تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,646 |
تعداد مقالات | 13,378 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,112,832 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,061,571 |
تحلیل جامعهشناختی سلامت اجتماعی جوانان و عوامل مؤثر بر آن (مطالعه موردی: جوانان 18 تا 30 سال در شهرستان قاین) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
جامعه شناسی کاربردی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 10، دوره 29، شماره 1 - شماره پیاپی 69، فروردین 1397، صفحه 167-188 اصل مقاله (473.63 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/jas.2017.75233.0 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محمد حسن شربتیان* 1؛ نفیسه ایمنی2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1مربی گروه جامعهشناسی دانشگاه پیام نور، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشآموخته ارشد جامعهشناسی دانشگاه پیام نور، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سلامت اجتماعی از اساسیترین معیارهای رفاه اجتماعی هر جامعهای است و در ارتقای کیفیت زندگی هر جامعهای مؤثر است و بهنوعی بهزیستن و خوب نگریستن به زندگی و حیات جمعی را برای فرد فراهم میکند. نوشتار حاضر از یکسو، ابعاد مختلف سلامت اجتماعی را میسنجد و ازسویدیگر، رابطة این پدیده را با سایر پدیدههای مرتبط با حوزه رفاه اجتماعی تحلیل میکند. چارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر نظریات کییز، بوردیو، زاف و گیدنز بوده و در بحث رضایت از زندگی بر مقیاس مایر و دینر (SWLS) و در مقوله نشاط اجتماعی بر رویکرد وینهوون و آرگایل تأکید شده است. در این پژوهش از روش پیمایش و روش توصیفیتحلیلی برای یافتهها استفاده شده است. جامعة آماری مطالعة حاضر، جوانان 18 تا 30 سال در شهرستان قاین واقع در استان خراسان جنوبی است که حجم نمونه براساس فرمول کوکران 400 نفر، برآورد و براساس روش نمونهگیری خوشهای، نمونه آماری با پرسشنامههای استانداردشده و محققساخته مطالعه شده است. در مجموع، ضرایب آلفای کرونباخ پژوهش حاضر 85/0 به دست آمده است. از نرمافزار Spss22 برای تحلیل دادهها به همراه آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج بهدستآمده بیان میکند تأثیر متغیرهای اجتماعی همچون سرمایه اجتماعی، امنیت اجتماعی، نشاط اجتماعی، کیفیت زندگی و رضایت از زندگی بر سلامت اجتماعی جوانان مشاهده میشود. براساس نتایج رگرسیون و الگوی تحلیل مسیر، متغیرهای رضایت از زندگی، نشاط اجتماعی و کیفیت زندگی تأثیر مستقیمی بر سلامت اجتماعی داشتهاند که متغیر رضایت از زندگی با ضریب بتای 19/0 بهطور مستقیم بیشترین تأثیر را داشته است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امنیت اجتماعی؛ جوانان؛ رضایت از زندگی؛ سرمایه اجتماعی؛ سلامت اجتماعی؛ قاین؛ کیفیت زندگی؛ نشاط اجتماعی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه و بیان مسأله ﺳﻼﻣﺘﯽ و رﻓﺎه در گستردهترین ﻣﻌﻨﯽ آن پدیدهای اﺳﺖ ﮐﻪ درخور توجه ﺗﻤﺎﻣﯽ انسانها، گروههای اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و جوامع بشری است. ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﺳﻼﻣﺘﯽ ذﻫﻦ و ﺑﺪن ﻃﯽ ﻣﮑﺎن و زمانهای ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﻮدهاﻧﺪ؛ اﻣﺎ ﺑﺮای ﺗﻤﺎﻣﯽ فرهنگها و ﺟﻮاﻣﻊ، ﻧﻘﺶ اﺳﺎﺳﯽ در ﺗﺠﺎرب زﻧﺪﮔﯽ اﻧﺴﺎنها بازی کردهاند (Marks & et al., 2000: 3). از دیدگاه دوبوس[1]، سلامت، نشانهی نبودن نسبی درد، ناراحتی، تطابق و هماهنگی برای اطمینان از بهترین عملکرد است (مهری، 1390: 58). سازمان بهداشت جهانی، بهزیستن یا آسایش کامل ازنظر اجتماعی را یکی از ابعاد سلامتی تعریف میکند. وینسترا[2] (2000) نیز سلامت اجتماعی را اینگونه بیان میکند «سلامت اجتماعی بهمثابه ﺑﻌﺪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺳﻼﻣﺖ ﻓﺮد در ﮐﻨﺎر دو ﺑﻌﺪ ﺟﺴﻤﯽ و رواﻧﯽ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺳﺎﻟﻢ بهمثابه ﺷﺮاﯾﻂ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﻬﺘﺮ است؛ بهطوریکه باتوجهﺑﻪ اوﺿﺎع ﻓﻌﻠﯽ هر جامعه، مصادیق و معناهای عینی متفاوت مییابد (هزارجریبی و صفری شالی، 1391: 305). روﺷﻦ اﺳﺖ ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﺗﻼش درزمینة دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ به سلامت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و رواﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺎزی ﻓﺮدی و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ اﺳﺖ و به آﺷﻨﺎﯾﯽ با معنا و ﻣﻔﻬﻮم ﺳﻼﻣﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ اندازهگیری، ﺑﻬﺮهﻣﻨﺪی از ﺷﺎﺧﺺﻫﺎ و ﻧﯿﺰ ﯾﺎﻓﺘﻦ راههای ارﺗﻘﺎی آن نیازمند است. ﺳﻼﻣﺖ ﻳﻜﻲ از نشانههای ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ اﺳﺖ و ﺑﻌﻀﻲ آن را ﻣﺘﺮادف ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻲ و رﺿﺎﻳﺖ از زﻧﺪﮔﻲ و ﺑﺮﺧﻲ هممعنی با بهزیستی میدانند (Ferrans, 1996: 29). کییز مفهوم سلامت اجتماعی را به معنای ارزیابی فرد از عملکردش در برابر اجتماع بیان میکند و معتقد است «کیفیت زندگی و عملکرد شخصی فرد را نمیتوان بدون توجه به معیارهای اجتماعی ارزیابی کرد و عملکرد خوب در زندگی چیزی بیش از سلامت جسمی، عاطفی و روانی است و تکالیف و چالشهای اجتماعی را نیز دربرمیگیرد» (keyes, 2004: 9 به نقل از عبدالله تباردرزی، 1387: 13). همچنین «ریان و دسی[3] در مطالعة خود دربارة سلامت، سلامت را به دو بخش شادی و سلامت در کسب لذت و توانمندی بالقوه تقسیم میکند. بخش اول بیانکنندة سلامت درونی فرد است که تنها شاخصهای عاطفی شادی را شامل نمیشود، بلکه به ارزیابی شناختی از رضایت فرد نیز مربوط است. افراد در یک محیط بیرونی و عینی زندگی میکنند؛ اما دنیای درونی و ذهنی آنهاست که به محرکهای محیطی پاسخ میدهند؛ بنابراین سلامت ذهنی بهعنوان یک شاخص، با کیفیت زندگی فرد ارتباط دارد» (عبدالله تباردرزی، 1387: 170). لارسون[4] (1996) معتقد است سلامت اجتماعی بخشی از سلامت فرد را میسنجد و پاسخهای درونی فرد (احساس، تفکر، رفتار) را شامل میشود که رضایت یا نارضایتی فرد از زندگی و محیط اجتماعیش را نشان میدهد (به نقل از بخارایی و همکاران، 1394: 9). درزمینة رضایت از زندگی، مایرز و دینر (1995) معتقدند «احساس بهزیستی (شادی) هم مؤلفههای عاطفی و هم مؤلفههای شناختی دارد. افراد با احساس بهزیستی بالا به مقدار زیادی هیجانات مثبت را تجربه میکنند و از حوادث و وقایع پیرامون خود ارزیابی مثبت دارند؛ درحالیکه افراد با احساس بهزیستی پایین، حوادث و موقعیت زندگیشان را نامطلوب ارزیابی میکنند و هیجانات منفی نظیر اضطراب، افسردگی و خشم را نسبت به نشاط و شادکامی، بیشتر تجربه میکنند» (Myers & Diener, 1995: 10-19). ﺳﻼﻣﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، شیوة ﺳﺎزﮔﺎری آدﻣﯽ ﺑﺎ دﻧﯿﺎﺳـﺖ و انسانهایی ﺳـﻼﻣﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮی دارند ﮐـﻪ ﻣﺆﺛﺮ، ﺷﺎد و راﺿﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﮔﺮاﯾﺶ ﺑﻪ ﺷﺎدی و ﻧـﺸﺎط را ﺣﻔـﻆ میکنند (بخارایی و همکاران، 1394: 10). همچنین، ﺟﻮاﻧﺎنی که سرمایه اجتماعی دارند ﻗﺎدر به ﺗﺸﮑﯿﻞ شبکهای از رواﺑﻂ ﺑﺎ دﯾﮕﺮان هستند. سرمایه اجتماعی منبعی برای کنش جمعی تلقی میشود که علاوهبر آگاهی، توجه به امور عمومی، اجتماعی و سیاسی از ضروریات آن است. بدینترتیب، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و انسجام اجتماعی افراد تقویت میشود (کلمن، 1377: 456). مطالعات گسترده بیان میکند ارتباط با شبکه دوستان، آشنایان، خویشاوندان و همکاران، منابع حمایتی را برای افراد فراهم میآورد. این پیوندها افراد را قادر میکند تا توانایی مواجهه با مشکلات و بحرانهای زندگی را داشته باشند و با حمایت اجتماعی این گروهها، احساس عزت نفس و ارزشمندبودن داشته باشد. ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ در ﺑﯿﻦ هر گروه از ﻓﺮاﻫﻢآورﻧﺪﮔﺎن، ﺑﺎزده ﺳﻼﻣﺖ را ﺑﻬﺒﻮد میبخشد. ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﻪ رواﺑﻂ ﺑﯿﻦ اﻓﺮاد ﻣﺮﺑﻮط اﺳﺖ (چلبی، 1386: 12). رواﺑﻂ و ﭘﯿﻮﻧﺪﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﮐﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ نام برده میشود، عامل انسجام و ارﺗﺒﺎﻃﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ درنتیجة آن، اﻋﻀﺎی ﺟﺎﻣﻌﻪ از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺣﻤﺎﯾﺘﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮی ﺑﺮﺧﻮردار میشوند. اﯾﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ، ﮐﻤﮏ ﺑﺴﯿﺎری در رﺷﺪ و ارﺗﻘﺎی ﺳﻼﻣﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺧﻮاﻫﺪ داﺷﺖ. افزایش آسیبهای اجتماعی در جامعه، سدی در مقابل توسعه و نمادی از نبود سلامت اجتماعی است. سلامت اجتماعی عامل مهمی در کنترل آسیبها و مسائل اجتماعی، حفظ نظم اجتماعی و در نهایت تأمین امنیت اجتماعی است (سام آرام، 1388: 10). امنیت اجتماعی به معنی حفظ سیستم اجتماعی است؛ بهگونهایکه اجتماع، خانواده و فرد در مقابل تهدیدها و ناهنجاریهای اقتصادی و اجتماعی یا شخصی، ایمن و از سلامت زندگی خود اطمینان داشته باشند. دراینمیان نقش جوانان جامعه در کاهش یا افزایش آسیبهای اجتماعی و بهتبع آن احساس امنیت و ارتقای سلامت اجتماعی اهمیت دارد. باتوجهبه اهمیت احساس امنیت در سلامت جسمی و روانی انسان، پایه و مبنابودن برای این حرکت برای ارضای نیازهای سطوح بالاتر بهخصوص خودشکوفایی و همچنین اهمیت شناخت و ارزیابی دورهای آن برای پیشگیری از اغتشاش، آشوب، ایجاد و توسعه ناامنی برای تمامی سازمانها و ارگانهای کشور بهخصوص پلیس ضروری است که رابطة تنگاتنگی با مسائل امنیتی دارد (دلاور، 1378: 12). براساس سند چشمانداز بلندمدت جمهوری اسلامی ایران، تأمین سلامت در ابعاد مختلف بهویژه سلامت اجتماعی با مفهوم عمیق و وسیع آن بهعنوان یک استراتژی بلندمدت، کشور را به تصویر میکشد. روشن است هرگونه تلاش درزمینة دستیابی بهسلامت اجتماعی و روانی که نیازی فردی و اجتماعی است به آشنایی با معنا و مفهوم سلامت اجتماعی و چگونگی اندازهگیری، بهرهمندی از شاخصها و نیز یافتن راههای ارتقای آن نیازمند است. بهرهمندی از شاخصهای سلامت در گروهها و اقشار مختلف جامعه ازجمله گروه جوانان، پیشروان توسعه، رویکردی است که بهبود کیفیت زندگی، رفاه و رضایت از زندگی را موجب میشود. باتوجهبه نقش سازندة جوانان در جامعه، سلامت این قشر اهمیت بسزایی دارد. پرورش استعدادها و قابلیتهای جوانان، هماهنگ با نیازها و تحولات جامعه، زمینة دستابی به اهداف تعریفشدة یک ملت را فراهم میکند. باتوجهبه این، بررسی میزان سلامت اجتماعی جوانان در پیشبرد اهداف کمک شایانی میکند که در نهایت بهسلامت جامعه میانجامد. در این پژوهش، مفهوم سلامت اجتماعی بررسی میشود و هدف اصلی این است که با طرح سؤالات در ابعاد سلامت اجتماعی به میزان فعالیت و عملکرد فرد در جامعه پی برده شود. براساس چنین امری مهمترین سؤالات بیانشده که در طی فرایند پژوهش به آن پاسخ خواهیم داد عبارتند از: 1. جوانان شهرستان قائن به چه میزان از شاخص سلامت اجتماعی بهرهمند هستند؟ 2. عوامل مؤثر جامعهشناختی که موجب ارتقای سلامت اجتماعی جوانان قائن میشود، هرکدام چه سهمی در میزان بهرهمندی از سلامت اجتماعی دارند؟ 3. باتوجهبه عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر میزان بهرهمندی از سلامت اجتماعی چه راهکارها و راهبردهایی در پیشبرد و ارتقای این پدیدة اجتماعی بهصورت کاربردی و عملیاتی ارائه داده میشود؟
