تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,682 |
تعداد مقالات | 13,775 |
تعداد مشاهده مقاله | 32,269,044 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,764,771 |
اثربخشی آموزش مهارتهای اجتماعی با روش چند رسانهای بر رشد مهارتهای (عملکرد) اجتماعی دانشآموزان دختر ناشنوای پایه دوم راهنمایی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های علوم شناختی و رفتاری | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 11، دوره 4، شماره 2، اسفند 1393، صفحه 131-144 اصل مقاله (272.53 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
رحیم مرادی* 1؛ پرویز شریفی درآمدی2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1کارشناس ارشد تکنولوژی آموزشی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشیار روانشناسی کودکان استثنایی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای اجتماعی با روش چندرسانهای بر رشد مهارتهای (عملکرد) اجتماعی دانشآموزان دختر ناشنوای پایه دوم راهنمایی تهران صورت پذیرفته است. این پژوهش به روش تجربی و استفاده از طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه صورت گرفت. جامعه آماری کلی دانشآموزان دختر ناشنوای پایه دوم راهنمایی تهران در سال تحصیلی 92-91 بودند که از مدرسه نیمروز با روش نمونهگیری هدفمند 38 نفر انتخاب و بهصورت تصادفی به دو گروه گواه (19 نفر) و گروه آزمایش (19 نفر) تقسیم شدند. ابزار پژوهش شامل فهرست بررسی ارزیابی مهارتهای اجتماعی کودکان متسون و همکاران (1983) بود. برنامه آموزش چندرسانهای در طول هشت جلسه 60 دقیقهای، هفتهای دو جلسه به مدت یک ماه بر روی گروه آزمایشی اجرا گردید، در حالیکه در طی این مدت، گروه گواه برنامه عادی روزانه خود را دنبال میکرد. پس از اجرای برنامه آموزشی (چندرسانهای)، مجددا آزمون رشد مهارتهای اجتماعی بر روی هر دو گروه اجرا گردید. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که برنامه آموزش چندرسانهای بر رشد مهارتهای اجتماعی دانشآموزان دختر ناشنوا، در گروه آزمایش بهطور معناداری (در تمامی مؤلفهها) مؤثر بوده است (001/0P<). همچنین، در پنج مؤلفه مهارت اجتماعی میانگین گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل بود. بنابراین، نتایج این پژوهش در راستای سایر پژوهشهای مشابه انجام شده، بیانگر نقش مثبت استفاده از چندرسانهای در رشد مهارتهای اجتماعی دانشآموزان دختر ناشنوا بود. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آموزش چندرسانهای؛ مهارتهای اجتماعی؛ دانشآموزان دختر ناشنوا | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
در دهههای اخیر مسائل و مشکلات رفتاری، یکی از مباحث توجه برانگیز متون روانپزشکی، روانشناسی و تعلیم و تربیت بوده است (نژادیکاشانی، 1389). آسیب شنوایی[1] شرایط چند وجهی است، که دارای جنبههای مختلف پزشکی و اجتماعی است (ناتسون و همکاران[2]، 2004؛ وام[3]، 2004؛ سالیوان و همکاران[4]، 2000). بیشتر پژوهشها، نابینایان و بهخصوص ناشنوایان را دارای کاستی مهارت اجتماعی گزارش کردهاند (بابیر شات[5]، 1991). دستگاههای حسی، از جمله شنوایی و زبان ابزارهایی برای ارتباطات اجتماعی، سازگاری با محیط و انتقال یا دریافت اطلاعات و پیام از محیط بیرون است. در حقیقت، شنوایی نقش مهمی در زندگی افراد دارد (یارمحمدیان، احمد، 1385: 95). شخصی که با نارسایی شنوایی متولد میشود، با چالشهای مهم و متعددی روبهروست؛ از جمله در زمینههای اجتماعی، عاطفی، فکری، گفتار، تحصیلی، تفکر و اشکال در فراگیری مسائل ذهنی (کوارد، 1997، به نقل از علیزاده، یوسفی لویه، 1387) و حتی به بیان فلینگر و هولزینگ (2011) این کودکان در زمینه ارتباط با افراد خانواده نیز مشکلاتی دارند. یوجین و همکاران (2011) اظهار میکند که ناشنوایی یک مشکل شایع جهانی است که به شدت کیفیت زندگی فرد را تهدید میکند. یکی از رویکردهای آموزشی مهم برای دانشآموزان ناشنوا و کم شنوا، آموزش مهارتهای اجتماعی است. بیشک، توجه به رشد اجتماعی و آموزش اجتماعی دانشآموزان با نیازهای ویژه از جایگاه ویژهای برخوردار است (افروز، 1388). نتایج پژوهشها حاکی از آن است که بسیاری از کودکان آسیب دیده شنوایی که در روابط اجتماعی دارای مشکل هستند، در معرض ابتلا به انواع نابهنجاریهای رفتاری، عاطفی و تحصیلی قرار دارند (ارون[6]، 2000)؛ برای مثال، مشخص شده است که نقص مهارتهای اجتماعی در دوران کودکی با مشکلات سازگاری در دورههای