تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,650 |
تعداد مقالات | 13,402 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,206,293 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,075,253 |
بررسی تأثیر فناوری اطلاعات بر توسعة پایدار مقاصد گردشگری به منظور توسعة مقاصد گردشگری هوشمند (با استفاده از رویکرد فراترکیب) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تحقیقات بازاریابی نوین | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 7، شماره 4 - شماره پیاپی 27، اسفند 1396، صفحه 95-116 اصل مقاله (1.14 M) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/nmrj.2017.103939.1247 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ساناز شفیعی1؛ علی رجب زاده قطرمی* 2؛ علیرضا حسن زاده3؛ سعید جهانیان4 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجوی دکترای مدیریت فناوری اطلاعات ، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشیار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3دانشیارگروه مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
4استادیار گروه مدیریت، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان ، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
در سالهای اخیر ظهور و توسعة فناوری اطلاعات به تحول صنعت گردشگری منجر شده است. این توسعه مستلزم شکلگیری مدلهای جدید رفتار سفر، طراحی محصول و پژوهش و ارزیابی است که به نوبة خود، یک الگوی جدید از مدیریت گردشگری را شکل میدهد. گردشگری یک صنعت اطلاعاتمحور است و فناوری اطلاعات مانند یک محرک اصلی در صنعت گردشگری عمل میکند. باوجود قدرت فناوری اطلاعات در دگرگونی صنعت گردشگری تحقیقات اندکی دربارة سهم آن در توسعة پایدار گردشگری انجام شده است؛ بنابراین برای درک عمیقی از این پدیده و مفهوم مقاصد گردشگری هوشمند، از رویکرد تفسیرگرایانه و روش فراترکیب برای جمعآوری و یکپارچگی نظرات پیشین، استفاده شده است. مقالة حاضر تلاش کرده است تا با استفاده از روش فراترکیب، یافتههای مطالعات انجامشده را در حوزة تأثیر فناوری اطلاعات بر گردشگری به صورت نظاممند بررسی کند و سپس براساس کدهای شناساییشده، مفاهیم، خصوصیات، ابعاد و ضرورت توسعة گردشگری پایدار را معرفی کند و همچنین اهمیت توسعه و پیادهسازی مقاصد گردشگری هوشمند را به خاطر آورد. در این تحقیق پایگاههای علمی مختلفی از سال 2000 بررسی و مقالات منتخب با استفاده از معیار CASP شناسایی شدند. مفاهیم استخراجشده با استفاده از نرمافزار10 NVivo طبقهبندی و تحلیل شدند. این مطالعه همچنین میتواند ابزار مناسبی برای شناسایی و طبقهبندی مفاهیم حوزة مقاصد گردشگری هوشمند باشد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
گردشگری پایدار؛ فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ مقاصد گردشگری هوشمند؛ فراترکیب | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
- مقدمه و بیان مسئله گردشگری در طول چند دهة گذشته رشد و توسعة زیادی را تجربه کرده و به یکی از بزرگترین و سریعترین بخشهای اقتصادی در جهان تبدیل شده است. صنعت گردشگری از پویاترین بخشهای اقتصاد ملی بسیاری از کشورهاست تاجاییکه میتوان آن را یکی از منابع مهم توسعة اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی به حساب آورد (دلبوسکو و همکاران[1]، 2008). گردشگری، مانند هر فعالیت اقتصادی دیگری، اثرات مضر زیستمحیطی و اجتماعی- اقتصادی ایجاد کرده است که محصول اصلی آن، یعنی محیط زیست را از بین میبرد. صنعت گردشگری با استفاده از مفهوم توسعة پایدار در برنامهریزی و رویکرد خود، یعنی گردشگری پایدار، به این مسائل پاسخ داده است. گردشگری پایدار، روندی برای دستیابی به توسعة اقتصادی علاوه بر حفاظت، نگهداری و ارتقای محیط زیست در نظر گرفته میشود. امروزه الگوی پایداری به طور عام و در صنعت گردشگری به طور خاص بـه دغدغـة جهـانی تبدیل شده و در تحقیقات توسعة گردشگری، مفهوم پایـداری، کـانون اصـلی مباحـث علمـی و دانشـگاهی جهـان شـده اسـت (بل و مورس[2]، 2013). حوزة دیگری که در کنار مسئلة پایداری در رشد اقتصاد گردشگری نقش دارد، فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی هستند. در عصر حاضر، فناوری اطلاعات تأثیر مهمی در صنعت گردشگری دارد و اساساً اثربخشی و بهرهگیری سازمانهای گردشگری، روش انجام کسبوکار آنها و راه تعامل مشتری با بهرهوران را دگرگون کرده است. فناوری اطلاعات، محرک اصلی در صنعت گردشگری است (بوهالیس و لاو[3]، 2008). ازآنجاییکه هماکنون توسعة صنعت گردشگری در گرو استفاده از فناوری اطلاعات است، برای تحقق چشمانداز صنعت گردشگری و رشد در این حوزه، استفاده و وابستگی به ICT اجتنابناپذیر است و باید از توانمندیها و منابعی که در این حوزه وجود دارد، نهایت استفاده بشود. حوزههای زیادی در گردشگری وجود دارند که ICT را میتوان در آنها به کار برد؛ توسعة گردشگری پایدار یکی از این فرصتها است. فناوری اطلاعات، روش جدید و نوآورانهای در نظر گرفته میشود که میتواند توسعة گردشگری پایدار را برای مقاصد تسهیل کند. فناوریهای اطلاعاتی، ابزارهای راهبردی لازم را برای تسهیل توسعة پایدار گردشگری در مقاصد، مهیا میکنند (بوهالیس، 2003؛ لیبرد[4]، 2005؛ علی و فرو[5]، 2014). از سوی دیگر با توجه به رشد فزایندة گردشگری در کشورهای مختلف بهخصوص در دهة اخیر به موضوع پیادهسازی مقاصد گردشگری با رویکرد توسعة پایدار توجه شده است؛ باوجوداین بررسیها نشان میدهد پژوهشهای اندکی دربارة بررسی تأثیر فناوری اطلاعات بر توسعة پایدار مقاصد گردشگری انجام شده است (علی و فرو، 2014). بیشتر پژوهشهای گذشته به صورت پراکنده و محدود تأثیر فناوری اطلاعات را بر توسعة پایدار گردشگری مطالعه کردهاند و نبود یک دیدگاه کلی در آنها محسوس است. با توجه به اینکه حمایت از توسعة پایدار گردشگری با انتخاب راهحلهای نوآورانه و خلاق در تمام زمینهها امکانپذیر میشود (کوکه[6] و همکاران، 2011)، این موضوع فرصتی به محققان برای بررسی مفاهیم مرتبط با هوشمندسازی مقاصد گردشگری داده است (گرتزل[7] و همکاران، 2015). در چنین شرایطی گردشگری هوشمند بهتدریج به صورت روند نوظهوری در حال رشد و توسعه است (ژانگ[8]، 2015). گردشگری هوشمند تأثیر مهمی در فعالکردن گردشگری فرهنگی، اقتصاد و توسعة اجتماعی و پایداری دارد. هرچند، واضح است که توسعهها به دلایل بسیار هنوز در مراحل ابتدایی خود به سر میبرند، انتظار میرود که گردشگری هوشمند بهشدت در بین شهرهای جهان و مقاصد گردشگری رشد داشته باشد باوجود پتانسیل بالای مقاصد گردشگری هوشمند در ارائة بهتر خدمات به گردشگران، استفاده از این فناوری هنوز از منظر محققان به طور مناسبی مورد توجه قرار نگرفته است (گرتزل و همکاران، 2016). همچنین پژوهشهای محدودی وجود دارند که تأثیر پیادهسازی مقاصد گردشگری هوشمند را در توسعة پایدار مقاصد گردشگری مطالعه کرده باشند (وانگ[9]، 2013؛ گرتزل و همکاران[10]، 2015؛ گو[11]، 2014). تحقیقات موجود برای توسعة مناسب گردشگری هوشمند کافی نیستند و چارچوب نظری پایه برای مقاصد گردشگری هوشمند به طور نظاممند ارائه نشده است (تو و لیو[12]، 2014). در ایران پیادهسازی مقاصد گردشگری هوشمند در ابتدای راه توسعة خود قرار دارد