تعداد نشریات | 43 |
تعداد شمارهها | 1,686 |
تعداد مقالات | 13,791 |
تعداد مشاهده مقاله | 32,421,734 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 12,801,769 |
تحلیل الگوهای فضایی پراکندهرویی در منطقه کلانشهری تهران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
برنامه ریزی فضایی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 5، شماره 1، خرداد 1394، صفحه 123-146 اصل مقاله (1.06 M) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هاشم داداش پور* 1؛ امیررضا میری لواسانی2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار برنامه ریزی شهری و منطقهای، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2کارشناس ارشد برنامه ریزی منطقه ای، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مناطق کلانشهری بهعنوان پدیدهای نوظهور در مقایسهی دیگر شیوههای سکونت انسانی دارای روند شکلگیری و گسترش سریعتری در عرصههای مختلف است. هر منطقهی کلانشهری با توجه به ویژگیها و شرایط محیطی خود میتواند از الگوی رشد متفاوتی پیروی کند. بررسی ادبیات موجود در این زمینه نشان میدهد که نمیتوان الگوی ثابت و مشخصی برای تمامی مناطق کلانشهری ارائه کرد. ازاینرو بایستی بوسیلهی شاخصهایی به سنجش میزان شکلگیری و گسترش پراکندهرویی در مناطق کلانشهری پرداخت. بر این مبنا هدف اصلی در این تحقیق شناسایی و بکارگیری سنجه ی پیوستگی فضایی-عملکردی به عنوان یکی از عوامل تاثیر گذار بر شکل گیری و گسترش این پدیده است. با توجه به دو بخشی بودن این سنجه، دو دسته ی اصلی از روش ها مورد استفاده قرار گرفته است. در تحلیل پیوستگی فضایی از شاخص آنتروپی شانون استفاده شده است که با استفاده از آن میزان پیوستگی فضایی در طی سال های مختلف مورد سنجش قرار خواهد گرفت. در تحلیل پیوستگی عملکردی از تحلیل شبکه استفاده شده است که بر اساس آن شاخص میزان جریان میان عناصر فضایی منطقه به عنوان عامل پیوستگی عملکردی شناخته می شود. نتایج تحقیق نشان میدهد که گسترش پدیده ی پراکنده رویی رابطه ای مستقیم با پیوستگی فضایی-عملکردی دارد. به طوری که شهر تهران و کرج بهعنوان دو نقطه ی مسلط در منطقهی کلانشهری تأثیرات ویژهای بر این الگو داشتهاند. این نتایج نشان میدهد با گسترش و توسعهی کرج بهعنوان نقطه ی مسلط در محدودهی پیرامونی خود و همکاری با شهر تهران در کنار وابستگی عملکردی، مجموعهی شهری قوی با مرکزیت شهری تهران شکل گرفته و مناطق پیرامونی در دورههای قبل به محدودههای توسعهیافته ی پیوسته در حال تبدیل هستند. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پیوستگی فضایی- عملکردی؛ مناطق کلانشهری؛ پراکندهرویی؛ الگوی فضایی؛ پیوستگی فضایی؛ عملکردی؛ منطقه کلانشهری تهران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1- مقدمه و طرح مسئلهمناطق کلانشهری بهعنوان پدیدهای نوظهور از شیوهی سکونت انسانی، یکی از مسائل روز موردتوجه محققان بوده است (لوپز، 2013؛ اوین و همکاران، 2002). یکی از ویژگیهای این مناطق شکلگیری و گسترش سریع در عرصههای مختلف در مقایسه با دیگر شیوههای سکونت انسانی است.هر منطقهی کلانشهری با توجه به ویژگیهای زمینهی ظهورش وابسته به محدودیتهای گوناگون بهویژه محدودیتهای طبیعی و امکانات منطقهای است (احد نژاد روشنی و حسینی 1390). با این حال سیاستهای برنامهریزیشده در زمینههای مختلف اثرات مستقیم و غیرمستقیمی بر چگونگی تأثیر این محدودیتها و امکانات داشته است. رشد و گسترش الگوی توسعه پراکنده یکی از این شیوههای توسعهی سکونتگاهی است که بر اساس عوامل متعددی چون دگرگونی بنیان اقتصادی شهر و فراهم شدن امکان بورسبازی زمین، سیاستهای سهلانگارانه شهرسازی و تصمیمگیریهای ناگهانی برای توسعه مناطق کلانشهری، قوانین و برنامههای ناکارآمد شهری و منطقهای شکل میگیرد (احمدی، عزیزی و زبردست 1389). الگوی شکلگیری و رشد پدیدهی پراکندهرویی در مناطق کلانشهری به دلیل ارتباط مفهومی این پدیدهی با توسعهی مناطق مسکونی در حوزههای پیرامونی، در اشکال مختلف بروز و ظهور میکند که وابستگی شدیدی به ویژگیهای مکانی و پیوندهای فیزیکی میان اجزا و عناصر مناطق کلانشهری دارد (زبردست و شادزاویه 1390). از اینرو، میتوان گفت توسعهی منطقهی کلانشهری با این الگوی رشد شهری در ارتباط مستقیم با برنامهریزی کاربری زمین، زیرساختهای ارتباطی، حملونقلی و الگوی نظام سکونتگاهی منطقه دارد. بر این مبنا، بهمنظور کنترل پدیدهی پراکندهرویی بهعنوان گونهای از رشد و توسعهی کالبدی میتوان از تحلیل تأثیر این عوامل استفاده کرد (تقوایی و اکبری 88). این در حالی است که رابطهای دیالکتیکی میان گسترش این پدیده و عوامل مؤثر بر آن سبب پیچیدگی فرآیند و شکلگیری روندی بازخوردی شده است؛ بنابراین شاخصهای تعیینکنندهی پدیدهی پراکندهرویی بهعنوان سنجههای تعیین الگوی فضایی، میتوانند بهعنوان ابزار سیاستی در راستای کنترل این پدیده تلقی گردند. منطقهی کلانشهری تهران بهعنوان بزرگترین محدودهی تجمع انسانی در کشور بهواسطهی جذابیتهای خود، جمعیت زیادی را در خود جایداده است که هرساله به آن افزوده میشود. بهطوری که گسترش بیرویهی محدودههای شهری در این منطقهی کلانشهری، سبب بروز و شکلگیری الگوهایی از پدیدهی پراکنده رویی در این منطقه شده است.
1-1- اهمیت و ضرورترشد لجامگسیخته به دلیل ایجاد بار اقتصادی به کلانشهرها و دشوار کردن مدیریت شهری در مناطق کلانشهری، موردتوجه مدیریت شهری در کنترل رشد و توسعهی شهری است. عدم شناسایی متغیرها و شاخصهای تبیین پدیدهی پراکندهرویی سبب شده است تا این پدیده بهعنوان پدیدهای نوظهور امروزه در نواحی پیرامونی مناطق کلانشهری به یکی از مسائل بغرنج در توسعه فضایی این مناطق تبدیل گردد. منطقهی کلانشهری تهران بهعنوان یکی از مناطق کلانشهری دچار پدیدهی پراکندهرویی، مراحل رشد و توسعه خود را بسیار سریعتر از آهنگ طبیعی طی نموده است، چنانکه علیرغم رشد سریع جمعیتی، مساحت و وسعت این منطقه نیز، از رشد سریعی در دهههای اخیر برخوردار شده است. وسعت محدودهی تحت نفوذ کلانشهر تهران و تفاوتهای مکانی شدید میان عناصر فضایی این منطقه کلانشهری سبب شده است تا خصیصههای پدیدهی پراکندهرویی در این منطقه بهوضوح دیده شود. بر این مبنا، شناسایی الگوهای فضایی پراکندهرویی و نیروهای مؤثر در تشخیص شناسایی روند آن از مباحث اصلی در این زمینه است.
