تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,652 |
تعداد مقالات | 13,409 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,263,399 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,093,021 |
تأثیر مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد (ACT) بر بهبود اسنادهای ارتباطی زنان مراجعهکننده به فرهنگسراهای شهر اصفهان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های علوم شناختی و رفتاری | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 6، دوره 6، شماره 2 - شماره پیاپی 11، آذر 1395، صفحه 53-64 اصل مقاله (447.2 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22108/cbs.2016.20994 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
راحله سبوحی* 1؛ مریم السادات فاتحی زاده1؛ احمد احمدی2؛ عذرا اعتمادی3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشگاه اصفهان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استاد مشاوره خانواده، دانشگاه اصفهان، اصفهان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3دانشیار مشاوره خانواده، دانشگاه اصفهان، اصفهان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد (ACT) بر بهبود اسنادهای ارتباطی زنان مراجعهکننده به فرهنگسراهای شهر اصفهان است. روش این تحقیق، نیمهتجربی است و از طرح پیشآزمون - پسآزمون و پیگیری با گروه گواه استفاده شد. جامعۀ آماری، زنان مراجعهکننده به فرهنگسراهای شهر اصفهان هستند. روش نمونهگیری خوشهای است که از بین فرهنگسراهای شهر اصفهان، فرهنگسرای خانواده انتخاب شد. نمونه، 30 نفر از زنان داوطلب شرکت در دورۀ آموزشی هستند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. متغیّر وابسته در این پژوهش، اسنادهای ارتباطی است. متغیّر مستقل، مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد است که در 10 جلسۀ مشاورۀ گروهی به گروه آزمایش ارائه شد. ابزار پژوهش، پرسشنامۀ اسنادهای زناشویی فینچام و برادبوری (1992) است. دادهها با نرمافزار 19 SPSSتجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد بر اسناد زناشویی کلّی (P<0/01) و ابعاد آن یعنی اسناد باثبات و بیثبات(P<0/01) ، اسناد کلّی و جزیی(P<0/01) و اسناد سزاوار سرزنش–گذشت(P<0/01) مؤثّر است، اما در ابعاد اسناد درونی و بیرونی به خود، اسناد درونی و بیرونی به همسر (05/0P>) و اسنادهای خودخواهانه و نوعدوستانه (05/0P>) و اسنادهای عمدی و غیرعمدی (05/0P>) مؤثّر نیست و تفاوت معنادار ایجاد نکرده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که مشاورۀ مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهّد میتواند اسنادهای زناشویی زوجین را بهبود بخشد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد (ACT)؛ اسنادهای ارتباطی زناشویی؛ زنان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
خانواده، نخستین هستۀ اجتماع و اساسیترین بنیان جامعه است که افراد هر اجتماعی در بستر آن رشد پیدا میکنند و از این طریق وارد جامعه میشوند. خانواده را مؤسّسه یا نهاد اجتماعی معرّفی کردهاند که از پیوند زناشویی زن و مرد به وجود میآید (عدالتی و ردزوان،[1] 2010). پدیدۀ ازدواج بسیاری از نیازهای فردی - اجتماعی زن و مرد را در غالب روابط روانی - اجتماعی و جسمانی و آداب دیگر عرفی و اجتماعی برآورده میکند. به عبارت دیگر هنگامی که کانون خانواده دربرگیرندۀ محیط سالم و سازنده، روابط گرم، تعامل بین فردی و صمیمی باشد، میتواند رشد و پیشرفت اعضای خانواده را موجب شود (نوابینژاد، 1379). در مقابل، ریشۀ بسیاری از مشکلات زناشویی در نوع تفکّرات زوجین دربارۀ یکدیگر و روابطشان نهفته است (دتیلیو و اپشتاین[2]،2005). به همین سبب در سالهای اخیر به جایگاه عوامل شناختی در درک پویاییهای تعاملات در روابط زناشویی، بیشتر توجّه شده است (برادبوری و فینچام[3]، 1990). در این بین بهخصوص میتوان به نظریههای اسناد[4] اشاره کرد که رفتار همسران و فرایندهای ازدواج و طلاق را توابعی از الگوهای اسنادی آنها در نظر میگیرند (برنشتاین و برنشتاین[5]، 1382). طبق تعریف اپشتاین و باکوم[6] (2002)، اسنادها