تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,686 |
تعداد مقالات | 13,785 |
تعداد مشاهده مقاله | 32,343,064 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,779,889 |
بررسی تأثیر مدیریت افکار عمومی بر احساس امنیت اجتماعی شهروندان اصفهانی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های راهبردی مسائل اجتماعی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 6، دوره 6، شماره 2 - شماره پیاپی 17، آبان 1396، صفحه 63-88 اصل مقاله (342.9 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/ssoss.2017.100721.1005 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
لیلا مقتدایی* 1؛ زهرا امیری اسفرجانی2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار، گروه علومتربیتی دانشگاه اصفهان، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2مربی، گروه جامعهشناسی مؤسسه آموزش عالی امین فولادشهر، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
احساس امنیت اجتماعی در جامعه زمینه را برای سازگاری بین گروههای اجتماعی، قومی، دینی و نژادی مختلف (باتوجهبه تنوع این شاخصها در کشور ما) فراهم و فضای اجتماعی امنتری برای تعاملات اجتماعی گروهها با یکدیگر ایجاد میکند. بهعبارتدیگر، در صورت تأمین احساس امنیت اجتماعی در جامعه، برای گروههای مختلف منتسب به هویتهای گوناگون، امنیت ایجاد خواهد شد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی میزان تأثیر مدیریت افکار عمومی بر احساس امنیت اجتماعی شهروندان اصفهان و جامعه آماری آن، شامل کلیه افراد با بیش از 15 سال در سالهای 94-95 است. روش تحقیق دو شیوه اسنادی و پیمایشی بوده و حجم نمونه با استفاده از نرمافزار Sample Power375 نفر برآورد شده است. همچنین، شیوه نمونهگیری سهمیهای متناسب با حجم، براساس متغیرهای گروه سنی و جنس و محل سکونت بوده است و نتایج بهدستآمده نشان میدهد عواملی مانند رهبران فکری، تبلیغات، گروههای فشار سودطلب و آرمانگرا و استفاده از رسانههای داخلی بر احساس امنیت اجتماعی افراد مدنظر بهصورت مستقیم و معنادار و شایعات، میزان استفاده از شبکههای اجتماعی و رسانههای خارجی بر این احساس، به شیوه معکوس و معنادار تأثیر دارند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مدیریت افکار عمومی؛ امنیت؛ احساس امنیت اجتماعی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه و بیان مسئله افراد برای تحقق اهداف جمعی خود، به ایجاد و گسترش امنیت در جامعه نیاز دارند. در کشور ما نیز بهدلیل موقعیتهای خاص، با انبوهی از مسائل و مشکلات روبهرو هستیم که در سایه آسایش و امنیت حل و فصل میشوند؛ مسائلی مانند: وجود گونههای مختلف قومی، وسعت جغرافیایی، موقعیت استراتژیک خاص میهنمان (واقعشدن در خاورمیانه و همسایگی با کشورهایی که دائم در حال نزاع و جنگ هستند) وجود درصد زیاد جمعیت جوان و بهویژه موقعیت خاص گذار از سنت. این مسئله (موقعیت خاص گذار از سنت) موجب شده است همچون دیگر جوامع درحالگذار، تغییراتی متنوع و متعدد و معمولاً سرشار از تضاد در ساختارها و زیرساختارهای اقتصادی، اجتماعی و... را تجربه کنیم و در سازگاری اجتماعی عناصر مادی و غیرمادی فرهنگ (بهویژه بهدلیل رویارویی با جهانیشدن) موانع و مشکلاتی داشته باشیم. بنابراین، در چنین وضعیتی نیاز به امنیت اهمیتی خاص دارد. امنیت، مفهومی پیچیده است که انواع گوناگونی را شامل میشود و برخی آن را شامل دو نوع فردی (که در آن فرد ترس آسیبرسیدن به جان و مال یا... را ندارد) (آشوری، 1380) و ملی (که ملتی فارغ از تهدید از دست دادن است) (درینجفآبادی، 1379) دانستهاند. در یک تقسیمبندی دیگر، امنیت اقتصادی (تهدیدنشدن سرمایه اقتصادی و اموال فرد) (شریعتمدارجزایری، 1379) امنیت قضایی (اعتماد شهروندان به مسئولان و تساوی در برابر قانون) (قصریمنش، 1389) و امنیت شغلی (حق داشتن شغل برای هر فرد به شرطی که مخالف مصالح عمومی و حقوق دیگران نباشد) (ناصری و رحیمینژاد، 1374) ذکر شده است؛ اما دلنگرانی از تهدید هویت گروهها بود که موجبات ورود گونة دیگری از امنیت، یعنی امنیت اجتماعی را به دست اندیشمندان مکتب کپنهاگ فراهم آورد. از آن پس این مفهوم وارد مطالعات راهبردی شد؛ برای مثال بوزان (1998) ضمن برشمردن انواع امنیت، آنها را پنج گونه میداند: نظامی، سیاسی، اقتصادی، محیطی و اجتماعی و اینگونه از امنیت اجتماعی یاد میکند. به نظر ویور، امنیت اجتماعی «توانایی هر جامعه برای تداومبخشیدن به خصصیة ذاتی خویش در وضعیت منقول و در مقابل تهدیدات بالقوه است» (Waever,1993: 23). از دیدگاه فعالان، امنیت اجتماعی را در دو بعد عینی (امنیت واقعی) و بعد ذهنی (احساس امنیت) طبقهبندی میکنند. در بعد عینی میزان و مقدار واقعی امنیت ازنظر نبود جرائم، بزهکاری و کلاً آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی مدنظر است که تغییر در میزان آنها جامعه را تغییر میدهد (حاجیانی، 1384) و در بعد ذهنی امنیت یا «احساس امنیت اجتماعی» که در صورت وجود آن، فرد با خود یا دیگر افراد جامعه احساس امنیت دارد (بیات، 1388). در این زمینه، کلاهچیان (1384) معتقد است که احساس امنیت اجتماعی به احساس روانی افراد از وجود یا وجودنداشتن امنیت در جامعه بر میگردد. بهاینترتیب، امنیت در بعد عینی میزانی از امنیت است که در واقعیت امر و در بطن جامعه وجود دارد؛ اما در بعد ذهنی یا احساس امنیت، میزانی مدنظر است که افراد آن را احساس میکنند. بنابراین، احساس امنیت در جامعه، مهمتر از امنیت عینی است، زیرا ممکن است در یک جامعه امنیت واقعی وجود داشته باشد، اما افراد آن را احساس نکنند یا به میزانی کمتر از میزان واقعی احساس کنند. در این وضعیت، به نظر پهلوان اگر مردم جامعهای احساس کنند که پدیده امنیت اجتماعی کمرنگ شده یا کاهش یافته است، در مرحلة نخست احتمالاً آن را بهصورت یک واقعیت ذهنی تلقی خواهند کرد؛ اما در مرحلة بعد و بهطور ناخودآگاه، به شکل پدیدهای بیرونی تجلی خواهد یافت (پهلوان،1381: 22). در این صورت، نداشتن یا ضعیفدانستن امنیت در وهلة نخست بهصورت یک احساس تلقی میشود؛ اما در مرحلة حادتر به شکل یک واقعیت یا پدیده اجتماعی بروز میکند که در این مرحله، به یک معضل و آسیب اجتماعی تبدیل خواهد شد. در ایران، مطالعات انجامشده نتایج رضایتبخشی را دربارة وضعیت احساس امنیت اجتماعی نشان نمیدهد؛ چنانکه علیخواه و نجیبی (1384) ربانی و افشارکهن (1383) تاجیک (1383) ربانی و قاسمی (1381) درانی (1380) و شریعتی (1384) طی مطالعات جداگانه به نتیجه مشابهی رسیدند. آنها نشان دادهاند در برخی از شاخصهای جزئی احساس امنیت اجتماعی وضعیت خوبی مشاهده میشود؛ اما درمجموع، نتایج پژوهشهای انجامشده تأیید میکنند که احساس امنیت اجتماعی وضعیت مطلوبی ندارد. این در حالی است که وجود احساس امنیت اجتماعی در جامعه، زمینه را برای سازگاری بین گروههای اجتماعی، قومی، دینی و نژادی مختلف (باتوجهبه تنوع این شاخصها در کشور ما) فراهم میکند و فضای اجتماعی امنتری برای تعاملات اجتماعی این گروهها و اقشار مختلف با یکدیگر ایجاد میکند. بهعبارتدیگر، در صورت تأمین احساس امنیت اجتماعی امنیت گروههای مختلف منتسب به هویتهای گوناگون، تقویت خواهد شد. باتوجهبه اهمیتی که احساس امنیت اجتماعی برای بهبود عملکرد همهجانبة جامعه دارد و مطابق کارکردهای مثبت مطرحشده در سطور پیشین، همچنین، با عنایت به کافینبودن میزان احساس امنیت اجتماعی در مطالعات انجامشده افراد جامعه، به نظر میرسد این موضوع به یک مسئله اجتماعی تبدیل شده است. یکی از راهکارهای عملی برای این مسئله (تا قبل از اینکه به یک بحران اجتماعی تبدیل شود) تحقیقات عمیقتر و جزئیتر در این زمینه، برای کمک به تقویت احساس امنیت اجتماعی موجود، جلوگیری از کاهش و تقویت آن به شکل یکی از ابزارهای اصلی دستیابی به ثبات و توسعه است. دراینخصوص، مهمترین سؤال مطرح در ذهن این است که چرا با وجود موفقیت نسبی حکومت در تأمین امنیت اجتماعی باز میزان احساس آن وضع مناسبی ندارد. احساس امنیت اجتماعی افراد جامعه از عوامل و متغیرهای متفاوتی تأثیر میپذیرد که یکی از این عوامل، افکار عمومی است. امنیت اجتماعی یکی از فراگیرترین موضوعات جوامع بشری است که به دست افراد جامعه تولید میشود. افراد جامعه باتوجهبه تأثیری که از افکار عمومی میپذیرند، درباره امنیت اجتماعی و دیگر موضوعات حساس تولیدشده در جامعه، قضاوت میکنند. گسترش ایده دموکراسی و اهمیت زیاد مدنیت، نقش افکار عمومی را عظمت و اهمیت بخشیده و این موضوع، یکی از نزدیکترین مفاهیم به ارادة جمعی است. افکار عمومی سازهای نظری است که به دست اندیشمندان، برای نشاندادن عقاید بیانشده مردم عادی ساخته شده و بهدلیل پیچیدگی و چندبعدیبودن این مفهوم، دستیابی به یک تعریف دقیق از آن، تقریباً غیرممکن است. افکار عمومی سرچشمة واقعی قدرت و توانایی است که مانند شمشیر دولبه، کارکرد مثبت یا منفی دارد و درواقع، بهصورت افزاینده یا کاهنده امنیت اجتماعی عمل میکند. باتوجهبه تأثیر افکار عمومی بر احساس امنیت اجتماعی و با عنایت به مطالعه مقدماتی انجامشده در این زمینه (که بیانگر چنین تأثیری است) هدف اصلی این مطالعه بررسی و شناخت چگونگی، جهت و شدت تأثیر افکار عمومی بر احساس امنیت اجتماعی در جامعة آماری مدنظر است. افکار عمومی نتیجة کنش و واکنش افکار افراد جامعه است؛ اما هنگامی که ایجاد شد قدرتی فراتر از ذهنیت هریک از افراد پیدا میکند (Ginsberg, 1993) بنابراین، هنگام تأثیرگذاری بر احساس امنیت اجتماعی نیز قدرت زیادی دارد و همین امر به آن حساسیت و ظرافت میبخشد. همچنین، بهدلیل ویژگی سرایت جمعی افکار عمومی تأثیر آن بر احساس امنیت اجتماعی سریع است و مهار این مسئله، معمولاً متولیان امر امنیت را درصورت نداشتن برنامهریزی دقیق و پیشبینی بهنگام، به دردسرخواهد انداخت. ملاحظه میشود که با شناسایی دقیق و علمی چگونگی تأثیر افکار عمومی بر احساس امنیت اجتماعی و مدیریت صحیح آن، امکان پیشبینی و کنترل آن تاحدزیادی فراهم و بدینوسیله از بروز آشوب و بینظمی تاحدامکان جلوگیری میشود.
