تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,652 |
تعداد مقالات | 13,423 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,846,511 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,142,110 |
نقش روابط اقتصادی در میزان تعهد سیاسی امارات متحدهعربی در برابر ایران از 1359تا1367 ش/1980تا1988م | ||
پژوهش های تاریخی | ||
مقاله 12، دوره 9، شماره 3 - شماره پیاپی 35، مهر 1396، صفحه 171-188 اصل مقاله (1.17 M) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/jhr.2017.21789 | ||
نویسندگان | ||
ضیاء محمدی* 1؛ مصطفی پیرمرادیان2 | ||
1دانشجوی کارشناسیارشد تاریخ- مطالعات خلیجفارس، دانشگاه اصفهان، ایران | ||
2استادیار تاریخ، دانشگاه اصفهان، ایران | ||
چکیده | ||
جنگ ایران و عراق روابط آیندﮤ جمهوری اسلامی ایران را با بسیاری از کشورها تحتﺗﺄثیر قرار داد. بیشتر کشورهای منطقه بلافاصله جانب عراق را گرفتند؛ اما بهنظر میرسد که مواضع میاﻧﮥ امارات در برابر دو کشور، با روابط گستردﮤ این کشور با جمهوری اسلامی مرتبط بود. این پژوهش برآن است نقش روابط اقتصادی را در میزان تعهد سیاسی امارات در برابر ایران در دورﮤ جنگ بررسی کند. بهنظر میرسد نتایج حاصل برای ایجاد روابط بهتر با کشورهای منطقه در جهان امروز مفید باشد. بنابراین باید پرسید: روابط اقتصادی دو کشور در میزان تعهد سیاسی امارات در برابر ایران چه تأثیری گذاشت. فرض ما برآن است که روابط اقتصادی افزایش تعهد سیاسی امارات در برابر ایران را موجب شد. در این نوشتار، روش پژوهش بهصورت توصیفیتحلیلی و برپاﻳﮥ مطالعات کتابخانهای و نشریات ادواری است. اشتراک نظر دو کشور در مسائلی مانند مخالفت با حضور بیگانگان در منطقه و دیدارهای فراوان مقامات آنها و مخالفت امارات با قطع راﺑﻄﮥ اعراب با ایران، ازجمله نشانههای افزایش تعهد سیاسی اماراتمتحده در برابر جمهوری اسلامی ایران در سطوح بینالمللی است. | ||
کلیدواژهها | ||
جمهوری اسلامی ایران؛ اماراتمتحدهعربی؛ جنگ تحمیلی؛ روابط اقتصادی؛ روابط سیاسی | ||
اصل مقاله | ||
مقدمه دﻫﮥ اول پس از انقلاب، شاهد جنگ عراق علیه ایران بود. جنگی که در شهریور1359/سپتامبر1980، آغاز شد و در مرداد1367/اوت1988، به پایان رسید. بهاﻧﮥ عراق برای جنگ ادعاهای ارضی، ازجمله دربارﮤ اروندرود (شطالعرب)، بود. مواضع متناقض امارات در این دوره علتهای بسیاری داشت و شاید این کشور تلاش میکرد که اینگونه دو طرف جنگ را از خود راضی نگه دارد. علتهای گرایش امارات به عراق بسیار روشن است؛ اما دربارﮤ علتهای حمایت این کشور از ایران، تاکنون پژوهشی صورت نگرفته است. بنابراین نقش روابط اقتصادی دو کشور در تعهد سیاسی امارات به ایران جای بحث و بررسی دارد. دراینباره پژوهش چندانی نشده است. درواقع، تا به حال به این مسئله توجه نشده است که چرا امارات علاوه بر عراق، به ایران هم گرایش داشت و اینکه اقتصاد در این زمینه چه نقشی ایفا کرد. در کنار جنگ، عوامل دیگری شامل مسائل منطقهای و فرامنطقهای نیز بر رفتار امارات تأثیر گذاشتند. ناسیونالیسم عربی درمقابل هویت ایرانی، مذهب تسنن در مقابل تشیع، ترس اعراب از شعار صدور انقلاب ایران، اختلافات دو کشور بر سر جزایر سهگانه (تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی)، فشار قدرتهای منطقهای ازجمله خود عراق و عربستان و درنهایت میزان سرایت جنگ به محدودﮤ حاکمیت اماراتمتحده عوامل منطقهای بودند. در کنار این، فشار قدرتهای جهانی ازجمله آمریکا و نیز تبلیغات جهانی علیه انقلاب ایران عوامل فرامنطقهای تأثیرگذار بر مواضع امارات متحدهعربی بودند. درنتیجه امارات هم مانند سایر اعراب خلیجفارس، کمکهای مالی چشمگیری در اختیار عراق قرار داد و در سطوح بینالمللی، در بسیاری مواقع با این کشور همراهی کرد؛ اما در مقایسه با دیگر اعراب خلیجفارس، از اتخاذ مواضع تند و سخت در برابر ایران پرهیز میکرد که باید نقش روابط اقتصادی را در این زمینه بررسی کرد. حال باید پرسید: چرا ایران از نظر اقتصادی بهسوی امارات گرایش پیدا کرد. چرا این گرایش ایران با استقبال اماراتمتحده روبهرو شد. چه علتها و اقداماتی نشاندهندﮤ تأثیر روابط اقتصادی در میزان تعهد سیاسی اماراتمتحده در برابر ایران هستند.
وضعیت اقتصادی ایران پس از انقلاب و در زمان جنگ تحمیلی الف. تحریم: انقلاب در هر کشوری که اتفاق افتد، علاوهبر فرصتهای بهوجودآمده، بهصورت طبیعی هزینههایی را هم بهدنبال دارد که ممکن است تا مدتهای طولانی سرنوشت کشور را تحتتأثیر قرار دهد. در جریان انقلاب کبیر فرانسه، این موضوع بهخوبی مشاهده شد؛ چنانکه تمام اروپا در مقابل فرانسه ایستادند و جنگهای بسیاری را به این کشور تحمیل کردند. در ایران نیز این هزینهها، آن هم در آستاﻧﮥ جنگی بزرگ، زیانهای بسیاری به کشور وارد کرد؛ بهگونهایکه جریان تجارت و بازرگانی ایران را بهکلی تغییر داد. در آن زمان، اقتصاد ایران علاوهبر تبعات ناشی از جنگ و هزینههای آن، با دیوار بزرگ دیگری نیز دستوپنجه نرم میکرد و آن تحریمهای آمریکا برضد جمهوری اسلامی بود. تحریمهایی که تاحدود بسیاری ﺟﻨﺒﮥ بینالمللی پیدا کرده بود و کشورهای فراوانی با آن همراه شده بودند. رﻳﺸﮥ این تحریمها به زمان انقلاب و جریان اسارت کارکنان سفارت آمریکا در تهران بازمیگشت. تسخیر سفارت آمریکا در 13آبان1358/4نوامبر1979، اتفاق افتاد و تعدادی از کارکنان سفارت اسیر شدند که 444 روز در بند بودند. در پی این حادثه، آمریکا اقداماتی از قبیل ﺣﻤﻠﮥ نظامی و سپس تحریمهای شدید اقتصادی بر ضد ایران را اعمال کرد. در 29دی1359/19ژانویه1981، گروگانها آزاد شدند؛ ولی تحریمها کماکان ادامه یافت؛ اما دیگر نه بهعلت سرنگونی شاه یا اسارت دیپلماتها، بلکه رفتارهای نامطلوب ازسوی ایران از سال 1360ش/1981م بهاﻧﮥ آن بود (علیخانی، 1384: 24تا26). تصمیم به اعمال تحریمها با علتهایی همچون واداشتن جمهوری اسلامی ایران به کنارگذاشتن سیاستهای ناخوشایندی که در قبال آمریکا داشت، مجازات ایران برای سیاستهایی که در پیش گرفته بود و ابراز مخالفت نمادین دولت آمریکا برای جلبنظر گروههای طرفدار اسرائیل