تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,639 |
تعداد مقالات | 13,328 |
تعداد مشاهده مقاله | 29,886,915 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 11,950,153 |
تبیین خرید وسواسی بر اساس عوامل روانشناختی، محیطی، مادیگرایی و استفاده از کارتهای اعتباری | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تحقیقات بازاریابی نوین | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 3، دوره 7، شماره 3 - شماره پیاپی 26، آذر 1396، صفحه 21-40 اصل مقاله (672.39 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/nmrj.2017.89184 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محبوبه مقدم جزه1؛ منیژه بحرینی زاد* 2؛ سوران رجبی3 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشآموختة کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی، دانشگاه خلیج فارس بوشهر. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشیار مدیریت بازرگانی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خلیج فارس بوشهر. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3دانشیار روانشناسی، دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خلیج فارس بوشهر. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امروزه تغییرات، پیچیدگی مصرف را افزایش داده و شرایط افزایش تمایل به خرید وسواسی را نسبت به گذشته بسیار مساعدتر کرده است. در این پژوهش، پس از بررسی پژوهشهای انجامشده در زمینة معیارهای تأثیرگذار بر رفتار خرید وسواسی در داخل و خارج از کشور، ، یک مدل مفهومی ارائه میشود. روش تحقیق، توصیفی-پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. دادههای پژوهش از طریق مشتریان فروشگاههای زنجیرهای شهر شیراز به روش میدانی و از طریق پرسشنامه در نمونه با حجم 384 گردآوری شده است. در این پژوهش برای تأیید روایی پس از مشورت با متخصصان از شاخص کفایت نمونهگیری(KMO) و آزمون بارتلت استفاده شد و پایایی ابزار اندازهگیری با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شد . تجزیه و تحلیل دادهها به روش معادلات ساختاری و با نرمافزار اموس انجام شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که مادیگرایی بر کارت اعتباری و کارت اعتباری بر خرید وسواسی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین در این پژوهش اثر مثبت اضطراب، تکانشگری، خانواده و اثر منفی تبلیغات تلویزیونی بر خرید وسواسی پذیرفته شده است. این در حالی است که تأثیر همسالان و افسردگی مصرفکنندگان بر خرید وسواسی رد شده است. این پژوهش نشاندهندة اثر منفی خانواده و همسالان و اثر مثبت تبلیغات تلویزیون بر مادیگرایی است. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
خرید وسواسی؛ عوامل روانشناختی؛ عوامل محیطی؛ مادیگرایی؛ استفاده از کارت اعتباری | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1- مقدمه
تنوعطلبی در خرید یک واقعیت انکارناپذیر است که اشتیاق به داشتههای بیشتر و متمایزتر را به همراه دارد؛ اما این رفتار گاهی از خریدهای ضروری فراتر رفته و در صورت مهارنکردن آن به تجملگرایی و خریدهای غیرضروری میرسد. سودمندی خرید معمولاً به دلیل برطرفکردن نیازهای افراد است (ظهیری ابیانه و حیدرزاده هنزایی، 1393). اگر خرید نیاز باشد و فرد برای آن برنامهریزی هم کند، به طوری که شرایط اقتصادی و بودجهاش را در نظر بگیرد نهتنها مشکلساز نیست، بلکه پسندیده هم هست؛ ولی اگر از حد متعارف خارج شود و شکل افراطی به خود بگیرد، یعنی آنقدر زیاد و غیرعادی باشد که در اقتصاد و زندگی خدشه وارد کند و فرد به صورت تکانشی (لحظهای) و بدون نیاز به کالا، به مغازه یا فروشگاه برود و به خرید اجناس بپردازد یک اختلال است. اکثر افرادی که مبتلا به خرید بیمارگونه هستند، از تعدد خرید کالاهای بدوناستفاده لذت میبرند. فرایند خرید باعث شده است که زندگی این دسته از افراد از کنترل خارج شود و باید توجه داشت که بیشتر این افراد ازمشکل خود بیخبرند. این مصرفکنندگان افرادی هستند که بهطور ناگهانی به سمت مصرف تحریک شده و نمیتوانند این رفتار را کنترل کنند که البته به نظر میرسد برای رهایی از مشکلات، خرید میکنند (فابر و اوگوین[1]،1988). اگر چه عوامل وراثتی در فرایند خرید وسواسی مؤثر است، عوامل محیطی را هم در بر میگیرد. یکی از عوامل اجتماعی مؤثر بر این فرایند استفاده و دسترسی به کارتهای اعتباری است. درآمد رو به رشد طبقة متوسط جامعه باعث افزایش استفاده از کارتهای اعتباری شده است (کاری و همکاران[2]، 2011). سهولت خرید باعث میشود تا تکانه های رفتار خرید وسواسگونة افراد مبتلا، سرعت و شدت بیشتری پیدا کند. از سوی دیگر، اختلال خرید وسواسی با ظهور تلویزیون و برنامههای آنلاین شبانهروزی و مختص خرید کالا بدتر شده است. از زمانیکه تبلیغاتبه یکی از نیروهای اصلی تلویزیون تبدیل شده این مشکل افزایش یافته است (ریدوی و کوکارکینی[3]، 2005). همچنین محیط خانواده، رفتارهای مصرفی آموختهشده از دوران کودکی و الگوهای ارتباطات خانوادگی با انحرافات رفتار مصرفکننده و شکلهای افراطی خرید وسواسی مرتبط است (ظهیری ابیانه و حیدرزاده هنزایی، 1393). از سویی تحقیقات نشان دادهاند که ارتباط با همسالان تأثیر مثبتی بر انگیزههای اجتماعی نوجوانان برای مصرف، ارزشهای مادیگرایی و توجه به تمایلات همسالان در انتخاب محصولات دارد. بنابراین نفوذ همسالان اثر چشمگیری در گرایش به خرید وسواسی داشته است. درواقع مطالعة رفتار خرید وسواسی هم از بعد فردی و هم اجتماعی شایان توجه است. خرید وسواسی با عواقب بسیار مالی، عاطفی، اجتماعی، قانونی و معمولاً با صرف بیش از حد زمان و پول (کریستنسون و همکاران[4]، 1994) و همچنین میزان زیادی از اختلالات افسردگی، اختلالات اضطرابی، اختلالات مصرف مواد، اختلالات خوردن و اختلالات دیگر از جمله کنترل امیال همراه است (موناهان و همکاران[5]، 1995). نتایج حاصل از این مسئلة دردناک برای افراد، خانوادهها، جوامع و همچنین کشورها و محیط کسب و کار نامطلوب هستند. به همین دلیل، این رفتار توجه روانشناسان، روانپزشکان، اقتصاددانان، جامعهشناسان، محققان بازاریابی و متخصصان را برانگیخته است. در این راستا پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی است که نتیجة آن میتواند در زمینة پیشگیری و درمان اختلال خرید وسواسی کارا و مفید باشد. اگرچه تلاشهای مفید و چشمگیری برای درک استفاده افراطی از مواد مختلف و کلیة انواع رفتارها و فعالیتهای افراطی (مثلاً اعتیاد به الکل و مواد مخدر، استفاده افراطی از دارو، قمارکردن و....) انجام شده است، باز اطلاعات بسیار اندکی دربارة اینگونه استفادههای افراطی در قلمرو رفتار خرید وجود دارد. بنابراین درک این مشکل و کمک به آنهایی که از این مشکل رنج میبرند نهتنها بشردوستانه است، به نفع جامعه نیز هست. بنابراین، با توجه به اهمیت این موضوع و نوپابودن سابقة چنین مطالعاتی در ایران این پژوهش بر آن است تا خرید وسواسی را با توجه به عوامل محیطی، برخی عوامل جمعیتشناختی، روانشناختی تبیین کرده و بنابر افزایش استفاده از کارتهای اعتباری در مراکز خرید و دستگاههای خودپرداز تأثیر این متغیر را نیز بر افزایش خرید بررسی کنیم تا از این منظر بتوانیم با استفادة صحیح و آگاهی مانع از ایجاد زیان اقتصادی به فرد و جامعه شویم.
