سرمایه گذاران و اعتباردهندگان دو گروه اصلی از استفاده کنندگان برون سازمانی اطلاعات مالی به شمار می روند . تهیه و فراهم کردن اطلاعات مربوط برای این دو گروه، یکی از رسالتهای اصلی مدیریت و سیستمهای حسابداری است. مدیران از طریق افشای اطلاعات در قالب گزارشگری مالی این رسالت را ایفا می نمایند. صورتهای مالی قسمت مهمی از گزارشگری مالی را تشکیل می دهند. صورتهای مالی ابزارهای اصلی هستند که اطلاعات حسابداری را به افراد خارج از بنگاه انتقال می دهند.
گزارشگری مالی تنها دربرگیرنده صورتهای مالی نیست، بلکه سایر ابزارهای انتقال دهندة اطلاعات را نیز در بر می گیرد. مدیریت ممکن است از طریق گزارشگری مالی و به طرقی غیر از صورتهای مالی رسمی، اطلاعات را به افراد خارج از واحد تجاری انتقال دهد. این اطلاعات ممکن است به وسیلة مراجع قانونی، قوانین ناظر یا عرف الزامی شده باشد یا بدین دلیل که مدیریت این اطلاعات را برای افراد خارج از واحد تجاری مفید می داند، به صورت داوطلبانه افشا شوند. این اطلاعات ممکن است دارای اشکال گوناگون و در ارتباط با مسایل متفاوتی باشند. انتشار اخبار، پیش بینیهای مدیریت از سود یا سایر توضیحات در خصوص طرحها و برنامهها نمونههایی از گزارشهای مالی و غیرمالی جدا از صورتهای مالی هستند.[11]
بسیاری از اطلاعات ارایه شده بهوسیلة گزارشگری مالی در بردارندة پیش بینی در خصوص عملیات آینده است. پیش بینی به سرمایه گذاران کمک می کند تا فرآیند تصمیم گیری خود را بهبود بخشند و خطر تصمیمهای خود را کاهش دهند. بیور می گوید:
"پیش بینیها را میتوان بدون اخذ تصمیم انجام داد، ولی کوچکترین تصمیم گیری را نمیتوان بدون پیش بینی انجام داد"[8]
اطلاعات خارج از صورتهای مالی عمدتاً به منظور ارایه اطلاعاتی در خصوص عملکرد آتی شرکت منتشر می شوند. علاوه بر اطلاعات افشا شده خارج از صورتهای مالی، اطلاعات ارایه شده در متن صورتهای مالی به صورت گسترده ای بر پایة پیش بینیها و برآوردهای مدیریت قرار دارند. با توجه به اینکه طبق تعریف، داراییها و بدهیها جریانهای نقدی ورودی و خروجی مورد انتظار آتی هستند، این امر چندان تعجب آور نیست. چارچوب تعاریف داراییها و بدهیها نشان دهندة این است که داراییها و بدهیها دربردارنده ی انتظاراتی دربارة آینده هستند. بنابراین، انعکاس چنین انتظاراتی در اندازه گیری داراییها و بدهیها معقولانه است. از آنجایی که درآمد تفاوت بین خالص داراییهای شناسایی شده در ابتدا و پایان دوره است، برآوردهای آتی منعکس در اقلام داراییها و بدهیها، ویژگیهای درآمد را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. [10]
اگرچه این برآوردها از طریق انتقال اطلاعات داخلی و آینده نگر به سرمایه گذاران، به صورت بالقوه ای مربوط بودن اطلاعات مالی را بهبود می بخشند، اما از طرف دیگر به دلیل دشواریهای عینی و سوء استفاده از برآوردها به منظور دستکاری اطلاعات مالی، کیفیت اطلاعات مالی، در معرض بی اعتباری قرار دارد[21]. بنابراین، هر دو دسته اطلاعات فوق با درجه ای از خطا همراه خواهند بود. تحقیق حاضر این موضوع را بررسی کرده که آیا بین خطاهای موجود در اطلاعات افشا شده خارج از صورتهای مالی و اطلاعات افشا شده از طریق صورتهای مالی ارتباطی وجود دارد.
به منظور آزمون تجربی مسأله فوق، ارتباط خطای پیش بینی سود سال آتی توسط مدیریت (که به صورت تفاوت بین سود پیش بینی شده و سود واقعی تعریف می شود) با اقلام تعهدی سال جاری بررسی شده است. دلیل تمرکز بر پیش بینی سود به جای سایر اشکال اطلاعات افشا شدة خارج از صورتهای مالی، این است که سود پیش بینی شده علاوه بر انعکاس پیش بینی مدیریت دربارة چشم انداز آتی شرکت، کمّی و قابل تایید است. دلیل بررسی اقلام تعهدی این است که ایجاد اقلام تعهدی بعدی کلیدی از صورتهای مالی است و در بردارندة پیش بینی چشمگیری دربارة عملکرد آتی است. از آنجایی که هم پیش بینی سود و هم ایجاد اقلام تعهدی هردو در بردارندة درجة زیادی از ذهن گرایی مدیریت است، اشتباهات موجود در برآوردهای تجاری مدیریت به احتمال زیادی هم در پیش بینی سود و هم در اقلام تعهدی آشکار می گردد [15].
