تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,640 |
تعداد مقالات | 13,343 |
تعداد مشاهده مقاله | 29,979,590 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,001,311 |
بررسی عوامل مرتبط با میزان احساس امنیت اجتماعی شهروندان مورد مطالعه زنان شهر کرمانشاه | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های راهبردی مسائل اجتماعی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 4، شماره 3، بهمن 1394 اصل مقاله (343.24 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
علی حاتمی* 1؛ بختیار احمدی2؛ عطاء اسمعیلی3 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1مربی پژوهشی، پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری جهاد دانشگاهی تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2کارشناس ارشد پژوهشگری دانشگاه تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3کارشناس ارشد پژوهشگری دانشگاه فردوسی مشهد، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مسأله امنیت از گذشتههای دور، همواره یکی از دغدغههای اصلی انسان و جوامع بشری به شمار رفته و به اعتقاد برخی از دانشمندان این حوزه، دلیل اصلی دست شستن از آزادی و حیات طبیعی و تن دادن به زیست جمعی است. با ورود به هزاره جدید، جهان شاهد رشد جمعیت و شهرنشینی؛ بهویژه در کشورهای در حال توسعه بوده است. این روند موجب گسترش پیکره شهرها و شکلگیری الگوی جدیدی از شهرهای بزرگ شده است. ظهور چنین شهرهایی همراه با بروز مسائل مختلف شهری، از قبیل: گسترش حاشیهنشینی، افزایش جرایم اجتماعی و در مجموع، افزایش بینظمی شهری و کاهش امنیت اجتماعی بوده، زنان در این مسائل اجتماعی دغدغههای خاص خود را دارند. مطالعه حاضر از نوع تحقیقات پیمایشی است. برای گردآوری اطلاعات مورد نظر به منظور دستیابی به اهداف تحقیق از «پرسشنامه» استفاده شده است. حجم نمونه 400 نفر از زنان 64-15 ساله ساکن شهر کرمانشاه بوده که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شده است. یافتهها: بر اساس نتایج به دست آمده 3/33 درصد زنان، میزان احساس امنیت اجتماعی در شهر مورد مطالعه را پایین، 52 درصد متوسط و 7/11 درصد بالا ارزیابی کردهاند. میانگین نمره احساس امنیت اجتماعی برای زنان 1/31 است که این رقم نشاندهنده سطح پایین امنیت زنان در شهر کرمانشاه است. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داده عواملی که به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین متغیر وابسته داشتهاند، عبارتند از: پایبندی به مذهب، اطلاعرسانی وسایل ارتباط جمعی، حمایت اجتماعی، وقوع جرم در منظر افراد، تحصیلات، قومیت، سن و رعایت نکات ایمنی. در مجموع، این متغیرها 54 درصد از متغیر وابسته را تبیین کردهاند. پایبندی به مذهب و افزایش آگاهی زنان در مورد مسائل مربوط به امنیت اجتماعی و آموزش آنها از طریق رسانهها میتواند باعث افزایش احساس امنیت اجتماعی بیشتر آنها در جامعه شود. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امنیت اجتماعی؛ زنان؛ پایبندی به مذهب؛ رسانه؛ امنیت مالی؛ امنیت جانی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه و بیان مسأله مسأله امنیت از گذشته همواره یکی از دغدغههای اصلی انسان و جوامع بشری به شمار رفته و به اعتقاد برخی از دانشمندان این حوزه، دلیل اصلی دست شستن از آزادی و حیات طبیعی و تن دادن به زیست جمعی است. با ورود به هزاره جدید، جهان شاهد رشد جمعیت و شهرنشینی؛ بهویژه در کشورهای در حال توسعه بوده است. این روند موجب گسترش پیکره شهرها و شکلگیری الگوی جدیدی از شهرهای بزرگ شده است. ظهور و پیدایی چنین شهرهایی همراه با بروز مسائل مختلف شهری، از قبیل: گسترش حاشیهنشینی، افزایش جرایم اجتماعی و در مجموع، افزایش بینظمی شهری و کاهش امنیت اجتماعی بوده است. اکثر صاحبنظران برآنند که امنیت مفهومی بیرونی و عینی[1] است و احساس امنیت مفهومی درونی و ذهنی[2]. امنیت یعنی فقدان عوامل تهدیدکننده فرد و احساس امنیت به معنای عدم احساس ناامنی است. در این زمینه میتوان خاطر نشان نمود که احساس امنیت میتواند با امنیت واقعی تناسب داشته باشد یا تناسب نداشته باشد؛ یعنی در شرایطی که امنیت عینی وجود نداشته باشد، فرد احساس