در آن کشور همراه بود (علیخانی، 1384: 40). رونالد ریگان (ReaganRonald)، رئیسجمهور آمریکا در سال 1361ش/1982م و هنگام تمدید تحریمهای ایران که از 14نوامبر1979/آبان1358 اعمال شده بود، عادیشدن روابط با ایران را در آیندﮤ نزدیک غیرممکن خواند (اطلاعات، 1361: ش 16863، 15). بهاینترتیب طی دورﮤ جنگ نیز، ایالاتمتحدهآمریکا و متحدانش ایران را در تحریم و محاصرﮤ اقتصادی قرار دادند. علاوهبر محدودشدن دایرﮤ کشورهای طرف تجارت، از پیامدهای تحریم اقتصادی بهطور طبیعی افزایش نرخ اجناس وارداتی بود؛ چنانکه ارزش واردات ایران در سال 1359ش/1980م، در مقایسه با سال پیشازآن، معادل 13درصد افزایش قیمت پیدا کرد که در کنار عامل جنگ، آن را از اعمال تحریم اقتصادی از جانب آمریکا و اتحادﻳﮥ اروپا ناشی دانستهاند؛ چراکه تحریم باعث شد که واردات کالا از کشورهای مبدأ بهصورت مستقیم تاحدودی غیرممکن شود و درنتیجه، رجوع به بازارهای واسطه، قیمت کالاهای وارداتی را بهشدت افزایش داد (رکنالدینافتخاری، 1371: 582و583). ب. سیاست کاهش وابستگی به غرب و دولتیشدن اقتصاد: با پیروزی انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی و نیز در پی اعمال تحریمهای آمریکا بود که در جهت کاهش وابستگی به خارج، تجارت خارجی برعهدﮤ دولت گذاشته شد و طبق اصل چهلوچهارم قانون اساسی، دولت به پیگیری آن موظف شد. دولت نیز در راستای هدایت و کنترل مصرف و جلوگیری از خروج بیروﻳﮥ ارز از کشور، واردات را کاهش داد و کالاها را سهمیهبندی کرد و برای توزیع آنها مراکزی ایجاد کرد (رکنالدینافتخاری، 1371: 582). بهاینترتیب، ایران در تمام عرصهها بهویژه اقتصادی، به سمت کاهش وابستگی به غرب حرکت کرد؛ برای مثال در سه سال اول انقلاب، میانگین واردات از کشورهای جهان سوم 19/17درصد بود که 72/8درصد آن به کشورهای اسلامی تعلق داشت. در همین مدت، کشورهای غربی 38/72درصد واردات ایران را به خود اختصاص داده بودند. حالآنکه در سه سال پیش از انقلاب، این ترتیب برای کل کشورهای جهان سوم 75/7درصد بود که سهم کشورهای اسلامی از آن فقط 5/2درصد بود و این نسبت برای غربیها 86درصد بود. در این مدت، 22درصد صادرات غیرنفتی ایران به کشورهای جهان سوم تعلق داشت و از این میزان، 21درصد به کشورهای اسلامی صادر میشد. کشورهای غربی هم 43درصد را شامل میشدند و مابقی هم به کشورهای سوسیالیستی میرسید. سیاست تغییر جهت در مبادلات تجاری با بلوکها و کشورها در سه سال دوم پس از انقلاب نیز تداوم یافت؛ بهنحویکه سهم جهان سومیها از واردات ایران به 38/19درصد رسید که 9/9درصد آن به کشورهای اسلامی تعلق داشت. واردات از غرب هم 81/71درصد بود؛ اما صادرات نیز چنین روندی را نشان میدهد. بهاینصورت که سهم جهان سومیها از صادرات ایران 72/27درصد شد که 36/10درصد آن به ملل اسلامی تعلق داشت و میزان صادرات به غرب 12/48درصد شد. در مقایسه با دو دورﮤ 1355تا1357ش/1976تا1978م و 1360تا1362ش/1981تا1983م، مشاهده میشود که واردات از غرب 14درصد کاهش یافت؛ حالآنکه واردات از جهان سوم و جهان اسلام همواره رو به افزایش بود. به همین شکل، صادرات به جهان سوم و ملل اسلامی نیز افزایش یافت (ماهنامه بررسیهای بازرگانی، 1366، ش6: 6و7). پ. جنگ عراق علیه ایران: در شهریور1359/1980م، رژیم بعث عراق با دعاوی ارضی حملهای همهجانبه علیه ایران آغاز کرد که هشت سال به طول انجامید و زیانهای هنگفتی به ایران، بهویژه بخش اقتصادی، وارد کرد. وقوع جنگ و هزینههای آن و نابودی زیرساختهای اقتصادی کشور، فشارهای اقتصادی به ایران را چند برابر کرد و درآمدها را کاهش داد و هدررفت ذخایر ارزی کشور را باعث شد. بلافاصله پس از شروع جنگ، 3میلیون بشکه از تولیدات نفتی ایران از بازارهای جهانی حذف شد (مجله اقتصادی، 1365، ش3: 7). برای کشوری مانند ایران با اقتصاد تکمحصولی، این امر فاجعهای به شمار میآمد. ﻧﺘﻴﺠﮥ همزمان این وضعیت، افزایش سریع و سرسامآور هزینهها در مقابل کاهش یکبارﮤ درآمدها و درنتیجه، اجبار در استفادﮤ بیرویه از ذخایر مالی کشور بود. تأثیر جنگ تحمیلی در اقتصاد از سخنان آیتالله هاشمیرفسنجانی بهتر درک میشود. بهﮔﻔﺘﮥ وی از سال 1365ش/1986م، یکسوم بودﺟﮥ کشور به مصرف نیروهای نظامی رسید و سال بعد، علاوهبر بودﺟﮥ مصوب برای نیروهای مسلح، 70میلیارد تومان که بهطور تقریبی یکچهارم بودﺟﮥ کشور بود، به جنگ اختصاص یافت و یکسوم از امکانات ارزی کشور در اختیار جنگ قرار گرفت (رزاقی، 1367: 659).
تأثیر جنگ عراق و ایران بر اقتصاد امارات جنگ عراق علیه ایران نهتنها برای دوکشور بلکه برای تمام ﻣﻨﻂﻘﮥ خلیجفارس تبعات و هزینههایی بهبار آورد. همانطورکه گفته شد اماراتمتحده نیز تحت وضع حاکم بر شورای همکاری خلیجفارس، مبالغ چشمگیری به رژیم بعث عراق کمک کرد که برای اقتصاد امارات سنگین بود؛ برای نمونه این کمکها یکی از علتهایی بود که اقتصاد امارات را در سالهای 1364و1365ش/1985و1986م فلج کرد؛ بهنحویکه این کشور با رکود اقتصادی شدید، ورشکستگی شرکتهای بزرگ و بحران در بودﺟﮥ عمومی مواجه شد و بودجه با تأخیر فراوان به تصویب میرسید (رسالت، 1365، ش301: 3). در سال 1366ش/1987م نیز امارات با بحران در پرداخت تعهدات مالی خود مواجه شد و حتی کمکهای ابوظبی و دبی، ثروتمندترین شیخنشینهای آن، نیز کفاف تأمین هزینههای پرداخت حقوق کارمندان دولتی را نمیکرد. این وضعیت از افزایش مداوم هزینههای دفاعی امارات ناشی میشد؛ چراکه طی چند سال، مخارج دفاعی این کشور بهطور متوسط 50درصد کل هزینههای این کشور را تشکیل داده بود. درواقع هفت شیخنشین بهای اﺳﻠﺤﮥ خریداریشدﮤ خود را پرداخت میکردند و سپس مبلغ آن را از میزان کمک خویش به بودﺟﮥ فدرال کم میکردند ( رسالت، 1366، ش551: 11). بیتردید این افزایش مداوم هزینههای دفاعی از احساس خطر از جنگ عراق و ایران و احتمال گسترش آن به کل ﻣﻨﻂﻘﮥ خلیجفارس ناشی میشد که ﺣﻤﻠﮥ عراق به میدانهای نفتی امارات و وقوع جنگ نفتکشها و افزایش حضور نظامی قدرتهای بیگانه در آبهای خلیجفارس شاید نشانههایی از آن بود. در کنار این عوامل، بهنظر میرسد که سیاستهای دفاعی و نظامی شورای همکاری خلیجفارس هم تاحدودی