پیشینه تحقیق
خطای پیش بینی سود مورد علاقه پژوهشگران قرار گرفته است. یافتههای برخی از تحقیقات نشان میدهد از بین عوامل اندازه شرکت، اهرم مالی، عمر شرکت و نسبت سودآوری، فقط نسبت سودآوری شرکت رابطه معکوسی با خطای پیش بینی سود دارد[5]. تحقیقات دیگر وجود رابطه معنادار بین ارزش افزوده اقتصادی و خطای پیش بینی سود را تایید کرده اند[7]. در خصوص ارتباط بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی، مطالعاتی در داخل کشور مشاهده نگردید. مطالعات انجام شده دربارة ارتباط بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی در خارج از کشور، عمدتاً پیرامون استفاده از اقلام تعهدی اختیاری به منظور کاهش خطای پیش بینی سود تمرکز یافته است.
کازنیک (1999) نقش مدیریت سود در کاهش هزینههای مرتبط با خطای پیش بینی سود توسط مدیریت را بررسی کرده است. او با تمرکز بر اقلام تعهدی به عنوان منبع اصلی مدیریت سود چنین نتیجه گیری می کند که مدیران به دلیل بیم از اقدامات قانونی سهامداران و از دست دادن اعتبار خود، از اقلام تعهدی اختیاری برای کاهش خطای پیش بینی سود استفاده می کنند. یافتههای این تحقیق بیانگر این است که مدیرانی که سود را بیشتر از واقع برآورد می کنند، سود گزارش شده را به سمت بالا مدیریت کرده، حجم مدیریت سود به هزینههای مرتبط با خطای پیش بینی سود بستگی دارد. شواهد این تحقیق موید این نیست که وقتی مدیریت سود را کمتر از واقع برآورد می کند، سودهای گزارش شده را به سمت پایین مدیریت می کنند.[18]
گرملیچ (2004) با بررسی ارتباط بین پیش بینیهای مدیریت از سود و اقلام تعهدی اختیاری در شرکتهای جدید الورود به بورس دانمارک بیان می کند که مدیران شرکتهای دانمارکی بدون توجه به اینکه سود واقعی (قبل از مدیریت سود) بیشتر یا کمتر از سود پیش بینی شده باشد، از اقلام تعهدی اختیاری برای کاهش خطای پیش بینی سود استفاده می نمایند.[16]
کورمایر و مارتینز (2006) و بیر (2005) نیز به نتایج مشابهی در خصوص استفاده از اقلام تعهدی اختیاری در کاهش خطای پیش بینی سود دست یافته اند [12 و 11].
علاوه بر مطالعات فوق که استفاده از اقلام تعهدی (بویژه اقلام تعهدی اختیاری) را در کاهش خطای پیش بینی سود بررسی کردهاند، گونگ و همکارانش (2009) ارتباط بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی را از زاویه ای دیگر بررسی کرده اند. مطالعات یاد شده بر اقلام تعهدی گزارش شده پس از پیش بینیهای مدیریت از سود تاکید و شواهدی ارایه می کنند که این اقلام تعهدی برای کاهش خطای پیش بینی سود دستکاری می شوند. از زاویه دیگر گونگ و همکارانش ارتباط بین اقلام تعهدی سال جاری و پیش بینی مدیریت از سود سال آتی را بررسی کردند. آنها استدلال می کنند که در یک محیط عملیاتی نامطمئن برآوردهای مدیریت از آیندة تجاری شرکت کامل نیست و از آنجایی که برآوردهای ناقص مدیریت هم فرآیند ایجاد اقلام تعهدی و هم پیش بینی سودهای آتی را تحت تأثیر قرار می دهد، فرض می کنند هنگامی که اقلام تعهدی نسبتاً بالا/پایین است، پیش بینیهای مدیریت از سود در بردارنده ی خوشبینی /بدبینی بیشتری هستند. نتایج تجربی حاصل از این تحقیق ارتباط مثبت بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی را تایید می کند [15]. این تحقیق عدم اطمینان در محیط عملیاتی و انعطاف پذیری مدیریت در استفاده از اقلام تعهدی را به صورت عملیاتی تعریف و اندازه گیری کرده است که از این بابت با تحقیقات مشابه انجام شده در داخل کشور متفاوت است .
روش تحقیق
تحقیق حاضر از نوع تحقیقات همبستگی و پس رویدادی (با استفاده از اطلاعات گذشته) است. اطلاعات اساسی این تحقیق، اطلاعات صورتهای مالی شرکتها، اطلاعات بازار سهام و سودهای پیش بینی شده توسط مدیریت است. دادههای مورد نظر از طریق بانکهای اطلاعاتی رایانه ای ( نرم افزار ره آورد نوین و تدبیر پرداز) و پایگاههای اینترنتی (irportfolio و irbourse) جمع آوری گردیده است.
جامعه آماری این تحقیق شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. دورة تحت پوشش این مطالعه 10 سال از سالهای 78 تا 87 است. آن دسته از شرکتهایی که دورة مالی آنها به 29/12 ختم شده، دادههای مورد نیاز تحقیق در دسترس بوده، شامل شرکتهای بیمه، واسطه گری مالی ، بانکها و موسسات مالی نباشند، نمونه تحقیق را تشکیل داده اند. با توجه به شرایط ذکر شده، تعداد 545 سال- شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید.
