تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,650 |
تعداد مقالات | 13,402 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,206,270 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,075,233 |
بررسی تطبیقی سرزندگی در فضاهای تجاری تاریخی و مدرن شهر تبریز (مطالعۀ موردی: بازار تاریخی و برج بلور تبریز) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
برنامه ریزی فضایی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 4، دوره 7، شماره 4، اسفند 1396، صفحه 41-56 اصل مقاله (570.88 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/sppl.2018.102165.1080 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
لیلا رحیمی1؛ فیروز جعفری* 2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار گروه معماری، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استادیار گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سرزندگی محیطهای شهری موضوعی است که در مطالعات، تحقیقات و پروژههای شهرسازی ایران از آن غفلت شده است. امروزه به دلایل گوناگون تأمین نشاط و سرزندگی شهری، بهویژه در فضاهای تجاری، به یکی از دغدغههای اصلی نظامهای مدیریت و برنامهریزی شهری در کشورها، بهویژه در کشورهای توسعهیافته، تبدیل شده است. هدف مقالۀ حاضر، ارائۀ معیارهای سرزندگی فضاهای شهری، سنجش این معیارها در فضاهای تجاری تاریخی و مدرن، و عرضۀ راهکارهایی برای ارتقای این ویژگی در فضاهای تجاری مدرن است. فرض پژوهش این است که میزان سرزندگی در فضای تاریخی بازار تبریز بهدلیل موقعیت، اجتماعپذیری و پیوستگی مجموعۀ فعالیتها بیشتر از فضاهای تجاری مدرن مانند برج بلور است. روش پژوهش توصیفی -استنباطی است. فرضیۀ یادشده با رویکردی قیاسی، نگرشی استقرایی و با بررسی مبانی نظری، ضمن جمعآوری اطلاعات با پرسشنامه، آزمون شده است. برای تحلیل آماری دادهها نیز از آزمون میانگین و T تکنمونهای استفاده شده است. نتایج یافتهها نشان میدهد بازار تاریخی تبریز بهعنوان نماد حیات اجتماعی و مجموعهای چندعملکردی، از اجتماعپذیری و سرزندگی بیشتری برخوردار بوده؛ اما موقعیت قرارگیری (تداخل حرکت سواره و پیاده) و بیتوجهی به معیارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و همچنین انعطافپذیری باعث کاهش سرزندگی در برج بلور شده است. سرزندگی محیط تجاری مستلزم تداوم حضور و فعالیت انسان و ایجاد محیطهای امن و پیادهمدار برای پذیرش بیشتر شهروندان و رونق تجاری است؛ بنابراین، نتایج پژوهش بر لزوم توجه شهرسازان و برنامهریزان به بازیابی مفهوم بازار تاریخی بهعنوان نماد حیات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شهروندان در طراحی فضاهای تجاری امروزی تأکید میکند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سرزندگی؛ فضای شهری؛ بازار تاریخی؛ برج بلور | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه سقراط در قرن پنجم پیش از میلاد گفته است: «هدف اصلی از ایجاد شهر، تأمین نشاط و خوشبختی شهروندان است.» این گفتۀ سقراط رابطۀ دیرین و مستحکم میان دو مفهوم «شهر» و «نشاط و سرزندگی» را بهخوبی نشان میدهد. بر مبنای چنین دیدگاهی اساساً شهر، دستگاه، وسیله یا مرکبی برای نیل به شادی، نشاط و سرزندگی تلقی میشود (گلکار، 1386: 68). در کشور ما نقش فضاهای عمومی شهری، بهویژه فضاهای تجاری امروزی که مکانی برای نمایش زندگی اجتماعیاند، روزبهروز در حال افول است؛ زیرا فضاهای عمومی موجود، متناسب با نیازهای اجتماعی انسان امروز شکل نگرفته و نقش این فضاها به ایجاد ارتباط بین مقصدها تقلیل یافته است. نگاه صرفاً اقتصادی به محیطهای عمومی شهری بهویژه بازارها نشاندهندۀ تحولات سطحی ناشی از مدرنیسم در معماری معاصر و آثار منفی آن است؛ تحولات ناخوشایندی که لزوم توجه و بازنگری در طراحیها و فضاهای سنتی معماری ایرانی را آشکار میکند.
