تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,637 |
تعداد مقالات | 13,311 |
تعداد مشاهده مقاله | 29,866,877 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 11,943,425 |
بررسی دو شکلی جنسی در ویژگیهای ریختشناختی جمجمه خرس قهوهای (Ursus arctos Linnaeus, 1758) در ایران با روش ریختسنجی هندسی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تاکسونومی و بیوسیستماتیک | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 3، دوره 5، شماره 16، آبان 1392، صفحه 17-26 اصل مقاله (738.87 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فرزانه قنبری1؛ محمد کابلی* 1؛ سهیل ایگدری2؛ باقر نظام بلوچی3 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1گروه محیطزیست، دانشکده منابع طبیعی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3گروه محیطزیست، دانشکده محیطزیست و انرژی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دو شکلی جنسی پدیدهای رایج در بسیاری از گونههای جانوری است و بررسی حاضر نیز با هدف بررسی الگوهای دو شکلی جنسی جمجمه خرس قهوهای در ایران با روش ریختسنجی هندسی لندمارک انجام شد. بدین منظور، بر روی تصاویر دو بعدی نماهای پشتی، شکمی و جانبی جمجمه 79 قلاده خرس به ترتیب 17، 13 و 16 لندمارک تعریف و قرار داده شدند. پس از آنالیز پروکراست، دادههای حاصل با تحلیلهای چند متغیره CVA و MANOVA بررسی شدند. نتایج به دست آمده تفاوت معنیداری را بین شکل جمجمه نمونههای نر، ماده و نابالغ نشان داد. تفاوتهای مشاهد شده در شکل جمجمه جنسهای نر و ماده تأیید کننده وجود دو شکلی جنسی در شکل جمجمه خرس قهوهای است. بر این اساس، عمده تفاوتهای شکل جمجمه دو جنس نر و ماده به استخوانهای پسسری، کمان زیگوماتیک آهیانه و ردیفهای دندانی مربوط است. این تفاوتها میتواند نشاندهنده الگوی رشد آلومتری متفاوت جمجمه بین دو جنس به دلیل تفاوت در عملکرد ساختارها باشد. نتایج این مطالعه همچنین میتواند الگوی مناسبی برای تعیین جنسیت جمجمههای ناشناخته موجود در مجموعه موزههای تاریخ طبیعی و یا در طبیعت ارایه نماید. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تحلیل شکل؛ خرس قهوهای (Ursus arctos)؛ دو شکلی جنسی؛ ریختسنجی هندسی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه دو شکلی جنسی پدیدهای رایج در بسیاری از گونههای جانوری است Schoener, 1967)؛ Ralls, 1976) که الگوهای آن در مطالعات متعددی بررسی شده است (Slice, 2007). این گونه مطالعات در درک چگونگی تکامل همزمان جنسهای نر و ماده در گونههای مختلف و امکان شناخت ریشه دو شکلی جنسی دارای اهمیت است (Tjarks, 2009). مکانیسمهای تکاملی متفاوتی از جمله: انتخاب جنسی، وظایف متفاوت والدینی و رقابت درون جنسی برای کسب غذا به عنوان دلایل توسعه دو شکلی جنسی در تاکسونهای مختلف جانوران ذکر شده است Derocher et al., 2005)؛ Kaliontzopoulou et al., 2007). در مهرهداران، دو شکلی جنسی جمجمه میتواند به واسطه تفاوت در اندازه و شکل باشد. در بررسی دو شکلی جنسی بر پایه اندازه (size-based) مهرهداران، به طور معمول جمجمه نرها از مادهها بزرگتر است Schoener, 1967)؛ Ralls, 1976؛ .Grandal-d’Anglade and López-González, 2005). در صورتی که دو شکلی جنسی بر پایه شکل (shape-based) به دلیل تفاوت در الگوی رشد بین جنسها طی فرایند فردزایی ایجاد میشود (Badyaeu, 2002)، به عبارت دیگر یک ویژگی ریختی در یکی از جنسها بیش از جنس دیگر توسعه مییابد (Grandal-d’Anglade and López-González, 2005). دو شکلی جنسی در برخی گونههای خرس نیز بررسی شده است (Grandal-d’Anglade and López-González, 2005؛ (Bechshøft et al., 2008. Ohdachi و همکاران (1992) در مطالعه جمجمه جمعیتهای خرس قهوهای (Ursus arctos) با روش ریختسنجی سنتی وجود دو شکلی جنسی را گزارش نمودند. اما برخلاف روشهای ریختسنجی سنتی، روش ریختسنجی هندسی ابزاری جدید برای مطالعه ساختارهای ریختی پیچیده توسعه یافته، نسبت به روشهای سنتی قابلیت بیشتری برای نشان دادن تفاوتهای شکلهای زیستی دارد (Rohlf and Marcus, 1993). با توجه به این که دو شکلی جنسی منبع مهم تغییرپذیری درون گونهای در برخی گونهها است (Takemura et al., 2007)، لذا، در مطالعات ریختشناختی جمعیتها و گونهها، شناخت دقیق الگوهای تفاوت میان نر و ماده گام اول محسوب میشود. از این رو، با توجه به اهمیت این موضوع و نیز به دلیل عدم وجود تحقیق و مطالعه در زمینه دو شکلی جنسی گونه خرس قهوهای در ایران، مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوهای دو شکلی جنسی در شکل جمجمه خرس قهوهای با استفاده از روش ریختسنجی هندسی انجام شد.