1-2- اهدافبا توجه به اهمیت و ضرورت مطرحشده هدف کلان این تحقیق شناخت و تحلیل الگوی فضایی پراکندهرویی در منطقه کلانشهری تهران با استفاده از سنجهی پیوستگی فضایی-عملکردی میباشد.
1-3- پیشینه پژوهشدر برخی از مطالعات از پدیدهی پراکندهرویی بهعنوان جنبهای از رشد و توسعهی مناطق کلانشهری یادشده است. بهطوریکه کان[1] در بررسی پدیدهی پراکنده رویی در مقالهای تحت عنوان "آیا با مصرف زمینهای خالی پدیدهی پراکنده رویی کاهش مییابد؟"، پدیدهی پراکندهرویی را بهعنوان یکی از اشکال توسعه در نظر میگیرد و بهمنظور اندازهگیری این پدیده از شاخص مصرف مسکن استفاده میکند. وی در این اندازهگیری، مصرف مسکن را برای دو گروه سفیدپوستان و سیاهپوستان محاسبه و اندازهی پراکندهرویی را مشخص کرده است. مطالعات وی نشان میدهد که تفاوتهای میان گرایشهای افراد سیاهپوست و سفیدپوست در اسکان مناطق پیرامونی در طی سالهای موردبررسی کاهشیافته است. وی دلایل این امر را تفاوتهای درآمدی، تجمع ثروت به دلیل هزینههای پایین و تفاوت در میزان رهن و اجاره این مناطق میداند (لوپز، 2013). درواقع میتوان گفت کان در این تحقیق با رویکرد توسعه انسانی به پدیدهی پراکندهرویی، شاخصهای ارزیابی خود را انتخاب کرده؛ بهطوریکه مصرف مسکن را بهعنوان جنبهای از عوامل تأثیرگذار بر رشد جمعیت در این مناطق در نظر گرفته است. مطالعه دیگر متعلق به گروه «آمریکای امروز»، روش سنجش پدیدهی پراکندهرویی را برمبنای شاخصهای مرتبط با تراکم معرفی میکند و معتقد است که هر چه تراکم مناطق کلانشهری بیشتر باشد، پدیده پراکندهرویی بیشتر رخداده است. این گروه دو شاخص اصلی در سنجش این پدیده ذکر کرده است که شامل الف) درصد جمعیت مناطق کلانشهری که در نواحی شهری شده زندگی میکنند و ب) تغییر در درصد جمعیت شهری که در نواحی شهری شده بین سالهای 1990 تا 1999 میلادی زندگی میکردند (کرتز و همکاران، 2001). ازآنجاییکه تراکم و افزایش آن بهواسطهی رشد جمعیت در یک منطقه رخ میدهد، بنابراین میتوان گفت این گروه با مبنا قراردادن دیدگاه رشد شهری به این پدیده، به شاخص سازی و ارائهی روش سنجش پدیده پراکندهرویی پرداخته است. با اینحال بعضی محققان نیز توصیف الگوهای پراکندهرویی را با خصوصیات و شاخصهای قابل اندازهگیری در رشد کاربری زمین تعیین کردند. این محققان با استفاده از فنون ویژه مدلسازی فضایی تلاش میکنند ابعاد رشد پدیدهی پراکندهرویی را شبیهسازی کنند (لی و بین، 2008). بهعنوان نمونه در مطالعات صورت گرفته توسط کامران و همکاران (1390) در مقالهای تحت عنوان بررسی نقش طرحهای توسعهی کالبدی در پراکنده رویی شهری با رویکرد پدافند غیرعامل، الگوی گسترش کالبدی شهر سنندج را با استفاده از روش کمی آنتروپی شانون شبیهسازی کردهاند. نتایج این مطالعه نشان میدهد که طرحهای مصوب شهری در روند گسترش مناطق پیرامونی و گسیختگی کالبدی نقش دارند. این در حالی است که در بررسی ساختار پراکندهرویی در مناطق کلانشهری علاوه بر شناسایی فرمی بر ویژگیهای جمعیتی نیز بایستی تأکید گردد. بهطوریکه گروه سییرا در مطالعات خود، مناطق کلانشهری آمریکایی را از نظر ساختاری بررسی و بر اساس آن درجه پراکندهرویی هر منطقهی کلانشهری را مشخص کردهاند. این گروه ویژگیهای پدیدهی پراکندهرویی را در قالب نوعی ساختار فضایی توسعه مورد تأکید قرار میدهند و نه بر اساس ویژگیهای فرمی آن (کتز و همکاران، 2001). بهعنوان نمونه در مطالعات صورت گرفته توسط میرکتولی و همکاران درزمینه مطالعه و بررسی روند و گسترش کالبدی-فضایی شهر بابلسر با استفاده از مدلهای آنتروپی شانون و هلدرن، روند و الگوی گسترش کالبدی شهر را نتیجه تغییرات ساختار شهر میدانند. بهطوری که با بررسی تغییرات برنامههای عمرانی تأسیسات و تجهیزات شهر، میزان گسترش و رشد پدیدهی پراکنده رویی را اندازهگیری کردهاند. نتایج این تحقیق نشان میدهد رشد کالبدی شهر در طی دهههای 1335 تا 1355 بیشترین همخوانی و وابستگی را با رشد جمعیت داشته است؛ بهطوری که 60 درصد از تغییرات کالبدی ناشی از تغییرات جمعیتی بوده است. این در حالی است که در بازهی بررسی 1335 تا 1385 هیچ تناسب و نظمی میان رشد جمعیت و رشد گسترش کالبدی شهر دیده نمیشود که باوجود رشد 6 برابری جمعیت، شاهد رشد 24 برابری اندازه شهر هستیم (میرکتولی, و غیره 1390).