پیشینة پژوهش افشانی و شیری محمدآباد (1395) در پژوهشی با عنوان «بررسی رابطه رضایت از زندگی و سلامت اجتماعی زنان شهر یزد» نشان دادهاند میزانسلامتاجتماعیورضایتاززندگیپاسخگویاندرسطحمتوسطبوده است. همچنین، بینمیزانرضایتاززندگیوابعادسلامتاجتماعی(انسجاماجتماعی،مشارکتاجتماعی، پذیرشاجتماعی، شکوفاییاجتماعی و انطباق اجتماعی) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از بین ابعاد سلامت اجتماعی مؤلفة پذیرش اجتماعی، قویترین و متغیر شکوفایی اجتماعی ضعیفترین رابطه را با رضایت از زندگی زنان دارند. بخارایی و همکاران (1394) در پژوهشی با عنوان «بررسی جامعهشناختی نشاط با سلامت اجتماعی جوانان 18 تا 30 ساله شهرستان ملایر» نشان دادهاند میزان سلامت اجتماعی جوانان در سطح متوسط رو به بالا است و میزان نشاط جوانان در حدود 44% در این شهر بوده است و همبستگی متوسطی در حدود 24/0 بین نشاط و شادکامی (متغیر مستقل) با سلامت اجتماعی (متغیر وابسته) وجود دارد. ایمنی (1394) در پژوهشی با عنوان «بررسی تأثیر امنیت اجتماعی بر سلامت اجتماعی زنان منطقه چهار شهر تهران براساس تئوری مازلو» نشان داده است میزان سلامت اجتماعی زنان در حد متوسط به بالا بوده و بین احساس امنیت اجتماعی و ابعاد آن با میزان سلامت اجتماعی رابطه مثبت و معناداری وجود داشته است. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داده است متغیرهای گرایش دینی و احساس امنیت اجتماعی زنان به بهترین وجه، متغیر سلامت اجتماعی را تبیین میکنند. یکی از مزایای این پایاننامه، بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت اجتماعی بوده است؛ درحالیکه به سرمایه اجتماعی افراد، یکی از منابع سلامت، توجه نشده است. خوشفر و همکاران (1394) در پژوهشی با عنوان «امنیت اجتماعی و سلامت اجتماعی (مطالعه موردی جوانان 29- 15 ساله شهر قاین)» با تکیهبر نظریة سلامت اجتماعی کییز و رویکرد مدرن به امنیت اجتماعی به این نتایج رسیدند که احساس امنیت اجتماعی در بین جوانان و سلامت اجتماعی پاسخگویان در حد متوسط بوده است. رابطه معنیداری در حد متوسط بین متغیر مستقل (امنیت اجتماعی) با متغیر وابسته (سلامت اجتماعی) وجود دارد. حائری و همکاران (1394) در پژوهشی با عنوان «عواملمؤثربرسلامتاجتماعیکارکنانشاغل دروزارتبهداشت،درمانوآموزشپزشکی» براساس پرسشنامه استانداردشده کییز بررسی کردهاند در حدود 52% از پاسخگویان، سلامت اجتماعی در حد متوسط دارند. همچنین، بین سطوح سلامت اجتماعی با جنسیت، تحصیلات و محل سکونت رابطه معناداری وجود دارد و بین جنسیت، وضعیت تأهل و سمت شغلی با سطوح سلامت اجتماعی رابطه معناداری وجود ندارد. یزدانپناه و نیکورز (1394) در پژوهشی با عنوان «رابطه عوامل اجتماعی با سلامت اجتماعی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان» به این نتایج دست یافتند که بین جنسیت با بعد پیوستگی اجتماعی، سهم داشت اجتماعی و شکوفایی اجتماعی در بین دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری مشاهده شده است؛ بهطوریکه میانگین نمرات پسران در پیوستگی اجتماعی و سهم داشت اجتماعی بیشتر از دختران است. یافتهها نشان میدهد دانشجویان متأهل نسبت به دانشجویان مجرد سلامت اجتماعی بالاتری دارند. داشتن شغل مناسب، تداوم پیوند فرد با جامعه و تأمین نیازهای اقتصادی، اجتماعی و روانی را موجب میشود و در کنار آن، سلامت اجتماعی فرد افزایش مییابد (یزدانپناه و نیکورز، 1394: 114-112) یحییزاده و رمضانی (1392) در پژوهشی با عنوان «سلامت اجتماعی و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن، میزان سلامت اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در میان زنان سرپرست خانوار در شهرستان قروه» را بررسی کردهاند. نتایج نشان میدهد ازلحاظ میزان سلامت اجتماعی و ابعاد آن در میان زنان سرپرست خانوار و غیرسرپرست تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین ازلحاظ متغیر پایگاه اقتصادی و اجتماعی، باورهای دینی (بعد اعتقادی) و مهارتهای ارتباطی بین سرپرست خانوار و غیرسرپرست تفاوت معناداری وجود ندارد. رضایی (1392) در پژوهش «بررسی میزان سلامت اجتماعی شهروندان شهر مشهد و شناخت برخی از عوامل تأثیرگذار» نشان داده است میزان سلامت اجتماعی شهروندان شهر مشهد به طرز معناداری بالاتر از حد متوسط است. مهمترین متغیرهای تأثیرگذار بر سلامت اجتماعی به ترتیب عبارتند از احساس امنیت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، حمایت اجتماعی و سن که این چهار متغیر حدود 30% تغییرات متغیر وابسته (سلامت اجتماعی) را تبیین کرده است. در این پژوهش، متغیر اصلی، یعنی سلامت اجتماعی باتوجهبه پرسشنامه به دقت بررسی شده است؛ اما دربارة متغیرهای مستقل به این اندازه توجه دیده نمیشود. زکی و خشوعی (1392) در پژوهش «بررسی سلامت اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در بین شهروندان شهر اصفهان» نشان دادهاند بین سلامت اجتماعی و متغیرهای مسئولیت اجتماعی، تعهد اجتماعی و اعتماد اجتماعی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. براساس الگوی پژوهش علی در این پژوهش، عامل بیگانگی اجتماعی بر سلامت اجتماعی شهروندان اصفهانی بیشترین تأثیر مستقیم را داشته است. علیزاده اقدم و همکاران (1392) در پژوهش «بررسیتأثیرسلامتاجتماعیبرکیفیتزندگیدانشجویان دانشگاهپیامنورمشکینشهر» نشان داده است همبستگیمثبتومعناداریبینسلامتاجتماعیو کیفیتزندگی دانشجویانوجوددارد ونیزسلامتاجتماعی ارتباطمعناداریباابعادچهارگانۀکیفیتزندگی، یعنیسلامتجسمانی،سلامتروانی، سلامتروابطاجتماعیوسلامتمحیطیدارد. شربتیان (1391) در مقالهای با عنوان «تأملیبرپیوندمعناییمؤلفههایسرمایهاجتماعیومیزانبهرهمندیازسلامت اجتماعیدربیندانشجویاندانشگاهپیامنورمشهد» نشان داده است سرمایةاجتماعی، عاملمؤثریبرسلامتاجتماعیمطرحشدوبراساس الگویرگرسیونمشخص شد ابعاداعتمادومشارکتاجتماعیدرتعیینمیزانسلامتاجتماعی دانشجویانبیشتریناهمیترادارند. این پژوهش یک رابطة پیشبینیکننده و رگرسیونی را ارائه میدهد؛ اما واریانس مشترک بین دو متغیر بهنوعی گزارشگر همسانی فضای مفهومی بین دو متغیر را بیان میکند. سام آرام (1388) با بررسی رابطه سلامت اجتماعی و امنیت اجتماعی باتأکیدبر رهیافت پلیس جامعهمحور نشان داده است بین افزایش ناامنی اجتماعی و کاهش میزان سلامت اجتماعی در جامعه رابطة مستقیمی وجود دارد. آباچیزاده و همکاران (2014) در پژوهشی با عنوان «اندازهگیری سلامت اجتماعی خود امتیاز از ایرانیان (یک بررسی مبتنی بر جمعیت سه شهرستان)» نشان دادهاند میانگین نمرۀ سلامت اجتماعی نمونۀ بررسیشده، برابر با 105 بوده است و 50% شرکتکنندگان، سلامت اجتماعی در سطح متوسط داشتهاند. نمرۀ سلامت اجتماعی در ارومیه بالاتر از تهران برآورد شده است (Abachizadeh et al., 2014:79). در این مقاله صرفاً سنجش شاخصهای سلامت اجتماعی بهاختصار، بیان و رابطه آن با متغیرهای زمینهای مطالعه شده است. پاول (2012) درپژوهشیارتباطبینعملکردهایارتباطی،سلامتاجتماعیومعنویبر کیفیتزندگیبیمارانرا بررسی کردهاست. نتایجبهدستآمدهنشاندادهمبستگیمثبتوقویبین سلامتاجتماعیومعنوی،عملکردهایارتباطیوکیفیتزندگیوجوددارد. سلامتمعنوی بهطورمعناداری 5%واریانسکیفیتزندگیراتبیینکرده است؛اگرچهبهلحاظآماریمعنادار نبوده است (Paul, 2012: 20). فوجیساوا و تاکاگاوا (2009) در مطالعهای در ژاپن نشان دادهاند پس از تعدیل متغیر سرمایه اجتماعی فردی ادراکشده، دو متغیر به پیوست سرمایه اجتماعی جامعه (مهربانی و صمیمیت) رابطه معناداری با سلامت عمومی دارند (Fujisawa et al., 2009: 503). کیکوگنانی و همکاران[5] (2008) با ارزیابی ارتباط بین مشارکت اجتماعی، درک از اجتماع در میان دانشجویان ایتالیایی، آمریکایی و ایرانی و تأثیر این دو متغیر بر سلامت اجتماعی نشان داده است مشارکت اجتماعی، درک از اجتماع و سلامت اجتماعی در میان دانشجویان آمریکایی در سطح بالایی قرار دارد و مشارکت اجتماعی تنها در میان دانشجویان ایتالیایی بهطور مثبتی سلامت اجتماعی را تبیین میکند (به نقل از زکی و خشوعی، 1392: 92-91). در این پژوهش تنها به یک بعد از سرمایه اجتماعی اشاره شده است. بلانکو و دیاز (2007) در بررسی نظم اجتماعی و سلامت روانی با رویکردی بهسلامت اجتماعی نشان داده است بین ابعاد سلامت اجتماعی، شاخص نظم اجتماعی، با جنبههای دیگری از سلامت مانند میزان افسردگی، عزت نفس، سلامت درکشده، محرومیت، میزان آنومی و کنشهای متقابل اجتماعی، احساسات مثبت و منفی و رضایت رابطه وجود دارد (Blanco & Dize, 2007: 61-71). در این پژوهش، رابطه نظم اجتماعی بهنوعی در ارتباط با سلامت روانی سنجیده شده و حتی تقلیل یافته است. کییز (1998) در پژوهش خود، رابطه سلامت اجتماعی، از خود بیگانگی و ناهنجاریهای اجتماعی را بررسی کرده است. او در مطالعه سلامت اجتماعی در ایالات متحده آمریکا به این نتایج رسیده است که بین سلامت اجتماعی با رفتارهای اجتماعپسند و مسئولیتپذیری زندگی اجتماعی رابطه مثبت زیادی وجود دارد. همچنین، سطوح سلامت اجتماعی بهخصوص انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی در افرادی میزان بالاتری داشت که با اطرافیان خود برای حل مسئله و مشکلات همفکری میکردند در مقایسه با افرادی که با اطرافیان خود ارتباط نداشتند. (به نقل از زکی و خشوعی، 1392: 92). ساراسون و همکاران (1983) در بررسی رابطه سلامت و رضایت از زندگی نشان داده است حمایت اجتماعی ازسوی اعضای خانواده، ارتقای سلامت روان و رضایت از زندگی را سبب میشود و نارضایتی از زندگی، وضعیت سلامتی ضعیفتر، علائم افسردگی، مشکلات شخصیتی و وضعیت ضعیف اجتماعی را موجب میشود (Sarason & et al.,1983: 127). در این پژوهش، بعد اجتماعی سلامت و رابطه آن با رضایت از زندگی بررسی نشده است.