مواد و روش کار در این بررسی، تعداد 79 جمجمه از خرسهای قهوهای شامل 42 نر، 22 ماده و 15 نابالغ بررسی شد (جدول 1). از شاخصهای: تعداد و شکل دندانها، وضعیت درزهای جمجمه و همچنین طول کندیلو بازال برای تعیین و جداسازی نمونههای بالغ از نابالغ، شاخصهای تیغه ساجیتال و کندیلو بازال برای تعیین جنسیت نمونهها استفاده شد (Zavatsky, 1976). برای اندازهگیری متغیر طول کندیلو بازال از نرمافزار ImageJ نسخه s 45/1 استفاده شد. از سطوح پشتی، شکمی و جانبی تمامی نمونهها با دوربین دیجیتال Kodak با قدرت تفکیک شش مگاپیکسل عکسبرداری شد. در روش ریختسنجی هندسی با استفاده از لندمارکها بر روی نقاط هومولوگ و مختصات آنها Y) و (X به عنوان متغیرهای مرتبط با شکل، الگوهای مختلف تفاوت شکل استخراج و تغییرات مختصات فضایی این نقاط به عنوان بازتابی از تغییرات شکلی در بین ساختارهای زیستی با استفاده از تحلیلهای چند متغیره بررسی و ارزیابی میشوند (Rohlf and Marcus, 1993). برای استخراج دادههای شکل، نماهای پشتی، 12 لندمارک و 5 شبهلندمارک، نماهای شکمی، 11 لندمارک و 2 شبهلندمارک و نماهای جانبی، 13 لندمارک و 3 شبهلندمارک بر اساس مطالعات مشابه Loy et al., 2008)؛ Drake and Klingeberg, 2010؛ Milenkovićet al., 2010؛ Figueirido et al., 2011) تعریف شدند (شکل 1) و با نرمافزار TpsDig2 نسخه 10/2 (Rohlf, 2006) بر روی تصاویر دو بعدی قرار داده شدند. برای اجتناب از ایجاد دادههای اضافی در ساختارهای متقارن، تنها نیمه راست جمجمه (شکل 1) لندمارکگذاری شد (Cardini et al., 2010). به منظور حذف ویژگیهای غیر شکل نظیر: اندازه، مکان و زاویه متفاوت، جایگاه لندمارکها با آنالیز پروکراست GPA (Generalized Procrustes Analysis) (Rohlf and Slice, 1990) و با نرمافزار MorphoJ نسخه a05/1 (Klingenberg, 2008) رویهمگذاری شدند. دادههای حاصل از هر سه نما با هدف مقایسه شکل سه گروه (نر، ماده و نابالغ) با استفاده از تحلیل چند متغیره تجزیه همبستگی کانونیک (CVA) تحلیل چند متغیره واریانس (MANOVA) بر روی ماتریس کوواریانس با نرمافزارهای MorphoJ و PAST نسخه 15/2 (Hammer et al., 2001) تحلیل شدند. شکل میانگین یا اجماع هر گروه (نر، ماده و نابالغ) با برنامه TPSSmall نسخه 20/1 (Rohlf, 1990) محاسبه و الگوهای تغییر شکل بین گروهها با گرافهای wireframe توسط نرمافزار MorphoJ مصورسازی شدند.