بعدی، اختلال سلوک و بزهکاری در سنین نوجوانی، ترک تحصیل از مدرسه و مشکلات بهداشت روانی در بزرگسالی رابطه دارد (اینسبرگ و همکاران[7]، 2003). بریان[8] (2000) دریافت که کودکان آسیب دیده شنوایی به وسیله همسالان عادی خود به عنوان افرادی غیراجتماعی، نگران، مضطرب و عصبی توصیف شدهاند. پژوهشها نشان میدهد که آموزش مهارتهای اجتماعی نه تنها جنبههای اجتماعی زندگی کودکان آسیب دیده شنوایی را بهبود میبخشد، بلکه میتواند مهارتهای آموزشی آنها را بهطور بالقوهای بهبود بخشد (موریس، 2002). بررسیهای متعدد نشان داده است که عدم آموزش مهارتهای اجتماعی و کمبود مهارتهای اجتماعی در دانشآموزان با نیازهای آموزشی ویژه، مشکلات یادگیری را تشدید کرده، مانع پیشرفت تحصیلی دانشآموزان میشود و تاثیر منفی بر کارکرد تحصیلی آنان دارد (ری و الیوت[9]، 2006؛ لاگرکا و استون[10]، 1990؛ هایت و فیلر[11]، 2007). الکس نین و الکس نین (2005) آموزش مهارتهای اجتماعی و ارتباطی را در مشکلات یادگیری و رفتاری مؤثر میدانند و کسانی که تحت آموزش مهارتهای اجتماعی، ارتباطی قرار گرفتند، از لحاظ پیشرفت تحصیلی موفقیت بیشتری کسب کردند (اشرفی و منجزی، 1392). از سوی دیگر، همزمان با پیشرفت تکنولوژی، لزوم استفاده از فرصتهای موجود در کمک به بهبود زندگی افراد استثنایی هر روز از قبل مهمتر شده است (فلورین و هگرتی، 2004، ترجمه زارعی زوارکی و جعفرخانی، 1391: 46). فناوری اطلاعات و ارتباطات برای کلیه دانشآموزان دارای نیازهای آموزشی ویژه، باید یک عنصر تلفیقی از برنامه تربیتی باشد که بهطور مستقل به دانشآموزان مربوط میشود، (اسپاروهاک و یسانی، 2007، ترجمه زارعی زوارکی و ولایتی، 1392). مطالعات نشان داده است که استفاده از فناوری چندرسانهای توانایی کودکان ناشنوا را در برقراری ارتباطات اجتماعی با بیان صحبتها و احساسات قابل درک افزایش داده است (ناصح، 1388). محوریترین نکته قابل بحث این است که چند رسانهای[12] تحولی بزرگ در فناوری ارتباطات و اطلاعات است. به عبارت دیگر، چند رسانهای آموزشی با بهرهگیری از حواس بیشتر و درگیر ساختن فراگیر در فعالیتهای یادگیری متناسبی با خصوصیات فردی میتواند کارایی فوقالعادهای در حل مشکلات دانشآموزان محسوب گردد (شیر محمدی و همکاران، 1391). چند رسانهایها به علت کاربردهای گستردهای که پیدا کردهاند و میزان تاثیری که روی مخاطب میگذارند مورد توجه بسیار هستند (شیرمحمدی و همکاران، 1391). به گفته هافستتر[13] (2001) «چندرسانهای عبارت است از بهرهگیری از رایانه برای تبادل مطالب از طریق مجموعهای از متنها، صداها، تصویرهای ثابت و متحرک و پویا نمایی، که به وجود رابطها[14] و ابزارهایی به کاربر[15] یا یادگیرنده اجازه ناوبری[16]، تعامل و ارتباط را میدهد» (امیر تیموری، 1390). در واقع، چندرسانهایهای آموزشی، از جمله نظام رسانهای هستند که با توجه به ماهیت چندحسیشان میتوانند به راحتی با انواع سبکهای یادگیری سازگار شده و با شکلهای گوناگون تعامل، یادگیری آسان و پایداری را فراهم نمایند (زارعی زوارکی، 1387؛ شارپ[17]، 2006، ترجمه یارزنجانی، 1387). مطالعات بسیاری نشان میدهد که افراد استثنایی قادر به استفاده از محیطهای مجازی[18] هستند (چنگ[19]، 2005؛ چنگ و مور[20]، 2005؛ پارسونز و همکاران، 2005؛ چنگ و یی، 2010، به نقل از نوروزی، 1390). مطالعات پارسونز و میچل[21] (2003) نیز نشان داد که افراد استثنایی قادر هستند با کمک محیطهای مجازی مهارتهای اجتماعی ساده را یاد بگیرند. موک و همکاران (2000) نشان دادهاند که رایانهها فرصتهای مناسبی برای یادگیرندگان فراهم میآورند و با بالا بردن انگیزش یادگیری، آنها را قادر میسازند در موقعیتهای یادگیری چالشآمیز به فعالیت پرداخته، به حل مسائل پیچیده مشغول شوند (رضوی، 1386). در این زمینه و همگام با افزایش تقاضا برای کاربرد فناوری آموزشی در تعلیم و تربیت استثنایی، رایانه و ابزارهای آموزشی از جایگاه ویژهای در این حوزه مطالعاتی برخوردار شدهاند. در این راستا، با توجه به اینکه تاکنون پژوهش مشابهی در این زمینه در ایران انجام نشده است، به ناچار به برخی تحقیقات مشابه در ذیل اشاره میشود: زارعی زوارکی و همکاران (1391) پژوهشی با عنوان "تأثیرآموزش چندرسانهای بر یادگیری درس زبان انگلیسی دانشآموزان کم بینا" با استفاده از روش پژوهشی شبه آزمایشی انجام دادند. جامعه آماری دانشآموزان کم بینای پایه سوم مقطع راهنمایی شهر تهران در سال 87 نمونهای به حجم 20 نفر انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و گواه، به