تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,652 |
تعداد مقالات | 13,408 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,248,257 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,086,976 |
تاثیرآموزش گروهی خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی بر عزت نفس نوجوانان پسر | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش نامه روانشناسی مثبت | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 1، شماره 1، خرداد 1394، صفحه 93-106 اصل مقاله (518.73 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
الهام فتحی* 1؛ غلامرضا منشئی2؛ ابوالفضل حاتمی ورزنه3؛ مسلم اصلی آزاد4؛ طاهره فرهادی5 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
11- دانشجوی دکتری مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استادیار گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3دانشجوی دکتری مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی. تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
4دانشجوی دکتری روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان (خوراسگان)، اصفهان، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
5دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان(خوراسگان)، اصفهان، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر برنامه آموزش گروهی خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی بر عزت نفس نوجوانان پسر بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان پسر سال اول متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 93-1392 بود که از میان آنها 40 دانش آموز دارای عزت نفس پایین به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و با طرح نیمه آزمایشی، از نوع پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل به گروههای پژوهش به تصادف گمارده شدند (هر گروه 20 نفر). مداخلات مربوط به خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی به مدت 8 جلسه 90 دقیقهای بر روی دانش آموزان گروه آزمایش انجام گرفت. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه غربالگری سلامت عمومی وزارت آموزش و پرورش و عزت نفس کوپر اسمیت بود. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس افزایش معناداری را در میانگین نمرههای عزت نفس در پسآزمون و پیگیری نشان داد. به نظر میرسد که برنامه آموزش خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی در افزایش عزت نفس پسران نوجوان موثر بوده است. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آموزش خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی؛ عزت نفس؛ نوجوانان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
در چرخه تحول روانی هر فرد دوره مهمی وجود دارد که بین دوران کودکی و دوران بزرگسالی قرار میگیرد و به دوره نوجوانی[1] موسوم است، دورهای که مشخص کننده پایان کودکی و آغاز پیریزی پختگی برای زندگی آینده فرد است (حبیب پور و شریفی، 1388). از آسیبهای شایع این دوره عزت نفس[2] پایین و افسردگی[3] است، تا جایی که عزت نفس پایین و افسردگی را به عنوان شایعترین اختلالهای روانشناختی[4] این دوره ذکر کردهاند (بحرینی، اکابریان، قدس بین، یزدانخواه فرد و محمدی باغ ملایی، 1391). ازچشمانداز سلامت عمومی، مشکلات عزت نفس در دوران نوجوانی در جامعه معرف یک چالش معنادار است که نیاز به توجه ویژه دارد (میلینگز، بیوک، مونتگومری، اسپیرز و استالارد، 2012). پژوهشها نشان داده است که عزت نفس یکی از عوامل پیشایند یا موثر در بروز افسردگی است (آلبوکردی، نوری، نیکوسیر جهرمی، زاهدیان، 1389). عزت نفس حالتی است که فرد خود را به عنوان فردی شایسته در نظر گرفته و به گونهای موفقیتآمیز با چالشهای اولیه زندگی روبرو میشود، عزت نفس از دیدگاه کوپر اسمیت[5] عبارت از ارزشیابیهای فرد درباره خود و یا قضاوتهایی درباره ارزش خود است (براندن، 1998). تاثیر متقابل عزت نفس