تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,650 |
تعداد مقالات | 13,402 |
تعداد مشاهده مقاله | 30,207,007 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,075,529 |
تحلیل جامعهشناختی عوامل اثرگذار بر رفتارهای وندالیستی (مطالعه موردی: در کلانشهر مشهد) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های راهبردی مسائل اجتماعی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 2، دوره 4، شماره 2، آبان 1394، صفحه 21-48 اصل مقاله (533.79 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
احمد بخارایی1؛ محمد حسن شربتیان* 2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار، گروه علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2مربی، گروه علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
وندالیسم بیماری مدرن و نوظهوری است که تا نیم قرن اخیر به مثابه معضلی اجتماعی مطرح نبوده است. این پدیده به مفهوم داشتن نوعی روحیه بیمارگونه به کار رفته که مبین تمایل به تخریب آگاهانه، ارادی و خودخواسته اموال، تأسیسات و متعلقات عمومی است. در این مقاله، با ترکیبی از رویکردهای جامعهشناختی و با استفاده از روش پیمایشی به تحلیل مقایسهای عوامل اجتماعی مؤثر بر بروز رفتارهای وندالیستی بین گروههای وندال و غیروندال در کلانشهر مشهد پرداخته شده است. جامعه آماری با استفاده از فهرستی از وندالها که از سازمانهای متولی (شهرداری مشهد، اتوبوسرانی) اخذ شده و با استفاده از تکنیک پرسشنامه مصاحبهای برای حجم نمونه 100نفر با استفاده از نمونهگیری قضاوتی و هدفمند، با ضریب آلفای کرونباخ در حدود 74 درصد، به دست آمده است. به کارگیری آمارههای توصیفی و آزمون مقایسهای (T) بین گروههای مورد مطالعه نشاندهنده این است که بیشتر افراد وندال در مناطق پایین شهر زندگی میکنند. همچنین، نتایج حاکی از آن است که از نظر میزان، تعلق شهروندی، نابسامانی خانوادگی و رضایت از خدمات شهری در بین شهروندان وندال و غیروندال تفاوت معناداری وجود دارد. این تفاوت از نظر میزان رفتارهای وندالیستی در بعد گرایش به رفتار با اختلاف میانگین کمی است؛ ولی در بعد شدت رفتار اختلاف میانگین بالاست. بر اساس نتایج رگرسیون، مهمترین عامل تأثیرگذار در بروز رفتارهای وندالیستی متغیرهای مشارکت و تعلق شهروندی است که بیشترین میزان بتا (75/0) را داشته است و بعد از آن، نابسامانی خانوادگی (56/0) و خدمات شهری (55/0)، بیشترین تأثیر را بر روی متغیر وابسته رفتارهای وندالیستی داشته است. یافتههای تحلیل مسیر، بیانگر این است که متغیر مشارکت و تعلق شهروندی، نابسامانی خانوادگی و خدمات شهری اثر مستقیم و متغیرهای ناکامی اجتماعی و نابرابری اقتصادی و اجتماعی اثر غیرمستقیم را بر رفتار وندالیستی در بین پاسخگویان جامعه مورد مطالعه داشته است. همچنین، نتایج نشان میدهد که معادله پیشبینی شدت گرایش به رفتارهای وندالیستی میتواند 6/71 درصد از واریانس متغیر وابسته رفتار وندالیستی را تبیین کند. در نهایت، پیشنهادهایی برای این تأثیرگذاری مطرح میشود. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
احساس ناکامی؛ تعلق شهروندی؛ مشارکت؛ نابسامانی خانوادگی؛ ناکامی اجتماعی؛ وندالیسم | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه و بیان مسأله رشد سریع شهرنشینی و ارتباط با تحولات جهانی، از یک سو سبب شده است جوامع درحال گذر با تغییرات متنوع و با تضادهای بسیاری روبهرو شوند و از سوی دیگر، عدم تطابق و رشد ناهماهنگ عناصر مادی و غیرمادی فرهنگ در این جوامع مشکلات عدیدهای را در ساختار اجتماعی بهوجود آورده است. از این حیث، وجود مسائل اجتماعی متأثر از فرایندهایی، چون: تأخر فرهنگی[1]، بیهنجاری[2]، تضاد اجتماعی[3]، از خود بیگانگی[4] به بروز پیامدها و آسیبهای اجتماعی منجر میگردد. از جنبه دیگر، در سطحی وسیعتر، جوامع دچار بیسازمانی[5] و از هم گسیختگی اجتماعی میشوند. این بینظمیها به عدم تعادل اجتماعی، افزایش آسیبها و بحرانهای اجتماعی منجر میگردد. «ایران نیز به عنوان یک کشور در حال توسعه و گذار از مرحله سنتی به مدرنیسم از این قاعده مستثنا نبوده و با تغییرات و دگرگونیهای سریع و وسیعی در ساختارهای اصلی خود؛ بهخصوص ساختارهای فرهنگی و اجتماعی با این تغییرات مواجه است.» (فاضل و همکار، 1387: 7-8). با توجه به این بحث، پدیده وندالیسم[6] یکی از عوامل تاثیرگذار بر رشد مسائل اجتماعی و آسیبهای شهری است. این پدیده خسارتهای مالی و غیرمادی را برای جوامع شهری به همراه میآورد، نیاز مقابله با آن بیش از پیش در سطح مدیریت شهری جوامع؛ از جمله ایران ضروری است. وندالیسم به عنوان یک آسیب اجتماعی؛ بهخصوص در جوامع مدرن ظهور و بروز گستردهای یافته است. در جوامعی که نظام ثبت اطلاعات دقیق و منظمی دارند، یافتهها حاکی از آن است که سالانه بخشهای مختلف جامعه، متحمل خسارات گستردهای از این اقدامات میشود و هرساله میلیونها دلار صرف تعمیر و جایگزینی اشیایی میشود که وندالها به آنها آسیب وارد کردهاند. نتایج پژوهشهای مختلف نشان میدهد، بخشهای مختلف جامعه در هر سال متحمل آسیبهای گسترده و شدیدی از اعمال وندالیستی است و با وجود کامل نبودن اطلاعات و آمار مستند و ثبت شده در این حوزه، ارقام موجود گویای وسیع بودن خسارتهای ناشی از اعمال وندالیستی در جامعه است. «آمار و ارقام مربوط به تخریب اتوبوسها در ناوگان حملونقل شهر تهران نشان میدهد که در سال 1386 حدود سیصد میلیون تومان به اتوبوسهای شهری خسارت وارد شده است که مسؤولان اتوبوسرانی این رقم را به عنوان خسارات ناشی از وندالیسم ثبت کردهاند. در راهآهن نیز در سال 1386 بیش از 750 میلیون تومان به شیشه قطار بر اثر اعمال وندالیستی آسیب رسیده و از رده خارج شدهاند. یافتهها در دیگر حوزهها نیز نشان از آن دارند که شدت و وسعت وندالیسم در ایران ابعاد جدی و قابلتوجهی دارد.» (دغاقله و همکاران، 1389: 89-90). وندالیسم از جمله کجرویهای جامعه جدید است که ناشی از تغییرات سریع اجتماعی، رشد آنومی و تمایلات روزافزون انسان و ناکامی وی در رسیدن به این تمایلات است و احساس از خود بیگانگی، اجحاف، خشم و تنفری که آنها نسبت به اجتماع و محیط اطرافشان دارند که خود بیانکننده ضعف و اختلال هنجاری در ساختار فرهنگی و اجتماعی جامعه است . وندالیسم از جمله جرایمی است که کمتر مجازات حقوقی و کیفری در بر داشته است. هنجارشکنی ضمن ایجاد خسارتهایی برای دولت، مبین مشکلات مهم و بزرگتر برای جامعه آتی است (محمدی بلبلان آباد، 1384 : 3)؛ به طوری که پژوهشگران معتقدند «که اگر تخریب و روشهای مخرب دیگر در بین افراد یک جامعه به صورت یک ارزش مثبت درآید؛ یعنی زرنگی محسوب شود؛ چون درونی و نهادینه شده است، امکان تغییر یا از بین بردن آن بسیار مشکل است. به نظر آنها نمایش فیلمهای تخریبکننده و پرخاشگرانه در کشورهای جهان سوم به این فرهنگ دامن میزند؛ به طوری که این عناصر به نسلهای بعد منتقل و در بین آنها تکثیر میشود.» (رفیعپور، 1380 :337). زندگی در جوامع شهری، امروزه با تخریب اموال عمومی بهعنوان یک واقعیت گریزناپذیر مطرح است. وندالیسم به مثابه عملی بزهکارانه با هدف تخریب آگاهانه اموال بهعنوان یک پدیده جهانشمول مطرح است. در شرایطی که همبستگی متقابل فرد و جامعه از میان برود و فرد نتواند به کمک مکانیزمها و ابزارهایی که جامعه در اختیارش قرار میدهد، به اهدافش دست یابد؛ در نتیجه از راههای دیگری که خلاف قانون است، سعی میکند به آن اهداف برسد. در نتیجه میگوییم فرد نابهنجار شده است؛ وقتی این حالت به صورت عام در جامعه شیوع پیدا میکند، میگوییم جامعه دچار آنومی یا نابسامانی شده است؛ به عبارتی دیگر «با از بین رفتن ارزشها و هنجار یا ضعیف شدن هنجارها و ارزشها اعضای جامعه دیگر ارزشها و اهداف مشترکی را قبول ندارند.» (فرجاد، 12:1382). پژوهشگران آسیبهای اجتماعی دریافتهاند که شرایط و محیط اجتماعی افراد در شکلگیری شخصیت وندالها نقشی تعیینکننده دارد که ریشههای آن را در محیط خانواده میتوان یافت. در این خصوص، دو دیدگاه متفاوت و حتی در برخی موارد متضاد در مورد وندالیسم ارائه شده است: «دیدگاه نخست، بر این باور است که وندالیسم معمولاً در خانوادههایی غیرمنضبط با والدینی سردرگم و مردد و نامطمئن از ارزشها و فلسفه اجتماعی خویش پرورش مییابند و غالباً احساس درماندگی و اجحاف خود را به صورت قهرآمیز و پرخاشگرانه در مقابل نسل بزرگتر، صاحبان قدرت و همه نهادها و سازمانهای تأسیس شده در جامعه نشان میدهند.» (Feuer, 1973: 8) سرکشی روزافزون انسان؛ بهخصوص نسل جوان، نه تنها نشاندهنده احساس اجحاف و درماندگی توأم با خشونت، پرخاشگری و آشوبگری آنان است؛ بلکه معرف تحمیلات اجتماعی و تجویزهای نادرست نیروهای قاهر و سرکوبگر بیرونی در جامعهای است که به جای درنظرگرفتن ارزشها، باورها، رفتارها و الگوهای فرد، گروه، قشر یا نسلی دیگر، تنها نگرشها و الگوهای خود را به آنان تجویز میکنند. در حقیقت، وندالیسم «واکنشی است در مقابل برخی از صور فشارها، تحمیلات، ناملایمات، اجحافها و شکستها که مبین تمایل به تخریب آگاهانه، ارادی و خودخواسته اموال، تأسیسات و متعلقات