صورت تصادفی گمارده شدند. گروه آزمایش طی هشت جلسه با استفاده از نرمافزار محقق ساخته آموزش دیدند. نتایج به دست آمده از این پژوهش، نشان داد که آموزش چند رسانهای بر افزایش میزان یادگیری درس زبان انگلیسی دانشآموزان کم بینای سال سوم مقطع راهنمایی مؤثر بوده است. نوروزی و همکاران (1390) پژوهشی با عنوان "تاثیر آموزش چندرسانهای بر میزان یادگیری و یادداری درس ریاضی دانشآموزان در خود مانده پایه پنجم ابتدایی" با استفاده از روش پژوهشی شبهآزمایشی انجام دادند. برای جمعآوری دادهها از آزمون محقق ساخته و نرم افزار چندرسانهای محقق ساخته مبتنی بر اصول طراحی چندرسانهای استفاده شده بود. نتایج بهدست آمده از این پژوهش، نشان داد که بهکارگیری نرم افزار چندرسانهای در آموزش مفاهیم ریاضی در دانشآموزان اوتستیک مؤثرتر از روش سنتی است. غریبی (1388) پژوهشی با عنوان "تاثیر چندرسانهای آموزشی بر یادگیری و یادداری مفاهیم ریاضی در دانشآموزان کم توان ذهنی آموزشپذیر پایه چهارم ابتدایی" با استفاده از روش پژوهشی شبهآزمایشی انجام داد. نتایج به دست آمده از این پژوهش، برتری میزان یادگیری و یادداری دانشآموزانی را نشان داد که مطالب را از طریق چندرسانه آموزشی همراه با آموزش مرسوم دریافت کردند. در پژوهشی که توسط جعفرخانی (1388) با عنوان "بررسی تاثیر آموزش چندرسانهای بر میزان یادگیری دانشآموزان کم بینای[22] پایه سوم راهنمایی" با استفاده از طرح نیمه آزمایشی بر روی 20 دانشآموز کم بینا صورت گرفت، نتایج حاکی از افزایش میزان یادگیری گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه بود. همچنین، در یافتههای تکمیلی این پژوهش، مشخص گردید که یادگیری با کمک چندرسانهای، به افزایش قدرت یادداری میانجامد. در تحقیقی توسط آلبالوشی و آلخالیفا (2002)، بر روی سه گروه 15 نفره بهمنظور تعیین اثربخشی آموزش سنتی، آموزش سنتی در کنار تدریس چندرسانهای و آموزش چندرسانهای در مقایسه با هم انجام گرفت. در این پژوهش گروه اول از طریق آموزش سنتی به یادگیری پرداختند و گروه دوم در کنار روش سنتی از چندرسانهای بهره میگرفتند و گروه سوم صرفا به کمک چندرسانهای به تدریس یادگیری پرداختند. نتایج این تحقیقات که بر روی 45 نفر انجام شد، تفاوت معنیداری را بین گروه اول و سوم نشان نداد. به عبارتی دیگر، گروه مورد آزمایش به روش سنتی در مقایسه گروهی که به روش استفاده از چندرسانهای به یادگیری پرداخته بودند، تفاوت چندانی در یادگیری نداشتند؛ اما نتایج گروه که از هر دو روش تدریس؛ یعنی روش سنتی و روش استفاده از چندرسانهای بهره جسته بودند، 40 درصد پیشرفت در یادگیری و یادداری را نشان دادند. فراگیران در این روش مفاهیم درسی را بهصورت معنیداری آموخته بودند و کارایی بهتری در حل مسائل داشتند. اینگرسول و واینر[23] (2010)، مطالعهای باعنوان "تاثیر استفاده از فناوریهای کامپیوتری برای تدریس مهارتهای اجتماعی به افراد کم توان ذهنی" انجام دادند. آنها در این پژوهش نشان دادند که استفاده از فناوریهای کامپیوتری مانند برنامههای کامپیوتری تعاملی (چندرسانهای) و محیطهای واقعیت مجازی میتواند در بهبود و توسعه مهارتهای اجتماعی و ارتباطی دانشآموزان کم توان مؤثر واقع شود. رایز و همکاران (2010) یک مطالعه موردی را با عنوان "استفاده از فناوری اطلاعات مبتنی بر تمرین چندرسانهای در تدریس ریاضیات به دانشآموزان فلج مغری و عقب مانده ذهنی در مقطع ابتدایی" انجام دادند. در این پژوهش، دو دانشآموز بررسی شدند. آنها مجموعهای از چندرسانهایهای حل و تمرین را برای یکی از این دو دانشآموز، به منظور بهبود مهارت ریاضی به کار بردند. پژوهشگران مشاهده کردند که از طریق چندرسانهای حل و تمرین، این دانشآموز، خودمختارتر، علاقهمندتر و کوشاتر شد و به آسانی توانست مفاهیم ریاضی را یاد بگیرد و اشتیاق بیشتری را برای ادامه به کار، از خود نشان داد. با آگاه کردن مردم نسبت به برخورد مناسب و صحیح خود با دانشآموزان شنوا و ناشنوا، نه تنها میتوان نیازهای روانی آنها، به ویژه امنیت، محبت، احترام و ابراز وجود را تأمین کرد، بلکه میتوان انگیزه رشد را در آنها افزایش داده، باعث کاهش مشکلات روانی در آنها شد (حشمتی و دیگران، 1391). با توجه به مبانی نظری پژوهش میتوان گفت که اختلال در مهارتهای اجتماعی، یکی از نقاط ضعف دانشآموزان استثنایی؛ بهخصوص دانشآموزان ناشنواست؛ لذا پژوهشگران تصمیم گرفتند نرمافزاری چندرسانهای طراحی کنند تا از طریق عناصر مالتی مدیا، از جمله تصویر، متن و انیمیشن به آموزش این مهارتها بپردازند.