مروری بر تحقیقات پیشین باتوجهبه اهمیت زیادی که احساس امنیت اجتماعی برای جامعه دارد، مطالعاتی در حوزة امنیت اجتماعی انجام شده است؛ بااینحال، درباره چگونگی، جهت و شدت تأثیر افکار عمومی و احساس امنیت اجتماعی تحقیقاتی وجود ندارد. به همین دلیل نگارندگان مقاله، با در نظر گرفتن کمبود پژوهشها در این حوزه، بهناچار تحقیقات مرتبط با تأثیر یکی از شاخصهای افکار عمومی بر احساس امنیت اجتماعی را ذکر کردهاند. پژوهشی با عنوان «آموزش رسانهای، تأمین و حفظ امنیت اجتماعی» به دست سلطانیفر (1387) انجام شده که هدف اصلی آن، بررسی راهبردی رسانهها در تأمین و حفظ امنیت اجتماعی بوده است. یافتههای او نشان میدهد رسانهها مردم را با انواع خطراتی آشنا میکنند که امنیت اجتماعی را به خطر میاندازند؛ همچنین، مراقبتهای لازم را به آنها میآموزند و افراد را برای حفظ و تأمین امنیت اجتماعی ترغیب میکنند؛ البته به شرط آنکه راهبردهای رسانهها بهگونهای طراحی شود که مخاطب را از انفعال خارج کند. تحقیق رودانی و همکاران (1390) با عنوان «بهینگی اجرای طرح ارتقاء امنیت اجتماعی در بوتهسنجی از ناحیه افکار عمومی» انجام شده است. روش تحقیق پیمایشی، جامعة آماری شهروندان منطقه 16 تهران و حجم نمونه نیز 384 نفر بوده است. نتیجة پژوهش بیانگر رابطة معنادار بین رضایتمندی افکار عمومی و ارتقاء احساس امنیت اجتماعی بوده است. بهعبارتدیگر، به دنبال اثر افزایش احساس امنیت اجتماعی رضایتمندی افکار عمومی افزایش یافته است. مختاری (1388) مقالهای به نام «رسانه و جهتگیری افکار عمومی در تصمیمگیری عمومی» نوشته است. طبق باور او رسانهها یکی از اجزای قدرتمند جامعة مدنی هستند که بر جهتگیری افکار عمومی نیز تأثیر دارند. او میگوید رسانهها در هویتسازی و هویتجویی نقش دارند و بهوسیلة تأثیرگذاری بر حوزههای فرهنگی و اجتماعی تغییرات آرام و کمهزینهای را ایجاد میکنند. همچنین، رسانهها به شکل یکی از ارکان جامعة مدنی بهصورت میانجی و انتقالدهنده خواستهها به حکومتها نقش دارند. عیوضی (1387) در تحقیق خود «مدیریت رسانهای و مهندسی افکار عمومی» معتقد است رسانهها با استفاده از راهبردهای خاص، هنگام تحولات سیاسیاجتماعی در ایجاد وضعیت بحرانی بهطور وسیعی نقش دارند و به شکلگیری افکار عمومی منجر میشوند. درحقیقت، رسانهها به شیوهای نظاممند افکار عمومی، گرایشها و نگرشهای افراد را رهبری میکنند. ازنظر او برای مدیریت راهبردی رسانه، تأکید بر گیرندة پیام، افکار عمومی و شناخت مخاطب ضرورت دارد و درواقع، با وجود چنین وضعیتی دستیابی به اهداف فرهنگی، سیاسی و... ضروری است. پژوهشی با عنوان «استفاده از اینترنت و احساس امنیت اجتماعی» با تلاش رستگار و محمدیان (1392) انجام شده است. سؤال اصلی این مقاله این بوده است که آیا استفاده از اینترنت باعث تضعیف احساس امنیت اجتماعی میشود؟ روش تحقیق پیمایشی و حجم نمونه 349 نفر از دانشجویان باهنر کرمان بوده است. نتایج نشان میدهد که هرچه میزان و سابقة استفاده از اینترنت بیشتر شود، احساس امنیت اجتماعی کاهش مییابد. همچنین، بین نوع و میزان استفاده از اینترنت و احساس امنیت اجتماعی نیز رابطه وجود دارد، بهگونهای که استفاده از اینترنت در مقایسه با مصرف ابزاری آن، احساس امنیت را بیشتر کاهش میدهد و نیز کسانی که از سایتهای فیلترشده استفاده میکنند، احساس امنیت کمتری نسبت به بقیه دارند. خواجهنوری و همکاران (1392) تحقیقی با نام «مطالعه رابطه بین مصرف رسانهای و احساس امنیت اجتماعی» انجام دادهاند که هدف آن، تأثیر رسانههای جمعی بر احساس امنیت اجتماعی بوده است. جامعة آماری شامل کلیة زنان هاشیمانفر و همکاران (1392) در پژوهش خود «تأثیر دینداری و رسانههای جمعی بر احساس امنیت اجتماعی دانشجویان» کلیة دانشجویان دانشگاه مازندران را بررسی کردهاند که تعداد 400 نفر از آنان به شیوه تصادفی طبقهای انتخاب شدهاند. مطابق نتایج، میزان احساس امنیت اجتماعی کم است و میزان استفاده از رسانهها نسبت به یافتههای دیگر متوسط بوده و این امر، بیانگر آن است که احساس امنیت اجتماعی با میزان استفاده از رسانههای داخلی، تلویزیون، رادیو و ماهواره بهطور معناداری رابطه دارد؛ ولی با میزان استفاده از اینترنت، مجله و روزنامه بهصورت معناداری رابطه ندارد. همچنین، رابطه احساس امنیت اجتماعی با میزان استفاده از رسانههای داخلی مستقیم، ولی با میزان استفاده از ماهواره معکوس است. آناستاسیو و چاپمن (1999) در مطالعهای با عنوان «آیا رسانه افکار عمومی ایجاد میکند» تأکید دارند که رسانهها به شکل قدرتمندی در فرهنگ آمریکایی حضور دارند؛ بهطوریکه اخبار جدید را در دنیا منتشر و حتی مانند یک همراه برای کودکان عمل میکنند. سؤال اصلی این نوشتار این است که آیا رسانه به شکل یک ابزار قدرتمند ایجادکننده عقاید عمومی عمل میکند؟ نتیجه نشان میدهد رسانه دنیایی را به تصویر میکشد که در آن عقاید افراد، بر مبنای عضویت آنها در گروه جمعیتی و نژادیشان است و به این طریق، عقایدی را ایجاد میکند که افراد تمایل به نشاندادن آنها دارند. کاتفورد (1995) در پژوهش خود «رسانه همگانی مرده است: زنده باد چندرسانهای» رابطه رسانه و امنیت اجتماعی را بررسی کرده است. طبق نتایج رسانهها راهی مؤثر برای آموزشدادن گروههای بزرگ جمعیتی هستند که تمام افراد جامعه و حتی اقشار پنهان را پوشش میدهند. رسانهها بر هنجارهای اجتماعی و فرهنگی تأثیرگذارند و بنابراین، با نمایشدادن الگوهای خود، رفتار افراد جامعه را تغییر میدهند. او میگوید رسانهها منبع تغییر رفتار را به مردم نشان میدهند و منبعی تأثیرگذار بر رفتار آنها هستند. برایناساس، پژوهشهای پیشین کمتر افکار عمومی را بر احساس امنیت اجتماعی بررسی کردهاند. برای مثال، سلطانیفر (1387) تأثیر یکی از ابعاد افکار عمومی یعنی رسانه را بر احساس امنیت اجتماعی ارزیابی کرده و عیوضی (1387) به مطالعه نظری در حوزه رسانه و احساس امنیت اکتفا کرده است. رودانی و همکاران (1390) نیز تأثیر ارتقاء امنیت اجتماعی بر افکار عمومی را بررسی کردهاند. پژوهشهای خارجی همگی مطالعات نظری هستند که یا مانند آناستاسیو و همکاران (1999) در حوزة تأثیر رسانه بر احساس امنیت اجتماعی هستند یا مثل بیکمن (1964) رابطة متغیرهایی غیر از افکار عمومی را بر احساس امنیت بررسی کردهاند. بهاینترتیب، در پژوهشهای پیشین در حوزة تأثیر افکار عمومی بر احساس امنیت بهویژه باتوجهبه ابعاد شناساییشده در این مقاله، ضعف شدیدی وجود دارد. نویسندگان با عنایت به چنین ضعفی و نیز برای رفع نقصهای ذکرشده در این مطالعات، بر آن شدند که تأثیر افکار عمومی و همة ابعاد آن را بر احساس امنیت اجتماعی بهصورت دقیق بررسی کنند.