1-4- سؤالهای تحقیقاین تحقیق به دنبال پاسخگویی به دو سؤال اصلی درزمینهٔ ی تحلیل الگوهای فضایی پراکنده رویی است. - رابطهی مکانی میان سنجهی پیوستگی فضایی-عملکردی و توزیع جمیعت در منطقهی کلانشهری تهران چگونه است؟ - چه رابطهای میان گسترش پدیدهی پراکندهرویی در منطقه کلانشهری تهران و سنجهی پیوستگی فضایی- عملکردی در دورههای اخیر وجود داشته است؟ 1-5-1-6- روش تحقیقدر این تحقیق با استفاده از روش اسنادی-کتابخانه ای و توصیفی سنجهی "پیوستگی فضایی-عملکردی " بر پدیدهی پراکنده رویی شناسایی و با رویکردی تحلیلی میزان تأثیرگذاری این سنجه بر الگوی توسعه فضایی منطقهی کلانشهری تهران موردمطالعه قرار میگیرند. با توجه به تأثیرات مکانی سنجهی "پیوستگی فضایی-عملکردی "، بررسی تأثیر این سنجه بر منطقهی کلانشهری، با استفاده از رویکرد تحلیل مکانی در ساختار فضایی انجامشده است. در این دیدگاه، پدیدهی پراکندهرویی بهعنوان شکلی از ساختار مناطق کلانشهری در نظر گرفته میشود. ازاینرو، در این دیدگاه از روشهای اندازهگیری ساختارهای شکلی و فرمی در شکلگیری و گسترش پدیدهی پراکندهرویی استفاده میشود. بر این مبنا، ماهیت اصلی روشهای بکار گرفتهشده در این تحقیق از نوع روشها و تحلیلهای آمار فضایی بوده است که با توجه به ماهیت تحلیل منطقه کلانشهری تهران، این امر ضروری به نظر میرسد؛ بنابراین، در این پژوهش از روشهای کمی و ریاضی بهره گرفتهشده است. با توجه به ماهیت دو وجهی سنجه پیوستگی فضایی-عملکردی، این سنجه در دو بخش تحلیلی؛ که بخش اول پیوستگی کالبدی و بخش دوم پیوستگی عملکردی را سنجش میکند، موردبررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت. 1-6-1-1-6-2- سنجش پیوستگی فضایی (کالبدی)بهمنظور تحلیل بخش پیوستگی کالبدی، از شاخص پیوستگی مناطق ساختهشده استفاده خواهد شد. در این تحلیل هر فضای ساختهشده و درواقع هر فضای انسانساخت بهعنوان سلول دارای ارزش کالبدی در نظر گرفتهشده و با در اختیار داشتن این واحدهای تحلیلی میزان پیوستگی و اتصال سلولها سنجش خواهد شد که بهعنوان پیوستگی و اتصال کالبدی در سطح منطقه بکار گرفته خواهد شد. بر این اساس، میتوان تشخیص داد که مناطق مسکونی توسعهیافته صرفنظر از تراکم خود، با الگوی پراکنده یا متمرکز توسعهیافتهاند (سای، 2005: 143). برای این منظور، از مدل آنتروپی شانون و آنتروپی نسبی شانون استفادهشده است. با توجه به کاربرد مدل آنتروپی شانون در سنجش میزان پراکندهرویی از این مدل به نام "ضریب بینظمی " نیز یاد میشود. 1-6-2-1-1-6-2-2- مدل آنتروپی شانونمبنای تحلیلهای مدل آنتروپی شانون بر تحلیل آمار فضایی از محیطهای ساختهشده در یک منطقه استوار است. بهطوری که نتایج تحلیل این مدل نمایانگر توزیع فضایی نواحی ساختهشده به کل مساحت محدوده موردنظر در یک منطقه است. هرچه این ضریب کوچکتر باشد نشاندهنده تمرکز و هرچه بزرگتر باشد نشاندهنده پراکندگی توسعه است. بر این اساس ضریب بینظمی شانون وقتی با سیستم اطلاعات جغرافیایی همراه شود، یک ابزار ساده اما مؤثر در اندازهگیری سنجهی پیوستگی از جنبهی کالبدی خواهد بود. از آنتروپی شانون میتوان برای اندازهگیری درجه تمرکز و پراکندگی فضایی پدیدههای جغرافیایی نیز استفاده کرد (کومار و همکاران، 2007: 13). آنتروپی یک معیار ناپارامتری برای نشان دادن تعادل یک سیستم در توزیع فضایی یک شاخص است و هرچه میزان این شاخص بیشتر شود، توزیع بهسوی تعادل درحرکت است (عباس زاده 1385, 35). ایده اینروش آن است که هر چه پراکندگی در مقادیر یک شاخص بیشتر باشد، آن شاخص اهمیت بیشتری دارد (زبردست 1390: 32)؛ بنابراین هرچه میزان این شاخص در سنجش پیوستگی فضایی بیشتر باشد، پدیدهی پراکنده رویی در منطقه بیشتر رخداده است.
رابطه 1: مدل آنتروپی شانون
در این رابطه: H مقدار آنتروپی شانون، Pi نسبت مساحت ساختهشده (تراکم کلی مسکونی) منطقه i به کل مساحت شناختهشده مجموع مناطق (رابطه 1). ارزش مقدار آنتروپی شانون از صفر شروعشده و تا مقدار متغیر است. مقدار صفر بیانگر توسعه فیزیکی خیلی متراکم (فشرده) و تمرکز محدودههای ساختوساز شده (سلولهای ساختهشده)، در یک منطقه است. درحالیکه مقدار نهایی بیانگر توسعه فیزیکی پراکنده و توزیع محیطهای ساختهشده در سطح منطقه کلانشهری است. زمانی که ارزش آنتروپی از مقدار بیشتر باشد کاملاً رشد پراکنده اتفاق افتاده است. 1-6-3-1-6-4- سنجش پیوستگی عملکردیارتباط و وابستگی میان سکونتگاههای یک منطقه کلانشهری در شکلگیری و گسترش پدیدهی پراکنده رویی مؤثر است؛ بهطوری که شواهد تجربی در این زمینه نشان میدهد که فضای میانی بین دونقطهی گرهگاهی در یک شبکهی عملکردی، مستعدترین منطقه در توسعه ساختوسازهای انسانی است. بهطوری که مشاهده میشود پدیدهی پراکنده رویی در راستای پیوندهای عملکردی بروز و گسترش مییابد. از اینرو، در تحلیل این بخش که پیوستگی عملکردی را مورد ارزیابی قرار میدهد، ارتباطات و جریانهای میان نقاط سکونتگاهی مورد تحلیل قرار خواهند گرفت. برای این منظور از تحلیل شبکه بر مبنای جریان میان سکونتگاهها استفاده خواهد شد. 1-6-4-1-1-6-4-2- تحلیل شبکهتحلیل جریان شکلی از نمایش گرافیکی متشکل از گرهها و خطوط است که در این راستا، گرهها برای نمایش نقاط یا عوامل؛ و خطوط برای نمایش ارتباط میان این نقاط مورداستفاده قرار میگیرند. این ایده بهطور خلاصه در شکل شماره 1 و 2 که دربرگیرنده مجموعهای از عوامل است، چگونگی ارتباط میان این عوامل با یکدیگر را نشان میدهد (کیلکنی و نالبرت، 1997: 9).
شکل 1- نحوه تعامل و ارتباط میان نقاط در داخل یک شبکه منبع: (کیلکنی و نالبرت، 1997: 9).
بنیاد تحلیل جریان بر پایه چارچوب دادههای تحلیلی استوار است که به اطلاعات و فرضیهها وابسته میباشد. دادهها میتوانند، بهطور مثال شامل دادهها در روابط و فعلوانفعالاتی بین مردم یا طرز برخورد شخصی و گروهی باشند. اتصال و وابستگی بین دو جفت «رابطه» نامیده میشود. ارتباط دادهها بهوسیله بررسی و مذاکره شخصی در مورد فعلوانفعالات با دیگران انتخاب میشود. روابط فقط بین جفتهای عامل وجود دارد (کیلکنی و نالبرت، 1997: 10).
شکل 2- نمونهای از گرافها و گرهها در یک شبکه
مجاورت در یک تحلیل بر مبنای نظریه گراف نشاندهنده این واقعیت است که دو عامل که با گرهها مشخص میشوند بهطور مستقیم رابطه دارند یا هم پیوندی گروهی دارند یا به هم متصلاند (کیلکنی و نالبرت، 1997: 12).