در روابط زوجی دربردارندۀ تبیین این است که زوجین مسئولیت وقایع گذشتهشان را به چه کسی واگذار میکنند. اسنادها اغلب از تجمّع تجارب ذهنی در روابط بین شخصی افراد ناشی میشود و به همسر کمک میکند که احساس کند رفتارهای بعدی با این اسنادها هماهنگ است. اگرچه اسنادها ممکن است به زوجین کمک کند که دلایل اعمال یکدیگر را درک کنند و رفتارهای یکدیگر را تا حدّی پیشبینی کنند، اما تحقیقات نشان میدهد که استنباطهای موجود در اسنادها نسبت به تحریف، آسیبپذیر است و اغلب افراطی و نادرست هستند (لارسن[7]، 2004). اهمّیت و جایگاه اساسی اسنادها در شکلدادن و تعیین کیفیت روابط زوجی از یکسو و این واقعیت که اسنادها آموختنی هستند و میتوان آنها را تغییر داد از سوی دیگر به طرّاحی و ابداع روشهای تغییر در اسنادهای زوجین منجر شده است. اگرچه در توضیح و تبیین مشکلات ارتباطی از جمله اسنادها دیدگاههای متفاوتی ارائه شده است، اما در این زمینه، موضع رویکرد شناختی از جایگاه برجستهای برخوردار است (ذوالفقاری، 1387). تحقیقات انجامشده در بررسی اثربخشی درمان شناختی - رفتاری[8] در بهبود اسنادها نشان میدهد که گروه درمانی شناختی – رفتاری در بهبود سبک اسناد دانشجویان مؤثّر بوده است (اصغریپور و همکاران، 1391). همواره به تأکید بر تغییر شناختوارهها در درمان شناختی – رفتاری توجّه شده است، اما برای نخستینبار جاکوبسن[9] (1991) نشان داد که تأکید بیش از حد بر تغییر ممکن است در برخی از درمانها با شکست روبهرو شود. او بیان کرد هنگامی که موفّقیت یا شکست در درمان بر این پایه استوار شود که زوجین تغییرات بزرگی را از هم انتظار داشته باشند، وقتی تغییر آنچنان که در انتظار است حاصل نمیشود، آنها را برای ناامیدی آماده میکند و در نتیجه روحیۀ آنها را تضعیف میکند و به نارضایتی و فرسایش در صمیمیت نزدیک میشود. همچنین یکی دیگر از اشکالات درمان شناختی – رفتاری این است که با تأکید بر بازسازی شناختی و تغییر درجۀ اول، چرخة نشخوار را زنده نگه میدارد (ایفرت و فورسیت[10]، 2005، رومرو و اورسیلو[11]، 2002، به نقل از ایزدی و عابدی، 1392). از این رو مفروضههای اصلی رفتاردرمانی موج دوم یکی پس از دیگری در تجربههای مختلف بالینی زیر سؤال رفت. دیگر کسی اعتقاد اساسی نداشت که همۀ بیماران از درمان پیروی میکنند، میتوانند بهراحتی شناختوارهها را شناسایی کنند، با انجام تکلیف و بحث منطقی میتوانند شناختوارهها را تغییر دهند و یا این که رابطۀ خوب درمانی با درمانکننده برقرار کنند (هیز[12]، 2005). به همین دلیل جایگاه درمانهای تجربیتر و غیر مستقیمتر وسعت یافت و درمان شناختی –رفتاری با تغییراتی به درمانهای جدیدتر تبدیل شد. مثلاً شناختدرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ظهور کرد و یا رفتاردرمانی جدلی در درمانها وارد شد. با ظهور این نوع درمانها که با اصول رفتاردرمانی موج دوم کمی تفاوت یافته بودند، درمان جدیدتری که تفاوت بیشتری با اصول درمانی موج دوم داشت، جایگاه وسیعتری پیدا کرد و در واقع، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهّد ظهور کرد. به این نوع درمانها رفتاردرمانی موج سوّم گفته میشود (ایزدی و عابدی، 1392). مبنای فلسفی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهّد[13] (ACT)، زمینهگرایی عملکردی[14] است. هدف زمینهگرایی عملکردی، پیشبینی و تأثیر بر رفتار است (هیز و همکاران، 1999). زمانی درمانکننده میتواند رفتار مراجع را پیشبینی کند که فکر و نه احساس و بلکه زمینهای را تغییر دهد که در آن زمینه، فکر و احساس رخ میدهد. این زمینهها در ACT در شش مؤلّفه تنظیم میشوند که در شکل ۱ نشان داده شده است. در واقع زمینه در قالب یک فرایند زیربنایی (انعطافپذیری روانشناختی) در جایگاه اجزای اصلی فرایند تغییر ACT معرّفی میشود. هدف درمان مبتنی بر پذیرش و تعهّد، ایجاد انعطافپذیری روانشناختی است که به صورت توانایی تغییر یا پایداری با طبقات رفتارهای عملکردی که از طریق اهداف تحقّق یابند، تعریف شده است. در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهّد، مراجع را تشویق میکنند تا احساسات و افکار ناخوشایند و ناراحتکنندهاش را بپذیرد )ایزدی و عابدی، 1392).