مبانی نظری مفهوم سلامت اجتماعی، مفهومی است که در کنار ابعاد جسمی و روانی سلامت به آن توجه شده است که جنبه اجتماعی، آن را با محور قراردادن فرد بررسی میکند. نظریههای مختلفی در سطح خرد، میانه و کلان وجود دارند که درصدد تشریح سلامت اجتماعی نسبت به افراد اجتماع برمیآیند. دیدگاه لذتجویانه، سلامت اجتماعی را با رضایت از زندگی و تعادل جنبههای مثبت و منفی بررسی میکند. همچنین، نظریه سلامت اجتماعی کییز از یک اصل جامعهشناختی و روانشناختی نشئت گرفته است. کییز معتقد است مفهومسازی سلامت باید آنقدر گسترده شود که سلامت اجتماعی را دربرگیرد (Keyes‚ 1998: 133). کییز مفهوم سلامت اجتماعی را بهصورت زیر تعریف میکند: سلامت اجتماعی عبارت است از چگونگی ارزیابی فرد از عملکردش در برابر اجتماع. فرد سالم ازنظر اجتماعی، اجتماع را بهصورت یک مجموعه معنادار، فهمپذیر و بالقوه برای رشد و شکوفایی میداند و احساس میکند به جامعه تعلق دارد، از طرف جامعه پذیرفته میشود و در پیشرفت آن سهیم است. کییز پنج ملاک را برای سلامت اجتماعی برمیشمرد که همراستا با نظریه روانشناختی و جامعهشناختی بسط پیدا میکند. انطباق اجتماعی: انطباق اجتماعی در مقابل با بیمعنابودن زندگی مقایسه میشود و شامل دیدگاههایی دراینباره است که جامعه قابل سنجش و پیشبینی است. از حیث روانشناختی، افراد سالم، زندگی شخصی خود را بامعنا و منسجم میبینند (Ryff‚ 1989 به نقل از حاتمی، 1389: 30). انسجام اجتماعی: انسجام اجتماعی به معنای احساس بخشی از جامعهبودن، فکرکردن به اینکه فرد به جامعه تعلق دارد. احساس حمایتشدن از طریق جامعه و سهمداشتن در آن؛ بنابراین، انسجام اجتماعی آن درجهای است که در آن مردم احساس میکنند چیز مشترکی بین آنها و کسانی وجود دارد که واقعیت اجتماعی آنها را میسازند، مانند همسایههایشان. (سام آرام، 1388: 18). سهم داشت اجتماعی عبارت است از ارزیابی ارزش اجتماعی که فرد دارد و این عقیده را شامل میشود که آیا فرد، جزئی مهم از جامعه است و چه ارزشی را به جهان خود اضافه میکند (Keyes, 2004: 542). شکوفایی اجتماعی: ارزیابی پتانسیل و خط سیر جامعه است و درک افراد از این موضوع را شامل میشود که آنها هم از رشد اجتماعی سود خواهند برد و نهادها و افراد حاضر در جامعه به شکلی درحال شکوفایی هستند که نوید توسعه بهینه را میدهند؛ هرچند این امر برای همه افراد درست نیست (Keyes‚ 1998: 123). پذیرش اجتماعی: پذیرش تکثر با دیگران، اعتماد به خوببودن ذاتی دیگران و نگاه مثبت به ماهیت انسانها را شامل میشود که همگی آنها باعث میشوند فرد در کنار سایر اعضای جامعة انسانی، احساس راحتی کند (Keyes‚ 1998: 128). ﮐﯿﯿﺰ، ﺑﻌﺪ ﺳﻼﻣﺖ رواﻧﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ را ﻧﺸﺎﻧﻪ ﮐﺎرﮐﺮد ﻣﺜﺒﺖ میخواند و میگوید اﮔﺮ ﻓﺮد، ﺷﺮاﯾﻂ دو ﺑﻌﺪ ﺳﻼﻣﺖ احساسی (احساس خوب و رضایت از زﻧﺪﮔﯽ) و ﺑﻌﺪ ﮐﺎرﮐﺮد ﻣﺜﺒﺖ را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، از ﺳﻼﻣﺖ رواﻧﯽ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ؛ او اﯾﻦ وﺿﻌﯿﺖ را ﺑﺎﻟﻨﺪﮔﯽ مینامد. اﻓﺮاد ﺑﺎﻟﻨﺪه، اﺣﺴﺎس ﺧﻮﺑﯽ ﺑﻪ زﻧﺪﮔﯽ دارﻧﺪ و در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ دﯾﮕﺮان و در ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﻓﻌﺎل و ﺳﺎزﻧﺪهاﻧﺪ. کییز، نبود ﺳﻼﻣﺖ رواﻧﯽ را ﭘﮋﻣﺮدﮔﯽ ﻣﯽﺧﻮاﻧﺪ. اﻓﺮاد ﭘﮋﻣﺮده، اﺣﺴﺎس ﺧﻮﺑﯽ ﺑﻪ زﻧﺪﮔﯽ ﻧﺪارﻧﺪ و ﮐﺎرﮐﺮد رواﻧﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽآنها ﻣﺸﮑﻞ دارد. اﯾﻦ اﻓﺮاد، دﭼﺎر ﯾأس و ﻧﻮﻣﯿﺪی هستند و زندگی ﺧﻮد را ﭘﻮچ و ﺧﺎﻟﯽ ﻣﯽﺑﯿﻨﻨﺪ. اﯾﻦ وﺿﻌﯿﺖ ﺑﺎ اﻓﺴﺮدﮔﯽ ﺗﻔﺎوت دارد. ﮐﯿﯿﺰ در یک تحلیل ﻋﺎﻣﻞ ﮔﺴﺘﺮده ﻧﺸﺎن داد ﺑﻬﺪاﺷﺖ رواﻧﯽ، اﺑﻌﺎد ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ، رواﻧﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ دارد و ﺑﺎﺗﻮﺟﻪﺑﻪ مفهومپردازیهای ﻧﻈﺮی از ﺳﻼﻣﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، الگوی ﭘﻨﺞ ﺑﻌﺪی قابل سنجش اراﺋﻪ داد. ﻃﺒﻖ اﯾﻦ اﺑﻌﺎد، ﻓﺮد ﺳﺎﻟﻢ ازنظر اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ زﻣﺎﻧﯽ عملکرد ﺧﻮﺑﯽ دارد ﮐﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ را بهصورت ﯾﮏ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻣﻌﻨﺎدار، فهمپذیر و بالقوه ﺑﺮای رﺷﺪ و ﺷﮑﻮﻓﺎﯾﯽ ﺑﺪاﻧﺪ؛ اﺣﺴﺎس ﮐﻨﺪ ﺑﻪ گروههای اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣﺘﻌﻠﻖ اﺳﺖ و ﺧﻮد را در اﺟﺘﻤﺎع و ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ آن ﺷﺮﯾﮏ ﺑﺪاﻧﺪ. ﻣﺤﺘﻮای ﻣﻘﯿﺎس ﺳﻼﻣﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ او، ﻃﯿﻒ ﻣﺜﺒﺘﯽ از ارزﯾﺎﺑﯽ ﻓﺮد از ﺗﺠﺎرﺑﺶ در ﺟﺎﻣﻌﻪ اﺳﺖ. اﯾﻦ ﻣﻘﯿﺎس ﺟﺪﯾﺪ با ﻣﻘﯿﺎسﻫﺎی ﺳﻼﻣﺖ اﺟﺘﻤﺎعی در سطح ﺑﯿﻦ ﻓﺮدی (پرخاشگری) و ﺳﻄﺢ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ (مانند ﻓﻘﺮ و جایگاه اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ) ﺗﻔﺎوت دارد. ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ بهطورکلی و سازههای آن ﺑﻪ شیوههای ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﺑﺮ ﺳﻼﻣﺖ اﺛﺮ ﻣﯽﮔﺬارﻧﺪ؛ ﻧﺨﺴﺖ، ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺑﺰرﮔﯽ از آﺛﺎر و پژوهشها ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ رواﺑﻂ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺻﻤﯿﻤﺎﻧﻪ و ارﺗﺒﺎﻃﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ، آﺛﺎر ﺳﻮدﻣﻨﺪی ﺑﺮ ﺳﻼﻣﺖ دارند؛ دوم، ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، از راه ﺣﻔﻆ اﻧﺴﺠﺎم اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ در ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﺑﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮات اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، اﻗﺘﺼﺎدی و ﻓﻦﺷﻨﺎﺧﺘﯽ از ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻣﺤﺎﻓﻈﺖ میکند؛ ﺳﻮم، ﻋﻘﯿﺪه ﺑﺮ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺧﻮدﯾﺎری اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ را در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺗﻘﻮﯾﺖ ﻣﯽﮐﻨﺪ و به اﺟﺘﻤﺎﻋﺎت اﻣﮑﺎن میدهد ﺗﺎ بهآسانی ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ برای ﺣﻞ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺟﻤﻌﯽ ﻧﻈﯿﺮ ﺳﻼﻣﺖ ﮐﺎر کنند (Berckman & et al.,2000 به نقل از پورافکاری، 1391: 50). در بحث نشاط در زندگی، وینهوون و آرگایل[6] معتقدند نشاط را باید در سطح کلان به کیفیت جامعه، یعنی عواملی همچون سلامتی، عدالت و آزادی وابسته دانست و ازاینرو سیاست اجتماعی ممکن است ارتقادهندة این شرایط باشد. همچنین در سطح خرد نیز نشاط را به تواناییهای شخصی مانند کارآمدی، استقلال و مهارتهای اجتماعی وابسته میدانند که تحصیلات و سلامت ممکن است ارتقادهندة این مهارتها باشد؛ بنابراین، برای ارتقای کیفیت در زندگی، سه مؤلفه باید شناسایی شود: وجود هیجانات مثبت از قبیل نشاط و شادکامی، رضایتمندی از زندگی و سلامت اجتماعی. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺑﻮردﯾﻮ[7]، ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺟﻤﻊ ﻣﻨﺎﺑﻊ واﻗﻌﯽ ﯾﺎ بالقوهای اﺳﺖ ﮐﻪ ﺣﺎﺻﻞ از شبکهای ﺑﺎدوام از رواﺑﻂ کموبیش نهادینهشده، آﺷﻨﺎﯾﯽ و ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﯾﺎ بهبیاندیگر ﻋﻀﻮﯾﺖ در ﯾﮏ ﮔﺮوه اﺳﺖ؛ شبکهای ﮐﻪ ﻫﺮ ﯾﮏ از اﻋﻀﺎی ﺧﻮد را از ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﺟﻤﻌﯽ، ﺑﺮﺧﻮردار و آﻧﺎن را ﻣﺴﺘﺤﻖ اﻋﺘﺒﺎر میکند. به ﻧﻈﺮ او ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، شبکهای از رواﺑﻂ، ﯾﮏ ودﯾﻌﻪ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﯾﺎ ﺣﺘﯽ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻧﯿﺴﺖ؛ ﺑﻠﮑﻪ در ﻃﻮل زﻣﺎن و ﺑﺎ ﺗﻼش بیوقفه ﺑﻪ دﺳﺖ میآﯾﺪ. بهعبارتدیگر، ﺷﺒﮑﻪ رواﺑﻂ، ﻣﺤﺼﻮل راﻫﺒﺮدﻫﺎی سرمایهگذاری ﻓﺮدی ﯾﺎ ﺟﻤﻌﯽ آﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﯾﺎ ﻧﺎﺧﻮدآﮔﺎه اﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺪﻓﺶ اﯾﺠﺎد ﯾﺎ ﺑﺎزﺗﻮﻟﯿﺪ رواﺑﻂ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ بهطور مستقیم در کوتاهمدت ﯾﺎ ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت استفاده میشوند. از ﮐﺎرﮐﺮدﻫﺎی ﻣﺜﺒﺖ سرمایه اجتماعی، اﻓﺰاﯾﺶ ﺳﻼﻣﺖ رواﻧﯽ اﻓﺮاد اﺳﺖ ﮐﻪ با ﻓﺮاﻫﻢآوردن حمایتهای ﻋﺎﻃﻔﯽ و رواﻧﯽ، ﮐﺎﻫﺶ ﻋﻮاﻣﻞ استرسزا، ﮐﺎﻫﺶ ﺣﻮادث زندگی را ﺑﻪ همراه دارد. زاف[8]، ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ را درﺟﻪ رﺿﺎﯾﺖ در ﺗﺠﺎرب زﻧﺪﮔﯽ ﻓﺮد میداند ﮐﻪ رﺿﺎﯾﺖ از زﻧﺪﮔﯽ، رﺿﺎﯾﺖ در ﺗﺼﻮر از خود، سلامت و ﻓﺎﮐﺘﻮرﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و اﻗﺘﺼﺎدی است. زاف، ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ را از ﺷﺮاﯾﻂ ﻋﯿﻨﯽ زﻧﺪﮔﯽ و رﻓﺎه ذﻫﻨﯽ اﻓﺮاد و گروهها ﺗﻌﺮﯾﻒ میکند. او ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ در ارزﯾﺎﺑﯽ ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺷﺮاﯾﻂ ﻋﯿﻨﯽ زﻧﺪﮔﯽ و ارزیابی ذﻫﻨﯽ اﻓﺮاد از اﯾﻦ ﺷﺮاﯾﻂ را ﺑﺎ رﻓﺎه، همزمان در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺖ. گیدنز در بحث امنیت به مفهوم امنیت وجودی اشاره میکند. ضرورت این مفهوم برای مقاومت در مقابل هجوم گسترده و بیسابقه مخاطرات نهادهای مدرنیته است؛ بنابراین، امنیت وجودی عبارت از ایمنبودن، یعنی در اختیارداشتن پاسخهایی در سطح ناخودآگاه و خودآگاهی عملی برای بعضی پرسشهای وجودی بنیادین است که همه آدمیان طی عمر خود به نحوی مطرح کردهاند. بهعبارتدیگر، این اصطلاح به اطمینانی برمیگردد که بیشتر آدمها به تداوم تشخیص هویت خود و دوام محیطهای اجتماعی و مادی کنش در اطراف خود دارند. او بیان میکند ما برای زیستن و گذراندن عمر خود معمولاً مسائل و موضوعاتی را مسلماً قطعی میپنداریم که براساس قرنها جستجو و تعمق متفکران و فیلسوفان در برابر نگاههای شکاکانه تاب نخواهد آورد و طراوت و اصالت خود را از دست خواهد داد (گیدنز، 1378: 62-61). براساس نظریات گیدنز، نکاتی دربارة امنیت به دست میآید: نخست، امنیت بهخودیخود تعریف نمیشود و بر مبنای بودونبود خطر تعریف میشود. دوم، امنیت یک فرایند زمانی است که طی زمان شکل میگیرد و در هر لحظه براساس برآورد خطر تغییر میکند. سوم، وجه ذهنی و فکری امنیت در جهان مدرنیته بسیار مهمتر از وجه عینی امنیت است؛ زیرا بسیاری از خطرات به یمن تکنولوژی به کنترل درآمدهاند و بسیاری خطرات جدید نیز مانند مخاطرات زیست محیطی یا جنگ هستهای پیشبینی و کنترل نمیشوند. بنابراین آنچه در این گردونه مدرنیته، از دست انسان برمیآید، تضمین سلامت امنیت روحی و روانی است که با تشکیل هویت مطلوب در سایه امنیت وجودی میسر است. چهارم، در جهان مدرن که بسیاری از وجوه زندگی انسان از تعلیق محیط و محله آزاد است، نیاز انسان به خانواده همچنان باقی است و خانواده هنوز بهعنوان بنیادیترین نهاد در جامعه نقشآفرینی میکند. پنجم، گیدنز، امنیت وجودی را بعد اساسی امنیت در نظر میگیرد. امنیت وجودی که ضمن اطمینان به شناختها، هستیشناسی فرد را سامان میبخشد، پایه و بنیان وجود آدمی را درمینوردد و به اعتقاد گیدنز برخورداری از چنین امنیتی، تکیهگاه و بنیان سایر وجوه امنیت را تشکیل خواهد داد. داشتن شخصیت و هویتی استوار و بدون تزلزل، شرط اول برای مقابله با سایر خطرات خواهد بود و برعکس، شخصیتی مضطرب و مشوش با وجود شرایط متقن و مطمئن از آرامش و اعتماد بیبهره است. ششم، گیدنز سعی کرده است به اعتماد و امنیت، وجوه عینی ببخشد؛ اما در نهایت بر اهمیت بعد ذهنی تأکید فراوان میکند؛ بهطوریکه او سیاست زندگی را نیز در همین جهت دانسته است. گیدنز از شیوة زندگی و سیاست زندگی را دو وجه متفاوت حیات انسان نام میبرد. شیوة زندگی همان الگوی مصرفی است که جامعه مدرن پیش روی انسان نهاده است و با مصرف هرچه بیشتر کالاها و دریافت خدمات به منزلت اجتماعی بالاتری نائل میشود؛ اما سیاست زندگی از داستان تحقق انسان حکایت میکند؛ یعنی انسان در چه راه و به چه شیوهای خود را تعریف و تحقق میبخشد. سیاست زندگی که بر زندگی به شیوه دلخواه تأکید میکند رضایت را موجب میشود و خشنودی انسان را به همراه میآورد (گیدنز، 1378: 53-52). بنابراین، گیدنز وﺟﻮد اﺣﺴﺎﺳﺎت ﮔﺮم، ﻋاﻄﻔﯽ و ﺻﻤﯿﻤﯽ را مانند ﻣﺤﺎﻓﻈﯽ در اﻃﺮاف اﻧﺴﺎن، بسیار مؤثر میداند و معتقد است چنین احساساتی او را از ﺑﺴﯿﺎری تشویشها و اضطرابها رﻫﺎﯾﯽ ﺑﺨﺸﯿﺪه ﮐﻪ ﻫﻤﺎن کاهش اﺣﺴﺎس ﻧﺎاﻣﻨﯽ را برای افراد در زندگی دربر خواهد داشت؛ بنابراین وﺟﻮد اﺣﺴﺎس امنیت بهسلامت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ارﺗﻘﺎی ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﻨﺠﺮ میشود. درنتیجه در جامعهای ﮐﻪ اﻣﻨﯿﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ وﺟﻮد دارد، اﻓﺰاﯾﺶ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣﻮﺟﺐ میشود اﻓﺮاد، بهگونهای ﻋﯿﻨﯽ و ذﻫﻨﯽ از زﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮد راﺿﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ، اﺣﺴﺎس ﻧﺸﺎط و ﺷﺎدﮐﺎﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ در ﻧﻬﺎﯾﺖ کیفیت زﻧﺪﮔﯽ آﻧﺎن ارﺗﻘﺎ مییابد و در ﻣﺠﻤﻮع ﮔﻔﺘﻪ میشود اﯾﻦ اﻓﺮاد، ﺳﻼﻣﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ دارند. پس در این پژوهش براساس نظریه گیدنز به رابطه متغیر امنیت اجتماعی و تأثیر آن بر سلامت اجتماعی اشاره میشود و باتوجهبه نظریه زاف نیز رابطه کیفیت زندگی و سلامت اجتماعی بررسی میشود. همچنین براساس نظریه بوردیو به رابطه سرمایه اجتماعی و سلامت اجتماعی اشاره میشود. در رابطه با ﻣﺘﻐﯿﺮ واﺑﺴﺘﻪ پژوهش، ﯾﻌﻨﯽ ﺳﻼﻣﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ نیز از نظریه ﮐﯿﯿﺰ استفاده شده اﺳﺖ. در بحث رضایت از زندگی بر مقیاس مایر و دینر (SWLS) و در مقوله نشاط اجتماعی بر رویکرد وینهوون و آرگایل بر سلامت اجتماعی تأکید شده است؛ بنابراین، ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮی اﯾﻦ پژوهش بر تلفیقی از نظریات گیدنز، زاف، بوردیو، کییز، رویکرد وینهوون و آرگایل و مقیاس مایر و دینر مبتنی بوده است و در این پژوهش ﺳﻌﯽ ﺑﺮ درنظرگرفتن ﻧﻈﺮﯾﺎﺗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺳﻄﻮح و جنبههای ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻫﺮ ﯾﮏ از ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی ﻣﺴﺘﻘﻞ و راﺑﻄﻪ آنها ﺑﺎ ﻣﺘﻐﯿﺮ وابسته سلامت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ تأکید داشتهاند.
الگوی نظری پژوهش براساس نظریات ارائهشده، امنیت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، نشاط اجتماعی، کیفیت زندگی و رضایت از زندگی عاملی تأثیرگذار بر سلامت اجتماعی دانسته شده است؛ بهگونهایکه افزایش در میزان این متغیرها، افزایش در میزان سلامت اجتماعی را سبب میشود. همچنین بین این متغیرها و سلامت اجتماعی رابطه همبستگی در نظر گرفته شده است.
روششناسی پژوهش در این پژوهش از روش پیمایش توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. جامعة مطالعهشده، جوانان شهرستان قاین (زن و مرد) واقع در استان خراسان جنوبی که طبق آخرین سرشماری نفوس و مسکن (1390)، تعداد کل جوانان جامعة مطالعهشده 42573 نفر بوده است و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، برابر 400 نفر انتخاب شدهاند که براساس روش نمونهگیری خوشهای افراد جامعه آماری با پرسشنامههای استانداردشده و محققساخته مطالعه شدهاند. N = حجم جامعه آماری (42573 نفر)N= جمعیت نمونه n= 05/0d= درصد افرادی که واجد صفت در جامعه هستند (5/0) p= درصد افرادی که فاقد صفت در جامعه هستند (5/0) q= مقدار متغیر نرمال واحد استاندارد در سطح اطمینان 95% (96/1) t= دلیل انتخاب نمونه آماری جوانان 18 تا 30 سال این است که فاصله سنی بین متوسط سن بلوغ، یعنی ۱۵ سال تا متوسط سن اشتغال و ازدواج، یعنی ۲۹ سال مبنای دامنة سنی جوانی در ایران است. یافتههای پاسخگویان براساس آمار توصیفی و استنباطی و با بهکارگیری از نرمافزار Spss22 و با استفاده از آمارههایی مانند ضریب پیرسون، رگرسیون خطی چندمتغیره، تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شده است. پایایی پژوهش براساس استفاده از تکنیک آلفای کرونباخ در نرمافزار Spss22 برای تمامی شاخصها در حد مطلوبی بوده است. این روش به هماهنگی کارکرد آزمودنی از یک سؤال به سؤال دیگر بستگی داشته و محاسبه آن مبنی بر انحراف استاندارد سؤالات است؛ بنابراین، براساس همبستگی درونی سؤالات، مقدار آلفای استخراجشده برابر 85/0 است. بهعبارتدیگر، گویههای موجود در پرسشنامه، همسازی بالایی برای سنجش دارند. باتوجهبه جدول زیر مقدار آزمون KMO برای شاخص سلامت اجتماعی برابر 73/0 است که نشان میدهد دادههای پژوهش قابل تقلیل به تعدادی عامل زیربنایی و بنیادی هستند. همچنین نتیجه آزمون بارتلت (92/6014) که در سطح خطای کوچکتر از 01/0 معنادار است، نشان میدهد ماتریس همبستگی بین گویهها، ماتریس همانی و واحد نیست؛ بهعبارتی، بین گویههای داخل هر عامل همبستگی بالایی وجود دارد و همچنین، بین گویههای یک عامل با عامل دیگر هیچگونه همبستگی مشاهده نمیشود که نشاندهندة اعتبار این سازه است. مقدار آزمون KMO برای شاخص کیفیت زندگی، رضایت از زندگی، سرمایه اجتماعی، امنیت اجتماعی و نشاط اجتماعی نشان میدهد دادههای پژوهش قابل تقلیل به تعدادی عامل زیربنایی و بنیادی هستند. همچنین نتیجه آزمون بارتلت متغیرهای دیگر که در سطح خطای کوچکتر از 01/0 معنادار است نشان میدهد ماتریس همبستگی بین گویهها، ماتریس همانی و واحد نیست؛ بهعبارتی بین گویههای داخل هر عامل همبستگی بالایی وجود دارد و همچنین، بین گویههای یک عامل با عامل دیگر هیچگونه همبستگی مشاهده نمیشود که نشاندهندة اعتبار این سازه است.