1-7- معرفی متغیرها و شاخصهابا توجه به روش مطرحشده درزمینهی تحلیل دوبخشی پیوستگی فضایی و عملکردی، متغیرهای بکار گرفتهشده بر مبنای نیازهای اطلاعاتی این دو بخش استوارشده است. بر این اساس در بخش تحلیل پیوستگی فضایی (کالبدی) از سطح فضاهای ساختهشده و نسبت به کل محدودهی کلانشهری استفادهشده است. برای شاخص سازی این مقادیر، محیط ساختهشده و درواقع هر آنچه که عوارض طبیعی بهحساب نمیآید بهعنوان محیط فیزیکی و کالبدی به مدل معرفیشده است؛ بنابراین سطح منطقهی کلانشهری تهران بر اساس این شاخص به دو نوع سلول، سلولهای ساختهشده و سلولهای ساخته نشده دستهبندی میشوند. بر مبنای روش تحلیل شبکه در بررسی پیوستگی عملکردی در سطح منطقه بایستی شاخصی موردبررسی قرار گیرد که پیوند فیزیکی میان نقاط سکونتگاههای محدوده را تعیین کند. با توجه به فقر اطلاعاتی درزمینهی دادههای جریانی امکان بهکارگیری انواع جریانها وجود ندارد. از اینرو، در این تحقیق با توجه به محدودیتهای موجود از جریان کالا بهعنوان شاخص تبیینکنندهی پیوندهای فیزیکی میان سکونتگاهها استفادهشده است. 1-8-1-9- بررسی محدوده موردمطالعهمحدودهی موردمطالعهی پژوهش بخش غربی منطقهی کلانشهری تهران است که به دلیل مرکزیت اداری و مدیریتی کشور و تمرکز فوقالعاده جمعیت و فعالیتهای اقتصادی، از ویژگیهای منحصربهفردی برخوردار است. این منطقه در محدوده جغرافیایی ۳۵ درجه و ۵۸ دقیقه تا ۳۶ درجه و ۲۰ دقیقه عرض شمالی و مابین ۵۱ درجه و ۱۰ دقیقه تا ۵۳ درجه و ۱۰ دقیقه طول شمالی از نصفالنهار گرینویچ قرارگرفته است. این منطقه در محدودهای به ابعاد سه درجه طول و ۱٫۵ درجه عرض جغرافیایی گسترده شده است. این محدوده در دامنههای جنوبی رشتهکوه البرز واقعشده و از شمال به استان مازندران، از غرب به استانهای قزوین و مرکزی، از جنوب به استان قم و از سمت شرق به استان سمنان محدود میشود (نقشه 1).
نقشه 1- محدوده موردمطالعه در منطقه
با توجه به واحد تحلیل در این پژوهش و در نظر گرفتن نقاط سکونتگاهی شهری بهعنوان مبنای تحلیلها، شهرهای عمده در منطقه کلانشهری تهران موردبررسی قرارگرفته است (جدول 1).
جدول 1- شهرهای موردمطالعه و جمعیت آنها
(منبع: سایت اداره آمار ایران، 1390) 2-3- مفاهیم و مبانی نظری الگوهای فضایی پراکنده رویی در مناطق کلانشهریدر فرهنگ واژگان برنامهریزی شهری و منطقهای، پراکندهرویی به معنای پخشایش کنترل نشده توسعه بر روی زمینهای توسعهنیافته است و معمولاً به تراکمهای پایین زمین، تبدیل زودهنگام اراضی کشاورزی، روستایی یا جنگلی به کاربریهای شهری و گسترش بیرویه توسعه بیرون از شهر گفته میشود (سیف الدینی و قنائی 1381, 432)؛ بهطوریکه میتوان گفت پراکندهرویی افقی شامل گسترش پراکنده و خوداتکای یک منطقهی شهری به بیرون از مراکز متراکم در طول شاهراهها و مناطق حومهای میشود (Menon & Vengamma, 2004, p. 4)؛ که میتوان آن را به معنی استفاده بیرویه زمین، توسعه یکنواخت بیوقفه، توسعه غیر متداوم جهشی و استفاده ناکارآمد از زمین دانست (Frei, Schöll, Fukutome, Schmidli, & Vidale, 2006, p. 353). اسکیرز[2] نیز پراکندهرویی را الگویی از رشد تعریف میکند که منعکسکننده تراکم کم، وابسته به اتومبیل و منحصر به توسعههای جدید در حاشیه سکونتگاههاست. اسکیرز مشخصههای زیر را برای پراکندهرویی تعریف میکند: توسعه تجاری و مسکونی کم تراکم، توسعهی جستهگریخته، تفرق برنامهریزی کاربری زمین در بین قلمروهای اداری مختلف، اتکا بر اتومبیل در حملونقل، جدایی گزینی انواع کاربری زمین و جدایی گزینی نژادی و اجتماعی، ازدحام و تخریب محیطزیست، کاهش حس تعلق به مکان در میان ساکنان (Squires, 2002, p. 2) آن است. این در حالی است که پراکندهرویی از نظر اندرسون[3] به معنی الگوی گسترش کالبدی کم تراکم شهرها، تحت شرایط بازار و عمدتاً درون اراضی کشاورزی اطراف میباشد (Ludlow, 2006, p. 46). بهعبارتدیگر، رشد شتاب آمیز یا گسترش بیرویهی بیرونی و الگوهای کاربری زمین کم تراکم که وابسته به ماشین و مصرف بیرویه انرژی و زمین بوده و نیازمند سهم زیادی از جاده برای توسعهی خدماتاند، گسترش افقی تعریفشده است (Anderson, 2005, p. 1). با مشاهدهی وضعیت مناطق کلانشهری در مناطق مختلف میتوان این پدیده را بهوضوح مشاهده و درک کرد. ازاینرو پیسر[4] بر این باور است که پراکندهرویی جزو واقعیتهای عصر حاضر و بهواسطهی ترجیحات مصرفکنندگان، روندی اجتنابناپذیر پیداکرده است (Mills & Hamilton, 1994). بررسی تعاریف پراکندهرویی در زمینههای مختلف اینگونه نشان میدهد که توسعه مناطق مسکونی با تراکم پایین، مهمترین ویژگی پراکندهرویی است؛ بهطوریکه عمدهی نظر محققان درزمینهی پراکندهرویی بر تغییرات فرم و رشد کالبدی و ارتباط عملکردی این مناطق با شهر مرکزی تأکیددارند. این بدان معناست که محققان معتقدند این دو شاخص از شاخصهای اصلی شکلگیری پدیدهی پراکندهرویی محسوب میشوند. 3-1- سنجههای الگوی پراکنده رویی در مناطق کلانشهریبااینکه مطالعات زیادی درزمینهی پدیدهی پراکندهرویی وجود دارد اما تعریف مشخص و یکتایی که بتوان برای تمامی مناطق بکار گرفت، وجود ندارد. توصیفهای کیفی، اندازهگیریهای غیر کمی، رویکردهای تفسیری از آن جملهاند (Wilson, Hurd, Civco, Prisloe, & Arnold, 2003, p. 276)؛ چراکه هر توسعهی شهری را نمیتوان بهعنوان توسعهی پراکنده در نظر گرفت؛ و توسعههای یکسان در مناطق مختلف را نیز نمیتوان از یک نوع دانست. این در حالی است که پارکر[5] معتقد است مبنای تشخیص فرآیند رشد پیراشهری توسط سنجه الگوهای خاص قابل دستهبندی هستند؛ بهطوری که بسیاری از مدلهای رشد شهری از سنجههای فضایی برای تحلیل نتایج مدلهای شبیهسازی فضایی استفاده میکنند (Parker & Meretsky, 2004). ازآنجاییکه پدیده پراکندهرویی یکی از انواع توسعه در مناطق کلانشهری بهحساب میآید، بنابراین میتوان از شاخصهای تعیینکنندهی رشد در تبیین الگوی این پدیده استفاده کرد. البته بایستی توجه داشت که پراکندهرویی نوعی خاص از رشد و توسعهی شهری است و نمیتوان تمام شاخصهای رشد را بهصورت کامل برای تبیین این پدیده در نظر گرفت. ازاینرو، ویلسون[6] معتقد است که در بررسی پدیدهی پراکندهرویی بایستی رشد را متناسب با الگوهای این پدیده موردبررسی قرارداد. وی در مطالعات خود نشان میدهد که شکلگیری پدیدهی پراکندهرویی، به رشد به همراه عوامل جدایی گزینی بستگی دارد (Wilson et al. 2003, p. 277) و گونههای اشکال این پدیده را در گونههای درونمرزی و داخلی، لبهای، نفوذی، انتقالی، پیوسته دستهبندی میکند. الگوهای فضایی در رشد و توسعهی پیراشهری از تغییرات محیطی و تغییرات محیط انسانی ناشی میشود (Parker & Meretsky, 2004, p. 235)؛ بنابراین دور از انتظار نیست که مدلهای توسعهیافته عمدتاً از تأثیر عملکرد شرایط اکولوژیک بر الگوهای فضایی منتج شده باشند (Hobbs, 1997). میتوان گفت ویژگیهای منطقهای مناطق شهری بهخصوص مناطق کلانشهری به دلیل ظرفیتهای ارتباطات شهری خود، عوامل تعیینکنندهی شکلگیری الگوهای پدیدهی پراکندهرویی هستند. بهطور مثال، کریدورهای محیط انسانساخت مانند بزرگراهها، شبکههای زیرساختی و کریدورهای محیط طبیعی مانند عوارض طبیعی از عواملی هستند که در رشد و توسعهی پدیدهی پراکندهرویی در مناطق کلانشهری تأثیرگذارند. ازآنجاییکه محیطهای انسانساخت بهخصوص مناطق کلانشهری بازتابی از وضعیت، فرآیندهای اقتصادی، اجتماعی و فنّاوری هستند که از طریق تغییراتشان به نمایش میگذارند (Martin Herold, Goldstein, & Clarke, 2003, p. 287). بر این مبنا هس[7] معیارهای فضایی متعددی از پراکندهرویی شامل تراکم شهری، توسعهی ناپیوسته، جدایی گزینی کاربری زمین، عرضهی شبکههای جدید جادهای و دسترسی به گرههای تجمع و حملونقلی را معرفی میکند (Hasse, 2002, p. 185).