مبانی نظری نیاز به امنیت، یکی از مهمترین نیازهای انسان و همزاد زندگی اجتماعی بشر است. در دوران اولیه، طبیعت زندگی بشر را تهدید میکرد و بقا و حفظ موجودیت برای افرادی ممکن بود که امنیت آنها تضمین میشد. به همین دلیل، در دورانهای بعد دولت تأسیس شد که یکی از دلایل اصلی تشکیل آن، تضمین امنیت برای زندگی اجتماعی افراد در جامعه بود و امنیت ملی هم در این زمان از اهمیت خاصی برخوردار شد. در دوران معاصر، چارچوب امنیت ملی بهطور اساسی تغییراتی کرد و مرکز ثقل امنیت از دولت به انسان و از ملی به جهانی منتقل و امنیت، مفهومی توسعهیافته شد. در یک تعریف «امنیت به معنای فقدان تهدید و رهاییسازی و آزادی مردم است؛ آزادی از محدودیتهای انسانی و فیزیکی بهطوریکه آنان آزادانه انتخاب کنند و کاری را انجام دهند (Baker,1990: 319). بعضی دیگر معتقدند: «مفهوم امنیت اساساً بر چهار هدف مرتبط با نیازهای انسان بنا شده است: بقا، رشد، آزادی و هویت که این چهار هدف، با یکدیگر بر روی یک چارچوب برای توصیف امنیت ترکیب شدهاند و مفهومی مستقل و پایا را تشکیل دادهاند. امنیت به معنای «آزادی از تهدید (هم به شکل ذهنی و هم به شکل عینی) محسوب میشود» (Ayoob, 1997: 130). بر مبنای مطالعات انجامشده، برخی ویژگیها را برای امنیت بر میشمرند که یکی از این ویژگیها جامعبودن است؛ زیرا کلیة امور مربوط به ادارة جامعه را در بر میگیرد. از دیگر ویژگیهای امنیت، تجزیهناپذیری آن محسوب میشود، چنانکه درواقع، فقدان امنیت در هر بعد به کل ابعاد آن لطمه میزند. دیگر آنکه امنیت ذاتی است، چون به علت نیاز ندارد. همچنین، از مهمترین ویژگیهای دیگر امنیت آن است که با سایر امور زندگی اجتماعی و فردی انسانها رابطه دارد و برای فهم آن، باید این موضوع را بهصورت مفهومی درک کرد. امنیت مفهومی نسبی است و مانند بقیه مفاهیم ابداعشونده در زندگی اجتماعی مطلق نیست. امنیت مفهومی چندبعدی است و ابعادی چون داخلی، خارجی، ملی، منطقهای و... را در بر میگیرد. این مفهوم هم بعد عینی و هم بعد ذهنی را شامل میشود که در بعد عینی به معنای نبودن تهدید واقعی است و در بعد ذهنی فقدان احساس هراس را در بر میگیرد (ماندل، 1379). علاوه بر خصوصیتهای یادشده، موارد دیگری هم ذکرشدنی است. برای مثال، امنیت عمومی است و همة افراد جامعه را در بر میگیرد و مسؤلان حفظ امنیت، موظفند آن را برای همة مردم بهطور یکسان در نظر بگیرند. درحقیقت، امنیت را باید بهصورت کالایی عمومی در اختیار مردم گذاشت. امنیت از نقطهنظرهای مختلف تقسیمبندی میشود، مانند ذهنی و عینی (عیوضی، 1387) فردی و اجتماعی (صالحیامیری و افشارنادری، 1392) اقتصادی، سیاسی، فرهنگی (صالحیامیری، 1388) بهداشتی، حیثیتی، عاطفی و فردی (حاجیانی، 1384) امنیت عمومی (رهپیک، 1385) امنیت داخلی (بوزان، 1378) و امنیت اجتماعی (افتخاری، 1384 و بوزان و همکاران، 1386). امنیت اجتماعی به بقای گروههای اجتماعی توجه دارد که ازنظر استراتژیک اعضای آن در اندیشه، احساس و اعمال، کلیت یکپارچهای را تشکیل میدهند که به آن هویت گفته میشود (مولار به نقل از نویدنیا، 1382) بهزعم بوزان و همکاران (1386) امنیت اجتماعی به حفظ ویژگیهایی بر میگردد که بر مبنای آنها افراد خود را به شکل عضو یک گروه اجتماعی میشناسند یا بهعبارتدیگر، جنبههایی از زندگی افراد که هویت گروهی آنها را سامان میدهد. بیرو نیز امنیت اجتماعی را محافظت و پاسداری از احساس تعلق یا همان احساس «ما بودن» میداند و این امر، حراست و نگهداری از احساسهایی است که ریشه در حفظ عوامل اجماع میان افراد دارد و درصورتیکه میان این عوامل اجماع و همبستگی حفظ شود، افراد جامعه احساس تعهد و مسؤلیت نسبت به مشکلات و مسائل یکدیگر و جامعه دارند (بیرو،1370: 157). جامعه با حفظ و نگهداری احساس امنیت، برای مقابله با خطرات قدرت پیدا میکند. بوزان و همکاران (1386) هم معتقدند امنیت اجتماعی یک موضوع هویتی است و ناامنیهای اجتماعی هنگامی رخ میدهد که در جامعه، گروههای مهمی احساس کنند مهاجرت، واگرایی و... هویت آنها را به خطر انداخته است. او میگوید در گذشته هنگام احساس تهدید، ملتها از دولت میخواستند که به آنها پاسخ دهد، اما امروزه این امر امکانپذیر نیست و این تهدیدات را با تقویت فرهنگی پاسخ میدهند. از دید مارکس، امنیت اجتماعی به وضعیتی گفته میشود که بهوسیله آن، مشاغل گوناگون استقلال و آزادی خویش را حفظ و با آزادی در تنظیم روابط تولیدی از اعضای خود در مقابل تهدیدات و آسیبهای مختلف حمایت و دفاع کنند. بهعبارتدیگر، کارکنان مشاغل باید بر فرآیند کار کنترل داشته باشند و عنان اختیار به دست آگاهی راستین انسان سپرده شود (کیوسیو، 1382: 45). امنیت اجتماعی این امکان را فراهم میآورد که نیروهای تولید، بر قدرت تولید خود حاکم باشند و جامعه هم موظف است آنها را از تهدیدهای مربوط به حوزة امنیت شغلی افراد مصون بدارد. این آسیبها عبارتاند از: ضرب و جرح غیرقانونی، اخراج، نابرابری در پرداخت دستمزد، جلوگیری از اعتراض، تحصن مسالمتآمیز و... .(کرایب، 1378). پارسونز، با مطالعه خردهنظامهای فعالیت معتقد است که هر نظامی باید بتواند با محیط خود انطباق یابد و وسایلی برای بسیج افراد برای دستیابی به اهداف داشته باشد. همچنین، هر نظام باید بتواند خود را منسجم و یکپارچه نگه دارد و نیز هماهنگی درونی اجزای خود را حفظ کند؛ بهطوریکه تاحدامکان، حالت تعادل داشته باشد (کرایب، 1378). اختلال در هرکدام از کارکردهای مذکور ناامنی اجتماعی ایجاد میکند. برای مثال اختلال در فعالیت سازمانها و کارکردهای اقتصادی فرآیند انطباقپذیری را با مشکل مواجه میکند؛ بهطوریکه با اختلال در فعالیت نهاد سیاست، فرصتهای دستیابی به منابع و منافع در جامعه نابرابر میشود و توزیع منزلتهای اجتماعی، تعارض و تضاد به وجود میآورد. ناامنی هنجاری و قانونی با ایجاد تضادهای هنجاری یکپارچگی جامعه را به خطر میاندازد و با اختلال در نظام فرهنگی، اجتماع قادر نیست مشروعیت لازم اخلاقی را عرضه کند؛ زیرا نهاد فرهنگ است که براساس یک اصل عالی اخلاقی یا واقعیتنمایی مفاهیمی را بهصورت ارزش فرهنگی تبدیل به رفتار و آنها را مشروع میکند. بنابراین، برخورداری اعضای جامعه از احساس امنیت اجتماعی کافی به متعادلکردن نظام اجتماعی کمک میکند. چلبی (1375) احساس امنیت اجتماعی را بر چهار نوع مالی، جانی، جمعی و فکری دانسته است. به اعتقاد او احساس امنیت مالی به احساس فرد برای داشتن توانایی مالی، شغل مطمئن و درآمدزایی اشاره دارد و احساس امنیت جانی احساس فرد در اطمینان از این موضوع است که زندگیاش در مقابل تهدیدات بیرونی با مشکل روبهرو نمیشود. احساس امنیت جمعی شرکت آزادانه و بیدغدغه در گروهها، انجمنها و حزبهای مختلف است و احساس امنیت فکری نیز به این احساس مربوط است که فرد، آزادانه و بدون تهدید هیچ فعال دیگری افکار و نظرات خود را بیان کند. بوزان (1378) احساس امنیت اقتصادی را همان مفهوم چلبی از این موضوع میداند و شفیعیفینی (1388) نیز احساس امنیت فردی را به مفهوم احساس حفاظت زندگی شخص از انواع تهدیدهای دولت و دیگران دانسته است. همچنین، طبق باور او احساس امنیت سیاسی به معنای محافظت از حقوق سیاسی افراد و دموکراسی سیاسی است. مطالعات مقدماتی نشان میدهد احساس امنیت اجتماعی از عوامل مختلف تأثیر میگیرد و یکی از این عوامل، افکار عمومی است. بعضی معتقدند افکار عمومی پدیدهای سازمانیافته و محصول ارتباطات و آثار متقابل است و حاصلجمع داوریهای جداگانه افراد نیست (Cooley, 1909: 121). در جایی دیگر، افکار عمومی پدیده اجتماعی دانسته شده است که حاصل فعالیت و واکنش بسیاری از اذهان است (Ginsberg, 1993: 115). برایس[1]، افکار عمومی را مجموعهای از مفاهیم، معتقدات، تصورات ذهنی، تعصبات، آمال و آرزوهای مختلف میداند. به اعتقاد او افکار عمومی درهمپیچیده و فاقد پیوستگی، شکل و فرم است و روز به روز و هفته به هفته تغییر میکند. همچنین، در میان این درهموبرهمی (پیچیدگی) هر مسئلهای که پیش میآید، بهتدریج قوت و صراحت پیدا میکند؛ بهطوریکه مجموعهای از نظرها با یکدیگر ارتباط و پیوستگی پیدا میکنند و شکل و فرم مخصوص به خود میگیرند و از هریک از آنها گروهی افراد پیروی و طرفداری میکنند. قدرت و نفوذ چنین نظرهایی وقتی که اکثریت زیادی از افراد پیرو آن باشند، افکار عمومی دانسته میشود (ترابیان، 1382: 1). بهطورکلی، افکار عمومی به مجموعه گرایشهای ذهنی افراد یک واحد اجتماعی نسبت به موضوعات مطرحشده یا مجموعهای از داوریهای مردم درباره موضوعی خاص در زمانی معین گفته میشود (ترابیان، 1382: 1). تارد، افکار عمومی را مجموعهای از داوریهای مردم درباره مسائل روز میداند که نزد بیشتر افراد جامعه پذیرفتنی است (Maisonneuve, 1985: 101). نویسندگان این تحقیق در جمعبندی کلیه تعریفهای مطرحشده و بر مبنای اهداف مدنظر، این تعریف را از افکار عمومی ارائه میدهند: افکار عمومی پدیدهای روانیاجتماعی با خصلتی جمعی و همچنین، داوری مردم درباره یک مسأله همگانی چالشبرانگیز در یک زمان مشخص است؛ بنابراین، حاصلجمع افکار فردی نیست، بلکه نتیجه فعالیت متقابل فردی و گروهی افراد در جامعه است. درواقع، افکار عمومی نوعی تولید جمعی است (زیرا جامعه آن را تولید میکند). بهزعم بیکر، روسو نخستین کسی بود که عبارت افکار عمومی را در حدود سال 1744 به کار برد و آن را در چارچوب دومین مفهوم از واژه افکار به کار گرفت. درحقیقت، او آن را برای استناد به سنتهای اجتماعی و شیوههای رفتاری جامعه به کار برد (Baker, 1990). بااینحال، بعضی معتقدند اصطلاح افکار عمومی به معنای امروزی نخستینبار به دست ژاک نکه، وزیر دارایی لویی شانزدهم، در آغاز انقلاب فرانسه مطرح شده است. او این ترکیب را برای بازگوکردن علت رویگردانی سرمایهگذاران از بورس پاریس به کار برده است (صفوی، 1351). لیزرسن[2]، تأکید میکند که