امنیت داشته باشد یا اینکه عوامل ایجاد کننده امنیت واقعاً وجود داشته اما فرد احساس امنیت نداشته باشد. بدون تردید، احساس امنیت مقدمه لازم برای حیات هر نظام سیاسی و اجتماعی است و دولتها هزینه، زمان و امکانات وسیعی را برای تأمین آن صرف می کنند. مقوله احساس امنیت به مثابه یک آرمان و واقعیت به عنوان یکی از حقوق اساسی مردم مطرح است و در نهایت، رهاورد مجموعهای از تعاملات و نیز تعاون و سازگاری بین اجزای مختلف نظام اجتماعی است. امنیت اجتماعی به قلمروهایی از حریم افراد مربوط میشود که در ارتباط با دیگر افراد جامعه، سازمانها و دولت است. اکثر افراد جامعه به طور مستمر و در طول زندگی روزمره با این قلمروها روبهرو میشوند و زندگی آنها مستلزم ارتباط در این قلمروهاست. امنیت در مفهوم عینی آن اندازهگیری فقدان تهدید علیه ارزشها و در مفهوم ذهنی به فقدان احساس ترس از اینکه چنین ارزشهایی مورد حمله قرار خواهد گرفت، اشاره دارد (Moller, 2000:1). در یکی دو دهه اخیر، ترکیبی از تحولات اجتماعی و اقتصادی اغلب جوامع توسعه یافته و در حال توسعه، از جمله کشور ما را در حوزه امنیت و از جمله امنیت فردی نگران کرده است. تحولات عمیق و گسترده اقتصادی همراه با فراز و فرودهای فرهنگی، زندگی آحاد جامعه را به شدت دگرگون ساخته است. از یک سو، امنیت اقتصادی – واقعیتی که نگرانی عمومی را در زمینه بیکاری فزاینده و همچنین، سایر اشکال رو به گسترش ناامنی شغلی بازتاب میدهد – مسأله جدی دوران ماست. کاهش رو به تشدید امنیت اقتصادی ذهنیت ناامنی را در جامعه – ناامنی در خیابانها، آسیبپذیری منازل و سایر تهدیدات نسبت به سلامت شهروندان- تقویت کرده است (دفتر مطالعات و تحقیقات امنیتی، 118:1385). بر اساس تحقیقاتی که صورت گرفته، در جامعه ما خصوصاً در سالهای اخیر، فضای ناامن اجتماعی بیش از پیش افزایش یافته است. از سال 1365 تا 1380 میزان قتل عمد، قتل غیرعمد و ضرب و جرح رشد صعودی داشته است (صدیق سروستانی، 1383: 80). در یک پیمایش ملی، نتایج احساس امنیت اجتماعی برای کل کشور نشان میدهد که 52 درصد افراد دارای احساس امنیت اجتماعی زیاد، 27 درصد متوسط و 21 درصد دارای بیامنیتی اجتماعی هستند. همچنین، یکی دیگر از نتایج این تحقیق، این است که 21 درصد افراد احساس ناامنی را کماهمیت و حدود نیمی (56 درصد) احساس امنیت را مشکل اصلی تلقی مینمایند (عظیمی هاشمی، 1384: 190). همچنین، نتایج یک نظرسنجی (ایسپا، 1380)، در رابطه با میزان احساس امنیت شهروندان کرمانشاه نشان میدهد که مجموعاً 86 درصد از افراد مورد مطالعه به نوعی دچار احساس ناامنی بودهاند. این در حالی است که نیروی انتظامی استان، برابر آمارها و فراوانی برخی جرائم و تخلفات به طور مستند اطلاعرسانی میکند که کرمانشاه هفتمین استان امن کشور است؛ اما شهروندان کرمانشاهی این باور را ندارند. با توجه به این که تاکنون مطالعهای پیرامون احساس امنیت زنان در شهر کرمانشاه صورت نگرفته و به دلیل موقعیت آسیبپذیر آنان در عرصه عمومی جامعه، این پژوهش به دنبال شناسایی عوامل مؤثر براحساس امنیت از دیدگاه زنان کرمانشاهی و همچنین، سنجش میزان احساس امنیت اجتماعی آنان است.
تحقیقات پیشین تاکنون مطالعات متعددی در حیطه امنیت اجتماعی انجام گرفته است. در این قسمت ضمن مروری کلی بر این مطالعات، بر تحقیقاتی که بر امنیت اجتماعی زنان تمرکز دارند، تأکید خواهد شد. همان طور که در جدول زیر مشاهده میشود، مطالعاتی که در زمینه امنیت اجتماعی در ایران انجام شده است، در 9 گروه قابل طبقهبندی است. بیشتر این مطالعات بر رابطه امنیت اجتماعی و عوامل اجتماعی- اقتصادی و همچنین، نقش نهادهای نظم و قانون (با تأکید بر پلیس) انجام شده است.
جدول 1- طبقه بندی عوامل امنیت اجتماعی در مطالعات پیشین
در مورد میانگین بهدست آمده در مطالعات پیشین برای امنیت اجتماعی زنان دیدگاه واحدی وجود نداشته و اکثر این مطالعات برای آن رقمی را اعلام نکردهاند؛ اما بعضی از مطالعات میانگین خود را از 5 و بعضی دیگر از 100 گزارش کرده و بعضی دیگر از مطالعات، آن را به صورت ترتیبی (کم، متوسط و زیاد) نشان دادهاند که مقایسه را دشوار مینماید؛ مثلاً مطالعات جدول زیر، میانگین امنیت اجتماعی زنان را از 100 گزارش کردهاند. این میانگین از حداقل 35 تا حداکثر 87 در نوسان بوده است.