شکل 3- الگوهای فضایی پراکندهرویی در مناطق کلانشهری
درمجموع با بررسی دیدگاهها و مطالعات نویسندگان در این زمینه، میتوان به این جمعبندی رسید که در تبیین الگوها و عناصر شکلدهندهی الگوهای فضایی این نوع از توسعه به خصیصههای الگوهای فضایی پراکندهرویی تأکید شده است (شکل 4). ویژگی عناصر تشکیلدهندهی الگوی فضایی پراکنده بهصورت تراکم پایین، اتفاقی، قطعات تفکیکشده بزرگ تک خانواری، غیر متصل، تک کاربری، جدایی فیزیکی کاربریها، توسعه تجاری پهن گونه و نواری، توسعه شهری پیرامونی با افزایش در مصرف زمین و بهصورت غیر فشرده تعریف میشود.
3-1-1-1- سنجهی پیوستگی فضایی-عملکردیویژگیهای مناطق کلانشهری سبب شده است تا درجهای از زمینهای قابل توسعه که امکان بهرهبرداری بالاتر از تراکم منطقهی کلانشهری رادارند، بهصورت یکپارچه و در ارتباط با نقاط شهری منطقه توسعه یابند. توسعهی پیوسته بهعنوان الگویی از توسعهی منطقهی کلانشهری ممکن است در سطوح مختلف تراکمی رخ دهد. با توجه به اینکه پدیدهی پراکندهرویی با میزان پراکندگی جمعیت مراکز شهری در منطقه شناخته میشود؛ پیوستگی و تراکم در مرکز منطقهی کلانشهری میتواند یکی از شاخصهای این پدیده باشد. این در حالی است که در بیشتر مطالعات از شاخص ناپیوستگی در تبیین این پدیده استفاده کردهاند (Hasse, 2002). درواقع این دو مفهوم در کنار یکدیگر و با رابطهای مفهوم مییابد. بهطوری که میتوان گفت با پیوستگی در مرکز مناطق کلانشهری و کاهش این شاخص با حرکت به سمت پیرامون و رخ داد ناپیوستگی فضایی، پدیدهی پراکندهرویی در منطقهی کلانشهری رخ خواهد داد (Martin Herold, Couclelis, & Clarke, 2005). بر این اساس، سنجهی پیوستگی از تراکم بهعنوان ابزاری برای تعیین اندازهی کافی ارتباط واحدهای مسکونی (پیوستگی فضایی) یا شغلی (پیوستگی عملکردی) در شناسایی الگوی پیوسته یا الگوی ناپیوسته استفاده خواهد شد؛ به این معنا که جهشهای تراکمی در منطقه میتواند مبنای تشخیص پدیدهی پراکندهرویی در منطقه باشد (شکل 5). توسعهی نامناسب مکانی و استقرار جمعیت زیاد در مساحت نسبتاً کم از کل مساحت زمینهای قابل توسعه، میتواند به دلیل ایجاد اختلافات مکانی سبب بروز پدیدهی پراکندهرویی گردد. یک محدودهی شهری میتواند بهصورت پیوسته توسعهی ابد، اما هیچ محدودهی شهری نمیتواند بهصورت یکنواخت رشد کند (Hasse, 2002). درصورتیکه اختلافهای مکانی در رشد و توسعهی مناطق کلانشهری به دلیل وجود مراکز شهری متعدد بهمراتب بیشتر خواهد بود. ازاینرو، شاخص تراکم بهتنهایی نمیتواند تمامی مسائل مربوط به پراکندگی را توضیح دهد (Martin Herold et al. 2005).