افکار عمومی به مرجع و ملجائی همچون یک الهه زمینی تبدیل شده و از آنگونه واژههای اسطورهگونهای است که شهروندان، دانشمندان و ارباب منصبها بهطور یکسان در برابر آن احساس تعهد میکنند؛ تعهدی که گاه جنبه ایمانی، گاه جنبه واقعبینی و گاه جنبه قداستی دارد (کریستین، 1365: 20). لوول[3]، در اوایل قرن بیستم در بحث از ماهیت افکار عمومی بر این امر تأکید دارد که افکار عمومی باید عمومیت داشته باشند. هدف او از این سخن آن است که افکار عمومی مستلزم بحث و مناقشه هستند، اما با رضایت و قبول اقلیت نیز ملازمه دارند. بهعبارتدیگر، این افکار با تمایل اقلیتها به پیروی از عقیده مسلط همراهاند، چراکه بدون این تمایل موضوعی به نام افکار عمومی و نیز دموکراسی وجود ندارد (1985: 101 Maisonneuve,). امروزه افکار عمومی ضمیر باطنی و پنهان یک ملت و ظهور آن، بازتاب دیدگاه اکثریت یک جامعه است. قدرت افکار عمومی تاحدی است که بعضی آن را به جو تشبیه کردهاند که با وجود غیر عینی بودن، فشار آن بر افراد وجود دارد. بهزعم دادگران (1384: 68) این مفهوم تا پیش از قرن 18 با محتوای امروزی به کار گرفته نشد، هرچند ردپای آن حتی تا پیش از قرون وسطی یافت میشود. اندیشمندان آن دوره، بهویژه روسو، اراده و خواست مشترک افراد جامعه را همان افکار عمومی امروزه میدانند. در قرن نوزدهم، مفهوم افکار عمومی به جریان اصلی نظریههای سیاسی وارد شد و طبقه متوسط اروپا از آن به شکل سلاحی در برابر نظام قدیم استفاده کرد. طبق نظر کریستین، مطالعات جدید در افکار عمومی احتمالا متعلق به لاسول، با عنوان افکار عمومی و حکومت مردمی و کتاب افکار عمومی نوشته لیپمن[4] است (کریستین، 1365: 207). به نظر سیرز، افکار عمومی چهار مؤلفه نهادین و اصلی دارد: جهت، یعنی تقسیمبندی افکار عمومی برای موافقت یا مخالفت با موضوعی به درجات مختلف (غیر از کسانی که نظری ندارند) شدت، یعنی شدت اعتقاد بعضی از افراد در مقایسه با دیگران، درباره یک موضوع خاص بیشتر و شدیدتر است که این امر، احتمال عملکردن براساس آن عقاید را در آنها افزایش میدهد. برجستگی، یعنی شدت اعتقاد برخی افراد نسبت به بعضی مسائل، بیشتر است و درنهایت، همسازی، یعنی افکار عمومی و نگرش افراد درباره موضوعی در طول زمان، چقدر ثابت میماند یا تغییر میکند (راش، 1381: 189). متولی معتقد است افکار عمومی معمولا سه ویژگی دارند: تازگی، داشتن طرح عمومی و قرارگرفتن در معرض مناقشه و مباحثه (متولی، 1384: 99). افکار عمومی افراد را قادر میکند تا اطلاعات جدید را تفسیر و درباره آنها ابراز عقیده کنند؛ همچنین، مطابق باور متولی (1384) افکار عمومی به مردم کمک میکند تا با افراد موافق با نظر خود، همهویت و همراه شوند و بدین ترتیب، به آنها کارکرد همهویتسازی میبخشد. دیگر آنکه در دنیای مدرن امروزی که افراد دائماً در معرض مسائل مختلف و انتخابهای گوناگون قرار میگیرند، ازطریق جذب افراد در گروههای همهویت، ازنظر باطنی به آنها آرامش میدهد. افکار عمومی باوجود داشتن کارکردهای مثبتی چون موارد مذکور، کارکردهای منفیای هم دارد. برای مثال، مردم با افراد همعقیده با خود همهویت میشوند، در گروههای آنان قرار میگیرند و آرامش درونی پیدا میکنند؛ درعینحال، با افراد دیگری که مخالف آنان هستند در گروه مقابل قرار میگیرند و درصورتیکه فرآیندهای قانونی تضمینشده برای بروز و ظهور عقاید فراهم نباشد، این عقاید متضاد به تهدیدی برای همبستگی اجتماعی تبدیل میشود. بهاینترتیب، این عقاید ناسازگار جامعه را به آشوبهای ناگهانی دچار میکنند و درنهایت، به کاهش احساس امنیت اجتماعی منجر میشوند. بنابراین، وجود سازوکارهای قانونی پشتیبان برای بروز افکار عمومی به شیوة قانونی، امری ضروری و لازم است. هریک از ابعاد افکار عمومی به شیوهای متفاوت بر احساس امنیت اجتماعی تأثیرگذارند. رسانههای جمعی با گردآوری و انتشار اطلاعات و اخبار، آگاهیهای لازم را در حوزههای مختلف اجتماعی در میان مردم ایجاد میکنند؛ هرچند این رسانهها بنا بر اهداف و سیاستهای سازمانشان به بعضی موضوعات و مسائل، فوریت و ضرورت بیشتری میبخشند. هنگامی که اخبار به مردم میرسد، هرکدام از گروههای اجتماعی برداشت و تفسیر خود را از آن دارند و درحقیقت، افکار عمومی شکل میگیرد. افکار عمومی درباره مسائل مطرحشده به قضاوت مینشیند و درصورتیکه اخبار و اطلاعات، بهخصوص دررابطهبا مسائل پراهمیت زندگی افراد باشد، این افکار به احساس ناامنی اجتماعی دچار خواهد شد. برای مثال، وقتی که احساس «مایی» یا هویت افراد و گروهها در معرض تهدید قرار بگیرد، این قضاوت انجام میشود و یکی از این موارد، زمانی است که بهصورت پیدرپی اخباری درباره فرار مغزها یا مسائل دیگری مانند افشاگریها و انتقادهای سیاسیاجتماعی ازطریق رسانهها به مردم ارائه میشود. همچنین، اخبار و اطلاعاتی که رسانهها بهطور روزمره در حوزههای اقتصادی و مردم ارائه میکنند، آنها را به سردرگمی و نگرانی درباره وضعیت معیشتی و اقتصادی دچار میکند و چنین وضعیتی به ناامنی اجتماعی منجر میشود. باوجوداین، لازارسفلد و همکارانش (1944) نشان دادهاند که فهم کامل تأثیرات پیام ازطریق رسانه، یک جریان دومرحلهای است؛ بدین معنا که پیام از رسانهها به رهبران فکری (سیاستمدارها، قاضیها، چهرههای ورزشی و...) میرسد و سپس رهبران فکری پیام را در میان اطرافیان خود منتشر میکنند. رهبران فکری نقش مهمی در جنبشهای سیاسی و اجتماعی ایفا میکنند. آنها افرادی آگاه از مسائل اجتماعی و سیاسی هستند و اطلاعاتی که از رسانه دریافت کردهاند، ازطریق روابط رسمی و غیررسمی با افراد جامعه در میان میگذارند و بدین ترتیب، در شکلگیری و بسیج افکار عمومی نقش مهمی دارند (بلیک و هارولدسن، 1378). رهبران فکری اغلب ازلحاظ اجتماعی بسیار فعالند و درون جامعة خود، ارتباطات بسیار قوی دارند. ازنظر موقعیت اجتماعی و تحصیلی نیز اندکی بهتر از بقیه هستند و آگاهیهای لازم برای جهتدهی به افکار عمومی را در اختیار دارند، بنابراین، آنها بهراحتی با اعلام مواضع در حوزة تهدید احساس امنیت اجتماعی یا اعلام خطر درباره مسائل سیاسی و اجتماعی و اقتصادی بر افکار عمومی تأثیر میگذارند و حتی گاه در برخی موارد، موجب میشوند جنبشهای اجتماعی شکل بگیرند. از دیگر عوامل مؤثر بر احساس امنیت، گروههای فشار هستند که نفوذ اجتماعی دارند. بعضی از این گروهها سودطلب هستند و برای حفظ منافع اعضای خود کوشش میکنند و برخی به دنبال پیادهسازی آرمانهای بشریاند. گروههای فشار، اغلب از شیوه گفتگو برای جلب افکار عمومی مخاطبان استفاده میکنند (دادگران، 1384). آنها مسائلی را به بحث میگذارند و از راه نشاندادن شواهد و مدارک، افکار عمومی را با خود همراه میکنند. همچنین، شواهدی دال بر در خطر بودن امنیت اجتماعی در ابعاد شغلی، سیاسی و اقتصادی مطرح و برای وصول به اهداف خود، از رسانهها نیز استفاده میکنند. این گروهها افراد جامعه را در حوزههای مختلف امنیت اجتماعی و مسائلی که ازنظر مردم برای همبستگی و یکپارچگی اجتماعی ضروری است، به تشویش دچار میکنند و آنها را به سمت مسیر دلخواه خود سوق میدهند. برخی از آنها از اقدامهای مبالغهآمیز و دروغ نیز برای دستیابی به اهداف خود استفاده میکنند، اما ایفای نقش این گروهها نیز نمادی از دموکراسی است. گروههای فشار بهصورت کانال ارتباطی بین مردم و دولت عمل میکنند و بدینوسیله، خواستههای افراد را به گوش مسؤولان میرسانند و از انباشتگی درخواستها و سرریز آنها به شیوههای برهمزننده نظم و امنیت، جلوگیری میکنند. تبلیغات، کوششی برای شکلدادن و دستکاری ذهنیتهای افراد و هدایت آنها به طرف اهداف از پیش تعیین شده است. بعضی اهداف تبلیغات تسلیمسازی، مفهومسازی، همکاری و ایجاد هراس است و اغلب مخاطبانی را بر میانگیزد که با پیامهای مبلغ هماهنگ باشند. با استفاده از انواع تبلیغات و البته در مجرایی چون رسانهها افکار عمومی را نسبت به پدیدههای حساس، درگیر میکنند (متولی، 1384) بهطوریکه افکار عمومی درباره آن مسئله واکنش نشان دهد. این تبلیغات در صورت هدف قرار دادن امنیت اجتماعی یا آنچه که جامعه به عنوان هستی خود در ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میشناسد، بر احساس ناامنی دامن میزند. شایعه نیز خبری غیردقیق، ناموثق و ناقص است و انتقال آن ازطریق دهانبهدهان انجام میشود (دادگران، 1384) اما امروزه با ایجاد و گسترش فضای مجازی بهراحتی انتقالپذیر است و بیش از هر موضوعی موجب ترس و استرس و نهایتاً ناامنی اجتماعی میشود. هرگونه شایعات مطرحشده بهویژه، درخصوص مسائل حساس امنیت اجتماعی مانند خطر هجوم به کشور یا مسائل اقتصادی و... در کمترین زمان ممکن فراگیر میشود و موجی از احساس ناامنی اجتماعی را به بار میآورد. اگرچه شایعه در فضاهای همراه با سانسور، بیشترین نفوذ را دارد، گاه نیز در اثر وجود یک رخداد مهم در یک جامعه باز، شکل میگیرد. شایعه نوعی مکانیسم دفاعی کاذب برای احساس محرومیت است که افراد بهوسیلة آن، از شدت فشارهای درونی خود میکاهند و در کوتاهمدت به آرامش میرسند؛ بنابراین، در وضعیت نابسامانیهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بروز و ظهور شایعه در هریک از حوزههای مذکور، پدیدة رایجی است که عوامل احساس ناامنی اجتماعی را به وجود میآورد. باتوجهبه این مطالب، فرضیههای پژوهش به این صورت ارائه میشود: میزان استفاده از رسانههای داخلی بر احساس امنیت اجتماعی افراد تأثیر دارد؛ میزان استفاده از رسانههای خارجی بر احساس امنیت اجتماعی افراد تأثیر دارد؛ میزان استفاده از فضاهای مجازی بر احساس امنیت اجتماعی افراد تأثیر دارد؛ میزان استفاده از تبلیغات بر احساس امنیت اجتماعی افراد تأثیر دارد؛ گروههای فشار بر احساس امنیت اجتماعی افراد تأثیر دارد؛ شایعات بر احساس امنیت اجتماعی افراد تأثیر دارد و رهبران فکری بر احساس امنیت اجتماعی افراد تأثیر دارند.