جدول 2- میانگین امنیت اجتماعی در تحقیقات پیشین
همچنین، وقتی به مطالعه ابعاد امنیت پرداخته میشود، کمتر مطالعهای وجود دارد که به طور شفاف امنیت و ابعاد مورد استفاده برای سنجش را اعلام کرده باشد. از پنج بعد مورد نظر ابعاد امنیت اجتماعی بوزان در ایران معمولاً دو یا سه بعد در مطالعات استفاده شده است.
جدول 3- مقایسه ابعاد امنیت اجتماعی در تحقیقات پیشین
چارچوب نظری تحقیق بحث درباره امنیت اجتماعی و احساس امنیت از پیشینهای بس طولانی برخوردار است. گرچه طرح این مباحث در میان اندیشمندان باستان چندان تخصصی و محدود به زمینههای خاص نبوده است؛ اما بدون تردید آغاز بحث در رابطه با امنیت اجتماعی را میتوان در مباحث افلاطون، ارسطو و بعدتر در اندیشههای توماس هابز و ژان ژاک روسو و بالاخره سیر تاریخی آن را را میتوان از زمان شکلگیری گفتمانهای امنیت ملی[3] و ظهور نظریهپردازان رهیافت «رئالیسم سنتی» دنبال نمود (نویدنیا، 1382: 14). باری بوزان امنیت اجتماعی را اینگونه تعریف میکند؛ «امنیت اجتماعی به قابلیت حفظ الگوهای سنتی زبان، فرهنگ، مذهب و هویت و عرف ملی با شرایط قابل قبولی از تحول مربوط است» (بوزان، 1378: 34). تعریف دیگری از این دست متعلق به ویور است. وی «امنیت اجتماعی را توانایی جامعه برای حفظ ویژگیهای اساسیاش تحت شرایط تغییر و تهدیدات واقعی و محتمل تعریف میکند» (نویدنیا، 1382: 62)؛ اما احساس امنیت اجتماعی به فقدان هراس از اینکه ارزشهای انسانی مورد حمله قرار گیرد یا به مخاطره نیفتد و به نبود هراس و بیم نسبت به حقوق و آزادیهای مشروع است. این مفهوم به این نکته توجه دارد که زنان چه مقدار احساس آرامش خاطر و آرامش قلب دارند که حقوق آنان رعایت میشود و به طور نسبی، احتمالاً مورد حمله قرار میگیرند. احساس امنیت اجتماعی از آن جهت مهم است که به برداشتها، پنداشتهای زنان نسبت به محیط توجه میکند. به طور کلی، در تعریف این مفهوم میتوان گفت احساس امنیت اجتماعی عبارت است از: میزان آرامش خاطر ذهنی و روانی زنان در مورد اینکه در زنگی روزمره خود چقدر در برابر خطرهای احتمالی و مزاحمت دیگر افراد جامعه مصونیت دارند. اکنون با این توضیحات درباره امنیت اجتماعی و احساس آن باید افزود که مبانی و مباحث امروزین در باب امنیت، بسیار تخصصی شده است، لذا در این نوشتار سعی بر آن شده است تا چارچوبی از نظریات معاصر به عنوان ادبیات تحقیق مطمح نظر قرار گیرد. در مباحث پیرامون امنیت، دو رهیافت عمده قابل تفکیک است: رهیافتی که به ارزشهای عینی توجه دارد و دیگری که به ارزشهای ذهنی معطوف است. دو رهیافت نظری که بیشتر به ارزشهای عینی بها میدهند، به رهیافت دولت محور[4] و قدرت محور[5] مشهور هستند. مطابق این رویکردها، «امنیت» را میتوان چنین تصور و تحدید نمود: وضعیتی که توسط قدرت برای صیانت مردم در قبال تهدیدات بیرونی، ایجاد میگردد. مسؤولیت برقراری چنین امنیتی به طورکلی بر عهده دولت است. در واقع، دولت با دو روش مستقیم (مانند: پلیس و دستگاههای قضایی) و غیرمستقیم (خانواده و عمدتاً از طریق آموزش و پرورش) امنیت اجتماعی را در جامعه برقرار میکند. بنابراین، چنین به نظر میرسد که بین قدرت دولت و برقراری امنیت اجتماعی رابطه معنیداری وجود دارد و بر این اساس، میتوان خاطرنشان نمود که هرچه قدرت دولت بیشتر باشد، بهتر میتواند امنیت را در جامعه برقرار کند. به عبارت دیگر، دولت مهمترین منبع تحقق احساس امنیت اجتماعی برای افراد جامعه است. رهیافت نظری که بیشتر به ارزشهای ذهنی وگروهی بها میدهد، به رهیافت جامعه محور و هویت محور مشهور است. این رهیافت معتقد است که تهدیدات، عمدتاً علیه ارزشها و هویتهای گروههای اجتماعی است و در نتیجه امنیت اجتماعی زمانی حاصل میگردد که گروهها و خرده فرهنگها بتوانند به راحتی ابراز وجود نموده و ایدهها، خواستهها و ارزشهای خود را مطرح کنند. پس مهمترین منبع تحقق امنیت اجتماعی، خود جامعه وگروههای گوناگون موجود در آن است. این رویکرد امنیت اجتماعی یک گروه خاص در درون یک جامعه (مانند زنان) را با امنیت اجتماعی و حتی فراتر از آن با امنیت جهانی پیوند