جدول 1- پایایی متغیرهای مستقل و وابسته و گزارش تحلیل عاملی سازه
مفاهیم پژوهش سلامت اجتماعی تعریف نظری: سلامت اجتماعی، ارزیابی و شناخت فرد از چگونگی عملکردش در اجتماع و کیفیت روابطش با افراد دیگر، نزدیکان و گروههای اجتماعی است که وی عضوی از آنهاست. طبق این تعریف، شاخصهای سلامت اجتماعی عبارتند از: مشارکت اجتماعی (باوری که طبق آن فرد خود را عنصر حیاتی جامعه میداند)، انسجام اجتماعی (کیفیت روابط در گروههای اجتماعی که به آن تعلق دارد)، پذیرش اجتماعی (دیدگاه مطلوب نسبت به دیگران)، شکوفایی اجتماعی (اعتقاد به تواناییهای بالقوه اجتماع) و انطباق اجتماعی (درک اجتماع بهصورت هوشمند، فهمپذیر و پیشبینیشونده) (Keyes,1998: 122). تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر برای اندازهگیری سلامت اجتماعی و مؤلفههای آن از مقیاس 33 مادهای سلامت اجتماعی استفاده شده است که پنج مؤلفة آن، انسجام، پذیرش، شکوفایی، مشارکت و انطباق اجتماعی را شامل میشود و کییز (1998) آن را ساخته است. گویههای پرسشنامه سلامت اجتماعی براساس طیف لیکرت ساخته شده است که کاملاً موافقم به کد 5، موافقم به کد 4، بینظر به کد 3، مخالف به کد 2 و کاملاً مخالف به کد 1 داده شده است. همچنین در این پژوهش، آلفای استانداردشدة پرسشنامة کیفیت زندگی برابر با 73/0 است.
کیفیت زندگی تعریف نظری: کیفیت زندگی ازنظر لغوی به معنی چگونگی زندگی است و دربرگیرندة تفاوتهایی است که برای هر فرد، منحصربهفرد بوده و با دیگران متفاوت است. «کیفیت زندگی، احساس فرد از بهزیستی تعریف شده است؛ احساسی که آسایش در رضایت فرد از جنبههایی از زندگی است که برای وی اهمیت دارد» (Guggnumoss – Holzman, 1995, 26 به نقل از شیخی، 1392: 25). تعریف عملیاتی: برای عملیاتیکردن متغیر کیفیت زندگی از فرم کوتاه ارزیابی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOG, 1998)، استفاده شد که کیفیت زندگی را در چهار حوزة سلامت جسمانی، سلامت روانشناختی، محیط زندگی و روابط با دیگران اندازهگیری میکند. این چهار حوزه با 26 گویه در مقیاس پنج درجهای (1 تا 5) نمرهگذاری میشود که کد 5 به کاملاً موافق، کد 4 به موافق، کد 3 به بینظر، کد 2 به مخالفم و کد 1 به کاملاً مخالف داده شده است. همچنین، دو سؤال دیگر هم وجود دارد که وضعیت سلامت و کیفیت زندگی را به شکل کلی ارزیابی میکند. در این پژوهش آلفای استانداردشدة پرسشنامة کیفیت زندگی برابر 84/0 است.
رضایت از زندگی تعریف نظری: رضایت از زندگی، ارزیابی ذهنی فرد از کیفیت کلی زندگی خویش یا برخی از جنبههای خاص زندگیش است (Diener et al., 1985: 71). تعریف عملیاتی: برای عملیاتی کردن این مفهوم از پرسشنامة رضایت زندگی دینر و همکاران (1985) استفاده شد. این مقیاس از پنج گزاره تشکیل شده است که مؤلفة شناختی بهزیستی فاعلی را اندازهگیری میکند. آزمودنیها اظهار میدارند برای مثال چقدر از زندگی خود راضیاند یا چقدر زندگی آنها به زندگی آرمانی نزدیک است. دینر و همکاران (1985)، مقیاس رضایت از زندگی[9] را برای همه گروههای سنی تهیهکردهاند. این مقیاس از 48 سؤال تشکیل شده بود که ده سؤال آن با رضایت از زندگی مرتبط بود که پس از بررسیهای متعدد در نهایت به پنج سؤال کاهش یافت و بهعنوان یک مقیاس مجزا استفاده شد. این مقیاس را سامانی (1383) برای استفاده در ایران منطبق کرده است. آلفای کرونباخ پرسشنامة رضایت از زندگی برابر 84/0 است. گویههای پرسشنامة رضایت از زندگی براساس طیف لیکرت ساخته شده است که کاملاً موافقم به کد 5، موافقم به کد 4، بینظر به کد 3، مخالف به کد 2 و کاملاً مخالف به کد 1 داده شده است.
سرمایه اجتماعی تعریف نظری: در مفهوم کلی سرمایه اجتماعی حاصل انباشت منابع بالقوه یا بالفعلی است که به مالکیت یک شبکه بادوام از روابط کموبیش نهادینهشده در بین افرادی مربوط است که با عضویت در یک گروه ایجاد میشود (فیروزآبادی، 1384: 164). تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر برای عملیاتیکردن این مفهوم از پرسشنامة محققساخته استفاده شد که از مجموع کیفیت و کمیت روابط اجتماعی، سه بعد اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی به دست آمده است. اعتماد اجتماعی از سنجش میزان اطمینان و اعتماد پاسخگویان به خانواده، فامیل و بستگان، دوستان، همسایگان، اهالی محله، همشهریان و ... استفاده شده است که براساس طیف لیکرت، اصلاً به کد 1، کم به کد 2 تا حدودی به کد 3، زیاد به کد 4 و کاملاً زیاد به کد 5 داده شده است. مشارکت اجتماعی از حضور و نحوه همکاری پاسخگویان با گروهها و نهادهای مذهبی، ورزشی، بسیج، شوراهای شهرها، گروههای علمی و ... به دست آمده است. همچنین در این پژوهش میزان مشارکت پاسخگویان در فعالیتهای اجتماعی مانند کمک در مراسم شادی و عزا در بین اعضای خانواده، آشنایان، دوستان، همسایگان و ... تعریف شده است؛ گویههای این مؤلفه براساس طیف لیکرت شامل اصلاً (کد 1)، کم (کد 2)، تا حدودی (کد 3)، زیاد (کد 4) و کاملاً زیاد (کد 5) است. همچنین، انسجام اجتماعی از میزان انتظارات و ارزیابی پاسخگویان از وضعیت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی به دست آمده است که بسیار خوب به کد 5، خوب به کد 4، متوسط به کد 3، بد به کد 2 و بسیار بد به کد 1 داده شده است. در این پژوهش آلفای استانداردشدة پرسشنامة سرمایه اجتماعی برابر 74/0 است. امنیت اجتماعی تعریف نظری: نبود تشویش، دلهره و نگرانی خاص در مواجهه با امور مربوط به زندگی روزمره اجتماعی؛ بهگونهایکه جوانان با حضور در اجتماع، محیط کار، مکانهای عمومی، خیابان و ... تا چه حد اطمینان دارند که امنیت آنان تأمین میشود و احساس ترس و نگرانی نداشته باشند (نصیری، 1381: 116). تعریف عملیاتی: برای عملیاتیکردن این مفهوم از گویههای پرسشنامة امنیت ناجا استفاده شده است که نشاندهندة امنیت اجتماعی در همین زمینهها است. گویههایی مانند در هنگام شب برای سوارشدن در ماشینهای مسافرکش شخصی تا چه حد احساس امنیت دارید. زمانی که ماشین خود را با وجود اقدامات امنیتی در خیابان میگذارید تا چه حد امنیت خاطر دارید. از قدمزدن در مسیرهای خلوت تا چه حد احساس امنیت میکنید. از خالیگذاشتن منزل خود به مدت چند روز تا چه حد اطمینان دارید. اگر شاغل هستید تا چه حد هراس از دستدادن شغل خود را دارید. اگر به دنبال شغل هستید تا چه حد احتمال بهدستآوردن شغل در زمان کوتاه را میدهید. میزان روابط عاطفی، همدردی و صمیمیت شما با دوستانتان تا چه حد است. تا چه حد با افراد غریبه ارتباط دوستی برقرار میکنید. شما تا چه حد در شهری که هستید، احساس امنیت میکنید. در صورت ایجاد مزاحمت برای شما تا چه حد احتمال میدهید پلیس به کمک شما بیاید و به شما کمک کند؟ میزان سطح کارهای خلاف در شهرتان را تا چه حد ارزیابی میکنید. گویههای پرسشنامة امنیت اجتماعی براساس طیف لیکرت ساخته شده است که خیلی زیاد به کد 5، زیاد به کد 4، متوسط به کد 3، کم به کد 2 و خیلی کم به کد 1 داده شده و آلفای کرونباخ این پرسشنامه برابر 64/0 است.
نشاط اجتماعی تعریف نظری: نشاط مقولهای است که یک وجه آن فرد و وجه دیگر آن جامعه است. در وجه فردی آن با احساسات، عواطف و هیجانات مثبتی سروکار داریم که بر روحیه، خلقوخو و کارایی فرد تأثیر میگذارد. در بعد اجتماعی نیز با ساختارها و سازوکارهایی مواجه هستیم که این عواطف و هیجانات را در افراد ایجاد میکنند یا بر آن تأثیر میگذارند. شادی درجهای تعریف شده است که یک شخص بهطور مثبت، سراسر کیفیت موجود زندگیش را یک کل ارزیابی میکند. تعریف عملیاتی: برای عملیاتیکردن این مفهوم و سنجش نشاط اجتماعی از پرسشنامة شادکامی آکسفورد استفاده شده است. این مقیاس را آرگایل، مارتین و کراسلند (1989) تهیه کردهاند. این مقیاس 29 ماده دارد که در این پژوهش بهدلیل پایینبودن آلفای کرونباخ برخی سؤالات 17 گویه استفاده شده است. هریک از سؤالهای این آزمون چهار گزینه دارد که از یک تا پنج نمره به خود اختصاص میدهند و در این پژوهش آلفای استانداردشدة پرسشنامه برابر 82/0 است.
یافتههای پژوهش نتایج پژوهش نشان داده است جوانان زن و مرد در این پژوهش سهم یکسانی دارند. بیشتر آنها در گروه سنی 27-23 قرار گرفتهاند که معادل 8/42% از جمعیت نمونة بررسیشده است.41% از جوانان در زمان بررسی، میزان تحصیلات خود را دیپلم عنوان کردهاند و بیشتر آنها میانگین درآمد بین 600 تا 900 هزار تومان دارند که معادل 27% از جمعیت نمونة بررسیشده است.