در آن تأثیر داشت. بنابراین جنگ عراق و ایران در کنار فرصتهایی که برای امارات، بهویژه در عرﺻﮥ اقتصادی، به وجود آورد هزینههای انکارناپذیری هم برای این کشور بههمراه آورد که اقتصاد امارات از آن دور نماند؛ درنتیجه امارات نیز به تجارت با ایران نیازمند بود و به آن به چشم فرصتی بزرگ مینگریست. روابط اقتصادی ایران و امارات در دورﮤ جنگ قبل از انقلاب اسلامی، اعراب خلیجفارس در میان شرکای تجاری درجه یک ایران جایی نداشتند و در همان روابط اقتصادی اندک نیز ﻛﻔﮥ ترازو تاحد چشمگیری به سود ایران بود که این امر روابط با اماراتمتحده را هم شامل میشد؛ برای مثال در سال 1353ش/1974م، صادرات ایران به امارات حدود 1055میلیون دلار بود و واردات آن از امارات نزدیک به 884میلیون دلار بود. بیشترین میزان صادرات و واردات به دبی تعلق داشت و صادرات اغلب شامل اجزاء ساختمانی، چربیهای حیوانی، چربیهای نباتی، مواد شیمیایی و اقلام خوراکی بود و واردات نیز بیشتر کالاهای ساختهشده مانند ابزار برقی و ماشینآلات بود که ﺟﻨﺒﮥ صادرات مجدد داشت. حکومت شاه قبل از تشکیل کشور امارات، از تاریخ 10آذر1348/1969م، اتباع تمام امارات خلیجفارس را از مقررات مربوط به تحصیل روادید ورود به ایران معاف کرده بود. آن زمان حدود سیهزار مهاجر ایرانی در امارات زندگی میکردند که بیشترشان در دبی و ابوظبی اقامت داشتند و در اقتصاد و تأمین نیروی انسانی نقش مؤثری داشتند؛ همچنین بانک صادرات، بانک ملی و بانک اعتبارات تعاونی توزیع ایران در اماراتمتحده فعالیت میکردند (اماراتعربیمتحده، 1354: 113و114و117). در زمان جنگ نیز همچنان مؤسسات ایرانی در امارات فعال بودند و ایرانیان بسیاری، چه کارگر و چه تاجر، در اقتصاد امارات و تجارت آن با ایران نقش داشتند. تحریم اقتصادی، جنگ، سیاست کاهش وابستگی به غرب و درنتیجه دولتیشدن اقتصاد باعث شد که ایران در عرﺻﮥ تجاری، به کشورهای تاحدودی مستقل ازجمله اماراتمتحده گرایش شدیدی پیدا کند؛ ازسویدیگر، تأثیر جنگ بر اقتصاد امارات از طریق افزایش هزینههای آن درﻧﺘﻴﺠﮥ کمکهای مالی به عراق و بحرانهای اقتصادی ناشی از این امر، در کنار عوامل دیگری مانند حضور گستردﮤ ایرانیان در امارات و نقش مؤثر آنها در اقتصاد این کشور، استقبال اماراتمتحده از گسترش روابط تجاری با ایران را باعث شد. تا پیش از وقوع انقلاب در ایران، در میان کشورهای خلیجفارس عربستان و کویت و عراق، در مقایسه با سایر کشورهای این حوزه، درصد بیشتری از صادرات ایران را جذب کرده بودند؛ اما پس از انقلاب، صادرات به این کشورها کاهش یافت و تغییراتی در طرفهای مبادله صورت گرفت؛ بهنحویکه اماراتمتحدهعربی و کویت گوی سبقت را از دیگران ربودند (رکنالدینافتخاری، 1371: 624).. ایالاتمتحدهآمریکا که پیش از انقلاب اصلیترین شریک تجاری ایران بود، از سال 1358ش/1979م، از تجارت با ایران کنار کشید و کشورهای دیگری نظیر امارات جایگزین آن شدند. امارات در سالهای 1361و1362ش/1982و1983م، بهترتیب رﺗﺒﮥ چهارم و دوم را در واردات از ایران به خود اختصاص داد؛ همچنین از سال 1362تا1368ش/1983تا1989م، دبی پس از آلمان غربی درمجموع دومین شریک واردکنندﮤ کالا از ایران بود (رکنالدینافتخاری، 1371: 642،645و647). در سال 1361ش/1982م، اماراتمتحدهعربی 16هزار تن کالا را به ارزش 5/1میلیارد ریال از تولیدات ایران خریداری کرد که این میزان دربرگیرندﮤ 3/6درصد از ارزش کل صادرات ایران بود (مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، 1363: 1370). منابع بهصورت اختصاصی، به کالاهای صادراتی ایران به امارات اشارﮤ چندانی نکردهاند و هر کجا نامی از کالاهای صادراتی یا وارداتی برده میشود ، طیف گستردهای از فروشندگان و مشتریان ایران را شامل میشود که اماراتمتحده هم در میان آنها قرار دارد. اما در شمار اقلام صادراتی ایران به امارات باید از خشکبار و محصولات باغی و کشاورزی مانند پسته، حبوبات و...، شکلات، مواد شیمیایی، فرش و قالی، ماشینآلات ساختمانی، تجهیزات فنی و... نام برد (مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، 1363: 203). در زﻣﻴﻨﮥ صادرات به ایران، در سال 1360ش/1981م، اماراتمتحدهعربی پس ازکشورهای آلمان غربی، ژاپن، انگلیس، ایتالیا، کره جنوبی، سوئیس، فرانسه، هلند و اسپانیا در جایگاه دهم قرار داشت. در سال 1360ش/1981م، ارزش واردات از اماراتمتحده در مقایسه با صادرات به این کشور صد برابر بود. روندی که در سالهای بعد هم تداوم یافت. جالب آنکه بهطور تقریبی، تمامی طرفهای بازرگانی خارجی با ایران تراز مثبت تجاری داشتند (رزاقی، 1367: 621و622). این امر از پیامدهای تحریم و جنگ برای اقتصاد ایران بود و بهاینترتیب در مقایسه با قبل از انقلاب، تجارت میان ایران و امارات بهطور کامل متحول شد. بیشترِ کالاهای صادراتی از امارات به ایران نیز همان کالاهای صادرات مجدد بود که عمدﮤ آنها فنی و مهندسی و کالاهای واسطهای بود؛ چراکه امارات بیشتر نقش بندر و بارانداز را برای ایران ایفا میکرد و بندرهای اماراتی شارجه و دبی در اختیار ایران بود. در اوایل جنگ که بندرهای ایران امکان پذیرایی از کشتیهای تجاری را نداشتند، بنادر دبی و شارجه و رأسالخیمه میزبان این کشتیها بودند و کشتیها بارهای خود را در این بندرها تخلیه میکردند و این کالاها تا زمان حمل به ایران، در انبارهای بندرهای مذکور نگهداری میشدند (اماراتعربیمتحده، 1364: 127و128). همین امر ازجمله علتهای گسترش روابط تجاری با امارات و افزایش تراز بازرگانی مثبت آنها در مقایسه با ایران بود. اما فارغ از بُعد تجاری و ﺟﻨﺒﮥ سودگرایی برای امارات، دراختیارنهادن بندرها توسط این کشور در چنان موقعیتی، تاحد چشمگیری کمکها و حمایتهای این کشور را به رژیم بعث عراق کمرنگ کرد. در بُعد اقتصادی نیز همانند بُعد سیاسی، اماراتمتحده موضعی بینابین را در پیش گرفت و اگرچه کمکهای مالی بسیاری در اختیار عراق قرار داد، ازسویدیگر بنادر خود را نیز در خدمت جمهوری اسلامی ایران نهاد. حکام امارات از کمک به عراق سودی به دست نمیآوردند؛ چراکه صدام بدهی خود را پس نمیداد (صفری، 1370: 155) و آنها بهطور قطع