فرضیه پژوهش با توجه به تحقیقات فوق الذکر و پیامدهای آن و هدف پژوهش حاضر که عبارت بود از بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای اجتماعی با روش چند رسانهای بر رشد مهارتهای اجتماعی دانشآموزان دختر ناشنوا و فرضیه زیر تدوین گردید: آموزش مهارتهای اجتماعی با روش چندرسانهای، بر مؤلفههای رشد مهارتهای (عملکرد) اجتماعی دانشآموزان دختر ناشنوای گروه آموزش در مقایسه با گروه کنترل مؤثر است.
روش پژوهش در این پژوهش از روش نیمه تجربی و از نوع پیشآزمون، پسآزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل استفاده شد. طرح کلی این طرح پژوهشی در جدول (1) آمده است. جدول 1. طرح پژوهش
جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان دختر ناشنوایی هستند که در پایه دوم راهنمایی در سال تحصیلی 92-1391 در آموزشگاههای ویژه ناشنوایان شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. با توجه به حجم بسیار اندک جامعه، از طریق نمونهگیری خوشهای، 38 نفر از دانشآموزان پایه دوم مدرسه راهنمایی دخترانه نیمروز شهر تهران انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه کنترل (19نفر) و آزمایش (19نفر) قرار داده شدند. ابزار اندازهگیری به منظور ارزیابی مهارتهای اجتماعی دانشآموزان ناشنوا، از فهرست بررسی ارزیابی مهارتهای اجتماعی کودکان متسون و همکاران (1983) استفاده شد. اطلاعات مورد نظر از طریق اجرای فرم خودگزارش دهی بهدست آمد. این فهرست شامل 62 سؤال براساس مقیاس پنج درجهای لیکرت است که هر آزمودنی، وضعیت خود را در هر گویه از هیچ وقت (1) تا همیشه (5) درجهبندی میکند. این فهرست به منظور استفاده برای دانشآموزان نابینا و ناشنوا از اعتبار بالایی برخوردار است. شارما و جف (2000)، با استفاده از فرم خودگزارش دهی، فهرست مهارتهای اجتماعی متسون را روی تعداد 200 دانشآموز با آسیب بینایی بررسی کردند. در پژوهش حاضر میزان اعتبار آزمون، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (مؤلفه احترام به دیگران 78/0، مؤلفه انجام وظیفه 75/0، مؤلفه رعایت مقررات 85/0، مؤلفه دوستیابی 77/0 و مؤلفه مسؤولیتپذیری 85/0) به دست آمد. روش جمع آوری دادهها الف. طراحی و تولید نرم افزار چندرسانهای: با توجه به عدم وجود چندرسانهای آموزشی برای آموزش مهارتهای اجتماعی به دانشآموزان ناشنوا، پژوهشگران تصمیم به طراحی و ساخت یک چندرسانهای آموزشی برای این گروه از دانشآموزان گرفتند. در نتیجه، با در نظر گرفتن ویژگیهای این دانشآموزان و استفاده از رسانههای دیداری و بهخصوص فیلم و انیمیشن و تصویر که باعث جلب توجه آنان میشود و با استفاده از اصول طراحی چندرسانهای مایر (2001) به طراحی و ساخت چندرسانهای اقدام نمودند. این اصول عبارتند از: 1- اصل چند رسانهای: دانشآموزان زمانی خوب یاد میگیرند که از کلمات و تصاویر در کنار هم استفاده شود؛ نه اینکه تنها از کلمات استفاده شود. 2- اصل مجاورت زمانی: دانشآموزان زمانی خوب یاد میگیرند که در صفحه یا صفحه نمایشگر، تصاویر و کلماتی که مربوط به هم هستند، نزدیک به هم یا در کنار هم به نمایش در آیند؛ تا اینکه دور از هم به نمایش در آیند. 3- اصل مجاورت زمانی: زمانیکه کلمات و تصاویر مربوط به هم، به جای اینکه به صورت پیاپی و پشت سرهم ارائه شود، به صورت همزمان ارائه شوند؛ دانشآموزان بهتر یاد میگیرند. 4- اصل پیوستگی یا انسجام: دانشآموزان زمانی خوب یاد میگیرند که از گنجانده شدن مواد درسی نا مربوط و نامرتبط جلوگیری شود. 5- اصل کانالهای حسی: دانشآموزان از انیمیشن و بیان شفاهی، بهتر از انیمیشن و متن روی صفحه (مانیتور) یاد میگیرند؛ به عبارت دیگر، دانشآموزان زمانی خوب یاد میگیرند که کلمات موجود در پیامهای چند رسانهای به جای متن چاپی به صورت گفتاری ارائه شود. 6- اصل اطناب (حشو): دانشآموزان از طریق انیمیشن و بیان شفاهی، بهتر از انیمیشن و بیان شفاهی و متن یاد میگیرند. 7- اصل تفاوتهای فردی: تأثیرات طراحی آموزشی چند رسانهای بر یادگیرندگان دارای دانش کمتر نسبت به یادگیرندگان دارای دانش بیشتر و همچنین، بر یادگیرندگان دارای درک فضایی بالا نسبت به یادگیرندگان دارای درک فضایی پایین، تأثیرگذارتر و مؤثرتر است ( مایر، 2001). ب. برنامه آموزش چند رسانهای: هدفهای برنامه آموزش مهارتهای اجتماعی به صورت چندرسانهای عبارت بودند از: آموزش احترام به دیگران، آموزش نظم و مقررات، آموزش مهارت دوستیابی، آموزش مسؤولیتپذیری و آموزش انجام وظیفه. برنامه آموزشی در 8 جلسه 60 دقیقهای در گروه آزمایش در محل آموزشگاه راهنمایی دخترانه نیمروز اجرا شد.