جدول 2- توزیع میانگین و انحراف معیار متغیرهای مستقل و وابسته
باتوجهبه وجود 33 گویه برای سنجش سلامت اجتماعی با احتساب طیف امتیازها برای هر مؤلفه بین یک تا پنج، حداقل نمره 33 (33*1) و حداکثر نمره 165 (33*5) در نظر گرفته شده است. امتیاز 3 معادل 99 برای متغیر سلامت اجتماعی نشاندهندة میزان متوسط آماری است؛ بنابراین، باتوجهبه میانگین بهدستآمده برای شاخص سلامت اجتماعی که معادل 6/108 برای جوانان 18 تا 30 سال در شهرستان قاین است، وجود سلامت اجتماعی در حد متوسط به بالا است. جدول 3- توزیع فراوانی پاسخگویان در گویههای سلامت اجتماعی (کل)
جدول بالا، فراوانی پاسخگویان به گویههای سلامت اجتماعی است (میزان برخورداری جوانان از سلامت اجتماعی). در این پژوهش برای سهولت در بیان آمار توصیفی در قسمت Recode در نرمافزار Spss، شاخص سلامت اجتماعی به سه گروه پایین، متوسط و بالا طبقهبندی شده است. نتایج جدول 3 نشان داده است که 5/2% جوانان از سلامت اجتماعی بالا، 5/95% متوسط و 2/0% جوانان از میزان سلامت اجتماعی پایینی برخوردار هستند. یافتههای این پژوهش نشان داده است بالاترین مقدار میانگین به بعد انسجام اجتماعی با 8/28% مربوط است. انسجام اجتماعی، داشتن احساس تعلق به جامعه را نشان میدهد که این بعد از ابعاد سلامت اجتماعی بیشترین مقدار را در بین پاسخگویان به دست آورده است. کمترین میانگین به بعد مشارکت اجتماعی با 18/18% مربوط است. مشارکت اجتماعی عبارت است از ارزیابی ارزش اجتماعی که فرد در جامعه دارد و این عقیده را شامل میشود که آیا فرد جزء مهمی از جامعه است و چه ارزشی را به جهان خود اضافه میکند و نیز سهیمبودن فعالیتهای فرد در فعالیتهای اجتماعی را میرساند. سطح سنجش متغیرهای اصلی بررسیشده، فاصلهای بوده است؛ بنابراین از آزمون همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه بین متغیرهای مستقل (امنیت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، کیفیت زندگی، نشاط اجتماعی، رضایت از زندگی) و متغیر وابسته سلامت اجتماعی و همچنین آزمون رگرسیون چند متغیره (مطالعهی میزان اثر هریک از متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته) و نمودار تحلیل مسیر استفاده شده است. باتوجهبه جدول 4، نتایج آزمون ضریب همبستگی نشان میدهد در تمامی موارد مذکور، فرضیه پژوهش تأیید شده و فرض صفر (عدم رابطه) رد شده است؛ بدینمعنا که هرکدام از شاخصها با شاخص سلامت اجتماعی جوانان رابطة معنادار و مستقیمی را با شدت مختلف داشتهاند. در بررسی فرضیه اول (به نظر میرسد بین سرمایه اجتماعی جوانان و میزان سلامت اجتماعی آنها رابطه وجود دارد)، ضریب همبستگی بهدستآمده 36/0 است که در سطح معناداری کوچکتر از 05/0 معنادار است و جهت رابطه مثبت و مستقیم است؛ یعنی با افزایش سرمایه اجتماعی، میزان سلامت اجتماعی جوانان نیز افزایش مییابد؛ بنابراین، فرضیه پژوهش تأیید میشود. در فرضیه دوم (به نظر میرسد بین امنیت اجتماعی جوانان و میزان سلامت اجتماعی آنها رابطه وجود دارد)، ضریب همبستگی بهدستآمده 099/0 است و جهت رابطه مثبت و مستقیم است؛ یعنی با افزایش احساس امنیت اجتماعی، میزان سلامت اجتماعی جوانان نیز افزایش مییابد؛ بنابراین، فرضیه پژوهش تأیید میشود. در فرضیه سوم (به نظر میرسد بین کیفیت زندگی جوانان و میزان سلامت اجتماعی آنها رابطه وجود دارد)، ضریب همبستگی بهدستآمده 45/0 است و جهت رابطه مثبت و مستقیم است؛ یعنی با افزایش کیفیت زندگی، میزان سلامت اجتماعی جوانان نیز افزایش مییابد؛ بنابراین، فرضیه پژوهش تأیید میشود. در فرضیه چهارم (به نظر میرسد بین نشاط اجتماعی جوانان و میزان سلامت اجتماعی آنها رابطه وجود دارد)، ضریب همبستگی بهدستآمده 200/0 است و جهت رابطه مثبت و مستقیم است؛ یعنی با افزایش نشاط اجتماعی، میزان سلامت اجتماعی جوانان نیز افزایش مییابد؛ بنابراین، فرضیه پژوهش تأیید میشود. در فرضیه پنجم (به نظر میرسد بین رضایت از زندگی در جوانان و میزان سلامت اجتماعی آنها رابطه وجود دارد)، ضریب همبستگی بهدستآمده 229/0 است و جهت رابطه مثبت و مستقیم است؛ یعنی با افزایش رضایت از زندگی، میزان سلامت اجتماعی جوانان نیز افزایش مییابد؛ بنابراین، فرضیه پژوهش تأیید میشود.
جدول 4- آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین متغیرهای اصلی پژوهش
یافتههای جدول 4، رگرسیون خطی چند متغیر مستقل و متغیر وابسته را نشان میدهد. از میان پنج متغیر مستقل موجود در الگوی رگرسیونی، متغیرهای نشاط اجتماعی، کیفیت زندگی و رضایت از زندگی به ترتیب با مقدار ضریب بتای 13/0، 11/0 و 19/0 توانستهاند متغیر وابسته سلامت اجتماعی را تبیین کنند؛ بنابراین، نتیجه گرفته میشود به ازای افزایش یک انحراف استاندارد در این متغیرها میزان سلامت اجتماعی به ترتیب به میزان 14/0، 12/0 و 20/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت. باتوجهبه جدول ضرایب استاندارد متغیر پیشبین، نشاط اجتماعی (13/0Beta=، 026/0 p=)، متغیر رضایت از زندگی (19/0Beta=، 001/0p=) و متغیر کیفیت زندگی (11/0-Beta=، 028/0p=) در پیشبینی سلامت اجتماعی نقش دارند؛ اما متغیرهای سرمایه اجتماعی و امنیت اجتماعی در پیشبینی سلامت اجتماعی نقش ندارند. مقدار t، اهمیت نسبی حضور هر متغیر مستقل را در الگو نشان میدهد. در این پژوهش مقدار t برای متغیر مستقل رضایت از زندگی بزرگتر از 33/2 و در سطح خطای کوچکتر از 05/0 معنیدار است؛ درنتیجه گفتنی است متغیر مدنظر تأثیر معنیداری در تبیین متغیر وابسته داشته است. مقدار ضریب همبستگی (R) بین متغیرها 275/0 است؛ بنابراین گفتنی است بین مجموع متغیرهای مستقل و متغیر وابسته سلامت اجتماعی همبستگی متوسطی وجود دارد. همچنین، باتوجهبه مقدار R تعدیلشده میتوان افزود که متغیرهای مستقل، 4/6% از تغییرات متغیر وابسته را تبیین میکنند. باتوجهبه مقدار آزمون تحلیل واریانس (44/6) که در سطح خطای کوچکتر از 01/0 معنادار است، نتیجه گرفته میشود الگوی رگرسیونی پژوهش مرکب از پنج متغیر مستقل و یک متغیر وابسته (سلامت اجتماعی) الگوی خوبی بوده است و مجموعه متغیرهای مستقل، تغییرات سلامت اجتماعی جوانان را بهخوبی تبیین میکنند و نتایج بهدستآمده به جامعه تعمیم مییابد.
جدول 5- رگرسیون خطی چندمتغیرة شاخصهای متغیر مستقل و متغیر وابسته
براساس نتایج جدول رگرسیونی بالا، متغیرهای نشاط اجتماعی، رضایت از زندگی و کیفیت زندگی توانسته است بر سلامت اجتماعی جوانان بهطور مستقیم تأثیر بگذارد. در الگوی تحلیل مسیر شکل یک سلامت اجتماعی جوانان، متغیر وابسته نهایی در نظر گرفته شده است. متغیرهای مستقل نشاط اجتماعی، رضایت از زندگی و کیفیت زندگی بهصورت مستقیم تأثیر مثبت و معنیداری برافزایش سلامت اجتماعی جوانان داشتهاند. بزرگترین ضریب مسیر به رضایت از زندگی مربوط بوده که برابر 19/0 است و کوچکترین ضریب مسیر به کیفیت زندگی مربوط بوده که برابر 11/0 است. مطابق با نتایج گفتنی است سه متغیر نشاط اجتماعی، رضایت از زندگی و کیفیت زندگی بهصورت مستقیم بر سلامت اجتماعی اثر میگذارند؛ یعنی هرچه نشاط اجتماعی، رضایت از زندگی و کیفیت زندگی در جوانان بیشتر باشد، به همان میزان سلامت اجتماعی در آنها افزایش مییابد.
شکل 2- الگوی تحلیل مسیر سلامت اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن
رضایت از زندگی بر سلامت اجتماعی بیشترین تأثیر را گذاشته است؛ بنابراین، سعی شده است تا اثرات سایر متغیرها بر رضایت از زندگی سنجش شود که نتایج رگرسیونی نشان داده است نشاط اجتماعی با ضریب بتا 44/0، کیفیت زندگی با ضریب بتا 156/0 و سرمایه اجتماعی با ضریب بتا 138/0 توانستهاند به ترتیب بیشترین تأثیر را بر رضایت از زندگی بگذارند. در مرحله بعد، تأثیرات متغیرها بر نشاط اجتماعی سنجش شد که نتایج رگرسیونی نشان داده است کیفیت زندگی با ضریب بتا 315/0 و امنیت اجتماعی با ضریب بتا 138/0 به ترتیب بیشترین تأثیر را بر نشاط اجتماعی شهروندان گذاشته است. در مرحله بعد، امنیت اجتماعی با ضریب بتا 204/0 و سرمایه اجتماعی با بتای 122/0 بر متغیر کیفیت زندگی تأثیر گذاشته است. همچنین در مرحله آخر نیز مشخصشده است امنیت اجتماعی با ضریب بتای 098/0 توانسته است بر سرمایه اجتماعی تأثیر بگذارد.
138/0 13/0
31% 15% 20% 12% 11%
شکل 3- الگوی تحلیل مسیر متغیر سلامت اجتماعی جدول 10- اثر کل متغیر مستقل بر متغیر وابسته
مطابق با نتایج گفتنی است سه متغیر نشاط اجتماعی، رضایت از زندگی و کیفیت زندگی بهصورت مستقیم بر سلامت اجتماعی اثر میگذارند؛ یعنی هرچه نشاط اجتماعی، رضایت از زندگی و کیفیت زندگی در جوانان بیشتر باشد، به همان میزان سلامت اجتماعی در آنها افزایش مییابد. همچنین باتوجهبه نتایج، دو متغیر امنیت اجتماعی و سرمایه اجتماعی بهصورت غیرمستقیم و از طریق متغیر وابسته میانی بر متغیر سلامت اجتماعی تأثیر میگذارد؛ یعنی متغیر امنیت اجتماعی با استفاده از متغیرهای نشاط اجتماعی، سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی و از طرفی متغیر سرمایه اجتماعی با متغیر رضایت از زندگی و کیفیت زندگی بر سلامت اجتماعی اثرگذار است.