میزند و امنیت اجتماعی را به فراتر از تعهد دولت معطوف میسازد. رهیافت اخیر از لحاظ معرفت شناختی پساپوزیتویستی بوده، تعریف عینی و مشخصی از انسان ارائه نمیدهد، بلکه نگاهی فرهنگی و تعاملی به او معطوف میدارد. در این زمینه می توان به نظریههای زیر در رابطه با احساس امنیت اشاره نمود: الف) از نظر مولار امنیت جوامع آشکارا با امنیت سیاسی پیوند دارد؛ اما مجزا از آن است. امنیت سیاسی به ثبات سازمانی کشورها، نظامهای دولت و ایدئولوژی که به دولت و حکومتها مشروعیت میبخشند، مربوط میشود؛ اما امنیت اجتماعی به بقای گروههای اجتماعی توجه دارد که به جهت اشتراک اعضای آن در اندیشه، احساس و اعمال کلیت یکپارچهای را تشکیل میدهند که از آن به عنوان هویت یاد میشود. امنیت دولت در برگیرنده حاکمیت به عنوان معیار نهایی خود است؛ اما امنیت اجتماعی دربرگیرنده هویت است و هردو آنان بر بقا دلالت دارند (نویدنیا، 1382: 61). ب) بوزان بحث خود را در باب امنیت اجتماعی با بیان معنای ارگانیکی نهفته در این تئوری آغاز میکند و معتقد است زمانی امنیت اجتماعی مطرح خواهد بود که نیروی بالقوه یا بالفعلی به عنوان تهدید برای هویت افراد جامعه وجود داشته باشد. امنیت اجتماعی از نظر بوزان به حفظ ویژگیهایی ارجاع دارد که بر مبنای آن افراد خودشان را به عنوان عضو یک گروه اجتماعی قلمداد میکنند یا به بیان دیگر، امنیت اجتماعی معطوف به جنبههایی از زندگی فرد میگردد که هویت گروهی او را سامان میبخشد (نویدینا، 1382: 65). ج) میران میتار برای ارزیابی امنیت اجتماعی از مدل سیستماتیکی استفاده میکند و در این کار بر نظریه آنارشی اجتماعی بایلی تکیه مینماید. وی میکوشد مسائل اجتماعی را بر اساس سطوح متفاوت (فرد، گروه، سازمان، اجتماع، جامعه و سیستم فراملّی) تحلیل کند و از آنارشی[6] به جای تعادل به عنوان وسیلهای برای اندازهگیری حالات نظام استفاده میکند. در تئوری آنارشی اجتماعی از شش متغیر کلان اجتماعی نام میبرند که عبارتند از: جمعیتP= ؛ اطلاعاتI = ؛ فضاS =؛ تکنولوژیT = ؛ سازمان O = و سطح کیفی امنیت = L L = Level of quality of security
که معادله عوامل بالا به این صورت است: L = F (P, I, S, T, O, )
بر اساس معادله بالا میتوان چنین نتیجه گرفت که هر گروه اجتماعی اگر از میزان جمعیت، اطلاعات، فضا یا سرزمین، تکنولوژی و سازماندهی بیشتری برخوردار باشد، از امنیت اجتماعی بیشتری نسبت به سایر گروهها که بهره کمتری از متغیرهای فوق دارد، برخوردار است (Mitar, 1996:7). د) لوهمان[7]، جامعهشناس معاصر آلمانی، تئوری امنیت خود را با تأکید بر طبقهبندی جهان فردی به حوزه آشنا و حوزه ناآشنا، ارائه میدهد. دنیای آشنا حیطه هنجارها و عادتهایی است که برای حفظ انسجام و تعین سیستم اجتماعی کافی به نظر میرسد (Heikki, 2005: 2 -5)ولیکن در جهان مدرن که لوهمان بیشتر حوزههای آن را در ذیل دنیای ناآشنا طبقهبندی میکند، این هنجارها دیگر هیچ کارکردی نخواهد داشت. همین امر نیز سببساز احساس ناامنی فرد در این حوزه است. از دید لوهمان، تا زمانی که فرد در حوزه آشنا زندگی میکند، احساس ناامنی نمیکند (این ادعا بدان معنا نیست که در این حوزه ناامنی به طور مطلق وجود ندارد). احساس ناامنی زمانی به وجود میآید که فرد پا به دنیای ناآشنا میگذارد. وی تنها راهحل امنیت در حوزه ناآشنا را اعتماد به سیستمهای انتزاعی میداند (Jalava, 2003: 3 -4 ). ن) برخی از نظریههای مربوط به ترس از جرم (احساس ناامنی) بر تأثیر رسانههای جمعی در افزایش ترس از جرم تأکید ورزیدهاند. هیلث ( 1996) میگوید که رسانهها بر احساس ناامنی مردم مؤثرند؛ اما این تأثیر تحت تأثیر عوامل متعددی شامل حسینگری یا تصادفی بودن جرم و ویژگیهای مخاطب است. همینطور آنها اظهار میدارند که عواملی همچون رشد سریع یا پوشش رسانهای جرم میتواند بر ریسک درک شده از جرم تأثیر گذارد؛ به جای اینکه بر افزایش واقعی جرم اثر گذارد. به علاوه، به طور منظم در معرض جرائم قرار گرفتن، مردم را کمتر به ریسک قربانی شدن خود حساس میسازد (Bedenbaugh, 2003:5). دیگر نظر شخصی حاکی از آن است که زنان بیشتر ابراز