جدول 2. برنامه آموزش چندرسانهای آموزشی
جدول 3. نتایج آزمون تحلیل کواریانس برای مقایسه میانگین پسآزمون مؤلفههای مهارت اجتماعی دو گروه با کنترل اثر پیشآزمون
با توجه به اطلاعات ارائه شده در جدول (3) میتوان چنین نتیجه گرفت که علیرغم کنترل اثر پیشآزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل در تمامی مؤلفههای مهارت اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p<). بنابراین، میتوان گفت که آموزش مهارتهای اجتماعی با روش چندرسانهای بر رشد مهارتهای اجتماعی؛ از جمله احترام به دیگران، انجام وظیفه، رعایت نظم و مقررات، دوستیابی و مسؤولیتپذیری دانشآموزان مؤثر است و در هر یک از این مؤلفهها، میانگین گروه آزمایش در مقایسه با میانگین گروه کنترل بیشتر بود. بنابراین، فرضیه پژوهش تأیید شد.
بحث و نتیجهگیری پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش به روش چندرسانهای بر رشد مهارتهای اجتماعی دانشآموزان دختر ناشنوا پایه دوم راهنمایی انجام شد. در کل، نتایج پژوهش حاضر نشان داد که آموزش به روش چندرسانهای بر رشد مهارتهای اجتماعی دانشآموزان دختر ناشنوا تاثیرگذار بوده است. در کل، نتایج این پژوهش با نتایج پژوهشهای اینگرسول و واینر (2010)، رایزر و همکاران (2010)، زارعی زوارکی و همکاران (1391)، نوروزی و همکاران (1390)، جعفرخانی (1388)، غریبی (1388و مور (2000) همسوست: رویکرد چندرسانهای به دانشآموزان با نیازهای ویژه در یادگیری کمک شایانی مینماید (مک کوی و هرمانسن، 2007؛ آیرز و لانگ آن، 2005؛ پارسونز و همکاران، 2005، چنگ و یی، 2010). مک کوی و هرمانسن[25] (2007)؛ آیرز و لانگ آن[26] (2005). سیگافوسو و همکاران[27] (2007) و راینر و همکاران[28] (2009) بیان نمودند که افراد استثنایی برای یادگیری به محرکهای تصویری کشش نسبی دارند و محرکهای تصویری را بهتر از محرکهای دیگر پردازش میکنند (به نقل از نوروزی و همکاران، 1390). در صورتی که بخواهیم به عوامل مؤثر در اثربخشی برنامههای کمک آموزشی رایانهای پی ببریم، میتوانیم به پژوهشهای (بیج و آوایدا، 1992؛ گیگلکا، 1993؛ لارنس، 1995؛ الیس و ورتینگ، 1990؛ به نقل از هال، 2000) مراجعه کنیم. این محققان عوامل زیر را مهمترین عوامل در اثربخشی برنامههای رایانهای در زمینه آموزش ویژه بر شمردند: توانایی تحصیلی یادگیرندگان، نگرش دانشآموز، والدین، معلمان و دستاندرکاران آموزشی نسبت به برنامههای رایانهای و اثربخشی آن، انعطافپذیری برنامهها، بهرهگیری برنامهها از نور، صدا، تصویر، موسیقی و انیمیشن و... ، تعامل معلم با برنامهها و ابزار رایانهای. بنابراین، میتوان گفت که «برنامه آموزش چندرسانهای» باعث افزایش مهارتهای اجتماعی دانشآموزان ناشنوا میگردد. از بررسی پژوهشهای موجود بر طبق یافتههای حاصله میتوان نتیجه گرفت که روش آموزش چندرسانهای به علت اینکه یادگیرندگان از طریق آن لذت میبرند، ترجیح میدهند از مواد چندرسانهای استفاده کنند. همچنین، رایانه و چندرسانهای به علت استفاده از چند حس در فرایند آموزش قادرند، محیط یادگیری را دگرگون و آن را جذاب سازند و سبب جذب دانشآموزان و فراگیران به فرآیند یادگیری شوند، محرکهای تقویتکنندهای به روند آموزش و یادگیری تزریق کنند و به تثبیت آموختهها و پایداری مواد درسی کمک کنند و به بهبود کیفیت آموزش و بهبود مهارتهای اجتماعی و به تبع آن عزت نفس منجر شوند. همچنین، باعث افزایش انگیزه فراگیران و در نتیجه تلاش