روششناسی تحقیق در این پژوهش از دو شیوه اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. با استفاده از روش اسنادی کلیه منابع از جمله کتابها، مجلهها و سایتهای اینترنتی مربوط به موضوع مطالعه شده و براساس این مطالعات، مبانی نظری و چارچوب نظری طرحریزی شده است. همچنین، از مطالعه اسنادی برای شاخصسازی متغیرها و یافتن شاخصهای متناسب با متغیرها استفاده شده و با استفاده از آنها پرسشنامه طراحی شده است. در بخش دوم با استفاده از روش پیمایشی فرضیههای مدنظر آزموده شدهاند. شیوه جمعآوری اطلاعات در این قسمت، ابزار پرسشنامه بوده و رایجترین تکنیک استفادهشده پیمایش است.
جامعه آماری در این تحقیق جامعه آماری شهروندان 15ساله و بیشتر از آن در شهر اصفهان هستند که تعداد آنها 1262453 نفر بوده است.
جدول 1- شاخصسازی افکار عمومی
حجم نمونه حجم نمونه با استفاده از نرمافزار SPSSو Sample Powerبر مبنای پیشفرضهایی مانند توان آزمون، حجم اثر، میزان اطمینان و تعداد متغیرهای دخیل در پژوهش و پس از انجام آزمون مقدماتی و باتوجهبه نوع فرضیهها (که از نوع همبستگی بودند) برای توان آزمون 70درصد و حجم نمونه 375 نفر برآورد شده است. شیوه نمونهگیری سهمیهای متناسب با حجم، برحسب متغیرهای جنس، گروه سنی و منطقه محل زندگی بوده است؛ بهطوریکه بر مبنای چارچوب نمونهگیری حجم متناسبی از افراد براساس جنس و گروه سنی در مناطق چهاردهگانه اصفهان انتخاب شدهاند. بهدلیل در دسترس نبودن اسم و آدرس پاسخگویان، این شیوه نمونهگیری عملیترین شیوه ممکن بوده است.
جدول 2- شاخصسازی احساس امنیت اجتماعی
روایی یا اعتبار پرسشنامه درزمینه اعتبار مهمترین بحث ازنظر محتوایی و شامل دو بخش است: نخست اعتبار نمونهای، دوم اعتبار صوری. برای اطمینان از اینکه پرسشنامه اعتبار نمونهای دارد، پس از مطالعه و فیشبرداری از مقالهها و کتابهای مختلف، فیشها با رویکرد طرح سؤال مرور و بازبینی و سؤالهای مختلفی مطرح شده است. سپس این سؤالها در کنار سؤالهایی قرار گرفته که از پرسشنامههای اعتباریابیشده و مرتبط با موضوعات مطرحشده (افکار عمومی و احساس امنیت اجتماعی) به دست آمدهاند. در انتها با مرور و بازبینی آنها و سرانجام با مطالعه مقدماتی برخی پرسشها حذف و اصلاح شدند، بهنحویکه سؤالهای باقیمانده ویژگیهای افکار عمومی و احساس امنیت بودند. درواقع، برای دستیابی به این گویهها سؤالهای زیادی طرح و یک مخزن سؤال ایجاد شده و از بین گویههای انتخابشده، مواردی برگزیده شدهاند؛ بهطوریکه گویههای باقیمانده کل سؤالها را توصیف میکنند. بنابراین، تاحدزیادی از اعتبار نمونهای پرسشنامه اطمینان حاصل شده است. همچنین، این پرسشنامه برای نظرخواهی از صاحبنظران و محققان در اختیار آنان قرار گرفته و با اعمالکردن نظر آنها و جرحوتعدیل در بعضی گویهها از اعتبار صوری پرسشنامه نیز اطمینان حاصل شده است. بنابراین، بهطورکلی پرسشنامه اعتبار محتوایی دارد که نشاندهنده این موضوع است که دقیقاً همان موضوع مدنظر تحقیق را خواهد سنجید. همچنین، در تمامی طول مسیر، سازههای افکار عمومی و احساس امنیت اجتماعی بهدقت وارسی و مفاهیم آنها تعریف و ابعاد و شاخصهایشان براساس مبانی نظری مشخص شدهاند. پس از آن، همبستگی زیاد مؤلفههای تشکیلدهنده هرکدام از سازهها با یکدیگر تأیید شدهاند و با حذف گویههای ناهماهنگ، از گرد هم آمدن گویههای باقیمانده حول سازههای افکار عمومی و احساس امنیت، اطمینان حاصل شده است؛ بنابراین، پرسشنامه تاحدزیادی اعتبار سازه دارد. قابلیت اعتماد پرسشنامه در این تحقیق برای سنجش قابلیت اعتماد ابعاد فرعی پرسشنامه براساس تکنیک هماهنگی درونی گویهها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است.
جدول 3-محاسبه ضریب اعتمادپذیری برای ابعاد فرعی پرسشنامه
طبق این اطلاعات، ضریب اعتمادپذیری کلیه ابعاد فرعی پرسشنامه پذیرفتنی است. نتیجه
جدول 4- توصیف پاسخگویان برحسب سن
براساس این جدول، میانگین سنی پاسخگویان 37 سال و انحرافمعیار 15 است و بیشترین تعدادافراد نیز 24ساله بودهاند. همچنین، کمترین سن پاسخگویان 15 سال و بیشترین سن 72 سال بوده است. یافتههای دیگر نشان میدهد 7/47درصد از پاسخگویان را مردان و 3/52درصد را زنان تشکیل دادهاند. براساس تجزیهوتحلیل اطلاعات، 8/34درصد از افراد پاسخگو مجرد، 1/59درصد متأهل، 1/5درصد بیهمسر بهدلیل فوت و 8/0درصد بیهمسر بهدلیل طلاق بودهاند.
جدول 5- فراوانی پاسخگویان برحسب مقایسه وضعیت امنیت اجتماعی شهر اصفهان با دیگر شهرهای مشابه
مطابق آمار جدول (5) بیشتر افراد وضعیت امنیت اجتماعی شهر اصفهان را در مقایسه با شهرهایی که ازنظر جمعیت و مساحت مشابه آن هستند، به این صورت ارزیابی کردهاند: 2/47درصد خوب، 5/28درصد متوسط، 19درصد خیلی خوب، 8/3درصد ضعیف و 6/1درصد خیلی ضعیف.
جدول 6- فراوانی پاسخگویان برحسب مقایسه میزان فعالیت اعضای نیروی انتظامی در حوزه امنیت اجتماعی با دیگر اعضای نیروی انتظامی در شهرهای دیگر
براساس جدول(6) بیشتر افراد فعالیت اعضای نیروی انتظامی درباره امنیت اجتماعی را در مقایسه با دیگر اعضای نیروی انتظامی در شهرهای دیگر، با 46درصد خوب، 5/31درصد متوسط، 3/15درصد خیلی خوب، 2/5درصد ضعیف و 9/1درصد خیلی ضعیف ارزیابی کردهاند.
یافتههای استنباطی فرضیه نخست: میزان استفاده از رسانههای داخلی بر احساس امنیت اجتماعی افراد مدنظر تأثیر دارند. هر دو متغیر در سطح فاصلهای سنجش شدهاند، بنابراین برای آزمون فرضیه از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. فرضیههای آماری به این شرح است: H0: ρ = 0 H1: ρ > 0 در فرض صفر، فرض بر این است که بین میزان استفاده از رسانههای داخلی و احساس امنیت اجتماعی افراد مدنظر هیچ رابطهای وجود ندارد و در فرض مقابل (تحقیق) فرض بر این است که میزان استفاده از رسانههای داخلی بر احساس امنیت اجتماعی افراد تأثیر دارند.
جدول 7 - آزمون همبستگی بین استفاده از رسانههای داخلی و احساس امنیت اجتماعی
طبق نتایج حاصل از آزمون فرضیه، ضریب همبستگی پیرسون بین میزان استفاده از رسانههای داخلی و احساس امنیت اجتماعی برابر با 169/0 به دست آمده است. بنابراین، بین میزان استفاده از رسانههای داخلی و احساس امنیت اجتماعی در جامعه نمونه، همبستگی وجود دارد و باتوجهبه سطح معناداری 001/0 یعنی کمتر از 05/0 این میزان ضریب همبستگی معنادار است و آن را با اطمینان 95درصدی به جامعه آماری تعمیم میدهیم. بنابراین، فرضیه تحقیق مبنی بر تأثیر میزان استفاده از رسانههای داخلی بر احساس امنیت اجتماعی افراد تأیید میشود و فرض صفر رد خواهد شد. همچنین، با در نظر گرفتن مقدار ضریب تعیین بهدستآمده، انتظار داریم 028/0 از واریانس احساس امنیت اجتماعی بهوسیله میزان استفاده از رسانههای داخلی تعیین شود.
فرضیه دوم: میزان استفاده از رسانههای خارجی بر احساس امنیت اجتماعی افراد مدنظر تأثیر دارد. برای آزمون این فرضیه از آزمون پیرسون استفاده شده است، زیرا هر دو متغیر مستقل و وابسته در سطح فاصلهای سنجش شدهاند. فرضیههای آماری به این شرح است: H0: ρ = 0 H1: ρ > 0 در فرض صفر، فرض بر این است که بین میزان استفاده از رسانههای خارجی و احساس امنیت اجتماعی افراد هیچ رابطهای وجود ندارد و در فرض مقابل (تحقیق) فرض بر این است که رسانههای خارجی بر احساس امنیت اجتماعی افراد تأثیر دارند.
جدول 8 - آزمون همبستگی بین رسانههای خارجی و احساس امنیت اجتماعی
نتایج جدول (8) نشان میدهد که ضریب همبستگی پیرسون بین میزان استفاده از رسانههای خارجیو احساس امنیت برابر با 155/0- به دست آمده است؛ بنابراین، بین میزان استفاده از رسانههای خارجیو احساس امنیت اجتماعی همبستگی معکوس وجود دارد و باتوجهبه سطح معناداری 001/0 یعنی کمتر از 05/0 این میزان همبستگی معنادار است و آن را با اطمینان 95درصدی به جامعه آماری تعمیم میدهیم. درنتیجه، فرضیه تحقیق تأیید و فرض صفر رد میشود، اما چون مقدار ضریب منفی به دست آمده، این تأثیر معکوس است. بهعبارتدیگر، هرچه میزان استفاده از رسانههای خارجیافزایش یابد، احساس امنیت اجتماعی کاهش پیدا میکند. باتوجهبه مقدار ضریب تعیین محاسبهشده، انتظار داریم 024/0 از واریانس احساس امنیت اجتماعی بهوسیله استفاده از رسانههای خارجی تعیین شود.
فرضیه سوم: میزان استفاده از شبکههای اجتماعی بر احساس امنیت اجتماعی افراد مدنظر تأثیر دارد. برای امتحان این فرضیه از آزمون پیرسون استفاده شده است. فرضیههای آماری به این شرح است: H0: ρ = 0 H1: ρ > 0 در فرض صفر، فرض بر این است که بین استفاده از شبکههای اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی افراد هیچ رابطهای وجود ندارد و در فرض مقابل (تحقیق) فرض بر این است که استفاده از شبکههای اجتماعی بر احساس امنیت اجتماعی افراد تأثیر دارند.