شکل 1. جنبههای مربوط به انعطافپذیری روانشناختی بر اساس مدل تغییر ACT (اقتباس از هیز و همکاران، 2004)
بر این اساس در درمان به شیوۀ ACT تلاش بر آن است که رابطۀ ویژۀ کلامی/ اجتماعی در درمان ایجاد شود تا موجب کاهش اجتناب تجربهای، امتزاج شناختی، دلیلتراشی و سایر عوامل منفی شوند که در ایجاد آسیبشناسی روانی نقش دارند. برای رسیدن به این هدف در درمان به میزان فراوان از استعاره، پارادوکس و تمرینهای تجربی استفاده میشود تا بیمار به دامی که زبان و کارکردهای نابههنجار زبانی برای او ایجاد کردند پی ببرد. به عبارت دیگر از اهداف درمان این است که بیمار تمایز بین تعهّد و موقعیتهایی که در آنها تغییر رفتاری مستقیم امکانپذیر است از موقعیتهایی که پذیرش روانشناختی، گزینۀ رفتاری مناسبتری است، دریابد (محمدخانی و خانیپور، 1391). در روابط نابسامان، پاسخهای هیجانی زوجها به همسران خود، معطوف به افکار آنها دربارة رفتار همسر و معنایی است که به آنها نسبت میدهند و اشکال پنجگانۀ شناختی یعنی ادراکهای انتخابی، اسنادها، انتظارات، فرضیات و معیارها بر سطح رضایت همسران از روابطشان و میزانی که با یکدیگر به شیوههای منفی و مثبت ارتباط برقرار میکنند، تأثیر میگذارد. بنابراین امروزه به تأکید بر تغییر شناختوارهها توجّه زیادی شده است. با توجّه به این که درمانهای موج سوم به نظر میرسد در پوششدادن برخی از نواقص درمانهای موج دوم قادر هستند، در این پژوهش، تأثیر مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد بر بهبود اسنادهای ارتباطی زنان بررسی شد. در این پژوهش، فرضیههای ذیل مطالعه شد. 1- فرضیۀ اول: مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش تعهّد در مؤلّفۀ اسناد ارتباطی زنان (کل) مؤثّر است. 2- فرضیۀ دوم: مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد در مؤلّفۀ اسناد درونی/ بیرونی به همسر مؤثّر است. 3- فرضیۀ سوّم: مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد در مؤلّفۀ اسناد درونی/ بیرونی به خود مؤثّر است. 4- فرضیۀ چهارم: مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد در مؤلّفۀ اسناد پایدار/ ناپایدار مؤثّر است. 5- فرضیۀ پنجم: مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد در مؤلّفۀ اسناد کلّی/ جزئی مؤثّر است. 6- فرضیۀ ششم: مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد در مؤلّفۀ اسناد عمدی/ غیرعمدی مؤثّر است. 7- فرضیۀ هفتم: مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد در مؤلّفۀ اسناد خودخواهانه/ نوعدوستانه مؤثّر است. 8- فرضیۀ هشتم: مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد در مؤلّفۀ اسناد سزاوار سرزنش/ گذشت مؤثّر است.