فرضیههای تحقیق
تحقیق حاضر این موضوع را بررسی میکند که آیا بین خطاهای موجود در اطلاعات افشا شده خارج از صورتهای مالی و اطلاعات افشا شده از طریق صورتهای مالی ارتباطی وجود دارد. در این تحقیق ارتباط بین خطای پیش بینی سود سال آتی مدیریت (نمونه ای از اطلاعات افشا شده خارج از صورتهای مالی که در بردارندة درجة زیادی از پیش بینی است) و اقلام تعهدی سرمایه در گردش سال جاری (بعد مهمی از صورتهای مالی که در بردارندة پیش بینی چشمگیری دربارة عملکرد آتی است) مورد آزمون قرار گرفته است. برای این منظور، به جای کل اقلام تعهدی از اقلام تعهدی سرمایه در گردش استفاده شده، زیرا اساساً این اقلام منعکس کنندة برآوردها و پیش بینیهای مدیریت دربارة سودهای دورة کوتاه مدت است (برای مثال، افزایش موجودی کالا هنگام پیش بینی بهبود تقاضای بازار برای سال آتی). بنابراین، اقلام تعهدی سرمایه در گردش، همسویی بهتری با افق پیش بینی سود یک سال بعد توسط مدیریت دارد. از آنجایی که هم پیش بینی سود و هم ایجاد اقلام تعهدی هردو در بردارندة درجة زیادی از برآورد هستند، اشتباهات موجود در برآوردهای تجاری مدیریت به احتمال زیادی هم در پیش بینی سود و هم در اقلام تعهدی سرمایه در گردش آشکار می گردد. برای مثال، هنگامی که مدیران در خصوص تقاضای آتی بازار خوش بین (بدبین) باشند، تمایل دارند تا موجودی کالای زیاد/کمی ذخیره نمایند. بنابراین، سطح بالایی /پایینی از اقلام تعهدی از طریق افزایش/کاهش در موجودی ایجاد می شود. در همان زمان، پیش بینی مدیریت از سود در بردارندة خوش بینی/بدبینی مشابهی است که منعکس کننده ی باورهای شخصی مدیریت دربارة عملکرد آتی شرکت است. بنابراین، انتظار می رود هنگامی که اقلام تعهدی نسبتاً بالا /پایین باشد، پیش بینی مدیریت از سود در بردارندة خطاهای خوش بینانه/بدبینانه بالاتری بوده یا ارتباط مثبتی بین خطای پیش بینی مدیریت از سود و اقلام تعهدی وجود داشته باشد. بنابراین، می توان فرضیه اول تحقیق را به صورت زیر بیان نمود:
فرضیه اول: بین خطای پیش بینی سود مدیریت و اقلام تعهدی همبستگی مثبتی وجود دارد.
ارتباط مثبت بین خطای پیش بینی مدیریت از سود و اقلام تعهدی تا زمانی وجود دارد که دو شرط حفظ شود.
اولاً در محیط عملیاتی عدم اطمینان وجود داشته باشد تا جایی که مدیران به طور اجتناب ناپذیری خطاهایی در برآورد چشم انداز تجاری شرکت مرتکب شوند.
ثانیاً، مدیران در خصوص انتقال این برآوردهای ذهنی دربارة چشم انداز تجاری از طریق اقلام تعهدی و سود پیش بینی شده، دارای انعطاف باشند. بنابراین، تفاوت در عدم اطمینان عملیاتی و انعطاف پذیری گزارشگری مدیریت دارای آثار قابل پیش بینی بر ارتباط بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی است[15].
به طور طبیعی، عدم اطمینان بیشتر در محیط عملیاتی به خطاهای چشمگیر بیشتری در برآوردهای مدیریت از چشم انداز تجاری شرکت منجر می شود. عدم اطمینان بیشتر، همچنین باعث جانبداریهای روانی بیشتر می شود. بنابراین، هر چه محیط عملیاتی عدم اطمینان بیشتری داشته باشد، پیش بینی سود و اقلام تعهدی، بیشتر تحت تأثیر خطاهای رایج در برآوردهای تجاری مدیریت قرار می گیرند و این امر ارتباط مثبت بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی را تشدید می کند. . بنابراین، فرضیه دوم تحقیق را می توان به صورت زیر بیان نمود:
فرضیه دوم: همبستگی مثبت بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی در شرکتهای با محیط عملیاتی نامطمئن، بیشتر است.
با وجود عدم اطمینان در محیط عملیاتی ، ارتباط مثبت بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی تنها در صورتی وجود دارد که مدیران قادر به انتقال برآوردهای ناقص تجاری از طریق دو شیوة افشا باشند. درجه ای که اقلام تعهدی برآوردهای ذهنی مدیریت را منتقل می کنند بسته به ماهیت صنعت، رویه مورد عمل صنعت و گزینههای قابل قبول در دسترس توسط استانداردهای حسابداری متفاوت است. برای مثال، مدیران صنایع خرده فروشی ممکن است به منظور انتقال انتظارشان از بهبود تقاضای بازار، موجودی کالای بیشتری خریداری نمایند. با وجود این، این استراتژی برای صنایع خدماتی یا شرکتهای بدون موجودی قابل کاربرد نخواهد بود. هنگامی که مدیران در انتقال پیش بینیهای خود از طریق اقلام تعهدی انعطاف پذیری محدودی دارند، خطای رخ داده در پیش بینیهای مدیریت از سود ممکن است در اقلام تعهدی پدیدار نشود، بنابراین، ارتباط مثبت بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی ضعیف می شود. با توجه به موارد فوق می توان فرضیة سوم تحقیق را به صورت زیر بیان نمود:
فرضیه سوم: همبستگی مثبت بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی در شرکتهایی که مدیران انعطاف بیشتری در اعمال پیش بینیهای خود از طریق اقلام تعهدی دارند، بیشتر است.