جدول 9- آزمون همبستگی بین شبکههای اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی
نتایج آزمون فرضیه بیانگر آن است که ضریب همبستگی پیرسون بین استفاده از شبکههای اجتماعیو احساس امنیت اجتماعی برابر با 132/0- به دست آمده است؛ بنابراین، بین استفاده از شبکههای اجتماعیو احساس امنیت اجتماعی در جامعه نمونه، همبستگی معکوس وجود دارد و باتوجهبه سطح معناداری 005/0 این میزان همبستگی معنادار است و آن را با اطمینان 95درصدی به جامعهی آماری تعمیم میدهیم. درنتیجه، فرضیه تحقیق تأیید میشود، اما چون مقدار ضریب منفی به دست آمده، این تأثیر معکوس است. بهعبارتدیگر، هرچه میزان استفاده از شبکههای اجتماعیافزایش یابد، احساس امنیت کاهش پیدا میکند. همچنین، باتوجهبه مقدار ضریب تعیین بهدستآمده، انتظار داریم 017/0 از واریانس احساس امنیت اجتماعی بهوسیله استفاده از شبکههای اجتماعی تعیین شود.
فرضیه چهارم: رهبران فکری بر احساس امنیت اجتماعی افراد مدنظر تأثیر دارند. برای آزمایش این فرضیه از آزمون پیرسون استفاده شده است، زیرا هر دو متغیر در سطح فاصلهای سنجیده شدهاند. فرضیههای آماری به این شرح است: H0: ρ = 0 H1: ρ > 0 در فرض صفر، فرض بر این است که رهبران فکری بر احساس امنیت اجتماعی افراد هیچ تأثیری ندارند و در فرض مقابل (تحقیق) فرض بر این است که رهبران فکری بر احساس امنیت اجتماعی افراد تأثیردارند.
جدول 10- آزمون همبستگی بین رهبران فکری و احساس امنیت اجتماعی
طبق جدول (10) ضریب همبستگی پیرسون بین رهبران فکری و احساس امنیت اجتماعی برابر با 189/0 به دست آمده است؛ بنابراین، در جامعه نمونه بین رهبران فکری و احساس امنیت اجتماعی همبستگی وجود دارد و باتوجهبه سطح معناداری 0/0 یعنی کمتر از 05/0 این میزان همبستگی معنادار است و آن را با اطمینان 95درصدی به جامعه آماری تعمیم میدهیم. برایناساس، فرضیه تحقیق مبنی بر تأثیر رهبران فکری بر احساس امنیت اجتماعی افراد مدنظر تأیید و فرض صفر رد میشود .همچنین، باتوجهبه مقدار ضریب تعیین بهدستآمده، انتظار داریم 035/0 از واریانس احساس امنیت اجتماعی با استفاده از رهبران فکری تعیین شود.
فرضیه پنجم: گروههای فشار سودطلب بر احساس امنیت اجتماعی افراد مدنظر تأثیر دارند. برای آزمون این فرضیه از آزمون پیرسون استفاده شده است. فرضیههای آماری به این شرح است: H0: ρ = 0 H1: ρ > 0 در فرض صفر، فرض بر این است که بین گروههای فشار سودطلب و احساس امنیت افراد هیچ رابطهای وجود ندارد و در فرض مقابل (تحقیق) فرض بر این است که گروههای فشار سودطلببر احساس امنیت اجتماعی افراد تأثیر دارند.
جدول 11- آزمون همبستگی بین گروههای فشار سودطلب و احساس امنیت اجتماعی
نتایج این جدول نشان میدهد ضریب همبستگی پیرسون بین گروههای فشار سودطلبو احساس امنیت اجتماعی برابر با 116/0 به دست آمده است. بنابراین، بین گروههای فشار سودطلبو احساس امنیت همبستگی وجود دارد و با درنظر گرفتن سطح معناداری 012/0 یعنی کمتر از 05/0 این میزان همبستگی معنادار است و آن را با اطمینان 95% به جامعه آماری تعمیم میدهیم. بنابراین، فرضیه تحقیق مبنی بر تأثیر گروههای فشار سودطلب بر احساس امنیت اجتماعی افراد، تأیید و فرض صفر رد میشود. همچنین، باتوجهبه مقدار ضریب تعیین بهدستآمده، انتظار داریم 013/0 از واریانس احساس امنیت اجتماعی بهوسیله استفاده ازگروههای فشار سودطلب تعیین شود. فرضیه ششم: گروههای فشار آرمانگرا بر احساس امنیت افراد مدنظر تأثیر دارند. برای آزمون این فرضیه از آزمون پیرسون استفاده شده است، زیرا هر دو متغیر در سطح فاصلهای سنجش شدهاند. فرضیههای آماری به این شرح است: H0: ρ = 0 H1: ρ > 0 در فرض صفر، فرض بر این است که بین گروههای فشار آرمانگرا و احساس امنیت اجتماعی افراد هیچ رابطهای وجود ندارد و در فرض مقابل (تحقیق) فرض بر این است که گروههای فشار آرمانگرا بر احساس امنیت اجتماعی افراد تأثیر دارند.
جدول 12- آزمون همبستگی بین گروههای فشار آرمانگرا و احساس امنیت اجتماعی
طبق نتایج جدول (12) ضریب همبستگی پیرسون بین گروههای فشار آرمانگرا و احساس امنیت اجتماعی برابر با 1/0 به دست آمده است؛ بنابراین، بین گروههای فشار آرمانگرا و احساس امنیت اجتماعی در جامعه نمونه همبستگی وجود دارد و باتوجهبه سطح معناداری 026/0 یعنی کمتر از 05/0 این میزان همبستگی معنادار است و آن را با اطمینان 95درصدی به جامعه آماری تعمیم میدهیم. برایناساس، فرضیه تحقیق مبنی بر تأثیر گروههای فشار آرمانگرا بر احساس امنیت اجتماعی افراد تأیید و فرض صفر رد میشود. همچنین، باتوجهبه مقدار ضریب تعیین بهدستآمده، انتظار داریم 01/0 از واریانس احساس امنیت اجتماعی بهوسیله استفاده از این گروهها تعیین شود. فرضیه هفتم: تبلیغات بر احساس امنیت اجتماعی افراد مدنظر تأثیر دارند. برای امتحان این فرضیه از آزمون پیرسون استفاده شده، زیرا سطح سنجش متغیرهای مستقل و وابسته فاصلهای است. فرضیههای آماری به این شرح است: H0: ρ = 0 H1: ρ > 0 در فرض صفر، فرض بر این است که بین تبلیغات و احساس امنیت اجتماعی افراد هیچ رابطهای وجود ندارد و در فرض مقابل (تحقیق) فرض بر این است که تبلیغات بر احساس امنیت افراد تأثیر دارند.
جدول13- آزمون همبستگی بین تبلیغات و احساس امنیت اجتماعی
نتایج جدول (13) نشان میدهد که ضریب همبستگی پیرسون بین تبلیغات و احساس امنیت اجتماعی برابر با 157/0 به دست آمده است؛ بنابراین، بین تبلیغات و احساس امنیت اجتماعی همبستگی وجود دارد و باتوجهبه سطح معناداری 001/0 یعنی کمتر از 05/0 این میزان همبستگی معنادار است و آن را با اطمینان 95درصدی به جامعه آماری تعمیم میدهیم. بهاینترتیب، فرضیه تحقیق مبنی بر تأثیر تبلیغات بر احساس امنیت افراد مدنظر تأیید و فرض صفر رد میشود. همچنین، مقدار 024/0 از واریانس احساس امنیت اجتماعی بهوسیله تبلیغات تعیین میشود. فرضیه هشتم: شایعات بر احساس امنیت اجتماعی افراد مدنظر تأثیر دارند. برای آزمایش این فرضیه از آزمون پیرسون استفاده شده، زیرا هدف، بررسی تأثیر شایعات بر احساس امنیت اجتماعی افراد مدنظر بوده است و هر دو متغیر در سطح فاصلهای سنجیده شدهاند. فرضیههای آماری به این شرح است: H0: ρ = 0 H1: ρ > 0 در فرض صفر، فرض بر این است که بین شایعات و احساس امنیت اجتماعی افراد هیچ رابطهای وجود ندارد و در فرض مقابل (تحقیق) فرض بر این است که شایعات بر احساس امنیت اجتماعی افراد تأثیردارند.
جدول 14- آزمون همبستگی بین شایعات و احساس امنیت اجتماعی
مطابق جدول (14) ضریب همبستگی پیرسون بین شایعات و احساس امنیت اجتماعی برابر با 116/0 به دست آمده است؛ بنابراین، بین شایعات و احساس امنیت اجتماعی در جامعه نمونه همبستگی وجود دارد و با در نظر گرفتن سطح معناداری 012/0 یعنی کمتر از 05/0 این میزان همبستگی معنادار است و آن را با اطمینان 95درصدی به جامعه آماری تعمیم میدهیم. برایناساس، فرضیه تحقیق مبنی بر تأثیر شایعات بر احساس امنیت اجتماعی تأیید و فرض صفر رد میشود. همچنین، باتوجهبه منفیبودن مقدار ضریب، این همبستگی معکوس است. بهعبارتدیگر، شایعات باعث کاهش احساس امنیت اجتماعی میشود.