2- مروری بر ادبیات نظری و پیشینة پژوهش 2-1- خرید وسواسی[6] تا قبل از اواسط دهة 1980 عملاً هیچچیز دربارة خرید وسواسی نوشته نمیشد و در حد اندکی از آن بحث مطرح میشد. در واقع، این موضوع یا چیزی شبیه آن در اوایل سال 1915 با عنوان جنون خرید (کراپلین[7]1915) در متون روانپزشکی بررسی شده است. خرید وسواسی به مدت 10 سال در ادبیات روانپزشکی بحث و مطالعه شد و پس از آن به طور کلی محو شد تا اینکه محققانی مانند اوگین و فابر[8] و معدود افراد دیگری در اواسط دهة 1980 دوباره شروع به تحقیق دربارة آن کردند (طاهریکیا و نادری، 1391). خرید وسواسی ویژگیهای مقاومتناپذیری، ناگهانیبودن، بیاحساسی قبل از شروع به خرید اجناس و کنترلناپذیری را دارد که به دلایل ناراحتی، مشکلات اجتماعی یا شغلی تأملبرانگیز است. اشخاص با رفتار خرید وسواسی اغلب اقلامی که نیاز ندارند یا نمیتوانند هزینة آن را پرداخت کنند خواهند خرید (دلوسو و همکاران[9]،2006) .کینگ[10] (1981) این نوع از مصرف را شیدایی پاتالوژیک (اعتیاد) تعریف میکند که ناشی از پدیدههای روانی مانند یک احساس عمومی از خودبیگانگی و تضعیف اعتماد به نفس است. علاوه بر این از نظر او نشانههای همراه با این مصرف بیمارگونه همانند نشانههای همراه با اعتیاد به الکل، تمایل شدید به پرخوری و غیره است، از جمله: - یک میل وسواسی و اجبارگونه برای مصرف - نداشتن استقلال شخصی و از دستدادن کنترل - تمایل به افزایش مصرف یک محصول این اختلال با دغدغة مکرر در خرید، خریدهای متفرقه، ناگهانیبودن در هنگام خرید که به صورت مقاومتناپذیری تجربه میشود مشخص شده است. این رفتار خرید و ناگهانیبودن آن با پریشانی شخصی، تداخل با قابلیتهای اجتماعی و شغلی همراه است و به شیدایی و جنون خفیف محدود نمیشود. فراتر از احساسات منفی نمونههای فراوانی از متغیرهای شخصیتی مانند روانرنجورخویی، اعتمادبهنفس، ناگهانیبودن (تکانشگری) و مادیگرایی با این رفتار خرید بیمارگونه مرتبط است (اترالوپز و ولاردفرانکوس[11]، 2013). خریداران وسواسی سعی میکنند که فعالیتهای خرید خود را پنهان کنند؛ زیرا میترسند از اینکه خریداران دائمی به نظر بیایند (لی و همکاران[12]،2000(. این اختلال با وجود لذت اولیه معمولاً با احساس گناه و پشیمانی بعد از آن همراه است (کریستنسون و همکاران[13]، 1994). محققان نشان دادهاند که دو گروه عمده از عوامل ممکن است باعث خرید وسواسی با القای اضطراب در فرد شوند: 1. عوامل اجتماعی-فرهنگی (فرهنگ، محیط تجاری و فعالیتهای تبلیغاتی) که بر اهداف مادی تأکید میکنند؛ 2. عوامل روانشناختی (تعامل موقعیت- شخصیت، محیط خانواده و عوامل ژنتیکی) و از این میان، اضطراب به دلیل اینکه باعث اقدام خودبهخودی و فشار بر مصرفکننده برای کاهش تنش میشد عامل مرکزی در مطالعات آنها شناخته شده است. طبق مطالعات آنها این عوامل بر اضطراب تأثیرگذار بودند و روی خرید وسواسی مؤثر بود (والنس و همکاران[14]، 1988).
2 -2- عوامل محیطی[15] تأثیر دیگران بر خرید وسواسی پدیدهای جدید نیست و در ابتدای دهة شصت در مطالعات رفتار مصرفکننده استفاده شده است. عوامل زیستی، روانی و جامعهشناختی باعث تحریک رفتار خرید میشوند (جالیس و همکاران[16]،2014). در مطالعة جورج و همکاران [17](2013) در برزیل با عنوان تأثیر ساختار خانواده بر مادیگرایی و خرید وسواسی نشان داده شد که فرایندهای اجتماعی باعث جهتگیریهای مصرفی در بین جوانان برزیلی میشود. سبکهای ارتباطی والدین با فرزندان در خانوادههای دچار اختلال با توجه به کمبود منابع محسوس و نامحسوس باعث افزایش اهمیت اموال مادی میشود. از سویی در حالی که نفوذ همسالان در طی سالهای نوجوانی در ارتباط مثبت با بعد کنترل تکانة خرید وسواسی است، به نظر میرسد که همسالان باعث گرایش به مصرف به ساختار خانواده و محیطی خانوادگی که در آن فرد رشد مییابد بیتوجه میشوند. همچنین مادیگرایی به طور معمول و مطلوب در برنامههای تلویزیونی به تصویر کشیده شده است. در مقالة بینداه و عثمان[18] (2012) با عنوان عوامل وسوسهانگیز در ارتباط با خرید وسواسی در بین مصرفکنندگان جوان، نتایج نشان میدهد که تماشای تلویزیون باعث توسعة ارزشهای مادی در بین جوانان میشود که این نیز تا حد زیادی به ماهیت آن بستگی دارد ( برای مثال نوع برنامه و تعداد ساعاتی که صرف تماشای برنامههای دلخواه میشود و فراوانی تعامل با رسانه) که به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر گرایش به خرید وسواسی تأثیرگذار است. برای مثال فردی که گرایش زیادی به تماشای تلویزیون دارد، به توسعة ارزشهای مادی تمایل دارد و ممکن است باعث افزایش خرید وسواسی شود. از سوی دیگر ارتباط با همسالان به طور مثبتی با مقایسة اجتماعی مرتبط است (بریستول و مونگلبروگ[19]، 2005). طبق نتایج مطالعات بینداه و عثمان (2012) میزانی که همسالان بر توسعة ارزشهای مادی تأثیر میگذارند به ماهیت و دفعات الگوهای تعامل آنها بستگی دارد که به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر گرایش به خرید وسواسی مؤثر است. به عبارت دیگر تعامل بیشتر با همسالان دربارة مسائل مصرفی باعث گرایش بیشتر آنها به توسعة ارزشهای مادی میشود که به نوبة خود باعث تمایل بیشتر به خرید وسواسی میشود. گیو وکای[20] (2011) در مقالة خود تأثیر والدین، دوستان و رسانههای جمعی را در گرایش به خرید وسواسی در بین نوجوانان چین و تایلند بررسی کردهاند. به طور ناباورانهای بسیاری از نوجوانان در هر دو کشور به خرید وسواسی گرایش دارند و نوجوانان تایلندی در مقایسه با نوجوانان چینی، به طور اندکی تمایل قویتری به خرید وسواسی داشتهاند. در حالی که نفوذ همسالان، والدین و رسانههای جمعی از جمله عواملی بودند که بر گرایش به خرید وسواسی در بین نوجوانان چینی تأثیرگذار بودهاند، نفوذ همسالان تنها عامل کمککننده در گرایش به خرید وسواسی در بین نوجوانان تایلندی بوده است. در حقیقت عوامل تعیینکنندة تمایل به خرید وسواسی در فرهنگهای مختلف متفاوت است و باید تفاوتهای فرهنگی را در نظر گرفت. به طور معمول طبق شواهد ممکن است نوجوانان به خرید محصولاتی که مشابه همسالان خودشان است