و تجربههای موفقیت و شکست در زمینههای مختلف شخصی و بین شخصی در پژوهشهای مختلف تایید شده است (اکبری،1388). همچنین نشان داده شده است که افراد با عزت نفس بالا نسبت به افراد دارای عزت نفس پایین احتمال بیشتری دارد که خودشان را به خاطر خطاهایشان ببخشند (ترزینو، 2010)؛ که این یافته نشان میدهد یکی از مشکلات افراد دارای عزت نفس پایین، عدم خودبخشودگی[6] است. مفهوم خودبخشودگی که مبتنی بر بخشودگی[7] است بر توانایی فرد در دوست داشتن خودش و کنار گذاشتن افکاری که میتواند خود انتقادی[8] و بنابراین ناسازگارانه باشد، تمرکز میکند. اکثر افراد بخشودگی را به صورت یک فرایند دوتایی در برگیرنده یک فرد خطا کار و فرد رنجانیده شده میبینند (میولت، جیرارد و بخشی، 2004)، اما یک جنبه از بخشودگی که نسبتاً هنوز بررسی نشده، خودبخشودگی است. خودبخشودگی از سه مولفه تشکیل شده است. اولی این است که یک عمل اشتباه عینی روی داده است، به این معنی که چند نفر این عمل را به صورت منفی میبینند. دوم: احساسات منفی در فرد پدیدار شده و بر احساسات دیگر غلبه پیدا میکند و سرانجام، پذیرش درونی به دست آمده است. خود بخشودگی شبیه به بخشش دیگران است اما تفاوت آنها در این است که خود بخشودگی نیازمند به تسکین(آشتی[9]) مجدد است، درحالیکه بخشودگی دیگران نیازی به این تسکین ندارد (انرایت، 1996). برای اینکه خود بخشودگی روی دهد فرد باید بفهمد که ارزش خودش مستقل از اعمالش است (هال و فینچام،2005). بخشودگی خود و یا دیگران هم در سطح فردی و هم در سطح بین فردی دارای مزایای متعددی است؛ مطالعات تجربی نشان دادهاند که سطوح بالای بخشودگی خود و یا دیگران با عزت نفس بالا، سلامت روانی بالا، سطوح پایین افسردگی و اضطراب[10] و عاطفه منفی[11] ارتباط دارد (تیوساینت، ویلیامز، میوزیک و اورسون، 2001). رومرو،کالیداس، الدج، چانگ، لیسکوم (2006) دریافتند که در بین بیماران دارای سرطان سینه[12]، داشتن نگرش خودبخشودگی، با سطوح پایین آشفتگی خلق و کیفیت زندگی[13] بالاتر مرتبط است (رومرو، کالیداس، الدج، چانگ، لیسکوم، 2006). نتایج پژوهش آوری (2008) نشان داد که خودبخشودگی به صورت مثبت و معناداری با سلامت جسمانی وروانی مرتبط است. با وجود کاربردهای خودبخشودگی، پژوهشهای تجربی اندکی وجود دارد که بر روی خودبخشودگی تمرکز داشتهاند. پک (2000) بیان میکند که خودبخشودگی بر اساس شرایط محیطی، باورها، ارزشهاو اعتقادهای فرد و هنجارهای جامعه معنا پیدا میکند، از آن رو با توجه به آنچه که در مورد تاثیر عدم خودبخشودگی بر عزت نفس بیان شد، برای کار کردن بر روی مشکلات عرت نفس دانش آموزان مسلمان در جامعه ایرانی، میتوان از مبانی دین اسلام در زمینه مفهوم خودبخشودگی در برنامه درمانی خودبخشودگی استفاده نمود. دردین اسلام به سه نوع ظلم اشاره شده که باعث ایجاد احساس گناه و نابخشودگی در فرد میشود که عبارتند از ظلم در حق مردم، ظلم در حق خدا و ظلم در حق خود (طباطبایی،1382)، برای رهایی از این احساس گناه و اثرات سوء خطا در اسلام، مسیر توبه در مقابل فرد قرار داده شده است. با نگاهی به آیات و روایاتی که در مورد توبه وجود دارد، مفهوم توبه بنده عبارت است از"برگشت اختیاری از گناه به طاعت و عبودیت". با توجه به آیه 118 سوره توبه، توبه بنده بین دو توبه خداوند قرار دارد، به این معنا که ابتدا خدا به سوی بنده باز میشود و توفیق توبه به وی میدهد، سپس بنده توبه میکند، یعنی توبه را میپذیرد و او را مورد بخشش و مرحمت قرار میدهد (طباطبایی، 1382). عواملی نظیر درک فرد از خطایی که انجام داده است، کاهش احساس گناه و احساس آشتی و اتصال با منبع الهی، میتواند در رسیدن به خودبخشودگی موثر باشد (فتحی، 1390). با توجه به مباحث بالا میتوان چنین بیان نمود که یک فرد مسلمان با عبور از گذار بخشش الهی و در شرایطی که خداوند او را بخشیده میتواند به احساس خودبخشودگی دست یافته و از آثار سوء گناه و خطا در سلامت روان، در امان بماند. در این پژوهش از مدل طراحی شده توسط فتحی(1390)یعنی مدل مشاوره گروهی خودبخشودگی بر مبنای مفاهیم قرآنی استفاده شد؛ این مدل در بردارنده مولفههای شناختی بر گرفته از مدل خودبخشودگی اینرایت (1996)که دارای چهار مرحله آشکارسازی، تصمیمگیری، کار و نتیجهگیری است و مولفههای مشتق شده از قرآن بدین شرحند: 1.