مدل آزمون فرضیههای تحقیق
برای آزمون فرضیههای تحقیق از مدل (1) استفاده شده است:
مدل (1)
در مدل (1) متغیرها عبارتند از:
متغیر وابسته
: خطای سود پیش بینی شده توسط مدیریت در سال t+1
متغیرهای توضیحی
الف- متغیر اصلی
: اقلام تعهدی سرمایه در گردش سال t
ب- متغیرهای کنترلی
این متغیرها در بر گیرنده تعدادی از عوامل مؤثر بر خطای پیش بینی سود هستند که در مطالعات قبلی شناسایی شده اند.
متغیرهای گوناگونی وجود دارد که می تواند خطای پیش بینی مدیریت از سود را تحت تأثیر قرار داده، به طور بالقوه ای ارتباط بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی را درمعادلة فوق تحت تأثیر قرار دهد. با توجه به مطالعات گذشته، متغیرهای زیر به عنوان متغیر کنترلی در نظر گرفته شده است:
• به منظور کنترل آثار بالقوه عملکرد شرکت و بحران مالی بر خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی، بازده داراییها (ROA)، و شاخص بحران مالی(Z) به عنوان متغیر کنترلی در نظر گرفته شده است [4،17، 19 و 23] .
• از آنجایی که تامین مالی برون سازمانی به عنوان عامل مهمی که ممکن است مدیر را به پیش بینی خوشبینانة سود ترغیب نماید، مطرح گردیده، عامل تامین مالی خارجی (XFIN) نیز کنترل شده است [4،14 و 20].
متغیرهای کنترلی مختلف مربوط به محیط اطلاعات عمومی که ممکن است تعادل هزینه-منفعت انتشار سودهای پیش بینی شدة جانبدارانه را تحت تأثیر قرار دهد، نیز در مدل لحاظ شده است. متغیر اندازه شرکت (MV) بدین جهت کنترل شده که شرکتهای بزرگ و شرکتهایی که توسط تعداد زیادی از تحلیلگران تعقیب می شوند، با دقت عمومی بیشتری روبهرو می شوند و بنابراین، انگیزه بیشتری برای اجتناب از اشتباهات زیاد در پیش بینی سود دارند [3، 4 و8]. همچنین رشد شرکت (BM) نیز کنترل شده است، زیرا ارزشیابی شرکتهای دارای رشد بالا به طور گستردهای بستگی به جریانهای نقدی مورد انتظار آتی دارد (نسبت به ارزش داراییهای موجود)، که تقاضای بازار و دقت عمومی برای افشای اطلاعات آینده نگر را تشدید میکند [15].
• مک نیکلز (1989) بیان می کند بین خطای پیش بینی مدیریت از سود و بازده گذشته سهام ارتباط منفی وجود دارد که نشان دهندة این است که قیمت سهام در بردارندة اطلاعاتی فراتر از اطلاعات منعکس شده در پیش بینیهای مدیریت از سود است [22]. بنابراین، بازده گذشته سهام ((RETURNt نیز در مدل لحاظ گردیده است.
• همانگونه که قبلاً بیان گردید، عدم اطمینان در محیط عملیاتی ضرورتاً خطاهایی در برآوردهای تجاری مدیریت ایجاد می کند، بنابراین، نوسان جریان نقدی (CFO-VOL)، نوسان رشد فروش (SALES-GR-VOL) و چرخة عملیاتی (OP-CYCLE) به منظور کنترل عدم اطمینان محیط عملیاتی استفاده شده است.[15]
• علاوه بر متغیرهای ذکر شده صحت پیش بینیهای گذشتة مدیریت نیز می تواند تا حدودی نشان دهندة دقت پیشبینی مدیریت از سود سال آتی باشد. بنابراین، خطای پیش بینی سود سال گذشته مدیریت ( ) نیز به عنوان متغیر کنترلی در نظر گرفته شده است.[2]
نحوه آزمون فرضیههای تحقیق
الف) نحوه آزمون فرضیه اول
برای آزمون فرضیه اول مدل (1) برآورد شده است. در فرضیه اول پیش بینی شده که ارتباط مثبتی بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی سرمایه در گردش وجود دارد. به عبارت دیگر، مقدار β در مدل (1) به اندازه کافی بزرگتر از صفر است.
ب) نحوه آزمون فرضیه دوم
در فرضیه دوم تحقیق عدم اطمینان در محیط عملیاتی توسط 3 شاخص سنجیده شده است:
• نوسان جریان نقدی (CFO_VOL)،
• نوسان رشد فروش (SALES_GR_VOL)
• چرخه عملیاتی (OP_CYCLE).
انتظار بر این است که متغیرهای ذکر شده ابعاد چندگانه عدم اطمینان در محیط عملیاتی را اندازه گیری نمایند. نوسان در جریانهای نقدی عملیاتی از شرایط متغیر بازار که توانایی ایجاد جریانهای نقدی توسط شرکت را تحت تأثیر قرار می دهد، نشات می گیرد، نوسان رشد فروش منعکس کننده نوسان در تقاضای مشتری است و طول چرخه عملیاتی نیز تابعی از شیوه کسب و کار و عملیات تولید شرکت است.