جدول 1- تعداد نمونههای نر، ماده و نابالغ بر اساس مکان جمعآوری
شکل 1- شماره و تعریف لندمارکها و شبهلندمارکهای استفاده شده برای تحلیل ریختی جمجمهها (A نمای پشتی: 1- نقطه میانی پیشفکی (premaxilla) در نوک پایینی استخوان سپتوم (septum) بین دندانهای پیش مرکزی فوقانی، 2- نقطه روی دندان پیش سوم، 3- تقاطع بین کمان زیگوماتیک (zygomatic arch) و فک (maxilla)، 4- بالاترین نقطه زایده پس حدقهای (postorbital process)، 5- نقطه میانی درز بین دو استخوان جوگال و اسکوآموزال (squamosal-jugal suture)، 6- بالاترین نقطه خمیدگی داخلی کمان زیگوماتیک (zygomatic arch)، 7- ابتداییترین نقطه محل اتصال اسکوآموزال (squamosal) به استخوان پیشانی (frontal)، (B نمای شکمی: 1- ابتداییترین نقطه محل اتصال دندانهای پیش در قسمت پیش فکی (premaxilla)، 2- عقبیترین نقطه دندان پیش سوم، (C نمای جانبی: 1- لبه جلویی دندان نیش، 2- لبه جلویی پیش آسیای چهارم، 3- انتهاییترین نقطه دندان آسیای دوم، 4- نقطه اوج استخوان پتریگوئید ((pterygoid، 5- نقطه اوج استخوان اسکوآموزال (squamosal)، 6- بالاترین نقطه مجرای گوش بیرونی (external acoustic meatus)، 7- داخلیترین نقطه لبه استخوان پاریتال (parietal)، 8- بیرونیترین نقطه لبه استخوان پاریتال (parietal)، 9- خطی عمود از لندمارک 6 بر محور میانی جمجمه تاجایی که تیغه ساجیتال (sagittal crest) را قطع کند، 10- خطی عمود از لندمارک 4 بر محور میانی جمجمه تاجایی که استخوان پیشانی (frontal) را قطع کند، 11- بالاترین نقطه زایده پس حدقهای (postorbital process)، 12- نقطه میانی درز بین دو استخوان جوگال و اسکوآموزال (squamosal-jsugal suture)، 13- امتداد خطی از لندمارک 6 و 12 تا جایی که لبه استخوان پیشانی (frontal) را قطع کند، 14- ابتداییترین نقطه سوراخ جلوی حدقهای، 15- انتهاییترین نقطه سوراخ جلوی حدقهای، 16- انتهاییترین تقطه درز استخوان بینی (nasal bone).
نتایج نمای پشتی: تحلیل CVA تفاوت معنیداری را بین شکل نمای پشتی جمجمه جنسهای نر و ماده خرس قهوهای نشان داد (P=0.03) (شکل 2-A). در مقایسه گراف wireframe شکل میانگین نمای پشتی جمجمه جنسهای نر و ماده، تفاوت عمده مربوط به قسمت استخوان پسسری است (شکل 2-B1). بر این اساس، در جنس نر لندمارک 11 (مربوط به بالاترین نقطه استخوان پسسری) همراه با لندمارک 10 (مربوط به استخوان پاریتال) به طرف پشت جابجا شدهاند. به واسطه این جابجاییها، استخوان پسسری در نرها نسبت به مادهها بزرگتر است. همچنین، تحلیل CVA تفاوت بسیار معنیداری را در شکل نمای پشتی جمجمه بین بالغها و نابالغها نشان داد (P<0.0001). تفاوت عمده میان بالغها و نابالغها مربوط به نواحی ابتدایی و انتهایی جمجمه و کمان زیگوماتیک است. در جنسهای نر و ماده لندمارک 11 به سمت پشت جابجا شده است (شکلهای 2-B2 و
شکل 2- (A تحلیل CVA دادههای شکل نمای پشتی جمجمه جنسهای نر، ماده و نابالغ، (B گراف wireframe مقایسه شکل میانگین،