تمایل داشته باشند؛ یک مسئلة مهم برای آنها در زمان تصمیمگیری خرید، تأیید همسالانشان است. از سوی دیگر تبلیغات تلویزیونی، ارزشهای مادی را از طریق تصاویر طبقات بالای اجتماعی و ایدهها و سبک زندگی آنها گسترش میدهد. این تصاویر سطح انتظارات بینندگان را از طریق مقایسة آنچه دیدهاند با واقعیت بالا میبرند و آنها سعی میکنند تا این اختلاف را از طریق مصرف محدود کنند. به عبارت دیگر مردم محصولات را برای نزدیکشدن به هویتی ایدهال میخرند و انتظار میرود که مدت زمان صرفشده برای تماشای تلویزیون به مقدار زیادی گرایش به خرید وسواسی را در نوجوانان نشان دهد. در مطالعهای، موچیز و همکاران[21] (2011) تأثیر خانواده و تلویزیون بر مادیگرایی را با ارزیابی اثرات آنها بر جوانان در چهار کشور ژاپن، مالزی، ایالات متحده آمریکا و فرانسه، نمایندگان فرهنگ شرقی و غربی، بررسی کردهاند. این مطالعه از نظرسنجی جوانان 18 تا 32 سال استفاده کرده است. یافتههای مطالعه نشان میدهد که تأثیر ساختار ارتباطی خانوادگی جمعگرا بر نگرشهای مادی در فرهنگ غربی ممکن است بهطور غیرمستقیم تأثیرپذیر از الگوی تماشای تلویزیون در جوانان باشد. با توجه به موارد بالا فرضیههای زیر را ارائه میدهیم: فرضیة 1: ارتباطات خانوادگی بر مادیگرایی مصرفکنندگان تأثیر مثبت و مستقیم دارد. فرضیة2: ارتباط با همسالان بر مادیگرایی مصرفکنندگان تأثیر مثبت و مستقیم دارد. فرضیة3: تبلیغات تلویزیونی بر مادیگرایی مصرفکنندگان تأثیر مثبت و مستقیم دارد. فرضیة4 : ارتباطات خانوادگی بر تمایل به خرید وسواسی تأثیر مثبت و مستقیم دارد. فرضیة 5: ارتباط با همسالان بر تمایل به خرید وسواسی تأثیر مثبت و مستقیم دارد. فرضیة 6: تبلیغات تلویزیونی بر تمایل به خرید وسواسی تأثیر مثبت و مستقیم دارد.
2-3- مادیگرایی[22] مادیگرایی به روشهای مختلفی از جمله وفاداری به نیازها و تمایلات مادی، تمرکز بر به دست آوردن و خرجکردن یا دلبستگی به اموال دنیوی تعریف شده است (ریچیز و داوسون[23]،1992). معمولاً خریداران وسواسی عواقب خرجکردن خود را کمتر در نظر میگیرند (وو[24]،2006) و در نتیجه به خرجکردن و مصرف بیشازحد با زیان به منافع مالی درازمدت خود تمایل دارند (فابر و اوگوین،1992). در مطالعة دانلی و همکاران[25] (2012) با هدف بررسی پنج ویژگی شخصیتی و ارزشهای مادی در افرادی که پول خود را مدیریت میکنند و تعیین اثرات مستقل مدیریت پول بر ثروت، بدهی و خرید وسواسی نتایج نشان میدهد که افرادی با این باورکه اموال مادی میتوانند باعث شادی شوند کمتر و افراد وظیفهشناس، پول خود را بیشتر مدیریت میکنند؛ زیرا آنها نگرش مالی مثبتی دارند و آیندهنگر هستند. مطالعة ویکدان و ماینور[26] (2014) در ترکیه با هدف بررسی تفاوت در سطوح مادیگرایی با توجه به سن و جنسیت انجام شده است. بهعلاوه این مطالعه خرید وسواسی در ترکیه که یک کشور بسیار مادی است و تفاوت در گرایش به خرید وسواسی با توجه به سن و جنسیت و رابطة مثبت بین مادیگرایی و خرید وسواسی را بررسی کرده که نتایج، رابطة مثبت بین مادیگرایی و خرید وسواسی را آشکار کرده است. گرایش به خرید وسواسی با توجه به جنسیت متفاوت است و همانطور که انتظار میرفت زنان تمایل بیشتری به خرید وسواسی داشتهاند؛ با این حال تفاوتی از نظر سن در این زمینه مشاهده نشده است. از طرفی ارتباط معنیداری بین جنسیت و مادیگرایی وجود نداشت و سطوح مادیگرایی با توجه به سن متفاوت است. مصرفکنندگان مسنتر مادیگرایی بیشتری نسبت به مصرفکنندگان جوانتر داشتهاند. طبق بررسیهای محققان مادیگرایی رابطة مثبتی با خرید وسواسی داشته و نبود مدیریت پول نقش میانجی در این رابطه داشته است. نتایج مطالعات همچنین نشان میدهد که مدیریت ضعیف کارتهای اعتباری در افراد مادیگرا باعث شدت این رابطه میشود (دانلی و همکاران،2013). ایرن و همکاران[27] (2012) رفتار خرید وسواسی از طریق ارزشهای رایج مادیگرایانه و لذتجویانه را در بین دانشجویان ترکیه بررسی کرده که هر دوی این عامل بر خرید وسواسی اثر مستقیم داشتهاند. تعامل کودکان و نوجوانان با مشاهده و تقلید از اطرافیان خود اثرات زیادی بر افکار و اعمال آنها داشته است. افزایش سطح مادیگرایی در نوجوانان باعث نگرانی در میان والدین، مربیان و طرفداران مصرفکننده شده است. مطابق با سازگارترین یافتهها تا به امروز، مادیگرایی نوجوانان مرتبط با اثرات بین فردی در زندگی آنها بهویژه پدر و مادر و همسالان آنهاست. بیشتر تحقیقات بر اساس دیدگاه نفوذ اجتماعی است که والدین و همسالان را عوامل اجتماعی در انتقال نگرشها ، اهداف و انگیزهها به نوجوانان از طریق تعامل اجتماعی در نظر گرفتهاند. در مطالعة چاپلین و جان[28] (2010) با هدف بررسی نقش والدین و همسالان بر ارزشهای مادیگرایی در نوجوانان 12 تا 18 سال به نظر میرسید که والدین و همسالان، منابع مهم حمایت عاطفی و سلامت روانی بودهاند که باعث افزایش عزت نفس در نوجوانان میشوند و این خود این باعث کاهش نیاز به کالاهای مادی برای توسعة درک مثبت از خود میشود. در واقع در این مطالعه عزت نفس نقش میانجی در رابطة بین نفوذ والدین و همسالان با مادیگرایی در نوجوانان ایفا کرده است. افراد مادیگرا رضایت کمتری دارند و به احتمال زیاد از خریداران وسواسی هستند. خریداران وسواسی پول را با قدرت، موقعیت و منزلت مرتبط میدانند. آنها برای غلبه بر اعتماد به نفس منفی و اضطراب خرید میکنند، بنابراین تمایل به کسب موقعیت اجتماعی از طریق داراییها میتواند بهراحتی باعث وسوسه برای ولخرجی شود و به احتمال زیاد باعث استفاده نادرست از کارتهای اعتباری میشود (دیتمار و همکاران[29]، 2007). براساس پژوهشها، افراد مادیگرا در مقایسه با مصرفکنندگان عادی بیشتر قرض میکنند (ریچینز[30]،2011)؛ اغلب از کارتهای اعتباری استفاده میکنند (ریچینز، 2011؛ کوران و همکاران[31]، 2006)؛ بیشتر خرج میکنند (گارداسدوتیر و دیتمار[32]،2012)؛ کمتر پسانداز میکنند (ترویسی و همکاران[33]، 2006)؛ نگرش مطلوبتری دربارة خرجکردن دارند (واتسون[34]،2003) و نگرانی بیشتری دربارة امور مالی نسبت به متوسط مصرفکنندگان دارند (ترویسی و همکاران[35]، 2006).