روش روش این پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیشآزمون - پسآزمون و پیگیری همراه با گروه گواه است که متغیّر مستقل آن مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد (ACT) و متغیّر وابستۀ آن اسنادهای ارتباطی و مؤلّفههای آن است. جامعۀ آماری پژوهش را همۀ زنان مراجعهکننده به فرهنگسراهای شهر اصفهان در سال 1393 تشکیل داده است. برای اجرای این پژوهش از بین فرهنگسراهای اصفهان، یک فرهنگسرا به صورت نمونهگیری خوشهای بهطور تصادفی انتخاب شد. سپس با فراخوان از زنان مراجعهکننده به آن فرهنگسرا داوطلبانه دعوت به همکاری شد. از بین آنها 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. لازم به ذکر است که شرایط لازم برای ورود شرکتکنندگان در این پژوهش، حداقل 2 سال زندگی مشترک و نداشتن اختلالات روانی و همچنین شرایط خروج از این جلسات، غیبت بیش از 3 جلسة مشاوره بود.
ابزار سنجش - پرسشنامۀ اسنادهای ارتباطی (RAM) برای یافتن ابزاری برای سنجش اسنادهای زناشویی پس از مطالعۀ متون و تحقیقات مربوط، این پرسشنامه که فینچام و برادبوری (1992) آن را برای سنجش اسنادهای ارتباطی زوجی ساختهاند به عنوان معتبرترین ابزار انتخاب شد. طرّاحان این پرسشنامه ابتدا سه بعد کلّی اسناد علّی، اسنادهای مسئولیت و اسنادهای سرزنش را در نظر گرفتند، سپس به دلیل همبستگی بالا بین اسنادهای مسئولیت واسنادهای سرزنش و نبودن تفاوت معنادار در واکنش زوجین به این دو بعد، آنها را در یکدیگر ادغام کردهاند و زیرمقیاس کلّی اسنادهای علّی و اسنادهای مسئولیت را معرّفی کردهاند. هر دوی این مقیاسها نیز با رضایت زناشویی رابطه نشان دادهاند. این ابزار دربرگیرندۀ گویههایی در توصیف چهار موقعیت فرضی منفی است که به علّتهای احتمالی رفتار همسران در آن چهار موقعیت میپردازد و هفت نوع اسناد را در دو بعد کلّی اسنادهای علّی و اسنادهای مسئولیت دربرمیگیرد. پرسشنامه دربردارندۀ 28 سؤال و طیف لیکرت از شدیداً مخالفم (نمرۀ 1) تا کاملاً موافقم (نمرۀ 6) است. این پرسشنامه اسنادهای ارتباطی زوجی را در 7 بعد میسنجدکه از این قرار هستند: درونی/ بیرونی به همسر، درونی/ بیرونی به خود، پایدار/ ناپایدار، کلّی/ جزیی، عمدی/ غیرعمدی، انگیزۀ خودخواهانه/ نوعدوستانه و سزاوار سرزنش/ گذشت. هر بعد با چهارگویه سنجیده میشود. پس از ترجمه، پرسشنامه در اختیار پنج متخصّص در زمینۀ مشاورۀ خانواده در دانشکدۀ علوم تربیتی دانشگاه اصفهان قرار گرفت. با اصلاح بعضی از قسمتها، روایی محتوایی آن تأیید شد. سپس آزمون به طور مقدّماتی اجرا شد. 80 نفر (40 زوج) از بین والدین دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی شهر اصفهان، بهطور تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه را تکمیل کردند. اجرای مقدّماتی پرسشنامه با دو هدف انجام شد: تعیین پایایی آزمون و تعیین روایی همگرا و روایی واگرا. به این منظور همراه با پرسشنامۀ اسنادهای ارتباطی، پرسشنامۀ رضایت زناشویی (فرم 47 سوالی) به صورت آزمون واگرا و پرسشنامۀ SCL90-R به صورت آزمون همگرا را زوجین تکمیل کردند. همانطور که انتظار میرفت نمرات اسنادهای ارتباطی زناشویی با نمرۀ رضایت زناشویی، همبستگی منفی و با علایم جسمی و روانی SCL90-R، همبستگی مثبت نشان دادند. برای تعیین پایایی آزمون از آلفای کرونباخ و روش دونیمهکردن جهت همسانی درونی آزمون استفاده شد. آلفای کرونباخ کلّ آزمون، 90/0 و با روش دونیمهکردن، ضریب نیمۀ اول، 74/0، ضریب