عمومی است.» (محسنی تبریزی، 1379: 195-194). فرایند صنعتی شدن و گسترش شهرنشینی جوامع موجب رشد فردگرایی و ناشناختگی شده است؛ و این مسأله باعث شده که تمایل افراد را به دیدهشدن و مورد توجه قرار گرفتن در زندگی خود، مورد توجه قرار دهند. از سوی دیگر، تمدن ماشینی امروزه با توجه به توسعه شهری نامنظم در کشورهای جهان سوم، باعث بروز پیامدهایی، همچون: رشد بیرویه جمعیت شهری، تغییر نحوه زندگی، درآمیختگی سنتهای کهنه و نو، تضعیف انسجام و همبستگی اجتماعی، شکستها، عقدههای روانی و امیال سرکوب شده را به ارمغان آورده است؛ از دیگر سو، عصیان روزافزون انسانها؛ بالاخص نسل جوان را در برابر واقعیات اجتماعی به همراه دارد. این معضلات و مشکلات در جامعه شهری باعث سرپیچی از قواعد حاکم بر روابط اجتماعی و طغیان علیه نظم دستوری جامعه را به صورت عکسالعملهای منفی ایجاد کرده است. وندالیسم به عنوان رفتار تخریبگرانه نمونهای از این واکنشهای ضداجتماعی در جوامع شهری است. وندالیسم به تخریب و نابودی عمدی زیرساختهای شهری و هر آنچه متعلق به دیگران و سازمانهای عمومی در جوامع شهری است، میپردازد و این پدیده به عنوان یک مشکل حاد اجتماعی مطرح است که سلامت و امنیت جوامع شهری را به مخاطره انداخته است. لغتنامه (آکسفورد، 1987) وندالیسم را مشخصه وندالها میداند. وندالها کسانی هستند که از روی میل و رغبت عمداً آثار هنری عمومی و خصوصی را از بین میبرند و طبیعت را خراب میکنند (خدایار، 1367 :532). محققان علوم اجتماعی معتقدند، تخریب اموال عمومی یا خرابکاری جوانان میتواند مقدمهای برای رفتارهای بزهکارانه باشد؛ بهویژه با نگاهی ژرف به این مسأله میتوان دریافت که جوانان از تخریب اموال عمومی در اماکن آموزشی مثل شکستن نیمکتها و کندهکاری روی آن، نوشتن شعار و یادگاریهای مختلف بر روی در و دیوار به جز ایجاد چهره نامناسب فرهنگی و اجتماعی و از بین بردن اموال عمومی و خصوصی و صدمه زدن به امکانات رفاهی جامعه، به نوعی تخلیه عقدههای ناگشوده را بر سر این وسائل جبران میکنند که میتواند زمینهساز اولیه برای بزهکاریهای آینده باشد (جان حسنی، 1387: 15). اطلاعات برگرفته از سازمانها در مشهد حاکی از آن است که در سال چندین مورد تخریب کیوسک تلفن اتفاق میافتد که شامل دزدیدن تلفن کیوسکها، بریدن سیمها و خراب کردن تلفنهای کارتی و ... ، است. گزارشها نشان میدهد که90 درصد از آن خرابکاریها در مناطق پایین شهر انجام میگیرد. بر اساس گزارش سازمان اتوبوسرانی این استان، میزان هزینه تخریب صندلی اتوبوسها در سال چیزی بالغ بر میلیونها ریال بوده است. با توجه به اینکه در کلانشهر مشهد تخریب اماکن ورزشی، پارکها و فضاهای سبز و امکانات اداره برق و مخابرات و غیره هزینههای هنگفت ناشی از این تخریبها را از یکسو و ترویج خشونت و انهدام منظر شهری را از سوی دیگر نشان میدهد؛ بنابراین، مسأله اصلی این مقاله مطالعه مقایسهای عوامل جامعهشناختی موثر در بروز علل رفتارهای تخریبگرایانه شهری است که آیا بین گروههای اجتماعی وندال و غیروندال از این لحاظ تفاوتی وجود دارد یا خیر؟
وندالیسم وندالیسم مشتق از واژه وندال[7] است. «وندال نام قومی از اقوام ژرمن- اسلاو به شمار میرفت که در قرن پنجم میلادی در سرزمینهای واقع در میان دو رودخانه اودر و ویستول[8] زندگی میکردند. آنان مردمانی جنگجو، خونخوار و مهاجم بودند که به کرات به نواحی و سرزمینهای اطراف قلمرو خود تخطی و تجاوز کرده، به تخریب و تاراج مناطق و آبادیهای متصرفه میپرداختند. روحیه ویرانگرانه قوم وندال سبب شده است که در مباحث آسیبشناسی کلیه رفتارهای بزهکارانهای که به منظور تخریب آگاهانه اموال، اشیا و متعلقات عمومی و نیز تخریب و نابودی آثار هنری و دشمنی با علم و صنعت و آثار تمدن صورت میگیرد؛ به گونهای به وندالیسم منتسب گردد» (محسنی تبریزی، 1383: 20). به طور کلی، رفتاری را میتوان وندالیسم خواند که ضمن دارا بودن جنبههای خشونت و تخریب، ویژگیهای زیر را داشته باشد: «الف)صدمه به چیزهایی که متعلق به دیگران است و نه شخص تخریبگر؛ ب) صدمه به اموال عمومی مردم؛ ج) در کل، هر خسارتی که دیگری باید آن را جبران کند و مسؤولیت خسارت وارده بر عهده اوست. این مورد شاید از آنجا نشأت میگیرد که به نظر نمیرسد اموال یاد شده صاحبی داشته باشند، یا به فردی متعلق باشند و یا اینکه حداقل تعیین مالکیت آنها دشوار است (نقدی، 1386: 110). از دیدگاه اجتماعی، وندالیسم را میتوان در پنج گروه دستهبندی کرد: «1- وندالیسم مالاندوز[9]: صدمههای وارده در این نوع، برای کسب پول و اموال است. اعمالی مانند کندن و برداشتن علایم راهنمایی، آرم اتومبیلها، تابلوها و تلفن عمومی. شخص وندال در این حالت، تنها در اندیشه تصاحب اشیای عمومی است؛ حتی چیزهای بیارزش. 2- وندالیسم تاکتیکی:[10]خسارتهای ایجادشده در این حالت، یک تاکتیک حساب شده است. این وندالسم بیشتر از به دست آوردن دارایی در پی یک مقصود خاص است. خسارت وارده لزوماً بیانگر خصومت نیست و اغلب هدف تخریبی، دلخواه و آزاد انتخاب میشود؛ اما اندیشه این گونه رفتار تخریبی به عنوان یک تاکتیک، به طور کامل طراحی شده و حسابگرانه است. برخی از اعمال که برای جلب توجه زیاد و همراه با خسارت انجام میشود، در زمره این نوع وندالیسم است. متداولترین خسارت در این وندالیسم ،کاری است که ولگردان و بیخانمانها برای بهدست آوردن جای خواب و غذای گرم انجام میدهند. 3- وندالیسم انتقامجو[11]: تخریب اموال به قصد انتقام، از انواع مهم و شدید وندالیسم به حساب میآید. درصد تخریب واقعی به طور معمول از آنچه به ظاهر دیده میشود، بیشتر است و پیامدهای زیادی به دنبال دارد . این وندالیسم عوامل زیادی دارد. در این نوع از انتقامجویی، درصد لذات، آنی، کوتاهمدت و پایین است،؛ ولی نتیجه عمل از امنیت بیشتری برخوردار است.4- وندالیسم تفریحی[12]: ویرانیهای زیادی بر اثر این نوع وندالیسم و تفکر حاکم بر آن بر پیکر جامعه وارد میآید. این کار یک قانون شکنی محض است؛ اما در موارد زیادی هم نقض هیچ قانون مشخص نیست. در بیشتر وندالیسمهای تفریحی، قدری خصومت هم وجود دارد. محرکاتی مانند کنجکاوی، رقابت و مهارت بسیار مهم است؛ برای مثال، هدف قرار دادن حباب شیشهای چراغ پارک یا خیابان به منظور کسب لذت، نوعی وندالیسم تفریحی است. این نوع در بین خردسالان نیز زیاد رایج است و احتمال دارد هر کسی به این کار مبادرت کرده باشد. در این میان، پدیدهای موسوم به"گلوله برفی" وجود دارد که در گروه تفریح تخریبی جای میگیرد. بر اساس این نظریه، دیدن یک شیشه شکسته، یا یک سطل درب و داغان، دیگران را به مشت و لگد زدن و تخریب بیشتر آن شیء خراب بر میانگیزد. 5- وندالیسم خصومتگرایانه[13]: مثالهایی از این نوع وندالیسم خشن و وحشیانه از خط کشیدن روی بدنه اتومبیل، بیرون کشیدن گلهای پارک، آزار دادن حیوانات و جانوران برخی تفریحگاههای عمومی، پنچر کردن لاستیکهای اتومبیلهای یک توقفگاه، شکستن آنتن و آیینه اتومبیل و موتور سیکلت، قرار دادن موانع بزرگ روی خطوط راه آهن، پرتاب سنگ به شیشههای قطار در حال حرکت و اتصال برق به وسایل عمومی. پیشبینی نتایج حاصل از این نوع وندالیسم بسیار گسترده و دشوار است؛ اما شاید بتوان مواردی، همچون: خستگی، ملامت، غضب، نومیدی، درماندگی و افسردگی را پیامدهای اولیه آن دانست. جوامع مختلف هنوز به دلیل جنبه کاملاً غیرانسانی این نوع وندالیسم پاسخ درخور و مناسبی برای آن نیافتهاند. این اعمال از سویی به اندازه وندالیسمهای انتقامجو، مالاندوز و تاکتیکی، خاص نیست و از سوی دیگر، به اندازه مفاهیم همچون شیطنت، حرصگری و بیخیالی، کلی نیست. در میان بیشتر الگوهای رفتاری که در این نوع وجود دارند، شاید بتوان نتایج زیر را عمومیت داد: الف- در تخریبهایی که صورت میگیرد، بیشتر، هدف اموال عمومی است؛ ب- برخی ویژگیهای فیزیکی، عامل ترغیب تخریب است، مانند ساختمانهای نیمهکاره؛ ج- با توجه به ویژگیهای اجتماعی برخی مکانها و مناطق، تخریب زیاد را چنین میتوان شناسایی کرد: محوطههای بزرگ بیشتر از کوچک، آپارتمانها بیشتر از ویلاها و خانههای شخصی و در آخر مناطق فقیر بیشتر از مرفه (نقدی، 1386: 115-112). از بعد دیگر وندالیسم را میتوان به سه دسته تقسیم کرد. «الف) وندالیسم سازمانی، وندالیسم خصوصی و وندالیسم عمومی. در اینجا به وندالیسم عمومی که در این تحقیق ملاک است، میپردازیم. وندالیسم عمومی: در اینجا منظور رفتار خرابکارانه علیه اموال، منابع و امکانات عمومی است؛ منابع و امکاناتی که افراد آنها را متعلق به حکومت یا کل جامعه میدانند. ویژگی این نوع اعمال خرابکارانه را میتوان به شرح ذیل بیان داشت: 1- انگیزه نفع شخصی و یا جمعی برای آن متصور نیست. 2- به صورت آگاهانه و عمدی انجام میشود. 3- ممکن است علنی یا در خفاء باشد. 4- عمل تشکیلاتی و سازمانیافته نیست. 5- بیشتر به شکل فردی صورت میگیرد و کمتر حالت جمعی دارد؛ اگرچه بعضاً نیز ممکن است، جمعی باشد. 6- شکل جمعی آن نباید جنبه شورش یا اعتراض داشته باشد که عمدتاً در برخی هیجانهای اجتماعی ظهور و بروز میکند. 7- هدف آن اموال شخصی افراد نیست. 8- هدف و انگیزه سیاسی به معنای تشکیلاتی آن را نداشته باشد.» (دغاقله و همکار، 1389: 95-97).