2 -4- استفاده از کارت اعتباری[36] خرجکردن بیش از اندازه نوعی خرید بدون برنامه است که مدیریت منابع مالی فرد را به خطر میاندازد و میزان دسترسی به کارتهای اعتباری زمینة بیشتری برای بروز این رفتار ایجاد میکند (توران و همکاران[37]،2013). در یک محیط رقابتی، دستیابی به موقعیت اجتماعی از طریق اموال مادی باعث استفادة نادرست از کارت اعتباری و ولخرجی میشود. افراد مادیگرا سختتر قانع میشوند و به احتمال زیاد از خریداران وسواسی هستند (شوهام و برنسیس[38]، 2003). در مطالعة هارپر[39] (2015) با عنوان بدهی کارت اعتباری و خرید وسواسی برای درک بیشتر استفاده از کارت اعتباری و خرید وسواسی، آنها در ارتباط با نگرش پولی و دانش مالی بررسی شدهاند. نتایج نشان میدهد کسانی با نگرشهای پولی قدرت-پرستیژ، به احتمال زیاد استفادة بیشتری از کارت اعتباری دارند و به طور وسواسی خرج میکنند؛ همچنین افراد با دانش مالی معمولاً استفاده کمتری از کارت اعتباری میکنند و کمتر به طور وسواسی خرج میکنند. در مطالعة لین و همکاران[40] (2013) با عنوان تأثیر کارت اعتباری بر خرید وسواسی، قصد استفاده از کارت اعتباری و امکان استفاده بیش از حد از آن را عوامل مهمی در رفتار خرید وسواسی در نظر گرفتهاند. نتایج مطالعات نشان میدهدکه این دو مورد با خرید وسواسی رابطة مثبت دارند. پلن و همکاران[41] (2011) اثرات واسطة استفاده از کارت اعتباری در رابطة بین عزت نفس، پرستیژ، ریسکپذیری و رفتار خرید وسواسی را بررسی کردهاند. یافتههای آنان نشان میدهد که استفاد ةنادرست دانشجویان از کارت اعتباری به طور مستقیم با رفتارهای خرید وسواسی مرتبط است. استفاده از کارتهای اعتباری خرجکردن و خریدهای ناگهانی را آسانتر میسازد که شاید در خرید با پول نقد اینطور نباشد. این استفادة نادرست اگر تحت کنترل نباشد، باعث رفتار خرید وسواسی میشود. همچنین، یافتهها تأثیر قدرت پرستیژ روی خرید وسواسی با نقش واسطة استفادة نادرست از کارت اعتباری را نشان میدهند و تأثیر واسطة استفادة نادرست از کارت اعتباری بین قدرت-پرستیژ و خرید وسواسی تأیید میشود. در مطالعة لو و هاروی[42] (2011) با هدف بررسی خرید وسواسی و اثرات دسترسی به کارتهای اعتباری در اروپا و شرق دور نشان داده شد که کارتهای اعتباری به مصرفکنندگان این اجازه را میدهند که بهراحتی برای رفع نیازهای خود و خرید پول قرض کنند. بر اساس این مطالعه در دو آزمایش تحت وب نتیجه این بوده که خریداران وسواسی اغلب ولخرجی میکنند و در هنگام استفاده از کارت اعتباری کمتر قیمت محصول را در نظر میگیرند. علاوه بر آن، خریداران وسواسی در هنگام استفاده از کارت اعتباری کمتر از بودجة خود آگاهی دارند. آنها همچنین لذت بیشتری از رفتن به خرید به دست میآورند و در هنگام تأخیر در تحویل محصول نسبت به خریداران عادی مضطربتر هستند. با توجه به پیشینة بیانشده دربارة تأثیر مادیگرایی و استفاده از کارت اعتباری بر خرید وسواسی فرضیههای زیر ارائه میشود: فرضیة 7: مادیگرایی بر استفاده از کارت اعتباری تأثیر مثبت و مستقیم دارد. فرضیة 8: استفاده از کارت اعتباری بر تمایل به خرید وسواسی تأثیر.
2 -5- عوامل روانشناختی[43] خرید وسواسی به معنای خرید بیش از اندازه، خارج از کنترل، زمانبر، تکراری، خرید در پاسخ به حوادث یا احساسات منفی است که باعث عواقب مضر از قبیل مشکلات اجتماعی و مالی میشود (مک لوری و همکاران[44]، 1994). افراد مبتلا به رفتار خرید وسواسی از رفتار خرجکردن خود شرمنده میشوند و به دروغگفتن و تعارضات بین فردی میپردازند. این اختلال باعث بدهیهای زیاد، مشکلات قانونی، ذخیرهکردن اقلام خریداریشده، درگیری با اعضای خانواده و دیگر عوارض روانی نامطلوب در رفتار هزینهکردن نامناسب میشود. به طور معمول بیماران مبتلا به خرید وسواسی از دیگر اختلالات روانی تأثیر میپذیرند. این امکان وجود دارد که خریداران وسواسی نمیتوانند از خرید اقلام خودداری کنند؛ به دلیل اینکه خرید وسواسی یک روش تسکین کوتاهمدت با وجود وقوع بالقوة عواقب مضر آن (مثلاً احساس گناه، بازخورد منفی از دوستان، مشکلات مالی) است (بیلیوکس و همکاران[45]، 2008). طبق نتایج مطالعات مولر و همکاران[46] (2015) اختلالات اضطراب[47] و اختلال روحی افسردگی[48] اغلب در میان افراد مبتلا به خرید وسواسی با میزان 60درصد به بالا وجود دارد. ولودو و همکاران[49] (2014) رابطة بین نگرشهای پولی از نظر قدرت پرستیژ، زمان اندوزی، بیاعتمادی و اضطراب روی خرید وسواسی در هنگام استفاده از کارت اعتباری پرداختهاند. نتایج نشان میدهد که در هنگام استفادة نادرست از کارتهای اعتباری به طور مشخص، خرید وسواسی در اشخاص دارای اضطراب بسیار، افزایش مییابد. استفاده از کارت اعتباری نقش میانجی در رابطة بین خرید وسواسی و پرستیژ، زماناندوزی و اضطراب داشت. مطالعات قبلی، خرید وسواسی را یک روش مقابله با اضطراب و افسردگی در نظر گرفتهاند (کوران و همکاران[50]،2006 ). در مطالعة میلتنبرگر و همکاران[51] (2003) با عنوان ارزیابی عوامل مؤثر بر خرید وسواسی نتایج نشان داده که خرید وسواسی در پاسخ به احساسات منفی و برای رهایی از آن اتفاق میافتد. در حقیقت خریداران وسواسی با احساسات منفی زیاد (مثل افسردگی، اضطراب، افکار انتقادی دربارة خود) مشخص میشوند. ارگین[52] (2010) در مطالعهای در ترکیه تأثیر جنسیت، اضطراب و افسردگی بر خرید وسواسی را بررسی کرده است. نتایج نشان داده که تمایل به خرید وسواسی در بین زنان و مردان متفاوت است و عواملی مانند سن و اضطراب بهشدت مرتبط با رفتار خرید وسواسی هستند. طبق نتایج این پژوهش، زنان ترکیه بیشتر متأثر از خرید وسواسی بودهاند. در واقع خرید یک نقش عاطفی برای زنان دارد که به آنها برای مقابله با خستگی، استرس، نبود اعتمادبه نفس و حتی افسردگی کمک میکند. به علاوه این مطالعه آشکار کرده که به طور کلی مصرفکنندگان جوان بیشتر از این پدیده تأثیر پذیرفتهاند. از طرفی تکانشگری[53] طیف گستردهای از رفتارهایی است که روی آن کمتر تفکر شده، به