نیمۀ دوم، 86/0، همبستگی بین دو نیمه، 82/0 و ضریب گاتمن، 89/0 محاسبه شد (ذوالفقاری، 1387). فینچام و برادبوری (1992) ضریب آلفای پرسشنامه را از 70/0 تا 83/0 گزارش کردند و در بررسی روایی واگرا و همگرا همبستگی قابل قبولی با رضایت زناشویی وخشم را نشان دادند. خجستهمهر و همکاران (1387) در تحقیقی به اعتبار این پرسشنامه را در ازدواج و تعیین توان پیشبینی آن در تشخیص زنان متقاضی طلاق در شهر آبادان روی یک نمونۀ 204 نفری بررسی کردند. نتایج تحقیق آنها نشان داد که این پرسشنامه و خردهمقیاسهای آن از اعتبار و ضرایب پایایی رضایتبخشی برخوردار است. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که موقعیت زناشویی (عادی در مقابل طلاق) را میتوان از روی سبکهای اسنادی پیشبینی کرد. حداقل نمره در کلّ پرسشنامه، 28 و حداکثر نمره، 168 است. نمرۀ بالاتر به معنای وجود مشکل اسنادی و نمرۀ پایین به معنای نبودن مشکل اسنادی تعبیر میشود. روش اجرا و تحلیل گروه آزمایش 10 جلسة 90 دقیقهای مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد (ACT) دریافت کرد، اما گروه گواه در مدّت این پژوهش هیچگونه برنامۀ مشاورة گروهی دریافت نکرد. در ابتدای دوره هر دو گروه به پرسشنامة اسنادهای ارتباطی پاسخ دادند. پس از پایان 10 جلسه، پژوهشگر، پسآزمون (اسنادهای ارتباطی) را اجرا کرد. گروه کنترل، در انتظار مشاوره بعد از تمامشدن دورة 3 ماهة مشاوره و پیگیری 2 ماهه قرار گرفتند و در این 5 ماه هیچگونه درمانی نشدند. پس از پایان جلسۀ دهم گروه آزمایش، پسآزمون هم از گروه آزمایش و هم از کنترل گرفته شد. 3 ماه پس از آخرین جلسۀ گروه آزمایش و در پیگیری نیز آزمودنیها در هر دو گروه به همین پرسشنامه پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش با استفاده از نرمافزار 19 SPSS انجام شد و در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده شد.
جلسات درمانی جلسات درمانی با مطالعۀ کتابها و مقالات در زمینۀ درمان مبتنی بر پذیرش و تعهّد و کاربرد آن در روابط بین فردی و همچنین شرکت در کارگاههای آموزشی این درمان تدوین شد. خلاصۀ جلسات مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهّد در جدول (۱) آمده است.
جدول 1. خلاصۀ جلسات مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش وتعهّد
یافتهها شاخصهای توصیفی مربوط به پیشآزمون و پسآزمون نمرات مؤلّفههای اسنادهای ارتباطی در دو گروه آزمایشی و کنترل نشان میدهد که در اسنادهای زناشویی کلّی و مؤلّفههای پایدار/ ناپایدار، کلّی/ جزیی و سزاوار سرزنش/گذشت، در گروه آزمایش، میانگین نمرههای پسآزمون و پیگیری نسبت به پیشآزمون تغییر یافته است. اما در گروه کنترل، تغییرات محسوسی مشاهده نمیشود. از طرف دیگر در مؤلّفههای درونی/ بیرونی همسر، درونی/ بیرونیبهخود، عمدی/ غیرعمدی، انگیزۀ خودخواهانه/ نوعدوستانه تفاوتی بین پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری گروه آزمایش و پسآزمونها و پیگیریهای گروه کنترل مشاهده نشد. همچنین با استفاده از آزمون شاپیرو -ویلک پیشفرض نرمالبودن توزیع نمرات در پیشآزمون در هر دو گروه آزمایش و کنترل و با استفاده از آزمون لوین پیشفرض تساوی واریانس در پسآزمون و پیگیری در هر دو گروه آزمایش و کنترل تأیید شد. با توجّه به رعایت پیشفرض نرمالبودن و انتخاب تصادفی نمونهها و یکسانی واریانسها، تحلیل مانکوا برای بهدستآوردن نتایج استنباطی انجام شد که در جدول (۲) مشاهده میشود.