فهم این مسئله که انسان موجودی ممکن الخطا است (با توجه به آیه 37 سوره بقره[14]) 2.پذیرش اشتباهات خود و درک تاثیراتی که این خطا روی فرد گذاشته است و اظهار ندامت و پشیمانی (آیه 102سوره توبه[15]) 3. اصلاح و آگاهی در بازگشت ازخطاو بخشش (آیه 89 سوره آل عمران[16]) 4. محبوبیت توبه کاران نزد خداوند و درک و توجه به کرامت انسان (آیه 53 سوره الزمر[17]) 5. تبدیل شدن توبه و بخشش به قسمتی از فلسفه، شخصیت و رفتار فرد و با سرعت انجام دادن توبه در هنگام انجام اعمال خطا و سعی در عدم تکرار عمل انجام شده و داشتن زندگی همراه با خوف و رجاء (آیه 22 سوره بقره و 53 سوره الزمر) 6. صبر ومقاومت در جهت تبدیل شدن به یک انسان کامل و از بین بردن اثرات خطا (آیه 112 سوره هود[18]) . فتحی (1390) در مدلش خود بخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی را فرآیند آگاهی از خطا و پذیرش خطا و احساس ندامت و پشیمانی و سپس جبران و اصلاح مافات و سپس بر داشتن گامی بلند در جهت تبدیل کردن مفهوم بازگشت از خطا به قسمتی از فلسفه زندگی فرد و در نهایت سعی و استقامت در این راه و تبدیل شدن به انسان کامل مفهومسازی کرده است. علیرغم اهمیت مفهوم بخشش در ادیان مختلف و بهویژه دین اسلام، مفهوم بخشش دیگران تنها در سال های اخیر مورد مطالعه قرار گرفته است و در کارهای پژوهشی مفهوم خودبخشودگی، مفهوم نسبتاً جدیدی است (سوانسون، 2011). بر اساس جستجوهای انجام گرفته در پایگاههای جستجوی دادهها، پژوهشی که موضوع خودبخشودگی را مورد توجه قرار داده باشد، پژوهشهای قابل توجهی یافت نشد. درایران تنها مداخلاتی چند، بر افزایش بخشودگی انجام شده است و فقط یک پژوهش در زمینه خودبخشودگی به ویژه با استفاده از مفاهیم دینی توسط فتحی(1390) در ایران انجام شده است، پژوهش فتحی(1390) باهدف بررسی اثربخشی خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی بر کاهش افسردگی زنان مطلقه انجام گرفته است که با پژوهش حاضر ارتباط مستقیم دارد، نتایج این پژوهش نشان میدهد که این مدل درمانی در کاهش افسردگی زنان مطلقه اثر بخش بوده است. البته پژوهشهایی صورت گرفته که به صورت غیرمستقیم با این موضوع مرتبطاند و پژوهشهایی نیز در خارج از کشور انجام شده است. پژوهشی که توسط خدایاریفرد و همکاران تحت عنوان"روش عفو با تاکید بر دیدگاه اسلامی:بررسی موردی" انجام گرفته است، کار برد روش درمانی عفو و بخشش با تاکید بر دیدگاه اسلامی در درمان و بهبود روابط میانفردی و چگونگی بهرهگیری افراد از این روش برای حل مسائل، مشکلات و نابسامانی هایدرونی به ویژه رنجش از سایرین مورد بررسی قرار گرفته است، این پژوهش به طور غیرمستقیم با پژوهش حاضر ارتباط دارد.یافتههای این پژوهش که با بررسی موردی انجام شد، نشان داد که با اجرای این روش افراد رنجیده، توانستهاند اندک اندک افکار و احساسات خود را نسبت به فرد رنجاننده کاهش داده و افکار مثبت را جایگزین آنها نمایند (خدایاریفرد، غباریبناب، فقیهی و وحدت تربتی، 1381). ترزینو(2010) در پژوهش خود با عنوان “خودبخشودگی برای خطاکاریهای[19] شخصی و بین شخصی” دریافت که خودبخشودگی به صورت منفی و معناداری با افسردگی، روان رنجورخویی و اضطراب حالت/صفت همبستگی دارد. به علاوه خودبخشودگی به صورت مثبت و معناداری با بخشودگی و عزت نفس رابطه دارد. از این رو با توجه به پیامدهای منفی عزت نفس پایین بر نوجوانان و با عنایت به اینکه میتوان یکی از دلایل عزت نفس پایین راعدم وجود خودبخشودگی در این نوجوانان دانست؛ میتوان این فرض را مطرح کرد که مدل آموزش گروهی خود بخشودگی بر مبنای مفاهیم قرآنی در درمان عزت نفس میتواند کارآمد باشد، لذا پژوهش حاضر در نظر داشته است تا تاثیر آموزش گروهی خود بخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی را در افزایش عزت نفس دانش آموزان سال اول متوسطه،در قالب آموزش گروهی مورد بررسی قرار دهد.