متحمل ضرر میشدند؛ چنانکه اوضاع وخیم اقتصادی امارات در سال 1364ش/1985م گویای این مطلب است. حالآنکه کمکهای امارات به ایران مبادلهای دوجانبه بود و چون در اوضاع جنگ و بهویژه تحریم ایران صورت میگرفت، عنوان کمک به آن تعلق میگیرد. در دوران جنگ که ایران و امارات با یکدیگر روابط تجاری داشتند، اماراتیها این امکان را داشتند که با فشار عراق روابط خود را با ایران قطع کنند یا آنکه در تحریمهای بینالمللی ضد ایران شرکت کنند. بهطور کلی روند مبادلات تجاری ایران با اماراتمتحده در زمان جنگ چنین بود: روابطی گسترده که در آن ﻛﻔﮥ ترازو به سود امارات بود و علت آن هم جز جنگ و تحریم نبود. باتوجه به جدولهای آماری که در ادامه خواهند آمد، جایگاه امارات در اقتصاد و تجارت ایران بهتر درک میشود. این جدولها وضعیت امارات را در جایگاه شریک تجاری ایران، در میان شرکای جهانی، بلوک شرق و آسیا نشان میدهند. جدولهای نخستین (الف) وضعیت این کشور را در میان کشورهایی نشان میدهند که طی دورﮤ زمانی 1354تا1368ش/1975تا1989م، درمجموع 70درصد مبادلات بازرگانی ایران با آنها صورت میگرفت. اما پیش از آوردن جدولها، اراﺋﮥ تحلیلی مناسب از آنها ضروری بهنظر میرسد. این جدولها اوضاع تجارت با امارات را پیش و پس از انقلاب هم نشان میدهند. اماراتمتحده که تا پیش از انقلاب در میان 12 کشوری که مشمول قاعدﮤ 70درصدی بودند، جایگاهی نداشت، به یکباره در سال 1359ش/1980م با اختصاص 3/4درصد از صادرات به ایران، جایگاه هفتم را از هلند گرفت. همانطورکه گفته شد، علتهای این امر عبارتاند از: تحریم ایران، سیاست اقتصادی کاهش وابستگی به غرب و آغاز جنگ تحمیلی؛ اما یکسال بعد، یعنی سال 1360ش/1981م ، میزان صادرات امارات به ایران به 3درصد کاهش یافت و امارات به رﺗﺒﮥ دهم نزول کرد. رتبهای که سال 1359ش/1980م از آنِ اتریش بود و فرانسه در جایگاه سال پیش امارات، یعنی رﺗﺒﮥ هفتم، قرار گرفت. در این عرصه پس از سال 1360ش/1981م تا سال 1368ش/1989م، یعنی یک سال پس از اتمام جنگ، باز هم نامی از امارات دیده نمیشود. براساس مقالهای در مطبوعات ایران، در سال 1362ش/1983م امارات با 224هزار تن صادرات به ایران به ارزش 29267میلیون ریال و اختصاص 85/1درصد کل واردات ایران به خود، در جایگاه پانزدهم صادرکنندگان به ایران قرار گرفت (اطلاعات، 1364: ش17763، ضمیمه اقتصادی: 8). بااینحال شیخنشین دبی چند سال غیرمتوالی، باز هم در میان این فهرست دوازدهتایی دیده میشود. این شیخنشین در سال 1365ش/1986م، با اختصاص 15/4درصد از صادرات به ایران جای ایتالیا را در رﺗﺒﮥ ششم گرفت؛ اما سال بعد، با 55/2درصد صادرات، جایگاه خود را به نفع برزیل از دست داد و به رﺗﺒﮥ یازدهم سقوط کرد؛ ولی در سال 1367ش/1988، این شیخنشین نیز در میان لیست دوازدهتایی جایی نداشت. تا آنکه سال بعد، 1368ش/1989م، دوباره خود را به جایگاه چهارم رساند و 52/5درصد از صادرات به ایران را به خود اختصاص داد و جای ترکیه را گرفت. با دقت در این جدولها چند نکته مشخص میشود: اول اینکه در میان شیخنشینهای امارات، دبی بیشترین راﺑﻂﮥ اقتصادی را با ایران داشته است؛ این کشور یا شیخنشین آن دبی مدت پنج سال از دورﮤ جنگ، جزء قدرتمندترین شرکای تجاری ایران در زﻣﻴﻨﮥ صادرات بودند. دوم اینکه اکثر کشورهای این فهرست دول اروپایی بودند، آن هم بهطور عمده قدرتهای اقتصادی بزرگ و امارات با این قدرتها رقابت میکرد؛ سوم اینکه غیر از امارات هیچیک از کشورهای خلیجفارس در این فهرست حضور نداشتند و موفق نشدند با امارات رقابت کنند؛ بنابراین امارات شریکی راهبردی در تجارت جمهوری اسلامی ایران بود که تحریم و محاصرﮤ اقتصادی ایران را تاحد چشمگیری جبران میکرد. اما در زﻣﻴﻨﮥ واردات از ایران، اماراتمتحده پیش از انقلاب هم یکی از شرکای ایران بود؛ چنانکه در سال 1356ش/1977م، دبی با 4/2درصد واردات از ایران در جایگاه دوازدهم قرار گرفت؛ ولی صعود به ردههای اول تا سال 1361ش/1982م به طول انجامید. در این سال امارات با 40/6درصد واردات از ایران، جایگاه چهارم را به خود اختصاص داد که پیشازآن به سوئیس تعلق داشت و سال بعد با 07/14درصد، به جایگاه دوم این لیست ارتقاء یافت؛ اما پسازآن باز هم نامی از امارات دیده نمیشود و شیخنشین ثروتمند دبی جایگزین آن میشود. این شیخنشین در سال 1363ش/1984م با 04/9درصد واردات از ایران در مکان چهارم قرار گرفت و بعد از آن تا سال 1367ش/1988م، یعنی بهمدت چهار سال متوالی، در جایگاه دوم قرار داشت. در سالهای 1363تا1367ش/1984تا1988م دبی بهترتیب 61/12درصد، 69/15درصد، 65/12درصد و 14/13درصد کالاهای ایرانی را خریداری کرد؛ ولی سال بعد از آن، یعنی سال 1368ش/1989م، با 82/12درصد به مکان سوم سقوط کرد. در عرﺻﮥ واردات از ایران نیز، اماراتمتحده بهطور عمده با کشورهای غربی و اروپایی رقابت میکرد. پیش از انقلاب سه کشور عربستان سعودی و کویت و عراق از ﻣﻨﻄﻘﮥ خلیجفارس و نیز تا پیش از سال 1361ش/1982م، دو کشور کویت و عربستان سعودی در جایگاهی بالاتر از امارات قرار داشتند و از مشتریان قدیمیتر ایران محسوب میشدند؛ ولی از سال 1359ش/1980م، عراق درگیر جنگ با ایران شد و از جمع رابطان تجاری ایران کنار رفت. کویت در سال 1361ش/1982م، هم در جایگاه ششم و دو پله بعد از امارات بود؛ اما پس از این سال، کویت و عربستان سعودی بهطور کلی از فهرست دوازدهتایی خریداران کالا از ایران خارج شدند که علت آن را باید در حمایتهای این کشورها از رژیم بعث عراق در مقابل ایران جستجو کرد؛ چراکه در دوران جنگ این دو از حامیان اصلی صدام بودند. بیتردید اگر روابط اقتصادی گستردﮤ دو کشور مذکور با ایران به مانند قبل از انقلاب ادامه مییافت، مواضع آنها در برابر جنگ و ایران و میزان حمایت آنها از عراق تغییر میکرد؛ چنانکه این امر دربارﮤ امارات صدق میکند. با حذف عربستان و کویت، در بین کشورهای حوزﮤ خلیجفارس اماراتمتحدهعربی به بزرگترین واردکنندﮤ کالا از ایران تبدیل شد. این کشور یا شیخنشین دبی غیر از سال 1359ش/1980م، در تمام طول جنگ، یکی از واردکنندگان اصلی کالا از ایران بودند. در ادامه جدولهای مذکور نشان داده شدهاند.