بحث و نتیجه هدف از مطالعه حاضر بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت اجتماعی جوانان 30-18 سال در شهرستان قاین است که با حجم نمونه 400 نفر از جوانان و با روش نمونهگیری خوشهای به این نتیجه رسیده است که میزان سلامت اجتماعی جوانان بررسیشده، بالاتر از حد متوسط است. همچنین مشخصشده است بین سرمایه اجتماعی، امنیت اجتماعی، کیفیت زندگی، رضایت از زندگی، نشاط اجتماعی با سلامت اجتماعی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ یعنی با افزایش امنیت اجتماعی، کیفیت زندگی، نشاط اجتماعی، رضایت از زندگی و سرمایه اجتماعی، سلامت اجتماعی در بین جوانان شهرستان قاین افزایش مییابد. نتایج رگرسیونی چندمتغیره نشان داده است سه متغیر کیفیت زندگی، رضایت از زندگی و نشاط اجتماعی توانستهاند بهطور مستقیم بر سلامت اجتماعی جوانان مؤثر واقع شوند و بین این سه متغیر، متغیر رضایت از زندگی بر سلامت اجتماعی جوانان بیشترین تأثیر را دارد. رابطه معناداری سرمایه اجتماعی و سلامت اجتماعی با یافتههای شربتیان (1391) همسو است که نتیجه گرفتهاند بین سرمایه اجتماعی و سلامت اجتماعی رابطه آماری معنیداری وجود دارد. همچنین، این نتیجه تأییدکنندة نظریات بوردیو درخصوص رابطه سلامت اجتماعی و سرمایه اجتماعی است. او معتقد بود سرمایه اجتماعی در بروز و شیوع اختلالهای جسمانی، روانی و اجتماعی افراد نقش مهمی دارد و سرمایه اجتماعی یکی از تبیینهای احتمالی درزمینة تفاوتها در سلامت است؛ البته هنوز نسبت به اهمیت بسیاری از عوامل تعیینکنندة اصلی حوزه سلامت همچون روابط اجتماعی، اعتماد متقابل بین شهروندان و سرمایه اجتماعی غفلت شده است؛ درحالیکه گفتنی است حتی ارائه یک صورتبندی واقعی از وضعیت سلامت و بیماری در یک جامعه، بدون توجه به عوامل تعیینکنندة اجتماعی اقتصادی، غیرممکن خواهد بود. اﻣﺮوزه ﺳﺮﻣﺎﯾﮥ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ ﭘﺮاﻫﻤﯿﺖ در ﺣﻮزة ﺳﻼﻣﺖ اﺳﺖ. ﭘﺎﺗﻨﺎم[10]، ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ را مجموعهای از مفاهیم مانند اﻋﺘﻤﺎد، ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎ و شبکهها میداند ﮐﻪ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ اﻋﻀﺎی ﯾﮏ اﺟﺘﻤﺎع را ﺗﺄﻣﯿﻦ ﺧﻮاﻫﺪ ﮐﺮد؛ ﺗﺄﮐﯿﺪ وﯾﮋة او ﺑﺮ مفهوم اﻋﺘﻤﺎد اﺳﺖ. سرمایه اجتماعی ضمن اینکه در ﺗـﺴﻬﻴﻞ کنشهای اﻓـﺮاد و ﭘﻴﺸﮕﻴﺮی از آسیبها ﻧﻘـﺶ ﻣﺜﺒﺘـﻲ اﻳﻔﺎ میکند، ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ بهمقتضای ﺗﻌﻬﺪاﺗﻲ ﻛﻪ اﻓﺮاد ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ گروهها ﭘﻴﺪا میکنند در ﺳﻄﻮح ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻧﻘﺶ ﻣﻨﻔﻲ اﻳﻔـﺎ ﻛﻨـﺪ و از ﻣـﺸﺎرﻛﺖ ﺟﻤﻌـﻲ و ﺑـﺴﻂ اﻋﺘﻤـﺎد اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ در ﺑﻴﻦ اﻓﺮاد ﺟﻠﻮﮔﻴﺮی کند؛ بنابراین، ﺳﺮﻣﺎیه اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ یک ﻓﺮﺻﺖ اﺳـﺖ؛ اما اﮔﺮ از آن بهطور ﺻﺤﻴﺢ اﺳﺘﻔﺎده ﻧﺸﻮد و ﻣﺎﻧﻊ شکلگیری ﺳﺮﻣﺎﻳﺔ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ شود، ﺑﻪ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﺗﺒﺪﻳﻞ میشود. در مجموع در جوامع درحال گذار ازجمله ایران باتوجهبه افزایش روزافزون ارتباطات جهانی و اجرای برنامههای نوسازی توسط دولت، گفتنی است سرمایه اجتماعی بهخصوص شاخص مهم آن، اعتماد در جامعه، دچار فرسایش شده و این مسئله، گسلها و گسستهای اجتماعی را سبب شده است. همچنین به افزایش انواع آسیبهای اجتماعی در جامعه منجر میشود که در نهایت، این پیامدها بر سلامت عمومی و ابعاد آن در جامعه تأثیر میگذارد. براساس تأیید رابطه بین امنیت اجتماعی و سلامت اجتماعی، این همبستگی به ضرورت نشاندهندة رابطة علّی بین متغیرها نیست. در این آزمون مشاهده میشود امنیت اجتماعی با سلامت اجتماعی همبستگی مثبت و پایین دارند و نمیتوان نتیجه گرفت افراد با امنیت اجتماعی بالا لزوماً سلامت اجتماعی بیشتری دارند؛ بنابراین، باید بین مفاهیم همبستگی و رابطة علّت و معلولی تفاوت قائل شد. بهعبارتدیگر، ممکن است دو متغیر، همبستگی داشته باشند؛ اما لزومی ندارد که یکی از متغیرها علت و دیگری معلول باشد. همچنین، عوامل متعدد دیگری ممکن است بر ضریب همبستگی اثرگذار باشند. باتوجهبه آنچه گفته شد، فراهمکردن زمینههای امنیت اجتماعی و ارتقای آن در جامعه، موجبات سلامت اجتماعی جوانان را فراهم میکند. این نتیجه با یافتههای بلانکو و دیاز (2007) همسو است که گزارش کردند بین ابعاد سلامت اجتماعی بهعنوان شاخص نظم اجتماعی و محرومیت، میزان آنومی و احساسات مثبت و منفی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین با یافتههای ایمنی (1394) و خوشفر و همکاران (1394) همسو است که دریافتهاند احساس امنیت اجتماعی بر سلامت اجتماعی افراد مؤثر است. همچنین این نتیجه با نظریه گیدنز منطبق است. گیدنز (1378) ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ وﺟﻮد عواطف ﮔﺮم و ﺻﻤﯿﻤﯽ، او را از ﺑﺴﯿﺎری اﺣﺴﺎسات ﻧﺎاﻣﻨﯽ دور میکند. وﺟﻮد اﯾﻦ اﺣﺴﺎس امنیت به سلامت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ارﺗﻘﺎی ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ ﻣﻨﺠﺮ میشود. در جامعهای ﮐﻪ اﻣﻨﯿﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ وﺟﻮد دارد، اﻓﺰاﯾﺶ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﻣﻮﺟﺐ میشود اﻓﺮاد بهگونهای ﻋﯿﻨﯽ و ذﻫﻨﯽ از زﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮد راﺿﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ، اﺣﺴﺎس ﻧﺸﺎط و ﺷﺎدﮐﺎﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ در ﻧﻬﺎﯾﺖ کیفیت زﻧﺪﮔﯽ آﻧﺎن ارﺗﻘﺎ مییابد و در ﻣﺠﻤﻮع ﮔﻔﺘﻪ میشود اﯾﻦ اﻓﺮاد ﺳﻼﻣﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ دارند. در حقیقت احساس امنیت در جامعه، جذب جوانان در چارچوبهای اجتماعی را سبب میشود؛ درنتیجه، میزان مشارکت جوانان افزایش مییابد. در این صورت جوانان احساس میکنند که در سرنوشت اجتماع دخالت دارند (افزایش شکوفایی اجتماعی) و با این تفکر احساس میکنند که جامعه قابل پیشبینی است (افزایش همبستگی اجتماعی)؛ بنابراین، خود را به جامعه متعلق میدانند و احساس حمایتشدن و سهیمبودن در جامعه پیدا میکنند (افزایش انسجام اجتماعی) و تمامی این عوامل موجب میشود جوانان در کنار سایر اعضای انسانی احساس آرامش و راحتی کنند و نگرش مثبتی نسبت به دیگران داشته باشند (افزایش پذیرش اجتماعی). در نهایت در زمانی که احساس ارزشمندی و کارآمدی در جوانان به وجود آمد، مشارکت اجتماعی نیز بیشتر خواهد شد؛ درنتیجه، تمام این عوامل به افزایش سلامت اجتماعی منجر خواهد شد. مفهوم کیفیت زندگی یک متغیر مرکب است که از چندین متغیر متأثر میشود. تغییر در سطح درآمد مردم، شرایط زندگی، وضع سلامت، محیط، فشار روحی روانی، فراغت، شادمانی خانوادگی، روابط اجتماعی و چندین متغیر دیگر نظیر آن به شکل مرکب، کیفیت زندگی و تغییرات آن را تعیین میکند. در این پژوهش نیز بین متغیر کیفیت زندگی و سلامت اجتماعی همبستگی بالایی دیده میشود که بیانکنندة ارتباط و تأثیر این دو متغیر برهم است. این نتیجه تأییدکنندة نظریات زاف دربارة رابطة بین سلامت و کیفیت زندگی است؛ بهطوریکه زاف، کیفیت زندگی را درجة رضایت در تجارب زندگی فرد و شامل رضایت از زندگی، رضایت در تصور از خود، سلامت و فاکتورهای اجتماعی و اقتصادی میداند. زاف، کیفیت زندگی را از شرایط عینی زندگی و رفاه ذهنی افراد و گروهها تعریف میکند و معتقد است در ارزیابی کیفیت زندگی باید شرایط عینی زندگی و ارزیابی ذهنی افراد از این شرایط را با رفاه واقعی، همزمان در نظر گرفت. این نتیجه با یافتههای بلانکو و دیاز (2007) و علیزاده اقدم (1392) همسو است که رابطة بین کیفیت زندگی و سلامت اجتماعی را تأیید کردند؛ بنابراین، کیفیت زندگی، رفاه عمومی، بهزیستی اجتماعی، شادکامی، رضایتمندی و ... تفسیر میشود. این معانی و مفاهیم، ارتباط مؤثری با سلامت و ابعاد آن دارد. براساس نتایج، نشاط اجتماعی متغیری است که با سلامت اجتماعی جوانان رابطه دارد. این نتیجه تأییدکنندة نظریات وینهوون و آرگایل است که معتقد بودند نشاط را باید در سطح کلان به کیفیت جامعه، یعنی عواملی همچون سلامتی، عدالت و آزادی وابسته دانست و در سطح خرد نیز نشاط را به تواناییهای شخصی مانند کارآمدی، استقلال و مهارتهای اجتماعی وابسته دانست که تحصیلات و سلامت میتواند ارتقادهندة این مهارتها باشد؛ بنابراین، باتوجهبه نظریات این دو نفر برای ارتقای کیفیت زندگی، سه مؤلفه باید شناسایی شود: وجود هیجانات مثبت از قبیل نشاط و شادکامی، رضایتمندی از زندگی و سلامت اجتماعی. همچنین، یافتههای این نتایج با پژوهش بخارایی و همکاران (1394) همخوانی دارد که در ملایر انجام شده است. همچنین، این نتایج با یافتههای ساراسون و همکارانش (1983)، بلانکو و دیاز (2007) و افشانی و شیری محمدآباد (1395) همسو است که نتیجه گرفتند بین رضایت از زندگی و سلامت اجتماعی رابطة معنادار آماری وجود دارد. ساراسون و همکارانش معتقد بودند رضایت از زندگی و حمایت اجتماعی به شکل معناداری سلامت روانی را پیشبینی میکند و تأهل نیز به شکل معناداری با بهداشت روانی بالاتر، رضایت از زندگی و احساس حمایت اجتماعی بیشتر همبسته است؛ بهطورکلی نتایج نشان میدهد برحسب پارهای از متغیرها مانند شاخصهای رضایت از زندگی، حمایت اجتماعی و پارهای از ویژگیهای جمعیت شناختی، افراد آسیبپذیر و در معرض خطر شناسایی میشوند. براساس یافتههای این مطالعه، حمایت اجتماعی از سوی اعضای خانواده، ارتقای سلامت روان و رضایت از زندگی را سبب میشود؛ بنابراین، گفتنی است افرادی که رضایت از زندگی بالاتری دارند، نیروی مؤثرتری برای مقابله با مشکلات دارند، عواطف و احساسات عمیقتری را تجربه میکنند و سلامت عمومی بالاتری دارند. نارضایتی از زندگی، وضعیت سلامتی ضعیفتر، علائم افسردگی، مشکلات شخصیتی و وضعیت ضعیف اجتماعی را موجب میشود؛ بهطورکلی کاهش رضایت از زندگی جمعیت جوان که قشر آیندهساز کشورمان را تشکیل میدهند، زمینهساز بسیاری از رخدادهای اجتماعی دیگر میشود. این نارضایتی در سلامت، شادابی و نشاط اجتماعی جوانان، مشارکت اجتماعی آنان و اعتماد جوانان به جامعه تأثیرگذار است.