روش روش پژوهش، جامعه آماری و نمونه: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر سال اول متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 93-92 بود که جهت انجام این پژوهش، دانش آموزان سال اول متوسطه ناحیه 6 اصفهان به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند.آزمودنیهای نمونه پژوهش دارای سنین 15 و 16 سال بوده و تمامی نمونه پژوهش پسر بودند. از 40 نفر نمونه پژوهش 28 نفر(معادل 70 درصد) در مدارس دولتی عادی و 12 نفر (معادل 30 درصد) در مدارس نمونه مشغول به تحصیل بودند. فرآیند کامل نمونهگیری بدین صورت بود که با حضور در مرکز مشاوره اداره آموزش و پرورش ناحیه 6، پرسشنامه غربالگری سلامت عمومی دانش آموزان سال اول متوسطه مورد بررسی قرار گرفت. این پرسشنامه ابزاری است غربالگر که توسط وزارت آموزش و پرورش در سال 1389 تهیه شده و از سال 1390 درپایه اول متوسطه برای تمام دانش آموزان کشور اجرا میشود. این پرسشنامه شامل مقیاسهای عزت نفس، اضطراب، افسردگی، رضایت از مدرسه، رضایت از زندگی، رضایت از ارتباط با همسالان و رضایت از معلمان و مدیر است که هر مقیاس نیز سوالات مربوط به خود را دارد. همانطور که اشاره شد پرسشنامه سلامت عمومی ابزاری غربالگر است به همین دلیل از بین 86 نفری که در این پرسشنامه دارای عزت نفس پایین تشخیص داده شده بودند، پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت را تکمیل نمودند. افرادی که در این پرسشنامه نمره پایین تر از 23 (نقطه برش پرسشنامه) را به دست آورده بودند، به عنوان افراد دارای ضعف در عزت نفس شناسایی شدند. سپس از بین 74 نفری که علاوه بر پرسشنامه غربالگری سلامت عمومی مربوط به وزارت آموزش و پرورش، در پرسشنامه کوپراسمیت نیز واجد عزت نفس پایین بودند، 40 نفر به تصادف انتخاب و طی نامهای از آنان جهت شرکت در پژوهش دعوت به عمل آمد. این دانش آموزان، بصورت تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پس از آن گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقهای تحت آموزش گروهی خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی قرار گرفتند و گروه کنترل چنین مداخلهای دریافت نکردند، ولی پس از اتمام کار با گروه آزمایش، طبق قرار قبلی مداخلات گروهی برای گروه کنترل انجام شد. پس از اتمام جلسات، مجدداً پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت برای هر دو گروه اجرا شد. پس از یک دوره دوماهه همین پرسشنامه مجدداً به عنوان آزمون پیگیری انجام شد. ابزار سنجش: مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت[20] : کوپر اسمیت (1967) مقیاس عزت نفس خود را بر اساس تجدید نظری که بر روی مقیاس "راجرز ودیموند" در سال 1954 انجام داد، تهیه کرد. پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت دارای 58 ماده است که 8 ماده آن یعنی شمارههای 55،48، 41، 34، 27، 20، 13، 6 دروغ سنج است. در مجموع 50 ماده آن به 4 خرده مقیاس عزت نفس کلی، عزت نفس اجتماعی- همسالان، عزت نفس خانوادگی، و عزت نفس تحصیلی تقسیم شده است. شیوه نمرهگذاری این آزمون به صورت 0 و 1 است، به این صورت که ماده های شماره 57، 47،45 ،36، 32، 30، 29، 28، 24، 23، 21، 19، 18، 14، 10، 5، 4، 2، پاسخ بله نمره یک و پاسخ خیر نمره صفر میگیرد و بقیه سوالات معکوس است، یعنی پاسخ خیر نمره یک و پاسخ بله نمره صفر میگیرد. بدیهی است حداقل نمرهای که یک فرد ممکن است بگیرد صفر وحداکثر نمره 50 خواهد بود. چنانچه پاسخدهنده از 8 ماده دروغسنج بیش از 4 نمره بیاورد بدان معناست که نتیجه آزمون قابل اعتماد نیست و آزمودنی سعی کرده است خود را بهتر از آنچه هست جلوه دهد (فتحی آشتیانی، 1389). پژوهشهای متعددی روایی وپایایی این آزمون را تایید کردهاند. روایی آزمون که از طریق همبستگی میان نمرههای این آزمون با معدل سال آخر 230 دانش آموز دختر و پسر محاسبه شده بود، نمره همبستگی برای پسران 96/0 و برای دختران 71/0 به دست آمد. میزان پایایی نیز با روش آزمون- بازآزمون برای پسران 90/0 و برای دختران 92/0 به دست آمده بود (فتحی آشتیانی،1389). میزان پایایی این پرسشنامه در پژوهش حاضر به وسیله آلفای کرونباخ برای مقیاس کل 89/0 و برای زیر مقیاسهای عزت نفس کلی82/0، عزت نفس اجتماعی 88/0، عزت نفس خانوادگی 88/0، و عزت نفس تحصیلی 87/0 محاسبه شد. پرسشنامه سلامت عمومی:این پرسشنامه در سال 1389 توسط وزارت آموزش و پرورش تهیه و برای فرایند غربالگری سلامت عمومی دانش آموزان اول متوسطه جهت انتخاب رشته و ورود به رشته های مختلف تحصیلی تهیه شده است. این پرسشنامه در کنار پرسشنامههای استعداد تحصییلی و رغبتسنج استرانگ مورد استفاده قرار میگیرد. این پرسشنامه شامل مقیاسهای عزت نفس، اضطراب، افسردگی، رضایت از مدرسه، رضایت از زندگی، رضایت از ارتباط با همسالان و رضایت از معلمان و مدیر است که هر مقیاس نیز سوالات مربوط به خود را دارد. پرسشنامه حاضر پس از تکمیل شدن توسط دانش آموز توسط نرم افزار تصحیح و نمرهگذاری میشود. میزان پایایی این پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 83/0 محاسبه شد. از این پرسشنامه فقط جهت غربالگری استفاده شد. روش اجرا و تحلیل:بعد از تقسیمبندی دانش آموزان با توجه به توضیحاتی که در قسمت آزمودنیها آمده، در جلسهای دو گروه توجیه شدند و اطلاعات لازم درباره اهداف پژوهش و مطالبی در جهت رفع نگرانیهای دانش آموزان و اجرای آموزش گروهی پس از اتمام کار با گروه آزمایش بیان شد و موافقت دو گروه برای شرکت در این پژوهش جلب شد و پس از آن گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقهای تحت آموزش گروهی خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. پروتکل درمانی خودبخشودگی، بر مبنای مفاهیم قرآنی فتحی (1390) بود. محتوای جلسات درمان در جدول 1 آمده است.