بیان مسئله پاسخگویی به نیازهای اجتماعی انسان و متعاقباً خلق فرصتهای لازم برای ایجاد سرزندگی در اجتماع، مستلزم وجود فضا و قرارگاه کالبدی است و فضای عمومی، ظرفیتی عظیم برای پاسخ به این جنبه از حیات انسان به شمار میآید. این فضاها فرصتهایی برای تعامل انسانی، تفریح و لذت بردن از محیط فراهم میکنند. سای پامیر[1] در کتاب آفرینش مراکز شهری سرزنده[2] از فضاهایی مانند پارکها، مراکز خرید، گذرهای سرپوشیدۀ تجاری، نگارخانهها و... بهعنوان مکانهای تحکیم شخصیت شهرهای سرزنده نام میبرد (Paumier, 2007: 70). با وجود این، تاکنون به ویژگی سرزندگی محیطهای شهری در مطالعات و پروژههای طراحی شهری در ایران توجه جدی نشده است و امروزه بیشتر عرصههای عمومی در سطح شهرها محیطهایی کسلکنندهاند که هیچ انگیزهای در افراد برای حضور و مکث در این مکانها ایجاد نمیکنند. بر این مبنا، هدف این نوشتار ارائۀ معیارهای دستیابی به سرزندگی در مقیاس فضای شهری و مقایسۀ این معیارها در فضاهای شهری بازار تبریز و برج بلور واقع در مرکز شهر است. بازار در ساختمان و بافت شهری، بنیادی است اقتصادی، نهادی است اجتماعی، و میراثی است فرهنگی؛ و در همین راستا بازتابی است از هنر معماری و شهرسازی کهن ایرانی دربرابر شرایط و مقتضیات اقلیمی و جغرافیایی ایران (ودیعی، 1351: 10). به تعبیری بازار مکانی است که اقشار و گروههای مختلف اجتماعی، قومی، نژادی و فرهنگی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند، بهشکلی ناخودآگاه بر یکدیگر تأثیر میگذارند و باعث اشاعۀ عناصر و پدیدههای فرهنگی از یک حوزۀ فرهنگی به حوزههای فرهنگی دیگر میشوند (عسگری خانقاه، 1380: 180). بازار عملکردی مانند مرکز شهرهای کهن ایران داشته است و چون توانمندی اقتصادی آن نیز به نیازهای جامعه و مردم مربوط بوده، بیش از هر عنصر دیگری به فعالیتهای مردم در حوزة اقتصاد متکی بوده است (رجبی، 1387: 70). بازار در ساختار فضایی شهرهای کهن ایرانی صرفاً مجموعهای عملکردی برای دادوستد اقتصادی و تجاری نیست؛ بلکه پیکرهای ساختاری در سازمان فضایی و کالبدی شهر است که بافت انداموارهای را بهصورت سلسلهمراتبی و ارتباطی در محلههای پیرامونی گسترش میدهد؛ بنابراین شناخت دقیق بازار بهعنوان پهنهای پیوسته و ارزشمند و همچنین موجودیت مستقل شهری برای حصول راهحلهای واقعی، علمی، کاربردی، منطقی و انسانی ضروری به نظر میرسد (مرادی، 1379: 16)؛ بنابراین مکان تاریخی بزرگ میتواند شهرسازی شهر مهمی را با معرفی غنا و روحیۀ تاریخی، برای ایجاد لذت، عبادت، قدردانی، اندوه و تحسین دستکاری کند (Carmona and Tiesdell, 2007: 188) تا راهکارهایی برای ارتقای سرزندگی فضاهای تجاری مدرن شهری به دست آید. تأکید این مقاله بر مقایسۀ تطبیقی بازار سنتی و مجتمع تجاری بلور و بیان عوامل مؤثر بر افزایش سرزندگی در بازار سنتی تبریز و بهکارگیری آن در فضاهای تجاری مدرن است. پژوهش حاضر بر پاسخگویی به این سؤالات متمرکز است: چه معیارهایی در سرزندگی فضای شهری مؤثر است و میزان و معیار سرزندگی بازار تاریخی و برج بلور تبریز چیست؟ همچنین پژوهش بر این فرض استوار است که میزان سرزندگی در فضای تجاری تاریخی بازار تبریز بهدلیل موقعیت، اجتماعپذیری و پیوستگی مجموعۀ فعالیتها، بیشتر از فضاهای تجاری مدرن مانند برج بلور است.
مبانی نظری تعاریف و مفاهیم فضاهای شهری: فضای شهری چیزی نیست جز فضای زندگی روزمرۀ شهروندان که هر روز آگاهانه یا ناآگاهانه در طول راه از منزل تا محل کار ادراک میشود (پاکزاد،32:1376). فضای شهری، مکان اصلی وقایع و حوادثی است که در پیوند امروز با دیروز نقش دارند و گفتوگوی خلاق میان امروز و فردا را سامان میدهند. فضای شهری مکان آمدوشد میان گذشته، حال و آینده است. این فضا دربرگیرندۀ چهار عنصر اساسی است: ساکنان یا عابران؛ عناصر انسانساخت (کالبدی یا فعالیتی)؛ روابط (میان افراد و عناصر یا میان عناصر)؛ و زمان (حبیبی و مقصودی، 1382: 3). فضای شهری یکی از زیرمجموعههای مفهوم فضاست؛ بنابراین از مقولۀ فضا مستثنا نیست؛ بدین معنی که ابعاد اجتماعی و فیزیکی شهر با یکدیگر رابطهای پویا دارند. درواقع فضای شهری مشتمل بر دو فضای اجتماعی و فیزیکی است (مدنیپور، 48:1379). زندگی جمعی مردم در فضاهای عمومی شهر متشکل از فضاهای عمومی محل حضور افراد و با مشارکت آنان در زندگی جمعیشان شکل میگیرد؛ بنابراین زندگی اجتماعی باید همواره در این فضاها در جریان باشد (پاکزاد، 1386: 282). خیرالدین و همکاران معتقدند شهرهای قدیمی معمولاً خواناترند، چون در آنها ساختارها و بناهای مهم، برجسته و چشمگیرند و فضاهای عمومی بهآسانی شناسایی میشوند (Khairuddin, et al., 2004:37). سرزندگی: فرهنگ فارسی عمید، واژۀ «نشاط» را شادمانی کردن، سبکی و چالاکی، شادی، خوشی و خوشحالی تعریف میکند (عمید، 1363). این منبع برای واژۀ «سرزندگی» نیز تعاریف نسبتاً مشابهی دارد. بعد از سال 1981 و انتشار اثر کلاسیک دنالد اپلیارد[3]، آنچه در ادبیات تخصصی طراحی شهری در این باره مطرح شده، عمدتاً حول مفهوم لایوبیلیتی[4] و بعضاً لایولینِس[5] است که برابرنهادۀ فارسی آن «سرزندگی شهری» است. رابرت کوآن[6] در دیکشنری شهرسازی، سرزندگی را «مناسب برای زندگی و فراهمآورندۀ کیفیت زندگی مطلوب» تعریف میکند (Cowan, (2005: 22. جان روس (رئیس کمیسیون معماری و محیط مصنوع انگلستان) معتقد است برای ارجاع به سرزندگی