جدول 2. نتایج تحلیل واریانس چند متغیّره با کنترل پیشآزمون (مانکوا) در دوگروه آزمایش وکنترل در اسنادهای زناشویی و مؤلّفههای آن در پسآزمون و پیگیری
با توجّه به جدول، پس از حذف تأثیر متغیّرهای همگام روی متغیّر وابسته مشاهده میشود که بین میانگینهای تعدیلشدۀ نمرات اسناد زوجین شرکتکنندگان برحسب عضویت گروهی (گروه آزمایشی و گروه کنترل) در مرحلۀ پسآزمون و پیگیری اسنادهای زناشویی کلّی و مؤلّفههای پایدار/ ناپایدار، کلّی/ جزیی و سزاوار سرزنش/ گذشت تفاوت معناداری نسبت به پیشآزمون وجود دارد (01/0P<)؛ بنابراین فرضیۀ اول، چهارم، پنجم و هشتم تأیید شد. بنابراین مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد نمرات اسناد زوجین مؤلّفههای پایدار/ ناپایدار و کلّی/ جزیی و سزاوار سرزنش/ گذشت در پس آزمون و پیگیری گروه آزمایشی تأثیر داشته است. اما پس از حذف تأثیر متغیّرهای همگام روی متغیّر وابسته مشاهده میشود که بین میانگینهای تعدیلشدۀ نمرات مؤلّفههای درونی/ بیرونی همسر، درونی/ بیرونی به خود، عمدی/ غیرعمدی و انگیزۀ خودخواهانه/ نوعدوستانۀ شرکتکنندگان برحسب عضویت گروهی (گروه آزمایشی و گروه کنترل) در مرحلۀ پسآزمون و پیگیری، تفاوت معناداری نسبت به پیش آزمون وجود ندارد (05/0P>)؛ بنابراین فرضیۀ دوم، سوّم، ششم و هفتم رد میشود. در نتیجه مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش تعهّد بر نمرات مؤلّفههای درونی/ بیرونی همسر، درونی/ بیرونی به خود، عمدی/ غیرعمدی و انگیزۀ خودخواهانه/ نوعدوستانه در پسآزمون و پیگیری گروه آزمایشی تأثیر نداشته است.
بحث در این پژوهش، تأثیر مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد (ACT) بر بهبود اسنادهای ارتباطی بررسی شد. نتایج این تحقیق بهطور کلّی، نشاندهندۀ تأثیر مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد بر اسناد ارتباطی کلّی و مؤلّفههای پایدار/ ناپایدار، کلّی/ جزیی، سزاوار سرزنش و گذشت است. ACT با طرح موضوع (کنترل مسأله است، نه راه حل) مراجعان را به شیوهای تجربی با اثرات متناقض کنترل در حوزۀ اسنادهای منفی و احساسات مربوط به آنها روبهرو و پذیرش را جایگزین کنترل کرد. مراجعان با جایگزینکردن پذیرش به جای کنترلکردن اسنادهای منفی و آمیختگی به جای گسلش و توجّه به بحث ارزشها و حلّ مسأله توانستند به کاهش نمرات خود در خردهمقیاسهای پایدار/ ناپایدار، جزیی/ کلّی، سزاوار سرزنش/ گذشت و در نتیجه کاهش نمرۀ کلّ اسناد در مرحلۀ پسآزمون و پیگیری بپردازند. کاهش نمرات در مرحلۀ پسآزمون و پیگیری به معنای کمشدن مشکلات اسنادی بهطور کلّی و ابعاد پایدار/ ناپایدار، جزیی/ کلّی و سزاوار سرزنش/ گذشت با مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهّد است. در این زمینه، پژوهشی که مستقیماً تأثیر مشاورة زوجی بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش تعهّد را بر اسنادها و ابعاد آن بررسی کرده باشد، یافت نشد. ولی تحقیقات مشابه، تأثیرات شناخت درمانی بر اسنادها و ابعاد آن را بررسی کردهاند. یکی از این پژوهشها به ماگولین و وایزد (1987، به نقل از ذوالفقاری، 1387) مربوط است. او در پژوهش خود نشان داد از سه گروه آزمایشی، گروهی که بازسازی شناختی دریافت کرده بودند، توانستند