و با وجود ضرورت توسعة گردشگری در ایران به فناوری مذکور کمتر توجه شده است. ازآنجاکه این حوزة پژوهشی نسبتاً جدید است، تاکنون تلفیق کاملی از مقالات موجود در این حوزه انجام نشده است؛ بنابراین برای هدایت تحقیقات آینده و درک صحیح مفاهیم، اهداف، ویژگیها و شناسههای تأثیرگذار بر توسعة پایدار مقاصد گردشگری، مرور نظاممند اصول این حوزه ضروری به نظر میرسد. ازاینرو این تحقیق قصد دارد تا با مرور منظم پژوهشها، خلاصة مطالعات انجامشده در این حوزه را با شیوة نظاممند و علمی در اختیار پژوهشگران و سیاستگذاران این بخش قرار دهد. بررسی اصول این حوزه به طور خاص به دلیل رشد سریع مقالات علمی منتشرشده، اهمیت دارد و جزء ضروری برای توسعة علمی یک رشتة تحقیقاتی است و کمک میکند تا رشتههای تحقیقاتی در حال توسعه و توسعهیافته، تثبیت و ساختار یابند (لی[13] و همکاران، 2015). در این تحقیق از روش فراترکیب به منظور مقایسه، تفسیر و ترکیب تعاریف مختلف استفاده میشود. روش فراترکیب در ماهیت یک روش کیفی است و به صورت یک شیوة مرور نظاممند برای جمعآوری و انسجام نتایج تحقیقات گوناگون انتخاب شده است. درواقع فراترکیب به جای ارائة خلاصة جامعی از یافتهها یک ترکیب تفسیری از یافتهها تولید میکند. روش فراترکیب یکی از روشهای کیفی تحقیق است که در آن محقق با تفسیر نتایج مطالعات پیشین، چهارچوب جدیدی را بسط میدهد؛ بدینترتیب ضمن جمعآوری آرای پیشین، تصویر جدیدی از موضوع شکل خواهد گرفت. فراترکیب با فراهمکردن یک نگرش نظاممند برای پژوهشگران از طریق ترکیب پژوهشهای کیفی مختلف، موضوعات جدید را کشف میکند؛ بنابراین نوآوری این رویکرد، ارتقای دانش، آشنایی با مفاهیم و موضوعات و ایجاد دید جامع نسبت به این حوزة پژوهشی است. در این مقاله پس از مروری بر اصول پژوهش، روش پژوهش که شامل روش فراترکیب و کاربرد آن در استخراج نظاممند مقالات مرجع و تجزیه و تحلیل اطلاعات آنها است، بررسی شده است. در انتها یافتههای حاصل از تجزیه و تحلیل مقالات و مفاهیم موجود ارائه شدهاند. معرفی این مفاهیم کمک شایانی به شناسایی موضوعات پیرامون تأثیر فناوری اطلاعات بر توسعة گردشگری پایدار، مقاصد گردشگری هوشمند، توسعة تحقیقات و بهبود شکاف تحقیقاتی موجود در این حوزه میکند. جستوجو در پایگاههای اطلاعاتی، نشان میدهد تاکنون پژوهشی به منظور شناسایی، طبقهبندی و تحلیل مقالات در این حوزه با روش فراترکیب انجام نشده است که از این نظر این پژوهش به نوبة خود نوآوری دارد. همچنین این پژوهش در انتها مقاصد گردشگری هوشمند را رویکرد نوین و ابزار کاربردی برای توسعة پایدار مقاصد گردشگری معرفی میکند و اهمیت توسعه و پیادهسازی مقاصد گردشگری هوشمند را با رویکرد توسعة پایدار نشان می دهد. با توجه به نبود پژوهشهای جامع در زمینة مقاصد گردشگری هوشمند در کشور، یافتههای این پژوهش میتواند گام نخستین مؤثری برای پژوهشهای آینده در این زمینه باشد. همچنین یافتههای این پژوهش برای سیاستگذاران بخش دولتی در برنامهریزی فراهمکردن بستر مناسب به منظور توسعة مقاصد گردشگری هوشمند مفید خواهد بود.
2- سؤالات پژوهش 1- تعریف و ضرورت گردشگری پایدار چیست؟ 2- بهرهگیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعة پایدار مقاصد گردشگری چه تأثیری دارد؟ ضرورت توسعه و پیادهسازی گردشگری پایدار با بهرهگیری از فناوریهای نوین اطلاعاتی چیست؟ 3- پیادهسازی مقاصد گردشگری هوشمند بر توسعة پایدار مقاصد گردشگری چه تأثیری دارد؟
3- ضرورت پژوهش در جهانی که با چالشها اقتصادی، اجتماعی و محیطی متعددی روبهروست، صنایع مختلف باید خدمات و فرایندهای خود را با فناوری اطلاعات و ارتباطات همراستا کنند. گردشگری صنعتی اطلاعاتمحور است؛ به همین دلیل توسعة سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات به صورت مؤثر و چشمگیری صنعت گردشگری را متحول کرده است (بوهالیس، 2003). ازاینرو به نظر میرسد رویکرد سنتی به گردشگری امروزه نمیتواند کارگشا باشد و با زیرساختهای فعلی نمیتوان به رونق گردشگری در همة حوزههای آن امیدوار بود؛ زیرا گردشگری نیز صنعتی است که همچون سایر صنایع با علم روز پیشرفت کرده است و از ابزارهای نوین برای ارتقای خود استفاده میکند. امروزه نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات و صنعت گردشگری بر رشد اقتصادی کشورها بر کسی پوشیده نیست. با بهرهگیری از فضای اینترنت و به وجود آمدن گردشگری الکترونیکی، فناوری اطلاعات و ارتباطات، یکی از عناصر اساسی گردشگری به شمار میرود و کارایی این صنعت را افزایش داده است. با رقابتی و پیچیدهترشدن روزافزون مقاصد گردشگری، فناوری اطلاعات و ارتباطات برای هماهنگی فعالیتها و خدمات، قبل و بعد از بازدید ضروری است. مرتبطکردن سازمانهای گردشگری، آنها را به ارائة خدماتی در زمان واقعی قادر میسازد و همچنین از دادهها به صورت مرکزی برای مدیریت فنی و راهبردی در سطح خرد و کلان استفاده میشود (گرتزل و همکاران، 2015). از سال 2005 با توسعة استفاده از فناوریهای اطلاعاتی برخی محققان نقش این فناوری را در گردشگری بررسی کردند. از سال 2008 به بعد نیز با توجه به رشد و توسعة استفاده از فناوریهای اطلاعاتی، افزایش تعداد کاربران اینترنت و توسعة شبکههای جهانی ارتباطات اینترنتی، این صنعت به یکی از روشهای اصلی توسعة گردشگری تبدیل شد و سیر تحقیقات به سمت تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در صنعت گردشگری و پایداری معطوف شد. به دنبال آن توسعة پایدار گردشگری و گردشگری پایدار کلیدیترین کلمات در پژوهشهای حوزة گردشگری شدند و ارزیابی پایداری گردشگری در در تحقیقات مختلف در کانون توجه قرار گرفت (لو و نپال[14]، 2009). فوچس و هوپکن[15] در پژوهش خود در سال 2005 مشاهده کردند که استفاده از اطلاعات برای تصمیمگیری بسیار ضعیف بوده است و توان درونی فناوری اطلاعات و ارتباطات در صنعت گردشگری در حمایت از تصمیمگیری مدیریتی تا حد زیادی ناشناخته و بهرهبرداری نشده است. درحالیکه امروزه گردشگری پایدار، مبنای اصلی در توسعة گردشگری شناخته میشود، اما اثرات منفی گردشگری در مقیاسهای بزرگتر همچنان ادامه مییابد و نیاز به راهحلهای واقعی و عملی احساس میشود. باوجود اطلاعات فراوان در زمینة گردشگری پایدار، درک درستی از این پایداری وجود ندارد و در حوزة عملی فعالیتهای کمی مشاهده میشود. همچنین دانش و اطلاعات مربوط به این موضوع به صورت مؤثر و کارآمد گسترش نیافته است و این مستلزم توجه بیشتر برنامهریزان و مدیران گردشگری است (روهانن[16]، 2008). با توجه به روند رشد فناوریهای اطلاعاتی، هماکنون کشورها نمیتوانند بدون توجه به تأثیر فناوریهای نوین نسبت به توسعة گردشگری اقدام کنند و درعینحال پایداری آن را تضمین نمایند. از دیدگاه صنعت، توجه به توسعة هوشمند بهخصوص در مقاصد گردشگری شایان توجه است و بر آیندة مقاصد تأثیرگذار است. باوجوداین مقاصد گردشگری و بهرهوران آن در حال حاضر با مشکلاتی روبهرو هستند. از سوی دیگر با توجه به جدیدبودن حوزة گردشگری هوشمند داخل کشور، مطالعات اندکی در این حوزه انجام شده است؛ بنابراین ارائة مفاهیم مرتبط با این حوزه اهمیت خاصی دارد. مقاصدگردشگری هوشمند با بهرهگیری از رویکردهای نوآورانه و فناوریهای نوین و افزایش پایههای فناوری گردشگری به افزایش اشتغال و رشد اقتصادی پایدار منجر میشود (گرتزل و همکاران، 2016).