ادبیات تحقیق اسلام حیدری (1391) در پژوهشی با عنوان « بررسی عوامل جامعهشناختی مؤثر بر وندالیسم» به مطالعه عوامل مؤثر بر وندالیسم میان دانشآموزان دبیرستانی ناحیه 2 شهر اهواز پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد که معادله پیشبینی شدت گرایش به رفتارهای وندالیستی میتواند 6/40 درصد از واریانس متغییر وابسته را تبیین کند. پس مدل پژوهش، توانسته است با استفاده از هفت متغیر وضعیت تحصیلی، پایگاه اقتصادی و اجتماعی، ارتباط با افراد بزهکار، احساس بیقدرتی، احساس محرومیت نسبی، احساس انزوای اجتماعی و احساس بیهنجاری 6/40 درصد از واریانس متغیر وابسته (وندالیسم) را تبیین کنند (اسلام حیدری و پارسامهر، 1391). میرفردی (1391) مقالهای با عنوان «بررسی عوامل مؤثر بر گرایش به وندالیسم (خرابکاری) در بین دانشآموزان دبیرستانی شهر یاسوج در سال تحصیلی 1389» انجام داده است. نتایج آزمون پیرسون نشان داده که گرایش به وندالیسم با متغیرهای پایگاه اجتماعی- اقتصادی (2%-R= 023/0P=) سن (004/0R= 033/0P=) و جامعهپذیری (45%- R= 000/0 P=) رابطه معناداری دارد؛ ولی با متغیر جنسیت (9/0T= 033/0P=) رابطه معناداری ندارد. نتایج رگرسیون نشان میدهد که در مجموع، متغیرهای مستقل تحقیق در حدود 25 درصد از متغیر وابسته را تبیین میکند.» (میرفردی و همکاران، 1391: 185). فتحی و محمدی (1390) در مقالهای با عنوان «شهرنشینی، بیگانگی اجتماعی و رفتارهای وندالیستی جوانان» نتیجه گرفتهاند که پسران بیشتر به رفتارهای وندالیستی دست میزنند و این پدیده در فرزندان خانوادههای سطح پایینتر از نظر اقتصادی و اجتماعی و بهرهمندی از تسهیلات شهری، شایعتر است. همچنین، رفتارهای تخریبگرایانه و ویرانگر، ناشی از بریدگی و عدم پیوند فرد با جامعه شهری و بیگانگی اجتماعی است (فتحی، 1390). جان حسنی (1386) در پژوهشی با عنوان «عوامل مؤثر بر گرایش به رفتارهای تخریبگرایانه در استان مازندران» با توجه به مباحث نظری و اطلاعات تجربی از بررسیهای انجام شده تخریبگرایی در ایران و خارج به بررسی عوامل مؤثر بر جلوگیری از تخریب اموال توسط دانشآموزان استان مازندران پرداخته است و با استفاده از روش پیمایشی و تکنیک پرسشنامه هدایتشده از 500 نفر نوجوانان و جوانان دانشآموز 10 تا 25 سال استان مازندران به جمعآوری اطلاعات پرداخته است و به طریق نمونهگیری خوشهای طبقاتی به جمعآوری اطلاعات پرداخته که با دقت 05/0 در سطح اطمینان 95/0 درصد انتخاب شدهاند. نتایج تحقیق حاکی از آن بوده که عواملی چون: نحوه گذران اوقات فراغت، تحصیلات والدین، نوع شغل والدین، ارتباط با گروه همسالان، درآمد خانواده، نوع سکونت، محل سکونت، پایگاه اجتماعی – اقتصادی، موفقیت تحصیلی (معدل) از عوامل مؤثر بوده و در نهایت، تکنیک رگرسیون نحوه گذران اوقات فراغت 27/0 درصد، ارتباط با گروه همسالان23/0 درصد، پایگاه اقتصادی و اجتماعی 17/0 درصد، محل سکونت 11/0 درصد بیشترین تأثیر را بر بروز رفتارهای وندالیستی داشتهاند (جان حسنی، 1386). ضابطی (1385) در تحقیقی با عنوان «بررسی وندالیسم در تهران» بیان میدارد که وندالیسم به عنوان یک پدیده جهانی در نظر گرفته شده است و آن را به عنوان یک معضل در جوامع شهری امروزی معرفی کرده که منطبق با انتظارات جامعه نیست. بر اساس یافتهها، وندالیسم بیشتر توسط جوانان صورت گرفته و دامنه آن را در گستره جامعه و در تمام مکانهای عمومی و اموال عمومی دانستهاند. علل بروز وندالیسم در این تحقیق بههم ریختن روابط و مناسبات اجتماعی، عقدههای روانی، افسردگی و پرخاشگری، تضاد طبقاتی، درآمد پایین و ... تعریف شده است. «نتایج این تحقیق نشان داده است که اکثر وندالها مذکرند، بیشتر آنها در گروه سنی 29-14 سالگی قرار دارند،7درصد آنها دارای والدین بیسواد یا کمسواد و دارای مشاغل با سطح پایین بودهاند، 61 درصد تنبیه بدنی در منزل و محیط اجتماعی پیرامون خود را تجربه کردهاند و70 درصد پرخاشگری را تجربه کرده بودند» (ضابطی، 1385). عفتی (1381) در پژوهشی با عنوان "بررسی انگیزههای مؤثر بر وندالیسم (با تکیه بر سنگپرانی به قطارهای مسافربری)" به بررسی شناخت ویژگیها و انگیزههای پرتابکنندگان سنگ به قطارهای مسافری از یکسو و تعیین رابطه بین شرایط اقتصادی، اجتماعی و محیطی مناطق حاشیه ریل و سنگپرانی از سوی دیگر، به منظور راه حلهای مناسب برای ممانعت از این امر بوده، پرداخته است. بر اساس تحلیل دادهها، نتایج نشان داد: افراد سنگپران به تفریحات هیجانی علاقهمند بودهاند، آنها پایبندی کمتری به قوانین و مقررات اجتماعی داشتهاند و در زندگی دچار ناکامی شده بودهاند. آنها همچنین رابطه خوبی با والدین نداشته و دارای دوستانی با سابقه سنگپرانی بودهاند» (عفتی، 1381). عنبری آبادی (1381) در پژوهشی با عنوان "بررسی رفتارهای جمعی هواداران دو باشگاه پرطرفدار شهر تهران در مسابقات لیگ حرفهای فوتبال سال 82-1381" به گونهشناسی و سببشناسی رفتارهای جمعی هواداران دو باشگاه پرداخته بود. اهم یافتههای این تحقیق عبارتند از: «1- رفتارهای پرخاشگرانه و تخریبی به طور عمده به گروه سنی کمتر از 20 تا 25 سال منحصر بوده و با افزایش سن ناهنجاریهای رفتاری در بین تماشاگران فوتبال کاهش مییابد. 2- بین عوامل ایجادکننده نارضایتی در ورزشگاه و دستزدن به ناهنجاریهای رفتاری همبستگی معنیداری وجود دارد. 3- دست زدن به رفتارهای پرخاشگرانه و تخریبی در ورزشگاه و خارج از آن محصول یادگیری و تجربه است. 4- تماشاگران فوتبال خشم حاصل از شکست و ناکامی باشگاه مورد علاقه را به محیط پیرامونی انتقال داده و به پرخاشگری و تخریب تأسیسات و اموال عمومی ورزشگاه دست میزنند. 5- نرخ دست زدن به رفتارهای خشونتآمیز و تخریبی در بین تماشاگرانی که نشریات ورزشی را مطالعه میکنند، بیشتر است. 6- شکست و ناکامی باشگاه مورد علاقه در صورتی که با احساس اجحاف همراه شود، احتمال دست زدن به رفتارهای پرخاشگرنه و تخریبی را افزایش میدهد. 7- قرار گرفتن در انبوه تماشاگران در ورزشگاهها احتمال دست زدن به رفتارهای پرخاشگرانه و تخریبی را افزایش میدهد. 8- بین شرکت در مراسم شادمانی جمعی و تخلیه هیجانها و اضطرابهای دوره جوانی رابطه معنیداری وجود دارد. 9- بین احساس شادی و نشاط در زندگی روزمره و دست زدن به ناهنجاریهای رفتاری در ورزشگاه رابطه معنیداری وجود ندارد» (عنبری آبادی، 1381). مریل (2009) به تحقیقی با عنوان "ریشههای وندالیسم"، پرداخته است که این مقاله مروری بوده است بر ریشههای تاریخی پدیده وندالیسم از روم باستان تا قرن 19 و مصادیق گوناگون این پدیده را از تخریب عمدی آثار هنری تا تخریب خونین تمدنی در تاریخ کشورهایی، مانند: سوئد و آلمان بررسی کرده بود. همچنین، انواع ظهور وندالیسم را در دورههای مختلف نیز مورد توجه قرار داده بود (Merrils, 2009). رابرت هاینینگ[14] در مقاله خود به بررسی "وقوع وندالیسم در سطح منطقه کوچکی از شهر مالمو سوئد" با استفاده از پایگاه دادههای استانداری اِسکین[15] پرداخته بود. یافتهها نشان داده بود که تنوع مکانی در وندالیسم ارتباط معناداری با عوامل بیسازگاری اجتماعی و همچنین، عوامل کاربری منطقهای دارد و حضور فیزیکی انجمنهای تفریحی محلی (منابع جمعی) میزان بالایی از وندالیسم را تولید میکند (Haining, 2005). لیتل و سوبل[16] (1998) در پژوهشی با عنوان "وندالیسم از نوع خط خطی کردن غیرقانونی" بوده است که 392 نفر نمونه بوده و یکی از فرضیات اصلی آنها آزمون فرضیه رفتارهای وندالیستی به تفکیک جنسیت بوده. آنها تحلیل محتوای دیوارنویسیهای انجام شده را در بخشهای جنسی، سیاسی و نژادی نیز انجام داده بودند و در نهایت، یافته خود را بر مبنای جامعهپذیری جنسیتی جمعبندی کرده بودند (Robert Little & Sheble, 1998). پژوهشی با عنوان "مقابله با گرافیتی و وندالیسم" توسط سوزان گیزون[17] و پال ویلسون[18] در مؤسسه جرمشناسی استرالیا انجام شده بود. این بررسی ضمن بحث درباره تئوریهای جرمشناسی مرتبط با وندالیسم، نظیر تئوریهای فضای قابل دفاع[19]، تئوری فضای قابل مدیریت[20]، مدیریت حرکتی و طراحی[21] فیزیکی، مهمترین انگیزههای وندالها از آسیبرسانی به اموال عمومی، مانند: وسایل حملونقل عمومی (قطار، اتوبوس، مترو و...)، باجههای تلفن همگانی و مکانهای عمومی را اینگونه برشمردهاند: انتقام[22]، عصبانیت[23]، خستگی و بیحوصلگی[24]، بهدست آوردن چیزی[25]، کنجکاوی[26]و ابراز وجود[27]. بر اساس یافتههای حاصل از این بررسی، بیشتر افرادی که به انجام اینگونه کارها و اعمال مبادرت میکنند، کودکان و نوجوانانی هستند که از موفقیت تحصیلی کمتری در مدارس برخوردار بوده، دسترسی به امکانات تفریحی کمتری داشته، منزوی و سرخورده بوده و اغلب بیکار و سرگردانند (Geason and Wilson, 1990). بروگ[28] در پژوهشی تجربی در سوئد به" بررسی اوباشگری و خشونت طرفداران فوتبال در هلند" پرداخت. به نظر وی، فقدان نظارت مؤثر والدین بر رفتار فرزندان، داشتن معضل در دوره تحصیلی، دو عاملی هستند که 60 درصد از تغییرات مربوط به اوباشگری را تبیین میکند و بین عدم نظارت والدین بر فرزندان و میزان حمله آنها به اموال عمومی و بزهکاری ارتباط معناداری وجود دارد (به نقل از مظفری، 1384 : 12). سترونسکی و مسنر[29] به تحقیقی با عنوان" تبیین جرم در بین جوانان" پرداختهاند. نتایج نشان میدهد که معرفهای فشار، تأثیرات معناداری بر روی تخلفات خشونتآمیز و جرایم علیه اموال میگذارد و همچنین، سنجههای مربوط به انواع فشار به طور مثبت با افسردگی مرتبط است. علاوه بر این، تجزیه و تحلیلها نشاندهنده تفاوت جنسیتی در تأثیر افسردگی بر تخلفات است (به نقل از: زیدانیان، 1386: 23). در تمامی تحقیقات انجام شده، متغیرهای پایگاه اجتماعی، اقتصادی، خانوادگی، فردی و زیستی، از مؤثرترین متغیرهای اثرگذار بوده است. همچنین، مهاجرت، حاشیهنشینی، تجارب دوران کودکی، جامعهپذیری غلط، سیستمهایی نادرست ضمانتهای رفتاری (تنبیه) بر بروز رفتارهای وندالیستی اثرگذار بوده است؛ علاوه براین، فقدان نحوه گذران اوقات فراغت، تعامل و معاشرت با افراد ناباب، محل سکونت نامناسب، فشار جمعی به رفتارهای هیجانی، عدم تعلق به هویت شهری، فقدان استحکام مواد و مصالح مبلمان شهری هم به بعد رفتارهای تخریبگرایانه در جامعه کمک شایانی نموده است. از بعد دیگر فقدان متغیرهای اجتماعی نشاط اجتماعی، وجود محرومیت و انزواطلبی وندالان در زندگی، بیگانگی و طرد اجتماعی تخریبگران، بیکاری و تقویت بروز رفتارهای انتقامجویانه از مدیران و مسؤولان، در کنار بروز رفتارهای ناکامی از سوی والدین، معلمان و دوستان هم به بروز چنین رفتارهای مخربی تاثیرگذار بوده است.