و کوشش آنان برای یادگیری بیشتر و کسب نمرههای بهتر و تقویت نگرش مثبت در دانشآموزان نسبت به خود و تواناییهایشان (خود پنداره مثبت و یا عزت نفس) شده، در نهایت پیشرفت تحصیلی را سبب گردند. بسیاری از مربیان تاکید فزایندهای بر تحول مهارتهای اجتماعی برای بهبود قابلیتهای اجتماعی وسیعتر برای دانشآموزان دارای مشکلات شنوایی داشتهاند. از سوی دیگر، هدف اصلی آموزش این دانشآموزان، کمک به سازشپذیری آنها در محیطهای مختلف زندگی است. در نتیجه، تدوین برنامههای درسی مهارتهای اجتماعی کاربردی، برای کلیه کودکان دارای ناتوانیهای مختلف بر اساس ویژگیهای خاص آنها ضروری است. بنابراین، آموزش مهارتهای اجتماعی، شیوههای برقراری ارتباط، کمک به دانشآموزان در زمینه دوستیابی و آگاهسازی اولیای کودکان موجب میشود تا پذیرش توسط همسالان و رشد اجتماعی این قبیل دانشآموزان تا حدودی هموار و آسانتر شود و در این شرایط است که نشاط و طراوت و بهداشت روانی آنها تامین میشود. بهطور کلی، ضرورت مداخلات مربوط به مهارتهای اجتماعی در همه افراد؛ به ویژه در دانشآموزان آسیب دیده شنوایی را میتوان با توجه به نتایج پژوهشهای متعدد صورت گرفته، به صورت زیر بیان کرد: 1. فقدان مهارتهای اجتماعی مناسب، اصلیترین عامل شکست در افراد با مشکل شنوایی در جایابیهای، اجتماعی و دلیل از دست دادن شغل است (هنسی[29]، 2007). 2. آموزش مهارتهای اجتماعی میتواند باعث کاهش در تعداد رفتارهای نامناسب در کلاس درس، مانند پرخاشگری و بهبود روابط شخصی دانشآموز با همسالان و بزرگسالان شود (کامپز و کای[30]، 2002). 3. آموزش مهارتهای اجتماعی باعث افزایش یکپارچهسازی افراد آسیب دیده شنوایی با افراد عادی میشود (ماریسون و همکاران[31]، 2001) 4. تحول عاطفی و اجتماعی کودکان، ظرفیت دانشآموزان را برای تمرکز بر فعالیتهای تحصیلی، بهبود سلامت روانشناختی و کاهش مشکلات رفتاری افزایش میدهد (گرشام[32]، 2000) لذا میتوان گفت که چندرسانهای به عنوان یک روش فعال و نوین آموزشی با قابلیتهایی، همچون: بکارگیری چندحس در فرایند آموزش، درگیرساختن یادگیرنده، منعطف ساختن محیط یادگیری، توجه به نیازهای خاص کودکان با نیازهای ویژه و دانشآموزان ناشنوا، به شیوه مؤثری بر روی مهارتهای اجتماعی آنها اثرگذار است. بنابراین، استفاده از این شیوه نوین در برای آموزش به دانشآموزان ناشنوا میتواند افق جدیدی را در فرایند آموزشی کشورمان بگشاید. محدودیتها 1- زمان بر بودن روند طراحی سناریو و طراحی چندرسانهای با توجه به اصول چندرسانهای و خصوصیات دانشآموزان ناشنوا؛ 2- مجهز نبودن مدرسه انتخابی به رایانه و لذا پژوهشگران مجبور شدند از کامپیوتر شخصی برای اجرای پژوهش استفاده کنند. پیشنهادها 1- انسان به علت اجتماعی بودن برای رشد و پیشرفت خود ناگزیر است در جامعه با دیگران و در بین افراد زندگی کند و لزوما با یک سری از مسائل اجتماعی، از قبیل تعامل با دیگران مواجه خواهد شد که حل موفقیتآمیز آنها برای ادامه حیات ضروری است. قابلیت شرکت مؤثر در تعامل با دیگران، چه در زندگی خصوصی و چه در زندگی شغلی، از اهمیت خاصی برخوردار است. مربیان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت میتوانند با آموزش مهارتهای اجتماعی از طریق نرم افزار چندرسانهای به دانشآموزان، به ویژه دانشآموزان نابینا و ناشنوا فرصتهایی را فراهم کنند تا بیشتر با همسالان خود به تعامل بپردازند. 1- براساس یافتههای تحقیق حاضر، سازمان آموزش و پرورش، طراحی و تولید دروس به صورت چندرسانهای را در اولویت کار خود قرار دهد و شرایط و بسترهای لازم را در این زمینه فراهم سازد. 2- برخی شواهد نشان میدهد که در مدارس ویژه کودکان استثنایی برنامههای آموزشی و پرورشی رایج بیشتر بر بعد مهارتهای تحصیلی و آموزشی تاکید میورزند و وقت و هزینه کمتری صرف آموزش مهارتهای اجتماعی کودکان و دانشآموزان استثنایی میشود و در نتیجه این کودکان در کسب کفایتها و مهارتهای اجتماعی با برخی کمبودها مواجهاند، لذا پیشنهاد میشود آموزش مهارتهای اجتماعی نیز جزو برنامههای آموزشی قرار گیرد و با بهرهگیری از تجارب متخصصان و مربیان این رشتهها در مدارس استثنایی، کودکان را آموزش دهند. 3- با توجه به ضعفها و کمبودهای دانشآموزان ناشنوا در زمینه مهارتهای اجتماعی پیشنهاد میشود که به جای تقویت یکی از حواس (لامسه) برنامههایی تنظیم شود که به تقویت حواس مختلف، از جمله حس بینایی پپردازند و به آنها بیاموزند که از حواس بینایی، لامسه، بویایی و تعادل کمک بگیرند. 