صورت رشدنایافته برای دستیابی به یک پاداش یا لذت بروز میکنند (ایوندن[54]،1999). در مطالعة ویلیام و گریشام[55] (2012) رابطة بین خرید وسواسی و تکانشگری و همچنین اینکه اختلالات احساسی و سطح آگاهی نیز نقش مهمی در رفتارهای ناسازگارانه بازی میکنند بررسی شده است. به طور کلی یافته ها نشان داده که خرید وسواسی با تکانشگری مشخص میشود؛ اما آسیبپذیریهای عاطفی و فرایندهای نظارتی ضعیف نیز در توسعه و حفظ خرید وسواسی مؤثرند. خریداران وسواسی به رفتارهای تکانشی تمایل دارند و کارها را در یک لحظه از زمان انجام میدهند و زمانی که نمیتوانند بلافاصله به آنچه میخواهند دست یابند، ناامید میشوند و در ایجاد و حفظ صمیمیت عاطفی با دیگران دچار مشکل هستند و اغلب احساس تنهایی میکنند و منزوی هستند (هیرچمن[56]،1992). در مطالعة سلیم و سالاریا[57] (2010) با هدف بررسی تأثیر سن، گرایش به خرجکردن، احساس گناه بعد از خرید، تحریک به خرید به طور وسواسی و احساسات دربارة خرید وخرج کردن به طور ناکارآمد روی خرید وسواسی در بین جوانان پاکستان نتایج نشان داده که سن رابطة منفی و بقیه موارد رابطة مثبت با خرید وسواسی داشتهاند. در واقع خریداران وسواسی اغلب برای از بین بردن استرس یا اضطراب خرید میکنند، احساس بدی از خرید اقلام غیرضروری دارند و اغلب از پیامدهای منفی اقتصادی و عاطفی خریدشان رنج میبرند. با توجه به موارد بالا فرضیههای زیر را ارائه میدهیم: فرضیة9: اضطراب باعث افزایش تمایل به خرید وسواسی در مصرفکنندگان مشود. فرضیة10: افسردگی باعث افزایش تمایل به خرید وسواسی در مصرفکنندگان می شود. فرضیة11: تکانشگری باعث افزایش تمایل به خرید وسواسی در مصرفکنندگان میشود.
2-6- مدل مفهومی پژوهش با توجه به ادبیات نظری و پیشینة ذکرشده، مدل مفهومی استفادهشده در این پژوهش دارای 5 بخش اصلی شامل عوامل محیطی، روانشناختی، مادیگرایی، استفاده از کارت اعتباری و خرید وسواسی است که در شکل 1 نشان داده شده است.
شکل1: مدل مفهومی پژوهش
3- اطلاعات مربوط به روششناسی پژوهش 3-1- روش پژوهش
این پژوهش در زمرة پژوهشهای توصیفی و از نظر روش گردآوری دادهها نیز، پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. برای تدوین ادبیات پژوهش و طراحی مدل ابزار گردآوری دادهها از روشهای کتابخانهای (نظیر مطالعة کتب بازاریابی، رفتار خرید مصرفکننده)، استفاده از موتورهای جستجوگر اینترنتی علمی استفاده شده و بر اساس آن مبانی نظری تهیه و تنظیم شده است. در نهایت روش تجزیه وتحلیل دادهها به روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار اموس بوده است.
3-2- جامعة آماری، نمونه و روش نمونهگیری جامعةآماری پژوهش را مشتریان استفادهکننده از کارتهای اعتباری در فروشگاههای زنجیرهای و چندمنظوره شهر شیراز تشکیل میدهند. روش نمونهگیری در این پژوهش غیرتصادفی از نوع در دسترس است. با توجه به نامعلومبودن حجم جامعه برای تعیین حجم نمونه از فرمول جامعة نامحدود کوکران استفاده میشود که در سطح اطمینان 95 % و با در نظر گرفتن 5 0/0p = q= و 5 0/0= d (دقت برآورد) تعداد نمونه 384 نفر برآورد شده است. از سویی در این پژوهش برای جمعآوری دادهها از روش میدانی استفاده شده و اطلاعات لازم در این پژوهش با پرسشنامة 41 سؤالی که گویههای تشکیلدهندة آن از طریق بررسی پژوهشهای پیشین استخراج شده جمعآوری شده است.
3-3- ابزار سنجش و پایایی و روایی متغیرهای پژوهش در این تحقیق برای جمعآوری دادهها از روش میدانی استفاده شده و اطلاعات لازم پژوهش با پرسشنامهای 41 سؤالی که گویههای تشکیلدهندة آن از طریق بررسی پژوهشهای پیشین به دست آمده جمعآوری شده است. بخش اول پرسشنامه شامل اطلاعاتی دربارة اطلاعات جمعیتشناختی است و بخش دوم حاوی 3 پرسش مربوط به خرید وسواسی، 4 پرسش مربوط به استفاده از کارت اعتباری، 4 پرسش مربوط به مادیگرایی، 4 پرسش مربوط به تأثیر والدین، 4 پرسش مربوط به نفوذ همسالان، 4 پرسش مربوط به تأثیر تبلیغات تلویزیونی است. همچنین برای سنجش متغیر اضطراب و افسردگی از پرسشنامهDASS و برای سنجش بعد تکانشگری از مقیاس تکانشگری Barratt استفاده شده است. روایی و پایایی ابزار پژوهش موارد مهمی هستند که باید در هر پژوهش مورد توجه قرار گیرند. منظور از اعتبار یا روایی آن است که مقیاس و محتوای ابزار یا سؤالات مندرج در ابزار دقیقاً متغیرها و موضوع مطالعهشده را بسنجد (حافظنیا، 1384). در این پژوهش برای تأیید روایی از مشورت با متخصصان و کمک از راهنمایی استادان استفاده کردیم. از شاخص کفایت نمونهگیری(KMO) و آزمون بارتلت برای تحلیل عاملی دادهها و بررسی روایی سازة متغیرها استفاده شده است. برای تأیید روایی سازة شاخص کفایت نمونهگیری، باید بیشتر از 50 درصد و مقدار معنیداری آزمون بارتلت باید کمتر از 5درصد باشد. جدول 1 نشان میدهد که تمام متغیرهای پژوهش از روایی سازه برخوردارند. از طرفی پایایی دلالت بر آن دارد که ابزار اندازهگیری در شرایط یکسان تا چهاندازه نتایج یکسان به دست میدهد. حداقل مقدار پذیرفتنی برای این ضریب باید 70درصد باشد؛ اما مقادیر 60درصد و حتی 55درصد نیز پذیرفتنی است. برای اطمینان از پایایی بسیار پرسشنامه ابتدا تعداد 30پرسشنامه در بین جامعة آماری پیشآزمون شد و بعد از جمعآوری و محاسبة آلفای کرونباخ مقدار آن برای هریک از متغیرها به دست آورده شد که بیانگر پایایی پرسشنامه بوده و در نهایت بعد از اطمینان از پایایی آن، پرسشنامهها توزیع شده است. ضرایب آلفای کرونباخ برای تمامی سازهها در جدول 1 نشان داده شده است.
جدول1: ابزار سنجش و روایی و پایایی متغیرهای پژوهش
در این پژوهش، پس از جمعآوری کامل دادههای پژوهش، دادههای جمعآوریشده به نرمافزار SPSS انتقال داده شده و از آمار توصیفی برای تهیه انواع جداول و نمودارها برای توصیف نمونه حاصل از جامعه آماری استفاده شده است. برای بررسی فرضیههای پژوهش و آزمون مدل نیز از نرمافزار اموس که یکی از انواع روشهای مدلسازی معادلات ساختاری بوده استفاده شده است.