مبانی نظری امیل دورکیم، نخستین اندیشمندی است که با مفهوم آنومی به تبیین کجرفتاریهای اجتماعی پرداخته است. او در سال 1879 واژه آنومی را بهکار گرفته و آن را وارد فرهنگ جامعهشناسی کرده است. وی از نخستین جامعهشناسانی است که با استعانت از روش تجربی، به مطالعه انحراف و بیهنجاری اجتماعی پرداخت. تعریفی که دورکیم از بزهکاری و نابهنجاری بهدست میدهد، اولاً کلی است و دربرگیرنده همه صور و اشکال بیهنجاری، از جمله وندالیسم است و ثانیاً با آنچه بسیاری از جرمشناسان و جامعهشناسان در تفسیر آرای وی گفتهاند، تفاوت بسیار دارد. دورکیم مفهوم آنومی و بیهنجاری اجتماعی را در دو سطح فردی و اجتماعی به کار برده است. آنومی در سطح فردی، نوعی نابسامانی فردی است که به گسستگی و شکستگی انسان و معیار رفتار وی منجر میشود و به تعبیری، نوعی احساس فردی از بیهنجاری است و نشاندهنده حالتی فکری است که در آن احساسات فرد نسبت به خود وی سنجیده میشود. چنین حالتی همراه با اختلالات و نابسامانیهایی در سطح فردی بوده، فرد نوعی احساس بیهنجاری، پوچی و بیقراری را تجربه میکند. آنومی در سطح اجتماعی نشاندهنده نوعی اختلال، اغتشاش و بیهنجاری در نظام جمعی است که در آن احساسات فرد با توجه به سیستم اجتماعی سنجیده میشود. بهطور کلی، سه نوع کجروی در آثار دورکیم میتوان یافت : 1- کژرفتاری زیستی و روانی: که تنها نوع کژرفتاری در اجتماع کامل و بیعیب و نقص است. این نوع کژرفتاری نمونه کردار فرد بیمار در جامعه سالم است (جامعه سالم- فرد بیمار). 2-کژرفتاری انقلابی: که برای دگرگونی وضع نابسامان اجتماعی پدید میآید (جامعه بیمار- فرد سالم). 3- کژرفتاری چوله: که نمایانگر کردار افرادی است که هم تربیت اجتماعی مناسب نیافتهاند و هم در جامعه بیمار زندگی میکنند. (جامعه بیمار- فرد بیمار). این نوع کژرفتاری یا از خودپرستی یا از بیهنجاری سرچشمه میگیرد و از این رو، کژرفتاری خودخواهانه و کجرفتاری بیهنجار نامیده میشود» (محسنی تبریزی، 1383: 55-56). در اندیشه مرتن، وندالیسم نیز چون همه صور و اشکال انحرافات و کژرفتاریها زاییده ساختارهای اجتماعی و فرهنگی است. مرتن برای نشان دادن وضعیت ارتباطی بین اهداف و وسائل، تیپولوژی حالات گوناگون انطباق و رابطه فرد با (هدفهای فرهنگی) و (وسایل نهادی شده) را در پنج وضعیت به شرح زیر مطرح نموده است. او چهار نوع رفتار انحرافی را که ممکن است در این فرایند پدید آید، به شرح زیر میشمارد: «1- نوآوری: معمولا هنگامی رخ میدهد که افراد در پی رسیدن به هدفهای مشروع باشند؛ ولی راههای استفاده مؤثر از وسایل پذیرفته شده برایشان مسدود باشد. 2-مراسمگرایی: هنگامی رخ میدهد که هدفهای پذیرفتهشده مجال چندانی برای فعالیت پیدا نمیکنند؛ اما وسایل رسیدن به این هدفها صمیمانه دنبال میشود. 3- کنارهگیری: وقتی فردی به دلیل شرایط محدود و یا عدم شایستگی خود نتواند به هدفهای تعیینشده فرهنگی و نیز به وسایل دستیابی به آنها برسد، کنارهگیری اختیار میکند. 4- طغیان و سرکشی: این رفتار انحرافی وقتی رخ میدهد که شخص به این نتیجه برسد که جامعه موانعی را بر وی تحمیل میکند که مانع نیل او به هدفهایش میشود؛ از این رو؛ شخص مزبور علیه جامعه طغیان و سرکشی میکند و درصدد دگرگونی هدفهای خود بر میآید تا وسایل موجود برای رسیدن به آنها را نیز تغییر دهد (ستوده، 1376: 130). بر مبنای نظر آلبرت کوهن «نوجوانان و جوانان طبقه پایین همانند همتایان خود در طبقه متوسط علاقهمند به دستیابی به منزلت بالا هستند. یکی از مکانهای مهم برای کسب منزلت در زندگی مدرسهها هستند. جوانان طبقه پایین با اینکه در جامعهپذیری با جوانان طبقه متوسط تفاوت دارند، در مدرسه ناچار میشوند با جوانان طبقه متوسط رقابت کنند. «به اعتقاد کوهن معلمان معمولا ً در ارزیابی دانشآموزان، مقیاسهایی را ملاک قرار میهند که بر اساس استانداردهای طبقه متوسط تعیین شده است، این امر موجب میگردد تا پسران جوان طبقات پایین با عضویت در دار و دستههای بزهکار با مقیاسهایی ارزیابی شوند که برای آنان ارضا کننده است» (احمدی، 1384 :152). نتیجه چنین وضعیتی، بدون شک شکست جوانان طبقه پایین خواهد بود. چنین شکستی احساس سرخوردگی و ناکامی را در جوانان طبقه پایین ایجاد میکند و سبب شکلگیری خردهفرهنگهای بزهکار میشود. گروههای بزهکار هنجارهایی برای اعضای خود تعریف میکنند که آنها را برای رفتار خرابکارانه نظیر شکستن کیوسکهای تلفن، پارهکردن صندلیهای اتوبوس عمومی و تخریب تابلوهای رانندگی تحریک میکنند. تفریح، خوشگذرانی و لذتگرایی کوتاهمدت در گروههای بزهکار از دیگر انگیزههای گرایش جوانان به رفتار خرابکارانه است. کوهن شش خصلت برای خردهفرهنگهای کجرو در نظر میگیرد که به طور خلاصه به شرح زیر هستند: «1- گرایش غیرسودمندگرایانه (حتی در مورد دزدی)، اشیا بهراحتی به دیگران داده میشود یا اصولاً نابود میگردد و کمتر مورد استفاده یا فروش قرار میگیرد. 2-میل به خشونت و ویرانگری. 3- منفیگرایی (بیشتر ارزشهای معمول و پذیرفتهشده به شکل معکوس مورد قبول قرار میگیرند). 4- لذتجویی و خوشیپرستی (لحظهای و برای مدت زمان کوتاه بدون آیندهنگری واقع میشود). 5-آزادی و تنوع در کجرفتاری (که شامل دزدی، وحشیگری، خشونت و انواع فعالیتهای دیگر میگردد ). 6- استقلال و انسجام گروهی» (ممتاز، 1381: 101-103). فروید و اورنسون[30] در تئوری ناکامی ـ پرخاشگری[31] معتقدند، برآیند جریانی در نظر گرفته میشود که در آن افراد از دستیابی به هدف یا اهداف خویش بازمیمانند و احساس ناکامی در آنها شکل میگیرد. «ناکامی حاصل از چنین جریانی در نهایت، سبب بروز رفتار پرخاشجویانه بین افراد میشود. مهمترین هدفی که به عنوان محور آسیب تحت توجه قرار میگیرد، منبع یا منابع ناکامی است. ناکامی احساسی است که در نتیجة ایجاد مانع بر سر راه رسیدن به هدفی که فرد آن را مطلوب میشمارد، پدید میآید» (محسنی تبریزی، 1379: 200). این هدف میتواند ذهنی باشد؛ یعنی این که فرد گمان کند که در حال رسیدن به هدف دلخواهش است و لذتهای آن را پیشبینی کند و یا ممکن است در رفتار ظاهری تجلی یابد. در هر حال، چنانچه اتفاقاً مانعی سد راه تحقق اهدافی شود که فرد انتظار دستیابی به آن را دارد، میتوان گفت که وی ناکام شده است. «ویژگی این تعریف، متمایز ساختن ناکامی از محرومیت است. مردم فقط به خاطر نداشتن چیزی ناکام فرض نمیشوند؛ ناکامی زمانی رخ میدهد که فرد در دستیابی به هدفی که انتظار رسیدن به آن را دارد با شکستی پیشبینی نشده مواجه میشود» (Berkowitz, 1986: 310-311). به این ترتیب، بر اساس تئوری مذکور، پرخاشگری واکنشی عام به ناکامی است. «فروید معتقد است که این نیروی پرخاشگرانه باید به طریقی تخلیه شود و چنانچه این تخلیه صورت نگیرد، فرد را با کسالت، رخوت و ناآرامی روبهرو خواهد ساخت. از دیدگاه فروید و برخی از روانکاوان، خشم و پرخاشگری مولود و محصول موقعیتها و شرایط نامطلوب و نامطبوع از قبیل: دلتنگی، ورشکستگی، درد، حزن و اندوه و نظایر آن است. با این وصف، از میان همه موقعیتهای ملالانگیز و نامطبوع، درماندگی، احساس اجحاف و ناکامی عامل عمدهای در ایجاد پرخاشگری است. فروید و برخی از پیروان او مدعی شدهاند که در بسیاری از موارد، نیروی پرخاشگرانه در انسان در طرقی پالایش میشود. این عمل برای ممانعت از بروز بیماری روانی است. به نظر فروید، اگر انسان برای ابراز پرخاشگری اجازه نیابد، نیروی پرخاشگرانه انباشته میشود و سرانجام به شکل خشونت مفرط یا بیماری روانی ظاهر میگردد. روانکاوان دستکم، سه شیوه برای پالایش نیروی پرخاشگرانه پیشنهاد کردهاند: 1- صرف آن در فعالیتهای بدنی، از قبیل بازیهای ورزشی، دویدن، جست وخیز، مشت زدن و نظایر آن. 2- اشتغال به پرخاشگری خیالی غیرمخرب. 3- اعمال پرخاشگری مستقیم، حمله به فرد یا موضوع ناکامکننده، آزار و اذیت، ناسزا گفتن، صدمه زدن، تخریب و دیگر رفتارهای معطوف به ویرانگری. پرخاشگری و خشونت میتواند در خدمت عمل دیگری نیز قرار بگیرد، در جامعههای پیچیده و بیاعتنا به مسائل و مشکلات جامعه، پرخاشگری ممکن است شیوه بارز برای گروههای اقلیت ستمدیده و محروم در جلب توجه اکثریت ساکت و خاموش باشد، از طرفی، به نظر اورنسون بیعدالتی موجد ناکامی، درماندگی و احساس اجحاف است و اغلب به پرخاشگری خشونتآمیز منجر میشود» (محسنی تبریزی، 162:1383-163). جدول ذیل به طور خلاصه دستهای از نظریهها را که در بروز رفتارهای وندالیستی اثر گذار هستند، نشان میدهد.
جدول 1- نظریهها و متغیر مستقل اخذ شده از آنها
بر اساس متغیرهای انتخاب شده از نظریات فوق و با توجه به ماهیت موضوع، برای ساختن چارچوب نظری تحقیق، از مدل ترکیبی نظریات دورکیم، مرتن، کوهن و فروید، اورنسون بهره گرفته شده است. متغیر نابسامانی خانوادگی، مشارکت و تعلق شهروندی، از دورکیم و مرتن و ناکامی اجتماعی را از نظریه ناکامی منزلتی کوهن، نابسامانی خانوادگی و نابرابری اقتصادی و اجتماعی را از نظریه ناکامی-پرخاشگری فروید، اورنسون انتخاب شد. مدل نظری تحقیق بهشرح زیر ارائه میگردد.
شکل 1- مدل تحقیق (نگارنده)
با توجه به مدل تحقیق و نظریات بیان شده، مهمترین فرضیات این تحقیق شامل: 1- به نظر میرسد از نظر میزان رفتارهای وندالیستی بین شهروندان وندال و غیروندال تفاوت وجود دارد. 2- به نظر میرسد از نظر میزان مشارکت اجتماعی (تعلق شهروندی) بین شهروندان وندال و غیروندال تفاوت وجود دارد. 3- به نظر میرسد از نظر میزان احساس ناکامی بین شهروندان وندال و غیروندال تفاوت وجود دارد. 4- به نظر میرسد از نظر میزان احساس توزیع نابرابر امکانات اقتصادی و اجتماعی بین شهروندان وندال و غیروندال تفاوت وجود دارد. 5- به نظر میرسد از نظر میزان رضایت از خدمات شهری در محله زندگی بین شهروندان وندال و غیروندال تفاوت وجود دارد. 6- به نظر میرسد از نظر میزان مشکلات و نابسامانی خانوادگی بین شهروندان وندال و غیروندال تفاوت وجود دارد. 7- بین مشارکت اجتماعی (تعلق شهروندی) شهروندان و رفتارهای وندالیستی رابطه وجود دارد. 8- بین احساس ناکامی شهروندان و رفتارهای وندالیستی رابطه وجود دارد. 9- بین احساس توزیع نابرابر امکانات اقتصادی و اجتماعی در بین شهروندان و رفتارهای وندالیستی رابطه وجود دارد. 10- بین میزان رضایت از خدمات شهری شهروندان و رفتار وندالیستی رابطه وجود دارد. 11- بین میزان مشکلات و نابسامانی خانوادگی در بین شهروندان و رفتار وندالیستی رابطه وجود دارد.
روششناسی روش پژوهشی در این مطالعه پیمایشی[32] است. در این پژوهش از تکنیک پرسشنامه استفاده شده است. در این تحقیق، از شیوه نمونهگیری قضاوتی، هدفمند (در دسترس) و خوشهای طبقهبندی شده استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه برگرفته از فهرستی از افراد وندال است که سازمانها در اختیار قرار دادهاند و مطالعه برای تکمیل اطلاعات شامل 40 نفر از افراد وندال معرفی شده توسط سازمانهای مرتبط (شهرداری مشهد) و 60 نفر از افراد غیروندال از مناطق مختلف شهر است. واحد تحلیل و سطح مشاهده در این مطالعه فرد (سطح خرد) است. در پژوهش حاضر، ابتدا برای پردازش دادهها از آمار توصیفی و از آزمونهای آماری متناسب با فرضیات استفاده شد. در این راستا، از آزمون تفاوت میانگینها (T) برای معنیداری میانگینها در دو گروه وندال و غیروندال استفاده شد. ضریب آلفاء سؤالات پرسشنامه که به صورت خودمحقق ساخته تدوین شده بود، بر اساس هر یک از متغیرها در جدول زیر آمده است. برای بررسی اعتبار صوری، پرسشنامه در اختیار چند تن از کارشناسان و صاحبنظران مطالعات شهری قرار گرفت و در نهایت، بعد از جرح و تعدیل به جمعآوری یافتهها پرداخته شد.