شکل 4- سنجه پیوستگی فضایی- کالبدی در مناطق کلانشهری
بر طبق مطالعات صورت گرفته در این زمینه، پیوستگی کالبدی و یا جدایی گزینی عملکردی میتواند در گونهی الگوی فضایی پدیدهی پراکندهرویی مؤثر باشد؛ بهطوریکه اوینگ[8] و دیگران از شاخص شدت همسایگی در کنار دیگر شاخصها بهعنوان ابزاری در سنجش میزان پراکندهرویی یاد میکنند (R. H. Ewing, Pendall, Chen, & America, 2002). همینطور هرولد[9] این شاخص را به همراه شاخص تراکم مورد تحلیل قرار داده و معتقد است که پیوستگی در مرکز مناطق شهری و مناطق پرتراکم مناطق کلانشهری و کاهش آن با حرکت به سمت پیرامون و رخ داد ناپیوستگی فضایی در مناطق کلانشهری بایستی رخ دهد تا بتوان از آن بهعنوان پدیدهی پراکندهرویی در منطقهی کلانشهری نام برد (M Herold, Hemphill, Dietzel, & Clarke, 2005). این در حالی است که این مفهوم در مورد عملکردها و پیوستگی عملکردی نیز صادق است. پیوستگی عملکردی نشان از پیوندهای میان نقاط سکونتگاهی در مناطق کلانشهری دارد. اگر این ارتباط میان نقاط سکونتی وجود نداشته باشد و نتوان برای آنها پیوستگی عملکردی قائل شد، مفهوم منطقهی کلانشهری تهی میشود؛ چراکه منطقهی کلانشهری بهواسطهی ارتباطات عملکردی میان نقاط سکونتگاهی آن معنا پیدا میکند. 4-5- یافتههای پژوهشبهمنظور تحلیل الگوی رشد و توسعهی منطقهی کلانشهری تهران بر مبنای تحلیل پیوستگی فضایی-عملکردی، مطابق روششناسی موردبررسی، تحلیلها در دو بخش پیوستگی فضایی و عملکردی صورت خواهد گرفت. در بررسی پیوستگی کالبدی (فضایی) با استفاده از مدل آنتروپی شانون میزان تغییرات ساختوساز محیط انسانی و اشتغال و بهطور کلی محیط مصنوع و انسانساخت موردبررسی قرارگرفته و در بررسی پیوستگی عملکردی با استفاده از روش تحلیل شبکه، میزان پیوستگی عملکردی سنجش و ارزیابیشده است. 5-1-5-2- تحلیل مدل آنتروپی شانونمدل آنتروپی شانون نابرابریهای توزیع فضایی را با استفاده از محیط ساختهشده در ارتباط با جمعیت منطقه موردسنجش قرار میدهد، پیششرط بهکارگیری این مدل، بررسی مساحت موجود در منطقه است. از اینرو، با توجه به رابطه 1 ویژگیهای منطقهی کلانشهری تهران بر مبنای این مدل مورد ارزیابی قرارگرفته است. با توجه به اینکه بررسی الگوی رشد و توسعه مناطق کلانشهری بایستی در طول دورهی زمانی موردبررسی قرار گیرد، بهمنظور محاسبه مدل آنتروپی شانون از مساحت شهرهای موردمطالعه بر مبنای نقشههای هوایی در سه دورهی زمانی 1365، 1375، 1385 استفادهشده است. میزان نسبت زمین به محدوده موردمطالعه و نسبت جمعیت شهرها به جمعیت کل در Error! Reference source not found.2 بیانشده است. جدول 2- سهم نسبی مساحت و جمعیت هر یک از شهرهای محدوده موردمطالعه بین سالهای 1365 تا 1385
منبع: محاسبات نگارندگان بر مبنای اطلاعات مرکز آمار ایران
با توجه به نسبت مساحتهای محاسبهشده و استفاده از رابطه 1 ارائهشده، هر یک از شهرهای منطقهی کلانشهری بر مبنای مدل آنتروپی شانون مورد تحلیل قرارگرفته و مقداری کمی به هر یک نسبت دادهشده است. جدول 3 نتایج محاسبات مدل برای هر یک از شهرهای منطقهی موردبررسی را نشان میدهد.
جدول 3- میزان ضریب آنتروپی شانون شهرهای موردمطالعه بین سالهای 1365 تا 1385
منبع: محاسبات نگارنگان
بر مبنای تحلیلهای مدل هر چه میزان این شاخص بیشتر باشد، آن شهر بیشتر در توسعهی فضایی پراکنده در سطح منطقه مؤثر بوده است. نتایج تحلیل نشان میدهد که تهران و کرج بیشترین مقدار را در ضریب آنتروپی شانون دریافت کردهاند؛ بهطوری که میتوان گفت درروند توسعهی پراکنده در منطقهی کلانشهری تهران این دو شهر بیشترین تأثیر را داشتهاند.
نمودار 1- میزان تأثیر شهرهای موردمطالعه بر ضریب آنتروپی شانون کلی محدوده
این در حالی است که کرج در آخرین دورهی موردبررسی (1385) سهمی بالاتری از تهران را به خود اختصاص داده است که این امر نشان از دوقطبی شدن منطقه و ایجاد حوزهی پیرامونی در محدودهی شهر کرج بهعنوان منطقهی مرکزی است. بر این مبنا، اینروند را میتوان بهعنوان عاملی در تسریع روند توسعهی پراکنده هم در نواحی میان تهران-کرج و هم در نواحی شرقی کرج دانست. بهمنظور درک فضایی این شاخص و تحلیل فضایی تأثیر هر یک از شهرهای منطقه در شکلگیری و گسترش توسعهی پراکنده، مدلسازی کمی و مکانی شاخص فوق در محدودهی منطقهی کلانشهری تهران در چهار دورهی آماری انجامشده است که نقشه 2 نتایج این تحلیلها را نشان میدهد.
نقشه 2- تراکم فضایی پخشایش ضریب آنتروپی شانون در دورههای 1365 تا 1390
بررسیهای مکانی این شاخص در دورهی 1365 نشان میدهد که این شاخص در منطقهی کلانشهری موردبررسی، تحت تأثیر دونقطهی جمعیتی اصلی تهران و کرج بوده که با توجه به تجمع دیگر مراکز شهری در اطراف شهر تهران، تراکم این شاخص در اطراف شهر تهران بیشتر مشاهده میشود. تحولات دهه بعد در منطقه از طریق ضریب آنتروپی شانون نشان میدهد که علاوه بر تقویت مراکز شهری این منطقه، نواحی پیرامونی بهشدت تحت تأثیر این شاخص واقعشدهاند و دیگر شهرهای منطقه نیز تأثیرات خود را بر رشد پراکنده نشان میدهند. این در حالی است که در دههی 1375 تا 1385 نقاط مؤثر بر پدیدهی پراکنده رویی بر مبنای محاسبات ضریب آنتروپی شانون به حد نهایی خود رسیده و تقریباً تمام شهرهای پیرامونی نقش مؤثری در شکلگیری این پدیده داشتهاند. با توجه به نمودار ارائهشده و کیفیت فضایی پخشایش این شاخص مشاهده میگردد که دو شهر کرج و تهران تأثیر زیادی بر افزایش ضریب آنتروپی شانون و پراکنش جمعیت در سطح منطقه و میزان زمین اختصاصیافته به محیطهای انسانساخت داشته است.
5-3- تحلیل شبکهبهمنظور بررسی پیوستگی عملکردی در سطح منطقه، پیوندهای میان نقاط سکونتگاهی مورد تحلیل قرارگرفته است. برای این منظور بر مبنای اطلاعات و دادههای پیوند فیزیکی (جریان کالا) از تحلیل شبکه استفادهشده است. با توجه به تحلیل موردنیاز در بررسی پیوستگی عملکردی میان نقاط شهری منطقه از شاخص همبستگی شبکه استفادهشده است. همبستگی شبکه یکی از مؤلفههای بررسی و تحلیل ساختار کلان شبکه است که سطح یکپارچگی انواع جریانهای شبکه را موردبررسی قرار میدهد. هر چه میزان این شاخص بیشتر باشد، یکپارچگی عملکردی و همبستگی میان نقاط بیشتر خواهد بود. بهمنظور بررسی میزان همبستگی شبکه از شاخص تراکم شبکه در گراف استفادهشده است. شاخص تراکم شبکه در یک گراف ساده جهتدار بهوسیله نسبت تعداد کمانهای موجود به بیشترین تعداد کمانهای ممکن در این شبکه بیان میشود. یک شبکه کامل شبکهای با حداکثر تراکم است. با توجه به اینکه میزان کل ارتباطات بین شبکه برابر 93 میباشد و از طرفی بهمنظور ایجاد یک شبکه کامل باید 169 پیوند وجود داشته باشد میزان تراکم شبکه برابر با 1.82 میباشد. این عدد هرچه به یک نزدیکتر باشد نشاندهنده ارتباط کامل و همهجانبه شهرهای محدوده موردمطالعه با هم میباشد. در نقشه 5 چگونگی پیوند شهرهای موردمطالعه بهخوبی مشخصشده است.
نقشه 3- میزان هم پیوندی ناشی از جریانهای میان نقاط شهری منطقهی کلانشهری تهران
با توجه به گراف فوق میتوان به هر یک از رئوس که همان شهرهای منطقهی کلانشهری است شاخصی با عنوان توان رئوس اختصاص داد و از طریق آن شهرها را با یکدیگر مورد مقایسه قرارداد (نمودار 1).
