی، ع ا. و قاسمی، م. (1392). «بررسی تأثیر عوامل اجتماعی و روانشناختی بر احساس امنیت اجتماعی (مطالعه موردی جوانان 20 تا 30ساله استان چهار محال و بختیاری)»، مطالعات جامعهشناختی جوانان، دوره 4، ش 10، ص 116-103. موحد، م. و همت، ص. (1392). «مطالعه عوامل فرهنگی و اجتماعی مرتبط با احساس امنیت اجتماعی زنان»، زن و جامعه، دوره 4، ش 2، ص 82-55. مستوفی، ا. (1392). «بررسی رابطه هویت اجتماعی با احساس امنیت در زنان شهر تهران»، نشریه پلیس زن، دوره 7، ش 19، ص 77-55. مؤمنی، خ م. و شهبازیراد، ا. (1391). «رابطه معنویت، تابآوری و راهبردهای مقابلهای با کیفیت زندگی دانشجویان»، علوم رفتاری، دوره 6، ش 2، ص 103-97. نوروزی، ف ا. و فولادیسپهر، س. (1388). «بررسی احساس امنیت اجتماعی زنان 29-15ساله شهر تهران و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن»، نشریه راهبرد، دوره 18، ش 53، ص 159-129. نیازی، م.؛ شفائیمقدم، ا. و شادفر، ی. (1390). «بررسی رابطه بین میزان سرمایه اجتماعی و احساس امنیت در بین زنان مناطق شمال (1 و 2) و جنوب شهر (19 و 20) تهران»، جامعهشناسی مطالعات جوانان، دوره 2، ش 3، ص 160-131. نیازی، م. و شادفر، ی. (1390). «رابطه بین میزان اعتماد اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی در بین زنان مناطق شمال (1 و 2) و مناطق جنوب (19 و 20) تهران»، مطالعات شهری، س 1، ش 1، ص 21-16. Abu-Ras, W. Laird, L. (2011) "How Muslim and Non-Muslim Chaplains Serve Muslim Patients? Does The Interfaith Chaplaincy Model Have Room for Muslims' Experiences?". J Relig Health, 50:46-61. Ang, S. Van Dyne, L. Koh, C. & NG, K. Y. (2004) Cultural intelligence. Paper presented at the August 2004 Academy of Management Meetings Symposium on Cultural Intelligence in the 21st. 421- 433. Ang, S. Van Dyne, L. & Koh, S. K. (2006) “Personality Correlates of Thefour-Factor Model of Cultural Intelligence”, Group and Organization Management, 31: 100–123. Ang, S. Van Dyne, L. Koh, C. Ng, K. Y. Templer, K.J. Tay, C. and Chandrasekar, N.A. (2007) “Cultural Intelligence: Its Measurement and Effects on CulturalJudgment and Decision Making, Cultural Adaptation and Task Performance”, Management and Organization Review, 3 (3): 335–371. Bell, W. (1998) “Women and Community Safety”, Bell Planning Associates South Australia, 32: 1-26. Bredle, JM. Salsman, JM. Debb, SM. Arnold, BJ. Cella, D. (2011) "Spiritual Well- Being as a Component of Health-Related Quality of Life: The Functional Assessment of Chronic Illness Therapy—Spiritual Well-Being Scale (FACIT-Sp)". Religions, 2:77-94. Carrette, L. King, R. (2005) Selling Spirituality: The Silent Takeover of Religion Paperback– September 16, 330- 421. Fitchett, G. Rasinski, K. Cadge, W. Curlin, FA. (2009) "Physicians' Experience And Satisfaction With Chaplains: A National Survey". Arch Intern Med , 169:1808-1810. Fosarelli, P. (2008) "Medicine, Spirituality, and Patient Care". JAMA, 3000:836-838. George, LK. Larson, DB. Koenig, HG. McCullough, ME. (2000) "Spirituality and Health: What We Know, What We Need to Know". J Soc Clin Psychol , 19:102-16. Green, Andrew Brian, (2000) An application of security complex theory and securitization to problems relating to identity in central Asia. Queen's University at Kingston (Canada). Henry, P. (2003) Psychotherapy and spirituality – Practical issues. A paper presented at the PACFA Inaugural Conference. Thomas, D. C. Inkson, K. (2005) Cultural intelligence: People skills for global business. San Francisco: CA: Berrett-Koehler, 541-569. Weaver, D. (2010) “Socital Security and Social Suport”, Journals of Gerontology, Series B: Psychological and Social Sciences, 61(1): S24–S34. White, ML. Peters, R. Schim, SM. (2011) "Spirituality And Spiritual Self-Care: Expanding Self-Care Deficit Nursing Theory". Nurs Sci Q, 24:48-56. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 4,309 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,771 |