جدول (1) خلاصه ساختار و محتوای جلسات درمانی
یافتهها برای تحلیل نتایج از تحلیل کواریانس استفاده شد. جدول2 نتایج توصیفی متغیرهای پژوهش را در مرحله پیش، پسآزمون و پیگیری نشان میدهد.
جدول(2) میانگین و انحراف معیار نمرههای ابعاد عزت نفس مراحل پیش، پسآزمون و پیگیری
جدول 2 آمار توصیفی متغیرها را در سه مرحله پیش و پسآزمون و پیگیری نشان میدهد که بنابراین نمرههای مربوط به ابعاد عزت نفس(جز مولفه عزت نفس تحصیلی) در گروه آزمایش در مرحله پسآزمون و پیگیری در قیاس با گروه کنترل افزایش یافته است. لذا جهت بررسی معناداری این افزایش در مراحل پسآزمون و پیگیری نتایج تحلیل کواریانس به صورت مجزا مورد بررسی قرار گرفت.
جدول (3) نتایج تحلیل کواریانس تاثیر آموزش خودبخشودگی بر ابعاد عزت نفس در مرحله پس آزمون
همانطور که جدول 3 نشان میدهد، در مرحله پسآزمون، در میانگین نمرات متغیرهای عزت نفس کلی، اجتماعی و خانوادگی بر اثر مداخله متغیر مستقل (آموزش خودبخشودگی) تفاوت معنادار ایجاد شده است (05/0>P). به ترتیب 43 درصد از تغییرات عزت نفس کلی، 29 درصد از تغییرات عزت نفس اجتماعی و 38 درصد از تغییرات متغیر عزت نفس خانوادگی به وسیله تاثیر متغیر مستقل (آموزش خودبخشودگی) قابل تبیین است. این درحالی بود که آموزش خودبخشودگی مبتنی بر مبانی قرآنی نتوانسته بود منجر به ایجاد تفاوت معنادار در نمرات پس آزمون مولفه عزت نفس تحصیلی شود. توان آزمون نشان از کفایت حجم نمونه جهت انجام پژوهش داشت.
جدول (4) نتایج تحلیل کواریانس تاثیر آموزش خودبخشودگی بر ابعاد عزت نفس در مرحله پیگیری
همانطور که جدول 4 نشان میدهد در مرحله پیگیری، در میانگین نمرههای متغیرهای عزت نفس کلی، اجتماعی و خانوادگی بر اثر مداخله متغیر مستقل (آموزش خودبخشودگی) تفاوت معنادار ایجاد شده است (05/0>P). به ترتیب 35 درصد از تغییرات عزت نفس کلی، 19 درصد از تغییرات عزت نفس اجتماعی و 32 درصد از تغییرات متغیر عزت نفس خانوادگی به وسیله تاثیر متغیر مستقل (آموزش خودبخشودگی) قابل تبیین است. این درحالی بود که آموزش خود بخشودگی مبتنی بر مبانی قرآنی نتوانسته بود منجر به ایجاد تفاوت معنادار در نمرههای پیگیری مولفه عزت نفس تحصیلی شود. تاثیر متغیر مستقل بر متغیرهای وابسته در مرحله پیگیری نشاندهنده این است که آموزش خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرانی توانسته در طول زمان تاثیر خود را حفظ نماید.