نمای جانبی: تحلیل CVA تفاوت معنیداری در شکل نمای جانبی جمجمه بین جنسهای نر و ماده نشان داد (P=0.008) (شکل 3-A). مقایسه شکل اجماع نمای جانبی جمجمه جنسهای نر و ماده، جابجایی لندمارکهای 8 (بیرونیترین نقطه لبه استخوان پاریتال) و 9 (بر روی تیغه ساجیتال) در جنس نر به سمت پشتی را نشان میدهد که بیانکننده بزرگ بودن ناحیه آهیانه در نرها است (شکل 3-B1). در جنس نر، ناحیه پیشانی به واسطه جابجایی لندمارکهای مربوط به این ناحیه (لندمارکهای 10، 13 به سمت بیرون و 11 به سمت درون) بزرگتر از ماده بود. همچنین، تحلیل CVA تفاوت معنیداری را در شکل نمای جانبی جمجمه جنسهای نر، ماده و نابالغ نشان داد (P=0.0001). در بالغها لندمارک 2 (لبه جلویی پیش آسیایی چهارم) اندکی به سمت پشت و لندمارک 3 (انتهاییترین نقطه دندان آسیای دوم) نیز به سمت پیشین جابجا شدهاند و این جابجاییها سبب کوچک شدن این بخش از ردیف دندانی (دندانهای آسیا و پیش آسیا) نسبت به نابالغها شده است. جابجایی لندمارک 2 در بالغها باعث بزرگ شدن ردیف دندانی در ناحیه دندان نیش در فاصله لندمارکهای 1 و 2 شده است. جابجایی لندمارکهای مربوط به پیشانی (لندمارکهای 10، 13 به سمت بیرون و 11 به سمت درون) باعث بزرگ شدن ناحیه پیشانی شده است (شکلهای 3-B2 و
شکل 3- (A تحلیل CVA دادههای شکل نمای جانبی جمجمه جنسهای نر، ماده و نابالغ، (B گراف wireframe مقایسه شکل میانگین،
نمای شکمی: تحلیل CVA تفاوت معنیداری را در شکل نمای شکمی جمجمه بین جنسهای نر و ماده نشان داد (P=0.0106) (شکل 4-A). نتایج مقایسه شکل اجماع جنسهای نر و ماده نشان داد که لندمارک 7 (مربوط به استخوان اکسی پیتال) نیز در جنس نر به سمت بیرون جابجا شده است که این امر سبب بزرگ شدن استخوان اکسی پیتال در آنها شده است. انبساط در لندمارک 4 (ناحیه کام دهان)، لندمارک 10 (انتهاییترین نقطه روی درز استخوان کام) و لندمارک 13 (پایینترین نقطه سوراخ جلویی کامی) مربوط به طول کام دهانی در جنس نر دیده میشود. موارد بالا نشان میدهد که طول و عرض کام دهان در جنس نر از ماده بزرگتر است. تحلیل CVA در شکل نمای شکمی جمجمه بین بالغها و نابالغها تفاوت معنیداری نشان داد (P<0.001). انبساطی در کمان زیگوماتیک بالغها نسبت به نابالغها مشاهده میشود که نشاندهنده بزرگ بودن آن در بالغها نسبت به نابالغهاست. در بالغها جابجایی لندمارکهای مربوط به ردیف دندانی یعنی لندمارکهای 3 (عقبیترین نقطه دندان پیش سوم) و 4 (انتهاییترین نقطه دندان آسیای دوم) سبب فشردگی در این ناحیه شده که با انبساط در فاصله لندمارکهای 2 و 3 همراه میشود (شکلهای 4-B2 و 4-B3).
شکل 4- (A تحلیل CVA دادههای شکل نمای شکمی جمجمه جنسهای نر، ماده و نابالغ، (B گراف wireframe مقایسه شکل میانگین،