4- یافتههای پژوهش 4-1- آزمون مدل و فرضیهها برای اینکه بتوان نتایج حاصل از تخمین روابط مدل را تفسیر کرد، ابتدا باید میزان تناسب مدل یا برازش آن را مشخص کرد. بدین معنی که آیا مدلی که اساس آن مبانی نظری پیشین بوده است، با دادههای گردآوری شده از نمونة آماری پژوهش مناسب بوده یا خیر (هوشمند چایجانی، 1393). برای تعیین برازش مدل تحقیق «شاخصهای برازندگی» مختلفی در نظر گرفته شده است که در جدول 2 نشان داده شدهاند. این جدول حدود مجاز هریک از شاخصها را نیز نشان میدهد. با توجه به جدول تمامی شاخصها در حد مجاز خود قرار دارند و میتوان نتیجه گرفت مدل از برازش خوبی برخوردار است.
جدول 2: برازش مدل
پس از برازش کلی مدل نوبت به برازش جزیی مدل یا همان آزمون فرضیههای پژوهشی میرسد. در این مرحلة ضریب اثرگذاری هر متغیر و معناداربودن این ضریب بررسی قرار میگیرد. بر این اساس، میتوان برای رد یا تأیید فرضیههای پژوهشی تصمیمگیری کرد. دربارة پذیرش فرضیههای پژوهشی، در صورتی که مقدار بحرانی محاسبهشده بیشتر از (1.96) و سطح معناداری کمتر از 0.05 است، میتوان نتیجه گرفت که دادههای تجربی فرضیهها را تأیید کرده و ضرایب تأثیر برآوردشده معنادار هستند. جدول شمارة 3 ضرایب تأثیر برآوردشده برای روابط تدوینشده در مدل و نیز معناداری این ضرایب را نشان میدهد. با توجه به اعداد، میتوان نتیجه گرفت که دادههای تجربی نیز برخی از فرضیهها را تأیید کرده و ضرایب تأثیر برآوردشده معنادار هستند.
جدول3: خلاصة نتایج فرضیههای پژوهش
با توجه به اطلاعات ارائهشده در جدول 3 میتوان گفت که همة فرضیههای تحقیق به جز فرضیة پنجم و دهم تأیید میشود. با توجه به مقادیر آمارة آزمون فرضیة اول ، سوم و یازدهم که بیشتر از 2.56 هستند، میتوان ادعا کرد که این فرضیهها با اطمینان 99درصد تأیید شده و سایر فرضیهها با سطح اطمینان 95درصد تأیید میشوند. علت اینکه دو فرضیة پنجم و دهم تأیید نمیشوند، پایینبودن مقادیر بحرانی آنها نسبت به عدد 1.96 و سطح معناداری آنهاست که بیشتر از 0.05 است.
5- بحث و نتیجهگیری بهرغم تصمیمات مناسب برای محدودکردن میل به خرید، انحرافات از روال معمول خرید، یا بخش خرید ناخواسته، برای اکثر افراد اتفاق میافتد. این انحرافات از روال معمول احساسات منفی همچون ندامت و پشیمانی، غم، اضطراب یا نگرانی را به دنبال دارد. طبق جدول 5 مشاهده میشود که خانواده و همسالان بر خرید وسواسی تأثیر معکوس دارد. با توجه به نتایج مطالعة جورج و همکاران (2013)، بینداه و عثمان (2012) تأثیر خانواده روی مادیگرایی مثبت است. از سویی طبق مطالعات چاپلین و جان (2010) والدین و همسالان باعث کاهش مادیگرایی میشوند. تفسیر او به این شکل بود که حمایت این دو گروه باعث افزایش عزت نفس نوجوانان و کاهش نیاز به کالاهای مادی میشد؛ اما همانگونه که در مطالعات گیو و کای، موچیز و همکاران (2011) نیز ذکر شد، باید تفاوتهای فرهنگی و انواع ساختار خانوادگی را در این رابطه در نظر گرفت؛ برای مثال در خانوادههای جمعگرا تأثیر خانواده بر ارزشهای مادیگرایی میتواند مثبت باشد. در این پژوهش تأثیر تبلیغات تلویزیونی بر مادیگرایی به طور مثبت و بر خرید وسواسی به طور منفی پذیرش شده است. رسانهها و تبلیغات به مقدار زیادی مردم را به خرید و مصرف هرچه بیشتر کالاهای غیرضروری تشویق میکنند و چنین وانمود میکنند که دارایی و مصرف بیشتر میتواند فرد را به شادکامی و خوشبختی برساند؛ هرچند ممکن است امروزه به دلیل بیاعتماد افراد به تبلیغات تلویزیونی و رسانهها در برخی موارد بر رفتار خرید وسواسی چندان مؤثر نباشد. از سویی تأثیر مادیگرایی بر استفاده از کارت اعتباری و استفاده از کارت اعتباری بر خرید وسواسی به طور مثبتی پذیرش شده است. در واقع طبق پیشینة گفتهشده افراد مادیگرا خرید وسواسی بیشتری داشتند و به دلیل اینکه افراد مادیگرا تمرکز بر به دست آوردن اموال مادی و خرجکردن بدون توجه به زیان به منافع مالی خود دارند، دسترسی بیشتر به کارتهای اعتباری توسط آنها باعث تشدید این رفتار میشود. چون همانگونه که در مطالعات لو و هاروی (2011) نیز بیان شد، دسترسی به کارتهای اعتباری باعث میشود که افراد کمتر قیمت محصول را در نظر گیرند و کمتر از بودجة خود آگاهی داشته باشند و حتی بهراحتی برای ارضای خواستههای خود و خرید، پول قرض کنند. در این پژوهش اضطراب و تکانشگری به طور مثبتی بر خرید وسواسی مؤثر بودهند؛ در حالی که تأثیر افسردگی بر خرید وسواسی رد شده که شاید به این دلیل باشد که بیشتر پاسخگویان افسردگی نداشتهاند یا از چونکه در این پژوهش از معیار روانسنجی برای خرید افراطی استفاده شده ممکن است که مردم رفتارهای واقعی خود را انکار کنند. تأثیرات بلندمدت خرید وسواسی دردناک است و اثرات منفی و ناخوشایندی مانند پریشانی (ناراحتی) فرد، افزایش بدهی و اختلافات در بین زوجین و اعضای خانواده بر افراد میگذارد. این نوع مصرف بر سلامت اقتصاد جامعه تأثیر منفی میگذارد. این مطالعه با قراردادن عوامل گوناگون در کنار هم چارچوب کاملی از عوامل تأثیرگذار بر خرید وسواسی را تهیه کرده است. با آگاهی از این عوامل فرد، خانوادهها، فروشندگان و سیاستگذاران میتوانند با راهکارهایی باعث کاهش این اختلال شوند. در بخش بعدی برخی از این راهکارها را تحت عنوان پیشنهادها و راهبردها ذکر کردهایم.