4- با توجه به یافتههای تحقیق میتوان گفت که استفاده از چندرسانهایهای آموزشی در کنار شیوه سنتی فعلی برای آموزش و یادگیری دانشآموزان ناشنوا مورد توجه معلمان قرار گیرد و این دو در کنار هم استفاده شوند. 5- از متخصصان امر آموزش و بخصوص تکنولوژیستهای آموزشی تقاضا شود که طی جلساتی در طول سال تحصیلی با معلمان و سایر مسؤولان آموزش استثنایی، آنها را از شیوهها و فناوریهای جدید و فنون کارآمد آگاه سازند. 6- تجهیز تمامی مدارس عادی و استثنایی مقاطع ابتدایی به تجهیزات رایانهای و سخت افزاری. 7- برگزاری کارگاههای آموزشی برای معلمان دانشآموزان با نیازهای آموزشی ویژه برای تبیین چگونگی تولید و بهکارگیری چندرسانهایهای آموزشی. تشکر و قدردانی پژوهشگران، از مدیریت مدرسه راهنمایی ناشنوایان دخترانه نیمروز و همچنین، تمامی دانشآموزانی که در این پژوهش ما را یاری نمودند، قدردانی میکنند. [1] hearing impairmant. [2] Knutson & etal [3] Kvam [4] Sullivan & etal [5] Bibber [6] Eron [7] Eisenberg & etal [8] Beryan [9] Ray & Elliott [10] LaGreca & Stone [11] Hyatt & Filler [12] Multimedia [13] Hafstetter [14] link [15] user [16] Navigation [17] Sharp [18] virtual environments [19] Chang [20] Moor [21] Parsons & Mitchel [22] low vision [24] Moncova [25] Mccoy & Hermansen [26] Ayres & Longone [27] Segafoos & etal [28] Rayner & etal [29] Hennessey [30] Kamps & kay [31] Morrison & etal [32] Gresham | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اسپاروهاک، آ و هیلد، ی (2007). فناوری اطلاعات و ارتباطات و نیازهای آموزشی ویژه ترجمه اسماعیل زارعی زوارکی و الهه ولایتی. (1392). تهران: انتشارات آییژ(زیرچاپ).## اشرفی، م و منجزی، ف. (1392). اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر میزان پرخاشگری دانشآموزان دختر دوره متوسطه. مجله علمی- پژوهشی پژوهشهای علوم شناختی و رفتاری، سال سوم، شماره اول، پیاپی (4)، صص 81-98. بهار و تابستان 1392.## افروز، غ (1388). آموزش و پرورش کودکان آهسته گام. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.## امیرتیموری، م. ح (1390). طراحی پیامهای آموزشی. تهران: سمت.## حشمتی، ا؛ یزدخواستی، ف و مولوی، ح. (1391). تعیین رابطه بین مزاج و درک پذیرش و طرد پدر با رفتار پرخاشگرانه دو گروه دانشآموزان شنوا و ناشنوا در شهر اصفهان. مجله علمی - پژوهشی پژوهشهای علوم شناختی و رفتاری، سال دوم، شماره اول، پیاپی (2)، صص 27-42. بهار و تابستان 1391. ## رضوی ، س. ع. (1386). مباحث نوین در فناوری آموزشی. اهواز: انتشارات دانشگاه چمران.## زارعی زوارکی، ا و غریبی، ف (1391). تاثیر آموزشی چند رسانهای بر میزان یادگیری و یادداری ریاضی دانشآموزان دختر کم توان ذهنی پایه چهارم شهر اراک. فصلنامه روانشناسی افراداستثنایی، شماره 5، سال دوم، صص 92-77.## شیرمحمدی، م. م؛ چهاردولی، م و زرگری، ح (1390). مقدمهای بر چند رسانهای. همدان: نشر دانشجو. صص 50 -24.## فلورین، ل و هگرتی، ج. (2004). فناوری اطلاعات و ارتباطات و نیازهای آموزشی ویژه ترجمه اسماعیل زارعی زوارکی و فاطمه جعفرخانی. (1391)، تهران: آوای نور.## قره خانی، ا و افروز، غ و معصومیان، م .(1389). استفاده از فناوری رایانه برای توانبخشی و آموزش کودکان در خودمانده. نشریه تعلیم و تربیت استثنایی. شماره 105، صص53-47.## ناصح، ه (1388). همراه با اتیسم از تشخیص تا درمان. تهران: دانژه.