بحث پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی آموزش گروهی خود بخشودگی بر مبنای مفاهیم قرآنی بر افزایش عزت نفس دانش آموزان پسر سال اول دوره متوسطه انجام شد. با بحث در مورد اینکه احتمال خطا و اشتباه در انسان وجود دارد، اعضای گروه به این بینش دست یافتند که انسان موجودی است که بدلیل داشتن اراده و اختیار امکان خطا کردن دارد و این فقط انسانهای معمولی و عادی نیستند که خطا میکنند بلکه درجات مختلف خطا در بین اولیا و خواص نیز وجود داشته است. این بینش به فرد یک نوع احساس عمومیت داده و فرد میپذیرد که با انجام خطا انسانیت وی زیر سوال نرفته است. با بحث در مورد مولفه پذیرش اشتباه و احساس ندامت و پشیمانی اعضای گروه، نخست فرصتی مییابند که در مورد خطاهایی که در طی زندگی خود مرتکب شدهاند فکر کنند و آن را بپذیرند. با این پذیرش، شخص دید واقعبینانهتری نسبت به خطایی که انجام داده است پیدا میکند و خطا را به همان اندازهای که هست درک میکند؛ نه بزرگتر و نه کوچکتر. دوم اینکه میتواند احساس خود را در مورد انجام این خطا بروز دهد و چنانچه از انجام آن نادم و پشیمان است، این احساس ندامت آزاردهنده را از اعماق ذهن خود بر زبان آورده و در مورد آن با سایر اعضای گروه صحبت کند. با بیان این عواطف، فرد علاوه بر احساس عمومیت در گروه در مورد احساس پشیمانی خود، میتواند این احساس را عمیقتر درک کرده و این میتواند مقدمهای باشد برای ورود به مرحله بعد یعنی فکر اصلاح و جبران مافات. با بحث در مورد مولفه اصلاح آگاهی در بازگشت ازخطا و بخشش خود، اعضای گروه در مییابند که یکی از بهترین راههای ممکن برای مقابله با احساس پشیمانی، در صورت امکان اصلاح خطاهایی است که انجام دادهاند. اعضای گروه این موقعیت را یک فرصت طلایی مییابند که به واسطه آن میتوانند از بار نابخشودگی که با خود حمل میکنند رها شده و خود را راحتتر ببخشایند. از این رو هنگامی که در خطاهایی که افراد در مورد خود انجام دادهاند عمیق میشوند، میتوانند راههای جبرانی را خلق کنند که بدان واسطه بتوانند بر احساس خشم و انتقام نسبت به خود فائق آیند و این گامی در افزایش بخشش و به تبع آن افزایش عزت نفس در افراد گروه است. با بحث پیرامون مولفه درک و توجه به کرامت انسان و محبوبیت توبهکاران نزد خداوند، اعضای گروه به این بینش دست مییابند که انسان موجود تکریم شدهای است که به دلیل داشتن قدرت فهم سره از ناسره و پذیرش خطا و جبران و اصلاح آن، موجودی بسیار ارزشمند و قابل احترام است. آنگاه که تک تک اعضای گروه با مشارکت یکدیگر در تعریف کرامت انسانی، به تجربه ای عمیق از ارزش انسانی خود پیبردند، با اشاره به آیاتی که در قرآن در مورد محبوبیت توبه کاران آمده است، اعضا با شعف بسیار به این بینش دست مییابند که اگر به خطای خود اعتراف کرده و از آن نادم بوده و در جهت اصلاح آن گام بردارند، نه تنها پروردگار جهانیان آنها را میبخشاید، بلکه از محبوبین نزد او نیز خواهند بود. این هیجان عظیم این بینش را در افراد ایجاد میکند که وقتی که پروردگار جهانیان اینگونه با دادن پاداش خطای بنده خود را میبخشاید، چرا بنده او نتواند خطای خود را ببخشد. با بحث پیرامون مولفه تبدیل شدن بخشش به قسمتی از زندگی و شخصیت فرد به واسطه سریع التوبه و کثیرالتوبه بودن و فهم خوف و رجاء در زندگی، در ابتدا اعضای گروه با به خاطر آوردن مولفه اول به این نتیجه رسیدند که امکان تکرار خطا در همه عرصههای زندگی وجود دارد؛ مهم این است که انسان به سرعت از خطا پشیمان شده و بازگشت داشته باشد و بابت خطاهای ریز و درشت بسیار توبه کند. به چالش کشیدن اعضا در این بحث نتایج جالبی به همراه داشت. یکی اینکه فرد خوف دارد از اینکه هر لحظه در زندگی خود میتواند مرتکب خطا شده و یا خطایی را تکرار کند و مورد عقاب قرار گرفته و از طرفی امیدوار به بخشش باشد. وقتی که اعضای گروه هر دوی این خوف و رجا را در کنار افراد دیگری که مشکل مشابه با آنها دارند به صورت عمیق درک میکنند، آنگاه میتوانند با امید به بخشش خود عزت نفس خود را افزایش دهند؛ همانطور که در اکثر اعضای گروه با اندکی دقت میشد این تغییر را مشاهده نمود. آنگاه که بخشش قسمتی از فلسفه و شخصیت فرد میشود، پای بیماریهایی چون عزت نفس پایین به آرامی از صحنه وجود فرد