الف . جدولهای مربوط به شرکای بازرگانی خارجی ایران در زﻣﻴﻨﮥ واردات و صادرات (رکنالدینافتخاری، 1371: 643تا 646) حال وضعیت امارات در میان کشورهای آسیایی در صادرات به ایران با جدول (ب) نشان داده میشود؛ البته این جدول از سال 1351تا1360ش/1972تا1981م را بررسی کرده است و تنها دو سال پایانی آن دورﮤ جنگ را دربرمیگیرد؛ اما همین هم تاحدودی جایگاه اماراتمتحده را در تجارت با ایران در میان کشورهای آسیایی نشان میدهد. جدای از ژاپن که با فاﺻﻠﮥ چشمگیری بیشترین صادرات به ایران را به خود اختصاص داده بود، رقابت بین امارات و سه کشور دیگر بسیار تنگاتنگ بود؛ چنانکه در دو سال آخر این دوره که دو سال اول جنگ را شامل میشد، امارات در سال 1359ش/1980م و در مقایسه با کرﮤ جنوبی، صادرات بیشتری به ایران داشت؛ اما سال بعد، یعنی 1360ش/1981م، کرﮤ جنوبی گوی سبقت را ربود؛ ولی امارات در کل، در مقایسه با دو کشور ترکیه و هندوستان، برتری داشت و اگر به مجموع صادرات کره جنوبی و امارات در طول دو سال مدنظر توجه کنیم، میبینیم که امارات پس از کرﮤ جنوبی در جایگاه سوم صادرکنندگان آسیایی به ایران قرار داشت. ب. جدول جایگاه امارات در صادرات به ایران در میان آسیاییها، از سال 1351تا1360/1972تا1981م (ایران: تصویر آماری بازرگانی خارجی 1351-60 ، ش2، همراه با ضمیمه سال61، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، 1363: 1287). اما در جدول (ج) که واردات از بلوک شرق را نشان میدهد، مقدار کالاهای وارداتی از امارات و کرﮤ جنوبی برحسب وزن در دورﮤ دهساﻟﮥ گفتهشده نشان داده شده است و این جدول اطلاعات راجع به واردات از امارات را در دو سال آغازین جنگ تکمیل خواهد کرد. ج. جدول وزن و درصد واردات ایران از امارات در مقایسه با کل واردات از 1351تا1360ش، (ایران: تصویر آماری بازرگانی خارجی1351-60، ش2، همراه با ضمیمه سال61، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، 1363: 1303). مراودهها و دیدارهای سیاسی اقتصادی و نتایج آن مقامهای ایران و امارات در سایر زمینههای اقتصادی و تجاری دیدارها و گفتگوهایی کردند که ارزش بحث و بررسی دارد و فضای اقتصادی میان دو کشور را روشنتر میکند. در آذرماه1364/دسامبر1985، وزیر بازرگانی جمهوری اسلامی ایران در رأس هیئتی اقتصادی و بازرگانی به اماراتمتحده سفر کرد و با شیخحمدانبنراشد1 جانشین ولیعهد دبی و وزیر دارایی و صنعت و نیز سیفآلجروان وزیر اقتصاد و بازرگانی این کشور دیدار کرد. در این ملاقات دربارﮤ روابط دوجانبه، مسائل در کانون علاﻗﮥ دو طرف و افزایش صادرات ایران به امارات بحث و تبادلنظر شد و وزرای اماراتی آمادگی کشورشان را برای توسعه و تحکیم روابط بازرگانی با ایران اعلام کردند. جعفری وزیر بازرگانی جمهوری اسلامی هم ضمن تشریح وضع کشور، از رشد درخور ملاﺣﻆﮥ بخشهای صنعت و کشاورزی ایران و آمادگی برای صادرات بسیاری از تولیدات مازاد بر مصرف به خارج، بهویژه اماراتمتحده، سخن گفت و در زﻣﻴﻨﮥ واردات، کشورهای مسلمان را در اولویت ایران دانست (اطلاعات، 1364، ش 17768: 20). در سال 1364ش/1985م، ایران برای اولینبار در نمایشگاه آسیایی امارات شرکت کرد و از ایران حدود 250 واحد تولیدیِ صنعتی و کشاورزی و... در این نمایشگاه حاضر شدند (اماراتعربیمتحده، 1364: 127و128). اما با مشاهدﮤ افزایش شدید ارتباطات دو کشور آن هم در فاصلهای کوتاه پس از پایان جنگ، میزان تأثیر جنگ را در این مراودها بهتر درک میکنیم؛ چنانکه در آذر1367ش/1988م، نمایشگاه بینالمللی شارجه با حضور 25 تعاونی تولیدی ایرانی گشایش یافت و اسلامینسب، معاون بازرگانی داخلی ایران، نیز در مراسم افتتاحیه حضور یافت و این اولینبار بود که تعاونیهای تولیدی صنفیصنعتی ایرانی در این نمایشگاه شرکت میکردند؛ ازﺟﻤﻠﮥ این تعاونیها تولیدکنندگان پوشاک، لوازمخانگی و ماشینآلات صنعتی بودند. هدف از شرکت در این نمایشگاه، بازاریابی محصولات تعاونیها برای افزایش صادرات غیرنفتی ایران بود (کیهان، 1367، ش13476: 9). مدتی بعد عیسی ولایی، رئیس گروه بازرگانی مجلس، ضمن بیان اینکه در سال 1366ش/1987م، سیصدمیلیون دلار کالا به امارات صادر شده است، از مذاکره با رئیس اتاق بازرگانی شارجه برای ایجاد خط کشتیرانی مشترک بین دو کشور، تشکیل نمایشگاه اختصاصی برای عرﺿﮥ کالاهای ایرانی و ایجاد دفتر تجاری در این شیخنشین خبر داد (اطلاعات، 1367، ش18635: 4). در دیماه1367 نیز استاندار هرمزگان اعلام کرد که با احداث اﺳﻜﻠﮥ شناور در بندرلنگه، دو خط کشتیرانی بین دبیبندرعباس و شارجهبندرعباس دایر میشود (کیهان، 1367، ش13506: 10).
روابط اقتصادی با ایران و میزان عملکرد مثبت امارات در برابر ایران در عرﺻﮥ سیاسی بدون تردید غیر از روابط اقتصادی و تجاری گسترده، علاﻗﮥ خاص و ایجابی دیگری در مناسبات دو کشور ایران و اماراتمتحده وجود نداشت. چه اگر این روابط هم نبود، اماراتیها برای کمک به عراق در مقابل ایران انگیزهای بهمراتب بیشتر از عربستان و کویت داشتند و دشمنی بیشتری به جمهوری اسلامی نشان میدادند. در کنار عواملی همچون ناسیونالیسم عربی و مذهب مشترک و ترس اعراب از صدور انقلاب ایران، امید دستیابی دوباره به جزایر سهگانه (تنببزرگ، تنبکوچک و ابوموسی) عاملی بود که برای مقابله با ایران، به امارات انگیزهای بیشتر از دیگر اعراب خلیجفارس میداد. ازسویدیگر، همانطورکه پیشازاین گفته شد، بیتردید اگر عربستان و کویت پس از جنگ ایران و عراق روابط اقتصادی خود را با ایران حفظ کرده بودند، مواضع بهمراتب نرمتری در قبال ایران اتخاذ میکردند؛ اما نبود یا حجم کم روابط اقتصادی با جمهوری اسلامی ایران، دست آنها را برای اتخاذ مواضع تند و خشن در قبال ایران باز میگذاشت. بنابراین ثابت میشود که در دورﮤ جنگ ایران و عراق، روابط اقتصادی گستردﮤ امارات با ایران مواضع این کشور را در برابر ایران تاحدی تعدیل میکرد و این مسئله از امارات عنصری میانهرو ساخته بود. در دورﮤ جنگ، روابط مستقیم ایران و اماراتمتحده خوب و رو به گسترش بود. شاید سفر راشدعبدالله،2 وزیر مشاور در امور خارجی امارات، در دی1364/دسامبر1985 به تهران، مهمترین سفر مقامات اماراتی به ایران در دورﮤ جنگ بود. وی با مقامات ایرانی ازجمله آیتالله خامنهای رئیسجمهور، آیتالله هاشمیرفسنجانی رئیس مجلس، میرحسین موسوی نخستوزیر و علیاکبر ولایتی وزیر خارجه دیدار کرد. هاشمیرفسنجانی در دیدار با عبدالله از روابط دو کشور و بیطرفی نسبی امارات در جنگ ابراز رضایت کرد (ابرار، 1364، ش74: 1و2). راشدعبدالله در دیدار با آیتالله خامنهای، امارات را از طرفداران انقلاب ایران از همان آغاز خواند. رئیسجمهور ایران نیز دو کشور را دارای اشتراکات فرهنگی فراوان