بحث در این تحقیق، تفاوتهای مشاهده شده در شکل جمجمه جنسهای نر و ماده، تأیید کننده وجود انبساط جایگاه لندمارکها و یا بزرگ بودن ناحیه مربوط به کمان زیگوماتیک از لحاظ طول و ارتفاع در بالغها نسبت به نابالغها و در جنس نر نسبت به ماده میتواند به اندازه ماهیچههای تمپورالیس (temporalis) و جونده (masseter) مرتبط باشد، زیرا کمان زیگوماتیک منشأ و حمایتکننده این ماهیچهها است(Grandal-d’Anglade and López-González, 2005؛ (Naples and MacAfee, 2012 و سبب تقویت آنها میگردد (Naples and MacAfee, 2012). از آنجاکه بالغها نسبت به نابالغها جثه بزرگتری دارند، بنابراین، وجود ماهیچههای تمپورالیس و جونده بزرگتر و قویتر طبیعی است چرا که افزایش اندازه کمان زیگوماتیک سبب افزایش اندازه این ماهیچهها و در نتیجه افزایش توانایی آنها برای حرکت دادن آرواره به سمت عقب و جلو میشود (Naples and MacAfee, 2012). در ضمن، کمان زیگوماتیک بزرگتر میتواند فضای بیشتری را برای زایده کورونویید فک زیرین فراهم آورد (Liem et al., 2000). نتایج همچنین، نشاندهنده بزرگ بودن ناحیه آهیانه در بالغها نسبت به نابالغها و همچنین در جنس نر نسبت به ماده است که نشاندهنده الگوی رشد آلومتری مثبت این ناحیه در آنها است. بزرگ بودن این ناحیه، میتواند فضای بیشتری را برای جایگاه اتصال ماهیچه تمپورالیس فراهم آورد. ردیف دندانهای آسیا و پیش آسیا و همچنین ناحیه پوزه (در نمای پشتی) در نابالغها بزرگتر از بالغها بود. از این رو، در بالغها این دندانها رشد نسبی کمتری نسبت به سایر بخشها داشته، به عبارت دیگر الگوی رشد آنها آلومتری منفی است. بنابراین، در طول فرآیند آنتوژنی جمجمه، استخوان پسسری و کمان زیگوماتیک رشد بیشتری نسبت به ردیف دندانهای آسیا و پیش آسیا دارند. روند رشد انتوژنی ردیف دندانهای نیش نیز نشاندهنده یک الگوی رشد آلومتری مثبت در این ناحیه است. انبساط جایگاه لندمارکها در ناحیه استخوان پسسری در جنس نر نسبت به مادهها و نابالغها نشاندهنده بزرگتر بودن این ناحیه در نرها است و این امر میتواند به دلیل نیاز به جایگاه بیشتر برای اتصال ماهیچههای تنهای و گردنی در جنس نر باشد که نسبت به ماده قویتر است. استخوان پسسری بزرگ، جایگاه بیشتری را برای اتصال ماهیچههای تمپورالیس و تنهای فراهم میسازد (Liem et al., 2000). نتایج همچنین نشان داد که طول استخوان بینی و ناحیه پیشانی در بالغها بیش از نابالغها است که بیانکننده الگوی رشد آلومتریک مثبت این نواحی است. دلیل این الگوی رشد در ناحیه پیشانی و سینوسها که داخل استخوان پیشانی قرار دارند، میتواند توسعه حس بویایی در خرسهای بالغ باشد. این ویژگی، ارتباط مستقیمی با سینوسهای پیشانی ندارد ولی بزرگ بودن پیشانی میتواند در توسعه مارپیچها (turbinate) به سمت حفره بینی مؤثر باشد.(Grandal-d’Anglade and López-González, 2005). در نهایت، میتوان نتیجهگیری نمود که جمجمه جنس نر در بخشهایی که گردن و ماهیچههای آروارهها را حمایت میکند نسبت به جنس ماده توسعه بیشتری یافته است و تفاوتهای مشاهده شده ممکن است به دلیل رفتارهای قلمروطلبی و تغذیهای متفاوت بین دو جنس باشد (Grandal-d’Anglade and López-González, 2005) که البته به بررسیهای بیشتر نیاز دارد. نتیجه این مطالعه لزوم پژوهشهای تکمیلی در خصوص چگونگی تکامل همزمان بین ویژگیهای رفتاری متفاوت نرها و مادههای خرس قهوهای و خصوصیات آناتومی آنها را آشکار میکند.