نتیجه و پیشنهادات امنیت، یکی از پیچیدهترین مفاهیم بنیادی ضروری برای جوامع بشری است که کشورهای مختلف بنا به وضعیت و موقعیت جغرافیایی، فرهنگی و توان نظامی خود با شیوههای مختلف درصدد پاسخگویی به این نیاز بر آمدهاند. از دیرباز در تاریخ، امنیت در کشور ایران بهدلیل موقعیت خاص فوقالجیشی و موقعیت خاصی که در خاورمیانه دارد، مدنظر دغدغهورزان این حوزه بوده است. در طول سالیان پس از انقلاب نیز تلاشهای بسیاری برای حفظ امنیت در کشور انجام شده است و بنا به شواهد موجود (ازجمله در مقایسه با کشورهای منطقه که بهشدت ناامن هستند) به نظر میرسد ازنظر دستیابی به امنیت، موفق عمل کردهاند. باوجود مدارک مستندی که دال بر کفایت امنیت اجتماعی در جامعه است، نتایج پژوهشهای انجامشده نشان میدهد میزان احساس امنیت اجتماعی (امنیت اجتماعی در بعد ذهنی) وضعیت مطلوبی ندارد. احساس امنیت اجتماعی آن بخش از امنیت اجتماعی را در بر میگیرد که افراد ازنظر احساس آن را درک و تجربه میکنند؛ چنانکه کاهش احساس امنیت اجتماعی آسیبهای فراوانی را بر پیکره زندگی اجتماعی افراد جامعه وارد میکند. این در حالی است که در جامعه ما بهدلیل وضعیت خاص ذکرشده، برای ثبات، توسعه و همبستگی اجتماعی احساس امنیت به میزان زیادی ضروری است. نویسندگان به دنبال پاسخگویی به چالش یادشده، عوامل مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی را مطالعه کردهاند و مطالعات مقدماتی نشان میدهد افکار عمومی بر احساس امنیت اجتماعی تأثیرگذار است. افکار عمومی نماینده اراده جمعی افراد جامعه است و ضریب نفوذ و سرایت بسیار زیاد و همچنین، قدرت تأثیرگذاری دارد. افکار عمومی قضاوت همگانی درباره پدیدههای حساس اجتماعیسیاسی است و همانگونه که برای افزایش احساس امنیت عمل میکند، قدرت عملکردن بهصورت یک عامل برهمزننده نظم را هم دارد و افراد جامعه را به واکنشهای هیجانی، تخریبگری و ناامیدی سوق میدهد. مطابق نتایج مرور مبانی نظری و چارچوب نظری در حوزه افکار عمومی این افکار در عواملی چون رسانههای جمعی (رسانههای داخلی و خارجی، رهبران فکری، گروههای سودطلب و آرمانگرا، تبلیغات و شایعات) عملیاتی میشوند. نتایج آزمون فرضیههای تأثیر رسانههای داخلی و خارجی و شبکههای اجتماعی نشان میدهد رسانههای داخلی بر احساس امنیت اجتماعی تأثیر مثبت و معنادار و رسانههای خارجی و شبکههای اجتماعی تأثیر معکوس و معنادار داشتهاند. این نتایج یافتههای سلطانیفر (1387) آناستاسیو و همکاران و رودانی و همکاران (1390) را تأیید میکند. آنها به این نتیجه رسیدهاند که رسانهها بر احساس امنیت اجتماعی تأثیر دارند. دیدگاه گربنر، در قالب نظریه کاشت بهخوبی تبیینکننده این یافتههاست. طبق باور او تلویزیون به منبع اصلی بیان وقایع در دنیای امروز بدل شده است؛ چنانکه بر هستی اجتماعی تأثیر میگذارد و واقعیت مدنظر خود را به آن القاء میکند. تلویزیون، با تکرار مداوم الگوهای مدنظر خود درصدد تلاش برای تعریف جهان و مشروعیتبخشیدن به نظم اجتماعی است. این نظریه، نشاندهندة تأثیر بلندمدت رسانهها بر باورها و تلقی عموم از واقعیت خارجی است، بهطوریکه حتی آن را به وجود میآورد (مککوایل، 1385). نتایج این پژوهش نشان میدهد که رسانههای داخلی بر احساس امنیت اجتماعی تأثیر مثبت و معنادار و رسانههای خارجی و شبکههای اجتماعی تأثیر منفی دارند. درحقیقت، بر مبنای نظریه کاشت، هرکدام از رسانهها بر مبنای منافع خود، افکار عمومی را بهطور خاصی جهتدهی کردهاند؛ چنانکه در تعریفهای افراد مصرفکننده آثار متفاوتی داشتهاند. رسانههای خارجی و شبکههای مجازی وقایع را بهصورت الگوهای تکرارشونده به مخاطبان تحمیل کردهاند؛ بهطوریکه جهان ذهنی آنها و در واقع باورها و تلقی مردم از احساس امنیت از همان الگوهایی تبعیت کرده است که رسانههای خارجی و شبکههای مجازی القاء کردهاند. به نظر میرسد رسانههای خارجی در این زمینه به صورت منفی عمل کردهاند و باعث کاهش احساس امنیت اجتماعی شدهاند. همچنین، همین نظریه بهخوبی نشان میدهد که رسانههای داخلی دقیقا به همین منوال اما با الگوهایی متفاوت عمل کردهاند و آنچه به ذهنیت و باورهای افراد القاء کردهاند، برای افزایش احساس امنیت اجتماعی بوده است. رسانههای جمعی با مطرحکردن موضوعهای حساس و پراهمیت جامعه و با پررنگکردن بعضی مسائل، قضاوتهای افراد را تغییر میدهند. درصورتیکه اطلاعات ارائهشده بهوسیله رسانهها همجهت با حفظ و افزایش احساس امنیت اجتماعی باشد، چنین وضعیتی مشکلی ایجاد نخواهد کرد، اما هنگامی که دریافت افراد از رسانهها برخلاف این باشد، جامعه شاهد کاهش احساس امنیت اجتماعی خواهد بود. بنابراین، ملاحظه میشود که رسانههای داخلی برای کاهش احساس امنیت اجتماعی همسو با افزایش احساس امنیت اجتماعی شهروندان، رسانههای خارجی و شبکههای اجتماعی عمل کردهاند. باتوجهبه افزایش روزافزون استفاده از رسانههای خارجی و شبکههای اجتماعی و همچنین، با عنایت به سهلالوصول و کمهزینهبودن استفاده از این وسایل، ادامه روند فعلی این دسته رسانهها تهدیدی برای احساس امنیت اجتماعی تلقی میشود. در این وضعیت، بهترین راهکار تقویت رسانههای داخلی به نحوی است که برای مخاطبان پذیرفتنی باشد و نیاز به استفاده از رسانههای خارجی را در شهروندان کاهش دهد. نتیجه آزمون فرضیه تأثیر رهبران فکری بر احساس امنیت اجتماعی شهروندان اصفهانی بیانگر تأثیری حدودا برابر با 19/0 بر احساس امنیت اجتماعی بوده است. نظریه مارپیچ سکوت، بهخوبی تبیینکننده این یافته است. طبق این نظریه، اکثر افراد کوشش میکنند از باورداشتن به یک نگرش یا باور بهصورت فردی اجتناب کنند. افراد با توجهکردن به نظرهای اطرافیان خود، میخواهند بدانند کدامیک از آنها حاکم و غالب است و اگر فردی دریابد که نظرهای شخصیاش با نظرهای غالب هماهنگی ندارد، از اظهارنظر خودداری و البته سعی میکند این نظرها را درک و عقاید خود را با آنها هماهنگ کند (مککوایل، 1385). رهبران فکری یکی از بهترین گروههاییاند که افراد جامعه در پی هماهنگکردن نظرها و عقاید خود با آنها هستند؛ زیرا آنان ازنظر جایگاه، منزلت اجتماعی و تأثیرگذاری بر ذهنیت افراد جامعه، موقعیتی دارند که بیش از دیگران بر آراء افراد تأثیر میگذارند. بنابراین، درصورتیکه رهبران فکری دیدگاههایی مطابق با افزایش احساس امنیت اجتماعی اتخاذ یا با گفتار و اعمال خویش در این جهت عمل کنند، افراد با ملاحظه دیدگاه غالب آنان، برای افزایش امنیت اجتماعی به این جانب گرایش پیدا خواهند کرد؛ حتی اگر دراینخصوص، مخالفت ذهنی نسبی داشته باشند. بهعبارتدیگر، رهبران فکری چون روحانیان، مراجع تقلید، اساتید دانشگاه، ورزشکاران، هنرپیشهها و... نقش مهمی در تقویت احساس امنیت اجتماعی دارند. آنها اخبار را دریافت میکنند و تفسیر خود را از این اخبار و اطلاعات، ازطریق کانالهای مختلف ارتباطی به افراد جامعه منتقل میکنند. بهاینترتیب، چگونگی تعبیر، تفسیر و قضاوت رهبران فکری درباره وقایع و امور مهم، بر میزان احساس امنیت اجتماعی شهروندان تأثیرگذار است. گفتنی است با اینکه روز به روز بر قدرت رسانهها افزوده میشود و بر شدت و جهت احساس امنیت اجتماعی تأثیر میگذارند، بااینحال سیاستمداران، ورزشکاران، روحانیان و... کماکان حتی در جهتدهی به اخبار و اطلاعات همین رسانهها ازطریق تعبیر، تفسیر و قضاوتهای خاص و انتقال آن به شهروندان، بسیار مؤثر هستند و از این پتانسیل به نفع ارتقاء احساس امنیت اجتماعی استفاده میشود. آزمون فرضیههای تأثیر گروههای فشار سودطلب و آرمانگرا بیانگر تأثیر مثبت و معنادار بر احساس امنیت اجتماعی بوده است؛ بهعبارتدیگر، این گروهها باعث ارتقاء احساس امنیت اجتماعی میشوند. در این بعد از افکار عمومی نکته جالب توجه فعالیتنداشتن زیاد این گروهها در کشور ماست و مهمتر آنکه آن دسته از گروههایی که فعالیت دارند، ازنظر شهروندان، به قدر کفایت شناختهشده نیستند. این در حالی است که یکی از نمادهای مدنیت هر کشور، تنوع گستردگی فعالیت این گروهها است، اما اکثر پاسخگویان، حتی بهطور کامل با نحوه فعالیت آنها آشنایی نداشتند. بهطور مثال مردم تصور میکردند کانون نویسندگان یا کانون دانشجویان برای منافع مردم عمل میکنند و به این موضوع توجه نداشتند که اینها گروههای صنفی هستند که بهمنظور احقاق حقوق صنف خود ایجاد میشوند و برهمین اساس نیز فعالیت میکنند. درهرحال، باتوجهبه طرز تلقی مثبت مردم نسبت به این گروهها از آنها برای افزایش احساس امنیت اجتماعی بهره میگیرند. این گروهها ازنظر ماهیت به دنبال منافع صنفی خود هستند، اما بههرحال، بخشی از منافع آنان با منافع جمعی شهروندان دیگر در حوزه احساس امنیت اجتماعی همسو است و به همین دلیل برای افزایش احساس امنیت اجتماعی از تأثیرگذاری این گروهها استفاده میشود. باتوجهبه شاخصهای مطرحشده در بعد تبلیغات، نتیجه گرفته میشود اکثریت شهروندان به ماهیت واقعی تبلیغات پی بردهاند و هرچند ممکن است از آنها تأثیر بپذیرند، درحقیقت، در تفسیر و قضاوت ذهنی خود به تبلیغات منفی در زمینه امنیت اجتماعی کمتر توجه دارند؛ بنابراین، احساس امنیت اجتماعی نیز در آنان کمتر کاهش پیدا میکند. آزمون فرضیه تأثیر شایعات بر احساس امنیت اجتماعی نشاندهنده تأثیر معکوس و معنادار شایعات بر احساس امنیت اجتماعی شهروندان بود. شایعه بهطور معمول در اکثر جوامع وجود دارد؛ اما بستر مناسب رشد آن زمانی ایجاد میشود که سانسورهای خبری حاکم شود. باتوجهبه نتیجه بهدستآمده، به نظر میرسد بهترین راه مقابله با ایجاد و افزایش شایعات، شفافسازی و رساندن اخبار بهطور دقیق، درست و بهموقع به شهروندان است؛ زیرا در غیر این صورت، موضوعاتی هرچند کوچک به ایجاد و گسترش شایعات بزرگی منجر میشوند که احساس امنیت اجتماعی شهروندان را کاهش میدهند. براساس نتایج این مقاله، پیشنهاداتی برای مدیریت افکار عمومی و افزایش احساس امنیت اجتماعی ارائه شده است. مطالعه حاضر نشان میدهد ابعاد مختلف افکار عمومی تأثیرات متفاوتی بر احساس امنیت اجتماعی داشتهاند و برای مثال