4- روششناسی پژوهش در سالهای اخیر با رشد مطالعات در حوزههای مختلف علوم و روبهروشدن جامعة علمی با انفجار اطلاعات، اندیشمندان در عمل به این نتیجه رسیدهاند که اطلاع و تسلط بر تمام ابعاد یک رشته و بهروزبودن در این زمینه تا حدود زیادی امکانپذیر نیست؛ بنابراین انجام پژوهشهای ترکیبی که خلاصة مطالعات انجامشده در یک موضوع خاص را به شیوة نظاممند و علمی، فراروی پژوهشگران قرار میدهند، گسترش روزافزون یافته است. یکی از روشهایی که برای بررسی، ترکیب و آسیبشناسی مطالعات پیشین در چند سال گذشته معرفی شده است، فرامطالعه است (محقر و جعفرنژاد، 1392). فرامطالعه تجزیه و تحلیل کارهای مطالعاتی در یک حوزة خاص است. در سالهای گذشته بیشتر از فراتحلیل نام برده شده است، ولی باید گفت که فرامطالعه با واژههایی همچون «فراتحلیل»، «فراترکیب»، «فراتئوری» و «فراروش» متفاوت است؛ فرامطالعه همة این مفاهیم را دربرمیگیرد. فراتحلیل که عمدتاً طی چند سال گذشته بارها از آن استفاده شده است، نوعی فرامطالعة کمّی است که فقط روی نتایج مطالعات گذشته انجام میشود. فرامطالعه اگر به صورت کیفی و روی مفاهیم کاربردی در مطالعات گذشته انجام گیرد، به نام «فراترکیب» شناخته میشود؛ اگر فقط در حوزة روششناسی کارهای گذشته باشد، به «فراروش» معروف است و چنانچه این فرامطالعه فقط در حوزة الگوها و چارچوبهای پژوهشهای گذشته باشد، «فراتئوری » نامیده میشود (زیمر[17]، 2006؛ محقر و جعفرنژاد، 1392). با توجه به اینکه رویکرد فراترکیب میتواند یک ترکیب تفسیری از یافته ایجاد کند، با فراهمکردن یک نگرش نظاممند برای پژوهشگران از طریق ترکیب پژوهشهای کیفی مختلف، موضوعات و استعارههای جدید و اساسی را کشف میکند. با توجه به نوبودن موضوع پژوهش پیش رو، به نظر میرسد روش فراترکیب روش مناسبی برای جمعآوری اطلاعات در این حوزة پژوهشی است. به عبارتی، فراترکیب، ترکیب تفسیری از دادههای اصلی مطالعة منتخب است. روش فراترکیب، یک شیوة مرور نظاممند برای تجمیع و یکپارچگی نتایج تحقیقات گوناگون مرتبط با موضوع تحقیق است. انواع مطالعات کیفی و کمّی (نتایج و مطالعات کیفی مربوط به آن) در فراترکیب به کار برده میشود. این مطالعات میتوانند فقط به مقالات چاپشده در مجلات معتبر[18] منحصر باشند و یا انواع دیگر مطالعات نظیر کتاب، فصولی از یک کتاب، گزارشات (منتشرشده یا منتشرنشده) و پایاننامهها را شامل شوند. برای انتخاب مطالعات (منتشرشده یا منتشرنشده) نباید محدودیتی در نظر گرفت تا بتوان ازتمام قابلیتهای مقالات موجود بهره برد و از تمام دادههای ارزشمند استفاده کرد. طبق یکی از نظریههای موجود، تعداد مطالعات ورودی به حوزة فراترکیب تا رسیدن به اشباع اطلاعاتی افزایش داده میشود. به عبارتی ترکیب تا جایی ادامه مییابد که محقق اطمینان یابد درک کاملی از پدیدة مطالعهاش حاصل شده است (جنسون و تورن[19]، 2004). برای فراترکیب ساندولسکی و باروسو روش 7گامی را معرفی میکنند (ساندولسکی و باروسو[20]، 2006). در این پژوهش از این روش هفتمرحلهای استفاده شده است.
شکل 1: مراحل فراترکیب (ساندولسکی و باروسو، 2006) همچنین در این پژوهش برای تحلیل کیفی متون استخراجشده از مقالات از نرمافزار 10NVivo استفاده شده است. این نرمافزار برای تجزیه و تحلیل کیفی متون پژوهش به کار میرود و توانایی کدگذاری متون مختلف و تحلیل و ارتباط بین آنها را برای محقق فراهم میکند. 1-4- مرحلة اول: تنظیم سؤال پژوهش مرحلة نخست روش انجام فراترکیب، تنظیم سؤال پژوهش است. با توجه به هدف این پژوهش باید برای درستی روند روش فراترکیب و تکمیل پژوهش به سؤالات what, who, when و how پاسخ مناسب داده شود. What (چه چیزی): شناسایی تعریف و مفاهیم گردشگری پایدار، مقاصد گردشگری هوشمند و تأثیر فناوری اطلاعات بر توسعة پایدار مقاصد گردشگری. Who (چه کسی: جامعة مطالعه): در فراترکیب، متن پژوهشهای گذشته به صورت مروری و پژوهشی، دادهها محسوب میشوند؛ بنابراین جامعة آماری این پژوهش همة پژوهشهای انجامشده در حوزة تأثیر فناوری اطلاعات بر گردشگری پایدار است که در نشریات علمی معتبر، کنفرانسها و پایگاه اینترنتی معتبر چاپ شدهاند. When (چه زمانی: محدودیت و چهارچوب زمانی مطالعه): در این پژوهش سعی میشود اصول موضوع بسیار دقیق مطالعه شود. باوجوداین ازآنجاکه این حوزه جدید و نو است، تحقیقات در این حوزه از سال 2000 به بعد هستند. How (چگونه: روش انجام مطالعات): در فراترکیب متن پژوهشهای قبلی، دادههای ثانویه محسوب میشوند. در این پژوهش، اسناد و مدارک مطالعه دربردارندة همة پژوهشهای انجامشده در حوزة تأثیر فناوری اطلاعات بر گردشگری پایدار است. ازآنجاکه مقالات این حوزه به دلیل نوبودن موضوع، زیاد نیستند، مقالاتی انتخاب شدهاند که بیشترین نزدیکی را با قلمروی حوزة پژوهش داشته باشند. 2-3- مرحلة دوم: بررسی ادبیات موضوع به شکل نظام مند متون و مقالات در این روش همة تحقیقاتی را شامل میشود که باسؤالات پژوهش مرتبطند. در این مرحله مقالات با استفاده از واژههای کلیدی منتخب شناسایی شد. منابع اطلاعاتی استفادهشده در این پژوهش، مقالات انگلیسی موجود در پایگاههای علمی منتخب هستند. در این پژوهش پایگاههای داده از سال 2000 به بعد بررسی شده است. مقالات انتخابی در طی چندین مرحله، ارزیابی و تعدادی از آنها به دلیل تطابقنداشتن با معیارها حذف شدند. ابتدا با بررسی عنوان مقالات با توجه به همخوانی با موضوع، سؤال، هدف و رویکرد پژوهش، تعدادی از مقالات برای بررسی ابتدایی انتخاب شد. در مرحلة بعد با بررسی بخش چکیده، روش و نتیجهگیری مقالات 29 مقاله گزینش شد. در نهایت پس از مطالعة کامل محتوای مقالات، 23 عنوان مقالة مناسب پژوهش حاضر برای استخراج اطلاعات برگزیده شد. در پژوهش کیفی، حجم نمونه بر اساس اطلاعات دادهشده به محقق ارزیابی میشود. در این نوع مطالعات، رسیدن به اندازة نمونه 12 مقاله یا کمتر عادی است. اگر نمونة به دست آمده دقیق و به صورت نظاممند با رعایت اصول کیفی، انتخاب و بررسی شود، بدون شک تمام اطلاعاتی را که محقق در جستوجوی آن است، پوشش میدهد (گوبا و لینکن [21]، 1985).