نمودار 2- مقایسه توان رأس شهرهای موردمطالعه
دو شهر در افزایش میزان پیوستگی عملکردی شهرها را دارد. از مجموع تمامی آنتروپی بهدستآمده از شهرهای موردمطالعه عدد 0.6315 به دست میآید که نشاندهنده پیوستگی متوسط شبکه میباشد؛ هر چه این عدد به 1 نزدیکتر باشد نشاندهنده پیوستگی بالای شبکه میباشد. با توجه به اینکه دو شهر تهران و کرج بالاترین اعداد را در تمامی متغیرهای تراکم و پیوستگی به دست آوردهاند بهخوبی مشهود است که تراکم تمامی امکانات و خدمات در این دو شهر متمرکزشده و پیوستگی فضایی- عملکردی در مجموعه شهرهای موردمطالعه بهخوبی انجامنشده است.
5-4- تحلیل روابط مکانی پیوستگی فضایی-عملکردی و توزیع جمعیتبهمنظور تبیین روابط مکانی میان سنجهی پیوستگی عملکردی و پدیدهی پراکنده رویی در منطقهی کلانشهری موردبررسی، از مدل رگرسیون مکانی استفادهشده است. در این مدل مبنای محاسبات و کشف روابط، مقایسهی سلولی میان واحدهای تحلیل است؛ در اینجا هر سلول در تحلیل سنجه پیوستگی فضایی-عملکردی با مقدار سلول متناظر خود در میزان پراکنده رویی مورد مقایسه و ارزیابی قرار میگیرد. علاوه بر این، برای تحلیلهای مکانی پیوستگی فضایی-عملکردی و توزیع جمعیتی در سطح منطقه نیز از میزان رگرسیون مکانی استفادهشده است. با توجه به اینکه سنجهی پیوستگی فضایی-عملکردی از دو تحلیل مجزا محاسبهشده، بهمنظور ارائهی شاخص واحد در ارزیابی پیوستگی فضایی-عملکردی این دو شاخص با یکدیگر ترکیبشده و از شاخص هممکانی فضایی استفادهشده است که در آن با توجه به میزان همپوشانی نتایج دو تحلیل، مقادیر ترکیبی محاسبه میشود. با توجه به توضیحات فوق، نتایج تحلیل همبستگی میان توزیع فضایی جمعیت و سنجهی پیوستگی فضایی-عملکردی در جدول 4 ارائه شده است.
جدول 4- نتایج میزان همبستگی میان سنجههای پیوستگی فضایی-عملکردی با توزیع جمعیت در منطقه کلانشهری تهران
نتایج یافتهها نشان میدهد که این میزان در طی این سالها رو به افزایش بوده و توزیع فضایی جمعیت در سطح منطقه با شاخص ارزیابی پیوستگی فضایی-عملکردی در ارتباط مستقیم است؛ بهطوری که هرچه این میزان افزایش یابد، جمعیت در آن نواحی افزایش مییابد. همانطور که در شکل 5 مشاهده میگردد، دو شهر تهران و کرج بهعنوان دو قطب مهم و تأثیرگذار به ساختار فضایی منطقه محسوب شده و یک مجموعه دوقطبی جهت پراکنش فضایی در حال شکلگیری است.
6- جمعبندی و نتیجهگیریالگوی پراکندهرویی در مناطق کلانشهری به معنای نحوهی گسترش مناطق ساختهشده در طی زمان، کاملاً به شرایط منطقهی کلانشهری و نحوهی چیدمان عناصر فضایی آن بستگی دارد. شناسایی عوامل و ویژگیهای تأثیرگذار بر روند شکلگیری و گسترش این پدیده در این تحقیق با عنوان سنجههای الگوی پراکندهرویی موردبررسی قرارگرفته است. درواقع این سنجهها ابزاری هستند جهت ارزیابی شرایط منطقهی کلانشهری و نحوهی تأثیرگذاری بر ساختوسازهای انسانی در منطقه. با توجه به وابستگی الگوی پراکندهرویی و ویژگیهای منطقهای، نمیتوان الگوهای ثابت و مشخصی برای این پدیده در نظر گرفت و هر منطقه میتواند الگوی مختص به خود داشته باشد. بررسیهای صورت گرفته در این زمینه در منطقهی کلانشهری تهران بر مبنای سنجههای معرفیشده در مبانی نظری تحقیق نشان میدهد که پدیدهی پراکندهرویی در این منطقه از الگوی خاصی تبعیت میکند. بررسی دورهای گسترش پراکندهرویی در منطقهی کلانشهری تهران نشان از تمرکز بیش از اندازه شهر تهران از سال 1365 دارد. با این حال نقاط تجمع در ناحیهی دورتر از مرکز شهری تهران در سال 1365 شکلگرفته و بهصورت مستقل فعالیت مشترکی با تهران داشته است. این در حالی است که در سال 1375 نقاط جنوبی منطقهی کلانشهری مانند رباط کریم و شهرری بهواسطهی ویژگیهای مکانی خود رابطهی یکسویهای را با شهر تهران برقرار میکنند. ازاینرو این محدوده بهعنوان نقطهای که تحت تأثیر مستقیم نقطهی شهری تهران است، شاهد رشد سریع شهری بوده است. اینروند تا به امروز ادامه داشته و روند توسعهای این محدوده به گونهای بوده که امروزه با اتصال فیزیکی دیگر نمیتوان از آن بهعنوان گسترش گسسته یادکرد؛ بهطوریکه در حال حاضر پیوستگی کالبدی و فیزیکی در این محدوده مشهود است. با این حال به موازات همین تحولات، شهر کرج که در ابتدا بهعنوان نقطهی شهری کاملاً وابسته به شهر تهران شناخته میشد، روند استقلال گزینی را در این دوران طی کرده است. شهر کرج را به دلیل وابستگیهای عملکردی شدید به نقطهی شهری تهران در سالهای 1365 میتوان بهعنوان نمونهای دیگر از رشد گسستهی شهری در منطقهی کلانشهری تهران در نظر گرفت. شکلگیری پدیدهی پراکندهرویی در این محدوده در طی دوران سیر صعودی داشته است. با این حال این شهر برای محیط پیرامونی خود دارای نقش مرکزی است که روزبهروز هم این مرکزیت افزایش مییابد. این امر سبب شده است تا علاوه بر استقلال عملکردی کرج نسبت به تهران، در منطقهی پیرامونی این شهر نیز شاهد شکلگیری پدیدهی پراکندهرویی باشیم. با گسترش و توسعهی کرج بهعنوان نقطهی مسلط در محدودهی پیرامونی خود و همکاری با شهر تهران در کنار وابستگی عملکردی، مجموعهی شهری قوی با مرکزیت شهری تهران شکلگرفته است که در حال پیوستگی فیزیکی هر چه بیشتر است. بهطوریکه مناطق توسعهی پراکنده در دورههای قبل به محدودههای توسعهیافتهی پیوسته در حال تبدیل است. ارزیابیهای انجامشده در دورهی 1390 نشان میدهد که به همین دلیل پدیدهی پراکندهرویی به مناطق بیرونی منطقهی کلانشهری تهران منتقلشده است. از سوی دیگر، زیرساختهای ارتباطی و زیربنایی نیز هم به دلیل نیازهای شکلگرفته و هم به دلیل گسترش منطقهی کلانشهری در همین راستا توسعهیافتهاند که از طرفی منجر به توسعهی بیشتر منطقهی کلانشهری و از طرف دیگر رشد پدیدهی پراکندهرویی و هم فاصلهی بیشتر با مرکز منطقهی کلانشهری شده است. بررسیها و مطالعات درزمینهی شکلگیری و گسترش پدیدهی پراکنده رویی نشان میدهد که عوامل و سنجههای مختلفی بر این پدیده تأثیرگذار هستند. تفاوتهای محتوایی این سنجهها و نحوهی تأثیرگذاری هر یک از آنها سبب شده است تا روشها و مدلهای مختلفی در بررسی مفهومی و مدلسازی آنها بکار گرفته شود. از اینرو مطالعه و بررسی هر یک از این سنجهها از نظر محتوای نظری و روششناسی میتواند در شناخت این پدیده مؤثر باشد. بر این مبنا پیشنهاد میگردد تا سنجههای دیگر این پدیده مانند کاربری زمین، وسعت محدوده، قیمت زمین، اشتغال و دیگر سنجهها موردبررسی و مطالعه دقیق قرار گیرند تا فهم دقیقتری از الگوی فضایی پراکنده رویی و نیروهای محرک آن به دست آید.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