پاک خواهد شد و فرد احساس خشم و انتقام درون خود را با بخشش اصولی و صحیح جایگزین خواهد نمود. با بحث پیرامون مولفه صبر و مقاومت در تبدیل به یک انسان کامل شدن و از بین بردن اثرات خطا، اعضای گروه با دو شرط انسان کامل آشنا شده و با توصیف مفهوم صبر میآموزند که بر مصائب زندگی و مسیر دشوار رشد باید صبور بود، و این صبر کلید اصلاح خطا و دروازه ورود به سرزمین رجا و امیدواری است و با توصیف مفهوم مقاومت و با مرور مولفههای پیشین، اعضای گروه در مییابند که مادامی که ترس از امکان تکرار خطا در انسان وجود دارد، فرد بایستی علاوه بر امید و رجا به بخشش و اصلاح خطا، حربهای بس محکم در مقابل جلوگیری از بروز این خطرات داشته باشد. استفاده از فن ایفای نقش به اعضای گروه کمک کرد که به صورت کاملاً عینی شاهد چگونگی وسوسه انجام خطا و اجبارات الزامآور به انجام آن باشند. در قالب این فن اعضای گروه آموختند که میتوانند در مقابل این وسوسهها و اجبارها محکم ایستاده و قاطعانه"نه" بگویند و بدین ترتیب از لغزش خود جلوگیری نمایند. فردی که حائز نشانههای عزت نفس پایین بوده، میآموزد با این مهارتها دل خود را محکم کرده، خطاهایش را تکرار نکند و لذا راحتتر میتواند در جهت بخشیدن خطاهای پیشین خود گام بردارد چون دیگر فکر نمیکند که قرار است در آینده با تکرار این خطاها و خطاهای جدیدی ساخته شود. با استفاده از فن "تصور کنید این لحظه آخرین روز و لحظه زندگی شماست چگونه زیستنی شایسته شماست و چه باید کرد"، اعضای گروه علاوه بر اینکه آموختند که چگونه بایستی از بروز تکرار خطا جلوگیری کنند؛ آموختند که چگونه بایستی در موقعیتهایی که خطا تکرار میشود و اتفاق میافتد مقاوم بوده و مراحل ذکر شده درمورد بخشودگی را با آرامش انجام دهند. علاوه بر توضیحات بالا، در این مدل سعی بر این بوده است که طبق دیدگاه دینی فرد از ارزش خود به عنوان انسان آگاه شود و بداند که درنزد خداوند انسان توبه کار بسیار ارزشمند است و هر کسی به این مقام نائل نمیشود. این امتیاز در مدلهای دیگر پررنگ نشده است. در این برنامه سعی بر این بود که هم به عنوان تقویت و هم به عنوان انگیره از این نکته استفاده شود. در این مدل همچنین سعی بر این بود که فرد در کنار امیدوار بودن، احساس خوف را نیز داشته باشد و این ایدئولوژی کاملتری است که ما باید در کنار امیدواری، ترس نیز داشته باشیم تا در جهت رشد و انسان کامل بودن تلاش کنیم. همچنین تاکید بر تسریع عمل باز گشت از خطا که بر اساس مبانی دینی بوده، به این دلیل است که هر چه زودتر فرد از عمل اشتباه پشیمان شود اثرات سوء آن سریعتر میتواند بر طرف شود. برنامه آموزشی خودبخشودگی با سازوکارهای اثربخش خود که در بالا مورد بحث قرار گرفت توانست موجب افزایش معنادار عزت نفس نوجوانان شود. نتایج پژوهش حاضر با نتایج پژوهش فتحی (1390) همسو است، با این تفاوت که پژوهشهای انجام شده در خارج از کشور با تاکید بر مفاهیم مسیحیت انجام گرفته ولی این پژوهش از مفاهیم و آموزههای اسلامی در تدوین برنامه آموزشی استفاده شده است که قبلاً در پژوهش فتحی (1390) این مدل در کاهش افسردگی زنان مطلقه به کارگرفته شده بود و مدلی اثربخش شناخته شده بود. در پایان پیشنهاد میشود این برنامه روی دیگر مشکلات بهداشت روانی مانند اضطراب که به نوعی با خودگوییهای منفی نیز در ارتباط است، انجام شود. همچنین می توان این برنامه آموزشی را برای افراد دیگر ادیان نیز اجرا نمود. در نهایت باید اشاره کرد که کتاب آسمانی قرآن یک منبع بسیار غنی برای گسترش علم و کاربرد آن در حوزههای مختلف علمی، از جمله سلامت روان است، لذا استفاده از این منبع میتواند در طراحی دیگر بر نامههای درمانی در این حیطه مفید باشد. از محدودیتهای پژوهش حاضر این بود که در این پژوهش مداخله خودبخشودگی بر روی عزت نفس نوجوانان پسر شهر اصفهان صورت پذیرفت، لذا باید در تعمیم آن به دیگر گروههای سنی و شهرهای مختلف جانب احتیاط را رعایت نمود. [1] adolescence [2] self-esteem [3] depression [4] psychological disorders [5] coppersmith [6] self-forgiveness [7] forgiveness [8] self – critical [9] reconciliation [10] anxiety [11] negative emotion [12] breast cancer [13] quality of life [14] فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ" [15] وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ [16] الَّذینَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ [17] قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ [18] فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ [19] transgression [20] Coopersmith Self-esteem Inventory | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آلبوکردی، س؛ نوری، ر؛ نیکوسیرجهرمی، م و زاهدیان، ف. (1389). رابطه بین عزت نفس و حمایت اجتماعی با افسردگی در زندانیان مرد. مجله دانشگاه علو پزشکی مازندران.20(77)، 68-62. اکبری، ب. (1388). مقایسه کمال گرایی و عزت نفس زنان افسرده، اضطرابی و عادی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر رشت. فصلنامه زن و مطالعات خانواده.1(4)،48-33. بحرینی، م؛ اکابریان، ش؛ قدس بین، ف؛ یزدان خواه فرد ، م ر و محمدی باغملایی؛ م. (1391). تأثیرات الگوی تعلق والدینی بر افسردگی و اعتماد به نفس دوره نوجوانی. مجله علوم پزشکی دانشگاه جهرم. 10(1)،12-7. حبیب پور، ز؛ شریفی ، ا. (1388). بررسی مقایسه ای شدت افسردگی در نوجوانان دختر و پسر. فصلنامه دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه.7 (1)،12-8. خدایاری فرد، م؛ غباری بناب، ب؛ فقیهی ، ع ن و وحدت تربتی، ش. (1381). روش درمانی عفو و گذشت با تاکید بر دیدگاه اسلامی: بررسی موردی. مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران(اندیشه و رفتار). 29،48-31 طباطبایی، م ح. (1382). ترجمه تفسیرالمیزان. ترجمه سید محمدباقر موسویهمدانی. قم: دفتر انتشارات اسلامی. فتحی آشتیانی، ع. (1389). آزمونهای روانشناختی: ارزشیابی شخصیت و سلامت روان. تهران: بعثت. فتحی ، ا. (1390). خودبخشودگی برمبنای مفاهیم قرآنی بر کاهش افسردگی زنان مطلقه. پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره خانواده، دانشگاه علامه طباطبائی تهران. Coopersmith S. (1967). The antecedents of self-steem, San Francisco: Freeman. Avery, Ch. M. (2008). The relationship between self-forgiveness and health: Mediating variables and implications for well-Being. Dissertation, USA: The University Of Hartford. Branden, N. (1998). A woman's self-esteem: Struggles and triumphs in the search for identity. London UK: Amazon. Enright, R. D. (1996). Counseling within the forgiveness triad: On forgiving, receiving forgiveness, and self-forgiveness. Counseling and Values, 40(2), 107–126. Hall, J. H., &Fincham, F. D.(2005). Self-forgiveness: The stepchild of forgiveness research. Journal of Social and ClinicalPsychology, 24, 621-637 Millings, A., Buck, R., Montgomery, A. ,Spears, M. ,& Stallard, P.(2012). School connectedness, peer attachment, and self-esteem as predictors of adolescent depression. Journal of Adolescence, 35(4), 1061-1067. Mullet, E., Girard, M., Bakhshi, P. (2004). Conceptualization of forgiveness. European Psychologist, 9(2), 78-86. Peck, J. M. (2000). Forgiveness and the post-abortive women achieving self-forgiveness. Dissertation, USA: Grand Valley State University. Romero, C., Friedman, L. C., Kalidas, M.,Elledge,R.,Chang, J., &Liscum, K. R. (2006). Self-forgiveness, spirituality, and psychological adjustment in women with breast cancer. Journal of Behavioral Medicine, 29 (1),29-3 6 Terzino, K. A. (2010). Self-forgiveness for interpersonal and intrapersonal transgressions. Dissertations, USA: Iowa State University. Toussaint, L. L., Williams, D. R., Musick, M. A., Everson, S. A. (2001). Forgiveness and health: Age differences in a U.S. probability sample. Journal of Adult Development, 8(4), 249–257. Swanson, D. L. (2011). Predictors of self-forgiveness in old adults. Dissertation, USA: Northeastern University.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 3,166 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 912 |