شکل2: نتایج جستوجو و انتخاب مقالات 2-4- مرحلة سوم: جستوجو و انتخاب مقالات مناسب در فراترکیب نویسنده باید بتواند جزئیات جستوجو بین مقالات را بهطور صریح و شفاف شرح دهد و میزان جامعبودن آن را توضیح دهد. متون و مقالات بررسیشده در این پژوهش همة مطالعاتی است که با هدف تحقیق مرتبط باشند. به این منظور، مقالات با استفاده از واژههای کلیدی منتخب شناسایی شد. در جدول 1 نتایج جستوجو در پایگاه دادههای مختلف آمده است. یکی از مراحل مهم فراترکیب مشخصکردن معیارهایی برای پذیرش مقالات برای بهکارگیری در گامهای بعدی فراترکیب و نیز تدوین معیارهایی برای نپذیرفتن مقالات طی این فرایند است. ارزیابی انتقادی[22] جزء مهمی از بررسی نظاممند مطالعات کیفی برای جلوگیری از ورود یافتههای ضعیف در مطالعات است (آتکین[23]، 2008). کاربرد معیارهای کیفی در تحقیقات کیفی به طور گسترده بحث شده است؛ اما در حال حاضر هیچ توافقی در اینکه چه معیارهایی وجود دارد و شیوة اعمال و استفادة آنها وجود ندارد (کامپبل[24]، 2003). در این پژوهش برای تعیین دقت و اعتبار مقالات منتخب از ابزار CASP (برنامة مهارت ارزیابی حیاتی[25]) استفاده شده است. این ابزار به محقق در برآورد دقت، اعتبار و اهمیت مطالعات کیفی پژوهش کمک میکند. بدین منظور یک پرسشنامه از معیارهای ارزیابی CASP، ایجاد و به هر سؤال بر اساس محتویات هر مقاله امتیازی داده شد. ارزیابی نهایی مقالات بر اساس 10 معیار این پرسشنامه صورت گرفته است (در مرحلة 6 فراترکیب، شیوة امتیازدهی مقالات بر اساس این معیار بررسی شده است). 3-4- مرحلة چهارم: استخراج اطلاعات متون در این پژوهش برای تحلیل اطلاعات موجود از روش مرور نظاممند مقالات استفاده شده است. بر اساس 23 مقالة نهایی، انتخاب فرایند استخراج اطلاعات از این مقالهها انجام شد. در پژوهش حاضر، ابتدا تمام عوامل استخراجشده از مطالعة مقالات به صورت کد در نظر گرفته شد و سپس این کدها با توجه به مفهوم و محتوایشان در یک مفهوم مشابه دستهبندی شدند تا به اینترتیب مفاهیم و موضوعات پژوهش با ترکیب کدهای مشابه شکل داده شوند (مفاهیم استخراجشده از پژوهش در جدول 2 به طور خلاصه نشان داده شده است). سپس کدهای کلیدی مرتبط شناسایی و دستهبندی شدند. در پژوهش حاضر، اطلاعات مقالات به صورت منبع هر مقاله، نام و نام خانوادگی نویسنده، سال انتشار، نوع مقاله، محل چاپ و اطلاعات مهم مربوط به سؤال پژوهش مقاله ثبت میشود. برای تحلیل اطلاعات کیفی مقالات و کدگذاری اطلاعات در شکلدادن مفاهیم از نرمافزار NVivo10 استفاده شده است. NVivo ابزار قدرتمندی است که برای سهولت تجزیه و تحلیل دادههای کیفی پژوهش حاضر به کار رفته است. NVivoبه محققان توانایی طبقهبندی و خلاصهسازی نتایج کدگذاری شده را به بهترین شکل میدهد (سوترایادو (Sotiriadou) و همکاران، 2014). 3-5- مرحلة پنجم: تجزیه و تحلیل و ترکیب یافتههای کیفی بر اساس کدهای اصلی و فرعی شناساییشده و تحلیل کدها به سؤالات پژوهش پاسخ داده شد که در بخش یافتههای پژوهش، پاسخ سؤالات آمده است.
جدول 2: طبقهبندی یافتهها
3-6- مرحلة ششم: کنترل بر کیفیت در این پژوهش تلاش شده است که همة مقالات منتخب از مجلات و پایگاههای معتبر انتخاب شوند؛ بنابراین مقالاتی که از درجة اعتبار کافی برخوردار نبودند، از فرایند فراترکیب حذف شدند. همچنین از ابزار CASP برای بررسی روایی فراترکیب استفاده شد. این ابزار 10 سؤال دارد که اهداف مطالعه، منطق روش، طرح مطالعه، روش نمونهبرداری، جمعآوری دادهها، انعکاسپذیری، ملاحظات اخلاقی، دقت تجزیه و تحلیل دادهها، بیان واضح و روشن یافتهها و ارزش پژوهش را شامل میشود. امتیاز دادهشده به هر مقاله از 0 تا 5 است. در این پژوهش کمترین امتیاز لازم برای هر مقاله 30 در نظر گرفته شد. برای این منظور تمام پژوهشهای منتخب به کمک 10 معیار CASP ارزشیابی و مشاهده شد که 23 کار پژوهشی ارزش بالاتر از 31 داشتند. همچنین شیوة کدگذاری و طبقهبندی اطلاعات نیز چندبار بررسی شد. همة این فعالیتها برای تضمین کیفیت یافتههای پژوهش انجام شده است. بر اساس امتیازهای دریافتشده 23 مقاله برگزیده شدند. کمترین میانگین امتیاز دادهشده به مقالات 31 و بیشترین آن 48 بوده است که 17 مقاله در دستة امتیازی عالی (40-50) و 6 مقاله در دستة خیلی خوب (31-40) هستند؛ ازاینرو میتوان گفت مقالات منتخب برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در این پژوهش در سطح شایان قبولی قرار دارند (شیوة امتیازبندی مقالات بر اساس 10 معیار برنامة مهارت ارزیابی حیاتی در پیوست مقاله آمده است). همچنین روش کدگذاری و طبقهبندی اطلاعات نیز بارها بررسی شد. همة این فعالیتها برای تضمین کیفیت یافتههای پژوهش انجام شده است. یکی از ابزارهای اصلی برای دستیابی به بیشترین میزان روایی نظری و عملی، استفاده از نظر خبرگان در تأیید و اعتباربخشی به دستاوردهای پژوهش است که از طریق آن افراد خبره و خبره فرایندها و نتایج یک مطالعه را به طور مستمر بررسی و نقد میکنند. با توجه به این موضوع، محقق در این پژوهش برای نظارت بر مفاهیم استخراجی خود و ارزیابی پایایی از مقایسة نظرات خود با یک خبره دیگر نیز بهره برده است. در این مرحله از فرد خبره خواسته شد دیدگاههای خود را در رابطه با روش انتخابی فراترکیب برای انجام پژوهش، مناسب و کافیبودن مقالات منتخب، روش انتخاب مقالات، پوشش دادهشدن حوزة مورد نظر در مقالات و مفاهیم و کدهای استخراجشده از مقالات بیان کند تا از این طریق ارزیابی کیفی مقالات (نمرهدهی) را به کمک ابزارCASP نیز انجام دهد. زمانیکه دو رتبهدهنده، پاسخ را رتبهبندی میکنند، برای ارزیابی میزان توافق بین آن دو از شاخص کاپای کوهن استفاده میشود. شاخص کاپا فقط برای متغیرهایی استفاده میشود که سطح سنجش آنها یکی باشد و همچنین تعداد طبقات آنها با یکدیگر برابر باشد. مقدار شاخص کاپا بین صفر تا یک نوسان دارد. هرچه مقدار این سنجه به عدد یک نزدیکتر باشد، نشاندهندة توافق بیشتر بین رتبهدهندگان است و زمانیکه مقدارکاپا به عدد صفر نزدیکتر باشد، توافق کمتر بین آنها را نشا میدهد (ویرا و گارت[26]، 2005). رابطة کاپا به صورت ذیل است:
در این رابطه Poتوافقات مشاهدهشده و Pe توافقات مورد انتظار است. درواقع کاپا روشی برای تأیید پایایی مؤلفههای استخراجشدة دو کدگذار است. برای بررسی نتایج استخراجی از طریق ضریب توافق بین دو کدگذار با شاخص کاپا[27] از نرمافزار SPSS استفاده شد. با درنظرگرفتن تعداد زمینههای ایجادشدة مشابه و مختلف، مقدار شاخص کاپا برابر 0.711 به دست میآید که با توجه به قرارگرفتن ضریب در دستة 0.61- 0.80 میتوان گفت ضریب توافق در سطح خوبی هستند و مقالات استخراجشده با روش فراترکیب از پایایی خوبی برخوردارند.