جدول 2- میزان ضرایب آلفای کرونباخ
تعریف مفاهیم مقدمه و بیان مسأله رشد سریع شهرنشینی و ارتباط با تحولات جهانی، از یک سو سبب شده است جوامع درحال گذر با تغییرات متنوع و با تضادهای بسیاری روبهرو شوند و از سوی دیگر، عدم تطابق و رشد ناهماهنگ عناصر مادی و غیرمادی فرهنگ در این جوامع مشکلات عدیدهای را در ساختار اجتماعی بهوجود آورده است. از این حیث، وجود مسائل اجتماعی متأثر از فرایندهایی، چون: تأخر فرهنگی[1]، بیهنجاری[2]، تضاد اجتماعی[3]، از خود بیگانگی[4] به بروز پیامدها و آسیبهای اجتماعی منجر میگردد. از جنبه دیگر، در سطحی وسیعتر، جوامع دچار بیسازمانی[5] و از هم گسیختگی اجتماعی میشوند. این بینظمیها به عدم تعادل اجتماعی، افزایش آسیبها و بحرانهای اجتماعی منجر میگردد. «ایران نیز به عنوان یک کشور در حال توسعه و گذار از مرحله سنتی به مدرنیسم از این قاعده مستثنا نبوده و با تغییرات و دگرگونیهای سریع و وسیعی در ساختارهای اصلی خود؛ بهخصوص ساختارهای فرهنگی و اجتماعی با این تغییرات مواجه است.» (فاضل و همکار، 1387: 7-8). با توجه به این بحث، پدیده وندالیسم[6] یکی از عوامل تاثیرگذار بر رشد مسائل اجتماعی و آسیبهای شهری است. این پدیده خسارتهای مالی و غیرمادی را برای جوامع شهری به همراه میآورد، نیاز مقابله با آن بیش از پیش در سطح مدیریت شهری جوامع؛ از جمله ایران ضروری است. وندالیسم به عنوان یک آسیب اجتماعی؛ بهخصوص در جوامع مدرن ظهور و بروز گستردهای یافته است. در جوامعی که نظام ثبت اطلاعات دقیق و منظمی دارند، یافتهها حاکی از آن است که سالانه بخشهای مختلف جامعه، متحمل خسارات گستردهای از این اقدامات میشود و هرساله میلیونها دلار صرف تعمیر و جایگزینی اشیایی میشود که وندالها به آنها آسیب وارد کردهاند. نتایج پژوهشهای مختلف نشان میدهد، بخشهای مختلف جامعه در هر سال متحمل آسیبهای گسترده و شدیدی از اعمال وندالیستی است و با وجود کامل نبودن اطلاعات و آمار مستند و ثبت شده در این حوزه، ارقام موجود گویای وسیع بودن خسارتهای ناشی از اعمال وندالیستی در جامعه است. «آمار و ارقام مربوط به تخریب اتوبوسها در ناوگان حملونقل شهر تهران نشان میدهد که در سال 1386 حدود سیصد میلیون تومان به اتوبوسهای شهری خسارت وارد شده است که مسؤولان اتوبوسرانی این رقم را به عنوان خسارات ناشی از وندالیسم ثبت کردهاند. در راهآهن نیز در سال 1386 بیش از 750 میلیون تومان به شیشه قطار بر اثر اعمال وندالیستی آسیب رسیده و از رده خارج شدهاند. یافتهها در دیگر حوزهها نیز نشان از آن دارند که شدت و وسعت وندالیسم در ایران ابعاد جدی و قابلتوجهی دارد.» (دغاقله و همکاران، 1389: 89-90). وندالیسم از جمله کجرویهای جامعه جدید است که ناشی از تغییرات سریع اجتماعی، رشد آنومی و تمایلات روزافزون انسان و ناکامی وی در رسیدن به این تمایلات است و احساس از خود بیگانگی، اجحاف، خشم و تنفری که آنها نسبت به اجتماع و محیط اطرافشان دارند که خود بیانکننده ضعف و اختلال هنجاری در ساختار فرهنگی و اجتماعی جامعه است . وندالیسم از جمله جرایمی است که کمتر مجازات حقوقی و کیفری در بر داشته است. هنجارشکنی ضمن ایجاد خسارتهایی برای دولت، مبین مشکلات مهم و بزرگتر برای جامعه آتی است (محمدی بلبلان آباد، 1384 : 3)؛ به طوری که پژوهشگران معتقدند «که اگر تخریب و روشهای مخرب دیگر در بین افراد یک جامعه به صورت یک ارزش مثبت درآید؛ یعنی زرنگی محسوب شود؛ چون درونی و نهادینه شده است، امکان تغییر یا از بین بردن آن بسیار مشکل است. به نظر آنها نمایش فیلمهای تخریبکننده و پرخاشگرانه در کشورهای جهان سوم به این فرهنگ دامن میزند؛ به طوری که این عناصر به نسلهای بعد منتقل و در بین آنها تکثیر میشود.» (رفیعپور، 1380 :337). زندگی در جوامع شهری، امروزه با تخریب اموال عمومی بهعنوان یک واقعیت گریزناپذیر مطرح است. وندالیسم به مثابه عملی بزهکارانه با هدف تخریب آگاهانه اموال بهعنوان یک پدیده جهانشمول مطرح است. در شرایطی که همبستگی متقابل فرد و جامعه از میان برود و فرد نتواند به کمک مکانیزمها و ابزارهایی که جامعه در اختیارش قرار میدهد، به اهدافش دست یابد؛ در نتیجه از راههای دیگری که خلاف قانون است، سعی میکند به آن اهداف برسد. در نتیجه میگوییم فرد نابهنجار شده است؛ وقتی این حالت به صورت عام در جامعه شیوع پیدا میکند، میگوییم جامعه دچار آنومی یا نابسامانی شده است؛ به عبارتی دیگر «با از بین رفتن ارزشها و هنجار یا ضعیف شدن هنجارها و ارزشها اعضای جامعه دیگر ارزشها و اهداف مشترکی را قبول ندارند.» (فرجاد، 12:1382). پژوهشگران آسیبهای اجتماعی دریافتهاند که شرایط و محیط اجتماعی افراد در شکلگیری شخصیت وندالها نقشی تعیینکننده دارد که ریشههای آن را در محیط خانواده میتوان یافت. در این خصوص، دو دیدگاه متفاوت و حتی در برخی موارد متضاد در مورد وندالیسم ارائه شده است: «دیدگاه نخست، بر این باور است که وندالیسم معمولاً در خانوادههایی غیرمنضبط با والدینی سردرگم و مردد و نامطمئن از ارزشها و فلسفه اجتماعی خویش پرورش مییابند و غالباً احساس درماندگی و اجحاف خود را به صورت قهرآمیز و پرخاشگرانه در مقابل نسل بزرگتر، صاحبان قدرت و همه نهادها و سازمانهای تأسیس شده در جامعه نشان میدهند.» (Feuer, 1973: 8) سرکشی روزافزون انسان؛ بهخصوص نسل جوان، نه تنها نشاندهنده احساس اجحاف و درماندگی توأم با خشونت، پرخاشگری و آشوبگری آنان است؛ بلکه معرف تحمیلات اجتماعی و تجویزهای نادرست نیروهای قاهر و سرکوبگر بیرونی در جامعهای است که به جای درنظرگرفتن ارزشها، باورها، رفتارها و الگوهای فرد، گروه، قشر یا نسلی دیگر، تنها نگرشها و الگوهای خود را به آنان تجویز میکنند. در حقیقت، وندالیسم «واکنشی است در مقابل برخی از صور فشارها، تحمیلات، ناملایمات، اجحافها و شکستها که مبین تمایل به تخریب آگاهانه، ارادی و خودخواسته اموال، تأسیسات و متعلقات عمومی است.» (محسنی تبریزی، 1379: 195-194). فرایند صنعتی شدن و گسترش شهرنشینی جوامع موجب رشد فردگرایی و ناشناختگی شده است؛ و این مسأله باعث شده که تمایل افراد را به دیدهشدن و مورد توجه قرار گرفتن در زندگی خود، مورد توجه قرار دهند. از سوی دیگر، تمدن ماشینی امروزه با توجه به توسعه شهری نامنظم در کشورهای جهان سوم، باعث بروز پیامدهایی، همچون: رشد بیرویه جمعیت شهری، تغییر نحوه زندگی، درآمیختگی سنتهای کهنه و نو، تضعیف انسجام و همبستگی اجتماعی، شکستها، عقدههای روانی و امیال سرکوب شده را به ارمغان آورده است؛ از دیگر سو، عصیان روزافزون انسانها؛ بالاخص نسل جوان را در برابر واقعیات اجتماعی به همراه دارد. این معضلات و مشکلات در جامعه شهری باعث سرپیچی از قواعد حاکم بر روابط اجتماعی و طغیان علیه نظم دستوری جامعه را به صورت عکسالعملهای منفی ایجاد کرده است. وندالیسم به عنوان رفتار تخریبگرانه نمونهای از این واکنشهای ضداجتماعی در جوامع شهری است. وندالیسم به تخریب و نابودی عمدی زیرساختهای شهری و هر آنچه متعلق به دیگران و سازمانهای عمومی در جوامع شهری است، میپردازد و این پدیده به عنوان یک مشکل حاد اجتماعی مطرح است که سلامت و امنیت جوامع شهری را به مخاطره انداخته است. لغتنامه (آکسفورد، 1987) وندالیسم را مشخصه وندالها میداند. وندالها کسانی هستند که از روی میل و رغبت عمداً آثار هنری عمومی و خصوصی را از بین میبرند و طبیعت را خراب میکنند (خدایار، 1367 :532). محققان علوم اجتماعی معتقدند، تخریب اموال عمومی یا خرابکاری جوانان میتواند مقدمهای برای رفتارهای بزهکارانه باشد؛ بهویژه با نگاهی ژرف به این مسأله میتوان دریافت که جوانان از تخریب اموال عمومی در اماکن آموزشی مثل شکستن نیمکتها و کندهکاری روی آن، نوشتن شعار و یادگاریهای مختلف بر روی در و دیوار به جز ایجاد چهره نامناسب فرهنگی و اجتماعی و از بین بردن اموال عمومی و خصوصی و صدمه زدن به امکانات رفاهی جامعه، به نوعی تخلیه عقدههای ناگشوده را بر سر این وسائل جبران میکنند که میتواند زمینهساز اولیه برای بزهکاریهای آینده باشد (جان حسنی، 1387: 15). اطلاعات برگرفته از سازمانها در مشهد حاکی از آن است که در سال چندین مورد تخریب کیوسک تلفن اتفاق میافتد که شامل دزدیدن تلفن کیوسکها، بریدن سیمها و خراب کردن تلفنهای کارتی و ... ، است. گزارشها نشان میدهد که90 درصد از آن خرابکاریها در مناطق پایین شهر انجام میگیرد. بر اساس گزارش سازمان اتوبوسرانی این استان، میزان هزینه تخریب صندلی اتوبوسها در سال چیزی بالغ بر میلیونها ریال بوده است. با توجه به اینکه در کلانشهر مشهد تخریب اماکن ورزشی، پارکها و فضاهای سبز و امکانات اداره برق و مخابرات و غیره هزینههای هنگفت ناشی از این تخریبها را از یکسو و ترویج خشونت و انهدام منظر شهری را از سوی دیگر نشان میدهد؛ بنابراین، مسأله اصلی این مقاله مطالعه مقایسهای عوامل جامعهشناختی موثر در بروز علل رفتارهای تخریبگرایانه شهری است که آیا بین گروههای اجتماعی وندال و غیروندال از این لحاظ تفاوتی وجود دارد یا خیر؟
وندالیسم وندالیسم مشتق از واژه وندال[7] است. «وندال نام قومی از اقوام ژرمن- اسلاو به شمار میرفت که در قرن پنجم میلادی در سرزمینهای واقع در میان دو رودخانه اودر و ویستول[8] زندگی میکردند. آنان مردمانی جنگجو، خونخوار و مهاجم بودند که به کرات به نواحی و سرزمینهای اطراف قلمرو خود تخطی و تجاوز کرده، به تخریب و تاراج مناطق و آبادیهای متصرفه میپرداختند. روحیه ویرانگرانه قوم وندال سبب شده است که در مباحث آسیبشناسی کلیه رفتارهای بزهکارانهای که به منظور تخریب آگاهانه اموال، اشیا و متعلقات عمومی و نیز تخریب و نابودی آثار هنری و دشمنی با علم و صنعت و آثار تمدن صورت میگیرد؛ به گونهای به وندالیسم منتسب گردد» (محسنی تبریزی، 1383: 20). به طور کلی، رفتاری را میتوان وندالیسم خواند که ضمن دارا بودن جنبههای خشونت و تخریب، ویژگیهای زیر را داشته باشد: «الف)صدمه به چیزهایی که متعلق به دیگران است و نه شخص تخریبگر؛ ب) صدمه به اموال عمومی مردم؛ ج) در کل، هر خسارتی که دیگری باید آن را جبران کند و مسؤولیت خسارت وارده بر عهده اوست. این مورد شاید از آنجا نشأت میگیرد که به نظر نمیرسد اموال یاد شده صاحبی داشته باشند، یا به فردی متعلق باشند و یا اینکه حداقل تعیین مالکیت آنها دشوار است (نقدی، 1386: 110). از دیدگاه اجتماعی، وندالیسم را میتوان در پنج گروه دستهبندی کرد: «1- وندالیسم مالاندوز[9]: صدمههای وارده در این نوع، برای کسب پول و اموال است. اعمالی مانند کندن و برداشتن علایم راهنمایی، آرم اتومبیلها، تابلوها و تلفن عمومی. شخص وندال در این حالت، تنها در اندیشه تصاحب اشیای عمومی است؛ حتی چیزهای بیارزش. 2- وندالیسم تاکتیکی:[10]خسارتهای ایجادشده در این حالت، یک تاکتیک حساب شده است. این وندالسم بیشتر از به دست آوردن دارایی در پی یک مقصود خاص است. خسارت وارده لزوماً بیانگر خصومت نیست و اغلب هدف تخریبی، دلخواه و آزاد انتخاب میشود؛ اما اندیشه این گونه رفتار تخریبی به عنوان یک تاکتیک، به طور کامل طراحی شده و حسابگرانه است. برخی از اعمال که برای جلب توجه زیاد و همراه با خسارت انجام میشود، در زمره این نوع وندالیسم است. متداولترین خسارت در این وندالیسم ،کاری است که ولگردان و بیخانمانها برای بهدست آوردن جای خواب و غذای گرم انجام میدهند. 