خواند و خواستار گسترش روابط شد. عبدالله در پایان سفر خود، هدف از این سفر را کمک به استقرار امنیت و ثبات در خلیجفارس بیان کرد(جمهوری اسلامی، 1364، ش1911: 12). این دیدارها در حالی صورت میگرفت که فشارهای عراق و سایر اعراب مانند اوایل جنگ همچنان ادامه داشت؛ اما بهطور حتم، اماراتمتحده علایق خویش را بر منافع دستهجمعی اعراب ترجیح میداد. شاید این ادعا درست باشد که این علایق تجاری و راﺑﻄﮥ نزدیک میان دو کشور بود که باعث شد در جریان انتشار کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی در سال 1367ش/1988م، اماراتمتحده پیشتر و بیشتر از سایر اعراب خلیجفارس از مواضع ایران دراینباره حمایت کند. در اسفند همان سال، شیخزاید حاکم امارات در دیدار آیتالله جنتی سرپرست سازمان تبلیغات اسلامی که به امارات سفر کرده بود، از دستور خود برای بررسی کتاب آیات شیطانی و صدور حکم لازم دربارﮤ نویسنده و ناشر آن خبر داد و هماهنگی با سایر ملل اسلامی را در این زمینه اعلام کرد. شیخمحمدبناحمدالخزرجی، وزیر اوقاف و امور اسلامی امارات، نیز دربارﮤ همین مسئله با آیتالله جنتی دیدار کرد. وی ضمن تأیید حکم امام خمینی(ره) دربارﮤ سلمان رشدی، از حمایت تمام مذاهب اسلامی از این حکم سخن گفت و به ایستادگی امارات در کنار جمهوری اسلامی در مقابله با این توطئه تأکید کرد. ولایتی، وزیر خارﺟﮥ ایران، هم در این باره پیامهایی برای وزرای خارﺟﮥ امارات، قطر و عمان فرستاد و وزیر مشاور در امور خارجی امارات نیز ضمن تأیید حکم امام خمینی، از بررسی جدی ﻣﺴﺌﻠﮥ انتشار کتاب آیات شیطانی در اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی و نیز شورای همکاری خلیجفارس خبر داد و وحدتنداشتن کشورهای اسلامی را عامل چنین دسیسههایی دانست (اطلاعات، 1367، ش 18704: 3). از مهمترین سطوح عملکرد امارات در زمان جنگ، رفتار آن در قالب شورای همکاری خلیجفارس بود. شورایی که هم خواست اعراب خلیجفارس بود و هم پاسخی به نیازهای امنیتی آمریکا در منطقه بود که پس از انقلاب ایران، خود را با خلأ ناگهانی عامل نفوذ مواجه میدید و نیاز داشت تا مانعی در برابر ایران و خطر شوروی برای خلیجفارس ایجاد کند (امامی، 1389: 68؛ اسدی، 1369: 145تا147). شورای همکاری خلیجفارس حدود هشتماه پس از آغاز جنگ و زمینگیرشدن نیروهای عراقی در خاک ایران، ایجاد شد. در 4خرداد1360/25مه1981، اجلاس سران شورا در ابوظبی تشکیل شد و منشور آن امضا شد و موجودیت آن بهطور رسمی تحقق یافت. در منشور، هدف از تأسیس شورا همکاری و هماهنگی کشورهای عضو آن در امور تجاری، مالی، ارتباطات، آموزش فرهنگی و... عنوان شد. تا فتح خرمشهر در 3خرداد1361/1982م، اعضای شورای همکاری علاﻗﮥ چندانی به خاﺗﻤﮥ جنگ و عقبنشینی عراق نشان نمیدادند؛ اما پسازآن، شورا برای نزدیکی به ایران و میانجیگری در راستای خاﺗﻤﮥ جنگ تحرکهایی را شروع کرد؛ ولی کمک به عراق و نشاندادن چهرهای صلحطلب از آن را نیز ادامه داد (ولایتی، 1394: 578). ازجمله اقدامات مثبت امارات در شورای همکاری در برابر جنگ ایران و عراق، تلاشهای این کشور برای میانجیگری میان دو کشور بود. سومین اجلاس سران شورای همکاری در 19آبان1361/9نوامبر1982 تشکیل شد و این تلاشها در این اجلاس آغاز شد؛ اما موفقیت چندانی نداشت (اطلاعات، 1361، ش16856: 16). در اجلاس ریاض که در سال 1364ش/1985م برگزار شد، شورا برای اولینبار بدون دفاع از عراق، پذیرش هیئتهای میانجی توسط ایران را خواستار شد. پس از ورود ایران از شرق بصره به خاک عراق، شورا بهعلت ناامیدی از صدام و درک بیشتر واقعیت قدرت ایران، حمایتهای خود را از عراق کاهش داد. پس از عملیات مسلمبنعقیل3 که ایران برای دومینبار به خاک عراق حمله کرد، کشورهای خلیجفارس که دیگر خود را از کمککردن به عراق ناتوان میدیدند، خواستار پایان جنگ شدند و از شیخزایدبنسلطان آلنهیان، رئیس اماراتمتحده، خواستند که میان ایران و عراق میانجیگری کند (جمهوری اسلامی، 1364، ش1836: 7). در ﻧﻴﻤﮥ دوم سال 1364ش/1985م، اعضای شورای همکاری در برابر ایران مواضع ملایمتری اتخاذ کردند. در آبان این سال، اجلاس سران شورا در مسقط، پایتخت عمان، برگزار شد و با صدور بیانیهای پایان یافت که برخلاف روال گذشته، در آن انتقادی از ایران نشده بود. این بیانیه خواستار تلاش جاﻣﻌﮥ جهانی برای پایان جنگ و نیز صلح و مذاکرﮤ دو طرف بود. در این اجلاس، وزیر دفاع امارات ضمن اشاره به قرارداشتن اعراب خلیجفارس در کنار عراق، ایران را کشوری مسلمان دانست که نباید با آن جنگید (اطلاعات، 1364، ش17733: 20). در همین سال صدام پس از شکستهای پیدرپی، از شورای همکاری خواست تا ماهانه یکمیلیارد دلار در اختیار عراق قرار دهد تا جنگ را پیگیری کند؛ اما این تقاضا با مخالفت اعضای شورا، بهویژه امارات، روبهرو شد و تنها عربستان قسمت اعظم آن را برعهده گرفت (جمهوری اسلامی، 1364، ش1836: 7).. شاید مهمترین اتفاق سال 1365ش/1986م برای شورای همکاری در ارتباط با جنگ تحمیلی، اختلافنظر میان اعضای شورا در قبال حضور نیروهای نظامی بیگانه در خلیجفارس، در ارتباط با جنگ ایران و عراق بود. در پی تشدید جنگ نفتکشها، کویت از قدرتهای بیگانه، بهویژه شوروی و آمریکا، برای محافظت از ناوگان نفتکشها در خلیجفارس دعوت کرد و کشتیهای خود را زیر پرچم این کشورها قرار داد. عربستان سعودی نیز حامی عمدﮤ کویت در این دعوت بود. دراینمیان، امارات و عمان جناح دیگری تشکیل دادند که با حضور بیگانه در منطقه چندان موافق نبود و تأمین امنیت منطقه را برعهده خود کشورهای حوزﮤ خلیجفارس میدانست. قطر هم به درﺟﮥ کمتری به این جناح متمایل بود. بحران منطقه شکاف در شورا را باعث شد و با تضعیف نیروهای بیگانه در انجام مأموریت خویش، ﻛﻔﮥ ترازو به سود کشورهای جناح دوم سنگین شد؛ درنتیجه، در برخورد کشورهای منطقه با ایران تغییرات تدریجی ایجاد شد که نتایج آن در اجلاس سران شورا در ریاض آشکار شد و در مواضع اعضا در برابر جنگ و جمهوری اسلامی چرخش فراوانی ایجاد کرد. در آستاﻧﮥ تشکیل این اجلاس، شیخزاید ضمن انتقاد از حضور بیگانگان در منطقه، خواستار اعزامکردن هیئتهای میانجی به ایران شد. بیاﻧﻴﮥ پایانی اجلاس ریاض در برابر ایران لحن متعادلتری داشت و در آن از محکومکردن شدید ایران اجتناب شد و تنها به ابراز تأسف از مواضع جمهوری اسلامی در برابر قطعناﻣﮥ 598 سازمان ملل و امیدواری به خاﺗﻤﮥ جنگ و بهکارگیری تواناییهای ایران برای مقابله با دشمنان اسلام اکتفا شد. کشورهای منطقه در اعلاﻣﻴﮥ خود از ایران خواسته بودند که به اصول حسن همجواری و امنیت منطقه احترام بگذارد. در آن زمان، کارشناسان معتقد بودند که عمان و اماراتمتحده در قالب اعضای میانهرو شورا