3-7- مرحلة هفتم: ارائة یافتهها 3-7-1- تعریف گردشگری پایدار و ضرورت توسعة آن گردشگری مانند بسیاری از فعالیتهای اقتصادی، اثرات اقتصادی منفی زیستمحیطی و اجتماعی ایجاد کرده است که به شکل شگفتآوری به تخریب درونی و واقعی جاذبههای اصلی آن منجر شده است. بااینحال، شواهد نشان میدهد که صنعت گردشگری باید جستوجوی تعادل مناسب بین میزان رشد اقتصادی و حفاظت از محیط زیست را شروع کند. سهم گردشگری اکنون با گردشگری پایدار که به صورت حرکتی برای دستیابی به توسعة اقتصادی در عین حفاظت، نگهداری و ارتقای محیط زیست تبلیغ میشود، بیشتر مورد بررسی قرار میگیرد. (علی و فرو[28]، 2014). گردشگری مانند بسیاری از فعالیتهای تجاری، اثرات فرهنگی- اجتماعی، محیط زیستی مفید و مضر داشته است که برخی از آنها ممکن است غیر قابل بازگشت باشند. ایجاد تعادل بین رشد اقتصادی و حفاظت از محیط زیست، یک مسئله است که امروزه پیش روی بسیاری از متخصصان گردشگری قرار دارد. صنایع گردشگری، در حال توسعة گردشگردی پایدار بهعنوان روندی برای کسب اهداف توسعة اقتصادی علاوه بر حفاظت، حراست و بهبود محیط زیست هستند (اسواربروک[29]، 1999). متعادلسازی رشد اقتصادی و حفاظت از محیط زیست، مشکلی است که متخصصان گردشگری همچنان با آن روبهرو هستند. مفهوم پایداری در توسعة گردشگری از تفکر جهانی مربوط به تأثیر آیندة فعالیتهای اقتصادی با توجه بیشازپیش به محیط زیست و مسائل بومشناختی ناشی شده است. گردشگری پایدار مفهوم اساسی برای صنعت گردشگری است و توافق نظر بسیاری وجود دارد که گردشگری باید پایدار باشد (توری و جانگ، 2010). گردشگری پایدار، پایهها و اساس جامعتر خود را بر طبق رابطة نزدیک با مفهوم توسعة پایدار دارد. گزارش برانتلند[30] کاربردیترین تعریف از توسعة پایدار را با عنوان «رفع نیازهای کنونی بدون به خطرانداختن توانایی نسلهای آینده برای رفع نیازهای خود» ارائه کرد (کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه، 1987). توسعة گردشگری پایدار، رویکرد مثبت، جامع و یکپارچهای برای توسعة صنعت گردشگری است که دربردارندة مدیریت منابع و همکاری با بهرهوران برای کارایی بلندمدت و کیفیت منابع اجتماعی، اقتصادی و زیست- محیطی است (علی و فرو، 2009). مقاصد گردشگری، مناطقی هستند که اثرات عمدة گردشگری در آنها رخ میدهند و این اثر به طور قدرتمندی در آنجا محسوس است. نگرانی عمومی و روبهرشدی از شیوة توسعه به صورت پایدار در مقاصد گردشگری وجود دارد. مجموعهای از نظریهها، فنون و فلسفهها برای کاوش و توضیح گردشگری پایدار توسعه یافته است. گردشگری پایدار نمیتواند بدون تداوم منابع طبیعی، فرهنگ و آداب و رسوم جوامع میزبان وجود داشته باشد. آشکار است که رویکرد سنتی صنعت گردشگری به تجدید نظر ساختاری نیاز دارد. با توجه به پیشرفتهای انجامشده در جوامع کنونی رویکرد توسعة پایدار گردشگری ضروری است. بیشتر تحقیقات دربارة توسعة گردشگری پایدار کانون توجه خود را روی نظریهپردازی و پیریزی سیاسی متمرکز کردهاند؛ درحالیکه مسئلة واقعی در پیداکردن ابزارهای عملی برای گردشگران حرفهای است تا نظریه را به اقدام تبدیل کند. ظاهراً یک شکاف گسترده بین اصول گردشگری پایدار و آنچه واقعاً به دست میآید، وجود دارد (علی و فرو، 2009). یافتهها نشان میدهد فناوری اطلاعات میتواند باعث تسهیل توسعة پایدار مقاصد گردشگری شود. باوجود قدرت ICTS تحقیقات دانشگاهی اندکی دربارة سهم راهبردی ICTS برای توسعة گردشگری پایدار انجام شده است (علی و فرو، 2008؛ بوهالیس و لاو، 2008 ؛ توری و جانگ،2010). برای بررسی فرصتهایی که ICT برای توسعة مقاصد پایدار گردشگری فراهم میآورد به تحقیقات بیشتری نیاز است. 3-7-2- تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر گردشگری پایدار ظهور فناوریهای اطلاعاتی جدید مسیر کل صنعت گردشگری را تغییر داده است (بوهالیس، 2008؛ اکنر[31]، 2005). فناوری اطلاعات و ارتباطات به یک عنصر ضروری در صنعت گردشگری نوین تبدیل شده است و از لحاظ ساختاری، اثربخشی و کارایی سازمانهای گردشگری و راه تعاملات تجاری و مربوط به مصرفکنندة آنها را با سهامداران متحول کرده است (علی و فرو، 2009). تحلیل کارکرد ICT در صنایع مختلف مانند گردشگری خیلی مهم است. استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و بهخصوص در چندسال اخیر فناوریهای هوشمند و اینترنت، روشی را که در گردشگری، اطلاعات گردآوری، ذخیره، توزیع پردازش و مدیریت استفاده میشود، تغییر داده است. برای مقاصد گردشگری، اینترنت به صورت یک روند برای شبکههای توزیعی جدید خدمت میکند و ارتباطات و تعامل با سهامداران را افزایش میدهد (علی، 2010؛ بوهالیس، 2008؛ گرتزل، 2015). فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی با سرعت زیادی در حال توسعه و گسترش هستند و تأثیر زیادی روی صنعت گردشگری داشتهاند. اکنون گردشگران از اینترنت برای کسب اطلاعات دربارة موضوعاتی مانند پیشبینیهای آب و هوایی، اماکن و ساعات بازدید (گرتزل، 2015)، ذخیرهکردن یا خریدن محصولات و خدمات مرتبط با سفر و برقرارکردن ارتباط استفاده میکنند (گوسلینگ[32]، 2016). ظهور و قابلیت دسترسی فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و همچنین افزایش استفاده از تلفن همراه و به دنبال آن رسانههای اجتماعی، یکی از مهمترین تغییرات در نظام گردشگری جهانی را در طول دهههای گذشته نشان میدهد (بوهالیس، 2008؛ اکنر، 2005؛ بوهالیس و آرمانگارانا[33]، 2013؛ ژانگ و وانگ[34]، 2014؛ گرتزل، 2015؛ گوسلینگ، 2016). فناوری اطلاعات برای عملیات رقابتی سازمانهای گردشگری و همچنین مدیریت توزیع و بازاریابی سازمانها روی یک مقیاس جهانی، ضروری است (بوهالیس و لاو، 2008). به علاوه بدیهی است که فناوری اطلاعات، نیرویی برای فراهمکردن ابزارهای راهبردی در تسهیل توسعة گردشگری پایدار در مقاصد دارد (اکنر، 2005؛ علی و فرو،2010). ICT را میتوان یک رویکرد نوآورانه و جدید دانست که توسعة گردشگری پایدار را برای مقاصد گردشگری کاربردیتر میسازد؛ البته ICT تغییرات شایان توجهی در صنعت گردشگری ایجاد میکند. فناوری