6-پیشنهادها و راهبردها به این دلیل که خرید وسواسی باعث کنترلناپذیری زندگی افراد دارای این اختلال است و معمولاً خریداران وسواسی به دلیل افراط در خرید با مشکلات مالی روبهرو هستند و میتوانند باعث ایجاد مشکلات اقتصادی هم برای خودشان و هم خانوادهشان شوند، در این بخش پیشنهادهایی را ارائه دادهایم: - افراد با خرید وسواسی باید از خریدکردن بهتنهایی اجتناب کنند. از سویی به دلیل اینکه اغلب این ویژگیها در دوران کودکی و نوجوانی شکل میگیرد و با گذشت زمان درمان آنها دشوار میشود، خانوادهها باید به الگوی خرید فرزندان خود توجه کنند. بنابراین خانوادهها باید در صورت مشاهدة گرایشهای خرید وسواسی در فرزندان خود، برای رفع آن از طریق متخصصان کوشش کنند، پول را روزانه یا هفتگی به فرزند خود بدهند تا پول زیادی در دسترس او نباشد. همچنین برای کاهش تنشهای روانی پس از خرید در خریداران وسواسی، به خانوادهها توصیه میشود که از سرزنش فرد خودداری کنند؛ زیرا باعث ایجاد احساس گناه و اضطراب در فرد میشود و این چرخة خرید مجدداً تکرار میشود. محیط خانواده نیز باید به گونهای باشد که مانع از ایجاد اضطراب برای این افراد شود. از سویی کنترل والدین بر رفتارهای مصرفگرایی خود و دریافت خدمات مشاورهای میتواند تأثیرات مخرب در این زمینه را کم کند. - از آنجا که آگهیهای تبلیغاتی تلویزیونی یکی از منابع مهم اطلاعرسانی در زمینة امور فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جامعه به شمار میروند و تأثیر بسزایی در شکلگیری الگوهای فکری، احساسی و رفتاری مخاطبان بهویژه کودکان دارند. بنابراین، لازم است در تبلیغاتی ارائهشده بحث سن، استفاده و جایگاه استفاده از کالا ارزشی و برجسته شود؛ به دیگر سخن، تبلیغات فقط هیجان خرید را در فرد ایجاد نکند و در کنار آن بار ارزشی کالا نیز تبیین شود؛ یعنی اینکه چطور و در چه سن و شرایطی میشود از آن کالا استفادة بهینه کرد. با توجه به اینکه اثرگذاری تبلیغات تلویزیونی به صورت مطلق قابل اندازهگیری نیست و به عواملی چون شرایط اجتماعی، زمان ارائة آگهی، سطح سواد و اطلاعات مخاطبان و قدرت پردازش آنان بستگی دارد و آگهی نمیتواند هر تأثیری را که خواست روی مخاطب بگذارد و از طرفی زمانی که نیازهای اولیة مخاطب تأمین نشده باشد و او قدرت خرید کافی نداشته باشد، از تأثیر آگهی بر او به صورت نسبی کاسته میشود، پیشنهاد میشود که محققان آتی تأثیر تبلیغات بر خرید وسواسی را با در نظر گرفتن این موارد بررسی کنند. - از سویی در زمینة موارد روانشناختی، لازم است که این افراد احساس خود را در زمان خرید به دقت بررسی کنند. آیا بر اثر محرکهای احساسی خاصی خرید میکنند یا هنگامی که افسرده، نگران، خشمگین یا تنها هستند برای خوشحال کردن خود چیزهایی را میخرند و با درک این احساسات روشهای دیگری غیر از خریدن را برای مقابله با آنها بیابند. - خرید با کارتهای اعتباری چون کاملاً مجازی است و راحتتر از خرید با پول نقد است، میزان تمایل فرد به خرید را چندین برابر میکند. بنابراین بهتر است افراد دارای خرید وسواسی، کارتهای اعتباریشان را به همراه نبرند و یا حداکثر یک کارت به همراه داشته باشند. - فروشندگان نیز باید از ترغیب و تهییج افرادی که به نظر میرسد ویژگی خرید وسواسی دارند، برای خرید خودداری کنند. از آنجا که در خرید وسواسیرضایت خریداران در کوتاهمدت برآورده میشود و بیم آن میرود که پس از مدتی نارضایتی به دنبال داشته باشند،بنابراین برای پیشگیری از حس پشیمانی آنان، ضرورت دارد که فروشگاههای زنجیرهای از طریق سیستم پیامک یا ایمیل، از خریداران تشکر کنند تا بتوانند مخاطرة ذهنی مصرفکننده را تقلیل دهند. - در نهایت با توجه به موارد بالا و اینکه بیشتر خریداران وسواسی از بیماری خود بیاطلاع هستند، پیشنهاد میشود که با آموزش از طریق رسانهها، آموزش و پرورش و نهادهای اجتماعی به افراد دربارة این مشکل هشدار داده و با فرهنگسازی بر اساس نیازهای امروز جامعه و سبک نگرش زندگی افراد، احساس رضایتمندی، امید به زندگی و شادی در افراد کشور تقویت شود. [1]Faber & O'Guinn [2] Khare et al [3] Ridgway & Kukar-Kinney [4] Christenson et al [5] Monahan et al [6] Compulsive Buying [9] Dell'Osso et al [10] King [11] Otero- Lopez & Velardefrancos [12] Lee, Lennon, & Rudd [13] Christenson et al [14] Valence et al [15] Environmental factors [16] Jalees et al [17] George et al [18] Bindah & Othman [19] Bristol & Mongleburg [20] Guo & Cai [21] Moschis et al [22] Materialism [23] Richins & Dawson [24] Wu [25] Donnelly et al [26] Vicdan & Minor [27] Eren et al [28] Chaplin & John [29]Ditmar et al [30] Richins [31] Koran et al [32] Gardarsdottir & Dittmar [33] Troisi et al [34] Watson [35] Trois et al [36] Credit card Used [37] Turan et al [38] Shoham & Brencic [39] Harper [40] Lin et al [41] Palanet al [42] Lo & Harvey [43] Psychological Factors [44] McElroy et al [45] Billieux et al [46] Muller et al [47] Anexity [48] Depression [49] Veludo et al [50] Koran et al [51] Miltenberger et al [52]Ergin [53] Impulsivity [54]Evenden [55]Williams & Grisham [56]Hirschman [57]Saleem & Salaria | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1- منابع 1- حافظ نیا، م. (1384). مقدمهای بر روش تحقیق در علوم انسانی. انتشارات سمت، چاپ یازدهم. 2- طاهریکیا، ف.؛ نادری، ا. (1391). شناسایی و ارزیابی عوامل تأثیرگذار بر خرید وسواسی (اعتیاد به خرید). (پژوهشگر) فصلنامة مدیریت، 26. 3- ظهیری ابیانه, ز؛ حیدرزاده هنزایی. (1393). رفتار خرید وسواسی. منابع اطلاعاتی مرکز منطقهای اطلاع رسانی علوم و فناوری،12. 4- هوشمند چایجانی، م. (1393). بررسی تأثیر عوامل نهادی بر منابع و رابطه بین منابع و عملکرد بنگاههای مستقر در منطقة آزاد تجاری-صنعتی انزلی. محسن اکبری. دانشگاه گیلان گروه ادبیات و علوم انسانی. 5- Bindah, E., & Othman, M. (2012). The Tantalizing Factors Associated with Compulsive Buying Among Young Adult Consumers. International Business and Management, 4, No. 2,, 16-27. 6- Bristol, T Bristol, T& Mongleburg, T (2005). Not Telling The Whole Story: Teen Deception in Purchasing, Journal of the Academy of Marketing Science33,79-95 7- Chaplin, L., & John, D. (2010). Interpersonal influences on adolescent materialism: A new look at the role of parents and peer, . Journal of Consumer Psychology, 176-184. 8- Christenson, G., Faber, R., de Zwaan, M., & Raymond, N. Specker, S., & Mitchell, J. (1994). Compulsive buying Descriptive characteristics and psychiatric comorbidity. Journal of Clinical Psychiatry, 55, 5-11. 9- Christenson, G., Faber, R., de Zwall, M., & et al. (1994). Compulsive buying: Descriptive characteristics and psychiatric comorbidity. Journal of Clinical Psychiatry55, 5-11. 10- D.Williams, A., & R.Grisham, J. (2012). Impulsivity, Emotion Regulation, and Mindful Attentional Focus in Compulsive Buying,. Academic Journal , 36, 457-451. 11- Dell'Osso, B., Altamura, A., Allen, A., Marazziti, D., & Hollander, E. (2006). Epidemiologic and clinical updates on impulse control disorders: A critical review. Eur Arch Psychiatry Clin Neurosci;256(8). 12- Ditmar, H., Long, K& Bond, R.(2007). When a Better Self Is Only A Button Click aWay:Association Between Materialistic Values , Emotional And Identity, Related Buying Motives, And i. Compulsive Buying Tendency Online, Journal of Social and Clinical Psycholog ,26,No3,344-361. 13- Donnelly, G., Iyer, R., & Howell, R. (2012). The big five personality traits, materialistic values and financial well-being of self-reported money managers. Journal of Economic Psychology, 33(1), 1129-1142. 