سپاسگزاری
از سازمان حفاظت محیطزیست دانشگاه محیطزیست کرج، موزه دارآباد، اداره محیطزیست شاهرود، اداره محیطزیست مازندران، اداره محیطزیست گلستان و اداره محیطزیست زنجان به خاطر فراهم کردن امکان دسترسی به مجموعه جمجمه خرس قهوهای قدردانی میشود. همچنین، از آقایان فرهاد عطایی، علی ادیبی، طاهر قدیریان، هادی فهیمی و موسی شجاع به خاطر در اختیار قرار دادن نمونههای جمجمه برای این مطالعه تشکر و قدردانی میشود. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Badyaeu, A. V. (2002) Growing apart: an ontogenetic perspective on the evolution of sexual dimorphism. Trends in Ecology and Evolution 17: 369-378. Bechshøft, T., Sonne, C., Rige´t, F., Wiig, Ø. and Dietz, R. (2008) Differences in growth, size and sexual dimorphism in skulls of East Greenland and Svalbard polar bears (Ursus maritimus). Polar Biology 31: 945-958. Cardini, A., Diniz Filho, J. A. F., Polly, P. D. and Elton, S. (2010) Biogeographic analysis using geometric morphometrics: clines in skull size and shape in a widespread African arboreal monkey. In: Morphometrics for Nonmorphometricians (ed. Elewa, A. M. T) 124. Springer-Verlag Publishers, Heidelberg. Derocher, A. E., Anderson, M. and Wiig, Ø. (2005) Sexual dimorphism of polar bears. Journal of Mammology 86: 895-901. Drake, A. G. and Klingeberg, G. P. (2010) Large-Scale Diversification of Skull Shape in Domestic Dogs: -Disparity and Modularity. The american naturalist 175: 289-301. Figueirido, B., Palmqvist, P., Pérez-laros, J. A. and Dong, W. (2011) Cranial shape transformation in the evolution of the giant panda (Ailuropoda melanoleuca). Naturwissenschaften 98: 107-116. Grandal-d’Anglade, A. and López-González, F. (2005) Sexual dimorphism and ontogenetic variation in the skull of the cave bear (Ursus spelaeus Rosenmüller) of the European Upper Pleistocene. Geobios 38: 325-337. Hammer, Ø., Harper, D. A. T. and Ryan, P. D. (2001) PAST: Paleontological statistics software package for education and data analysis. Palaeontologia Electronica 4: 1-9. Kaliontzopoulou, A., Carretero, M. A. and Lorente, G. A. (2007) Multivariate and geometric morphometrics in the analysis of sexual dimorphism variation in Podarcis Lizards. Journal of Morphology 268: 152-165. Klingenberg, C. P. (2008) MorphoJ. Retrieved from http://www.flywings.org.uk/MorphoJ-page.htm. On: 15 March 2013. Liem, K., Bemis, W., Walker, W. F. and Grande, L. (2000) Functional anatomyofthevertebrates: An Evolutionary Perspective. 3rd edition. Belmont, California. Loy, A., Genov, P., Galfo, M., Jacobone, M. G. and Vigna, A. (2008) Cranial morphometrics of the pennine brown bear (Ursus arctos marsicanus) and preliminary notes on the relationships with other southern European populations. Italian Journal of Zoology 75: 67-75. Milenković, M., Blagojević, V. J. Š. J., Tatović, S. and Vujošević, M. (2010) Skull variation in Dinaric–Balkan and Carpathian gray wolf populations revealed by geometric morphometric approaches. Journal of Mammalogy 91: 376-386. Naples, V. L. and MacAfee, R. K. (2012) Reconstruction of the cranial musculature and masticatory function of the Pleistocene panamerican ground sloth Eremotherium laurillardi (Mammalia, Xenarthra, Megatheriidae). Historical Biology 24: 187-206. Ohdachi, S., Aoi, T., Mano, T. and Tsubota, T. (1992) Growth, sexual dimorphism, and geographical variation of skull dimensions of the brown bear Ursus arctos in Hokkaido. Journal of the Mammalogical Society of Japan 17: 27-47. Ralls, K. (1976) Mammals in which females are larger than males. Quarterly Review of Biology 51: 245-276. Rohlf, F. J. (1990) TpsSmall Version 1.20. Ecology and Evolution. SUNY at Stony Brook, New York. Rohlf, F. J. (2006) TpsDig2, Version 2.10. Ecology and Evolution. SUNY at Stony Brook, New York. Rohlf, F. J. and Marcus, L. F. (1993) A revolution in morphometrics. Trend in Ecology and Evolution 8: 129-132. Rohlf, F. J. and Slice, D. E. (1990) Extensions of the procrustes method for the optimal superimposition of landmarks. Systematic Zoology 39: 40-59. Schoener, T. W. (1967) The ecological significance of sexual size dimorphism in the lizard Anolis consperus. Science 155: 474-486. Slice, D. E. (2007) Geometric morphometrics. Annual Review of Anthropology36: 261-281. Takemura, C. M., Cesar-Jr, R. M., Hingst-Zaher, E., Arantes, R. A. T. and Costa. L. A. T. (2007) Application of wavelets in the analysis of sexual dimorphism in the skull of South American canids (Mammalia, Canidae). 15th European Symposium on Artificial Intelligence ECAI2002, Lyon, France. Tjarks, H. (2009) Geometric morphometric analysis of head shape in Thamnophiselegans. Msc thesis, California State University, Chico, USA. Zavatsky, B. P. (1976) The use of the skull in Age determination of the brown bear. 3th International Conference on Bears Research and Management, Binghamton, New York. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,075 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 441 |