و نوآوری اهمیت عظیمی در ترویج اقتصاد سبز و با کربن پایین دارد و هم فناوری و هم نوآوری نیروهای اصلی برای تضمین پایداری هستند.ICT نقش مهمی در گردشگری پایدار از طریق مدیریت و نظارت کارایی اطلاعات زیستمحیطی در مقاصد دارد ( علی و فرو، 2014). همچنین اثرات منفی گردشگری بر محیط زیست را کاهش میدهد و ایجاد ارتباطات زمان- واقعی را با سهامداران و مشتریان تسهیل میکند. همچنین ICT ابزارهای ارزیابی زمان - واقعی را فراهم میکند تا رضایت گردشگران افزایش داده شود (اسلوکام و لی[35]، 2014). سیاستگذاران گردشگری امروزه باید مفاهیم ضمنی توسعة ICT و اهمیت نقش آن در توسعه و حفظ صنعت گردشگری پایدار را درک کنند. ظهور ICTS قدرتی برای رساندن اثرات منفی گردشگری به کمترین میزان در سطح مقصد دارد (بوهالیس، 2008؛ توری و جانگ، 2010). با رشد استفاده از فناوری اطلاعات، ابزارها برای درک و طراحی واقعیت جدید دنیای امروز نیز تکامل پیدا میکند. فناوری اطلاعات مستقیم به ایجاد الگوهای جدیدی در رفتار تصمیمگیری مسافران میانجامد (وانگ و ژیانگ[36]، 2016). به علاوه رشد نوآوریهای فناوری ادامه مییابند و مستلزم نگرشهای جدید برای توسعة گردشگری هستند (گرتزل و همکاران، 2015). زیرساختهای فناوری جدید به ایجاد روشهای نو در ارتباطات برای سفرهای داخلی و خارجی منجر میشود و بنابراین بر روشی که ما به کمک آن فرایند سفر درک میشود، تأثیر میگذارد (وانگ و ژیانگ، 2016). این توسعهها مستلزم شکلگیری الگوهای جدید رفتار سفر، طراحی محصول، پژوهش و ارزیابی است که به نوبة خود یک الگوی جدید از مدیریت گردشگری را شکل میدهد. دانشمندان اتفاق نظر دارند که ما در حال ورود به حوزة گردشگری هوشمند هستیم (گرتزل و همکاران، 2015). ردیابی ریشة کلمة «هوشمند» در ارتباط با شهرها میتواند کمک کند درک درستی از اینکه چگونه دورة هوشمندی و به دنبال آن مقاصد هوشمند ایجاد میشود، صورت گیرد. 3-7-3- مقاصد گردشگری هوشمند مفهوم شهر هوشمند در پاسخ به پیچیدگی و مشکلات مدیریتی به وجود آمده است که دولتها برای مقابله با رشد سریع جمعیت شهری با آن مواجهند (چائو و همکاران[37]، 2016). تمرکز اصلی شهر هوشمند بر نقش زیرساخت ICT در آن است (لومباردی[38] و همکاران، 2012). استفاده از رویکرد هوشمند نهتنها روشهای مدیریت شهرهای هوشمند، مقاصد گردشگری و تعریف آن را در تأثیر قرار میدهد. در شهر هوشمند مجموعهای از فناوریهای رایانهای هوشمند، برای اجزا و خدمات زیرساختی ضروری به کارگرفته میشود (چورابی[39] و همکاران، 2012). این الگوهای جدید مدیریت شهری با هدف توسعة پایدار فعالیت میکنند (سولانو و همکاران[40]، 2017)؛ ازاینرو هدف شهرهای هوشمند، توسعة ICT مبتنی بر خدمات نوآورانه با یکپارچهسازی برنامههای کاربرمحور، فناوریهای اینترنتی در آینده و تشویق محققان برای تمرکز بر توسعة خدمات و برنامههای نوآورانه است (رونی و ایگر، 2013). شهر هوشمند از 6 بعد تشکیل شده است: 1- کنترل هوشمند؛ 2- محیط زیست هوشمند؛ 3- تحرک (حرکت) هوشمند؛ 4- اقتصاد هوشمند؛ 5- مردم هوشمند و 6- زندگی هوشمند (کارگلیو[41]، 2011؛ بوهالیس و بو[42]، 2016؛ ویسینی و بلینی[43]، 2012). به طور کلی، دستیابی به ساختار شهر هوشمند، اساس و تکیهگاهی برای ایجاد نظام گردشگری هوشمند هم در سطح مفهومی و هم در سطح عملی است (ژانگ[44]، 2015). از بسیاری جهات، گردشگری هوشمند را میتوان پیشرفت منطقی از گردشگری سنتی و گردشگری جدید الکترونیکی دانست که در آن زمینهای برای نوآوریها و جهتگیری فناورانة صنعت و مصرفکنندگان با پذیرش گستردة فناوری اطلاعات (IT) فراهم شده است (ژانگ و فسنمایر[45]، 2017). از دیدگاه اطلاعاتی، گردشگری هوشمند روندی برای یکپارچهسازی منابع اطلاعاتی گردشگری، بازاریابی شبکهای و فناوریهای نوین است (ژو و ژانگ[46]، 2014). مسیر گردشگری هوشمند شامل این مراحل میشود: 1- زیرساخت ICT؛ 2- نظام زیرساختهای هوشمند شهری و 3- اشیای فیزیکی ساختهشده با توانایی سنجش، پردازش و شبکه (پترنیک[47]، 2013). با توجه به ماهیت متمرکز بر اطلاعات گردشگری و وابستگی حاصل به فناوری اطلاعات، مفهوم گردشگری هوشمند برای توصیف مرحلة فعلی توسعة گردشگری پیشنهاد شده است. به طریق مختلف، گردشگری هوشمند را میتوان پیشرفت منطقی از گردشگری سنتی دانست. این مرحله از توسعه با گسترش استفاده از رسانههای اجتماعی، تغییر تمرکز در مسیر ارتقای تجربة گردشگری با تکیه بر ارتباط اشیای فیزیکی/دیجیتالی، جریان بالای اطلاعات گردشگری و تحرک زیاد مسافران ادامه پیدا میکند. راه سادهتری برای اشاره به این ابزار فناوری اطلاعات و ارتباطات گردشگری با عنوان «ابزارهای گردشگری هوشمند»، مقاصد هوشمند در گردشگری است که به سرعت به ابزار عمده و اساسی در صنعت گردشگری بهویژه در گردشگری شهری تبدیل شدهاند. ابزارهای گردشگری هوشمند عمدتاً در مقاصدی که از فناوریهای پیشرفتهتری برخوردارند (شهرهای هوشمند)، وجود دارد. از دیدگاه گردشگران، مقاصد گردشگری هوشمند که از ابزارهای یکپارچة گردشگری هوشمند استفاده میکنند میتوانند در بالابردن ارزش افزودة تجارب گردشگران سهیم باشند و بدینترتیب به بهبود بهرهوری و حمایت از فرایند خودکار در سازمانهای مرتبط کمک کنند (بوهالیس و آرمانگارانا، 2013). پایههای فناوری گردشگری هوشمند چندبعدی است که از زیرساختهای فراگیر، سیستمهای اطلاعاتی سیار و مبتنی بر محیط و همچنین اتصال پویا و پیچیده تشکیل شده است و نهتنها از ارتباطات در محیط فیزیکی، در اجتماع و جوامع بزرگ نیز به طور مستقیم یا غیرمستقیم در ارتباط با گردشگر پشتیبانی میکند (ژانگ و فسنمایر[48]، 2017). مقاصد گردشگری هوشمند میتوانند با استفاده از بازار گردشگری کاملاً یکپارچه، جاذبههای گردشگری، ادارات دولتی و اطلاعات مربوط و خدمات سازمانها به منظور ارتقای توسعة گردشگری به مزایا و پیشرفتهای خوبی دست یابند (رونی و ایگر[49]، 2013)؛ بنابراین یک مقصد گردشگری هوشمند که از ابزارهای گردشگری هوشمند برخوردار است، قادر به ارائة خدمات بهتر خواهد بود و میتواند فرصتهای بیشتری را در راستای افزایش تجربة گردشگران پیشنهاد دهد.