14- Donnelly, G., Ksendzova, M., & Howell, R. (2013). Sadness, Identity, and Plastic inOver- Shopping: The Interplay of Materialism, Poor Credit Management, and EmotionalBuying Motives in Predicting Compulsive Buying., . Journal of Economic Psychology, 39, 113-125. 15- Eren, S., Eroglo, F., & Haciioglo, G. (2012). Compulsive Buying Tendencies Through Materialistic and Hedonic Values among College Students in Turke. International Strategic Management Conference, 58, pp. 1370-1377. 16- Ergin, E. (2010). Compulsive buying behavior tendencies: The case of Turkish consumers. African Journal of Business Management, 4(3), 333-338. 17- Evenden, J (1999). Varieties of impulsivity.146,361-348 18- Faber, A., & O'Guinn, T. (1988). Compulsive Consumption and Credit Abuse,”. Journal of Consumer Policy, 11, 97-109. 19- Faber, R., & O Guinn, T. (1992). A clinical screener for compulsive buying. Journal of Consumer Research, 459-469. 20- Gardarsdottir, R., & Dittmar, H. (2012). The relationship of materialism to debt and financial well-being: The case of Iceland’s perceived prosperity. Journal of Economic Psychology, 33(1), 471-481. 21- George, P., Mathur, A., Kwai Fatt, C., & Pizzutti, C. (2013). Effects of Family Structure on Materialism and Compulsive Consumption: A Life Course Study in Brazil. journal of reasearch consumer. 22- Guo, Z., & Cai, Y. (2011). Exploring the antecedents of compulsive buying tendency among adolescents in China and Thailand: A consumer socialization perspective. African Journal of Business Management, 5(24), 10198-10209. 23- Harper, B. (2015). Credit Card Debt and Compulsive Buying. IU Southeast Student Conference , 23-24. 24- Hirschman, E. (1992). The Consciousness of Addiction: Toward a General Theory of Compulsive Consumption. Journal of Consumer Research, 19, 155-179. 25- Jalees, T., Amen, U., & Kazmi, Q. (2014). A Structural Approach on Compulsive Buying Behaviour. international conference on marketing. 26- Khare, A., Khare, A., & Singh, S. (2011). Factors affecting credit card use in India. Asia Pacific Journal of Marketing and, 24, 236-256. 27- King, A. (1981). Beyond propensities: Toward a theory of addictive consumption. In:K. Bernhardt et al. (Eds.), The changing marketing environment: New theories. Chicago: American Marketing Association., 438--440. 28- Koran, L., Faber, R., Aboujaoude, E., Large, M., & Serpe, R. (2006). Estimated prevalence of compulsive buying behavior in the United States. American Journal of Psychiatry, 163, 1806-1812. 29- Lee, S., Lennon, S., & Rudd, N. (2000). Compulsive Consumption Tendencies among Television Shoppers. Family and Consumer Sciences Research, 463-488. 30- Lo, H., & Harvey, N. (2011). Shopping without pain: Compulsive buying and the effects of credit card availability in Europe and the far east. Journal of Economic Psychology, 32, 79-92. 31- M.Ridgway, N., & Kukar-Kinney, M. (2005). Hi, I'm A Compulsive Buyer:" A Content Analysis of Themes from Testimonial Telephone Calls at QVC. Advances in Consumer Research, 32, 431-436. 32- McElory, S., Keck, P., Smith, J., & Strakoweski, S. (1994). Compulsive buying: a report of 20 cases. Journul of'Clinicul I-'syc.hiutry, 55(June 6), 242-248. 33- Miltenberger, R., Reding, J., Crosby, R., Stickney, M., Mitchell, J., Wonderlich, S., et al. (2003). Direct and retrospective assessment of factors contributing to compulsive buying. Journal of Behavioral Therapy & Experimental Psychiatry, 34, 1-9. 34- Monahan, P., Black, D., & Gabel, J. (1995). Reliability and validity of a scale to measure change in persons with compulsive buying. 59-67. 35- Moschis, G., Mathur, A., Yamashita, T., & Benmoyal‐Bouzaglo , S. (2011). Family and Television Influences on Materialism: A Cross-Cultural Life-Course Approach. Journal of Asia Business Studies5(2), 5(2), 124-144. 36- Muller, A., Mitchell, J., & Zwaan, M. (2015). Compulsive Buying. The American Journal on Addictions, 24, 132–137. 37- Otero- Lopez, J., & Velardefrancos, E. (2013). MATERIALISM AND ADDICTIVE BUYING IN WOMEN:THE MEDIATING ROLE OF ANXIETY AND DEPRESSION. Department of Clinical Psychology and Psychobiology, 328-344. 38- Palan, K., Morrow, P., Trapp, II, A., & Blackburn, V. (2011). COMPULSIVE BUYING BEHAVIOR IN COLLEGE STUDENTS: THE MEDIATING ROLE OF CREDIT CARD MISUSE. Journal of Marketing Theory and Practice, 19(1), 81-96. 39- Richins, M. (2011). Materialism, transformation expectations, and spending: Implications for credit use. Journal of Public Policy & Marketing, 30(2), 141-156. 40- Richins, M., & Dawson, S. (1992). A Consumer Values Orientation for Materialism and Its Measurement: Scale Development and Validation,. Journal of Consumer Research, 19 (December), 303-316. 41- Saleem, S., & Salaria, R. (2010). Few determinants of compulsive buying of youth in Pakistan,. Academic Journal, 17, 521. 42- Shoham, A., & Brencic, M. (2003). ‘Compulsive buying behaviour. Journal of Consumer Marketing, , 127-38. 43- Troisi, J., Chistopher, A., & Marek, P. (2006). ). Materialism and money spending disposition as predictors of economic and personality variables. North American Journal of Psychology, 8(3), 421-436. 44- Turan, O., Ugur, D., & Barlas, Y. (2013). Dynamics Of Consumerism and Credit Card Debt Under The Influence Of Advertising. , Industrial Engineering Department. 45- Valence, G., d'Astous, A., & Fortier, L. (1988). Compulsive Buying: Concept And Measurement. Journal of Consumer Policy, 11(4),, 419--433. 46- Veludo-de-Oliveira, T., Falciano, M., & Perito, R. (2014). Effects of credit card usage on Young Brazilians' compulsive buying. Young Consumers: Insight and Ideas for Responsible Marketers,, 15(2),, 111-124. 47- Vicdan, H., & Minor, M. (2014). ). Materialism and Compulsive Buying In Turkey: Exploring Gender and Age Differences. Academy of Marketing Science (AMS) Annual Conference. 48- Lin, W.R., Wang, Y.H., Yang, F.J., & Sekarini,N. S. (2013). ). The Effect of Credit Card on the Compulsive Buying Behavior Intention, The Effect of Credit Card on the Compulsive Buying Behavior Intention, The Effect of Credit Card on the Compulsive Buying Behavior Intention,. Journal of Accounting, Finance & ManageManagement Strategy, 8, 45-74. 49- Watson, J. (2003). The relationship of materialism to spending tendencies, saving, and debt. Journal of Economic Psychology, 24, 723-739. 50- Wu, L. (2006). ). Excessive buying: The construct and a causal model (Unpublished doctoral dissertation). Atlanta, Georgia: Georgia Institute of Technology.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,869 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,156 |