به منظور آزمون این فرضیه شرکتها بر اساس هر یک از شاخصهای عدم اطمینان در محیط عملیاتی به سه دسته شرکتهای دارای عدم اطمینان بالا، متوسط و پایین تقسیم شدهاند و با استفاده از برآورد مدل (1) همبستگی بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی در هر گروه مورد سنجش قرار گرفته است. با مقایسه نتایج حاصل از همبستگی بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی در هر گروه فرضیه دوم تایید یا رد شده است.
ج) نحوه آزمون فرضیه سوم
در فرضیه سوم پیش بینی شده است که ارتباط مثبت بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی در شرکتهایی که مدیران انعطاف بیشتری در اعمال پیش بینیهای خود از طریق اقلام تعهدی دارند، بیشتر است. در این تحقیق برای اندازه گیری انعطاف پذیری مدیران در استفاده از اقلام تعهدی برای اعمال برآوردهای تجاری ، از کواریانس بین اقلام تعهدی و فعالیتهای مرتبط با رشد استفاده شده است. بنابراین، فرض می شود هنگامی که اقلام تعهدی با فعالیتهای مرتبط با رشد همبستگی بالایی دارد ، ارتباط مثبت بین خطای پیش بینی مدیریت از سود و اقلام تعهدی بیشتر است. در این تحقیق رشد فروش و رشد داراییهای ثابت به منظور دستیابی به پیش بینی مدیریت درباره چشم انداز تجاری استفاده شده است. به منظور آزمون این فرضیه پس از سنجش کواریانس بین رشد فروش (رشد دارایی ثابت) و اقلام تعهدی و طبقه بندی شرکتهای هر صنعت به سه گروه کواریانس بالا، کواریانس متوسط و کواریانس پایین ، گروه هر شرکت مشخص و با استفاده از مدل (1) همبستگی بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی در هر گروه سنجیده شده است. با مقایسه نتایج حاصل از همبستگی بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی در هر گروه فرضیه سوم تایید یا رد شده است.
نحوه محاسبه متغیرهای تحقیق
1- MFEt+1 (خطای پیش بینی سود):
در فرمول فوق اولین پیش بینی سود هر سهم سال t+1 سودی است که همزمان با اعلام سود سال t انتشار می یابد. از آنجایی که در بورس اوراق بهادار تهران مجامع شرکتها عمدتاً در تیرماه تشکیل می گردد و صورتهای مالی حسابرسی شده نیز در این تاریخ به عموم عرضه میگردد، سودی به عنوان سود پیش-بینی شده در فرمول فوق لحاظ گردیده که قبل از پایان تیرماه به عموم ارایه شده باشد.
2- WCACCt (اقلام تعهدی سرمایه در گردش):
در فرمول فوق داراییهای جاری پس از کسر موجودی نقد و سرمایه گذاری کوتاه مدت و بدهیهای جاری پس از کسر ذخیره مالیات، سود سهام پیشنهادی و حصه جاری تسهیلات در محاسبه اقلام تعهدی سرمایه در گردش لحاظ شده است.
3- ROAt (بازده داراییها): سود قبل از اقلام غیر عادی تقسیم بر کل داراییهای ابتدای دوره.
4- Zt (شاخص بحران مالی):
متغیرهای معادله ی فوق عبارتند از:
: شاخص بحران مالی شرکت است .در تحقیقات خارجی از شاخص بحران مالی پیشنهاد شده توسط آلتمن (1968) استفاده میشود. با توجه به تفاوتهای محیطی بازار سرمایه ایران با بازارهای خارجی در این تحقیق به جای شاخص آلتمن از شاخص بحران مالی ارایه شده بهوسیله سلیمانی امیری که توسط حقیقت و موسوی (1385) تعدیل شده استفاده شده است.با توجه به اینکه شاخص اخیر بر روی نمونه تصادفی از بورس اوراق بهادار تهران محاسبه شده است، تعمیم آن به دوره زمانی این تحقیق منطقی به نظر میرسد [5 و 9].
WCTA: نسبت سرمایه در گردش به کل داراییها.
CACL: نسبت داراییهای جاری به بدهیهای جاری
PBTA: نسبت سود قبل از بهره و مالیات به کل داراییها
TETA: نسبت حقوق صاحبان سهام به کل داراییها
STA: نسبت فروش به کل داراییها.
5- XFINt+1 (تامین مالی برون سازمانی): افزایش سرمایه از محل آورده نقدی و مطالبات تقسیم برکل داراییها در ابتدای دوره.
6- LN (MVt) (لگاریتم طبیعی ارزش بازار سهام): ارزش بازار برابر است با قیمت سهام در پایان سال ضربدر تعداد سهام در جریان.
7- (نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار): ارزش دفتری سرمایه تقسیم بر ارزش بازار سهام (MV).
8- RETURNt (بازده سهام):
لب
9- CFO-VOLt (نوسان جریانهای نقدی عملیاتی): انحراف معیار جریان نقدی عملیاتی (تقسیم بر کل داراییهای ابتدای دوره) در طول 3 سال گذشته (شامل سال t) تقسیم بر میانگین جریان نقدی عملیاتی (تقسیم بر کل داراییهای ابتدای دوره) در طول همان دوره.
10- SALE-GR-VOLt (نوسان رشد فروش): انحراف معیار رشد فروش در طول 3 سال گذشته (شامل سال t) تقسیم بر متوسط رشد فروش در طول همان دوره.
11- OP-CYCLEt (چرخه عملیاتی): متوسط حسابهای دریافتنی تقسیم بر فروش به علاوه متوسط موجودی کالا تقسیم بر بهای تمام شده کالای فروش رفته ضربدر 365.