رسانههای خارجی و شبکههای اجتماعی تأثیر منفی بر احساس امنیت اجتماعی شهروندان داشتند. پیشینه مواجهه با این مشکل، نشان میدهد که برخوردهای قهرآمیز با این رسانهها کارساز نیست، بنابراین، بسترسازی مناسب ازنظر فرهنگی، آگاهیبخشی درباره استفاده از این رسانهها، آسیبهای مرتبط با آنها و مهمتر از همه، متناسبسازی برنامههای رسانههای داخلی با سلایق فرهنگی مخاطبان (بهویژه جوانان) تاحدزیادی در این زمینه کارساز است. این امر به میزان زیادی استفاده از رسانههای خارجی را کاهش میدهد و حتی در صورت استفاده نیز افراد مخاطب صرف نخواهند بود و با دیدگاه انتقادی با این رسانهها برخورد خواهند داشت و بنابراین، کمتر به کاهش احساس امنیت اجتماعی دچار خواهند شد. نقش رهبران فکری در تأثیرگذاری بر احساس امنیت اجتماعی در این مقاله نیز تأیید شد. همچنان که لازارسفلد و همکاران گفتهاند، رهبران فکری پس از دریافت اطلاعات و اخبار، بهویژه در زمینه مسائل حساس و پراهمیت، تفسیر و تعبیر خود را به شهروندان منتقل میکنند؛ بنابراین، بهترین راهکار برای ارتقاء احساس امنیت اجتماعی شهروندان در این حوزه، بهخصوص در موارد حساس و موضوعات پیچیده اجتماعی ورود رهبران فکری ازجمله روحانیان، مراجع تقلید، ورزشکاران، سیاستمداران و... است. آنها با اعلام موضع درباره این مسائل و موضعگیریهای همجهت با افزایش احساس امنیت اجتماعی از بر هم ریختن نظم و کاهش احساس امنیت اجتماعی جلوگیری میکنند. گروههای فشار سودطلب و آرمانگرا از نشانههای رشدیافتگی مدنی در جامعه هستند؛ بهطوریکه افزایش تنوع و تکثر این گروهها و سازمانها از راههای مختلف به افزایش احساس امنیت اجتماعی و نیز دنبالکردن اهداف صنفی یا آرمانی آنها منجر میشود. بهطور مثال، شهروندان بهدلیل داشتن شغلهای مختلف، با عضویت در هریک از گروههای مرتبط، در رسیدن به اهداف شغلی و پیگیری منافع شخصی و شغلی خود، احساس آرامش خواهند داشت. همچنین، شهروندانی که دغدغههای انسانی و آرمانی دارند، با عضویت در هریک از گروههای مطلوب خود، ضمن برقراری پیوند با شهروندان متعهد در این حوزه و پیگیری منافع و علایق اخلاقی و انسانی خود، به فراهمکردن احساس آرامش و امنیت و درنتیجه، افزایش احساس امنیت اجتماعی کمک میکنند. تبلیغات تأثیر مثبتی بر افزایش احساس امنیت اجتماعی دارند؛ بنابراین، شکلگیری، محتوا و چگونگی دسترسی شهروندان به آنها بسیار مهم است و باید برنامهریزی این تبلیغات طوری انجام شود که ازلحاظ محتوا همسو با افزایش احساس امنیت اجتماعی در جامعه باشد. گذشتهازآن، تبلیغاتی که قرار است برای مقابله با تبلیغات منفی رسانههای خارجی و شبکههای مجازی ارائه شود، باید از تبلیغات منفی بسیار قویتر باشد، وگرنه تأثیر آن معکوس خواهد بود و احساس امنیت اجتماعی را کاهش خواهد داد. توضیحات: این مقاله برگرفته از طرح پژوهشی با عنوان «نقش مدیریت افکار عمومی بر ارتقاء احساس امنیت اجتماعی شهروندان اصفهانی» است که با حمایت مادی دفتر تحقیقات کاربردی نیروی انتظامی اصفهان در سال 1395 انجام شده است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
افتخاری، ا. (1384). «معمای امنیت عمومی، درآمدی بر جایگاه تازه پلیس در جامعه»، کنکاشی بر جنبههای مختلف امنیت عمومی و پلیس (مجموعه مقالات)، تهران: دانشگاه علوم انتظامی ناجا،42-23. بوزان، ب. (1378). مردم، دولتها و هراس، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی. بوزان، ب، ویور، ا و دوویلد، پ. (1386). چارچوبی تازه بر تحلیلی امنیت، ترجمه: علیرضا طیب، تهران: انتشارات مطالعات راهبردی. بیات، ب. (1388). جامعهشناسی احساس امنیت، تهران: امیرکبیر. بیرو، آ. (1370). فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه: باقر ساروخانی، تهران: کیهان. پهلوان، چ. (1381). «مسائل اجتماعی و امنیت»، مجموعه مقالات همایش علمی امنیت اجتماعی و راهکارهای توسعه، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل، 222- 218. تاجیک، م. ر. (1380). مقدمهای بر استراتژی امنیت ملی ا.ج.ا (رهیافتها و راهبردها)، تهران: فرهنگ گفتمان. ترابیان، م. (1382). «افکار عمومی»، مجله گزارش، ص95-94. چلبی، م. (1375). جامعهشناسی نظم، تهران: نشر نی. حاجیانی، ا. (1384). «چارچوب روششناسی برای بررسی احساس امنیت»، فصلنامه مطالعات امنیت اجتماعی، س 1، ش 2 و3، ص 3-1. خواجهنوری، ب. و کاوه، م. (1392). «رابطه بین مصرف رسانهای و احساس امنیت اجتماعی»، پژوهشهای راهبردی امنیت و نظم اجتماعی، د 2، ش 2، ص 78-57. دادگران، م. (1384). مبانی ارتباط جمعی، تهران: نشر مروارید و فیروزه. درانی، ک. (1380 ). «بررسی نمادها و نشانههای امنیت در ساختار خیالی و نمادگرایی نوجوانان شهر تهران»، مجله روانشناسی و علوم تربیتی، د 31، ش 2، ص 34-9. راش، م. (1381). جامعه و سیاست: درآمدی بر جامعهشناسی سیاسی، ترجمه: منوچهر صبوری، تهران: سمت. ربانیخوراسگانی، ع و قاسمی، و. (1381). «نگرش مردم شهر اصفهان درباره آسیبهای نظام اجتماعی ایران با تأکید بر تحلیل آسیب دینگریزی در جامعه»، جامعهشناسی ایران ، د 4، ش 3، ص 165-148. ربانی، ر. و افشارکهن، ج. (1383). «شهرنشینی و امنیت تحقیقی در عوامل و وضعیت مؤثر بر امنیت شهرها از دید شهروندان»، مجله پژوهشی دانشگاه اصفهان، ش17(1)، ص 128-122. رستگارخالد، ا. و محمدیان، ف. (1392). «استفاده از اینترنت و احساس امنیت اجتماعی (مورد مطالعه دانشگاه باهنر کرمان»، مطالعات فرهنگ ارتباطات، د 14، ش 22، ص 89-53. رهپیک، س. (1385). «درک امنیت عمومی»، فصلنامه امنیت عمومی، انتشارات دانشگاه امام صادق (ع)، س 1، ش 1، ص 27-25. رودانی، ا.؛ رئیسیوانانی، ر. و ناظرحضرت، ج. (1390). «بهینگی اجرای طرح ارتقاء امنیت اجتماعی در بوتهسنجی از ناحیه افکار عمومی (مطالعه موردی منطقه 16 شهر تهران در سال 1390)»، فصلنامه مطالعات اجتماعی، ش 27، ص 120-97. رید، ب. و هارولدسن، ا. (1378). طبقهبندی مفاهیم در ارتباطات، ترجمه: مسعود اوحدی، تهران: سروش. سلطانیفر، م. (1387). «آموزش رسانهای و حفظ امنیت اجتماعی»، فصلنامه کارآگاه، د 2، ش3، ص 140-130. شریعتمدارجزایری، ن. ا. (1379). «امنیت در فقه سیاسی شیعه»، علوم سیاسی، ش 279، ص 31-5. شریعتی، ر. ا. (1384). «مبانی و حقوق جهانگردان از دیدگاه منابع اسلامی»، حقوق اسلامی ، د 26، ش 7، ص 32-7. شفیعیفینی، ح. (1388). بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی و احساس امنیت در بین ساکنان شهر کاشان، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی. صفوی، ح. (1351). افکار عمومی، تهران: انتشارات دانشکده علوم اجتماعی. علیخواه، ف. و نجیبیربیعی، م. (1385). «زنان و ترس از جرم در فضاهای شهری»، رفاه اجتماعی، د 6، ش 22، ص 131-109. عیوضی، م. ر. (1387). «مدیریت رسانهای و مهندسی افکار عمومی»، فصلنامه مطالعات تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، د 10، ش 2، ص 270-251. قصریمنش، ک. (1381). امنیت ملی ازمنظر قرآن کریم و نهجالبلاغه، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه قم. کرایب، ی. (1378). نظریههای مدرن جامعهشناسی، ترجمه: محبوبه مهاجر، تهران: سروش. کریستین، د.، ام. و مکویلیامز، ر. او. (1365). صدای مردم، ترجمه: محمود عنایت، تهران: کتابسرا. کلاهچیان، م. (1384). «راهکارهای تحقق امنیت اجتماعی»، مجموعه مقالات همایش امنیت اجتماعی، معاونت اجتماعی ناجا، تهران: نشر گلپونه، 90-63. کیوسیو، پ. (1382). اندیشههای بنیادی در جامعهشناسی، ترجمه: منوچهر صبوری، تهران: نشر نی. ماندل، ر. (1379). چهره متغیر امنیت ملی، ترجمه: پژوهشکده مطالعات راهبردی، تهران: پژوهشکده راهبردی. متولی، ک. (1384). روابط عمومی و تبلیغات، تهران: انتشارات بهجت. مختاری، م. ع. (1388). «رسانه و جهتگیری افکار عمومی در تصمیمگیری عمومی»، کتاب ماه علوم اجتماعی، ش 24، ص 77-70. مککوایل، د. (1385). نظریه ارتباط جمعی، ترجمه: پرویز اجلالی، تهران: دفتر مطالعات و توسعه رسانه. ناصری، م. ب. و رحیمینژاد، م. (1374). جمعیت و امنیت اجتماعی، سازمان عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی تهران: اداره چاپ و نشر. نویدنیا، م. (1382). «گفتمانی پیرامون امنیت اجتماعی»، مجموعهمقالات همایش امنیت اجتماعی، تهران: معاونت اجتماعی ناجا، 55-21. هاشمیانفر، ع.؛ دهقانی، ح. و اکبرزاده، ف. (1392). «تأثیر دینداری و رسانههای جمعی بر احساس امنیت اجتماعی دانشجویان»، پژوهشهای راهبردی امنیت و نظم اجتماعی، د 2، ش 1، ص 72-53. Anastasio, A. Karen C. Rose and Judith Chapman. (1999) Current Direction in Psychological Science, p: 152, DOL: 10. 1111/1467- 8721. 00036.
Ayoob, M. (1997) Defining Security; A subaltan Realist Perspective. In critical Security studies, Keth Krause & Michael c. Williams, editss. Minneapolice. MN: university of Minnesota press.
Baker, K. M. (1990) Public opinion as political invention. In Inventing the French Revolution: Essays on French political in the eighteenth century, Cambridge, UK: Cambridge University Press.
Beekman, J. (1964) “The Realationship between Social Security and the social Services”. International Social Work, 7(2):29-32.
Catford, J. (1995) “The Massmedia Is Dead: Long Live, Multimedia”. Health Promotion International, 10:10.
Cooley, C. H. (1909) Social Organization: A study of the larger mind. New York: Charl Scribner's Sons, p. 121.
Ginsberg, M. (1993) The Psychology of Society, London, p. 145
MaisonneuveJean. (1985) La Psychologiesocial, Paris: P. U. F. p. 101.
Waever, O. (1993) Identity, Migration and the New Security Agenda in Europe, New York, p 23. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 7,875 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,524 |