احد نژاد روشنی، محسن و سید احمد حسینی. (1390). ارزیابی و پیشبینی تغییرات و پراکنش افقی شهرها با استفاده از تصاویر ماهوارههای چند زمانه و سیستم اطلاعات جغرافیایی. پژوهش و برنامهریزی شهری، شماره چهارم، مرودشت، صص 1-20. احمدی، قادر، محمد مهدی عزیزی، اسفندیار زبردست. (1389). بررسی تطبیقی پراکنده رویی در سه شهر میانی ایران (نمونه موردی: شهرهای اردبیل، سنندج، کاشان)، پایان نامه معماری و شهرسازی، دوره 5، شماره 3، صص 25-43. تقوایی، مسعود و محمود اکبری. (1388). تحلیل فضایی شاخصهای توسعه در مادر شهرهای منطقهای ایران، جغرافیا شماره 20 و 21، صص 97-111. زبردست، اسفندیار و هادی شادزاویه. (1390). شناسایی عوامل مؤثر بر پراکنده رویی شهری و ارتباط آن با ساختار فضایی شهر (نمونه موردمطالعه: شهر ارومیه). نامه معماری و شهرسازی دوره 7، شماره 4، صص 89-112. سیف الدینی، فرانک و ابوطالب قنائی. (1388). فرهنگ واژگان برنامهریزی شهری و منطقهای،آییژ، چاپ دوم، تهران، صص 1-424. شهابی، مجتبی. (1392). سنجش توان چند مرکزیتی مجموعههای شهری کشور و ارائه راهکارهایی برای ارتقاء برنامهریزی فضایی در این مناطق. زبردست، اسفندیار، تهران: دانشگاه تهران، گروه شهرسازی. صدر موسوی، میرستار و اکبر رحیمی. (1391). تحلیلی بر توسعه کالبدی تبریز و تخریب اراضی کشاورزی و فضاهای سبز شهری. جغرافیا و آمایش شهری-منطقهای، دوره 4، شماره 2، صص 99-109. کامران، حسن، حمیدرضا وارثی، طاهر پریزادی و حسن حسینی امینی. (1390). بررسی نقش طرحهای توسعه کالبدی در پراکنده رویی شهری با رویکرد پدافند غیرعامل (نمونهی موردی: شهر سنندج)، جغرافیا و توسعه ناحیهای، شماره 17، صص 179-210. مرکز آمار ایران. (1390). نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن. سرشماری نفوس و مسکن، وبگاه رسمی مرکز آمار ایران. میرکتولی، جعفر، مصطفی قدمی، معصومه مهدیان بهنمیری و سیده سحر محمدی. (1390). مطالعه و بررسی روند و گسترش کالبدی-فضایی شهر بابلسر با استفاده از مدلهای آنتروپی شانون و هلدرن، چشمانداز جغرافیایی، شماره 16، صص 115-133. Anderson, T. (2005). Spatial variations in road collision propensities in London. Center for Advanced Spatial Analysis. UCL. London. Camagni, R. Gibelli, M. C. & Rigamonti, P. (2002). Urban mobility and urban form: the social and environmental costs of different patterns of urban expansion. Ecological economics, 40(2), pp.199-216. Ewing, R. Pendall, R. & Chen, D. (2003). Measuring sprawl and its transportation impacts. Transportation Research Record: Journal of the Transportation Research Board, 1831(1), pp.175-183. Frei, C. Schöll, R. Fukutome, S. Schmidli, J. & Vidale, P. L. (2006). Future change of precipitation extremes in Europe: Intercomparison of scenarios from regional climate models. Journal of Geophysical Research: Atmospheres (1984–2012), pp.111(D6). Frew, J. & Wilson, B. (2002). Estimating the connection between location and property value. Journal of Real Estate Practice and Education, 5(1), pp.17-25. Harvey, R. O. & Clark, W. A. (1965). The nature and economics of urban sprawl. Land Economics, pp.1-9. Hasse, J. E. (2002). Geospatial indices of urban sprawl in New Jersey. Rutgers, The State University of New Jersey. Herold, M. Couclelis, H. & Clarke, K. C. (2005). The role of spatial metrics in the analysis and modeling of urban land use change. Computers, Environment and Urban Systems, 29(4), pp.369-399. Herold, M. Goldstein, N. C. & Clarke, K. C. (2003). The spatiotemporal form of urban growth: measurement, analysis and modeling. Remote sensing of Environment, 86(3), pp. 286-302. Herold, M. Hemphill, J. Dietzel, C. & Clarke, K. (2005). Remote sensing derived mapping to support urban growth theory. Paper presented at the 3rd International Symposium Remote Sensing and Data Fusion Over Urban Areas (URBAN 2005) and 5th International Symposium Remote Sensing of Urban Areas (URS 2005). Hobbs, R. (1997). Future landscapes and the future of landscape ecology. Landscape and urban planning, 37(1), pp.1-9. Hoffhine Wilson, E. Hurd, J. D. Civco, D. L. Prisloe, M. P. & Arnold, C. (2003). Development of a geospatial model to quantify, describe and map urban growth. Remote sensing of Environment, 86(3), pp.275-285. IN, S. V. & IN, P. www. casa. ucl. ac. uk. Kumar, J. A. V. Pathan, S. & Bhanderi, R. (2007). Spatio-temporal analysis for monitoring urban growth–a case study of Indore city. Journal of the Indian Society of Remote Sensing, 35(1), pp.11-20. Kurtz, J. C. Jackson, L. E. & Fisher, W. S. (2001). Strategies for evaluating indicators based on guidelines from the Environmental Protection Agency’s Office of Research and Development. Ecological indicators, 1(1), 49-60. Lei, Q. & Bin, L. (2008). Urban sprawl: A case study of Shenzhen, China. Paper presented at the 44th ISOCARP Congress. Lopez, R. (2013). Changes and trends in urban sprawl in the United States 1970-2010. Paper presented at the 141st APHA Annual Meeting (November 2-November 6, 2013). Ludlow, D. (2006). Training needs for integrated urban management. Paper presented at the Managing Urban Europe 25 Conference, Bristol, England. Mills, E. & Hamilton, B. (1994). Urban Economics 5th ed. NY: Harper Collins College Publishers. Parker, D. C. & Meretsky, V. (2004). Measuring pattern outcomes in an agent-based model of edge-effect externalities using spatial metrics. Agriculture, Ecosystems & Environment, 101(2), pp. 233-250. Squires, G. D. (2002). Urban sprawl: Causes, consequences, & policy responses: The Urban Insitute. Tsai, Y.H. (2005). Quantifying urban form: compactness versus' sprawl'. Urban studies, 42(1), pp.141-161.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 3,920 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 2,397 |