8- بحث بر اساس زمینههای شناساییشدة حاصل از فراترکیب، ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی برای توسعة گردشگری پایدار تعیین شدند، شاخصهای هرکدام از این ابعاد، معرفی و مفاهیم مرتبط با سیاستها و قانونها و مقررات استخراج شدند. یافتهها نشان میدهد توسعة مقاصد گردشگری هوشمند بر پایداری در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و محیطی مؤثر است (پترنیک، 2013). مقاصد گردشگری هوشمند نقش مهمی در فعالکردن گردشگری فرهنگی، اقتصادی و توسعة اجتماعی و پایداری دارند. یکی از اهداف مقاصد هوشمند باید ارتقای پایداری از طریق کاربرد فناوریهای جدید باشد. در بعد زیستمحیطی، آیندة ممکن برای مقاصد هوشمند، مقاصدی است که به طور کامل پایدار هستند. در ادامة استخراج موضوعات و زمینهها نواحی تأثیر فناوری اطلاعات بر توسعة گردشگری پایدار نیز شناسایی شد. کاهش هزینة ارتباطات، تغییر شبکههای توزیع، پیشبینی نیاز کاربران، بهرهوری و بهینهسازی منابع، مدیریت پایدار و غیره برخی از کدهای شناساییشده در این بخش هستند. منابع عصر جدید ارتباطات و فناوری اطلاعات تعداد زیادی از ابزارهای جدید را برای صنعت گردشگری نیز فراهم آورده است و مفاهیم مقاصد گردشگری هوشمند را به دنیای گردشگری وارد کرده است. پشتیبانی از فناوری اطلاعات و ارتباطات و نت، کیفیت زندگی را بهبود میبخشد و همچنین تعامل بین افراد، سازمانها و گردشگران را آسان میکند. فناوری اطلاعات و ارتباطات در سیر تکاملی مقصد باعث افزایش تقاضا، بهبود پایداری، بهرهوری و بهینهسازی منابع، رقابت و همچنین عادات مصرفی جدید در میان گردشگران میشود. با توجه به مرور نظاممند پژوهشهای انجامشده، نظریة پیادهسازی مقاصد گردشگری هوشمند بهعنوان یک نوع گردشگری شکلگرفته از کاربرد ICT در صنعت گردشگری برای توسعة آیندة مقاصد گردشگری پیشنهاد میشود. درحالیکه این واقعیت باید در نظر قرار گیرد که مقاصد گردشگری هوشمند اثرات منفی گردشگری را به کمترین میزان برسانند و در همان زمان، خدمات گردشگری جدید و بهبودیافته برای مصرفکنندگان ارائه کنند. گردشگری هوشمند با زیرساختهای شبکه پشتیبانی میشود و دسترسی در زمان واقعی به اطلاعات دقیق و دانش دربارة مقاصد را ارائه میدهد؛ در نتیجه باعث بالارفتن کیفیت و استفادة بیشتر از تجربههای گردشگری میشود؛ درحالیکه همزمان پایداری زیستمحیطی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی منابع نیز حفظ میشود. به طور خلاصه، مقاصد گردشگری هوشمند از زیرساختهای اطلاعات شبکه برای بهبود پایداری گردشگری استفاده میکند (پترنیک[50]، 2013). بر اساس کدهای استخراجشده از مقالات هدف، مقاصد گردشگری هوشمند این است که زیرساختها و تواناییهای اطلاعات و ارتباطات را برای بهبود مدیریت/ نظارت، تسهیل خدمات، ایجاد نوآوری، افزایش تجربة گردشگر و در نهایت، بهبود رقابتیبودن شرکتها و مقاصد گردشگری توسعه دهد. از نظامهای هوشمند میتوان برای پشتیبانی از گردشگران به منظورپیشبینی نیازهای کاربران بر اساس عوامل مختلف و ارائه و بهبود تجربیات گردشگران در محل با ارائة اطلاعات غنی، خدمات تعاملی و کمککردن به گردشگران در به اشتراکگذاری تجربیاتشان استفاده کرد (ژانگ و فسنمایر[51]، 2017). ایجاد یک برنامة زیرساختی گردشگری هوشمند میتواند یک مزیت رقابتی را برای مقاصد به دست آورد. امروزه مزیت رقابتی مقاصد نهتنها از منابع طبیعی از تأثیر مدیریتی آنها و توانایی در تخصیص بهینة منابع نیز نشأت میگیرد که به توسعة گردشگری پایدار منجر میشود (وانگ[52]، 2013). مقاصد گردشگری هوشمند پایدار با بهرهگیری از رویکردهای نوآورانه و فناوریهای نوین و افزایش پایههای فناوری گردشگری به افزایش اشتغال و رشد اقتصادی پایدارمیانجامد. گردشگری هوشمند یک نیروی محرک تازه برای نوآوری، خلاقیت و رقابت در مقاصد گردشگری است. مقاصد گردشگری هوشمند در درازمدت، توسعة صنعت گردشگری و آیندهای بهتر برای کشورها و توسعة پایدار را موجب میشوند. یکی از عواملی که باعث اهمیت بالای حرکت به سمت هوشمندسازی گردشگری میشود، نقش آن در پایداری است. زمانیکه در طراحی و توسعة گردشگری هوشمند و بهکارگیری فناوریهای مختلف در مسیر هوشمندسازی گردشگری از رویکرد توسعة پایدار استفاده شود، میتوان بهخوبی از ظرفیت گردشگری هوشمند در تسهیل توسعة پایدار، رشد اقتصادی، پیشرفت اجتماعی و بهبود بهرهوری بهرهمند شد؛ بنابراین محققان و سیاستگذاران حوزة گردشگری باید سیر تحقیقات خود را در آینده به سمت توسعه و پیادهسازی مقاصد گردشگری هوشمند و استفاده از این فناوری به صورت رویکردی نوین برای توسعة صنعت گردشگری و جذب گردشگران در کشورشان هدایت کنند.
9- نتیجهگیری هدف این مقاله بررسی نظاممند پژوهشها در حوزة تأثیر فناوری اطلاعات و هوشمندسازی مقاصد گردشگری بر توسعة پایدار گردشگری بوده است؛ ازاینرو فراترکیب مطالعات پیشین مفاهیم این حوزه در آن صورت گرفت. با استفاده از روش فراترکیب و بهرهگیری از نرمافزار Nvivo10 برای کدگذاری مقالات، این تحقیق با شناسایی 23 مقالة باکیفیت در بازۀ زمانی سال 2000 تا 2016 انجام گرفت. پس از استخراج مفاهیم و موضوعات برای توسعة گردشگری پایدار ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی شناسایی شدند و شاخصهای هر بعد و الزامات قانونی و تأثیرات فناوری اطلاعات به تفکیک استخراج گردید. همچنین اهداف و تواناییهای مقاصد گردشگری هوشمند و مولفههای مورد نیاز برای پیادهسازی این مقاصد شناسایی شدند. نتایج حاصل از این پژوهش برای سیاستگذاران بخش دولتی در شناسایی شاخصها و همچنین برنامهریزی برای فراهمکردن بستر مناسب به منظور توسعة مقاصد گردشگری هوشمند و ارائة خدمات عمومی مفید خواهد بود. به علاوه با توجه به نبود پژوهشهای جامع در زمینة مقاصد گردشگری هوشمند در کشور، یافتههای این پژوهش گام آغازین مؤثری برای پژوهشهای آینده در این زمینه قلمداد میشود. هر پژوهشی در زمینة مقاصد گردشگری هوشمند پایدار مانند این پژوهش، تلاشی برای ایجاد سهمی در ادبیات پژوهش در این حوزه است. با توجه به اینکه گردشگری بخش مهم و در بسیاری از مواقع حتی بخش اصلی اقتصاد ملی است، به نظر میرسد توسعة مقاصد گردشگری هوشمند با رویکرد پایدار مسیر امیدوارکنندهای برای توسعة گردشگری ارائه کند و قدرت تأثیرگذاری بر مقاصد گردشگری را در سطوح مختلف داشته باشد. [1]Del Bosque [2] Bell & Morse [3] Buhalis and Law [4] Liburd [5] Ali and Frew [6]Cooke [7]Gretzel [8]Zhuang [9]Wang [10]Gretzel [11] Guo [12]Tu & Liu [13]Lee [14]Lu and Nepal [15]Fuchs & Hopken [16]Ruhanen [17]Zimmer [18]Peer review [19],Jensen & Thorn [20]Sandelowski and Barroso [21]Guba and Lincoln [22]Critical appraisal [23]Atkins [24]Campbell [26]Viera & Garrett [28]Ali and Frew [29] Swarbrooke [31]O'Connor [32]Gössling [33]Buhalis and Amaranggana [34] Xiang & Wang [35] Slocum and Lee [36] Wang & xiang [37] Cacho [38] Lombardi [39]Chourabi [40] Solano [41] Caragliu [42] Boes, Buhalis [43] Vicini, Bellini [44] Zhuang [45]Xiang and Fesenmaier [46] Zhu, Zhang [47] Petrinić [48] Xiang and Fesenmaier [49] Ronay and Egger [50] Petrinić [51] Xiang and Fesenmaier [52] Wang | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
. محقر، علی (2013)، ارائة الگوی جامع هماهنگی اطلاعاتی شبکة تأمین خودروسازی با استفاده از روش فراترکیب، فصلنامة علمی - پژوهشی مدیریت فناوری اطلاعات، 5 (4): 161-194. 2. Ali, A. and A. J. Frew (2008). Innovation, ICT and Sustainable Tourism Development. 3. Ali, A. and A. J. Frew (2010). ICT-An innovative approach to sustainable tourism development. JOHAR, 5(2): 28. 4. Ali, A. and A. J. Frew (2010). ICT and its role in sustainable tourism development. Information and Communication Technologies in Tourism, 2010: 479-491. 5. Ali, A. and A. J. Frew (2014). ICT for sustainable tourism: a challenging relationship? Springer. 6. Ali, A. and A. J. Frew (2014). Technology innovation and applications in sustainable destination development. Information Technology & Tourism, 14(4): 265-290. 7. Ali, A. and J. Frew (2009). ICT and sustainable tourism development: An analysis of the literature. Queen Margaret University, UK, SITI Research Centre. 8. Ali, A. and A. J. Frew (2014). ICT and sustainable tourism development: an innovative perspective. Journal of Hospitality and Tourism Technology, 5(1): 2-16. 9. Andreopoulou, Z. (2012). Green Informatics: ICT for green and Sustainability.AGRÁRINFORMATIKAJOURNAL OF AGRICULTURAL INFORMATICS, 3(2): 1-8. 10. Atkins, S., et al. (2008). Conducting a meta-ethnography of qualitative literature: lessons learnt. BMC medical research methodology, 8(1): 21. 11. Bell, S., & Morse, S. (2013). Measuring sustainability: Learning from doing, Routledge. 12. Caragliu, A., et al. (2011). "Smart cities in Europe." Journal of urban technology 18(2): 65-82. 13. Brundtland, G. H. (1987). Report of the World Commission on environment and development:" our common future.". United Nations. 14. Boes, K., et al. (2016). Smart tourism destinations: ecosystems for tourism destination competitiveness. International Journal of Tourism Cities, 2(2). 15. Budeanu, A. (2012). Mediating Empowerment: The Role of Technology in Sustainable Tourism Governance. 16. Buhalis, D. and A. Amaranggana (2013). Smart tourism destinations. Information and communication technologies in tourism, 2014, Springer: 553-564. 17. Buhalis, D. and R. Law (2008). Progress in information technology and tourism management: 20years on and 10 years after the Internet-The state of Tourism research. Tourism management, 29(4): 609-623. 18. Buhalis, D. and P. O'Connor (2005). Information communication technology revolutionizing tourism. Tourism recreation research, 30(3): 7-16. 19. Campbell, T. (2013). Beyond smart cities: how cities network. learn and innovate: Routledge. 20. Caragliu, A., et al. (2011). Smart cities in Europe. Journal of urban technology, 18(2): 65-82. 21. Cacho, A., et al. (2016). Social smart destination: a platform to analyze user generated content in smart tourism destinations New Advances in Information Systems and Technologies. (pp. 817-826): Springer. 22. Cooke, P., & De Propris, L. (2011). A policy agenda for EU smart growth: the role of creative and cultural industries. Policy Studies, 32(4), 365-375. 23. Chourabi, H., et al. (2012). Understanding smart cities: An integrative framework. Paper presented at the System Science (HICSS), 2012 45th Hawaii International Conference on. 24. Cooper, C. (2008). Tourism: Principles and practice, Pearson education. 25. del Bosque, I. R. and H. San Martín (2008). Tourist satisfaction a cognitive-affective model. Annals of tourism research, 35(2): 551-573. 26. Dodds, R. (2012). Sustainable tourism: A hope or a necessity? The case of Tofino, British Columbia, Canada. Journal of Sustainable Development, 5(5): 54. 27. Dorado, D. R. (2016). Smart Destinations and Sustainability. Retrieved 29/11/2016, 2016,from https://www.linkedin.com/pulse/smart-destinations-sustainability-daniel-recio dorado?articleId=6194934636779446272#comments6194934636779446272&trk=prof-post. 28. Falconer, G. and S. Mitchell (2012). Smart city framework: a systematic process for enabling smart+ connected communities." Cisco internet business solutions group. Available online at: http://www. cisco. com/web/about/ac79/docs/ps/motm/Smart-City-Framework. pdf [Accessed 5 September 2013. 29. Fesenmaier, D. R. and Z. Xiang (2016). Designing tourist places. Vienna: Springers. 30. Fuchs, M., & Höpken, W. (2005). Towards Destination: a DEA-based decision support framework. Information and Communication Technologies in Tourism 2005, 57-66.