اسنادهای سرزنش را متوقّف کنند، مسئولیت شخصی برای ناکامیهای ارتباطی را بپذیرند و تلاشهای مثبت زوجشان را بیشتر پذیرا باشند. نجفلویی (1382) نیز در پژوهش خود نشان داد که زوجدرمانی شناختی در کاهش اسنادهای علّی (درونی/ بیرونی، پایدار/ ناپایدار و جزیی/ کلّی) و اسنادهای مسئولیت (عمدی/ غیرعمدی، انگیزة خودخواهانه/ نوعدوستانه و سزاوار سرزنش/ گذشت) مؤثّر بوده است. از سوی دیگر مشاوره بر مبنای رویکرد مبتنی بر پذیرش تعهّد بر کاهش نمرات بعد اسناد درونی/ بیرونی به همسر و خود در پسآزمون و پیگیری گروه آزمایشی تأثیر نداشته است و نتوانسته اسناد به همسر را بهبود بخشد و آن را بیرونیتر کند. بنا بر دیدگاه این مشاوره نسبتدادن رفتارهای همسر و رفتارهای خود به ویژگیهای شخصیتی و درونی تنها یک چهارچوب رابطهای است. بودن آن بدون مانع است و مشکل ایجاد نمیکند؛ بنابراین برای بیرونیکردن آن تلاشی لازم نیست. تنها چیزی که باید تغییر کند، زمینهای است که این چهارچوب رابطهای در آن اتّفاق میافتد. اگر زمینۀ اجتناب، کنترل شود، مشکل ایجاد میشود. پس در طول جلسات مشاوره، زمینه به پذیرش و گسلش تبدیل شد. همچنین مشاورۀ مبتنی بر پذیرش و تعهّد در غیر عمدیتر و نوعدوستانهتر نشاندادن رفتار همسر، برای آزمودنیها تأثیر نداشته است. همانطور که گفته شد مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهّد نتوانسته است رفتار همسران را در دیدگاه مراجعان، غیرعمدی و از روی نوعدوستی نشان دهد. آزمودنیها همچنان در مرحلۀ پسآزمون معتقد بودند رفتار همسرانشان در بعضی مواقع، عمدی و از روی خودخواهی است؛ بنابراین همانطور که انتظار میرفت مشاورۀ مبتنی بر پذیرش و تعهّد در بازسازی افکار مراجعان قدمی برنداشته است و تنها رابطۀ آنها را با این افکار تغییر داده است. پیش از اجرای مشاوره با این رویکرد، مراجعان همین افکار را داشتند، اما طبق آنها رفتار میکردند و با آنها آمیخته میشدند. بعد از اجرای این مشاوره، مراجعان هنوز هم با عمدیبودن و خودخواهانهبودن بعضی از رفتارهای همسر موافق هستند، اما رابطهشان را با این افکار تغییر دادهاند و با وجود این افکار و احساسات منفی با کمک فرایند گسلش توانستند مطابق آنها با همسرشان برخورد نکنند. بنابراین مشاورۀ مبتنی بر پذیرش و تعهّد بر نمرات آزمودنیها در مرحلۀ پسآزمون و پیگیری در خردهمقیاسهای درونی/ بیرونی به خود، درونی/ بیرونی به همسر، عمدی و غیرعمدی، انگیزۀ خودخواهانه/ نوعدوستانه تأثیر نداشته است. از محدودیتهای پژوهش میتوان گفت به دلیل این که نمونۀ پژوهش نمونۀ در دسترس بود، در تعمیم نتایج باید جانب احتیاط رعایت میشد. همچنین این پژوهش فقط روی زنان انجام شد و در تعمیمپذیری آن به زوجین باید احتیاط کرد. پژوهش از نوع شبه تجربی است و در پژوهشهای شبه تجربی امکان کنترلهای متغیّرهای مداخلهگر وجود ندارد؛ بنابراین ممکن است آزمودنیها در تأثیر شرایطی که از کنترل پژوهشگر خارج است قرار گرفته باشند. پیشنهاد میشود میزان تأثیر مشاورۀ مبتنی بر پذیرش و تعهّد روی زوجین و بر ابعاد و حوزههای دیگر زوجدرمانی و خانوادهدرمانی بررسی شود. همچنین پیشنهاد میشود مراکز مشاوره و راهنمایی از این مشاوره برای پیشگیری از آشفتگی روابط زناشویی و بهبود مشکلات زناشویی استفاده کنند.