پیشنهادها و راهبردها نسبت به موضوع سلامت اجتماعی در بسیاری از جوامع غفلت شده است و کیفیت زندگی، رضایت از زندگی و نشاط اجتماعی بر سلامت اجتماعی جوانان تأثیرات مستقیمی دارد؛ بنابراین، اتخاذ راهبردها و تدابیر اجتماعی بیان میکند برای تقویت جایگاه سلامت اجتماعی جوانان از سوی سازمانها و دستگاههای متولی در سطح استان و شهرستان، سیاستگذاریهای اجتماعی و رفاهی با محوریت نشاط و شادابی در راستای ارتقای سطح کیفیت زندگی و رضایت از زندگی باید برای تمام گروههای اجتماعی ازجمله جوانان برنامهریزی شود. باتوجهبه ابعاد ایجابی سلامت محور در سطح شهرستان، دستگاههای دولتی و حاکمیتی، استفاده از خدمات مشاورهای، روانشناختی و مددکارانه را با همکاری سازمانهای مردم نهاد برای تمامی شهروندان ازجمله جوانان برنامهریزی کنند. به همکاری دستگاههای متولی رفاه و سلامت اجتماعی شهرستان با مراکز آموزشی در سطح شهرستان برای ارتقای سطح کیفیت زندگی سلامت محور در راستای برنامهریزی، تشکیلات فکری و پژوهشی توجه کنند. باتوجهبه این راهبردها در راستای ارتقای سلامت اجتماعی جوانان در این شهرستان، برنامهریزیهای رفاهی و اجتماعی باتوجهبه سیاستگذاریهای رفاهی جامعه مطرح شود. الف) برگزاری برنامههای مفرح و شاداب در سطح شهرستان برای کلیه شهروندان ازجمله جوانان به مناسبتهای مختلف ملی و مذهبی. ب) برپایی و برگزاری دورههای آموزشی شادزیستن در زندگی از سوی سازمانها و مجریان دولتی و غیردولتی. پ) اجرای برنامههایی در راستای افزایش آگاهی رفتاری در حوزه ارتقای رفتارهای مرتبط با حوزه سلامت روانی در زندگی. ت) استفاده از تکنیکها و فنون تبلیغاتی در سطح شهرستان برای جامعهپذیری ارزشهای اخلاقی. ج) تشویق و مشارکت گروههای اجتماعی ازجمله جوانان در تشکلها و انجمنهای فرهنگی و اجتماعی. چ) آموزش شهروندان در حوزه تعاملات اجتماعی با خانواده، همشهریان و سایر افراد جامعه در حوزههای مختلف زندگی. ح) ترمیم اعتماد در سطح فردی، محلی، منطقهای و ملی از سوی دستگاههای متولی در سطح شهرستان. خ) اجرای آموزشهای مستقیم و غیرمستقیم برای گسترش هنجارها و ارزشهای جمعی از سوی مسئولان و برنامهریزان فرهنگی و اجتماعی شهرستان. د) اتخاذ روشهای آموزشی متناسب با هنجارها و ارزشهای بومی- منطقهای و ملی در راستای افزایش احساس امنیت اجتماعی. ذ) حمایتهای معنوی و مالی از پژوهشهای رفاهی و فرهنگی و اجتماعی در مراکز آموزش عالی از سوی متولیان امر. ر) افزایش راهکارهای حمایت اجتماعی و برنامههای توانمندسازی حوزههای فرهنگی و اجتماعی زندگی جوانان. ز) برگزاری دورههای خلاقیت و کارآفرینی در سطح شهرستان برای جوانان در راستای استفاده بهینه از فرصتهای شغلی و مالی. ژ) آموزشهای فرهنگی و اجتماعی از سوی سازمانهای مردم نهاد و دستگاههای متولی برای جوانان برای استفاده بهینه از اوقات فراغت. س) تشویق و مشارکت شهروندان بهخصوص جوانان بهسمت برنامههای ورزشی و جمعی. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
افشانی، ع.ر. و شیری محمدآباد، ح. (1395). «بررسی رابطه رضایت از زندگی و سلامت اجتماعی زنان شهر یزد»، دوماهنامه علمی و پژوهشی طلوع بهداشت دانشکده بهداشت یزد، س15، ش2، ص 44-34. ایمنی، ن. (1394). بررسی تأثیر امنیت اجتماعی بر سلامت اجتماعی زنان منطقه چهار شهر تهران، پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور مرکز غرب تهران. بخارایی، ا.؛ شربتیان، م.ح. و طوافی، پ. (1394). «مطالعه جامعهشناختی رابطه نشاط با سلامت اجتماعی»، فصلنامه رفاه و برنامهریزی، ش 25، ص 39-1. پورافکاری، ن.ا. (1391). «بررسی عوامل مؤثر بر سلامت اجتماعی در شهرستان پاوه»، فصلنامه علمی - پژوهشی علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر، س 6، ش 18، ص 60-41. دلاور، ب. (1378). «بررسی وضعیت سلامت سالمندان کشور فروردین 1387»، مجموعه مقالات سالمندی، جلد اول، انتشارات گروه بانوان نیکوکار، ص 14-11. حاتمی، پ. (1389). بررسی عوامل مؤثر بر سلامت اجتماعی دانشجویان باتأکیدبر شبکههای اجتماعی، پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده علوم اجتماعی. حائری، م.؛ تهرانی، ه.؛ اولیاییمنش، ع.ر. و نجات، س. (1394). «عواملمؤثربرسلامتاجتماعیکارکنانشاغلدروزارتبهداشت، درمانوآموزشپزشکی»، فصلنامهآموزشبهداشتوارتقایسلامت، س 31، ش 4، ص 318-311. چلبی، م. (1386). جامعهشناسی نظم، چاپ چهارم، تهران: نشر نی. خوشفر، غ.ر.؛ محمدی، آ.؛ محمدزاده، ف. و اکبرزاده، ف. (1394). «امنیت اجتماعی، سلامت اجتماعی (مطالعه موردی: جوانان 29- 15 ساله)»، مجله مطالعات اجتماعی ایران، س 9، ش 1، ص 102-71. رضایی، ا. (1392). بررسی سلامت اجتماعی شهروندان شهر مشهد، دانشگاه فردوسی مشهد، پایاننامه مقطع کارشناسی ارشد پژوهش علوم اجتماعی. زکی، م.ع. و خشوعی، م.ا. (1392). «سلامت اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در بین شهروندان شهر اصفهان»، مطالعات جامعهشناختی شهری، دوره 3، ش 8، ص 108-79. سام آرام، ع.ا. (1388). «بررسی رابطه سلامت اجتماعی و امنیت اجتماعی باتأکیدبر رهیافت پلیس جامعه محو»، فصلنامه علمی- پژوهشی انتظام اجتماعی، س 1، ش 1، ص 29-9. شربتیان، م.ح. (1391). «تأملی بر پیوند معنایی مؤلفههای سرمایه اجتماعی و میزان بهرهمندی از سلامت اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور مشهد»، فصلنامه جامعهشناسی مطالعات جوانان، س 2، ش 5، ص 174-149. شیخی، م.ت. (1392). جامعهشناسی کیفیت زندگی، چاپ اول، تهران: نشر حریر. عبدالله تباردرزی، ه. (1387). بررسی ارتباط سلامت اجتماعی و متغیرهای دموگرافیک اجتماعی دانشجویان دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، پایاننامه کارشناسی ارشد. علیزادهاقدم، ع.؛ سامآرام، ع.؛ سلطانی بهرام، س. و رجایی، خ. (1392). «بررسی تأثیر سلامت اجتماعی بر کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه پیامنور مشگینشهر»، فصلنامه مطالعات و تحقیقات اجتماعی ایران، س2، ش 4، ص 525-564. فیروزآبادی، ا. (1384). پژوهش بررسی سرمایه اجتماعی در ایران و راههای ارتقای آن، شورای عالی انقلاب فرهنگی. کلمن، ج. (1377). بنیادهای نظریه اجتماعی، ترجمه: صبوری، م.، چاپ اول، تهران: نشر نی. گیدنز، آ. (1378). تجدد و تشخص، جامعه و هویت شخصی در عصر جدید، ترجمه: موفقیان، ن.، چاپ اول، تهران: نشر نی. ﻣﻬﺮی، ا. (1390). ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﯿﺰان ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﺮ ﺳﻼﻣﺖ رواﻧﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣﻌﻠﻤﺎن ﺷﻬﺮ ﻫﻤﺪان، پایاننامه ﮐﺎرﺷﻨﺎﺳﯽ ارﺷﺪ برنامهریزی رﻓﺎه اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ داﻧﺸﮕﺎه علامه ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽ. نصیری، ق. (1381). «معنا و ارکان جامعهشناسی امنیت: امنیت پایدار، سرمایه اجتماعی و جنبشهای اجتماعی»، فصلنامه راهبرد، ش 26، ص 133-112. هزارجریبی، ج. و صفری شالی، ر. (1391). آناتومی رفاه اجتماعی، تهران: انتشارات جامعه و فرهنگ. یحییزاده، ح.، رمضانی، م. (1392). «سلامت اجتماعی و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن، مطالعۀ موردی زنان سرپرست خانوار شهر قروه»، فصلنامه علمی و پژوهشی برنامهریزی رفاه و توسعۀ اجتماعی، ش 16، ص 102-68. یزدانپناه، ل. و نیکورز، ط. (1394). «رابطه عوامل اجتماعی با سلامت اجتماعی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان»، مجله جامعهشناسی کاربردی دانشگاه اصفهان، س 23، ش3، (59)، ص 116-99. Abachizadeh, K. Tayefi, B. Nasehi, A. Memariyan, N. Rassouli, M. Omidiyan, S. & Bagherzadeh, L. (2014) “Measuring Self Rated Social Health of Iranians Apoplation Based Survey in Three Cities”, NBM (Novelty in Biomedicine). 2(3): 79- 84. Blanco, A. & Diaz, D. (2007) “Social Order and Mental Health: A Social Well-Being Approach”, Autonoma University of Madrid, Psychologe in Spain, 11(5): 61-71. Cicognani, E. Pirini, C. Keyes, C. L. M. (2008) “Social "Participation, Sense of Community and social well-being: A Study on American, Italian and Iranian University Students”, Social Indicators Research, 89(1): 97-112. Diener, E. D. Emmons, R. Larsen, R.. & Griffin, S. (1985) “TheSatisfaction with Life”, Journal of Personality Assessment, 49(1): 71-76. Ferrans, C. (1996) "Development of A Conceptual Model of Quality of Life", Scholarly Inquiry for Nursing Practice: An International Journal, 10(3): 151-158 Fujisawa, Y. Hamano, T. Takegawa, S. (2009) “Social Capital and Perceived Health in Japan: An Ecological and Multilevel Analysis”. Jornal of Social Science Medicine, 69: 500-505. Keyes‚ C. L. M. (1998) “Social Well – being”, Social Psychology Quarterly, 61(2): 121-140. Keyes, C. L. M. (2004) “Mental Health and / or Mental Illness? Investigation Axioms of the Complet state model of Health”, Jornal of Consulting and Clinicial Psychology, 73(3): 539-548. Larson, J. (1996) “The Measurement of Social Well-Being”, Jornal of Social Indicators Research, 28(3): 285-296. Marks, D. F. Murray, M. Evans, B. & Estacio E.V. (2000) “Health Psychiology: Theory, Research and Practice”. London. SAGE Publications. Myers, D.g. & Diener, E. (1995) “Who Is Happy?” Jornal of Psychology Science. 6(1): 10- 19. Prince-Paul, M. (2012) “Relationships among Communicative Acts, Social Well-Being, and Spiritual Well-Being on the Quality of Life At the End of Life in Patients with Cancer Enrolled in Hospice”, Journal of Palliative Medicine, 11(1): 20-25. Sarason, I.G. Levine, H.M. Basham, R.B. Sarason B.R. (1983) “Assessing Social Support: The SocialSupport Questionnaire”, Journal of Personality and Social Psychology, 44: 127-139. Word Health Organization Group. (1998) "Development of the World Health Organization WHOQOL - BREF Quality of Life Assessment", Journal of PsycholMed. 28(3): 5551-558l. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 10,374 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 2,089 |