یافتههای تحقیق
آمار توصیفی
در نگاره 1 آمار توصیفی مربوط به متغیرهای تحقیق ارایه شده است. همانطور که نگاره 1 نشان می دهد، پیش بینی سود انجام شده توسط مدیریت شرکتهای مورد مطالعه به طور کلی خوش بینانه و دارای خطایی برابر با 0.058 سود پیش بینی شده است. خطای پیش بینی سود دارای اختلاف معنی داری با صفر است (سطح معنی داری 0.029).
آزمون هم خطی بین متغیرهای مستقل
در این تحقیق با توجه به مطالعات پیشین 10 عامل به عنوان عواملی که ممکن است بر خطای پیش بینی سود مؤثر باشد، شناسایی شده است. با توجه به اینکه تعداد متغیرهای مستقل در آزمون فوق تقریباً زیاد است، احتمال هم خطی بین متغیرهای مستقل وجود دارد. بنابراین، در ابتدا هم خطی بین متغیرهای مستقل بررسی میگردد. هم خطی وضعیتی است که نشان می دهد یک متغیر مستقل تابعی خطی از سایر متغیرهای مستقل است. به منظور تشخیص هم خطی روشهای مختلفی وجود دارد که در تحقیق فوق از شاخصهای وضعیت و مقادیر ویژه ارایه شده توسط نرم افزار SPSS استفاده شده است.
به منظور تشخیص هم خطی بین متغیرهای مستقل، ارتباط بین متغیرهای کنترلی تحقیق و خطای پیش بینی سود با استفاده از رگرسیون چند متغیره بررسی شده است. با توجه به نتایج حاصل از آزمون هم خطی، دو متغیر ارزش بازار سهام و متغیر شاخص بحران مالی به جهت همبستگی بالا با سایر متغیرها از تحلیل کنار گذاشته شد.
نگاره 1 : آمار توصیفی متغیرهای تحقیق
ماکزیمم مینیمم انحراف معیار میانگین عنوان متغیر
3.995 2.469- 0.618 0.058 خطای پیش بینی سود
3.995 0.000 0.561 0.436 شرکتهای دارای پیش بینی خوش بینانه (276 شرکت)
0.002- 2.469- 0.391 0.33- شرکتهای دارای پیش بینی بدبینانه (269 شرکت)
0.566 0.498- 0.152 0.067 اقلام تعهدی سرمایه در گردش
0.866 0.132- 0.176 0.242 بازده دارییها
1.999 0.0002 0.351 0.464 ارزش دفتری به ارزش بازار سهام
804 11 116 261 چرخه عملیاتی
0.498 0.00 0.063 0.027 تامین مالی برون سازمانی
13.181 12.153- 1.723 0.987 نوسان رشد فروش
19.936 16.613- 2.546 0.616 نوسان جریانهای نقدی عملیاتی
3.485 3.58- 0.554 0.033- خطای پیش بیینی سود سال گذشته
2.993 0.793- 0.617 0.4 بازده بازار
نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول
نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول تحقیق در نگاره 2 ارایه شده است. از آنجا که تعداد متغیرهای کنترلی نسبتاً زیاد است و از طرفی برای اندازه گیری تعدادی از متغیرهای کنترلی مانند انحراف معیار جریانهای نقدی عملیاتی و انحراف معیار رشد فروش از اطلاعات سه سال گذشته شرکت استفاده شده، تعداد دادههای از دست رفته افزایش یافته و آزمون با 545 سال- شرکت انجام شده است.
نگاره 2 : نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول
سطح معنی داری آماره t ضرایب متغیر مدل متغیرهای توضیحی
0.54 0.62 0.06 α
0.00 2.98 0.5 WCACC
0.06 1.89- 0.35- ROA
0.49 0.69 0.06 BTM
0.89 0.14 0.00 OPC
0.46 0.74- 0.29- XFIN
0.06 1.9 0.03 SALEGRVOL
0.28 1.07 0.01 CFOVOL
0.00 6.77 0.35 MEFt
0.78 0.27- 0.01- RETURN
0.15 ضریب تعیین تعدیل شده 11.65 آماره F
0.405 ضریب همبستگی (R) 0.00 سطح معنی داری
نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول نشان دهنده جود ارتباط مثبت (ضریب 0.5 برای WCACC ) بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی سرمایه در گردش است که این ارتباط مثبت در سطح 99% اطمینان معنی دار است. ضریب تعیین 15% نشان دهنده این است که متغیرهای توضیحی 15% تغییرات در خطای پیش بینی سود را توجیه می نمایند. همچنین از آنجایی که آماره F در سطح 1% معنی دار است مدل کفایت لازم را دارد.
با توجه به نگاره 2 می توان با اطمینان بیان نمود که بین سطح اقلام تعهدی سال جاری شرکتها و خطای پیش بینی سود سال آینده آنها ارتباط معنی دار وجود دارد. به عبارت دیگر، هر چه سطح اقلام تعهدی سرمایه در گردش یک شرکت بیشتر باشد، خطای پیش بینی سود سال آتی آن شرکت نیز بیشتر خواهد بود (سود پیش بینی شده سال آتی خوشبینانه تر است). بنابراین فرضیه اول تحقیق در سطح خطای 1% پذیرفته میشود.آزمون فرضیه اول با استفاده از کل اقلام تعهدی نیز دارای نتایج مشابهی است. این یافته مطابق با یافتههای تحقیق گانگ و همکاران(2009) است[15].
نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم
نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم تحقیق در سطوح مختلف نوسان در محیط عملیاتی در نگاره 3 نشان داده شده است. در انجام آزمونهای فوق متغیرهای کنترلی که ممکن است خطای پیش بینی سود را تحت تأثیر قرار دهند لحاظ شده اند.
یافتهها نشان میدهد با افزایش سطح نوسان در جریانهای نقدی عملیاتی ارتباط بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی سرمایه در گردش بیشتر شده است. این نتایج نشان می دهد که بین ضریب اقلام تعهدی سرمایه در گردش و خطای پیش بینی سود در شرکتهای دارای نوسان بالا و پایین جریانهای نقدی عملیاتی اختلاف معنی داری وجود دارد (سطح معنی داری 0.009).
مقایسه نتایج حاصل از نوسان رشد فروش نشان می دهد که با افزایش نوسان در محیط عملیاتی به طور کلی رابطة بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی سرمایه در گردش افزایش یافته است. با وجود این ، بین ضرایب شرکتهای دارای نوسان بالا و پایین رشد فروش اختلاف معنی داری وجود ندارد.
نتایج حاصل از ارتباط بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی سرمایه در گردش در سطوح مختلف چرخه عملیاتی نشان می دهد، که به طور کلی تغییر در سطح چرخه عملیاتی شرکتها رابطه بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی سرمایه در گردش را افزایش نداده است.
با توجه به موارد فوق می توان نتیجه گرفت که ارتباط بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی سرمایه در گردش در شرکتهایی که دارای نوسان زیادی در جریانهای نقدی عملیاتی هستند، بیشتر است. نتایج مطالعه گانگ و همکاران(2009) با استفاده از سه متغیر نوسان جریان نقدی عملیاتی، نوسان رشد فروش ، و نوسان چرخه عملیاتی به عنوان جایگزینهای نوسان محیط عملیاتی تایید شده، ولی در این تحقیق فرضیه دوم فقط با نوسان جریان نقدی عملیاتی تایید شده است.
نتایج حاصل از آزمون فرضیه سوم
نتایج حاصل از آزمون فرضیه سوم تحقیق در سطوح مختلف کواریانس بین اقلام تعهدی سرمایه در گردش و رشد فروش و رشد دارایی ثابت در نگاره 4 نشان داده شده است. در انجام آزمونهای فوق متغیرهای کنترلی که ممکن است خطای پیش بینی سود را تحت تأثیر قرار دهند نیز لحاظ شده اند.
نگاره 4 نشان می دهد که به طور کلی با افزایش انعطاف پذیری مدیران در انتقال برآوردهای ذهنی خود از طریق اقلام تعهدی سرمایه در گردش (افزایش کواریانس بین اقلام تعهدی و فعالیتهای مرتبط با رشد)، ارتباط بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی سرمایه در گردش کاهش یافته است. با وجود این، اختلاف بین شرکتهای دارای کواریانس بالا و پایین از لحاظ آماری معنی دار نیست .
نگاره 3 : بررسی ارتباط بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی در سطوح مختلف عدم اطمینان در محیط عملیاتی
نوسان بالا نوسان متوسط نوسان پایین
*0.97 ***0.571 0.158- WCACC نوسان جریانهای نقدی
3.051 1.857 0.597- آماره t
1.128 تفاوت ضریب WCACC در
شرکتهای دارای نوسان بالا و پایین
[0.009] [سطح معنی داری]
0.216 0.098 0.119 ضریب تعیین تعدیل شده
*7.189 *3.459 *4.042 آماره F
0.542 *0.744 0.198 WCACC نوسان رشد فروش
1.589 3.401 0.627 آماره t
0.344 تفاوت ضریب WCACC در
شرکتهای دارای نوسان بالا و پایین
[0.459] [سطح معنی داری]
0.197 0.112 0.141 ضریب تعیین تعدیل شده
*6.528 *3.852 *4.727 آماره F
0.464 **0.624 **0.569 WCACC نوسان چرخه عملیاتی
1.585 2.142 2.034 آماره t
0.105- تفاوت ضریب WCACC در
شرکتهای دارای نوسان بالا و پایین
[0.798] [سطح معنی داری]
0.284 0.082 0.123 ضریب تعیین تعدیل شده
*9.904 *3.026 *4.18 آماره F
181 182 182 تعداد
* معنی داری در سطح 1% ** معنی داری در سطح 5% *** معنی داری در سطح 10%
در فرضیه سوم پیش بینی شده که با افزایش انعطاف پذیری مدیران در انتقال برآوردهای ذهنی خود از طریق اقلام تعهدی، ارتباط بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی افزایش می یابد. بنابراین، فرضیه سوم تحقیق تایید نمی شود. این یافته بر خلاف یافتههای تحقیق گانگ و همکاران(2009) است[15].