[1] Edalate & Redzuan [2] Dattilio & Epstein [3] Bradbury & Fincham [4] attribution Theories [5] Bornstein [6] Baucom [7] Larsen [8] Cognitive and Behavioral therapy [9] Jacobson [10] Eifert & Forsyth [11] Roemer & Orsillo [12] Hayes [13] Acceptance and Commitment Therapy (ACT) [14] Functional Contextualism | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصغریپور، ن.، یکهیزداندوست، ر. و زرگر، ف. (1391)، اثربخشی گروه درمانی شناختی - رفتاری بر عزّت نفس، افسردگی و سبک اسناد دانشجویان دانشکدۀ الزهرا (س) مشهد، پژوهشهای روانشناسی بالینی و مشاوره، 2(1)، 52-39. ایزدی، ر. و عابدی، م. ر. (1392)، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهّد، تهران، انتشارات جنگل. برنشتاین، ف. و برنشتاین، م. (1382)، زناشویی درمانی: شناخت و درمان اختلافهای زناشویی (ترجمۀ حمیدرضا سهرابی)، تهران، رسا. خجستهمهر، ر.، عطاری، ی. و غفاری، ن. (1387)، بررسی اعتبار مقیاس اسناد ارتباطی (RAM) در ازدواج و تعیین توان پیشبینی آن در تشخیص زنان متقاضی طلاق و عادی در شهر آبادان، سوّمین کنگرۀ آسیبشناسی خانواده، دانشگاه شهید بهشتی، تهران. ذوالفقاری، م. (1387)، تأثیر طرحوارهدرمانی بر اسنادهای زناشویی و باورهای ارتباطی زوجین در شهر اصفهان، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه اصفهان. گاتمن، ج. و سیلور، ن. (1388)، هفت اصل اخلاقی برای موفّقیت در ازدواج، ترجمۀ مهدی قراچهداغی، تهران، نشر آسیم. محمدخانی، پ. و خانیپور، ح. د. (1391)، درمانهای مبتنی بر حضور ذهن، تهران، انتشارات دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی. نجفلویی، ف. (1382). کاربرد زوجدرمانی شناختی در تغییر سبک اسناد و کاهش اختلافهای زناشویی، پایاننامه کارشناسی ارشد مشاوره، چاپ نشده، تهران، دانشگاه الزهرا. نوابینژاد، ش. (1379). مشاورۀ ازدواج و خانواده درمانی، تهران، انتشارات انجمن اولیا و مربیان. Bradbury, T. N. and Fincham, F. D. (1990a), Attributions in marriage: Review and critique. Psychological Bulletin, 107(1), 3-33. Dattilio, F. M. and Epstein, N. B. (2005), Introduction to Special section: The role of cognitive behavioral interventions in couple and family therapy available at: www.dattilio.com. Edalati, A. and Redzuan, M. (2011), perception of women towards family values and theirmarital satisfaction. Journal of American science, 6(4), 7-132. Epestein, N. B. and Baucom, D. H. (2002), Enhanced cognitive-behavioral therapy of couples: A contextual approach. Washington, D. C: American psychological associations. Fincham, F. D. and Bradbury, T. N. (1992), Assessing attributions in marriage: the Relationship Attribution Measure. Journal of Personality and Social Psychology, 62(3), 457- 468. Hayes, S. C., Strosahl K. and Wilson, K. G. (1999), Acceptance and commitment therapy: An experiential approach to behavior change. New York: Guilford press. Hayes, S. C., Masuda, A., Bissett, R., Luoma, J. and Guerrero, L. F. (2004), DBT, FAP, and ACT: How empirically oriented are the new behavior therapy tecthnologies? Behavior Therapy, 35(1), 35 -54. Hayes, S. C. (2005), Stability and change in cognitive behavior therapy: considering the implications of Act and RFT. Journal of Rational- Emotive and cognitive Behavior Therapy, 23(2), 131-151. Jacobson, N. S. (1991), Toward enhancing the efficacy of marital therapy and marital therapy research. Journal of Family Psychology, 4(4), 373-393. Larsen, A, N. (2004), Partner’s attributions and level of commitment as predictors of constructive and deconstructive behavior in discussions of relationship conflicts. M. A. Thesis. University of Maryland. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 3,493 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,255 |