باید از عبارت «کیفیت زندگی»[7] استفاده کرد. او سرزندگی را همان کیفیتی میداند که مردم در فضاهای شهری ادراک و تجربه میکنند. یان گل[8] نیز در تعریف سرزندگی در شهرها میگوید: «حیات و زندگی فرد در میان جمع بودن است و آنچه به فضا زندگی میبخشد، مردم و حضور فعال و پرشور و نشاط آنها در فضاست» (1392: 69). جیکوبز[9] نیز مدعی بود شهرهای سالم و بانشاط، شهرهایی ارگانیک، خودجوش و خوشاقبالاند؛ آنها بر پایۀ تنوع اقتصادی، انسانی، معماری، جمعیتهای متراکم و اختلاط کاربریها استوارند (1386: 17). سرزندگی، توانایی یک ارگانیسم را برای زنده ماندن یا کارایی مؤثر توصیف میکند Drewes & van Aswegen, 2010: 16)). بازار: واژۀ «بازار» در زبان پهلوی بهصورت «واکار» به کار میرفته و در پارسی باستان «آباکاری» (آبا = محل اجتماع، کاری = چرخیدن) به معنی محل اجتماع و خریدوفروش بوده است (سلطانزاده، 1365: 251). بازار واژهای ایرانی است که به سایر زبانها، مانند فرانسوی نیز راه یافته است. پیرنیا میگوید در زبان فارسی میانه به بازار «واچار» گفته میشده که تنها ویژۀ خریدوفروش کالا نبوده است؛ بلکه انجمنگاهی بوده که مردم سالی چندبار در آن جمع میشدند و به مسائل اجتماعی خود رسیدگی میکردند. قدمت این واژه به متون پهلوی و پارسی باستان میرسد و میتوان با مراجعه به فرهنگ لغات دهخدا، معین، عمید و متون ادبی زبان فارسی، واژگان بسیاری را برگرفته از واژۀ بازار مشاهده کرد. بسیاری از این واژهها به ویژگیهای کیفی و رفتاری بازارهای ایرانی اشاره میکنند که برگرفته از کارایی چندمنظورۀ این بازارهاست. بازار ایرانی با تنوع عملکرد و ایفای نقش محوری در فعالیتهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی توانسته است در بُعد زمانی انبوهی از تجارب را در خود گرد آورد. واژههای مرتبط با بازار شامل بازارچه، بازارگاه، بازارگه، تیمچه، راسته، رسته، سوق، مغازه، دکان، دکه، حجره و... است (عباسی و دیگران، 1394: 161). سرزندگی در محیط: کوین لینچ[10] در سال 1981 میلادی با انتشار «تئوری شکل شهر»، ارتقای کیفیت زندگی شهری را در گرو پنج معیار و دو فوقمعیار میداند: معیارهای سرزندگی، معنی حس، سازگاری، دسترسی، و کنترل و نظارت؛ و همچنین دو فوقمعیار کارایی و عدالت که برای تنظیم روابط میان معیارهای پنجگانۀ فوق پیشنهاد میشود (لینچ، 1384: 178). او در این تعریف عمدتاً معیارهای بیولوژیکی و اکولوژیکی را مدنظر قرار میدهد و تنها با این رویکرد به موضوع سرزندگی میپردازد و عواملی نظیر مسائل اجتماعی، اقتصادی و... را نادیده میانگارد. چارلز لاندری[11] (2000: 4) نیز با اشاره به مفهوم سرزندگی، آن را بهگونهای متفاوت بررسی کرده است. او برای شناسایی یک شهر سرزنده و زیستپذیر نُه معیار مؤثر را برمیشمارد: تراکم مفید افراد؛ تنوع؛ دسترسی؛ ایمنی و امنیت؛ هویت و تمایز؛ خلاقیت؛ ارتباط و تشریک مساعی؛ ظرفیت سازمانی؛ و رقابت. به بیان مونتگومری[12] (1998)، این کیفیت به تعداد افراد حاضر در محیط در ساعات مختلف شبانهروز، سطح امکانات، شمار رویدادهای فرهنگی و جشنها در طول سال بستگی دارد. سرزندگی در فضاهای شهری به میزان زیادی بیانکنندۀ سلامتی محیط است. مونتگومری سه عامل دسترسی، عدالت و امنیت را از مؤلفههای مهم کیفیت سرزندگی میداند و از این میان، عامل دسترسی را مهمترینِ آنها میشمرد و آن را به دو بخش دسترسی بصری و دسترسی فیزیکی تقسیم میکند؛ دسترسی بصری به فرد امکان میدهد وقایع اطراف را ببیند و دسترسی فیزیکی به مفهوم دسترسی به فضاها و عملکردهاست؛ زیرا فضاهای شهری باید جذبکننده و دعوتکنندۀ گروههای مختلف جمعیتی باشد. تحقیقاتی که باری شرمن در سال 1988 انجام داد نیز نشان میدهد سرزندگی محصول کیفیت بصری محیط و تنوع فعالیتهاست (Jalaladdini et al, 667: 2012). دربارۀ حالت وجودی سرزندگی شهری سه دیدگاه متفاوت وجود دارد: دیدگاه نخست: بر مبنای این دیدگاه، اساساً سرزندگی شهری، صفت و کیفیتی است که در ذات محیط کالبدی و معماری و مستقل از ناظر وجود دارد. این دیدگاه به «جبریت محیطی» شهرت دارد و براساس آن محیط کالبدی مناسب، خودبهخود به ایجاد سرزندگی میانجامد. دیدگاه دوم: بر مبنای این دیدگاه، سرزندگی شهری مقولهای ذهنی و سلیقهای است که ناظر آن را میسازد و هیچگونه ارتباطی با ساختار و ویژگیهای محیط مصنوع ندارد. این دیدگاه به «امکان گرایی محیطی» موسوم است و بر مبنای آن، هندسۀ محیط بیاهمیت تلقی میشود و تنها ویژگیهای روانشناختی و موقعیت اجتماعی - اقتصادی ناظر، محیطی را سرزنده و محیط دیگر یا همان محیط را در زمانی دیگر افسرده طبقهبندی میکند. دیدگاه سوم: بر مبنای این دیدگاه، سرزندگی شهری پدیدهای ادراکی – شناختی است که در جریان فرایند دادوستد میان ویژگیهای کالبدی و ادارکپذیر شهر از یک سو و الگوها و رمزهای فرهنگی، تواناییهای ذهنی، تجارب قبلی و اهداف ناظر از سوی دیگر شکل میگیرد. براساس این دیدگاه که «احتمالگرایی محیطی با رویکرد تعاملی» نامیده میشود، ابتدا محیط شهری ویژگیهای کالبدی خود را در معرض دید و ارزیابی حواس ناظر قرار میدهد؛ سپس ناظر براساس دریافتهای گوناگون خود از محیط، آن را ارزیابی و قضاوت میکند و صفت سرزندگی را به محیط نسبت میدهد (گلگار، 1386: 72). در جدول (1) به برخی از صاحبنظران طراحی شهری اشاره میشود که به مقولۀ «سرزندگی» در بحث هنجارهای کیفی پاسخدهندگی محیطی پرداختهاند.