3- وندالیسم انتقامجو[11]: تخریب اموال به قصد انتقام، از انواع مهم و شدید وندالیسم به حساب میآید. درصد تخریب واقعی به طور معمول از آنچه به ظاهر دیده میشود، بیشتر است و پیامدهای زیادی به دنبال دارد . این وندالیسم عوامل زیادی دارد. در این نوع از انتقامجویی، درصد لذات، آنی، کوتاهمدت و پایین است،؛ ولی نتیجه عمل از امنیت بیشتری برخوردار است.4- وندالیسم تفریحی[12]: ویرانیهای زیادی بر اثر این نوع وندالیسم و تفکر حاکم بر آن بر پیکر جامعه وارد میآید. این کار یک قانون شکنی محض است؛ اما در موارد زیادی هم نقض هیچ قانون مشخص نیست. در بیشتر وندالیسمهای تفریحی، قدری خصومت هم وجود دارد. محرکاتی مانند کنجکاوی، رقابت و مهارت بسیار مهم است؛ برای مثال، هدف قرار دادن حباب شیشهای چراغ پارک یا خیابان به منظور کسب لذت، نوعی وندالیسم تفریحی است. این نوع در بین خردسالان نیز زیاد رایج است و احتمال دارد هر کسی به این کار مبادرت کرده باشد. در این میان، پدیدهای موسوم به"گلوله برفی" وجود دارد که در گروه تفریح تخریبی جای میگیرد. بر اساس این نظریه، دیدن یک شیشه شکسته، یا یک سطل درب و داغان، دیگران را به مشت و لگد زدن و تخریب بیشتر آن شیء خراب بر میانگیزد. 5- وندالیسم خصومتگرایانه[13]: مثالهایی از این نوع وندالیسم خشن و وحشیانه از خط کشیدن روی بدنه اتومبیل، بیرون کشیدن گلهای پارک، آزار دادن حیوانات و جانوران برخی تفریحگاههای عمومی، پنچر کردن لاستیکهای اتومبیلهای یک توقفگاه، شکستن آنتن و آیینه اتومبیل و موتور سیکلت، قرار دادن موانع بزرگ روی خطوط راه آهن، پرتاب سنگ به شیشههای قطار در حال حرکت و اتصال برق به وسایل عمومی. پیشبینی نتایج حاصل از این نوع وندالیسم بسیار گسترده و دشوار است؛ اما شاید بتوان مواردی، همچون: خستگی، ملامت، غضب، نومیدی، درماندگی و افسردگی را پیامدهای اولیه آن دانست. جوامع مختلف هنوز به دلیل جنبه کاملاً غیرانسانی این نوع وندالیسم پاسخ درخور و مناسبی برای آن نیافتهاند. این اعمال از سویی به اندازه وندالیسمهای انتقامجو، مالاندوز و تاکتیکی، خاص نیست و از سوی دیگر، به اندازه مفاهیم همچون شیطنت، حرصگری و بیخیالی، کلی نیست. در میان بیشتر الگوهای رفتاری که در این نوع وجود دارند، شاید بتوان نتایج زیر را عمومیت داد: الف- در تخریبهایی که صورت میگیرد، بیشتر، هدف اموال عمومی است؛ ب- برخی ویژگیهای فیزیکی، عامل ترغیب تخریب است، مانند ساختمانهای نیمهکاره؛ ج- با توجه به ویژگیهای اجتماعی برخی مکانها و مناطق، تخریب زیاد را چنین میتوان شناسایی کرد: محوطههای بزرگ بیشتر از کوچک، آپارتمانها بیشتر از ویلاها و خانههای شخصی و در آخر مناطق فقیر بیشتر از مرفه (نقدی، 1386: 115-112). از بعد دیگر وندالیسم را میتوان به سه دسته تقسیم کرد. «الف) وندالیسم سازمانی، وندالیسم خصوصی و وندالیسم عمومی. در اینجا به وندالیسم عمومی که در این تحقیق ملاک است، میپردازیم. وندالیسم عمومی: در اینجا منظور رفتار خرابکارانه علیه اموال، منابع و امکانات عمومی است؛ منابع و امکاناتی که افراد آنها را متعلق به حکومت یا کل جامعه میدانند. ویژگی این نوع اعمال خرابکارانه را میتوان به شرح ذیل بیان داشت: 1- انگیزه نفع شخصی و یا جمعی برای آن متصور نیست. 2- به صورت آگاهانه و عمدی انجام میشود. 3- ممکن است علنی یا در خفاء باشد. 4- عمل تشکیلاتی و سازمانیافته نیست. 5- بیشتر به شکل فردی صورت میگیرد و کمتر حالت جمعی دارد؛ اگرچه بعضاً نیز ممکن است، جمعی باشد. 6- شکل جمعی آن نباید جنبه شورش یا اعتراض داشته باشد که عمدتاً در برخی هیجانهای اجتماعی ظهور و بروز میکند. 7- هدف آن اموال شخصی افراد نیست. 8- هدف و انگیزه سیاسی به معنای تشکیلاتی آن را نداشته باشد.» (دغاقله و همکار، 1389: 95-97).
ادبیات تحقیق اسلام حیدری (1391) در پژوهشی با عنوان « بررسی عوامل جامعهشناختی مؤثر بر وندالیسم» به مطالعه عوامل مؤثر بر وندالیسم میان دانشآموزان دبیرستانی ناحیه 2 شهر اهواز پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد که معادله پیشبینی شدت گرایش به رفتارهای وندالیستی میتواند 6/40 درصد از واریانس متغییر وابسته را تبیین کند. پس مدل پژوهش، توانسته است با استفاده از هفت متغیر وضعیت تحصیلی، پایگاه اقتصادی و اجتماعی، ارتباط با افراد بزهکار، احساس بیقدرتی، احساس محرومیت نسبی، احساس انزوای اجتماعی و احساس بیهنجاری 6/40 درصد از واریانس متغیر وابسته (وندالیسم) را تبیین کنند (اسلام حیدری و پارسامهر، 1391). میرفردی (1391) مقالهای با عنوان «بررسی عوامل مؤثر بر گرایش به وندالیسم (خرابکاری) در بین دانشآموزان دبیرستانی شهر یاسوج در سال تحصیلی 1389» انجام داده است. نتایج آزمون پیرسون نشان داده که گرایش به وندالیسم با متغیرهای پایگاه اجتماعی- اقتصادی (2%-R= 023/0P=) سن (004/0R= 033/0P=) و جامعهپذیری (45%- R= 000/0 P=) رابطه معناداری دارد؛ ولی با متغیر جنسیت (9/0T= 033/0P=) رابطه معناداری ندارد. نتایج رگرسیون نشان میدهد که در مجموع، متغیرهای مستقل تحقیق در حدود 25 درصد از متغیر وابسته را تبیین میکند.» (میرفردی و همکاران، 1391: 185). فتحی و محمدی (1390) در مقالهای با عنوان «شهرنشینی، بیگانگی اجتماعی و رفتارهای وندالیستی جوانان» نتیجه گرفتهاند که پسران بیشتر به رفتارهای وندالیستی دست میزنند و این پدیده در فرزندان خانوادههای سطح پایینتر از نظر اقتصادی و اجتماعی و بهرهمندی از تسهیلات شهری، شایعتر است. همچنین، رفتارهای تخریبگرایانه و ویرانگر، ناشی از بریدگی و عدم پیوند فرد با جامعه شهری و بیگانگی اجتماعی است (فتحی، 1390). جان حسنی (1386) در پژوهشی با عنوان «عوامل مؤثر بر گرایش به رفتارهای تخریبگرایانه در استان مازندران» با توجه به مباحث نظری و اطلاعات تجربی از بررسیهای انجام شده تخریبگرایی در ایران و خارج به بررسی عوامل مؤثر بر جلوگیری از تخریب اموال توسط دانشآموزان استان مازندران پرداخته است و با استفاده از روش پیمایشی و تکنیک پرسشنامه هدایتشده از 500 نفر نوجوانان و جوانان دانشآموز 10 تا 25 سال استان مازندران به جمعآوری اطلاعات پرداخته است و به طریق نمونهگیری خوشهای طبقاتی به جمعآوری اطلاعات پرداخته که با دقت 05/0 در سطح اطمینان 95/0 درصد انتخاب شدهاند. نتایج تحقیق حاکی از آن بوده که عواملی چون: نحوه گذران اوقات فراغت، تحصیلات والدین، نوع شغل والدین، ارتباط با گروه همسالان، درآمد خانواده، نوع سکونت، محل سکونت، پایگاه اجتماعی – اقتصادی، موفقیت تحصیلی (معدل) از عوامل مؤثر بوده و در نهایت، تکنیک رگرسیون نحوه گذران اوقات فراغت 27/0 درصد، ارتباط با گروه همسالان23/0 درصد، پایگاه اقتصادی و اجتماعی 17/0 درصد، محل سکونت 11/0 درصد بیشترین تأثیر را بر بروز رفتارهای وندالیستی داشتهاند (جان حسنی، 1386). ضابطی (1385) در تحقیقی با عنوان «بررسی وندالیسم در تهران» بیان میدارد که وندالیسم به عنوان یک پدیده جهانی در نظر گرفته شده است و آن را به عنوان یک معضل در جوامع شهری امروزی معرفی کرده که منطبق با انتظارات جامعه نیست. بر اساس یافتهها، وندالیسم بیشتر توسط جوانان صورت گرفته و دامنه آن را در گستره جامعه و در تمام مکانهای عمومی و اموال عمومی دانستهاند. علل بروز وندالیسم در این تحقیق بههم ریختن روابط و مناسبات اجتماعی، عقدههای روانی، افسردگی و پرخاشگری، تضاد طبقاتی، درآمد پایین و ... تعریف شده است. «نتایج این تحقیق نشان داده است که اکثر وندالها مذکرند، بیشتر آنها در گروه سنی 29-14 سالگی قرار دارند،7درصد آنها دارای والدین بیسواد یا کمسواد و دارای مشاغل با سطح پایین بودهاند، 61 درصد تنبیه بدنی در منزل و محیط اجتماعی پیرامون خود را تجربه کردهاند و70 درصد پرخاشگری را تجربه کرده بودند» (ضابطی، 1385). عفتی (1381) در پژوهشی با عنوان "بررسی انگیزههای مؤثر بر وندالیسم (با تکیه بر سنگپرانی به قطارهای مسافربری)" به بررسی شناخت ویژگیها و انگیزههای پرتابکنندگان سنگ به قطارهای مسافری از یکسو و تعیین رابطه بین شرایط اقتصادی، اجتماعی و محیطی مناطق حاشیه ریل و سنگپرانی از سوی دیگر، به منظور راه حلهای مناسب برای ممانعت از این امر بوده، پرداخته است. بر اساس تحلیل دادهها، نتایج نشان داد: افراد سنگپران به تفریحات هیجانی علاقهمند بودهاند، آنها پایبندی کمتری به قوانین و مقررات اجتماعی داشتهاند و در زندگی دچار ناکامی شده بودهاند. آنها همچنین رابطه خوبی با والدین نداشته و دارای دوستانی با سابقه سنگپرانی بودهاند» (عفتی، 1381). عنبری آبادی (1381) در پژوهشی با عنوان "بررسی رفتارهای جمعی هواداران دو باشگاه پرطرفدار شهر تهران در مسابقات لیگ حرفهای فوتبال سال 82-1381" به گونهشناسی و سببشناسی رفتارهای جمعی هواداران دو باشگاه پرداخته بود. اهم یافتههای این تحقیق عبارتند از: «1- رفتارهای پرخاشگرانه و تخریبی به طور عمده به گروه سنی کمتر از 20 تا 25 سال منحصر بوده و با افزایش سن ناهنجاریهای رفتاری در بین تماشاگران فوتبال کاهش مییابد. 2- بین عوامل ایجادکننده نارضایتی در ورزشگاه و دستزدن به ناهنجاریهای رفتاری همبستگی معنیداری وجود دارد. 3- دست زدن به رفتارهای پرخاشگرانه و تخریبی در ورزشگاه و خارج از آن محصول یادگیری و تجربه است. 4- تماشاگران فوتبال خشم حاصل از شکست و ناکامی باشگاه مورد علاقه را به محیط پیرامونی انتقال داده و به پرخاشگری و تخریب تأسیسات و اموال عمومی ورزشگاه دست میزنند. 5- نرخ دست زدن به رفتارهای خشونتآمیز و تخریبی در بین تماشاگرانی که نشریات ورزشی را مطالعه میکنند، بیشتر است. 6- شکست و ناکامی باشگاه مورد علاقه در صورتی که با احساس اجحاف همراه شود، احتمال دست زدن به رفتارهای پرخاشگرنه و تخریبی را افزایش میدهد. 7- قرار گرفتن در انبوه تماشاگران در ورزشگاهها احتمال دست زدن به رفتارهای پرخاشگرانه و تخریبی را افزایش میدهد. 8- بین شرکت در مراسم شادمانی جمعی و تخلیه هیجانها و اضطرابهای دوره جوانی رابطه معنیداری وجود دارد. 9- بین احساس شادی و نشاط در زندگی روزمره و دست زدن به ناهنجاریهای رفتاری در ورزشگاه رابطه معنیداری وجود ندارد» (عنبری آبادی، 1381). مریل (2009) به تحقیقی با عنوان "ریشههای وندالیسم"، پرداخته است که این مقاله مروری بوده است بر ریشههای تاریخی پدیده وندالیسم از روم باستان تا قرن 19 و مصادیق گوناگون این پدیده را از تخریب عمدی آثار هنری تا تخریب خونین تمدنی در تاریخ کشورهایی، مانند: سوئد و آلمان بررسی کرده بود. همچنین، انواع ظهور وندالیسم را در دورههای مختلف نیز مورد توجه قرار داده بود (Merrils, 2009). رابرت هاینینگ[14] در مقاله خود به بررسی "وقوع وندالیسم در سطح منطقه کوچکی از شهر مالمو سوئد" با استفاده از پایگاه دادههای استانداری اِسکین[15] پرداخته بود. یافتهها نشان داده بود که تنوع مکانی در وندالیسم ارتباط معناداری با عوامل بیسازگاری اجتماعی و همچنین، عوامل کاربری منطقهای دارد و حضور فیزیکی انجمنهای تفریحی محلی (منابع جمعی) میزان بالایی از وندالیسم را تولید میکند (Haining, 2005). لیتل و سوبل[16] (1998) در پژوهشی با عنوان "وندالیسم از نوع خط خطی کردن غیرقانونی" بوده است که 392 نفر نمونه بوده و یکی از فرضیات اصلی آنها آزمون فرضیه رفتارهای وندالیستی به تفکیک جنسیت بوده. آنها تحلیل محتوای دیوارنویسیهای انجام شده را در بخشهای جنسی، سیاسی و نژادی نیز انجام داده بودند و در نهایت، یافته خود را بر مبنای جامعهپذیری جنسیتی جمعبندی کرده بودند (Robert Little & Sheble, 1998). پژوهشی با عنوان "مقابله با گرافیتی و وندالیسم" توسط سوزان گیزون[17] و پال ویلسون[18] در مؤسسه جرمشناسی استرالیا انجام شده بود. این بررسی ضمن بحث درباره تئوریهای جرمشناسی مرتبط با وندالیسم، نظیر تئوریهای فضای قابل دفاع[19]، تئوری فضای قابل مدیریت[20]، مدیریت حرکتی و طراحی[21] فیزیکی، مهمترین انگیزههای وندالها از آسیبرسانی به اموال عمومی، مانند: وسایل حملونقل عمومی (قطار، اتوبوس، مترو و...)