ترس میکنند؛ زیرا آنها نسبت به مردان بیشتر احساس آسیبپذیری در مقابل جرم میکنند (جانسون، 1996؛ مادریز، 1997). رسانهها و به ویژه تلویزیون در شکل دادن به عقاید، نگرشها و رفتار تأثیرات اساسی دارند. جرج گرنبر مبدع تئوری پرورش معتقد است که باید به فهم جنبههای متمایز تأثیرات تلویزیون نائل شد. این جنبهها شامل در معرض قرار گرفتن گسترده، طولانی مدت و مشترک عامههای وسیع و ناهمگنی است که در معرض تولید و توزیع تودهای پیامهای رسانه قرار دارند (ساروخانی و مهدیزاده، 1384: 191). در مجموع، میتوان نتیجه گرفت که در بررسی رابطه رسانهها و تأثیر آن بر احساس امنیت، با توجه به چارچوب نظری و تئوریهای مرتبط (مانند: دیدگاه تعاملگرایی، مطالعات فمینیستی، پساساختارگرایان، تئوری پرورش و دیدگاه جرمشناسی)، نقش رسانه در احساس امنیت مخاطبان قدرتمند و اثرگذار است؛ چرا که رسانهها امروزه به جهت منافع سودطلبانه و ایفای نقش خود در جهت جذب مخاطبان بیشتر، از پیامهایی استفاده میکنند که در آن اغراق بسیاری به کار رفته و مصرفکنندگان عمده آنها تحت تأثیر چنین پیامهایی رفتار و کردارشان چه به صورت آگاهانه و چه ناآگاهانه از آن تأسی جسته و پیرو آنان میگردند. و) الریش بِک[8] نیز به عنوان اندیشمند تغییرات اجتماعی، بیشتر به مخاطرات و نامنیهایی توجه دارد که جهان مدرن برای انسان به بار آورده است (Beck, 1992). وی با اتخاذ اندیشهای بسیار منفی نسبت به دنیای مدرن، نهادهای علمی را به عنوان عاملان اصلی ناامنی در دوران معاصر معرفی کرده، ضمن انتقاد از آنها، خواستار راهحلی عاجل برای این مسائل است. بک در سراسر آثارش چنان سخن میگوید که گویی جهان در حال نابودی است و انسان ساکن در این جهان هیچ ملجاء امنی ندارد (Sylvester & Morss, 2002: 513). او این بدبینی را تا جایی ادامه میدهد که ضمن اشاره به حجم گسترده ناامنیها (مانند بحرانهای زیست- محیطی، عوارض ناشی از بمبهای شیمیایی، بیماریهای ناشی از افزودنیهای غذایی و...) در دنیای معاصر امنیت را اساسیترین ارزش جامعه مدرن دانسته و مدعی است در جامعه فراسنتی، امنیت به عنوان ارزشی در دنیای مدرن، تقریباً جای اصلیترین ارزشهای قدیمی را گرفته است (Denny, 2005:29). ه) از دیگر تئوریهای موجود درباره میزان احساس امنیت افراد، مدل پایگاه - قدرت تئودور کمپر است که در سه فرضیه اصلی خلاصه میگردد: 1- هرچه شخص در روابط اجتماعی افزایش قدرتی را تجربه کند، احساس رضایت وی از امنیت و اعتماد بیشتر خواهد بود 2- هرچه شخص انتظار به دست آوردن قدرت در روابط اجتماعی را داشته باشد؛ ولی آن را بهدست نیاورد، احساس اضطراب او و به صورت بالقوه احساس ترس او بیشتر خواهد بود. 3- هرچه شخص بیشتر احساس کند که پایگاهش در روابط اجتماعی در حال صعود است، احساس رضایت و رفاه او بیشتر خواهد بود (Mitar, 1996:7). ی) رویکرد آسیبپذیری که نگاهی «جامعه – جمعیتشناسانه» دارد، از آنِ محققانی همچون مکینتایر[9] (1967) باکس و هیل است. این محققان معمولاً در مطالعات خود بر عواملی، همچون: جنسیت، سن و موقعیت اجتماعی- اقتصادی تأکید کردهاند. در این رویکرد آسیبپذیری، جنسیت بیشترین قابلیت را برای توضیح و پیشبینی احساس ناامنی دارد. مطالعات بسیاری رابطه بین این دو پدیده را تأیید کرده و نشان دادهاند که معمولاً زنان بیش از مردان احساس ناامنی را گزارش میکنند (مانند کلمنت و کلیمن، 1997)؛ هرچند مطالعات معدودی نیز نشان دادهاند که رابطه مهمی بین این دو پدیده وجود ندارد (گیلس و سیمس، 1984). بسیاری از مطالعات یاد شده به دنبال پاسخگویی به این پرسش بودهاند که چرا زنها بیش از مردها ابراز ترس میکنند و حال آنکه مطابق آمارهای رسمی مربوط به امنیت و جرم و همچنین، پیمایشهای بزهدیدگی، زنان کمتر از مردان با خطرات ناشی از جرم و ناامنی روبهرو هستند. محققان این پدیده را «پارادوکس ترس از جرم» نامیدهاند (حسینی، 1386: 13). همچنین، در این رویکرد باور گستردهای وجود دارد مبنی بر اینکه افراد مسن بیش از دیگران میترسند و این ترس ممکن است آنها را در خانههایشان محبوس کند. این پدیده نیز پاردوکس دیگری را ایجاد کرده است، چون به رغم ترس بالای افراد مسن، آمارها نشان میدهد که آنها در مقایسه با دیگر گروههای سنی، کمتر در معرض بزهدیدگی قرار دارند. جنسیت و سن در اثرگذاری بر احساس ناامنی با یکدیگر تعامل دارند. عقیده کلی آن است که تأثیر سن، از این نظر، بر مردان بیش از زنان است؛ به بیان دیگر، زنان معمولاً صرف نظر از سن خود، بیشتر میترسند و حال اینکه در مردها این ترس، متناسب با بالا رفتن سن، افزایش مییابد. همراه با افزایش سن، نقش تفاوتهای جنسیتی در پیدایش احساس ناامنی کاهش مییابد (حسینی، 1386: 15). در جمعبندی مباحث نظری مطرح شده باید بدین نکته اذعان نمود که ما با دستهبندی عوامل مختلفی روبهرو هستیم که بر مقوله امنیت اجتماعی تأثیرگذار است. در وهله اول باید از عوامل اجتماعی یاد کرد که در نظریات بیان شده به پارهای از آن مانند نقش رسانهها در احساس امنیت مخاطبان و یا تأثیر موقعیت اجتماعی- اقتصادی بر این احساس صحبت شد. همچنین، بر اساس نظریات ذکر شده، متغیرهای زمینهای مانند سن و جنسیت نیز بر احساس امنیت اجتماعی افراد تأثیرگذار است. در این میان، باید به یک دسته از عوامل مهم دیگری که بر این احساس تأثیرگذار است نیز توجه ویژهای نمود و آن عوامل فرهنگی است. در واقع، عوامل فرهنگی به مثابه مختصات هر جامعهای قلمداد میشود که آن را از دیگر جوامع متمایز مینماید. یکی از مهمترین متغیرهایی که در این زمینه (با توجه به ویژگیهای جامعه ایرانی) باید بررسی شود، متغیر «مذهبی بودن» است. در واقع، با توجه به خصیصه فرهنگی سنتگرای جامعه ایرانی و وجه غالب آن؛ یعنی مذهب، باید افراد را از حیث تأثیرگذاری پایبندیشان به مذهب بر احساس امنیت اجتماعی نیز سنجید. از سوی دیگر، یکی از مؤلفهها و ویژگیهای جامعه ایران به مثابه «جامعه در حال گذار»، سست شدن مبانی سنتی در جامعه (و به تبع آن مذهبگرایی) و پدیدار شدن فرهنگ مدرن در عرصه عمومی جامعه است. حال پرسش مهم ما این است که با توجه به چالش سنت و مدرنیته در ایران، آیا پایبندی افراد به مذهب بر احساس امنیت اجتماعی آنان تأثیرگذار است؟ در ادامه، به بیان فرضیات این پژوهش میپردازیم.
فرضیات بین سن و میزان احساس امنیت اجتماعی زنان رابطه معنادار وجود دارد. بین وضعیت تأهل و میزان احساس امنیت اجتماعی زنان رابطه معنادار وجود دارد. بین تحصیلات و میزان احساس امنیت اجتماعی زنان رابطه معنادار وجود دارد. بین قومیت و میزان احساس امنیت اجتماعی زنان رابطه معنادار وجود دارد. بین پایبندی به مذهب با میزان احساس امنیت اجتماعی زنان رابطه معنادار وجود دارد. بین اطلاع رسانی وسایل ارتباط جمعی با میزان احساس امنیت اجتماعی زنان رابطه معنادار وجود دارد. بین رعایت نکات ایمنی با میزان احساس امنیت اجتماعی زنان رابطه معنادار وجود دارد. بین حمایت اجتماعی و میزان احساس امنیت اجتماعی زنان رابطه معنادار وجود دارد. بین وقوع جرم در منظر زنان با میزان احساس امنیت اجتماعی آنان رابطه معنادار وجود دارد.
روششناسی پژوهش حاضر نوعی بررسی مقطعی[10] و تبیینی[11] است. در این تحقیق، به دلیل نیازمندی به نظرهای پاسخگویان، نوع بررسی پیمایشی با استفاده از پرسشنامه به سایر روشها ترجیح داده شد. جامعه آماری این پژوهش، زنان 64-15 ساله شهر کرمانشاه هستند که در مناطق ششگانه شهر کرمانشاه سکونت دارند. طبق آخرین سرشماری مرکز آمار در سال 1385 تعداد آنها 577،287 نفر است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه گردید که در آن دقت برآورد 1/0 و با سطح اطمینان 95 درصد نمونهای به تعداد 384 نفر انتخاب شدند. برای افزایش دقت حجم نمونه به 400 نفر افزایش یافت. شایان ذکر است که واحد تحلیل پژوهش حاضر، فرد (زن) است. روش نمونهگیری ما طبقه ای با احتساب تعداد نمونه برابر است؛ به این صورت که تعداد کلانتریهای شهر کرمانشاه (15 حوزه) به 5 حوزه اصلی شمالی، جنوبی، غربی، شرقی و مرکزی تقسیم شدهاند که در هر حوزه تعداد 80 نفر در 8 بلوک به عنوان نمونه انتخاب شدهاند که جمعاً 40 بلوک انتخاب شده است. در جدول زیر حوزهها و کلانتریهای هر حوزه به تفکیک آمده است.