جدول- 1: هنجارهای کیفی پاسخ دهندگی محیطی از دید صاحبنظران خارجی و داخلی
مأخذ: نگارندگان شاخصهای انتخابشدۀ پژوهش برای ارزیابی سرزندگی برای تعیین زیرسنجههای ارزیابی سرزندگی، از بین تعاریف یادشده، با سنجش قابلیت انطباقپذیری، به جامعیت و فراوانی هریک از معیارها در مکان موردمطالعه پرداخته میشود. در این مرحله زیرسنجههای تعریفشده بر اساس روشهای خاصی، ازجمله برداشتهای میدانی، پرسشنامه (شفاهی-کتبی)، تجزیه و تحلیل محدودههای موردمطالعه و استفاده از سایر منابع پژوهشی انتخاب و در قالب هفت گروه دستهبندی شدهاند: 1- خوانایی؛ خوانایی: خوانایی، کیفیتی است که موجبات قابلدرک شدن یک مکان را فراهم میآورد (بنتلی[15] و همکاران، 1382: 113). معمولاً استفاده از عناصر فهرست وارسی لینچ، راهها، گرهها، نشانهها، لبهها و حوزهها، در فعالتر کردن جریان تحلیل مفید واقع میشود (همان: 128). رفتار فضایی مردم در محیط شهری تا حدود زیادی متأثر از ادراک و تصاویر ذهنی آنها از ساختار محیط است (Downs & Stea, 1973: 9). دسترسی: لینچ دسترسی را امکان نقل و انتقال انسان، اشیا و اطلاعات از نقطهای به نقطۀ دیگر تعریف میکند (1384: 152). در دانش شهرسازی دسترسی میان نقاط گوناگون درون یک شهر یا میان نقاط درون و برون شهر مطرح میشود. راحتی و آسایش: «راحتی»[16]در لغتنامۀ دهخدا به معنای آسایش و واژۀ راحت به معنای شادمانی، آرام و آسایش است. معادل انگلیسی این واژه در واژهنامۀ آکسفورد «آسودگی فیزیکی و رهایی از درد و محدودیتها»ست. مؤلفههایی چون آسایش اقلیمی، ایمنی و دسترسی به خدمات عمومی چون بهداشت، آموزش، امنیت و تحرک، هریک بهنوعی نیازهای فیزیکی یا فراغ بالی ذهنی را برای افراد به همراه میآورند. اجتماعی: یان گل (1387) در تعریف فضاهای اجتماعپذیر شهری، بر دعوتکنندگی فضا بیش از سایر شاخصههای آن تأکید میکند و جذابیت فضاها را با توجه به انبوه مردمی که در فضاهای همگانی آن گرد هم میآیند و وقتشان را در آنجا میگذرانند، مفهوم میبخشد؛ ازنظر او فضای دعوتکننده فضایی است که بتوان در آن با افراد دیگر چهرهبهچهره دیدار کرد و بهطور مستقیم از راه حواس تجربهاندوزی کرد. لنگ[17] (1390) نیز از فضاهای اجتماعپذیر با عنوان «مکانهای پذیرا» یاد میکند و بر این باور است که این فضاها محیطهایی هستند که تجربۀ انسانی را بهبود میبخشند، مقیاس انسانی دارند، بستر رفتارها و فعالیتهای گوناگونیاند و توانایی پذیرش رفتارهای دلخواه افراد را نیز دارند. نویترا[18] نیز فضاهای اجتماعپذیر را نقاطی برای آرامش روانی انسان میداند که به افراد یاری میرساند و نقش مهمی در شکلگیری شخصیت افراد دارد (مظفر، 1391: 32). اقتصادی و فرهنگی: در بعد فرهنگی و اقتصادی مسائلی چون میزان توجه به ویژگیهای فرهنگی، توجه به جاذبههای تاریخی و فرهنگی و میزان مشارکت کاربران بررسی میشود.
فعالیتپذیر بودن: این کیفیت، پتانسیل فضا برای انجام دادن بخش درخور توجهی از فعالیتهای اجتماعی است. برای این امر مکانها باید واجد فرم، استفاده و معانی گوناگون باشند (عباسزاده و تمری، 1391: 4). فعالیت، محصول دو مفهوم مجزا، اما مرتبط به هم است: سرزندگی و تنوع. سرزندگی چیزی است که نواحی شهری موفق را از دیگر نواحی متمایز میکند (Montgomery, 2007: 97). انعطافپذیری: مکانهایی که برای اهداف متنوعی به کار آیند، در مقایسه با مکانهایی که برای کاربری مشخص و محدودی طراحی شدهاند، حق انتخاب بیشتری به کاربران میدهند، اینگونه محیطها کیفیتی دارند که آن را «انعطافپذیری»[19] مینامند (بنتلی، 157:1382).