نگاره 4 : بررسی ارتباط بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی سرمایه در گردش در سطوح مختلف کواریانس بین اقلام تعهدی سرمایه در گردش و رشد فروش و رشد دارایی ثابت
کواریانس بالا کواریانس متوسط کواریانس پایین
*0.778 0.258 *1.232 ضریب WCACC رشد فروش
2.736 1.066 3.495 آماره t
0.454- تفاوت ضریب WCACC در
شرکتهای دارای کواریانس بالا و پایین
[0.416] [سطح معنی داری]
0.141 0.159 0.411 ضریب تعیین تعدیل شده
*3.641 *7.826 *6.504 آماره F
146 327 72 تعداد
***0.603 ***0.39 **0.945 ضریب WCACC رشد دارایی ثابت
1.787 1.945 2.109 آماره t
0.342- تفاوت ضریب WCACC در
شرکتهای دارای کواریانس بالا و پایین
[0.536] [سطح معنی داری]
0.335 0.149 0.055 ضریب تعیین تعدیل شده
*9.33 *6.213 ***1.819 آماره F
150 268 127 تعداد
* معنی داری در سطح 1% ** معنی داری در سطح 5% *** معنی داری در سطح 10%
جمع بندی و خلاصه نتایج
در این تحقیق ارتباط بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی سرمایه در گردش بررسی گردید. هر دو دسته اقلام تعهدی و پیش بینی سود در بردارندة پیش بینی چشمگیری دربارة عملکرد آتی هستند. به دلیل تغییر در شرایط تجاری، اقتصادی و ... عموماً بین پیش بینیهای انجام شده توسط مدیران و اقلام واقعی تفاوتهایی وجود دارد.
نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول تحقیق نشان می دهد که هر چه سطح اقلام تعهدی سرمایه در گردش شرکتها بالاتر باشد، سودهای پیش بینی شده توسط این شرکتها نیز دارای خوش بینی بیشتری است. یکی از دلایل ارایه شده در توجیه رابطه مذکور عدم اطمینان در محیط عملیاتی است.
نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم تحقیق نشان می دهد با افزایش نوسان در جریانهای نقدی عملیاتی ارتباط مثبت بین خطای پیش بینی سود شرکتها و اقلام تعهدی سرمایه در گردش افزایش می یابد . بنابراین، می توان یکی از دلایل ارتباط مثبت بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی را نوسان در در جریانهای نقدی عملیاتی شرکتها دانست.
علاوه بر عدم اطمینان در محیط عملیاتی، انعطاف پذیری مدیران در انتقال برآوردها از طریق گزارشگری مالی نیز می تواند رابطه بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی را تحت تأثیر قرار دهد. فرضیه سوم تحقیق به دنبال آزمون استدلال فوق است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه سوم نشان میدهد که با افزایش در انعطاف پذیری مدیران ارتباط بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی افزایش پیدا نمیکند. بنابراین، استدلال فوق به صورت تجربی تایید نمیشود.
محدودیتهای تحقیق
1- در تحقیق حاضر فرض شده که ارتباط مثبت بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی ناشی از برآوردهای نادرست مدیریت از چشم انداز تجاری آتی است و بر این اساس فرضیهها دوم و سوم تحقیق طراحی شده است. با وجود این، در خصوص توجیه این ارتباط مثبت، ممکن است دلایل دیگری نیز وجود داشته باشد که در این تحقیق به آنها پرداخته نشده است. برای مثال، این ارتباط مثبت ممکن است ناشی از دستکاریهای عمدی مدیریت در هر دو دسته اقلام تعهدی و سودهای پیش بینی شده به منظور دستیابی به نتایج خاص باشد.
2- متغیرهای زیادی وجود دارند که ممکن است ارتباط مثبت بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی را تحت تأثیر قرار دهند. در تحقیق حاضر تعدادی از این متغیرها کنترل شده اند. با وجود این، ضریب تعیین مدلها نشان می دهد که علاوه بر متغیرهای فوق متغیرهای دیگری نیز وجود دارند که ممکن است رابطه فوق را تحت تأثیر قرار دهند.
پیشنهاد برخاسته از تحقیق
نتایج حاصل از آزمون فرضیهها تحقیق نشان می دهد که بین خطای پیش بینی سود سال آتی شرکتها و اقلام تعهدی و اقلام تعهدی سرمایه در گردش سال جاری شرکتها ارتباط مثبت معنی داری وجود دارد. به عبارتی هر چه سطح اقلام تعهدی و اقلام تعهدی سرمایه در گردش شرکتها بالاتر باشد این احتمال که سود پیش بینی شده سال آتی آنها خوش بینانه تر باشد، بیشتر است. همچنین این نتایج نشان می دهد که هر چه جریانهای نقدی دارای نوسان بیشتری باشد، این ارتباط مثبت قوی تر است. با توجه به نتایج فوق پیشنهاد می گردد که سرمایه گذاران و سایر افرادی که بر اساس پیش بینیهای سود انجام شده توسط مدیران تصمیماتی اتخاذ می نمایند، به منظور کاهش اشتباه در تصمیم گیری و جلوگیری از اتکای بیش از حد بر پیش بینیهای خوش بینانه موارد فوق را مد نظر قرار دهند.
پیشنهاد برای تحقیقات آتی
موارد زیر میتواند در تحقیقات آتی به عنوان موضوعات پیشنهادی جهت پژوهش مد نظر قرار گیرد.
1- بررسی دستکاریهای عمدی انجام شده در اطلاعات و تأثیر آن بر ارتباط مثبت بین خطای پیش بینی سود و اقلام تعهدی
2- شناسایی و ارزیابی عوامل مؤثر بر خطای پیش بینی سود
3- مقایسه دقت پیش بینیهای سود حسابرسی شده و حسابرسی نشده
4- بررسی رابطه ی پیش بینیهای سود ارایه شده توسط مدیران و مدیریت سود
5- بررسی سودمندی الزامی نمودن افشای پیش بینی سود توسط بورس اوراق بهادار تهران