جدول 4- حجم نمونه به تفکیک حوزه کلانتریها
براى سنجش موضوع مورد مطالعه، گردآورى دادهها با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت. روایى پرسشنامه، با استخراج فرضیات از دل نظریهها و تعریف دقیق مفاهیم از بعد نظرى و عملیاتى و بهرهگیرى از نظرهای کارشناسان و استادان علوم اجتماعى (روایی صوری)، صورت گرفت. همچنین، برای سنجش پایایی[12] ابزار تحقیق از تکنیک آلفای کرونباخ کمک گرفته شده است. نظر به توضیحات در قسمت تعاریف متغیرها، پایایی سازههای پژوهش در جدول (5) نشان داده شده است. با توجه به میزان آلفای کرونباخ، همه سازههای مورد مطالعه در حد مطلوبی دارای اعتبار و پایایی لازماند.
جدول5- ضریب آلفای کرونباخ متغیرهای مورد مطالعه
تعریف مفاهیم و متغیرها متغیر وابسته (احساس امنیت اجتماعی) تعریف نظری ویور[13] امنیت اجتماعی را توانایی جامعه برای حفظ ویژگیهای اساسیاش تحت شرایط تغییر و تهدیدات واقعی و محتمل تعریف مـیکنـد. بر این اساس، میتوان به دو سطح از امنیت اجتماعی قائل بود: اولین سطح امنیت در جامعه عبارت است از حیث ضرورت حیات اجتماعی برای بقای هر جامعه (امنیت جانی) و دومین سطح امنیت اجتماعی عبارت است از امنیت مالی که در واقع متأثر از احساس آسودگی خاطر ناشی از اعتماد ما به دیگری در ارتباطات و تعاملات اقتصادی است. بنابراین، در مطالعه حاضر نیز به دو بعد احساس امنیت مالی و جانی تأکید شده است. سطح سنجش متغیر وابسته ترتیبی است که برای هر گویه از طیف پنج قسمتی لیکرت استفاده شده است.
تعریف عملیاتی متغیر وابسته در این تحقیق، احساس امنیت اجتماعی است که تأثیر متغیرهای مستقل بر آن سنجیده میشود. منظور از احساس امنیت اجتماعی، این است که فرد در طول زندگی روزمره خود چه اندازه احساس آرامش و اطمینان خاطر از دوری از خطرات احتمالی دارد که میتواند او را تهدید کند. متغیر وابسته تحقیق (احساس امنیت اجتماعی) با توجه به مطالعات صورت پذیرفته، متشکل از دو بعد مالی و جانی است (همان طور که در قسمت پیشینه نشان داده شد). برای هر یک از این ابعاد، سؤالهایی در نظر گرفته شده است که عبارتند از: 1- امنیت جانی که مشتمل بر سؤالهایی در قالب طیف لیکرت 5 قسمتی از پاسخگویان در ارتباط با ترس از حضور در مکانهای عمومی شهر در ساعات خاصی از شبانهروز؛ احساس خطر از دیگری؛ تعرض؛ مزاحمت؛ حضور افراد شرور در عرصه عمومی و ترس از مکانهای پرازدحام و شلوغ است. 2- امنیت مالی که مشتمل بر سؤالهایی در قالب طیف لیکرت پنج قسمتی مانند نگرانی از دستبرد و سرقت؛ نگرانی از کلاهبرداری؛ اعتماد به دیگری و نگرانی نسبت به صحت و درستی مطالب و اشیای قیمتی از پاسخگویان است. تعریف متغیرهای مستقل الف- حمایت اجتماعی تعریف نظری بنا به تعریف، حمایت اجتماعی شامل دو بعد اساسی است: یکی جنبه ذهنی که نشاندهنده تصورات و ادراکات فرد از حمایتهای اطرافیان است، و دیگری جنبه واقعی (عینی) است که عبارت است از میزان مساعدتها و کمکهای واقعی ارائه شده به فرد (بیابانگرد، 1383: 57). با توجه به موضوع پژوهش، سعی شد که به جنبه عینی حمایت اجتماعی پرداخته شود.
تعریف عملیاتی حمایت اجتماعی به این مسأله میپردازد که فرد در زندگی خود و هنگام مشکلات بتواند از مساعدت و یاری دیگران بهرهمند شود و بتواند با آنها احساس نزدیکی کند. سطح سنجش این متغیر نیز ترتیبی است. برای سنجش این متغیر از سؤالهایی، مانند: کمک در موقعیتهای سخت؛ کمک در موقعیتهای خطرناک؛ همدردی و همیاری در قالب طیف لیکرت استفاده شده است.
ب- پایبندی به مذهب تعریف نظری اعتقاد به گزارهها و دستورهای الهی، انجام مناسک دینی و تقید رفتاری مطابق با آموزههای شرعی نشاندهنده پایبندی به مذهب از سوی افراد است.