روششناسی پژوهش در این پژوهش پس از درک ضرورت توجه به فضاهای عمومی شهر، تمرکز بر ارائۀ مؤلفههای کیفی موردنیاز برای طراحی سرزندۀ این فضاهاست. روش پژوهش توصیفی - استنباطی است و با رویکردی قیاسی با بررسی مبانی نظری و نگرشی استقرایی، ضمن جمعآوری اطلاعات با پرسشنامه و تجزیه و تحلیل آماری دادهها، فرضیه مورد آزمون قرار گرفته است. با توجه به نامعلوم بودن حجم جامعۀ آماری، حدود 170 پرسشنامه از مراجعهکنندگان برای هر دو مکان، براساس فرمول کوکران با ضریب اطمینان بیشتر از 93 درصد، به شیوۀ نمونهگیری تصادفی ساده تهیه و استخراج شد. از این تعداد 70 پرسشنامه در برج بلور و 100 پرسشنامه در محدودۀ بازار تاریخی پاسخ داده شدند. براساس پرسشنامه حدود 5/12 درصد افراد پاسخدهنده بیسواد، 8/29 درصد سیکل، 2/24 دیپلم، 2/26 فوقدیپلم و حدود 2/7 درصد دارای مدرک لیسانس و مدارج بالاتر بوده بودهاند. بازار تاریخی تبریز بهدلیل وجود برخی ویژگیهای سرزندگی، مانند موقعیت، اجتماعپذیری، تنوع و پیوستگی فعالیتها، با فضای تجاری مدرن برج بلور که این ویژگیها را ندارد، مقایسه شد تا بتوان برخی راهکارهای سرزندگی فضاهای تجاری تاریخی را برای فضاهای تجاری مدرن به کار برد. بدین منظور ابتدا در یک مقایسه تطبیقی بین معیارهای مستخرج و ویژگی این فضاها، با بررسی تئوریهای مربوط، معیارهایی انتخاب میشود که ماهیت نزدیکتری به ویژگی موردمطالعۀ این پژوهش داشته باشد و همچنین دارای جامعیت و قابلیت انطباقپذیری بیشتر با مکان موردمطالعه و بیشترین فراوانی در بین مفاهیم بهکاررفته باشد. در مرحلۀ بعد برای سنجش این معیارها در فضاهای شهری تبریز، دو نمونه فضای شهری، یکی واجد سرزندگی و دیگری فاقد آن، در نظر گرفته میشود و بررسی آنها با استفاده از معیارهای عام و با روش طرح پرسش آغازی، طرح مسئلۀ پژوهش، مشاهده، تحلیل اطلاعات و نتیجهگیری بر اساس تجزیه و تحلیل دادههای پرسشنامه از راه آزمون میانگین و آزمون T تکنمونهای انجام میپذیرد. در شکل (1) چارچوب مفهومی پژوهش ارائه شده است.
شکل - 1: چارچوب مفهومی پژوهش، مأخذ: نگارندگان
معرفی مناطق موردمطالعه: بازار تاریخی تبریز و برج بلور برج بلور در کلانشهر تبریز یک برج تجاری - خدماتی مدرن است که 25 طبقه دارد و جلوۀ خاصی به محلۀ «آبرسان» تبریز بخشیده است. هدف از ایجاد این برج کاستن از مشکلات اقتصادی، اجتماعی و کالبدی شهر تبریز بوده است؛ ولی این اهداف در عمل چندان محقق نشده است. بازار تاریخی تبریز یکی از بزرگترین بازارهای سرپوشیدۀ جهان و از شاهکارهای معماری ایران است. بازار کنونی مربوط به اواخر حکومت زندیه و عصر قاجار است. بازار تبریز از چندین راسته و تیمچه و سرا تشکیل شده است و هماکنون با طول یک کیلومتر، بزرگترین مجموعۀ بههمپیوسته و مسقف دنیاست. این بازار در سال ۱۳۵۴ در فهرست آثار ملی ثبت شده است. طاقها و گنبدهای مقرنس بلند آن، سازههای آجری بههمپیوسته، آرایش مغازهها، کثرت تیمچهها، وجود انواع مشاغل و تعداد زیادی مدرسه و مسجد که در کنار سراهای بازرگانی قرار گرفتهاند، این بازار را به نمونهای عالی از محیط تجارت و زندگی اسلامی و شرقی مبدل کرده است و به سبب همین اهمیت و کاربری زیاد آن، برای پژوهش انتخاب شده است. در شکل (2) موقعیت بازار تبریز و برج بلور در شهر تبریز و در شکل (3) تصاویری ازهر دو مکان نشان داده شده است.
شکل- 2: نقشۀ موقعیت بازار سنتی و برج بلور در شهر تبریز
شکل - 3: دیدهایی از بازار تاریخی و برج بلور تبریز، مأخذ: نگارندگان
یافتههای پژوهش در پژوهش حاضر، در بخش تحلیل استنباطی، از آزمونهای میانگین و T تکنمونهای استفاده شده است. بر اساس آزمون میانگین در برج بلور، متوسط نمرۀ معیار خوانایی برابر با 56/3، متوسط نمرۀ معیار دسترسی برابر با 48/2، متوسط نمرۀ معیار راحتی برابر با 78/2، متوسط نمرۀ معیار اجتماعی - فرهنگی برابر با 45/1، متوسط نمرۀ معیار اقتصادی برابر با 50/1، متوسط نمرۀ معیار فعالیتپذیری برابر با 24/3 و متوسط نمرۀ معیار انعطافپذیری برابر با 44/1 است (شکل 4).