در برابر ایران، در بیاﻧﻴﮥ پایانی بهتر از عربستان و کویت مواضع خویش را به کرسی نشاندند (رسالت، 1366، ش619: 3). اما اتحادﻳﮥ عرب یکی دیگر از سازمانهای مهم بینالمللی بود که عملکرد امارات در سطح آن جای بحث و بررسی دارد. در این سازمان نیز اماراتیها در کنار اقدامات منفی، بعضی اقدامات مثبت را در رابطه با ایران انجام دادند. نموﻧﮥ آن را در اجلاس اتحادﻳﮥ عرب در تونس در سال 1366ش/1987م، در زمان اصرار عربستان و سایر کشورهای تندرو عرب برای قطع رابطه با ایران تا زمان پذیرش قطعنامههای سازمان ملل، میبینیم که با مقاومت و مخالفت شدید سوریه، الجزایر، لیبی، عمان و بهخصوص اماراتمتحدهعربی مواجه شد؛ درنتیجه، در قطعناﻣﮥ پایانی آن دربارﮤ ایران تاحد بسیاری تجدیدنظر شد (جمهوری اسلامی، 1366، ش2390: 3). دراینباره، بهنظر میرسد که روابط تجاری گسترده با ایران ازجمله علتهای اتخاذ چنین تصمیمی از سوی اماراتمتحده و نیز عمان بود. سازمان اوپک (Petroleum Exporting CounteriesOrganization) عرﺻﮥ دیگری بود که عملکرد امارات در آن برای ایران مهم بود. بهطور طبیعی، هر تصمیمی که اعضای اوپک میگرفتند، بر سیاست و اقتصاد کشورهای عضو تأثیرگذار بود. در عرﺻﮥ اقتصادی، تصمیمهای اوپک درآمدهای نفتی ایران را کاهش یا افزایش میداد؛ بنابراین این تصمیمها بهصورت مستقیم، درآمد کشور و معیشت مردم ایران را تحتتأثیر قرار میداد. در اجلاس 78 سازمان در سال 1365ش/1986م، بهطور تقریبی تمامی اعضا، بهویژه امارات، با پیشنهاد ایران برای محدودسازی تولیدات اعضا، بهاستثنای عراق، در حد سهمیههای سال 1363ش/1984م موافقت کردند. این امر افزایش قیمتها را از زیر 10 دلار به حدود 15 دلار در هر بشکه موجب شد و درنتیجه، درآمدهای ایران افزایش یافت. براساس اعلام دبیرخاﻧﮥ اوپک، تا پیشازاین تصمیم، اعضاء سازمان در 8ماﻫﮥ اول سال 1986م معادل 60میلیارد دلار ضرر کرده بودند، تراز پرداختها و موازﻧﮥ بازرگانی اعضا دچار اختلال شدید شده بود و بسیاری از طرحهای عمرانی و نیز پرداختهای خارجی متوقف شده بود (عادلی، 1370: 266). این پیشنهاد با توافقی دستهجمعی به سرانجام رسید و اماراتمتحده نیز با آن همراهی کرد. حمایت اماراتمتحده از کاهش تولید نفت، فصلی تازه از رفتار این کشور در سطح سازمان اوپک با ایران بود و تا مدتی مدید ادامه یافت. در مهرماه همین سال، یعنی 1365ش/1986م، امارات خواستار تمدید مدت پیشنهاد ایران مبنیبر کاهش سطح تولید اوپک شد و مانعسعیدالعتیبه، وزیر نفت امارات، ضمن حمایت از تمدید مدت این پیشنهاد تا پایان سال 1986م/1365ش، قیمت 15 تا 20 دلار برای هر بشکه را عقلانی خواند و خواستار حفظ این سطح تا سال 1369ش/1990م شد. این اظهارات در کمتر از دو هفته مانده به اجلاس 14مهر/6اکتبر اوپک که قرار بود در ژنو برگزار شود، بیان شد و طی آن مقرر شد که اعضا استراتژی درازمدتی را برای ایجاد تعادل در بازار نفت پیریزی کند تا جایگزین استراتژی موقتی شود. مبنای این استراتژی درازمدت نیز همان پیشنهاد ایران مبنیبر کاهش 5/3میلیون بشکهای تولید بود. العتیبه برای دستیابی به فرمول جدید ایجاد تعادل در بازار، تمدید این پیشنهاد را تا پایان سال خواهان شد (اطلاعات، 1365، ش17989: 4). این تقاضای امارات با طرح شرایطی ازطرف عربستان سعودی، با استقبال آن کشور نیز روبهرو شد تا درﻧﺘﻴﺠﮥ آن، پیشنهاد ایران تا پایان سال میلادی تمدید شود. هرچندکه درنهایت، اعضا با تقاضای کویت برای افزایش ﺳﻬﻤﻴﮥ تولید خود، موافقت کردند (اطلاعات، 1365، ش18008: 4). این دوره را باید عصر همراهی اماراتمتحده با ایران در سطح اوپک دانست. افزایش قیمت نفت در این زمان، کاهش فشارهای بر ایران برای اداﻣﮥ جنگ را باعث میشد. جنگی که هزینههای سرسامآوری برای ایران داشت. سازمان ملل متحد سطح دیگری است که عملکرد اماراتمتحده در عرﺻﮥ آن ذکرکردنی است. در پی سفر وزیر خارﺟﮥ امارات به ایران در سال 1364ش/1985م، مقالهای در مطبوعات ایران منتشر شد که روابط ایران و امارات را بررسی میکرد. این مقاله ازجمله خدمات امارات به ایران را رأی منفی امارات به قطعناﻣﮥ حقوق بشری آمریکا بر ضد ایران در سازمان ملل متحد میدانست (خراسان، 1364، ش10553: 7). مهمترین قطعناﻣﮥ سازمان ملل برای پایاندادن به جنگ ایران و عراق همان قطعناﻣﮥ 598 است که در 29اردیبهشت1366/20جولای1987، به تصویب شورای امنیت رسید. در ﺟﻠﺴﮥ 2750 این شورا که علاوهبر پنج عضو دائم، یازده عضو غیردائم را نیز دربرمیگرفت، اماراتمتحدهعربی نیز حضور داشت. ریاست دورهای شورا بر عهدﮤ فرانسه بود و جلسه در ساعت 3بعدازظهر برگزار شد (خرمی، 1388: 6/264). راشدعبدالله، نمایندﮤ امارات، در سخنرانی خود در این جلسه از شروع و اداﻣﮥ جنگ و تخریب دو کشور درگیر ابراز تأسف کرد و جنگ را تهدیدی نگرانکننده برای امنیت منطقه و جهان دانست. او از تلاشهای امارات برای پایاندادن به جنگ و ایجاد صلح سخن گفت. وی ضمن ابراز مسرت از نقش کشورش در صدور قطعناﻣﮥ 598، از اجرای آن حمایت کرد. عبدالله این قطعنامه را تجلی ارادﮤ بینالمللی خواند و تعدادی از مواد آن ازجمله رعایت حقوق بشر دوستاﻧﮥ بینالمللی، مجازنبودن اشغال سرزمینها، رعایت مقررات دریانوردی غیرنظامی، توقف حملات علیه اهداف غیرنظامی و آزادی اسیران جنگی را برشمرد. او قطعناﻣﮥ جدید را متوازن دانست و به دو طرف درگیر برای پایاندادن جنگ توصیههایی کرد و خواستار تلاش بینالمللی برای اجرای این قطعنامه شد و از ارادﮤ کشورش برای کمک در بازسازی دو کشور خبر داد (خرمی، 1388: 6/268و269). قطعناﻣﮥ 598 با لحاظکردن خواست ایران مبنیبر مشخصکردن متجاوز، به جنگ دو کشور خاتمه داد. نتیجه روابط اقتصادی میان ایران و امارات در دورﮤ جنگ ایران و عراق گسترده بود و این امر در افزایش تعهد سیاسی امارات در برابر ایران تأثیر گذاشت. در این زمینه دو علت بیانکردنی است: 1. نبود چنین رابطهای بین ایران و کشورهایی نظیر عربستان و کویت که باعث میشد این دو در قبال ایران مواضعی تند اتخاذ کنند و در تمام دورﮤ جنگ جانب عراق را بگیرند؛ با مطاﻟﻌﮥ روزنامههای دورﮤ جنگ، مشخص میشود که در روابط ایران با اعراب خلیجفارس، نام اماراتمتحده بیشترین فراوانی را داشته است و در زیر آنها همواره روابط اقتصادی مطرح شده است. بعضی اقدامات مثبت اماراتمتحده در عرﺻﮥ روابط مستقیم با ایران یا در سطوح بینالمللی در رابطه با جنگ عراق و ایران خلاصهوار عبارتاند از: الف. رفتوآمدهای سیاسی و اقتصادی فراوان در سطح مقامات عالیرﺗﺒﮥ دو کشور یا مواضع مشترک این دو در قبال مسائلی مانند مخالفت با اسرائیل، حضور بیگانگان در منطقه یا انتشار کتاب آیات شیطانی؛ ب. اماراتمتحده در نقش میانجیگری مهم میان ایران و عراق