، باجههای تلفن همگانی و مکانهای عمومی را اینگونه برشمردهاند: انتقام[22]، عصبانیت[23]، خستگی و بیحوصلگی[24]، بهدست آوردن چیزی[25]، کنجکاوی[26]و ابراز وجود[27]. بر اساس یافتههای حاصل از این بررسی، بیشتر افرادی که به انجام اینگونه کارها و اعمال مبادرت میکنند، کودکان و نوجوانانی هستند که از موفقیت تحصیلی کمتری در مدارس برخوردار بوده، دسترسی به امکانات تفریحی کمتری داشته، منزوی و سرخورده بوده و اغلب بیکار و سرگردانند (Geason and Wilson, 1990). بروگ[28] در پژوهشی تجربی در سوئد به" بررسی اوباشگری و خشونت طرفداران فوتبال در هلند" پرداخت. به نظر وی، فقدان نظارت مؤثر والدین بر رفتار فرزندان، داشتن معضل در دوره تحصیلی، دو عاملی هستند که 60 درصد از تغییرات مربوط به اوباشگری را تبیین میکند و بین عدم نظارت والدین بر فرزندان و میزان حمله آنها به اموال عمومی و بزهکاری ارتباط معناداری وجود دارد (به نقل از مظفری، 1384 : 12). سترونسکی و مسنر[29] به تحقیقی با عنوان" تبیین جرم در بین جوانان" پرداختهاند. نتایج نشان میدهد که معرفهای فشار، تأثیرات معناداری بر روی تخلفات خشونتآمیز و جرایم علیه اموال میگذارد و همچنین، سنجههای مربوط به انواع فشار به طور مثبت با افسردگی مرتبط است. علاوه بر این، تجزیه و تحلیلها نشاندهنده تفاوت جنسیتی در تأثیر افسردگی بر تخلفات است (به نقل از: زیدانیان، 1386: 23). در تمامی تحقیقات انجام شده، متغیرهای پایگاه اجتماعی، اقتصادی، خانوادگی، فردی و زیستی، از مؤثرترین متغیرهای اثرگذار بوده است. همچنین، مهاجرت، حاشیهنشینی، تجارب دوران کودکی، جامعهپذیری غلط، سیستمهایی نادرست ضمانتهای رفتاری (تنبیه) بر بروز رفتارهای وندالیستی اثرگذار بوده است؛ علاوه براین، فقدان نحوه گذران اوقات فراغت، تعامل و معاشرت با افراد ناباب، محل سکونت نامناسب، فشار جمعی به رفتارهای هیجانی، عدم تعلق به هویت شهری، فقدان استحکام مواد و مصالح مبلمان شهری هم به بعد رفتارهای تخریبگرایانه در جامعه کمک شایانی نموده است. از بعد دیگر فقدان متغیرهای اجتماعی نشاط اجتماعی، وجود محرومیت و انزواطلبی وندالان در زندگی، بیگانگی و طرد اجتماعی تخریبگران، بیکاری و تقویت بروز رفتارهای انتقامجویانه از مدیران و مسؤولان، در کنار بروز رفتارهای ناکامی از سوی والدین، معلمان و دوستان هم به بروز چنین رفتارهای مخربی تاثیرگذار بوده است.
مبانی نظری امیل دورکیم، نخستین اندیشمندی است که با مفهوم آنومی به تبیین کجرفتاریهای اجتماعی پرداخته است. او در سال 1879 واژه آنومی را بهکار گرفته و آن را وارد فرهنگ جامعهشناسی کرده است. وی از نخستین جامعهشناسانی است که با استعانت از روش تجربی، به مطالعه انحراف و بیهنجاری اجتماعی پرداخت. تعریفی که دورکیم از بزهکاری و نابهنجاری بهدست میدهد، اولاً کلی است و دربرگیرنده همه صور و اشکال بیهنجاری، از جمله وندالیسم است و ثانیاً با آنچه بسیاری از جرمشناسان و جامعهشناسان در تفسیر آرای وی گفتهاند، تفاوت بسیار دارد. دورکیم مفهوم آنومی و بیهنجاری اجتماعی را در دو سطح فردی و اجتماعی به کار برده است. آنومی در سطح فردی، نوعی نابسامانی فردی است که به گسستگی و شکستگی انسان و معیار رفتار وی منجر میشود و به تعبیری، نوعی احساس فردی از بیهنجاری است و نشاندهنده حالتی فکری است که در آن احساسات فرد نسبت به خود وی سنجیده میشود. چنین حالتی همراه با اختلالات و نابسامانیهایی در سطح فردی بوده، فرد نوعی احساس بیهنجاری، پوچی و بیقراری را تجربه میکند. آنومی در سطح اجتماعی نشاندهنده نوعی اختلال، اغتشاش و بیهنجاری در نظام جمعی است که در آن احساسات فرد با توجه به سیستم اجتماعی سنجیده میشود. بهطور کلی، سه نوع کجروی در آثار دورکیم میتوان یافت : 1- کژرفتاری زیستی و روانی: که تنها نوع کژرفتاری در اجتماع کامل و بیعیب و نقص است. این نوع کژرفتاری نمونه کردار فرد بیمار در جامعه سالم است (جامعه سالم- فرد بیمار). 2-کژرفتاری انقلابی: که برای دگرگونی وضع نابسامان اجتماعی پدید میآید (جامعه بیمار- فرد سالم). 3- کژرفتاری چوله: که نمایانگر کردار افرادی است که هم تربیت اجتماعی مناسب نیافتهاند و هم در جامعه بیمار زندگی میکنند. (جامعه بیمار- فرد بیمار). این نوع کژرفتاری یا از خودپرستی یا از بیهنجاری سرچشمه میگیرد و از این رو، کژرفتاری خودخواهانه و کجرفتاری بیهنجار نامیده میشود» (محسنی تبریزی، 1383: 55-56). در اندیشه مرتن، وندالیسم نیز چون همه صور و اشکال انحرافات و کژرفتاریها زاییده ساختارهای اجتماعی و فرهنگی است. مرتن برای نشان دادن وضعیت ارتباطی بین اهداف و وسائل، تیپولوژی حالات گوناگون انطباق و رابطه فرد با (هدفهای فرهنگی) و (وسایل نهادی شده) را در پنج وضعیت به شرح زیر مطرح نموده است. او چهار نوع رفتار انحرافی را که ممکن است در این فرایند پدید آید، به شرح زیر میشمارد: «1- نوآوری: معمولا هنگامی رخ میدهد که افراد در پی رسیدن به هدفهای مشروع باشند؛ ولی راههای استفاده مؤثر از وسایل پذیرفته شده برایشان مسدود باشد. 2-مراسمگرایی: هنگامی رخ میدهد که هدفهای پذیرفتهشده مجال چندانی برای فعالیت پیدا نمیکنند؛ اما وسایل رسیدن به این هدفها صمیمانه دنبال میشود. 3- کنارهگیری: وقتی فردی به دلیل شرایط محدود و یا عدم شایستگی خود نتواند به هدفهای تعیینشده فرهنگی و نیز به وسایل دستیابی به آنها برسد، کنارهگیری اختیار میکند. 4- طغیان و سرکشی: این رفتار انحرافی وقتی رخ میدهد که شخص به این نتیجه برسد که جامعه موانعی را بر وی تحمیل میکند که مانع نیل او به هدفهایش میشود؛ از این رو؛ شخص مزبور علیه جامعه طغیان و سرکشی میکند و درصدد دگرگونی هدفهای خود بر میآید تا وسایل موجود برای رسیدن به آنها را نیز تغییر دهد (ستوده، 1376: 130). بر مبنای نظر آلبرت کوهن «نوجوانان و جوانان طبقه پایین همانند همتایان خود در طبقه متوسط علاقهمند به دستیابی به منزلت بالا هستند. یکی از مکانهای مهم برای کسب منزلت در زندگی مدرسهها هستند. جوانان طبقه پایین با اینکه در جامعهپذیری با جوانان طبقه متوسط تفاوت دارند، در مدرسه ناچار میشوند با جوانان طبقه متوسط رقابت کنند. «به اعتقاد کوهن معلمان معمولا ً در ارزیابی دانشآموزان، مقیاسهایی را ملاک قرار میهند که بر اساس استانداردهای طبقه متوسط تعیین شده است، این امر موجب میگردد تا پسران جوان طبقات پایین با عضویت در دار و دستههای بزهکار با مقیاسهایی ارزیابی شوند که برای آنان ارضا کننده است» (احمدی، 1384 :152). نتیجه چنین وضعیتی، بدون شک شکست جوانان طبقه پایین خواهد بود. چنین شکستی احساس سرخوردگی و ناکامی را در جوانان طبقه پایین ایجاد میکند و سبب شکلگیری خردهفرهنگهای بزهکار میشود. گروههای بزهکار هنجارهایی برای اعضای خود تعریف میکنند که آنها را برای رفتار خرابکارانه نظیر شکستن کیوسکهای تلفن، پارهکردن صندلیهای اتوبوس عمومی و تخریب تابلوهای رانندگی تحریک میکنند. تفریح، خوشگذرانی و لذتگرایی کوتاهمدت در گروههای بزهکار از دیگر انگیزههای گرایش جوانان به رفتار خرابکارانه است. کوهن شش خصلت برای خردهفرهنگهای کجرو در نظر میگیرد که به طور خلاصه به شرح زیر هستند: «1- گرایش غیرسودمندگرایانه (حتی در مورد دزدی)، اشیا بهراحتی به دیگران داده میشود یا اصولاً نابود میگردد و کمتر مورد استفاده یا فروش قرار میگیرد. 2-میل به خشونت و ویرانگری. 3- منفیگرایی (بیشتر ارزشهای معمول و پذیرفتهشده به شکل معکوس مورد قبول قرار میگیرند). 4- لذتجویی و خوشیپرستی (لحظهای و برای مدت زمان کوتاه بدون آیندهنگری واقع میشود). 5-آزادی و تنوع در کجرفتاری (که شامل دزدی، وحشیگری، خشونت و انواع فعالیتهای دیگر میگردد ). 6- استقلال و انسجام گروهی» (ممتاز، 1381: 101-103). فروید و اورنسون[30] در تئوری ناکامی ـ پرخاشگری[31] معتقدند، برآیند جریانی در نظر گرفته میشود که در آن افراد از دستیابی به هدف یا اهداف خویش بازمیمانند و احساس ناکامی در آنها شکل میگیرد. «ناکامی حاصل از چنین جریانی در نهایت، سبب بروز رفتار پرخاشجویانه بین افراد میشود. مهمترین هدفی که به عنوان محور آسیب تحت توجه قرار میگیرد، منبع یا منابع ناکامی است. ناکامی احساسی است که در نتیجة ایجاد مانع بر سر راه رسیدن به هدفی که فرد آن را مطلوب میشمارد، پدید میآید» (محسنی تبریزی، 1379: 200). این هدف میتواند ذهنی باشد؛ یعنی این که فرد گمان کند که در حال رسیدن به هدف دلخواهش است و لذتهای آن را پیشبینی کند و یا ممکن است در رفتار ظاهری تجلی یابد. در هر حال، چنانچه اتفاقاً مانعی سد راه تحقق اهدافی شود که فرد انتظار دستیابی به آن را دارد، میتوان گفت که وی ناکام شده است. «ویژگی این تعریف، متمایز ساختن ناکامی از محرومیت است. مردم فقط به خاطر نداشتن چیزی ناکام فرض نمیشوند؛ ناکامی زمانی رخ میدهد که فرد در دستیابی به هدفی که انتظار رسیدن به آن را دارد با شکستی پیشبینی نشده مواجه میشود» (Berkowitz, 1986: 310-311). به این ترتیب، بر اساس تئوری مذکور، پرخاشگری واکنشی عام به ناکامی است. «فروید معتقد است که این نیروی پرخاشگرانه باید به طریقی تخلیه شود و چنانچه این تخلیه صورت نگیرد، فرد را با کسالت، رخوت و ناآرامی روبهرو خواهد ساخت. از دیدگاه فروید و برخی از روانکاوان، خشم و پرخاشگری مولود و محصول موقعیتها و شرایط نامطلوب و نامطبوع از قبیل: دلتنگی، ورشکستگی، درد، حزن و اندوه و نظایر آن است. با این وصف، از میان همه موقعیتهای ملالانگیز و نامطبوع، درماندگی، احساس اجحاف و ناکامی عامل عمدهای در ایجاد پرخاشگری است. فروید و برخی از پیروان او مدعی شدهاند که در بسیاری از موارد، نیروی پرخاشگرانه در انسان در طرقی پالایش میشود. این عمل برای ممانعت از بروز بیماری روانی است. به نظر فروید، اگر انسان برای ابراز پرخاشگری اجازه نیابد، نیروی پرخاشگرانه انباشته میشود و سرانجام به شکل خشونت مفرط یا بیماری روانی ظاهر میگردد. روانکاوان دستکم، سه شیوه برای پالایش نیروی پرخاشگرانه پیشنهاد کردهاند: 1- صرف آن در فعالیتهای بدنی، از قبیل بازیهای ورزشی، دویدن، جست وخیز، مشت زدن و نظایر آن. 2- اشتغال به پرخاشگری خیالی غیرمخرب. 3- اعمال پرخاشگری مستقیم، حمله به فرد یا موضوع ناکامکننده، آزار و اذیت، ناسزا گفتن، صدمه زدن، تخریب و دیگر رفتارهای معطوف به ویرانگری. پرخاشگری و خشونت میتواند در خدمت عمل دیگری نیز قرار بگیرد، در جامعههای پیچیده و بیاعتنا به مسائل و مشکلات جامعه، پرخاشگری ممکن است شیوه بارز برای گروههای اقلیت ستمدیده و محروم در جلب توجه اکثریت ساکت و خاموش باشد، از طرفی، به نظر اورنسون بیعدالتی موجد ناکامی، درماندگی و احساس اجحاف است و اغلب به پرخاشگری خشونتآمیز منجر میشود» (محسنی تبریزی، 162:1383-163). جدول ذیل به طور خلاصه دستهای از نظریهها را که در بروز رفتارهای وندالیستی اثر گذار هستند، نشان میدهد.