شکل- 4: نمودار میانگین فاکتورهای سرزندگی در برج بلور همچنین نتایج جدول حاصل از آزمون T تکنمونهای (جدول 2) نشان میدهد مقدار آمارۀ T برای معیار خوانایی برابر با 752/10 با سطح معناداری 00/0، برای معیار دسترسی برابر با 383/8- با سطح معناداری 00/0، برای معیار راحتی برابر با 138/2- با سطح معناداری 043/0، برای معیار اجتماعی - فرهنگی برابر با 224/14- با سطح معناداری 00/0، برای معیار اقتصادی برابر با 412/14- با سطح معناداری 00/0، برای معیار فعالیتپذیری برابر با 853/1 با سطح معناداری 076/0 و برای معیار انعطافپذیری برابر با 496/21- با سطح معناداری 00/0 است. با توجه به اینکه سطح معناداری تمامی معیارها، بهجز معیار فعالیتپذیری، کمتر از مقدار 05/0 است، معیارهای خوانایی، دسترسی، راحتی، اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی و انعطافپذیری معیارهای مؤثر بر سرزندگی فضای شهری برج بلورند. در این میان میانگین عامل خوانایی دارای بیشترین میزان و میانگین عامل انعطافپذیری و معیارهای اجتماعی - فرهنگی و اقتصادی دارای کمترین میزان است. جدول- 2: نتیجۀ آزمون میانگین یک جامعه برای بررسی تأثیر فاکتورهای منتخب سرزندگی در برج بلور
همچنین نتایج جدول (3) که به بررسی شاخصهای سرزندگی بازار تاریخی تبریز مربوط است، نشان میدهد متوسط نمرۀ خوانایی در بازار تاریخی تبریز برابر با 92/3، متوسط نمرۀ دسترسی برابر با 97/3، متوسط نمرۀ راحتی برابر با 40/3، متوسط نمرۀ معیار اجتماعی - فرهنگی برابر با 84/4، متوسط نمرۀ معیار اقتصادی برابر با 54/4، متوسط نمرۀ معیار فعالیتپذیری برابر با 04/4 و متوسط نمرۀ معیار انعطافپذیری برابر با 54/4 است (شکل 5).
شکل- 5: نمودار میانگین فاکتورهای سرزندگی در بازار تاریخی تبریز همچنین نتایج جدول حاصل از آزمون T تکنمونهای نشان میدهد مقدار آمارۀ T برای معیار خوانایی برابر با 813/23 با سطح معناداری 00/0، برای معیار دسترسی برابر با 136/29 با سطح معناداری 00/0، برای معیار راحتی برابر با 485/8 با سطح معناداری 00/0، برای معیار اجتماعی - فرهنگی برابر با 707/57 با سطح معناداری 00/0، برای معیار اقتصادی برابر با 956/18 با سطح معناداری 00/0، برای معیار فعالیتپذیری برابر با 196/18 با سطح معناداری 00/0 و برای معیار انعطافپذیری برابر با 938/16 با سطح معناداری 00/0 است. با توجه به اینکه سطح معناداری تمامی معیارها کمتر از مقدار 05/0 است، معیارهای خوانایی، دسترسی، راحتی، اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی، فعالیتپذیری و انعطافپذیری معیارهای مؤثر بر سرزندگی فضای شهری در بازار تاریخی تبریزند. در این میان میانگین معیارهای اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی و انعطافپذیری بیشترین میزان و میانگین عامل راحتی کمترین میزان را دارد. جدول- 3: نتیجۀ آزمون میانگین یک جامعه برای بررسی تأثیر فاکتورهای سرزندگی در بازار تبریز
همانگونه که در جدول (4) مشاهده میشود، میانگین امتیاز سرزندگی در بازار تاریخی تبریز برابر 13/4 با انحراف استاندارد 100/0 است و میانگین امتیاز سرزندگی در برج بلور برابر 51/2 با انحراف استاندارد 17/0 است. میانگین امتیاز سرزندگی در بازار تاریخی تبریز بیشتر از میانگین این امتیاز در برج بلور است؛ بنابراین میزان سرزندگی در بازار تاریخی تبریز بیشتر از برج بلور است. جدول- 4: آمار مربوط به کیفیت سرزندگی در بازار تاریخی تبریز و برج بلور
بحث و بررسی با توجه به تعاریف موجود از سرزندگی میتوان تعریف عام سرزندگی را چنین در نظر گرفت: قابلیت مکان برای تأمین گسترهای از فعالیتها و استفادهکنندگان (با پیشزمینههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) با هدف تنوع تجارب و تعاملات اجتماعی بهگونهای که امنیت، برابری و راحتی را برای همۀ استفادهکنندگان فراهم آورد. یافتۀ اصلی پژوهش حاکی از آن است که میزان سرزندگی در بازار تاریخی بیشتر از برج بلور است، یافتهها در برج بلور نشان میدهد ازنظر کاربران، میانگین عامل انعطافپذیری و معیارهای اجتماعی - فرهنگی و اقتصادی دارای کمترین میزان و میانگین معیار خوانایی دارای بیشترین میزان است. این بدان معناست که برج بلور بهدلیل ارتفاع بلند و قرارگیری در گره ترافیکی شهر، ازنظر شهروندان و کاربران از خوانایی بیشتری بهلحاظ کالبدی برخوردار است؛ از طرفی، بهدلیل دسترسی بیشتر سواره و نه پیاده و همچنین قرار گرفتن در مرکز ترافیکی شهر، انگیزۀ کاربران و شهروندان به مکث، حضور و برقراری مراودات اجتماعی در محدودۀ آن تضعیف میشود. ازنظر کاربران این مکان بهدلیل دسترسی نامناسب پیاده در محدودۀ آن، از پتانسیل دعوتکنندگی و برقراری آرامش روانی برخوردار نیست. تداخل حرکت سواره و پیاده از سرزندگی فضاهای تجاری میکاهد. لازمۀ سرزندگی فضاهای شهری، حضور مردم در شهر است. جایگاه فضای عمومی موفق باید بهگونهای باشد که جمع کثیری از افراد را در خود بپذیرد. نبود ایمنی کافی به سبب تردد انواع وسایل نقلیۀ موتوری، نبود فضای سرپوشیده و همچنین آلودگی هوا و سروصدای ناشی از حرکت وسایل نقلیه، از کیفیت فضاهای تجاری واقع در کنار خیابانهای شلوغ و پرتردد میکاهد؛ بنابراین شایسته است فضاهای تجاری پیادهمدار باشند. یافتههای پژوهش در بازار تاریخی نیز نشان میدهد ازنظر کاربران میانگین معیارهای اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی و انعطافپذیری دارای بیشترین میزان و میانگین عامل راحتی دارای کمترین میزان است. بازار تبریز با ویژگیهای ارزشمند کالبدی و اجتماعیاش، آیینۀ تمامنمایی از پایداری فضای شهری است. فضای بازار تبریز تنها به دادوستد و فعالیتهای اقتصادی اختصاص نداشته است. این موضوع بهروشنی از وجود مساجد، مدارس و دیگر کارکردها در دل بازار بهراحتی فهمیده میشود. همین امر ازنظر کاربران دلیلی بر پویایی و اجتماعپذیری بیشتر بازار تبریز است. یان گل (1392) بر بُعد اجتماعی سرزندگی فضاهای عمومی و دیگر محققان نیز بر ابعاد گوناگون این ویژگی تأکید میکنند: جیکوبز (1386) بر معیارهای تنوع اقتصادی، انسانی، کارکردی، مونتگومری (1998) بر تراکم افراد، تنوع کارکرد و توجه به معیار فرهنگی-اجتماعی، چارلز لاندری (2000) بر تراکم افراد، تنوع، دسترسی و رقابت و امنیت و پاکزاد (1386) بر معیارهای تنوع کالبدی و عملکردی و دسترسی. در مجموع استنباط میشود که نتایج یافتههای پژوهش حاضر مطابق با یافتههای محققان مذکور است و بر بعد اجتماعی - فرهنگی و تنوع عملکردی سرزندگی بیش از معیارهای دیگر تأکید میشود. فعال کردن فضاهای تجاری برای جذب اقشار مختلف جامعه موجب همبستگی، پیوند اجتماعی و همچنین تولید و تکثیر فرهنگ میشود. آنچه مهم است تطابق این فضاها با نیازها و خواستهای شهروندان است که امکان حضور بیشینۀ آنها را در شهر فراهم میکند؛ بنابراین توجه به کیفیت اجتماعی - فرهنگی و عملکردی این فضاها در جهت افزایش تعاملات جمعی و همچنین تعریف و خلق رویدادهای مختلف فرهنگی و اجتماعی از سوی طراحان در فضاهای تجاری به القای حس تعلقخاطر شهروندان و رونق تجاری در شهر کمک میکند.
نتیجهگیری در بررسی فضاهای تجاری مدرن، مشکلات اساسی درزمینۀ طراحی فضا دیده میشود. مطالعات پژوهش حاضر نشان میدهد وجود هفت عامل مناسب چون خوانایی، دسترسی، راحتی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، فعالیتپذیری و انعطافپذیری در ارتقای سرزندگی فضای عمومی شهری مؤثر است. نتایج پژوهش نشان میدهد یکی از شروط لازم برای ایجاد محیطی سرزنده، تداوم حضور و فعالیتهای انسان در فضای شهری تجاری است. در دهههای اخیر، بازار که در گذشته، کانون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی شهرهای سنتی ایران شناخته میشد، دچار دگرگونیهای متعددی شده است؛ بهطوری که از مکانی چندبعدی به مکانی تکبعدی یا بهندرت دوبعدی (تجاری - تفریحی)، نابسامان و خالی از ارزشهای اجتماعی تغییر یافته است و در آن از حضور پرشور مردمی و حیات اجتماعی اثری نیست؛ بنابراین سرزندگی یکی از عوامل مؤثر بر رونق تجاری و ایجاد فرصتهایی برای تبادلات اجتماعی و فرهنگی است و ایجاد محیطهای امن و پیادهمدار برای حضورپذیری بیشتر شهروندان نیز از عوامل مؤثر بر سرزندگی این فضاهاست. نتیجۀ این پژوهش بر لزوم توجه شهرسازان و مدیران برنامهریز به بازیابی مفهوم بازار بهعنوان نماد حیات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شهروندان در طراحی فضاهای تجاری امروزی تأکید میکند. در پایان موارد زیر برای دستیابی به سرزندگی در فضاهای شهری بررسیشده پیشنهاد میشود: - در نظر گرفتن تسهیلات رفاهی و تفریحی برای مراجعهکنندگان به فضاهای تجاری مدرن؛ - ایجاد محیطهای امن و پیادهمدار برای دسترسی به فضاهای تجاری شهری؛ - تقویت خوانایی نقاط عطف و تقویت بصری آنها در فضاهای تجاری شهری؛ - طراحی کاربریها با تأکید بر کاربریهای مختلط و سازگار. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1- بنتلی، ای ین؛ الکک، آلن؛ مورین، پال؛ گلین، سومک؛ اسمیت، گراهام. (1382). محیطهای پاسخده، ترجمۀ مصطفی بهزادفر، تهران: انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران. 2- پاکزاد، جهانشاه. (1386). راهنمای طراحی فضاهای شهری. تهران: انتشارات شهیدی. 3- پاکزاد، جهانشاه. (1376). «طراحی شهری چیست؟»، آبادی، سال هفتم، شمارۀ 25، صص 36-30. 4- پامیر، سای. (1391). آفرینش مرکز شهری سرزنده: اصول طراحی و بازآفرینی، ترجمۀ مصطفی بهزادفر و امیر شکیبامنش، تهران: دانشگاه علم و صنعت ایران. 