ازطرف شورای همکاری خلیجفارس و نیز رابط این شورا با ایران شناخته شده است. امارات متحده در موضوع دعوت از قدرتهای بیگانه برای حافظت از کشتیرانی در خلیجفارس، مقابل سایر اعضای شورای همکاری ایستاد و با آن مخالفت کرد؛ ج. مخالفت امارات با قطع روابط اعراب با ایران در اجلاس اتحادﻳﮥ عرب در تونس در سال1366ش/ 1987م؛ د. موافقت امارات با پیشنهاد ایران برای کاهش سقف تولید اوپک با هدف افزایش قیمتها در سال 1365ش/1986م و پیشنهاد اماراتیها برای تمدید آن تا پایان همان سال میلادی؛ د. مخالفت با قطعناﻣﮥ حقوق بشری آمریکا ضد ایران در سال 1364ش/1985م و ایفای نقش در صدور قطعناﻣﮥ 598 شورای امنیت دربارﮤ جنگ عراق و ایران در سال 1366ش/1987م در سطح سازمان ملل. این مواضع امارات ثابت میکند که بین گسترش روابط اقتصادی ایران و اماراتمتحده و افزایش تعهد سیاسی امارات در برابر ایران راﺑﻂﮥ مثبت وجود داشت و درواقع، در مواضع امارات در برابر ایران و جنگ ایران با عراق، روابط اقتصادی و سود تجاری اهرمی تنظیمکننده بود که در مقابل عوامل کشانندﮤ امارات بهسوی عراق یعنی ناسیونالیسم عربی، مذهب مشترک و ادعای رژیم بعث دربارﮤ جزایر سهگانه قرار میگرفت و تعادل و توازن در مواضع اماراتمتحده را موجب میشد. امروزه ایران در وضعیت جنگ قرار ندارد؛ اما تحریم آمریکا و غرب همچنان پابرجاست. مانند روابط ایران و امارات در دورﮤ جنگ، در زمان حاضر نیز عاملی نیاز است که کشورها را به یکدیگر جذب کند و هنگامیکه بستر محیا باشد، حتی تحریم قدرتهای جهانی نیز مانع این امر نیست؛ بهعبارتدیگر ازآنجاکه نیاز، مادر تمامی الگوهای اقتصادی است، در چنین اوضاعی باید با مطالعه و نیازسنجی کشورهای عربی حاﺷﻴﮥ خلیجفارس و سایر کشورها در ظرف زمانی خاص آن، بهویژه در هنگام بحرانهای اقتصادی، زمینه را برای ایجاد و پیریزی روابط پایدار تجاری، حتی باوجود تحریمها، فراهم کرد. حال چه با عربستان که رقیب منطقهای سرسخت ایران است و چه با یمن که بهواﺳﻂﮥ تحریم و جنگ، نمونهای مناسب برای اجرای الگوی موضوع بحث است؛ همچنانکه چنین وضعی، در دﻫﮥ گذشته، روابط اقتصادی وسیعی میان ایران و عراق برقرار کرد. راﺑﻂﮥ اقتصادی افزایش انعطاف سیاسی را نیز در پی دارد؛ ولی شرط اول، نیاز اقتصادی خود جمهوری اسلامی ایران است و شاید کسب سود انگیزهای مناسب در این راستا باشد که هرچند در کوتاهمدت امید چندانی به آن نیست، در بلندمدت جای بحث و بررسی دارد . پینوشت 1. فرزند شیخمحمدبنراشد آلمکتوم حاکم دبی، نیابت حکومت امارات و مقام نخستوزیری از آن این خاندان است. 2. راشدعبداللهالنعیمی از خاندان حکومتی عجمان، عنوان مشاور در سمت وی به این علت است که تصمیمگیری اصلی در سیاست خارجی امارات برعهدﮤ رئیس حکومت بود و مدیریت و اجرای آن از وظایف نخستوزیر بود. برای اطلاعات بیشتر در این باب رجوع شود به: (کتاب سبز اماراتمتحدهعربی، انتشارات وزارت امور خارجه، 1390). 3. این عملیات در مهر 1361ش/1982م، در غرب کشور انجام شد و علاوهبر آزادی بخشهایی از خاک ایران، به تصرف قسمتی از خاک عراق نیز منجر شد. | ||
مراجع | ||
کتابنامه الف. کتاب . بینام، امارات متحده عربی، (1364): بیجا: از سری انتشارات نظری اجمالی به کشورها شمارهی 17. . اسدی، بیژن، (1371)، علایق و استراتژی ابرقدرتها در خلیجفارس، تهران: دانشگاه شهید بهشتی. . امامی، محمدعلی، (1389)، عوامل تأثیرگذار خارجی در خلیجفارس، چ4، تهران: وزارت خارجه. . خرمی، محمدعلی، (1388)، جنگ ایران و عراق در اسناد سازمان ملل متحد، ترجمه محمدعلی خرمی، ج6و7، تهران: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس (مرکزمطالعات و تحقیقات جنگ). . رزاقی، ابراهیم، (1367)، اقتصاد ایران، تهران: نی. . رکنالدینافتخاری، عبدالرضا و دیگران، (1371)، اقتصاد ایران، ویرایش دوم، چ1، ش9، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، واحد تحقیقات بازرگانی: از سری انتشارات بررسی مسائل کشورها. . صفری، محسن، (1370)، ما اعتراف میکنیم، تهران: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی. . عادلی، سیدمحمدحسین، (1370)، اقتصاد بینالمللی و بازرگانی خارجی ایران، چ2، بیجا: جهاد دانشگاهی. . علیخانی، حسین، (1384)، تحریم ایران؛ شکست یک سیاست، ترجمه محمد متقینژاد، چ2، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی؛ مرکز چاپ و انتشارات وزارت خارجه. . وزارت ارشاد اسلامی؛ مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، (شهریور1364)، فهرست مقالات جنگ تحمیلی در مطبوعات جمهوری اسلامی ایران، ج1، تهران: وزارت ارشاد اسلامی. . وزارت امور خارجه، اداره نهم سیاسی، (1354)، امارات عربی متحده، بیجا، بینا. . وزارت امور خارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، (1390)، امارات عربی متحده، تهران: وزارت امور خارجه. . وزارت بازرگانی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، (1363)، ایران: تصویر آماری بازرگانی خارجی 60- 1351 شماره2، همراه با ضمیمه سال 1361، بیجا: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی. . ولایتی، علیاکبر، (1394)، تاریخ کهن و معاصر ایرانزمین/12: ایران در زمان رهبری امام خمینی(ره)، بخش دوم (1357-1368)، تهران: امیرکبیر.
ب. روزنامه . ابرار، دوشنبه9دی1364، شماره74. . اطلاعات، دوشنبه10آبان1361، ش16856. . ------، سهشنبه18آبان1361، ش16863. . -----، پنجشنبه16آبان1364، ش17733. . -----، یکشنبه24آذر1364، ش17763، ضمیمه اقتصادی. . -----، شنبه30 آذر1364، ش17768. . -----، شنبه5مهر1365، ش17989. . -----، یکشنبه27مهر1365، ش18008. . -----، دوشنبه 21 آذر1367، ش18635. . ------، سهشنبه16اسفند1367، ش18704. . جمهوری اسلامی، سهشنبه9مهر1364، س7، ش1836. . ------------، سهشنبه10دی1364، س7، ش1911. . ------------، چهارشنبه4شهریور1366، س9، ش2390. . خراسان، سهشنبه10دی1364، ش 10553. . رسالت، سهشنبه30دی1365، ش301. . رسالت، چهارشنبه11آذر1366، ش551. . ----، یکشنبه2اسفند1366، ش619. . کیهان، چهارشنبه2آذر1367، ش13476. . ----، چهارشنبه7دی1367، ش13506.
ج. مقاله . تیزهوش، م.م، (15خرداد1365)، «علل تغییرات قیمت نفت»، مجله اقتصادی، نشریه داخلی معاونت امور اقتصادی و بینالمللی وزارت امور اقتصاد و دارایی، س1، ش3: 2تا29. . وزارت بازرگانی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، (آبان1366): «مروری بر بازرگانی خارجی ایران در طی سالهای 1354-1363»، ماهنامه بررسیهای بازرگانی، ش6، 3تا29 | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,286 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,404 |