31. Gössling, S. (2016). Tourism, information technologies and sustainability: an exploratory review. Journal of Sustainable Tourism, 1-18. 32. Gretzel, U., et al. (2015). Smart tourism: foundations and developments. Electronic Markets, 25(3): 179-188. 33. Guba, E. G., & Lincoln, Y. S. (1994). Competing paradigms in qualitative research. Handbook of qualitative research, 2(163-194), 105. 34. Hjalager, A.M. (2002). Repairing innovation defectiveness in tourism. Tourism management, 23(5): 465-474. 35. Hjalager, A.M. (2010). A review of innovation researchin tourism. Tourism management, 31(1): 1-12. 36. Hosein Shams, M. R. Y., Hamid Golchin (2014). ICT , Sustainable Tourism And Resident Quality Of Life. International Journal Of Business, Economics And Law Ijbel, 5: 59-71. 37. Lee, K.H., & Scott, N. (2015). Food tourism reviewed using the paradigm funnel approach. Journal of culinary science & technology, 13(2), 95-115. 38. Liburd, J. J. (2005). Sustainable tourism and innovation in mobile tourism services. Tourism Review International, 9(1), 107-118. 39. Lombardi, P., et al. (2012). Modelling the smart city performance. Innovation: The European Journal of Social Science Research, 25 (2): 137-149. 40. Lu, J. and S. K. Nepal (2009). Sustainable tourism research: An analysis of papers published in the Journal of Sustainable Tourism. Journal of sustainable Tourism, 17(1): 5-16. 41. Moscardo, G. (2008). Sustainable tourism innovation: Challenging basic assumptions.Tourism and Hospitality Research, 8(1): 4-13. 42. Petrinić, I. (2013). The Role of the ITs in the Development of Tourism Sustainability: A SmartTourism Platform. Sustainable Tourism: An Interdisciplinary Approach, Juraj Dobrila, University of Pula, Faculty of Economics an Tourism Dr. Mijo Mirković. 43. Ronay, E. and R. Egger (2013). NFC smart city: Cities of the future—a scenario technique application. Information and Communication Technologies in Tourism 2014, Springer: 565-577. 44. Ruhanen, L. (2008). Progressing the sustainability debate: A knowledge management approach to sustainable tourism planning. Current issues in tourism 11 (5): 429-455. 45. Sandelowski, M. and J. Barroso (2006). Handbook for synthesizing qualitative research, Springer Publishing Company. 46. Seng, B. (2014). ICT for sustainable development of the tourism industry in Cambodia. International Conference on Human Centered Computing, Springer. 47. Shafiee, M. M., et al. (2013). ICT capacities in creating sustainable urban tourism and its effects on resident quality of life. e-Commerce in Developing Countries: With Focus on e-Security (ECDC), 2013 7th Intenational Conference on, IEEE. 48. Slocum, S. L. and S. Lee (2014). "Green ICT practices in event management: case study approach to examine motivation, management and fiscal return on investment." Information Technology and Tourism 14(4): 347-362. 49. Solano, S. E., Casado, P. P., & Ureba, S. F. (2017). Smart Cities and Sustainable Development. A Case Study Sustainable Smart Cities (pp. 65-77): Springer. 50. Sotiriadou, P., et al. (2014). "Choosing a qualitative data analysis tool: A comparison of NVivo and Leximancer." Annals of Leisure Research 17(2): 218-234. 51. Sotiriadou, P., Brouwers, J., & Le, T. A. (2014). Choosing a qualitative data analysis tool: A comparison of NVivo and Leximancer. Annals of Leisure Research, 17(2), 218-234. 52. Swarbrooke, J. (1999). "The host community." Sustainable tourism 53. Guo, Y., Liu, H., & Chai, Y. (2014). The embedding convergence of smart cities and tourism internet of things in China: An advance perspective. Advances in Hospitality and Tourism Research, 2(1), 54–69.
54. Theuma, N., et al. (2016). Sustainable Tourism. Mdina: A Situation Analysis of a Cultural Destination. Tourism and Culture in the Age of Innovation, Springer: 91-107. 55. Thorne, S., et al. (2004). Qualitative metasynthesis: reflections on methodological orientation and ideological agenda. Qualitative health research, 14(10): 1342-1365. 56. Touray, K. and T. Jung (2010). Exploratory study on contributions of ICTs to sustainable tourism development in Manchester. Information and communication technologies in tourism, 2010: 493-505. 57. Tu, Q., & Liu, A. (2014). Framework of smart tourism research and related progress in China. Paper presented at the International Conference on Management and Engineering (CME 2014). 58. Valčič, M., & Domšić, L. (2012). Information technology for management and promotion of sustainable cultural tourism. Informatica, 36 (2). 59. Vicini, S., et al. (2012). How to co-create Internet of things-enabled services for smarter cities. SMART 2012: The first international conference on smart systems, devices and technologies, May 27–June 1. 60. Viera, A. J., & Garrett, J. M. (2005).Understanding interobserver agreement: the kappa statistic. Fam Med, 37(5), 360-363. 61. Wall, G. and A. Mathieson (2006). Tourism: change, impacts, and opportunities, Pearson Education. 62. Wang, D., et al. (2013). China's “smart tourism destination initiative: A taste of the service-dominant logic. Journal of Destination Marketing & Management, 2(2): 59-61. 63. Wang, X., Li, X. R., Zhen, F., & Zhang, J. (2016). How smart is your tourist attraction? Measuring tourist preferences of smart tourism attractions via a FCEM-AHP and IPA approach. Tourism Management, 54, 309-320. 64. Xiang, Z. and D. R. Fesenmaier (2017). Big Data Analytics, Tourism Design and Smart Tourism. Analytics in Smart Tourism Design, Springer: 299-307. 65. Xiang, Z., et al. (2014). Adapting to the internet: trends in travelers’ use of the web for trip planning. Journal of travel research, 0047287514522883. 66. Zhu, W., et al. (2014). Challenges, function changing of government and enterprises in Chinese smart tourism. Information and Communication Technologies in Tourism. 67. Zhuang, C. (2015).Study on innovative design of chinese smart tourism products based on Cangzhou urban planning project. 68. Zimmer, L. (2006). Qualitative metasynthesis: a question of dialoguing with texts. Journal of advanced nursing,53(3): 311-318 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 10,546 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 3,439 |