جدول 1- نظریهها و متغیر مستقل اخذ شده از آنها
بر اساس متغیرهای انتخاب شده از نظریات فوق و با توجه به ماهیت موضوع، برای ساختن چارچوب نظری تحقیق، از مدل ترکیبی نظریات دورکیم، مرتن، کوهن و فروید، اورنسون بهره گرفته شده است. متغیر نابسامانی خانوادگی، مشارکت و تعلق شهروندی، از دورکیم و مرتن و ناکامی اجتماعی را از نظریه ناکامی منزلتی کوهن، نابسامانی خانوادگی و نابرابری اقتصادی و اجتماعی را از نظریه ناکامی-پرخاشگری فروید، اورنسون انتخاب شد. مدل نظری تحقیق بهشرح زیر ارائه میگردد.
شکل 1- مدل تحقیق (نگارنده)
با توجه به مدل تحقیق و نظریات بیان شده، مهمترین فرضیات این تحقیق شامل: 1- به نظر میرسد از نظر میزان رفتارهای وندالیستی بین شهروندان وندال و غیروندال تفاوت وجود دارد. 2- به نظر میرسد از نظر میزان مشارکت اجتماعی (تعلق شهروندی) بین شهروندان وندال و غیروندال تفاوت وجود دارد. 3- به نظر میرسد از نظر میزان احساس ناکامی بین شهروندان وندال و غیروندال تفاوت وجود دارد. 4- به نظر میرسد از نظر میزان احساس توزیع نابرابر امکانات اقتصادی و اجتماعی بین شهروندان وندال و غیروندال تفاوت وجود دارد. 5- به نظر میرسد از نظر میزان رضایت از خدمات شهری در محله زندگی بین شهروندان وندال و غیروندال تفاوت وجود دارد. 6- به نظر میرسد از نظر میزان مشکلات و نابسامانی خانوادگی بین شهروندان وندال و غیروندال تفاوت وجود دارد. 7- بین مشارکت اجتماعی (تعلق شهروندی) شهروندان و رفتارهای وندالیستی رابطه وجود دارد. 8- بین احساس ناکامی شهروندان و رفتارهای وندالیستی رابطه وجود دارد. 9- بین احساس توزیع نابرابر امکانات اقتصادی و اجتماعی در بین شهروندان و رفتارهای وندالیستی رابطه وجود دارد. 10- بین میزان رضایت از خدمات شهری شهروندان و رفتار وندالیستی رابطه وجود دارد. 11- بین میزان مشکلات و نابسامانی خانوادگی در بین شهروندان و رفتار وندالیستی رابطه وجود دارد.
روششناسی روش پژوهشی در این مطالعه پیمایشی[32] است. در این پژوهش از تکنیک پرسشنامه استفاده شده است. در این تحقیق، از شیوه نمونهگیری قضاوتی، هدفمند (در دسترس) و خوشهای طبقهبندی شده استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه برگرفته از فهرستی از افراد وندال است که سازمانها در اختیار قرار دادهاند و مطالعه برای تکمیل اطلاعات شامل 40 نفر از افراد وندال معرفی شده توسط سازمانهای مرتبط (شهرداری مشهد) و 60 نفر از افراد غیروندال از مناطق مختلف شهر است. واحد تحلیل و سطح مشاهده در این مطالعه فرد (سطح خرد) است. در پژوهش حاضر، ابتدا برای پردازش دادهها از آمار توصیفی و از آزمونهای آماری متناسب با فرضیات استفاده شد. در این راستا، از آزمون تفاوت میانگینها (T) برای معنیداری میانگینها در دو گروه وندال و غیروندال استفاده شد. ضریب آلفاء سؤالات پرسشنامه که به صورت خودمحقق ساخته تدوین شده بود، بر اساس هر یک از متغیرها در جدول زیر آمده است. برای بررسی اعتبار صوری، پرسشنامه در اختیار چند تن از کارشناسان و صاحبنظران مطالعات شهری قرار گرفت و در نهایت، بعد از جرح و تعدیل به جمعآوری یافتهها پرداخته شد.
جدول 2- میزان ضرایب آلفای کرونباخ
تعریف مفاهیم [1]Cultural Lag [2]Anomie [3]Social Conflict [4]Alienation [5]Disorganization [6]Vandalism [7] Vandal [8]Oder & Vistol [9]Aquistive [10]Tactical [11] Vindictive [12]Play [13]Maliciious [14] Haining [15] SKANE [16]Litel & Sobel [17]S. Gizon [18]P.Wilson [20]Management Space [21]Fisical Design and Kinetic Management [22]Revenge [25] Acqisition [26]Exploration [27] Existential exploration [28]Berog [29]Setroneski & Mesner [30] S.Frued &E.Oreson [31] Theory of Disappointment / Quarrel [32]Survey [1]Cultural Lag [2]Anomie [3]Social Conflict [4]Alienation [5]Disorganization [6]Vandalism [7] Vandal [8]Oder & Vistol [9]Aquistive [10]Tactical [11] Vindictive [12]Play [13]Maliciious [14] Haining [15] SKANE [16]Litel & Sobel [17]S. Gizon [18]P.Wilson [20]Management Space [21]Fisical Design and Kinetic Management [22]Revenge [25] Acqisition [26]Exploration [27] Existential exploration [28]Berog [29]Setroneski & Mesner [30] S.Frued &E.Oreson [31] Theory of Disappointment / Quarrel [32]Survey | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
احمدی، ح.(1384). جامعهشناسی انحرافات، تهران: سمت. اورعی ر. (1386). بررسیجامعهشناختیناهنجاریهایاجتماعیدرحیطهوظایفشهرداری، معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری مشهد. بهرامی مهنه، ف. (1383). بررسی عوامل مؤثر بر وندالیسم نوجوانان و جوانان 24- 15 ساله در حاشیه شهر مشهد (مورد کاوش: کیوسکهای تلفنی)، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم اقتصادی و اجتماعی، دانشگاه الزهرا. حسنی، ع. (1386). «عوامل مؤثر برگرایش به رفتارهای تخریبگرایانه در استان مازندران»، فصلنامه مطالعات امنیت اجتماعی، دوره 4، ش16، صص 11-46. حیدری، ا. و پارسامهر، م. (1391). «بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر وندالیسم (مورد مطالعه: دانشآموزان دبیرستانی شهر اهواز)»، نشریه جامعه شناسی کاربردی، دانشگاه اصفهان، سال بیست و سوم، شماره پیاپی(47)، شماره سوم، صص 207-229. خدایار، ا. (1367). فرهنگواژههایمکتبهایسیاسی، فلسفی، مذهبی، هنری و ادبی (ایسم)، تهران: انتشارات خورشید. دغاقله، ع. و کلهر، س. (1389). آسیبهای شهری در تهران، تهران: انتشارات جامعهشناسان. رفیع پور، ف. (1370). آناتومی جامعه، تهران: شرکت سهامی انتشار. رمضانی، ن. (1374). وندالیسم: مطالعه موردی: عوامل مؤثر بر پیدایی رفتارهای وندالیستی در میان برخی از پسران 8 تا 12 ساله ساکن در مناطق حاشیه خطوط راهآهن در جنوب شهر تهران، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز. زیدانیان، ف. (1386). مورد پژوهی چندگانه وندالیسم، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی. ستوده، ه. (1376)، آسیب شناسی اجتماعی (جامعه شناسی انحرافات)، تهران: انتشارات آوای نور. صدیق سروستانی، ر. (1385). آسیبشناسی اجتماعی (جامعهشناسی انحرافات اجتماعی)، تهران: انتشارات آن. عفتی، م. (1381). «بررسی انگیزههای مؤثر بر وندالیسم (با تکیه بر سنگپرانی به قطارهای مسافربری)»، نامه پژوهش فرهنگی، ش 3، صص 3-36. عنبرآبادی، م. (1381). بررسی علل خشونتگرایی در میان تماشاگران فوتبال، طرح پژوهشی جهاد دانشگاهی واحد تهران، کارفرما: معاونت اجتماعی و ارشاد ناجا. فاضل، ر. و میری آشتیانی، ا. (1387). آسیبشناسی اجتماعی ایران؛ نگاهی به آینده، تهران: مجمع تشخیص مصلحت نظام، پژوهشکده تحقیقات استراتژیک. فرجاد، م. (1382). آسیبشناسی اجتماعی و جامعهشناسی انحرافات، تهران: انتشارات بدر. گولد، ج. و کولب، و. (1376). فرهنگ علوم اجتماعی، ویراستار: محمدجواد زاهدی مازندرانی، تهران: انتشارات مازیار. محسنی تبریزی، ع. (1379). «مبانی نظری و تجربی وندالیسم، مروری بر یافتههای یک تحقیق»، نامه علوم اجتماعی، ش 16، صص 194-226. ــــــــ . (1383). وندالیسم، مبانی روانشناسی اجتماعی، جامعهشناسی و روانشناسی رفتار وندالیسی، در مباحث آسیب شناسی کژ رفتاری اجتماعی، تهران: انتشارات آن. محمدی بلبلان آباد، ا. (1384). سنجش میزان وندالیسم و بررسی عوامل فردی و اجتماعی مرتبط با آن در بین دانشآموزان ناحیه یک مقطع متوسطه شهر سنندج در سال تحصیلی 84-83، پایاننامه کارشناسی ارشد دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه تبریز. مظفری، ا. (1384). عواملاقتصادیواجتماعیدر بروزرفتارهایوندالیستی، تهران: پایاننامهکارشناسیارشد جامعه شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز. ممتاز، ف. (1381). انحرافات اجتماعی، نظریات و دیدگاهها، تهران: شرکت سهامی انتشار. میرفردی، ا.؛ احمدی، س. و نیکخواه، ز. (1391). «بررسی عوامل مؤثر برگرایش به وندالیسم (خرابکاری) در بین دانشآموزان دبیرستانی شهر یاسوج»، نشریه جامعهشناسی کاربردی، دانشگاه اصفهان، سال بیست و سوم، شماره پیاپی (47)، شماره سوم، صص 185- 206. نقدی، ا. (1386). حاشیهنشینی و اسکان غیررسمی، همدان: انتشارات فنآوران. Berkowitz, L. (1986) "A Survey of Social Psychology" CBS College Publishin. Feuer. L. (1973) “The conflict of Generation”. N.Y. Basic Books. Geason. S. & Wilson, P. (1990) “Preventin gaffiti and vandalism”, Australian Institute of Criminology, Canberra. Haining, R. (2005) “ Assessing the Geography of Vandalism: Evidence from a Swedish City”, Urban Studies J, Vol. 42, No. 9, p 1637-1656. Eugene Little, R. & Ann Sheble, M. (1998) “Graffiti Vandalis: Frequency and Context Differences between the Sexes”, American Journal of Criminal Justice, Vol. 11, p 217-226. Merrills, A.H.)2009) Origins of vandalism, Springer. Spaij, R. (2006) Aspects of Hooliganism Violence. Amsterdam School For Social Science Research, p1- 32. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 16,476 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 2,004 |