تعریف عملیاتی بر اساس نتایج بهدست آمده از مطالعات گذشته، انجام امور مذهبی میتواند زمینهساز آرامش خاطر روحی و روانی افراد گردد. هرچه پایبندی به مذهب بیشتر باشد، از نظر احساس امنیت نیز فرد میتواند در موقعیت بهتری قرار گیرد. بر این اساس، برای سنجش این متغیر از سؤالهایی مانند اعتقاد به آرامشبخشی دین؛ امر به معروف و نهی از منکر؛ انجام فرایض دینی (نماز و روزه)؛ شرکت در مراسم مذهبی (جشن، عزاداری و . . .)؛ پرداخت وجوه خیریه استفاده شده است.
ج- وقوع جرم در منظر افراد تعریف نظری منظوز از از وقوع جرم در منظر افراد، مشاهده مستقیم و بیواسطه جرائم پرخطر توسط افراد است که تهدیدکننده امنیت اجتماعی افراد است.
تعریف عملیاتی مشاهده مستقیم جرایم توسط شهروندان تأثیر بیشتری بر روی احساس امنیت دارد تا اینکه از طریق رسانهها و یا شایعات از آن باخبر شوند، چون تجربه شخصی مشاهده یک جرم همیشه تهدیدی برای سلامت روانی افراد محسوب میشود. برای جرائم پر خطر، مصادیقی در نظر گرفته شده است که عبارتند از: خرید و فروش مواد مخدر؛ دعوا و درگیری خطرناک؛ ایجاد مزاحمت برای نوامیس؛ سرقت و اخاذی و متواری شدن راننده از صحنه تصادف.
د- رعایت نکات ایمنی تعریف نظری منظور از رعایت نکات ایمنی، کاربست، تجهیزات امنیتی و تدابیر حفاظتی در ابعاد مالی و جانی است.
تعریف عملیاتی در بیشتر موارد که شهروندان مورد تعدی و سوء استفاده فرصتطلبان قرار میگیرند، ناشی از عدم رعایت نکات ایمنی توسط شهروندان است که اکثر به علت عدم آگاهی از آن است. برای سنجش این متغیر، مواردی مانند هوشیاری لازم نسبت به اشیای قیمتی همراه؛ استفاده از تجهیزات ایمنی مانند قفل، حفاظ، دزدگیر و رعایت توصیههای امنیتی پلیس از منظر پاسخگویان در نظر گرفته شده است.
ذ- نحوه اطلاع رسانی رسانه ها تعریف نظری منظور از نحوه اطلاعرسانی رسانهها، نحوه بازنمایی اخبار و حوادث در بین افکار عمومی است که آیا به صورت واقعگرایانه و به دور از هرگونه حواشی و هیجانهای کاذب، خبر یا اخبار حوادث را در بین افکار عمومی منتشر مینماید یا خیر؟
تعریف عملیاتی شیوه اطلاعرسانی رسانهها از واقعیت ها و حوادثی که در جامعه روی میدهد، تأثیر روانی زیادی بر اذهان عمومی میگذارد که باید به گونهای کنترل شود که حاشیهسازیها و شایعه پراکنیها اثر منفی بر مخاطبان نداشته باشد. برای اندازهگیری این متغیر بیشتر جنبه منفی خبررسانی رسانهها مدّ نظر بوده است. بنابراین، برای سنجش این متغیر نیز از مصادیقی مانند استفاده از تیترهای درشت و جنجالی برای بازنمایی اخبار؛ انعکاس اغراقآلود اخبار و حوادث؛ ایجاد هیجان کاذب ژورنالیستی و نشر اخبار و حوادث دروغ در رسانهها، استفاده شده است.
یافتههای پژوهش توصیف ویژگیهای جمعیتی و اجتماعی پاسخگویان برخی ویژگیهای جمعیتی و اجتماعی افراد مورد مطالعه در جدول 6 ارائه شده است. براساس این نتایج، بیشترین فراوانی مربوط به گروه سنی زنان 29-20 ساله، 59 درصد زنان متأهل، بیشتر زنان مورد دارای تحصیلات متوسطه و دیپلم (5/40 درصد) و قومیت اکثر پاسخگویان کرد (5/48 درصد) بوده است.
جدول 6- توزیع فراوانی ویژگی های جمعیتی و اجتماعی پاسخگویان
توصیف متغیر وابسته (احساس امنیت اجتماعی) در مقاله حاضر، ابعاد امنیت تعدیل یافته، و فقط ابعاد مالی و جانی بررسی شدهاند. بنابراین، برای سنجش متغیر احساس امنیت اجتماعی از دو بعد مالی و جانی کمک گرفته شده است. میانگین کسب شده در هر دو بعد در سطح پایینی قرار دارد؛ هر چند که میانگین نمره کسب شده در بعد مالی (4/33) بیشتر از بعد جانی (8/28) بوده است. در بعد مالی 5/16 درصد زنان و در بعد جانی 5/66 درصد آنها احساس امنیتی در سطح پایین داشتهاند. این در حالی است که تنها 5 درصد زنان در بعد جانی و 5/35 درصد در بعد مالی احساس امنیتی در سطح بالا داشتهاند.
جدول 7- مقایسه نمرههای ابعاد احساس امنیت اجتماعی زنان
|