## نژادی کاشانی، غ و میرزمانی، س. م و داورمنش، ع و صالحی، م (1389). تاثیر نقاشی بر کاهش پرخاشگری دانشآموزان دختر عقب مانده ذهنی آموزشپذیر مقطع ابتدایی. مجله توانبخشی. دوره 11، شماره 5.## نوروزی، د و احمدزاده، ب و آقابراتی، ن .(1390)، تاثیر آموزش چندرسانهای بر میزان یادگیری و یادداری درس ریاضی دانشآموزان پسر درخودمانده. فصلنامه روانشناسی افراد استثنایی، شماره 4، سال اول.## یارمحمدیان، ا. (1385). مقایسه هوشبهر غیرکلامی دانشآموزان شنوا و ناشنوا. مجله علوم تربیتی وروانشناسی. دانشگاه سیستان و بلوچستان، سال سوم، شماره 96.## Alkhalifa, E. (2008). Influencing The Self-Efficacy of Middle Eastern Women Through The Use of Abulletin Board. Association for the Advancement of Computing in Education Journal, 16(2), 95- 114. Chen, Y. Tudi, J. Chaohe, H. Lioing, S. Shang, D. Binhu, H and huaz, H.(2011).Genetic Mutations in Non-Syndromic Deafness Patients of Uyghur and han Chinese Ethnicities in Xinjiang, China: A Comparative Study. Journal of translational medicine, 9(1), 1-7.##
Eisenberg, N. Fabes, R. Murphy, B. Masz, K. Smit, M. and Karbon, M. (2003). The Role of Emotionality and Regulation in Children's Social Functioning: A longitudinal study. Child development, 66(5), 1360-1384.## Eron, L. (2000). The Development of Aggressive Behaviour from the Perspective of a Development Behaviorism, American Psychologist, 42, 435-442.##
Esparahak, A., Hild, Y. (2007). Information and Communications Technology and pecial Educational Needs. Zaraii E, Velayati E. Translators. Tehran: Aeij Press.##
Fellinger, J. Holzinger, D. (2011). Enhancing Resilience to Mental Health Disorders in Deaf School Children, in Resilience in Deaf Children. Springer, 15(4), 169-205.##
Gharekhani, A. Afroz Gh. Masomian M. (2010). The Use of Computer Technology for the Rehabilitation and Education of Autistic Children. Journal of Special Education, 105, (6), 47-53.##
Gresham, F. (2000). Social Skills Training With Handicapped Children: A Review of Educational Research. 51(1), 139-176##
Hennessey, B. A. (2007). Promoting Social Competence in School-aged Children: The effects of the Open Circle Program Journal of School Psychology.45, 349-360.##
Kamps, D. Kay M. (2002).Social Skills Interventions for Young At-Risk Students: A 2-year Follow Study. Behavioral Disorder. 25, 310-324.##
Knutson, J. Johnson, C. R. and Sullivan, P. M. (2004). Disciplinary of Deaf Children and Mothers of Normally Hearing Children. Child Abuse & Neglect, 28, 925-937.##
Mayer, R. (2001). Multimedia Learning. Cambridge, United Kingdom: Cambridge University Press.##
Moore, M. Calvert, S. (2000). Brief report: Vocabulary Acquisition for Children with Autism: Teacher or Computer Instruction. Journal of Autism and Developmental Disorders. 30(4), 359-362.##
Morris, S. (2002). Promoting Social Skills Among Students with Nonverbal Learning Disabilities. Teaching Exceptional Children. 34(3), 66-70##
Ray, C.E. Elliott, S.N. (2006). Social Adjustment and Academic Achievement: A Predictive Model for Students with Diverse Academic and Behavior Competencies. School. Psychology Review, 35(3), 493-501.##
Wainer, A. Ingersoll, B. (2012). The Use of Innovative Computer Technology For Teaching Social Communication to Individuals With Autism Spectrum Disorders. Research in Autism Spectrum Disorders, 5(1), 96-107.##
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 4,445 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,714 |