5- پیرنیا، محمدکریم. (1381). معماری ایرانی، تألیف غلامحسین معماریان، تهران: انتشارات سروش دانش. 6- جیکوبز، جین. (1386). مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی، ترجمۀ حمیدرضا پارسی و آرزو افلاطونی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران. 7- حبیبی، سید محسن؛ مقصودی، ملیحه. (1382). مرمت شهری، تهران: انتشارات دانشگاه تهران. 8- رجبی، آزیتا. (1387). ریختشناسی بازار، تهران: انتشارات آگاه. 9- سلطانزاده، حسین. (1365). تاریخ شهر و شهرنشینی در ایران، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی. 10- عمید، حسن، (1363). فرهنگ فارسی عمید، تهران: انتشارات امیرکبیر. 11- عباسی، زهرا؛ حبیب، فرح؛ مختاباد امرئی، مصطفی، (1394). «تحلیل انگارههای محیطی مؤثر بر مؤلفه معنا در بازار سنتی ایرانی»، مدیریت شهری، شمارۀ 40، صص 159-176. 12- عباسزاده، شهاب؛ تمری، سودا. (1391). «بررسی و تحلیل مؤلفههای تأثیرگذار بر بهبود کیفیات فضایی پیاده راهها بهمنظور افزایش سطح تعاملات اجتماعی»، فصلنامه مطالعات شهری، شمارۀ 4، صص 1-10. 13- عسکری خانقاه، اصغر. (1380). «تأملی در مردمشناسی فرهنگی بازار و مسکن شهر قزوین (با توجه به مرمت بناهای قدیمی)»، نامه علوم اجتماعی، شمارۀ 17. صص 159- 192. 14- گل، یان. (1387). زندگی در فضای میان ساختمانها، ترجمۀ شیما شصتی. تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی. 15- گل، یان. (1392). شهر انسانی، ترجمۀ علی غفاری و لیلا غفاری، تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی. 16- گلکار، کوروش. (1386). «مفهوم کیفیت سرزندگی در فضای شهری»، نشریۀ صفه، شمارۀ 44، سال 16، صص 66-75. 17- لنگ، جان. (1390). آفرینش نظریه معماری، ترجمۀ علیرضا عینیفر. تهران: انتشارات دانشگاه تهران. 18- لینچ، کوین. (1384). تئوری شکل شهر، ترجمۀ سید حسین بحرینی، چاپ سوم. تهران: انتشارات دانشگاه تهران. 19- مدنیپور، علی. (1379). طراحی فضاهای شهری نگرشی بر فرایند اجتماعی و مکانی، ترجمۀ فرهاد مرتضایی. تهران: شرکت پردازش و برنامهریزی شهری. 20- مظفر، فرهنگ؛ مسعود، محمد؛ راستبین، ساجد. (1391). «ارزیابی تأثیرات کیفیتهای شهری در میزان سرمایۀ اجتماعی در بافتهای تاریخی (مطالعه موردی: محلۀ جلفای اصفهان)»، نشریۀ مرمت و معماری ایران، شمارۀ 4، صص 29-46. 21- محمد مرادی، اصغر. (1379). «طرح جامع شهر در طرح احیاء و مرمت بازار قزوین»، گزارش مرحلۀ اول. وزارت مسکن و شهرسازی توسط دانشگاه علم و صنعت ایران، دانشکدۀ معماری. 22- ودیعی، کاظم. (1351). «بازار در بافت نوین شهری»، در مجلۀ یغما، جلد 25، شمارة 283، صص 9-19. 23- Carmona, M. and Tiesdell, S. (2007). “Urban Design Reader”. In E. White. Path-portal-place. Great Britain: Architectural Press, pp. 185-198. 24- Cown, R. (2005). The dictionary of Urbanism. Tisbury: Streetwise press. 25- Downs, R. M. and Stea, D. (1973). “Cognitive maps and spatial behavior: Process and Products”, In R. M. Downs and D. Stea(Eds.). Image and Environment: cognitive mapping and spatial behavior, PP. 8-26, Chicago, Aldine Transaction. 26- Drewes, J.E., Van Aswegen, M., (2010). “Determining the vitality of urban centers”, WIT Transactions on Ecology and the Environment, Vol 142, PP 15-25. 27- Goodey, Brian, (1993). “Two Gentlemen in Verona: The Qualities of Urban Design”, Streetwise, 4(2), PP 3-5. 28- Greene, Shervin, (1992). “City shape: Communicating and Evaluating Community Desig”, Journal of the American Planning Association, 58(2), PP 177-189. 29- Jalaladdini, Siavash; Oktay, Derya, (2012). “Urban Public Spaces and Vitality: A Socio-Spatial Analysis in the Streets of Cypriot Towns”, Asia Pacific International Conference on Environment-Behavior Studies, Vol 35, PP 664 – 674. 30- Khairuddin, A.R., A.K.H. Abdul, S. Shuhana and B.S. Ahmad, (2004). Sustainable built Environment through Management and Technology. Kuala Lumpur: International Islamic University Malaysia. 31- Landry, Charls, (2000). “Urban Vitality: A new source of urban competitiveness”, special issue on Architecture, city, visual culture, in Archis no 5. without pages. 32- Montgomery, John, (1998). “Making a city: urbanity, vitality and urban design”, Journal of Urban Design, 3(1), 93-116. 33- Paumier, Cy, (2007). Creating a Vibrant City Center, (ULI)Urban Land Institute, Washington, D.C. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 5,551 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 2,098 |